سوریه: گرایش دوگانه ترکیه
امانویل والراشتاین
در میان تغییرات بسیار و همواره تحول یابنده سیاستها و ایتلافهای ژیوپولتیکی درکشورهای مختلف خاورمیانه معمولاً اطمینان وجود داشت که هدفهای اصلی بازیگران اصلی، هم در سطح منطقه و هم در بیرون منطقه، چیست.این امر در مورد سوریه امروز صادق نیست. سهگانه ای به سیاست امروز سوریه شکل میبخشد: حامیان رژیم بشار اسد، حامیان خلیفه که خود را دولت اسلامی میخوانند، و به اصطلاح گروههای اسلامی میانه رو که مدعیاند با هر دو گروه میجنگند. تحلیل و پیشبینی مبارزات این سه گانه بسیار دشوار است زیر سه گانهها کم وبیش به شکل اجتناب ناپذیری در زمانی نسبتاً کوتاه مدت به مبارزه دو طرفه ای آشکارتری بدل میشوند. اما دراین مورد بسیاری از بازیگران اصلی در منطقه و فراتر از آن در مورد آن چه میخواهند به شدت مرددند. بسیاری از آنها ترجیح میدهند حتیالامکان این سهگانه را حفظ کنند و میترسند که ناگزیر شوند به اولویت دوم شان ارجحیت بخشند. این دو دلی به ویژه در مورد ترکیه صادق است؛ هرچند درمورد عربستان سعودی و ایالات متحده امریکا نیز صدق میکند.
ترکیه مرز طولانی مشترکی با سوریه دارد. اکنون مدتهاست که حزب عدالت و توسعه بر این کشور حاکم است؛ حزب اسلام گرا که در پی آن است خود را با جهتگیری به ارزشها و رویههای اسلامی نمایش دهـد، اما در عین حال نسبت به دیگر دیدگاهها و الزامات تسامح دارد. این حزب با اعلام سیاست خارجیِ حفظ پیوندهایش با جهان غرب به عنوان عضو ناتو و کشوری که در پی عضویت در اتحادیه اروپا است حاکمیت خود را آغاز کرد، در عین حال که درصدد است جایگاه ترکیه را در مقام قدرت اصلی خاورمیانه اعاده کند؛ کشوری که باید مناسبات خوبی با همه دیگر کشورهای خاورمیانه داشته باشد.
وقتی جنگ داخلی سوریه آغاز شد، ترکیه در نقش میانجی پدیدار شد. در این فرایند رجب طیب اردوغان، در مقطعی گمان کرد که پرزیدنت بشار اسد به او دروغ گفته. اردوغان که عمیقاً برآشفته بود، از میانجی به حامی اصلی تغییر رژیم سوریه مبدل شد.
ترکیه یک اقلیت بسیار گستردهی کرد دارد که دولتهای پیشین هیچگاه آنها را به رسمیت نشناختند. از هنگام استقرار جمهوری ترکیه در بیش از نود سال قبل، واکنش دولتهای ترکیه به خواستههای کردها همواره سرکوب تمامعیار بوده و حتا گاه وجود چنین گروهی به عنوان کردها را انکار کردهاند. حدود سی سال قبل، یک جنبش مبارز مارکسیست ـ لنینیست، حزب کارگران کردستان (پ. کا. کا.) با شورش مسلحانه در پی دستیابی به هدفهای کردها بود. عبدالله اوجالان، رهبر این جنبش دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
چند سال پیش، رژیم کنونی ترکیه تغییر مسیر داد و با ورود به مذاکره با « پ کا کا » جهانیان را شگفت زده کرد که مشاهده کنند آیا چنین مصالحه ای محقق میشود. پ. کا. کا. به طور خاص اعلام کرد که دیگر جنبشی مارکسیستی ـ لنینیستی نیست و آماده است که به جای هدف استقلال منطقه کردنشین به تفویض اختیارات بیندیشد. این مباحثات دشوار بوده اما به پیش رفته و ظاهراً امیدوارکننده بوده است.
