عرب ها پیرامون حملات غرب بر سوریه چه گونه می اندیشند:
عبدالحکیم پسر جمال عبدالناصر ، رییس جمهوری پیشین مصر با ارسال نامه ای برای بشار اسد رییس جمهوری سوریه، تجاوز نظامی به این کشور را محکوم و تاکید کرد سوریه قلب تپنده جهان عرب است و گورستان استعمارگران و متجاوزان می شود.
نامه پسر جمال عبدالناصر به بشاراسد
به گزارش پایگاه خبری مصری « البوابه »، عبدالحکیم، تجاوز سه گانه امریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه را یادآور تجاوز سه گانه رژیم صهیونیستی، فرانسه و انگلیس به مصر در سال ۱۹۵۶ ترسایی دانست و گفت: آن زمان مصر در مقابل متجاوزان ایستاد و سوریه اعلام کرد دمشق ، در کنار قاهره می ایستد و البته مصر، گورستان استعمار با آن چهره زشت اش شد و سوریه نیز گورستان استعمارگران و متجاوزان خواهد بود.
پسر جمال عبدالنصر افزود: استعمار نوین تصور می کند با ایادی و مزدوران خاین اش در کشورهای عربی می تواند اراده خود را برما تحمیل کند اما ما در مصر، سرزمین جمال عبدالناصر اعلام می کنیم، قاهره در کنار دمشق می ایستد.
جمال عبدالنّاصر حسین ( ۱۹۱۸– ۱۹۷۰) دومین رییس جمهور مصر بود که از ۱۹۵۶ ترسایی تا هنگام مرگ، چهارده سال قدرت را در دست داشت. او یکی از محبوب ترین چهره های عرب محسوب می شود.
امریکا بامداد شنبه ۲۵ حمل به همراه متحدانش انگلیس و فرانسه ، دمشق و حمص سوریه را هدف حمله نظامی قرار داد که بر اساس گزارش خبرگزاری سوریه (سانا)، تمام موشک های شلیک شده متجاوزان به منطقه « دنحه » در ۲۴ کیلومتری غرب حمص سرنگون شد.
وزارت دفاع سوریه اعلام کرد: در حمله بامداد امروز امریکا، انگلیس و فرانسه، ۱۱۰ موشک به خاک این کشور فیر شد.
دستگاه های ضد هوایی سوریه با موشک های متجاوزان امریکایی در دمشق و حمص سوریه مقابله کردند.
خبرگزاری رسمی سوریه همچنین اعلام کرد بر اثر حمله موشکی متجاوزان امریکایی و متحدانش ( فرانسه و انگلیس) به یک پایگاه نظامی در ولایت حمص سه غیر نظامی زخمی شدند.
به اساس گزارش دیگر وزارت اطلاع رسانی سوریه از شهروندان آنکشور خواست به ادعاهای رسانه هایی که عمدا و یا بدون اطلاع به بزرگ نمایی اهداف تجاوز امریکا و متحدانش اقدام می کنند، توجه نکنند.
صدها نفر از شهروندان سوری در میدان اموی شهر دمشق در حمایت از دولت و ارتش سوریه تجمع کردند. زنده گی در دمشق بعد از تجاوز امریکا وهم پیمانانش عادی است.
رسانه های غربی در روزهای گذشته مدعی استفاده دولت سوریه از تسلیحات کیمیاوی در شهر دوما در غوطه شرقی سوریه شده اند و امریکا، انگلیس و فرانسه به همین بهانه، برخی اهداف را در سوریه هدف حملات موشکی قرار دادند. / العالم
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۸ـ ۱۵۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
پشت پرده بحران دوما
اردشیر زارعی قنواتی
بحران سوریه بعد از شکست « داعش » و پایان بهانه برای حضور نظامی کشورهای خارجی در خاک سوریه، همان گونه که انتظار می رفت و پیش بینی می شد به مرحله جدیدی وارد شده است که به نظر می رسد قدرتهای منطقه و بینالمللی در چارچوب جنگ نیابتی به احتمال زیاد وارد درگیریهای مستقیم می شوند. از آنجا که سوریه امروز کانون بحران و منازعات در سه سطح ملی، منطقه و بین المللی است، انتظار پایان این بحران و روند خشونت، ساده انگاری و به دور از منطق سیاسی است. اگر به آنچه در سوریه می گذرد با رخدادهای کلان تر در حوزه « جنگ سرد جدید » و « جنگ تجاری » در بالاترین سطوح قدرت جهانی در یک چارچوب دیالکتیکی و پیوسته گی وقایع جهانی جهت کسب منافع و اعمال هژمونی نگاه شود، آنگاه بسیاری از زاویای پنهان بحران و سناریوهای در حال اجرا واقعیت عینی خود را به رخ می کشند. به نظر می رسد که سوریه همان برزخ وعده داده شده است که قرار است قبل از رسیدن به بهشت موعود یا جهنم گنهکاران به پرونده های عدیده در آن رسیده گی شود و مورد تسویه حساب قرارگیرد. آنچه داستان سوریه را بیش از پیش جالب می کند، حضور تمامی بازیگران عرصه منطقه و بینالمللی در تمامی سطوح این بحران است که تا اکنون حتا در بحبوحه جنگ جهانی دوم نیز هیچ جبههای اینچنین فشرده گی بازیگران جهانی را در خود نداشته است و آن ضربالمثل معروف « تمام راهها به روم ختم می شود» بعد از دوران شگوفایی امپراتوری روم باستان، امروز با مهندسی معکوس تنها در بحران سوریه می توان نمونه آن را سراغ گرفت.
