بیش ازیک و نیم قرن ازاختراع عکاسی می گذرد. کلمه عکاسی در زبان انگلیسی ریشه یونانی داشته و از دو کلمه (photo) به معنای نور؛ و (graph) به معنای ثبت گرفته شده است.
عکاسی درعین زمان که یکی از هنرهای ظریفی است و دقت و مهارت و استعداد و ذوق هنری بکار دارد ، به عنوان یک ابزاربیانی قوی چهره واقعی جامعه، جنگ، فقر، گرسنگی، ظلم وخیانت ها و نابرابری های اجتماعی و روابط غیرعادلانه انسان ها را نیز تصویرمیکند .
عکاسی و عکس گیری درافغانستان بنابرتعصبات حاکم درجامعه ، تا سال های سلطنت امیرعبدالرحمن خان یک نوع بت پرستی محسوب می شد و بسیاری از مردمان کشورما عقیده برین بودند که کسی که عکس بگیرد کافر و بت پرست شمرده می شود.
فیض محمد کاتب، مورخ و واقعه نگاردربارحبیبالله خان، در« سراج التواریخ » مینویسد:
امیر حبیبالله خان پادشاه افغانستان برعکس دوران پدرش نخستین عکاس افغان بود ، او در اوایل سال ۱۹۰۹ ترسایی «هزاران روپیه » را از هندوستان وسایل عکاسی خریداری کرده و قسمتی از ضلع شمالی ارگ شاهی را به استدیوی عکاسی تبدیل کرد و گروهی از درباریان را با فنون عکاسی آشنا ساخت.
میرحسام الدین رسام از سادات غزنی، نقاش معروف دربار که نقاشی دیواری می کشید، همراه با دو برادرش میرعبدالروف و سید جواد ؛ و نیز دو غلام بچه دربار به نام های امان بیگ شغنانی و محمد ایوب خان ایلخانی هزاره از اولین کسانی بودند که با فنون عکاسی آشنا شدند.
با رویکار آمدن امیرامان الله خان در سال ۱۹۱۹ ترسایی ، عکاسی در افغانستان رونق بیش تریافت.
امانالله خان درسفر اروپاییاش در سال ۱۹۲۷ وسایل عکاسی جدیدتری را از المان خریداری کرد و در دربارعکاسان تربیت شده همیشه حضور داشتند.
محمد ظاهر شاه یکی دیگر از شاهان افغان است که به عکاسی علاقه زیادی داشت. گفته شده که یکی از عکاسی ها او از یک مجسمه شکسته دریکی از سفرهایش در شمال افغانستان باعث شد هیات باستان شناسی فرانسه در افغانستان شهر یونانی - باختری « آی خانم » را کشف کنند .
غیر از ظاهر شاه، دو تن ازعکاسان دیگر نیز در افغانستان وجود داشتند که هر دو بیشتر برای حکومت کار میکردند.
یکی صاحب داد، عکاس رسمی امان الله خان بود که از طرف وی به لندن فرستاده شده بود تا فن عکاسی را بیآموزد و دیگری مامور محمد شاه بود همچنان یکی از عکاسان معروف کابل گل محمد عکاس نام داشت.
ظهور کمرههای صندوقی یا « کمره فوری » باعث گسترش بی سابقه عکاسی درافغانستان شدند.
این کمرههاعکسهای سیاه و سفید را در چند دقیقه به چاپ میرساند که تا حال در برخی ولایات کشورازجمله کابل، معمول است. با گسترش مطبوعات و پایه گذاری خبرگزاری دولتی، عکاسی گسترش بسیار زیادی یافت
سال ۱۹۵۵ ترسایی به کمک کشور هند یک کورس عکاسی درکابل ایجاد و اکبرشالیزی، کریم شیون، نیک محمد وفا جو، سونه رام تلوار، پاینده مستمندی، نقشبند و چندتن دیگر نخستین فارغان آموزش دیده ای بودند که بعنوان عکاسان و فوتوژورنالیستان حرفوی درآژانس باخترمشغول بکارشدند.
با تاسیس موسسه افغانفلم و ایجاد دستگاه مجهزچاپ و لابراتوار کارعکاسی درکشورحرفوی ترشد و هزاران قطعه عکس مستند و تاریخی از جریان زنده گی روزمره مردم، وقایع و حوادث ، ملاقات ها و سفرهای رهبران دولتی به خارج، تاسیسات دولتی، آبدات تاریخی وغیره به سایزهای مختلف رنگه و سیاه و سفید بوسیله عکاسان ورزیده و تعلیم دیده همچون اکبرشالیزی، عبدالصمدآصفی، سلطان حمیدهاشم، و نیزخلیل الله سعید، قادرطاهری، فاروق ستارزاده، یحیی آصفی، ناصرپوپل، اسحق ستار زاده، فاروق سعد، فاروق زرنگ، شیر و دیگران ....
