چه برسر آینده رهبری جهان می آید؟
المان به تنهایی کوچک تر از آن است که بتواند در قامــت یک نیروی هژمــونی عمــل کند و
جایگاه این کشور در منطقه یورو همچنان در سایه بحران مالی ٢٠٠٨ ترسایی متزلزل است.
هارولد جیمز، استاد روابط بینالمللی دانشگاه پرینستون
درحالی که سوالات زیادی درباره رهبری جهان وجود دارد، نشست گروه ٢٠ در هامبورگ با وجود داغ بودن دیدارهای دوجانبه و چند جانبه، زیر سایه سنگین اختلاف به پایان رسید. از زمان برگزاری اولین نشست گروه ٢٠ در سال ١٩٩١ ترسایی زمان زیادی می گذرد. ایده برگزاری چنین نشستی برای اولین بار در سال ١٩٧٠ ترسایی و با هدف همسوکردن سیاستهای داخلی اقتصادهای بزرگ مطرح شد تا از بی ثباتی و عدم قطعیت بکاهد، اما سیاست داخلی کشورها امروز خود به شکل جدیدی از عدم قطعیت و بی ثباتی انجامیده است.
در جایی که در نشست گروه ٢٠ در شهر بریزبن در سال ٢٠١٤ ترسایی روسیه در انزوا قرار داشت، در نشست اخیر روسیه جای خود را به ایالات متحده داد. ترامپ بعد از حضور بحث برانگیزش در نشست گروه هفت در تایورمینا در ماه می، اعلام کرد که از توافق آب وهوایی پاریس کنار خواهد کشید. در واکنش به این تصمیم، رهبران گروه هفت البته به استثنای ترزا می، نخست وزیر بریتانیا، بیانیه ای در محکوم کردن این اقدام ترامپ امضا کردند. ایالات متحده و بریتانیا که در نظم بینالمللی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم حکم معماران اصلی نهادهایی جهانی مانند سازمان ملل متحد را داشتند، حال به نظر در یک چرخش ١٨٠درجه، در تلاش برای واژگون کردن این میراث هستند. از زمان انتخاب ترامپ و برگزاری ریفراندوم برگزیت در سال گذشته، هر دو کشور مسیر سیاسی مناقشه برانگیزی را خلاف جهت گشوده گی و پیمانهای چند جانبه و اتحاد گرایی در پیش گرفته اند. مسیر این دو کشور با وجود برخی فراز ونشیبها، شباهت های بسیاری با هم دارد. در واقع، از نظر بسیاری افراد، همه پرسی برگزیت پیش درآمدی بر انتخاب ترامپ بود. درست مانند کمپین «ترک » [اتحادیه اروپا]دربریتانیا، ترامپ نیز بر ترس رای دهنده گان از مهاجران سوار شد و مانند دولت پسا ریفراندوم می، دولت ترامپ نیز بسیار گیج و سرگردان است. علاوه بر این، در هر دو مورد، کمپاینهای ضعیفی که امید چندانی به پیروزیشان وجود نداشت، به پیروزی رسیدند. البته هرچه بیش تر این فاتحان رقابت های انتخاباتی در قامت بازندهگانی سیاسی ظاهر می شوند، بر محبوبیت پوپولیسم چپگرایانه سیاستمداران موجه تری مانند برنی سندرز در ایالات متحده و جرمی کوربين، رهبر حزب کارگر در بریتانیا، افزوده می شود. دولتهای می و ترامپ از لحاظ نگرش بینالمللی نیز شباهتهایی دارند. هر دوی این دولتها خواهان بازنگری در قراردادهای بینالمللی از قبیل پیمان های تجاری یا در مورد بریتانیا، بازنگری در رابطه با اروپا هستند. اما بنیان این بازنگری متناقض و نامشخص است. از آنجا که برای کارگران امریکایی و بریتانیایی، جهانی شدن با بی کاری و نابرابری تداعی می شود، آنها خواهان محافظت بیش تر در برابر آسیب های جهانیشدن هستند. بااین حال، حمایت از تولید ملی نیز معمولا هزینه سنگینی را بر مصرف کننده گان و به ویژه اقشار کم درآمد تحمیل می کند. در واقع، حجم زیادی از شواهد آماری حاکی از آن است که اقشار کم درآمدتر از آزاد سازی تجارت بیش ترین منفعت را می برند.
