به پا شو ! انقلابى كن ، كه يابى كام استقلال

 

خوشا قومى كه مسعود اند، از فرجام استقلال
به خود بالند ز كيف و نشه يى از جام استقلال

هر آن ملت كه در گيتى اسير و بى پر و بالست
ز صبحش صد شرف دارد، همانا شام استقـلال

هر آنكشور كه جان كيرى ز بهرش رهبرى آورد
ذليل و خــــوار و رسوا گــردد و ناكــام استقـلال

عدالت گر نباشد در مهن، اين واژه كمرنگ است
به پا شــــو! انقلابى كـن ، كه يابى كــام استقلال

بنازم همچو ملت را كه از سعى و تلاش خود
به عزم و و رزم مى آرد به ما پيغام استقلال

شوم قربان آن خلقى، كه آرد عدل و آزادى
فـــدا گــردم زبانى را كه گيرد نـام استقلال

به يورش هاى انگريز،ملت شيران نشد تسليم
كه چون پرورده گشته در هـواى بام استقلال

( زبير واعظى )

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۷ـ ۲۰۰۸

شا ه امان الله (رح)غــازی افتخاربا وقار
خصم دونش روسیاه،برباد،باد وشرمسار
( ن.مواج )


حلول نودوهشتمین جشن استرداد استقلال وطن  برای کافه ملت غیّور،صبوروپرنورافغان مبارک باد ، روح پرفتوح شهدا وغازیان استرداد استقلال میهن نامی مان افغانستان درراس پیشوای نستوه،فرزند برومندوسرسپرده افغان،آن سپهسالارتحریک شکوهمند ماندگارملی شاه امان الله خان غازی شادباد وجنت برین ماوای شان.

ګران وطن افغانستان د تاریخ په اوږدوکې دیوه سیاسی لابراتواربڼه لرلې ده.په تېره بیا دسړې جګړې په توره لړه کې ددوو انتاګونیستی(نه پخلاکیدونکی)سیستمونودزبرواکی له ناتاره دسیاسی زورازمایلو ډګرهمدا مقدسه خاوره وه چې لا یی دسیاسی جفاګانوټپونه لویشت په لویشت روانه ده اولاپسې غځیږي.
په سیاسی جغرافیایی تاریخی ارزښت یي نه تمېږم داپدې چی ټولودرنوفرهنګپالو اوپرخپلوکی مینانوته په بشپړه مالومه ده،مایی یوه برخه په شعری کلام پنځولی اوستاسو درانه چوپړته وړاندې کوم.  په مینه مینه

 


سیاسی لابراتواره

له سکندره تردې دمه وارپه وارمخ یې له واره
سیاسی لابراتواره ـ  سیاسی لابراتواره
ګران وطنه خلاصوودې دظلمونوله ناتاره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره
ټول قومونه دې دي وروڼه
ډېردرانه دي لکه غـــرونه
تل داوکړي یې ســــرونـه
غلیمان دې شېبه نه وو په لمن کې په کراره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره
واوښتل څلويښت کلونه
غځولي چـــا جنګــــونه
کارېدل راکټ بمـــونه
هم دې سورپوځ ځغولای ناتو هم ده ناکراره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره
که کونړکه نورستان دئ
که پنجشیردئ که لغمان دئ
که پکتیا،غزنی بامیان دئ
پاکستان کوکاری اورم ترابده له ننګرهاره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره
ای تورزن ملــته پاڅــــه
ځان وژغوره له وسواسه
تېر ویاړونه کړه ترلاسه
کړه میدان اوبدخشان دې لاس په لاس له کندهاره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره
خوست غزنی که کاپیسا ده
که نیمروزهــرات فــراه ده
بلـــخ کنـــدوزکـه پکتیـکا ده
نړۍ ټوله یې خوځولې دمېړانې له شعاره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره
سرپل فاریا ب جوزجان دې
کابل بادغیــس ارزګـان دې
لوګـــرزابـــل اوبغـــلان دې
وارپه واردي نښه شوي ګونګه ژبه له اظهاره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره
دښمن سخت خپلوکې ښکېل کړئ
هم بــدل یې په خېل خېل کړئ
خپل وطن کې یې په جېل کړئ
غوړه مال اوبی ایمان به څه کولای شي له ډاره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره
تخارغــوراوسمنګـــان دې
دایکـندی زابــل پروان دې
هره لوېشت جانان جانان دې
اراده که کاندي غوټه سربه غوڅ کړئ له ښاماره
سیاسی لابراتواره ـ سیاسی لابراتواره


