بمناسبت روز جهانی کارگر
یکی شوید همه کارگران شهر ودیار
کز اتحاد شما بر نتابد استکبار
مگوکه داس چکش رفت آمد انترنیت
هر آنچه بود ، همانست رنج استثمار
عبدالو کیل کوچی
بهترین شادباش های خود را بمناسبت روز جهانی کارگر تقدیم میدارم . اول ماه می روز جهانی کارگر است برای اینکه در چنین روزی در سال ۱۸۸۶ ترسایی پولیس ایالت شیکاگوی امریکا به موجی از تظاهر کننده گان کارگر آتش کشود که در اثر آن ، جمعی کشته و تعدادی زخمی و برخی را بازداشت کردند و پس از آن این روز را بنام روز کارگر نامیدند .طبقه کارگر از همان آغاز مناسبات سرمایداری در بطن جامعه فیودالی بسته گی داشته وماهیتاً یکسان استثمار می شوند .کارگران به خاطر بهتر شدن وضعیت زنده گی شان خواست های خود را از طریق اعتصابات ،تظاهرات وخیزش ها و اتحادیه های صنفی وکارگری ، شوراها ، تشکل های جمعی ونهاد های حقوق مدنی مطرح می کنند .
در کشورعزیز ما ظهور فعالیت های کارگری بدوره امیر شیرعلیخان مرتبط بوده که در آنزمان از میان کارگران کشاورزی ، ساختمانی و اهل کسبه ، کارگر صنعتی سر بلند کرد ونخستین بار صنایع باروت سازی واسلحه شکل گرفت و در دوران امیرحبیب اله خان با ورود صنایع مدرن وتولید برق و نساجی در کشور زمینه گسترش صنایع مساعد گردید که درزمان اعلیحضرت غازی امان اله خان ، کارگر و کارخانه اولاً به سرمایه دولتی در سطح کشور گسترش یافت و علاوه بر دستگاه های صنعتی و تولیدی ، ذوب فلزات ومونتاژ ماشین آلات ، ترانسپورت وغیره را در برمیگرفت . و در زمان محمد ظاهرشاه با انکشاف صنایع وگسترش دستگاه های تولیدی وصنعتی در مرکز ولایات طبقه ن ظهور کارگر ، گرداننده گی چرخ تولید در اقتصاد دولتی ، مختلط و خصوصی را بدست گرفت .
پس از تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان کارگران بسیج شده در اتحادیه ها و کوپراتیف های کارگری ، شورا ها ،نهاد های جمعی وتشکل های صنفی در مرکز ولایات برعلاوه کار تولیدی ،آموزش های فکری وانقلابی وطنپرستانه ، وتشدید خواست های صنفی و درک از قوانین ، بلند بردن شعور سیاسی ، اهمیت کار جمعی وبیدارسازی عمومی برسالت همیشه گی کارگران مبدل گردیده بود پس از تحول ثور ۱۳۵۷ خورشیدی دولت تحت رهبری ح د خ ا علی الرغم شرایط دشوار جنگ بازهم برای بهبود بخشیدن شاخص های اقتصادی ،توجه بسر نوشت مردم ، زنده گی زحمتکشان ومعشیت کارگران با اعطای مواد کوپونی ،حق مسکن ، حق کار واستراحت ،تقلیل ساعات کار ،بیمه صحی ، رشد مهارت های مسلکی در داخل وخارج کشور مواظبت از دهاقین و اهل کسبه با اعطای قرضه کم ربح طویل المد ت وسایر خدمات وبلند بردن سطح تولید را مبذول میداشت .همچنان کارگران مجهز به اندیشه وشعور سیاسی وطنپرستانه در دفاع از خاک و نوامیس ملی ، هم در جبه کار، تولید وساختمان وهم در جبه دفاع از وطن ، مهارت و قهرمانی از خود بجا می گذاشتند .
درزمان حاکمیت ح د خ ا جایگاه کارگران در حزب ودولت با مشارکت تمام اقوام وگروه ها واصناف کشور اعم از زنان و مردان توام با شور و احساسات وطنپرستی در صف عالی قرارداشته و روابط کاری میان کارگر و کارفرما ، رفیقانه ، دوستانه وملهم از احساس پاک وطنپرستی برقراربود و کارگران ازهرنوع امتیاز، تشویق ومواظبت حزبی و دولتی برخوردار بودند .کارگران مبتکر با آفرینش های فنی و فناوری خود در رشد تولید وساختمان نقش بسزایی داشتند که مورد تشویق قرارمیگرفتند .
