توافق آتش بس میان هند و پاکستان
محمد ولی
آتش بس میان هند و پاکستان کار نیک شد . اگر این تنش را پنجمین برخورد نظامی دو کشور بدانیم در حقیقت در ۷۸ سال عمر پاکستان بعد از هر ۱۵ سال و شش ماه یکبار جنگ و برخورد نظامی میان دو کشور رخ داده است ( طبق سنجش حد اوسط وگرنه برخوردها و جنگ ها در مدت کمتر از این واقع شده است ).
این آتش بس هم مانع دایمی برای برخورد های نظامی و جنگ بوده نمی تواند تا زمانیکه استبلشمنت پاکستان دست از تقویت و حمایت گروههای تروریستی چون لشکر طیبه ، لشکر جنگوی، جیش محمد ، حرکت المجاهدین و حرکت الانصار بر ندارد و از تحرکات تروریستی آنها جلو نگیرد . حقیقت وجودی اینها در استراتیژی ضربه و نبرد علیه هند نهفته است ( تا رسیدن به اجمیر شریف و دست دعا به زیارت خواجه معین الدین چشتی ) ، اگر قبول دارند که پاکستان کشور اسلامی است چرا خط مشی جهادی در پیش گرفته اند ، این مشی مصرف بیرونی دارد و هدف آن هندوستان میباشد جمع اینکه در مواقع نیاز استبلشمنت پاکستان در سایر کشورها آنها را به تحرکات تروریستی وادارد. در حقیقت مردم پاکستان بار رنج تروریزم دولتی خود شانرا بدوش می کشند.
اجرای یک عمل تروریستی در کشمیر هند ارزش آنرا داشت که مدت ۴ شبانه روز زن و مرد و طفل پاکستان با دلهره از دست دادن زنده گی خانه های شانرا ترک کنند یا در آینده بار دیگر با چنین حالت یا خطرناک تر از آن مواجه شوند ؟ دروغ میگفتید که مردم پاکستان از جنگ حمایت می کنند اعلان آتش بس و خوشحالی روی جاده ها نشانه اثبات این دروغ شماست .
پرتاب راکتها، بمباردمانها و درون ها دراین چهار روز یکطرف باشد ، اما تفتین و دروغ مراجع نظامی ، سیاسی و استخباراتی پاکستان جهره همیشه فعال آنها را بر ملاتر ساخت . همانطوریکه منکر حمایت ، تقویت و به کارگیری تروریزم هستند ، در توطیه و تفتین و دروغ هم دست بالا دارند .
دراین ۴ روز گفتند ؛
۱ ـ مساجد مورد اصابت درونها و راکتها و بمباردمان های هند قرار گرفت است ( تحریک احساسات اسلامی مردم ) .
۲ ـ راکتهای هند در ایالت پنجاب هند افتاده و سکهای هند را هدف قرار داده است . ما با سکهای پنجاب هند مشترکات داریم گویا غمخوار و غمشریک ایشان هستند . کدام عقل سلیم می پذیرد که در یک تشنج برپا شده میان دو متخاصم اردوی هند پنجاب خود را تحت ضربات درآورد و مردم به تحریک وادارد منظور چنین عمل چه ؟
شما که تشکیل کشور تانرا بر مبنای کلمه توحید تکرار میکنید و با همین شعار از هند جدا ساخته شدید و هدف گروپ های تروریستی تان جهاد با آنهاست چه مشترکاتی با ایشان دارید که خلاف اصل بنیادین تشکیل دولت تان چنین دایه نمایی می کنید، مگر روز آزمایش بمب اتوم تان را یوم تکبیر نام نه نهاده بودید که توجیه آن جهاد با هند بود ؟
۳ ـ چه احمقانه گفتند که خاک افغانستان هم دراین جریان مورد اصابت بمب و راکت هند قرارگر فته است ، نظامی بی سنجش،از یکطرف پنجاب هند را مورد اصابت می گویی و از جانب دیگر عبور راکت ها و بی سرنشینها و بمب افگن ها از فضای خود بسوی افغانستان را اعلان میکنی ، بی شک که ابلیس لعین هم چنین شیطنت را قبول نخواهد کرد چه رسد به مردم افغانستان و پاکستان ؟
با تروریزم ، تفتین ، اتهام ، انکار و دروغ آتش بس های مداوم و صلح با ثبات دراین گوشه آسیا بر قرار نخواهد شد تا اینکه دست عاملین چنین فجایع از امور زعامت دولتی کنار زده نشود .
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ۱۱۰۵
Copyright ©bamdaad 2025
بازگشت به نقطه صفر؟
گزارشی از روزنامه شرق
حملات نظامی هند به خاک پاکستان در پاسخ به حمله ماه گذشته به گردشگران در کشمیر تحت کنترول هند، آتش اختلافات دیرینه میان این دو رقیب هستهای را شعلهورتر کرده و نگرانیها از وقوع یک جنگ تمامعیار را افزایش داده است. جامعه جهانی خواستار خویشتنداری طرفین شده است.
تنشها میان هند و پاکستان روز چهارشنبه پس از حملات نظامی هند به کشور همسایه در پاسخ به حمله شبه نظامیان در کشمیر تحت کنترول هند در ماه گذشته، به شدت افزایش یافت و ترس از وقوع جنگ میان این دو رقیب هسته ای را تشدید کرد. این حملات منطقه را در وضعیت هشدار قرار داده و آتش بس شکنندهای را که از سال ۲۰۲۱ ترسایی تا حد زیادی برقرار بود، درهم شکسته است. تحلیلگران نسبت به تشدید درگیری های چندین دهه ای که شبه قاره جنوب آسیا را بر سر منطقه مسلمان نشین کشمیر، که بخشهایی از آن تحت کنترول هند و پاکستان است اما هر دو کشور ادعای مالکیت کامل آن را دارند، درگیر کرده است، هشدار می دهند.
حمله هوایی روز چهارشنبه در مقایسه با سال ۲۰۱۹، زمانی که هند در پاسخ به یک بمبگذاری انتحاری که منجر به کشته شدن بیش از ۴۰ سرباز هندی در کشمیر شد، به یک سایت دورافتاده در پاکستان حمله کرد، از ابعاد بسیار بزرگتری برخوردار است.
افزایش شدید تنشها در پی حمله مرگبار ۲۲ اپریل به گردشگران در نزدیکی شهر پهلگام در کشمیر تحت کنترول هند رخ داد. افراد مسلح با تفنگ ۲۵ هندی و یک شهروند نپالی را کشتند و بیش از دهها نفر دیگر زخمی شدند. این حمله مرگبارترین حمله علیه غیرنظامیان از زمان حملات سال ۲۰۰۸ بمبی توسط گروه شبه نظامی لشکر طیبه مستقر در پاکستان بود که ۱۶۶ کشته برجای گذاشت. هند مدتهاست که پاکستان را به دامن زدن به خشونتهای جدایی طلبانه در کشمیر متهم می کند.
