سخنرانی پوهندوی عبدالرازق اسمر در اجلاس شورای عالی ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان

 

کابل ـ افغانستان

۲۶اسد۱۳۹۲

 

رفقای عزیز و همرزمان گرامی، گل های صمیمیت رفیقانه نثارتان باد!

 

شما رفقای ارجمند که اعضای شورای عالی ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه کشوراستید، به نیکویی آگاهی دارید که وظیفه اصلی ما ساختن حزب فردای ما میباشد؛ زیرا ما به کشتی نیازداریم که توان عبور از امواج سهمگین حالت کنونی و فردای کشور ما را داشته باشد.

مولفه های این کشتی را احزاب و سازمانها و شخصیت ها و شناورانی تشکیل میدهند که آماده گی کامل و تصمیم قاطع در جهت سپردن تعهد به مردم مظلوم تمام اقوام کشور ما افغانستان را داشته باشند.

این نوع مبارزه، میراثی است که از درون سه ظلمت کده تاریخ بشر به ارث گذاشته شده است.

 

بروقــوی شـواگرراحت جهان طلـبی

که درنظام طبیعت ضعیف پامال است

 

رفقای همرزم،

کمیسیون انسجام اعضای حزب وطن و کلیه نیروهای ملی و وطندوست، به مثابه یکی از اجزای ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه کشور، افتخار دارد که شما رفقای عزیز، سپردن ریاست دوره یی ایتلاف را به نماینده آن اعتماد کرده اید.از بنیان گذاری ایتلاف، پانزده ماه و چند روزمیگذرد. دردرازای این زمان هریک از اعضای ایتلاف، آنچنان فعالیت هایی را به دست انجام سپرده اند که بخشی از آن را از رفیق عزیز پوهاند داکتر محمدداوود راوش رییس دوره یی ایتلاف و رییس حزب مردم افغانستان شنیدید.

رفقای گرامی، میخواهم به دلایلی اشاره نمایم که چرا تا اکنون هفت حزب و سازمان دموکرات وترقیخواه کشور ما درایتلاف تجمع نموده اند؟ این پرسش به کرده ها و ناکرده های ما برمیگردد:

۱ـ اینکه بعد از ( ۲۱ ) سال پراگنده گی جنبش درافغانستان، تجمع هفت حزب دموکرات و ترقیخواه تحقق یافت، رویداد ساده شمرده شده نمیتواند.

۲ـ ابتکاررفقای موسس ایتلاف در تحمل رنج طولانی مباحثات تفاهمی و دریافت شیوه ایجاد مشوق نیرومند یعنی تدوین پلاتفورمی که تاکنون در داخل و خارج کشور برآن انگشت رد گذاشته نشده است؛یک اقدام در خور ستایش بوده است.

۳ـ تبعیت از دموکراسی در روند امورتشکیلاتی و ارج گذاری به نظریات رفقا و ادامه بحث های رفقیانه مبرا از بی حوصله گی و خود داری از نحوه مباحثه هایی که در پایان نتیجه یی نداشته باشد و تقبل پیشنهاد های سالم و ممد فراهم آوری بهبود در شیوه های ادامه مذکرات کاملاً دوستانه و نقادانه یکی دیگر از شیوه های کاری رفقا بوده است.

۴ـ اجتناب از شیوه های نابکار ساختن به اصطلاح « حزب » و دعوت دیگران برای اینکه تشکیلات خود را درحزب وی، مدغم نمایند که برعکس در ایتلاف ما هرهفت عضو آن حایز امتیاز برابراستند.

۵ـ جاذبه پلاتفورم و ساختار تشکیلاتی ایتلاف، اهمیت ویژه یی در روند تشکیل آن ثبت تاریخ حزب فردای ما خواهد بود.

۶ـ رحجان دادن رفقای ایتلاف برساختن حزب سراسری فراقومی درکشور و راه گشایی برای پرنمودن خلای موجود در جامعه، عامل دیگر تجمع در ایتلاف شمرده میشود؛ همچنان یک سلسله عوامل دیگریکه در مسیر انسجام بیشتر امور، با آنها آشنایی خواهیم یافت؛ لوکوموتیف ایجاد، بقا و پیشرفت ایتلاف ما بوده است.

ازاینجاست که ضرورت یا نیاز تجمع همه نیروهای دموکرات و ترقیخواه در یک حزب واحد سراسری متبلور گردید؛ درغیرآن باید آگاه باشیم که یا اختتام زنده گی نسل کنونی جنبش دموکرات و ترقیخواه کشور، مسوولیت تدفین این نوع جنبش به عهده ما ها خواهد بود؛ زیرا کسانی که آمده اند وشما ملاحظه فرمودید درطی۱۲سال، مانند گذشته بنیادگرایان راتقویت کردند که اینها به نوبه خود جوانان ونوجوان آنرا هدف گرفته اند.

