رویای جهالت  

 

جهالت بد ترازخوابست کی بیدارخـواهی شد

بگو تا کی اسیری دالر و کلدار خــواهی  شد

 

عبدالوکیل کوچی  


آنانی که چشم های شان نمی بیند گوش های شان نمی شنود  دل های شان سختر از سنگ  ، مغزهای شان پر از جنگ و برجبین شان داغ ننگ است که به اوامر بیگانه مسلح شده وطن خود را خراب وهموطن خود را برباد می کنند . باید بدانند که جامعه  بشری ده ها سال قبل وارد عصر کیهان شده و با تکنالوژی پیشرفته وانترنیت به استقبال قرن بیست ویکم شتافته است. قرن بیست ویکم ، قرن بیداری ، قرن زلزله ها  ، توفان ها و حوادث مهم ، قرن دگرگونی ها و رویداد های بزرگ اجتماعی ، خیزش های عظیم سیاسی ، و رخداد های خونبار نظامی وهمراه با آتش و خون .

 بلاخره قرنی که جنگ تحمیلی  ونیابتی پاکستانی ها تا هنوزنتوانسته  انسان هایی دراین گوشه دنیا یعنی طالبان ومدعیان دین و دولت را از خواب زمستانی شان بیدارساخته وسرنوشت آنها را از اسارت آی اس آی رها سازد.

عقب گرایان افراطی اگردر فرصت های طلایی از خواب غفلت خود بیدار می شدند آنگاه می دانستند که این میراث خواران خادم استعمار، همچون بازیگران صحنه های جنگ چه گونه  در دستان اجنبی قرارگرفته همانند گذشته ها  که ۹۰ سال قبل  اسلاف شان بنام دین ، بر ضد دین ودو لت برانگیختند و اعلیحضرت امان اله خان غازی ومحصل استقلال کشور را به نفع استعماریون از وطن بیرون راندند وافغانستان را یک مرحله تاریخی عقب زدند  .

وهمچنان ۴۰ سال قبل آنها  در دام آی اس آی رفته و بر ضد دولت محمد داود خان رییس جمهور افغانستان  شورش بر پا کردند همچنان سی و پنج سال قبل در راستای مداخلات وتجاوزات رژیم خونتای اسلام آباد یکجا با تروریست های عرب وعجم اعم از شرقی وغربی ، زیر نام دین و بهانه شوروی بر علیه دولت قانونی  و دموکراتیک افغانستان جنگیدند و به فرمایش آی اس آی و مطابق به اهداف استراتیژیک آن ، هست وبود وطن را نابود کردند. مکاتب ، مدارس ، موسسات دولتی وعام المنفعه ، فابریکات ، دستگاه های صنعتی را به آتش کشیدند .آنها  پروژه های برق وآبیاری ، کتابخانه ها موزیم ، بند های آبگردان ، پل ها و زیرساختار های اقتصادی کشور را به نفع باداران پاکستانی خود  کاملاً نابود و در کشور جوی خون را جاری کردند . به قول یک منبع پاکستانی  « یوسف » ، از منابع بین المللی تمویل کننده پولی این جنگ ، دولت عربستان سعودی ، دولت امریکا سی آی ای ، شیخ های عرب بودند ،  سلاح از مصر،  ترکیه ، انگلستان ، چین و اسراییل تهیه می شد که در نتیجه چنین جنگ های تحمیلی صدها هزار نفراز مردم افغانستان  شهید وصدها هزارنفر دیگر زخمی ، معلول و معیوب ومیلیون ها نفر از سکنه کشور در خاک ایران، پاکستان وکشورهای دیگر آواره شدند  .

 پس ازعزیمت نظامیان شوروی به وطن شان اگر مخالفان دولت افغانستان این صلاحیت را می داشتند که  سلاح بر زمین گذاشته  خون هموطنان خود را به نا حق نمی ریختند . چون فاقد این گونه صلاحیت بودند نتوانستند به طور مستقلانه تصمیم بگیرند . بنا بگفته منابع عینی ، رهبران جهادی وسیله اجرایی در دست آی اس آی بودند  و آنان طبق سناریوی خود امر و نهی میکردند که بر بنیاد آن  پس از کنار رفتن حاکمیت ح د خ ا از قدرت ، کابل را به خاک وخون کشانیدند . آنها باید می دانستند که  جنگ های نیابتی آی اس آی به کمک عمال خارجی چرا با دولت جمهوری اسلامی افغانستان تا هنوز ادامه دارد و مزید بر آن هزاران نفر از طالب های ساخت پاکستان ، لشکر القاعده و داعش با تشدید حملات انتحاری ، انفجار ها وجنگ های جبهه یی در گوشه ومناطق کشور سیل خون از انسان های بی گناه را جاری میسازند ، وطن را به گورستان خونین وخاکستر سیاه مبدل می سازند با کشتن انسان های بی گناه چه وقت قلب های شان از خون انسان سیر می شود .

رسولان جنگ درامتداد تجاوز ومداخلات جنایتکارانه رژیم پاکستان ودشمنان بین المللی افغانستان  با تخریب مکاتب ومدارس ، مزارع و زیرساختار های اقتصادی ، نسل جوان کشور را از حق تحصیل وکار محروم نموده  وبا ترویج مواد مخدره گروهی ازاین قشر آینده ساز کشور را بیمار و از وطن بیزار ساختند . تا به این صورت کشور را از وجود نیروی بالنده آن خالی ساخته  وزمینه چور وچپاول زیر زمینی های این سرزمین را به دست خود مساعد سازند . در اثر همین سیاست جنگ طلبانه و تشدید حملات دهشت افگنانه طالب و داعش در مناطق مختلف کشور، هزاران هزار جوانانی که از ادامه تحصیل محروم گشته واز بیکاری رنج می برد ند ، بنا چاری خاک شیرین وطن را ترک گفته رهسپار دیار بیگانه گردیدند، تعداد ی از آنها در آب های مدیترانه غرق شده واجساد مهاجرافغانستان طعمه ماهی می شود . گذشته از آن ننگ آورترین دسیسه برای وادار ساختن جوانان مهاجر افغان به عزیمت درکشور های عربستان سعودی و ایران به منظور شرکت در جنگ های سوریه و یمن می باشد وبه خصوص در کشور یمن که  یک گروه مهاجرهموطن  در دوطرف جبهه ، یکی زیر امر ایران برعلیه دولت یمن ودیگری زیر امر سعودی ها برضد حوثی ها می جنگند وتابوت های اجساد آنها وارد کشور می شود. ازین دشمنی بد تر چه می تواند علیه یک ملت مظلوم باشد که یک گروه از فرط جهل ، مزدور دالر وکلدار شده علیه کشور خود می جنگد وگروه دیگری ازشدت فقروبد امنی ، منحیث اجیر جنگی در کشور های خارجی برای دیگران می جنگند . باید گفت که در طول تاریخ  هیچ گاهی افغانان ، اجیر جنگی برای وطن خود ویا بیگانه نشده اند ولی این اعزام جبری وادار ساختن جوانان به جنگ خارجی ها همچون لکه ننگی بر جبین دولت ناکارآمد افغانستان تا ابد باقی خواهد ماند . دولتی ضعیف ونا کاره ای که تا هنوز نتوانسته است وفاق را در سطح خود عملی کند چه گونه از وطن و خون جوانان کشور دفاع نماید .