ادعاهای متقابل و انکارها
ویکرام میسری، وزیر امور خارجه هند، روز چهارشنبه گفت که هند شواهدی مبنی بر ارتباط شبه نظامیان در حمله پهلگام با پاکستان یافته است. وی افزود که جبهه مقاومت، که هند آن را شاخه ای از لشکر طیبه می داند، بر اساس پستهای رسانه های اجتماعی منتشر شده توسط این گروه و حساب های وابسته، مسوول این حملات بوده است ، ادعایی که رسانههای هندی بلافاصله پس از حمله مطرح کردند، هرچند جبهه مقاومت هرگونه دخالت را رد کرده است.
کشمیر تحت کنترول هند یک منطقه به شدت نظامی است. شورش مسلحانه ( چه به دنبال استقلال و چه طرفدار پیوستن به پاکستان ) بیش از سه دهه علیه حکومت هند ادامه داشته است. دولت ملی گرای هندو به رهبری نارندرا مودی در اگست ۲۰۱۹ ترسایی وضعیت نیمه خودمختار کشمیر را لغو کرد و سرکوب گستردهای را آغاز کرد، از جمله طولانی ترین قطعی اینترنت در یک کشور دموکراتیک در جهان. دهلینو با وعده توسعه و سرمایه گذاری، از بازگشت آرامش نسبی با اشاره به افزایش ورود گردشگران به منطقه خبر داده بود، روایتی که با حمله مرگبار ماه گذشته زیر سوال رفت.
اهداف حملات هند و واکنش پاکستان
نیروهای مسلح هند در بیانیه ای اعلام کردند که ۹ سایت را در پاکستان هدف قرار داده اند و این حملات را «غیرتنش زا» توصیف کردند. به گفته ارتش پاکستان، ۲۴ «اصابت» در شش نقطه گزارش شده است:
احمد پور شرقی، موریدکه و سیالکوت در پاکستان و کوتلی، باغ و مظفرآباد در کشمیر تحت کنترول پاکستان.
مقامات پاکستانی اعلام کردند که در این حملات دست کم ۲۱ غیرنظامی، از جمله دو کودک، کشته شدهاند.
رهبران پاکستان این حملات را به عنوان یک اقدام جنگی محکوم کردند و شهباز شریف، نخست وزیر این کشور، گفت که کشورش حق « پاسخ مناسب » را برای خود محفوظ می دارد. احمد شریف چودری، سخنگوی ارشد ارتش پاکستان، روز چهارشنبه به رسانه های محلی گفت که پاکستان پنج هواپیمای جنگی هند، از جمله رافالهای ساخت فرانسه را سرنگون کرده است. مقامات پاکستانی ویدیویی را منتشر کردند که دود ناشی از لاشه هواپیمایی را نشان می داد که مقامات ادعا می کردند یکی از هواپیماهای سرنگون شده است. این ادعاها به طور مستقل قابل تایید نبودند و دولت هند پاسخی فوری به آن نداد.
مناقشه کشمیر: ریشههای تاریخی
تنشها بر سر کشمیر به سال ۱۹۴۷ ترسایی بازمیگردد، زمانی که شبه قاره هند تحت حاکمیت بریتانیا به کشورهای مستقل هند با اکثریت هندو و پاکستان با اکثریت مسلمان تقسیم شد. این منطقه کوهستانی حدود 220 کیلومتر مربع از شبه قاره را بین هند، پاکستان و چین در بر می گیرد و وضعیت آن دهههاست که نقطه اختلاف این سه کشور بوده است. توافقات مختلف منجر به ترتیبات حکومتی فعلی شده است، اما هر کشور ادعاهای رقابتی در مورد حاکمیت بر کشمیر یا بخشهایی از آن دارد.
درگیری هایی که این منطقه در مرکز آنها قرار داشت، در سالهای ۱۹۴۷، ۱۹۶۵ و ۱۹۹۹ بین هند و پاکستان و در سال ۱۹۶۲ بین هند و چین رخ داد و شعله ور شدن خشونت و قدرت نمایی در امتداد مرزهای نظامی شده تا به امروز ادامه دارد. (هند و پاکستان همچنین در سال ۱۹۷۱ ترسایی زمانی که ارتش هند درگیر جنگ داخلی در پاکستان شرقی شد، وارد جنگ شدند. این درگیری در نهایت منجر به تبدیل پاکستان شرقی به کشور مستقل بنگلادش شد.)
قبل از تجزیه، این منطقه یک ایالت شاهزاده نشین با اکثریت مسلمان به نام جامو و کشمیر بود که تحت حاکمیت بریتانیا قرار داشت. پس از آن، علی رغم برنامههای اولیه برای استقلال آن، پادشاه هندوی ایالت با شورش داخلی و حملات قبایل پاکستانی مواجه شد و موافقت کرد به هند بپیوندد. درگیری مستقیم بین نیروهای مسلح هند و پاکستان درگرفت تا اینکه سازمان ملل متحد بر آتشبسی نظارت کرد که ایالت را به یک بخش شمال غربی تحت اداره پاکستان و بخش بزرگتر تحت اداره هند تقسیم کرد. مرز غیررسمی بین این دو، خط کنترول نامیده می شود. بخش شرقی کشمیر از زمان جنگ کوتاه با هند در سال ۱۹۶۲ تحت کنترول چین باقی مانده است.
ابعاد هستهای مناقشه
هند و پاکستان کشورهای دارای سلاح هستهای هستند، عاملی که هر زمان که در مناقشه آنها بر سر کشمیر تشدیدی رخ می دهد، به نگرانی جهانی می افزاید. موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI) تخمین می زند که پاکستان و هند هر کدام حدود ۱۷۰ کلاهک هستهای در اختیار دارند.براساس گزارش سال ۲۰۲۴ SIPRI، به نظر می رسد نقش سلاح های هستهای در دکترین نظامی هند ( که قبلاً بر بازدارنده گی پاکستان متمرکز بود ) در سالهای اخیر به مقابله با چین تغییر جهت داده و تاکید بیشتری بر سلاح های دوربردتر شده است. در همان سال، SIPRI اعلام کرد که ذخایر فزاینده مواد شکافت پذیر پاکستان و توسعه سیستم های پرتاب جدید نشان می دهد که زرادخانه هستهای این کشور احتمالاً طی دهه آینده به گسترش خود ادامه خواهد داد. هیچ یک از این دو کشور از امضا کننده گان پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای سازمان ملل نیستند.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ۰۷۰۵
Copyright ©bamdaad 2025
کارگران قربانیان عروسی و عزا !
