
در تاریخ سده پیشین کشور، زنان آگاه و مبارز میهن با ابزار گونه گون در برابر ستم ، بی داد و ناهنجاری های اقتصادی و اجتماعی صدای شان را بلند کرده اند.
زنان آزاد اندیش و تجدد طلب نهضت امانی نزدیک به سد سال پیش تر از امروز به کار روشنگری و آزاداندیشی میان زنان کشور پرداخته ؛ و نقش ستایش برانگیزی در راه آزادی خواهی و برابری ایفا نموده اند.
به مناسبت هشتم مارچ ، روز رزم و پیکار زنان برای آزادی ، صلح و برابری ؛ ما دو سروده زیبا از بانو مستوره افغان یکی از زنان روشن ضمیر دوره امانی را برگزیده و خدمت خواننده گان قدرمند تارنمای بامداد پیشکش می داریم. خواست های سد سال پیشتر بانوان افغان می تواند خواست امروزین زنان کشور باشد. بامداد
چادری بر سریم و جنس اسیر
تا چه وقت زن قید و خون جگر باشد
مثل مرغ شکسته پرباشد
زنده گی در قفس بلای تن است
این مصیبت چرا برای زن است
وای از ما زنان در زنجیر
چادری بر سریم و جنس اسیر
همه محبوس گوشه اتاق
شوهر مستبد زند شلاق
زن در این ملک بی سرو سامان
نی گلی بیند ، ونه آب روان
چون خریطه است چادری زن را
زن نبیند صفای گلشن را
تا که این چادری به سر باشد
حال زن ها از این بدتر باشد
کاش این چادری کنار رود
این خریطه ز روی کار رود.
( مستوره افغان )
***
تا به کی ؟
از بلای چادری هریک سیه پوشیم ما
این همه ذلت برای جمع نسوان تا به کی ؟
مردمان در آسمان علم و فن برخاستند
لیک ما در پرتگاه جهل غلتان تا به کی ؟
در اروپا حق رای و کار بر زن داده اند
زحمت ما را راوا دارند مردان تا به کی ؟
غربیان آرند قدر و احترام زن به جا
لیک اینجا زن بی قدر یاران تا به کی ؟
کاش گردد باز چشم بینش مردان ما
تا بهم گویند قید زن به زندان تا به کی ؟
تا به کی سلب است حق زن در این شهر و دیار
ما زنان مستوره ، صاحب درد و نالان تا به کی ؟
بامداد ـ سیاسی ـ ۷ /۱۶ ـ ۰۷۰۳
هشتم مارچ روز مبارزه علیه بنیادگرایی
شیرین نظیری
هر ازگاهی هیاهویی موج گذرِ هم میهنانم، برای سنگسار رخشانه ها، زجرکشی فرخنده ها، بریدن بینی ریزه گل ها، سربریدن سیما ها، حلق آویز شریفه ها و ...بلند می شود . فعالان مدنی و فعالان حقوق زن با پرچم ها و تصاویر رنگه در جاده ها می ریزند و آواز های نفرت ، انزجار و داد خواهی شان کلیه شهر ها و جهان را فرا میگیرد.
کشورهای حامی افغانستان برای این که ، حکومت دست نشانده شان از هم نپاشد و آب روی آتش خشم مردم ریخته باشند ؛ با اظهار دلسوزی ، دلجویی وعده همکاری در دستگیری بنیاد گرایان می دهند. همین که خشم و عصبانیت مردم فروکش کرد، نه حاکمی به وعده دستگیری عمل می کند و نه محکومی به پنجه قانون سپرده می شود.
ما شاهد هستیم که حاکمان کاخ ها به زودی فراموش کردند که فرخنده را ، در آن سوی ارگ چه فجیعانه و وحشیانه کشتند و به آتش کشیدند.
زیرا « جان ازجان جدا است »!
در همچو فاجعه های غم انگیز ؛ درد و مرگ را کی متحمل می شود؛ کی بi دستان سیاه اندیشان تکه و پارچه می گردد و سر انجام کی نابود و به گورستان تحویل داده میشود... فرخنده ها ؟
فرخنده دوشیزه بود که در جمع ۳۸ در صد زنان به این حکومت ناکاره، فاسد و بدنام رای داده بود. شما بانوان هم برای بهبود وضعیت اجتماعی، اقتصادی ، مشارکت سیاسی و... در پای صندوق های رای رفتید و رای خود را در صندوق ها انداختید. با تاسف فراوان حکومتی به وجود آمد که خشت های نخستین آن با فریب ، تقلب و تخلف گسترده گذاشته شده بود. حکومتی که با زنان برخوردهای سلیقه ای، بومی، قومی، تبعیض آمیز دارد. اما با بنیاد گرایان سر سازش و مدارا.