رفقای عالیقدر و گرامی،

شما میدانید که برای ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه قبل از هرچیز دیگر، وظیفه درجه یک، کارمستمر، برای ایجاد یک حزب سراسری دموکرات و ترقیخواه و داد گستر میباشد؛ ولی هیچگاه سایر وظایف سیاسی خود را درهیچ برهه زمانی فراموش نخواهد کرد؛ مثلا : انتخابات در کشور ما وهرکشور دیگر یک عرصه کارزار سیاسی است. اگر ما به آن، بی علاقه گی نشان دهیم، رای خود را توده های مردم چگونه به طور شایسته استعمال نمایند و یا اگر دقیق تر بگوییم در جایی که ما کار نکنیم،دشمنان مردم جولانگاه گسترده یی خواهند داشت.

به همین مناسبت هیات رییسه ایتلاف، راهکارهای انتخاباتی ایتلاف را اخیراً به تصویب رسانیده که شاید به دسترس رفقا قرارداده شده باشد و یا در آینده نزدیک قرارداده شود.

به هرحال ما اوضاع را زیر نظارت داریم که چگونه میتوانیم از انتخابات طبق راهکارهای خود  ( ایتلاف )  استفاده سیاسی و تبلیغاتی لازم به تاسی از پلاتفورم ایتلاف بعمل آوریم.

رفقا تجارب دوره های گذشته ایتلاف را دارند که یکی از نتایج زیان بارآن، کار بانهاد های سیاسی ویا قومی بود که اثرات انقراض دهنده بر ایتلاف های گذشته و مقطعی به جا گذاشت. واقعاً اگر اعضای ایتلاف ما درکارزار انتخاباتی به حرکات خود سرانه، خدانا خواسته دست بیازند، بی گمان باد ویرانگرآن بردرخت نوپای ایتلاف ما هم بی تاثیرنخواهد بود.

همرزمان عزیر و گرامی،

به توجه میرسانم که طی دوره سه ماه عهده داری ریاست هیات رییسه ایتلاف در تفاهم و همکاری رفیقانه فرد فرد هیات رییسه و کلیه رفقای نهاد های شامل در ایتلاف ایفای وظایف آتی را توقع داریم:

۱ـ  گسترش پایه های ایتلاف با تماس های دوامدار با آن عده از نهاد هایی که همسویی داریم و یا داشته باشیم؛ ولی تاکنون به ایتلاف نپیوسته باشند، اینچنین نهاد های متشکل و منفرد نه تنها در داخل کشوروجود دارند؛ بلکه در خارج از کشور نیز مصروف فعالیت اند. رسانیدن پیام ایتلاف به آنان یکی ازوجایب فرد فرد رفقای ما به حساب میآید.

۲ـ تداوم ملاقات ها و تبادل اندیشه، پیرامون میکانیزم برگزاری کنگره بنیاد گذارحزب جدید و یا عبورازایتلاف به مرحله ایجاد یک حزب سراسری و ایجاد کمیسیون موظف کاری برای انجام وظایف تشکیلاتی و تهیه طرح اسناد معتبر حزب یکی از وظایف فوق العاده مهم کلیه اعضای ایتلاف به حساب میآید. روی طرح مرحله وار تدویر کنگره، کار صورت پذیرفته و هم اکنون تحت مطالعه وبحث هیات رییسه قراردارد که عنقریب تصویب وبه منصه تطبیق قرارمیگیرد.

۳ـ دریافت متود های کاری مورد نیاز تا بتوانیم به وسیله آنها درجهت مشترک سازی بیشتر طرز دیدهای اعضای مشمول ایتلاف که از جمله میتوان، تدویرمجالس مباحثه وی خارج از جلسات رسمی را تدارک دید و تعمیل کرد، تا بدین وسیله چالش ها و گره های بازناشده را دریافت و راه های بیرون رفت از آنها را مشخص ساخت.

اندیشه ما معطوف به این امراست که نمیتوان با تنوع اندیشه وعمل بطور قطع، پدیده یی چون اقتصاد بازارمستولی درافغانستان را حزب دموکرات و ترقیخواه بخوانیم؛ زیرا شما میدانید که حدود و ثغورنظر وعمل در حزبی که مامیسازیم مشخص و معلوم است.

۴ـ صداقت به آنچه که تفاهم مینماییم و نداشتن دو جلسه به عوض یک جلسه در ایتلاف و حزب آینده ما ازنیازهای مهم سیاست های فاقد رسوایی است. در غیر آن نمیشود با خلاها خلایی را پرکرد.

