افغانستان درمعرض تجاوزعریان وچشم پوشی شورای امنیت

 

عبدالاحمد فیض

استفاده از قوه در مناسبات بین المللی دراسناد حقوقی غیرقابل انکاردر نظام بین المللی ممنوع قرار گرفته است، احکام مندرج درماده دوم منشورملل متحد بکارگیری زور را منع نموده است، همچنان سند معتبر دیگری که تجاوز را با تمام اشکال آن ممنوع نموده است قطعنامه سال (١٩٧٤) مجمع عمومی ملل متحد است که به قطعنامه تعریف تجاوز معروف است، لذا پراگراف اخیر ماده سوم قطعنامه با تفکیک تجاوز مستقیم علیه استقلال وحاکمیت ملی دولت ثالث، نوع دیگری از اقدامات عنصر تجاوز را توصیف نموده و آن عبارت از تجاوزبا بکارگیری دستجات مسلح ومزدوران جنگی علیه حق حاکمیت دیگران است.

بند پایانی ماده سوم چنین صراحت دارد:

« تسلیح، تجهیز واعزام گروه های مسلح ومزدوران جنگی در برابر استقلال، حاکمیت وامنیت کشوردیگر، تجاوز بنداشته میشود.»

معیارها وپرنسیپ های متعددی درنظام حقوقی بین المللی وجود دارد که استعمال قوه را با تمام اشکال آن منع نموده ، وتخطی ازاین اصول جنایت بین المللی خوانده شده است.

ماده دوم قطعنامه تعریف تجاوز با اهتمام براحکام مواد (٣٩)-(٤١-٤٢) منشور سازمان ملل متحد و با درنظرداشت اصل مسوولیت جهانی دولت ها، شورای امنیت را مکلف و مسوول میداند که در صورت وقوع تجاوز مستقیم و یا تجاوزبا استفاده از شبه نظامیان مزدبگیر و سایر اشکال رزمنده گان غیرمشروع، چگونگی و ابعاد تجاوز را بیدرنگ مورد ارزیابی قرارداده،  و درمورد قطع تجاوز و میزان صدمات ناشی از آن نسبت به عنصرتجاوز بمثابه فکتورتهدید کننده امنیت جمعی موقف اتخاذ نماید.

جهانیان و بخصوص شورای امنیت سازمان ملل متحد از سالیان متمادی ناظر و شاهد ویرانگیری و قتل بی رویه مردم افغانستان و نقض فاجعانه حقوق بشری ساکنان این کشور بدستان جنایتکارانی است که در پیرامون این کشوردرس تباه کاری و انسان کشی به آنها داده شده وبه مقاصد اهداف سیاست خارجی دستگاه های جاسوسی بیگانه تسلیح و به کشورما تحت پوشش دین فرستاده شده اند، که دراین فصل ازجنگ و خونریزی، اعزام  دستجات مسلح خارجی درکشور با بهره گیری از فضای مساعد نظامی وسیاسی موجود ابعاده چند برابر کسب نموده است، که باتاسف شورای امنیت ملل متحد به استثنای صدوراعلامیه های گمراه کننده مبنی بر ابراز تاسف از توسعه بحران و نگرانی در قالب جملات در خصوص نقض حقوق بشری بوسیله گروه های تروریستی چندین ملیتی در قلمرو اینکشور، از اتخاذ موضع اصولی با استفاده از میکانیزم های حقوقی علیه عاملان جنگ وتجاوزات مستمر در برابر افغانستان اجتناب نموده و این نهاد با اعتبار و حافظ صلح و امنیت جمعی خود به فکتوری بی اثرسازی هنجارهای جهانی مبدل شده است. مسلم است که وضعیت حقوقی، نظامی افغانستان از مصادق غیرقابل انکار تجاوز ومداخلات است که میبایست شورای امنیت در جهت قطع مداخله مداوم خارجی از قلمرو کشورهای همسایه و بخصوص پاکستان در پرتو احکام مواد ٤١-٤٢ میثاق سازمان ملل متحد تصمیم اتخاد وبا اعمال فشار سیاسی، تعزیزات موثر و ایجاد فضای تفاهم جمعی بسود افغانستان بمثابه قربانی تروریزم و تجاوزکارمینمود.

بنابرین تا زمانی که عاملان خارجی جنگ تحت فشارین المللی مجبور به ترک سیاست مجراجویانه علیه افغانستان نگردد، نه صلحی بوجود خواهد آمد،  و نه ثبات درسطح منطقه که افغانستان بیدفاع بازنده اصلی کلیه بازی ها و تعاملات غیرسازنده نخواهد بود، بلکه آتش بی ثباتی درسطح منطقه مشتعل خواهد شد.