یکی از سیاست های عوام فریبانه حکومت نفاق ملی ، تصویب قانون منع خشونت علیه زنان در روز های نخست کاری اش بود. با گذشت یک ونیم سال کوچکترین پیشرفتی در این زمینه بوجود نیامده است.
اگر یک نگرگذرا به تاریخ بشری نماییم. دیده می شود که قوانین ، رهبری ، احکام و فرمان سنگسار و کشتن همیشه به دستان مرد های جاهل نوشته و درعمل اجرا شده است. چرا هیچ زن نتوانسته پیامبر باشد و چرا عدالت در میان انسان ها به ویژه مردان و زنان یکسان نیست؟ چرا زنان جنس دوم نامگذاری شده و همیشه به خاطر زن بودن محکوم می شوند؟
زنان گرانقدر افغانستان، ما پس از این اسب های گاری چشم بسته نیستیم. می توانیم به چهار طرف خود خوب نگه کنیم و با احتیاط گام بر داریم، حق انتخاب لباس، حق انتخاب رشته تحصیلی،حق انتخاب همسر ،حق انتخاب شغل و پیشه مناسب را داشته باشیم. برای دفاع از حقوق انسانی زنان با زنان و مردان آگاه جامعه مان یکجا شویم و در برابر بنیاد گرایان ، زن ستیزان برزمیم.
بیایید همه تحت نام زن، دست به دست هم بدهیم و همه موانع و مشکلات که فرا روی ماست با یکپارچه گی و همدستی ، از سر راه خود برداریم. با نهاد های حقوقی ،نه تنها در روز هشتم مارچ و یا هفته نخست ماه مارچ به فعالیت های خود به خاطر اعاده حقوق زن و مبارزه دربرابر خشونت علیه زنان بپردازیم؛ بلکه درجریان سال و سال های عمر خود کار و تلاش پیگیر و مستمر را هرگزفراموش نه نماییم.
هر نوع نگاه تجاوزگرانه بر زن ؛ ستم بزرگ در برابر بشریت است ؛ چرا که زن مادر هر بشر و مادر همه بشریت است!
بامداد ـ سیاسی ـ ۴ /۱۶ ـ ۰۷۰۳
هشتم مارچ روز همبسته گی زنان جهان

زن مادر و خواهر، همسفر یاهمسر
زن ، موهبت حیات و هستیُ بشر
بر جهل و خرافات شجاعانه ستیز
ظلمت بشکن برآ چو گلگونه سحر
عبدالوکیل کوچی
به مناسبت روز همبسته گی ومبارزه زنان زحمتکش جهان ، بهترین تبریکات خود را به پیشگاه بانوی فرهیخته جمیله جان ناهید ، محبوبه جان کارمل وسایر زنان رنجدیده ، زحمتکش و مبارز، ترقی خواه ، آزاده و قهرمانان نامدار و گمنام جهان تقدیم داشته ازاین طریق یاد وخاطره تابناک انجیلا دویس ها ، کلاراتسکین ها ،جمیله بوپاشاها ، لیلا خالد ها ، اندیراگاندی ها ، تریشکواها ، دکتورس اناهیتاها ، ثریاها ، روزا ها ،زرغونه ها ، ملالی ها ، نازوها ، زهراها ، راضیه ها ،سمنبوها ، رابعه ها وبت شکنانی چون فرخنده ها را گرامی میدارم .
از ملالی راه و رسم اندوختیم
غیر ت و آزاده گی آمو ختیم
رزم زهرا ها اروپا را شگفت
در مسیری او کلا راها شکفت
از کلارا تا ثریا کار هاست
جنبش آزادی و پیکار هاست
اوسر آغازی اروپایی زنان
وین نماد جنبش عصر امان
تا شفق نور اناهیتا دمید
جنبش زن بر قوام خود رسید
سازمان و آر مانش زنده باد
پرچم آزاده اش افراشته باد
سالها و قرنها یکتا شود
رهروانش تا اناهیتا شود
حکم تاریخ است آخریک زمان
کهکشان آید پیُ تعظیم شان .
جنبش زنان آموزه یا حرکتی است که در مبارزه برای بدست آوردن حقوق اجتماعی ،سیاسی واقتصادی برابر با مردان است. بآنکه در مورد تاریخ جنبش زنان دیدگاه های متفاوتی وجود داشته است. برخی از مورخین جنبش زنان را به آغاز قرن پانزدهم میلادی وبرخی ها این جنبش را به قرن هفدهم وعده یی جنبش زنان را به دوران پس از انقلاب فرانسه نسبت میدهند. واما این نظریه نزدیک به اتفاق مورخین ودانشمندان صدق دارد که جنبش زنان به دوره اساطیری ودوران تاریخی متعلق بوده است ، چنانچه دوره اساطیری آن را به تلاش حق خواهانه زن از همان آغاز پیدایش بشر و پس از آن دوران تقسیم کار وتسلط پدرشاهی وجریان استبداد جنسیتی میتوان مرتبط دانست .