بر اساس معلومات روز نامه هشت صبح  سپاه پاسداران ایران مهاجران افغان مقیم ایران را برای جنگ علیه مخالفان بشار اسد به سوریه اعزام میکنند .وقبل از اعزام به جنگ تحت آموزش نظامی قرار میگیرند . برای این مهاجران کارتهای اقامت برنگ سرخ در ایران داده میشود . از موارد متعدد به ارایه یکی از مثالها می پردازیم .

طبق گزارش روزنامه هشت صبح از ۱۲۰ مهاجری که ایران بسوریه اعزام کرده است ۲۸ تن شان کشته شده اند که ازین میان ۱۴ نفر آنها سر بریده شده اند .هشت تن دیگر زخمی شده اند . روزنامه هشت صبح علاوه میکند که هر چند اعزام مهاجران به سوریه توسط سپاه پاسداران ایران از سوی منابع دولتی افغانستان تایید نشده است اما وزارت خارجه وکمیسیون روابط بین المللی مجلس نماینده گان می گویند گزارشهای در مورد اعزام مهاجران افغان بسوریه را شنیده اند .

همچنان گزارشها از منابع طلوع نیوز حاکی از آن است که فرستادن پناهجویان افغان برای جنگ بسوریه در بدل پنجصد دالر خشم نمایندگان را بر انگیخته است .رادیو صدای امریکا بنام آشنا بتاریخ یکم دلو ۱۳۹۴ در رابطه به سهیم کردن مهاجران افغان در جنگ داخلی سوریه از قول روز نامه وال استریت ژورنال گزارش داده است که حکومت ایران مهاجران افغان مقیم آن کشور را به سوریه می فرستتد تا در برار مخالفین بشار الاسد ریس جمهور سوریه بجنگند . در همین حال شماری از تحلیل گران افغان به این باور اند که نتنها حکومت ایران بلکه گروه های افراطی پاکستان نیز شماری از افغان های مهاجر را به جنگ سوریه می فرستند .

منبع از قول آقای وحید مژده میگوید که ایران در جریان جنگ آنکشور با عراق ، افغانهای را که اکثر شان شیعه هستند به میدان جنگ علیه رژیم صدام ریس جمهور عراق می فرستاده اند .

خبر علاوه میکند که احمد سعید تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان به ارتباط نقش ایران در اعزام مهاجران افغانی به جنگ سوریه با آقای مژده همنظر است .احمد سعید می گوید که تا حال جسد ۱۳ تن از افغان های که در جنگ سوریه کشته شده اند به هرات منتقل شدند .

به قول مجله تایمز مورخ یکم دلو ۱۳۹۴ چاپ بریتانیا ایران با مصرف هزاران دالر در افغانستان وپاکستان مردم را به حمایت از حکومت بشار اسد به جنگ سوریه استخدام میکند بقول بی بی سی فارسی ۲۰ جنوری ۲۰۱۶ عربستان عده یی را در افغانستان برای جنگ یمن استخدام میکند علاوه میکند که شماری از افغان هاحاضر شدند در باره بسته گان شان که در یمن هستند مصاحبه کنند وزارت خارجه افغانستان گفته است اطلاع دارد که شماری از شهر وندان افغان در هر دو جبهه جنگ در یمن شرکت دارند.

باز هم بقول اخبار بی بی سی شماری از جوانان افغان از عربستان سعودی به جنگ در یمن فرستاده میشوند در یمن ایتلاف برهبری سعودی با گروه خوثی که گفته میشود از سوی دولت ایران حمایت می شود بنام حج رفته وبه جنگ سوریه شرکت می ورزند .

جوان ۱۶ ساله ای که خود را اجمل معرفی کرده است می گوید برایش گفته اند که قبله مسلمانان تحت تعرض قرار گرفته به دفاع از آن به جنگ میرود . در حالیکه یمن هرگز بالای عربستان حمله نکرده واین عربستان است که جنگ های نیابتی را با ریزش بم های خوشه یی خون انسان های یمنی را میریزاند .

با توجه به اوضاع جاری در کشور باید گفت که  وقت آن رسیده است که این طلسمات انسان ستیزانه وانسان دشمنی باید با دستان اتحاد وطن پرستانه مبارزین دادخواه وعدالت پسند بشکند . حالا وقت آن رسیده است که مردم با بیداری کامل  دشمنان وطن را تشخیص داده فریب نیرنگ های آنان را نخورند . مردم افغانستان هر کجا یی که هستند فاصله ها واختلافات را به یک سو گذاشته همه باهم در یک صف مقدس به خاطر نجات وطن وبه دفاع از استقلال وتمامیت ارضی وحاکمیت ملی ونوامیس ملی بسیج ومتحد گردند وبا نیروی وحدت واتحاد وطنپرستانه دشمنان وطن را از سر زمین مقدس و آبایی ما دور سازند وبا پشتیبانی نیروهای مسلح کشور از وطن دفاع سرتاسری صورت گیرد.  دراین صورت تمام گروه های مسوول ومتعهد کلیه وطن دوستان ومردم آزاده کشور می توانند  دریک جبه سراسری ، گسترده وفراگیر با تحرک نیروی مردمی از وطن دفاع نموده صلح وثبات را به وجود آورند . در چنین شرایط دشوار وحساس تاریخی ، موضعگیری شخصیت های مستقل ملی ومسوول وگروه های سیاسی وطن دوست ، میزان وطن پرستی آنان را در عمل  مشخص می سازد وتاریخ در مورد هر کدام آنها قضاوت خواهد کرد .

به امید صلح ، دموکراسی عدالت اجتماعی وامنیت پایدار درکشور محبوب ما افغانستان !

بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۲۴۰۱

 

 

سخنرانی بارک اوبا در باره وضعیت امریکا در سال ۲۰۱۶ ترسایی

آخرین سخنرانی سنتی سالانه درباره وضعیت کشور برای رییس جمهور اوباما فرصتی بود تا مزیت‌های کشورش را بر شمارد و درباره آن مدیحه سرایی کند و بگوید که ایالات متحده در تمام زمینه‌ها بهترین در سرتاسر کره زمین است. متاسفانه هنر بیان او در وصف شکوه امریکا به دلیل و برهان های متقاعد کننده ای تکیه نداشت. به همین علت حتا نطق شکوهمند او نمی‌توانست واقعیت زوال یابنده ایالات متحده را پنهان کند، و رقبای جمهوری خواه او نیز روی همین موضوع پافشاری کردند و آن را به عنوان مضمون اردوی تبلیغاتی خودشان برگزیدند.

 

تی یری میسان

آخرین سخنرانی درباره وضعیت کشور امریکا، که در ۱۳ جنوری توسط رییس جمهور اوباما برگزار شد، پیش از همه برای منعکس ساختن زنده گی نامه خودش در تخیلات هم میهنانش در نظر گرفته شده بود (1). خارج از چند اشاره به خطر اغراق گویی های نامزد جمهوری خواه دونالد ترامپ، نطق او وصف طولانی و شکوهمندی بود درباره برتری کشورش و با پیشنهادی برای اصلاح زنده گی سیاسی به پایان رسید که به همان اندازه ضروری به نظر می رسید که از واقعیت عملی به دور بود.