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۸۰۸

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

 

دیدگاه هند در باره رخدادهای کشور:

افغانستان: هند در وضعیت دشوار

 

برگرفته از نشریه « دموکراسی مردم » چاپ هـنـد

اوضاع درعرصه افغانستان به ‌سرعت درحال تغییراست. با کم و بیش کامل شدن خروج سربازان امریکایی، چندهفته گذشته شاهد پیشروی طالبان در سراسر کشوربوده است. طالبان ادعا کرده است که ۷۸ درصد خاک افغانستان اکنون در کنترول آن است. اما صرف نظر از درستی یا نادرستی این ادعا، حقیقت آن است که سرعت پیشرفت طالبان، به ویژه در مناطق شمالی، همه را دچار شگفتی کرده است.

خروج امریکا، پس از بیست سال جنگ در افغانستان، شکست تحقیرآمیزی را نشان می ‌دهد. پس از حمله تروریستی سپتامبرسال۲۰۰۱ ترسایی درامریکا، رییس ‌جمهور بوش دستورحمله به افغانستان را برای به‌ راه اندازی « جنگ علیه ترور» صادرکرد. چرخه کاملا کامل شد. امریکا در دهه‌ ۱۹۸۰ مجاهدین را برای غلبه بر رژیم مورد حمایت شوروی در افغانستان مسلح و تامین مالی کرده بود که درراس کسانی که به جهاد پیوستند عناصری مانند اسامه بن لادن بودند. یک دهه کامل بعد، امریکا علیه طالبان که فرزند مجاهدین بود می‌ جنگید. پس ازبرکناری طالبان ازقدرت، امریکا همان‌ طورکه مایل بود رژیمی را با یک « روکش دموکراتیک » برسر کارآورد.

دو دهه جنگ ‌هوایی و عملیات نیروهای ویژه نتوانست طالبان را مطیع امریکا سازد. پس از صرف بیش از دو تریلیون دلار و قربانی کردن ۲۳۱۲ سرباز، در طی سال‌ های گذشته، دولت‌های پیاپی امریکا پشتیبانی ازاشغال و به کاربردن سرباز را کاهش داده بودند. بایدن قدم نهایی را برداشت و خروج کلیه سربازان امریکا- ناتو را تا سپتامبر ۲۰۲۱ ترسایی اعلان کرد. بیست ‌سال جنگ به قیمت جان ۴۷۶۰۰ غیر نظامی تمام شد، که مرگ ۴۰ درصد از آن‌ ها ناشی از بمباران هوایی امریکا بود.

دولت ترامپ گفت وگو با طالبان در دوحه را آغاز کرده بود ویک موافقت ‌نامه صلح اعلام شده بود. اما گفت وگوها بین طالبان و نماینده گان دولت افغان برای یک برنامه موقت انتقالی متوقف شد. روشی که طی آن امریکایی ‌ها افغانستان را رها کردند شیوه همیشه گی آن‌ ها در رها کردن کشورهایی است که اشغال می‌کنند، غرقه در ویرانی همان طورکه در عراق روی داد.

ارتش ملی افغانستان، ساخته شده و تعلیم دیده ازسوی امریکا، فروپاشیده و بخشی از سربازان آن یا تسلیم شده اند یا پست‌ های شان را ترک کرده اند. حتا اطلاعات امریکا پیش بینی کرده بود که طالبان می‌ تواند درعرض شش‌ ماه پس از خروج امریکا بر کل کشورغلبه کند.

اماغلبه طالبان ضرورتا به ثبات درافغانستان منجرنخواهد شد.شبه نظامیانی در ارتباط با جنگ سالاران قبیله‌ ای و مورد حمایت امریکا و شبه نظامیان آموزش دیده در میدان وجود دارند که شرایط را برای جنگ ‌داخلی آماده می ‌کند. این بدترین سناریو برای مردم افغانستان خواهد بود که به رنج بردن از خشونت و ستیزه ای که چهار دهه در آن قرار داشته اند ادامه خواهند داد .

تنها راه برای اجتناب ازچنین پی‌آمد ترسناک تشکیل دولت موقتی با شرکت طالبان برمبنای درک مشترک از نگرانی های تمام طرف‌ ها است. آخرین تلاش در دوحه بین طالبان و دولت افغانستان و دیگر نماینده گان برای دست یابی به یک چنین توافقی درجریان است.