مادامی که زن مورد آزار واذیت قرار گرفت بخاطر نجات خود جنبید ،ایستاد وبه مبارزه پرداخت . بدینصورت قرن ها گذشت تا در زمان سپیده دم آگاهی بشریعنی دوره تاریخی ، جنبش حق خواهی زنان شکل گرفت ودر تاریخ های بعدی درهمه کشورها گسترش یافت تا آنکه در هشتم مارچ ۱۸۵۷ترسایی زنان کارگاه های پارچه بافی و لباس دوزی در نیویارک امریکا به خیابان ها ریختند وخواهان افزودی معاش و بهبود شرایط کار شدند. پنجاه سال بعد در سال ۱۹۰۷ مبارزات زنان برای تامین حقوق سیاسی ،اجتماعی واقتصادی به شکل منظم ومرتبط بهم شکل گرفت وپس از آن در سال ۱۹۱۰ترسایی دومین کنفرانس زنان سوسیالیست به رهبری کلاراتسکین به مساله روز بین المللی زن پرداخت ودر سال ۱۹۱۷ زنان روسیه برضد گرسنه گی وجنگ که بانگ آغازین انقلاب روسیه بود هشتم مارچ بیک روز فراموش ناشدنی در تاریخ انقلاب روسیه تبدیل شد و در سال ۱۹۲۱کنفرانس زنان انترناسیونالیسم کمونیستی هشت مارچ به تصویب رسید . سال ۱۹۶۰در کشور های آسیایی وافریقایی جنبش های رهایی بخش بپاخاسته بودند سرانجام در سال ۱۹۷۵ سازمان ملل متحد روز هشتم مارچ را به عنوان « روز جهانی زن » برسمیت شناخت .
در مقدمه منشورسازمان ملل براعلام ایمان ملل به حقوق اساسی بشر وبه حیثیت و ارزش شخصیت اساسی وتساوی حقوق بین مرد و زن اشاره شده است .اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده اول با این عنوان که تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند ، واز لحاظ حیثیت وحقوق با هم برابر اند در واقع تساوی حقوق زن ومرد را برسمیت شناخته است.
ولی ما به کشوری تعلق داریم که بیشترین قربانی را قشر زن تشکیل می دهد پس از قرن ها سکوت وتحمل ، جنبش حق خواهی زنان از بستر عقب مانده گی های سیاسی اقتصادی و اجتماعی از نزدیک به یک قرن گذشته شکل می گیرد .که با دوره نهضت امانی آغاز می شود. جا دارد که از نام ملکه ثریا بانوی فرزانه و آزاده افغانستان ، بانی نهضت زن و فعال حقوق سیاسی اجتماعی و اقتصادی زنان افغانستان یادآوری گردد .
حرکت ترقی خواهانه زنان در اوایل قرن بیستم به مثابه نماد تحرک سیاسی فرهنگی اقتصادی و اجتماعی ، زنان کشور را از خواب قرون متمادی بیداری بخشید . وپس از فروپاشی نهضت دوره امانی به دست عناصر ارتجاعی و نوکران زرخرید استعمار، جنبش زن به یک رکود مرگبار سیاسی مواجه گردید، زیرا در افغانستان تنها مساله جنسیتی به عنوان یک معضله مطرح نبود؛ بلکه از مجموع تبعیض ظلم وستم همراه با تعصبات جنگ و شاخصه های جوامع پس از جنگ و بی امنیتی، فقر، جهل ، خشونت ساختاری مساله جایگاه و توازن جنسیتی را به دشواری های جدی مواجه ساخته است و به دلیل باورهای سنتی مذهبی ، زن به نام فرزند، خواهر ،مادر وهمسر مردان معرفی می گردد که هویت مستقل زن را زیر سوال می برد. این نگرش با داشتن ریشه های عمیق در فرهنگ و ساختار های جامعه در اکثر موارد حتا در تناقص با اساسات دینی قرار میگیرد .
بآنکه در زمان صدارت محمد داود خان به تحصیل وتعلیم زنان ومشارکت معین آنان در دستگاه دولتی و تاسیسات نسوان پرداخته شد؛ ولی زن هنوز در رنج اساسی خود دست وپا می زد ولی پس از رکود نیم قرنه دوران نهضت امانی بار دیگر در سال ۱۳۴۴ خورشیدی برای نخستین بار نهاد مستقل زن به عنوان سازمان دموکراتیک زنان افغانستان به رهبری دکتورس اناهیتا راتب زاد پایه گذاری شد ودر سال ۱۳۴۷ مظاهره جمعی زنان در دفاع از حقوق و آزادی ها و حق کار وتحصیل زنان پرداخت .
