دو گزارش دریک موضوع :

دعوای اقتصادی- نظامی میان فرانسه و امریکا

 

با افتتاح مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، دو تن از اعضای شورای امنیت با درگیری دیپلوماتیک روبرو هستند. بحران بین پاریس و واشنگتن تا کجا ادامه خواهد داشت؟

با گشایش مجمع عمومی سازمان ملل متحد در روز سه شنبه، با حضورآنتونی بلینکن ، و ژان ایو لودریان، دو دیپلومات ارشد دو قدرت که چند روز است روابط دیپلوماتیک بین آنها منجمد شده است. پس از لغو « قرارداد قرن » فر

وش (دوازده زیردریایی گروه فرانسوی ـ نوال گروپ ـ با استرالیا) یکی از دلایل لغو قرارداد فروش ایجاد یک پیمان جدید نظامی بین ایالات متحده و انگلستان و استرالیا است. پاریس برای اولین بار با لغو مهمانی که در محل اقامت سفیر فرانسه در واشنگتن به مناسبت سالگرد نبرد دریایی تعیین کننده در جنگ استقلال ایالات متحده برگزار شد، واکنش نشان داد و نبردی که با پیروزی ناوگان فرانسه بر ناوگان انگلستان در سپتامبر ۱۷۸۱ ترسایی به پایان رسید.

همانطور که در بیانیه مطبوعاتی آمده است، « به درخواست رییس جمهورفرانسه » وزیر امور خارجه فرانسه، ژان ایو لودریان، تصمیم گرفت « بلافاصله برای مشورت » با سفیران فرانسه در واشنگتن و کانبرا که به پاریس فراخوانده شدند به پاریس باز گردد .

فراخوان سفیران فرانسه در کانبرا و واشنگتن به پاریس پاسخ دیپلوماتیک فرانسه به امریکا بود .مسلماً این یک رویه معمول دیپلوماتیک است که به یک دولت اجازه می دهد تا اعتراض خود را با دولت دیگر ابراز کند.

در سال ۲۰۱۹ ترسایی فرانسه سفیر خود در ایتالیا را در زمان « تنش با جلیقه زردها » به دلیل ملاقات (لوییجی دی مایو، معاون نخست وزیر)، با جلیقه زردها فراخواند. وماتیو سالوینی، آشکارا از سیاست امانویل مکرون انتقاد کرد. اما این اولین بار در تاریخ روابط دیپلوماتیک بین فرانسه و ایالات متحده بود که چنین اختلافی ظهور کرد.

ایالات متحده خیلی سریع واکنش نشان داد و از فراخواندن سفیر فرانسه در واشنگتن برای مشورت به پاریس انتقاد کرد. یک مقام کاخ سفید گفت « آنها در روزهای آینده برای حل اختلافات خود » با پاریس با مقامات فرانسه گفت وگو خواهند کرد .

ما در روزهای اخیر کمی بیشتر با جزییات این اختلافات آشنا می شویم. همانطور که می دانیم بزودی به پایان خواهد رسید. به گزارش نیویورک تایمز، این مقامات استرالیایی بودند که بلافاصله پس از روی کار آمدن جو بایدن در اوایل سال جاری با همتایان امریکایی خود تماس گرفتند.

مقامات استرالیا هزینه های اضافی قرارداد را غیرقابل تحمل می دانند و می ترسند زیردریایی ها در زمان تحویل از تکنیک های لازم برخوردارنباشند. انها به دنبال طرح دیگری بودند که واشنگتن، در تمایل به منزوی کردن چین در آبهای هند وچین اقیانوسیه، بسیار مشتاق بود به آنها پیشنهاد دهد. این به شکل یک پیمان امنیتی به نام « اوگوس » انتقال فناوری هسته ای به استرالیا بود.

استرالیا هرگز چیزی را در مورد پیمان « اوگوس » برای مقامات فرانسوی فاش نکرد، این خبر سرانجام توسط جک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن، تنها چند ساعت قبل از امضا رسمی رهبران امریکا و استرالیا و انگلستان اعلام شد.

سفیر سابق فرانسه در واشنگتن ،ژرارد آرو، در توییتر نوشت: معتقدم که « ضربه ای که به منافع استراتیژیک و صنعتی ما وارد شد »  باعث می شود که پاریس « سیاست خارجی ما را در منطقه هند و اقیانوس آرام، در مقابل ایالات متحده . »  وهمچنین سیاست ناتو، در مقابل چین را مجدد ارزیابی کند. ما نمیدانیم این اختلافات تا کجا پیش خواهد رفت؟ آیا کاخ الیزه و دولت می دانند؟ / اومانیته

 