در زمان حاکمیت ح د خ ا بیش از یک هزار دستگاه صنعتی ماشینی و دستگاه های ساختمانی وتولید برق وبیش از دوهزار دستگاه صنایع کوچک دستی وجود داشت و حدود پنجصد هزار کارگر مرتبط به کار فابریک وجود داشت ولی در زمان جنگ متاسفانه بسیاری از تاسیسات صنعتی فابریکات ، بند وانهار ودستگاه های تولید برق توسط مخالفین دولت به آتش کشیده شد وکارگران آن مورد حملات خونین قرار گرفتند زیرا در قاموس مجاهدین آنوقت کارگربودن ، مکتبی بودن ، معلم بودن ، مامور بودن ، داکتر بودن ، انجنیر بودن وکلیه چیزهای مهم و روشنگرا، گناه نابخشودنی وکفرآلود دانسته می شد به این دلیل بیشترین دستگاه های صنعتی کشور توسط مخالفین دولت وبه میل پاکستانی ها به آتش کشیده شد وپس از فروپاشی حاکمیت ح د خ ا پنجاه فیصد باقیمانده دستگاه های صنعتی در شهرها مورد چپاول قرارگرفته ومانند هرچیز دیگر به بازارهای پاکستانی لیلام گردید .
در حال حاضر در کشوری با نفوس سی میلیونی ، بیست میلیون آن بیکار و ده میلیون نفر درخط فقر ؛ نزدیک به شش میلیون آن زیرخط شدید فقر قرار دارند . درکشوری که دارای زمین زراعتی حاصلخیز ،آب فراوان ، نیروی مستعد بکار ،معادن سرشارباشد ، خلق آن با شکم گرسنه وفقیر نگهداشته میشود .
در حال حاضر برطبق آمار موجود ۴۰ فیصد مردم بیکار اند واز جمله ۶۰ فیصد شاغل ۳۰ فیصد آنرا کودکان تشکیل میدهند ، ۵۰ فیصد کودکان بدلیل فقر ونا امنی از مکتب محروم اند. اکثر جوانان وطن به نسبت بیکاری یا به کشت خشخاش پناه می برند یا به خارج مهاحرت نموده ، حتا به جنگ های سوریه و یمن جانهای شیرین خود را از دست میدهند ، ویا در داخل کشور در صفوف مخالفین دولت بزور وجبر کشانده شده و برخی از آنها نیز دچار مواد مخدره واعتیاد میشوند. علاوه بر فقر مرض ونا امنی صدها هزار کودک بی پناه وگم کرده والدین در بازار، صف گدایی طویل تشکیل داده وهمچنان در گرما وسرمای شدید کارهای شاقه را متحمل گردیده وحتا بصفوف جنگ کشانیده میشوند. دربسا مناطق دیده میشود که مردم از شدت فقر، حاضر بفروش فرزندان خود میشوند ولی زورمندان وغاصبان دارایی عامه با دل های سیه و سنگین ، اکثراً کمک های باد آورده خارج را غصب کرده به روز مبادای شان در بانک های خارجی پس اندازمیکنند ودر داخل کشور آسمان خراشهای از خون ملت ستمدیده ما بخاطر ناز ونعمت خود میسازند .
جای تاسف اینست که در حضور نیروهای نظامی خارجی ودولت تحت الحمایه نتنها وضع زنده گی مردم بهبود نیافته بلکه کارد به استخوان توده های میلیونی کشور رسیده است .
همین اکنون کارگران کشور از اضافه بودن ساعات کار، کمی دستمزد ومعاش ، نبود بیمه صحی ، نبود مرخصی های قانونی ، کمبود غذای مناسب ، تحمیل کار طاقت فرسا، برخورد شدید و بیرحمانه کارفرما ، کارگران را بیچاره تر ساخته که در اثر مریضی ،معلولیت ومصدومیت در زیرنظر دولت بی مسوولیت ومفت خوار از کار بر طرف میشوند . کارگران کشور بخاطر نجات شان از وضعیت اسفبار کنونی ، نیاز مند بیداری عمومی ،بلند بردن شعور سیاسی ،همبسته گی ملی با سایر زحمتکشان وتشکل مبرم سیاسی بدور احزاب ترقی خواه وحامیان طبقه کارگر بوده که با یک جنبش سرتاسری دادخواهانه بانیروی متحدین خود یعنی دهقانان واهل کسبه و روشنفکران دریک خط مقدس پرچم مبارزه وعدالت خواهی را بر فراز آرمان های والای خلق ستمدیده افغانستان برافرازند وپیروزی صلح را برجنگ و دموکراسی را بر ظلم بدست آورند .
بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۱۸ـ ۳۰۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
در گرامیداشت اول ماه می، روز جهانی کارگر
شباهنگ راد
موقعیت جنبش کارگری در سرتاسر جهان، علی رغم تعرض افسار گسیخته سرمایه ، روبه جلواست. اعتصابات و اعتراضات به منظور درخواست مطالبات پایه ای از صاحبان تولیدی و کارفرمایان، میادین تولیدی ـ ساختمانی را فرا گرفته است. نمی توان جنبش و اعتراضات کارگری را، به دلیل استثمار وحشیانه و بی رویه سرمایه داران نادیده گرفت و این جنبش را، به جنبشِ ساکن و یا به جنبش غیر پیش رو نسبت داد. به این سبب که، همه جا کارگران در صف مقدم مبارزه و اعتراضاند و سرمایه داران و کارفرمایان را به اشکال متفاوت به چالش می کشند.
در حقیقت ویژه گی و منش کارگر، ویژه گی و منش اعتراضی، علیه بیعدالتی های حاکم بر میادین استثمار و جامعه است. پیداست که ماهیت و رویه سود جویانه سرمایه داران، اثر بس تعیین کننده و مهمی، در انتخابِ سیاست و رویه کارگران دارد. به عبارت روشن تر، کارگر مخالف نابرابریهای اجتماعی، و مخالف پایمال شدن حق و حقوق خود در اثر کار انجام شده است. رعایت و پابندی کار، در ازای دریافتِ دستمزد مطلوب و مناسب، نه تنها حق هر کارگر، بلکه فراتر از آن، مستحق دریافتِ ثروتِ برابر، از امکانات و نعمات جامعه است. اما از آن جا یکه، سرمایه داران و استثمارگران و بر خلاف اراجیف و ادعاهای پوچ شان، کم ترین توجه، و یا کم ترین حق و حقوقی برای کارسازان و سازنده گان اصلی جوامع بشری قایل نیستند، کارگر هم بالاجبار و بنا بر رسالت تاریخیاش، سرمایه داران و استثمارگران را در عرصه های متفاوت مورد بازخواست قرار می دهد و خواهان مطالبات بهحق خود، از مفتخواران است.
بر مبنای چنین خواسته های بهحق و به جاییست که در این روز ( در اول ماه می ) میلیونها کارگر و آنهم در اتحادی فراکشوری، به خیابانها سرازیر می شوند و بار دیگر، سرمایه داران جهانی را به مبارزه با نابرابریهای حاکم بر جامعه فرا می خوانند. در اصل و باید گفت که چهره جهان در این روز، شکل دیگری بهخود می گیرد و میلیونها انسان کمونیست و آزادی خواه، همگام با کارگران سرتاسر جهان، و در صفی واحد به میدان می آیند و ندای آزادی و رهایی از زیر سلطه استثمارگران و سرمایه داران را سر می دهند. بدین ترتیب و خارج از برگزاری و گرامی داشت اول ماه می روز جهانی کارگر، و هم چنین خارج از به تصویر کشیدن جنایات بیشمار حامیان و حافظان سرمایه، طرح این مسایل در مقابل هر عنصر و سازمان مدافع طبقه کارگر قرار می گیرد و متعاقباً اشراف داشت که، کارگر بدون طرح چشم اندازهای روشن تر و دقیق تر، و بدون پس زدن ناخلاصیهای کارگری در درون، و بدون حمل ایدههای صحیح و هدایت و رهبری انقلابی، قادر به کسب حقوق پایمال شده خویش نهخواهد بود.
مسلماً موارد فوق، از زمره حقایقی است که این روزها جامعه کارگری در سرتاسر جهان با آن رودرروست و در ادامه باید دانست، که پاسخ درست به یکایک آن ها، فضای اعتراضی و دایمی کارگری را متغییر خواهد ساخت و به موازات آن، صاحبان تولیدی و دیگر دم و دستگاههای سرمایه را، از میادین استثمار و جنایت پس خواهد زد. روشن است که دو سوی قضیه، یعنی دلیل عدم هدایت انقلابی و فقدان پیشرفت های لازمه از یک سو، و هم چنین حیات سیاست های جنایت بار و تعرضات سرمایه داران از سوی دیگر ( و آنهم در سرتاسر جهان )، دارد جامعه کارگری را از دریافت زود هنگام خواسته های بحقاش باز می دارد. به عبارت گویا تر باید گفت که، خواست و تعرض سرمایه داران به جامعه کارگری بیانتهاست؛ رقم دستگیری کارگران زیادتر شده است؛ خسارات جانی و بدنی به مراتب وسیع تر و گسترده تر شده است؛ اخراج ها در ابعادی غیر قابل باور، دامان کارگران سرتاسر جهان را گرفته است؛ ناتوانی درتهیه امکانات اولیه، کانون زنده گی کارگران را به مخاطره بیشتری انداخته است؛ ناامنی های کاری و زمان باز پرداخت حقوق ها، طولانی و طولانی تر شده است و به تبع از آنها، ناباوری به قوانین دست نوشته کارفرمایان و سرمایه داران هم، بی مایه و بی مایه تر شده است و ….
