سندرز فرانسوی در حال از میدان به درکردن سوسیالیست هاست !


 

ژان لوک ملانشون  ۳۲ ساعت کار در هفته و سخت گیری بیش تر در امور مالی وعده می دهد آن شعارهایی که چپ های رادیکال در عرصه سیاسی دنبال می کنند.

« فارین پالیسی» با اشاره به انتخابات پیش رو  در فرانسه به اقبال قابل توجه و کم سابقه به چپ های رادیکال در این انتخابات اشاره می کند و می نویسد:« اوایل این ماه نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر از فرانسوی های هوادار ژان لوک ملانشون نامزد ریاست جمهوری چپ رادیکال در باستیل حضور داشتند. آنان می خواهند انتخابات پیش رو به عصری برای آغاز جمهوری ششم تبدیل شود. 

ملانشون معتقد است که جمهوری پنجم که توسط شارل دوگول در سال ۱۹۵۸ ترسایی اعلام شد، به پایان عمر خود رسیده است و زمان برای جمهوری   دموکراتیک تر و مساوات طلبانه تر در فرانسه فرارسیده است. ملانشون یک سیاستمدار پوپولیست از جناح چپ  فرانسه است و شباهت زیادی به سندرز دارد. او مانند سندرز از سیاست های چپ رادیکال صحبت می کند». 

فارین پالیسی در ادامه درباره او می نویسد:« ملانشون ۶۵ ساله کار خود را در حزب سوسیالیست فرانسه تا سال ۲۰۰۸ ترسایی  ادامه داد زمانی که از حزب خارج شد و حزب چپ را به رهبری خود تشکیل داد. او در سال ۲۰۱۲ ترسایی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و ۱۱ درصد از آرا را از آن خود کرد.  در آن انتخابات فرانسوا اولاند از حزب سوسیالیست رقیب خود نیکلا سارکوزی از جناح راست را شکست داد پیروزی اولاند نتیجه شکست نیولیبرالیزم و طرح ریاضت اقتصادی مالی بود. ملانشون اما هر دو سیاستمدار یعنی اولاند و سارکوزی را خدمتگزاران نهاد اروپایی می دانست و به آنان را نقد وارد می کرد. 

ملانشون در فبروری  سال ۲۰۱۶ ترسایی بار دیگر اعلام کرد که در رقابت های انتخاباتی شرکت خواهد کرد. اما واقعیت آن است که ملانشون و هواداران او یک پیروزی اخلاقی و معنوی کسب کرده اند و این فاجعه ای مطلق برای سوسیالیست ها و احزاب چپ میانه سنتی در سرتاسر اروپا خواهد بود و به معنای سقوط ازادی برای آن هاست. ملانشون گفته است که حزب سوسیالیست به چپ ها خیانت کرده است. او گفته است که اولاند علیرغم  شعارهایی که درباره ازدواج برای همه و یا ازدواج همجنس گرایان داده بود وعده های خود را در زمان ریاست جمهوری عملی نکرده است. 

فارین پالیسی اشاره می کند که واقعیت آن است که اگرچه اولاند خود را چپ میانه می داند اما نه چپ و نه راست را توانسته  راضی کند. این نشریه می نویسد: « او برای مقابله با مشکل کسری مالی فرانسه به کاهش بودجه روی آورده است و مقاومت کمی در مقابل طرح ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا به رهبری المان از خود نشان داده است.  بدتر ازهمه آن که او در دوران کارزار انتخابات در مقابل سارکوزی وعده تنظیم قوانین به نفع کارگران فرانسه و قانون استخدامی پیشروتری را داد که در آن ساعات کار کارگران کاهش یابد اما آن را تحقق نبخشید.  ملانشون اما در مقابل با وعده تنظیم قراردادها به نفع کارگران قول مذاکره مجدد با اتحادیه اروپا را داده ؛ و گفته که آن نهاد اروپایی یا باید خواسته های فرانسه را بپذیرد و یا فرانسه از آن خارج خواهد شد. او خواستار فعال شدن کمیته های کارگری در قلب شرکت های بزرگ شرکت هایی که تاکنون اختیار اخراج کارگران را داشته اند». 

فارین پالیسی اشاره می کند که در جوانی  ملانشون  یک تروتسکیست بود، اما در میان سالی به حزب سوسیالیست پیوست زمانی که حزب کمونیست به طور فزاینده ای از دهه ۷۰ ترسایی به این سو به حاشیه رانده شده بود. او در نهایت به عنوان یکی از وزرای ارشد در کابینه لیونل ژوسپن نخست وزیر فرانسه در فاصله سال های۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ ترسایی خدمت کرد. او هم چنین به عنوان معلم کار کرده است. 

 

او هرگز به طور کامل هضم در فرهنگ نخبه گرایانه حزبی نشد و جذب اصول غالب جریان سوسیال دموکراتیک حاکم بر اروپا نشد. او در حال حاضر البته با اکراه از پشتیبانی حزب کمونیست برخوردار شده است چرا که حزب کمونیست به او بیش تر به عنوان فردی بی پروا می نگرد، تا یک عضو منظم از کادر حزبی.  پرچم سرخ در دست طرفداران او در مسیر راهپیمایی ها در هفته های اخیر بوده است. هواداران او شعارهایی می دهند چون:

ـ ما سهم مان را از ثروت می خواهیم،

ـ ما دموکراسی در محل کار را می خواهیم،

ـ مرگ با عزت را ترجیح می دهیم. 