پیمانی برای تحقیر اتحادیه اروپا

دشوار می‌ توان اهمیت اتحاد موسوم به اکوس (Aukus) بین ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا و فاجعه ژیوپولیتیکی‌ای را که این اتحاد برای اتحادیه اروپا ایجاد می‌ کند، نادیده گرفت. این اتحاد نقطه اوج شکست‌ های متعدد اتحادیه اروپاست، مانند ساده‌ لوحی و خوش‌ باوری در بالاترین سطوح اتحادیه اروپا درباره سیاست خارجی ایالات متحده، قضاوت‌ های غلط سیاسی بروکسل درباره جو بایدن و استراتیژی او در قبال چین، افراط در نفرت از ترامپ و تلاش برای کنارزدن ترزا می‌ نخست‌ وزیر سابق بریتانیا در جریان مذاکرات برگزیت، البته با این تصور غلط که کناررفتن او مشکلات میان لندن و بروکسل را حل‌ وفصل خواهد کرد. اتحادیه اروپا باید آگاه شده باشد که اگر با بریتانیا به عنوان یک دشمن استراتیژیک رفتار می‌ کند، نباید متعجب شود که لندن هم در مقابل، از مزایای رقابتی خود استفاده کند. اتحادیه اروپا خود را درگیر خرد جمعی سیاست‌ مداران تنبل کرده است که از واقعیت‌ های تحولات جهان دور افتاده‌اند. در حالی که احزاب سیاسی المان هنوز درباره مزایا و معایب ناتو بحث می‌ کنند، دولت بایدن فراتر از ناتو به سمت استراتیژی دفاعی چند قطبی حرکت می‌ کند. درست است که ناتو همچنان یک ستون میان دو سوی اقیانوس اطلس به شمار می‌ آید اما در حال حرکت در جهتی هستیم که این ستون بدون اتحادهای غیررسمی در دو اقیانوس هند و آرام کارایی خود را از دست می‌ دهد. یکی از آنها اتحاد چهارگانه ایالات متحده، جاپان، هند و استرالیا است. اتحاد «پنج چشم» هم یک اتحاد اطلاعاتی- امنیتی غیررسمی بین ایالات متحده، کانادا، بریتانیا، استرالیا و نیوزیلند است و در هیچ‌ کدام این اتحادها اتحادیه اروپا جایی ندارد. این هندسه متغیر نظم بین‌المللی جدید است و در چنین نظمی اتحادیه اروپای به ظاهر یکپارچه با ۲۷ عضو دارای حق ویتو، از واقعیت تحولات جهان دور مانده است. روری متکالف رییس دانشکده امنیت ملی در دانشگاه ملی استرالیا، در «نیو‌استیتسمن» می‌ نویسد، یکی از دلایل تأخیر در اعلام رسمی اتحاد اکوس این بود که استرالیا قصد داشت تا از حمایت بیشتری از جانب ایالات متحده و بریتانیا برخوردار شود. استرالیا توافقی مشابه با فرانسه داشت و آنچه آنها را متقاعد کرد تا قرارداد با فرانسه را کنار بگذارند، موافقت ایالات متحده و بریتانیا برای به‌اشتراک‌ گذاشتن فناوری هسته‌ ای بود. متکالف معتقد است که در نتیجه این اتحاد، بریتانیا به قدرتی غیرقابل‌انکار در اقیانوس هند و آرام تبدیل شده است. با این حال، این اتحاد برای بریتانیا چالش‌های فراوانی به همراه دارد. مشکل اصلی نه تنها خشم اتحادیه اروپا بلکه احتمال شعله‌ ورشدن جنگ آینده در اقیانوس هند و آرام است. با چنین اتحادی، اتحادیه اروپا در چه موقعیتی قرار می‌ گیرد؟ در این مرحله، سه گزینه پیش‌ روی اتحادیه اروپا قرار دارد. اولین گزینه اینست که همچنان به سردرگمی خود ادامه دهد و همراه با برخی از طرح‌ های بزرگ اما بی‌ اثر مانند نیروی واکنش ویژه. این اقدام هرچند مورد استقبال رسانه‌ ها قرار می‌ گیرد اما مشکلی را حل نمی‌ کند. گزینه دوم، حرکت به سمت خود مختاری استراتیژیک از سوی ایالات متحده امریکا با هدف استقلال بیشتر برای ایجاد روابط متمایز با چین بر اساس منافع استراتیژیک است اما این امر هم مستلزم بحث درباره منافع استراتژیک است. اتحادیه اروپا باید چارچوب حقوقی و سیاسی ایجاد کند که این منافع استراتژیک در آن تعریف و اعمال شوند. گزینه سوم هم تقویت اتحاد استراتژیک با امریکاست. گزینه خودمختاری استراتژیک مطلوب‌ ترین گزینه به نظر می‌ رسد اما مستلزم تغییر اساسی در قانون اساسی اتحادیه اروپاست. در حقیقت آنچه ترامپ و بایدن انجام دادند و می‌ دهند به این دلیل بود که آنها برای سیاست‌ های خود در دوران انتخابات تبلیغ کردند و بر اساس همین سیاست‌ها انتخاب شدند اما اتحادیه اروپا داستان متفاوتی دارد. اتحادیه اروپا در واقع اتحادیه‌ای گمرکی و با هدف ایجاد بازار و پول واحد ساخته شده است. بنابراین خودمختاری استراتژیک واقعی هم مستلزم تغییر معاهده است: ایجاد یک اتحادیه فدرال که سیاست خارجی و امنیت منطقه‌ای آن مشخص و مورد توافق تمام اعضا باشد. این اتحادیه فدرال برای موضوع مالیات و بدهی‌ ها هم باید با اتحادیه‌ ای مالی تکمیل شود و این امر نیز مستلزم تغییر قانون اساسی در برخی از کشورهای عضو از جمله المان است. همسویی با امریکا گزینه مناسبی نیست زیرا واشنگتن به وضوح منافع یک‌جانبه خود را پیش می‌برد. در عین حال، در حال حاضر کشورهای عضو اتحادیه اروپا سیاست‌های تجاری و سرمایه‌ گذاری‌ های ملی خود را با روسیه و چین دنبال می‌ کنند و نقش اتحادیه اروپا همچنان در جهت تعیین حداقل حمایت قانونی معاهده‌ های فعلی این اتحادیه باقی می‌ ماند. در این میان تکلیف فرانسه، عضو مخالف و منتقد اتحادیه منزوی اروپا چیست؟ استرالیا توافقی مهم با فرانسه را نادیده گرفت و ترجیح داد اتحادی با امریکا و بریتانیا شکل دهد. فرانسه یکی از معدود قدرت‌ های هسته‌ ای است که در سرزمین‌ های برون‌ مرزی خود در اقیانوس هند و آرام فعالیت دارد. اکنون سؤال مهم این است که فرانسه در آینده چه نقشی خواهد داشت؟ فرانسه تنها کشور اتحادیه اروپاست که سهم جدی در اقیانوس هند و آرام دارد و با توجه به جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا، تنها قدرت هسته‌ ای این اتحادیه محسوب می‌ شود. واقعیت جدید ژیوپولیتیکی درست در آستانه مبارزات انتخابات ریاست‌ جمهوری فرانسه شکل گرفته و باید دید امانویل مکرون رییس‌ جمهوری فرانسه چگونه آن را مدیریت خواهد کرد. فرانسه همچنین ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا را در اختیار می‌ گیرد و استراتیژی دفاعی مشترک اروپایی را در دستور کار قرار خواهد داد. به این ترتیب دوباره نقش ژیوپولیتیک فرانسه مورد توجه قرار می‌ گیرد و مکرون این فرصت را دارد که اتحادیه اروپا را از این موقعیت تحقیرآمیز خارج کند.


منبع: Spectator

منبع تصویر : Salzburger Nachrichten

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۱ـ ۰۱۱۰

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

 

اتحادیه اروپا، امریکا را به «عهد شکنی» متهم کرد

 

درپی بحران زیردریایی ‌ها با فرانسه، رییس شورای اروپا، واشنگتن را به «عهد شکنی» متهم کرد. به نقل از « روسیا الیوم » اقای شارل میشل، رییس شورای اروپا از ایالات متحده  امریکا بابت موضوع زیردریایی‌های فرانسه و ایجاد توافق نظامی جدید در اقیانوس هند و ارام ، به ضرر پاریس به‌ شدت انتقاد کرد.
او در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در جمع خبرنگاران اظهار کرد: ایالات متحده درمورد موضوع زیردریایی‌ها و تشکیل توافق نظامی جدید در اقیانوس هند و ارام خلف وعده  عمل کرده است. پیش از این هم اورزولا فون در لاین، رییس کمیسیون اروپا، از نحوه برخورد با فرانسه درخصوص معامله زیردریایی با استرالیا در چارچوب مشارکت امنیتی امریکا، استرالیا و بریتانیا انتقاد کرد.
در مقابل دولت امریکا اعلام کرده که قصد ندارد توافق ‌نامه تامین زیردریایی‌های هسته‌ ای استرالیا را به خاطراعتراض فرانسه و بروز «بحران» بین واشنگتن و پاریس کنار بگذارد. این موضوع در یک جلسه مطبوعاتی ویدیویی توسط جن ساکی سخنگوی کاخ سفید اعلام شد. او گفت : «ایالات متحده قصد ندارد توافق‌ نامه تامین زیردریایی ‌های هسته‌ ای استرالیا را کنار بگذارد».
ساکی گفت که با توجه به بحران سیاسی موجود، بین جو بایدن، رییس ‌جمهور امریکا و امانویل مکرون، همتای فرانسوی او، تماس تلیفونی برقرار می ‌شود. او افزود: رییس ‌جمهوری بایدن در روزهای اینده با مکرون صحبت خواهد کرد و او تعهد ایالات متحده  امریکا برای همکاری با یکی از قدیمی ‌ترین و نزدیک ‌ترین شرکای ما را تایید می ‌کند.
روابط بین فرانسه از یک ‌سو و ایالات متحده امریکا و استرالیا از سوی دیگر پس از انکه استرالیا قرارداد خرید زیردریایی‌ های فرانسوی را لغو و انها را با زیردریایی‌ های هسته‌ ای امریکا جایگزین کرد، وارد یک بحران اشکار شد. پاریس این موضوع را « خیانت و خنجر از پشت» توصیف کرد.
اتحادیه اروپا که قرار است دور جدیدی از مذاکرات بازرگانی خود با استرالیا را از ماه اینده اغاز کند، گفت مشغول «تحلیل» تاثیر توافق جدید بر این مذاکرات است. به نظر می‌ رسد بروکسل در پاسخ به واکنش خشمگین فرانسه مجبور شده است موضع قاطع‌ تری بگیرد.
استرالیا اکنون هفتمین کشور جهان خواهد بود که زیردریایی با انرژی هسته ‌ای دارد. طبق امار موسسه بین‌المللی مطالعات راهبردی، امریکا با داشتن ۶۸ فروند از چنین زیردریایی ‌هایی در جهان پیشتاز است و روسیه با ۲۹، چین با ۱۲، بریتانیا با ۱۱، فرانسه با ۸ و هند با یک فروند، به‌ ترتیب پس از آن قرار می ‌گیرند.

