هشتم مارچ مانده گارترین روز در تاریخ بشریت

عبدالوکیل کوچی


هشتم مارچ سرِآغاز مبارزات متحدانه وتجلی جنبش آزادی خواهانه زنان میباشد که توسط کارگرزنان امریکا شروع شد تا قاره های اروپا ، آسیا ودیگرنقاط جهان را درنوردید. البته در رابطه به تاریخ جنبش زنان جهان وچگونگی انتخاب هشتم مارچ بنام « روز جهانی زن»  درامریکا ،اروپا ، آسیا وبخصوص المان واتحاد شوروی سابق ، در مقالات قبلی بنده مفصلاً به بحث گرفته شده است ودراین برگه مرور کوتاهی به روند زنده گی ومبارزات حق خواهانه زنان ستمدیده جهان و بخصوص کشور ما افغانستان خواهیم داشت.
اگر هشتم مارچ تکانه بزرگی برای رهایی وجنبش عظیم همبستگی زنان ستمدیده ومظلوم جهان محسوب میشود ، در واقع ، این یکی از پله های تاریخ مبارزات حق خواهی زنان از قید ستم ارتجاع واستبداد بوده که به نماد تاریخی جنبش زنان مبدل گردیده است .
اما زنان از آغاز پیدایش ، بخاطر رهایی از ستم در نقاط مختلف دنیا بصورت فردی و جمعی و در راه تامین حقوق وعدالت تا آزادی و برابری کامل حقوق زن و مرد تلاش مستمر و موثر ی را بخرچ داده اند.
در کشورعقب نگهداشته شده ما افغانستان ، زنان از گذشته های دور تا بدینسو در گرداب شرارت مرد سالاری، تعصبات وتبعیضات جنسیتی واستبداد  دینی گیرمانده اند.
زنان رنجدیده کشورما زیرفشار های گوناگون ،سنت ها ،رسوم و رواج های بی جا و کمرشکن نظام فرتوت فیودالی وارباب رعیتی ، درمیان هنجارها وناهنجاری های عقیدتی واستبداد مذهبی با

مرگ تدریجی دست و گریبان اند .