جنگ داخلی سوریه وضعیت درونی در ترکیه را دگرگون کرد. نیروهای خلیفه (بهاصطلاح دولت اسلامی) در شمال سوریه خیلی گسترش یافتند و در پی آن بودهاند که مرز سوریه با ترکیه را در اختیار بگیرند. این درعمل منطقه ای بوده که ساکنانش عمدتاً کردهای سوریه هستند. جنبش اصلی آنها حزب پ. ی. د. (حزب اتحاد و دموکراسی) هدف اصلی حمله دولت اسلامی بود و نیز نیروی اصلی بود که در برابر پیشروی دولت اسلامی مقاومت کرد. اکنون داعش به کوبانی حمله میکند که پایتخت عملی منطقه کردنشین سوریه است.
جنبش کردهای سوری نیز ارتباط نزدیکی با جنبش کردهای ترکیه، پ کا کا، دارد. وقتی ایالات متحده امریکا اعلام کرد که «ایتلاف»ی از نیروها برای جنگ با نیروهای داعش ایجاد و از نیروی هوایی استفاده میکند تا مانع پیشرویشان شود، ترکیه بی درنگ خود را زیر فشار سنگین ایالات متحده برای پیوستن به ایتلاف یافت. به طور خاص، کردهای هر دو سوی مرز، و ایالات متحده، از ترکیه خواسته اند مرزهایش را به روی هر دو طرف بگشاید: تا به کردهای سوریه که در کوبانی و سایرمناطق در تهدید داعش هستند امکان ورود به ترکیه به عنوان جای امن بدهـد و به ترکهای ترکیه اجازه دهد که برای کمک نظامی به کردهای سوریه وارد آن جا شوند.
ترکیه هیچ تمایلی نداشته که به این درخواستها تن دهد. پرزیدنت اردوغان اعلام کرد که از نظر ترکیه داعش و جنبش کردهای ترکیه، پ کا کا، هردو، جنبشهایی تروریستیاند و ترکیه هیچ دلیلی نمیبیند که مرزهایش را به این ترتیب باز کند. این موضع عجیبی بود چراکه دولت ترکیه بعد از آن که مدت زمانی است که با پ کا کا که امروز برچسب جنبش تروریستی به آن زده در حال مذاکره بوده است. جنبشهای کرد، حزب کارگران کردستان ترکیه و حزب اتحاد و دموکراسی کردستان سوریه را به هیچ عنوان نمیتوان معادل داعش دانست که یک کارزار نظامی گسترده علیه همه را دنبال میکند.
پس ترکیه به دنیا چه میگوید؟ دولت گفته که جنگیدن با داعش بشاراسد را تقویت میکند. احتمالاً درست است. اما گزینه ترکیه و دو دلیاش در همینجاست. دولت ترکیه خواستار وعده ایالات متحده ازعدم انحراف از ادامه مبارزه علیه رژیم بشار اسد و به طور خاص تعیین منطقه پرواز ممنوع در مرز شده است. ایالات متحده میگوید که بدون نیروهای نظامی زمینی، که گسیل نخواهد کرد، چنین کاری ناممکن است.
در این جا گزینهای هست: کدام اولویت دوم؟ اگر اولویت را به مبارزه علیه داعش بدهیم، پشتیبانی از اسلامگرایانِ هرچه کوچک تر بهاصطلاح میانه رو در سوریه کم تر میشود. اگر به جنگ با بشار اسد اولویت بخشیم، داعش تقویت میشود و همچنانکه نماینده سازمان ملل در سوریه دقیقاً هشدار داده است بی تردید به قتلعام گسترده ای کردهای سوریه به دست داعش میانجامد.