در چنین بستری، هرگونه تلاش برای تغییر آرایش های موجود احتمالا به معنای محدود شدن معاملات و جریمه بستن بر واردات برخی کالاها خواهد بود. این مساله با خطر اقدامات تلافی جویانه از سوی دیگر کشورها نیز مواجه است که به نوبه خود چرخه ای باطل از تاکید بر تولید داخلی و مقابله با جهانی شدن را پدید می آورد. در دوران پس از جنگ های جهانی، کشورها بیش تر از طریق دولتها، سازمان های اجرایی، شرکت های بین المللی و موسسات مالی با هم ارتباط برقرار می کردند. این وضعیت محیطی را پدید می آورد که مساعد همکاری بود. این در حالی است که امروزه سازوکارهای جهانی شدن در مسیر اضمحلال قرار گرفته؛ بیروکراسی های حرفه ای رو به تحلیل هستند؛ شرکتها و رسانه ها به جهت گیریهای میهنپرستانه روی می آورند. از دیگر سو، صنعت مالی تکه تکه شده و از آن منطق زدایی می شود. نهادهای قدرت نرم مانند هالیوود و دانشگاهها نیز در منجلاب جنگ های فرهنگی فرو می روند. دانشگاه های امریکایی و انگلیسی برای سالیان سال در صدر رتبه بندی دانشگاههای جهان قرار داشتند و خود را به چشم موسساتی جهانی با مسوولیتی جهانی می دیدند. درو فاوست، رییس دانشگاه هاروارد، اغلب درباره نقش بینالمللی دانشگاه متبوع خود با اشتیاق سخن می گوید و دانشگاه پرینستون نیز اخیرا شعار خود را از « در خدمت ملت و خدمتگزار تمامی ملل» به « در خدمت ملت و خدمتگزار انسانیت» تغییر داده است. با این حال، در سال های اخیر، جهانی گرایی رو به افول گذاشته است. جملات به یادماندنی تراز می را قبل از کنفرانس حزب محافظه کار در اکتوبر گذشته به یاد آورید وقتی که گفت: « اگر اعتقاد دارید شهروند جهان هستید، شما شهروند هیچ کجا نیستید. شما معنای واژه شهروند را نمی دانید».با توجه به افول روحیه جهانی گرایی پساجنگ، فرایند جهانی شدن به یک رهبری جدید و همچنین نگرشی تازه به همکاریهای چند جانبه و قدرت نرم نیاز دارد.
این واقعیت به شکلی اجتناب ناپذیر چین و اروپا به ویژه المان را به این سمت سوق داده تا خود را به عنوان مدافعان جدید نظم جهانی ببینند. در واقع مواضع چین و المان بیش ازپیش درباره بسیاری از مسایل مهم و کلیدی به هم نزدیک شده است. هر دو کشور بر حفظ تعهد خود به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای تحت توافق پاریس پایبند بوده و دست رد به نگرش ترامپ به بهانه دفاع از صنعت زغال سنگ می زنند. همچنین امروز شاهد شکل گیری یک ایتلاف آشکار میان چین و المان در مقابل حمایت از تولید ملی هستیم. اخیرا بعد از این که شی جینپینگ، رویکرد حمایت از تولید ملی را به « زندانی کردن خود در اتاق » تشبیه کرد، آنگلا میرکل لب به تحسين این سخنان گشود. المانی ها که ریاست نشست اخیر گروه ٢٠ را نیز برعهده داشتند، کوشیدند از این فرصت برای پرکردن جای خالی امریکا در ترویج و پیش برد روند جهانی شدن استفاده کنند. البته المان به تنهایی کوچک تر از آن است که بتواند در قامت یک نیروی هژمونی عمل کند و جایگاه این کشور در منطقه یورو همچنان در سایه بحران مالی ٢٠٠٨ ترسایی متزلزل است. چین نیز برای به دست گرفتن رهبری جهان، موانعی را پیش روی خود می بیند. بخش مالی این کشور هنوز نسبتا توسعه نیافته باقی مانده و مستعد بحران است. طرح زیرساختی عظیم چین تحت عنوان « یک کمربند، یک جاده »، این کشور را با مشکلات جدیدی مواجه کرده و بر آتش رقابتهای موجود در آسیا می دمد و دست آخر این که افق رهبری چین با هراسهایی درباره سرنوشت دموکراسی همراه است. در بطن و مرکز نقدهای ضد جهانی شدن در کشورهای ثروتمند همواره خواست آزادی و دموکراسی نهفته بوده است.