پس از آن در دوره رهبریت حزب دموکراتیک خلق افغانستان زنان از کلیه حقوق و آزادیهای مدنی در عرصه های سیاسی اقتصادی واجتماعی برخوردار گردیدند . این دوره ی بود که جنبش زنان کشور به یک جنبش سرتاسری وفراگیر مبدل گردید وساز مان دموکراتیک زنان افغانستان به دفاع از حقوق و آزادی های زنان کشور در تمام ولایات واحدهای اداری و شورا های مدافع حقوق خود را ایجاد کرده و به آموزش زنان می پرداختند.درین دوره زنان به تحصیلات عالی و مشارکت در اداره و فعالیت در بخش های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی دسترسی یافتند ودر سطح جهان از اعتبار سیاسی برخوردار بود .
پس از فروپاشی حاکمیت ح د خ ا وتحولات سیاسی در کشور حقوق زن بهزمان دوره امیرعبدالرحمن جابر وقبل از آن برگشت و در زمان طالبان نامی از زن و آزادی زن به زبان نمی آمد. زنان درین دوره در زیر پاشنه های جهالت پرستانه وبی شعور طالبان پاکستانی ، اجیران داخلی واستبداد مذهبی تا آخرین درجه سرکوب گردیدند. البته در دهه پس از دوره طالبان بآنکه زنان ظاهراً دارای حق وحقوقی دانسته می شوند؛ ولی بنا به ماهیت ارتجاعی عناصر نفوذی در دولت ، زنان از حمایت لازم برخوردار نبوده سرنوشت زنان به دست سنت گرایان جاهل ،عقبگرد وتندروان دینی قرار داشته و در حال حاضر قشر زن نسبت به هر دوره بیشتر در آتش تبعیض وتعصب جنگ ونا امنی می سوزد وقربانی می شود . زنان کشور از کوچک ترین حقوق ابتدایی محروم اند در کشورما در نتیجه مصیبت های فراوان جنگ ، کودکان و دختران نوبالغ به دست نوکران زرخرید پنجابی ها اختطاف وبه شهرهای عربی به فروش می رسند. کاری که هیچگاه یک مرد افغان نکرده بود ولی طبق منابع خبری این بازار بی غیرتی ، شیطنت ونفوذی برای شکار قشر زنان رونق یافته است. در کشورما دختران صغیر حتا در حضور برخی از ملایان پول پرست به زورمندان عقد می شوند . در کشور ما آنقدر جامعه را در فقر نگه داشتند که مردم فقیرو در مانده از جنگ به فروش دختران خود مجبورمی شوند .
ازدواج های اجباری در شهر ودهات همانند یک عنعنه زشت مروج است که به زنان تحمیل می شود. صدها وهزاران زن بی سرنوشت درعقب میله های زندان بسر می برند .در خارج زندانها زنان به گدایی صف بسته اند. در کشور ما مطابق گزارش حقوق بشر بین المللی در نتیجه استبداد خشن مذهبی و رسوم بی جا، سالانه صدها زن به خودکشی مجبور می شوند. مکاتب زنانه و دخترانه توسط بنیاد گرایان اجیر وجاهل صفت مذهبی به آتش کشیده می شود و در برخی از ولایات وشهر کابل به دلیل استبداد شدید بر زنان تعدادی کثیری از زنان به مواد مخدره رو آورده اند؛ که در افغانستان چنین وچنان حالات اصلاً وجود نداشت . این لکه ننگی است که برجبین مسوولین امور حک شده است .
در کشورما تحت تاثیرعوامل نفوذی همسایه گان جنوبی وغربی کشور و بنا به ماهیت عقب گرایانه مسوولین ، نصاب تعلیمی و تربیتی کشور از محتوا خالی شده دروس مکاتب درحد نازل قراردارد . برخی از ملایان مذهبی نیز لبه تیز وعظ ونصیحت شان را به جای اتحاد و راه حل های جنگ و رفع عقب مانده گی وفقر صلح و آشتی مطرح کنند، فقط تمام موعظه ها ی دینی در رابطه به قیود زنان آغاز می شود مگر آنها نمی دانند که برخلاف دیگر کشورهای همسایه اگرنیمی از نفوس کشور بیکار، فلج ومحروم از سواد نگهداشته شوند ، کل کشور فلج می شود . طوریکه دیده می شود تبلیغات، دسایس و توطیه چینی دشمنان اصلی افغانستان از عرب گرفته تا عجم آدرس جنت را فقط از راه افغانستان معرفی می کرده اند.
