۲۴- مین نشست « فوروم ساوه پاولو»  در هاوانا

 

 بیکاری، فقر، خشونت و بی‌عدالتی اجتماعی و فقدان امکان رشد فرهنگی  روز‌ به ‌روز افراد بیش ‌تری را مجبور به جلای وطن و مهاجرت به شمال می‌ کند. در ایالات متحده امریکا مهاجرین امریکای لاتینی به دنبال سیاست ‌های نژادپرستانه دونالد ترامپ مجدداً قربانی سیاست نیولیبرالی می‌ شوند.

 

روز یکشنبه ۲۴- مین نشست « فوروم ساوه پاولو» در هاوانا انجام خواهد گرفت. در این نشست ۳ روزه پایتخت کوبا میهمان ‌دار نماینده گان بیش از ۱۰۰ حزب و سازمان مترقی از کشورهای امریکای لاتین و دریای کاراییب، از جمله برخی از روسای دولت و کشورهای منطقه خواهد بود. همین‌ طور تعداد زیادی میهمان از اروپا، آسیا و افریقا آماده گی خود را برای شرکت در این نشست اعلام کرده اند.

این فوروم که در سال ۱۹۹۰ ترسایی به ابتکار ريیس ‌جمهور سابق کوبا فیدل کاسترو روس و رهبر سندیکايی برازیل و ريیس‌ جمهور بعدی این کشور لوییس ایگناسیو لولا دا سیلوا تاسیس شد، مهم‌ ترین پلاتفرم نیروهای چپ امریکای لاتین محسوب می ‌شود. این فوروم که در اصل به عنوان واکنشی نسبت به تلاشی اتحاد جماهیر شوروی و تهاجم نیولیبرالی پس از آن ایجاد شد، در این بین علايمی در گفتمان‌ های راهبردی همین ‌طور خارج از قاره افریقا ارايه می ‌دارد.

روزنامه حزب کمونیست کوبا گرانما ، در مورد وضعیت در امریکای لاتین می ‌نویسد:

 اکنون کشورهای این قاره در شرایطی که مشابه با دوران تاسیس فوروم است، به سر می‌ برند. اقتصاد و رسانه‌ های توده‌ای در اکثر کشورها هنوز زیر کنترول کنسرن‌ های فراملیتی و نخبه گان محلی قرار دارند. دولت ‌های مترقی سرنگون شده و یا در انتخابات با شکست روبه ‌رو شده اند. ایالات متحده امریکا مجدداً منافع خود را با تهدید حمله نظامی تحمیل می ‌کند. شکل کلاسیک ضد انقلاب به وسيله کودتای نظامی مثل هندوراس در سال ۲۰۰۹ ترسایی در این بین توسط شیوه‌ های پارلمانی کودتا مثل پاراگوی در سال ۲۰۱۲ و برازیل  در سال ۲۰۱۶ تکمیل گردیده است. علاوه برآن، چندی است که برای خنثا کردن سیاستمداران مترقی با شدت از قوه قضاییه کمک گرفته می ‌شود. نمونه‌ های اخیر آن بازداشت لولا در برازیل و پرونده ‌سازی علیه ريیس ‌جمهور سابق اکوادور، رافایل کوره‌ ایا می ‌باشد.

موضوع‌ های مرکزی این نشست امسال فعالیت ‌های خشونت ‌آمیز کنترا‌ها در ونزویلا و نیکاراگوا و همین‌ طور تهدید صلح و امنیت منطقه با تاسیس پایگاه‌ های نظامی ایالات متحده  امریکا و نقش نوین ناتو در منطقه با ورود کلمبیا به عنوان « شریک جهانی » در این پیمان نظامی می‌ باشد. گرانما نوشت: «انتخاب « آندرس مانویل لوپس اوبرادور» در مکسیکو که حزب او «موره ‌نا» در این فوروم شرکت خواهد داشت، نشان می ‌دهد که این روند را می ‌توان متوقف ساخت. اعتصابات و تظاهرات در آرجنتین، برازیل و چیلی می ‌توانند مبین این باشند که نقطه اوج حمله متقابل نیولیبرالی پشت سر نهاده شده است.

پس از آغاز کار این فوروم در روز یک‌شنبه  کارگروه‌ های متعددی در نظر گرفته شده که یکی از آن‌ها در رابطه با مهاجرت است. بیکاری، فقر، خشونت و بی‌عدالتی اجتماعی و فقدان امکان رشد فرهنگی  روز‌ به ‌روز افراد بیش ‌تری را مجبور به جلای وطن و مهاجرت به شمال می‌ کند. در ایالات متحده امریکا مهاجرین امریکای لاتینی به دنبال سیاست ‌های نژادپرستانه دونالد ترامپ مجدداً قربانی سیاست نیولیبرالی می‌ شوند.