خلاصه سیاستهای ضد کارگری و زیادهخواهیهای سرمایه داران و کارفرمایان، کارگران را در شرایط بسیار اسفباری قرار داده است و در این میان مفت خواران و سلطه گران، با تمام توان در تلاشاند، تا بار بحران دایمالتزید شانرا، به گُرده کارگران بینندازند؛ بحرانی که همه گیر شده است و در این مابین، همه جا کارگران را در شرایط یک سانی قرار دادهاند. ناگفته نماند که اگر چه، در نوع سازمان دهی، و در اشکال سازمانی کارگران و آن هم در جوامع گوناگون سرمایه داری، از تفاوت های چندی برخوردارند، اما و منحیثالمجموع، باید گفت که اصلاً و ابداً تفاوت ماهویای از همدیگر ندارند. چرا که استثمار و زورگویی ها، بالا کشیدنها و همچنین تعرض به پایین ترین حقوق کارگری، یک سان است و نظام های سرمایه داری، به دلیل حرص و ولع بی انتهای شان استکه زنده گی را بر میلیونها کارگر تلخ نمودهاند.
علیرغم چنین وضعیتی، تغییر اوضاع اسفبار کارگران ممکن پذیر است. چرا که کارگر بنابه ماهیتاش، از پوتنسیال بسیار بالایی برخوردار می باشد. سرمایه داران هم کاملاً بر این موضوع واقف اند که علیرغم کار بست زور سازمان یافته، و علیرغم راه اندازی ارگان ها و نهادهای دست سازشان در میادین تولیدی، قادر به کنترول جنبش های اعتراضی کارگری نیستند. بروز و وجود هزاران اعتصاب، اعتراض، درگیری، و بستن دروازه کارخانه ها و دیگر اقدامات عملی، موید این نظر است که طبقه کارگر سرتاسر جهان، حاضر به تسلیم و تن دادن به سیاست های استثمارگرایانه و ضد کارگری دولتمردان نیست. این طبقه پرشور و تغییر دهنده، نیاز به حمایت و پشتیبانی عملی دارد؛ نیاز به همراهی دیگر جنبش های اعتراضی روشنفکری ـ انقلابی دارد. با این اوصاف وصل حلقه های جنبش های اعتراضی، از ضرورت های دنیای کنونی و همچنین از ضرورت های مبرم طبقه کارگر سرتاسر جهان است. اجرایی و پیشبُرد صحیح این امور، صفحه کنونی جامعه کارگری را متغییر خواهد ساخت و مانع تلف شدن و استثمار بیش از پیش کارگران توسط سرمایه داران خواهد گردید. بنابر این، در اول ماه می، روز جهانی کارگر، و آنهم جدا از بزرگداشت آن، باید بر این امر تاکید نمود که، تنها و تنها، با دخالت گری و با سازمان دهی جنبش های اعتراضی و بویژه جنبش کارگری است که می توان، جامعه را از شر جانیان بشریت رها ساخت و پرچم آزادی، و پرچم یگانه طبقه تا به آخر انقلابی را در سرتاسر جامعه به اهتزاز در آورد؛ پرچمی که سخن گو و حامی میلیاردها انسان صدمه دیده از مناسبات گندیده سرمایه داری است./م ه
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۸ـ ۳۰۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
ولادیمیرپوتین خطاب به اعضای اتحادیه عرب گفت : روسیه آماده همکاری نزدیک با اتحادیه عرب است تا امنیت منطقه را تضمین کند. داعش دربخشهای زیادی از عراق و سوریه زمینه را برای گسترش سازش سیاسی و بازسازی بعد از درگیری و حل مشکلات انسانی در این کشورها فراهم کرده است. .. رسیدن به صلحی پایدار درخاورمیانه بدون یافتن « راه حلی اساسی » برای بحران اسرایيل و فلسطین غیرممکن است.