هند از تمام این تلاش‌ها خارج بوده و تمام پل‌ های ارتباطی خود با طالبان را از خیلی پیش ‌تر سوزانده است. دولت واج پایی در سال ۲۰۰۱ ترسایی برای عرضه حمایت لوژیستیکی نظامی برای حمله امریکا علیه افغانستان عجله داشت اما امریکایی‌ها عملیات از طریق پاکستان را به عنوان دولت خط مقدم ترجیح دادند.(  بیشتر به خاطرنومید کردن دولت تحت رهبری بی جی پی(حزب باهاراتا جاناتا) در آن زمان). از آن زمان تا اکنون، هند پیوسته با امریکا همراه بوده و برای کمک به دولت افانستان با میلیون‌ها دلار کمک برای پروژه‌های مختلف و ساختن زیرساخت‌ها در سراسر کشور افغانستان تلاش کرده است.

آمریکا بیشتربرای آزردن دولت مودی، تصمیم به آغازگفت وگو با طالبان و در نهایت خروج بدون هیچ تشریفاتی از افغانستان گرفت. دولت مودی، با وضعیت دشواری رو به رو شد، برای برقراری ارتباط با طالبان در دوحه تلاش کرد.

اس. جایشانکار، وزیر خارجه هند، برای مشورت با دو دولتی که با طالبان هم صحبت بوده اند به تهران و مسکو سفرکرد. اما، اظهارات جایشانکاردر کنفرانس مطبوعاتی درمسکو که در باره «مشروعیت » غلبه طالبان با زور اعلام تردید کرد نشان داد که هند دربرابر واقعیت‌ های پدیدار شونده چقدراز مرحله پرت است.

با خروج امریکایی ‌ها از صحنه، تمرکز به سوی قدرت‌ های منطقه ‌ای که سهم مستقیمی در صلح و ثبات در افغانستان دارند تغییر جهت داده است. سازمان همکاری شانگهای متشکل از شش‌ کشوری است که همسایه افغانستان هستند. روسیه، چین، هند و پاکستان، همراه با جمهوری آسیای‌ مرکزی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان اعضا شانگهای هستند. افغانستان و ایران درمقام ناظر قرار دارند.

در روزهای ۱۳- ۱۴جولای همایشی از وزرای خارجه کشورهای عضوشانگهای دردوشنبه‌ پایتخت تاجیکستان با تمرکز بر افغانستان برگذارمی ‌شود ( مقاله درهمان زمان نوشته شده بود- مترجم) . گروه ارتباط با افغانستان شانگهای هم درحال همایش است. جایشانکار که درهمایش شرکت دارد، به پیوستن به تلاش جمعی شانگهای برای وضعیت سیاسی مورد حمایت منطقه ایی امیدوار خواهد بود.

با این‌ که پاکستان حامی سنتی طالبان است، اما با یک وضعیت غیرقابل پیش بینی مواجه است که ممکن است روی منافع و امنیت آن تاثیربگذارد تا حد زیادی نگران است. روز 9 جولای موید یوسف، مشاورامنیت ملی پاکستان، درمقابل کمیته روابط خارجی پارلمان پاکستان حاضر شد و «چهارچوب سیاست گسترده » پاکستان درباره افغانستان را توضیح داد:

اول ـ تلاش‌ های انجام گرفته برای کمک کردن به تشکیل دولت مشترک بین طالبان و دولت کابل،

دوم ـ  برداشتن گام‌ هایی برای به‌ حداقل رساندن گسترش بی ثباتی ونفوذ پناهنده گان به داخل پاکستان.

اوهمچنین گفت که وضعیت میدانی درحال پیش افتادن از هرچیز دیگری است و اولین گزینه امیدبخش به نظر نمی ‌رسد.

با معلوم بودن این رویکرد، هند نباید دراین‌ که باید بخشی ازهرتلاش جمعی منطقه ای که پاکستان و شانگهای را دربرمی گیرد باشد تردیدی داشته باشد.

طبق‌اعلام منابع پاکستانی طالبان روشن کرده است که یک امارت اسلامی را که هیچ «ساختاردموکراتیکی » نخواهد داشت تاسیس خواهد کرد. نگرانی اصلی آن است که رژیم طالبان با زنان و کودکان دخترچگونه رفتارخواهد کرد. یک سخنگوی طالبان اظهار داشته است که به آموزش زنان تا سطح ابتدایه اجازه خواهند داد، چیزی که تنها زمانی می ‌توان باور کرد که اتفاق بیافتد. کمترین کاری که هر تلاش منطقه ‌ای می ‌تواند تضمین کند باید حفظ حقوق زنانی باشد که بدترین متحملین رنج در رژیم گذشته طالبان بوده‌اند.

