جیرکیمنگ اېندی...
اې کۉزی قرا! مونچه مېنی جیرکیمنگ اېندی،
اې قاشلری یا! مونچه مېنی جیرکیمنگ اېندی.
تون ـ کون مېنی جَوورَتدینگیز حسرت بیله یاقیب،
اې کانِ جفا! مونچه مېنی جیرکیمنگ اېندی.
وه! قنچه یراشور سیزه بو ناز و نزاکت،
اې قۉلی حِنا! مونچه مېنی جیرکیمنگ اېندی.
هم شرم و حیا خصلتی ده یالغیز اېرور سیز،
اې بحرِ حیا! مونچه مېنی جیرکیمنگ اېندی.
کۉنگیل غمی نی شعر و غزل ایله دیم اې گل!
بېرینگ ده بَها، مونچه مېنی جیرکیمنگ اېندی.
منگلَی نی آچینگ، بیتّه کولینگ، پۉپیسه قیلمنگ،
از بهر خدا، مونچه مېنی جیرکیمنگ اېندی.
( خال محمدبیگ اوغلی )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۰ـ ۲۲۱۱
Copyright © bamdaad 2020
پیام انجمن حقوقدانان افغان در اروپا بمناسبت روز بین المللی حمایت حقوق اطفال
شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ،بحیث یک نهاد اجتماعی و مسلکی حقوق و مدافع قاطع دفاع و تامین حقوق اطفال ، بخصوص اطفال و نوجوانان آینده ساز وطن، با افتخارو ادای مسوولیت مسلکی این روز را گرامی میدارد.
سازمان ملل متحد در ۲۰ نوامبر سال ۱۹۸۹ م. کنوانسیون عمومی پیرامون حمایت از حقوق اطفال را به تصویب رسانید که حقوق طفل را در سه مساله مورد تااکید قرارداده است:
حقوق طفل حقوق ،
مسوولیت والدین و
مسوولیت دول در تامین حقوق طفل و والدین و جاگزینی آن در قوانین و سیستم عدلی و حقوقی کشور.
این کنوانسیون بین المللی تاکید میدارد که طفل دارای حق مساوی در تاامین ضرورت های سنی، جسمی و روانی ، دارای حق صحت (رشد سالم و استفاده از تمام امکانات در این عرصه)، حق تعلیم و تربیت، حمایت حقوق طفل و جلوگیری از منع خشونت در برابر طفل، داشتن حق معلومات در مسائل که در مورد طفل تجویز ویا تصمیمی گرفته میشود، حق طفل در صورت که طفل به حفاظت مخصوص ضرورت داشته باشد ( حق پناهنده گی طفل و حفاظت طفل دارای اختلالات روانی و معلولیت عقلی- جسمی( .
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ضمن گرامیداشت از این روز بزرگ ، از وضع رقتبار اکثریت اطفال در کشورما افغانستان اظهار تشویش مینمایند که تعداد زیاد اطفال ما در خانواده و اجتماع به اشکال مختلف قربانی خشونت خانواده گی، خشونت در مکاتب و مساجد میگردند ، تعدا دی زیادی انها سالانه قربانی سواستفاده های جنسی میگیرند. فساد گسترده و ننگین بچه بازی که در نتیجه اختطاف اطفال ویا تهدید، ارعاب والدین و ده ها وسایل جرمی دیگر به میدان های رقص و لذت بردن وحشیان کشانیده میشوند، بیداد میکند و حتا بعضی از زورمندان و کارمندان نهادهای دولتی این میدانهای رقص را تحت پوشش وحفاظت خویش قرار میدهند. تجربه نشان داده است که بالای قضایای جرمی و مستند سواستفاده جنسی اطفال در مکاتب ، بوسیله زورمندان خاک انداخته میشود و حتا تعداد از اعضای ارگان قانونگذاری کشور یعنی پارلمان مانع ردیابی و تعقیب عدلی وقضائی چنین قضیه های دلخراش میگردند. پولیس و ارگانهای قضایی در کشور قادر به مبارزه قوی و مسوولانه د ربرابر فساد بچه بازی نیستند. متاسفانه در کشورافغانستان نهاد قوی ، موثر و توانمند حمایت حقوق اطفال وجود ندارند که برای دفاع از حق طفل و حمایت آنها در برابر خشونت های خانواده گی ، خشونت معلمان در مکاتب و لت و کوب اطفال توسط ملا امام ها در مساجد مداخله نمایند. هنوز دختران نوجوان در سنین پایین با زور و فشار و خارج از اراده و حق انتخاب همسر به عقد نکاح بزرگسالان در آورده میشوند.
با آنکه اطفال کشور ما روزانه قربانی جنگ و کشتار میشوند ، با راکت های کور ، بم های کنار جاده و انفجارات و سائر اعمال قتل و کشتار تروریستان طالبی قربانی میگردند، صدها طفل نوجوان با وعده های ابلیسی بهشت ، حور و غلمان در صفوف جنگ و اعمال انتحاری کشانیده میشوند و با کشته شدن این اطفال پیام های چرکین «مبارک باد از شهادت » را به والدین فقیر و ناچارشان به تحفه میدهند.
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا معتقد براین است که رشد مصوون و سالم جسمانی و روانی طفل بحیث یک حق پذیرفته شده صرفاٌ در چوکات یک خانواده آرام ، با والدین با مسوولیت و دولت و حاکمیت بلا شرط قانون توسط نهاد های با مسوولیت حراست حقوق شهروندان ممکن است.
