اشتباهات حملات هوایی امریکا در افغانستان*  

از زمان آغاز عملیات نظامی امریکا در افغانستان در ماه اکتوبر سال ۲۰۰۱ ترسایی بارها گزارشاتی مبنی بر حملات نیروی هوایی ایالات متحده مخابره شده که منجر به تلفات جانی در بین شهروندان غیرنظامی و یا نیروهای ایتلاف ضد تروریستی شده است.

 

 

در دسامبر سال ۲۰۰۱  ترسایی نیروی هوایی ایالات متحده امریکا  به عنوان بخشی از نیروهای بین‌المللی کمک به امنیت در افغانستان (ISAF) مورد استفاده قرار می گرفت. ماموریت آیساف در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۴ ترسایی به پایان رسید، اما هنوز نیروی هوایی ایالات متحده امریکا به اجرای عملیات رزمی در آن کشور ادامه می دهد. ارتش ایالات متحده در نظر دارد تا در سال ۲۰۱۶ خاک افغانستان را ترک کند.
در اینجا خبرگزاری اسپوتنیک ضمن ابراز تاسف، به تعدادی از مواردی که طی این سال ها منجر به کشته شدن بیش از ده ها شهروند غیرنظامی افغان شده است، اشاره می کند.


۱۷ اکتوبر ۲۰۰۱ : حداقل ۲۹ غیرنظامی در روستایی در نزدیکی قندهار بر اثر بمباران هواپیماهای نیروی هوایی ایالات متحده امریکا کشته شدند. به گزارش خبرگزاری جاپانی  کیودو، هواپیماهای ایالات متحده به یک سرویس مسافربری، حمله کردند. در همان روز، بنا به اعلامیه وزارت اطلاعات امارت اسلامی افغانستان (نام این کشور در هنگام زمامداری جنبش « طالبان»  اینگونه عنوان می شد)، در حومه قندهار، هواپیمای امریکایی، یک لاری را به همراه افرادی که از بمباران ها فرار می کردند، منهدم کرد. در این حادثه ۱۲ نفر کشته و ۲۵ نفر زخمی شدند.
۲۱ دسامبر ۲۰۰۱ : در ولایت خوست، یک کاروان متشکل از ۱۲ تیزرفتار به همراه نماینده گانی از قبایل شرق افغانستان که برای شرکت در مراسم ادای سوگند دولت موقت، عازم کابل بودند، اشتباهاً توسط یک فروند جنگنده نیروی دریایی امریکا و پشتیبانی آتشباری هواپیمای ۱۳۰ـ  AC مورد حمله قرار گرفت که در آن ۶۵ نفر کشته شدند.
۲۹ دسامبر ۲۰۰۱:  هواپیماهای ایالات متحده یک روستا در نزدیکی شهر گردیز واقع در ولایت پکتیا را بمباران کردند. منابع سازمان ملل متحد اعلام کردند که در این حمله، حداقل ۵۲ غیرنظامی از جمله زنان و کودکان کشته شدند. بنا به اظهارات سخن گوی پنتاگون، انبار مهمات و تسلیحات طالبان در این روستا واقع شده بود.
۱۷ می ۲۰۰۲ : حداقل ۱۰ شهروند در نتیجه بمباران روستای بال هول (ولایت خوست) توسط جنگنده های امریکایی کشته شدند. شلیک تیراندازی هوایی روستاییان دعوت شده به مراسم عروسی، علت این حمله اعلام شد (تیراندازی هوایی در مجالس عروسی، از مراسم سنتی در افغانستان است.) پیلوت طیاره  نیروی هوایی امریکا ، درحین گشت زنی، این اقدام را به منزله آتش دشمن تعبیر کرده و خواستار بمباران منطقه توسط هواپیماها شده بود.
اول جون ۲۰۰۲ : یک مجلس عروسی در روستای کاکاراک (ولایت ارزگان) مورد حمله هوایی امریکا قرارگرفت که در آن ۴۰ نفر کشته و بیش از ۷۰ نفر مجروح شدند. سرهنگ راجر کینگ، نماینده فرماندهی نظامی ایالات متحده  امریکا اعلام داشت که این حمله در پاسخ به شلیک مدافع هوایی به هلیکوپتر ایتلاف بین المللی بوده است. شاهدان این حادثه ادعا کردند که احتمالاً امریکایی ها به اشتباه تیراندازی هوایی در عروسی را به عنوان اقدامات شبه نظامیان طالبان، تعبیر کرده بودند.

۳۰ جون سال ۲۰۰۷: در نتیجه بمباران مقر طالبان در منطقه حیدرآباد واقع در ولایت هلمند توسط هواپیماهای نیروی هوایی ایالات متحده، بنا به گزارش منابع مختلف، از ۳۵ تا ۸۵ شبه نظامی به قتل رسیده و از ۴۵ تا ۱۰۰ غیرنظامی، کشته شدند.