تمام سیاست افغانی ازسال ۲۰۰۱ ترسایی تا اکنون، تحت حاکمیت دولت‌ های پیاپی هند، حمایت از تجاوز امریکایی و کمک به روند « ملت سازی » با هزینه میلیاردها دلاردر زیرساخت‌ها و پروژه‌های توسعه بوده است. خروج عجولانه امریکایی ‌ها بدون نگرانی از عواقب آن می ‌تواند دولت مودی و دستگاه سیاست خارجی را به بازنگری درسیاست یک‌ جانبه هواداری از امریکا و جوانه زدن اتحاد استراتیژیک با امریکا وادارد، که اکنون درچهاردیواری شکل پیدا می‌ کند. مانند سیاست افغانی، سیاست شلیک تفنگ ساچمه ‌ای برای شرکت‌ های امریکایی علیه چین، نیزتنها به منزوی شدن هند و از خط خارج شدن استقلال استراتژیک آن می‌انجامد.

 

منبع:  https://peoplesdemocracy.in/2021/0718_pd/afghanistan-india-unenviable-position

 

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۱ـ ۰۶۰۸

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

درحاشیه رخدادهای قبرس

 

محمود فاضلی

همان ‌طور‌که پیش ‌بینی می‌ شد سفر رجب اردوغان، رییس ‌جمهوری ترکیه، به قبرس شمالی در سالروز چهل ‌وهفتمین سال عملیات نظامی ترکیه در قبرس با حساسیت‌ های بین ‌المللی، یونان و قبرس همراه بود. اردوغان در دیدارش از بخش ترک ‌نشین قبرس ضمن حمایت از تقسیم قبرس و « راه ‌حل دو کشور» اعلام کرد، « ازسرگیری روند مذاکره جدید تنها بین دو کشور میسر است. برای این امر نیز باید بر حاکمیت و جایگاه مساوی تاکید شود. بدون پذیرش وجود دو ملت و دو کشور مستقل نمی ‌توان در مذاکرات پیشرفت کرد. کلید حل بحران جزیره قبرس در به ‌رسمیت ‌شناختن حق برابری ترک‌ های قبرس در بحث حاکمیت است. رد کردن راه‌ حل دو کشور به معنای نادیده ‌گرفتن حقوق ترک ‌های قبرس در حاکمیت، استقلال و حقوق است».