یک روز بعد از حملات هوایی امریکا، فرانسه و بریتانیا به اهدافی درسوریه، رهبران کشورهای عربی برای شرکت در اجلاس سران عرب در عربستان سعودی دورهم جمع شدند. این نشست که سران شش کشور عربی از جمله امیر قطر در آن غایب اند، در حالی برگزار شد که تنش میان ایران و عربستان سعودی افزایش داشته؛ و ریاض هم به دنبال این بود که در این اجلاس اعضای اتحادیه عرب را برای گرفتن موضع علیه ایران تحت فشار قراردهد. یکی از عمده ترین اختلافات دو طرف به بحران سوریه و یمن بازمی گردد. اندکی پیش از آغاز بیست ونهمین نشست سران کشورهای عربی که در شهر ظهران واقع درشرق عربستان سعودی برگزار شد، ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی اعلام کرد که این نشست با عزم و اراده و با هماهنگی مشترک تلاش می کند با همه چالشها مقابله کند. او ابراز خوشحالی کرد عربستان برای مقابله با چالشها از طریق هماهنگی مشترک میزبان این نشست است. گرچه ٢٢ کشور عربی عضو اتحادیه عرب هستند، رهبران و نمایندگان ١٦ کشور در این نشست حضور داشتند و شش کشور غایب بودند. یکی از مهم ترین غایبان این نشست امیر قطر بود. عربستان و قطر گرچه درباره سوریه تا حدود زیادی هم نظراند و هر دو هم از حملات هوایی اخیر به سوریه حمایت کردهاند، همچنان اختلافات ریشه داری دارند که عدم شرکت امیر قطر در این نشست یکی از نشانههای دنباله داربودن این اختلافات است. شنبه شب و ساعاتی پیش از آغاز نشست سران کشورهای عربی در ریاض خبرهایی در رسانه های عربی منتشر شد که از صدای انفجاری بزرگ در یک پایگاه نظامی در جنوب حلب حکایت داشت. محل این پایگاه «جبل عزان» در جنوب حلب اعلام شد و شبکه سی ان ان ترک هم اعلام کرد که این پایگاه « متعلق به ایران بوده و دست کم ۲۰ نفر کشته شدهاند». با این حال روز گذشته حزب الله لبنان این خبر را تکذیب کرد.
پیام پوتین به سران کشورهای عربی
روسیه و عربستان و بسیاری از همپیمانان عرب ریاض درباره سوریه در سوی مخالف قرار می گیرند، با این حال ولادیمیر پوتین که یکی از متحدان بشار اسد، رییس جمهوری سوریه است، روز گذشته و هم زمان با نشست سران کشورهای عربی پیامی را برای رهبران این کشورها ارسال کرد. پوتین در این پیام خطاب به ٢٢ کشور عربی حاضر در نشست اعلام کرد که روسیه آماده همکاری نزدیک با اتحادیه عرب است تا امنیت منطقه را تضمین کند. به گفته پویتن شکست داعش در بخشهای زیادی از عراق و سوریه زمینه را برای گسترش سازش سیاسی و بازسازی بعد از درگیری و حل مشکلات انسانی در این کشورها فراهم کرده است. یکی از محورهای نشست روز گذشته سران کشورهای عربی، مساله فلسطین و نقض های صورت گرفته در بیت المقدس اشغالی توسط اسرایيل بود و پوتین نیز در پیام خود گفت که رسیدن به صلحی پایدار در خاورمیانه بدون یافتن « راه حلی اساسی» برای بحران اسرایيل و فلسطین غیرممکن است.
نشست بی نتیجه شورای امنیت
روسیه علاوه بر فرستادن پیام به سران کشورهای عربی، در شورای امنیت نیز فعال بود. نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد که به درخواست روسیه و برای بررسی حمله هوایی امریکا، بریتانیا و فرانسه به مواضعی درسوریه برگزار شد، بار دیگر به جدل لفظی میان مقامات امریکایی و روسیه بدل شد. پیش نویس قطع نامه پیشنهادی روسیه نیز با رای مخالف اعضای شورا روبه رو شد و ناکام ماند. پیش از این مقام های روس پس از انتقاد از حمله سه عضو ناتو به سوریه خواستار تشکیل نشست فوری شده بودند و پیش نویس طرحی را ارایه دادند که این حمله را ناقض منشور سازمان ملل می خواند و محکوم می کند. این طرح اما درنشست شورای امنیت رای نیاورد. پیش نویس قطع نامه پیشنهادی مسکو با سه رای مثبت، هشت رای منفی و چهار رای ممتنع رد شد و نیازی به استفاده اعضای دایم از حق وتو نبود. در این میان واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه، در این نشست امریکا، فرانسه و بریتانیا را به نقض منشور سازمان ملل متحد و نقض حاکمیت ملی دولتی مستقل بدون مجوز شورای امنیت متهم کرد و گفت این سه عضو ناتو به « اهداف نظامی و غیرنظامی » در حالی حمله کردهاند که هنوز سازمان منع گسترش تسلیحات کیمیاوی گزارش خود را ارایه نداده است. او امریکا را به آغاز یک « ماجراجویی غیرقانونی نظامی » و « قلدرمآبی» متهم کرد و گفت سیاست خارجی ایالات متحده « نواستعماری» است. این در حالی است که نیکی هیلی، فرستاده امریکا در سازمان ملل در واکنش به سخنان نماینده روسیه، دمشق را بنا بر مدارک موجود مسوول حمله کیمیاوی به دوما دانست و از آماده گی واشنگتن برای حمله دوباره در صورت استفاده مجدد از سلاح کیمیاوی در سوریه خبر داد. او روسیه را به «جسارت بخشیدن به اسد» و به راهانداختن « کارزار اطلاعات کاذب» برای پنهان کردن نقش دمشق در حملات کیمیاوی دوما متهم کرد و در ادامه مدعی شد که برنامه تسلیحات شیمیایی اسد در پی حملات بامداد شنبه « فلج » شده است.