بمناسبت اول ماه می، روز جهانی کارگر
ا. م. شیری
کارگران جهان، « در حزب طبقاتی خود سازمان یابید»، متحد شوید، شعار اصلی و اساسی اول ماه می، روز اتحاد و همبستگی طبقه کارگر جهان است. بدیهی است که طبقه کارگر، شامل تمام طیفهای فروشنده نیروی کار( حقوق بگیران ) اعم از کار جسمی یا فکری، وسیع ترین طبقه اجتماعی است که تمام نعمات مادی و معنوی مورد نیاز هستی را تولید می کند. این طبقه برغم جایگاه بی بدیل اش در چرخه تولید و خلق ثروتهای مادی و معنوی بشری، از آنجاییکه بواسطه سارقان داراییهای عمومی و غاصبان ابزار کار و تولید، بعبارت دقیق تر، از سوی انگلها و زالوهای اجتماعی مورد استثمار بی امان واقع می شود، محروم ترین و بی حقوق ترین طبقه اجتماعی در همه نظامهای مبتنی بر مالکیت خصوصی بوده و هست. اجداد این طبقه محروم که زمانی برده و در دورهای دیگر رعیت نامیده می شدند، امروز کارگر نامیده می شوند. در اثر تشدید روزافزون بهرهکشی و استثمار در نظام سرمایه داری، شرایط زنده گی و معیشت این طبقه اجتماعی بطور مداوم محقرتر می شود.
از هر سو که بنگریم، کارگران در همه ادوار تاریخی «مرغان عروسی و عزا » بوده و هستند.عمر و جان عزیز آن ها هم در روند کار، در اثر استثمار بی امان، قربانی مطامع انگل های اجتماعی می شود و هم هنگام وقوع رخدادهای مختلف، حتا حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله، طوفان و....
و یا، زمانی که میهن با خطر مواجه می شود، قبل از همی، کارگران و زحمتکشان برای حفاظت از آن به پا میخیزند، از جان و عمر یکباره خود مایه می گذارند. اما آنگاه که توزیع ثروت های ناشی از کار و زحمت به میان می آید، سارقان دسترنج کارگران که اساساً پدران شان نیز از طریق دزدی « سیم و زر اندوخته»، به اندک سهم کارگران به انحا مختلف حمله ور می شوند، قانون وضع می کنند و از راه « قانون» هجوم می کنند.
این واقعیت آشکار که کارگران و زحمتکشان در همه دورانها قربانیان «عروسی و عزا» بوده و هستند، در تمام رخدادهای تاریخی و معاصر، از جمله، در جریان جنگ عراق و ایران، در حادثه معدن طبس، انفجار و آتش سوزی اخیر در اسکله شهید رجایی بندر عباس و یا هنگام وقوع حوادث طبیعی در دورههای مختلف به وضوح قابل رویت است.
در مواجه با این واقعیت ناهنجار، قبل از همی، این پرسش به ذهن خطور می کند: در حالیکه طبقه کارگر تمام نیازمندی های مادی و معنوی زنده گی بشری را تولید می کند، در مواجه با سختیها و مشکلات عمومی از جان مایه می گذارد، برای حفاظت از میهن به پا می خیزد، بی مزد و منت فداکاری می کند، پس چه نیازی به حاکمیت سرمایه داران، انگلهای اجتماعی هست؟
چرا زالوهای اجتماعی همچنان به حاکمیت خود ادامی می دهند؟ چرا طبقه کارگر نمی تواند مسوولیت اداره کشور را به عهده بگیرد؟ علت روشن است: عدم تشکل و سازمانیافتگی این طبقه خالق تمام ثروتهای مالی و معنوی هستی اجتماعی در حزب طبقاتی خاص خود برای تصرف قدرت سیاسی!
در این رابطه، ناگفته نماند که امروزه جنبشهای كارگری نه تنها در ایران، حتا در کل جهان با هجومهای مداوم چهار نیروی عمده مواجه است:
١ - از جانب حاکمیتهای سرمایه داری با استفاده از كلیه دستگاههای اطلاعاتی، پولیسی، تبلیغاتی و فرهنگی،
٢- از جانب بخشی از نماینده گان اقشار میانی جامعه كه سعی دارند همان سیاستهای كهنه را به اشكال و بیانی متفاوت بازتولید نموده و درعرصه سیاسی تبلیغ کنند. آنها سعی می کنند خواستههای جنبش كارگری را تا سطح مطالبات ریفورمیستی تقلیل داده و با تبدیل جنبش كارگری به زایده سایر گروهها و اقشار اجتماعی، جوهره طبقاتی آن را از محتوا تهی سازند،
٣- از جانب گروههای تندرو راست و چپ كه با توسل به سیاست های ماجراجویانه و تخیلی سعی می کنند جنبش كارگری را از شركت مستقل در مبارزات جاری و پیوند با دیگر اقشار و طبقات تحت ستم دور ساخته و آنرا از حمایت دیگر جنبش های مردمی محروم نمایند،
۴- از جانب طبقات مرفه و لیبرال (انگلهای اجتماعی) كه سعی می کنند با توسل به حمایتهای همه جانبه امپریالیسم جهانی تحت نام دفاع از آزادی و حقوق بشر، اصالت جنبش کارگری را به سایه ببرند....طبقه كارگر بعنوان طبقه بالنده، پیشرو و رو به تکامل، این توانایی و پتانسیل را دارد كه بتواند در پیوند با دیگر اقشار زحمتکش، روند قهقرایی نظامیای ارتجاعی- استثماری را متوقف ساخته و نظم نوین انسانی برقرار نماید.
با این حال، زمان پایان دادن به تمام محرومیتها و بی حقوقیهای طبقه کارگر و پایان دادن به حاکمیت سرمایه داران دزد و غارتگر از دیر باز فرارسیده است.
فلسفه اول ماه می، روز کارگر ما را متقاعد می سازد که تنها وحدت پرولتاریای جهان می تواند دنیا را از سلطه نظام متکی بر تقدس مالکیت خصوصی و بهره کشی انسان از انسان آزاد سازد و امکان برقراری عدالت اجتماعی در جامعه را فراهم آورد! این گرانبها ترین ارزش است که هیچگونه مرز یا موانع نژادی و ملی نمی شناسد.