گرامی باد ۲۰نوامبر روز بین المللی حمایت حقوق اطفال !
شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان دراروپا
میر عبدالواحد سادات رییس انجمن
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۰ـ ۲۲۱۱
Copyright © bamdaad 2020
تسليت
د « تسليت » توری مې نه خوښېږي
له ورځنيو « فاتحو » نه، زياتي ستړی يمه.
هره ورځ وينې ، هره ورځ د ميندو اوښکې ، د پلرونو غم زپلې څېرې ،
او د تنکيو ماشومانو ، د سرو سترگو د کتاب پاڼو کې ،
د مور و پلار په وينو سرې ، پوښتنې
چې هېڅ څوک هم ورته ځواب نه لري .
او هره ورځ زخمي ارواوې ،
چې د ښار په هدیرو کې ،
سرگردانه گرځي ، چيغې وهي :
تر څو چې دا « شهيد پروروه » ، « مجاهد ملت » !
همداسې د بادونو پر وزرونو ناست وي ،
او « ژوند پروروه » نه شي ،
تر څو چې خپلو عزیزانو ته د مرگ مباره کۍ ورکوي
تر څو د خپل قاتل په غاړه کې گلان اچوي ،
او هم په خپله د خپل باغ د دروازې کيلې د باد تورو پنجو ته سپاري .
موږ به همداسې د تنکيو سرو گلونو رژېدو ته ژاړو ،
او هره ورځ به د غوټيو په سرو وينو باندې سرې جنازې ،
د تورو خاورو مزارونو ته وړو .
او خپل مخونه ،
ـ د گناه په دود ککړ ککړ مخونه ـ ،
به په اوښکو مينځو ،
او خونړيو توفانونو ته به لارې څارو .
***
زه له دې ډېرو فاتحو
او تکراري تسليتونو زياتي ستړی يمه ،
زه د غمجنو ماشومانو
د خوږو سترگو پوښتنو ته ځواب نه لرم .
( صدیق کاوون )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۴/ ۲۰ـ ۰۹۱۱
Copyright © bamdaad 2020
هموطنان ارجمند!
مدتی است که همه ای من و شما از رویداد ها و رخداد های خونین و تراژید در نقاط مختلف خاصتا پایتخت کشور کابل نشسته به خون، متاثر و سوگوارهستیم که بدبختانه این وضعیت اخیراً بیشتر از قبل ما را در غم عزیز ترین و نخبه های کم نظیر مان نشانده دل میلیون ها انسان شریف وطن را جریحه دار ساخته است. از این رو سوگمندانه یک پارچه شعر بمناسبت رویداد های غم انگیز ترتیب نموده خود را غم شریک هر هموطن داغدار خود میدانم.
گــریه میکند
از دردِ چیست که وطن گریه میکند
آتش گرفته باغ و دمن گریه میکند
درهرطرف بساطِ غم و رنجِ روزگار
دزدیده خنده های چمن گریه میکند
خونین کفن شده اطفال و مرد و زن
در سوگ وطن پیرِ کهن گریه میکند
دامن زده خزانِ غم و ناله های سرد
خموش شده نوایِ سخن گریه میکند
بلبل ز باغ و چمن پا کشید و رفت
کز وحشتِ صدایِ زغن گریه میکند
تا کی؟ دلِ حزینِ وطن ناله سرکشد
گهریک زغم دریده یخن گریه میکند
( س ع گهریک )
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۰ـ ۱۴۱۱
Copyright © bamdaad 2020
جنگل کهنسال خموش است!
جغرافیای ی چنین خاموش و غم انگیز
حتی در اوج تاراج لحظه های پرنیانی امید
به هیٔت شهیدی ماند
که بر آستان تبر سرگذاشته
و به منظومه ی غرقه در خون
که روی درهم کشیده است.
رخسار زندگی پر آژنگ است
و چاهسار مغرب مغاک اتشین دوزخ.
اورنگ چرکین تختگاه کابل
آشیانه ی گژدم ها و رطلان است.
شب چادر سیاه بر زمین فرو هشته،
زندگی خوراک گرگان خاکستری ست
و غرابان سیه فام در بزم شان دلشاد.
درین شب سرمدی
مردگان شهیدان را دفن می کنند
تا ارواح آواره به چشمه سار آتشین خلود کنند.
اما
جنگل کهن سال خموش است
و آسمان فیروزه ی فام در ماتم و اندوه.
در سحرگاهان بانگ خروس صبحگاهی نمی آید
زیبایی از چشمه ساران حقیقت رخت بر بسته است
ستارگان راه دیار خویش از یاد برده اند.
و ترانه های آواره ی گستاخ
و گل های سپید زنبق
چه غمگنانه قلب های شانرا به تقدیر سپرده اند.
هیهات
قوهای سپید واژگان بلند
شنا بر دریا های بلند اندیشه را از یاد برده
و درآیینه ی سیاه تقدیر
دژبانان تاریک اندیش
تازیانه ی خونین را بر پرنیان روح فرود می آوردند
و حاشا
آفتاب در پشت تپه های بنفش غروب
و انوار نقره ی و غمناک ماه فرو کاسته است.
( کریم حقوق )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۲۰ـ ۰۹۱۱
Copyright © bamdaad 2020