همینطور عکاسان شخصی مثل بشیررونا، ظاهرهروی، ظاهر طاهری و .... ازعکاسان ورزیده کشورما بشمارمیروند.
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۷۱۱
اگهی شورای سراسری زنان افغان درهالند
« شورای سراسری زنان افغان درهالند » بتاریخ ۱۱ نوامبر ۲۰۱۷ ترسایی کنفرانسی علمی زیر نام « محو خشونت علیه زنان » را در شهر هارنهم هالند دایر می نماید.
بدین وسیله از دوستان و علاقمندان احترامانه دعوت بعمل می آوریم تا بااشتراک خویش درغنامندی این کنفرانس بیفزایند.
محل تدویر کنفرانس:
Driemondplein
6843 AN
Arnhem
بخش دوم برنامه به صرف غذا اختصاص داده شده است .
زمان تدویر:
شنبه ۱۱ نوامبر ۲۰۱۷
از ساعت ۱ بعد از ظهر الی ۸ شب
تیلفون های تماس:
0624465670
0263827358
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۳۱۱
انتخاب افغانستان در شورای حقوق بشرسازمان ملل متحد
افغانستان در ماه اکتوبر امسال برای اولین بار به عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد انتخاب گردید. در حالیکه این انتخاب با یکصد و سی رای اعضای آن سازمان را میتوان یک خبر مثبت بحساب آورد ، نباید فراموش نماییم که این انتخاب محصول کارکرد دولت افغانستان در قبال رعایت ارزش های جهانی حقوق بشر نمی باشد .
بدینرو بسیار ضرور است تا همزمان با عضویت دراین شورا، دولت افغانستان به طور جدی و همه جانبه متوجه مکلفیت بزرگ خود در قبال رعایت میثاق های جهانی حقوق بشر که بدان الحاق نموده ، گردد که بر طبق منشور سازمان ملل متحد و میثاق های بین المللی متعهد بر رعایت آن بوده و این اصل در ماده هفتم قانون اساسی مسجل و بر طبق ماده پنجاه و هشت قانون اساسی نظارت و رعایت حقوق بشر را عهده دار میباشد.
این شورا که به اساس قطعنامه شماره ١٥ مارچ ٢٠٠٦ م به جای کمیسیون حقوق بشر که در دهم دسمبر ١٩٤٦ م ایجاد و بزرگ ترین دستاورد آن تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون های ناشی از آن میباشد ، ایجاد گردیده است .
بدینرو نظارت ازاعمال و رعایت میثاق های جهانی حقوق بشر ، در سرلوح کار شورا قرار دارد.
چگونه دولت افغانستان در ژنیو ازاین نظارت صحبت نماید ، در حالی که افغانستان به قبرستان ارزش های جهانی حقوق بشر مبدل گردیده است. بدینرو انجمن حقوقدانان افغان دراروپا در حالی که ازاین خبرمثبت استقبال می نماید ، به مسوولیت بسیار خطیر دولت در مورد تطبیق ارزش های حقوق بشر و رعایت انها تاکید می نماید .
متاسفانه واقعیت های اسفبار مبین این واقعیت تلخ است که هم دولت افغانستان درعرصه اجرای مکلفیت های خود بخاطر رعایت حقوق اساسی مردم ناکام بوده و همچنان مخالفین مسلح که شامل حدود بیست گروه تروریستی می شوند ، قاتل این ارزش ها می باشند .
در حالی که افغانستان به آماج جنایات علیه بشریت قرار دارد و جنگ خانمانسوز همه مردم را به خاک و خون می کشاند و جنایات ضد بشری و جنگی بر اهالی ملکی تحمیل و از قربانیان بمبارد مراکز ملکی و جرایم جنگی نظامیان ناتو احصاییه در دست نیست، حق حیات و زنده گی شهروندان کشور در مجموع افغانستان با تهدید جدی و روز مره مواجه می باشد .
طاعون فقر بمثابه خطر مهلک متوجه اکثریت مردم می باشد و زنده گی زنان و جوانان که بیشتر از ثلث نفوس را احتوا می نماید، با تهدیدهای جدی مواجه است. بیکاری و حرمان از حق کار ، تحصیل ، مسکن ، صحت ، حالت مصیبت بارکودکان و ... وضع طاقت فرسای بی جاشده گان داخلی و مهاجران عواقب رقتباری را بوجود آورده است .