« نیرومند ترین اقتصاد جهان »

بارک اوباما با این جمله آغاز کرد که : « امروز ایالات متحده امریکا نیرومندترین و با ثبات ترین اقتصاد جهان است »(2). ولی آنچه را که نگفت، این بود که اگر به صندوق بین‌المللی پول باور داشته باشیم، ایالات متحده البته مهمترین تولید ناخالص داخلی اسمی را داشته است، ولی اگر تولید ناخالص داخلی را در مقیاس برابری قدرت خرید در نظر بگیریم در این صورت مقام دوم را احراز خواهد کرد، به این معنا که از شمردن دلار دست بکشیم و آنچه را که قابل مقایسه است مقایسه کنیم. عملاً، نخستین قدرت اقتصادی جهان، از این پس ایالات متحده نیست، بلکه چین مقام نخست را احراز کرده است.

رییس جمهور علاوه بر نفی چنین واقعیتی اظهار داشت که با وجود این برای تقسیم عادلانه تر ثروت هنوز خیلی کارها برجا مانده است. ذخیره فدرال (ریزرو فدرال نام رسمی بانک مرکزی ایالات متحده امریکا )  یعنی کنسرسیوم بانک های خصوصی که مدیریت دلار را به عهده دارد، در بررسی هایش مشاهده کرده است که میانگین درآمد ۵ در صد کاهش داشته است. به عبارت دیگر، اگر ابرثروتمندان ثروتمندتر شده اند، امریکایی ها عموماً در فقر بیشتری سقوط کرده اند. نابرابری به شکلی است که تنها ۳٪ جمعیت بیش از نیمی از کل ثروت  را در اختیار دارند، و ۷٪ یک چهارم باقی مانده، و  ۹۰ در صد آخرین ربع را در اختیار دارد. در دوران بحران ۰۹– ۲۰۰۸  ، نود فیصد مردم به همان حدی بازگشتند که در سال ۱۹۸۶ ترسایی در اختیار داشتند، در همین دوران چینی ها ثروت شان را چندین برابر افزایش دادند.

برای تایید سلامتی صنایع، رییس جمهور روی صنعت اتومبیل تاکید داشت که امسال در بهترین وضعیت بوده است. با وجود این، علاوه بر اینکه از ارقام اطلاع دقیقی نداریم، اگر به داده‌های قابل دسترسی مراجعه کنیم، می‌بینیم که نخستین تولید کننده در سطح جهانی نه ایالات متحده بلکه جاپان بوده است. چه از دیدگاه شمار اتومبیل های فروخته شده یا به ویژه از دیدگاه سود و درآمد، دورا دور تویوتا مقام اول را احراز کرده است. در واقع  اصل درآمدهای ایالات متحده به آنچه تولید می‌کنند بسته گی ندارد، بلکه از حق امتیازاتی منشا می‌گیرد که خریداری کرده است. در نتیجه این درآمدهایی که درحال حاضر در سازمان تجارت جهانی رایج است و همه آن را قانونی می دانند، گرچه پیش از این چنین حق امتیازی وجود نداشت و در آینده نیز ممکن است وجود نداشته باشد.

پس از آنکه برخی دلیل و برهان های  جنبش اشغال وال استریت را به حساب خودش گذاشت، رییس جمهور کوچک ترین اقدام اصلاحی برای رفع این نابرابری‌ها را پیشنهاد نکرد، ولی برای پانسمان برخی جراحات کمک‌های متنوعی را پیشبینی کرد. سپس ناگهان به موضوع دیگری پرداخت و طرح مبارزه علیه سرطان را یاد آور شد و اظهار داشت که از گردهمآیی ایالات متحده پیرامون موضوع وضعیت آب و هوا پشتیبانی می کند.

با نفی نظریه پردازانی که از سقوط اقتصادی حرف می زنند، رییس جمهور اوباما به موضوع مرکزی خود پرداخت یعنی موضوع برتری نظامی ایالات متحده بر تمام جهان. اگر اشتباه نگفته باشم، پس از آدولف هیتلر و توجو هیدکی نخستین بار است که چنین موضوعی در گفتار یک رییس جمهور مطرح می گردد.

نیرومند ترین ارتش جهان

« به شما گفته ‌اند که دشمنان قوی‌ تر شده‌اند و امریکا ضعیف ‌تر شده است. اجازه دهید چیزی به شما بگویم. ایالات متحده امریکا نیرومندترین ملت جهان است. همین و بس. (حضار کف می زنند) همین و بس. هیچ‌ کس به امریکا نزدیک نمی شود. هیچ‌ کس به امریکا نزدیک نمی ‌شود. (حضار کف می زنند). هیچ‌ کس به امریکا نزدیک نمی شود. ما برای نظامیان مان بیش از مجموع هشت کشور بعدی خرچ می کنیم. نیروهای ما بهترین نیروی رزمی تاریخ جهان را به وجود آورده اند. (حضار کف می زنند). هیچ ملتی شهامت حمله مستقیم به ما و یا هم پیمانان ما را ندارد، زیرا می ‌دانند که چنین راهی به ویرانی آنها خواهد انجامید. بررسی ها نشان می‌ دهد که وقتی من برای ریاست جمهوری برگزیده شدم وضعیت ما در جهان بالاترین بوده است، و در مورد مسایل مهم بین المللی، برای حل مساله هیچ‌کس به پکن و یا مسکو نگاه نمی کند. ما را فرا می ‌خوانند (حضار کف می زنند) »(3).

ـ نخستین مساله در سخنرانی برنده جایزه نوبل صلح در این نکته است که در پی برشمردن شکوهمندی های ارتش کشورش در دفاع از میهن نبود، بلکه می خواست بگوید که برتری نظامی کشورش به اندازه‌ای است که تمام جهان به واشنگتن نگاه می کنند. به عبارت دیگر، او بر این باور است که اقتدار کشورش نه از توانمندی‌های آن بلکه تنها از ترس و وحشتی منشأ می گیرد که ایجاد کرده است.

ـ نکته دوم مرتبط است به میزان برتری و بررسی هایی که در زمان گزینش او برای ریاست جمهوری بالاترین وضعیت را برای کشور اعلان کرده بوده اند، البته بی آنکه نامی از نویسنده گان برده شود. مشخصاً  این دلیل و برهان اجازه نمی دهد  که اقتدار طبیعی کشور او را ارزیابی کنیم، بلکه تسلط امریکا را بر کشورهای دیگر را نشان می دهد. بی گمان این موضوع  را باید به عنوان یکی از خصوصیات تفکر سیاسی ایالات متحده تلقی کنیم. چالش واشنگتن برای زنده گی، آزادی و خوشبختی نیست، بلکه بر اساس آنچه در اعلامیه استقلال نوشته شده، برتری بر دیگران است.