( نجم الدین مواج
)

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۶/ ۱۷ـ ۱۷۰۸

 

هنگامی که وزير امور خارجه ايالات متحده امريکا، کالين پاول قصد داشت تصاوير (جعلی ) خود را در مورد سلاح‌های کشتار جمعی صدام حسين در ساختمان سارمان ملل متحد در نيويورک نمايش دهـد، قبلاً پافشاری کرده بود که نمونه کپی «گرنيکا» که در همان سالن به ديوار آويخته بود، با پرده پوشيده شود. به گفته يک ديپلومات امريکايی وقتی که پاول در مورد جنگ سخن می‌گفت، تصوير زنان کودکان و حيواناتی که فرياد می‌کشيدند و درد و رنج ناشی از بمباران‌ها را به نمايش می‌گذاردند، «دکور مناسبی» نبود.

 

۱۲ جولای ۱۹۳۷ ترسایی يعنی ۷۵ سال پيش از اين پابلو پيکاسو « گرنيکا »، اين اثر جاودانه و ماندگار خود را در نمايشگاه جهانی پاريس برای اولين بار در معرض ديد مردم قرار داد.

از حملات هوايی لژيون کوندور به شهر گرنيکا  باسکن لند هنوز سه ماه نگذشته بود. روز ۲۶ اپريل جنگنده‌های المان فاشيستی با همکاری واحد هاینيرو داوطلب ايتاليايی اين شهر را با خاک يکسان کردند. تعداد قربانيان اين حمله بين چندين صد تا ۱۵٠٠ کشته تخمين زده می‌ شود. اولين حمله تروريستی عظيم يک ناوگان هوايی به مردم غيرنظامی در سطح جهان خشم و برافروختگی عظيمی به دنبال داشت.

در سال ۱۹۳۶ ترسایی پيکاسو از طرف دولت اسپانيا مؤظف گرديده بود تصويری برای غرفه اسپانيا در نمايشگاه جهانی پاريس تهيه نمايد. پيکاسو بی‌درنگ سوژه انتخاب اوليه خود، «نقاش و مدلش» را لغو کرد و در عضو به بازتاب هنری حمله هوايی پرداخت. نتيجه اين کوشش مبدل به مسأله روز در سطح جهان شد که هنوز نيز مطرح است. تا اکنون هيچ تصوير ديگری مثل اين اثر جاويدان ۳۴۹ سانتی در ۷۷۷ سانتی متر اين ‌طور در ضمير مشترک بشريت عليه جنگ و خشونت تاثيرگـذار نبوده است. هرچند که پيکاسو در اين اثر خود تنها از نمودهای محيط  فرهنگی خود مثل گاو، اسپ و يا مريم مقدس وغيره  استفاده کرده بود، ولی زبان تصويری که موجودات مظلوم و رنج ‌ديده را روی پرده ثبت کرده بود، در کليه تمدن‌ها بی ‌واسطه تفهيم  شد. اثر‌گذاری اين اثر هنری تا به امروز قابل قياس با هيچ  اثر ديگری در جهان نيست.