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۱ـ ۲۶۰۹

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

پاریس روی خط دشمنی

رییس‌ جمهوری فرانسه سفرش به سوییس را که قرار بود در ماه نوامبر انجام شود، به دلیل مخالفت سوییس با خرید جنگنده‌ های فرانسوی و جایگزین‌ کردن آن با جنگنده ‌های دیگر لغو کرد. روزنامه «لوماتان سوییس» نوشت، امانویل مکرون، رییس‌ جمهوری فرانسه به سفیر کشورش در سوییس ابلاغ کرد که سفرش به سوییس برای ملاقات با گی پارملین، نخست ‌وزیر این کشور را که قرار بود نوامبر انجام شود، لغو کرده است.
همچنین گزارش شده، مکرون تمام تماس ‌های دوجانبه عالی ‌رتبه با سوییس را تا تابستان ۲۰۲۲ ترسایی ممنوع کرده است. سوییس اشاره می ‌کند که تماس ‌های عالی ‌رتبه از طریق سفیران ادامه خواهد داشت. رسانه‌ها گزارش دادند تصمیم مکرون به این مساله بازمی ‌گردد که سوییس جنگنده‌ های امریکایی اف -۳۵ را برای تأمین نیازهای ارتش خود انتخاب کرده است. ارزش این قرارداد به بیش از شش ‌میلیارد دلار می ‌رسد. طبق گزارش رسانه‌ها، مذاکره با فرانسه درخصوص خرید جنگنده‌ های رافایل حتا بعد از اتخاذ تصمیم نهایی درباره جنگنده‌ های اف -۳۵ ادامه یافت. به نوشته این روزنامه، آنچه مکرون را عصبانی کرده، برخورد وزارت دفاع سوییس است که به مذاکرات برای دستیابی به رافایل ادامه داد اما عملا جنگنده‌ های امریکایی را انتخاب کرد.
لغو دیدار با وزیر دفاع بریتانیا
از سوی دیگر، فرانسه در اعتراض به توافق زیردریایی بین استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده (آکوس)، اجلاسی با حضور بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا را لغو کرده است. دو منبع آگاه به رویترز گفتند فلورنس پارلی، وزیر دفاع فرانسه شخصا تصمیم لغو نشست دوجانبه ‌ای را که قرار بود هفته جاری در لندن برگزار شود، اتخاذ کرد. این در حالی است که وزارتخانه دفاع هر دو کشور از اظهارنظر در این مورد خود داری کردند.
شامگاه چهارشنبه، ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا از برنامه ساخت زیردریایی ‌های هسته ‌ای برای ارتش استرالیا خبر دادند. جو بایدن، رییس‌ جمهور امریکا، بوریس جانسون، نخست ‌وزیر بریتانیا و اسکات موریسون، نخست ‌وزیر استرالیا با صدور بیانیه ‌ای مشترک از مشارکت جدید در زمینه‌ های دفاعی و امنیتی و اولین پروژه در چارچوب آن خبر دادند. دولت استرالیا از طریق این مشارکت جدید، قرارداد ۴۰میلیارددلاری خرید زیردریایی ‌های فرانسوی را لغو کرد و تصمیم گرفت آنها را با زیردریایی‌های هسته ‌ای امریکا جایگزین کند، اقدامی که پاریس آن را «خیانت و خنجر از پشت» توصیف کرد.
لغو قرارداد زیردریایی چند میلیارددلاری میان فرانسه و استرالیا که در سال ۲۰۱۶ ترسایی امضا شد، باعث بحران دیپلوماتیک میان پاریس با امریکا و استرالیا شد و پاریس سفیران خود را از واشنگتن و کانبرا فراخواند. فرانسه ادعا می ‌کند که متحدانش با او مشورت نکرده‌اند، در‌حالی‌ که استرالیا می ‌گوید ماه‌ ها پیش نگرانی خود را درباره این قرارداد به پاریس اعلام کرده است.
سخنگوی دولت فرانسه گفت که امانویل مکرون، رییس‌ جمهوری فرانسه و جو بایدن، همتای امریکایی او در روزهای آینده تیلفونی درباره این بحران صحبت خواهند کرد. از سوی دیگر، بوریس جانسون بر تلاش‌های خود برای کاهش تنش در روابط با پاریس تأکید کرد. طبق گزارش بلومبرگ، جانسون در بیانیه‌ ای مطبوعاتی در مسیر نیویورک، گفت: « ما به رابطه خود با فرانسه بسیار افتخار می‌ کنیم. عشق ما به فرانسه خدشه‌ ناپذیر است»*.
او به خبرنگاران همراهش گفت: عشق من به فرانسه نابودنشدنی است. ما به روابط مان با فرانسه بسیار افتخار می ‌کنیم و این برای کشورمان بسیار اهمیت دارد. روابط ما بسیار دوستانه است، یک حسن‌ تفاهم دوستانه است که به یک قرن پیش یا بیشتر بازمی ‌گردد و قطعا برای ما حیاتی است. این در حالی است که ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه گفت این توافق اقدام « فرصت‌ طلبان دایمی» بود و نخست ‌وزیر بریتانیا را «عنصر اضافی» توصیف کرد./ش

*  قرار بود تا در جریان اسامبله عمومی سازمان ملل متحد دیداری بین روسای جمهور فرانسه ، امریکا و صدراعظم انگلستان صورت گیرد. جانب فرانسه تا حال شرکت در چنین نشستی را نپذیرفته است. علاوتاْ رهبران اتحادیه اروپا دراین منازعه جانب فرانسه را گرفته ، برخورد امریکا و سایر کشورهای آکوس  را ناشایسته و یک جانبه خواندند  ـ بامداد

 

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۴/ ۲۱ـ ۲۲۰۹

 

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 

Copyright ©bamdaad 2021

 

 

اشتیفن کالینوس ، گزارشگر سی ان ان

تصویری که جو بایدن از خود به‌ عنوان متخصص در عرصه‌ سیاست‌ خارجی ترسیم کرده بود، بسیار مخدوش شده است. تنها در طول یک هفته، ارتش امریکا اعتراف کرد که در حمله هوایی فاجعه‌ بار، غیرنظامیان بی ‌گناه افغان را کشته است و خود بایدن نیز شخصاْ باعث گسست جدی در روابط واشنگتن با قدیمی ‌ترین متحدش شد. هرچند قصدی از پیش تعیین ‎‌شده وجود نداشت اما هر دو مورد تلاشی از سوی رییس‌ جمهوری امریکا بود تا مهر تاییدی بر دکترین خود بزند.

