در جریان آماده گی برای برگزاری کنگره حزب ملی ترقی مردم افغانستان ، بزرگترین گفتمان در باره اسناد مرامی و ساختاری حزب راه اندازی شد که در آن صد ها عضو حزب در فضای باز سیاسی و علنیت دیدگاه ها و انتظارات شانرا در میان گذاشتند. در حیات سیاسی کشور این کمپاین در نوع خود بی مانند بوده ؛ بیانگر باور و پابندی حزب به اصول دموکراتیک در زنده گی درون حزب منحیث یک حزب مردمدار ، وفادار به آرمانهای عالی میهن پرستانه ،و دادخواهی می باشد. دیدگاه و پیشنهاد های اعضا و هواداران حزب بدون کم و کاست در رسانه های حزب بازتاب ، و به کمیته تدارک تدویر کنگره حزب انتقال داده شده است. با نزدیک شدن کنگره تاریخی حزب اینک دیدگاه های رفقای سازمان اروپایی حزب باردیگر پیشکش می گردد .
به پیش به سوی برگزاری هر چه باشکوه تر کنگره حزب!
( بامــداد )
ولی محمد زیارمل : پیشنهادات در مورد طرح اساسنامه حزب
رفقای عزیز! طوریکه اگاهی دارید، بر اساس تصمیم دارالانشا حزب قراراست، کنگره باشکوه حزب دایرگردد. بدین منظور دررابطه باتدویر کنگره ، کمیته تدارک را تصویب وکیمیسون های مختلف در آن توظیف گردیدند تا در رابطه به وظایفی که بخاطرتدویرکنگره برایشان سپرده شده، انجام دهند.
شعبه تبلیغ وترویج بخاطرجمع آوری نظریات رفقا ودوستان تا اکنون با صدور ٨ اطلاعیه دررابطه به زنده گی داخل حزب (اساسنامه) مصروف جمع آوری نظریات میباشد. من هم به نوبه خویش نظریات خود راخدمت کمیته تدارک کنگره ذیلاً تقدیم میدارم، امید است سایر رفقا ودوستان در غنامندی اساسنامه طرح ها ونظریات خویش را تنظیم وارسال نمایند، تاکمیته تدارک آنرا درتهیه اساسنامه درنظرگیرند.
١ - نام حزب: طوری که رفقا میدانند، نام حزب معرف هویت یک حزب سیاسی میباشد که بایست با برخورد آن حزب در رابطه باساختارسیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه مطابقت داشته باشد. نام حزب باید کوتاه ، بامفهوم ومنعکس کننده اهداف برنامه وی آن باشد.چون حزب ما یک حزب ملی، دموکرات وعدالت خواه می باشد،بناً پیشنهاد می گردد، نام حزب ما «حزب مردم افغانستان» ، «حزب دموکرات مردم افغانستان»، «حزب مردم عدالت خواه افغانستان» باشد.
٢ ـ رنگ بیرق: حزب وصف آنکه با رنگ موجود بیرق مخالفت ندارم، ولی از لحاظ روانشاسی رنگ ارغوانی جذب کننده بوده، گرچه دراین اواخرازطریق رسانه ها درمورد آن تبلیغات منفی نیزصورت گرفته، ناشی ازکوتاه نظری دربرابرحریفان سیاسی میباشد
٣ ـ طرح نشان :نشان موجود حزب ماقابل قبول است.
٤- هرهموطن که بخواهدعضویت حزب راحاصل نماید، برعلاوه اصول ماده پنجم اساسنامه، اضافه گردد که داوطلب عضویت حزب باید متهم به جنایات جنگی،خیانت دربرابرمنافع وطن ومردم نباشد.پذیرش ازطریق سازمان های اولیه (واحدهای اولیه) به اکثریت حاضر اعضای آن صورت میگیرد.
٥- حقوق و وجایب اعضای حزب درموادهشتم ونهم اساسنامه قید گردیده، فقط اگرفشرده شود، بهترخواهد بود.فقط درحقوق اعضای حزب ، فقره نهم اضافی میباشد، حذف گردد.
٦- ساختارها: ساختارحزب عبارت اند از: کنگره،شورای مرکزی،بیروی اجراییه،هیات ریسه (دارالانشا )، شعبات مرکزی، شواهای ولایتی، شهری،ناحیه وی،ولسوالی، واحدهای اولیه وگروپ های حزبی .
البته عده زیادی ازهموطنان ما که نظر به شرایط، خارج ازکشور زنده گی میکنند، بهتر است شوراهای بیرون مرزی نیز دراساسنامه قیدگردد وطبق طرزالعمل جداگانه مصوب بیروی اجراییه ویا دارالانشا فعالیت خواهندکرد.یادآورباید شد که شوراهای بیرون مرکزی نظر وضعیت خاص کشورها تفکیک گردد.طوری مثال: درکشورهای اروپایی، ایالات متحده امریکا و فدراتیف روسیه، شوراهای مستقل بوجوداید، تا تمام شوراهای کشورهای اروپایی،ایالات متحده امریکا وفدراتیف روسیه رارهبری نموده ودربرابرشعبات مرکزی ، دارالانشا وبیروی اجراییه جوابده میباشد.تجربه دوسال اخر نشان داد، که شوراهای کشورهای اروپایی ، طوری انفرادی، نتوانستند ویا نخواستند تامستقیم به شوراری مرکزی درتماس شوند وگذارش های تشکیلاتی،تبلیغاتی،مالی،روابط باسازمان های همسوی خارجی وغیره ارسال ویا ازمرکزهدایت مشخص درزمینه اخذکرده باشد.مطمیناًکه چنین مشکلات نظربه فاصله درایالات متخده امریکا وفدراتیف روسیه نیز وجود خواهد داشت. لذا پیشنهاد می گردد تا درساختار(شورای اروپایی، امریکا، روسیه) ذریعه ماده مشخص قید وتسجیل گردد تا درآینده گذارش ها به طورمنظم تهیه وارسال گردد.
٧- ضرورت ایجادواحدهای اولیه وگروپهای حزبی که حلقه اتصال حزب باتوده ها، نه تنهاضروری بلکه حتمی میباشد.تدویرجلسات آن نیزحتمی بوده، زیرا ازیک طرف تبلیغ وترویج اهداف حزب، جمع آوری حق العضویت ها و پذیرش اعضای که ذریعه آنان انجام مب شود ،و ازطرف دیگرجمع آوری اطلاعات وخواست های مردم محل وکارمندان ادارات دولتی، تصدیها وفابریکات ، انتقال آن به ارگانهای فوق حزبی واتخاذ تصمیم درزمینه دقیق ترمیباشد. حزب ماکه نماینده گی اکثریت اقشار جامعه را مینماید وخواست های آنان را بامقامات باصلاحیت دولتی طرح ودرمیان می گذارد،کمک کننده به نقش واتوریته حزب ما درمیان مردم میشود.
٨- صلاحیت های کنگره درماده(١٥) اساسنامه تسجیل یافته، بعد ازسه سال یک بار باید حتمی دایرشود. البته درحالات فوق العاده به اساس پیشنهاد دوثلث اعضای شورای مرکزی میتواند قبل ازمعیاد ، معینه نیز دایر گردد.
٩- موجودیت شورای مرکزی که بعد ازکنگره ارگان تصمیم گیرنده میباشد،حتمی بوده، ترکیب آن بایدهرچه محدودترو کارا باشد، بهتراست. من پبشنهاد میکنم که تعداد اعضای آن (٧٥) تن باشد.بیروی اجراییه که از میان اعضای شورای مرکزی انتخاب میگردد، بحیث ارگان اجراییه وی ضروری؛ وتعداد اعضای آن را (١٥) نفر پیشنهاد میکنم.هیات ریسه یا دارلانشا هم بحیث ارگان دایماً فعال ضرور وتعداد اعضای نن حد اکثر (٧) نفرپبشنهاد میگردد. البته اعضای آن شامل رییس ومعاون(معاونین)میباشد. حتمی نیست که به جزاز ریس و معاون سایراعضای دارالانشا ، عضویت بیروی اجراییه را داشته باشد. تاسهم سایر رفقای باصلاحیت تامین گردد.
١٠- صلاحیت و وظایف بیروی اجراییه ودارلانشا درمواد(٢٠و٢١)اساسنامه تسجیل یافته است.
١١- ایجاد شوراهای محلی ( ولایتی،شهرکابل،شهری،ناحیوی و ولسوالی ضروری وتعداد مربوط کمیت آن میباشد.
١٢- کنفرانس سرتاسری نظر به ضرورت ، درصورتیکه شرایط تدویر کنگره آماده نباشد، دعوت میگردد.صلاحیت کنفرانس براساس موضوع که درنظر است ، تا کنفرانس دعوت شود، معین می گردد.البته کنفرانس ، درساختارتغیرات بوجود نه می آورد.مثلاً تدویرکنفرانس ، بخاطرنظرخواهی اعضای حزب غرض اشتراک درانتخابات.
١٣- شعبات مرکزی( تشکیلات،تبلیغ وترویج، مالی، تفاهم ، روابط خارجی، نهادهای اجتماعی که مسولیت کار باجوانان و زنان ،هنرمندان ، جامعه مدنی را داشته باشد، نظارت وبررسی) پیشنهاد می گردد.ساختارهرقدر محدودترو کارا باشد بهتراست.
١٤ ـ امورمالی طبق طرزالعمل جداگانه ، که درآن پرداخت حق العضویت نظربه عاید هرعضوحزب، تشبثات قانونی، فروش اخباروجرایدشامل میباشد.
رفقای عزیز!
طوری مختصر نظریات وپیشنهادات خویش را خدمت تان تقدیم است. البته سایررفقا ودوستان آنراتکمیل خواهند کرد. البته درصورت لزوم آماده هستم، باتفصیل نظریات خود راخدمت رفقا توضیح نمایم.
با عرض حرمت
زیارمل
سیداکرام پیگیر : چند پیشنهاد در مورد چگونگی و ساختار حزب
اگر اشتباه نکرده باشم از نظر این بنده کمینه مقداری از مسایل در بند ۸ بسیار دقیق ودرست تصنیف بندی وتدوین شده است هرگاه دریک حزب آگاه ، ترقی خواه ومدافع منافع مردم زحمت کش اعضای حزب بطور آگاهانه و هوشیارانه خط و نشان تدوین و تنظیم شده حزب را در نظر نگیرند و مورد عنایت خویش قرار ندهند، حزب صرفا به باشگاه بحث ومناقشه مبدل شده جز جدل وتلف وقت کدام ثمرونتیجه رابار نخواهد آورد. از سوی دیگر نگرانی وتشویش شما نیز قابل اندیشه وتعمق است . من به این باورهستم هرگاه اعضای گرامی حزب آگاهانه و عاشقانه به حزب آمده باشند و از سوی دیگر معتقد ومتعهد به مندرجات و محتوای اساس نامه و برنامه مطابق وظیفه حزبی خویش فراگرفته باشند حزب کمترین مشکلات درونی را خواهد داشت. از جانب دیگر برای فایق آمدن به کجروی ها ، ناروای ها، کمی ها،کاستی ها و بالاخره تمام انحرافات واشتباهات منجر به زیان حزب میگردد ازسلاح اعتراض ،انتقاد ونقد صادقانه برای بهبود وضعیت استفاده نمود.
پیگیر ، لندن
دکتر اسد محسن زاده : پیشنهادهای چند در باره اساسنامه حزب
رفقای گرانقدر کمیته تدارک تدویر کنگره حزب ،
با بازخوانی اسناسنامه موجود حزب باردیگر دریافتم که اصول و موازین پذیرفته شده درحزب ما منحیث یک حزب پیشتاز امروزین بربنیاد دموکراسی گسترده ، ساختارها و اصول مدرن مدیریتی استوارمی باشد.
با اختصارمی خواهم چند پیشنهادی برای بهبود و اثرمندی همین اصول؛ که خانه سازمانی ما برآن بنا شده است را درمیان بگذارم. امید این پیشنهاد ها درتدوین اساسنامه جدید حزب درنظرگرفته شوند.
پیشنهاد اول: اساسنامه حزب فشرده ترتدوین ؛ و اصول دموکراسی درون سازمانی، انتخابی بودن همه ارگان ها و مسوولین ، رهبری و مدیریت دسته جمعی در آن حفظ گردد.
پیشنهاد دوم : حزب به « حزب مردم افغانستان » و یا « حزب زحمتکشان افغانستان » مسما گردد.
دلیل : در باره پایه اجتماعی حزب آمده است که پایه اجتماعی حزب را اقشار وسیع مردم اعم از کارگران ، دهقانان ، پیشه وران ، روشنفکران ، کارمندان و.. تشکیل می دهد.علاوتا ً لایه های زحمتکش اکثریت باشنده گان کشور را تشکیل داده ؛ و آینده و سرنوشت دموکراسی و اعتلای میهن با سطح اگاهی ، سازمان پذیری و مبارزه در راه دفاع ازمنافع ، خواست ها و بهبود شرایط زنده گی آنها پیوند خورده است ، پس باید نام حزب نیز با پایه اجتماعی آن گره خورده و این دو با آن همخوان باشند.
پیشنهاد سوم : درفش و یا پرچم حزب به رنگ آبی بوده؛ و نشان حزب ساده ، با نام و اصول مرامی حزب مطابقت داشته باشد.
دلیل : در مرحله کنونی مبارزه اجتماعی حزب و مردم ما ، مبارزه در راه صلح یکی از بنیادی ترین خواست های و نیازمردم و جامعه می باشد. با دریغ حزب ما تا حال نتوانسته است در این میدان کدام تلاش اثرگزاری را سازمان بدهد. رنگ آبی ( آسمان آبی ) سمبول مبارزه در راه صلح ، خلع سلاح و ضدیت با جنگ و نظامی گیری می باشد. با تکیه بر واقعیت های امروزی افغانستان و جهان ، مبارزه به خاطر صلح ، دموکراسی واقعی ، تامین امنیت و عدالت گزینش همین رنگ با خواست ها و اماج های حزب ما همخوان می باشد. اینکه درفش یا پرچم حزب در آینده به چه رنگی داشته باشد، آنرا شرایط مبارزه فردای ما تعین مینماید.