۵ ـ ایجاد یک کمیته علمی – تحقیقاتی برای تهیه نوشته ها و رساله ها و درسنامه ها برای یونیفورم سازی معلوماتی و علمی و سیاسی رفقا وظیفه دیگرما در دوره سه ماهه خواهد بود که خوشبختانه کدر های با دانش و دارای تجارب، زیاد داریم؛ مثلا : میتوانیم از رفقا شاهین، سیحون و سایر رفقا عزیز تقاضا کنیم تا در یک نوشته، ساختار اقتصاد موجود کشورو به خصوص مناسبات تولیدی مسلط در افغانستان را تبیین نمایند تا کادر های جوان ما از آن مستفیض گردند.

۶ـ سازماندهی و تدویرسیمنارها به اشتراک اعضای ایتلاف که این خود تبادل سخاوتمندانه داشته های علمی، تجربی و تشکیلاتی رفقا را در مرکز و ولایات، همردیف میسازد، وظیفه دیگریست که کار ما را در جهت نزدیک سازی دیدگاه ها تسهیل مینماید.

۷ـ سازماندهی آغاز گفتگوها با احزاب مماثل کشورهای همسایه در داخل و بیرون کشورهای شان وهمچنان با احزاب کشورهای منطقه که خوشبختانه کار دراین راستا درسطح جهانی با بذل مساعدت رفقا: نایبی، راوش، رزمجو وهژبر بانتیجه بوده است که از ایشان به نماینده گی از ایتلاف سپاسگزاری میکنم.

همچنان از رفیق نایبی عزیز سپاسگزاری ویژه بعمل میآوریم که همیشه با نوشته ها و طرح های اسناد مورد نیاز ایتلاف، هیات رییسه را کمک رسانیده است.

یک بار دیگر از همه رفقای عزیزهیات رییسه، شورای عالی، مجمع عمومی و مسوولان سازمان های ولایتی و فرد فرد رفقای عزیز و باعزت و وطنپرست ومردم دوست خود درهرکجایی که قراردارند ودر روند تشکیل ایتلاف و تداوم کارهای بعدی آن دربخش خود سهم عاملانه و رفیقانه گرفته اند، اظهارسپاسگذاری مینمایم واز همه شان احترامانه تقاضا بعمل میآورم تا برای نایل آمدن به ایجاد حزب جدید وتقویت امورتشکیلاتی و سازمانی و ارتقای سطح آگاهی های رفقای جوان ما کمر همت ببندند وخاطره های تابناکی برای نسل های آینده جنبش کشوربه یادگار بگذارند.

 

رفقای عزیز، سرانجام پیروزی از آن شماست!

تشکر

 

ایتلاف ـ بامداد۱۳/۳ ـ ۱۷۰۸

ششمین اجلاس نوبتی شورای عالی ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقی خواه افغانستان برگزارشد



درین اجلاس که با تلاوت آیاتی چند از قرانکریم آغاز شد، گزارش فعالیت های ایتلاف در سه ماه گذشته، توسط پوهاند داکتر محمدداوود راوش رییس دوره یی ایتلاف ارایه شد.
سپس اعضای شورای عالی به بحث درمورد گزارش پرداختند. بند دیگر آجندا درمورد استقامت های وظایف ایتلاف درآینده بود که اعضای شورای عالی، نظریات وپیشنهاد های شانرا درین راستا مطرح کردند.
درپایان مطابق اصول تشکیلاتی، ریاست دوره یی ایتلاف به کمسیون انسجام اعضای حزب وطن وکلیه نیروهای ملی ووطندوست تفویض شد و محترم پوهندوی عبدالرازق اسمر به عنوان رییس دوره یی ایتلاف ، سخنرانی مفصلی ایراد کرد.
گفتنیست درین اجلاس مسوولان احزاب همسو با ایتلاف هریک رفقا شیرگل اوستا منشی عمومی کمیته مرکزی حزب انقلابی خلق افغانستان، عبدالرشید آرین و داکتر بکتاش از حزب ملی ترقی وطن، عمر نهضت رییس حزب اتحاد آزادی مردم افغانستان و انجنیر یارمحمد تره کی مسوول بنیاد فکری – فرهنگی تره کی نیز اشتراک ورزیده بودند.
جلسه حوالی پنج عصر در فضای همبسته گی رفیقانه پایان یافت.