 

فارین پالیسی اشاره می کند که یکی دیگر از خصوصیات ملانشون آن است که او به شدت اکولوژیست و حامی محیط زیست است و مخالف ادامه کار تاسیسات هسته ای است و معتقد است که باید از انرژی خورشیدی و بادی به جای انرژی هسته ای استفاده کرد.

این نشریه می نویسد:« او دشمن قسم خورده سرمایه داران و قدرتمندان پولدار است. ملانشون از حقوق مهاجران و پناهنده گان نیز حمایت می کند و همین موضوع سبب شده تا راست های فرانسه از او متنفر باشند. با این حال احساسات بومی گرایانه و شعارهای پوپولیستی نیز سر می دهد و مثلا می گوید که اعزام کارگران با دستمزد پایین از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به فرانسه باعث شده تا نان از دهان کارگری فرانسه گرفته شود و به ضرر این کارگران وضعیت تغییر یابد. 

فارین پالیسی اشاره می کند که طرفداران او در راهیپمایی هایی که در هواداری از ملانشون برگزار کرده اند جملاتی را از ویکتور هوگو می گویند، در ستایش کمون پاریس در سال ۱۸۷۱ ترسایی سخن می گویند، شعرهای پابلو نرودا شاعر شیلیایی را می خوانند از البر کامو درباره ضرورت مقاومت در برابر فاشیسم نقل قول می آورند و جمله معروف ژان پل سارتر را می گویند که انسان هیچ طبیعت  و ذاتی ندارد انسان همان چیزی است که انجام می دهد. 

فارین پالیسی در ادامه اشاره می کند که ملانشون اکثرا با یک ژاکت سیاه و کراواتی قرمز در میان جمعیت هوادارانش حاضر می شود همیشه قرمز نمادی از رنگ سرخ کمونیستی. این نشریه میوی:« ملانشون به خوبی می داند در جایگاه یک سخنران چگونه با احساسات توده ها بازی کند از واژگان ملودرامی چون انقلاب، کمون و مبارزه ضد فاشیستی صخبت می کند. ملانشون می گوید که ریاست جمهوری در فرانسه اکنون شبیه نقش پادشاه در دوران سلطنتی شده است. او می گوید که اولاند نیز مانند سلف دست راستی اش سارکوزی مستقیما  تحت تسلط  صاحبان سرمایه و بخش مالی قرار گرفته است. ملانشون می گوید کارگران باید کنترول بیش تری بر همه زیرساخت ها داشته باشند. او از رسانه های اجتماعی به طور گسترده برای ارتباط با هوادارانش استفاده می کنند». 

 

فارین پالیسی اشاره می کند که احزاب چپ میان اروپا برای چندین دهه بر حوزه سیاست و فرهنگ تسلط داشته اند اما اکنون این سلطه را از دست داده اند در انتخابات هالند در ماه گذشته حزب کارگر در جایگاه هفتم قرار گرفت و تعداد کرسی هایش در پارلمان از ۳۸ کرسی به ۹ کرسی کاهش یافت. حزب کارگر بریتانیا نیز دچار تشتت در صفوف خود شده است و بین جرمی کوربین رهبر سرسخت آن حزب با اعضای دیگر اختلاف نظرهایی وجود دارد. حزب سوسیالیست فرانسه هنوز هم اکثریت کرسی ها را در مجلس ملی برخوردار است و بسیاری از شهرداران در سرتاسر کشور از آن حزب هستند ؛  اما اولاند از عدم محبوبیت بی سابقه ای رنج می برد. با این حال، در المان حزب سوسیال دموکرات هنوز هم از حمایتی  قابل توجه برخوردار است. 

نشریه فارین پالیسی اشاره می کند که حزب کمونیست فرانسه  در دوران پس از پایان جنگ جهانی دوم حزبی پیش رو بود تا آن که در سال ۱۹۵۸ ترسایی دوگول راست گرا به قدرت رسید و آن حزب تضعیف شد. 

این نشریه اشاره می کند که در مناظره اخیر نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه به موضوع رسوایی های مالی و لیست  طولانی ازهزینه های نامزدهای انتخاباتی به خصوص فرانسوا فیون از جناح راست پرداخته شد و این موضوع سبب  آسیب وارد شدن به جبهه راست میانه نیز شده است. 

فارین پالیسی اشاره می کند که در این مناظره مارین لوپن رهبرجبهه ملی فرانسه جناح راست افراطی آن کشور مدعی بود که فرانسه سالانه ۲۰ هزار مهاجر را جذب می کند که اکثرا غیر قانونی هستند او از آنان به عنوان افرادی که ظرفیت بالقوه تبدیل شدن به تروریست را داشته اند یاد کرده است او در کارزار اسلام هراسانه خود نیز به موضوع پوشش حجاب و نخوردن گوشت خوک توسط دانش آموزان مسلمان در مدارس فرانسه اشاره کرده است در مقابل فیون ازجریان راست میانه که نمی خواهد به تندی لوپن صحبت کند اما گفته که باید با روند مقاومت مسلمانان از ادغام در جامعه فرانسه مقابله کرد. 

او هم چنین خواستار لغو استخدام امامان اعزامی از کشورهای مسلمان در فرانسه و کمک های مالی  خارجی به مساجد در فرانسه شده است. 

