نشست سران در تهران بسیار سازنده و مفید بود

 

 

به نقل از خبرگزاری «نووستی»، ولادیمیر پوتین رییس ‌جمهوری روسیه شب گذشته، سه ‌شنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی در پایان سفرش به تهران، اعلام کرد که نشست سران کشورهای ضامن درباره سوریه در تهران بسیار سازنده و مفید بود.

مذاکرات سه‌ جانبه ولادیمیر پوتین، ابراهیم رییسی و رجب طیب اردوغان، روسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه در تهران که بیش از یک ساعت به ‌طول انجامید، عصر روز گذشته پایان یافت. در این اجلاس طرف‌ها توافق کردند که امریکا باید خاک سوریه را ترک کند. روسای جمهوری روسیه، ترکیه و ایران همچنین در بیانیه ‌ای مشترک پس از مذاکرات، تایید کردند که هر سه کشور به حاکمیت، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی سوریه پایبند هستند و تحریم‌ های یکجانبه غرب علیه دمشق را محکوم می ‌کنند.

علاوه بر این، رییس‌ جمهوری روسیه همچنین با همتایان ایرانی و ترکی خود به‌ طور جداگانه مذاکراتی را انجام داد. پوتین درباره نتیجه مذاکرات اش گفت: بیانیه مشترک روسیه، ترکیه و ایران مشخص کرده است که بحران سوریه تنها از طریق دیپلوماسی قابل حل ‌وفصل است، ضمن اینکه در طول اقامت در ایران، من و هیات روسی نیز مذاکرات دوجانبه بسیار مفیدی داشتیم.

وی در عین حال تاکید کرد که خود سوری‌ ها باید درباره آینده کشورشان تصمیم‌ گیری کنند و تحمیل هرگونه دستورالعمل یا مدل از خارج بر آنها غیرقابل قبول است. به ‌گفته وی، روسیه، ترکیه و ایران آماده ادامه کمک به فعالیت بدون وقفه کمیته قانون اساسی در سوریه هستند، دولت قانونی سوریه توانسته است کنترول بر بخش اعظم خاک این کشور را دوباره بدست بگیرد و مناطق شرق رود فرات در سوریه نیز باید به کنترول مقامات دمشق بازگردد.

پوتین: ما باید برای همیشه به کار تروریست‌ها در سوریه پایان دهیم

ولادیمیر پوتین خواستار پایان دادن دایمی به حضور گروه تروریستی داعش و دیگر گروه‌های افراطی درخاک سوریه شد. رییس‌ جمهوری روسیه پس از نشست « تروییکای آستانه » گفت: مطمین هستم که کشورهای ما به تقویت همکاری ‌های سه ‌جانبه در راستای رسیدن به هدف نهایی و از بین بردن کامل کانون‌ های تروریزم بین‌المللی باقی‌ مانده در خاک سوریه ادامه خواهند داد، تا تمامی تهدیدات افراط ‌‌گرایی، جدایی ‌طلبی و جنایاتی که از سرزمین‌هایی نشات می ‌گیرد که تحت کنترول مقامات سوریه نیست و سازمان‌ های تروریستی در آنجا فعالیت می ‌کنند، از بین برود.

به ‌گفته پوتین، همکاری مشترک روسیه، ترکیه و ایران برای حل ‌وفصل سوریه و دستیابی به توافق بین آنها منجر به شکسته شدن ستون فقرات تروریزم بین ‌المللی دراین کشور شده است. به ‌گفته وی، اکنون بیش از 90 درصد ازخاک سوریه توسط مقامات رسمی دمشق کنترول می شود و این یک نتیجه عالی از کار مشترک سه کشور است، ولی خط ‌مشی مخرب و ویرانگر کشورهای غربی به ‌سرکرده گی امریکا تا حدود زیادی به وضعیت نابسامان کمک کرده است.

رهبر روسیه تاکید کرد: بسیار مهم است که اقدامات تکمیلی به‌ صورت سه‌جانبه با هدف تثبیت اوضاع در این مناطق و بازگرداندن این مناطق به کنترول دولت قانونی سوریه انجام شود. من مطمین هستم که کشورهای ما در واقع به تقویت همکاری در راستای هدف نابودی نهایی مراکز تروریزم بین‌المللی باقی‌مانده در خاک سوریه ادامه خواهند داد، باید به حضور داعش و سایر گروه ‌های افراطی در سوریه برای همیشه پایان داد.