پیشنهاد چهارم : برای سازماندهی، مسوولیت و شیوه رهبری سازمان های برون مرزی حزب در اساسنامه حزب صراحت داده شده؛ و دربخش (شورای های محلی ) اساسنامه حزب ماده جدیدی با متن زیراضافه گردد:
ماده ... سازمانهای برون مرزی حزب :
« سازمانهای برون مرزی حزب که در شرایط کاملاً متفاوت ازداخل کشور؛ درراه تحقق اصول کلی حزب ، اندیشه های ترقی خواهی و انترناسیونالیزم کارمی کنند؛ فعالیت شانرا براصول زیر تنظیم می نمایند:
ـ شورای های اعضا و هواداران حزب درکشورها و مناطقی که دارای منافع و ساختارهای سیاسی ـ اقتصادی همگون می باشند، ایجاد گردند.
ـ سازماندهی و پیشبرد فعالیت های این شوراها درمطابقت با اصول سازمانی ـ مرامی حزب ؛ و بادرنظر داشت قوانین جاری کشورهایی که درآن فعالیت می نمایند تدوین گردد.
ـ برنامه های کاری وساختارهای سازمانی شوراهای برون مرزی درمطابقت به نیازهای خود آنها ، و درهمخوانی با منافع حزب توسط این شورا ها تنظیم گردد.
ـ شورا های برون مرزی درصورت نیاز، پس ازموافقت دارلانشای حزب به ایجاد ارگان های نشراتی شان می پردازند.
ـ شوراهای برون مرزی حزب ازفعالیت شان دربرابردارلانشای حزب جوابده می باشند. »
دلیل :
شورا های برون مرزی حزب از سالهای زیادی بدینسو؛ منحیث زبان گویای حزب و آرمانهای شریفانه انساندوستی و ترقی خواهی دربین جامعه رو به افزایش مهاجر افغان فعالیت می نمایند. شرایط متفاوت حقوقی ، سیاسی و اجتماعی نسبت به افغانستان ، شیوه ها وامکانات دیگر مبارزه سیاسی ـ سازمانی را در پیش روی رفقا قرار داده است. بناً رفقای برون ازکشور بیش تر از رفقای داخل ، برشرایط و امکانات کاری دربرون از کشور وارد بوده ، می توانند با ایمانداری ، پشت کار و پیشبرد برنامه های دقیق و سازنده ، نقش و اثرمندی درجلب و جذب افراد تازه به حزب ، گسترش فعالیت های فرهنگی ، اجتماعی و آموزشی، نماینده گی شایسته ازحزب درمیان احزاب و سازمانها دادخواه و ترقی پسند جهان ، انتقال اندوخته ها و تجارب احزاب و سازمان های اجتماعی جهان به حزب، کارهای سودمندی را به نفع حزب و وطن انجام دهند. علاوتاً شماری ازاعضای حزب با داشتن اندوخته های چندین دهه در رده های سازمان های سیاسی برون مرز دارای تجارب بزرگ می باشند که با به کارگیری آن می توان زمینه رشد واستحکام مزید سازمان های برون مرزی حزب را فراهم نمود.
پیشنهاد پنجم: ماده جداگانه درباره نشرات حزب دراساسنامه حزب افزون گردد.
« حزب دارای ارگان های نشراتی است که انعکاس دهنده اهداف مرامی، اندیشه ها ، خواست ها وسیاست های حزب؛ وشرایط زنده گی مردم می باشد. رسانه های حزب در راه بلند بردن سطح اگاهی اعضای حزب و توده های مردم تلاش مینمایند.فعالیت این رسانه ها توسط ارگان های مربوط رهبری و از پیش برده می شود.»
دلیل : شرایط موجود مبارزه سیاسی و نقش رسانه ها در تبلیغ و اشاعه اندیشه و دیدگاه های حزب و اثرگزاری آنها برجنبش حکم می نماید؛ تا حزب دارای رسانه های مرکزی و محلی بوده و در مطابقت با خواست ها و منافع حزب فعالیت ؛ و مطالبات مردم را انعکاس داده و در راه برآورده شدن آن به بسیج مردم بپردازند.
پیشنهاد ششم : ماده جداگانه در مورد ایجاد سازمانهای اجتماعی ـ فنی زیر رهبری حزب در نظر گرفته شود.
« برای پیشبرد کار سیاسی ـ تبلیغی و بسیج گروه های مختلف صنفی و اجتماعی؛ حزب برای ایجاد سازمان های اجتماعی چون : زنان ، جوانان ، مهاجران ، روشنفکران خلاق ، کارگران و کارمندان ، حفظ محیط ریست ، پیشه وران ، کوپراتیف ها ، متقاعدین ، معیوبین و معلولین و ....تلاش می نماید. این سازمان ها در راه پیوند حزب با نهادهای جامعه مدنی و سازمان های صنفی دیگر تلاش مینمایند.»
دلیل :
تجربه جنبش های ترقی خواهی کشور و جهان نشان می دهد که بیش تر احزاب سیاسی اثرگذار؛ خود دارای سازمان های اجتماعی مربوطه می باشند . درصورت تحقق دموکراسی واقعی و ایجاد نهادهای مدافع منافع گروه های صنفی و اجتماعی این سازمان ها با دیدگاه وخواست های خود، درنهادهای عمومی چون سندیکا ها و یا اتحادیه های کارگری؛ اتحادیه های جوانان و دانش آموزان و... با نام و خواست های خود حضور یافته ؛ و می توانند تکیه گاه مهمی برای گسترش پایگاه توده ایی حزب باشند.
با احترامات فایقه ، اسد محسن زاده ،
داود کرنزی : چند پیشنهاد به کمیته تدارک تدویر کنگره حزب
رفقای گرانقدر !
مختصرا پیشنهاد می نمایم که :
۱ ـ بقا وتداوم حیات حزب ما در دموکراتیک بودن و چپ بودن آنست نام حزب انعکاس دهنده هویت آن حزب است معرفی کننده اهداف انساندوستانه وعدالت پسندانه آن حزب است.
بنا اگر نام حزب ما « حزب ترقی مردم افغانستان » ، «حزب متحد مردم افغانستان » ،
«حزب دموکرات مردم افغانستان » یا « حزب مردم افغانستان » باشد خشنود میشوم .
۲ ـ اگرحتمی نباشد که هر حزب باید بیرق جداگانه با رنگ مختلف داشته باشد.
من طرفدار بیرق ملی سیاه سرخ وسبز وطنم هستم.
اگر ضرور باشد همین رنگ موجود آسمانی پیشنهادی رفیق زیارمل را میخواهم.
۳ ـ نشان موجود حزب درست است
۴ ـ در مورد عضویت حزبی پیشنهاد زیارمل را تایید میکنم اما بعوض کلیمه واحد حزبی یا سازمان اولیه طرفدار نام( گروپهای حزبی هستم ).
درپاسخ به سوالات بعدی نظر واحد باپیشنهادات رفیق زیارمل دارم.البته با اضافات ذیل ؛
چون انتخاب ریس ومعاون حزب کاملا دموکراتیک وبا رای گیری سری صورت میگیرد که بجاست .اما وضعیت موجود کشور واسیب پذیری حزب بخصوص در هر کنگره یا کنفرانس قبلی حقیقت های تلخ زندگی ویا حیات سیاسی چندساله گذشته ی ماست که امیدوارم تکرار نشود. پیشنهاد مینمایم که در ترکیب شورای مرکزی همه ی منشی های شوراهای ولایتی وشوراهای بیرون مرزی ودرترکیب دارلا نشا یک یک کورسی به روسای احزاب جدید وحدت خواه یا وحدت کننده در نظر گرفته شود واین بخش توافقی باشد ومشترکا به کنگره پیشنهاد گردد. همچنان
اساسنامه وبرنامه کاملا مختصر شود.
صمد کارمند : قابل توجه کمیته تدارک تدویر کنگره حزب
رفقا و دوستان قدرمند!
قابل توجه کمیته تدارک کنگره حزب!
ما روز های دشوار را سپری نمودیم ، جدایی ها و تقابل ها ما را بیچاره تر ساخت و با تاسف نقش مثبت احزاب ملی و مترقی کمتر در روند سیاسی کشور وجود داشت و دارد.
سالهای گذشته را به منظور وحدت ها و کنار امدن ها تجربه کردیم اما انچنان که ارزو برده میشد نشد.
حالا دوباره ما در روند یک امر بزرگ ملی و انسانی قرار داریم، مردم از ما و نیرو های ملی و مترقی انتظارات بیشتر دارند.
رفتن بطرف کنگره حزب را که یک امر مقدس و ضرور است باید گرامی داشت و با تمام قوت در راه تدویر کنگره و تحقق اهداف آن گام گذاشت.
اینکه اسناد حزبی به نظر خواهی کشانیده شده کاریست درست و نشاندهنده ی احترام به دموکراسی و نظریات اعضا، دوستان و علاقمندان حزب میباشد.
ضرور است تا نام حزب کوتاه و با مسما باشد به نظر من بهترین اسم همانا ” حزب مردم افغانستان” است با این نام شما ساحه فعالیت بیشتر در میان مردم و جامعه خواهید داشت و در این نام شما به مردم افغانستان تعلق میگیرید نه به یک حلقه خاص.
دموکراسی درون حزبی بیشتر از پیش رشد داده شود از مسوول یک حوزه حزبی تا ریس حزب را باید در فضای دیموکراتیک انتخاب کرد و بهتر خواهد بود تا هر فرد بیشتر از دو بار حق انتخاب در یک موقف حزبی را نداشته باشد.
حق فردی و ازادی نظریات حمایت شود و حزب از سنتریالیزم دیموکراتیک به قانونیت دیموکراتیک گذار نماید و این امر در تمام ستون حزبی نهادینه شود.
کادر ها به أساس شایسته بودن ، تجربه و تخصص کاری شان پیشکش شوند و به هر نوع معامله گری و امتیاز دادن های سلیقه وی نقطه پایان گذاشته شود.
ساختار های تشکیلاتی حزب مختصر و کارا طرح و به ساحه فعالیت هر کمیسیون و ساختار حزبی میدان بیشتر داده شود.
به چهره های جوان و با استعداد توجه بیشتر شود ، ضرور است تا کنگره به حضور جوانان ارزش بیشتر قایل شود و برای این کار با پیشکش نمودن شعار ها و أهداف دقیق دو باره بخاطر جلب جوانان اعتماد سازی صورت گیرد.
استقلالیت و هویت حزب به صورت جدی در نظر گرفته شود، در ایتلاف های مفید و ضرور بخاطر منافع مردم و وطن شرکت و در نهایت حمایت شود اما با حفظ هویت و استقلالیت حزب.
کنگره و رهبری بعد از کنگره به سیاست های جاری حزب و موقف گرفتن در مقابل حوادث سیاسی کشور توجه نمایند و با اتخاد تدایبر اصولی و مردمی پایه های اجتماعی حزب توسعه داده شود.
ما باید یک تعریف دقیق از اندیشه حزب داشته باشیم ، زیرا اندیشه و نام حزب بخاطر جلب و جذب مردم به خصوص جوانان جایگاه خاص دارد.
بدون اندیشه نمیتوان یک تشکیلات کاری و مؤثر داشت.
صمد کارمند
١٤ اگست ٢٠١٧
سید داوود شجاع زاده :پیشنهادات به کمیته تدارک تدویر کنگره حزب
سلام ها و تمنیات نیکم نثار همه شما رفقا باد و نهایت مسرورم که همه رفقا با علاقه مندی خاص جهت برگزاری کنگره با شکوه حزب ما سعی و تلاش دارند تا باشد بحیث حزب ممتاز و پیشاهنگ نقش خویش را در جامعه ایفا کنید بدین ملحوظ من نیز به نوبه خویش نظریاتی چندی را به پیشگاهی شما رفقا ابراز میدارم تا در صورتیکه قابل قبول واقع گردد مفدیت را در حزب ما ببار ارد
۱- عضویت اعضای حزب و صفات یک عضو حزب در اساسنامه گنجانیده شده و هر گاه عضو علاقه مند حزب نیز در اساسنامه گنجانیده شود و انانیکه توان اشتراک در جلسات حزبی را روی بعضی ملحوظات ندارند باید در صف علاقه مندان حزب راجستر شود و از تصامیم و نشرات حزب باخبر باشند و هم چنان یا طور اعانه و یا هم یک حق العضویت نا چیز در سال مبلغ (۲۰) و یا بیشتر جهت کمک به امور مالی حزب بپردازند و تا باشد در آینده با مساعد شدن زمینه عضویت شان در حزب از آگاهی کامل امور حزبی برخوردار باشند.
۲- جلسات حزبی ماهوار را صرف مسولین حزبی سازمانهای اولیه داشته باشد و سایر اعضای حزب کافی است که شش ماه در شش ماه در یک جلسه اعضای رهبری سازمان های اولیه اشتراک کنند و لی از تصامیم و نشرات که حزبی آگاهی یابد .
۳- حق العضویت ها باید از صفوف حزب سالانه جمع اوری گردد و لی اعضای رهبری سازمان های اولیه میتواند که حق العضویت خویش را ماهوار هم جمع اوری کنند.
۴ - بیرق حزب با همان رنگ آبی که نشان صلح و رفاه است بهتر است و نام حزب را من پیشنهاد میکنم که حزب زحمت کشان افغانستان نام گذاری شود بهتر خواهد بود چون هویت حزبی ما ایجاب میکنند که در دفاع از منافع زحمت کشان کشور باید بود و هر که علاقه مند زحمت کشان کشور است نیز این نام را میپذیرند و لی انانیکه با زحمت کشان کشور علاقه مند نیستند لزومی نیز ندارد که عضویت حزب ما را داشته باشد و زحمت کشان کشور هم باور مند با آن شود که هست حزبی که بدون هراس از این قشر بزرگ و نیرومند حمایت میکنند.