هنگامی که وزير امور خارجه ايالات متحده امريکا، کالين پاول قصد داشت تصاوير (جعلی ) خود را در مورد سلاح‌های کشتار جمعی صدام حسين در ساختمان سارمان ملل متحد در نيويورک نمايش دهـد، قبلاً پافشاری کرده بود که نمونه کپی «گرنيکا» که در همان سالن به ديوار آويخته بود، با پرده پوشيده شود. به گفته يک ديپلومات امريکايی وقتی که پاول در مورد جنگ سخن می‌گفت، تصوير زنان کودکان و حيواناتی که فرياد می‌کشيدند و درد و رنج ناشی از بمباران‌ها را به نمايش می‌گذاردند، «دکور مناسبی» نبود./ او ست

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۶۰۸

اين خــانـه

 

 

اين خانه كه پيوسته درآن جنگ روانه ست
پرسيد از ايزد كه اين خانه چــه خـانه ست؟

ويران شده اين خانه و كس را خبرى نيست
گويند كه درين خانه بسى گنج و خزانه ست

درديست درين خانه كه در دهر نه گنجــد
بدبخت جهان گشته و پيوسته فسانه ست

فى الجمله هـــر آنكس كه درينخانه مقيمست
سرگشته و ديوانه به هر صبح و شبانه ست

اين وحشت و كشتار و ستم چيست درين ملك؟
اين خانه ى در مانده چرا چون به ميانه ست؟

بوم و برى اين خانه يكى آتش و دود است
منسوب به اين خانه شدن شرم زمـانه ست

زين خانه نباشيد كه سَقَر گشتـه بـه گـردون
بر من مبريد نام و نشانش كه ز من نه ست

حيران شده گيتى ز چنين خانه ى وحشت
كاين ملت بدبخت، كدام صوب روانه است؟

يارب نظرى كن تو درين خانه كه گويند
«اندر رخ زيباى تو خورشيد نهانه ست»

( زبير واعظى )

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۴/ ۱۷ـ ۰۹۰۸

به سلسله گذرها وکوچه های قدیم کابل:


باغ هـای کابـل وگـذرباغبان کـوچه


احسان واصل


« درعالم جایی وجود نداردکه هوای کابل را داشته باشد... سمرقند وتبریزهم به خوش هوایی بودن مشهور اند ولی سرمای آن ها زیاد است» (بابر نامه صفحه ۳۸ )
درشهر کابل تعداد زیاد باغ ها وجود داشت که توسط شاهان ، ملکه ها و افراد مشهورو صاحب اقتداردرمحلات مختلف شهرساخته شده بود .آبیاری این باغ ها عمدتاٌ از بالاجوی و پایان جوی ، نهرهای کشیده شده ازدریای کابل؛  وچاه هایی که توسط حیوانات آب کشیده میشود[ارهد]، آبیاری می گردید.«... دامنه این کوه ( شیردروازه) را همه باغات تشکیل می دهد.در زمان عم من اولوغ بیک میرزا، ویس آتکه ، آتکه میرزا دردامنه این کوه جویی حفر کرده (بالا جوی ) که تمام باغ های این دامنه بوسیله همین جوی سرسبز است .» ( بابرنامه )
« علاوه از بالا جوی، جوی ها و کاریز های متعدد  دیگری نیز به شهر کابل آورده شده بود که یکی از این جوی ها که در امتداد خط  زیرین بالاجوی در سطح هموار زمین کشیده شده بود و از حصه (چنداول ) امروزی و (باغ شهرار ) ی وقت می گذشته بنام (پایین جوی) مسما بود که از غرب به طرف شرق به امتداد خط زیرین بالا جوی جاری و در برابر اسم ( بالا جوی ) به ( پایین جوی ) شهرت یافته بود .»  (ا. امینی- کابل ناتهـ )
باغ های کابل عبارت بودند از: باغ بابر، باغ جهان آرا، باغ شهر آرا، چارباغ ، باغ قاضی، باغ لطیف،باغ علم گنج،ارغوان زار خواجه صفا ، باغ علی مردان ، باغ بابا  وغیره.
-  باغ بابر توسط الغ بیگ میرزا که دراول بنام باغ نوروزی یاد می شد اعمار وبعد  ازآنکه جسد بابر را ازهندوستان براساس توصیه خودش بکابل آوردند و دراین باغ دفن کردند این باغ بنام باغ بابر یاد شد. دریکی ازسنگ های که درکمرکوه  و بالای باغ بابرقرار داشته و بعد ها درقلعه هزاره های چنداول سقوط نموده بود، ظهیرالدین بابر این شعرابوالقاسم بابر میرزا را که درمشهد پادشاه بوده ،نوشته بود:
نوروز ونو بهار ومی دلبری خوش است
بابربه عیش کوش که عالم دوباره نیست
- باغ شهرآرا  که بنام دختر بابر نام گذاری شده و بعد ها درزمان امیرعبدالرحمن محل پذیرایی «مهمانان» انگلیسی بوده  و در دوران امیرحبیب الله به تفریح گاه زنان مبدل شد واز« مردان» صرف خود امیرحق داخل شدن را به آن باع داشت . « ... جهانگیر در سفر اولش بکابل ـ حینی که در سال ۱۰۱۶ ق. به مثابه شهنشاه بزرگ هند بکابل میآید - با پای برهنه به باغ شهرارای کابل به سیر و گردش می پردازد و خود می نویسد که با کفش پا نهادن بر این باغ از طبع راست و سلیقه درست بدور است.»
صایب تبریزی (اصفهانی ) بنابه دعوت بابرازطریق کابل به هندوستان ، توقفی درکابل داشته که قصیده درمورد کابل سروده است :...
تعـــالی الله ازبــــاغ جــــهان آرا  و شــــــهر آرا
که طوبی خشک برجامانده است ازرشک اشجارش...
***
الهی تا جهان آرا  وشهر آرا  بجا باشد
جهان آرایی وآرایش کشور بود کارش