روسیه با مواضع ایران و ترکیه در قبال تروریست‌ها در سوریه موافق است

ولادیمیر پوتین رییس‌ جمهوری روسیه از همبسته گی کشورش با ترکیه و ایران در موضوع مبارزه با تروریست‌ ها در سوریه خبر داده گفت: « واضح است که روسیه، ترکیه و ایران در خصوص مسایل سوریه اختلافات جزیی با یکدیگر دارند، ولی هرسه طرف توافق دارند که ما باید از شر تروریزم در آنجا خلاص شویم. همه ما از روند فعالیت کمیسیون قانون اساسی حمایت می ‌کنیم و به ‌لطف تلاش‌های مان، می ‌توان طرف‌های مختلفی را که تا اکنون مخالفت کرده‌اند، در یک عرصه مذاکرات گردهم آورد: مخالفان، مقامات رسمی کشور جمهوری عربی سوریه و کارشناسان و نماینده گان ساختارهای عمومی، سازمان ملل متحد.»

به ‌گفته وی، روسیه، ترکیه و ایران همچنین در این خصوص اتفاق نظر دارند که امریکا باید خاک سوریه را ترک کند. نیروهای امریکایی باید مناطق شرق رود فرات را ترک کنند و دست از غارت دولت سوریه، مردم سوریه و صادرات غیرقانونی نفت این کشور بردارند.

علاوه بر این، رهبر روسیه در ادامه این دیدار به نتایج اسفناک تحریم ‌های غرب علیه سوریه اشاره و تاکید کرد که کمک‌ های انسان ‌دوستانه به این کشور نباید موضوعی سیاسی شود و تمامی اقدامات در این زمینه باید از طریق مقامات رسمی دمشق انجام شود. پوتین یادآور شد که با وجود ادامه کمک‌ های بشردوستانه به سوریه، تقریباً ۹۰ درصد از مردم سوریه همچنان زیر خط فقر زنده گی می ‌کنند و این وضعیت بسیار جدی است.

رییس جمهور روسیه همچنین اعلام کرد که نشست بعدی « تروییکای » آستانه در مسکو برگزار خواهد شد. وی یادآور شد که رایزنی ‌های بعدی پیرامون اوضاع سوریه باید قبل از پایان سال جاری انجام شود.

پوتین: درک تمایلات تهران در خصوص برنامه هسته‌ای ایران بسیار مهم است

ولادیمیر پوتین، رییس‌ جمهوری روسیه در پایان سفرکاری خود به ایران اعلام کرد: « در رابطه با برنامه هسته ‌ای ایران، باید تاکید کنم که درک تمایلات مقامات تهران و چگونگی فعالیت در این زمینه مهم است و نماینده گان روسیه در رایزنی‌ ها پیرامون برجام این مسایل را مورد توجه قرار می ‌دهند، حوزه‌ های دیگری نیز وجود دارد. مسایل امنیتی مربوط به برنامه هسته‌ ای ایران نیز وجود دارد و در این رابطه طرف روسی تلاش‌ های مشترکی را برای ازسرگیری همکاری‌ های ایران و آژانس بین ‌المللی انرژی اتمی انجام داده است.»

پوتین درباره گسترش روابط اقتصادی بین روسیه و ایران نیز یادآورشد که زمینه‌ های همکاری امیدوارکننده ‌ای، از جمله توسعه زیرساختار‌ها وجود دارند. وی همچنین یادآور شد: طی شش ماه گذشته، تجارت بین روسیه و ایران ۴۰ درصد رشد داشته و این یک شاخص بسیار خوب است. ما عرصه ‌های امیدوارکننده خوبی داریم. روابط روسیه و ایران با سرعت خوبی درحال توسعه است و ارقام تجاری رکوردشکنی به ثبت رسیده است./ تسنیم

 

 بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۲ـ ۲۰۰۷

Copyright ©bamdaad 2022

 

 

 

تعامل بین المللی

 

 محمد ولی

 

تعامل جهانی میان دو دولت یا دولت ها عمل یکجانبه نیست ، دراین تعامل منافع ، ملحوظات سیاسی ، منطقوی و جهانی با رعایت فرهنگ ها و احترام متقابل به حاکمیت ها مطمح نظر طرفین یا اطراف تعامل میباشد .