همین اکنون زنان پرتوان کشور بنا به شرایط موجود هم در امور منزل وهم در کار و فعالیت زراعت ، دامپروری وصنعت با مردان همکاری وهمیاری می کنند . زحمت کار فزیکی را به دوش کشیده و هم از فرزندان خود مواظبت و محافظت می کنند .
زنان رنجدیده کشور مادران وخواهران عزیز! تا وقتیکه در راه تحصیل علم ودانش نپرداخته اید و از سواد عادی وسیاسی بهره مند نشده اید ، تا وقتی که جنبش رزمایش و رزمنده گی تان را سراسری وفراملیتی نساخته باشید ، با حصول آزادی ، اعاده و تامین حقوق خویش فاصله زیاد دارید .
هموطنان عزیز آزاده وداد خواه ، بیایید همه در یک صف واحد اعم از زنان و مردان دست به دست هم داده جنبش حق طلبانه وآزادی خواهانه را در مسیر سرتاسری مبارزه برحق واصولی در پیش گرفته با نیروی واحد ودموکراتیک راه حل برای آزادی زنان جست وجو گردد. آنگاه با فهم و دانش خرد و اندیشه با اتحاد وهمبسته گی به مشکلات غلبه خواهید کرد و پیروزخواهید شد.
پیروز باد جنبش سراسری داد خواهانه زنان افغانستان وجهان !
بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۶ ـ ۰۷۰۳
د مارچ د( ۸) د ښځې د نړیوالې ورځې په مناسبت

دوکتور حبیب منگل
وړاندی له هر څه د مارچ د اتمې د ښځې د نړیوالې ورځې د راسیدو په مناسبت د افغانستان ښځو ته د زړه کومې مبارکي وایم او په ښځه د هرډول تشدد ، تیري ، ظلم ؛ ستم او بې عدالتیو غندنه کوم .او افغان ښځو ته د تشدد ، تبعیض ، تیري ، ظلمونو ؛ ستم او بی عدالیو ضد روانه آزادی بخښونکی او عادلانه داعیه او مبارزه کی بریالیتوب غواړم .
ښځه انسان دئ اود ښځې داعیه د انسانیت - بشریت ؛ آزادۍ - برابرۍ او پر مختګ داعیه ده .ښځه دانسان - بشر په توګه ذاتا د ټولو انساني او مدنی حقونو ؛څخه برخورداره ده ، او دانسانیت د ارزښتونو او داسلام دمبین دین د انسانی ارشاداتو او دبشری حقونو د نړیوالي اعلامیی او زمونږ دهیواد د اساسی قانون او نورو قانون له مخي دآزادی او برابری دنر سره برابره ده او دټولو فردی ؛ اجتماعی ؛ سیاسی ؛ اقتصادی او فرهنګی حقونو او فرصتونو څخه برخورداره ده او دهر ډول تشدد ، تیري ، ظلم ، اسارت ، ستم او بې عدالتئ څخه مصؤنه ده او دکورني اودمیړه سره د برابرو کورنیو حقونو ؛ دندو او مسولیتونو درلودونکې ده .
ښځه د انسانیت او په یوه ټولنه کې د آزادی اوبر ابری دشتون او نه شتون معیار دی او په ټولنه کې آزادی او برابری دښځې د عزت ؛ انسانی او مدنی حقونو په تامین کې تحقق مومي. ښځه مور ده او جنت د مور په پښو کي دئ ؛ ښځه د اسلام په مقدس دین کی ځانکړي ځاي لري او هر څوک چې په انسانیت اواسلامیت باور لري نه یوازې د ښځې انسانی حقونو تر پښو لاندې کولو څخه باید ډده وکړي ، بلکه د هغې دانسانی کرامت درناوئ او د انسانی او بشری حقونو تامین او ساتنه باید خپله انسانی او دینی وجیبه وګڼي .
ښځه د نوو او زړو ؛ مترقی او ارتجاعی او مترقی فکرونو انسانیت - بشریت ؛ آزادی او برابری ضد منحطی فکرونو او ناوړه دود پالنی اود پرمختګ او په شاه تګ دتضاد او مقابلی او ارتجاعی اوپرمخ تلونکو ا ِغورځنګونو دمبارزی په محراق قرار لري . او دیوه هیواد پر مختګ دهغه هیواد دښځو د پرمختګ له مخی ټاکل کیږی . یا په بل عبارت هغه هیواد ته پر مختللی هیواد ویلای شو چی ښځه پکې دانسانی او ټولنیزو حقونو څخه په لازمه توګه برخورداره وي . او برعکس هغه هیوادونه لکه زمونږ هیواد چې شځې پکې داسارت او ستم لاندې ژوند کوي په وروسته پاتی هیوادونه کې شمیرل کیږي .