اکنون زمان، زمان عمل است و طبقه کارگر و سایر اقشار ستمدیده جامعه برای پیشروی و پیروزی در میدان نبرد طبقاتی و پایان دادن به خودسریها، زورگوییها و مظالم بی حد و حصر استثمارگران، هیچ راه و چاره دیگری جز سازمانیابی در تشکلهای صنفی و سیاسی خود ندارند. تنها اتحاد و همبستگی در مبارزه مشترک، امکان برقراری عدالت اجتماعی در جامعه را فراهم می کند!
بنابراین، انتظار می رود کارگران در تجمعات، گردهمآیی و راهپیماییها به مناسبت اول ماه می، با توجه به موقعیت و جایگاه ممتاز خود در جامعه و سطح توسعه آن، مبرمیت اتحاد و تشکل یابی در حزب طبقاتی خاص خود را در اولویت اول قرار دهند....
مبارک باد اول ماه، روز اتحاد و همبستگی کارگران جهان!
«چاره رنجبران، وحدت و تشکیلات است»!
پیروز باد رزم متحدانه کارگران و زحمتکشان جهان!
بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۲۵ـ ۳۰۰۴
Copyright ©bamdaad 2025
به مناسبت پنجاهمین سالگرد پیروزی خلق کبیر ویتنام برامپریالیرم امریکا :
در باره میراث تاریخی رهایی
گفتگوی نشریه یونگه ولت با وو کوانگ مین - Vu Quang Minh ، سفیر ویتنام در المان فدرال
جنگ ویتنام برای چه بود، چه اتفاق افتاد؟
وو کوانگ مین: جنگ ویتنام که در این کشور به عنوان جنگ مقاومت علیه متجاوزان امریکایی شناخته می شود، یک مبارزه برای استقلال ملی، حاکمیت و اتحاد مجدد بود. ریشه های آن به تاریخ طولانی مقاومت ویتنامیها در برابر سلطه بیگانگان برمیگردد ( ابتدا در برابر سلطه چینیها و سپس در برابر استعمار فرانسه. پیروزی تعیین کننده در دیان بیان فو در سال ۱۹۵۴ ترسایی علیه فرانسه منجر به توافقنامه ژنیو شد که ویتنام را به طور موقت در عرض ۱۷ درجه تقسیم کرد. قرار بود در سال ۱۹۵۶ تزسایی انتخاباتی برای اتحاد مجدد کشور برگزار شود. اما ایالات متحده که از گسترش کمونیزم نگران بود، از دولت ضد کمونیستی نگو دین دیِم در جنوب حمایت کرد که از برگزاری این انتخابات خودداری کرد. در پی این، درگیری تشدید شد، زیرا ایالات متحده به طور نظامی و مالی از دولت دیِم حمایت می کرد.
از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ ترسایی جنگ به یک درگیری ویرانگر تبدیل شد که در آن میلیونها ویتنامی، بیش از ۲.۷ میلیون سرباز امریکایی و نیروهای متحد آن همچون کوریای جنوبی و استرالیا شرکت داشتند. برای ویتنام، این جنگی بود برای پایان دادن به مداخلات خارجی و تامین حق تعیین سرنوشت. سقوط سایگون در ۳۰ اپریل ۱۹۷۵ ترسایی به معنای پیروزی بر تجاوزات امریکایی و اتحاد مجدد کشور بود، هرچند با هزینه سنگینی: حدود دو تا سه میلیون ویتنامی، از جمله غیرنظامیان، جان خود را از دست دادند و زیرساختها و سرزمین ها به طور گستردهای نابود شدند.
آیا پیامدهای جنگ ویتنام تا اکنون پشت سر گذاشته شدهاند؟
وو کوانگ مین: ویتنام از سال ۱۹۷۵ پیشرفتهای چشمگیری داشته است، اما آثار جنگ هنوز به وضوح احساس می شود. از نظر اقتصادی، کشور در پایان جنگ کاملاً ویران شده بود. شهرهایی مانند سایگون (که امروزه هوشی مین سیتی نام دارد) و هانوی تخریب شده بودند و کشاورزی به شدت آسیب دیده بود. تحریم تجاری ایالات متحده که تا سال ۱۹۹۴ ترسایی ادامه داشت، این مشکلات را تشدید کرد. از زمان آغاز اصلاحات اقتصادی معروف به « دوی موی» در سال ۱۹۸۶، که سیاست درهای باز و اقتصاد بازارمحور را در پیش گرفت، ویتنام به یکی از سریعالرشد ترین اقتصادهای جنوب شرق آسیا تبدیل شده است؛ با رشد سالانه تولید ناخالص داخلی بین ۶ تا ۷ درصد، و در سال ۲۰۲۰ به جایگاه کشور با درآمد متوسط رسید. در سال ۲۰۲۴، تولید ناخالص داخلی ویتنام به حدود ۴۶۹ میلیارد دلار رسید که عمدتاً توسط صنایع تولیدی و صادراتی هدایت می شود.
با این حال، آثار اجتماعی و زیست محیطی جنگ همچنان باقی ماندهاند. یکی از مانده گارترین میراثها، «عامل نارنجی ـ Agent Orange » است، نوعی علف کش آلوده به دیوکسین که نیروهای امریکایی برای نابودی پوشش گیاهی جنگلها استفاده کردند. بیش از ۴.۸ میلیون ویتنامی در معرض آن قرار گرفتند که باعث بروز سرطان، ناتوانی و نقایص مادرزادی در نسل های بعد شد. تخمین زده می شود حدود ۴۰۰ هزار نفر بر اثر بیماریهای ناشی از دیوکسین جان خود را از دست دادهاند و ۵۰۰ هزار کودک با اختلالات مادرزادی به دنیا آمدهاند. با وجود تلاشهای پاک سازی با حمایت ایالات متحده و شرکای بین المللی، بسیاری از مناطق روستایی همچنان آلودهاند و بسیاری از قربانیان و خانوادههای شان هنوز در رنج هستند.
همچنین مهمات انفجار نکرده (مانند مینها و بمبهای باقی مانده) همچنان تهدیدی دایمی محسوب می شوند. حدود ۸۰۰ هزار تُن از این مواد منفجره از زمان پایان جنگ باعث بیش از ۱۰۰ هزار قربانی غیرنظامی شدهاند. سازمانهایی مانند گروه مشاوره مین (Mines Advisory Group) تخمین می زنند که هنوز حدود ۲۰ درصد از خاک ویتنام آلوده است. از نظر روانی نیز، آسیبهای جنگ همچنان وجود دارد؛ به ویژه در میان خانواده های ۳۰۰ هزار سرباز ویتنامی که هنوز مفقودالاثر هستند.