- چـارباغ که بعداً بنام باغ عمومی یادشد. درسالهای بعد لیسه حبیبیه (عایشه درانی) ، وزارت صحیه و سرای ها اعمارگردید. پلی که دراین محل دو طرف رابهم وصل می سازد دراوایل بنام پل سه پیسه گی وبعدها بنام  پل باغ عمومی یاد شد . قبرتیمورشاه درهمین باغ موقعیت دارد.
- باغ قاضی دردامنه کوه شیر دروازه بین گذربالاقلعه ،گذرباغ نواب و زیارت سید مرد موقعیت داشت که توسط قاضی القضات فیض الله خان دولتشاهی یکی از رجال دوران تیمور شاه اعمار گردید و بعد هابه مندوی خربوزه وسپس به سرای پرزه فروشی موتر(سرای بیران کاری) تبدیل شد.
- باغ لطیف توسط کرنیل لطیف توپچی دوران شیرعلیخان ساخته شده بودکه در جوارباغ قاضی قرار داشت اکنون اثری ازاین باغ نیست ولی یک قسمتی ازکوچه کرنیل لطیف موجود است .


باغ لطیف است خوش ودلپذیر     سیل گل وسوسن وسنبل بریم
                                                                ***
همان شرشر او همان کش کدن گاو
به خدا باغ لطیف است

- باغ علم گنج دردیگر کناردریای کابل دردامنه کوه آسمایی قرار داشت که بعد ه افابریکه حربی یا ماشین خانه درسال ۱۸۸۷م توسط سالتن پاین انگلیسی ، لیسه نجات ، مطبعه معارف، شرکت سرویس و انحصارات دولتی درآنجا بنا یافت. کوتی لندنی هم مقابل این باغ بود که اولین ستیشن رادیو درهمین کوتی افتتاح شد.


علم گنچ در گرفت دودش برآمد   آغا بیا بریم علم گنج


- ارغوان زار خواجه صفا دردامنه کوه شیر دروازه وبالای شهر کهنه واقع شده بود که ازجاهای دور کابل درموسم ارغوان تماشایی بود. مردمان کابل برای میله بخصوص میله قیماق چای درموسم بهارو گل ارغوان به انجا میرفتند.


عجب آب وهوای دارد کابل        عجب خواجه صفایی دارد کابل


- باغ بـابـا متعلق به میرزا محمد سرورخان بابا نایب سالارسرخ پوش (سورجرنیل) دوره امیرعبدالرحمن بود که در زمان امارت امیر حبیب الله والی کابل مقررشد. با کشیدن جاده میوند این باغ از بین رفت وباغ سلطان جان درپهلوی آن که ممکن یک قسمت آن درشفاخانه مستورات باقیمانده باشد.
- باغ نـواب  بین مکتب سردار جان خان،چوب فروشی وسه دوکان چنداول قرار داشت ، و باغ های بوستان سرای، گلستان سرای دردوران امیرعبدالرحمن (هردوباغ درساختمان جدیدپارک زرنگار وده افغانان ازبین رفته اند)، باغ بالا، تپه پغمان وغیره که بعد هاساخته شدند، برخلاف ساختمان باغ های قدیم که ازتپه ها وپستی وبلندی های طبعی استفاده مینمودند ، به سبک باغ های عصری احداث گردیدند.