۴ جولای ۲۰۰۸: بالگردهای رزمی امریکایی، عملیاتی را در منطقه وایگلِ ولایت نورستان به انجام رساندند. بر اساس اعلامیه فرماندهی ایالات‌ متحده امریکا، در این عملیات دو عراده تیزرفتار مورد حمله قرار گرفت که گویا سرنشینان آنها، شبه نظامیانی بودند که قبلا با خمپاره به سوی پایگاه نظامی امریکا شلیک کرده بودند. یک روز پس از این حادثه، تمیم نورستانی، فرمانداراین ولایت اعلام کرد که قربانیان عملیات هوایی، ۲۲ غیر نظامی از جمله کودکان و زنان بودند.

۶ جولای ۲۰۰۸:  تیزرفتارهای یک کاروان عروسی در منطقه ده بالا واقع در ولایت ننگرهار توسط هواپیماهای امریکایی بمباران شدند که بر اساس گزارش مسوولین محلی ۲۷ غیرنظامی از جمله زنان و کودکان به قتل رسیدند. تورن کریستین پاترسون، نماینده پنتاگون ضمن رد این خبر اعلام داشت که وزارت دفاع امریکا هیچ گونه اطلاعی در خصوص کشته شدن شهروندان غیرنظامی در این منطقه ندارد.

۲۲ اگست ۲۰۰۸: در نتیجه حملات هوایی نیروهای ایتلاف بین المللی درروستای عزیزآباد واقع در ولایت هرات، از ۷۸ تا ۹۲ غیرنظامی قربانی شدند. هدف این بمباران ها، یکی از فرماندهان نظامی جنبش طالبان بود. در اکتوبر ۲۰۰۸ترسایی  وزارت دفاع ایالات ‌متحده به کشته شدن ۳۳ غیرنظامی در این عملیات  اعتراف کرد.
۳ نوامبر ۲۰۰۸: یک مجلس عروسی در روستای باغتو در ولایت قندهار، مورد حمله نیروی هوایی ارتش امریکا قرار گرفت که بر اساس گزارش مقامات افغانی، ۲۶ شبه نظامی و ۳۷ غیرنظامی (۲۳ کودک و ۱۰ زن ) کشته و ۲۷ نفر زخمی شدند.

۴ می ۲۰۰۹: بر اثر بمباران نیروی هوایی امریکا  از ۸۶ تا ۱۴۷ نفر غیرنظامی در دهکده گرانای واقع در ولایت فراه به قتل رسیدند. بیشتر کشته ‌شده گان در این حمله  کودکان، زنان و سالمندانی بودند که برای فرار از درگیری ها بین طالبان و سربازان افغان مورد حمایت ناتو، به مکان بمباران شده پناه برده بودند.  ۴ سپتامبر ۲۰۰۹ : در منطقه قندوز، یک بال هواپیمای شکاری F-15 امریکا تحت فرماندهی نیروهای بین المللی کمک به امنیت افغانستان با حمله به دو تانکر سوخت رسان حاوی بنزین که توسط طالبان به سرقت رفته بود، باعث کشته شدن ۱۷۹ نفر شد که بیش از ۱۰۰ تن از آنان غیرنظامی بودند.

۲۱ فوری ۲۰۱۰ : در نتیجه آتشباری یک فروند هلیکوپتر نیروی هوایی ارتش امریکا به سه دستگاه مینی بوس در ولایت ارزگان واقع در جنوب افغانستان منجر به کشته شدن ۲۶ نفر غیرنظامی از جمله کودکان و زنان و زخمی شدن ۱۲ نفر شد. فرماندهی نیروی ایتلاف به اشتباه خود در حمله به این کاروان اعتراف کرد. 

۲۳ جون ۲۰۱۰: در بمباران دهکده سروان قلا واقع در ولایت ننگرهار توسط هواپیما های ناتو، از ۳۹ تا ۵۲ زن و کودک بی گناه  کشته شدند.

۶ جون ۲۰۱۲ :در نتیجه حمله  طیارات بی سرنشین ( پهپادها) نیروی هوایی ایالات‌ متحده امریکا به ولایت لوگر واقع در جنوب کابل، ۱۸ غیرنظامی از جمله زنان و کودکان کشته شدند. هدف این بمباران  نابود کردن مواضع شبه نظامیان طالبان بود، اما یکی از موشک ها به یک مجلس عروسی برخورد کرد. ۸ جون، جنرال جان آلن  فرمانده آیساف از اشتباه به وقوع پیوسته  پوزش طلبید.

و بالاخره در ۳ اکتوبر ۲۰۱۵ هواپیماهای امریکایی با حمله به کلینیک بین‌المللی « پزشکان بدون مرز» درشهر قندوز، باعث کشته شدن ۱۲ کارمند این موسسه خیریه و ده ها تن از مراجعه کننده گان شدند. ۳۷ نفر نیز در این حادثه زخمی شدند.

 

*اخیراً تارنمای اسپوتنیک گزارشی در باره کشتار غیر نظامیان بدست ارتش امریکا را به نشر رسانیده است. این گزارش لیست مکمل تمام  قربانی های ملکی اقدامات نظامی امریکا درافغانستان را شامل نمی شود. امید دوستانی به تکمیل این لیست  اقدام نمایند.