دادي وینو چې له بده مرغه زمونږ په هیواد افغانستان کی ښځه د انسانیت او دانسانیت او اسلامیت ضد افراطی افکارو او منحطو دودونو ؛ تشدد ؛ تیریو، اسارت ؛ ستم ؛ ظلمونو او بی عدالتیو او دنر او ټولنې ددوه ګونی ستم اودجنسیتی تبعیض څخه ځوریږي او زمونږ په ټولنه حتی داسې کسان هم شتون لري چې ښځې ته ددوهمه درجه انسان په سترګه ګوري او په کورنی تشدد کې وهل اوټکول کیږی او دیوه ډله افراطی ملایانو دفتوا له مخې سنګسار او وژل کیږي او یا خپله دتشدد او ناخوالو څځه دخلاصون لپاره مرګ ته پناه وړي او یا ځان سوځوي .
زمونږ په هیواد کی نجونې په بدو کې قربانی ده او تراوسه قربانی ورګوي . اجباري او دقانونې سن نه مخکي نکاح او واده ته مجبوریږی او د ولور په نامه په واقعیت کی دجنس په شان اخیستل او خرڅول کیږي . په کمکئ نجونو د جنسی تجاوز ناوړه پیښي هم اوریدل کیږي .
دافغانستان مطلق اکثریت ښځې دسواد څخه محرومی دي او دپې وزلې ؛ نارو غې او د خپلو کوچنیانو او کورنئ اودنورو ټولنیزو ناخوالو څخه عذاب ګالي او په سیاسي ، اقتصادي او اجتماعی او فرهنګي چارو کې د اعیزمن او لازم ګډون څخه محرومې شویدی.
په داسی حال کې چې په افغانستان کی دښځو دانسانی حقونو د تامین په ډګر کې د دولت دیوه لړ اقداماتو او د هیواد دښځو دسازمانونو او مدنی ټولنې او د ښځو دټولنو او سیاسی ګوندونو دمبارزی په نتیجه کې دځینو لاسته راوړنې تر سترګو کیږی چې دټینګیتا او پراختیا لپاره یی مبارزه او هڅه او هاند وشي . خو دنړئ دپرمختللو هیوادونواو مترقی بشریت تجربی شيي چې ښځه به په افغانستان کې هغه وخت دتشدد ، تیري ، ظلم، اسارت ، ستم او بي عدالتیو څخه وژغورل شی اودخپلو انسانی حقونو څخه به برخه منه شي چي په روانه ټولنیزه او سیاسي مبارزه کي دهیواد مترقی ؛ دموکراتیک او عدالت پلوه ځواکونه پریکړونئ بریالیتوب ترلاسه کړي او په ټولنه او دولت کی دمسلط جریان په توګه تثبیت او و پیژندل شي او په هیواد کې یوه کارا دموکراسی اوځواکمن، حقوقی او دموکراتیک دولت رامنځته شي اواستقرار ومومي.
په پای ګی یو ځل بیا دښځې دنړیوالی ورځې په مناسب افغان ښځو ته مبارکی وایم او دوی ته دخپلو روا انسانی او مدنی حقونو لپاره مبارزه کی بریالتوب غواړم اوپدی لاره کی دافغانستان دښځو ددموکراتیک سازمان او غورځنګ اودهغه په سر کی دډاکتر اناهتیا راتب زاد او نورو افغان سرغندیو ښځو دقهرمانانه مبارزی او هڅو په یاد دافغانستان ښځو سترو بیالیتونو غواړم
نیک مرغه دې وي دمارچ اتمه دښځو نړیواله ورِځ او بریالي دې وي د آزادئ ، برابری او سوکالئ لپاره دنړۍ د اوافغانستان د ښځو قهرمانانه اونه ستړي کیدونکې مبارزه او هڅې او هاند.
بامداد ـ سیاسی ـ ۲ /۱۶ ـ ۰۷۰۳
به تداوم جنگ و بی ثباتی درافغانستان یقین داشت و یا به صلح با گروه طالبان !

علی رستمی
بازهم ما شاهد برپایی جلسه وگردهمایی وایجاد تشکیلات جدید شورای صلح باچهره های کهنه وشناختهشده که خود باعث تدوام جنگ وخون ریزی وبدبختی درافغانستان شده است، می باشیم. چهارمین دور نشست چهارجانبه گروه صلح برای افغانستان که سه شنبه چهارم حوت سال ۱۳۹۴ به اشتراک نماینده گان افغانستان ، پاکستان ، چین و امریکا درشهر کابل برگزار گردید . این نشست بازهم به مانند سایر گردهمایی ها با سخنرانی ها وکلی گوی ها آغازو الی ۱۲حوت سال ۱۳۹۴ ادامه یافت. در پایان دوره چهارم نشست چهارجانبه خود، گروه صلح برای افغانستان به روز چهارشنبه ۱۲ حوت طی فیصله نامه مشترک ، اعلام داشتند:« ازتمام گروه های طالبان و دیگر گروه های مسلح مخالف دولت دعوت به عمل می آید که بانماینده گان با صلاحیت خود درنشست مستقیم با نماینده گان دولت افغانستان شرکت کنند. این گفت و گو ها درهفته اول ماه مارچ برگزارگردد.»