او خطاب به یونانی‌های قبرس مدعی شد آنها از عقده اقلیت دانستن ترک ‌ها در جزیره قبرس دست نکشیده‌‌اند و راه‌ حل مبتنی بر عدالت را رد کرده‌ اند و به مواضع غیرصادقانه و به ‌دور از حقایق این جزیره ادامه می‌ دهند. هرچه زمان بگذرد، ملت ترک قبرس از استقلال و آزادی خود کوتاه نخواهد آمد. از ما انتظار نداشته باشید که همچنان ترک ‌های قبرس را به‌ عنوان یک اقلیت تحت اداره یونانی ‌های قبرس بپذیریم. طرف یونانی به‌ هیچ ‌یک از وعده‌ های خود متعهد نبوده و در گذشته نیز طرح صلح  کوفی عنان، سزمنشی اسبق سازمان ملل متحد و همه‌ پرسی اجرا‌شده برای برقراری نظام فدرالیزم در جزیره را رد کرد. ازسرگیری مذاکرات تنها براساس راه ‌حل دو کشور نخواهد بود. از این به بعد، ما نمی‌ گوییم بخش شمالی و بخش جنوبی جزیره قبرس، ما از حالا به بعد خواهیم گفت قبرس ترک. اردوغان در زمینه پیوستن قبرس جنوبی به ناتو مدعی شد: « اگر به اسناد ناتو نگاه کنیم فعلا ما جواب مثبت نداده‌ایم، الحاق قبرس جنوبی به ناتو درچنین شرایطی غیرممکن است. ترکیه اکنون آن کشوری نیست که زمان الحاق یونان به ناتو وجود داشت. اکنون ما اینجا هستیم. آنها نمی ‌توانند ترکیه را دور بزنند ».
به گفته اردوغان در نشست ویژه مجلس قبرس شمالی، « وحدت جمهوری ترک قبرس شمالی بالاتر از همه ملاحظات سیاسی است. امروز برادری ابدی میان ترکیه و جمهوری ترک قبرس شمالی را که قدرت خود را از خون شهدای ما می‌ گیرد، بار دیگر به تمام جهان اعلام می ‌کنیم. آرمان قبرس، موضوع مهمی است. این آرمان ملت بزرگی است که سال 1974 قهرمانانه حماسه آفریدند.»
سخنان او با انتقاد هایی از سوی اروپا همراه بود. اتحادیه اروپا و امریکا با طرح اردوغان برای منطقه « ورشا » در جنوب شهر فاماگوستای در قبرس مخالفت کردند. این منطقه پیش از حمله ترکیه به قبرس در 1974 ترسایی یکی از مناطق مهم برای گردشگری در این کشور به شمار می‌ آمد اما پس ازحمله نظامی ترکیه و فرارساکنان، ازآن زمان تا اکنون این شهربه یک منطقه متروکه تبدیل شده است، اما سال گذشته مقامات ترکیه و قبرس ترک ‌نشین دوباره از بازگشایی آن خبر دادند.
جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از اردوغان خواست از تشدید تنش‌ ها خودداری کرده و به گفت ‌وگوهای مبتنی ‌بر « فدراسیون دو منطقه ‌ای دوجامعه‌ای» بازگردد. اتحادیه اروپا بر لزوم پرهیز از اقدامات یک ‌جانبه ناقض قوانین بین‌المللی و اقدامات تحریک ‌آمیز در جزیره قبرس که خطری برای بازگشت به میز مذاکرات برای حل ‌وفصل فراگیر پرونده این جزیره به‌ شمار می ‌رود، تاکید کرد. وزیر خارجه امریکا اقدام ترکیه را « کاملا مغایر با قطع ‌نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد» می‌ داند. اقدامات ترک ‌های قبرس در واروشا تحریک‌ آمیز، غیرقابل قبول و ناسازگار با تعهدات پیشین این کشور برای تعامل سازنده در گفت ‌وگوهای سازش است. بریتانیا مواضع اردوغان را در تضاد با مصوبات شورای امنیت و آن را تهدید کننده روند سازش در قبرس می ‌داند. لندن در حال رایزنی اضطراری درباره این موضوع با سایر اعضای شورای امنیت است. فرانسه نیز دعوت اردوغان به راه‌ حل دو کشور را تحریک‌ آمیز می ‌داند. به باور پاریس، این اقدام، بازگرداندن اعتماد لازم برای از سرگیری فوری مذاکرات به‌ منظور رسیدن به یک راه‌حل عادلانه و دایمی برای پرونده قبرس را تضعیف می ‌کند. مصر نیز اگرچه مذاکراتی برای بهبود روابط با انقره دارد اما این گام را در تعارض با قطع ‌نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد می ‌داند. اسراییل نیز ضمن اعلام همبستگی با قبرس از طرح ترکیه در منطقه واروشای قبرس عمیقا ابراز نگرانی کرد. قبرس نیز که این اقدام را «غیرقانونی و غیرقابل قبول» توصیف کرده شکایت رسمی خود را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارایه کرد.

یونان مواضع اردوغان را ضربه ‌ای به چشم‌ انداز حل‌ وفصل مساله قبرس بر مبنای قطع ‌نامه‌های شورای امنیت ارزیابی می ‌کند. آتن که اقدامات ترکیه را باعث نگرانی سایر کشورهای اروپایی و رهبران اتحادیه اروپا می‌ داند، مدعی است هرگونه تحول منفی در قبرس، روابط ترکیه با اتحادیه اروپا را تحت تأثیر قرار خواهد داد. به اعتقاد دندیاس، وزیر خارجه یونان، در قبرس راه‌ حل دوکشوری وجود ندارد. پیشنهاد تشکیل دو کشور از سوی ترکیه نمی‌ تواند راه‌ حلی برای مساله قبرس باشد. اتحاد مجدد قبرس تنها راه‌ حل مساله این جزیره است و سایر گزینه‌ ها راه‌ حل نیستند و خلاف حقوق بین‌المللی هستند.

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۲۱ـ ۲۹۰۷

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

احکام قانونی و شرعی در مورد اسرای جنگی

 

عبدالاحمد فیض

واقعیت زنده گی در سیاره ما بیانگر آنست، که انسانها بیشترین فرصت های زنده گی خویش را در رویاروی ،منازعه، کشتن و بستن یکدیگر پشت سرگذاشته است، که دراعصارکهن این خونریزی ها که عمدتأ به قصد کسب غنیمت، تصاحب املاک و بالاخره دستیابی به منافع فردی و گروهی بوقوع پیوسته است، حد ومرزی نداشته است.

اما بعد ازظهور دین اسلام درعصر جهالت، موازین و قواعدی معینی در زمان جنگ به مسلمانان شریک در منازعه از ورای احادیث و نصوص قرآنی ارشاد گردید، هکذا قواعد وهنجارهای دردنیای معاصردرزمینه وجود دارد که بنام قوانین بین المللی جنگ یاد میشود و در میثاق های چهارگانه سال(١٩٤٩) ژنیو مورد تصویب قرارگرفته است.