کشته‌ شدن غیرنظامیان افغان از جمله هفت کودک در حمله هوایی در خارج از فردوگاه کابل اشتباه غم ‌انگیزی بود که نیروهای امریکایی مرتکب شدند و معتقدند بودند که وسایط داعش خراسان را هدف قرار داده‌اند. این اتفاق در فضای وحشتناک و در روزهایی رخ داد که ایالات ‌متحده آشفته‌ وار در‌حال خروج از افغانستان بود و آنان می ‌خواستند از فاجعه ‌ای دیگر جلوگیری کنند؛ فاجعه ‌ای که روز قبل از آن روی داده بود و ۱۳ پرسونل امریکایی و ۱۷۰ غیرنظامی افغان کشته شدند. اما اعتراف پنتاگون در‌واقع مشخص کرد که ادعای کاخ‌ سفید درباره خروج موفقیت ‌آمیز از افغانستان، میان خالی ‌تر از همیشه است.
اکنون رویکرد بایدن در قبال افغانستان و پیامدهای وحشتناک تصمیم کاخ‌ سفید برای خروج شتاب ‌زده و غیرمسوولانه نیروهای امریکایی از افغانستان، بسیاری از کشورهای منطقه و جهان، به‌ ویژه کشورهایی را که متکی به ایالات متحده‌اند، دچار نگرانی و دلواپسی کرده است. در این میان برخی از کشورهای خاورمیانه ابراز نگرانی می‌ کنند که ممکن است انها نیز به ‌زودی در همان وضعیت دشواری قرار بگیرند که افغانستان دچار ان شد.
بی‌اعتمادی به سیاست ‌های امریکا به حدی افزایش یافته است که کشورهای مصر، اردن و لبنان برای اطمینان از عبور خط لوله گاز عرب از قلمرو سوریه، از واشنگتن ضمانت کتبی می‌ خواهند. درحالی‌ که مقامات امریکایی در موارد متعددی به ‌صورت شفاهی موافقت خود را با این طرح ابراز داشته و به کشورهای عربی یادشده اطمینان داده‌اند که از این طرح اقتصادی حمایت می ‌کنند.
در آنسو، اختلاف جدید بین ایالات ‌متحده و فرانسه نیز نمونه دیگری از بی ‌احتیاطی شدید دولت بایدن است. این سیاست ریشه در هدف اصلی بایدن برای ایجاد جبهه‌ منطقه ‌ای علیه چین دارد. تجهیز استرالیا به ناوگان جدید زیردریایی هسته‌ ای می ‌تواند توازن نیروهای دریایی را در اقیانوس ارام تغییر دهد. اما واشنگتن با نادیده‌ گرفتن پاریس، یک قدرت کلیدی اروپایی را که مایل به ایفای نقش استراتیژیک در آسیاست، در مقابل خود قرار داد، چرا که فرانسه همچنان نپذیرفته است که هدف اصلی این توافق سه ‌جانبه، رویارویی کامل با پکن است.
این دو اتفاق دقیقا زمانی روی داد که متحدان ایالات متحده امریکا پس از اتمام دوران پر از هرج ‌ومرج دونالد ترامپ، انتظار بازگشت به جهانی قابل‌ پیش ‌بینی و باثبات را داشتند و هرگز برای این نوع از مدیریت بی ‌نظم در عرصه سیاست ‌خارجی چانه‌ زنی نکرده بودند.
هرچند نخستین سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل برای بایدن بهترین فرصت برای توضیح فلسفه سیاست‌ خارجی‌اش بود اما رویارویی با چالش ‌های بی‌ شمار و اشتباهات متعددی که او در این چند ماه انجام داده است، با یک سخنرانی به ‌ساده گی قابل تشریح نیست و رییس‌جمهوری ایالات ‌متحده به زمان بیشتری نیاز دارد. او اکنون به اجلاس گروه ۲۰ (G20) در ایتالیا و کنفراس اتی تغییرات اقلیمی در اسکاتلند در هفته اینده چشم دوخته است.
اما باید این موضوع را در نظرگرفت که با توجه به تلاش‌های بی‌ وقفه ترامپ برای ازبین ‌بردن آزادی‌ های دموکراتیک در داخل امریکا و زیرسوال ‌بردن نتایج انتخابات جنوری، تمام درخواست ‌ها و وعده‌های بایدن برای حفظ  دموکراسی‌ های جهانی با توجه به اشتباهات او، بیشتر با طعنه روبه‌ رو خواهد شد. بایدن همچنین باید توضیح دهد که چگونه می ‌خواهد بدون درگیری مستقیم با پکن، مقابل برنامه‌های بلند پروازانه این کشور بایستد. انتظار می ‌رفت که او نخستین مذاکره رو در رو با همتای چینی‌اش را در نشست گروه ۲۰ انجام دهد اما هنوز مشخص نیست که شی جینپینگ حاضر به این دیدار خواهد شد یا مانند گذشته پاندمی کرونا را بهانه می‌ کند. این سیاست شی نیز به وجهه بایدن ضربه سختی وارد خواهد کرد. تحولات اخیر می ‌توانند تغییرات بنیادینی را در ایتلاف‌ های بین ‌المللی و پیمان‌های راهبردی جهانی ایجاد کند، به ‌ویژه اینکه قدرت و نفوذ چین با شتاب بسیاری در‌حال گسترش است و کشورهای قدرتمند جهان را به‌ شدت نگران کرده است. بنابراین تصمیم‌های عجولانه و اقدامات غیرمنتظره واشنگتن می‌تواند ساختار ایتلاف‌ها و پیمان‌ های راهبردی بین ‌المللی را در معرض تغییر و تحول قرار دهد و در نتیجه جهان وارد عصر نوینی از تقابل‌ ها و تنش‌هایی شود که پیش ‌بینی انها درحال ‌حاضر فراتر از تصور است./ش

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۱ـ ۲۶۰۹

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

امروز فقط پاکستان برنده صحنه افغانستان است

 

محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، معاون نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر، روز پنجشنبه میهمان تهران بود. سفری که مقصد اولش واشنگتن، مقصد سوم و چهارمش اسلام‌آباد و نهایتا ترکیه بوده است. تهران که در این میانه قرارمی‌گیرد، اندکی از هدف و محتوای سفر هویدا می‌ شود، مساله افغانستان.‌ افغانستانی که در دو ماه گذشته تحولات شگرف و عجیبی را به چشم دیده است و طالبان بدون کمترین مقاومتی از سوی دولت مرکزی، ولایات افغانستان را یک به یک تصرف کرده‌اند و حالا تنها یک ولایت باقی مانده است، پنجشیر.