بامداد ـ سیاسی ـ ۳ /۱۵ ـ ۲۰۱۰

نه به ناتو!

آری به صلح!

 نه به مانورهای نظامی ۲۰۱۵ ناتودر اسپانیا، ایتالیا، و پرتگال

در آستانه اعلام آغاز یکی از بزرگ ‌ترین مانورهای نظامی ناتو، شورای صلح و همکاری پرتگال ( مسوول کمیسیون اروپایی شورای جهانی صلح )‌ متن بیانیه‌ ای را در مخالفت با نظامی گری ناتو و در دفاع از صلح منتشر کرد که شماری از سازمان‌های هوادار صلح در سراسر جهان از آن حمایت و  نیز آن را امضا کرده‌اند. متن این بیانیه را در ادامه می‌ خوانید.

 

ناتو اعلام کرده است که از آغاز اکتوبر تا آغاز نوامبر امسال مانورهای نظامی گسترده‌ای را در اسپانیا ، ایتالیا و پرتگال اجرا خواهد کرد. در این مانورها بیشتر از ۳۶هزار نیروی نظامی از ۲۸ کشور عضو این سازمان نظامی سیاسی و از دیگر سازمان‌ها و کشورهای « همیار » شرکت خواهند داشت.
این رشته مانورها که یکی از بزرگ ‌ترین مانورهای  ناتو  در تاریخ آن محسوب می‌ شود، ادامه مانورهای نظامی آمریکا و  ناتو  در چندین منطقهٔ دیگر اروپا، از جمله در دریای بالتیک، اروپای شرقی (استونیا، لتوانیا، لیتوانی، پولند، اوکرایین)  و دریای سیاه  است. این مانورها نمایش بارز گردن‌ کشی‌ و شدت عمل بی‌ وقفه نسبت به کشورهای اروپای شرقی و از جمله علیه فدراسیون روسیه است.
ناتو تشکیل یک نیروی واکنش ۱۳ تا ۳۰ هزار نفری دایمی و یک نیروی استقرار سریع ۵۰۰۰  نفری را اعلام کرده است. بر اساس سیاست راهبردی  ناتو  که در نشست سران آن در سال ۲۰۱۰ در لیسبون (پرتگال) تصویب شد، حیطهٔ عمل این نیروها محدود به دفاع از سرزمین‌های کشورهای عضو ناتو  نخواهد بود.
ناتو به مثابه ضمیمه و ادامه نیروی نظامی ایالات متحد امریکا و مطابق با منافع امریکا عمل می ‌کند، و ابزاری برای تجاوز به ملت‌ها و کشورهای مستقل است.
یکی از هدف‌های اعلام شده مانورهای کنونی ناتو آزمودن توانایی‌های ناتو برای مداخله نظامی در منطقه مدیترانه، در شمال افریقا، و در خاورمیانه است. تجاوز ناتوبه لیبیا و تصمیم به استفاده از پایگاه نظامی موران در اسپانیا را فراموش نکرده‌ایم. مرکز فرماندهی نظامی امریکا در امور افریقا (AFRICOM) در این پایگاه قرار دارد  و این نشان از امکان مداخله در این قاره دارد.
در زمانی که در خیلی از کشورها مردم مجبور به تحمل سختی‌ها و از خود گذشتگی‌های طاقت ‌فرسا شده‌اند و حقوق و خدمات اجتماعی‌ شان را از آنها می‌ گیرند، ناتواعلام می ‌کند که قصد دارد هزینه ‌های نظامی ‌اش را افزایش دهد، مسابقه تسلیحاتی دوباره‌ ای را به راه می‌اندازد، و نظامی گری فزاینده در روابط بین‌المللی را رواج می ‌دهد، که استقرار خطرناک سامانه ضد موشکی امریکا در خاک اروپا، گسترش پایگاه‌های نظامی و حضور نظامی از امریکای لاتین و منطقه کاراییب تا خاور دور و منطقه اقیانوس آرام نمونه‌های بارز آن اند.
از این رو، سازمان‌های امضا کننده زیر که متعهد به ساختن دنیایی آزاد، عادلانه و پیشرو هستند و به آرمان‌های حاکمیت ملّی و استقلال کشورها، عدم مداخله، و عدم تجاوز معتقد و وفادار اند، متعهد به راه‌ حل‌های صلح‌ آمیز برای مناقشه ‌های بین‌المللی، برابری ملت‌ها و کشورها، براندازی امپریالیسم و استعمار و هر گونه سلطه‌ طلبی، خلع سلاح و انحلال گروه ‌بندی‌های سیاسی- نظامی‌اند، و خود را مدافع سرسخت و استوار صلح می ‌دانند، تصریح و تاکید می ‌کنند که:
ـ باید به این مانورهای نظامی جنگ ‌طلبانه نه گفت؛
ـ باید خواهان انحلال ناتوشد؛
ـ هر کشور و ملتی حق دارد مستقلانه تصمیم بگیرد و برای خروج از ناتوتلاش کند؛

ساختن دنیایی صلح‌ آمیز، آزاد و عادلانه که در آن حقوق بشر و عدالت اجتماعی برقرار باشد ضرورتی مبرم است.