این نشست در هاوانا در نظر دارد به سیاست ‌های اتخاذ شده در ۲۳- مین فوروم که در جون سال گذشته در ماناگوا تشکیل شد، ادامه دهد. در آن اجلاس شرکت ‌کننده گان یک سند کارپایه به نام « اجماع در مورد امریکای ما» به عنوان اولین برنامه سیاسی مشترک در تاریخ این اتحاد به تصویب رساندند. تا انتشار مصوبات جلسه جاری در روز سه ‌شنبه قرار است برنامه فعالیت ‌های مشترک مشخص گردد.

« مونیکا والنته » سخن گوی فوروم و عضو حزب کارگر برازیل گفت هدف ما این خواهد بود که بر نیولیبرالیزم در قاره غلبه کنیم. او با استناد به تحلیل ‌های سابق فیدل کاسترو گفت: « اگر موفق نشویم، به عنوان ملت و کشور مستقل ناپدید خواهیم شد و مجدداً مثل گذشته کشورهای جنوبی به مستعمره تبدیل خواهیم شد.»/ دنیای جوان

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۱۸۰۷

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

 

ترامپ مدعی پیروزی در نشست پرتنش ناتو

رهبران اروپایی ناتو از آنچه در یکی از سرنوشت ‌ساز‌ترین نشست‌های عمر ۶۹ ساله این نهاد گذشت و نتیجه ‌گیری رئیس ‌جمهور امریکا از این نشست، متعجب هستند. دونالد ترامپ در پایان این نشست و در اقدامی که می ‌تواند اتحاد نظامی غرب را با تهدید جدی روبه ‌رو کند، اولتیماتومی تا جنوری ۲۰۱۹ تعیین کرد که در صورت افزایش ‌نیافتن بودجه نظامی از سوی دیگر اعضای ناتو تا پایان سال ۲۰۱۸، ایالات متحده خروج از این اتحاد نظامی را بررسی خواهد کرد.  برخی رهبران ناتو اولتیماتوم ترامپ را فقط یک بلوف قلمداد کرده‌اند، اما همین رهبران نیز نشست پرتنش دوروزه ناتو در بروکسل را خشمگینانه ترک کردند؛ تنش‌هایی که حتا تا آخرین ساعات هم از سوی ترامپ ادامه داشت. رئیس ‌جمهور ایالات متحده در ساعات پایانی بزرگ‌ ترین ائتلاف نظامی جهان بسیار دیرتر از دیگر رهبران وارد محل برگزاری نشست شد و بدون توجه به دستور کار جلسه خواستار جلسه ‌ای فوری و اضطراری برای بررسی بودجه ناتو شد. پس از آن هم ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی پرحاشیه خود مدعی شد رهبران اروپایی با خواسته او برای افزایش بودجه نظامی موافقت کرده‌اند، اما این ادعا از سوی صدراعظم آلمان و رئیس ‌جمهور فرانسه تکذیب شد.
ترامپ در گفت ‌وگوی خود با رسانه‌ها پس از پایان نشست ناتو گفت رهبران اروپایی موافقت کرده‌اند تعهد خود در اختصاص دو درصد تولید ناخالص داخلی برای بودجه نظامی ناتو را زودتر از زمان برنامه‌ ریزی‌شده انجام دهند و حتی این تعهد در آینده به بیش از دو درصد برسد؛ اما رهبران اروپایی از جمله امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه، روایت متفاوتی از خروجی نشست ناتو دارند. او با تکذیب بخشی از اظهارات ترامپ گفت رهبران درباره هیچ‌ گونه افزایش تعهد مالی فراتر از دو درصد توافق نکرده‌اند. به گفته مکرون همه‌ چیز در بیانیه‌ ای که ناتو در اختیار رسانه‌ ها قرار داده، مشخص شده است. « در بیانیه رسمی ناتو، هدف اختصاص دو درصد از سهم تولید ناخالص داخلی اعضا به بودجه نظامی ناتو تا سال ۲۰۲۴است».