پل ولفوویچ  Paul Wolfowitz در گزارش مشهورش در سال ۱۹۹۱ ترسایی در باره اهداف استراتژیک ایالات متحده در جهان بدون اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی حفظ برتری کنونی بود، به انضمام تضعیف هم پیمانان، به ویژه تضعیف اروپا حتا اگر به تضعیف خود ایالات متحده بیانجامد. به همین علت امروز نقش ارتش ایالات متحده دفاع از منافع مردم امریکا نیست بلکه جلوگیری از ملت های دیگر در پیشرفت و سبقت گرفتن از ایالات متحده امریکا است. این موضوع در خاورمیانه کاملاً آشکار است، ولی این موضوع در رابطه با بقیه کشورهای جهان نیز به همین شکل مطرح می باشد.

ـ نکته سوم، مثل اغلب شهروندان امریکایی، بارک اوباما فکر می کند که می تواند همه چیز را با پول خریداری کند. کمی پیشتر اعلان کرده بود که سرمایه گذاری مالی و دولتی در پژوهش برای درمان بیماری سرطان می تواند این بیماری را ریشه کن کند. گویی با ریختن دلار می توانیم جرقه ژنی را نزد پژوهشگران تحریک کنیم. در مورد ارتش ایالات متحده، می گوید که بودجه آنها بی هیچ ابهامی به ایجاد نیرومندترین ارتش ها انجامیده است. بر این اساس او نخستین فرمانده کل قوا می باشد که ارزش و شهامت سربازان را با دلار می سنجد. از دوران جنگ های ایران و یونان که به پیروزی یونانیان در مقابل سپاهی انجامید که از دیدگاه نفرات و تجهیزات بیست برابر آنها بود به فرماندهی امپراتورهایی مانند داریوش و خشایارشاه، تا شکست ارتش دفاعی اسراییل (صاهال) پیشرفته ترین ارتش دنیا به پشتیبانی لوژیستیک ایالات متحده نیرومندترین در جهان، در رویارویی علیه تعدادی از مبارزان مقاومت حزب الله به پشتیبانی سوریه و ایران، تمام این موارد به ما نشان می دهد که خواست و شهامت مردان بر عظیم ترین بودجه ها غلبه می کند.

ـ نکته چهارم، سخنرانی بارک اوباما در اشاره به روسیه و چین به سختی می تواند نگرانی اش را در رابطه با گسترش صنایع نظامی این کشورها پنهان کند. امروز هرکسی می تواند در کالینینگراد، در دریای سیاه و در سوریه ببیند که تکنالوژی روسی نیروهای ناتو را به حاشیه کشانده است. در صورت جنگ کلاسیک در رویارویی با ناتو، هیچ تردیدی وجود ندارد که روسیه به سرعت پیروز خواهد شد. از نفس افتادن صنایع ایالات متحده به ویژه در زمینه هواپیمایی قابل مشاهده است. نزدیک ۲۰ سال است که پنتاگون قول ساخت اف ۳۵ را داده است. اف ۳۵ یک هواپیمای چند منظوره خواهد بود که باید جایگزین تمام هواپیماهای جنگی کنونی شود. ولی نه تنها از مرحله تکوینی بسیار دور است، بلکه در این مدتی که انجنیرهای ایالات متحده برای چندمین بار در طراحی آن تجدید نظر می کردند، روسیه سوخو ۳۵ خود را با توان مانور بی بدیل تولید کرد، و چین نیز چنگدو جی ۱۰ بی  را ساخت که از تمام هواپیماهای رادار گریز پیشی گرفته است. بی گمان ایالات متحده در قابلیت تولید بی بدیل است، ولی تجهیزات متعارف آنها به شکل گسترده باطل شده و تنها برای دولت های کوچک می تواند جذبه هایی داشته باشد.

پس از این رجزخوانی های توخالی، رییس جمهور اوباما از خطر تروریسم یاد کرد و اطمینان داد که علیه القاعده و داعش مبارزه خواهد کرد. و برای اثبات تعهداتش در مقابل آنهایی که از ناکارآمدی ایتلاف ضد داعش در شگفت هستند، اعلان کرد :

« اگر شما در تعهدات امریکا یا من تردید دارید، از اسامه بن لادن بپرسید. (حضار کف می زنند) وقتی شما علیه امریکایی ها اقدام می کنید، ما علیه شما اقدام می کنیم (حضار کف می زنند) این موضوع می تواند مدتی به طول بیانجامد، ولی حافظه ما طولانی است و هیچ چیزی از تیررس ما به دور نیست. (حضار کف می زنند)» (4).

دلیل و برهانی که تنها می توانست آنهایی را متقاعد سازد که به قتل بن لادن در پاکستان به سال ۲۰۱۱ ترسایی توسط نیروهای ویژه نیروی دریایی ایالات متحده باور کرده اند، یعنی تعداد اندکی از مردم.

دیگران بی ارزش هستند!

رییس جمهور اوباما سخنرانی اش را با موضوع توازن در جهان کنونی ادامه داد :

« خاورمیانه تحولاتی را می گذراند که با توجه به منازعاتی که ریشه چندین هزار ساله دارد، یک نسل به طول خواهد انجامید. مشکلات اقتصادی در اقتصاد چین که در حال تحول است. و روسیه در حالی که اقتصاد کشورش به حالت رکود جدی درآمده  برای پشتیبانی از اوکرایین و سوریه ازمنابعش استفاده می کند. یعنی دولت هایی که در حال گریز از مدار روسیه بودند. نظم بین المللی که ما پس از جنگ دوم جهانی ایجاد کردیم در حال حاضر به  سختی می تواند با ریتم و آهنگ واقعیت نوین ادامه یابد.» (5)

هیچ کس نمی تواند بگوید این «منازعاتی که ریشه چندین هزار ساله دارد» و خاور میانه را بی ثبات ساخته کدام است. در واقع  از دوران جیمی کارتر، واشنگتن تمام امکانات خود را به کار می بندد تا کشورهای در حال توسعه را تخریب کند و در عین حال روی آنهایی تکیه می کند که از ناآگاهی خود بهره مند هستند مثل عربستان سعودی. و نحوه طرح مساله هرج و مرج کنونی را توجیه کرده و راه حل مساله را نیز به نسل آینده موکول می کند.

اقتصاد چین مطمیناً در حال گذار است، ولی مثل خود ایالات متحده که از رشد به رکود تمایل دارد. کاهش کنونی بورس های چینی واقعیت اقتصادی را منعکس نمی کند. ابتدا به این علت که شرکت های مهم چینی یا دولتی هستند یا از سوی بورس های غربی قیمت گذاری شده اند، و سپس به این علت که از جنگ بین یوان و ین بیرون می آید. کاهش ارزش پول جاپان توسط شینزو آبه نخست وزیر جاپان موجب شد که چین نیز ارزش پول خود را کاهش دهد.

انقباض اقتصاد روسیه از ضعف درون بودی آن منشا نمی گیرد، بلکه نتیجه محاصره اقتصادی غرب است محاصره ای که مسکو را مجبور کرد به سوی شرق متمایل شود، یعنی مناسباتی که از مدت ها پیش خواهان آن بود ولی توفیقی در این زمینه به دست نیاورده بود. از سوی دیگر ادعای اینکه اوکرایین و سوریه دولت های مشتری بوده اند مسخره به نظر می رسد، دولت ویکتور یانوکویچ طرفدار روسیه نبود، گر چه مخالف روسیه نیز نبود. در مورد سوریه باید دانست که پس از فروپاشی شوروی بخش مهمی از مناسباتش را با مسکو قطع کرده بود و در سال ۲۰۰۷ ترسایی به باز سازی این مناسبات نایل نیامد. در نتیجه دروغ پردازی در این حد تنها می تواند تلاشی باشد برای کتمان شکست : هیچ اهمتی ندارد که کریمه و سوریه روسی و یا طرفدار روسیه شده باشند، زیرا همیشه به همین شکل بوده است.