تحمیل اراده یا خواست ، تحکم ، دیکتات و اِعمال یک جانبه خواست ها نمیتواند پایه و اساس این تعامل باشد ، در ایجاد تعامل عمدتآ فن دیپلوماسی با مهارت های آن ، منطق قوی در ایجاد فضای تفاهم دو جانبه و چندین جانبه با شناخت رمز و رازهای جانب مقابل میتواند موقف های طرفین را نزدیکتر ساخته باعث ایجاد تفاهم و اطمینان در ایجاد تعامل گردد . اگراین تعامل را یک داد وستد دیپلوماتیک و سیاسی بین دولت ها بگوییم‌ دوراز حقیقت نیست ، در هر داد وستد موقف هردو طرف تابع منافع ایشان میباشد ، گذشت و رعایت طرفین معامله راه رسیدن به همدیگرپذیری را هموارتر میسازد . پیش کشیدن افتخارات تاریخی، تکیه بر زورمندی ، به رخ اوردن موفقیت های جنگی ، یگانه بودن در قدرت ، صلاحیت حکمروایی در سراسر قلمرو دراین تعامل اصل تعین کننده نیست اما موقف در خواست کننده تعامل را تحکیم میبخشد و میتواند بحیث یک جانب دارای صلاحیت دولت داری با جانب مقابل داخل تعامل گردد. آنچه برای جانب مقابل اهمیت دارد اینست که تا چه حد دربرابر خواست های معقول آن تمکین صورت میگیرد و چگونه با حفظ منافع ملی خودی منافع جانب مقابل را در نظر میداشته باشد .

بنابرامتزاج برخی خواستها ، منافع و آرمانها میان مردمان جهان جانب مقابل تعامل خواستهای را مطرح‌ میسازد که شاید به امورداخلی یک کشور ربط داشته باشد ،دولت ها ناگزیرند روحیه و خواست مردمان شآنرا در ایجاد تعامل با کشور دیگر رعایت کنند (مثل عدم برسمیت شناسایی اسراییل از جانب برخی کشورهای اسلامی منجمله افغانستان ناشی از روحیه اسلامی مردم است) .

اگر کشوری با کشور دیگر داخل تعامل میگردد و یکی از طرفین متهم به نقض حقوق بشر یا تروریزم و حمایت ازآن یا انواع دیگر اعمال خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر و عدم رعایت منشور سازمان ملل متحد باشد مجریان سیاست خارجی و در مجموع مقامات رهبری آن در برابر پارلمان ها ، اذهان عامه ، مطبوعات و جامعه مدنی مورد مواخذه قرارمیگیرد ، آنها نمیتوانند از فضای مسلط این ذهنیت ها در جوامع شان گریز نموده با کشوری که متهم باشد داخل تعامل گردند . گرچه این اصول از جانب دولت های قدرتمند در مورد دولت های ضعیف نقض شده و رعایت نمیگردد .

امارت اسلامی که خواهان تعامل با جهان است از موقف انعطاف ناپذیر در اصول فکری عدول نکرده میخواهد جهان ‌با همین موقف با امارت داخل تعامل گردد ، این دیپلوماسی غیرقابل انعطاف طی یازده ماه پسین قطعآ مورد پذیرش هیچ یک از کشورهای جهان واقع نشده است . افغانستان به حدی ضعیف است که توان تحمیل اراده برهیچ واحد خارجی را ندارد و نمیتواند مانند قدرت های بزرگ ‌درایجاد تعامل جانب مقابل را برتحمیل اراده خود ملزم گرداند ، این ضعف در عرصه سیاسی ( هنوز حکومت سرپرست ) ، دیپلوماسی ( عدم برسمیت شناسی جهانی ) ، اقتصادی ( فقر و بیکاری و کمبود پول ) ، اجتماعی ( نارضایتی عمومی جامعه از وضعیت جاری ) ، فرهنگی ( مشکلات ایجاد شده در امور تعلیم و تربیه ) و ده ها مشکل دیگر برای همه مشهود است . با چنین دست خالی و کاستی های جاری چگونه میشود گفت با ما تعامل کنید،  اما ما از موقف اتخاذ شده تا سرحد استعمال بمب اتوم‌ از جانب شما پایین نمی آییم .