 اگر اظهارات مکرون و بیانیه ناتو را ملاک قرار دهیم، هیچ توافق تازه‌ای درنشست ناتو حاصل نشده، چراکه در این بیانیه همان جدول زمانی مبهم پیشین برای افزایش بودجه تکرار شده است. دونالد ترامپ هم در کنفرانس مطبوعاتی خود در اظهاراتی دوپهلو و ظاهرا با تعیین مهلت تا جنوری ۲۰۱۹ از خروج ایالات متحده از ناتو در صورت افزایش ‌نیافتن بودجه از سوی دیگر اعضا خبر داد؛ اما این مهلت کمتر از شش ماه ترامپ از نظر بسیاری از اعضای ناتو غیرعملی است. مکرون اعتقاد دارد اظهارات ترامپ نباید به معنی تهدید به خروج تلقی شود: «رییسجمهور ترامپ نه در مذاکرات خصوصی و نه در گفت‌وگو با رسانه‌ها به خروج ایالات متحده از ناتو تهدید نکرده است». تفسیرهای متفاوت از اظهارات رییس جمهور ایالات متحده در کنفرانس مطبوعاتی در شرایطی در رسانه‌ها مطرح می‌شود که ترامپ در این کنفرانس و با وجود اصرار خبرنگاران حاضر نشد تأیید کند اظهاراتش را نباید اولتیماتوم برای دیگر اعضا به شمار آورد. او حتی برای دامن‌زدن به این گمانه‌ها و در پاسخ به این سوال که « براساس قانون اساسی ایالات متحده، خروج از ناتو باید با تأیید کنگره انجام شود»، پاسخ داد: « فکر می‌کنم  بتوانم شخصا فرمان خروج را صادر کنم، اما لزومی به این کار نمی ‌بینم ». براساس قانون اساسی امریکا، عضویت ایالات متحده در ناتو فقط با تایید دوسوم اعضای سنا لغو می ‌شود. ترامپ در جمع‌بندی اظهارات خود در نشست ناتو از « پایان خوش » این نشست خبر داد و تأکید کرد: «توانسته نارضایتی خود از وضع موجود را به دیگر اعضا تفهیم کند».
در سوی دیگر آنگلا میرکل، صدراعظم آلمان که در دو روز قبل از نشست ناتو هدف حملات ترامپ قرار داشت، این نشست را «بسیار پرتنش» ارزیابی کرد. ایالات متحده حدود ۵.۳ درصد تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه نظامی ناتو اختصاص داده، اما این رقم برای آلمان فقط ۲.۱ درصد است. میرکل هم در پاسخ به پرسش‌ها درباره تهدید ترامپ به خروج از ناتو گفت: « رییس جمهور امریکا خواستار آن شد تا در ماه‌ های پیش ‌رو دراین‌ باره بحث بیشتری شود و در نشست اضطراری ناتو هیچ تصمیم تازه‌ای اتخاذ نشد».ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو نیز با تایید برگزاری نشست اضطراری ایالات متحده و ۲۸ عضو دیگر ناتو در اظهاراتی کلی این جلسه را « مفید برای تقویت نقش ناتو و لزوم قدرتمندبودن این ایتلاف نظامی » دانست.
نشست سران ناتو با تمام تنش‌ های قابل پیش ‌بینی در حالی به پایان رسید که ترامپ مستقیما از بروکسل به لندن رفت و دوشنبه نیز در هلسینکی فنلاند با ولادیمیر پوتین، رئیس ‌جمهور روسیه، دیدار می ‌کند. پوتین در حالی راهی دیدار با رییس جمهور امریکا می‌ شود که نمی ‌تواند خشنودی خود را از تنش در ناتو پنهان کند. نگرانی رهبران ناتو نیز این است که ترامپ آنچه را درسنگاپور و در دیدار با کیم جونگ اون، رهبر کوریای شمالی، انجام داد، این ‌بار در هلسینکی تکرار کند و بدون اطلاع و موافقت متحدان غربی خود امتیازاتی به پوتین بدهد. ترامپ در گفت ‌وگوی خود با خبرنگاران در بروکسل و در پاسخ به این سوال که  « آیا شما در دیدار با پوتین اعطای امتیازاتی از جمله تعلیق مانورهای نظامی در شرق اروپا یا به‌ رسمیت ‌شناختن الحاق کریمه به روسیه را در نظر دارید؟ » ، پاسخی مبهم  داد و گفت: « انضمام کریمه به روسیه در زمان ریاست ‌جمهوری باراک اوباما انجام شد. اگر من رئیس ‌جمهور بودم چنین اتفاقی رخ نمی ‌داد .»

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۱۵۰۷

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

تجسم امید امریکای لاتین

نامزد چپ ‌گراها در انتخابات ریاست جمهوری مکسیکو پیروز شد

 