بدون شک، برخی مواد و عناصر سازنده شکل نوینی از رهبری جهان همین حالا نیز مهیاست: چین دانشگاه های بزرگی دارد که به سرعت در حال پیشرفت هستند و المان از دموکراسی قدرتمندی برخوردار است که بر پایه اصول فدرال برپا شده است. اما بدون تمامی اجزای سازنده، یک جای کار می لنگد. یک قرن رهبری جهان ازسوی امریکا، بر نهادها و موسسات داخلی قدرتمند، ارزشهای مشترک جهانی و یک حیات فرهنگی پویا مبتنی بود. جهانی سازیای که صرفا بر منطق اقتصادی مبتنی باشد، راه به جایی نخواهد برد./ پروجکت سیندیکیت
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۷ـ۱۱۰۷
جنبش های ضد سرمایه داری و نشست « جی ٢٠» در هامبورگ
مسولان دومین شهر بزرگ المان یعنی هامبورگ، خود را برای میزبانی سران ٢٠ کشور جهان در قالب نشست دو روزه «جی ٢٠ » که هفتم و هشتم جولای برگزار می شود، آماده می کنند. هم زمان معترضان نیز از سراسر اروپا خود را به این شهر می رسانند تا صدای اعتراض خود را به گوش رهبران جهان برسانند. از دیگر سو، در شرایطی که دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، مواضع تند وتیزی علیه موضوع گرمایش زمین و تجارت آزاد اتخاذ کرده است. انتخاب هامبورگ به عنوان یک شهر بندری متمول و به عنوان ساحل امن تجارت آزاد، پیام روشنی را به حاضران در این نشست مخابره می کند. هامبورگ که شماری از دفاتر اصلی غول های صنعتی از قبیل ایرباس و یونیلور را در خود جای داده است، نماد استقامت برای المانیهاست. این شهر که در جریان جنگ جهانی دوم به سختی از سوی نیروهای متحدین بمباران شد، توانست بار دیگر در قامت یک مرکز اقتصادی و فرهنگی سر برآورد. البته تاریخ دیرینه این شهر در اعتراضهای ضد سرمایه داری و راهپیماییهای عظیم روز کارگر، شرایط را برای نیروهای امنیتی و پولیس دشوار می کند که علاوه بر هامبورگیها، وظیفه کنترول معترضانی از سراسر اروپا را دارند.