فارین پالیسی می نویسد ملانشون که نمی خواهد آرای رای دهنده گان طبقه کارگر فرانسوی را از دست دهد با تمسخر لوپن گفت که آیا شما می خواهید مهاجران و پناه جویان را به دریا بریزید.

او می گوید که باید با رویکرد اخلاقی به موضوع مهاجران نگاه کرد.

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۲۰۴

از زنده گی احزاب سیاسی اروپا :

حزب کمونیست فرانسه دو نامزد اصلی چپ را به اتحاد درانتخابات فراخواند

پیر لوران  دبیر ملی حزب کمونیست فرانسه  امروز چهارشنبه ٢٩ مارچ نامزد حزب سوسیالیست، بنوآ هامون، و نامزد چپ رادیکال، ژان- لوک ملانشون  و همچنین  یانیک ژادو  نامزد سبزهای فرانسه را برای رسیدن به توافق بر سر نامزد واحد در انتخابات ریاست جمهوری به ملاقات و گفت و گو فراخواند.

دبیرملی حزب کمونیست فرانسه به ویژه پس از حمایت مانویل والس از نامزد سانتریست ها، امانویل ماکرون، توافق هامون و ملانشون را برای رسیدن به چنین توافقی بیش از ضروری دانست و از این احتمال به عنوان هموار کردن بستر پیروزی چپ در انتخابات پیش رو یاد نمود.

در واکنش به حمایت والس از ماکرون، بنوآ هامون، نامزد حزب سوسیالیست نیز در یک نشست مطبوعاتی از حزب کمونیست، ژان- لوک ملانشون، خواست که برای پیروزی چپ  در انتخابات آینده به او بپیوندند. او گفته است : « چپ برای پیروزی در انتخابات نیازمند اتحاد فوری است و برای همین منظور همه رای دهنده گان، همه مخالفان بی عدالتی، سوسیال دموکرات های وفادار به توسعه اجتماعی  و دموکراسی و همچنین حزب کمونیست و کمونیست ها، پیر لوران و ژان لوک ملانشون را به اتحاد فرامی خوانم. »

در این حال، ژان لوک ملانشون نیز می کوشد با افزایش فاصله اش درنظرسنجی ها با بنوآ هامون موقعیت خود را به عنوان نامزد واحد احتمالی چپ در انتخابات آینده تقویت کند.

بر اساس نظرسنجی ها مارین لوپن، رهبر حزب راست افراطی، و امانویل ماکرون، نامزد سانتریست ها، هر کدام از پشتیبانی ٢۵ درصد آرای عمومی برخوردارند و به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری راه خواهند یافت.

همین نظر سنجی ها تصریح می کنند که  ژان- لوک ملانشون ، از حمایت ١۵ درصد آرای عمومی ،  و بنوآ هامون، نامزد حزب سوسیالیست، از پشتیبانی ١٠ درصد آرای برخوردارند./ رادیو فرانسه

بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۷ـ ۳۱۰۳

پارلمان افغانستان به دفاع از تروریزم  برخاست

عارف عرفان

دریک آزمون سخت و سرنوشت ساز، مجلس نماینده گان افغانستان این « خانه ضد ملت» حول جریان استیضاح  وزیران سکتور امنیتی و دفاعی کشور درتداوم یک انتظار نفس‌گیر و امید بخش برای تغییر مهره‌های کلیدی، گزینش کادرهای شایسته، انسداد جویبار خون در کشور، پایان بحران امنیتی، رهایی از شر تروریزم و طالب، واضحاً درخط مقابل اراده ملی، نیاز جامعه و فریاد تاریخ قد برافراشت و با عبور از فراز هزاران اجساد خون ‌چکان هموطنان بی ‌دفاع مان و پامال ساختن خون شهدای فاجعه طراحی شده بیمارستان محمد داوود خان (چهار صد بستر) به دفاع از مهندسان فاجعه ساز، شرکای جرم و حامیان تروریزم برخاست و به آرزوها و آرمان‌های میلیون ‌ها انسان به خاطر رهایی ازین ظلمتکده خون ‌بار برای همیش نقطه پایان گذاشت.

 مجلس نماینده گان، مقاماتی کسانی را ابقا نمود که آن‌ها در درازنای یک آزمون تاریخی فاجعه ساز بوده و ابرسیاه‌ بحران و ناامنی را در کشور چیره ساخته، از گریبان تروریزم سربرآورده و حتا در جریان نمایشنامه استیضاح، صرف نظر از پیشینه ‌ها و وابسته گی‌ شان به اردوگاه تروریزم، در جریان دفاعیه شان حد اعلای بی‌ خردی مضحک، بی‌ سوادی، ناکارایی و ضعف مدیریتی ‌شان را آشکارا به نمایش گذاشتند.

 دکتر اشرف غنی رییس جمهور نامنتخب مردم افغانستان که مستدام چرخش نظام را در راستای حمایت تروریزم به گردش کشانیده است، در پی اعمار هزاران آرامگاه  جان باختگان و ریزش خون‌های سیل ‌آسای افسران دلیر و سربازان شجاع کشور و شهروندان آغشته به خون میهن و به دنبال برپایی خندق‌های خون در حریم چهار صد بستر، اخیراً باردیگر به دفاع از بی ‌کفایت‌ ترین وزرایی خواب آلود، که قلمرو سیاسی میهن  را به یک کشتارگاه  در آورده‌اند، به دفاع برخاست و مجلس نماینده گان افغانستان را در خصوص استیضاح  وزرای سکتور امنیتی کشور به انحلال تهدید نمود وبر اراده میلیون‌ها شهروند آفت زده کشور گام گذاشت.