آندرس مانویل لوپز ابرادُر، نامزد مترقی جناح  چپ مکسیکو در انتخابات ریاست ‌جمهوری این کشور پیروزشد، شخصی که مهم ‌ترین منتقد دونالد ترامپ، رییس‌ جمهوری ایالات متحده  امریکا است و در طول کمپین‌های انتخاباتی‌اش سیاست ‌های مهاجرتی ترامپ را هدف گرفته اما رسانه‌ های جریان مسلط امریکا دوست دارند این‌ طور القا کنند که او «ترامپ مکسیکو» است. هرچند برخی رسانه‌های مستقل ‌تر نزدیک به چپ او را « برنی سندرزمکسیکو» خطاب کرده‌اند.
روز یکشنبه و با پایان شمارش آرا در مکسیکو مشخص شد که ابرادُر یا آن‌ طور که هوادارانش او را می‌نامند « املو »، با اختلافی چشمگیر از رقیبانش پیشی گرفته و با به ‌دست ‌آوردن ۵۳ درصد آرا پیروز کارزار نفس ‌گیر انتخاباتی مکسیکو است. با پیروزی املو حالا قدرت در مکسیکو پس از دهه‌ها به دست چپ ‌گرایان افتاده است.
نیویورک‌ تایمز یکی از رسانه‌ هایی بود که پیش ازانتخابات روز یکشنبه در مطلبی اوبرادر را با ترامپ مقایسه کرده بود اما پس از پیروزی‌ او این‌ طور نوشت: « با پیروزی آقای اوبرادر، برای اولین‌ بار در دهه‌ های اخیر یک رهبر چپ ‌‌گرا در مرکز قدرت دومین اقتصاد بزرگ امریکای لاتین قرار گرفته است، چشم‌ اندازی که میلیون‌ها مکسیکویی را سرشار از امید کرده و نخبه گان این کشور را مملو از هراس و وحشت ».  پیروزی اوبرادر برای کاخ سفید به شدت آزار‌دهنده است. رییس‌ جمهوری کنونی مکسیکو وعده داده که تمام ۵۰ کنسولگری مکسیکو در امریکا به دفاع مهاجران مکسیکویی که در نظام حقوق امریکا گرفتار شده‌ اند، کمک خواهند کرد.

اوبرادر پس از پیروزی در انتخابات گفت: « ترامپ و مشاورانش همان ‌طور از مکسیکویی‌ها سخن می ‌گویند که هیتلر و نازی‌ها به یهودی‌ها اشاره می ‌کردند». همین صحبت‌های اوبرادر باعث شده برخی رسانه‌های امریکایی بگویند که در یک سال سرویس‌های اطلاعاتی ایالات متحده  امریکا برای یافتن راه‌ های سرنگون ‌کردن رییس‌ جمهوری مکسیکو بسیج می‌ شوند. از سوی دیگر پیروزی ابرادر را بسیاری پشت ‌کردن مردم مکسیکو به نظم حاکم در این کشور می‌ دانند، کشوری که تقریبا ربع ‌قرن گذشته در دست پی ‌آرای بوده و آغوش خود را به روی جهانی ‌سازی بازکرده است.  او پس از پیروزی در انتخابات در هوتلی در مکسیکوو‌سیتی خواستار مصالحه و آشتی با دیگر احزاب شد و قول داد به قانون‌ اساسی این کشور احترام بگذارد. رییس‌ جمهوری جدید مکسیکو که پس از دو بار شکست در انتخابات‌های گذشته این ‌بار توانست در جایگاه نخست بنشیند، پروژه ‌اش را پروژه‌ای ملی خواند که به دنبال ایجاد یک دموکراسی معتبر است: « ما قصد نداریم دیکتاتوری برپا کنیم. تغییرات عمیقی در راه خواهند بود، اما همه گی مطابق با نظم مستقر».