 

ایتلاف ـ بامداد۱۳/۲ ـ ۱۶۰۸

دا دوه سرکه دی ستاسو سر وخوری

د زبیر شیرزاد لیکنه

کرزی صاحب نور مه ژاړه، که نه؟ زه بیا تا ته ژاړم، ته پوه شه ما دی ولس ته ډیر ژړلی دی. باور وکړه ګوره ستا ژړا ته، رښتینی ژړا څوګ نه وایی، او په تا څوګ با ور نه کوی، دلته دا ټول ولس ژاړی او د اوښکو په ځای بیا هم باور وکړه چه لپی لپی وینی له سترګو تویوی، کرزی صاحب ته پوهیږی چه دا ولس هم ته وژنی او هم د تا خلیلی او فهیم او ستاسو بللی او نا بللی دوستان یی وژنی. هم زه پوهیږم او هم ته او هم دا ولس، چه ته له هر چا مخکی خبریږی حتی له جبراییل امین نه هم ددی ولس په وژلو خبریږی، دا ځکه دد غه ولس د وژلو پلان تاسو مشترک جوړوی او بیایی وژنی، خو کله چه ددی ولس کورونه ړنګ شی بیا په ژړا شی، چه دا ولس ووژل شی، تباه شی او داسی تباه شی چه د یو کورنۍ نوم د نفوس شمیرنی اداری له پاڼو هم پاک او ورک شی، او بیا چه مونږ وژاړو ناری او سوری ووهو او فغان مو آسمان ته ورسیږی چه ولی مو وژنی؟ او ته بیا د دی غیرتی ولس، سرلوړی سرونو ته سپکاوی او بی احترامی هم کوی او یو لک افغانی د دی با شهامته او میړنی ولس د وژلو قیمت ورکوی.

کرزی صاحب! نور مه ژاړه، تا زمونږ او زمونږ د قوم سرونه لیلام کړی، تا هغه سرونه چه سر یی هیچا ته ټیټ نشو خو تا او ستا بد کاره او فاسد دولت د دوی جګه غاړه راټیټ او د ملا تیر دی ورته مات کړی، خپی دی ورته قطع کړی او لاسونه دی ورته پری کړی او دا لا څه چه ګدا دی هم کړ، خو ته په دی پوه شه چه کچکول یی لا په غاړه شوی نه ده که کچکول یی غاړی ته واچاوه په ښیرو به یی لکه نور ته هم نابود شی دا ولس درد لری د دوی ښیری قبلیږی، کرزی صاحب ته پوهیږی ته څه کوی، پس د دی با وقاره او با عزته ولس له وژنی بیا په یوه بی معنا د امریکا په سفارت کی لیکل شوی تسلیت نامی او د "قالو انا لله و انا الله را جعون" په ویلو باندی ددی وژل شوی ولس او قوم د ژوند داستان ډیر ژر تر خاورو لاندی کوی، ګویا نه څه وران شوی او نه هم څوک وژل شوی قراره قراری ده.

ګوره کرزی لالا! نور مه ژاړه، ژړا نه تا ته، نه هم ما او نه زما او ستا دا زخمی وطن ته، نه ما بیوزلی ته، او نه هم زما او ستا په بمونو وژل شوی قوم، ولس او خلکو او دا وران او ویجاړ شوی وطن ته څه ګټه نه کوی دوی عمل غواړی. که چیری نور هم ژاړی ګرچه ما باور نه کاوه، ته خو واقعاً له ما او له مونږه او له دی شهید پروره ولسه هم بیوزلی یی، کوم چه حاجی فرید د میاه ګل جان لمسی درته مخامخ په ارګ کی نیغ په نیغ در ته وویل، ګوره کرزی صاحب! ته یو څه لری چه هیڅ زعیم د دی وطن نه درلود، چه هغه ستا لویه حوصله د غمیزو په مقابل کی ده، کرزی صاحب! ته په هر څه پوهیږی خو عمل نه کوی او یا د عمل توان نه لری، مونږ واوریدل خو تا هم واوریدل او هم دی د اروزګان په غرونو کی دی په رڼو سترګو او امریکایی دوربین ولیدل چه په دی مظلوم ولی سرلوړی ولس ب ۵۲ طیارو بمونه د طالب په بهانه واچول، جنتی ملا ربانی دا سیار رییس جمهور او ستا دوست او پرونی د خارجه چارو وزیر داکتر عبدالله له بیلری بمونو نه هم ناراض وه دومره په دی ولس په قهر وه او امریکایانو نه یی شکایت کاوه چه دا بمونه زر کیلویی بمونه واړه دی او ویل یی دوستان باید لوی لوی بمونه واچوی، چه دا بمونه دا وطن او دا خلک ژر نشی وژلی او تباه کولی، او امریکا له ده بمونو بیا بل څه نه درلود، که درلوده یی هغه اټوم بم وه، چه دوی یی غوښته کوله چه دا ولس دی تباه شی، چه دوی ژر کابل ته راشی او دا د قدرت تږی او لیونی تر څو قدرت د غارت او چور د پاره تر لاسه کړی، هو کرزی صاحب همداسی نه وه او همداسی چور او چپاول غا رت او تجاوز په دی ولس ونشو په دی سرلوړی ولس؟ یو ځل ته په احمدشاه ابدالی، اکبر او میرویس قسم وکړه چه زه خو به دروغ نه وایم، او مبالغه خو به هم نه په دی هکله نه کوم؟