درحالی که دولت و ارتش سوریه بنا بر گزارش تمامی خبرگزاریهای بینالمللی تقریبا ٩٥ درصد از « غوطه شرقی » در حومه دمشق را به کنترول خود درآورده اند و تنها شهرک « دوما » در محاصره کامل ارتش این کشور، هنوز در دست گروه تروریستی « جیشالاسلام » قرار دارد. همه تحلیل گران و کارشناسان نظامی در این نکته متفقالقول اند که کار غوطه و حضور مخالفان در این منطقه تمام شده است. شنبه گذشته ناگهان خبری سرتیتر تمام خبرگزاریهای بینالمللی قرار گرفت که گویا ارتش سوریه با حمله شیمیایی به شهر دوما موجب قتل ٤٩ تا ١٥٠ نفر (آمارهای متناقض) و همچنین مصدومیت حدود هزار نفر شده است.
در شرایطی که گویا کسی نمی تواند این اخبار را تایید کند، بازهم طبق معمول دونالد ترامپ ، با قطعی خواندن حمله شیمیایی از سوی دولت دمشق به شهرک دوما ضمن اینکه او را حیوان نامید، در توییتهای شبانه خود ضمن متهم کردن روسیه و ایران برای حمایت از بشار اسد، وعده انتقام داده است. چنان که بلافاصله تندروهای امریکایی، مقامات اسراییلی و عربستان از امریکا برای حمله نظامی به سوریه دعوت کردهاند و روز دوشنبه نیز پایگاه نظامی ارتش سوریه در شهر حمص با هشت موشک که به نظر می رسد توسط اسراییل انجام شده باشد، مورد حمله قرار گرفت. از طرف دیگر مقامات رسمی در سوریه، روسیه و ایران با تکذیب چنین حمله ای آن را یک سناریو برای دخالت نظامی در سوریه معرفی و تمام اتهامات را رد می کنند.
فارغ از اینکه در کدام سوی ماجرا قرار گرفته باشیم باید یک اصل مهم را رعایت کرد و آن اینکه هر اقدامی باید تابع انگیزه و هدف مشخص جهت دستیابی به موفقیت باشد، درحالیکه شهر درحال تسلیم دوما و همچنین تبعات جانبی بازی با کارت حملات شیمیایی برای تمامی بازیگران آن از قبل مشخص است. در چنین شرایطی پاسخ به این سوال که نیرویی که در حال پیروزی نهایی است، چرا باید دست به اقدامی بزند که از قبل می داند تمام قدرتهای جهانی مخالف خود و حتا افکار عمومی بینالمللی علیه او، بسیج میشوند و این اقدام نیز هیچ بازده نظامی برای او ندارد و می تواند کلید حل این معمای همیشه گی باشد.
خبر حمله به شهرک دوما در حومه دمشق دقیقا کپی برداری ناشیانه از سناریوی مسمومیت « سرگیی اسکریپال» جاسوس روسی ام آی٦ در بریتانیا با یک عامل شیمیایی است که از همان لحظه ابتدایی انگشت اتهام ترزا می ، نخست وزیر به سوی دولت مسکو و شخص «لادیمیر پوتین نشانه رفت و متعاقب آن سریال اخراج دهها دیپلومات روسی از کشورهای غربی کلید خورد. بعد از چند هفته به راهانداختن موجی که در راستای تشدید جنگ سرد جدید رقم خورده بود، روز سه شنبه سوم اپریل آزمایشگاه « پورتون دان» بریتانیا اعلام کرد نمی تواند منبع و منشأ دقیق سم اعصاب استفاده شده علیه سرگیی اسکریپال و دخترش را تعیین کند. به همین دلیل در حوزه تحلیل و کارشناسی باید با رصد انگیزهها و سود و زیان رخدادها از جمله همین خبر حمله شیمیایی به شهرک دوما، از درون خروارها خبرهای متناقض بتوان حقیقت را بیرون کشید و متکی به خبرهای غیرمستند نبود.
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۸ـ ۱۲۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
از زنده گی احزاب سیاسی منطقه :
انتخابات ماه می، و موضعگیری های چپ عراق
گفت و گو با سلام علی مسوول شعبه روابط بینالمللی حزب کمونیست عراق
پرسش: …خواهش می کنیم مختصری درباره چگونگی اوضاع سیاسی کنونی عراق و تاثیر آن بر زنده گی روزمره مردم توضیح بدهید. مسایل مبرمی که مردم عراق این روزها با آنها درگیرند چیست؟
پاسخ : رخدادهای ماه های اخیر در عراق مسیرهای گاه متناقضی را طی کرده است. از یک سو پیروزی ملی بزرگی در شکست دادن داعش و تروریزم به دست آمد که در نتیجه آن، منطقه های زیر کنترول داعش آزاد شد. حیدرعبادی نخست وزیر کشور، اعلام کرد که قصد جدی در مبارزه با فساد در داخل کشور و گسترش روابط با کشورهای عربی و دیگر کشورهای جهان دارد. اما از سوی دیگر، کشورما همچنان زیر بار و فشار بحران ساختاری عمیقی قرار دارد که خود را در بحرانهای سیاسی و اقتصادی- اجتماعی شدیدی نشان می دهد که این روزها کشور با آن درگیر است. از آن جمله اند پیامد های همه پرسی منطقه کردستان در ماه سپتامبر گذشته و ناتوانی دولت در درست کارکردن این وضع به وخیم تر شدن شرایط زنده گی و وضعیت معیشت مردم، کاهش ارزش واقعی دستمزدها، افزایش وابسته گی به درآمد های نفتی، ادامه لگام گسیخته مسیر لیبرالیزم اقتصادی، و خرابی فزاینده وضعیت در بخش صنعت، کشاورزی، و خدمات منجر شده است. علاوه بر همه این ها، مسایل ناشی از نظام انتخاباتی سهمیه یی قومی- فرقه یی، سیاست های فرقه گرایانه، و فساد گسترده در دستگاههای دولتی و کشوری همچنان وجود دارد. دولت نیز نتوانسته است، آن طورکه اعلام کرده بود، تسلیحات را زیر کنترول خودش درآورد، برابری همه گان در برابر قانون را عملی کند، و دیگر دشواریهای پُرشمارموجود را حل و فصل کند.