رقبای او ریکاردو آنایا و خوزه آنتونیو نامزد حزب حاکم با قبول شکست خود پیروزی اوبرادر در انتخابات را به او تبریک گفتند. ریکاردو انایا، نامزد حزب محافظه‌ کار « اقدام ملی » هم بر‌اساس شمارش اولیه آرا با کسب حدود ۲۳ درصد از آرا در جایگاه  دوم قرار گرفت. خوزه آنتونیو، نامزد حزب حاکم «انقلابی قانونی اساسی» پی‌ ار ای که در شمارش اولیه آرا با نزدیک به کسب ۱۶ درصد از آرا در رده سوم قرار گرفته، برای ابرادر بزرگ ‌ترین موفقیت‌ها را آرزو کرده است. حزب پی ‌ار ای در حالی با کاهش شدید محبوبیت مواجه شده که در بیشتر سال‌های یک قرن گذشته قدرت را در اختیار داشته است.
رامون اسپینو، استاد بیولوژی دانشگاه مستقل پویبلا که پس از پیروزی اوبرادر در گردهمایی او شرکت کرده، در گفت ‌و‌گو با الجزیره با ابراز خوشحالی از پایان حکومت حزب پی‌ ار ای در مکسیکو می ‌گوید: « خوشحالم چراکه شک داشتم بتوانم با چشم خودم کناررفتن پی ‌ار ای از قدرت را ببینم». اوبرادر که قدرت را پس از دهه‌ها از آن چپ ‌گرایان مکسیکویی کرده، در کمپین‌های انتخاباتی خود وعده داده که با فساد فراگیر در این کشور مبارزه خواهد کرد. او بی‌عدالتی را ریشه خشونت در این کشورعنوان کرده و براین باور است که با برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی می ‌توان آرامش را به این کشور بازگرداند.
جان ففر یکی از روزنامه ‌نگاران امریکایی او را برنی سندرز مکسیکو نامیده است. به‌گفته این روزنامه ‌نگار، هم اوبرادر و هم سندرز، رقیب هیلاری کلینتون در انتخابات درون‌ حزبی دموکرات‌ها برای انتخابات ریاست‌ جمهوری امریکا، پیش از وارد ‌شدن به کارزار انتخاباتی شهردار بوده‌اند. او در ادامه می گوید هر ‌دوی آنها در زمان قدرت شان به عنوان شهردار بسیار عمل ‌گرایانه رفتار کرده‌ و حتا در صورت لزوم با جوامع تجاری همکاری کرده‌اند. بر‌اساس گزارش‌ها اوبرادر در زمان شهرداری مکسیکوو‌سیتی، موفق شد صندوق بازنشسته گی را برای شهروندان سالخورده این شهر در نظر بگیرد، تراکم را کاهش دهد و مرکز شهر تاریخی این شهر را احیا کند. ظاهرا برنی سندرز هم در احیای اسکله شهر بورلینگتون موفق بوده است.
مقامات برجسته جناح چپ کشورهای امریکای لاتین نیز از پیروزی اوبرادر استقبال کرده‌اند و امیدوارند این پیروزی بار دیگر آغوش کشورهای امریکای لاتین را به روي چپ ‌گرایان این کشورها باز کند. دیلما روسف، رییس‌ جمهوری سابق برزیل از حزب کارگر این کشور گفت: « پیروزی املو فقط پیروزی مکسیکو نیست بلکه پیروزی همه کشورهای امریکای لاتین است».