درین نبشته بطور مؤجز تلاش میگردد تا چگونگی و نحوه برخورد و مناسبات با اسرای جنگ را در پرتو دساتیر دینی و قوانین بین المللی برجسته سازیم:

اسیربه فرد ویا افرادی اطلاق میگردد که درجریان درگیری مسلحانه ازطرف نیروهای دشمن دستگیرگردد، لذا بار نخست درسال (١٩٢٩) دولت های عضومیثاق ژنیومفاد مدونی را مورد تصویب قرارداد که برمبنای آن دولتها ملزم گردید، از شکنجه و تعذیب اسرای جنگی ، کشتن واهانت آنها اجتناب نمایند.

همچنان بر بنیاداحکام فوق، هرگاه اسیرجنگی به انجام خدمات استخدام گردد، بایست معاش برای آنها درنظرگرفته شده، زمینه برای تداوی،استراحت، معیشت و تبادله مکاتیب با خانواده و بستگان اسیرفراهم گردد.

بروفق کانوانسیون سال١٩٤٩  ژنیو ، مجروحین که در میادین نبرد مسلحانه بدست نیروهای دشمن میافتد، یا افراد جنگی که درحین منازعه بدست دشمن اسیر میگردد، مانند یک فردعادی ازکلیه حقوق انسانی برخوردار بوده، هرگونه شکنجه، اجحاف، توهین و نقض حقوق بشری فرد یا افراد اسیر شده مسوولیت بین المللی دولت و یا گروه متخاصم را وارد صحنه میسازد.

طوریکه درفوق تذکار یافت، دین اسلام ، ازجمله نخستین ادیان سماوی است که جنگ را به مفهوم دفاعی آن به تعریف گرفته و درجنب ممنوعیت توسل به اقدام زور، با درنظرداشت جهل وظلمت حاکم درآن برهه تاریخی، احکام صریحی را در زمینه وضعیت اشتراک کننده گان مخاصمات مصلحانه و بخصوص اسرای جنگ از ورای نصوص قرآنی واحادیث نبوی مطرح نموده است.

پیامبراسلام (ص) به مسلمانان مشمول غزوات اکیدأ ارشاد فرموده است که با اسیران جنگ به نیکویی رفتارنمایند.

همچنان روایتی از حضرت عبدالله بن عثمان وجود دارد که پیامبر اسلام حین اعزام رزمنده گان به میدان جنگ، آنها را به عدم حمله برغیرنظامیان و رعایت دساتیر بشردوستانه با دادن سوگند توصیه میفرمود.

در قران کریم بمثابه بنیادی ترین رهنمود بشر، احکام متعدد و صریح وجود دارد، منجمله در آیه  الانسان، خدواند(ج) نیکویی، لطافت و مهربانی با اسیران دشمن را نماد عالی اخلاق انسانی ارشاد فرموده است.

در زمینه محل نگهداری، تداوی و معشیت اسیران جنگ در دین اسلام تفکیکی میان افراد آزاد و اسیر وجود نداشته ، و این امر در متون و نصوص متعددی وضاحت یافته است.

مبرهن مینماید که کلیه دساتیر و قواعد بسردوستانه در دین مقدس اسلام بر پایه ارزش های فطری انسان که خلیفه زمین خوانده شده است استوار است، دراین دین آسمانی قتل، شکنجه، اهانت، بی حرمتی در برابر اسیران جنگی جنایت توصیف و مرتکبین چنین اعمال مستلزم مجازات دنیوی وعذاب اخروی خوانده شده است.

دین اسلام نه تنها کشتن اسیر را مردود عنوان نموده است بلکه جنگجویان که پناه میاورند، مصوونیت جانی و روحی وی تضمین گردیده است.

لذا تبادله، رهایی بدون قید و شرط  و رهایی اسرای جنگ دربدل پرداخت وجوه پولی، از ارکان بارزی دینی در زمینه خوانده شده است.

با امعان به اصول وهنجارهای بین المللی و ارشادات دینی، عاملان قتل، شکنجه و رفتار اهانت بار به اسیران جنگی، جنایتکاران است که با درنظرداشت اصول بین المللی بشردوستانه و احکام دین مقدس اسلام مستوجب تعقیب و مجازات پنداشته شده و نفرین شده گانی است که هرگزمصوون نخواهد بود ، اما علی الرغم ممنوعیت دینی وهنجارهای جهانی ، کشورما شاهد صحنه های وحشتناک وشرم آور قتل وکشتاربی رویه اسیران جنگی توسط معارضان مسلح وجوانب دخیل در جنگ بوده است.