تماس تیلفونی اردوغان و پوتین
ترکیه هم یکی از حامیان حمله هوایی بامداد شنبه به سوریه بود اما تماس های رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه و ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه برای حل و فصل بحران سوریه همچنان ادامه دارد. روز گذشته پوتین و اردوغان در تماس تیلفونی درباره تحولات سوریه گفت وگو کردند. پوتین در این گفت وگو تاکید کرد که اقدامات این کشورها نقض آشکار منشور سازمان ملل متحد و اصول اصلی آن است. دو طرف بر لزوم همکاری دوجانبه با هدف تحقق پیشرفت واقعی در روند حل وفصل سیاسی سوریه تاکید کردند. امانویل مکرون، رییس جمهور فرانسه هم در گفت وگوی تیلفونی با اردوغان از تمایل خود برای تقویت همکاری جهت حل سیاسی بحران سوریه خبر داده بود./ش
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۱۷۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
تلاش کنگره برای تغییر اختیارات جنگی رییس جمهور امریکا
بعد از واکنشهای جهانی به حمله روز جمعه امریکا به سوریه، به نظر پس لرزههای این اقدام حالا به خود امریکا رسیده است. روز گذشته سناتورهای امریکایی لایحه ای را تقدیم سنا کردند که به نظر هدف از آن، ایجاد یک سازوکار کنترولی بر اختیارات رییس جمهور در استفاده از نیروی نظامی است. بنا بر گزارش سی ان ان، هرچند این لایحه اختیارات بیشتری به دونالد ترامپ در جنگ با داعش و دیگر گروه های تروریستی می دهد و در صورت تصویب به او اجازه می دهد که از « همه نیروهای مورد نیاز خود» علیه القاعده، طالبان و داعش استفاده کند؛ اما هم زمان به کنگره نیز این مکان را می دهد تا قدرت و اختیارات رییس جمهور در جنگ با تروریزم را محدود کند. در صورت تصویب، این لایحه جایگزین قوانینی می شود که بعد از حملات 11 سپتامبر 2011 ترسای به تصویب رسید و به دولت اختیارات وسیعی برای مقابله با تروریزم داد. این لایحه از سوی باب کورکر، سناتور جمهوریخواه و تیم کین، سناتور دموکرات تقدیم سنا شده است که نشان می دهد هر دو حزب از این لایحه حمایت خواهند کرد.
توجیه جنگ به نام مبارزه با تروریزم
سناتور کین، از نگارنده گان لایحه جدید، یکی از منتقدان سرسخت حمله به سوریه بود. عدم تایید کنگره و همچنین فقدان یک استراتیژی کلان تر باعث شد تا او این حملات را غیرقانونی و غیرمسوولانه بخواند. طبق گفته کین، تنها کنگره اختیار اعلام جنگ را دارد. کین معتقد است که قوانین قبلی حکم چک سفید امضای کنگره به روسای جمهور برای جنگ افروزی را داشته است. از نظر او، از اختیاراتی که به کاخ سفید بعد ازحملات تروریستی 11 سپتامبر و جنگ عراق داده شد، برای توجیه جنگ علیه گروههای تروریستی در کشورهای مختلف از نیجریا تا فیلیپین استفاده شده است. از نظر سناتور کوکر نیز این لایحه سرانجام می تواند توازنی مناسب میان انعطاف دولت در استفاده از نیروی نظامی و تقویت نقش ضروری و به حق کنگره برقرار کند. علاوه بر این، براساس لایحه جدید در صورتی که دامنه اقدامات نظامی امریکا از افغانستان، عراق، سوریه، سومالی، یمن و لیبیا فراتر رود، رییس جمهور باید در 48 ساعت کنگره را در جریان علت و زمان اقدامات نظامی قرار دهد. بعد از آن قانون گذاران 60 روز فرصت دارند که به بررسی این موضوع پرداخته و در صورت نیاز می توانند مانع استفاده رییس جمهور از نیروی نظامی شوند.