سازمان سراسری صلح و همبستگی هند
جمعیت دفاع از صلح، همبستگی، و دموکراسی ـ ایران
همایش بلگراد برای دنیای برابری‌ها ـ صربستان
کارزار خلع سلاح هسته ‌یی ـ بریتانیا
مرکز همبستگی با ملّت‌ها و مبارزه در راه صلح ـ برازیل
شورای صلح و همکاری پرتگال
شورای صلح قبرس
جنبش صلح چک
شورای صلح المان
کمیته تنش‌ زدایی و صلح یونان
کُنش بین‌المللی برای رهایی ـ بلجیم
پزشکان مالزیایی مدافع مسوولیت اجتماعی
کمیته صلح و همبستگی فلسطین
ایتلاف صلح و بی‌ طرفی ـ ایرلند
جمعیت صلح ترکیه
جمعیت مدنی سربازان مخالف جنگ ـ جمهوری چک
شورای صلح و همبستگی سودان
شورای صلح سویدن
شورای صلح امریکا
جنبش صلح فلاندر ـ بلجیم

بامداد ـ سیاسی ـ ۳ /۱۵ ـ ۱۰۱۰

اوباما روسیه را به خاطر حمله به « تروریست های خوب» متهم دانست!

 واشنگتن جبهه النصره را درآغاز سال ۲۰۱۲ ترسایی  به عنوان سازمان تروریستی شناسایی کرد، ولی چنین امری مانع پشتیبانی از این سازمان نشد.

 

پروفیسور میشل شوسودوسکی

مرکز مطالعات جهانی سازی

 

درمتون بسیاری تایید شده ولی به ندرت در گزارشات منعکس گردیده که دولت اسلامی در عراق و در سوریه توسط سازمان های استخباراتی ایالات متحده تشکل یافته و اعضای به خدمت گرفته شده، توسط ایالات متحده و هم پیمانانش انگلستان، فرانسه، عربستان سعودی، ترکیه، اسراییل و اردن آموزش دیده و تامین مالی شده اند. تا کمی پیش از این دولت اسلامی درعراق و در سوریه به نام القاعده در عراق شهرت داشت. تنها در سال ۲۰۱۴  ترسایی بود که دولت اسلامی نامیده شد (دولت اسلامی در عراق و در سوریه ، دولت اسلامی در عراق و شامات).

روسیه علیه تروریسم وارد جنگ شد

اکنون ما تماشاگر چرخش مهمی در سازو کار جنگ در سوریه و درعراق هستیم. از این پس، روسیه مستقیماً در هماهنگی با سوریه و عراق جنگ ضد تروریستی را آغاز کرده است. واشنگتن قاطعیت روسیه را به رسمیت شناخت ولی می بینیم که اوباما از روس ها گلایه مند هستند زیرا آنها «تروریست های خوبی » را نیز که واشنگتن از آنها پشتیبانی می کند هدف می گیرند.

اطلاعات ممتاز برگرفته از وال استریت ژورنال :

 بر اساس مقامات امریکایی، حملات هوایی روس ها در سوریه شورشیانی را هدف گرفته که از پشتیبانی سازمان سیا برخوردارند. یکی از بخش های خسارت دیده سنگری را تشکیل می دهد که متعلق به شورشیانی بوده که از سوی سازمان سیا و هم پیمانانش تامین مالی شده، آموزش دیده و جنگ افزار دریافت کرده اند. 

یک عنصر اطلاعاتی مهم به طور مشخص در این مقاله وال استریت ژورنال گزارش می دهد که سازمان سیا از تروریست ها برای « تغییر رژیم » در سوریه پشتیبانی می کند، یعنی طرحی که مستلزم عملیات اطلاعاتی مخفی در خاک سوریه است :

«آژانس جاسوسی آمریکایی شورشیان را از سال ۲۰۱۳ ترسایی برای مبارزه علیه رژیم اسد آموزش داده و جنگ افزار در اختیارشان قرار داده است.» (وال استریت ژورنال، ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵، یاداشت نویسنده : پشتیبانی مشخصاً از آغاز جنگ در مارچ ۲۰۱۱ صورت گرفته است)

آن چه که بعداً شناسایی و تایید شده، ولی به ندرت در رسانه های بزرگ انعکاس یافته است.

جبهه النصره : « تروریست های خوب »

پنتاگون که امروز آشکارا اعتراف می کند که سازمان سیا از گروه های وابسته به شبکه القاعده در درون سوریه از جمله جبهه النصره پشتیبانی کرده است، در ادامه همین گفتار به روسیه اعتراض می کند که چرا « تروریست های خوبی » که از پشتیبانی واشنگتن برخوردار هستند را هدف گرفته و مورد اصابت قرار داده است :

به گفته مقامات امریکایی، یکی از حملات هوایی روسیه یکی از مواضع شورشیانی را مورد اصابت قرار داده که مورد حمایت سازمان سیا بوده اند و برای آتلانتیست ها سرویس های اطلاعاتی گردآوری می کردند (…).