متاسفانه تا اکنون هیچ تلاش جدی در معرفی و محاکمه ناقصان حقوق بشر ، فساد سالاران ، چپاولگران و ... انجام نیافته است .
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا در حالی که تمام اطراف ذیدخل در تراژیدی خونبار افغانستان را به خاطرتوجه به فاجعه حقوق بشری افغانستان فرا می خواند ، از تمام نهاد های مدافع حقوق بشر می خواهد که درین راستا تلاش گسترده را سازماندهی نمایند .
ارزش ها و تجربه جهانی نمایانگر این حقیقت است که رعایت حقوق بشر تنها با حاکمیت قانون می تواند مصداق پیدا نماید.
با احترام
هیات اجراییه انجمن حقوقدانان افغان در اروپا
۳۰ اکتوبر ۲۰۱۷
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۷ـ ۳۰۱۰
۱- تخته پل (تحته پل شوربازار)
تیمور شاه سدوزایی پس ازانتقال پایتخت ازقندهاربکابل (۱۷۷۱) الی ترمیم وتعمیربالاحصاردرقلعه حشمت خان که درجوار شهدای صالحین قرار داردُ جاگزین گردید .کابل درآن روز گارمحدود بود به گذرچنداول ، گذرعاشقان وعارفان، گذرسنگ تراشی، گذر فرملی ها،هندوگذر، درخت شنگ ،باغ علیمردان ،باغبان کوچه، چارده معصوم، گذرخواجه خوردک، کوچه های چقورک، متوخان، قاضی، چارچته وچند کوچه دیگر.
بعدترگذرهای مرادخانی، آهنگری ، ریکاخانه ، اچکزائی ها، محله علیرضاخان ، اندرابی ، ده افغانان وچند آبادی دیگربه وسعت شهر افزوده شد.
یک تعداد گذرها وکوچه ها که براساس شغل وپیشه مردمان ایجادشده بود هم ازقدیم وجود داشت مثل گذرهای شانه سازی، آهنگری ، شمع ریزها، تنورسازی وصندوق سازی . مناطق دهمزنگ،گذرگاه، باغ بابر،چاردهی اطراف کابل شمرده می شدند.
یکی ازدروازه های بالاحصارکه معمولا" اعدام مجرمان درآنجا صورت میگرفته بنام دروازه خونی یاد می شد ودرجوار آن خندقی بود که فاضل آب کوچه های وزیر، هندوگذر، پرانچه ها (مرده شوی ها) ، کوچه چقورک ، کوچه حضرت ها ، کوچه ملاغلام ،گذر شمعریزها وغیره درجویی که بنام ( دمگاه) یاد میشد به خندق ویکجا بافاضل آب منطقه سراجی وموچی پرک به دلدل زارشهدای صالحین ریخته ودر نیزارهای آنجا جذب می گردید.همین منطقه را بنام کول یا چمن بالاحصار هم یاد میکردید. درموسم بهار مرغابی وقره قُش زیاد درآنجا می آمدند که مردم عوام اجازه شکاررا نداشتند ومختص به خاندان سلطنتی (ظاهرشاه) بود.
اززبان شکارباشی های ارگ قصه های زیاد به بیرون درز نموده است ازجمله وقتی ظاهرشاه با دوستان نزدیکش به شکار میرفتند مرغابی را با تفنگ (بادی) شکار میکردند که از آواز تفنگ های چره یی مرغابی های دیگرپرواز نکنند و یا اینکه دو- سه نفر شکارچی های شان در زیر آب طوریکه با نی تنفس می کردند حرکت نموده ازپای مرغابی میگرفتند و بداخل آب آنرا « شهید» و بعد برای مهمانان شاه می آوردند.
تخته پل که ازنامش پیداست بالاحصار را به بیرون وصل می نمود که هنگام خطر و ضرورت آنرا بالامی کردند . دردوران تیمورشاه باالهام ازباغ پل قندهار توسط عطا محمد قندهاری ازچوب بلوط وچنارجهت رفت وآمد بطور اساسی ترمیم و مورد استفاده قرار گرفت.
در زمان امیرمحمد یعقوب درانتقام قتل کیوناری این پل با قصربالاحصاردرسال ۱۸۷۹ ترسایی براساس هدایت رابتس انگلیسی تخریب گردید . امیرعبدالرحمن حینی که قصر دلکشا و ارگ کابل را درمرکز کابل با الهام ارتعمیرات بخارا تحت سرپرستی یاقوت شاه خان آغاز کرد، باید سنگ های تراشیده شده مرمر و رخام که درسنگ تراشی تزیین می شد، به محل تعمیر ارگ رسانیده می شد و راه تخته پل نزدیکترین راه بود بناً تخته پل بار دیگر ترمیم و مورد استفاده قرار گرفت .
