نیکاراگوا در آستانه دو انتخابات
انتخابات ریاست جمهوری و مجلس قانونگذاری نیکاراگوا در ۷ نوامبر امسال برگزار خواهد شد. دانیل اورتیگا رییس جمهور چپگرای این کشور در سخنرانی روز سه شنبه گذشته که در مراسم بزرگداشت ۱۲۶ مین سالگرد تولد رهبر چریکی و قهرمان ملی «جنرال آگوستو سزار ساندینو»، برگزار می شد، زمان برگزاری این انتخابات را اعلام کرد. او همچنین در سخنرانی خود کوین سالیوان سفیر امریکا در ماناگوا، پایتخت این کشور را به دخالت در امور داخلی کشورش متهم کرد.
اورتیگا گفت: سفیر « یانکی » در کشورمان سفرهای تبلیغاتی راه انداخته و به نفع اپوزیسیون راست تبلیغات می کند، او تصور می کند که کشورما همچنان در اشغال « یانکی » است اما این چنین نیست نیکاراگوا دارای حاکمیتی مستقل است. سفیر امریکا اگر خیلی طرفدار نامزدهای اپوزیسیون راست در نیکاراگوا است بهتر است آنها را به کشورش برده و در آنجا آنها را نامزد انتخابات اعلام کند. اورتیگا اپوزیسیون راست را متهم کرد که تابع سیاست واشنگتن می باشد و از واشنگتن حمایت دریافت می کنند و به منظور « درخواست تحریم ها و تجاوز بیشترعلیه نیکاراگوا» حتا به امریکا رفت و آمد دارند. سیاستمداران راستگرا در صف اپوزیسیون و رسانه های امریکایی نزدیک به آنها، نیز دانیل اورتیگا و همسرش روزاریو موریلو که معاون رییس جمهور می باشد را به توطیه علیه خود متهم می کنند.
همزمان با روز برگزاری مراسم بزرگداشت سالگرد تولد «ژنرال آگستو ساندینو» شورای عالی انتخابات نیکاراگوا به درخواست بخشی از جامعه کشیش های کشور، صلاحیت حضور حزب مذهبی « بازسازی دموکراتیک» به رهبری زحلینو سراتو را در انتخابات پیش رو رد کرد. سراتو کشیش است. بخشی از رهبری جامعه مسیحی کلیسا در نیکاراگوا حزب بازسازی دموکراتیک را به « خیانت و فتنه علیه ارزش های مسیحی» متهم می کنند.آنها از دولت خواسته بودند تا از حضور حزب مذکور در انتخابات آینده ممانعت به عمل آورد. لغو صلاحیت حزب مذکور باعث شادمانی زیادی در جمع جامعه کلیسایی نیکاراگوا شده است. سراتو رهبر حزب بازسازی دموکراتیک پس از اعلام تصمیم شورای عالی انتخابات گفت که متقاضیان رد صلاحیت حزبش « توسط کسی فرستاده شده اند».