یکی از مبرم ترین وظیفه ها، به خانه و کاشانه بازگرداندن ۲٫۳ میلیون مردمی است که بر اثر تهاجم داعش و در روند مبارزه برای بیرون راندن داعش آواره شدهاند. به علاوه، بازسازی ویرانی های فاجعه بار شهر موصل و بسیاری از شهرهای دیگر کشور نیز به تلاشی عظیم و به حمایت بین المللی نیاز دارد. پاکسازی میراث اسفبار جنایتکاری های داعش (که پس از سقوط موصل در تابستان ۲۰۱۴ نزدیک به دو سال و نیم بر منطقه های وسیعی از کشور مسلط بود ) به تلاش مستمر و پیگیر برای بازسازی بافت اجتماعی منطقه های آزاد شده با مشارکت خود مردم نیاز دارد. همچنین باید از هر تلاشی برای تغییر دادن ساختار و بافت جمعیتی ساکنان بر پایه حساب گری های سیاسی، فرقه یی، و انتخاباتی پرهیز و جلوگیری کرد.
در نتیجه چنین وضعی، شمار فزاینده ای از مردم تداوم وضعیت موجود با همان نظام سیاسی و با همان سیاستهایی را که به این خرابی رقّت بار و شدید منجر شده است، دیگر نمی پذیرند. تلاش نیروها و دسته بندی های حاکم برای مهار کردن نارضایتیهای فزاینده توده مردم نتوانسته است ریشه بحران را که همانا سهمیه بندی قومی- فرقه یی در قدرت دولتی است، برطرف کند. جنبش اعتراضی توده یی گسترده ای که از تابستان ۲۰۱۵ ترسایی تا اکنون ادامه داشته است، از جمله تظاهرات در بغداد و در دیگر ولایت های کشور، به عامل مهمی در عرصه سیاسی کشور تبدیل شده است. این جنبش مردم را بسیج کرده و به حرکت درآورده است. مردم خواهان اصلاحات سیاسی و تغییرهای واقعی اند. حزب ما همراه با دیگر نیروهای مدنی دموکراتیک در این جنبش شرکت فعال داشته است. هدف ما توانمند تر کردن این جنبش و گسترده تر کردن صفوف آن است تا از این راه بتوان به چنان پیشرفتی دست یافت که لازمه در هم شکستن انحصار قدرت و ایجاد تغییرهای لازم برای تحقق یک بدیل ملی دموکراتیک است.
پرسش: لطفاً درباره تازه ترین وضعیت جنگ با داعش و دیگر عناصر ارتجاعی در عراق، و نیز حضور نیروهای دولتهای خارجی( از جمله امریکا و ایران ) در عراق برای خواننده گان ما توضیح دهید.
پاسخ : شکست نظامی داعش توسط نیروهای مسلح عراق به معنای شکست نهایی تروریزم نیست. موفقیت در این زمینه مستلزم سیاست ها و رویکردهای منسجمی در عرصه های سیاسی، نظامی-امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، و رسانه یی است. منطقه های آزاد شده از سلطه داعش با چالش های و دشواری های عظیمی روبرویند که نیازمند توجه و اقدام فوری دولت مرکزی و مقام های محلی است. به این ترتیب، همان طور که پیش تر اشاره کردم، رسیده گی جدی و موثر به وضعیت زنده گی مردم با مشارکت اجتماعی خود آنها در هر دو عرصه امنیتی- انتظامی و مدنی، برای تامین و تضمین بازگشت صلح و ثبات، پاکسازی بقایای داعش و هسته های پنهان آن، و جلوگیری از بازگشت تروریزم در شکلهای تازه، اهمیتی حیاتی دارد. پیکار سهمگین با تروریزم و داعش در منطقه ما زمینه ای شد برای مداخله امپریالیزم امریکا و نیروهای منطقه یی( به ویژه ترکیه، ایران، و عربستان سعودی ) درعراق و در دیگر کشورهای خاورمیانه. پس از شکست نظامی داعش توسط نیروهای مسلّح عراق، خواستِ پایان دادن به حضور نظامی مستقیم امریکا در ایتلاف بینالمللی علیه داعش به طور جدی تری مطرح شده است. دولت عراق مخالفت خود را با هرگونه حضور دایمی نیروهای خارجی و پایگاه نظامی اعلام کرده است. همچنین، دولت بر موضع خود مبنی بر نپذیرفتن حضور نیروهای نظامی ترکیه در مرزهای داخل عراق تاکید کرده است، و خواستار خروج این نیرو ها شده است. ایران نیز بارها عزم و قصد خود را در دفاع از امنیت ملیاش در برابر تهدیدهای خارجی اعلام کرده است. افزایش تنش و مناقشه میان امریکا و ایران بی تردید بر وضعیت عراق و ثبات آن در آینده، و نیز بر وضعیت کل منطقه تاثیر قطعی و چشمگیری خواهد داشت. روسیه نیز در زمینه تسلیحات با امریکا رقابت می کند، و اخیراً فروش جت های جنگنده پیشرفته را به عراق پیشنهاد داده است. نظر و موضع حزب ما این است که عراق و مردم کشور ما هیچ علاقه ای به عمیق تر شدن قطب بندی های منطقه یی و جهانی و نظامی شدن خاورمیانه ندارند و بههیچ وجه سودی از آن نمی برند. حزب ما خواستار آن است که عراق از هرگونه گروه بندی دوری جوید، روابط دوستانه با همسایگانش برقرارکند، و از همه توان و امکان موجود برای شکست دادن تروریزم و بازسازی کشوراستفاده کند. تحقق این امرمستلزم بازسازی وحدت ملی است تا ملت عراق بتواند با مداخله خارجی مقابله کند و راه توسعه عراق باز شود.