۵- در کنگره حزبی از تمام سازمان های همسویی که بخاطر منافع کشور و زحمت کشان کشور مبارزه میکنند دعوت به عمل اید و از ایشان دعوت گردد تا بسوی وحدت همه نیرو های ملی و مترقی کشور گام های استوار بردارند .موفقیت همه شما رفقا را ارزو مندم به امید تدویر کنگره با شکوه و دوران ساز که همه نیروی های ملی مترقی را جمع سازند
زرغونه ولی : پیشنهادات به کمیته تدارک تدویر کنگره حزب
سلام و عرض أدب به رفقاى عزیز!
– نام حزب،حزب دموکراتیک مردم افغانستان باشد،کلمه دموکراتیک خود هدف و خط کارى حزب را در بر مى گیرد.
– بیرق افغانستان در جهان به همان سه رنگ سابق معرفى است و معناى بسبار عالى هم دارد انتخاب شود ولى در نشان آن تغیرات بیاید که نشان حزب جا داده شود.
بخاطریکه چند بار بیرق تغیر کرد انعکاس خوب نداشته است.مثل بیرق سرخ
– در مورد انتخاب رفقا:
بدون در نظر گرفتن واسطه ،شناخت هاى شخصى وغیره مسایل منفى که در ارتقأ کادرها وجود داشت از قبیل راه یافتن واسطه داران به کمیته مرکزى و دیگر صفوف در رده هاى پایان، باید عمل کرد، زیرا نتایج تلخ آنراتا امروز با خود داریم.
لیاقت ،أهلیت ،کار فهمى ،صداقت و اعتماد شخصیتى در نظر گرفته شود در فضاى دموکراتیک راى گیرى صادقانه صورت گیرد، در راى گیرى سازماندهى هاى قبلى بخاطر پیشکش کردن تعدادى که یکه تاز ،خود خواه ، و موقف پرست استند و تجربه شده اند صورت نگیرد،به کادر هاى جوان و جدید توجه صورت گیرد .
زیرا اگر ما در انتخابات آزاد با چنین مسایل بر خوردیم، أصول دموکراسى نقض مى شود .
– اساسنامه وبرنامه حزب بر اصل دموکراسى،تامین عدالت اجتماعى وتامین صلح، ثبات و قطع جنگ و دفاع از حقوق عامه مردم به أساس نورم هاى ملى و بین الملى تهیه شود.
در خط مشی سیاسى باید مسایل مبرم ونقش احزاب دموکرات ، جزیره هاى حزبى، شخصیت هاى ملى و مترقى نخبه گان در تأمین صلح و قطع جنگ در اولویت قرار گیرد،واز هر نوعه مذاکره معامله گرانه بالای حقوق علیای مردم و منافع کشور جدا جلوگیرى شود،زیرا با دشمنان طبقاتى کنار امدن ها نتایج مثبت را در قبال نداشته است و نخواهد داشت.
در قسمت فعالیت هاى ارگان های نشراتی:
امروز جهان مدرن انترنت است، باید در بیشترمسایل،از نشرات وتبلیغات انترنتى و لایف در محل استفاده صورت گیردو با ایجاد صفحات مشخص از نشرات انترنتی استفاده ی بیشتر صورت گیرد زیرا مصرف کمتر و نتیجه بیشتر بخصوص در بین جوانان دارد.
ولى نشرات نور مال رسانه اى را هم با نشرایدفراموش نکنید زیرا نسل کهنه ما که همه سیاسیون و نخبه گان با تجربه استند با انترنت بیشتر اشنایى ندارند ومثل سابق از اخبار ورسانه هاى چاپی استفاده مى کنند.
انجینر حبیب فتاح : پیشنهادات در مورد سیستم نشراتی حزب
قابل توجه کمیته تدارک تدویر کنگره حزب!
رفقا بزرگوار وگران ارج!
چند پیشنهادات مشخص در رابطه به سیستم نشراتی حزب را حضور تان تقدیم میدارم.
عصر حاضر که عصر ارتباطات و تکنولوژی نام گرفته است و جهان هر روز به سمت صنعتی شدن پیش می رود و دنیای ماشینیزم با روح انسان بیداد می کند و انسان خواسته و ناخواسته در کام ابزاری شدن غرق می شود؛ اگر به خود نیاید کم کم از ارزش های انسانی دور شده و به کالا بدل می شود. در این بحران روحی تنها مقوله ای که می تواند فقر عاطفی را التیام بخشد مقوله ای ادبی و عرفانی است،ادبیات راستین روح را تقویت می کند،عشق به زیبایی ها آرامش و شادی را به ارمغان می آورد و موجب می گردد که انسان به داشته ها فکر کند ، چون اکثر انسان های عادی به طور معمول به نداشته ها فکر می کنند و تنها وقتی به داشته های خود فکر می کنند که آن را از دست داده اند. و به همین دلیل از توانایی های خود راحت صرف نظر می کنند و چنانکه می دانید خوب و بد،احساس خوشبختی و بدبختی بیشتر در ذهن ما ریشه دارد و اکثرا مجازی هستند نه حقیقی، فقط در تصورات ماست که نقش آفرینی می کنند. چه بسا آدم های شاخص و متمول احساس بدبختی می کنند و کسانی هم در کلبه ای محقر خود را خوشبخت ترین فرد جهان می دانند.
مردم افغانستان حدود سه دهه جنگ را با تمام وجود تجربه کرده اند و از خسارات ، ویرانی ها و آواره گی های ناشی از آن، زنده گی آنان به حالت عادی برنگشته است و خطر تروریزم از بین نرفته و مداخلات برخی از کشور های خارجی به خصوص همسایه ها در امور داخلی مملکت ما تا هنوز دوام دارد، مدعیان حقوق بشر، و حلقات عقده مند و تنگ نظر داخلی با بستن اتهامات واهی بر شخصیت های ملی کشور، دامن زدن مسایل قومی سمتی وملیتی و زبانی را وسیله ساخته می خواهند باردیگر آرامش و امنیت نسبی جامعه را برهم زده و مردم آسیب پذیر و رنجدیده افغانستان را با بحران دیگر مواجه سازند.
رسانه با تحولاتی که در جنبه های مختلف از بعد فن آوری ،تجهیزاتی و حجم و روش داشته اند به عنوان حاملان و منتقل کننده گان پیام می توانند در ساخت فرهنگ عمومی باورها و افکار عمومی موثر باشند.
آنها بدون درنظر گرفتن مرزهای جغرافیایی ، عقیدتی و فرهنگی امکان حضور را در همه نقاط جغرافیایی پیدا کنند .در فضا و شرایطی که ما در آن هستیم چگونه از این امر می توانیم در جهت فرهنگ عمومی مورد قبول و منطبق با اهداف و سیاست های تعیین شده در سایه قوانین حکومت با جهان بینی ایدیولوﮊی خاص موثر واقع شویم و چطوراز آن بتوانیم بهره برداری خوبی داشته باشیم ؟
در شناخت این عرصه آنچه اثر را بیشترمی کند این است که از طرفی پیام نگرش و ارزشی به گونه ای به عنوان فرهنگ و آن هم فرهنگ عمومی به مخاطبین ارایه شود که منطبق با نیازهای عموم جامعه باشد . یعنی جامعه نسبت به آن پیام و ارزش احساس نیاز کند.از طرفی وقتی می توانیم موفق باشیم که بتوانیم آن پیام را به نحوی که در مخاطب اثر بگذارد منتقل کنیم
اما بحث اینجاست که آیا و ضعیت رسانه های کشور مطلوب و قادر بوده اند که با اعتماد به نفس و چشم انداز روشن فعالیت های خود را ادامه دهند. در این مورد دیدگاه های مختلفی وجود دارد.
۱- در نظام های دموکراتیک از رسانه ها به عنوان نیروی چهارم یاد می شود. یعنی نقش و اهمیت آزادی رسانه ها و مطبوعات در چنین جوامعی فقط در ساختار ظاهری و صورت آن محدود نمی شود بلکه در واقع بازتاب دهنده افکار اندیشه های افراد جامعه بوده و تکثر و تنوع خواست ها و باور ها به دور از تهد ید و ارعاب و محدودیت می باشد.
۲- اما در نظام های توتالیتر و تمامیت خواه، هیچگاه باور ها و ارزش های دموکراتیک قادر به رشد و ادامه بقا نمی باشد. هر چند به اندازه سال های اخیر، رسانه ها و مطبوعات به این میزان قادر نبوده اند که اظهار موجودیت نمایند به هر صورت در کشور های که آزادی رسانه ها بر مبنای نظام دموکراسی و رعایت اصل آزادی بیان استوار گر دیده است. زمامداران به رسانه ها و مطبوعات به عنوان ناظرین فعال واثرگذار می نگرند. آزادی رسانه ها در سیاست و عملکرد حکومت ها نفوذ می کند. همچنین رسانه ها در تحکیم قانونمند شدن جامعه و حکومت نفش اساسی دارند.
در شناخت این عرصه آنچه اثرگذاری را بیشتر میکند این است که از طرفی پیام نگرش و ارزشی به گونه ای به عنوان فرهنگ و آن هم فرهنگ عمومی به مخاطبین ارایه شود که منطبق با نیازهای عموم جامعه باشد . یعنی جامعه نسبت به آن پیام و ارزش احساس نیازمندی داشته باشد.از طرفی وقتی می توانیم موفق باشیم که بتوانیم آن پیام را به نحوی که در مخاطب اثر بگذارد منتقل کنیم.
مؤلفه های مهم (اجزای با اهمیت) در زمینه ی سیاستگذاری رسانه ای این ها اند: توجه به ذایقه ی مخاطبان، جلوگیری از سانسور بد و خودسانسوری، نفوذ در افکار عامه از طریق اعمال روش های سیاستگذاری غیر مستقیم (به ویژه رسانه های حزبی)، توجه به ماهیت پیام، فضا سازی، جلب اعتماد مخاطبان و توجه به ماهیت و چیستی فر آورده های رسانه ای در بخش تولید بر نامه ها.
حزب قابل اهمیت اند،در اینجا قابل ذکر میدانم که کادر های قلم بدست رهبران حزبی وعلاقمندان حزب مثل گذشته دست زیر الاشه نه نشسته ودست بکار شوند تا رسانه های حزب ما به رسانه های موفق آموزنده وتحلیل گر مشکلات وپرابلم های جامعه افغانی و آینه تمام نما بانشد
من پیشنهاد میکنم که حزب ملی ترقی مردم افغانستان دارای ارگان های نشراتی زیر باشد
۱ – ماهنامه حقیت زمان ارگان نشراتی شورای مرکزی حزب با همین نام حفظ گردد،امکانات آن مطالعه شود تا از ماهنامه به هفته نامه تغیر کند وبه این نشریه حیثیت ومقام( مادر) نشرات حزبی نام داده شود
امکانات مادی ومعنوی ان به یاری سازمانهای بیرون مرزی وداخل کشور فراهم شود َ مثلن مطابق تقسیم اوقات قبلن ترتیب شده سازماتهای حزب مکلف به پرذاخت مصارف مالی آن باشد.
۲- مدیرت کارا برای انسحام رسانه ها ضروری است
اهمیت سیاستگذاری در رسانه ، توجه نکردن به این اهمیت، سبب ضعف و افول رسانه می شود. پژوهش ها در تأریخ کارکردهای رسانه ای به روشنی نشان میدهد که شکست بیشتر رسانه ها، ناشی از ناتوانی آنان در فرایند سیاستگذاری بهینه بوده است.
رسانه هایی که در حوزه ی رسانگی دچار ضعف در سیاستگذاری شده اند، بی گمان بی تأثیر گذار ترین رسانه ها در شکل دهی افکار عامه بوده اند. به زبان ساده تر بگویم: رسانه ی بدون سیاستگذاری و مشی رسانه ای، ممکن است هر چیزی باشد به جز رسانه ای اثر گذار.
۳- گفتیم ما در عصر تکنالوزی و دیجیتا ل قرار داریم َ امروز نشرات انترنتی سایت های الکنرونیکی َشیکه اجتماعی از اهمیت بسزا برخوردار است بنآ سایت های پیام ملی و بامداد منحیث ارگانهای نشراتی حزب حفظ گردد .
سایت پیام ملی یا هر نامی اگر لازم باشد بالای ان گذاشته شود از سر از نو دیزاین گردد ومذیریت فعال برای همیشه فعال بودن انتخاب وبورد نوسنده گان همکاران تخنیکی برای سایت در نظر گرفته شوذ
۴- گروه فیسبوکی حزب منحیت ارگان نشراتی حزب با نام جدید ومدیریت جدید فغال نگاه داشته شودَ سایر گروه ها صفحات فیسبوکی با گروه فیسبوکی حزب عرض انسجام وجلو گری از هرج ومرج نشراتی وسلیقی متحدانه ویکپارجه مدیریت شود
از نظر من تعدد نشرات برای هر شورا ضرور نیست از تجربه رفقای شورای ولایتی غزنی باید استفاده گذارشات شورای های ولایتی از طریق سایت رسمی حزب وشبکه های اجنماعی نشر شود
امروز شیکه های اجنماعی انستاگرام، تویتر و تلگرام هم پر بنینده ترین استند و خواننده گان فابل ملاحظه در جهان دارد.اکونت های که در شیکه های متذکره ایجاد شده است حفظ شود و انکشاف داده شود.