 

افتــاده گی آمـــوز اگر طالــب فیضی

هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

(بیدل)

جهان پیمایی چین در جاده ابریشم

 

 

طرح جاده ابریشم را «شی‌ جین‌ پینگ »، رییس‌ جمهور چین با الهام ‌‌گیری از راه ابریشم باستانی درسال ۲۰۱۳ ترسایی ارایه کرد. در چین باستان این گذرگاه، شبکه راه‌ های به ‌هم‌ پیوسته‌ ای با هدف بازرگانی در آسیا بود که خاور و باختر و جنوب آسیا را به شمال افریقا و خاور اروپا پیوند می‌ داد. مسیری که تا سده پانزدهم ترسایی به‌ مدت ۱۷۰۰ سال ، بزرگ‌ ترین شبکه بازرگانی دنیا بود. تاریخ وجود این مسیر حتا به سال های قبل از میلاد مسیح می رسد. این راه از چین به ترکستان شرقی امروزی و از درون آسیای مرکزی می ‌گذشته و به سمرقند و بخارا می ‌رسید. در بخارا قسمت اصلی آن از راه مرو، سرخس، نیشابور، گرگان، بام و صفی ‌آباد به ری امتداد داشت و از ری به قزوین و زنجان و شمال همدان از سمت کبوترآهنگ به نزدیکی کوه قولی یابا و اردبیل و تبریز و ایروان می ‌رسید و از ایروان به ترابزن یا به یکی از بندرهای شام ختم می شد. قسمت فرعی این راه از سمرقند به خوارزم و از خوارزم به سرای و هشترخان و از آن جا به کنار رودخانه « دن» و به بندرهای دریای آزف (بخش شمالی دریای سیاه) ختم می شد.*

طرح جاده ابریشم جدید در ۱۶ م ۲۰۱۷ طی مراسمی با حضور رهبران نزدیک به ۳۰ کشور جهان در چین، آغاز شد. جاده ابریشم جدید امکانی تازه در اختیار کشورهایی قرار می ‌دهد که در مسیر آن قرار گرفته ‌اند تا تجارت خود را در آسیا، اروپا و افریقا بیش از گذشته توسعه دهند.

این پروژه شامل دو مسیر اصلی « کمربند اقتصادی راه ابریشم » و « راه ابریشم دریایی » است. «کمربند اقتصادی راه ابریشم» مسیر باستانی راه ابریشم چین را از طریق آسیای مرکزی، روسیه و خاورمیانه به اروپا متصل می ‌کند.

«راه ابریشم دریایی»، چین را از طریق دریا به جنوب شرق آسیا و افریقا مرتبط می ‌کند. با اجرای این طرح شرکت‌های چینی شرکت‌های جهانی می ‌شوند. بدین ترتیب، این شرکت‌ها در همه کشورها و حتا قطب شمال، تحت برند « یک کمربند و یک جاده »، به فعالیت در توسعه زیرساخت‌ ها می ‌پردازند. چین ۶۵ کشور را به عنوان هدف سرمایه ‌گذاری زیرساختی تعیین کرده ‌است. یکی از بخش های اصلی پروژه، دالان اقتصادی پاکستان ـ چین از سین کیانگ تا گوادر به ارزش ۵۴ میلیارد دلار است. بدین وسیله پاکستان به مسیر ارتباطی چین به دریای هند تبدیل می‌ شود. یک راه آهن سریع ‌السیر ۳ هزار کیلومتری نیز جنوب چین را به سنگاپور متصل می ‌کند و افغانستان نیز به بخشی از شبکه جاده‌ای منطقه دسترسی پیدا می‌ کند. برای امریکا، از کف دادن بندر گوادر در پاکستان که اقیاس هند را به دریای عمان وصل می کند یک ضربه هولناک است. از جمله دلایل توطیه برای برکنار عمران خان از نخست وزیر پاکستان همین احساس خطری است که امریکا از رسیدن چین به بندر کوادر دارد. بندری که امریکا تا اکنون آن را دراختیار داشته اما عمران خان از تجدید قرا داد برای ادامه حضور امریکا در این بندر مخالفت کرد.