« جی ٢٠» دو نگاه
گروه «جی ٢٠» همانطور که از نامش پیداست، ترکیبی است از ٢٠ کشور برتر صنعتی و اقتصادهای نوظهور که در مجموع، ٨٥ درصد از تولید ناخالص جهان و دوسوم جمعیت جهان را در اختیار دارند. ١٨ سال از اولین باری که نشست « جی ٢٠» در سال ١٩٩٩ترسایی در برلین و در سطح وزرای مالیه برگزار شد، می گذرد؛ اما بعد از بحران مالی جهانی در سال ٢٠٠٨، « جی ٢٠» به نشستی سالانه و در سطح سران کشورها بدل شد. در کنار حضور کشورهایی مانند فرانسه ، کانادا ، ایتالیا، هند و روسیه، شاید کمتر کسی انتظار عضویت کشورهایی مانند مکسیکو ، عربستان، اندونزیا و افریقای جنوبی را در این نشست داشته باشد؛ کشورهایی که در مقام اقتصاد های نوظهور در این نشست حضور دارند. بااین حال، در نگاه مردم به نشست « جی ٢٠» ، شکاف معناداری وجود دارد؛ برای عدهای، « جی ٢٠» نشستی است بین رهبران جهان که قصد چارهاندیشی برای مشکلات این کره خاکی را دارند. برای برخی دیگر، این ها سودجویانی سرمایه دار هستند که قصد دارند با تقسیم منابع جهانی و سیاست گذاریهای منفعت طلبانه، استیلای جهانی خود را گسترش دهند. بااین حال، آنچه مجاری رسمی می گویند، این است که قرار است رهبران ٢٠ قدرت اقتصادی جهان، برای تبادل نظر درباره مسایلی مانند چگونگی دستیابی به رشد پایدار در افریقا، توانمند سازی اقتصادی زنان و ایجاد اشتغال در هامبورگ گرد هم بیایند. البته مشخص نیست رشد پایدار در افریقا و مقابله با بیکاری چگونه قرار است محقق شود، وقتی تا سال ٢٠٣٠ ترسای از هر ١٠ کودک افریقایی ، تنها یک نفر به مهارت های آموزش متوسطه دست خواهد یافت. به نظر تا زمانی که عدالت آموزشی برقرار نشود، سرمایه گذاریهای کلان در زیرساختها عملا راه به جایی نخواهد برد؛ آنهم در جهانی که هر روزه به واسطه ماشینی شدن فرایندهای تولید، نیاز به استخدام کارگران غیرماهر کمتر و کمتر می شود. البته گفته میشود آنگلا میرکل علاوه بر مباحث یادشده در بالا، قرار است مقولاتی مانند تجارت آزاد، سیاستهای مهاجرتی و توافق آب وهوایی را پیش بکشد که می تواند آتش جنگ میان او و ترامپ را شعله ور کند.
ترامپ پیش تر با اعتراض به تراز مثبت تجاری المان با امریکا، المانیها را در تجارت بسیار بد توصیف کرده بود. میرکل نیز بعد از نشست « جی ٨ » در ایتالیا گفته بود زمان آن رسیده اروپا به خود تکیه کند. از حاشیههای جذاب دیگر این نشست، می توان به اولین دیدار رودرروی ترامپ با پوتین اشاره کرد. بحث دخالت روسها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نیز در کانون انتقادات مخالفان ترامپ قرار دارد و همین مساله به این دیدار اهمیتی دوچندان می بخشد.
ترس از تکرار جنوا
برگزاری راهپیماییهای اعتراضی هم زمان با چنین نشستهایی، اتفاق تازهای نیست؛ اما این بار تصمیم برای برگزاری این نشست در یک شهر شلوغ و پرجمعیت با پیشینه جنبش اعتراضی، فرصتی مغتنم را در اختیار معترضان قرار خواهد داد. البته این بار، کلید درگیریها به نظر خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت، خورده است. یکشنبه شب هامبورگ شاهد اولین صحنههای درگیری میان معترضان و نیروهای پولیس بر سر محل اقامت شان در یکی از پارک های شهر بود. در واقع این درگیری زمانی به وقوع پیوست که نیروهای پولیس هامبورگ در تلاش برای جمع آوری یک کمپ اسکان معترضان در یکی از پارک های این شهر بودند. به نظر این پیش درآمدی است بر هفته سخت و پردرد سر نیروهای پولیس هامبورگ.