پرسش: از سال گذشته ( ۲۰۱۷ ترسایی ) گزارش هایی از جا به جایی صف نیروهای سیاسی در ایتلافهای سابق، و به وجود آمدن تغییرهایی عمده در صف آرایی نیروهای سیاسی در عراق منتشر شده است. دیدار مُقتدا صدر از عربستان سعودی، تصمیم عمر حکیم به کناره گیری از مقام صدر شورای عالی اسلامی عراق (که حزب عمده ای در ایتلاف شیعی عراق و مورد حمایت ایران است) و ایجاد « جنبش ملی الحُکما »، و حتا اشارههای شنیده شده از حیدرعبادی نخست وزیر عراق، که ممکن است حضور در فهرست انتخاباتی ایتلاف سکولار ملی نیروهای عراقی را بپذیرد، همه گی نشان از تغییرهایی در صف آراییهای سیاسی- انتخاباتی دارد. شما این تغییر و تحولها را چه گونه می بینید؟
پاسخ : این روند گسیخته گی، جدایش، و صف آرایی مجدد نیروها در درون نیروها و ایتلافهای عمده گروه های حاکم، ناشی از شدت یافتن بحران سیاسی نظام تقسیم قدرت بر اساس سهمیه بندی قومی- فرقه یی است که از سال ۲۰۰۳ترسایی و به دنبال جنگ و اشغال امریکایی برقرار و به عراق تحمیل شد، و تا اکنون نیز ادامه دارد. از تابستان سال ۲۰۱۵ ، زیر فشار جنبش اعتراضی توده یی مردم که خواستار اصلاح و تغییرهای بنیادی، و مبارزه با فساد و فرقه گرایی سیاسی است، و همچنان ادامه دارد و پایه های نظام سیاسی را لرزانده است، این روند جدایی نیروها و صف آرایی مجدد آنها شتاب گرفته است. در اوج این جنبش اعتراضی، صد ها هزار نفر از مردم زیر پرچم عراق و با شعارهای مدنی، با تاکید بر هویت ملی خود و به دور از هویت های ثانویه یا وابسته گی ها و تعصب های فرقه یی، در تظاهرات شرکت کردند. این جنبش، که به رغم اقدام های خشونت آمیز گوناگونی که برای سرکوب آن صورت گرفت، همیشه مسالمت آمیز بوده است، تاثیر بزرگی بر زنده گی سیاسی در عراق داشته و برخی از دسته بندی های حاکم را به تغییر تاکتیک و به کار بردن شیوه هایی متفاوت به منظور حفظ قدرت سیاسی خود مجبور کرده است. برخی از آنها، شخصیت های مدنی را به همکاری با خود جلب کردهاند، ولی این تاکتیک در ماهیتِ در اساس فرقه یی آنها تغییری نداده است. تاکتیک دیگر آنها، کوشش برای تقسیم رای نیروهای مدنی از راه ایجاد حزب هایی با عنوان های مدنی بوده است.
درهر دو دسته بندی « شیعه » و « سنی » نیز انشعاب ها و تجدید سازمان سیاسی رخ داده است. مبارزات درونی در میان اعضای « ایتلاف ملی » (یا ایتلاف میهنی) شدت یافته است. این ایتلاف بزرگ ترین دسته بندی پارلمانی شیعی است که حزب الدعوه و « مجلس اعلی » عضو آن هستند. جنبش صدر که از اوایل سال ۲۰۱۶ ترسایی به جنبش اعتراضی مردمی پیوست، از « ایتلاف ملی » جدا شد و در برابر فشارهایی که برای بازگشتش به ایتلاف به آن می آمد، مقاومت کرد. گام نهایی صدری ها در این روند، وارد شدن به ایتلاف انتخاباتی گستردهای با عنوان « سایرون » با حزب کمونیست و چند گروه دیگر بود که به طور عمده ماهیت لیبرال دارند. گروه بندی کردستان نیز به ویژه پس از بحران همه پرسی در سپتامبر ۲۰۱۷ و پیامد های منفی آن در منطقه کردستان دچار کشمکشهای داخلی و انشعاب شد. با وجود این جدایی ها و انشعاب ها، برخی از گروه های فرقه گرا در مورد همکاری با یکدیگر در جریان انتخابات پارلمانی ماه می ۲۰۱۸ ترسایی توافق کرده اند تا شاید بتوانند انحصار قدرت سیاسی خود را حفظ کنند و نظام سهمیه یی تقسیم قدرت را همچنان برقرار نگه دارند.
همچنین باید اشاره کرد که به رغم خواست مردم برای ترمیم و اصلاح نظام انتخاباتی غیرمنصفانه کنونی که مبتنی بر شیوه محاسبه تناسبی « سَن لاگیو» است ( که در آن تعداد رای های هر حزب بر عدد یا عدد های معینی تقسیم می شود تا تعداد نماینده گان آن در پارلمان تعیین شود) ]، پارلمان که در آن دسته بندیهای حاکم همچنان نیروی غالب هستند، در نهایت همان نظام انتخاباتی را با مقسومعلیه ۱٫۷ حفظ کرد، که آستانه برنده شدن نامزدهای حزب های کوچک تر را بالا می برد و بیشتر به سود گروهبندیهای بزرگ تر است. در انتخابات های پیشین، علاوه بر فساد در دستگاه اجرایی، شاهد تقلب و دستکاری های گسترده نیز بودیم.