امکانات پخش ونشر تلویزیون بهاردر داخل کشوراگر جستجوشود کاری بسا با ارزش خواهد بود
به آرزوی اینکه در اینده با کار روشنگرى قلم بدستان متعهد، تحلیل کران روشنگر دموکرات وعدالتخواه بتوانیم برنامه هاتحلیل ها ملی وحدت اقوام تقویت فرهنگ همزیستی را مروج سازیم
ونشرات سالم وبا اهمیت در توضیح ارمانهای ولای حزب ما داشته باشیم .
همانطوری که هدف روشنگرى اراسته ساختن جهان با زیور خرد و اگاهى و از میان بردن جهل و خرافات است ، پس همین گام هایى که روشنگرانه در اراستن صفحه هاى مجله ها و روزنامه ها و یا در هر یک از رسانه ها و نشرات تصویر وشبکه های مجازی روشنگرانه ببر دازند خود جز پروسه روشنگرى ایست ، به یقین مى توانیم اذعان داریم که روشنگرى بدون اندیشه و خردگرایى بى مفهو م و نا تکمیل است .
روشن اندیشى در واقع واکنشى در برابر تحجز ، بنیاد گرایى و افراطیت است .
روشنگرى در حقیقت خروج أدمى از نا بالغى به توانایى و به کار بردن فهم و دانش است .
به امید روزی که رسانه های ما بسوى اندیشه ورزى ، خرد گرایى و هدفمندى راه یابند
انجنیر حبیب فتاح
علی رستمی: تقدیم به کمیته تدارک تدویر کنگره حزب متحدملی ترقی مردم افغانستان
رفقای عزیزعرض ادب ودرود بشما تقدیم است. اینک نظر وپیشنهاد خود را درمورد تشکیل حزب جدید درآینده به طور خلص برای شما تحریر ارسال است.
ازانجای که تشکیل احزاب در جریان روند مدرنیته بعد از انقلاب کبیر فرانسه درکشورهای اروپایی برای تحقق اهداف اقتصادی و سیاسی برای کسب قدرت سیاسی بوجود آمد، که بیانگر اهداف حقوقی ، سیاسی و اقتصادی برای مبارزه مشترک ومتحد درمیان گروپ های همفکر درجامعه بشری درشهر ها که ازلحاظ اقتصادی داخل مراحله سرمایداری (زنده گی مدنی) شده بودند به میان آمده است که درادوار بعدی بنام های مختلفی با برنامه های نامتجانس تشکیل گردیده است که ازجمله تا به حال مشهور ترین وبا نفوذ ترین احزاب ذیل درجهان بنام های ذیل با تشکیلات ها ی مختلف فعالیت سیاسی واجتماعی واقتصادی دارند.
یک: احزاب سرمایداری وخورده بورژوازی
دو: احزاب سوسیال دموکرات برآمده از بین الملل دوم جنبش کارگری
سوم: احزاب طرازنوین کارگری و سوسیالیستی وکمونیستی
درمورد الگوی اول متداول است دراحزاب سرمایداری وخرده بورژوازی یعنی حزب که از تجمع افراد یک ملت بوجود آمده که دارای اقدامات برنامه یی و اصلاحی می باشد. دراین حزب همه ساکنین یک کشور میتواند ثبت باشند، واز تـیوری واحد پیروی نمایند ؛ اما اعضای حزب مجبور نیست که درتمام عقاید وافکار باهم یکی باشند، تنها می توانند دربرنامه متحد باشند. این حزب نیز بر دونوع است که: بعضی اینها اصل لیبرالیزم را قبول داشته که هرفرد حزب در ابراز نطروعقیده آزاد بوده هر عقیده ای را می خواهد داشته باشد ،می تواند از تصمیم اکثریت پیروی نکند وهرانتقاد که خواسته باشد می کند ،وهر شیوه وسبک را که بخواهند مطابق ان عمل می کند:مانند احزاب دموکرات امریکا، حزب کارگری انگلستان وغیره .
ــ نوع دیگران “پیشواگرایی ” که پیشوا دیکتاتور حزب است ، پیشوا حق نظر را دارد ، با الهام ازآن همه باید پیروی بی چون وچرا از وی کنند مانند: احزب نازیست های المان هیتلری وغیره فاشیستی.
دو: احزاب سوسیال دموکرات می باشد که از احزاب کارگری مربوط به بین الملل دوم مانند: حزب سوسیال دموکرات المان و سایراحزاب سوسیالیستی که درجهان وجود دارند که درآغاز فعالیت شان مبارزه ای طبقاتی شعار آنها بوده و دارای تیوری مبارزه وجهان بینی واحد بودند وحتا دموکراسی مرکزیت را درحزب قبول داشتند؛ اما بعد از رشد احزاب سرمایداری ولیبرالیسم وتاثیر رویکردهای اینها بالای آنها، به وحدت و اراده وعمل حزبی اهمیت نداده وتنها مبارزه را درساحه محیط پارلمانی محدود ساخته وبر مبنای دفاع از حقوق کارگران براساس مبارزه صنفی وپارلمانی برای تامین عدالت اجتماعی از طریق توزیع ثروت ملی و رای دادن به نماینده سوسیالیست ها اکتفا کرده که این نوع احزاب بعد از کشورهای سرمایداری در کشورهای جهان سوم و روبه انکشاف با تغیرات نسبی بر اساس سیاست های داخلی و خارجی، زیر نام احزاب ملی و دموکرات برای سهم گیری همه نیروهای مترقی ، درجهت رشد انکشاف اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در گذشته و حال فعالیت داشنه اند.
سه: احزاب مترقی کارگریست که خواستار دیکتاتوری پرولتریا وازبین بردن دولت سرمایداری با داشتن ایدیالوژی وتشکیلات منظم سازمانی بر شالوده مرکزیت دموکراتیک و پیروی از تصامیمی اراده اکثریت بالای اقلیت شعارمبارزه خود قرار داده وعلیه هرنوع عمل اپورتونیستی دردرون وبیرون حزب مبارزه نموده وشعار مبارزه شان ایجاد جامعه سوسیالیستی و کمونیستی بدون استثمار فرد از فرد و تسلط اجتماع بالای مالکیت اجتماعی میباشد .
حزب دموکراتیک خلق افغانستان درگذشته برمبنای الگوی دوم سوم بود.
بناعن من به طور اعجاز نظریخودرا درمورد نام وموضع گیری اش قرارذیل ارایه مینمایم .
یک : نام حزب رابنام “حزب زحمتکشان افغانستان” پیشنهاد مینمایم چرا؟
طوریکه معلوم است کشورما ازلحاظ تاریخی داخل مراحل مشخص اقتصادی که عبارت از سرمایداری میباشد، شده است .،که جامعه را ازبنیادازلجاظ زیر بنا وروبنا تغییر داده است.،وبازار ازاد لجام گسسته دران حاکم است. حزب سیاسی امرسیاسی داردوبرای کسب قدرت مبارزه مینماید! این امر را از وضع جامعه که ازلحاظ اقتصادی درانجا تاثیرگذار وتامین است انتخاب مینماید که چگونه خطوط ومشی اجتماعی واقتصادی را در برنامه خود تدوین نماید که انعکاس دهنده منافع اکثریت جامعه باشد معلوم است اکثریت زحمتکشان است که دربرگیرنده تمام کسبه کاران از تمام اقشار را احتوا مینماید به جز طبقه اقلیت سود جوی سرمایداری که خود تامین کننده منافع خود میباشند. بناعن طبقه نادار وفقیر که زیر سایه سرمایداری بوجود میاید کی انرا پشت ودفاع میکنند معلوم است که باید حزب ما!. دراینصورت بر شالوده اصل مبارزه عدالتخواهانه موضع گیری حزب ما مشخص طرف داری ومدافع یکی ازلانه های اجتماعی را داشته باشدکه اکثریت را تشکیل بدهد یعنی زحمتکشان(کارگران ، مامورین، معلمین، کسبه کاران، خورده بورژوازی ، دهقانان، هنرمندان وووغیره)این اصل ” هویت سیاسی وتاریخی” مبارزه ازادیخواهانه وعدالتخواهانه نیروها ی مترقی ودموکرات ملی درطول تاریخ بوده که ما ادامه دهنده ان هستیم .حزب ما اصولأبرای کسب توجه ونفوذ بیشترزحمتکشان درجامعه ازسایر احزاب دیگر ازلحاظ مرامی فرق داشته باشد .
ــ هویت حزب ما مستقلانه ومبرا،ازتمام عقاید ونظریات قومی وخرافات پسندی باشد.
ــ دربرنامه باید نوعی وسیستم نظام دولتداری مشخص انعکاس یابد بهتر است ” پارلمانی”
ــ دراساسنامه ،برای برپایی جلسه واحد های اولیه حزبی ناحیوی،شهری وولایتی ، نصاب دیکته ومعین نشود. با موجود تعدادافراد که سازمان حزبی تشکیل میشود وبه ان تعداد میتواند که جلسات تدویر بیابد. از سه الی …..ویا میتواند .
موفق باشدید
علی رستمی ،
عبدالوکیل کوچی : نظریات وپیشنهادات در کار کنگره حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان
اهداف اصولی، ارزش ها و اساس اندیشه یک حزب ترقی خواه به وحدت فکری ، مجموع نظریات و توجه به خرد جمعی آن حزب متمر کز هست . زیرا اصول اساسی احزاب داد خوا ه وعدالت پسند بر بنیاد موازین فکری و عصاره اندیشه وی همگانی نسج گرفته با هما هنگی دیدگاه ها وجمعبست نظریات مفید وسازنده ، راه را بسوی اهداف مترقی ودموکراتیک میگشاید و استراتیژی حزب سیاسی را در میان جنبش روشنفکری وترقی خواه وجامعه مشخص می سازد.
به این منظور به تایید از هدایات فوق در رابطه به اسناد حزبی ، دیدگاه مختصرخود را منحیث عضو عادی حزب وجنبش چپ دموکراتیک وترقی خواه تقدیم میدارم .
ـ متن برنامه واساسنامه وبه همین ترتیب خطوط اساسی حزب ، در مجموع نیازمند جدی اصلاحات املایی و انشایی بوده ؛ و بخاطرغنامندی علمی سیاسی توجه بیشتر ودقت لازم می خواهد تا بتوان گفت که این اسناد ی یک حزب سیاسی نوین وبگفته رفقای رهبری ( مدرن ) است .
ــ اساسنامه حزب : در رابطه به اساسنامه حزب باید گفت که در سطر چهارم آمده است ...اعم از روشنفکران ،متخصصان ، وکارکنان دولتی وخصوصی » بنظر بنده این مطلب بسیار گنگ آمده است زیرا که روشنفکران در کته گوری های گوناگون سیاسی اهداف خود را دنبال نموده درین جا هدف حزب کدام روشنفکر است که پایه های حزب را تشکیل میدهد روشنفکر با کدام ماهیت ؟ کدام متخصص ؟ کدام کارمند دولتی و هم خصوصی .
لذا پیشنهاد می شود که ( پایه های اساسی حزب را قشر روشنفکران ترقی خواه ،و سایر زحمتکشان تشکیل می دهد ) تذکر داده شود.
ـ ماده دوم در بخش انتخابات از اشکال رای گیری نام برده شده است . به نظر بنده شکل رای گیری مستقیم وعلنی « برغم ارزش های دموکراتیک آن » ازاین روش کلیشه یی وفورمولیته حزب را باید نجات داد . زیرا در طول زمانه در کشوری عقب نگهداشته مثل افغانستان رای گیری علنی و رو در رو نتیجه مطلوب خود را نداده و حیای حضور بر فضای انتخابات سایه افگنده وپسان ها حزب دچار پرابلم ها شده است .
پیشنهاد میشود که در چنین شرایط ( انتخابات بطور سری صورت بگیرد )
ــ ماده پنجم در بخش شرایط عضویت هر تبعه ........ واضح نیست باید هرتبعه مشخص شود . پیشنهاد میشود که ( هرتبعه افغانستان که جنایت وعلیه منافع ملی اقدام نکرده باشد ، نیکنام ، وطندوست وصادق باشد بطور داوطلبانه میتواند عضویت حزب را حاصل کند )
ـ در رابطه به ماده ششم پیشنهاد میشود که (بند ششم بیشتر توضح داده شود) .
ـ در ماده پانزدهم فاصله زمانی بین دوکنگره مدت سه سال تعین شده است ولی اگر بنا به دلایل موجه کنگره در زمانش دایر نشود چه کسی جوابگوی می باشد .این یک خلایسیت که باید به آن پرداخته شود پیشنهاد می شود که این جمله علاوه گردد ( هرگاه شرایط اجازه ندهد که کنگره در زمان معین دایر نگردد ، هیاات رهبری حزب صلاحیت دارد کار کنگره را به زمان آینده موکول سازد .) « بآنکه درین رابطه اشاراتی شده است» ولی بشکل یک ماده مستقل مشخص نشده است .
برنامه عمل حزب :
در بخش برنامه حزب ( استقرار یک نظام دموکراتیک وترقی خواه )علاوه گردد گرچه در خطوط اساسی بسیار عالی تصریح شده است مگر می باید تعریف مشخص خود را بصورت واضح پیدا کند. همچنان در برنامه حزب شکل وماهیت دولت آیده آل تعریف مشخص خود را نداشته است اگر هست بشکل گنگ تذکر داده شده است .پیشنهاد میشود که (دولت ترقی خواه و دموکراتیک پیش بینی شود)
در رابطه اقتصاد، مع الوصف بازار واقتصاد آزاد فورمول بندی اقتصاد ی به نفع کشور تصریح شود بهتر است . در رابطه به جلب سرمایه گذاری های خارجی کلمه ( زیر نظر دولت علاوه گردد) در بخش معارف اگر ( کلمه مترقی و پیشرفته ذکر گردد بهتر خواهد شد .) به ادامه : در جمله امانت دانستن منافع ملی ( کلمه حفاظت ومواظبت از منافع ملی ) علاوه گردد .