به گزارش رسانه های ملی سوریه، از هفت نقطه ای که هدف بمباران هوایی روسیه بوده اند، تنها یک نقطه در شرق سلمیه در منطقه حما واقع شده و حضور مبارزان دولت اسلامی در آنجا بسیار پر رنگ است. ولی نقاط دیگر به شکل گسترده در تصرف گروه های شورشی میانه رو (تروریست های میانه رو) یا گروه های اسلامگرا مانند احرار الشام و جبهه النصره یکی از شاخه های القاعده می باشد. (وال استریت ژورنال ۳۰ سپتامبر  ۲۰۱۵)

جبهه النصره که بی گمان به شبکه های القاعده تعلق دارد، یک سازمان تروریستی (جهاد طلب) و جنایات بسیاری را مرتکب شده است. از سال ۲۰۱۲ ترسایی القاعده درعراق و جبهه النصره با پشتیبانی سرویس های مخفی ایالات متحده در همآهنگی با یکدیگر کار می کنند و در سوریه عملیات تروریستی متعددی را به اجرا گذاشته اند.

آنچه به رویدادهای اخیر مربوط می شود، این است که دولت سوریه جبهه النصره را که بازوی مسلح تروریستی ارتش آزاد سوریه می باشد را در اولویت های اردوی  بمباران ضد تروریستی روسیه قرار داده است.

واشنگتن جبهه النصره را درآغاز سال ۲۰۱۲ ترسایی  به عنوان سازمان تروریستی شناسایی کرد، ولی چنین امری مانع پشتیبانی از این سازمان نشد، با نامیدن آنها به عنوان «شورشیان میانه رو»، به اعضای آن آموزش داد و تامین مالی آنها را به عهده گرفت و جنگ افزار در اختیارشان قرار داد، به انضمام پشتیبانی لوژیستیک و استخدام اعضای جدید وغیره. البته این کمک ها با میانجی گری هم پیمانان ایالات متحده در خلیج فارس صورت گرفته است : قطر، عربستان سعودی، ترکیه و اسراییل.

موضوع خنده آور این است که در اتخاذ تصمیم شورای امنیت در سازمان ملل متحد در ماه می ۲۰۱۲ ترسایی جبهه النصره در سوریه به عنوان هم پیمان القاعده درعراق و به عبارت دیگر دولت اسلامی در عراق و سوریه در فهرست سیاه به ثبت رسیده است :

به گفته دیپلومات ها : تصمیمی که موجب شد یک سری مجازات علیه این گروه اعلام کنند، محاصره برای جلوگیری از ارسال اسلحه، ممنوعیت مسافرت برای اعضای آن و توقیف دارایی های آن.

هیات نمایندگی امریکا در سازمان ملل متحد اعلام کرد که هیچ یک از ۱۵ عضو شورا با شناسایی جبهه النصره به عنوان متحد القاعده در عراق مخالفت نکردند.

الجزیره درماه می ۲۰۱۲ گزارش داد که جبهه النصره یکی از موثرترین نیروهای مسلح در جنگ علیه رییس جمهور بشار اسد، در ماه گذشته وفاداری خود را به ایمان الظواهری رهبر القاعده اعلام کرده است.

اکنون روسیه مورد سرزنش قرار گرفته زیرا به یک گروه تروریستی حمله کرده است که نه تنها در فهرست سیاه شورای امنیت در سازمان ملل متحد به ثبت رسیده، بلکه در پیوند با دولت اسلامی در عراق و سوریه (داعش) می باشد.

برد این اتهامات تا کجاست ؟

در حالی که رسانه ها درباره پشتیبانی روسیه از اردوی ضد تروریستی گزارش می دهند، در واقع، روسیه  با پشتیبانی از دولت سوریه در جنگ علیه تروریست ها( به شکل غیر مستقیم ) علیه اتحادیه ایالات متحده و ناتو وارد کارزار شده است، زیرا نه تنها تروریست ها پیاده نظام اتحادیه نظامی غربی هستند بلکه مستشاران و مزدوران مسلح غربی نیز در صفوف آنها به سر می برند. در نتیجه عملاً، روسیه علیه تروریست هایی می جنگد که از پشتیبانی ایالات متحده برخوردارند.

حقیقت ناگفته این است که با کمک نظامی به سوریه و عراق، روسیه به شکل غیر مستقیم علیه ایالات متحده وارد کارزار شده است. در این جنگ نیابتی، مسکو از این دو کشور در مبارزات شان علیه دولت اسلامی در عراق و سوریه که از پشتیبانی ایالات متحده و هم پیمانانش برخودار است پشتیبانی می کند.