کرزی صاحب! مونږ هر څه اوریده، هغه وخت نه مسکینیار، نه بیات او نه هم اسمعیل یون تلویزون درلود چه کوم ناوړین په وطن راغی مونږه لیدلی وای، چه څنګه بشری ناوړین په دی ولس او دغه وطن راغی او د چا له خوا راغی؟ ولی مونږ خپل دښمنان ددی وطن او ددی خاوری دښمنان ښه پیژنو، خو تا بیا په خپلو غټو سترګو دا ناوړین ولیده، چه ددغه ولس د بچو وینه د افغان په نوم که پښتون وه، که تاجک وه، که ازبک وه که هزاره وه څومره وړیا تویه شوه، کرزی صاحب! مونږ واوریده خوتا ولیده چه حاجی قدیر او داکتر عبدالرحمن څنګه ووژل شول تا د هغو د قاتلینو د محکمی عزم او وعده وکړه ولی سبا دی هر څه یو دم هیر کړه او یا یی درباندی د برچی په زور هیر کړه؟ غلی او خاموش کیناستی، کرزی صاحب! تا خو د شینوارو د واده تباهی ولیده او ورته دی وژړل، خو د هغو وژل دی هیر کړه، تا د شینډند د یو ټول کلی نابودی وژنه او تباهی ولیده؟ ودی ژړل ما هم د تا مجبوریت ته وژړل خو هیر دی کړه، تا خو د خوګیانو دسته جمعی وژل ولید ودی ژړل خو هیر دی کړه، تا د ډاکتر عبدالله د قاتلینو د نیولو او هغو ته دجزا ورکولو وعده په ژړا کی ورکړه، خو هیر دی کړه، تا د بغلان، فاریاب او جوزجان وژنی ولیدی ودی ژړل خو هیر دی کړه، تا د کندز د مظلوم ولس بمبارد ولید، ودی ژړل خو هیر دی کړه، تا د تخار د اصلی ځمکو او کورو خاوندان ولیدل چه ستا شریکانو ستا په حضور کی له خپل استوګنځی نه د امیر عبدالرحمن په ګناه وشړل، بندیان یی کړه ورته د توری وریځی په شان وغوریدی خو د سپینو وریځو په شان ونه وریدی، خو هیر دی کړه، تا د اروزګان تباهی ولیده ودی ژړل خو هیر دی کړه، تا هغه څوک چه دکور دیرش غړی یی ورته ووژل اوپه ارګ کی درته ګریوان وشکاوه هم ولید نور څه غواړی له دغه مظلوم ولس نه، کرزی لالا! شاه باس ښه هنر خو لری تا په ژړولو کی ماشالله دکتورا دی اخستی ده، خو هیر دی کړه چه د کونډو چیغه اور ده وبه سوزیږی، خو ټول دی هیر کړه، هو ما هم ولیده کوم چه مونږ ویل او دی ولس نه منله چه دا وطن ته به پنجابی، ایرانی او امریکایی راشی او دا ولس به تباه او برباد کړی، خو تا یو څه رښتیا وویل، او هر چا ومنل، هو تا چه څه وویل ښه دی وویل، تا خپلو شریکانو ته وویل، د دی وطن قاتلینو ته دی وویل، ددی وطن لوټمارانو ته دی وویل او غارتګرو ته دی وویل، ماشالله څومره ښه دی ورته وویل، چه باید ډیر مخکی دی ویلی وای، چه اوس دی ورته ویل بیا هم شاه باس کور دی ودان نا وخته نه ده ماهی چه هر وخت له اوبو راوباسی تازه ده مونږ ستا ویلو ته د سبا د پاره سخت ضرورت لاره چه عادل قاضی فیصله وکړی، تا ورته ښه وویل چه ګوری دری واری وتښتیدلی، څوک کولاب، څوک مشهد او تهران ته، څوک کویټی او اسلام آباد ته او څوک آمریکا ته وتښتیدلی او بیرته د ب ۵۲ له برکته راغلی، عوض ددی چه دغه ولس ته خدمت وکړی، چور خو مو کړ بیا هم کفایت او قناعت نه کوی، بیا هم دا ولس په تیګو او غټو ډبرو ولی.