ـ در بخش خطوط اساسی : بآنکه نظام مبتنی بر دموکراسی عادلانه و آزاد تذکر رفته است ولی شکل وماهیت نظام مورد نظربهتر است تعریف مشخص داشته باشد.
پیشنهاد ( جامعه مرفه و دموکراتیک ) با شعار های روز و دراز مدت نحوه فعالیت های حزب تشریح شود .
ـ در بخش نام حزب ،رنگ بیرق وسمبول حزب رفیق محترم داود راوش در سخنانش در جلسه کمیسیون تدارک و تدویر، از کنگره با عظمت ، حزب با افتخار آینده و روابط سیاسی فعال نام برده است . باید گفت که ( اشتراک وسیع نماینده گان حزبی ، تدویرکنگره در فضای مناسب ومساعد ، حصول تفاهم و لو نسبی احزاب سیاسی همسو وبرادر ، توجه به مواد لازم کاری ، وضروری در کار کنگره ، وفیصله های حیاتی وسرنوشت ساز، ) عظمت کار کنگره را برجسته می سازد . ودر رابطه به حزب با افتخار آینده ، وقتی به این آیده آل رسیده می توانیم که با توجه ودرنظر داشت تجارب قبلی مبارزات تاریخی پیشقراولان مبارزین راه آزادی ،جنبش آزادی خواهی وسازمان های ترقی خواه واحزاب مترقی وبخصوص ح د خ ا وارزشهای معیار ی واسلوب بجا مانده از آن ، (خطوط آینده مشخص می گردد که با رعایت به آن گام های به پیش برداشته خواهد شد ).
ـ در رابطه به روابط سیاسی فعال : باید گفت (هر زمانی که حزب قادربه یک میکانیزم دقیق کارسیاسی با تودها ، رسانش فعال فرهنگی وشیوه های درست برقراری تماس با جامعه روشنفکری محقق شود) که در تنیجه آن مردم بطور کل احساس کنند که حزب مورد نظر درکنار آنها است وبا ارایه شعار های سازنده ومشخص روز، موقعیت سیاسی حزب بر مبنای پالیسی های خلاق آن در همسویی با جامعه مدنی فعال ومترقی میتوان روابط سیاسی بدرد بخور وموثر را تجربه کرد .
همچنان در رابطه به اینکه که کلمه مدرن به آدرس حزب بکار گرفته می شود البته بی جهت نیست که کلمه مدرن تعاریف ومفاهیم بجا و ارزشمند خود را دارد. ولی از آنجایی که مبارزه بخاطر ترقی وتعالی افغانستان یک امر ضروری بوده واز مبرمیت والویت خاصی بر خورداراست . حزبی که این شکل مبارزه را جزو پروگرام حیاتی خود می سازد اهداف بزرگ آن بالاتر از آنست که کلمه مدرن به آن نسبت داده شود زیرا «بهر مفهومی که این کلمه تذکر داده شود ، برغم مفاهیم ارزشمند آن » ، از اینکه کلمه مدرن رابطه حزب موجود را با گذشته های تاریخی وتجارب گران بهای جنبش قطع و ارزشهای مبارزه حیاتی جنبش را تاریخ تیر شده ومنتفی می سازد به این لحاظ پیشنهاد میشود که ( کلمه مدرن را میتوان با کلمات هموزن وهمخوان آن مانند . متعادل ، پیشآهنگ ، پیشرو ، سازنده ، متحول ویا حزب نوین سیاسی وغیره وغیره عوض کرد ) از نظراینجانب کلمه مدرن در مسایل کلتوری بیشتر جا دارد نسبت به مسایل سیاسی .
ـ در رابطه به انتخاب سمبول حزب : بادر نظر داشت افتخارات تاریخی مبارزات آزادی خواهی گذشته باتوجه به اوضاع و شرایط موجود انکشافات سیاسی اقتصادی فرهنگی واجتماعی پیشنهاد می گردد تا ( در سمبول حزب ترکیبی از نماد وحدت ، صلح ، سازنده گی و روشنی گنجانیده شود )
ـ در رابطه به نام حزب ، حزب متحد ملی ترقی افغانستان هرچه نباشد چکیده یی از اجماع دوباره وتشکل تازه از جزایر پاشان حزب دموکراتیک خلق افغانستان یعنی همان حزب مادر میباشد ودر حال حاضر با انکشافات اوضاع وگذشت زمان وظهور یک نسل نازه وجوان کشور آنهم در قرن بیست ویکم ، طبعاً تحولات وباز نگری برجنبش سیاسی اثرگزار است که با گذشته آن ریشه مشترک دارد بنا بر آن هرنامی که از طرف پیشکسوتان فرهیخته حزب پیشنهاد گردد بهتر است که ( در پیشوند ویا پسوند نام حزب یکی از اجزای عناصر متشکله از نام قبلی حزب در آن شامل باشد. لذا پیشنهاد میگردد که ( حزب دموکراتیک مردم افغانستان ) یا حزب ترقی مردم افغانستان ) یا حزب نجات و ترقی مردم افغانستان ) یا (حزب سعادت وترقی خواهی مردم افغانستان ) یا ( حزب مردم ) میتواند بیانگر ماهیت مبارزه این حزب باشد .
ـ در رابطه به رنگ بیرق باید خاطر نشان ساخت که مبارزه ، بافدا کاری وقربانی ادامه دارد برای چی ؟ برای آزادی وعدالت وترقی ، صلح وآرامش ،پیشرفت وشگوفایی ، به این ترتیب اگر رنگ بیرق ترکیبی از رنگهای قبول شده یعنی که نماد همین تعاریف واحکام یاد شده در نظر گرفته شود مثلاً سرخ ،چگونه سرخ ....... آبی چه رقم آبی ...... سبز با کدام معیار و اندازه که آنرا هیات رهبری و دیگر چیزفهمان وسروران اندیشه انتخاب خواهند کرد.
بیرق حزب بدوش کسانیکه در یک حرکت اجتماعی پیشآهنگ و پیشقرولان سیاسی با افراشته گی سربلندانه حمل می گردد ودرسنگر مبارزه آزادی خواهی در اهتزاز می باشد ، پیشنهاد میگردد که ( رنگهای سرخ و آبی مناسب ترین رنگ برای رنگ بیرق حزب خواهد بود. )
در اخیر با سپاس فراوان از رفقای رهبری حزب که با توجه به خرد جمعی اعضای حزب و جلب توجه ترقی خواهان همسو در کار زار تدویر کنگره حزب مسوولیت های بزرگ تاریخی را شریفانه به پیش می برند . در واقع یک گام به جلو در راه فعالیت های اثرمند حزب و تلاش اکتیف برای نیل به اهداف والای زحمتکشان افغانستان است که راه را به سوی قله های آرمان و اهداف والای مردم افغانستان می گشاید .
بادرود های رفیقانه عبدالو کیل کوچی
داکتر حمیدالله مفید: حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان چگونه حزبی باید باشد ؟
( پیشنهادات در مورد مرامنامه ، خطوط اساسی و اساسنامه حزب )
پیش نگاه:
در افغانستان ۶۳ حزب دارای مجوز فعالیت از سوی وزارت عدلیه افغانستان (مجوز حزب کار وتوسعه افغانستان ابطال شد که با آن ۶۴ حزب می شد) و بیست حزب سیاسی در حال انتظار بر دو بنیاد پی ریزی شده اند:
یکم- حزب های برنامه محوری
دوم- حزب های شخصیت محوری.
در بخش یکم حزب های سیاسی شامل اند، که بر بنیاد اندیشه از سوی گروهی از هم اندیشان پی ریزی شده اند، مانند: حزب های پیشین: دموکراتیک خلق افغانستان، جمعیت اسلامی افغانستان، ستم ملی، افغان ملت، شعله جاوید وحزب های جدید شامل: حزب حرکت اسلامی افغانستان، حزب نخبگان مردم افغانستان، حزب اجماع ملی جوانان، حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان وکنگره ملی ودیگران.
در بخش دوم حزب های شامل می شوند، که بر بنیاد تلاش یک شخصیت مشخص یک حزب سیاسی پی ریزی می شود که به منظور تشکل هوا خواهان شخص حزب ایجاد می شود. ماند: از گذشته ها: رستگاری ملی به فرمایش سردار محمد داوود خان، حزب جبهه ملی نجات افغانستان به رهبری صبغت الله مجددی که تا ایدون تحت رهبری او زنده است. واز حزب های جدید: حزب قیام ملی افغانستان به رهبری زمریالی احدی، حزب افغانستان واحد به رهبری محمد عمر خیار، و حزب تحول ورفاه افغانستان به رهبری محمد اشرف غنی احمد زی ودیگران اند، که دارای کدام برنامه مشخص ومعین نیستند، بلکه بنا بر تلاش چهره های شناخته شده پیریزی شده اند در موجودیت اشخاض زنده اند وبا مرگ آنها یا به پسران شان انتقال می یابد ویا نابود می شوند
ایدون در مورد حزب های برنامه محوری:
در برنامه تمام حزب های سیاسی ثبت وراجستر شده وزارت عدلیه، مسایل مربوط به ترقی و رشد افغانستان، بهبود اوضاع امنیتی، عدالت اجتماعی، دفاع از حقوق تهی دستان، تآمین دموکراسی، تمامیت ارضی، حل مسایل کوچی ها، میهن دوستی وغیره گنجانیده شده اند، هیچ حزب سیاسی به منظور، تجزیه افغانستان، نابودی اقتصاد کشور، نابرابری اجتماعی، برتری جویی قومی، توهین دین وغیره ایجاد نشده اند.
اما آنچه که موجب می شود، تا حزب های سیاسی از همدیگر تفکیک شوند، برخورد آنها به حل مسایل مبرم اقتصادی، سیاسی، تحقق شرعیت وغیره می باشد، که با خوانش آن ها خواننده به این فکر می افتد، که این یک حزب چپ دموکراتیک، آن یکی حزب اسلامی است وآن دیگری یک حزب ناسیونالیستی است.
با این پیش نگاه به این فرایند می رسیم، که یک حزب سیاسی دادخواه، دموکرات وچپ اندیش نمی تواند ونباید با حل مسایل حاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، تباری وطبقاتی کشور ساده نگرانه بنگرد ومانند ۶۲ حزب دیگر به گونه ی عام برخورد نماید.
در مرامنامه حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در بخش های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی وحل دشواری های تباری وزبانی برخورد عام ومانند سایر حزب ها صورت گرفته است.
اقتصاد بازار جامعه را به سوی فساد اداری ورشوت کشانید، اگر حزب به حاکمیت دولت به شاهرگ های اقتصادی، معادن، خطوط مواصلاتی، وفابریکه های مادر باور مند نباشد، تفاوت میان دیدگاه آن با حزب های دیگر یکسان خواهد بود.
اگر حزب به ملکیت های نهادین دولتی بر شاهرگ های اقتصادی کشور، ملکیت های کوپراتیفی روستایی وشهری، ایجاد تصدی های مختلط دولتی وخصوصی باور مند نشود، نمی تواند مرز آن را با حزب های دیگر جدا کرد.
در بخش نظام سیاسی:
اغلب حزب های سیاسی به ساختار دولتی متمرکز باورمند هستند. سیستم مدیریت اداره سیاسی دولتی افغانستان به گونه دولت متمرکز کنونی نه مانند امریکا است، که صلاحیت ها به کنگرس ملی امریکا وگورنر های ایالتی داده شده است ونه مانند فرانسه دولتی متمرکز وصدارتی است ونه مانند پاکستان، هندوستان فدرالی است ونه مانند، کشور های مالیزیا و اندونیزیا وبنگله دیش صدارتی است.
فراکرد ها نشان داده است، که در کشور های مانند افغانستان، پاکستان، هندوستان، وغیره نظام های ریاستی مطلق العنانی راه دموکراسی را به بیراهه می کشاند، تجربه نشان داده است، که تنها از طریق دولت مقتدر صدارتی وپارلمانی و حزبی می توان به فساد اداری، جعل وتقلب، رشوت وجنایت های سازمان داده شده پایان داد. انتقال قدرت به اداره های دولتی وگزینی بودن والیان، ولسوالان وشهرداران از سوی اداره ارگانهای محلی قدرت وادراه دولتی راه نهادین واساسی دموکراسی در کشور می باشد.
اگر حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان با این مساله بخورد محافظه کاران نماید، هویت سیاسی آن را مشکوک می سازد.
بنا بر آن لازم است تا حزب با مسایل بزرگ سیاسی به گونه مشخص، معین وشناخته شده، برخورد نماید و مرامنامه آن سیراب از دیدگاه های مشخص در کلی ترین مسایل باشد، تا هویت سیاسی آن با حزب های دیکرمتفاوت گردد.
به این منظور پیشنهاد های زیرین پیشکش می گردد:
در بخش مرامنامه حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان
یک - در عرصه حاکمیت دولتی واداره:
ماده دوم: چنین است: ۲ ـ پشتیبانی از نظام قانون اساسی مبتنی بر تفکیک قوای ثلاثه دولت و اصول مردم سالاری.
این ماده چنین شود: پشتبانی از نظام دولتی مبتنی بر تفکیک قوای ثلاثه دولت وحمایت از نظام سیاسی دولتی غیر متمرکزو پارلمانی بر بنیادرآی دهی برای احزاب سیاسی و کاندید های حزبی وانفرادی وانتخاب صدراعظم یا رییس شورای وزیران از سوی پارلمان با درنظرداشت اکثریت کرسی های پارلمان وایجاد ایتلاف ها در پارلمان.
دوم: فقره ۱۵ که چنین است: «۱۵ ـ پشتیبانی از ایجاد شوراهای انتخابی ولایتی، ولسوالی و قریه، تفویض صلاحیت های نظارتی به آنها در حل مسایل محلی، حمایت از انتخابات شاروال ها و مجالس شاروالی ها طبق قانون.»