دیگر تردید ترکها به مذاکرات با حزب کارگران کردستان مربوط است. اگر ترکیه به وضعیت دشوار کردهای سوریه پشت کند، احتمالاً به توقف مذاکراتش با حزب کارگران کردستان منجر میشود. حزب کارگران کردستان علناً چنین هشدار داده است. اما اگر دولت ترکیه علیه داعش فعالتر می شد، نتیجه میتوانست آن باشد که حزب کارگران کردستان در مذاکرات جاری موضع محکمتری اتخاذ کند.
علاوه بر آن، ترکیه تلاش کرده روابطش را با ایران بهبود بخشد. دو کشور منافع مشترکی در افغانستان و عراق دارند و حتا از نیروهای یکسانی در فلسطین حمایت میکنند. اما عدم جنگ فعالانه علیه داعش این تلاش برای افزایش پیوندها را مختل میکند. از سوی دیگر، مخالفت فعالانه با داعش مانع تلاش ترکیه برای نشان دادن خودش به عنوان قهرمان اسلام گرایان سنی میشود.
ترکیه به هرشکل باید سیاست منسجم تری در آینده بسیار نزدیک اتخاذ کند. در غیر این صورت، ادعایش برای این که بازیگر مهمی در منطقه باشد کاملاً با شکست مواجه میشود و مبارزه ای درونیاش با کردها احتمالاً باردیگر خشونتآمیز میشود. در منطقه ای با چنین مبارزات حادی گرایش دوگانه پسندیده نیست.
مجله هفته
ترجمه: پرویز صداقت
© مالکیت معنوی این اثر متعلق به امانویل والرشتاین و کلیه حقوق برای ایشان محفوظ است. دانلود کردن، انتقال الکترونیکی به غیر یا پست الکترونیک این نوشته به دیگران و یا قرار دادن آن در پایگاههای اینترنتی غیر تجاری، مجازاعلام شده مشروط براین که تمامی اثر به طور کامل منتشر و بخش مربوط به حق مالکیت معنوی نمایش داده شود.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۲ ـ ۱۷۱۰
۶۰ درصد انفجارهای عراق، کار سعودی هاست!
روزنامه الحیات، چاپ عربستان نوشت: تروریستهای سعودی وابسته به گروه تکفیری داعش در ۶۰ درصد حملات بمب گذاری در عراق که در ماه های سپتمبر و اوایل اکتوبر سال جاری ترسایی اجرا شد؛ دست داشته اند. گفته می شود در این دوره زمانی ۲۱ حمله بمب گذاری درعراق ثبت شده است.
در این اقدامات بی ثبات کننده اغلب پایگاه های نظامی و \وسته های امنیتی در ولایات مختلف عراق هدف قرار گرفت که به کشته شدن ده ها غیرنظامی عراقی منجر شد.
حیدر العبادی، نخست وزیر عراق روز دوشنبه ۲۱ میزان، آشکارا درباره کشورهایی که از تروریست های داعش حمایت می کنند صحبت و در این میان به نام عربستان سعودی و برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز اشاره کرد.
نخست وزیر عراق در مصاحبه با شبکه ماهواره ای تلویزیونی عرب زبان الحره که در امریکا مستقر است؛ تاکید کرد: بسیاری از آشوبگران در داخل عربستان سعودی و برخی از کشورهای منطقه حاشیه خلیج فارس زنده گی می کنند و به همان گفتمان تکفیری داعش عقیده دارند.”
دهها کشته و زخمی در انفجار های پنجشنبه بغداد
در ادامه اقدامات تروریستی در عراق؛ عصر امروز بر اثر انفجار سه خودرو بمب گذاری شده در بغداد ۳۶ نفر کشته شدند .
پیشتر یک مقام پلیس عراق اعلام کرده بود: یک عامل انتحاری خود روی باری خود را در کنار ساختمان پوسته بازرسی پولیس در منطقه طالبیه در شرق این کشور منفجر کرد که بر اثر این انفجار ۲۰ تن زخمی شدند.