شانس پیروزی بلوک اپوزیسیون که بشدت منشعب شده و ماه ها است که در حال نزاع با یکدیگر می باشند، بشدت برای پیروز شدن در مقابل «جنبش ساندنیستی ـ FSLN » کم است. پس از تلاش های کودتای شکست خورده ای که در سال ۲۰۱۸ ترسایی از طریق خارج کشور رهبری می شد، آرامش دوباره در جامعه برقرار و به گفته رییس جمهور، کشور دوباره « در جاده صلح و بهبودی» است. چند هفته پیش پارلمان نیکاراگوا اصلاحاتی را در قانون انتخابات تصویب کرد که براساس آن از این به بعد ۵۰ درصد افراد اعلام شده داوطلب در فهرست های انتخاباتی باید از زنان تشکیل شده باشد. همچنین احزاب سیاسی، اتحادها و نامزدهای آنها نباید هیچ نوع کمک مالی مستقیم یا غیرمستقیمی را از خارج از کشور بپذیرند. بلوک های راستگرای اپوزیسیون و همچنین بخش هایی از کارآفرینان خصوصی مخالف تصویب این اصلاحات بودند اما به دلیل نداشتن رای کافی در مجلس قانونگذاری نتوانستند تصویب اصلاحات مورد نظر جبهه ساندنیستی را به شکست بکشانند. ساندنیست ها به دلیل داشتن اکثریت کرسی های مجلس امکان پیروزی اپوزیسیون راست را به حداقل می رسانند. در انتخابات پیش رو نیز شانس اپوزیسیون راست علیه رییس دولت دانیل ارتیگا و دولت او که در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ ترسایی با بیش از ۷۰ درصد آرا دوباره انتخاب شده، پایین تلقی می شود. FSLN در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۶ ترسایی با بیش از ۷۲ درصد آرا انتخاب شده است و ۷۰ کرسی ها از مجموع ۹۰ کرسی پارلمان را در اختیار دارد./راه توده
بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۱ـ ۱۴۰۷
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
مسوول اوضاع پیش آمده کی ها هستند؟
عبدالاحمد فیض
افغانستان دربدترین وضعیت امنیتی وسیاسی خود بسر میبرد، شدت حملات جنگجویان طالب، ورود کم سابقه دستجات مسلح باهویت خارجی درجبهات به هدف تقویت مواضع جنگ، ناتوانی دررهبری ومدیریت جنگ، گسترش دامنه نبرد روانی به هدف تضعیف روحیه رزمی نیروهای دفاعی و خروج کامل نظامیان دوستان نیمه راه به وخامت اوضاع فزونی بخشیده وباعث شده است تا درنتیجه سقوط پیهم حاکمیت های محلی، دامنه تهاجمات دشمن در پیرامون شهرهای بزرگ متمرکز گردد.
غیرواقعبینانه نخواهد بود اگر اذعان نمود که علی الرغم رشادت، دلیری وفداکاری های نیروهای دفاعی در میادین جنگ، خطرات بالقوه، دولت کنونی ونظام سیاسی موجود را تهدید نموده و نگرانی های فزاینده از ناحیه فروپاشی دولت وساختارهای موجود بر روح و روان مردمان رنجدیده مان مستولی گردیده است، لذا این پرسش تا اکنون پاسخ روشن بخود نگرفته است که کی ها وچه عوامل سبب شده است که تا وضع خلاف توقعات جمعی انکشاف یافته و یکبار دیگر خطر خلای قدرت ودرگیری های شبیه ده نود میلادی کشور را تهدید نماید.
به باورم پاسخ واضح است، ما خود مسوول شکل گیری وضعیت مرگبارکنونی درکشور خود هستیم ، گرچه دراینجا در داخل در میان حلقات مختلف سیاسی، روشنفکری وغیره عمدتآ عادت شده است که ذهن وداوری های مان نسبت به بدبختی های موجود تحت تأثیر تفکر حاکم درجوامع عقبمانده و بی ثبات که پیوسته مسوولیت مشکلات داخلی شانرا به عنصرخارجی نسبت میدهند، قرارگرفته و سعی میشود که یکسره بارسنگین خرابی اوضاع موجود را بدوش دولت های خارجی همکارمانند ایالات متحده و یا مداخلات کشورهای پیرامون که در طراحی وتمویل جنگ نقش دارند انداخته شود، اما آنانیکه در طی دودهه حضور نیروهای خارجی ومساعدت های بی حساب جامعه بین المللی که به تریلیونها دالر بالغ و دراین کشورهزینه گردیده است، این رقم درشت درکجا وچگونه به مصرف رسیده است؟ پولهای بادآورده با رقم نجومی دریک کشوری که بعد ازبیست سال حضور خارجی، هفتاد درصد مردم شان از دسترسی به ابتدایی ترین خدمات محروم، ودر فقر مطلق زیست میکنند ، میلیونها معتاد، مهاجرتهای اجباری، نهادهای ضعیف وملوث به فساد.