پرسش: روشن است که در انتخابات پیشِ رو که در ماه می در عراق برگزار خواهد شد شاهد تحول تازه و مهمی در امر استراتیژیک میان نیروهای شرکت کننده هستیم، که در بر گیرنده کمونیستها، لیبرالها، و برخی از جناح های اسلام گرا است. چه تحول هایی در صحنه سیاسی کنونی عراق چنین زمینه ای را برای همکاری و ایتلاف چنین طیف گسترده ای از نیروهای سیاسی فراهم آورده است؟
پاسخ : ایتلاف انتخاباتی تازه « سایرون » (که به معنای رَوَنده گان به سوی اصلاحات است) شامل حزب کمونیست، حزب استقامت ملی (که مورد پشتیبانی مُقتدا صدر است)، و چهار گروه دیگر لیبرال است. تصمیم به تشکیل این ایتلاف روز ۱۲ جنوری امسال در بغداد اعلام شد. این تصمیم هماهنگ با خط مشی حزب ما بود که در دهمین کنگره سراسری حزب در دسامبر ۲۰۱۶ ترسایی تصویب شده بود. این تصمیم همچنین برآمد جنبش اعتراضی مردمی ای بود که از تابستان ۲۰۱۵ با شرکت گسترده فعالان مدنی، از جمله کمونیستها و هواداران آنها، و نیز هواداران صدر، آغاز شد و تا اکنون ادامه دارد. در جریان این جنبش و تظاهرات و اعتراض های متعدد، همکاری و هماهنگی فعالیت های ما پیرامون شعارها و خواستهای جنبش به تدریج شکل گرفت. همه ما خواستار اصلاح و تغییر بنیادی، مبارزه با فساد، تامین خدمات اجتماعی، و کاهش رنج و دشواری قشرهای مردمی و زحمتکش جامعه، و نیز تشکیل دولتی مدنی و دموکراتیک بر پایه حقوق شهروندی همگانی و عدالت اجتماعی بود. در کنگره دهم حزب ما به این نکته اشاره شد که با توجه به بن بست به وجود آمده بر اثر بحران سیاسی عمیقی که گریبان عراق را گرفته است، و پا فشاری حاکمان بر ادامه سیاست های ورشکسته شان، ایجاد تغییر و تحوّل بنیادی ضرورتی مبرم و عینی شده است. این تغییر فقط به واسطه جایگزین و بدیلی عملی و قابل دستیابی خواهد بود که به نظام فرقه گرایی سیاسی پایان دهد و چشم انداز و فضای نوینی را برای شکل گیری دولت مدنی و دموکراتیک در کشور بگشاید. تحقق چنین تحول اساسی و چشمگیری نیاز به نیروها و ایتلاف هایی دارد که به جای بازتولید نظام فرقه یی- قومی در سهم بندی قدرت، بتوانند تغییری واقعی در توازن نیروهای تاثیرگذار به وجود آورند. بر پایه این خط مشی، در نشست کمیته مرکزی حزب در ماه دسامبر ۲۰۱۷ به این نکته توجه شد که تغییر و تحول های اخیر و ادامه جنبش اعتراضی حاکی از آن است که همکاری و هماهنگی حزب ما با گستره بزرگ تری از نیروهای ملی، از جمله برخی از اسلام گرایان میانه رو و روشن بین، می تواند امری محتمل و امکان پذیر باشد. بر همین پایه بود که ما تلاش برای ایجاد صف بندی گسترده تری از نیروهای ملی، دموکراتیک، و مدنی را آغاز کردیم تا از این راه بتوانیم ایتلافی انتخاباتی تشکیل دهیم که رقیبی جدی برای گروه های دیگر باشد، انحصار قدرت سیاسی را بشکند، و راه را برای حرکت به سوی حاکمیت بدیل مدنی و دموکراتیک باز کند.
پرسش: نیروهای جنبش صدر تا اکنون از لحاظ سیاسی نامتعادل، خودمحور، و به شدت وابسته و متکی به رژیم ولایی ایران شناخته شده اند. با توجه به تاریخچه اسلام گرایی معاصر و نیروهای اسلام گراها، و به ویژه آنچه در چهار دهه گذشته در جمهوری اسلامی ایران رخ داده است، لطفاً درباره تصمیم حزب کمونیست عراق به شرکت در ایتلاف با نیروهای اسلامی توضیح بیشتری بدهید.
پاسخ : همان طور که پیشتر هم اشاره کردم، صدریها خود را از سیاست های فرقه یی دور کردهاند و اکنون به جنبش اعتراضی توده یی مردم پیوسته اند که مدتی پیش توسط نیروهای مدنی دموکراتیک به راه افتاد. صدریها از خواستهای این جنبش در مبارزه با فساد و نظام سهمیه فرقه یی- قومی در قدرت سیاسی و در دفاع از اصلاحات سیاسی حمایت کردند. آنها وزیران خود را از هیات دولت بیرون آورند و در نهایت از « ایتلاف ملی » جدا شدند. این ایتلاف، اتحاد بزرگ نیروهای شیعی است که با وجود تقسیم قدرت با گروه بندیهای سنی و کُرد بر پایه همان نظام سهمیه قومی- فرقه یی، نیروی مسلط بر قدرت سیاسی کشور بوده اند.
پیش تر گفتم که همکاری و هماهنگی میان صدری ها، کمونیستها، و فعالان مدنی در جریان فعالیت کمیته مشترک هماهنگی جنبش اعتراضی در بغداد و در دیگر ولایت های کشور به تدریج شکل گرفت. ایتلاف انتخاباتی جدید به نام « سایرون » هویت ملی و مدنی و هدف های روشنی به سود مردم عراق و خواست آنها برای پایان دادن به فساد و فرقه گرایی سیاسی دارد. مقررات داخلی این ایتلاف بر استقلال سیاسی، نظری ( ایدیولوژی )، و سازمانی حزب های تشکیل دهنده آن تأکید دارد. شعار عمده این ایتلاف در زمانی که کارش را در بغداد شروع کرد این بود:
« به پیش به سوی برقراری دولت مدنی، عدالت اجتماعی، و تضمین حقوق شهروندی».