همچنین بر اثر انفجار در منطقه المحمودیه در جنوب بغداد شش نفر کشته و پانزده نفر زخمی شدند. از سوی دیگر شمار کشته های انفجار در منطقه الحریه در شمال بغداد به بیست و سه نفر افزایش یافت.
داعش هفته آینده شکست سختی خواهد خورد
عمار حکیم رییس مجلس اعلای اسلامی عراق روزپنجشنبه تاکید کرد :گروه تروریستی داعش جایی در عراق ندارد و این گروه طی هفته های آینده متحمل شکست سختی در عراق خواهد شد.
حکیم گفت :« ما از گروه تروریستی داعش نمی هراسیم ، در برابر آنان به زانو در نخواهیم آمد و احساس ذلت نیز نخواهیم کرد اما ما نگران شایعه پراکنی ها و جنگ روانی هستیم که برخی می کوشند داعش را بیش از آنچه هست قدرتمند نشان دهند.»
وی افزود : عراقی ها با توانمندی های محدود خود توانسته اند گروه داعش را از بیش از ۶۰۰۰ کیلومتر اراضی خاک عراق که به اشغال در آورده بود ، خارج کنند.
حکیم تاکید کرد ، داعش جایی در کشور ما ندارد و طی هفته های آینده این گروه شکست سخت و مهلکی را در عراق خواهند خورد.
وی افزود : داعش هرگز قادر نخواهد بود به بغداد نزدیک شود وی بار دیگر ورود نیروهای زمینی منطقه ای و یا بین المللی را به خاک عراق رد کرد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۱۷۱۰
محمودعباس گفت اگر در شورای امنیت به نتیجه نرسیم به دادگاه بینالمللی میپیوندیم
به نقل از پایگاه اینترنتی شبکه خبری الجزیره ، محمود عباس رییس دولت خودگردان فلسطین در دیدار با تعدادی از خبرنگاران و نویسنده گان در دفترش در رامالله گفت: مسوولان فلسطینی تلاش خود در شورای امنیت را آغاز کردهاند تا فلسطینیها کشور خود را در چارچوب مرزهای ۱۹۶۷ با پایتخت بیت المقدس تشکیل دهند.
وی افزود: مسوولان فلسطینی میخواهند یک سقف زمانی برای پایان اشغالگریهای اسراییل تعیین شود. حال این مدت میتواند یک سال، دو سال یا سه سال باشد و آنها سپس مستقیماً به مذاکرات نهایی بپردازند.
رییس دولت خودگردان فلسطین یاد آور شد: اوضاع بسیار متشنج است و نمیتوانیم از تصمیم رفتن به شورای امنیت صرفنظر کنیم.
وی اعلام کرد که دولت خودگردان فلسطین به سه هفته زمان نیاز دارد تا چنین پیش نویسی را به شورای امنیت تقدیم کند اما مشخص نکرد که آیا دولت خودگردان میتواند ۹ رای لازم را برای تقدیم این پیشنویس به شورای امنیت به دست آورد یا خیر.
حتا در صورتی که این پیشنویس تایید ۹ کشور از ۱۵ عضو شورای امنیت را به دست آورد، امریکا یقینا از حق ویتوی خود برای جلوگیری از صدور قطعنامه استفاده میکند.
عباس در پاسخ به پرسشی در خصوص ویتوی این پیشنویس توسط امریکا گفت: در این صورت ما به سازمانهای بینالمللی و در وهله نخست دیوان بینالملل جزا خواهیم رفت.
پیشتر گزارشی در خصوص تعلل دولت خودگردان فلسطین در ارایه شکایت به محاکمه جزای علیه رژیم صهیونیستی به دلیل جنایتهای اخیر این رژیم در نوار غزه منتشر شد، اما دولت خودگردان فلسطین این مساله را تکذیب کرد.