آیا کشور شما بابت استفاده از «عامل نارنجی» غرامتی دریافت کرده است؟
وو کوانگ مین: ویتنام هیچ گونه غرامت رسمی بابت پیامدهای استفاده از «عامل نارنجی» یا دیگر خسارات جنگی دریافت نکرده است. پس از سال ۱۹۷۵ ترسایی ویتنام با استناد به توافق نامه صلح پاریس در سال ۱۹۷۳ ( که در آن ایالات متحده متعهد شده بود « زخم های جنگ را التیام بخشد» ) خواهان دریافت غرامت از امریکا شد. اما ایالات متحده این درخواست را رد کرد و هرگونه کمک را مشروط به همکاری ویتنام در زمینه اسیران جنگی و افراد مفقودالاثر کرد. در ادامه، حتا تحریمی تجاری علیه ویتنام اعمال کرد.
از زمان عادی سازی روابط میان امریکا و ویتنام در سال ۱۹۹۵، همکاری هایی در زمینه پیامدهای «عامل نارنجی» آغاز شده، اما این همکاریها به اقدامات پاک سازی و کمکهای بشردوستانه محدود مانده و به هیچ وجه شامل پرداخت غرامت نمی شود.
بین سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۴، ایالات متحده حدود ۱۸۳ میلیون دلار برای پاک سازی دیوکسین و ۶۵ میلیون دلار برای برنامه های حمایتی از معلولان اختصاص داده است. ( رقمی که در مقایسه با حدود یک تریلیون دلار برآورد شده برای جبران کامل خسارات، بسیار ناچیز است.) قربانیان ویتنامی تلاش کردهاند از شرکتهای شیمیایی مانند مونسانتو شکایت کنند، اما دادگاه های امریکایی این شکایات را رد کردهاند و استدلال کردهاند که این شرکتها به دستور دولت عمل کردهاند. انجمن قربانیان «عامل نارنجی» در ویتنام همچنان برای دستیابی به عدالت تلاش می کند، هرچند روند پیشرفت بسیار کند است. عدم پرداخت غرامت همچنان یکی از موضوعات مورد مناقشه است، اما در روابط دوجانبه، همکاری عملی و واقع گرایانه در اولویت قرار دارد.
آیا جنگ ویتنام هنوز در جامعه و فرهنگ این کشور حضور دارد؟
وو کوانگ مین:بله، جنگ هنوز نقشی عمیق در جامعه و فرهنگ ویتنام ایفا می کند و هم زمان منبعی برای افتخار ملی و یادآور قربانیان بی شمار آن است. برای بسیاری از مردم، این جنگ نماد استقامت و پایداری ملت است. موزیمهایی مانند موزیم جنگ در شهر هوشی مین جنایات جنگی از جمله «عامل نارنجی» و کشتار «میلای» را مستند کردهاند و حافظه جمعی مقاومت را زنده نگه می دارند. آثار ادبی مانند« رنجهای جنگ » نوشته بایو نینه و فیلم هایی مانند وقتی ماه دهم میآید، درد و رنجی را که نسلها تجربه کردهاند، به تصویر می کشند.
نسل جوان ویتنام که بیش از ۶۰ درصد جمعیت را تشکیل می دهد و پس از سال ۱۹۷۵ به دنیا آمده، جنگ را بیشتر از منظر پیشرفت و آینده می بیند تا از دریچه رنج ، در حالی که نسلهای مسن تر تجربههای شخصی از فقدان و رنج دارند. جنگ همچنان بخش ثابتی از نظام آموزشی است و در آن، بر اتحاد ملی و رهبری هو شی مین تأکید می شود. با این حال، همانند بسیاری دیگر از کشورها، تفاوتهای منطقهای در برداشت از جنگ نیز وجود دارد.
مکانهای مرتبط با جنگ مانند تونلهای کوچی که سالانه حدود ۱.۵ میلیون بازدیدکننده دارند، هم برای گردشگران و هم برای کهنه سربازان، به نوعی زیارتگاه تبدیل شدهاند. در موسیقی و هنر، جنگ اغلب یادآوری می شود تا حس میهن دوستی را برانگیزد و جایگاه فرهنگی اش را تقویت کند.
هوشیمین چه نقشی ایفا کرد و امروزه چگونه به او نگریسته میشود؟
وو کوانگ مین: هوشی مین معمار اصلی جنبش استقلال ویتنام بود. او در سال ۱۸۹۰ به دنیا آمد و در سال ۱۹۴۱ جنبش «ویت مین» را برای مبارزه با اشغال جاپان و استعمار فرانسه بنیان گذاری کرد. رهبری او در جنگ اول هندوچین (۱۹۴۶ تا ۱۹۵۴) به پیروزی تعیین کننده در دین بیان فو انجامید که باعث عقب نشینی فرانسه از ویتنام شد. بهعنوان رییس جمهور جمهوری دموکراتیک ویتنام شمالی، هوشی مین با آرمان و چشم انداز خود از یک ویتنام متحد و سوسیالیستی، مبارزه علیه تجاوز امریکا را هدایت کرد. او از طریق « دیپلوماسی مردمی» توانست حمایت جنبشهای ضد جنگ در سراسر جهان را جلب کند. هرچند در سال ۱۹۶۹، پیش از اتحاد رسمی کشور، درگذشت، اما راهبردهایش زمینه ساز پیروزی نهایی شدند.
امروزه، هوشی مین به عنوان بنیان گذار و پدرمعنوی ویتنام نوین مورد احترام گسترده قرار دارد و با محبت » عمو هوـ Onkel Ho » خوانده می شود. او نمادی از وحدت ملی، افتخار و فداکاری است. تصویر او بر اسکناسها، مجسمه ها و اماکن عمومی دیده می شود. در سال ۱۹۸۷، یونسکو به مناسبت صدمین سالگرد تولد او، توصیه کرد کشورهای عضو این نهاد مراسمی در بزرگداشت نقش فرهنگی، آموزشی، هنری و آزادی خواهانه او برگزار کنند. نتایج یک نظرسنجی از موسسه جامعه شناسی ویتنام در سال ۲۰۲۳ نشان می دهد که ۹۲ درصد از ویتنامیها دیدگاهی مثبت نسبت به هوشی مین دارند.