کریستینا فرناندس، رییس‌ جمهوری سابق ارجنتین از جناح چپ هم  در صفحه توییتر خود نوشت: « آندرس مانویل لوپز ابرادر تجسم امید است، نه‌ تنها برای مکسیکو که برای کل منطقه»./Shargh

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۰۵۰۷

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

 

رشد مهاجرستیزی در نظام بین ‌المللی

( تصویر از فوکوس انلاین )

اردشیر زارعی ‌قنواتی

تحولات سیاسی ـ اجتماعی در سراسر جهان تابع  وضعیت انارشیک کنونی و بر‌هم‌ خوردن نظم مالوف درمناسبات بین ‌المللی، زیست ‌بوم جهانی را با پدیده‌های مخربی مواجه کرده است. به واسطه همین بی ‌ثباتی و هرج ‌ومرج در مناطق مختلف جهان و به‌ خصوص خاورمیانه و شاخ افریقا که در چارچوب منازعات درونی و دخالت ویرانگر فرامنطقه ‌ای انجام شده و در سال‌ های اخیر تاثیراتی جانبی بر دیگرحوزه‌ های جغرافیای سیاسی گذاشته، جهان با تبعات ناخوشایندی روبرو شده است.

پدیده تشدید یابنده « مهاجرستیزی» که درسال‌های اخیر به دلیل سونامی ناشی از موج مهاجرت به اروپا و امریکا انجام شد، هم‌ اینک کشورهای صنعتی در دو سوی اتلانتیک را درگیر یک بحران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و انسانی کرده است. این موج مهاجرستیزی هم‌ زمان موجب رشد تمایلات ناسیونالیستی و ضدخارجی در جوامع به اصطلاح دموکراتیک اروپایی و امریکایی شده تا جایی که روند امورهم‌ اکنون در جهت خلاف بسیاری ازحقوق بین‌المللی، قوانین ملی و کنوانسیون‌های جهانی طی طریق می‌ کند.آن چهره انسانی که همواره جهان سرمایه‌ داری غرب سعی می‌ کرد از خود نشان دهد، به دلیل همین شکاف‌های اجتماعی و نارضایتی بخش‌هایی از بدنه اجتماعی جای خود را به همسویی نسبی احزاب  و جریانات سیاسی الترناتیف در دو طرف طیف راست و چپ میانه داده تا به ‌زعم خود مانع از اقبال عمومی و قدرت‌ گیری توسط احزاب راست افراطی شوند. در این میان راست میانه به شدت محافظه‌ کار وهمسو با تمایلات ضد مهاجران شده و چپ میانه در قالب احزاب سوسیال‌ دموکرات و سبزها نیز در یک انفعال و سکوت معنا دار به این روند تمکین کرده‌اند.  سران اتحادیه اروپایی در نشست روز جمعه ۲۹ جون در بروکسل پس از ساعت‌ها چانه ‌زنی به یک توافق سیاسی در مورد موضوع مهاجرت دست یافتند که به زعم بسیاری حاصل تلاش «انگلا میرکل» صدراعظم المان بود. در این توافق که خانم میرکل تمام سعی خود را برای متقاعد کردن دیگر رهبران اروپایی از جمله رهبران شرق اروپا، اسپانیا و یونان جهت رسیدن به توافق به کار برد، ان‌ چنان حقوق پناه‌ جویی به مسلخ برده شد که حزب « سوسیال‌مسیحی » شریک ایتلافی او یک روز بعد از بازگشت صدراعظم به برلین با اظهار خرسندی اعلام کرد که دستاوردهای این نشست بسیار بیشتر از حد انتظار بوده است. در بیانیه نشست سران سیاسی اتحادیه اروپا در بروکسل از اعضا خواسته شده به مهاجرت ثانویه پایان دهند و «برای رسیدن به این هدف باهم همکاری نزدیک کنند». این توافق که ناقض قوانین «شینگن» است، به مهاجرت ثانویه به پناه‌ جویانی می‌ پردازد که مشخصات انها در یک کشور اروپایی ثبت شده اما به کشور دیگری رفته ‌اند. هرچند یک روز بعد از این توافق دوباره اختلافات حول چگونه گی اجرایی ‌کردن ان بین رهبران اتحادیه اروپایی بروز کرد اما به نظر می ‌رسد این اتحادیه عزم خود را جزم کرده تا از این پس پناه‌ جویان را در مبدا و سپس در اردوگاه‌ های محافظت ‌شده یا همان « گتوها»  تحت کنترل قرار دهد. از طرف دیگر در ان سوی اتلانتیک هم  دولت راست‌گرای « دونالد ترامپ » با سیاست ‌های ضدمهاجرتی خود موفق شده با تمام مخالفت‌هایی که از طرف نهادهای حقوق ‌بشری و حتا حزب مخالف دموکرات می ‌شود، سیاست‌های خود را پیش ببرد. در واشنگتن هم‌ اکنون تمام دعواها محدود به این شده که نباید فرزندان مهاجران غیرقانونی را از والدین خود جدا کرد و انان باید در کنار والدین خود در بازداشتگاه و کمپ‌ های موقت نظامی اسکان داده شوند. 

بدون تردید پدیده مهاجرت درابعاد کنونی ان یک معضل جهانی است که ناشی از فقر، بی‌ ثباتی، جنگ و بحران‌های فزاینده در کشورهایی از خاورمیانه، شاخ افریقا تا امریکای لاتین است که مسبب آن نیز از یک طرف سیاست‌های ویرانگر نیولیبرالی ـ تغییرات اقلیمی  ؛ و از طرف دیگر دخالت‌های مخرب کشورهای غربی در نقض حاکمیت ملی کشورهای مستقل و در‌حال توسعه بوده است. انچه امروزه در توافقات و تصمیم‌ های رهبران کشورهای مهاجرپذیر رقم می‌ خورد، آن ‌چنان در تناقض با قواعد بین‌المللی و کنوانسیون‌های جهانی است که جدا از مخالفت بعضی احزاب چپ و نهادهای حقوق‌بشری مبنی بر غیرانسانی ‌بودن این توافقات، حتای صدای بسیاری از شخصیت‌های میانه‌ رو در ساختارهای حاکم را هم درآورده است.
سازمان‌های غیردولتی و نهادهای مربوط به امور پناه‌ جویان نیز این توافق را به ‌شدت محکوم كرده‌اند و با گوشزدكردن خطر کشته ‌شدن و غرق ‌شدن پناه‌ جویان در دریای مدیترانه، تعاملات سیاسی کشورهای اروپایی را عامل ایجاد فجایع انسانی دانسته ‌اند.