در زمان سلطنت محمد نادرشاه (۱۳۱۱) بالاحصارکابل و تخته پل تحت سرپرستی محمدیونس خان رییس بلدیه (ښاروال) آن زمان پدر داکترمحمد انس خان ترمیم و مکتب حربیه درآنجا جاداده شد.
درسال های ۶۰خورشیدی سرکی از قلعه هزاره های چنداول به سمت بالاحصار (تقریباً موازی به جاده میوند) کشیده شد که ازبین چنداول، باغ قاضی ، کوچه های شهر کهنه ، گذربابای خودی گذشته وتا تخته پل می رسد . براساس معلومات گوگل این جاده ازسپاهی گمنام ( سرچوک )تا به چمن بنام سرک تخته پل یاد می شود.
۲- گذرمتوخان
این گذردرشوربازار متصل به گذرسنگ تراشی واقع شده است .نام این گذرازنام طبیب یونانی بنام متوخان [شاید متین خان] یوسف زایی گرفته شده است. می گویند شخصی بنام میرزاعبدالرزاق خان طبیب که تاسال های اخیر(قبل ازکشیدن جاده ها ) ازاولاده متوخان درآنجا به طبابت یونانی مصروفیت داشت .
گذرمتوخان مانند هرگذر دیگردرمدخل کوچه یک دروازه و در بالای آن اتاق «نوکریوال» داشت که دروازه را باز وبسته می نمود،کوچه های گذرهم دارای دالان های تاریک ودیودیوی های پرپیچ وخم بود .« درگذشته ها وقتی نفر حکومت بخاطر امری به شهر وکوچه می آمد باید برای خودش واسپ یا خرش جا تهیه می کردند و بهمین مناسبت کوچه هارا تنگ و تاریک می ساختند تا از مهمان ناخواند جلوگیری نموده باشند.» درشوربازار وبخصوص درنزدیکی به کوچه متوخان دکان های حلیم پزی ،ماهی وجلبی ( شاه رجب) ، مربا و ترشی فروشی (فقیرآچاری) و دکان های کاغذپران و تارشیشه (شرطی) بابه شیر، خلیفه بجو،حنیف وغلام داردار را میتوان نام برد.
۳- کوچه چقرک
شهرکهنه کابل ازقلعه هزاره های چنداول تابه بالاحصاردردامنه کوه شیردروازه واقع گردیده است .ازآنجاییکه شهر کابل از قدیم الایام آبروعمومی یا(Channelization) نداشت بناءً درکوچه های که درسطح هموارواقع شده بود، خندق هاکنده میشد که نه تنها آب مبرزهای خانه های اطراف آن( کنارابها)بلکه آب باران وبرف هم دراین خندقها جمع میشد.
گذراچکزایی هاهم یکی ازهمین گذرها بود که درمیان گذرهای باغ نواب ، چوب فروشی وسه دکان چنداول قرارداشت. کوچه ایکه درجوارخندق گذر اچکزایی ها و پایین ترازسطح کوچه قرار داشت ، بنام کوچه چقرک ( چقورک اچکزایی ها) یاد می شد.قابل تذکر است که در لندن وروتردام هالند هم کوچه ای بنام ( Down street , Beneden straat ) وجود دارد .دراین کوچه دوبندر با استحکامات جنگی ساخته شده بود که دروازه اول، باتیرکش ها و به تعقیب آن دروازه دوم قرارگرفته بود، براساس نوشته مرحوم عثمانی دربین این دو دروازه « دومنزل عبدالله خان افغان نویس پسرملامحمد خان اسپ بیگی در دوطرف قرار داشت.»
درخارج کوچه دکان های خوراکه فروشی، نانوایی (پهلوان غلام رسول) و سایر ضروریات وجود داشت. مکتب سردارجان خان ، منزل غلام جیلانی گلساز،مسجد اچکزایی ها، باغ برکت، سینمای بهزاد ، منزل عبدالغفوربرشنا، سید محمد داود خطاط معروف و دیگران درگذراچکزایی ها واقع شده بود .
به طرف غرب کوچه چقرک اچکزایی ها، به سه دکان چنداول نارسیده مسجدی بود بنام مسجدسرجوی، و از آن گذشته کوچه سوته پای ها و مقابل آن حمام کجاوه واقع شده بود.