سرانجام پس از این که رییس جمهور اوباما کشورهای دیگری را در مقایسه با کشور خودش بی ارزش معرفی کرد در مورد سازمان ملل متحد اظهار نارضایتی نمود زیرا نمی تواند خودش را تطبیق دهد، ولی مشخص نکرد که سازمان ملل متحد با چه چیزی باید خودش را تطبیق دهد.  مطمیناً اشاره او به سازمان ملل متحدی بود که به مدیریت بان کی مون .و جفری فلتمن نه تنها به نفع صلح کاری از پیش نبرده اند؛ بلکه جنگی را سازماندهی کردند که از سال ۲۰۱۲ در سوریه مشاهده می کنیم. در نتیجه، تعدادی از کشورها در جست و جوی بنیانگذاری موسسات الترناتیف دیگری هستند. از این پس، بریکس نظام بانکی الترناتیف خود را در حاشیه صندوق بین المللی پول و بانک جهانی ایجاد کرده است. یکی پس از دیگری، تمام موسساتی که واشنگتن بنیانگذاری کرده توسط رقبای جدید از دور خارج می شود.

برای پایان دادن به سخنرانی اش، بارک اوباما خواستار اصلاح کنگره شد تا او را از تامین مالی لابی ها معاف کند. این مضمون مردمی در کشوری است که تنها ۳٪ مردم فکر می کنند که به شکل دموکراتیک در پارلمان معرفی می شوند. ولی روشن است که رییس جمهور برای تحقق بخشیدن به چنین آرزوی پارسا منشانه ای هیچ اقدامی نخواهد کرد. این موضوع را تنها برای جلب اعتماد مردم به رژیم خودش مطرح کرده بود. طی سخنرانی او، کمتر از نیمی از پارلمانی ها برای او کف زدند.

 [1] “Obama’s final State of the Union Address”, by Barack Obama, Voltaire Network, 13 January 2016.

[2] “The United States of America, right now, has the strongest, most durable economy in the world”.

[3] “Well, so is all the rhetoric you hear about our enemies getting stronger andAmerica getting weaker. Let me tell you something. The United States ofAmerica is the most powerful nation on Earth. Period. (Applause.) Period. It’s not even close. It’s not even close. (Applause.) It’s noteven close. We spend more on our military than the next eight nationscombined. Our troops are the finest fighting force in the history of theworld. (Applause.) No nation attacks us directly, or our allies, because they know that’s the path to ruin. Surveys show our standingaround the world is higher than when I was elected to this office, andwhen it comes to every important international issue, people of theworld do not look to Beijing or Moscow to lead — they call us. (Applause.)

[4] “Ifyou doubt America’s commitment — or mine — to see that justice is done, just ask Osama bin Laden. (Applause.) […] When you come afterAmericans, we go after you. (Applause.) And it may take time, but wehave long memories, and our reach has no limits. (Applause.).

[5] “TheMiddle East is going through a transformation that will play out for ageneration, rooted in conflicts that date back millennia. Economicheadwinds are blowing in from a Chinese economy that is in significanttransition. Even as their economy severely contracts, Russia is pouringresources in to prop up Ukraine and Syria — client states that they sawslipping away from their orbit. And the international system we builtafter World War II is now struggling to keep pace with this new reality”.

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۲۳۰۱

 

 سوریه آماجگاه ایتلافات و اختلافات

عبدالوکیل کوچی

شورش های داخلی ، ایجاد پایگاهای نظامی ، جابجایی نیروهای جنگی مجهز با تخنیک و سلاح پیشرفته، هجوم عسکری ولشکری ، لنگر اندازی کشتی های بزرگ طیاره بردار در آب های ساحلی ، پرواز طیارات بی پیلوت وبا پیلوت جنگی بم افگن  ومداخلات خواسته ونا خواسته کشورها با شتاب گسترده ، زمین وهوای کشور سوریه را آماجگاه   جنگ های تمام عیار نیابتی و کشمکش های رقابتی قرار داده است . چنانچه از یک طرف نیروهای امریکایی ومتحدین اروپایی آن یعنی ناتو و ترکیه ، عربستان سعودی ، قطر واسراییل و از سوی دیگر روسیه ، چین ، ایران ، حزب الله لبنان وعراق ، همه دریک ایتلاف جنگی علیه تروریزم ، القاعده ، داعش وشرکای منطقه وی آن  قرار گرفته و نقاط مورد نظر در خاک این کشور را آماج حملات خود قرار میدهند که در جریان جنگ نمی توان بروز احتمالی تناقضات اوپراتیفی وتفاوت های عملیاتی را در میدان جنگ نادیده گرفت  .

با این حال وهوا، در کشورنه چندان بزرگ سوریه با گسترده گی پهنای جنگ و ساز وبرگ های نظامی آن آیا میتوان بحران را تحت کنترول نگهداشت ؟ درحالیکه جنگ سوریه با تمام پیچیده گی هایش روز تا روز کسب شدت کرده و در چشم انداز اینگونه مسایل با توجه به حالات جنگی مشابه ، اوضاع یکنیم دهه گذشته یعنی  جنگ های ضد تروریزم در افغانستان وقبل از آن غراق را به ذهن انسان تداعی می کند . که یک طرف تروریزم ، القاعده و طالب ، سوی دیگر فراخواندن نزدیک به کل جهان به جنگ علیه آن گروه های دهشت افگن .

 واضحاً در حال حاضر راه اندازی مبارزه جمعی کشورها با تروریزم و داعش مبرم ترین مساله امنیت جهانی را تشکیل می دهد . اما تفاوت جنگ پانزده بیست سال قبل با جنگ فعلی درین جاست که در جنگ های گذشته نه تنها القاعده وتروریزم ازبین نرفته بلکه دامنه جنگ ها گسترده تر شده وشکل فراکشوری و فرامنطقوی را به خود می گیرد که حتا در امتداد جنگ های گذشته داعش ظهور کرد . حالا دیده شود که سرنوشت جنگ تمام عیار و فراگیر سوریه یک جا خواهد رسید .

 به قول دوچه وله : روسیه وایالات متحده برای جلوگیری از رویداد های خطر ناک احتمالی ، حین به مباران هوایی در جنگ سوریه به تفاهم رسیده اند. هر چند امریکا و روسیه با تفاهم وهماهنگی نظامی راه مشترکی را در پیش گرفته اند ولی جریان بر خورد ها با دشمن مشترک ، پراتیک جنگی مواضع قدرت های یاد شده را مشخص می سازد. بدین معنا که منافع واهداف متفاوت منطقه وی آنها شکل وماهیت تحرکات جنگی هردو ابر قدرت را در سوریه راتشکیل می دهد .از جمله ایالات متحده امریکا.