این فیصله وگفت و گوهای صلح میان نماینده گان افغانستان، چین و پاکستان و امریکا صورت گرفت، لاکن طالبان به عنوان یک طرف جنگ درآن حضور نداشته وبدون طالب و به حضور نماینده سه کشورخارجی به شمول افغانستان توافق صورت گرفته است.
سوال برانگیزبرای ما اینست که ازیک سو سران قدرتمند جهانی ازجمله بارک اوباما رییس جمهور اضلاع متحده امریکا درسخنرانی سالانه خود درختم سال ۲۰۱۵ به مردم امریکا ، پیوست با سیاست های منطقه وی خود از جمله راجع به افغانستان تذکار داد : درافغانستان تا ده سال دیگر ثبات سیاسی به وجود نخواهد امد ،جنگ و بی ثباتی سیاسی ادامه خواهد داشت. این نظر از جانب کسی ابراز می شود که شخصآ درقضایای جنگ و صلح درافغانستان شامل و سرنوشت ساز هست. این امر گواهی می دهد که دغدغه تامین صلح درافغانستان یک توهم پیش نبوده وهنوز افغانستان در باطلاق تشنج های منطقه وی قرارداشته واین غایله ادامه خواهد داشت!
اهداف راهبردی که در منطقه دردست دارند ،هنوز تحقق نیافته و زمان گیر می باشد. مصداق این ادعا عبارت از افزونی لشکر نظامی امریکا وانگلیس درافغانستان زیر نام آموزش عساکر ارتش افغانستان وقلع وقمع داعش وسایر نیروهای تروریست درافغانستان می باشد. درحالیکه خودشان عامل و علت تشکیل گروه ها ی تروریزیم درجهان ومنطقه وانتقال آنها ازکشورهای خارجی در ولایات کشور توسط چرخ بالهای نظامی شان می باشد.
بر بنیاد مولفه های فوق هرنوع تدابیرعملی ازجمله تشکیل ارگان های شورای صلح و گلو پاره کردن رهبران جمهوری اسلامی افغانستان، برای بوجود آوردن صلح درافغانستان و آشتی با گروهی طالبان، می توان آنرا یک سناریوی بی ارزش وتهی از ارزش های ملی و مدنی، درقبال سرنوشت مردم افغانستان تلقی کرد. دراین روند نقش رهبران سیاسی حکومت افغانستان بر مبنای مصالح ملی مردم افغانستان نه بوده، بلکه سازش کارانه وتفننی می باشد. زیرآن یروها وابر قدرت های که خود با عث تشکیل طالبان وبعداً عامل سرنگونی ومنکوب آنها هستند، دراین روند شامل می باشند : خود کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش! اگراین ابرقدرت ها ازجمله رهبران امریکا ، چین و پاکستان بخواهند ، ازخویش اراده سالم و شفاف نشان بدهند ، صلح در افغانستان به زود ترین فرُصت به وجود خواهد آمد. اما امریکا و پاکستان نمی خواهند که این عروسک های دست پرورده خویش را به ساده گی ازدست بدهند . می خواهند که برا ی تحقق اهداف درازمدت خویش درافغانستان ومنطقه ازجمله درقبال همسایه گان افغانستان آنها را حفظ و درقدرت سهیم بسازد . جا بجایی طالبان در جنوب افغانستان وبالخصوص درهلمند و شمال کشور وسقوط پلان شده قندوز ودند غوری بغلان و چپه کردن پایه های برق رسانی شهر کابل، نمایانگر آنست که تا قدرت طالبان دراثنای برگزاری نشست چهارم گروه کاری صلح افغانستان به جهان واعضای این نشست هویدا شود، که دولت افغانستان درقبال نیروی طالبان ضعیف وناتوان میباشد.