هو کرزی صاحب! همداسی ده، مونږ او دا ولس پوهیږی چه نه تنها دوی مو په تیږو مو ولی او نور مو هم ولی دوی عادت کړی، او په مرمیو او بمونو مو هم ولی خو د څه د پاره؟ او دوی دا ستا فراری دوستان زمونږ وژنی ته پایکوبی کوی، دا ځکه دوی له پخوا چه د پردو توپک یی د تا د ویلو او زمونږ د لیدلو په اساس په اوږه کیښود، زمونږ په وژلو یی شروع کړی او ددی وطن په ورانولو یی عادت کړی او تری لذت اخلی، هو کرزی صاحب! تا وویل او رښتیا دی هم وویل چه دلته دده ولس کور لا همغه د خټو کورونه دی کوم چه د روسانو په وخت کی وه او که ارایش او رنګ شوی نو دا زما کور دی دا د حکومت د غړو مرمرین کورونه دی او یا د ولسی جرګی د غړو قصرونه دی، کور دی ودان چه تا رښتیا وویل، چه دا ته او ستا شریکان دی چه غریب یی له کوره په زوره وویسته او د شیر چور په کارته کی شیشه یی بنګلی جوړی کړی، دولتی ځمکی یی چور کړی او مرمرین او شیشه یی بلند منزل یی د خپل ولس د وینو په بدل کی جوړ کړ، هو د هیروینو فابریکی یی هم د تا او عبدالله او مرحوم ربانی د فهیم او خلیلی د دوستانو سره شریکی جوړی کړی، او بیچاره دهقان ته په یو غوایی کی غـدود ورکوی، او دوی بیا د ټول غویی غوښه خوری دوی خپله قاچاق کوی او خرڅ کوی، هو تا رښتیا وویل څه پیسی چه راغلی نیم یی هغو غلو بیرته ویوړی، چه دا وطن یی نور هم وران کړ، او نیم یی بیا تاسو داړه مارانو ته درکړی او خاوری د ولس په برخه شوی، اوس دوبی او دوشنبه تا سو ته د اروپایانو آمستردام په شان د عیاشی او میلی ښار جوړ شوی، کرزی صاحب زه پوه یم او دا ولس هم پوه ده او ته هم پوه او خبر یی، او تا د حکومت او شورا د غړو تګ دوبی او دوشنبی ته منع کړی دی، خو دوی ستا پروا نه کوی، دوی ځی او بیرته راځی ترخه په سر اړوی او خواږه د خوږو او ښکلو سره خوری، کوم چه ما به بی له خوږو او ښکلو تلخک په سر اړاوه او دوی به زما د مرګ فـتوا صادره وله، دوی چه اوس ځی شونډی هم ښکلوی خو کله چه ما به د رښتینی او روا محبت د پاره ښکلولی دوی سنګسارولم دوی کافر ګڼلم چیری دی هغه عادل ملا، قاضی او مولوی چه د دوی د سنګسار حکم صادر کړی، خو کرزی صاحب! ددی عادلانه حکم صاحبان او قاضیان راتلونکی دی ټول خبر و اوسی؟ دوی اوس هره جمعه ځی ښکلو سره په مرمرینو قصرو کی شپی کوی، دوی ډالر مصرفوی، خو په غوربند کی بیا د مینی په ګناه، چه د وی د دوبی او دوشنبی تګ او د دوی د څکلو او ښکلولو داستان پټ شی، د افغان ښځی د سنګسار حکم صادروی خو ته بیا دا غږ نه باسی او هم لکه نور دردونه هیروی، کرزی صاحب بس نور مه ژاړه کرزی صاحب مه ژاړه تا یو بل څه هم ښه وویل چه اولاد په خارج کی مه لویوه او ودی ژړل ما هم درته وژړل، هو ستا هدف دا وه چه جاسوس یی مه لویوی، ستا دا شریف احساس ته می ستا په شان وژړل، خو ته څه وا یی ته هم داسی نه یی لوی شوی، تا هیر کړی چه زما او زما د سرلوړی قوم سر دی په یو لک افغانیو لیلام کړی او د وینو تویولو ته پنځوس زره قیمت تعیین کړی، کرزی صاحب په جاسوس دی لعنت شی، کرزی صاحب دا دوه سرکه دی د تا او ستا د کابینی، شورا، معاونینو او ستا د انډیوالانو، ناټو او امریکایانو سر ډیر ژر وخوری چه هره ورځ یی یا دوی، خو تا یو ورځ ونه ویل چه د دغه دوه سرکونو په مقابل کی یی له تا څه وغوښتل او تا څه له لاسه ورکړی، که سر محقق صاحب رښتیا درته نه وایی دی او ویده وجدان یی، زه یی درته وایم، زما کلتور دی لیلام او خپو لاندی کړی زما کارګر دی نابود کړ، تا د کارګر زوی وژلی، تا