تبصره: شورا های ولایتی، ولسوالی وقریه وی وجود دارند. بر این بنا این فقره چنین تغییر پذیرد:
پانزدهم: پشتبانی از ساختار اداره ارگانهای محلی در زمینه انتخاب والیان، ولسوالان، شهرداران وریسان شورا های روستایی یا قریه وی از سوی شورا های ولایتی، ولسوالی، شهرداری وروستایی وپیشکی آن جهت منظوری نهایی به شورای وزیران.
در عرضه نظام حقوقی….
در فقره ۴ پس از اتحادیه های صنفی، «شورا ها وکوپراتیف های دهقانان» افزود شود.
در عرصه انکشاف اقتصادی:
فقره یک چنین است: «۱ ـ حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان، حزب پیشرفت اقتصادی و انکشاف وطن ماست». چنین اصلاح شود:
«حزب …. باورمند به پیشرفت اقتصادی ورشد وانکشاف وطن ماست.»
در بخش «تقویه سکتور کالایی» چنین شود: «به تقویه سکتور دولتی در پهلوی سکتور خصوصی وکالایی وبسیج تمام ثروت ها «واژه مردم برداشته شود» به منظور پیشرفت وخوشبختی وطن ما است.
یک ماده جدید چنین افزود شود:
پشتبانی از سکتور دولتی، کوپراتیفی، تصدی های مختلط دولتی وخصوی وکوپراتیف های دهقانی همراه با سکتور خصوصی» حزب ما به منظور رقابت سالم ورشد سریع کشور از تمام اتواع مالکیت دولتی، خصوصی، کوپراتیفی ومختلط پشتبانی می کند و به این باور است، که رقابت سالم موجب رشد سریع کشور می گردد. نظام تنها مبتنی بر مالکیت بازار وخصوصی نمی تواند تا از بیکاری جلوگیری کند وزمینه های رشد زنده گی مردم را فراهم سازد.
فقره شانزدهم در این بخش چنین افزوده شود:
به منظور رفع اختلاف های واژگانی ورشد یکسان زبانهای باشنده گان کشور، ایجاد فرهنگستان زبانهای کشور وحل اختلاف های کنونی واژگانی از سوی این فرهنگستان.
در بخش خطوط اساسی: تمام مطالب این بخش در برنامه حزب بازتاب شده است، یک سند اضافی می باشد. برداشته شود.
در بخش اساسنامه حرب متحد ملی ترقی مردم افغانستان:
در بخش حقوق و وظایف:
واژه متشبسین نادرست است، درست آن متشبثین است. این واژه تازی یا عربی است که ریشه آن از تشبث گرفته شده است وبه معنی در آویختن، چنگ زدن به چیزی، اقدام کردن به چیزی است، بهتر است متشبث شود و جمع آن به فارسی ساخته شود، یعنی متشبثان شود.
در ماده سوم فقره سوم، بجای «در جلسه اتخاذ می گردد.» «در جلسه صورت می گیرد» شود
در فقره ۴ بجای «مانع به اجرا گذاشتن فیصله های جمعی گردد.» چنین شود. «کسی نمی تواند تا مانع اجرای فیصله های جمعی گردد». در همین فقره بجای واژه نادرست: «مرعی الاجرا می باشد» چنین شود: «فیصله های که مطابق رهنمود های این اساسنامه گرفته می شوند قابل اجرا می باشند.»
در ماده پنجم، که چنین است: «در یکی از واحد های اولیه ….» نادرست است. درست آن چنین است: …بپردازد ودر یک واحد اولیه یا جلسات ارگانهای حزبی فعالانه شرکت ورزد،….»
در ماده فقره ششم ماده دهم، که چنین است: «شورای محل (ناحیه، شهر، ولسوالی وولایت). چنین شود: شورا های محل: (ناحیه، شهر، ولسوالی، ولایت وشورا های بیرون مرزی)
در ماده ششم در فقره ۲: بجای واژه «عین» که به معنی چشم است. واژه مانند نگاشته شود.
در ماده یازدهم: لطفآ، از روی لطف ومهر این فراز یا جمله را افزود کنید:
پس از شورای شهر کابل (شورا های بیرون مرزی) به فیصله بیروی اجراییه ایجاد می گرند. شورا های بیرون مرزی کشور دارای صلاحیت ها وهویت شورا های ولایتی وشهر کابل می باشند.
در ماده سیزدهم نیز پس از ولایتی (بیرون مرزی کشور) افزود شود.
یک ماده جدید: شورا های بیرون مرزی کشور معادل شورا های ولایتی وشهر کابل بوده که وظایف وصلاحیت های آنها بر طبق طرزالعمل های ویژه یی که از سوی دارالانشآ حزب تصویب می گردد. تنظیم می گردد.
در ماده هژدهم: فقره پنجم که ارتقای برجسته ترین کادرهای حزب به عضویت شورای مرکزی می باشد به دموکراسی ضربه می زند، خواهشمند است تا برداشته شود. عضویت شورای مرکزی از صلاحیت کنگره حزب است، نباید این صلاحیت به شورای مرکزی تفویض شود.
فقره ۷ ماده بیستم که چنین است: «۷ ـ در صورت وحدت با احزاب سیاسی دیگر توسعه شورای مرکزی وبیرواجراییه الی %۲۰ فیصد.» این ماده یک ماده نادرست وخلاف دموکراسی است، بدون چون وچرا حذف شود. وحدت با احزاب دیگر باید از سوی پلینوم تصویب شود. وبه تعداد نزدیک به بیست فیصد شورای مرکزی از سوی حزب شامل وحدت به شورای مرکزی تا تدویر کنگره به صورت موقت معرفی شوند، پس از آن کنگره جدید دایر و شورای مرکزی جدید انتخاب یا گزیده شوند.
در ماده ۲۱ دارالانشآ
متشکل از رییس، معاون و اعضا می باشد.
پیشنهاد می شود تا تعداد اعضای دارالانشآ مشخص شود.
یک: دارالانشآ حزب متشکل از رییس، معاون حزب، سکرترجنرال حزب (منشی امور مالی واداری حزب، منشی امور رسانه یی حزب (سخنگوی حزب)، ومنشی امور ساختاری یا تشکیلات حزب می باشند؛ که تعداد آنها به پنج نفر می رسد.
در اساسنامه گنجانیده شود.
این بود دیدگاه های این قلم که پیشکش شد، آرزومند است تا در برنامه به دیده نگریسته شود.
بادرود ومهر
دکتر حمیدالله مفید
داکتر آرین : تدارک برای کنگره
حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان ، برای برگذاری کنگره خود آماده گی می گیرد. حرکت حزب بسوی تدویر کنگره فقط ناشی از رعایت قوانین اساسنامه نیست، بلکه شرایط نوین و مشخص اجتماعی- سیاسی و سازمانی که حزب و میهن ما در این برهه ای تاریخی قرار دارد این امر را به ضرورت مبدل کرده است، مسایل مربوط به چگونگی برخورد حزب در رابطه به قدرت سیاسی، خط مشی سیاسی حزب و تعیین وظایف مبرم و سازمانی در شرایط کنونی، بررسی مساله صلح و امنیت، تروریزم از جمع مسایل مهم و مطرح درکنگره حزب خواهد بود.نگارنده در این نوشته کوشش خواهم کرد تا بالای اهمیت و ضرورت تدویر کنگره حزب و نقش اصول و نورم های زنده گی حزبی به طور خلص و ساده روشنی اندازم.
کنگره حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان تکانه ای نوین در اوضاع سیاسی و اجتماعی و سیستم سیاسی کشور ما می باشد و چنان حزبی را پی ریزی می کند که از پایه های استوار و ساختار مستحکمی برخوردار باشد، که نه طوفان زمان و نه تهاجمات ارتجاع آنرا به لرزه درآورد. اگرچه حزبی که بوجود می آید دارای اسم، پرچم، سمبول، اساسنامه و برنامه، اندیشه و ساختار متفاوت از حال حاضرخواهد داشت و دارای تشکیلات مدرن و نوین می باشد، اما ریشه های آنرا باید در ژرفای گذشته های دور جست و جو کرد، این حزب بشکل نوین فعالیت کرده و مطابق به شرایط زمان ادامه دهنده پیکارها و دستاوردهای میهن پرستان و انقلابیون یک نسل فداکار و پیکارگر گذشته خواهد بود.
وظیفه کنگره تعیین سیاست حزب و اصول نورم های زنده گی حزبی و سازمانی می باشد، زیرا بدون داشتن یک استراتیژی روشن و اصول ساختاری و تشکیلاتی حزبی، حزب نمی تواند به مثابه یک ارگانیزم زنده و فعال در جامعه وجود داشته باشد و تنها حزبی که دارای برنامه سیاسی و اصول و نورم های زنده گی حزبی است میتواند قدرت رزمنده گی اعضای حزب و وحدت عمل، اندیشه و سازمانی آنها را تضمین نماید.
اهمیت سازمانی و تشکیلاتی کنگره حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در آن است که چند حزب سیاسی بعد از فایق آمدن و حل جهات متفاوت برخوردهای تاکتیکی نسبت به مسایل سیاسی و سازمانی، برای نخستین بار جهت مبارزه در راه یک هدف مشترک که بیانگر منافع تمام مردم افغانستان می باشد با وحدت عمل، اندیشه و وحدت سازمانی برای دست یافتن به اهداف مشترک خویش و تحکیم پایگاه حزب در جامعه کنگره حزب را تدویر می نماید، در این کنگره که بازتابی از قانونمندی های تحول اجتماعی جامعه و ضرورت دوران تاریخی ما است، علاوه بر مهمانان، نماینده گان حزب از تمام واحدهای اولیه حزبی طی کنفرانس های شوراهای ولایتی، ولسوالی، شهر و ناحیه وی مطابق به "طرزالعمل تدویر جلسات و کنفرانس های حزبی، نورم نماینده گی و شیوه انتخاب نماینده گان به کنگره حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان" مورخ ۴ عقرب ۱۳۹۶ ، انتخاب و حضور خواهند داشت، این یک دست آورد بزرگ است.
ضرورت تدویر کنگره برخاسته از خواست ها و حقیقت های زمان ماست، زمانی که بر تفرقه چیره شده و امید به پیروزی های برگشت ناپذیر را داریم، زمانی که حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در سطح ملی یک دوره از مبارزات خود را در یک شرایط مشخص تاریخی پراز فراز و نشیب پشت سر نهاده است و حزب داخل دوره تازه ای از تاریخ خویش می گردد و بلاخره زمانی که در سطح بین المللی حزب باید داخل مرحله جدیدی از مناسبات جهانی شود، که درک درست از مناسبات قدرت در جهان و شرایط نوین جهانی و موضعگیری های تازه در منطقه، ظهور قدرت های جدید در صحنه بین المللی، فعالیت حلقه های زنجیری تروریزم بین المللی و مافیای جهانی در افغانستان، اینها همه و همه از دلایل است که بر ضرورت و تدارک کنگره تاکید می کند.
بزرگترین مشکل که کنگره حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان به آن بر خواهد خورد مسله انتخاب ایدیولوژی است، که چگونه برنامه عمل و مشی سیاسی حزب را مطابق به شرایط زمان و مبرا از جهات جانبدارانه ایدیولوژی های امپریالیستی و سوسیالیستی تدوین و تنظیم می نماید، تاکید می نمایم جهات و عناصر جانبدار این دو جهانبینی نه تمام جهات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها، زیرا این دو جهانبینی، جهان و جامعه را بطور علمی مورد مطالعه قرار داده و آخرین حرف علم را می زنند و دارای عالی ترین فرهنگ در جوامع بشری اند. به این ترتیب تدوین خط مشی سیاسی حزب متحد ملی ترقی مردم افغا نستان برای دفاع از منافع تمام مردم افغانستان و تعیین سیاست و سمتگیری علمی و عملی در بخش های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای گذار به یک جامعه انسانی از وظایف مبرم کنگره می باشد، این کاردشوار ولی امکان پذیر است.
طوریکه در فوق گفتم، سودمند میدانم تا بالای اصول و نورم های زنده گی حزبی که تنها کنگره حزب صلاحیت تصویب آنرا دارد بصورت ساده و خلص روشنی بیندازم.
اگرچه دیرگاهیست مباحث مربوط به تشکیلات و ساختار های حزبی از اندکی تغییرات تخنیکی و یک سلسله تحولات کمی در این و یا آن ماده ای اساسنامه فراتر نرفته، اما برای اعضای جوان حزب دانستن و داشتن تصور از آن ضروری و مفید است.
اصول و نورم های زنده گی حزبی که ارتباط به ساختمان حزب داشته و وابسته به حیات تشکیلاتی آن می باشد در میان سازمان های مختلف حزبی از هم متفاوت است، اما تشکیلات و ساختارهای که بیشتر از یک قرن در اسناد حزبی، احزاب چپ و مترقی مانند اساسنامه و برنامه این احزاب منعکس شده است شامل اصول، نورم ها و بنیاد های زیرین می باشد:
۱- اصول یا بنیاد ساختمان حزبی: ساختار تشکیلاتی احزاب مترقی و چپ بر اصل مرکزیت دموکراتیک و اصل رهبری جمعی ؛ و مسوولیت فردی استوار بوده است، دراین ساختار ارگان های رهبری کننده حزبی به شکل ذیل برجسته گردیده است:
- کنگره حزب: کنگره عالی ترین مقام در احزاب مترقی و چپ است، که متشکل از نماینده گان انتخابی کنفرانس های حزبی می باشد، در شرایط عادی کنگره حزب هر سه سال یکبار دایر می گردد، اما در صورت لزوم بطور فوق العاده بر اساس تصمیم کمیته مرکزی زود و یا دیر تر از موعد معینه تدویر آن صورت گرفته میتواند، کنگره فوق العاده حزب از طرف کمیته مرکزی و یا در اثر پیشنهاد دو ثلث اعضای حزب دعوت می گردد. تعداد نماینده گان کنگره حزب و نورم نماینده گان سازمانهای حزبی در کنگره توسط کمیته مرکزی تعیین می گردد.