برگزاری این نشست در شهر پر بیرو بار و پرجمعیتی مانند هامبورگ، بعد از حوادث وحشتناک جنوا، برای خود ماموران امنیتی و پولیس نیز جای سوال دارد. در جریان برگزاری نشست « جی ٨ » سال ٢٠٠١ در جنوا که ازقضا یک شهر بندری در ایتالیا بود، درگیری میان نیروهای پولیس و حدود ٢٠٠هزار معترض، به مرگ کارلوس جوییلانی، معترض ایتالیایی ضد جهانی شدن، انجامید. هرچند طبق برآوردهای صورت گرفته، تعداد معترضان حاضر در هامبورگ به اندازه سال ٢٠٠١ ترسایی نخواهد بود؛ اما حضور چهرههایی مانند دونالد ترامپ، ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، می تواند به انگیزهای برای حضور بیشتر معترضان بدل شود. رفتار محافظان اردوغان با معترضان در جریان سفر او به واشنگتن، خشم بسیاری از فعالان سیاسی را برانگیخت. رییس پولیس هامبورگ در همین رابطه گفته است چنین رفتارهایی را از سوی محافظان مقامات تحمل نخواهد کرد.
اعتراضهای خلاقانه
برآورد می شود در سه راهپیمایی اعتراضی که تا اکنون از سوی گروههای ضد فاشیست، چپ ، فمینیست و کُرد برگزار شده است، بیش از صد هزار نفر شرکت کرده باشند. همین مساله باعث شده پولیس، برگزاری هرگونه تجمع را در شعاع ٣٨کیلومتری محل برگزاری نشست، ممنوع اعلام کند. بنا بر گزارش دویچه وله ، هامبورگ شبیه یک قلعه شده است. دو ناحیه امنیتی در اطراف محل برگزای نشست « جی ٢٠» ایجاد شده است و این مساله روال عادی زنده گی مردمان ساکن در آن مناطق را تغییر داده است. آنها برای عبورو مرور باید کارت شناسایی ارایه دهند. بسیاری از مغازهها تا پایان این نشست بسته خواهند ماند و مدارس ابتدایی در روزهای هفتم و هشتم جولای تعطیل خواهند بود.
با اینحال، معترضان قصد دارند با توسل به روشهای خلاقانه، ازجمله برگزاری مسابقات ورزشی و نمایش فیلم در فضای باز، مسیر دسترسی به محل برگزاری نشست را مسدود کنند. البته طبق گفته مقامات، مسدودکردن مسیر حرکت مقامات سیاسی می تواند خطراتی جانی برای معترضان در بر داشته باشد؛ زیرا نیروهای امنیتی هرگونه سد مسیر را وضعیت اضطراری دانسته و اجازه توقف موتر را نخواهند داد. در یکی دیگر از شیوههای خلاقانه اعتراض فعالان ضد سرمایه داری، قرار است هزار نفر که سر تا پای خود را گلی کردهاند، مانند زامبیها در خیابانهای هامبورگ گردش نمایند . در میانه آشوب و هرج ومرجی که هامبورگ را در این چند روز فرا گرفته، به نظر « جی ٢٠» با تعطیل کردن مدارس ابتدایی، حداقل دانشآموزان هامبورگی را خوشحال خواهد کرد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ۰۶۰۷
یادداشت بامداد :
براساس گزارش رسانه های بین المللی بیش از ۱۰هزار نفر یکشنبه ۲ جولای در نخستین تظاهرات مربوط به نشست سران گروه ۲۰ در هامبورگ گرد هم آمدند. تظاهرکننده گان که با شعار « موج اعتراض به جی۲۰ » به فراخوان سندیکاها، سازمانهای زیست محیطی و برخی احزاب پاسخ مثبت داده بودند خواستار تعهد بیشتر برای حفاظت از آب و هوا و رعایت بیشتر عدالت در روند جهانی شدن شدند.
پولیس می گوید، تظاهرات « کاملا مسالمتآمیز» برگزار شد و حضور خانوادهها، کودکان، جوانان و افراد مسن در آن چشمگیر بود. بسیاری پرچمها و پلاکاردهایی با این مضامین در دست داشتند: « دموکراسی اکنون » و « استفاده از زغال سنگ را پایان دهید.»