برگردان: ح. محوی

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۵ ـ ۰۸۱۰

 

آسیب‌های طاعون قوم‌ گرایی

میر محمد شاه رفیعی

در این اواخر سروصداهای مبنی بر دفاع از قوم خودی و مخالفت با اقوام دیگر از طرف بعضی از شخصیت‌های که خود را آگاه امور می ‌دانند و می‌ خواهند از یک قوم خاص نماینده‌گی کنند بیشتر گردیده است. آن‌ ها می ‌خواهند تمام معضلات و مشکلات موجود را ناشی از عملکرد و حتا خصوصیات بعضی از اقوام کشور وانمود سازند. تا بتواند نقش استعمار، معضلات تاریخی و تاثیرات طبقاتی اجتماعی را انکار نمایند.

سروصداهای ناشیانه و غیرمسوولانه قوم‌ گرایی به حال مردم به خون تپیده  و مظلوم کشور ما سودمند نیست و هیچ ‌یک از اقوام برادر ساکن در قلب پرتپش آسیا از اظهارنظرهای کرسی نشینان و روشنفکران بی ‌دانش که در عقب قوم و مذهب پنهان هستند نفعی نخواهند برد. از اعمال قوم گرایانه تنها منافع آنانی تامین خواهد گردید که نمی‌ خواهند در نقشه سیاسی جهان کشوری بنام افغانستان وجود داشته باشد.

گرچه پدیده منفور و دور از اخلاق و عواطف انسانی قوم‌ گرایی و برتری ‌جویی نژادی سابقه طولانی در میان انسان‌ها داشته و متاسفانه تا اکنون هم گوشه‌ های از جهان‌ های جهان در آتش آن می‌ سوزند. قتل جوانان سیاه‌ پوست در جاده‌های امریکا به دست پولیس و مخالفت‌های علنی نژاد پرستان اروپایی با پناهنده گان آسیایی و افریقایی نمونه‌های بارز نژادگرایی و قوم‌ گرایی است.

فاشیست‌های نوین و نژادپرستان در اروپا قدرت و امکانات بیشتر کسب نموده‌اند و حضور آن‌ها در بعضی از پارلمان‌ها ازجمله در پارلمان اتحادیه اروپا چشمگیر است. بنا بر آن افغانستان عزیز مانند سایر کشورهای جهان از موجودیت اختلافات و تبعیضات قومی، سمتی و مذهبی به دور نبوده و در آینده نیز به ‌آسانی نجات نخواهد یافت. کشور واحد و پرافتخار افغانستان بعد از وفات احمدشاه ابدالی و پسرش تیمور شاه زخم‌های خونین بر پیکرش از اثر شمشیر تعصبات جاهلانه و خود خواهی قومی دارد که باید مداوا گردد. با وجود تلاش‌های امیر شیرعلی خان و شاه مترقی اعلیحضرت امیر امان اله خان برای وحدت و همبستگی اقوام ما، شاهان مستبد و حکام جیره‌ خوار ازجمله محمد هاشم خان صدراعظم بنا بر اشاره مراجع خارجی گام‌ های را به‌ سوی افتراق و بیگانه گی شدن برداشته‌اند که مایه شرمنده گی و خجالت تاریخی آن‌ها می‌باشد.

شاهان مستبد افغانستان در حالی به قومی امتیاز می ‌دادند و قومی دیگری را تحت‌ فشار و شکنجه قرار می‌ داند که در دربارشان از هر قوم و از هر سمت همکار و بالانشین داشتند. مناسبات سران اقوام افغانستان مربوط به طبقات دارا تا حد مناسبات شخصی و خانواده گی وجود داشت و تا اکنون ادامه دارد. اختلافات قومی و برتری ‌جویی نژادی شیوه‌ی کار نظام‌ های آلوده به فساد و طبقات مرتجع و سودجو است که در طول تاریخ برای حفظ و بقای حاکمیت شان اختلافات قومی سمتی و مذهبی را دامن زده‌اند و هم‌ اکنون به دستور بادار تاریخی‌شان انگلیس‌ها به شعار « تفرقه ‌انداز و حکومت کن  » ادامه می‌دهند.

پوشیده نیست که نظام سرمایه‌ داری امروز مسلط برجهان برای تحقق سیاست جهانی ‌شدن نظام سرمایه‌ داری و رسمیت بخشیدن اندیشه‌های لیبرالیزم نوین درصدد به راه انداختن اختلافات قومی و نژادی و پارچه کردن دولت‌های بزرگ چندملیتی جهان می ‌باشند. متناسب با بحران سرمایه ‌داری و ناکامی‌های عملی آن، اختلافات نژادی و قومی تشدید گردید تا باشد راهی برای نجات این سیستم منحط جستجو گردد.

امروز کردها، عرب‌های تشیع و تسنن عراقی چرا نمی ‌توانند باهم همزیستی  داشته باشند حالان که این همزیستی‌ها و زنده‌ گی مشترک حداقل یک هزار سال سابقه دارد. دامن زدن اختلافات میان قبایل مختلف عربی لیبیا، تبعیض و خشونت مقابل کردهای ترکیه، همچو دوام چندین ساله نظام آپارتاید در افریقای جنوبی، تجزیه فدراسیون یوگوسلاویا به چندین کشور قومی و کوچک، مظالم و جنایت رژیم صهیونیست اسراییل لکه‌های سیاه و ننگین است بر جبین نظام فاسد و جهان‌ خوار سرمایه ‌داری.