همان طور که رفیق راید فهمی دبیرکل کمیته مرکزی حزب ما در نشست آغاز به کار ایتلاف اشاره کرد، این ایتلاف برای تقویت و تحکیم استقلال و حاکمیت ملی عراق، و تامین و تضمین مشارکت همه شهروندان در همه عرصه های سیاسی و اجتماعی زنده گی در چارچوب یک عراق متحد، دموکراتیک، و فدرال خواهد کوشید. در برنامه این ایتلاف، توجه به ارتقای نقش زنان و جوانان در زنده گی سیاسی یکی از مهم ترین هدف ها ذکر شده است. حزب ما به توانمند تر کردن « جریان دموکراتیک » و همکاری با دیگر نیروهای مدنی دموکراتیک پس از انتخابات نیز ادامه خواهد داد.
در مورد نگرانی مطرح شده در پرسش شما درباره تاریخچه فعالیت اسلام گرایان و تجربه ایران باید بگویم که تحلیل مشخص شرایط عراق و ویژه گی های آن، از جمله نیروهای اسلامی درعراق، امری ضروری و پُراهمیت است. پیشتر به تحول ها و چشم انداز سیاسی ویژه عراق و نیاز جدی به تغییر، به منظور نجات کشور ازغلتیدن بیشتر به سوی پرتگاه فرقه گرایی سیاسی( و پیامدهای فاجعه باری که خواهد داشت) اشاره کردم. در تحلیل تحولهای عراق باید به این نکته توجه خاص داشت و آن را فراموش نکرد.
پرسش: علی اکبر ولایتی (مشاور ویژه ولی فقیه ایران، خامنه ای) در سفری که به عراق داشت، روز ۱۷ فبروری امسال در کنفرانس موسسان مجمع وحدت اسلامی عراق سخنرانی کرد و در صحبت های خود، شرایط جمهوری اسلامی ایران برای انتخابات ماه می را تذکر داد و گفت « : بیداری اسلامی به کمونیستها و لیبرال ها اجازه نخواهد داد دوباره در عراق به قدرت بازگردند. » آیا ضعیف شدن نسبی نفوذ و قدرت گروه بندیهای شیعی مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر عامل و مایه موضع پرخاش جویانه و خصمانه ولایتی علیه نیروهای سکولارعراق است؟
پاسخ : این موضع ولایتی در بغداد در روز ۱۷ فبروری که « بیداری اسلامی به کمونیستها و لیبرالها اجازه نخواهد داد دوباره در عراق به قدرت بازگردند » آشکارا به ایتلاف انتخاباتی « سایرون » میان نیروهای هوادار صدر و حزب کمونیست عراق نظر داشت. این بیان ولایتی موجب بحث و جنجال زیادی شد و انتقاد شخصیتها و نیروهای سیاسی گوناگون عراق را به دنبال داشت.
ایتلاف « سایرون » بیانیه ای منتشر کرد و در آن مداخله خارجی در نهادهای عراقی یا تلاش برای نفوذ در تصمیم گیریهای داخلی عراق را محکوم کرد. در این بیانیه از گوناگونی و تفاوت نظرها در درون ایتلاف دفاع شده است و آمده است که: « هیچ صدای خارجیای نمی تواند این ایتلاف را سست کند، از هم بپاشاند، یا آن را از جایگاهش در رهنمون کردن کشور به سوی محیطی امن، به دور از عناصر فرقه گرا و تروریستها و عاملان فساد محروم کند.» حزب کمونیست عراق گفته های ولایتی را دخالت در امور داخلی عراق و نقض آشکار قانون اساسی عراق دانست که طبق « قانون احزاب » آن، کمونیستها و لیبرالها در چارچوب حزبهای سیاسی دارای مجوز رسمی، فعالیت می کنند. حزب ما هشدار داد که اجازه دادن به چنین موضع گیریهایی راه را برای مداخله بیشتر باز می کند که هدفش اعمال نفوذ بر نتیجه انتخابات و آزادی انتخابات است.
حزب ما همچنین اعلام کرد که برای برقراری روابط خوب و دوستانه میان عراق و همسایگانش بر اساس منافع متقابل، احترام به استقلال و حاکمیت هر کشور و انتخاب های هرملت، و عدم مداخله در امور داخلی یک دیگر همیشه تلاش کرده است و می کند.
سپاسگزاریم که با ما به گفت و گو نشستید./ نامه مردم
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۸ـ ۰۶۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
آیا امریکا آگاهانه جنگ جهانی نهایی رابراه خواهد انداخت؟
اسد کشتمند
امروزآقای ترامپ در تویتر خود روسیه را چلنج داده است که آماده باشد زیرا سوریه را راکت باران خواهد کرد. وضع دنیا ازاین بدتر نمی شود. جنرال گراسیموف، رییس ستاد نیروهای مسلح فدراسیون روسیه نزدیک به یک ماه قبل (دربحبوحه صحنه سازی های گویا استفاده دمشق از سلاح شیمیایی وصحنه آرایی جنگی امریکایی ها پیرامون سوریه) گفته بود که درصورتی که بسوی دمشق آتش صورت گیرد، نظامیان روسی برای حفظ جان اتباع کشور خود که درسوریه هستند، نه تنها راکت های شلیک شده را نابود خواهند کرد بلکه پایگاه های حامل آنها را نیز مورد حمله قرارخواهند داد. روس ها ازمدت ها مطرح می سازند که غربی ها درپی توطیه وحمله به کشور مستقل سوریه هستند. آنها زمینه سازی های کودکانه غرب را درباره به اصطلاح استفاده ازسلاح شیمیایی ازنزدیک به یک ماه به اینسوافشامی کنند ولی گوش شنوا درغرب غرق درچاکری برای امریکا وجود ندارد. بهرحال اگر سگ های دیوانه پنتاگون وعقاب های چنگال خراشیده سی آی ای جراات کنند این گزافه گویی های ترامپ را عملی سازند، بدون هیچ شکی بشریت دربرابراحتمال قوی نابودی قرارخواهد گرفت زیرا روس ها نمی توانند نظاره گر شرارت های بی حد ومرز امریکایی ها باشند. بگذارآرزو کنیم این هم یکی ازآن مسخره بازی درآوردن های موسمی آقای ترامپ باشد. این احتمال هم می تواند قویاً وجود داشته باشد که بعد ازاعترافِ هفته گذشته به مشکل پوشیده ترامپ مبنی برشکست کامل درسوریه، این قدرت نمایی تلاشی باشد درجهت گرفتن حداکثر امتیازات برای دوربعدی نبردهای درونی نیروهای متخاصم سوری به نفع نیروهای طرفدارامریکا وغرب.