امریکا : به قول رادیو آزادی در بخش گزارش ها وپیام ها می خوانیم : رییس جمهور امریکا اظهار داشت که اتحاد روسیه با بشار اسد و ایران این کشور را در چشم اکثریت مردم سوریه دشمن معرفی می کند . رییس جمهور اوبا ما این را هم تصدیق نمود که برنامه امریکا برای تعلیم وتجهیز گروه های میانه رو مخالف رژیم اسد موثر نبوده است . به گفته ریس جمهور اوباما بآن ها همچنان برای تقویه کردها در شرق سوریه تلاش می کند. به گزارش منابع خبری دیپلیماسی ایرانی از قول محمد علی مهتدی تحلیل گر مسایل خاور میانه مینویسد : با اعلام کمک ۶۰ میلیون دالری امریکا به مخالفان سوری راه را برای کمک بیشتر دیگر کشور ها باز کرد. ازسخنان وموضع گیری های فوق معلوم می شود که کشور های فرانسه ،المان ، اسراییل و انگلستان ،عربستان سعودی ، قطرو ترکیه ایتلاف بزرگی از قوت های نظامی در آن کشور به وجود آورند. به قول این روزنامه هم امریکا وهم انگلیس عربستان وقطر به معارضان سوری اسلحه می دهند.  سیل اسلحه به سمت سوریه جریان دارد که بیشتر آن از طریق ترکیه وارد سوریه می شود ومعارضان سوری در خاک اردن توسط امریکایی ها آموزش می بینند . با این حال یک تحلیل گر اسبق پنتا گون می گوید که آیا حمایت روز افزون از گروه های مسلح  سوریه متضمن دستاورد پایدار خواهد بود .داعش در اثر حملات امریکا تضعیف شده است ، اما همچنان یک دشمن قویست و قادر است گستره میدان جنگ را بالا ببرد .

روسیه : پوتین در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد سیاست کشورهای غربی و امریکا در منطقه خاور میانه را سبب اصلی تشدید نا امنی وتولد گروه های مثل داعش والنصره دانست . به نقل از گروه بین المللی مشرق در راستای جنگ روسیه با تروریزم وداعش ، ده ها کشتی وناو شکن روسیه در مقابل سواحل سوریه استقرار دارند حملات موشک های بین القاره یی که از چهار کشتی این کشور در سواحل شرقی دریای خزر شلیک شد پیام های خاصی از سوی این کشور به اقدامات روسیه در خاور میانه ابعاد تازه می دهد . به قول دوچه وله ، روسیه گفته است که می خواهد تروریست ها را عقب براند ولی در زمینه اهداف این عملیات اختلاف نظرهای جدی وجود دارد.  امریکا نگران آنست که روسیه بر علاوه بمباران داعش ، جنگجویان مخالف اسد را نیز سرکوب کند .

واما ایران : به گفته باشگاه خبری ، با ورود روسیه معادلات در حال تغیر بوده وبشار الاسد بخشی از راه حل جنگ درین کشور است . به قول منابع خبری بی بی سی نقش روبرشد ایران در جنگ داخلی سوریه نمایان است ودرابطه به ایران از اعزام نیرو به سوریه گزارش های زیادی موجود است .  همچنان به قول منابع خبری طلوع : سرباز گیری ایران ازمهاجران افغانستان مقیم ایران برای جنگ در سوریه نیز جریان دارد .

اتحادیه اروپا : جولیس بارنیس دیسی عضو ارشد شورای روابط خارجی ارو پا می گوید مداخله روسیه ضربه اعظم بدولت های حامی جناح مخالف به ویژه در منطقه شامل قطر ، عربستان سعودی و ترکیه است که احتمال واکنش متقابل قوی آنها را در پی خواهد داشت به گفته تحلیل گران با گسترش جنگ داخلی سوریه عربستان سعودی موضع اش را روشن کرده است از آغاز قیام در سوریه این دیدگاه در عربستان حاکم بوده است که بشاراسد باید برود . به گفته تحلیل گران توجه ریاض به حمایت از شورشیان در جنوب متمرکز بوده است. ضمن آنکه متحدانش شامل ترکیه وقطر طبق گزارش ها از شورشیان در شمال شبه نظامیان اسلامی  حوزه محافظه کار احرار الشام حمایت کرده اند .

بشارالاسد : بشار اسد که در جریان جنگ روز به روز از توان دفاعی بالاتری برخوردار می شود، با اشاره به برخی از کشور های غربی می گوید این کشورها برای مبارزه با تروریزم اراده ندارند . همچنان بشار اسد با ساندی تایمز گفت ایتلاف تحت امر  امریکا ساخته گی است این ایتلاف هیچ وضعیت ملموسی نداشته ولی گروه های تروریستی موجود در سوریه از جمله داعش و النصره را نشُات گرفته از تفکر وهابی دانست وی ادامه داد حمایت های نامحدودی که از تروریست ها صورت گرفته علت اصلی طولانی وپیچیده تر شدن بحران سوریه است .

با آن که موضوع جنگ سوریه در جلسه سه جانبه امریکا ، روسیه وسازمان ملل به تاریخ ۱۱ دسامبرسال گذشته میلادی و پس از آن چند بار دیگر در سطوح مختلف به برسی گرفته شد؛  اما با توجه به نکات فوق که به آن اشاره شد  جلسات،  بدون شک اگر ممد واقع شود ولی نخواهند توانست ظرف از هم پاشیده سوریه را یکجایی کند زیرا حوادث اخیر شرق میانه پلان ها و مرزبندی های سیاسی را از هم پاشید . دارد آهسته آهسته آتش جنگ از خاک سوریه به بیرون از سرحدات زبانه می کشد .رفتن تروریستان به لبنان معالجه شان در ترکیه تعلیمات آن ها در کشور اردن واشغال قسمتی از شمال عراق توسط قوای نظامی ترکیه ، موضعگیری های قطر ،عربستان سعودی ،ایران وحزب الله لبنان و کشور اردن تحرکات ناتو و کشور های اروپایی وعربی دامنه جنگ را به صورت مستقیم وغیر مستقیم تا بیرون از سرحدات این کشور خواهد رساند .

واما از سوی دیگر به نظر می رسد تحولات اخیر جنگی در سوریه نشاندهنده آنست که اخیراً در نتیجه آزاد سازی بعضی شهرهای مهم سوریه از تسلط داعش و دیگر تروریستان وعقب نشینی مخالفان جنگ در سوریه سرنوشت جنگ وصلح را به نفع دولت سوریه مشخص خواهد نمود .

چنانچه که معلوم است اقدامات اخیر سازمان ملل متحد وتصمیم گیری شورای امنیت سازمان ملل متحد،  با تصویب قطعنامه در ارتباط با بحران سوریه ،ضمن تاکید بر لزوم حفظ حاکمیت ملی ،استقلال و تمامیت ارضی سوریه ، خواستار آغاز مذاکرات همه جانبه گروه های درگیر در اوایل سال ۲۰۱۶ ونهایتاً انجام انتخابات آزاد در سوریه طی ۱۸ ماه پس از آغاز مذاکرات گردید .