آیا هنوز تفاوت هایی بین شمال و جنوب ویتنام وجود دارد؟
وو کوانگ مین: اگرچه ویتنام به طور رسمی یک کشور متحد است، اما همچنان تفاوتهایی ظریف میان شمال و جنوب وجود دارد که ریشه در تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، جمعیت شناسی و اقتصاد دارند ( مشابه آنچه در دیگر کشورهای متنوع دیده می شود ). امروزه، شهر هوشی مین (در جنوب) حدود ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی ویتنام را تولید می کند، در حالی که سهم هانوی (در شمال) حدود ۱۲ درصد است ، این موضوع نشان دهنده پویایی اقتصادی جنوب کشور است. مردم جنوب اغلب کارآفرین تر و بازتر نسبت به تأثیرات جهانی توصیف می شوند، در حالی که ساکنان شمال به طور سنتی محتاط تر و محافظه کارتر به نظر می رسند. تفاوتهای زبانی ( از جمله لهجهها و اصطلاحات عامیانه ) همچنان وجود دارند، و ذایقههای غذایی نیز متفاوت هستند، مثلاً سوپ فو در جنوب طعم شیرین تری دارد.
با این حال، ازدواجهای بین منطقهای و مهاجرت درونی باعث کم رنگ شدن این مرزها شدهاند. نسل جوان ویتنامی به طور فزایندهای هویت خود را بیشتر ملی می دانند تا منطقهای. نظرسنجیای در میان جوانان در سال ۲۰۲۴ ترسایی نشان داد که تنها ۱۵ درصد آن ها تفاوتهای منطقهای را به طور جدی احساس می کنند، در حالی که این رقم یک دهه پیش دو برابر بود. ویتنام با تأکید بر اتحاد و همزیستی ۵۴ گروه قومی، به تقویت انسجام ملی خود ادامه میدهد.
سالگرد پایان جنگ ویتنام چگونه گرامی داشته میشود؟
وو کوانگ مین: پایان جنگ ویتنام هر سال در تاریخ ۳۰ اپریل به عنوان « روز اتحاد مجدد » گرفته می شود. این روز یک تعطیل ملی است که پیروزی بهارانه ای را گرامی می دارد که اتحاد دوباره کشور را ممکن ساخت. برخلاف دوستان المانی ما که از وحدتی مسالمتآمیز بهره مند شدند، پیروزی ما هزینه ای سنگین در پی داشت.
مراسم این روز شامل رژهها، آتش بازی و سخنرانی های رسمی در شهرهای بزرگی مانند هانوی و هوشی مین سیتی است. پنجاهمین سالگرد این مناسبت در سال ۲۰۲۵ ترسایی میلیونها نفر را به رویدادهای ملی جذب خواهد کرد. دیدارهای کهنه سربازان و مراسم یادبود در مکان هایی مانند گورستان ترونگسون ( جایی که حدود ۱۰ هزار سرباز در آن آرمیدهاند ) به یاد جان باختگان برگزار می شود.
در سطح محلی نیز برنامههایی کوچکتر برپا میشوند، از جمله رها کردن فانوسهای کاغذی بر رودخانه سایگون، بهعنوان نمادی از صلح و امید. «روز اتحاد مجدد » همچنین بازتابی از سیاست خارجی صلح محور ویتنام است، چرا که در کنار ادای احترام به گذشته، بر گفت وگو و آشتی با دشمنان پیشین ( از جمله ایالات متحده ) تاکید می کند. این روز همچنین فرصتی است برای قدردانی از دوستان بینالمللی، به ویژه مردم المان و کمونیستهایی که در دوران مقاومت و بازسازی، در کنار ویتنام ایستادند.
پیامد های سیاسی جنگ ویتنام چیست؟ و روابط با دشمنان سابق چگونه است؟
وو کوانگ مین: ویتنام متحد، سیاست خارجی متعادل، متنوع و صلح آمیز را دنبال می کند و به دوستی با تمام کشورهای پیشرفته و شرکای قابل اعتماد خود می پردازد تا صلح، ثبات، همکاری، عدالت، رفاه و توسعه پایدار را ترویج کند. روابط با دشمنان و متحدان سابق به طور قابل توجهی گسترش یافته است. روابط با ایالات متحده تا سال ۱۹۹۵ ترسایی خصمانه بود، اما تحت رهبری رییس جمهور بیل کلینتون، روابط دیپلوماتیک از سر گرفته شد. «شراکت استراتیژیک جامع» در سال ۲۰۲۳ یک نقطه عطف تاریخی است که همکاریهای اقتصادی و امنیتی گستردهای را منعکس می کند. تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۴ ترسایی به حجم ۱۳۹ میلیارد دلار رسید. یک نظرسنجی از موسسه پژوهش های افکار عمومی امریکا (Pew) در سال ۲۰۱۷ نشان داد که ۸۴ درصد از ویتنامیها دیدگاه مثبتی نسبت به ایالات متحده دارند. احترام متقابل و گفت وگوی سازنده به نفع هر دو ملت است و به ثبات منطقه ای و جهانی کمک می کند.
همچنین، روابط با استرالیا و کوریای جنوبی، که نیروهایی را برای حمایت از ایالات متحده در جنگ فرستاده بودند، به طور چشمگیری تقویت شده است. استرالیا یک شریک مهم در آموزش عالی است و ۳۰,۰۰۰ دانشجوی ویتنامی را در خود جای داده است، در حالی که کوریای جنوبی با سرمایه گذاری ۸۲ میلیارد دلار در بخش فناوری ویتنام، به رشد این بخش کمک می کند.
روابط با فرانسه، که قدرت استعماری سابق بود، پس از جنگ در ابتدا تنشآمیز بود. اما در سال ۲۰۲۴، حجم تجارت با فرانسه به ۵.۷ میلیارد دلار رسید و تبادل فرهنگی، مانند جشنواره فیلم فرانسه در سال ۲۰۲۳ در هوشی مین سیتی، شکوفا شده است. ویتنام ارث فرهنگی فرانسه، از جمله کشت قهوه، راه آهنها و معماری، را ارج می نهد.
ارتباط جنگ کامبوجیا ویتنام با جنگ ویتنام چگونه است؟
وو کوانگ مین: درگیری مرزی با کامبوج در سال ۱۹۷۹ نتیجه مستقیم تأثیرات منطقه ای جنگ ویتنام بود. پس از اتحاد مجدد ویتنام در سال ۱۹۷۵ ترسایی این کشور تلاش کرد روابط خود را با همسایه گانش تقویت کند، اما رژیم خمرهای سرخ تحت رهبری پل پوت در کامبوجیا یک برنامه اولترا ناسیونالیستی و ضد ویتنامی را دنبال می کرد. از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۸، خمرهای سرخ حملات مرزی انجام دادند که در آنها هزاران غیرنظامی ویتنامی کشته شدند. همزمان، نسل کشی این رژیم که تقریباً دو میلیون کامبوجیایی جان خود را از دست دادند، منطقه را بی ثبات کرده و تمامیت ارضی ویتنام را تهدید می کرد.