جهان امروز در بستر انارشی حاکم گام به گام به سمت یک راست ‌گرایی به شدت مخرب حرکت می ‌کند که بسیاری از مولفه‌ های اصلی نظام بین‌المللی حتا در شکل ناعادلانه کنونی را هم نقض می‌ کند. شاید این سوال در ذهن بسیاری شکل بگیرد که چرا افکار عمومی و توده‌های مردم در چنین کشورهایی که همواره مقصد پناه‌ جویان بوده‌اند، در سال‌ های اخیر این ‌چنین درهمسویی با افکار نیوفاشیستی و ناسیونالیستی ضدمهاجرتی قرارگرفته‌ اند. پاسخ به این سوال از چند زاویه به ساده گی می‌ تواند مشخص شود چراکه انسان در ذات خود تابع « گرگ درون» نبوده و اکثریت مطلق جامعه بشری در شرایط معمول تمایلات انسان ‌دوستانه دارند.
از یک طرف متاسفانه از کارت تروریزم اسلامی برای برهم ‌زدن ثبات کشورهای مستقل استفاده شده و همچنین در جوامع متروپل نیز به دلیل شکاف‌ های طبقاتی این پدیده تروریستی در بین جوامع مهاجر مسلمان رشد فزاینده‌ای داشته است. از طرف دیگر به دلیل سیاست‌ های مخرب نیولیبرالی حتا در کشورهای غربی هم‌ اکنون بسیاری از مردم بومی فکر می ‌کنند که تشدید فقر و بی‌کاری آنان به دلیل ورود مهاجرانی است که حاضر به کار با دستمزد پایین ‌تر هستند. دلیل دیگر اینکه مهاجران شرقی حامل مجموعه ‌ا‌ی از تضادها، عصبیت‌ها و افکار ناهمسو با کشورهای مقصد هستند.

پدیده مهاجرستیزی تنها بخشی از بحران بزرگ ‌تری است که امروز جهان را درچنبره خود گرفتار کرده و تا زمانی که بحران‌های چند وجهی جهان ادامه داشته باشد، همچنان باید در انتظار گسترش موج مهاجرستیزی در اشکال حاکمیتی و اجتماعی بود.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۸ـ ۰۶۰۷

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

 

ترامپ : نامه تهدید به ناتو

 

برگزارکننده گان نشست امسال سران ناتو در بروکسل نگران‌اند که رییس‌ جمهور ایالات متحده  امریکا با رفتار‌های غیردیپلوماتیک و اعتراض و اعلام موضع در توییتر، مشابه کاری که در نشست اخیر سران گروه ۷ در کانادا انجام داد، آنچه را رشته می‌ کنند پنبه کند.
این‌بار ترامپ زودتر دست ‌به ‌کار شده و دو هفته مانده به نشست مهم ناتو در حال شگفت ‌زده‌ کردن دیگر رهبران این ایتلاف نظامی است و به جای توییت ‌کردن، نامه‌ نگاری‌هایش را آغاز کرده است. رییس‌ جمهور ایالات متحده  امریکا در نامه‌هایی با لحن تهدیدآمیز خطاب به تعدادی از رهبران این ایتلاف ۲۹عضوی که هنوز تعهدات خود مربوط به تامین هزینه‌های نظامی ناتو را انجام نداده‌اند، نوشت:

« واشنگتن از تامین هزینه‌ های دفاعی اروپا خسته شده و می‌ خواهد دیگر اعضای ناتو هم تعهدات خود را مبنی بر اختصاص دودرصد سهم تولید ناخالص داخلی به بودجه سالانه دفاعی این ایتلاف عملی کنند. برای شهروندان امریکایی بسیار عجیب است که چرا برخی کشورها در تامین امنیت اعضای ناتو سهمی نمی ‌پردازند. بنابراین انتظار دارم دیگر اعضا نیز تعهد جدی خود را در عمل نشان دهند».
جزییات این نامه را دیپلومات‌ها در اختیار فارن پالیسی قرار دادند و می ‌گویند لحن نامه ‌ای که به آنگلا میرکل صدراعظم المان ارسال شده، تند‌تر از دیگر نامه‌ هاست. با اینکه این‌گونه نامه ‌نگاری‌ها از طرف دولت ایالات متحده  امریکابه متحدانش برای یادآوری و تاکید برانجام تعهدات شان امری غیرمعمول نیست؛  اما لحن و زمان ارسال این نامه ازسوی ترامپ بیش ازهرچیز نشان ‌دهنده متزلزل ‌بودن جایگاه توافق‌ها و مذاکرات دوجانبه و چند جانبه در عصر ترامپ است.

در نشست‌های ناتو معمولا چیزی جزچند عکس دسته‌ جمعی و روابط سرد یا گرم برخی رهبران و مکالمات آنها نصیب رسانه‌ها نمی‌شود اما اکنون ترامپ آنچه را در مذاکرات پشت پرده می ‌گذرد عیان کرده است. به‌ این‌ترتیب نشست ۱۱ جولای رهبران ۲۹ کشورعضو ناتو به لطف رفتار‌های غیردیپلوماتیک و غیرقابل پیش ‌بینی ترامپ، پر از جنجال و تنش خواهد بود.
 یک دیپلومات اروپایی که به شرط ناشناس ‌ماندن با رسانه‌ ها صحبت می‌ کرد، با اشاره به جنجال‌آفرینی‌های اخیر ترامپ در آستانه نشست ناتو گفت: « از نظر ما دیپلومات‌ها، نشستی که هیچ خبری از آن به رسانه‌ها درز نکند، نشستی موفق است اما اکنون ترامپ کاری کرده که همه ما نگران خروجی گردهمایی رهبران ناتو هستیم».