‌قطر که در دو سال گذشته میزبان مذاکرات واشنگتن و طالبان بوده، حالا می‌ خواهد نقش جدیدی ایفا کند تا شاید طالبان را به شرایط مسالمت ‌آمیزی سوق دهـد. واشنگتن، ایران و پاکستان نیز در‌ این ‌بین نقش‌ دارند و باید دید دستاورد عبدالرحمن آل ثانی از سفر به ایران و پاکستان و ترکیه چه خواهد بود. آیا طالبان با ابتکار عمل قطری تغییری در دولت خود خواهند داد و افغانستان شاهد دولتی فراگیر خواهد بود یا جنگ در افغانستان ادامه خواهد داشت؟ در‌حالی‌ که متن خبرهای رسمی از ملاقات حسین امیرعبداللهیان و ابراهیم رییسی وزیر خارجه و رییس‌ جمهوری ایران با معاون نخست ‌وزیر و وزیر خارجه قطر، حاوی جملاتی تکراری و کلیشه‌ ای از چنین ملاقات‌هایی است، با محمدعلی سبحانی سفیر پیشین ایران در قطر درباره این سفر و مذاکراتش گفت ‌وگو کردیم. ،زینب اسماعیلی‌ سیویری

 

‌پرسش : درباره سفر وزیر خارجه قطر که معاون نخست ‌وزیر هم هستند، شاید بهتر است اول به جایگاه این فرد در سیستمی که او از آن می‌آید، بپردازیم و بعد به محتوای سفر. جایگاه سیاسی آقای محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، در ساختار حکومت قطر کجاست؟
محمدعلی سبحانی  : ایشان در جایگاه معاون نخست ‌وزیر و وزیر خارجه قطر از افراد هم ‌نسل و نزدیک به امیر قطر حساب می ‌شود. شخصیت خیلی باثبات، کم‌ حرف و تاثیرگذاری دارد. در سیاست خارجی قطر بعد از امیر قطر، حرف آخر را او می ‌زند. طبیعتا نخست ‌وزیر در قطر بیشتر به امور اقتصادی داخلی و مسایل غیرسیاسی دولت می ‌پردازد، بنابراین چهره بعد از امیر قطر در سیاست خارجی ایشان است، پس برنامه ‌ریزی سیاست خارجی قطر به شکل واقعی در اختیار ایشان است و دستگاه‌های پشت صحنه کاملا پشتیبان ایشان هستند. باید بگویم یکی از دلایل موفقیت سیاست خارجی قطر همین است که توانسته تمرکز کاملی در فعالیت سیاسی در سطح منطقه ‌ای و جهانی داشته باشد و به نظر من او توانسته از عهده کار خودش بر‌بیاید.
‌‌پرسش : پس ما با این مقدمه می ‌توانیم بگوییم که این سفر و آمدن ایشان سفر مهمی است.
محمدعلی سبحانی : به نظرم بسیار مهم است.

‌‌پرسش :ایشان قبل از آمدن به تهران در واشنگتن با وزیر خارجه امریکا دیدار داشتند و بعد از تهران هم به پاکستان رفتند. این قطاری که در این چند مقصد ایشان سوارش است از واشنگتن به تهران و بعد به اسلام‌آباد، برنامه‌ و هدفش چیست؟
محمدعلی سبحانی : مسیر آقای محمد بن عبدالرحمن کاملا نشان می ‌دهد که در حال دنبال ‌کردن موضوع خاصی است و آن مساله افغانستان است. قطر هم به دلیل هوش سیاسی رهبرانش و هم به دلیل توانایی ‌های مالی بسیار درخور‌توجه و با توجه به اینکه درون شورای همکاری خلیج دچار یک مشکل جدی شد، در سیاست خارجی، هدف ‌گذاری ‌های جدید انجام داد. از‌جمله هدف‌ گذاری‌ های‌ جدید این بود که در مسایل منطقه ‌ای، بیشتر در جهت ایفای نقش مثبت، در کنار امریکا و کشورهای منطقه غیر از عربستان سعودی فعالیت خود را داشته باشد، پس در قضیه افغانستان که دفتر طالبان در قطر بود و یک فرصت برای قطری ‌ها به حساب می ‌آمد، ورود کرد و ابتکار عملی را به دست گرفت که این ابتکار عمل به گفت ‌وگوی بین امریکا و طالبان منجر شد و بعد به چندین جلسه که در بعضی از آنها بنده به‌ عنوان دیپلومات در قطر حضور پیدا می‌ کردم و کم ‌وبیش فضای تلاش را می ‌دیدیم.
قطری‌ها در این کارها دخالت مستقیم و اجرایی نمی ‌کردند، ولی به‌ عنوان میزبان و هماهنگ ‌کننده تلاش خیلی زیادی کردند تا این اتفاقات بیفتد. هم امریکایی ‌ها، هم قطری‌ ها، هم طالبان و هم حتا پاکستانی‌ها و کشورهایی که درگیر بودند، حاضر بودند. از ایران خیلی تقاضا کردند که ایران هم مشارکت کند. ایران به ‌عنوان ناظر در سطوحی شرکت کرد که در آخرین جلسه که وزیر خارجه امریکا و همین گروهی که الان حاکم‌ اند (گروه طالبان ) در قطر بودند، من به‌ عنوان ناظر حضور داشتم، اما در مذاکرات و در داخل صحنه، ایران حاضر نشد، چرا‌ که از اول به رفتار امریکایی‌ها و به حرف‌ هایی که امریکایی‌ها می ‌زدند و تلاشی که می‌ کردند بدبین بود. ما می ‌فهمیدیم که امریکایی ‌ها بیشتر به دنبال این هستند که با طالبان توافق کنند و زمینه خروج خود شان از افغانستان را فراهم کنند. دنبال یک طرح ملی برای کل افغانستان نبودند.
بنابراین قطر الان یک بازیگر است و طبیعی است اکنون که مشکلی به وجود آمده و طالبان به وعده‌ های خودش عمل نکرد و دولت یکدستی از بین خودشان اعلام کرد، اینها همه نگران هستند که آن سازوکار و آن ابتکار از بین برود. قطری ‌ها دارند سعی خود شان را می‌ کنند تا آن سازوکار را برگردانند.
‌‌پرسش :مسیری که فرمودید در دوحه،‌ آیا آن مسیر، منجر به نشست آقای ظریف با گروه طالبان شد یا به نظر شما آن ملاقات از کانال و مسیر دیگری رخ داد؟
محمدعلی سبحانی  : طالبان یکی از نیروهای موجود در افغانستان است که با امریکا در حال مبارزه ۲۰‌ساله بوده است. طالبان یک گروه مرتجع یا هرچه هست، اگر دنبال این است که مشارکت و دموکراسی به وجود بیاید و می ‌خواهد ثبات داشته باشد، باید همه گروه‌ها را مد‌نظر داشته ‌باشد، بنابراین اگر روزی در موضع کمک به دموکراسی و صلح و امنیت در افغانستان هستید، اشکالی ندارد که نیروی طالبان در جایگاه خودش و به اندازه رایی که دارد و قدرتی که دارد و در چارچوب یک دولت فراگیر، مورد صحبت قرارگیرد. اگر صحبت نکنید چطور می‌ خواهید میانجی گری کنید. الان مشخص شده است کاری که آقای ظریف کرد، کار اشتباهی نبود. الان طالبان در افغانستان حاکم است و امریکا او را حاکم کرده، با زور و توان و قدرت و توطیه‌ ای که همراه پاکستانی‌ها داشتند، این شرایط را فراهم آوردند. ما الان همسایه‌ ای داریم که این وضعیت اش است. ما باید دنبال همسایه‌ ای باشیم که در آن دموکراسی، صلح، ثبات و حقوق بشر برقرار باشد، به ‌ویژه افغانستان که ما مرزهای فرهنگی مشترک داریم. نظیر زبان فارسی و شیعیانی که آنجا هستند، بنابراین به نظرم آقای ظریف و کلا ارتباط ایران با طالبان با مساله ابتکار امریکا و دوحه ارتباطی ندارد.