Bild könnte enthalten: 17 Personen, Personen, die stehen und Hochzeit
واضح است در جامعه ایی که فقر ، مرض ، بیکاری ، بیسوادی ، جهل ، زورگویی تعصب وتظلم حکمفرماست زنان درحالت بیسرنوشتی و اسارت بسر می برند .
بآنکه در مقاطع بی مانندی از تاریخ ، زنان کشورما بار اول در دوران نهضت امانی و به پیشآهنگی ملکه ثریا وشصت سال بعد آن جنبش عظیم زنان آزاده افغانستان در وجود سازمان دموکراتیک زنان افغانستان برهبری دکتورس اناهیتا راتب زاد پرچم مبارزه را بر ضد ارتجاع واستبداد بر افراشتند و به حقوق وآزادی های دموکراتیک نایل گردیدند ، ولی در اثر استبداد وحشیانه ارتجاع ، استبداد ، عوامل استعماری وعقبگرایان شریر طبقات حاکم ،نهضت زن در کشور بیرحمانه سرکوب ولگد مال گردید و استبداد وحشیانه عقبگرایان عصر حجر بر پیکر زنان کشور سایه افگند که در اثرآن جای زن درکنج زندان وسرنوشت آن بدست زن ستیزان افتاد.
افزون بر آن ، طوریکه معلوم است جنگ چهل ساله در افغانستان بیشترین قربانی از قشر زنان گرفته است. درطول این دوره جنگ صدها هزار زن وکودک جان های شیرین شان را از دست داده اند .هم اکنون هر سالی که میگذرد صدها زن وکودک در اثر فیرها ی دشمن وحملات انتحاری جان های خود را از دست میدهند .
در محلات زیر تسلط گروه های تروریستی و مذهبی صادر شده از خارج ، دشمنان انسانیت مکاتب دخترانه را به آتش کشیده زنان ودختران را از حق تحصیل ، تعلیم وکار محروم ساخته وکودکان صغیر بر خلاف احکام شرعی به ازدواج های اجباری مجبور ساخته میشوند ودر بسا نقاط دور دست کشور زنان ودختران را وحتا کودکان را بجای کار وتحصیل بیاد گیری استعمال اسلحه مجبور ساخته با حیل مغزشویی وتغیرات عقیدتی آماده جنگ ونابودی همنوعان شان میسازند .
دردا که وحشیان قرن بیست و یکم دربرخی نقاط  کشور زن را بحیث انسان درجه دوم مانند مطاع ناچیز مورد خرید وفروش قرار داده و بطور کل شرارت پیشه گان با برخورد خشونت آمیز تهدید ، تحقیر، توهین ، تبعیض وتعصبات جنسیتی وانواع خشونت زنده گی قشر زن را بخطر جدی روبرو ساخته اند .
چنانچه در اثر وحشت روز افزون دشمنان وطن ، هر سالی که میگذرد صدها زن ودختر مجبور به خودکشی میشوند . وصدهای دیگردر اثر مریضی جانهای خود را از دست میدهند . هزاران زن بی سرپرست ومسکین در اثر فقر وگرسنگی مجبور به گدایی وفروش فرزندان خود گردیده وصدها زن دیگر به کنج زندان ها به حالت بی سرنوشتی بسر برده ،عده کثیری از زنان ودختران مفقود الاثر ویا توسط قاچاقبران بخارج معامله میشوند .
به این ترتیب دشمنان سوگند خورده افغانستان بخاطر انتقام از شکست های تاریخی وننگین شان دراین کشور پلان کرده اند تا توسط گروه های وحشی و اجیران صادر شده از خارج نیمی از نفوس کشور را فلج سازند.
سوال اساسی درینجاست که کجاست نهاد ها ی مدافع زنان ،حقوق بشر ویا دولتی که از زنان منحیث خواهر وهمسر ومادر دفاع کند .
دولت بشکل نمایشی اداره ای را بنام زن آنهم معلوم نیست که هدف اصلی تاسیس آن اداره بنام زن چیست ولی اثری از رهایی این قشر قربانی وتامین حقوق زن ودفاع از زنان محروم ومظلوم کشوردیده نمیشود .دولت گاه گاهی محافلی را بنام هشتم مارچ از روی تظاهر بشکل نمایشی وسمبولیک در انظار مردم به نمایش میگذارد ولی این محافل به زنده گی زنان کشور تاثیری نداشته وضع همانطوری که بود ادامه دارد .
نهادهای حقوق بشر وسازمانهای مدافع نیز تا هنوز نتوانستند وضع را مهار بسازند وبرای اعاده حقوق زن کاری را در کشور انجام دهند. بلکه آنها نیز در همسویی با دولت وسایر زورمندان با سازشهای محافظه کارانه از کنار اوضاع با بی تفاوتی وکارهای غیر سازنده میگذرند .
در برخی نقاط کشورعلما وروحانیون محافظه کار و مفتخور نیز در سازش با زورمندان محلی و یا خوش خدمتی به گروه های عقب گرای ارتجاعی ، برخلاف احکام شرعی و کرامت انسانی دخت صغیر حتا کودکان را به عقد نکاح مجبور ساخته وبعوض قاتل شهید را محاکمه میکنند که ازبرکت همین مدعیان دین و تیکه داران مذهبی ، بازار عشرتسرای گروه های صادر شده اعراب در بسا گوشه و نقاط کشور گرم میشود .
ازاینجا معلوم میگردد که اجرات واقدامات نهادهای مسوول مانند بخش هایی از دولت ، برخی از نهادهای حقوق بشر وبخشی از ملایان مذهبی در راستای دفاع از حقوق زنان کاری را انجام داده نتوانسته اند . آنچه ادعای خدمت میکنند فقط نمایشی و تبلیغاتی بوده به بهبود وضع زنان کشوراثری ندارد .
در حال حاضر بخاطر اعاده حقوق زن این قشر محروم وزحمتکش، نخست از همه رسالت تاریخی زنان ومردان آزاده کشور است که بدورهم جمع شده با وحدت واتحاد سراسری ملی از جنبش آزادی خواهانه زن تا پای جان دفاع نمایند .همچنان زنان ستمدیده کشور بخاطر رهایی از چنگال ستم سالاران متعصب و زن ستیزان کینه جو ، قبل از همه به کسب سواد و دانش ، بیداری وآگاهی وتحصیل نیازمند اند تا با درک این حقیقت بتوانند به علم وخرد  رو آورده بهر قیمتی ممکن با پیگیری درس وتعلیم که نیاز مبرم زن ومرد کشور است آنگاه قادر خواهند شد تا در تشکل های اجتماعی  وسیاسی بسیج گردیده به نیروی بالقوه در جامعه مطرح شوند . زیراکه انسان بر پایه علم ودانش میتواند بهتر فکر کند ونظریات خود را با خرد وزان ترقی خواه درمیان بگذارد .

زنان رنجدیده کشور شما تنها نمی باشید آگاهان امور، مبارزین دادخواه و رهروان راه حق وعدالت وترقی با شماست .

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۱۹ـ ۰۷۰۳

 استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

 

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 

 Copyright ©bamdaad 2019