رییس دولت خودگردان فلسطین همچنین تاکید کرد: در صورتی که تلاشها برای صدور قطعنامه ای به منظور تعیین سقف زمانی برای پایان اشغالگریها شکست بخورد، در روابط میان دولت خودگردان با اسرائیل از جمله مسایل مربوط به هماهنگیهای امنیتی تجدید نظر میکنم. اما محمود عباس در عین حال این مساله را تکرار کرد که نمیخواهد وارد یک انتفاضه مسلحانه دیگری با رژیم صهیونیستی شود.
عباس پیشتر در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد، رژیم صهیونیستی اسراییل در حملات اخیر به نوار غزه مرتکب کشتار دسته جمعی در حق فلسطینیان شده است.
در همین حال محمود عباس اعلام کرد، پیش از سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل وی و همچنین برخی از مسوولان فلسطینی هدف تهدیدهایی قرار گرفتند تا از تقدیم پیشنویس قطعنامه ای برای پایان اشغالگریهای اسراییل صرف نظر کنند اما محمود عباس اعلام نکرد که این تهدیدها از سوی چه طرفهایی صورت گرفته است
وی افزود: احتمالا ما به مرحله شکستن استخوان می رسیم و چه بسا بهای سنگینی را به دلیل این اقدام سیاسی خود باید بپردازیم و تایید ۹ کشور عضو شورای امنیت را به دست میآوریم اما میدانیم که احتمالا امریکا برای جلوگیری از صدور این قطعنامه از حق ویتو استفاده میکند اما در آن هنگام برای عضویت در بیش از ۵۲۳ سازمان و نهاد بینالمللی و در راس آن دیوان بینالمللی جزا عمل میکنیم تا اسراییل را به خاطر تمام جنایتهایش محاکمه کنیم.
وی با بیان اینکه مساله مهمتر از انتفاضه مسلحانه در این مرحله مقاومت مردمی مسالمتآمیز و تشدید کمپاینهای تحریم کالاهای اسراییل و شهرکهای یهودینشین است، گفت: جنگ سیاسیای که مسوولان فلسطینی در محافل بینالمللی وارد آن شدهاند، مهم تر و ثمربخش تر از این است که گلوله ای در هوا شلیک شود.
وی در خصوص توافق آشتی با حماس گفت: رامی حمدالله ، نخست وزیر فلسطین و وزیران من پس از عید قربان به نوار غزه خواهند رفت تا آخرین توافقی که در قاهره صورت گرفت و در خصوص فعال تر کردن فعالیت دولت توافقی در نوار غزه است، عملی نمایند.
وی در رابطه به امکان برگزاری انتخابات سراسری گفت: از زمانی که دولت توافقی را تشکیل دادیم تاکید کردیم که میخواهیم انتخابات سراسری در دورهای شش ماهه برگزار شود. امیدوارم که این انتخابات همین امروز برگزار شود اما قبل از آن باید به صورت واقعی بندهای توافق آشتی را اجرایی کنیم و در آن هنگام که نظام، قانون و سلاح ما یکی میشود، ما به سرعت انتخابات را برگزار خواهیم کرد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۰۳۱۰
ایتلاف ضد داعش منتظر سقوط کوبانی و قتل عام است!
ترجمه رضا نافعی
پس از سه هفته محاصره، ارتش جنایتکار« کشور اسلامی» که ترکیه آنها را مسلح ساخته و مهمات در اختیار آنها گذاشته وارد بخش هایی از شهر روژاوا در شمال سوریه شد. مردم شهر با سلاحهای سبک در برابر نیروهای مهاجم که مجهز به تانک هستند بسختی مقاومت می کنند. بیم آن می رود که در صورت سقوط کوبانی، مردم باردیگر با کشتار و تجاوزات جنسی جهادگرایان روبرو شوند.