 دکتر غنی با این رویکرد ضد ملی، حد اعلای قساوت  و بی رحمی خویش را در راستای حمایت از کلیدی ترین مهره‌های بحران آفرین کشور به نمایش گذاشته ؛ و نشانداد که اوهرگز نمی خواهد تا این جویبار خون را فرجامی باشد، ورنه هزاران نمونه بارز این وزرای فاسد، مظنون، بی‌ کفایت، وخواب آلود را که افغانستان را به جولانگاه تروریزم و طالب درآورده‌اند، می توان در هر دشت وصحرایی دریافت.

 درست پس از انسداد درب امید از سوی نظام فاسد غنی ـ عبدالله، مردمان داغدیده سرزمین مان وفامیل های قربانیان فاجعه بیمارستان چهارصد بستر اردو به «خانه ملت!» امید افگنده و به آرزوی برکناری وزرای سکتور امینتی و مجازات مسوولین حادثه خون‌بار چهار صد بستر، در آرزوی دمیدن طلوع خورشید برای پایان این شبستان هولناک بودند که باکابوس رایی وتصمیم بیرحمانه پارلمان برای ابقای بی کفایت ترین و فاسد ترین وزرای تاریخ افغانستان وشرکای جرم حملات تروریستی در کشور مواجه گردیدند.

 انتظار میرفت که با استیضاح وزرای سکتور امنیتی فاز دوم برای برسی پرونده جنایی این مهره‌های مظنون در قبال حادثات مکرر تروریستی، اوج فساد اداری دراین ادارات، و بحران دامنگستر امنیتی کشور براه افتیده ؛ محکمه آن‌ ها آغاز گردد، اما سوگوارانه اکثریت اعضای پارلمان نشان داد که حاضر است در قبال جیفه های مادی و انجام معاملات پشت پرده از برپایی تالاب های خون در راستای بستر سازی جولانگاه تروریزم در کشور حمایت نموده  و بر تداوم این وضع فاجعه بار مهرتایید بگذارند.  

 پایان عمر سیاسی مجلس نماینده گان

 اکثریت قاطع مجلس نماینده گان با حمایت بیدریغ شان از مسوولین شماره یک حوادث طوفانی کشور خط قرمرز را میان جامعه  و نهاد نامنهاد بنام « مجلس نمایند گان!» یا شورای ملی ترسیم نموده ونشان دادند که آن‌ها چون افراد مزدبگیر و گوش به فرمان، افزاری در دست اصحاب قدرت ومشروعیت آفرینی کاذب برای این نظام فاسد وتبهکار چیزی بیش نیستند.

 مجلس نماینده گان به خاطر اخاذی وحصول رشوه و زدوبند با نظام فاسد واسپانسر های پروژه های تروریستی بیرون مرزی وحمایت نماینده گان شان در هرم ساختار قدرت، معامله «خون» را انجام دادند. خونی که روزانه ده ها وصد ها هموطن بی‌ دفاع مان در آن شنا می نمایند.

 بی گمان تصمیم خردورزانه و منصفانه اعضای شورای ملی برای برکناری وزرای سکتور امنیتی الگوی نوینی را اساس می گذاشت و کم از کم در آینده باعث نجات جان هزاران هم میهن مان، و صد ها و هزاران افسر و سربازی می گردید که قربانیان احتمالی بی کفایتی این مهره ها هستند.

 با توجه به پیش منظر تاریخی پارلمان‌های کشور، وعملکرد گستاخانه وبیرحمانه اعضای پارلمان موجود برای دفاع از چهره های مظنون وبی کفایت نظام، می توان اذعان داشت که چنین رفتار سبکسرانه در بایگانی تاریخ  بی سابقه بوده و پارلمان های پیشین با چنین آلوده گی وفساد هرگز به چنین مقیاس، در کسوت ارتجاع سیاه جلوه نیافته  وبا چنین طمطراق و بی پروایی وهمسوی با حامیان تروریزم در گنداب تاریخ پرتاب نگردیده اند.

 معلوم است که نه تنها رویکرد معاملاتی و جیفه های مادی بل، سطح نفوذ استخبارات بیرونی اراده اکثریت اعضای مجلس نماینده گان را درهم تنیده است.

 شواهد معتبر راوی آنست که وکلای مجلس نماینده گان به خاطر لابی گری و به منظور کسب آرا برای حصول کرسی ریاست های شعبات مجلس نماینده گان به سفارتخانه های خارجی در کابل مراجعه نموده  و برای گمارش خویش از آن‌ها مدد می جویند. چنین طرفند وحشتناک نشان میدهد که پارلمان کشور تا چه سطح در اعماق دام های استخباراتی غرق شده وبا پافشاری به تداوم وضع رقتبار کنونی دامنهٔ بحران را در کشور گسترش میدهند.

 پارلمان در راستای آخرین فیصله خویش برای براات وزرای سکتور امنیتی، حد اعلای انزوای سیاسی خویش را شکل داده ونفرت بی پایان ملت دردمند افغانستان را علیه خویش برانگیخت.

 این نهاد در تبانی با حامیان تروریزم وشرکای جرم درهرم قدرت، با آفرینش های درس های جدید فرصت های تازه را برای بازنگری قانون انتخابات، و تجدید نظر شهروندان افغانستان برای گزینش فرزندان صادق ومیهن دوست کشور پدید آورده است.