سد جمهوری خواهان
البته این لایحه با سد محکم جمهوری خواهانی روبه روست که اعتقادی به تغییر اختیارات جنگی و نظامی کاخ سفید ندارند. جمهوری خواهان در سالهای گذشته مخالف تغییر اختیارات نظامی رییس جمهور بوده اند چون از نظر آنها این مساله می تواند قدرت قوه مجریه در جنگ با تروریزم را محدود کند. البته این نگرانی جمهوری خواهان به نظر بی دلیل است زیرا در صورت تصویب، این لایحه اختیارات جنگی ترامپ علیه گروههای تروریستی را بدون محدودیت زمانی افزایش میدهد. این لایحه شامل همه گروههای تروریستی می شود که امریکا درحال حاضر با آنها در جنگ به سر می برد. همچنین این لایحه دست رییس جمهور امریکا برای انجام اقدام نظامی عاجل علیه دشمنان این کشور در هر نقطهای از جهان را باز می گذارد. یکی از تفاوتهای این لایحه با قوانین قبلی در این است که در تاریخ مشخصی منقضی نمی شود، بلکه قانون گذاران می توانند نسبت به تغییر یا لغو آن اقدام کنند. درواقع تا زمانی که کنگره وارد عمل نشود، این قانون به قوت خود باقی خواهد ماند. البته تصویب این لایحه به معنای تایید کنگره بر حملات امریکا در سوریه نیست. درواقع واکنش کنگره به حملات سوریه چندان یکدست نبوده هرچند نماینده گانی از هر دو حزب از این اقدام حمایت کردهاند. از دیگر سو، سناتور جان مک کین، رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا، از دولت ترامپ خواسته تا استراتیژی خود برای این درگیری پیچیده را ارایه کند. از نظر موافقان این لایحه، حمله به سوریه بدون تایید سنا باعث می شود حمایت از لایحه افزایش یابد.
ارتش عربی ترامپ
این روزها سوریه یک پای تمام خبرها در امریکاست. دونالد ترامپ به درستی از هزینههای سرسام آور حضور نظامی امریکا در سوریه انتقاد کرده است اما به خوبی نیز می داند که خروج از سوریه دست بالا را به رقیب سنتیاش یعنی روسیه خواهد داد. حال این تناقض او را به راه حل سومی رسانده که ایجاد یک ارتش جایگزین عربی در سوریه است. درواقع دونالد ترامپ برای حفظ نفوذ و دستاوردهای خود در مناطق شمال شرقی سوریه، قصد دارد از طریق ایجاد یک ارتش عربی در این کشور، به حضور نظامی امریکا در این کشور خاتمه دهد. در این رابطه، دولت امریکا از کشورهای عربی ازجمله امارات متحده عربی، عربستان سعودی و قطر خواسته برای حفظ ثبات در مناطق شمالی سوریه، علاوه بر هزینه های میلیاردی، سربازانی را نیز برای این امر اختصاص دهند. ترامپ پیش تر دراینباره گفته بود: « ما از شرکای خود خواسته ایم که در قبال امنیت منطقه خود مسوولیت بیشتری را برعهده بگیرند». طبق گفته مقامات کاخ سفید و به نقل از «دیفنس نیور»، سه کشور عربستان، امارات و قطر در این زمینه به توافقهایی دست یافته اند. همچنین گفته می شود که جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، با عباس کامل، رییس سرویس اطلاعات مصر، تماس گرفته تا از همراهی این کشور در این زمینه کسب اطلاع کند.