‌در لابه‌لای فرمایش تان گفتید که ایران با طرح امریکا در دوحه موافق نبوده. به‌خاطر‌همین در سطح ناظر فقط شرکت می‌کردید... .
آن هم به اصرار دولت افغانستان.
‌‌پرسش : اما در ادامه مسیر، ایران در شرایطی قرار می ‌گیرد که به دلیل همسایگی، به دلیل ارتباط با گروه‌های مختلف در افغانستان و اقتضایات دیپلوماسی با طالبان در سطح وزیر و معاون وزیر خارجه مذاکره می‌ کند. این مساله، این گزاره را به ذهن متبادر می ‌کند که ما هر جا که مخالف استراتیژی امریکا هستیم، در یک نشست و یک حرکت دیپلوماتیک، اگرچه مخالفیم و در آن نشست شرکت نمی‌ کنیم یا در سطح پایین شرکت می ‌کنیم، اما مجبور هستیم آن کار و آن مسیر را ادامه بدهیم، یعنی این اگر خواست ایران هم نبود، ایران مجبور بود که با گروه طالبان مذاکره کند، ولی این بازی و این صحنه بازی را واشنگتن چیده بود نه ایران. آیا با این گزاره موافقید؟
محمدعلی سبحانی : من مخالفتی با این حرف به طور کلی ندارم ( به هر حال سیاست دولت یک چیز است و دیدگاه‌های شخصی هم یک بحث دیگر است ) من معتقدم این غلط است که ما سیاست‌های مان را در منطقه و هر کجا بر‌اساس دشمنی با امریکا طراحی کنیم. ما با امریکا یک پرونده جدا داریم که این پرونده در مسایل منطقه ‌ای هم تاثیر دارد و اشکالی هم ندارد. با بقیه کشورها هم همین‌ طور هستیم، انگلیس، روسیه و چین. با همه کشورها یک سیاست مخصوص با آن کشور داریم. من به‌ عنوان یک کارشناس به مقامات کشور و به همه گفته ‌ام و باز هم می ‌گویم و اعتقاد کارشناسی ‌ام این است که از قبل بیاییم سیاست خارجی خودمان را بر‌اساس دشمنی با امریکا طراحی و تنظیم کنیم، منطقی نیست. (تصمیم که با امثال بنده نیست) می‌ گویم که ما باید سیاست‌های مستقل با تک‌ تک کشورها داشته باشیم و بر‌اساس دشمنی با امریکا، سیاست‌های ‌مان را با سایر کشورها تنظیم نکنیم، بنابراین گزاره‌ای هم که شما گفتید، وقتی این دیدگاه من واردش بشود تناقضی ندارد، اما به نظرم آقای ظریف و اصلا سیاست ایران، در اینکه مراقب طالبان باشد و گفت ‌وگو داشته باشد، صحیح بوده است. الان که واضح است. در موضوع همسایه، شما برای حفظ امنیت و برای هزاران مساله، بالاخره به امر واقع باید توجه کنید. البته این مفهومش این نیست که ابتکاری نداشته باشید. برعکس باید ابتکارهای ‌تان را افزایش دهید، برای اینکه اتفاقی در افغانستان بیفتد که منافع و مصالح ایران در آن باشد. امروز فقط پاکستان برنده این صحنه است. امریکا هم برنده نیست. اتفاقا بازنده اصلی است. قطر هم در این مساله بازنده است. این وضعیتی که الان پیش می ‌آید که اگر چاره نشود، منجر به جنگ داخلی و شکل ‌گیری مقاومت خواهد شد. این برای امریکا و قطر یا برای غربی ‌ها به طور کلی مطلوب نیست. سفیر سویدن در موضوع افغانستان به دیدار من می ‌آمد در قطر، شنیدم که سفارت شان را اشغال کرده‌اند. این اتفاقی که افتاد و این وعده‌ خلاف طالبان به هر حال به شکلی به پاکستان مربوط است. ارتباطات طالبان با پاکستان به گونه ‌ای است که اسلام ‌آباد می ‌تواند کنترول اش کند. اینها همه سوالاتی است که امروز وجود دارد و این ‌طور نیست که بگوییم افغانستان تمام شد و رفت. شکل ‌گیری قدرت، فعالیت‌ های مدنی و دولت و فرهنگ دموکراتیک در افغانستان، اتفاقاتی است که باید رخ دهد. طالبان بخشی از افغانستان است با یک طرز فکر ارتجاعی. ما درهمه کشورها داریم و در خود ایران هم هستند، آدم‌ هایی که معتقد هستند باید سر کلاس‌ های دانشگاه‌ها چادر بکشند. مگر نبود؟ مگر در ایران نیست و نبود؟ اتفاقا اینکه آقای ذوالنوری و آقای شریعتمداری این روزها گفتند اصلاح‌ طلبان به افغانستان و پنجشیر بروند، این حرف سخیفی است که آنها برای برهم‌ زدن ذهن مردم می ‌زنند تا خودشان پاسخ‌ گو نباشند.