 محتوای تصامیم اخیر مجلس نماینده گان بخوبی نشان دادکه مدارج بی ‌سوادی، فقدان حب وطن، بی‌ خردی، جیفه پرستی، مادیات دوستی در درون این نهاد، چه پیامد ناگواری را حول سرنوشت سیاسی میهن بجا میگذارد.

 حامیان ابقای وزرای سکتور امنیتی با همه بی باوری، معاملات ضد ملی و ضد مردمی را به نمایش گذاشته و نقاب های ریایی را از رخسار خویش برتافتند.

 روشن است که موضوع  وکلای باوجدان ازین بحث بیرون بوده وآنها کماکان به تعهدات ملی  و میهنی شان پابند میباشند.

 فیصله های بیرحمانه مجلس نماینده گان و پایکوبی رییس جمهور کشور برای پایش وزرای بی‌ کفایت سکتور امنیتی بوضاحت نشان داد که مردم بی ‌دفاع در جغرافیای امنیتی این وادی گرکان طعمه بیش نیستند، ومقدرات سیاسی در دیوان ارگ، سرنوشت آن‌ها را به حیث طعمه و خوراک تروریزم رقم زده است.

 چنین رفتار قلدرمنشانه پارلمان، مردم را به بازنگری سیاسی ملزم داشته تا آن‌ها برای حفظ  و پاسبانی از جان و شرف و ناموس شان راه علاج و گذرگاه نجات را در خط پایانی این نظام تروریست پرور جست وجو نمایند.

 حرکت ناهنجار پارلمان، یخ های زمستانی را درهم شکسته وبا تکانه های نیرومند برای مردم وموکلین خویش آگاهی بخشیده تا مردم در انتخابات آتی نه مدارج ثروت، طول وعرض آسمان خراش ها، گستره قاچاق مخدر، وابسته گی به سازمان های تروریست پرور، ابعاد تجارت دین، و گزافه گویی های عوامفریبانه  و ریاکارانه بل، درجه میهن دوستی، آزمون های سیاسی ودولتمداری، صداقت و پاکی، مدارج علمی و قدرت ایستاده گی عهد نامه های کاندیدان را در نظر گرفته و آن ‌ها را حمایت نمایند.

 به گواهی تاریخ در پی این فیصله دردناک برای ابقای مقامات وزرای سکتور امنیتی وسطح انتظار مردم برای گرامی داشت از خون شهدای کشور، اساسآ پارلمان کشور با سقوط اعتبار ملی خویش از لحاظ سیاسی مُرده است. برای کوبیدن آخرین میخ در تابوت آن باید مردم به جاده ها ریخته و با تحمیل فشار بالای رییس جمهور ختم کامل دوره مجلس نماینده گان را اعلام داشته و انتخابات جدید را برای گزینش فرزندان راستین وطن فراخوانند وهمزمان باید فشارهای ممتد را بالای رییس جمهور برای تعویض وزرای امنیتی تداوم بخشیده  و اراده ملی را در سمت  و سوی چرخش این نظام فاسد تمثیل نمایند!

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۲۹۰۳

مـرگ کسب و کار ماسـت!

ارسال عظیم اسلحه به سوریه نشان از جدی بودن تصمیم امریکا و کشورهای خلیج فارس برای گسترش فوری جنگ در کشور داشت، آنها قصد داشتند با پخش سلاح هائی که در منطقه آشنا و جا افتاده اند، هرکسی را که کمترین آشنائی با حمل و استفاده از سلاح را داردرا به یک فرد مسلح و در واقع تبدیل به یک مزدور خود کنند و با این سیاست عملا راه پا گیری و رشد یک جنبش اعتراضی مدنی و غیر مسلحانه را کاملا سد کردند.

 

کلودیا هایدت

صادرات اسلحه و مهمات به مناطق جنگی بر اساس قوانین المان و اروپا و حتا بر اساس قوانین بین المللی (ATT – Arms Trade Treaty) ممنوع است. با وجود این ممنوعیت هر روز شاهد صدور سلاحهای المانی و یا غیرالمانی از المان و دیگر کشورهای غربی به این مناطق از جمله سوریه هستیم. به خصوص در سال های نخستین جنگ سوریه شاهد ورود بی حد و حصر سلاح های جنگی به این کشور بویژه از انبارهای ارتش های کشورهای بالکان بودیم (این سلاح ها از کشورهای بالکان با پول عربستان، قطر و امارات خریداری شده و با همکاری دولت اردوغان  و اردن بدست تروریست های اسلامی در سوریه می رسد- مترجم). ورود این سلاح ها به جنگ سوریه باعث گسترش عظیم این جنگ و ویرانی های آن بود. با وجود اینکه هنوز هم تمامی مکانیزم های گسترش جنگ سوریه روشن نشده ؛ اما بعضی از آنها درعمل  اثبات رسیده اند نابودی و ویرانی هدفمند سوریه توسط ارسال سلاح های غربی یکی از این تاکتیک ها است.