بنا بر آمار رسمی دولت چین، سرمایه گذاری روی پروژه جاده ابریشم برابر رقمی حدود یک تریلیون دلار یا هزار میلیارد دلار می باشد. بخش اعظم این سرمایه توسط چین تامین و صرف ساخت خطوط راه آهن، بندر، اسکله، جاده، نیروگاه، مسیر فیبر نوری و مناطق ویژه اقتصادی، هم در خود چین و هم در جنوب شرق آسیا، جنوب آسیا، آسیای مرکزی، روسیه، خاورمیانه، افریقا، جنوب اروپا و اروپای شرقی است. با تکمیل این پروژه، بیش از شصت کشور با سهمی عظیم از اقتصاد و جمعیت کل جهان، در مدار اقتصادی عظیمی درهم تنیده و یکپارچه خواهند شد. به طور مثال از سال ۲۰۱۶ ترسایی کوسکو، غول کشتیرانی چین، با خرید بخش قابل توجهی از سهام شرکت اداره کننده بندر «پیره» در جنوب یونان، تلاش های خود را برای مدرن سازی و گسترش ظرفیت این بندر شروع کرد. چین در این بندر ۶۰۰ میلیون دلار سرمایه گذاری کرده و آن را تبدیل به یکی از ۵۰ بندر با ظرفیت بالای جهان کرده است که مرکز ترانزیت کالاهای صدها شرکت چینی شده است. بدین ترتیب جنوب اروپا تبدیل به پایگاهی برای چین خواهد شد که از آنجا محصولات ساخت خود را نه تنها به داخل قاره اروپا، بلکه به بازارهای نوظهوری مانند شرق مدیترانه و خاورمیانه نیز صادر کند. چین همچنین به طور مرتب در حال خرید بخشی از صنایع سنگین تعدادی از کشورها در اروپا است. این موضوع در المان حتا باعث نگرانی محافل سیاسی این کشور شده است. چین بخش عظیمی از « شرکت زیمنس ـ بوش» را خریداری کرده است.

ایران نیز در پروژه چین کماکان جایگاه مهمی دارد. در گزارشی به قلم توماس اردبرینک، خبرنگار نیویورک تایمز در تهران، نقش محوری ایران در پروژه «راه ابریشم جدید» علیرغم کارشکنی های بخش مهمی از حاکمیت بررسی شده است. پروژه دو میلیارد دلاری راه آهن تهران- مشهد که تأمین مالی آن توسط پکن صورت خواهد گرفت، ترکستان چین را از قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، و ترکمنستان به ایران و در امتداد آن به اروپا متصل خواهد کرد، مسیری که کمک خواهد کرد صادرات کالای حتا ایرانی به روسیه، پولند و شمال اروپا با سرعت بیشتری انجام شود. جغرافیدان بریتانیایی، هالفورد مکیندر، در آغاز سده بیستم گفته بود: قدرتی که بتواند مسیرهای تجارت و حمل و نقل اروپا، آسیا و افریقا را بصورت یک «جزیره جهانی» درآورد، آماده است که به یک قدرت مسلط جهانی تبدیل شود.

پروژه «راه ابریشم جدید» چین را تبدیل به قدرت اصلی اورآسیا، و جهان خواهد کرد. این پروژه از دستآوردهای حزب کمونیست حاکم در چین است تا الگوی حکومتداری توسعه محور، نیمه دولتی، در مقابل سیاست نیو لیبرالیستی اتحادیه اروپا و امریکا قرار گیرد.

پروژه «راه ابریشم جدید»، مهم ترین ابزار پکن برای تبدیل شدن به رهبری فاز دوم جهانی شدن است. کشوری با اقتصادی، نیمه دولتی ـ نیمه سرمایه داری، با رهبری حزبی کمونیست، پدیده ای نوظهور را که جهان قرن بیست و یکم تجربه می کند. سیاستی که تا اکنون هرگز تجربه نشده است. آیا این پدیده نوعی جدید از «سوسیال دموکراسی» است؟ آینده به این سوال پاسخ خواهد داد./ راه توده

 

* البته در مورد مسیر«راه ابریشم تاریخی» برداشتهای متفاوتی وجود دارد.از جمله اینکه این مسیر چگونه ازافغانستان امروزی می گذشت.ـ بامداد

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۲ـ ۲۴۰۶

Copyright ©bamdaad 2022

 

مقصد آنها چیست ؟ 

 

میرعنایت الله سادات

ده ماه ازبقدرت رسیدن طالبان میگذرد. ولی تاهنوزیک مشی مدون و پلان کاری ، ازجانب آنها به جامعه رنج کشیده افغانها پیشکش نشده است. موضوع مورد بحث آنها درین مدت عمدتا روی این سه کلمه ( دستار ، ریش ، برقع ) متمرکزبوده ومعلوم نیست که بالا کشیدن شعارها روی این کلمات تا چی وقت ادامه میآبد. 