 در نشست آتی ناتو قراراست توافق‌هایی نیز به‌ طور رسمی از سوی رهبران اعلام شود، از جمله برنامه جدید ناتو درعراق برای آموزش نیروهای امنیتی این کشور، ابتکار مشترک با اتحادیه اروپا برای افزایش تحرکات نظامی نیروهای متحد در داخل اروپا، راه‌ اندازی دو مرکز فرماندهی جدید که یکی از آنها در نورفولک ایالت ویرجینیا بر فعالیت‌های دریایی متمرکز خواهد بود و دیگری در المان با موضوعات لوژیستیکی سروکار خواهد داشت و در نهایت آغاز مذاکره برای پیوستن مقدونیا به ناتو. درهفته‌های اخیر رابطه ایالات متحده  امریکا با متحدان اروپایی و کانادا بر سر افزایش تعرفه‌های واردات متشنج شده و پیش از آن هم خروج واشنگتن از توافق هسته ‌ای با ایران، افزایش فشارهای امریکا بر المان و خروج ایالات متحده  امریکا از معاهده تغییرات اقلیمی پاریس از مسایلی بود که انتقادهایی را میان متحدان غربی واشنگتن برانگیخت. دونالد ترامپ در جریان نشست رهبران گروه ۷ با توییت‌های خود جاستین ترودو، صدراعظم کانادا را مورد انتقاد شدید قرار داد و حاضر نشد بیانیه پایانی این نشست را امضا کند. آدام تامسون نماینده سابق بریتانیا در ناتو می ‌گوید: «آنچه باعث نگرانی می ‌شود این است که حملات لفظی ترامپ تنها به جنگ لفظی محدود نشود و اقدامات عملی را نیز در پی داشته باشد. نکته نگران ‌کننده دیگر این است که گرم‌ شدن رابطه ترامپ با ولادیمیر پوتین رییس‌ جمهور روسیه می ‌تواند شکاف میان اعضای ناتو را در پی داشته باشد. رییس‌ جمهور ایالات متحده  امریکادر جایگاه رهبری ناتو قراردارد و انتقاد‌ها و حملات علنی او علیه دیگر اعضا خشنودی پوتین را در پی خواهد داشت. او بدون اینکه کاری انجام دهد، در حال مشاهده بروز شکاف و تنش میان اعضای ناتو است ».
همان ‌گونه که انتظار می ‌رود بحث بر سرهزینه‌ های دفاعی و امنیتی ناتو مهم ‌ترین موضوع این نشست خواهد بود. در سال ۲۰۱۴  ترسایی و در پی حمله به اوکرایین، انضمام کریمه به خاک روسیه و تلاش مسکو برای افزایش نفوذ خود در خاورمیانه، اعضای ناتو متعهد شدند تا سال ۲۰۲۴ ترسایی، سالانه دو درصد تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه‌ های دفاعی ناتو اختصاص دهند اما اکثر اعضاي این ایتلاف هنوز به تعهد خود عمل نکرده‌اند. در ابتدای سال ۲۰۱۸ هشت کشور از ۲۹ کشور عضو ناتو شامل ایالات متحده امریکا، بریتانیا، پولند، استونیا، لیتویا، لتونیا، رومانیا و یونان، دو درصد یا رقمی نزدیک به آن را به هزینه‌ های دفاعی ناتو اختصاص دادند. شش کشور بلغاریا، فرانسه، مجارستان، مونته‌ نگرو، سلواکیا و ترکیه هم تا سال ۲۰۲۴ ترسایی به این حد نصاب می ‌رسند. به‌ این‌ترتیب اکثریت اعضای ناتو از جمله المان به‌ عنوان قدرت اول سیاسی و اقتصادی اروپا تعهد خود را در قبال ناتو انجام نمی ‌دهند. کاهش اقتدار و نفوذ جیمز متیس وزیر دفاع ایالات متحده  امریکا و مداخلات ترامپ در تصمیم‌ های پنتاگون دیگر موضوعی است که باعث کم‌ رنگ ‌شدن نقش تجربه و دیپلوماسی در دولت ترامپ  و افزایش اقدامات شتاب ‌زده از سوی کاخ سفید شده است. يکی از دیپلومات‌ های اروپایی پیش ‌بینی آنچه در نشست آتی رهبران رخ خواهد داد را «احمقانه» دانست و ابراز امیدواری کرد که نشست ناتو با آرامش به پایان برسد و ترامپ تا حد امکان کمترین جنجال را در گردهمایی رهبران ناتو رقم بزند./ ش

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۸ـ ۰۵۰۷

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.