‌پرسش :اساسا نظر آقای شریعتمداری، فروکاستن یک مساله مهم ملی و دیپلوماتیک به یک مساله داخلی است و اتفاقا به نظر می ‌رسد یکی از نشانه‌ های پررنگ این است که آقای ظریف می‌ گفت هشت سال سیاست خارجی را با مسایل داخلی به هم مرتبط کرده‌اید.
محمدعلی سبحانی : همین ‌طور است. به‌هر‌صورت می‌خواهم بگویم اینکه شما با یک گروهی مذاکره می ‌کنید یا حتا با یک کشوری، به مفهوم قبول ‌داشتن طرف مقابل نیست. کلا سیاست خارجی گذشته ما که با این مجموعه مذاکره کرده، منجر به این شده که در حوزه تمدنی و در حوزه مشترک فرهنگی ‌مان الان کمترین لطمات و آسیب‌ها را دیدیم و شنیدم یکی از کارشناسان پیشنهاد خیلی خوبی کرده است که ایران با طالبان مذاکره کند که مثلا پنجشیر را از درگیری و محاصره خارج کند. ما اکنون به این‌ گونه کنش‌ها نیاز داریم. جنگ ‌سالاری و درگیری‌ها در صورتی است که طالبان بخواهد تا آخر خط خودش را برود. ما ایران هستیم که چندین‌میلیون افغان در اینجا ساکن هستند و این مسایل خاصی دارد. اگر کنار ما در یک کشوری قرار باشد اتفاقاتی بیفتد که منجر به جنگ داخلی شود، وظیفه ماست که در آن حضور فعال و جدی داشته باشید. حالا کیفیت این حضور بحث دیگری است. حتما نباید کاری کنیم که منجر به درگیری‌های مرزی شود. حتما نباید کاری کنیم که مردم افغانستان ساحت‌ های مدنی و وحدت شان به هم بخورد و جنگ داخلی ایجاد شود. تلاش مان باید در این جهت باشد. اتفاقا کاری که الان اصلاح‌ طلبان در دفاع از جامعه مدنی افغانستان می‌ کنند، کاری بس عظیم است و می‌ تواند مکمل کاری باشد که دولت دارد می ‌کند. دولت دارد سعی می ‌کند که امنیت حفظ شود، درگیری نشود و مشکلات به وجود نیاید. خصوصا این شکی که ما در مورد امریکایی‌ ها داشتیم این بود که امریکایی ‌ها طالبان ضد ‌امریکایی را رها کنند در افغانستان و خود شان را بکشند کنار و امتیازاتی به آنها بدهند. ما هنوز نمی‌ دانیم در آن توافق‌ نامه بین طالبان و امریکا چه توافقاتی شده است. نگرانی این وجود داشت که این طالبان با آن ویژه گی، خصوصیت و جهت ‌گیری‌اش بشود ضد ایران. ما دنبال این هستیم که جهت‌ گیری طالبان به سمت دولت وحدت ملی برود و به سمت اینکه مرزهای ما ناامن نشود و اگر در افغانستان دولت فراگیر به وجود نیاید، این امکان وجود ندارد که امنیت به افغانستان برگردد. برای ایران امنیت و حفظ  ذخیره‌های فرهنگ مشترک ایرانشهری از همه‌ چیز مهم ‌تر است.
به مبحث سفر وزیر خارجه قطر بازگردیم. قطر در این سفر و در کل در رایزنی‌های دیپلوماتیک فعلی دنبال چیست؟ شما فرمودید با ماجرای تحریم قطر توسط عربستان، سیاست دوحه از ریاض متمایز شد. در این فقره به نظر می ‌رسد سیاست قطر با عربستان مشابهت‌ هایی دارد. چه از نظر میزبانی دفتر سیاسی طالبان در دوحه و بعد میزبانی مذاکرات طالبان و واشنگتن. به نظر می ‌رسد بر سر طالبان نقطه اشتراک و هم‌ سویی بین ریاض و دوحه رخ داده است.
اختلافات عربستان و قطر به مسایل جدی برمی ‌گردد و خیلی زیاد است. اما در مباحث فرهنگی این حرف شما می‌ تواند درست باشد، چون طالبان می‌ تواند در حوزه فرهنگی وهابیت تعریف شود و از این جهت می ‌تواند زمینه‌ ای باشد که منجر به نزدیکی بیشتر عربستان و قطر شود اما بستگی به شرایط منطقه و مسایل دیگری هم دارد. در این مورد البته در‌واقع هنوز نمی‌توان قضاوت قطعی کرد اما حوزه فرهنگی طالبان در حوزه فرهنگی قطر هم تا حدودی قابل ‌تامل است اگرچه در حوزه عربستان خیلی بیشتر نزدیکی وجود دارد. اما موضوع ابتکار عمل قطر یک موضوع سیاسی است. قطر به دنبال این است که مشکلات منطقه کاهش یابد و بستر آن رابطه خوب ایران و قطر و دیدگاه خوب قطر نسبت به ایران است. همین وزیر خارجه قطر بارها اعلام کرده که ما دنبال حل مشکل ایران با کشورهای منطقه و دنبال حل مشکل ایران و امریکا هستیم. یقینا در این سفر هم موضوع روابط  دوجانبه و هم موضوع ایران و امریکا مطرح شده است. آنها همیشه مایل به کاهش تنش بین ایران و امریکا هستند. چون شریک استراتژیک امریکایی ‌ها هستند و رفیق و دوست ایران که رابطه بسیار خوبی با کشور ما دارند. قطر هم تعهداتی با شورای همکاری خلیج  دارد و نامناسب ‌بودن رابطه ایران با اعضای شورای همکاری خلیج منجر به ضرر‌دیدن قطر می ‌شود، همان ‌طور‌که نامناسب ‌بودن روابط بین کشورها به دیگران نیز آسیب می ‌رساند. قطر به دلیل جایگاه  بین‌المللی و شرایطی که دارد، این تلاش‌ها را می ‌کند تا بهره ببرد. همان‌ طور‌که تا الان هم بابت نقشی که در میزبانی مذاکرات طالبان و امریکا ایفا کرده، این بهره را برده است. الان هم کسی بابت اتفاقاتی که در افغانستان رخ داده به قطر ایرادی نمی ‌گیرد. او طرف حساب هیچ گروهی در افغانستان نیست، هم سفارت افغانستان در قطر هست و هم طالبان در قطر دفتر دارد.
‌پرسش :طرح قطر برای افغانستان چیست؟
محمدعلی سبحانی : قطر طرحی نداشت، ابتکار داشت.
‌‌پرسش :یعنی فقط می ‌خواهد نقش میانجی ایفا کند؟
محمدعلی سبحانی : بله، قطر فرصتی ایجاد کرد. ابتکار داشتند، سفر کردند و بحث کردند و با همه طرفین صحبت کردند تا نقطه اشتراکی ایجاد کنند که امریکا و طالبان و پاکستان به رایزنی با هم بپردازند. پاکستان هم توان کنترول طالبان را دارد. ایران باید با پاکستان گفت ‌وگوهای جدی کند تا از خطرات عدم کنترول رفتار طالبان آگاه شوند. نقطه ارتباطی قطر همیشه در رابطه با پرونده‌ های منطقه ‌ای و روابط  دوجانبه با ایران است. حتا اکنون عمان را به این فعالی نمی‌ بینيم. قبلا این نقش‌ها را بیشتر عمان بازی می ‌کرد.
‌‌پرسش :بله سوال بعدی من هم این بود که آیا قطر دارد جای عمان را در این عرصه می ‌گیرد؟ بعد از تغییرات پادشاهی در عمان، نقش مسقط در این ‌گونه معادلات کم ‌رنگ شده است.