قحطی وبیکاری دروطن ما بیداد میکند. اما طالبان برسراقتدار بخاطر حل این معضله ، هیچگونه انعطاف نشان نداده وبه رهنمایی های اهل خرد و تجربه هم در این مورد توجه نمی نمایند.   

همینطورخلای نبود قانون برجامعه مستولی بوده و تا هنوز این گروه  به  فکر آن نشده است ، تا عملکردهای خودرا برمبنای قانون استوارسازد. ممکن است آنها ازفهم و پذیرش این اصول  ناتوان اند که : ة یک قدرت حاکم بدون بنیاد قانونی ، نمی تواند ممثل حاکمیت ملی باشد ». 

طالبان دروازه های مکاتب را برروی متعلمات صنوف هفت الی دوازده بستند و  با کمال ناآگاهی ازاحکام اسلام به این تصمیم شان صبغه دینی میدهند. بی خبراز این که اسلام ، فراگیری علم و دانش را بطوریکسان به زن و مرد حکم مینماید(۱) بنا تصمیم آنها بخاطرجلوگیری ازتعلیم اناث ، مغایر احکام اسلام بوده وبیشتر با رسوم زن ستیزانه مروج درعصر قبل ازاسلام (دوره جاهلیت) شباهت دارد. (۲)     

همچو برداشت های نادرست از اسلام ، همیشه مورد انتقاد ونکوهش دانشمندان مسلمان قرارگرفته است. ولی گاه گاهی ، با استفاده ازفرصت ، مبلغین جدید چنین برداشت ها ، درهرکجایی سربلند میکنند. حضرت میرزا عبدالقادربیدل درمورد این « غافلون »  اینطور میگوید : 

                        یک نخود کله و ده من دستار       این کم وبیش چی معنی دارد 

دردهه مشروطیت ( ۱۹۶۳- ۱۹۷۳ ترسایی) که یک آرامش نسبی درجامعه برقراربود وهنوز برخورد های مسلحانه در جامعه ما وجود نداشت .مخالفین طرز زنده گی مدنی ، زیر نام « اخوانی ها » درجامعه ظاهرشدند. آنها موجودیت خود را با ضدیت علیه آزادی زن آغازنموده وبه این وسیله ، توجه جامعه را به خود جلب میکردند. آنان بر زنان بدون برقع تیزاب پاشی مینمودند. دوصد زن با جراحات سوزنده داخل بسترشدند.(۳) 

بررسی واقعات درچهاردهه اخیرنشان میدهد که هیچ فرقی میان برخورد مدنیت ستیزانه طالبان وعملکرد « تنظیم های جهادی »سرازیرشده ازپاکستان وایران وجود ندارد. هردوگروه دراین مدت دست به تخریب صدها مراکزتمدنی زده و زیربناهای اقتصادی را ویران نمودند. بالاثراعمال مدنیت ستیزانه آنها هزارها معلم ودانش آموز جان باختند. طفلان درمعرض خطرقرارگرفته و ظلم فراوان برزنان تحمیل گردید. هریک ازاین گروه ها ، دعوی اسلام ناب را میکردند ولی درپس پرده ، مقاصد دیگری وجود داشت.

باوجود اعتراضات  وسیع منورین افغان وجامعه جهانی ، تجاوز برحقوق بشری ، کمافی السابق ادامه دارد و روز تا روز در برابرتحقق عدالت و پیشرفت ، موانع جدید ایجاد میشود. این تجاوزات وموانعات را می توان  منحیث  برخورد «بدویت » در برابر «مدنیت » تعریف کرد.

از این برخورد ها ، قدرت های رقیب منطقه وی وجهانی با شیوه های شیطانی سواستفاده نموده وبخاطرنیل به منافع جیواستراتیژیک شان درافغانستان ، درعقب این ویا آن گروه قرارمیگیرند.

پاکستان و ایران پیوسته تلاش میورزند که با برهم زدن اساسات زنده گی مدنی ، جلو پیشرفت و ارتقأ جامعه افغانی را بگیرند. تا نفوذ شان درکشورافغان زمین ادامه بیابد. یکی ازاین تلاش ها ، بی نقش ساختن نیم نفوس جامعه ( زنان ) میباشد. تا هرج و مرج دوام  یافته و جامعه درمسیرقهقرایی قرارداشته باشد.