منابع :
- کوچه ها وگذرهای تاریخی ، عثمانی
- یادداشت های شخصی
- سایت کابل ناتهـ
ـ عکس ها از گوگل
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۱۷ـ ۳۱۱۰
تقدیم به شهدای هفته خونین گذشته!
داکتر آرین
به شهدای با نام و گمنام میهن ما که بخاطر استقلال، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی در نبرد های خونین و خطرناک با ارتجاع و استعمار، پیکار نمودند، پرچم افراشته اند و سر باخته اند و در هر شرایطی کنار مردم خود ایستاده و در خدمت میهن خویش قرار گرفتن و گرامی ترین هدیه خداوند و بهترین تحفه طبیعت، یعنی زنده گی خویش را پیشکش آرمانهای وطن و خلق خویش نموده و جام شهادت را نوشیدند سر تعظیم فرود آورده و طلب آمرزش می کنم.
من درعین گذاشتن احترام به مبارزات و جانبازی های شهدای گلگون کفن راه ترقی و پیشرفت، انسانیت و عدالت اجتماعی و شهدای سوم عقرب که بدست بنیادگرایان و تروریست های معروف و برحال و شناخته شده که وحشیانه بخاطر داشتن اندیشه های میهن پرستانه و خواسته های انسانی کشته شدند، یادی از شهدای هفته خونین گذشته نموده که مردم ما را در غم نشاند و به صدها فامیل را داغدار ساخت، در حالی که اعمال جانیان خون آشام جهادی، طالبی و داعشی را که همیشه از یک یخن سرکشده اند تقبیح می نمایم و نفرت می فرستم؛ چند کلمه ای را که پشت به پشت نموده و موزون ساخته ام به وجدان ها، به مردم و به خانواده های شهدای هفته خونین ولایات پکتیا، کابل، قندهار، تخار وغور تقدیم می نمایم.
بپا خیــزیــد !
بـپـا خـیـزیـد بـپـا خـیـزیـد، گلــوی اژدهـا گـیـرید
دراین کارزار ازمردان، قشون و هم سپاه گیـرید
چوتیغ زر و زورگویان، رسید بر استخوان تان
ز دژخـیـمان قـرن مـا، هـزاران خونـبـها گـیـرید
ز مرده پشته ها ساختن، ز خلـق بی گنـاهی مـا
سفـاک قـرن را نابود، حـقـوق بـی گـنـاه گـیـرید
هروز کشتار و انفجار، هر روز قـتلها و انتهار
یکی گردید چو یک مشتی، جلو این حبا گیـرید
بهرســو بگذری غمگین، بهرجا بنگری یـتـیـم
فریدون وار در مـیدان، ضـحـاک مـارهـا گیـرید
همین است اختیار تان، همین است افتخار تـان
که انتقام خلق خویش، از این دون و دنا گیرید
بدون ترس از یـزدان، که سرقت هاست نمایان
شما حق و حقوق تان، ز حلـقی این دغا گیـرید
چه خونهایکه ریخته شد،چه جانهای گرفته شد
زخونخواران عـصرتان، جواب این عـزا گیـرید
چـرا هـروز قــربـانـی، جـوابـش کـی دهـد آخــر
از این عـده بی وجـدان، غــنی و عبـدالله گیـرید
ز قـربـانـی نسـل هــا، شـما محفوظ مـی گردید
اگر یکی شوید تصمیم، به نابودی هیـولا گیرید
جهادی کُشت و طالـبی، کنون داعش زند سرها
یکی شوید و یکجـایی، گلـون ارتـجـاع گیـرید
که وحدت است پیروزی و درغـیرت سرافرازی
هــمیـن حـب وطـن بـاشد، شـما راه خـدا گیـرید
شما اید صاحب این خاک، شما اید مالک کشور
از ایـن آلـوده ای خصمان، مقدس زادگاه گیـرید
چو خلقها ساخته اند تاریخ، شما از کی کـمترید
بسازید تاریخ خویش و به توده تکیه گاه گیرید
درفـــش ســـرخ رهــایـی، شـمـا بـــر دژ آزادی
برافـراشته بر افـرازید، به مثلی مردهـا گیـرید
شما ای خـلق قـهرمان، شما ای مـردم افـغــان
زنـید بـر فـرق نامـردان، شما پـتک نـیا گیـرید
بـپـا خیزید بـپـا خـیزید، گــلوی اژدهــا گـیـرید
که در نـبـرد آزادیـست، شمـا راه همــا گـیـرید
آرین ۳۰، میزان ۱۳۹۶
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۱۷ـ ۲۶۱۰