درصورت وقوع این جنون بی بدیل ازجانب سردمداران جنگ طلب امریکایی، حتا اگر جنگ بزرگ ابعادی هم بین دوقدرت بزرگ صورت نگیرد وتنها راکت های امریکایی شلیک شده بسوی سوریه نابود شوند، بسیار منطقی به نظرمی رسد تصورشودکه به عنوان انتقامجویی، روس ها هم کشورهایی راکه درایتلاف امریکایی به اصطلاح مبارزه برضد تروریزم حضوردارند به عنوان انتقام مورد حمله قراربدهند و دراین میان ضمن سایر اهداف ریاض را که یک ضلع تجاوز به سوریه ومایه شرارت وحشیانه درتمام منطقه است، به میدان محشر مبدل کنند، زیرا سعودی ها درحمله احتمالی به دمشق حتماً باخوش خدمتی حاضرخواهند بود. در وضع مشخص کنونی، این شاید یکی ازتبعات محتوم این حرکت امریکایی ها (وبه تعبیری پس لگد حمله امریکایی ها به سوریه ) باشد.
آرزوکنیم نیروهایی در درون رهبری امریکا به خودآیند ومسوولانه بیندیشند ومانع بربادی بشریت به شمول خود امریکایی ها شوند.
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۱۲۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
دست ترامپ درجیب عربستان
دونالد ترامپ رییس جمهور امریک می ګوید : « فکرش را بکنید، هفتهزار میلیارد دلار در عرض ۱۷سال . هیچ دستاوردی نداشتیم ؛ هیچ چیز جز مرگ و ویرانی ! ».
« شما می خواهید ما ( درسوریه ) بمانیم، پس شاید مجبور شوید هزینه آن را بپردازید ».
این جملاتی بود که روز گذشته دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا در جریان کنفرانس مشترکش با سه نفر از رهبران کشورهای حوزه بالتیک بر زبان آورد. خطاب او عربستان سعودی است که ولیعهد جوانش نزدیک به دو هفته میهمان کاخ سفید بود. آن طور که رییس جمهور امریکا گفته، شکست داعش به معنای پایان کار ارتش امریکا در سوریه است و این کشور خیلی زود درباره ادامه حضور یا عدم حضور نظامی در سوریه تصمیم خواهد گرفت. البته در قیاس با اظهارات هفته پیش او در اوهایو، این اظهارنظر امیدوارکننده تری برای مخالفان پایان دادن به حضور نظامی امریکا در این کشور جنگ زده است. بدون تردید، خروج امریکا از سوریه، به هیچ وجه خوشایند سعودیها نخواهد بود زیرا این مساله به معنای قدرت گرفتن روسیه، ایران و ترکیه در سوریه است. خود ترامپ نیز روز دوشنبه به صورت تیلفونی با ملک سلمان، پادشاه عربستان، درباره مسایل منطقه ای ازجمله نزاع اسراییلی- فلسطینی و همچنین تقویت همکاری استراتیژیک امریکا و عربستان گفت و گو کرده بود. با این تفاسیر، به نظر، ملک سلمان در جریان این تماس تیلفونی باید از ترامپ خواسته باشد تا به حضور نظامی امریکا در سوریه ادامه دهد هرچند در گزارش رسمی کاخ سفید از این تماس تیلفونی، هیچ اشارهای به این افزایش حمایت مالی سعودی ها از حضور نظامی امریکا در سوریه نشده است.
از دیگر سو، مشروط کردن حضور نظامی در سوریه به تامین مالی از سوی عربستان، در تضاد با موضوع دیگر مقامات ارشد امریکایی ازجمله جمیز متیس وزیر دفاع و رکس تیلرسون، وزیر سابق خارجه قرار می گیرد که سال گذشته از تداوم حضور نظامی امریکا در سوریه خبر داده بودند. تیلرسون در اوایل سال جاری خواستار حضور نظامی امریکا در سوریه تا سرنگونی بشار اسد شده بود. به نظر همین اختلاف نظرها در نهایت تیلرسون را به سمت در خروجی وزارت خارجه هدایت کرد. البته جانشین احتمالی تیلرسون یعنی مایک پمپیو، رییس سابق سیا، نیز به نظر موضع چندان متفاوتی در قبال سوریه ندارد. او نیز در ماه جولای گفته بود که حضور امریکا در سوریه تا سرنگونی اسد باید ادامه یابد. به نظر فرماندهان نظامی نیز خروج نظامی امریکا از سوریه را توصیه نمی کنند. بنا بر گزارش «سی ان ان»، حتا برخی مقامات ارشد ارتش امریکا درصدد افزایش شمار نیروهای امریکایی در سوریه اند. از نظر اکثر فرماندهان امریکایی، شکست داعش به معنای برقراری امنیت در این مناطق جنگ زده نیست و علاوه بر این، امریکا قبل از خروج نظامیانش باید تکلیف بازسازی این مناطق را نیز تعیین کند.