 ارسال اسلحه به مناطق بحرانی

اگر المان به کشوری اسلحه صادر کند موظف است در قرارداد فروش اسلحه و مهمات  بندی را امضا کند که به  بند« این سلاح ها آخرش از کجا سردرخواهند آورد» معروف است. با اینکه دستگاه بیروکراتیک این کشور ارزش خاصی برای امضا و بایگانی این بند از قرار داد قایل است؛  اما نه نیروی کافی کاری ونه علاقه وافری به کنترول و بررسی واقعی سرنوشت سلاح های فروخته شده از خود نشان میدهد، نتیجتا تمامی درو دروازها برای « سواستفاده » را باز می گذارد. می شود تصور کرد که بسیاری از سلاح های فروخته شده به کشورهای خلیج فارس و ترکیه بویژه اسلحه های قابل حمل در واقع سر از سوریه در آورده اند. در ضمن نباید این نکته را از قلم انداخت که بسیاری از سلاح هایی که از سوی ارتش المان و ناتو ظاهرا برای آموزش ارتش عراق و احتمالا کردهای عراقی در نظر گرفته شده بودند در اختیار تروریست های داعش قرارگرفته اند.

بر اساس گزارش شبکه تلویزیونی غرب المان (١)، سلاح های ژ٣ مدل ١٩٨٦ در بازارهای منطقه به قیمت ١٤٩٠ تا ١٨٠٠ دلار قابل خریداری می باشند. هفت تیر پی ١ ساخت شرکت المانی والتر در بسته بندی اصل خود در ویترین مغازه های شهر سلیمانیه برای ١٢٠٠ دلار خرید و فروش می شود. بسیاری از اسلحه های غربی مستقیما و بدون اینکه راه های پیچیده ای را طی کنند از بازارهای عراق به سوریه وارد شده اند چراکه بسیاری از صاحبان آنها برای مبلغ ناچیزی خود را فروخته اند و برایشان مهم نیست به چه کسی اسلحه میفروشند و برای چه کسی میجنگند هر کس مزد بیشتری بدهد اسلحه برای او هدف گیری میکند(٢)

در مورد خاص سوریه در کنار تمام این اشکال  «معمول » تزریق سلاح به جنگ فورم دیگری که قبلا اشاره شد و نقش بسیار مهمی را در مسلح کردن تروریست ها و ویرانی این کشور بازی کرد وجود دارد،    پژوهش های مرکز « Balkan Investigative Reporting  » .ثابت میکند که از سال ٢٠١٢ ترسایی عملا یک « خط  تامین سلاح » ازبالکان با همکاری اعراب متمول خلیح فارس، ترکیه و کشورهای غربی  شکل گرفته است.(٣)

هواپیماهای باربری زیادی پر از سلاح و مهمات از انبارهای تسلیحاتی باقی مانده از ارتش های یوگسلاویای سابق از همان روز اول « نارضایتی ها » هر روزمشغول مسلح کردن گروه های تروریستی در سوریه بوده اند.

هواپیماها از زاگرب بلند شده درعربستان سعودی بار خود را تحویل می دادند و پولشان را شیوخ نفتی دریافت می کردند و هواپیماهای دیگری ازعربستان به مقصد اردن و ترکیه بلند شده و سلاح ها و مهمات را آنجا تخلیه کرده و از طریق این دو کشور تروریست ها سلاح ها را دریافت می کردند.

رابط بین کشورهای بالکان و تامین کننده گان مالی تروریست ها براساس گزارش نیویورک تایمز دولت اوباما بوده است. در ابتدا سلاح های روسی قدیمی مانند موشک های ضد تانک و دیگر سلاح های سال های ٨٠ و ٩٠ ترسایی که بسیار طرفدار داشت ارسال می شدند، البته ادارات دولتی کرواسی، رومانیا و بلغاریا مدعی بودند سلاح ها و مهمات به کشورهای خلیج ارسال شده اند که طبق قانون هیچ محدودیتی برای صدور سلاح بر علیه این کشورها وجود ندارد.

البته کسی بروی مبارک خودش نمی آورد که صدور این حجم عظیم اسلحه باقی مانده  از دوران شوروی آنهم به کشورهای عربی حاشیه خلیج که معروفند فقط مدرنترین سلاح ها و مهمات را برای ارتش های شان ابتیاع می کنند چه معنی می دهد؟

تنها یک معامله عادی برای فروش سلاح؟

یک حادثه مرکبار باعث رسوایی و افشای رابطه پنهانی تولید کننده گان اسلحه در بالکان، تامین کننده گان مالی امریکایی آنان و تروریست های سوری شد، یک کارمند شرکت امریکایی « پورپل شوول» در پایگاه نظامی در بلغاریا در حال آموزش نحوه استفاده راکت ضد تانک به تروریست ها موشک در دستش منفجر می شود، که در نتیجه این انفجار خودش جانش را از دست می دهد و ٢ امریکایی  و ٢ بلغاریایی نیز زخمی می شوند.(٤)

پورپل شوول با دریافت ٢٨ میلیون دلار از « نیروهای عملیاتی  ویژه ارتش»  امریکا  SOCOM وظیفه دارد  تروریست های سوری را به موشک های ضد تانک مجهز و نحوه استفاده از آنها را به آنان آموزش دهد.

SOCOM معمولا این نوع وظایف را به اعضای سابق نیروی دریایی امریکا می سپارد که از جمله فردی که در انفجار کشته شد نیز از همین دست افراد بود، بر اساس آمار منتشر شده این موسسه نظامی می توان مشاهده کرد که این تنها قرارداد آنها نبوده است.