این در حالیست که نیروهای زمینی وهوایی دولت سوریه برای آزاد سازی برخی از مناطق مهم و نقاط استراتیژی پیشرفت هایی داشته اند که در اثر آن شکست های سنگینی را بر مخالفان دولت وارد کرده واین تحرکات به مثابه موفقیت های جنگی ، اوضاع را به نفع دولت سوریه وسرنوشت آینده بشار اسد تغیر خواهد داد  .

 بامداد ـ سیاسی ـ ۲ /۱۶ ـ ۰۹۰۱ 

استفاده شرکت های اپل، سامسونگ و سونی از کار کودکان

 

سازمان بین المللی عفوه عمومی و سازمان Afterwatch  گزارشی درباره استفاده شرکت های بزرگ جهانی در حوزه الکترونیک – اپل، سامسونگ و سونی از کودکان کار تهیه کرده اند.

در این گزارش که سازمان عفوه عمومی در سایت خود منتشر کرده راجع به سهم عظیم کودکان در تولید وسایل الکترونیک در جمهوری دموکراتیک کانگو واقع در افریقای مرکزی صحبت کرده است. در این جمهوری کودکان از هفت سالگی در معادن سنگین سنگ کوبالت کار می کنند.
ویترین های پرزرق و برق مغازه ها و تبلیغات شرکت ها برای تکنالوژی پیشرفته در کنار کودکان کار با کیسه های موادمعدنی در معادن تضاد شدیدی دارد. در گزارش گفته شده: « واسطه ها کوبالت را در مناطق این جمهوری خریداری می کنند، یعنی در جایی که کودکان مشغول کارهستند و بعد این محصولات را از طریق شرکت کانگو دونگفانگ معدن به فروش می رسانند. در آنجا کوبالت به تولید کننده سوم برای تولید بطری های کوچک و بطری های موتر در چین و کوریای جنوبی فروخته می شود و در نهایت به شرکت های اپل، میکروسافت، سامسونگ، سونیی، دایملر و فولکس واگن می رسند.
این سازمان می گوید که درمعادن جمهوری دموکرات کانگو هزاران کودک ۱۲ ساعت در روز مشغول کار هستند.
میلیون ها نفر می توانند از ثمره تکنالوژی پیشرفته استفاده کنند، اما آنها هیچ وقت نمی پرسند که این قطعات به چه صورت تولید شده است. اکنون زمان آن فرارسیده که مارک های معروف دنیا مسوولیت سودهای کلانی که می برند را به عهده بگیرند.
در ماده ۳۲ کنوانسیون حقوق کودکان سازمان ملل حقوق کودکان تضمین شده است. در این ماده به « دفاع از حقوق کودکان برای جلوگیری از بهره کشی اقتصادی یا ممانعت در روند آموزش و تحصیل و یا صدمه زدن به سلامت جسمی و روحی کودک و توسعه اجتماعی آنها» پرداخته شده است.

بامداد ـ اقتصادی ـ ۶/ ۱۵ـ ۲۲۰۱

«مرغان به مرغانچه بر میگردند»

چند هفته پیش تر در شماره سی و چهارم ماهنامه « حقیقت زمان » ارگان نشراتی حزب ملی ترقی مردم افغانستان جستاری از خامه رفیق عمر محسن زاده کارشناس ارشد اموربین المللی در باره رخداد های اروپا ، نقش و دیدگاه های عربستان سعودی به نشر رسید. با درنظر داشت حوادث هفته گذشته و تنش در مناسبات ایران ـ عربستان سعودی اینک این  نگارش را خدمت خواننده گان تارنمای بامداد پیش کش می داریم. به دلیل سرعت و اهمیت رخداد های سیاسی ـ نظامی منطقه به زودی دنباله این بحث را ادامه داده ؛ و بررسی های تازه ایی را خدمت خواننده گان گران قدر تارنما تقدیم می نماییم.  بامداد

 

دیپلوم انجینر عمر محسن زاده

این جمله پس از رویداد های دهشت افگنی در پاریس و دیگر جا ها ، بار ها و بارها  از زبان دانایان کار آزموده سیاسی در سراسر جهان شنیده می شود .منظور آن نیروی های افراطی و بنیاد گرای اسلامی است که چندین دهه پیش با حمایت کشورهای غربی و سازماندهی برخی از کشورهای اسلامی  پا به میدان سیاست گذاشتند و با کار نامه های خونین خود پشت بشریت را به لرزه در آوردند . جنگ های پیاپی در این سال ها ، فروپاشی دولت های مستقر و شدت یافتن مذهب و اتنیک گرایی در سرزمین های اسلامی ،  موج مهاجرت های کتله وی ناشی از  نا امنی و خشونت ، فقر اقتصادی و ویرانی شالوده های اجتماعی در کشور های جنگ زده ، نا آرامی های امنیتی و تنش های تهدید آمیز در پهنه روابط بین المللی  پیش از همه این پرسش را مطرح نموده که چرا چنین شد و مسبب این همه بحران ها و خونریزی ها کی ها اند ؟

محمد البرادعی برنده جایزه صلح نوبل و دیپلومات شناخته شده مصری در همین تازه گی ها ضمن مصاحبه ای پدیده های ناگوار کنونی را پیامد مدیریت بد غرب در سال های گذشته در خاور نزدیک دانسته و با انتقاد از نزدیکی و همکاری گسترده آن با دیکتاتوری های منفورو ضد مردمی پرسید : « کی ها اسلام را وارد سیاست نمودند ؟ آنها مجاهدین را در افغانستان در خدمت خویش گرفتند ولی سپس این نیروهای جهادی به تنهایی کار خویش را به پیش بردند. در سوریه نیز آنها سعی نمودند تا چیزی شبیه " شورشیان میانه رو " را ایجاد نمایند ، ولی در آنجا هم این گروه ها به افراطیون پیوستند. این سیاست  که دیگران را نمی دید یک طرفه  بود .»