د کارګر کور نابود کړی تا د کارګر روزی تری اخستلی تا د وطن ټولی فابریکی شړی کړی یا دی خرڅی کړی او یا دروازی دی ورته وتړی، او بیچاره کارګر دی په خالی لاسونو د خاورو کورته ولیږه، میرمنی یی په غاړه کی ورته لاس واچاوه ویی ژړل لکه چه زوی مړ شوی یی، خو تا د کارګر او د کارګر د ښځی ناری او فغان په خلاصو غوږونو هیڅکله وا نه وریده، او تا ورته ونه ژړل، کرزی صاحب ستا دا دوه سرکه دی د تا د شریکانو سره یو ځای سر وخوری، چه تا د دوه سرکو د پاره زما دا ټول خټـین کورونه دی راته وران کړ، زما له زلمیانو او سپین ږیرو نه دی د ګیری په لرلو د شرقی او جنوبی او غربی او شمال شرقی سیمو ولس په همدی ګناه زندانونه پری ډک کړی، تا زما د ملی اردو د وسایطو له ټوپ نه نیولی تر طیاری او ټانک له خرڅونکو دی یوه ورځ هم پوښتنه ونه کړه، ته ولی ژاړی، ته خبر نه یی؟ چه زما د قوم د سیا سرو مخ نه خسر او نه هم لیور د لیدو اجازه نه درلودله، خو نن ستا او ربانی دوستان یی را ته هغه هم د نارینه په چټلو او نا پاکو لاسو سره تالاشی کوی، او په تربیه شوو سپیـو یی هم ډاروی او هم یی خوری، ته خبر نه یی چه د شپی له خوا د بل کورته بی له اجازی تلل زمونږ د کلتور سره دښمنی ده، دا اجازه چا ورکړی، بیا هم دا پنځه بلند منزله دی په زلزلو او طوفان کی ژر ړنګ شه، کوم چه زما د وطن خټـین کورونه دی د ځمکی او هوا له لیاری بمبارد کړ بمباردوی او ړنګوی، ته خبر نه یی؟ چه هم می وژنی او هم را باندی خاندی او متیازی هم را باندی کوی، سترګی دی وړندی شه نور مه ژاړه ستا بوډاګان د حیوان په شان درته تړی د هغه چا د زوی سترګی درته تړی چه هر یرغل ګر ته یی جزا او افغانی سبق ورکړی، دا دموکراسی دی ژر په بم والوزه چه نن ایرانی آخوندان او پنجابیان او د هغو جاسوسان دی زما امیران کړه، او تا د عربو شیخان زما شاهان کړه، تا بالکل هیر کړی، چه تا ته خپل شهید پلار دی نه وه ویلی؟ چه د پنجانی زوی به ګهواره کی چه نه آرامیده او نه ویده کیده بیا یی څه په اردو ژبه ورته ویل؟ که درته یی نه وی ویلی او سر محقق صاحب هم درته نه وی ویلی؟ نو اوس له ما یی واوره کرزی صاحب! همدا، زرداری، ګیلانی، نوازشریف، میرمن بوټو او هر میجر په دی کلمه ویده شوی، آرام کرو، آرام کرو پټان اګایا، خو نن تا مجبور کړو تا مظلوم کړو چه زه د تا له لاسه خپل اولاد ته وایم احتیاط وکړی چه پنجابی بیا راغلی بم یی راوړی او بم الوزوی، څه شوه ویاړلی میرویس خان او دهغه فولادی فیصله، څه شو زړور میر مسجدی، څه شو احمد شاه ابدالی او امپراتوری یی، څه شو اکبر او د توری شړنګ یی، څه شو کاتب هزاره او د هغه پوهه او قلم، څه شو غلام نبی خان چرخی او دهغه میړانه، چیری دی صمد خان او قوی عظم یی، چیری دی خوشحال خټک، چیری دی زمونږ غازیان او شهیدان، ګوره کرزی صاحب ته او ستا یاران دی په خلاصو غوږو واوری چه افغانی بهار را تلونکی دی، خپل فراری شریکانو ته دا کلمه چه په سنګچلو خو ځه په لاړو به مو ددی وطن نه بیا وشړو، څوک به کولاب ته ځی، څوک به مشهد او تهران ته ځغلی، څوک به کویټی او اسلام آباد ته منډی وهی، په دی پوه شی دا وطن میړنی او غیرتی وارثان لری دا وطن به وژغوری او دا وطن دا وران او غارت شوی وطن به له سره جوړ کړی، او ایرانی آخوندانو او پنجابیانو ته به بیا د عبرت درس ورکړی، بیا به پیغلی می ګودر ته لاړ شی او څڼـور زلمیان به می اتڼ وکړی دا دوه سرکه دی د تا د دوستانو سرونه وخوری چه اور دی بل کړی او بیګناه می وژنی.