اهمیت کنگره در ماهیت، مضمون، وظایف و فیصله های آن است که بصورت نهایی در اساسنامه و برنامه حزب و خط مشی سیاسی آن فورمولبندی می گردد.
صلاحیت های کنگره - استماع گزارش کمیته مرکزی و کمسیون های کمیته مرکزی و تعیین تعداد اعضای کمیته مرکزی و اعضای کمیسیون های کمیته مرکزی، تجدید نظر، تعدیل، تغییر و تصویب برنامه و اساسنامه حزب، تعیین مشی حزب در عرصه سیاست داخلی و خارجی می باشد.
- کمیته مرکزی: کمیته مرکزی بعد از کنگره عالیترین مقام حزب است و در فاصله بین دو کنگره تمام فعالیتهای سیاسی، سازمانی و تشکیلاتی اورگانها و سازمانهای حزبی را رهبری می کند، کادر های رهبری را تشخیص و تعیین مینماید. کیمیته مرکزی سیاست حزب را از طریق اعضای حزب پیاده نموده و مسوولین جراید، سایت ها، رادیو و تلویزنهای حزب را تعیین کرده و امور مالی حزب را تنظیم و کنترول می نماید. اعضای اصلی و علی البدل کمیته مرکزی از میان شایسته ترین اعضای حزب در نتیجه رای گیری علنی، با رای دوثلث آرا انتخاب می شود. کمیته مرکزی در برابر کنگره حزب مسوول و پاسخ دهنده می باشد.
- پلینوم کمیته مرکزی: جلسه بزرگی است که در آن اعضای اصلی و علل البدل کمیته مرکزی حزب اشتراک می کنند، این جلسات نوبتی بوده و مطابق به تقسیم اوقات و گاه گاهی بصورت فوق العاده نیز دایر می گردد، در پلینوم های کمیته مرکزی حزب مسایل حاد، حیاتی و مهم سیاسی مورد بحث قرار می گیرد، همچنان از تطبیق رهنمودها، فیصله ها و چگونگی فعالیت های حزبی گذارش گرفته و فیصله ها و تصامیم جدید را به تصویب میرسانند، در بعضی موارد عده ای از کادرها و مسوولین بخشهای مختلف حزبی در این جلسات دعوت شده و اشتراک می نمایند که چنین جلسات را جلسه وسیع پلینوم کمیته مرکزی می گویند.
- کنفرانس سراسری: کنفرانس گرد هم آیی مجمع نماینده گان سازمانهای حزبی است که در فاصله بین کنگره های حزب تشکیل می شود، کنفرانس سراسری حزب زمانی دایر می گردد که در برابر حزب و جنبش مسایل ویژه و مهم قرار داشته باشد، کنفرانس سراسری بعد از کنگره حزب عالی ترین مقام حزبی محسوب می شود.
- بیروی سیاسی: بیروی سیاسی در فاصله بین جلسات کمیته مرکزی تمام فعالیت های مربوط به امور حزب را رهبری مینماید. کمیته مرکزی اعضای بیروی سیاسی و منشی عمومی حزب را که عضو بیروی سیاسی و عضو دارالانشای حزب است انتخاب می نماید. بیروی سیاسی حزب در برابر کمیته مرکزی مسوول می باشد.
- دارالانشا کمیته مرکزی: دارالانشای کمیته مرکزی حزب امور جاری حزب را رهبری و تنظیم مینماید، از انتخاب و تشخیص پرسونل و کادرهای رهبری مراقبت میکند، اشکال و طرق اجرای تصامیم عالی ترین مقامات حزبی را تعیین و از اجرای آن کنترول می نماید و در برابر بیروی سیاسی مسوول می باشد.
- شعبات و کمیسیونهای کمیته مرکزی حزب: کمیته مرکزی حزب برای تنظیم، ترویج و تحقق تصامیم حزب و کنترول از اجرای آن، شعبات و کمیسیونهای لازم کمیته مرکزی را تشکیل می دهد، شعبات و کمیسیونهای کمیته مرکزی حزب تحت رهبری دارالانشای کمیته مرکزی کار و فعالیت می نماید. مسوولین شعبات و کمسیون های کمیته مرکزی حزب در پلینوم کمیته مرکزی تایید می گردد.
- سازمانهای حزبی: سازمانهای حزبی بدنه ای اساسی حزب اند که جهت پیاده نمودن سیاست حزب و اجرای تصامیم و دستورالعمل های کمیته مرکزی و مقامات رهبری حزب تاسیس می شوند، این سازمانها شامل شوراهای ولایتی، شهری، ولسوالی، علاقه داری، ناحیوی، شورا های سازمانهای اولیه و گروپهای حزبی می شود. وظایف این سازمانها در اساسنامه و دیگر اسناد حزبی درج است.
۲- بنیاد یا اصول تشکیلاتی حزب:
این اصول بر اساس رهبری جمعی مسوولیت فردی و سنترالیزم دموکراتیک استوار است:
الف - این اصل از لحاظ ساختمان درونی خود مرکب از سه بخش است: رهبری، کادرها و صفوف حزبی، این سه بخش اساسی دارای ارتباط محکم و ناگسستنی می باشد و در حل و فصل مسایل مربوط به حزب فعالانه و آگاهانه به اساس نورمهای اساسنامه و برنامه حزب سهم می گیرند و هر بخش دارای وظایف متفاوت اند.
رهبری:
رهبری مغز متفکر حزب و نیروی هدایت کننده در جاده پر از پیچ و خم مبارزه است، رهبری حزب دورنمای مبارزه را روشن و سیاست داخلی و خارجی حزب را با عمل مبتکرانه، با استحکام و استواری، با نرمش و قاطعیت، با قدرت و انعطاف گام به گام پیش برده و حزب را برای رسیدن به قلعه های پیروزی رهنمایی می کند. رهبری حزب که با اساسنامه و برنامه حزب مجهز است وظیفه دارد تا این اصول و نورمهای حزبی را به طور خلاق در عمل پیاده نموده و در شرایط مختلف انطباق بدهد.
کادرها: کادرها نیروی اساسی و گرداننده گان سیاست حزب اند، کادرها از میان با تجربه ترین و آگاه ترین اعضای حزب انتخاب می شوند. کادرها در تربیه اعضای حزب و آماده ساختن آنان برای مبارزات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موظف و نقش مهم را ایفا مینمایند. کادرها اعضای حزب را با روحیه صداقت و میهن پرسیتی تربیه نموده با دانش نوین و ایدیولوژی های انساندوستانه مجهز کرده و برای سهم گیری در تحولات سیاسی و اجتماعی آنان را پرورش می دهند.
صفوف حزبی: صفوف حزب از آگاه ترین و پیشرو ترین و ستوده ترین افراد جامعه تشکیل گردیده که بشکل داوطلبانه اساسنامه و برنامه حزب را پذیرفته اند و در یکی از سازمانها اولیه حزبی تنظیم و جهت تطبیق، ترویج و تبلیغ تصامیم، فیصله ها و اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حزب فعالانه سهم می گیرند. صفوف حزب پیکر اساسی حزب و ارتباط مسقیم آنرا با توده های میلیونی تنظیم و تحکیم می بخشد.
ب - سنترالیزم دموکراتیک: سنترالیزم دموکراتیک اصل عمده تشکیلاتی احزاب چپ و مترقی است. این اصل اساسی از دو کلمه تشکیل شده است سنترالیزم یعنی مرکزیت و دموکراتیک یعنی دموکراسی، این بنیاد سازمانی که در اساسنامه حزب تصریح شده بشکل طبعی مبدا « مرکزیت » را با مبدا « دموکراسی » پیوند داده و ضرورت این اصل تشکیلاتی را تاکید می نماید، زیرا تصور یک حزب چپ، مترقی، متشکل، متحد و میهن پرست بدون مرکزیت و دموکراسی غیر ممکن بوده و اگر چنین باشد سازمانی است باطل و مبارزه ای است عبث. مرکزیت موجد انضباط واحد و یکسان در حزب برای همه گان است و دموکراسی - آزادی طرح ها، دفاع از حق و حقوق اعضا، انتقاد آزاد و مبارزه درون حزبی می باشد.نظر به شرایط گاه گاهی یکی از این دو قطب در مواقع خاص بیشتر و کمتر می گردد، اما حفظ تعادل میان سنترالیزم و دموکراسی باعث تکامل و پیشرفت و اداره و رهبری عالی حزبی گردیده و تنها با مراعات نمودن همین اصل میتوان حزب پیکارجو، منظم با دسپلین عالی و متحد را پدید آورد.
۳ - وحدت سازمانی و سیاسی حزب: حزب به مثابه یک سازمان سیاسی - اجتماعی متشکل از بخش پیشرو و آگاه تمام طبقات و اقشار جامعه است که به میل و اراده خود بخاطر تحقق و پیاده نمودن آرمانها و اهداف حزب مبارزه می نمایند، اعضای حزب دارای اندیشه و تفکر مشترک، اساسنامه و برنامه مشترک اند. وحدت سیاسی - سازمانی از مسایل مبرم و مهم احزاب سیاسی چپ و مترقی است، بدون داشتن وحدت سیاسی و سازمانی حزب نمی تواند انگیزه و محور وحدت اراده و عمل اعضای حزب باشد، و نمی شود توده ها را بدور حزب بسیج کرد. شرط مهم ایفای نقش پیشاهنگ و رهبری کننده حزب وحدت سیاسی و سازمانی آن است، این اصل باید بشکل ارگانیک و در یک تناسب پیاده و عملی گردد. نه تنها داشتن سیاست اصولی و واقع بینانه ای سیاسی برای یک حزب پیشرو و رزمنده ضروری است، بلکه داشتن سیاست و مشی اصولی و واقع بینانه ای سازمانی نیز به همان تناسب ضرور می باشد هر زمانی که احزاب مشی درست سیاسی و سازمانی را تعقیب نموده و فعالیت های خود را بر پایه ای چنین مشی استوار نموده اند به پیروزی ها و دستاوردهای بزرگی رسیده اند و اگر عکس آن بوده است هیچ ثمره ای جز شکست مکرر بدست نیاورده اند، به این ترتیب اصل پیوند دادن کار سیاسی و سازمانی برای حزب دارای اصالت، اولویت، قابل توجه و از اهمیت بزرگ برخوردار است.
گفتنی است که نکات مهم و اساسی دیگری هم است که مربوط به اصول و نورم های زنده گی حزبی احزاب چپ و مترقی می شود مانند: انظباط حزبی و دموکراسی، انتقاد و انتقاد از خود، معیارهای اخلاقی، حقوقی و جمع گرایی، حقوق و وظایف اعضای حزب و... که از حوصله این نوشته خارج می باشد.
رفقا!
راه که در پیش رو داریم، مانند گذشته با دشواری های فراوان توام است، ولی بدون تردید آینده درخشان به انتظار ماست، زیرا آیده آلهای حزب ما انسانی و مبارزات اجتماعی و سیاسی ما نه بر تصورات مجرد، بلکه بر واقعیات عیان و تجارب درخشان تاریخی مبتنی می باشد، ما بپا بر می خیزیم، ما درکنار مردم و همراه با مردم، میهن و مردم خویش را نجات می دهیم. به گفته شاعر بزرگ:
با نور آفتاب، با گذشت سالها
بروی ریشه اش روید نهالها
گل آورد به بار
باز آید بهار
گر سنگری شکست
رزمی که بود هست...
درتدویر کنگره موفق و پیروز باشید.
ماخذ:
کتاب درسی، اساسات دانش سیاسی، برای سیستم آموزش حزبی
تحت نظر: داکتر عبدالرحیم
مولفین:
پوهنیار صنعت الله بسام
داوود اسد
لعل محمد اکبری
نجیب زمر
محمد صادق
کابل میزان ۱۳۶۶
چاپ موسسه نشراتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان.
- مشوره میتودیک: پیرامون آموزش اسناد دومین کنفرانس سراسری ح.د.خ.ا
شعبه تبلیغ و فرهنگ کمیته مرکزی ح.د.خ.ا
کابل عقرب ۱۳۶۶
- اسناد کنفرانس سراسری حزب دموکراتیک خلق افغانستان.
مطبعه حزبی
کابل میزان ۱۳۶۶
شعر از شاعر بزرگ ایران و مبارز حزب توده، ژاله.
بصیر دهزاد : نکات نظر پیرامون میکانیزم یک ساختار شورای اروپایی حزب
ابراز نظر پیرامون اسناد کنگره که ما در آستانه تدویر آن قرار داریم، مسوولیت تمامی رفقای است که باید ایده های خویش را قبل از تدویر این جلسه با اهمیت سازمانی ابراز نمایند. علاوتاٌ ما باید ایده های خویشرا با رفقای کمیسیون تدویر کنگره نیز شریک سازیم. روی همین دلیل بجا دانستم تا روی یکی از مسایل مهم ساختاری مربوط به شاخه اروپایی حزب ما ایده های خویش را با شما رفقا شریک سازم.
شورای اروپایی از آغاز ایجاد آن یک شاخه مهم و موثر سازمانی حزب ملی ترقی مردم افغانستان بوده است. روی همین اهمیت این شورا هر باری مورد بحث ها، نتیجه گیری ها و تصامیم شورای مرکزی حزب قرار گرفته است و تغیرات در آن به وجود آورده شده است.