طوریکه به مثابه آفتاب روشن هست: دولت جمهوری اسلامی افغانستان با موجودیت به اصطلاح « جهادیون سربه کف » و سربازان ۴۲ کشورجهان هنوزهم طالبان که دراوایل سرنگونی به دوهزار نمی رسیدند، یکباره گی به ده ها هزار تن رشد نموده، درحالیکه درطول ۱۵سال واندی هرروز خبر قتل وکشته شدن ده ها طالب ازطریق تلویزیون و رادیو به سمع مردم رسانیده شده که این ارقام اگر جمعبندی گردد، هزارها تن طالب درافغانستان در لشکر شان به عوض آن که کم شود، اضافه شده است. هنوزهم به مانند دوران حاکمیت خویش در دهات و قریه های کشور وجود داشته و حاکمیت قرون وسطایی خویش را تحکیم ومنبسط کرده اند. به باور اگاهان سیاسی این همه رویکردهای سیاسی واقدام های اداری وقت ضایع کردن و مصروف نگهداشتن اذهان مردم افغانستان وجهان می باشد. تا از این طریق بازی گران اصلی بتوانند، به مرور زمان نقش خود را دراین روند مهم جلوه داده وامتیازهای بیشتری برای سیادت وتسلط طالب بدون هرنوع عقب نشینی بالای دولت افغانستان تحمیل نمایند. به غیراز آن اگردولت افغانستان بخواهد که طالب را تحت انقیاد خود بیاورد، باید ازموضع قدرت و زور با آنها داخل معامله بُرد بُرد شود .طوری که تجربه تاریخ به ما می آموزاند که صلح به زاری وگدایی از موضع ضعیف بدست نمی آید ، بلکه به شکست مواجه می گردد ، این خواست قانون طبیعت واجتماع هست . تا زمانی که پاکستان و امریکا صادقانه درجهت تحکیم صلح عادلانه وانسانی به نفع دولت افغانستان عمل نکند ، کنار آمدن با طالب محال و ناممکن به نظر می رسد! همچنان برعلاه گزینه های فوق، تشنج منطقه وی وعدم امنیت درافغانستان به نفع سازمان های استخباراتی امریکا سی ای ایی وانتلجنت سرویس انگلستان و ای اس ای پاکستان به خاطر کشت وتجارت مواد مخدره درافغانستان بالخصوص درولایت هلمند می باشد ؛ این دستگاه های استخباراتی ازدرک حاصلات مواد مخدره با حضورلشکر نظامی شان میلیاردها دالر نفع برده اند.
طوریکه درپروگرام خبری، شبکه تلویزیون دولتی جمهوری فیدرال المان بنام « آ اِر دی » زیر عنوان :علت تداوم جنگ وخطر نیروهای ناتو درافغانستان ، چنین گزارش شده است: « . درکنار کنفرانس افغانستان که برمحور ادامه روند تعهدات کشورهای عربی و امریکایی درافغانستان وحضور عساکر آنها می چرخد. حقایق دیگر درمورد علت اصلی حضور آنها درافغانستان نیز افشا گردید. نظربه گفته های « کوپ انلاین » ویک تعداد از رسانه های دیگر ارتش امریکا از تجارت کوکنار ومواد مخدر درافغانستان حمایت می کند. افغانستان با صادرات ۹۲ فیصد ،مواد مخدر جهان، یکی از بزرگترین کشورهای تولید کننده مواد مخدره به شمار می رود. اکنون شواهد اشکار می سازد که امریکا با صراحت وظیفه گرفته است ،تا مزارع کوکنار را حفاظت نمایند. با این عمل شان می توانند تا نعمت میلیارد دالری مواد مخدره را حمایت و کنترول نمایند که ازاین تجارت « ام ۱۶ــ سی ای ایی ـ وال استریت"وسازمان های دیگراستفاده عظمی را می برند.نظر به راپور اداره با مواد مخدره سازمان ملل ،ب عد از حمله امریکا درافغانستان ازاغاز سال ۲۰۰۰ ترسایی تحت رهبری جورج بوش زرع کوکناردر افغانستان ۶۵۷ فیصد افزایش یافته است. یک دانشمند واقتصادان کانادایی بنام « خوسو دوفسکی» درسال ۲۰۰۷ نوشته بود برنامه تجارت مواد مخدره بنام هلال طلایی که توسط « سی ای ایی» در آغاز دهه هشتاد پلان گذاری گردیده بود تا کنون توسط سازمان های استخبارتی امریکا وانگلیس ونیروهای ناتو حمایت گردیده است.»
تازمانی که منافع مادی آنها دروجود طالبان وسایر گروهای تروریستی درافغانستان تامین است، به مشکل می توان گفت که صلح انسانی ، شرافتمندانه با حفظ ارزش های دموکراتیک علمی ، پذیریش قانون اساسی افغانستان وتامین حقوق شهروندی در افغانستان بوجود آید!
به گفته مارکس:« به هدف های شریف تنها با وسایل شریف می توان دست یافت .»
بامداد ـ سیاسی ـ ۲ /۱۶ ـ ۰۶۰۳