 

اجتماعی ـ بامداد۱۳/۱ ـ ۱۲۰۸

          

        در ستایش وطن

 

وطن نامورترازتوهیچ زمینی درجهان نیست             

 وطن بارورترازباغت بهشت جـاودان نیست

                  ***
زبختیاران بخدی ات ستــایم

ویا از تازیان سرکش راهت

بــه نـام روهیـان روهیـلکـاهـت

و یا ازباختـریش وپشتونخواهت

ز بلهیکا و باختــر یــاد نمایـم

ویا از هندوکـش وارتسپا هت

زهیتومند، زغرشه، کـوه بابا

زاریانا و زابل یا خـراسانـت

ز آرین های اریا یا اراکـوزیا

ز کافـویا زبـولان، قندهــارت

ز مرغانت کـه از عقاب نامـــی

ستانند بـاج در یک حرف عامی

ز یوچی هــا زیفتل یــا زغزنه

زهیرمند ، نیمروز و سیستانت

زفـــردوســـی زآن شـــاه ادیبت

زسوکـه های بخدی یا هری ات

زآهـــوان و کـبک مـرغــزارت

ز روه این قشنگ ختـه باستانت

همی گردیدم همسالـت نیافتم

وطـن ارباب روح بستگانت

ز احمدشاه بگویم یا زمیرویس خان نیکه

زخوشحال خان ختک یـا رحمــان بابایت

زفیض محمـــد آن کـاتب هـــزاره

ز عنصری بلخی یا کهندژ استانت

ز واسع جبــلی ، بیهقی ات

ز مولانا خداوندگار، اهل بلخ بامی ات

زخاقانی ستایم یا ز محمود سپه سالار

ز آن بت برشکن شهنشاه بروبومت

زجامی، بهزاد والبیرونی ات

ویا ازابن سینای طبیب جادویی ات

زنـام  نـامی  افــغــانســتانـــت

ویا از تمدن های قـدیم بامیانت

زلعل و آن لاجــورد بـدخشانت

زپنجهیری زمردگاه و یا هم دند پروانـت

ز توخـــاری ز بغـــلان، سکلند ،کـاه ات

زکــوشـــانیــــان و خــیست یا سیکمنشتت

ز فــــرخــارو زمــــاهیــان صـد رنگـــش

ویا از کوه وآب سرد و صاف خته پغمانت

ز هــــر چــه گـــویــم انــــدر بـاب عشقـت

هنوز هم گفته ها نا گفته دارم من به اسمت

وطـن آرمــان روهـی ات همین است

که بیند دایما معمـور ترا اندر زمینت

 

ح.کرنزی

  ۲۹/ ۲۰۰۸/۴

 

 فرهنگی ـ بامداد۲/ ۱۳ـ ۱۳۰۸

 

 

 

 

 

دیدار با رییس حزب آزاد گان افغانستان

ملاقات تبادل نظر بین محبوب الله کوشانی، رییس حزب آزاد گان افغانستان وعبدالله نایبی، رییس نهضت آينده افغانستان، به تاریخ۶ اگست ۲۰۱۳م در المان صورت پذیرفت.

در این ملاقات اعضای کمیته سراسری ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکراتیک و ترقیخواه افغانستان در خارج کشور هر یک احمد ضیا سپهر صدیقی عضو هیات اجراییه  ن. آ. ا. و کریم شاه میر عضو شورای رهبری بخش بیرون مرزی حزب آزاد گان افغانستان نیز شرکت داشتند.
در آغاز، رفیق نایبی از فعالیت های اخیر هیات رییسه  ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکراتیک و ترقیخواه افغانستان، در رابطه با انکشاف ایتلاف معلومات مفصل ارایه کرد.
سپس، رفیق محبوب الله کوشانی تجارب تلاش برای اتحاد نیروهای مترقی و دموکراتیک را در دهه  گذشته برشمرده، روی داشتن اراده نیرومند سیاسی، پابندی به اصول و صداقت در عمل، تاکید کرد.
در ملاقات، پس از تحلیل همه جانبه وضعیت کشور و منطقه و ابراز رضایت از روند انکشاف ایتلاف در فضای وحدت نظر، روی ایجاد حزب سراسری ترقیخواه به حیث مبرم ترین وظیفه  ایتلاف تاکید شد.

 

شعبه فرهنگ و رسانه های کمیته سراسری ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکراتیک و ترقیخواه افغانستان در خارج کشور

 

ایتلاف ـ بامداد۱۳/۱ ـ ۱۱۰۸