محمدعلی سبحانی : هیچ مانعی برای ابتکارات عمان وجود ندارد. به نظر می ‌رسد بعد از مرگ سلطان قابوس و تغییراتی که رخ داد، کمی زمان نیاز دارند تا به پختگی پیشین بازگردند و ابتکاراتی داشته باشند. من هیچ تضادی برای ابتکارات عمان و قطر نمی ‌بینم و معتقد هستم که بسیار مثبت است که تعداد بیشتری از کشورها از راهبرد عربستان که راهبرد غیرمنطقی در سال‌ های اخیر بوده است، فاصله گرفته و راهبرد گفت ‌وگو را پی بگیرند. چند سال پیش آقای روحانی طرح صلح هرمز را مطرح کردند که همه کشورهای حاشیه خلیج کنار هم جمع شوند تا همه با هم در زمینه‌ های اقتصادی، سیاسی، فنی و امنیتی با هم کار کنند. در نهایت کار هیچ دولتی در ایران نیست که به همین نتیجه ‌ای که آقای روحانی گفت و قبل اش هم گفته شده بود، نرسد. علت حضور خارجی‌ ها در منطقه را این می ‌دانیم که ما با هم اختلاف داریم و اگر اختلاف ‌ها حل شود، نیازی به حضور آنها نیست. در شرایط رخ داده فعلی است که مسابقه تسلیحاتی و نظامی رخ می ‌دهد. در این شرایط ما باید از هر ابتکار عمل دیپلو ماتیکی که به دنبال صلح و آرامش در منطقه است، استقبال کنیم.
‌‌پرسش :مساله باز سال‌های زیاد ایران و امریکا، بحث هسته‌ای ایران است و الان با تغییر دولت در ایران و متوقف ‌ماندن مذاکرات بر سر احیای برجام، بسیاری کشورها به ‌ویژه اعضای 1+5 ابراز نگرانی می کنند. شما فکر می ‌کنید قطر با توجه به اینکه مقصد اولش واشنگتن بوده، درباره این موضوع هم با ایران صحبت کرده و اصلا می ‌تواند میانجی احیای برجام شود؟
محمدعلی سبحانی : من اطلاعی ندارم که صحبت کرده یا نکرده، ولی در موضوع برجام و در زمینه گفت ‌وگوهای ایران و امریکا و حل این مشکلات، یکی از اولویت‌های جدی قطر همین است که رابطه بین ایران و امریکا بهبود پیدا کند تا قطر بتواند با فراغت بال بهتری موضوع بازی ‌های جام جهانی را دنبال کند و توسعه کشورش و بندرهای آزادی که پیش‌ بینی کرده و افزایش تجارت و قدرت اقتصادی‌اش در منطقه را پی بگیرد. بنابراین دنبال بهبود رابطه ایران و امریکا بوده و خواهد بود. 
در این شکی وجود ندارد. اما درباره خود ما هم من این روزها می ‌شنوم که بعضی مقامات دولتی مطرح می‌ کنند که دولت امریکا سه ماه طول کشید تا وقتی که وارد مذاکرات شد و حرف‌ هایی از این قبیل. به این دوستان عزیز، محترم و بسیار دوست‌داشتنی که همه‌شان را دوست داریم و هم‌وطن ما هستند، تأکید و یادآوری می‌کنم مگر مقام معظم رهبری نفرمودند حتا یک ساعت نباید در موضوع رفع تحریم صبر کنید یا تأخیر بیندازید. این حرف بسیار‌بسیار درستی است در هر دولتی، چه دولت قبل و چه دولت فعلی. الان دیگر وقت بازی با کلمات که ما به دنبال رفع تحریم هستیم و دوستان به دنبال مذاکره بودند، نیست. الان کشور شرایط خوبی ندارد. حال مردم خوب نیست. این بدحالی مردم به دولت هم حال بد خواهد داد. اگر می‌ خواهیم از این وضعیت عبور کنیم، راهش این است که با کلمات بازی نکنیم. چه فرقی است بین رفع تحریم با گفت ‌وگوی برجام؟ مگر راه دیگری دارید برای رفع تحریم؟ مگر غیر از گفت ‌وگو راه دیگری وجود دارد برای رفع تحریم؟‌ مگر نمی ‌دانید و در سال‌های گذشته تجربه نکردید؟ حتا چین که با ایران قرارداد ۲۵‌ساله امضا کرد، زمانی می‌ تواند این قرارداد ۲۵‌ساله را اجرایی کند که امریکایی‌ ها و اعضای برجام تحریم‌ ها را از روی ایران بردارند. همان چیزی که سال‌ها برایش زحمت کشیده شد که از داخل آن تلاش‌ ها این قرارداد در‌آمد. پس خواهش می ‌کنیم بازی با کلمات را کنار بگذارید و الان بپردازید به این موضوع. مثلا من در یک یادداشت در سایت جماران هم خیلی کوتاه خطاب به آقای رییسی گفتم که حرف شما بسیار درست است که اولویت مساله کروناست و تحریم‌ها. طبیعتا تحریم‌ها اولویت باید باشد و کرونا هم جز همین است. این اولویت ‌ها یک پیش ‌فرض دارد و آن گفت ‌وگوست، حالا به روش خودتان و به هر شکلی که می‌ خواهید، با هر تیمی که می‌ خواهید. به نظر من پیش ‌درآمد رفع تحریم‌ها چیزی جز گفت ‌وگو نیست، بنابراین انشاالله به‌ زودی حال بهتر مردم را ببینیم. الان گفتند واکسن رسیده. بالاخره راه هدیه کشورها و خرید از کشورها خوشبختانه باز شده است و می ‌بینیم که چه تأثیر سریعی می‌ گذارد که مشکلی حل شود. در بحث‌ها و گفت ‌وگوها هم همین‌ طور است. در گفت ‌وگو برکات زیادی هست. حالا این گفت ‌وگو با شان و با خصوصیت و احترام کامل طرفینی باشد و اصول گفت ‌وگو در آن رعایت شود، اینها همه چیزهایی است که بنده شخصا با توجه به سابقه کاری‌ام مشخص است که اعتقاد جدی به آن دارم که ما باید با حفظ شیونات کشور و ملت ایران و قدرت ایران وارد هر گفت ‌وگویی شویم. ولی گفت ‌وگو همیشه دوجانبه است. ما نباید فکر کنیم که آن طرف مقابل از شعارهای ما می ‌ترسد و می ‌رود زیر میز. نه! او هم قدرت دارد. وقتی شما پشت یک میز نشستی، نباید فکر کنی کسی که روبه ‌روی تو نشسته آدم نادانی است و اطلاع ندارد. نه او هم مثل شما دیپلومات است، اطلاع دارد، اطلاعات اش هم از منابع مختلف است. مذاکره برابر در جهان پاسخ ‌گوست. آقای ظریف به‌عنوان یک دانشمند علوم سیاسی روی برد- برد تأکید داشت. مذاکره برد ـ برد باشد و همان ‌طور که رهبری گفتند یک روز هم نباید تاخیر داشته باشد تا زودتر حال مردم خوب شود و دولت هم افتخار کند که موفق شده مشکلات مردم را حل کرده و ما هم خوشحال می‌ شویم. بالاخره دولت مقداری هم نیاز جدی دارد به اینکه وضعیت مردمی خودش را بهبود ببخشد، چون انتخابات جور خاصی برگزار شد، تا انشاالله این دولت هم بتواند یک حمایت فراگیر ملی داشته باشد و مردم از این وضعیت فلاکت ‌بار دربیایند./شرق

 

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۴/ ۲۱ـ ۲۰۰۹

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021