امریکا افتخار می کند که ایتلافی مرکب از ۴۰ کشور علیه « کشور اسلامی» بر پا کرده است، اما ادعا می شود که این ایتلاف تا کنون نتوانسته طی هفته های که مردم شهری که برای زنده ماندن تا پای جان جنگیده اند، شهری که در کنار مرز ترکیه قرار دارد، مهاجمین را عقب براند و محاصره شهر را بشکند!
اما همین ایتلاف مفتخراست که توانسته پالایشگاههای نفتی سوریه را که تحت کنترل داعش بوده بمباران کند! چگونه آنها توانسته اند پالایشگاه ها را بمباران کنند اما نتوانسته اند به ۴۰ تانک جنگی داعش که بسوی کوبانی در حرکت بودند حمله کنند؟
مدافعان شهر می گویند ایتلاف به مناطق خالی از سکنه حمله می کند و نه به تانکها و نیروهای داعش. مدافعان شهر به کشورهای موتلف پیشنهاد کرده اند، نشانی دقیق هدف هایی را که باید مورد حمله قرار گیرند به آنها بدهند، اما امریکا با چنین همکاری مخالف است زیرا جبهه مدافعان شهر بازوی حزب کارکردستان محسوب می گردد که امریکا و اتحادیه اروپا آنها را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده اند.
چنین بنظرمیرسد که امریکا نمی خواهد مانع وقوع عواقب وحشتناک سقوط شهر کوبانی بدست داعش بشود. به هرحال در کوبانی کسانی قدرت را در دست دارند که از نوع فیودالهای فاسدی نیستند؛ که در شمال عراق هستند و با منابع نفتی که در اختیار دارند خود را در آغوش غرب می اندازند. در کوبانی شورای خلق است که تحت رهبری حزب چپ گرای اتحادیه دموکراتیک قدرت را در دست دارد. خودگردانی دموکراتیک که تمام گروههای قومی درآن سهیم هستند، اصل تفرقه بیانداز و حکومت کن را در خاور نزدیک به دور افکنده است، اصلی که همیشه تامین کننده منافع قدرت های بزرگ غرب بوده است، قدرت هایی که خود را بعنوان نجات دهنده خلق های جا زده اند که گویا قادر به اجرای دموکراسی نیستند.
امروز کوبانی نمودار یک دموکراسی نوین در خاور نزدیک است و درست این نمودار باید، پیش از آن که سرمشقی برای همه منطقه شود منهدم گردد. در این مورد نه اختلاف نظری میان دولت ترکیه و داعش هست و نه میان امریکا و المان . المان پیشمرگان بارزانی را مسلح می کند اما با سماجت هم در باره اوضاع کوبانی سکوت می کند و هم در باره حمایت اثبات شده ترکیه از داعش.
ترکیه عضو ناتو منتظر آنست که داعش مراحل کثیف و نفرت انگیز را در کوبانی به پایان برساند و پس از آن دست به حمله بزند. این سکوت را باید نشانی از تایید دانست.
یونگه ولد
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۰۸۱۰
بسوی قرن شکوفایی آسیا
نویسنده: شی جین پینگ ، رییسجمهور چین
روزنامه هندو،١۷ سپتمبر ٢٠١۴
ما بمثابه دو موتور اقتصاد آسیا، لازم است طرفهای همکاری پیشگام در رشد بشویم. من باور دارم که ترکیب انرژی چین با عقل هند پتانسیل عظیمی را آزاد خواهد کرد. ما لازم است مشترکاً « دالان اقتصادی بنگلادش- چین- هند- برما» را ایجاد کنیم، طرحهای « کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «جاده ابریشم دریایی قرن بیستویکم » را بررسی کنیم و رشد پایدار اقتصاد آسیا را هدایت نماییم.