این شورا یا شاخه با اهمیت در ساختار حزبی ما هنوز هم اهمیت و موثریت خویش را بر پروسه های درون حزبی داشته و این موثریت را نباید با سابقه بیش از ده سال موجودیت اش دست کم گرفت. ولی مهمتر این است که این سازمان از لحاظ خصوصیات و مشخصات برون مرزی اش میتواند با ساختار های ولایتی و شهری داخل کشور تفاوت های را داشته باشد. روی همین دلیل ایجاد یک میکانیزم تشکیلاتی و در چهار چوب محتوای اساسنامه حزب که در نگره بیش رو مورد بحث قرار خواهد گرفت، ضروری و حایز اهمیت پنداشته میشود. این میکانیزم را باید بر اساس مشحصات زیر مورد توجه قرار داد:
اعضای حزب درکشورهای اروپایی تیت و پاشان زنده گی میکنند که صاحب تجربه، دانش ، تخصص در عرص های مختلف و دارای تحصیلات بلند اند. نمیتوان بدون ایجاد یک سازمان موثر ، کارا و عملی از این بگاژهای موثر در پروسه های سیاست عملی حزب استفاده نمود.
تجارب سال های قبلی تا اکنون نشان داده است که شیوه های قبلی سازماندهی حزبی منحصر بریک تعداد محدود رفقا در اروپا نه تنها کارا نبوده ؛ بلکه این احساس را در بین تعداد زیاد رفقا رشد داده است که گویا بیشترین رفقا خود و ایده های خود را در روند های حزبی در نمی یابند ، در نتیجه اهسته آهسته به کناره گیری روی آورده و خویش را در حاشیه رانده شده فکر میکنند. اکثراٌ چنین فکر شده است که رفقا در اروپا روی دلایل سنی، مریضی و غیره و غیره توانایی و علاقمندی به سهمگیری وظایف حزبی را ندارند، در حالی که موج انتقادات، نکات نظر و بحث های گرم در واحد های اولیه طوری دیگری بوده است.
شیوه ایجاد ساختار قبلی شورای اروپایی با انتخابات از شورا های کشوری تا شورای اروپایی و رهبری پندیده شده آن، نتوانسته بود روان و احساس پاک و با مسوولیت همه اعضا را ارضاٌ نماید. نباید از تلاش ها بر اعمال نفوذ در پروسه های انتخاباتی انکار نمود. روی همین دلیل بحث های طولانی ، تقابل ایده های ناشی از اعمال نفوذ در جلسات رهبری شورای اروپایی سازمان اروپایی را بیشتر آسیب پذیر ساخت، همکاری ها و تفاهمات جایش را به موج انتقادات و نا ملایمات درون حزبی خالی کرد و تعداد با ناامیدی ها ، نا راحتی ها کنج و کنار را انتخاب نمودند، تا سهمگیری شان در پروسه تقویت یک حزب فعال، مبتکر و پیشقدم .
روابط با سازمانهای سیاسی همسو و دوست و شاخه های روپائی شان و احزاب سیاسی چپ در کشورهای اروپایی درسطح افراد و امکانت محدود صورت گرفته و آنهم در محدوده افراد معین. سازماندهی این هدف در سطح شورا های کشوری در سطح خیلی ها نازل صورت گرفته است. در حالیکه برای یک شاخه مهم حزب در اروپا این یکی از وظایف بزرگ حزب ما در بخش سیاست خارجی اش میتواند باشد. روی دلایل نا واضیح از سالها قبل از ثبت شاخه اروپایی حزب ما در اورگانهای کشور های اروپایی جلوگیری گردیده و اقدامات کوچک دیگر در این مورد هم نتوانست سر از آب برون کند.
استفاده از تجارب بزرگ و ارزشمند سیاسی، سازمانی- تشکیلاتی انعده رفقای که در دوره های حاکمیت و قبل از حاکیمت در وظایف بزرگ رهبری قرار داشتند، بصورت کوردینه شده تنظیم نیافته است. از یک جهت قابل درک است که ارایه مشورت ها با تعداد از این رفقا با طرق و وسایل معین صورت میگیرد، ولی سازماندهی موثر و وسعت ارایه مشورت ها در قالب صحبت ها، کنفرانس ها ، ارایه مقالات و مصاحبه ها و جمع آمد های تبادل نظر صورت نگرفته است.
تجربه از ایجاد کمسیون انسجام و همآهنگی از آغاز تا بحال چندان کارا و مثبت نبوده است. در بیشتر از یکسال گذشته این کمیسیون نه تنها از یک رهبری فعال شورا های کشوری در اروپا نتوانست کارا از آب برون شود بلکه بیشتر در خود فرورفته و مصروف چانه زنی های فرسایشی گردید.
اکنون این سوال مطرح میگردد که ما اعضای حزب در اروپا به کدام میکانیز تشکیلاتی ضرورت داریم تا همه توانایی های خویش را در وجود یک ساختار موثر و عملی و ساده بکار ببندیم و وظایف خویش را در روشنی اهداف عمومی و جاری برنامه وی و اساسنامه حزب انجام بدهیم و دوباره بحیث یک نیروی قبل حساب برای رفقای رهبری ما در کابل محاسبه گردیم.
من با آنکه با علاقمندی و احساس مسوولیت طرح یک میکانیزم تشکیلاتی را با در نظر داشت خصوصیات اروپایی آن به کمیسیون محترم انسجام و همآهنگی اروپایی ارایه نمودم، بجا میدانم تا فشرده این طرح را با شما رفقا نیز شریک سازم.
کدام مشخصات میتوتند برای میکانیزم یک شورای فعال، سازماندهی و مبتکر اروپایی ضروری، موثر و ثمر بخش باشند.
- این سازمان مانند سایرسازمانهای تشکیلاتی حزبی مسجل در اساسنامه حزب پیشبینی گردیده و نزد ارگانهای رهبری حزب در داخل کشور مسوول و گزارشده میباشد.
- رسانیدن به موقع و تطبیق تصامیم رهبری حزب در شورا های اروپایی
- سازماندهی منسجم فعالیت های حزبی در عرصه های ساختار، رسانش، تبلیغ و پژوهش در روشنی اهداف کوتاه مدت و دراز مدت حزب در برنامه عمل حزب در سطح اروپا .
- براه انداختن سیمینار ها و کنفرانس های علمی و سایر جمع آمد های تبادل نظر روی مسایل مبرم روز و روند های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و کلتوری داخل کشور و انعکاس وسیع آنها در سایت های رسانشی و اطلاعات جمعی حزب.
- سهمگیری فعال و جمعبندی ایده ها و نظریات بکر و ابتکاری مشورتی رفقای صاحب دانش، تجربه و تخصص در کشورهای اروپایی و ارایه به موقع آنها به ساختارهای مرکزی حزب از کانال های حزبی که در این طرح مشخص گردیده اند.
- انسجام کار و فعالیت های سازمانی همگام در سطح شوراهای کشوری.
- ایجاد و حفظ تماس ، روابط و همکاری دوستانه با حلقات و سازمانهای فعال سیاسی و اجتماعی مماثل در کشور های اروپایی.
- همکاری و سهمگیری شورا در انسجام فعالیت های اجتماعی نهاد های اجتماعی و فرهنگی در کشور های اروپایی برای هموطنان ما در کشور های اروپایی.
- دفاع از منافع مشروع و قانونی از حقوق افغانان ما درکشور های اروپایی در عرصه های شهروندی و پناهنده گی.
این شورا میتواند متشکل از رییس، سکرتر مسوول و مسوول کمیسیون مالی ، معاون، مسوولین کمیسیون های تشکیلات و رسانش و تبلیغ و مدیر مسوول سایت انترنتی و مسوولین شورا های کشوری میباشد.
انتخاب رییس، سکرتر مسوول و مسوول مالی با راًی سری و مستقیم از جانب تمام اعضای شامل تشکیل اروپایی و برای دو سال انتخاب میگردند.
معاون، مسوولین کمیسیون های رسانش و فرهنگ و تشکیلات و همچنان مسوول سایت شورا در اولین جلسه اعضای آن ( رییس، سکرتر مسوول، مسوول امورمالی و رییسان شورا های کشوری) انتخاب و مستقیماٌ عضویت شورا را کسب مینمایند. تصمیم این شورا برحسب اکثریت اعضای حاضر در جلسه صورت میگیرد.
این شورا دارای مسوولیت و صلاحیت همه تصمیم گیری و تطبیق تصامیم و فیصله های حزب و سایر تصامیم مربوط به حیات حزبی در شورا های کشوری میباشد. این شورا میتواند در هر دوماه یکبار جلسات نوبتی خویشرا تدویر نماید.
شورا برای انجام امور روزانه خویش یک رهبری ( هیات اجراییه) انتخاب مینماید که شامل رییس، معاون، سکرتر مسوول، مسوول کمیسیون مالی ،مسوول کمیسیون تشکیلات، مسوول کمیسیون رسانش و تبلیغ و گرداننده ( مدیر مسوول ) ویب سایت شورا میباشد.
شورای اجراییه مسوول سازماندهی امور محوله را داشته در واقعیت امر رهبری اجرای وظایف و امورات روزانه را به عهده دارد که از جانب شورا انسجام و همآهنگی محول میگردند. این شورا وظیفه دارد تا طرح پلان های کاری سالانه را نیر تهیه و جهت تصویب به جلسه شورای همآهنگی آماده سازد.
مسوولین کمیسیون ها میتوانند در جنب خویش تعداد از رفقای صاحب تجربه ، دانش و تخصص را جلب و همکار سازند.
تعین خطوط کاری کمیسیون های رسانش، تشکیلات و مالی از صلاحیت های شورای انسجام و همآهنگی اروپایی میباشد. شورای اجراییه میتواند در جنب خویش کمیسیون مشورتی را متشکل از سابقه داران حزب که در هنر رهبری ، سازماندهی و عرصه های مختلف تخصصی تجربه کاری دارند ،ایجاد و در موارد ضروری و یا به درخواست رفقای رهبری کابل مشورت های ایشان را جمعبندی نموده به آن رفقا شریک سازند.
کمیسیون مشورتی میتوانند کمیسیون رسانش و تبلیغ را در تهیه مقالات، ارایه کنفرانس های علمی و سیمینار ها کمک نمایند و عند الموقع و در موارد مهم روز و تطبیق پالیسی حزب مشوره های سود مند شان را ارایه نمایند.
موجودیت یک کمیسیون بررسی و تدویر انتخابات نیز برای شورا یک ضروت پنداشته میشود.
کمیسیون بررسی و تدویر انتخابات درعین پروسه انتخاباتی انتخاب میگردند که رییس، سکرتر مسوول و مسوول کمیسیون مالی مورد انتخاب قرار میگیرند.
این کمیسیون متشکل از سه نفر میباشد.
کمیسیون مسوولیت بررسی شکایات و تدارک پروسه انتخاباتی برای دوره جدید را به عهده خواهد داشت. علاوتاٌ مسوولیت خواهد داشت تا:
- لست نهایی کاندید ها را برای پست های رییس، سکرتر مسوول و مسوول مالی و کمیسیون جدید بررسی آماده به جلسه انتخاباتی ارائه بدارد.
در صورت که برای هر پست بیشتر از دو رفیق کاندید باشند، کمیسیون صلاحیت دارد تا تنها دو رفیق را با در نظر داشت شرایط که در فوق تذکر داده شده اند، واجد شرایط کانداتوری دانسته به جلسه پیشنهاد نماید.
- کمیسیون وظیفه دارد تا تدارک جلسه انتخاباتی را دو ماه قبل از تدویر تدارک نموده تاریخ و محل جلسه را اعلام نماید.
ایجاد شورای انسجام و هماهنگی اروپایی و انتخاب پست های که در این سند پیشبینی گردیده اند، بعد از نهایی شدن این سند در اسناد رسمی حزب و یا فیصله شورای مرکزِی حزب قابل تطبیق میباشد.
این طرح کدام نکات مثبت و عملی را ارایه مینماید؟
- رییس، سکرتر مسوول و مسوول کمیسیون مالی و کمیسیون بررسی و سازماندهی انتخابات صورت مستقیم از جانب تمامی اعضای حزب انتخاب میگردند. این انتخابات از یک جهت ساده و عملی میباشد واز جهت دیگراز جرو بحث های شباروزی جلو گیری میکند و میتواند یا از طریق جلسات حضوری د و یا هم با استفاده از سیستم های قابل استفاده انتخاباتی انتر نتی .در عمل پیاده گردد.
- مسوولین شوراهای کشوری خود نماینده گان همه شورا های کشوری اند که قبلاٌ مورد انتخاب قرار گرفته اند.
ـ در این طرح علاوه از وطایف سازمانی ، وظایف اجتماعی و دفاع از حقوق هموطنان ما در کشور های اروپایی نیز در نظر گرفته شده است که زمینه ساز کارهای مشترک با سازمانهای اجتماعی میباشد
ـ ساختار این شورا در مطابقت با ساختارهای سیاسی و اجتماعی درکشورهای اروپایی همشکل میباشد. در صورت موجودیت تصمیم مبنی بر ثبت این ساختار دریکی ارگانهای رسمی کشورها، ساختار این شورا معضله برانگیر نیست.
ـ شورای مشورتی در همکاری با شورای اجراییه می تواند به یک حلقه ابتکاری در ارایه کنفرانس ها، لکچر ها، تهیه اسناد، ورکشاپ ها ، کار با وسایل اطلاعت جمعی و رسانه یی برای حرب مبدل خواهد شد.
- به چالش های مانند چانه زنی و اعمال نفوذ غیر موجه جای پا وجود نخواهد داشت. در عوض ابتکار ، همکاری و ادای مسوولیت سازمانی متبارز تر خواهد شد.
- نظزیات ابتکاری، انتقادات و شکایات رفقا از واحد های اولیه مستقیم تر به شورای اروپایی رسانیده خواهد شد و بدان پاسخ به موقع ارایه خواهد شد.
- ارتباط میان بین رفقا در اروپا و رهبری در کابل عملی تر و شفاف تر شکل خواهد گرفت.
از رفقای گرامی صمیمانه ارزمندم تا با ابراز نظر های شان این خاکه را مکمل تر ساخته و هم انتظار سوالات بیشتر بیشتر را خواهم داشت.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۱۸ـ ۱۴۰۶
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2018