کسانیکه درکابل بلدیت داشته باشند و بتوانند موقعیت این باغ ها را که بعدها باتوسعه شهر کابل بجاهایشان تعمیرات آباد شده حدس بزنند همه دردور و پیش گذرباغبانکوچه حتا پیوست به همین گذر قرار داشتند وبی مناسبت نیست که ممکن نام باغبانکوچه از نظریات ذیل نشات نموده باشد:
۱- باغبان های این باغ ها که دراطراف باغ ها ی متذکره قطعات کوچک زمین های زراعتی هم داشتند، عمدتاً سکونت شان درهمین کوچه باغ ها بوده؛
۲- تمام باغ های اطراف این گذر ازطریق همین کوچه ها به هم وصل میشدند وعبور ومرورمردمان و باغبان هاهم از همین کوچه ها بوده است . بابر مینویسد« که در دامنه زیرین این جوی (بالا جوی) از حصه تنگی کذرگاه تا بالاحصار کابل در دامنه کوه ( شیر دروازه )، باغ های متعددی احداث و مشجر گردیده که ساحه مذکور بقول بابر در آن وقت بنام ( کوچه باغ ) یاد می گردید.»
۳- برخی هم عقیده دارند که درسال۱۳۰۹خورشیدی امیر امان الله حدود هشت تا ده فامیل ازباغبانان که درمیان شان خانواده کاکا مجید باغبان باشی ارگ شاهی هم شامل بود دراین منطقه جا داده شدند وبنام باعبانکوچه یادشده، ولی به نظر من این منطقه قبل ازاین جابجایی فامیل ها بنام باغبانکوچه یا کوچه باغ یاد میشد .
این گذرکه ازپلڼ شاه دوشمشیره ة  آغازوالی پل باغ عمومی( چارباغ ) وکناردیگر آن الی جاده میوند کنونی قرار دارد، منطقه مرکزی شهر بوده واولین جاده ای که در شهر کابل قیرریزی شد همین جاده باغبانکوچه بود که قبل از آن سنگ فرش بود. دردوکان های اپارتمان های این جاده کلاه دوزهای مشهورکابل دوکان داشتند که درایام جشن اطفال هردو کنار جاده (باغبانکوچه و اندرابی)الی سینمای کابل ( جاده شاهی) تزیین می شد و نهایت تماشایی بود.
درساحه این گذر دوکان های بقالی ، میوه  و ترکاری ، خیاطی، زرگری ، عطاری ، چاینکی حاجی ڼ شیرکشة وغیره ضروریات مردم وجود داشت وعلاوتاٌ مقبره تیمورشاه که دروقت پادشاهی زمان شاه پسرش ساخته شده قراردارد که درجوار قبرتیمورشاه  یکی ازدخترانش مهرجهان بیگم نیز دفن است .
براساس معلومات درکتاب ( ماباشنده گان دیرینه این سرزمین)  اثرمحترم ایشرداس در شهر کابل به تعداد پانزده معبد و درمسال هندو باوران افغان وجود دارد. مندرداراگا که دراصل نام مکمل آن (درگاه پیر رتن نات ) و یکی ازمعابد قدیم شهر کابل است در همین گذر باعبانکوچه موقعیت دارد. تابعد

منابع:  

ـ بابر نامه ، یادداشت ها وبرداشت ها ازکابل قدیم،

- آ.آهنگ ، کوچه ها وگذرهای تاریخی

ـ عثمانی، نوشته م ا.رحیمی

- سایت کابل ناتهـ

ـ یاداشت های شخصی

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۴۰۸