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۱۰۸

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

عدالت بین المللی، آرمانگرایی یا معما 

 

 عبدالاحمد فیض

بشریت دراعصارگوناگون ودرمراحل متفاوت انکشاف حیات انسانی درین سیاره زیبا راه بی امان مبارزه را بخاطر دستیابی به عدالت که مفهوم جزء دادگری، مساوات، برابری واعاده حق نداشته و ندارد، درپیش گرفته ودر راستای دستیابی به عدالت مبارزه نموده است.

واژه عدالت بمثابه متعالی ترین آرمان بشری، تجلی یک مفهوم ومحتوای انتزاعی نبوده بلکه عدالت درسطوح وعرصه های متفاوت حیات بشری مانند عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، عدالت در عرصه حقوقی وغیره مطرح میگردد که تحقق آن متضمن ثبات، امنیت، رفاه، برابری ومساوات خواهد بود.

طوریکه تصریح یافت، عدالت خواهی و مبارزه بخاطر دسترسی به عدالت پدیده تاریخی است واما با تدوین وظهورتیوری های نوین که دربستر مبارزات باشکوه آزادی خواهی و روشنگری قوام کسب نمود، پیکارو مبارزه بغرض تحقق عدالت بیشترینه در چهارچوب تفکرات نوین هیومانیستی درپرتو نظریات و دکتورین دانشمندان وپیشگامان نهضت های دموکراتیک سده هجدهم درجامعه بشری رونق یافت.

شایان ذکر میدانم که علی الرغم این پیشگفتار درباب عدالت ، منظور نویسنده تعریف و توصیف عدالت و بررسی چگونگی عدالت بگونه موسع و مشروح نیست، بلکه تلاش خواهم ورزید تا مفهوم و محتوای عدالت بین المللی ونحوه عملکرد تابعان حقوق بین المللی را در خصوص تحقق عدالت بین المللی بطور اخص موردکنکاش قرارداد.

دراول جون ٢٠١٠ ترسایی  طیف وسیع از دول عضو میثاق روم که در جون سال ١٩٩٨ دیوان بین المللی جزایی را اساس گذاشتند، در شهرکامپالا کشوراوگاندا گردهم آمدند تا باگشایش یک کنفرانس بین المللی نحوه فعالیت های دیوان را مورد بحث قرارداده و اساسنامه روم را مورد بازنگری و تجدید نظر قراردهند، دراین کنفرانس دولت های عضو به توافق رسیدند تا به هدف جلب هرچه فزونتر حمایت جامعه جهانی از میثاق روم و توسعه فعالیت های دیوان بین المللی جزایی لاهه، هفدهم جولای را که مصادف میگردد به تقویم امضای میثاق روم، بمثابه روز بین المللی عدالت مسما، وهمه ساله ازاین روز بزرگداشت بعمل آید.

لذا با اهتمام به نیات و مقاصد دولت های شرکت کننده درکنفرانس کامپالا، عدالت بین المللی همانا عدالت جزایی یا کیفری است که از عدالت اقتصادی و یا عدالت اجتماعی که جوانب گوناگون مناسبات اجتماعی را درمحورداعیه عدالت خواهی مورد بررسی قرارمیدهد، تفکیک شده که هدف از آن تعقیب، مجازات و رعایت بی تاخیر کلیه مفاد وهنجارهای است که دیوان جزایی لاهه در فروغ آن ایجاد و فعالیت مینماید.

تذکراین موضوع غیرمنصفانه نخواهد بود که بشریت علی الرغم سیستم حقوقی جهانی با پهنای گسترده با یک نظام بین المللی ناعادلانه روبروست که درمواجهه با تضیع حقوق و ارزشهای انسانی، اعاده حقوق شان با بکارگیری ابزارها ومیکانیزم های متنوع نا ممکن میگردد.

دردنیای معاصر زور وقدرت در جایگاه  قوانین بین المللی نقش ایفا داشته ومبرهن می نماید که دشوار خواهد بود تا قوانین وهنجار جهانی را ازمنظرقدرت وکرکترالزامی و اجرایی درچهارچوب عدالت بین المللی مورد توجه قرارداده  و خود را در پناه اصول بین المللی مصوون پنداشت.