نخستین دیدار من از این سرزمین باستانی و جادویی ١۷ سال پیش بود، زمانیکه اقتصاد هند دستخوش اصلاحات بود و نشاندادن تکاپوی جدید در رشد را آغاز کرده بود. بازار در بمبی، مرکز اقتصادی، رونق میگرفت. بنگلور بسرعت بعنوان دهکده سیلیکون هند مشهور میشد. و فیلمها و یوگای بالیوود در سراسر جهان محبوبیت داشت. مردم آن مملو از انتظارات بودند و تمدن باستانی آن جوانی را از سرمیگرفت.
اکنون ١۷ سال بعد، من در شرف دیدار مجدد از هند هستم، سرزمین مسحورکننده و زیبایی که توجه جهان را جلب کرده است. هند یک اقتصاد درحال ظهور و یک کشور در حال توسعه است. هند سومین اقتصاد بزرگ جهان و دومین صادرکننده بزرگ نرمافزار و تولیدات کشاورزی جهان است. هند عضو سازمان ملل متحد، گروه ٢٠، بریکس و دیگر سازمانها است. هند نقش هرچه مهم تری در عرصه منطقهای و بینالمللی بازی میکند. «داستان هند» به اقصی نقاط رسیده است. با رویکار آمدن دولت جدید، موج جدیدی از اصلاحات و توسعه سرتاسر هند را فراگرفته است، اعتماد مردم هند را بسیار بالا برده و علاقه شدید بینالمللی به فرصتهای آن را جلب کرده است.
پیشرفت در روابط بین چین و هند در قرن جدید پیشرفت چشمگیری داشته است. مشارکت استراتژیک و همکاری برای صلح و شکوفایی برقرار شده است. چین بزرگترین طرف تجاری هند شده است، حجم تجارت دوجانبه آنها از کمتر از ٣ میلیارد دلار در اوایل این قرن به حدود ۷٠ میلیارد دلار افزایش یافته است. سفر متقابل سال گذشته به ۸٢٠ هزار رسید. ما در تغییرات اقلیمی، امنیت غذایی، امنیت انرژی و دیگر موضوعات جهانی هماهنگی و همکاری نزدیکی داریم و منافع مشترک دو کشور خود و همچنین منافع کل جهان در حال توسعه را در نظر داریم. در مذاکرات پیرامون مساله مرزها پیشرفت حاصل شده است، و دو طرف برای حفظ صلح و آرامش در منطقه مرزی با هم کار کردهاند. روابط چین- هند به یکی از پویاترین و امیدوارکننده ترین روابط دوجانبه در قرن بیست ویکم مبدل شده است.
روابط دوجانبه ما در نتیحه تلاشهای زیر به جایگاه امروز خود رسیده است: ما اعتماد متقابل را با تقویت گفت وگوی استراتیژیک و افزایش اعتماد سیاسی عمیق کردهایم؛ ما با گسترش عرصه های همکاری و بزرگتر کردن کیک منافع مشترک، منافع بیشتری برای یکدیگر آوردهایم؛ ما با تشویق مبادلات مردم- با-مردم بیشتر و استحکام حمایت وسیع از روابط دوجانبه خود دوستی نزدیکتری ایجاد کردهایم؛ و ما از طریق احترام و درنظر گرفتن دغدغههای یکدیگر و مدیریت درست مشکلات و اختلافات، صمیمانه با هم برخورد کردهایم.مرحله حیاتی اصلاحات هم چین و هم هند اکنون در یک مرحله حیاتی از اصلاحات و توسعه قرار دارند. مردم چین به تحقق بخشیدن به رویای چینی نوسازی بزرگ ملی متعهدند. ما اصلاحات را در همه بخشها ژرف میکنیم. هدف تعیین شده عبارت است از بهبود و توسعه نظام سوسیالیسی با ویژه گیهای چینی و پیشبرد مدرن کردن نظام حکمرانی و ظرفیت ملی. مجموعاً بیش از ٣٣٠ اقدام اصلاحی عمده دربرگیرنده ١۵ عرصه اعلام شده و در دست اجرا است.