درخواست «جبهه ملی وحدت برای نجات کامبوجیا» از ویتنام برای مداخله در این بحران، ویتنام را به حمایت از مردم کامبوجیا و سرنگونی رژیم خمرهای سرخ سوق داد تا این کشور را از یک رژیم نسل کش نجات دهد.
یک دادگاه تحت حمایت سازمان ملل در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۲، حکم محکومیت آخرین رهبر زنده خمرهای سرخ، خیو سامفان، را به خاطر نسل کشی و جنایات علیه بشریت در اواخر دهه ۱۹۷۰ تایید کرد که در آن زمان تقریباً یک چهارم جمعیت کامبوج جان خود را از دست دادند. نوان چیا، معروف به «برادر شماره دو»، در سال ۲۰۰۷ دستگیر شد، در سال ۲۰۱۴ به حبس ابد محکوم شد و در سال ۲۰۱۹ در زندان درگذشت. پل پوت، رهبر رژیم، در سال ۱۹۹۸ پیش از آنکه بتواند محاکمه شود، درگذشت. تحت سلطه خمرهای سرخ، تخمین زده می شود که بین ۱.۷ تا ۳ میلیون نفر از طریق اعدام، شکنجه، گرسنگی و بی توجهی جان خود را از دست دادند.
روابط ویتنام با چین، به ویژه در زمینه مناقشات دریای چین جنوبی
وو کوانگ مین: ویتنام روابط بسیار خوبی با چین دارد و چین بزرگ ترین شریک تجاری این کشور است، با حجم تجارت دوجانبه ای که در سال ۲۰۲۴ به ۱۹۷ میلیارد دلار رسید. آخرین سفر موفق رییس جمهور شی جین پینگ از تاریخ ۱۴ تا ۱۵ اپریل ۲۰۲۵، منجر به امضای ۴۵ توافق نامه شد که نزدیکی سیاسی و فرهنگی بین دو کشور را به عنوان «شریک استراتیژیک جامع» منعکس می کند.
با این حال، اختلافات سرزمینی بر سر جزایر پاراسل و اسپراتلی همچنان باقی است. ویتنام بر سیاست ثابت خود مبنی بر حل مسالمت آمیز این مسایل تاکید دارد و این کار را مطابق با حقوق بینالمللی، از جمله کنوانسیون حقوق دریاهای سازمان ملل، انجام می دهد.
روابط ویتنام با المان
وو کوانگ مین: سال ۲۰۲۵، پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلوماتیک با جمهوری فدرال المان و هفتاد و پنجمین سالگرد روابط با جمهوری دموکراتیک المان است که نشان دهنده قدرت روابط دوجانبه ویتنام و المان است. این روابط بر اساس احترام متقابل و شراکت استراتیژیک موفقی که از ۱۵ سال پیش به اجرا درآمده، استوار است. هم المان غربی و هم المان شرقی در برابر تجاوز ایالات متحده به ویتنام ایستاده گی کردهاند، و حمایت المان متحد پس از جنگ به خوبی پیشرفت کرده است. در سال ۲۰۲۴، حجم تجارت دوجانبه به ۱۳ میلیارد یورو رسید و المان به مهم ترین شریک تجاری ویتنام در اتحادیه اروپا و ویتنام به مهم ترین شریک تجاری المان در آسیای جنوب شرقی (ASEAN) تبدیل شده است.
آموزش یکی دیگر از ارکان روابط است. بیش از ۳۰۰۰ ویتنامی در المان تحصیل می کنند و در دانشگاه ویتنامی- المانی در هوشی مین سیتی، هر ساله ۲۰۰۰ دانشجو آموزش می بینند. همچنین تبادل فرهنگی، مانند فعالیتهای موسسه گویته در هانوی در سال ۲۰۲۳، روابط را تقویت می کند. المان همچنین از انتقال انرژی ویتنام به سمت انرژی های تجدید پذیر با ۳۰۰ میلیون یورو برای پروژههای حفاظت از اقلیم از سال ۲۰۱۵ حمایت کرده است و به عنوان شریک انتقال انرژی عادلانه در گروه ۷ (G7) حضور دارد. توافقنامه تجارت آزاد بین اتحادیه اروپا و ویتنام که در سال ۲۰۲۱ امضا شد، صادرات را ۲۰ درصد افزایش داده است.
بیش از ۲۰۰,۰۰۰ ویتنامی در المان زنده گی می کنند که به خوبی ادغام شدهاند و این جامعه به عنوان پلی میان دو ملت عمل می کند. با تشکیل ایتلاف دولتی جدید در المان، این فرصت عظیم وجود دارد که همکاریها در زمینه های فناوری و پایداری عمیق تر شود و شراکت میان دو کشور در مواجهه با چالشهای جهانی به سطح جدیدی برسد.
بزرگ ترین چالشهای کنونی ویتنام
وو کوانگ مین: ویتنام در حال حاضر با چندین چالش عمده روبه رو است:
۱ ـ نابرابری اقتصادی: با وجود رشد اقتصادی، ضریب جینی در سال ۲۰۲۳ به ۰.۳۷ رسید که نابرابری های موجود بین مناطق شهری و روستایی را نشان می دهد. بیش از پنج میلیون نفر از ساکنان مناطق روستایی زیر خط فقر زنده گی می کنند.
۲ ـ تغییرات اقلیمی: یکی از بزرگ ترین تهدیدها برای ویتنام، تغییرات اقلیمی و به ویژه بالا آمدن سطح دریاها است. دلتاى میکونگ، که ۵۰ درصد برنج کشور در آنجا کشت می شود، در معرض خطر است. پیش بینی می شود که تا سال ۲۰۵۰، ۱۲ میلیون نفر از این منطقه مجبور به ترک خانههای خود شوند.
۳ ـ پاک سازی آثار جنگ: فرآیند پاکسازی از آلوده گیهای ناشی از «Agent Orange» و از بین بردن مین های باقی مانده از جنگ نیاز به بودجه دایمی و حمایتهای بین المللی دارد.
۴ ـ اصلاحات سیاسی و اقتصادی: حزب کمونیست ویتنام در آستانه کنگره ملی خود در جنوری ۲۰۲۶ ترسایی است و در حال انجام اصلاحات عمیق اداری برای دستیابی به اهداف بلند پروازانه است: تبدیل شدن به کشوری با درآمد بالا تا سال ۲۰۴۵ و رسیدن به کربن خنثی تا سال ۲۰۵۰.