ازدید مردم هرگزپنهان نخواهد بود که تعدادی انگشت شماری که در روزهای آغازین دولت تحت حمایت غرب حتا از حداقل معیشت برخوردار نبودند، یک شبه به میلیادرها مبدل وبه ثروتهای فرعونی دست یافتند، تفاوتهای طبقاتی اداره فساد وسیستم مافیایی دردو دهه گذشته بحدی گسترده است که کسب ثروت نامشروع توسط یک فرد ویا غنای دزدانه یک عنصر فاسد موجب فقر میلیونها افغان گردیده است، چهره های به سرنوشت مردم حاکم شد که خود شعار فساد را سردادند. سیستم فساد زای مالی و الیگارشی شرمآورازمجرای یک ساختار مفسد یعنی کلیپتوکراسی (اداره دزدان) در جامعه سایه افگند، مفسدان معلوم الحال درفقدان یک نظام عدلی ملی وپاسخگو، از معافیت جزایی برخوردارگشت، نهادهای حراست ازحقوق در تحت تحکم سیاسی ومالی در دودهه گذشته قادر نگردید تا عاملان فساد بزرگ مالی را به محاکمه کشاند، بخش عظیم ثروتهای ملی در بیرون از مرزهای ملی به کمک جنایتکاران جرایم سازمانیافته منتقل گردید، تقرریهای غیرعادلانه بر پایه وابسته گی های گوناگون واعطای معاشات وحقوق بلند دالری که نظیرش در کشورهای مدرن واقتصادهای بزرگ وجود ندارد، دراین وطن درگیرجنگ، هیولای فقر ومواد مخدر به پالیسی حاکم مبدل گردیده است.
ثروتمندان وقدرتمندان قرین به ارگ با امتیازات نامحدود در دفاتر لوکس نشسته واز اداره دولت که مسوولیت خدمت بوطن را داشتند ودارند بمثابه باشگاه خوشگذرانی استفاده نموده درحالیکه مدافعان این خاک را که اکثرآ قشر تهیدست و روستایی تشکیل میدهند، با کمترین حقوق با شکم کرسنه در سنگر دفاع قراردارند.
کمترکسی را ازمیان قدرتمندان سراغ خواهید داشت که درچنین وضعیت خطیردرسنگر دفاع از وطن قرار داشته باشد، هکذا ستون پنجمی ها که دردامن فساد رشد و ازحمایت بیدریغ برخوردار هستند همین اکنون مصروف دسایس دربراندازی نظام در محور منافع سکتاریستی وقومی است، قدرتهای محلی از خود دولتهای موازی ایجاد نموده است.
جامعه بین المللی طوریکه درفوق تذکاریافت منابع هنگفت مالی وتخنیکی را درعرصه های گوناگون، منجمله تمویل سکتوردفاعی، صحت، معارف، کاهش فقر و توسعه زیربنایی در دسترس افغانستان قرارداد تا افغان ها خودبه کمک منابع بزرگ مالی مسیر انکشاف خود را بپیماید، درحالیکه بخش عظیمی این کمک های توسعه وی به تاراج رفته ونتیجه آن مکاتب خیالی وسربازان خیالی چیزی بیش نبوده است.
دریک چنین برهه سرنوشت ساز که موضوع بقای وطن مطرح است، سیاسیونی که از نام مردم بر گرده های شان سوار است کماکان در پی مبارزه و نزاع قدرت است، درحالیکه بر رهبری دولت بود که تا قدم های محکم در جهت انسجام ملی، مدیریت جنگ وحتا با قرار گرفتن در میدانهای جنگ، اعلام فوری وضعیت فوق العاده درکشور، ابتکار را بدست میداشت، تا مردم اطمینان کسب مینمود که کشور در نبود زعامت وخلای راهبردی دراین مقطع خاص قرار ندارد.
با عطف توجه به فکتورهای فوق که بدور از حب و بغض وخیالپردازی های غیرمنصفانه درفوق صراحت یافته است، خطرات اجتناب ناپذیری با تاسف وطن را تهدید مینماید که مسوولیت آن بعهده کسانی خواهد بودکه در دو دهه گذشته فرصت های تاریخی شگوفایی و اعمار کشور را در اوج حمایت های بیدریغ بین المللی قربانی منافع شخصی و گروهی نموده است.
بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۱۰۷
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
ضرورت تاریخـی بسیج ملـی
عبدالاحمد فیض
دربحبوحه موافقتنامه دروغین صلح میان واشنگتن و طالبان وهمچنان آغاز مذاکرات میان طرفین داخلی جنگ در دوحه ، چنان پنداشته میشد که گویا منازعه خونین کنونی دیگر به بن بست رسیده وجناح های دخیل باقبول این طرزتفکرکه بحران کنونی راه حل نظامی ندارد، درجهت دستیابی بیک راه حل جامع وضروری این مناقشه مرگبار تلاش خواهند نمود، لذا نوع باورهای خوشبینانه نسبت به خاتمه جنگ وخونریزی دراین کشورشکل گرفته وسناریوی صلح دروغین امیدهای کاذبی را نسبت به فردای عاری از جنگ دراذهان عامه پدیدآورد، اما بعد از این همه هیاهیوی تبلیغاتی، رفت وآمدها، تدویر نشت های سیاسی ودیپلوماتیک درمسکو، دوحه وغیره، بوضوح به اثبات رسیده است که جمعیت مسلح طالب با درنظرداشت کرکترتحمیلی جنگ ومحصول استراتیژی بیرونی، درک کاملاْ متضاد و متناقض نسبت به ایده خاتمه جنگ دراین کشور داشته هرگونه مساعی صلحویانه داخلی ویا هم خارجی را درچهارچوب تفکر تنگ ومحصورزورگویانه معنا داده و از امکانات تسهیل کننده بخاطر صلح درراستای تشدید جنگ سواستفاده نموده است.
توسل به رویکرد استفاده از زور توسط گروه طالبان که دراین اواخر به سقوط حاکمیت دولتی درتعدادی از ولسوالی ها، کشتن واسارت نیروهای دولتی انجامیده است، مبین این حقیقت است که طالبان صرفاْ به انتقال قدرت از راه نظامی اندیشیده وحضور نمادین هیأت این گروه در میز مذاکره نه به هدف وصول به یک راه حل مسالمت آمیز منازعه جاری است، بلکه این گروه بی باک وبیرحم جز منطق زور، باوری دیگری نداشته و ازهیچ گزینه ای درجهت کسب اقتدار دریغ نخواهد کرد.
همچنان عامل دیگری که طالبان به شدت حملات فزونی بخشیده وبسترهای جدیدی از سفاکی و ویرانی را درگوشه گوشه کشورایجاد نموده است، اعلام خروج بدون قید وشرط متحدین کابل است، زیرا بیرون رفتن مدعیان مبارزه ضد تروریستی باعث شده است که مانند معاهده دوحه به این گروه اعتماد به نفس بیشتربخشیده و به سرنگونی کابل با استعمال زور و ایجاد فضای ارعاب و دهشت تمرکز نماید.
هکذا ناتوانی های ساختاری و مدیریتی درنهادهای امنیتی و دفاعی، نبود انسجام دردرون ساختارقدرت، تمرکزگرایی مفرط ، بی باوری ها نسبت به آینده وفساد موجب شده است تا فداکاری های نیروهای دفاعی درمیادین جنگ تحت شعاع تصمیم گیری های نامقتضی قرارگیرد وبه وخامت بیش از پیش اوضاع منجرگردد.
این یک واقعیت غیر قابل انکاراست که افغانستان در یکی از دشوارترین فصول تاریخی خویش قرارگرفته، چنان برهه دشوار که خطرخارج شدن کنترول اوضاع متصور است، زیرا دولت با گذشت هر روز فرصت های لازم وضروری تأمین امنیت و مقابله با پلانهای رزمی دشمن را از دست داده ، نه کدام طرح عاجل در راستای بیرون رفت از وضعیت کنونی در دست دارد و نه با مقاومت ها و قیام شجاعانه مردمی بدلایل قدرت و یکه تازی های فردی و گروهی کنار خواهد آمد، چنانچه در جوزجان، فاریاب، بادغیس وغیره جنبش های ایجاد شده مردمی که حاضر اند دراین شرایط خطیر از عزت، شرف و نوامیس ملی در کنار رزمنده گان قوای امنیتی دفاع نمایند، طوریکه توقع میرود مورد توجه دولت قرار نگرفته است، اما اذعان باید داشت که مردمان پرغرور این وطن باید حساسیت ها، خطرات و واقعیت های زمان کنونی را بخوبی درک و قبل از اینکه فرصت ها ضایع و اوضاع از کنترول بیرون شود، مسوولیت وطنی و ملی خویش را درک و در دفاع از وطن مشترک، عزت و نوامیس ملی بسیج گردند و معتقد هستم که این یگانه راه و متضمن پیروزی خواهـد بود.
بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۱ـ ۲۲۰۶
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
چـرا این هـمه کشتار؟
میرعنایت الله سادات
دراین روزها ، بار دیگروقوع جنایات هولناک درکشورما شدت یافته است . کشتارمادرانی درحال زایمان ، اطفال نوزاد ، قتل دسته جمعی دختران دانش آموز و جوانان مصروف تحصیل ، کارمندان دولت ، اهل خبره وعالمان دین ، روزانه به تعداد زیادی اتفاق می افتد.
جنایت کاران طالبی به همه این اعمال وحشییانه شان پوشش مذهبی داده وچنین وانمود مینمایند که گویا « اوامرالهی را عملی میدارند .» درحالیکه دین اسلام قتل ناحق یک انسان را به مثابه قتل تمام بشریت دانسته وقاتل را به اشد مجازات محکوم میکند. بناْ میتوان گفت که این جانیان ، نه تنها ازاسلام بی خبر بوده ، بلکه ازانسانیت هم فرسنگ ها فاصله دارند. این گفتار حضرت مولانا ، درحق این جانی ها کاملا" صدق می کند :
هزارسال رهی است ازتوتا مسلمانی
هزار سال دیگر، تا به حد انسانی
قریب پنجاه سال میشود که دست پرورده گان انگلیس درپاکستان ، با صدور فتوای کفر، جنگ نیابتی را ازطریق عمال شان درافغانستان به راه انداخته اند. این « مفتی ها » درقالب « اسلام تکفیری » گروه های زیادی را تربیت و پرورش داده اند. سپس پرورش یافته گان شآنرا با دریافت پشتوانه مالی ونظامی ازکشورهای علاقمند ، آماده جنگ و تجاوزبه افغانستان می نمایند. هموطنان ما میدانند که این گروه ها درپوشش القاب معین ، طی پنج دهه گذشته ، پیوسته زیرساخت های کشورما را تخریب و مردم بیگناه ما را مورد حمله قرارداده اند. هرکسی که در برابراین اعمال شنیع آنها اعتراض کرده است ، او را کافرخوانده ، مباح الدم و واجب القتل دانسته اند. مشابهه چنین جاهلان ، درگذشته های تاریخ ما هم گاهگاهی سربلند کرده اند. ولی چون پشتیوانه وحمایت بیرونی نداشتند ، تعداد شان از محدوده شمار انگشتان فرا نمی رفت. اما بغاوت آنها بمثابه تمثالی ازجهالت، بالخصوص درمقابل علمای شهیرسرزمین ما خبرسازبوده است. حضرت ابن سینای بلخی دربرابرعملکرد چنین افراد میگوید :
خرباش که این جماعت از فرط خری
هرکی نه خر است ، کافرش میخوانند
مساله تفرقه افگنی دربین ملت ما قدامت بیش از صد سال دارد. منشا وعلت آن به فتنه انگیزی های استعمارانگلیس درمنطقه برمیگردد. انگلیس ها یک قرن قبل ، به عمال شان وظیفه دادند تا شاه امان الله را تکفیرکنند. همینطورسالها بعد ، درآستانه تحصیل استقلال مردم هند ، با بالا کشیدن شعار« کفر یا اسلام ؟ کدام یک را انتخاب میکنید ؟ »، قدرت رزمی نیم قاره هند را تضعیف کردند. آنها موفق شدند که با پایه گذاری پایگاه شان بنام پاکستان ، کشوربزرگ هند را تجزیه کنند. این عملکرد انگلیس ها ، علاوه برایجاد فشارعلیه هند ، سرنوشت بلوچ ها وپشتون های آنطرف خط دیورند را نیز رقم زده و آنها را درزیر سلطه رژیم دست نشانده انگلیس قرارداد. به این ترتیب افغانستان نیز به معضلات مهم اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مواجه گردید. طوریکه می بینیم مردم ما از آن پیامد ها ، تا هنوز رنج میبرند. این واقعیت تاریخی ، نزد همه مردم ما برملا بوده و با تحمل رنج های فراوان آنرا شناسایی نموده اند .