نماینده گان شبکه های تحقیقاتی BIRN  که با مسوولین تروریست های مورد حمایت غرب در حلب   و ادلیب به گفت و گو نشسته بودند می گویند که :«  رهبران تروریست ها توضیح می دادند چگونه سلاح ها و مهمات از بالکان بدست آنها می رسد، در ابتدا سلاح ها به مناطقی بنام « military operations rooms » در ترکیه و اردن ارسال می شد و سپس به روی کامیونها و تریلی ها بار زده می شود و از طریق مرز ترکیه و اردن وارد سوریه می شد و یا از طریق هواپیماهای نظامی  از طریق آسمان برای تروریست ها فرستاده می شد.

در مجموع از سال ٢٠١٢ ترسایی تاکنون یک میلیارد و دوصد میلیون ایرو اسلحه از طریق قرارداد رسمی برای سوریه خریداری شد. عربستان به تنهایی ٨٢٩ میلیون ایرو  اسلحه  خریداری کرده بود که قطعا برای استفاده ارتش این کشور خریداری نشده بود.

در سال ٢٠١٣ ترسایی فقط سفارشات اسلحه عربستان به کشورهای بالکان برای تروریست ها شامل  ٣٥٠٠٠ ماشیندار ، راکت انداز، خمپاره انداز، ضد تانک … و ٣٠٠ تانک!

بیشتر از ٣٥٠ میلیون عدد مهمات سبک و سنگین می شد!(٥)

این حجم عظیم واردات اسلحه بی شک بخش کوچکی از اسلحه ها ومهماتی است که به جنگ سوریه تزریق شده است، محموله ارسالی سال های اولیه که عمدتا از سلاح های ساخت شوروی و روسیه انتخاب شده بود اهمیت اش بخاطر این بود که در سوریه این سلاح ها و مهمات موجود بودند و تروریست ها با انها و نحوه استفاده از آنها آشنایی داشتند.

در حالی که راه کشورهای بالکان برای پناهنده گان و آواره گان سوری که آوارگی آنها نیز نتیجه محصول ارسال همین اسلحه های کشورهای بالکان بوده است بسته است، اما شاهراه ارسال اسلحه و مهمات از بالکان به سوریه همچنان باز است. اگر چه انبارهای کشورهای بالکان از اسلحه های قدیمی دیگر خالی شده اما سلاح های جدید تر همچنان راه خود را به میادین جنگ سوریه و به تازه گی یمن پیدا می کنند.

برای اینکه سوتفاهمی پیش نیاید لازم به تذکر می دانم اشاره کنم حجم معاملات اسلحه  بین المان، آمریکا، فرانسه با کشورهای حاشیه خلیج فارس- منظور فقط حجم مبادلات مالی اسلحه فروشی است- بسیار بالاتر از معاملات کشورهای بالکان با این کشورهاست .برای مثال تنها المان در سال ٢٠١٥ ترسایی به عربستان ٧٥٠ میلیون دلار سلاح فروخته است. البته این صادرات شامل تسلیحاتی مدرن و پیچیده می شود که تولید و کاربرد آن زمان طولانی تری را لازم دارد.

ارسال عظیم اسلحه به سوریه نشانی از جدی بودن تصمیم امریکا و کشورهای خلیج فارس برای گسترش فوری جنگ در کشور داشت، آنها قصد داشتند با پخش سلاح هایی که درمنطقه آشنا و جا افتاده اند، هرکسی را که کمترین آشنایی با حمل و استفاده از سلاح را دارد را به یک فرد مسلح و در واقع تبدیل به یک مزدور خود کنند  و با این سیاست عملا راه پا گیری و رشد یک جنبش اعتراضی مدنی و غیر مسلحانه را کاملا سد کردند.

قربانیان جنگ

ارسال گسترده و پخش سریع و بی حساب اسلحه در سوریه توسط امریکا و متحدانش عملا تمامی ساکنان سوریه را به قربانیان جنگ تبدیل کرد،این جنگ تابه حال نیم میلیون کشته، یک میلیون و نیم زخمی از خود بجا گذاشته است، نیمی از ساکنان سوریه در داخل و خارج به  آواره و بی خانمان تبدیل شده اند و همه چیز خود را از دست داده اند، اروپا، غرب با همکاری ترکیه  و کشورهای شمال افریقا همه راه های ورود به اروپا را مسدود کرده اند . آواره گان  با به خطر انداختن زنده گی خود سعی می کنند از طریق دریا خود را به اروپا برسانند و با ایجاد این مشکلات بر سر راه فراریان  باز هم غرب جان هزاران آواره  و جنگ زده سوری را از طریق دیگری می گیرد.

اگر قرار است به سوری ها کمک شود باید فورا و بی واسطه ارسال اسلحه به تروریست ها متوقف شود و به پناه جویان و آواره گان یاری شود تا به شکل قانونی به اروپا و دیگر کشورها مهاجرت کرده یا به سوریه بر سر خانه و کاشانه شان برگردند./ ترجمه و تلخیص از الف. میم

منابع:

۱ـ „Bundeswehr-Waffen auf dem Schwarzmarkt im Nordirak“, NDR.de vom 21.01.2016 (http://www.ndr.de/der_ndr/presse/mitteilungen/Bundeswehr-Waffen-auf-dem-Schwarzmarkt-im-Nordirak-,pressemeldungndr16758.html).

۲ـ Veranschaulicht wird das u.a. durch das vom US-Verteidigungsministerium geförderte „Mapping Militants“-Project der Stanford University (http://web.stanford.edu/group/mappingmilitants/cgi-bin/).