دیده می‌ شود که سران قوم ‌پرست و برتری جویان نژادی در سراسر جهان در زمره نوکران و وابستگان استعمار کهن و نظام جهان خوار و سرکوبگر سرمایه‌ داری امروز هستند که توانسته ‌اند بعضاً با سواستفاده از خواست‌های برحق قانونی و دموکراتیک اقوام و ملت‌های گوناگون و آن اقوام که در طول تاریخ تحت ستم استعمار و مظالم اجتماعی طبقات حاکم قرار داشتند خود را به مقام رهبری قومی برسانند و برای بازمانده گان استعمار کهن و وارثان ناخلف آن‌ها خدمت نمایند.

قوم‌گرایی و برتری ‌جویی نژادی با هیچ‌ یک از مکاتب فکری و ادیان معتبر جهان مطابقت ندارد. دین مبین اسلام شرافت وبرتری انسان را در تقوا و پرهیزگاری آن می ‌داند نه ارتباط آن با قوم و ملت. در اسلام عرب با عجم و عجم با عرب تفاوت ندارد. علوم مثبته و انسان‌ شناسی تشریحی می‌ رساند که انسان‌ها دارای ساختار واحد آناتومی و فیزیولوژیکی هستند.

و این شرایط محیط زنده گی است که انسان‌های بااستعداد کم و یا زیاد و توانایی‌های ذهنی و جسمی مختلف به وجود میاید انسان‌ها با ساختار فزیکی واحد خصوصیات ذهن معین را از نیاکان شان به ارث برده‌اند. تلاش‌های قوم گرایانه و نژادپرستانه نه‌ تنها باعث افزودن فقر و بدبختی گردیده است ؛ بلکه دامنه نابسامانی‌های زنده گی را افزایش داده است؛ و موانع بزرگ را در راه ترقی و پیشرفت جوامع بشری به وجود آورده است. شعار علمی و پرافتخار برای انسان‌های آگاه و متعهد همانا دفاع از منافع انسانیت و توجه به نیازمندی‌های انسان زحمت‌کش است. انسانی شجاع و قهرمان محسوب می‌ گردد که در سنگر دفاع از منافع نیازمندان و مظلومان قرار داشته باشد؛ و شرایط زنده گی آبرومندانه  بهتر کار و زنده گی را برای مردم مساعد سازد و حقوق انسان‌های تحت ستم را از کام نهنگ‌های که هیچ مرز قوم و مذهبی را نمی ‌شناسند و گرگان لاشخور بیرون نمایند. اصل مهم و معتبر علمی آنست که مبارزه به خاطر خواست‌های دموکراتیک  و حقوق انسانی اقوام غرض ترقی و رشد مناطق مربوط ، انکشاف فرهنگ و زبان به اصول دموکراتیک  قانونی استوار باشد و تقاضای حقوق و امتیازات قومی نباید متوجه سلب حقوق و امتیازات اقوام دیگر گردد؛ و همچنان هیچ‌ یک از اقوام کشور نباید خواسته‌های خود را بر سایر اقوام تحمیل نماید مثل آنکه در ترکیه تلاش می ‌شود تا سایر اقوام ساکن آن کشور مانند کرد ها و علوی‌ها هویت‌های قومی، زبانی و تاریخی خود را فراموش کنند که این عمل نه‌ تنها در ترکیه بلکه در سراسر جهان غیرممکن است. نابودی سرخ پوستان و بومی‌ ها در امریکا و استرالیا ازجمله جنایات بزرگ صورت گرفته در تاریخ بشریت هست که هنوز هم بعضی‌ها آرزو دارند تا سیاست حذف اقوام و نابودی هویت‌های قومی غیرخودی را عملی سازند.

در اثر اختلافات قومی و دامن زدن به آن درسطح دولت افغانستان، قانون تحصیلات عالی تصویب نگردید، تذکره الکترونیکی باوجود توشیع قانون ثبت ‌احوال نفوس از توزیع بازمانده است. دیده می ‌شود که دامنه اختلافات قو می و قوم ‌پرستی سراسر نظام موجود را گرفته و قوم‌ گراهای پرقدرت در پارلمان و مقامات ریاست جمهوری و ریاست اجراییوی وجود دارند. موجودیت افراد قوم‌ گرا در مقامات دولتی می ‌رساند که شخصیت‌ها از اول در جال قومیت گیر مانده‌اند. خطرات نباید دست‌کم گرفته شود قوم‌ گرایی آسیب‌های متوجه سلامت اجتماع و آزادی و استقلال کشور گردانیده است که قابل تشویش و نگرانی می‌ باشد بنا بران وحدت و همبستگی ملی افغان‌ها تحت درفش واحد افغانستان متحد آزاد و سربلند وظیفه مقدس و تاخیرناپذیر هر باشنده این سرزمین تاریخی و پرافتخار می‌باشد و در آینده نیزخواهد بود.