تحت رهبری نارندرا مودی نخستوزیر، دولت جدید هند ده عرصه اولویت، از جمله تامین اداره پاک و کارآمد امور و بهبود زیرساخت ها را، تعیین کرده است. دولت جدید هند به ساختن یک هند متحد، نیرومند و مدرن- شرشتا بهارات- متعهد است. مردم هند برای رسیدن به اهداف توسعه برای عصر جدید تلاش میکنند. چین و هند هر دو با فرصتهای تاریخی مواجه هستند، و رویاهای ما برای نوسازی ملی بسیار با هم همسو است. ما نیاز داریم استراتژیهای توسعه خود را هر چه بیشتر از نزدیک مرتبط کنیم و رویای مشترک خود برای قدرت و شکوفایی ملی را مشترکاً دنبال کنیم.
ما بمثابه بازارهای درحال ظهور، هر یک با توانمندیهای خود، لازم است شرکای نزدیک تر توسعه، که بر توانمندیهای هم تکیه میکنند و برای توسعه مشترک با هم کار میکنند، بشویم. چین با تجریه غنی در ایجاد زیرساخت و ساخت، آماده است به توسعه هند در این عرصهها کمک کند. هند در تکنولوژی اطلاعاتی و صنایع دوا سازی پیشرفته است، و از این که شرکتهای هندی در بازار چین بدنبال فرصتهای تجاری باشند استقبال میشود. ترکیب «کارخانه جهان» و «دفتر پشتی جهان» مهم ترین پایگاه رقابتی تولید و جذاب ترین بازار مصرفی را ایجاد خواهد کرد.
ما بمثابه دو موتور اقتصاد آسیا، لازم است طرفهای همکاری پیشگام در رشد بشویم. من باور دارم که ترکیب انرژی چین با عقل هند پتانسیل عظیمی را آزاد خواهد کرد. ما لازم است مشترکاً « دالان اقتصادی بنگلادش- چین- هند- برما» را ایجاد کنیم، طرحهای « کمربند اقتصادی جاده ابریشم» و «جاده ابریشم دریایی قرن بیستویکم » را بررسی کنیم و رشد پایدار اقتصاد آسیا را هدایت نماییم.
ما بمثابه دو نیروی مهم در جهانی که بسمت چند قطبی حرکت میکند، لازم است شرکای جهانی دارای هماهنگی استراتژیک بشویم. به گفته نخست وزیر مودی، چین و هند « یک روح در دو بدن » هستند. من برای این گفته ارزش قایلم. علیرغم ویژه گیهای متمایز آنها، « اژدهای چینی» و « فیل هندی» هر دو صلح، برابری و عدالت را میستایند. ما لازم است برای پیشبردن پنج اصل همزیستی مسالمتآمیز( Panchsheelپنچاشیلا ) همکاری کنیم، نظم بینالمللی را منصفانه تر و منطقی تر سازیم، و میکانیزم و قوانین حکمرانی بینالمللی را بهبود بخشیم، تا آنها را برای پاسخ به گرایش زمان و برآوردن نیازهای مشترک جامعه بینالمللی بهتر کنیم.
همانطور که دنگ سیاوپنگ میگوید، بدون توسعه چین، هند و دیگر کشورهای درحال توسعه، قرن واقعی آسیا فرا نخواهد رسید. ما آمادهایم این ماموریت دوران خود را به دوش بگیریم و فعالانه برای تقویت دوستی بین چین و هند کار کنیم. من مشتاق تبادل نظر ژرف با رهبران هند طی دیدار خود پیرامون روابط مشترکمان، و تزریق نیروی جدید به مشارکت استراتیژیک و همکاری مان برای صلح و شگوفایی هستم.
من اطمینان دارم مادام که چین و هند با هم کار می کنند، قرن شگوفایی و نوسازی آسیا مطمیناً زودتر فراخواهد رسد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۳ ـ ۳۰۰۹