۳ـ „Making a Killing – The 1.2 Billion Euro Arms Pipeline to Middle East“, Bakan Arms Trade Projekt des BIRN (http://www.balkaninsight.com/en/article/making-a-killing-the-1-2-billion-euros-arms-pipeline-to-middle-east-07-26-2016).

۳ـ Mariya Petkova: War geins – Bulgarian Arms Add Fuel to Middle East conflicts (http://www.balkaninsight.com/en/article/war-gains-bulgarian-arms-add-fuel-to-middle-east-conflicts-12-16-2015).

۴ـ ”Making A Killing…”, a.a.O.

۵ـ Gemeinsame Konferenz Kirche und Entwicklung (GKKE) Rüstungsexportbericht 2016, S. 14 (http://www3.gkke.org/fileadmin/files/downloads-allgemein/17_01_30_REB__2016_webversion.pdf).

http://www.imi-online.de/2017/03/24/eine-pipeline-in-den-krieg

بامداد ـ سیاسی ـ ۵/ ۱۷ـ ۲۹۰۳

پیام تبریکیه دارالانشای حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان به مناسبت حلول نوروز سال ۱۳۹۶ خورشیدی

 

هموطنان عزیز!

ما درآستانه حلول نوروز وسال نو ۱۳۹۶ خورشیدی قرار داریم. دارالانشای حزب متحد ملی  ترقی مردم افغانستان مسرت فراوان دارد که به مناسبت حلول نوروز، این جشن باستانی سرزمین آریایی ها، این جشن بین المللی وسال نو ۱۳۹۶ ، بهترین شادباش ها وتبریکات صمیمانه  خود  را به احزاب سیاسی ، سازمان های اجتماعی ، جامعه مدنی ، منسوبین وطندوست قوای مسلح قهرمان، علما ، روحانیون ، دانشمندان ، زحمتکشان  و تمام مردم شریف افغانستان وجهان تقدیم می نماید.

تجلیل از نوروز باستان که درسرزمین ما تاریخ دیرینه  داشته ؛ و درادبیات ، کلتور وفرهنگ  پربار افغانستان ریشه های عمیق و تاریخی دارد، تجلیل از تلاش ها، کار و زحمت انسان زحمتکش برای سرسبزی ، آبادی وسعادت انسان ، ترقی وپیشرفت جامعه می باشد.

تجلیل از نوروز ، تجلیل از مبارزه برای تحقق خواست ها ، نیاز ها و آرمان های شریفانه انسانی ؛ واستفاده شایان از طبعیت به نفع انسان محسوب می گردد.

مردم ما حلول سال نو۱۳۹۶را درحالی جشن می گیرند که جنگ در کشور ما شدت  گرفته ؛ و مداخلات بی شرمانه نظامیان پاکستان ابعاد جدید کسب کرده  که  در این حالت دفاع از استقلال ، حاکمیت ملی ، تمامیت ارضی وحفظ منافع ملی کشور درصدر وظایف مردم ، نیروهای ملی ،ترقی خواه و دموکراتیک ،نیروهای قهرمان  دفاعی و امنیتی کشور به امر مقدس ما مبدل گردیده است.

دارالانشای حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان باورکامل دارد که آماده گی های مردم ، برای کار و تلاش زیادتر درسال آینده وکشت زراعت بیش تر، حاصلات فراوان با استفاده از آب وهوای زیبای کشور؛ و برف باری های بی سابقه  زمستان ۱۳۹۵  بانتایج بهتر وبهره دهی های فراوان تر همراه خواهد بود. امیدواریم  سال  ۱۳۹۶ سال خود کفایی  از لحاظ حاصلات زراعتی و مواد غذایی درکشور ما باشد. دهقانان و زمینداران عزیز ما از رنج ،زحمت ،کار وتلاش های پیگیر شان مزد  وحاصل بیش تربدست خواهند آورد.

ما آرزومند هستیم  تا سال ۱۳۹۶ سال  پیروزی برجنگ ، خشونت ، تروریزم  وجنایات سازمان یافته ، سال قطع مداخلات بیگانگان درامور داخلی افغانستان ، سال ختم  جنگ و خون ریزی ، سال پیروزی مذاکرات برای تامین صلح سراسری ، صلح عادلانه و پایدار ، سال آبادی  ویرانه های جنگ ، سال سرسبزی و آبادی های بیش تر درکشور ما باشد .

آرزو می نماییم سال آینده ، سال تحکیم وحدت تمام اقوام باهم برادر افغانستان ، سال همبسته گی ونیرومندی تمام نیروهای ترقی خواه و دموکراتیک کشور، سال اعتلا وسربلندی هرچه بیشتر افغانستان ومردم ما باشد.

ما سال آینده را سال تحقق آرزو ها ، خواست ها ، نیاز ها و آرمان های شریفانه در سرزمین محبوب ما درافغانستان می خواهیم ، تا خورشید صلح ، آزادی ، ترقی ، دموکراسی وعدالت اجتماعی برای همیشه دراین سرزمین رنج دیده  بتابد وبرگرمی قلب های مان بیفزاید ،  واز رنج ها ، دردها واندوه های مردم را بکاهد .

سال نو ۱۳۹۶ و نوروز هموطنان مبارک !

 

با درود

پوهاند داکترمحمد داوود راوش

رییس حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان

بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۷ـ ۱۸۰۳