۷ هزار میلیارد دلار به فنا
با این حال، از نظر دونالد ترامپ حضور نظامی امریکا در سوریه یا هر نقطه دیگری از خاورمیانه بیش تر از آنکه به نفع ایالات متحده باشد، به نفع دیگر کشورهاست. در واقع ساز مخالف ترامپ بر سر حضور نظامی در سوریه هفته گذشته کوک شد وقتی در جریان یک سخنرانی در اوهایو با اشاره به اینکه حضور نظامی در سوریه هزینه های زیادی را بر امریکا تحمیل می کند، گفت: « می خواهم سربازانمان را به خانه بازگردانم ». او همچنین بار دیگر به مداخله امریکا در خاورمیانه و هزینههای سرسام آور آن تاخت. « فکرش را بکنید، هفتهزار میلیارد دلار در عرض ۱۷ سال. هیچ دستاوردی نداشتیم؛ هیچ چیز جز مرگ و ویرانی ». همین اظهارات ترامپ، پشت مقامات ارشد وزارت خارجه و پنتاگون را لرزانده است. برخی منتقدان سیاستهای ترامپ بر این باورند که درخصوص سوریه ترامپ نباید عامل اقتصادی را بر مساله امنیتی جهانی ترجیح دهد. از دیگر سو، محمد بن سلمان نیز در گفت وگوی خود با مجله « تایم » بعد از دیدار با ترامپ، این طور گفته بود که امریکا اگر قصد ندارد نیروهای خود را برای درازمدت در سوریه نگه دارد، حداقل برای کوتاه مدت باید چنین کند. همچنین یک منبع در گفت وگو با «سی ان ان» مدعی شده که کاخ سفید در حال رایزنی با کشورهای شورای همکاری خلیج است تا به کمک آنها بتواند بخشی از مناطق جنوبی سوریه را در دست خود نگه دارد.
ارتش علیه مهاجران
به نظر ترامپ قصد ندارد در قضیه ورود مهاجران غیرقانونی به امریکا از مرز مکسیکو هم کوتاه بیاید. احداث یک دیوار در مرز امریکا و مکسیکو ازجمله همان وعده هایی بود که مجری سابق و ملاک بزرگ امریکایی را روانه کاخ سفید کرد چرا که بخش زیادی از مردم امریکا افزایش نرخ بی کاری را از چشم مهاجران غیرقانونی می دیدند. او روز گذشته در جریان ضیافت شام با کشورهای حوزه بالتیک، ضمن تکرار همان حرف های قبلی خود درباره آسیب پذیر بودن مرز امریکا و مکسیکو از طرح جدید خود نیز رونمایی کرد. رییس جمهور امریکا قصد دارد تا زمان کامل شدن دیوار، ارتش امریکا را به عنوان یک دیوار حایل در مرز امریکا و مکسیکو مستقر کند. طبق گفته های ترامپ او دراین باره گفت وگوهایی نیز با جیمز متیس وزیر دفاع کشور، انجام داده است. ترامپ همچنین ماجرای متوقف شدن کاروانی از هزارو صد مهاجر هندوراسی را که قصد ورود به خاک امریکا را داشت بهانه خوبی دید برای انتقاد از ضعف قوانین مرزی و مهاجرتی امریکا. او پیش تر نیز تهدید کرده بود در صورت ورود این کاروان به خاک امریکا، کمکهای نقدی کشورش به هندوراس را قطع خواهد کرد. ترامپ مهاجرت غیرقانونی را دلیل افزایش جرم و جنایت در امریکا دانسته و عامل آن را سیاست مرزهای باز دموکرات ها می داند. رییس جمهور امریکا مدتی پیش نیز در یک مجموعه توییت، از کنگره خواسته بود تا قوانین سختگیرانه تری را درخصوص ترددهای مرزی به تصویب برساند.
البته این اولین باری نیست که یک رییس جمهور امریکایی ایده ارسال ارتش به مرزها را مطرح می کند. در دوران جورج دبلیو بوش نیز به مدت دو سال از سربازان امریکایی در مناطق مرزی استفاده شد. در جریان این عملیات، شش هزار سرباز با هدف تعمیر حصارها، ساخت هزار مانع فلزی و گشت زنی در منطقه، به مناطق مرزی در کالیفرنیا، آریزونا، نیومکسیکو و تگزاس ارسال شدند. در دولت باراک اوباما در سال ۲۰۱۰ ترسایی نیز نزدیک به هزارو ۲۰۰ سرباز از گارد ملی این کشور برای کمک به سازمان گمرک و مرزبانی امریکا، در مرز مکسیکو و امریکا مستقر شدند. در سال ۲۰۱۴ ترسایی نیز در جریان هجوم معدن چیان بی کار به مرزهای امریکا، ریک پری فرماندار تگزاس، برای محافظت از مرزهای جنوبی، دست به دامن هزار نیروی گارد ملی شد.
ترامپ بهتر از دیوار
احداث دیوار در مرز امریکا و مکسیکو هرچند باعث کاهش مهاجرت غیرقانونی به خاک امریکا خواهد شد، اما هزینه های سنگینی را نیز روی دست دولت خواهد گذاشت. در شرایطی که کاخ سفید برای ساخت این دیوار به ۲۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد، در بودیجه سال جاری این کشور تنها ۶/۱ میلیارد دلار به ساخت دیوار مرزی اختصاص داده شد. البته به نظر می رسد ترامپ برای تامین مصارف ساخت دیوار مرزی به بودیجه وزارت دفاع چشم دوخته است. ماه گذشته پنتاگون تاکید کرد ترامپ رایزنی های اولیه را با وزیر دفاع بر سر استفاده بخشی از بودیجه پنتاگون برای ساخت دیوار داشته است. بلافاصله دو سناتور دموکرات به وزیر دفاع امریکا نامه نوشتند که او به لحاظ قانونی اجازه اختصاص دادن بودیجه وزارت متبوعه اش برای ساخت دیوار را ندارد. جالب اینکه طبق اعلام پولیس مرزی امریکا، ورود مهاجران غیرقانونی به ایالات متحده به کمترین میزان خود از سال ۱۹۷۱ ترسایی تا اکنون رسیده است؛ به نظر زبان تند و اظهارات ضد مهاجرتی و نژاد پرستانه ترامپ بیش تر از ساخت دیوار در جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی به خاک امریکا موثر واقع شده است./ش
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۸ـ ۰۵۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.