هرکه نیآموخت ازگذشت روزگار
هیچ نیآموزد ، زهیچ آموزگار
( رود کی)
مردم ما درمقاطع مختلف تاریخ ، علیه توطیه گران خارجی و گماشته گان نابکارآنها به پا ایستاده اند. ولی خصلت جیواستراتیژیک سرزمین ما ، سبب شده است که پیشرفته ترین کشورها ، بخاطراهداف مشخص سیاسی شان ، در حمایت و دفاع ازین متجاوزین و خرابکاران قراربگیرند.
چه باید کرد ؟ عقب نشینی وتضرع ، مشکل را برطرف نمی کند.
اظهارعجزنزد ستم پیشه گان خطاست
اشک کباب باعث طغیان آتش است
(صایب )
طوریکه گفته شد ، افغانها دربرابرستم پیشه گان ، قیام های افتخارآفرینی نموده اند که شمارزیاد آن حرکات مردمی ، تاریخ ساز بوده است . یکی از دلایل پیروزی آنها دراین بود که ایشان همیشه قهرمانان و رهبرانی صادقی را درجلو جنبش های خود داشتند . اما دراین پنج دهه اخیر، قدرت های متجاوزخارجی ، این فرصت را ازمردم ما گرفته اند. آنها نمی گذارند تا رهبران واقعی شان ، درپناه مردم خود براوضاع مسلط شوند. مردم میخواهند تا یک شخصیت دلسوز و وطندوست در جلو آنها قراربگیرد. تا درپرتو رهبری وی ، به مقصد برسند . درغیرآن ، فایق شدن برطالبان و سایرجنایتکاران ممکن نیست. چنین یک رهبرمقاومت ، باید ازمیان مردم مقاوم افغانستان ، سربلند کند.
خونریزی ضحاک درین ملک فزون گشت
کو کاوه ؟ که چرمی به سرچوب نماید
(فرخی یزدی )
گرچه مطالبی را که دربالا تذکرداده ام ، همه میدانند . ولی آگاهی ازکشتارهای اخیر وجنایات عمال اجنبی درافغانستان ، سوزدلم را برانگیخته ومرا برآن واداشت تا درد دل خود را با شما افغانهای جلاوطن درمیان بگذارم. یقیناْ که این درد همه ماست.
فقط سوزدلم را درجهان پروانه میداند
غمم را بلبلی کاواره شد ازلانه میداند
(لاهوتی )
به امید موفقیت وسرافرازی ملت قهرمان افغانستان !
بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۱۰۷
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021
گـزینش راه حل مــردم
میرعنایت الله سادات
افغانستان در اوضاع بدی قرارگرفته است. قدرتهای به ظاهرحمایه کننده خارجی ، کشور را ترک مینمایند. موازی با آن ، مشروعیت دولت مورد سوال قرارگرفته و به اعتبارملی و بین المللی آن ضربه وارد میگردد . برعکس به مخالفین مسلح که بنا بر فیصله جامعه جهانی ، منحیث تروریستان ، شامل فهرست سیاه سازمان ملل متحد اند ، حیثیت سیاسی و اعتباربین المللی داده میشود.
این برخورد متضاد وغیرواقعبینانه ، درهماهنگی با بیرون رفت قوای ناتو از افغانستان ترویج مییابد . درحالیکه هیچگونه تغیردرماهیت گروه طالبان و وابستگی آنها با گروه های افراطی ، بخصوص القاعده بمیان نیامده است . دیروز( دوم جون) شورای امنیت ملل متحد ، رسماْ گزارش داد که : روابط طالبان و القاعده تداوم داشته واین گروه در۱۵ ولایت افغانستان توسط جناح جبهة النصرالقاعده رهبری میشود.(۱)
قدرت های ماحول افغانستان ، بیرون رفت نیروهای خارجی را فال نیک گرفته وبا دسایس الحیل تلاش مینمایند تا گماشتگان شان درصحنه سیاست این کشورنقش دلخواه آنها را بازی کنند. آنها فکرمیکنند که با بیرون رفت قوای ناتو، نقش جیواستراتیژیک افغانستان درحال تغیر بوده ومی توان با استفاده ازاین فرصت در جهت نیل به منافع بیشترشان دست بکار شوند.