درست بیست وسه سال ازعمر پیمان بین المللی روم که امروز تحت عنوان روز عدالت بین المللی به هدف ارتقای سطح حمایت جهانی از آن بزرگداشت خواهد شد، گذشت، درطی این مدت جهان شاهد حملات مسلحانه برحاکمیت های مستقل دیگر و وقوع منازعات مسلحانه خونبار دربسا نقاط  جهان بوده که این مخاصمات با تمام ابعاد خطیری که درپی دارد، کماکان عمدتأ در محورمنافع  و تمایلات آزمندانه عنصرخارجی در مناطق درگیرجنگ ادامه داشته که بی تردید موارد متعددی از جنایت جنگی، نقض فاجعانه حقوق انسانی، قتل و کشتار بیرحمانه مردمان که در جنگ مشارکتی نداشتند بوقوع پیوسته است، مانند جنگ جاری در افغانستان، یمن، سوریه، عراق، غزه  وغیره که با وصف موجودیت دیوان بین المللی جزایی، ازعدالت قضایی مبنی بر شناسایی، پیگرد و مجازات عاملان جنایات وحشیانه بین المللی خبری نیست.

کشورما افغانستان در نتیجه تهاجم مسلحانه ایتلاف بین المللی به هدایت امریکا  و مداخلات گسترده ازکشورهای پیرامون مبنی بر تمویل نبرد مسلحانه به هدف تحقق اهداف و مقاصد سیاست خارجی توسعه طلبانه آنها مانند اداره نظامی پاکستان، به مکان امن و محل تجمع جنایتکاران جنگی و ناقضان حقوق بشری مبدل گردیده است، دراین کشور درحال منازعه در دودهه گذشته، موارد مشهود وغیرقابل انکارجنایت جنگی یا نقض بی شرمانه حقوق بین المللی بشردوستانه، توسط قوای خارجی، نظامیان بومی یا گروهای مسلح مخالف دولت ارتکاب گردیده است، که به دلایل گوناگون مانند وابستگی نامحدود به منابع خارجی، عدم شفافیت وناتوانی نظام عدلی نه تنها هیچ اقدام قابل انتظار در زمینه دستگیری و محاکمه جنایتکاران و قاتلان مردم بیدفاع ازجانب دولت صورت نگرفته است، بلکه مجرمان بدنام  و مرتکبین جنایات وحشیانه، به معافیت از تعقیب دست یافته اند، این وضعیت درکشور درشرایطی حاکم است که عاملان جنایات هدفمندانه  ضد بشری درمیادین جنگ و مکانهای غیر نظامی بطور روز افزون و کم سابقه به گسترش موارد جنایت در تلاش هستند وهکذا ماده(٢٩) منشور دیوان جزایی بین المللی معافیت ازتعقیب و یا رعایت اصل مرور زمان را درجرایم مغایر ارزشهای انسانی و جنایت جنگی منتفی نموده است.

عدالت بین المللی از تابعان حقوق بین المللی یعنی دولت ها وحتا شخصیت های حقیقی (افراد) میطلبد که به هدف تحقق عدالت جهانی درعرصه بین المللی ازمنشور دیوان جرایی لاهه حمایت نموده و درجهت تطبیق همه جانبه احکام ماده (٥) اساسنامه محکمه کیفری جهانی، به این دیوان همکاری نمایند، متن ماده پنجم دیوان حاوی احکام صریح درخصوص تعقیب و مجازات عاملان جنایت زمان جنگ، ناقضان حقوق بشری، نسل کشی و جنایت علیه صلح یاجنایت تجاوزاست، که همه موارد پیش بینی شده در جوامع درگیر منازعات مانند کشور ما مصداق دارد، هکذا عدم همکاری جامعه بین المللی در زمینه شناسایی، تعقیب ودستگیری مجرمین بین المللی بخصوص دول عضو پیمان روم و کشورهای که محل ارتکاب جرم قرارمیگیرند، باعث شده است تا این مرجع ذیصلاح قضایی که بیش از دو دهه ازایجادش میگذرد، علی الرغم کثرت وقوع جنایات ضد بشری وجرایم جنگی در سطح دنیا فقط به پرونده محدود ازقبیل قضیه نسل کشی دارفور ومحاکمه رییس جمهور پشین سودان رسیده گی نموده ومجموع فعالیت این نهاد قضایی درهمین محدوده باقی بماند.

چنانچه ایالات متحده امریکا که میثاق دیوان بین المللی جزایی را نپذیرفته است، ازقوانین ملی خود که تحویلدهی و محاکمه شهروندان امریکایی را در محاکم خارجی تجویز نمی نماید بمثابه حربه استفاده نموده وحتا در موارد معین از ابزارتحریم علیه این نهاد عدلی بین المللی استفاده نموده است.

به پندارم دریک چنین فضای غیرعادلانه جهانی، صحبت پیرامون عدالت بین المللی بیشترینه آرمانی است ودر ایجاد یک نظام حقوقی که بسترهای مناسب برای تامین عدالت جهانی ایجاد گردد، کماکان راه طولانی و ناهمواری درپیش خواهد بود.

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۷۰۷

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021