قدرت های خارجی بالوسیله وابسته گان شان ، آتش نفاق وفتنه را در جامعه افغانی پیوسته دامن میزنند. گرچه افغانهای وطندوست ، توجه عامه مردم را به شناسایی ودفع وطرد  این فتنه ها جلب مینمایند . مگرمتاسفانه  طالبان حاکم ، با عملکردهای ناشیانه خود متوجه انگیزه اصلی این فتنه ها نشده ومنتقدین خود را همیشه سرکوب مینمایند.

               آینه چون عیب توبنمود راست         خودشکن آئینه شکستن خطا ست 

 با تأسف که  خود منورین ومدافعان مدنیت درداخل وخارج کشورتا هنوزازانسجام و داشتن مشی همگانی برخوردارنیستند. حقایق نشان میدهد که قدرت های ذید خل خارجی درمیان افغانهای تحصیلکرده نیز ذهنیت سازی مینمایند. ازاین میان تعداد انگشت شماری مفتون دسایس آنها شده اند. این خرابکاری ها ، آنقدرشدت یافته است که گماشته گان آنها با پررویی تمام ازضرورت تجزیه افغانستان سخن زده و حماسه های تاریخی مردم ما را وارونه جلوه میدهند. این حلقات بعوض آنکه عملکرد عقب گرایانه طالبان را نکوهش کرده و وابسته گی آنها را ازسیاست های قدرت های خارجی مورد انتقاد قراربدهند. حقایق را اغوا نموده و رفتارطالبان را به یک قوم خاص مربوط میسازند. هدف آنها ازچنین طرزدید ، کتمان ساختن توطیه های خارجی بوده و با دامن زدن تفاوت های قومی ، آب را به آسیاب بیگانگان می ریزند.

اگر اینطورنیست ، پس مقصد آنها چیست ؟ این چهره ها هیچگونه پیشنهادی برای ترقی وپیشرفت افغانستان ارائه نکرده اند. غیراز زیرسوال بردن هویت ملی افغانها وایجاد جدل های لفظی و لسانی ، کار دیگری ازآنها ساخته نیست. نیات تخریبی این افراد و تمدن ستیزی طالبان دوطرف یک سکه است.

طالبان با بدست گرفتن اداره دولت ، مقصود شآنرا با عملکرد های عقبگرایانه خود بازهم برملا ساخته ومردم تحت اداره  خود را مایوس نموده اند.  مردمان رنج کشیده که ازگروه های شروفساد روی گشتانده وامیدی به اداره طالبان داشتند ، اکنون روزتا روز ازطالب نیز روی برمیگردانند.

با ادامه چنین وضع ، طالبان درقطارتاجران دین قرارگرفته و مانند تنظیم های سلف شان فاقد اعتباردرمیان افغانهای وطندوست خواهند شد. 

زما برصوفی وملا سلامی        که پیغام خدا گفتند ما را

ولی تأویل شان درحیرت افگند        خدا وجبرئیل ومصطفی را

(علامه اقبال)

 

۱- علامه محمد باقرمجلسی ، "بحارالانوار"، " طلب العلم فریضته علی کل 

مسلم ومسلمته "، اصفهان ، (۱۰۰۶- ۱۰۷۷)

۲- درعصرجاهلیت دختران نوزاد را ، زنده درگورمیکردند

۳ - کاکر، حسن " سقوط مونارشی افغانی در۱۹۷۳ " ، ژورنال بین المللی مطالعات شرق میانه ، انگلستان ، ۱۹۷۸ ، صفحه 

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۲ـ ۲۷۰۶

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

  Copyright ©bamdaad 2022

 

 

۲۰۳

برای نخستین بار در تاریخ کولمبیا، یک چپگرا در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد


 

گوستاوو پترو، نماینده ایتلاف « پیمان تاریخی » و شهردار سابق بوگاتا با کسب اکثریت آرا در دور دوم انتخابات کولمبیا، به عنوان نخستین رییس‌ جمهوری چپگرای تاریخ این کشور، سکان ریاست دولت برای ۴ سال آینده را به دست می ‌گیرد.

به گزارش خبرگزاری افه، بر اساس شمارش ۹۸.۸۶ درصد آرا، گوستاوو پترو با کسب ۱۱ میلیون و ۱۸۵ هزار و ۶۷۱ رای، معادل ۵۰.۴۹ درصد، پیروز انتخابات ریاست جمهوری کولمبیا خواهد بود.