بامداد ـ سیاسی ـ ۱ /۱۵ ـ ۱۰۱۰

دیدگاه کارشناسان و دیپلومات ها در باره ضربات هوایی روسیه بر داعش

اونور اویمین دیپلومات ترکی می گوید :

باید مبارزه موثر با همه گروه های تروریستی در منطقه راه اندازی گردد.

 

پس از آغاز ضربات نیروهای هوایی  روسیه در سوریه بر مواضع گروه « دولت اسلامی» ایتلاف بین المللی تحت رهبری امریکا راساً روسیه را به تعقیب اهداف دیگر یا قتل مردم ملکی متهم ساخت. ولی کارشناسان  در باره امور منطقه و متخصصینی که خبرنگاران اسپوتنیک با آنها این مساله را مورد بحث قرار داده، در این مورد اتفاق نظر دارند که فعالیت روسیه نسبت به تلاش های کشورهای دیگر در باره حل منازعه در سوریه به مراتب موثرتر اند و مبارزه با گروه « دولت اسلامی» در حال حاضر از همه مهمتر است.

آرون مهنتی پروفیسور دانشگاه جواهرلعل نهرو عقیده دارد که روسیه  با اتخاذ فیصله در مورد بکاربرد نیروهای هوایی برای مبارزه با گروه های تروریستی در خاک سوریه، به همه نشان داد که بازیگر جدی جهانی است:

«  اولین پیروزی روسیه این بود که توانست مداخله نظامی امریکا در آن کشور ( سوریه) به بهانه استعمال سلاح کیمیاوی را متوقف سازد. روسیه بارها گفته که اسد باید بر سر قدرت بماند و حالا این نقطه نظر، ظاهراً  مورد حمایت کشورهای اروپایی و حتا ترکیه قرار گرفته است».

ناصر نوری محمد نماینده رسمی وزارت دفاع عراق بدین باور است که شرکت روسیه در مبارزه علیه تروریزم در خاک سوریه بر مبارزه با تروریزم در عراق نیز تائثیر مثبت به جا خواهد گذاشت:

« طبق معمول، عراق و سوریه حوزه  واحد وارد نمودن ضربات بر گروه «دولت اسلامی» محسوب می شوند و واضحاً، آنچه که در سوریه رخ میدهد، بر عراق اثر می گذارد. ما معتقدیم که شرکت روسیه در مبارزه علیه تروریزم بر مساله عراق نیز اثرات مثبت بهجا خواهد گذاشت. ما نمی توانیم گروه « دولت اسلامی» را در آن محلات تعقیب کنیم که در سرحد با سوریه  قرار دارند و اگر روسیه  در ضربات شرکت ورزد، این حتماً  بر مبارزه با تروریزم در خاک عراق تاثیر مثبت به جا خواهد گذاشت».

در ترکیه نیز عقیده دارند که فعالیت روسیه با منافع همه کشورها در منطقه مطابقت دارد. اونور اویمین دیپلومات ترکی به بخش نشرات ترکی اسپوتنیک چنین معلومات داد: « پیشبرد مبارزه واقعی علیه گروه « دولت اسلامی » با منافع ترکیه که باید امنیت در سرحدات خود را تامین کند، مطابقت دارد. روسیه نیز به ارتباط  فعالیت های گروه های تروریرستی در خاک خود مشکلات زیادی متحمل شده است. از همین رو مبارزه با تروریزم با منافع روسیه و کشورهای دیگر مطابقت دارد. ولی نسبت به این مساله نباید برخورد انتخابی نمود و توجه را فقط بر مبارزه با یک گروه متمرکز ساخت. باید مبارزه موثر با همه گروه های تروریستی در منطقه راه اندازی گردد».

ریاض عباس سفیر سوریه  در روسیه معتقد است: « قاطعیتی که روسیه با آغاز عملیات در سوریه نشان داد، بی مثال می باشد». او در مصاحبه با اسپوتنیک اعلام داشت:

« روسیه واقعاً هم اعتقاد و توان برای مبارزه با تروریزم با گروه « دولت اسلامی» را دارد. کشورهای غربی در واقعیت امر اصلاً نمی خواستند با گروه « دولت اسلامی» مبارزه نمایند. آنها در عوض از گروه « دولت اسلامی» برای اثرگذاری بر آن کشورهای استفاده می کردند که متحد امریکا در شرق نزدیک نیستند. روسیه واقعاً هم مبارزه خواهد کرد.»

سفیر در عین حال گفت که تلاش امریکا و متحدین آن جهت نصب شخص طرفدار خود به جای اسد  کاملاً واضع است. آنها برای این هدف از شورشیان سوریه به بهانه آن حمایت میکنند که گویا دسته های ضدتروریستی را تعلیم میدهند./ اسپوتنیک

بامداد ـ سیاسی ـ ۲ /۱۵ ـ ۰۶۱۰