درچنین مقطع زمانی که بیش از هروقت دیگرسوال برقراری صلح و حفظ تمامیت ارضی وطن ما مطرح است ، عوامل ناخواسته ، بازهم متوسل به خرابکاری شده وتلاش میورزند ، تا ذهنیت عامه مردم ما را به انحراف بکشانند. بخاطر عملی ساختن این توطیه ، آنها روی اساسات قانون اساسی کشورپاگذاشته وساختارنظام موجود را مورد سوال قرارمیدهند. هدف شان دامن زدن به آشوب های قومی و قبیلوی است .
آنها میکوشند که با افزایش فساد و زورگویی ، دولت مرکزی را تضعیف نموده و چهره های معلوم الحال را ، بار دیگر در مقام تصمیم گیری ونماینده گی ازمردم بلاکشیده ما نصب نمایند ، تا در صورت امکان ، بازهم خواسته های ملت مظلوم ومقاوم افغان را به بن وبست بکشانند.
اگر این چهره ها واقعاْ دردفاع از منافع مردم قرار داشتند ، پس چرا دربیست سال گذشته با وجود احراز مقامات مهم دولتی واختیارعام و تام بر پولهای های سرازیر شده خارجی ، گامی در جهت منفعت عامه به پیش نگذاشتند ، که حالا بخاطر شریک ساختن آنها در« شورای عالی دولت » ، سروصداها به راه انداخته میشود. مردم ما به قیمت خون خود ، این گماشتگان را شناسایی نموده اند. آزموده را آزمودن خطاست.
پس چه باید کرد تا جنگ های نیابتی مهار شده و مردم ما ازشراین همه توطیه های بیرونی وداخلی نجات یابند. تا باشد که راه خیر وسعادت خودرا در پیش گیرند. ازنظر این قلم راه دیگری وجود ندارد ، غیراز اینکه همه یی افغانها در داخل و خارج وطن ، مبرأ از تمایلات گروهی ، بخاطربرقراری صلح ودفاع ازوطن شان بسیج شده ، یک تحرک مردمی را براه اندازند. با چنین طرزالعمل ، آنها می توانند بار دیگر پیوند وعلاقه خودرا به زادگاه و مردم سرزمین زیبای شان ، درج تاریخ پرافتخار میهن خود نمایند .
بخاطر نیل به این هدف ، باید دسایس دشمن را افشا کرده و عمال آنها را ازصف مبارزه کنارزد. شرایط و اوضاع کنونی حکم میکند که باید هرچه زودتر یک « حرکت همگانی ملی » درپرتو شعار روشن و واضح دفاع از وطن ، مردم و صلح بمیان آید .
طبیعی است که بسیج چنین یک صف وسیع البنیاد ، باید ابتدا درداخل کشورشکل گرفته و سپس افغانهای وطندوست مقیم در خارج نیزبه آن بپیوندند. تعلقات سازمانی افراد درگذشته و حال نباید مانع پیوستن آنها به چنین یک حرکت همگانی گردد. دراین ارتباط ، موضعگیری فعلی هرشخص درقبال مشی این حرکت ، ملاک قضاوت می باشد. باید اولتر ازهمه ، گفت وشنود های مسوولانه درمیان وطن دوستان واقعی سرعت یابد . تاهرچه زودتر ، مردم ما به یک تفکرمشترک درقبال حفظ نظام موجود و برقراری صلح عادلانه وهمه شمول دست یابند.
همه وطندوستان باید نداهای برحق شان را هم آهنگ سازند . تا سوتفاهمات مرفوع گردیده و وزنه خواست آنها وزین ترشود . بخاطرنیل به این هدف ، باید خواست برحق مردم ما در پرتومشی « حرکت همگانی ملی » نه تنها عرصه دفاع از وطن را وسعت می بخشد ، بلکه صدای ملت مظلوم مارا بیش از گذشته به گوش نیرو های صلحدوست ، آزادیخواه وعدالت پسند جهان نیز میرساند. این یک « راه حل مردمی » است که باید آنرا برگزید.
(۱) صدای امریکا ، سوم جون ۲۰۲۱
بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۱ـ ۱۰۰۶
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2021