با این حال، برخی از مقامات امریکایی درخصوص موانع و مشکلات ایجاد یک نیروی ایتلافی عربی در سوریه هشدار دادهاند. مایکل اُهانلون، مشاور ارشد در موسسه بروکینگز، خاطرنشان کرده که این نیروی جدید باید قدرت رویارویی با رژیم اسد و روسیه را داشته باشد. چالز لیستر، پژوهشگر ارشد موسسه « میدل ایست »، نیز بر این باور است که « هیچ نمونه قبلی یا بنیان قدرتمندی برای شکل دادن به یک استراتیژی موفق وجود ندارد». از دیگر سو، بنا بر گفته لیستر، کشورهایی همچون امارات و عربستان سعودی به واسطه حضور نظامی در یمن، علاقه ای به ورود به یک جبهه جدید نظامی ندارند. بااین حال بنا بر نظر برخی کارشناسان، هراس از خلأ قدرتی که خروج امریکا ایجاد می کند، می تواند به این کشورها انگیزه کافی برای گردن نهادن به این طرح امریکا را بدهد./شرق
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۸ـ ۲۰۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
عبدالباری عطوان : دلیل شکست ۳ کشور غربی در حمله به سوریه
روزنامه نگار مشهورعرب در سرمقاله روزنامه « رای الیوم » این پرسش را مطرح می کند که پاسخ روسیه به اهانت کشورهای غربی در حمله به سوریه چه خواهد بود؟
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه فرامنطقه ای «الرای الیوم» در سرمقاله این روزنامه با اشاره به حملات موشکی محدود سه کشور عربی به مواضع دولت سوریه، نوشت:
آنچه که می توان از موشک های شلیک شده ازسوی دشمنان سهگانه به سوریه که بیشتر آنها رهیابی شد، دریافت این است که نه تنها نتوانست اغلب هدفها را محقق کند بلکه نتایج عکسی را نیز به همراه داشت که مهمترین آن این است که محبوبیت بشار اسد ،رییس جمهوری سوریه را در داخل و خارج از این کشورافزایش داد و بر صلابت ارتش عربی سوری تاکید کرد و دونالد ترامپ رییس جمهوری امریکا را تضعیف کرد.
این موضوع را بیشتر شرح می دهیم و می گوییم که متحد روس سوریه، این بحران را با اقتدار بسیاری مدیریت کرده و خویشتن داری کرد. زیانهای نظامی سوریه به دو دلیل محدود بود، نخست اینکه اغلب پایگاهها و فرودگاههای نظامی سوریه پیش تر تخلیه شده بود و هواپیماها به پایگاههای نظامی روسیه در حمیم و طرطوس ارسال شده بود ، و دوم اینکه اغلب موشکهای شلیک شده به سمت دمشق سقوط کردند یا از هدف خود منحرف شدند.
آناتولی آنتونوف سفیر روسیه در واشنگتن در سخنانی در این باره گفت که این حمله توهینی به شخص ولادیمر پوتین رییسجمهور روسیه است و روسیه به این اقدام پاسخ خواهد داد و اشارهای به نقشه تحرکات روسیه در آینده بحران سوریه و دیگر بحران های جهانی دارد، همانطور که پوتین فوری و به طور نظامی به ساقط شدن یکی از جنگنده های این کشور در نزدیکی مرزهای سوریه از سوی ترکیه پاسخ نداد و در ادامه توانست ترکیه را عملا از ائیتلاف ناتو خارج کند. در ادامه به چند نکته درباره آینده سوریه و منطقه اشاره میکنیم:
نخست: استفاده از سلاح کیمیاوی بهانه ای برای حمله نظامی به سوریه است که ضرر اصلی آن متوجه امریکا و ارتش این کشور است، به ویژه آنکه در روزی انجام شد که قرار بود کارشناسان سازمان منع استفاده از سلاح کیمیاوی، تحقیقات و بررسیهای خود را درباره آنچه در سوریه رخ داده است، آغاز کنند.
دوم: سوریه، ایران و روسیه از طریق انجام عملیاتهای نظامی علیه نیروهای امریکا در سوریه و عراق که تعداد آنها به بیش از هشت هزار سرباز می رسد، انتقام خواهد گرفت.
سوم: اقدام روسیه به تجهیز ارتش سوریه به سامانههای دفاعی هوایی شامل موشک های اس ۳۰۰ و اس۴۰۰ برای هدف قرار دادن هرگونه موشک و یا هواپیمای جنگی که در آینده سوریه را هدف قرار خواهد داد که در راس آن هواپیماهای اسراییلی خواهند بود.
چهارم: پس از آنکه مشخص شد اسرائییل در عملیات نظامی سه کشور غربی علیه سوریه مشارکت داشته و پیش از انجام آن از این عملیات باخبر بوده است و اطلاعاتی را درباره تاسیسات سوریه که هدف این عملیات قرارگرفتند را به غرب ارایه کرده بود، احتمالا روابط روسیه و اسراییل رو به سردی خواهد رفت.
پنجم: احتمال اینکه روسیه با تمام توان خود پشت سر هرگونه تلاش ارتش سوریه و متحدانش برای بازپس گیری شهر ادلب و مناطق جنوب غربی در درعا در نزدیکی مرزهای اردن به عنوان پاسخی به حمله امریکا قرار بگیرد، وجود دارد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۱۸ـ ۱۵۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.