به این ترتیب رودولفو هرناندز، پوپولیست با گرایش راست میانه از «اتحادیه رهبران مبارزه با فساد» با کسب ۱۰ میلیون و ۴۶۸ هزار و ۷۸۱ رای (۴۷.۲۵ درصد آرا) در این رقابت تنگاتنگ انتخاباتی از پترو شکست خورد.

برتری پترو نسبت به هرناندز ۷۱۶ هزار و ۸۹۰ رای، معادل ۳.۲۴ درصد است.  رقمی که بیشتر از پیش ‌بینی‌ها و نظرسنجی‌های پیش از انتخابات  است.

پترو، اقتصاددان ۶۲ ساله ، از ۷ اگست (۱۶ اسد)، جانشین ایوان دوکه،  رییس‌ جمهوری کولمبیا شده و در دوره ۲۰۲۲-۲۰۲۶ ترسایی ریاست دولت این کشور امریکای لاتین را بر عهده می ‌گیرد.

رییس‌ جمهوری منتخب کولمبیا در نخستین سخنرانی خود پس از پیروزی در انتخابات اطمینان داد که امروز کشورش تغییر کرده است و همچنین یک « توافق ملی بزرگ » را به منظور جلوگیری از عمیق تر شدن شکاف‌ها پیشنهاد کرد.

پترو با بیان اینکه امروز یک تحول واقعی در راه است گفت:

ما هستی و زنده گی خود را برای آن، متعهد می ‌شویم. ما به رای ‌دهنده گان و فریاد آن‌ها خیانت نمی ‌کنیم، آنچه آن‌ ها دقیقا بر سر تاریخ فریاد زده‌اند، این است که امروز کولمبیا تغییر می ‌کند.

هرناندز نیز با پذیرش شکست خود در انتخابات اعلام کرد: من صمیمانه امیدوارم که تصمیم گرفته شده برای همه مفید باشد. آرزو می ‌کنم گوستاوو پترو بداند که چگونه کشور را رهبری کند. 

نیکلاس مادورو، رییس‌ جمهوری کشور ونزویلا با تبریک پیروزی این نماینده چپگرا در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری کولمبیا، در صفحه توییترش نوشت: من به گوستاوو پترو و و فرانسیا مارکز (معاون ریاست جمهوری) برای پیروزی تاریخی در انتخابات ریاست جمهوری در کولمبیا تبریک می‌ گویم. خواست مردم کولمبیا که دفاع از راه دموکراسی و صلح بود، شنیده شد.

آلوارو اوریبه، رییس‌ جمهوری پیشین کولمبیا (۲۰۰۲- ۲۰۱۰ ترسایی) روابط با ونزویلا را در دوران ریاست جمهوری «هوگو چاوز» و با طرح اتهاماتی مبنی بر پذیرش اعضای گروه تروریستی فارک در این کشور قطع کرد. پترو وعده داده‌ بود درصورت پیروزی در انتخابات، روابط رسمی با ونزویلا را برای نخستین بار از سال ۲۰۱۰ ترسایی از سر خواهد گرفت. 

کولمبیا جایگاهی مرکزی برای سیاست ایالات متحده امریکا در منطقه امریکای لاتین دارد. دفتر جو بایدن رییس‌ جمهوری امریکا ۲۲ می (یکم جوزا) در بیانیه ‌ای به طور رسمی کولمبیا را متحد اصلی غیرناتوی واشنگتن معرفی کرد.به همین خاطر نتایج انتخابات روز یکشنبه و تنظیم روابط با دولت جدید برای واشنگتن از اهمیت بالایی برخوردار است.

دور نخست انتخابات ریاست جمهوری کولمبیا، ۲۹ می (هشتم جوزا) برگزار شد و گوستاوو پترو، و رودولفو هرناندز به ترتیب با کسب ۴۰.۳۴ درصد و ۲۸.۱۷ درصد آرا به دور دوم انتخابات راه یافتند. 

پیروزی پترو به معنای روی کارآمدن اولین دولت مترقی در تاریخ کولمبیا خواهد بود و دوره جدیدی را درحیات سیاسی کولمبیا رقم خواهد زد. به گفته کارشناسان این امر می‌ تواند تحولاتی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد کند چرا که جناح راست همیشه در کولمبیا حکومت کرده است.

 

منبع تصویر : وینرسایتونگ

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۲ـ ۲۰۰۶

Copyright ©bamdaad 2022