داوود کامل نویسنده الجزایری هم چند روز پیش در مقاله ای در نیوریارک تایمز در همین رده نوشت که مادر داعش ، تهاجم ایالات متحده امریکا برعراق و پدر آن عربستان سعودی و سکتور صنعتی ـ مذهبی آن کشور می باشند . امروز در غرب همه به این گفته باور دارند و می دانند که تعرض خود سرانه ایالات متحده امریکا با وجود هوشدار های برخی از کشورهای اروپایی بر عراق ، زمینه های پیدایش داعش و مذهب گرایی شیعه و سنی را فراهم نمود و آتش درگیری ها را در میان مسلمانان دامن زد. بیشترینه نویسنده گان و روزنامه نگاران اروپایی  عربستان سعودی را  گهواره فکری دهشت افگنی دولت اسلامی عراق و شام  خوانده و از حکومات خود سخت انتقاد می کنند که چگونه با این کشور با مدارا برخورد می کنند و حتا با شرکت دادن آن درمجامع ویژه بین المللی چون نشست فرجامین روسای دولت ها و حکومت های گروه بیست در ترکیه ، زمینه های سهمگیری آنرا در تعین اجندای سیاست جهانی مساعد می سازند .از دید آنها سرزمین سعودی بر مبنای روحانیتی استوار است که اسلامیزم سلفی را تولید می نماید ، مشروعیت می بخشد ، انتشار می دهد ، تبلیغ می کند ، از آن دفاع می کند و سر انجام داعش و گروه های مشابه آنرا تغذیه می نماید .تمویل و صدور اسلامیزم رادیکال در واقعیت چیزی شبیه کفاره ایست که بخش با نفوذ هفت هزار شهزاده تجمل پرست سعودی در همدستی با روحانیت وهابی برای پوشاندن رفتار و کردار ناشایسته و اسلام ستیزخود می پردازند تا از یک سو در اذهان مسلمانان جهان محفوظ بمانند و از سوی دیگر خدشه ای بر سلطه میراثی آنها وارد نگردد . پیآمد های چنین طرز تفکر و سیاست ، برای جهان اسلام و به ویژه مسلمانان افغانستان خونبار و زیان آور بوده و هنوز هم است . آن همه افراطیونی که از سراسر کشورهای اسلامی درکشور ما جمع شدند ، تربیت دیدند ، تجهیز شدند ، خون ریختند و دهشت افگندند ، اینک به « مرغانچه » های خود برگشته اند. در هرجایی که رویداد خونینی درمی گیرد، دیده می شود که سازماندهنده گان آثر گذار آن ، همان « مرغانی » بوده اند که دوره ایی را در افغانستان سپری نموده اند . اکنون جهان در برابر دهشت افگنی بسیج گردیده و مردمان آن خواهان مبارزه قاطع بر علیه این پدیده زشت می باشند .برای نخستین بار است که چنین چانسی برای ریشه کن ساختن تروریزم مبتنی بر بنیاد گرایی دینی فراهم گردیده و غرب بدینگونه نمی تواند از آن بمثابه ابزاری در راه بر آورده ساختن مقاصد سیاسی و استراتیژیک خود استفاده کند. عربستان سعودی  نیز با نگرانی دریافته که اکنون وضع تغیر نموده و انتقاد جهان  بر سیاست و عملکردش  شدید تر شده است . از همین رو در فعالیت های سیاست خارجی  آن در هفته های پسین تلاش های برای ترمیم  حیثیت سیاسی و جلوگیری از تعارض رسانه ای و دپیلوماتیک سایر کشورها به چشم می خورد . توافق سعودی برای « گفتمان سوریه » ، سهمگیری در « گروپ بین المللی حمایت سوریه » ،  گردهم آوری  و تدوین لست « مخالفان رژیم سوریه » نشانه های از آماده گی آن برای همکاری سیاسی است . منصور سلطان الترکی  سخنگوی وزارت داخله عربستان در همین تازه گی ها به ژورنالیست های بیرونی بیان نمود که عربستان سعودی خود آماج داعش است و نیروهای امنیتی آن کشور قانون انفاذ شده سال قبل را در مقابله با تروریزم به شدت رعایت می کنند .بر اساس این قانون نه تنها شرکت در« جهاد » جرم است ؛ بلکه تبلیغ آن به خصوص در رسانه های اجتماعی نیز قابل مجازات میباشد. به گفته الترکی عربستان قوانین مالی خود را چنان تشدید نموده است که انتقال پول به داعش به سختی ممکن خواهد بود . آموزش ضد تروریزم نیروهای امنیتی عربستان به طور سیستماتیک  برای یک ماه در سال  هم از زمره اقدامات سودمند تازه است . شهزاده محمد ابن نواف سفیر کبیر عربستان سعودی در انگلستان  هم در مقاله ای در روزنامه « تلگراف » ناراحتی خود را از اینکه کشورش بنا بر کارنامه های « داعش » در نقطه محراق  افکار عامه جهان قرار گرفته است ابراز نمود . همکاران او به طور غیر رسمی سندی را به ژورنالیست های تلگراف نشان دادند که « طرح استراتیژیک ریفورم » در زمینه کار با رسانه ها به خاطر بهبود بخشیدن شهرت آن کشور در نقض « حقوق بشر » و « حقوق زن » با حفظ خصلت تیوکراتیک و محا فظه کارانه دولت اسلامی آن روی دست است . عبد ل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی نیزدر هر فرصتی بیان می دارد که کمبود دموکراسی و حقوق  به طور حتمی عامل دهشت افگنی نبوده و نظام سعودی و سلفی گرایی  هم منشا ایدیالوژی افراطی نیستند. او از رویداد های تروریستی در ایالات متحده و کشورهای اروپایی یاد نموده وخاطر نشان می سازد که دولت سعودی سه صد سال پیش از امروز تاسیس گردید و در درازنای دو صد وهفتاد سال تروریست های سعودی وجود نداشت .اگر این ایدیالوژی افراطی و خشن بود پس چرا در این مدت دراز به صورت مسالمت آمیز دوام نمود ؟ البته این وزیر نمی تواند به یاد بیآورد ( او در آن زمان پانزده ساله بود ) که چها ر دهه پیش بزرگان خانواده سلطنتی او تصمیم گرفتند تا افراطیونی را به خاطر سرکوبی  جنبش های دموکراتیک و آزادی خواه آموزش ایدیا لوژیک بدهند و برای جهاد به هر نقطه ای بفرستند که بد بختانه افغانستان نخستین میدان عملکرد آنها بود . امروز هم  دهشت افگنان اسلامی در کشور های غربی و دیگر جا ها متاثر از همین گونه دید ایدیالوژیک ایست که طی چهل سال ا خیر به طور منظم وسیستماتیکی  اشاعه گردیده است . مذهب گرایی شیعه و سنی هم در واقعیت انگیزه های سیاسی دارد و تنها برای منافع خودی و انتقام جویی ها در منطقه دامن زده می شوند . اگر مقامات رسمی عربستان آرزوی راستین در مبارزه علیه تروریزم داشته باشد و این پدیده را واقعآ به مثابه مجموعه ای از مسایل سیاسی ، اجتماعی ، روانی ، اقتصادی و بینش دینی ـ ایدیالوژیک  درک کند ، در آن صورت دورنما نوینی برای مهار کردن  آن گشوده می شود زیرا دهشت افگنی بدون سازماندهی  و حمایت سیاسی ، نظامی ، مالی و لوژیستیکی دولت ها قابلیت زیست را ندارد و نمی تواند فعالیت های دامنه داری داشته با شد . انعطاف پذیری سیاسی  و تحرک دیپلوماتیک عربستان سعودی در فاصله گیری از افراط گرایی به زودی نشان خواهند داد که  انگیزه های آن ناشی از شناخت و ضرورت سیاست پراگماتیک ومبتنی بر طرزدید نو است و یا اینکه بحران درون خانواده سلطنتی ، مصارف شدید جنگ در یمن ، مشکلات ناشی از تنزیل بی سابقه قیمت نفت ، کسر بودیجه ( بیست در صد ) ، اختلاس و حیف ومیل دارایی های دولت ( در حدود سی در صد مصارف )  ، افزایش فقر ،  تنش میان شیعه ها و سنی ها و فشار افکار عامه جهان برخی از پسگرد های تاکتیکی را در دستور روز قرار داده است . سعودی ها اگر در حرف خود صادق باشند ، در آن صورت در همسایه گی های ما نیز شرایط بهتری فراهم خواهد شد و داستان « مرغان » هم به پایان خواهد رسید .

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۰۹۰۱