۵ ـ تنش های ژیوپولتیکی: ویتنام باید تنشهای ژیوپولتیکی در منطقه را مدیریت کند و در عین حال به حل مسالمتآمیز اختلافات در دریای چین جنوبی ادامه دهد، بدون آنکه طرفی را در این درگیریها بگیرد.
۶ ـ آموزش و مهارتهای نیروی کار: با داشتن جمعیتی جوان، ویتنام به سرمایه گذاری بیشتر در زمینه آموزش و پرورش و بهبود مهارت های حرفه ای نیاز دارد تا بتواند اقتصاد مبتنی بر فناوری های پیشرفته خود را حفظ کند. تنها ۲۷ درصد از کارگران ویتنامی آموزشهای حرفه ای رسمی دارند، که زمینه ای برای همکاری و تبادل تجربیات با کشورهای پیشرفته مانند المان فراهم می کند.
با وجود این چالشها، مقاومت ویتنام ( که از دوران جنگ تحمیل شده به کشور، تقویت شده است ) نوید بخش آیندهای امیدبخش است. سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر و تحولات دیجیتال در حال نشان دادن پیشرفت هایی در کشور هستند. پنجاه سال پس از اتحاد، ویتنام نمونه ای از استقامت و تجدید حیات است. در این سالگرد، ویتنام نه تنها گذشته خود را ارج می نهد، بلکه با نگاه به آیندهای پر از صلح و رفاه، به همکاری های نزدیک تر با کشورهایی مانند المان ادامه خواهد داد، که به عنوان یک شریک قابل اعتماد در این مسیر ایفای نقش خواهد کرد./ برگردان: علی مختاری
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۵ـ ۰۳۰۵
Copyright ©bamdaad 2025
مرور مختصر بر وضعیت جاری میان هند و پاکستان
محمد ولی
معضلات جنگ در اوکرایین و غزه راه حل عملی در نیافته است که مشکل برخاسته از یک عمل تروریستی در پهلگام کشمیر هند ، هند و پاکستان را تا سرحد رویاروی کشانیده جنوب آسیا را در مخاطره انداخته است .
وضعیت چگونه است ؟
از اثر این حمله تروریستی برگردشگران ، مودی سفربه عربستان سعودی را نیمه گذاشته به کشورش برگشت ، او در بیایه ای گفت تروریستها را تا آخر زمین تعقیب و مجازات می کند او این اقدامات عاجل را عملی ساخت : ویزه های سارک را به تعلیق درآورد، به پاکستانی های که در هند اند ۴۸ ساعت وقت داد تا آن کشور را ترک کنند ، مستشاران نظامی پاکستان در سفارت پاکستان مقیم هند را نامطلوب خوانده امر بازگشت به پاکستان را داد و به ۲۵ تن از دیپلومات های هند در سفارت آن کشوردرپاکستان را به هند فراخواند ، سرحدات میان دو کشور مسدود است .
مودی خروج یکجانبه از معاهده اندس سال ۱۹۶۰ تحت نظر بانک جهانی میان هند و پاکستان را اعلان کرد .
به اثر معاهده اندس بین دو کشور آب دریاهای سند ، جهلم و چناپ به پاکستان و آب دریاهای راوی ، ستلچ و بیات (؟) به هند تعلق می گیرد. ۸۰ فی صد زراعت پاکستان به آب همین دریاها تعلق دارد که قطع آن برای پاکستان مساله حیاتی است ، آماده گی های نظامی ادامه دارد و طبق یک خبر میان نظامی ها در سرحد هردو جانب تبادل آتش صورت کوفته است
وضعیت پاکستان
شهباز شریف جلسه شورای امنیت پاکستان را دایر کرده اعلان جواب سخت در برابر اقدامات هند را نموده گفت بندش آب دریاها اعلان جنگ است .
پاکستان دچار بحران مالی بوده زیر قروض imf (صندوق بینالمللی پول ) غرق است ، مردم بخصوص نسل جوان آن کشور از اردو و جنرالان پاکستان و مداخلات آنها در امور سیاسی و دولتداری و سیاست خاجی ناراضی اند ، بد می گویند و حتا به آدرس آنها دشنام می دهند، اردوی پاکستان با پیشنهاد وضع تعزیرات بر جنرال عاصم منیر لوی درستیز آن کشور از جانب سنای امریکا درسطح جهان بدنام شده است ، امریکا عاصم منیر را کم از اسامه بن لادن نمی داند، فساد درآن کشور بیداد می کند و کاربرد تروریزم اظهرمن الشمس است که با انکارهای سران دولتی بر بدنامی پاکستان می افزاید ، مرکز لشکر طیبه و رهبر آن حافظ سعید ، جیش محمد و حزب المجاهدین در پاکستان بوده از حمایت استخبارات آن کشور برخوردار اند . مسوولیت حمله بر پهلگام را جبهه مقاومت کشمیر به عهده گرفته که هند آنرا شاخه ای از لشکر طیبه می داند.
اشتهای سران تنظیم های تروریستی پاکستان در فتوحات برهند نابلند کردن دست دعا به اجمیر شریف می رسد، همانطوریکه اشتهای ضیا الحق خواندن نماز عید در مسجد پل خشتی کابل بود .
در سخنرانی های سران این گروهها همان اصل بنیادین تشکیل پاکستان یعنی هندو و مسلمان ادامه دارد و میخواهند از احساسات مذهبی مردم در تقویت تروریزم و حقانیت کشتارها کار بگیرند که اردوی پاکستان نیز در عقب آنها قرار دارد .
خطر رویارویی نظامی منتفی نیست اما بنابر عدم توازن در توان اقتصادی و نظامی پاکستان با هند این کشور با مراجعه به شورای امنیت ملل متحد و برخی کشور های اسلامی چون سعودی و قطر و ترکیه به حل مشکل از راه میانجیگری توصل جوید . چین نمی خواهد این دهلیز اقتصادی و تجارتی اش در ابتلا به جنگ ضربه ببیند و شاید کشورهای غربی در مورد محتاطانه از موضع حل صلح آمیز پیش بروند ، روسیه نیز نخواهد خواست تا بین دوکشور برخورد نظامی صورت گرفته منطقه دچار تشنج دیگر گردد . پاکستان با همه بازی های تروریستی بنابر وضعیت جاری جهان و اهمیت آرامش در جنوب آسیا از جواب متقابل هند در امان باقی خواهد ماند .
اما این منطقه با شرارتها پاکستانی همیشه در خطر تشنج و جنگ باقی می ماند .
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ۲۷۰۴
Copyright ©bamdaad 2025