تظاهرات ده ها هزار نفری ضد ریاضتی در لندن
روز شنبه ، اول جولای ۲۰۱۷ ترسایی در لندن، ده ها هزار نفر در اعتراض به سیاستهای ریاضتی دولت ترزا می، نخست وزیر محافظه کار بریتانیا راهپیمایی کردند. این تظاهرات اعتراضی به طور خاص بر کاهش بودجه خدمات عمومی تمرکز داشت .
جرمی کوربین دیروز شنبه ، اول ماه جولای در میدان پارلمان لندن در جمع تظاهره کننده گان گفت که « ما مردمیم ، ما متحدیم، ما مصمیم، ما نمی گذاریم ریاضت بین ما جدایی بیندازد. شمارمان رو به افزایش است و تصمیم داریم تا هر چه زودتر، انتخاباتی جدید برگزار کنیم.»
او در این سخنرانی محافظه کاران را به « دورویی» متهم کرد و گفت که « آنها صف می ایستند تا از کارگران نجات و آتش نشانی تشکر و ستایش کنند و روز بعد ، حقوق این کارگران را با نپذیرفتن افزایش در بودجه خدمات عمومی کاهش می دهند. این خود درجه دورویی باورنکردنی است.»
به گزارش گاردین، دهها هزار تن شنبه در لندن در اعتراض به سیاست های ریاضتی دولت ترزا می، نخست وزیر محافظه کار بریتانیا راهپیمایی کردند. این تظاهرات اعتراضی به طور خاص بر حادثه آتش سوزی برج گرنفل و کاهش بودجه خدمات عمومی تمرکز داشت و راهپیمایان پلاکاردهایی حمل می کردند که روی آنها نوشته شده بود: « شما بودجه را کاهش می دهید، ما قیام می کنیم » ، « ریاضت می کُشد »، «توریها [محافظهکاران] بیرون! »، و « نه حتا یک روز بیش تر».
راهپیمایان برای سازماندهی این تظاهرات بزرگ از هشتگ « نه حتآ یک روز بیشتر» (notonedaymore#) استفاده کردند؛ شعاری که خواهان بیرون رفتن ترزا می و حزب محافظه کار از قدرت است.
تظاهرات شنبه با حال و هوایی شبیه « کارناوال» توصیف شده است: راهپیمایان اشپلاق می کردند، صدای موسیقی و سازهای کوبایی در میان شان به گوش می رسید، و بسیاری با بالونها و پلاکاردهای رنگارنگ در آن حاضر شدند.
بحران سیاسی ادامه دارد
بحران سیاسی پس از انتخابات اخیر بریتانیا هنوز پایان نیافته است. پنجشنبه ۸ جون، مردم بریتانیا برای انتخاب ۶۵۰ نماینده پارلمان این کشور پای صندوقهای رای رفتند. انتخاباتی زود هنگام برای تعیین چگونه گی پیشبرد مذاکرات خروج از اتحادیه اروپا.
ترزا می که برای رسیدن حزب اش به اکثریت مطلق دست به برگزاری انتخابات زودهنگام زد، اکثریت اندک پیشین را نیز از دست داد و حالا دولت اقلیت را در ایتلاف با حزب راست گرای افراطی ایرلند شمالی تشکیل داده است.
اندکی از انتخابات نگذشته بود که برج گرنفل با ۱۲۰ باب اپارتمان و نزدیک به ۶۰۰ ساکن، سه شنبه شب ۱۳ جون آتش گرفت. این آتش سوزی ۸۰ کشته بر جای گذاشت.
رزا می، نخست وزیر بریتانیا پس از این حادثه به شدت مورد انتقاد بوده است. منتقدان می او را به « حفظ فاصله » از بازمانده گان این حادثه متهم کردهاند و بازمانده گان که بخشی از آنان را مهاجران، از جمله مهاجران ایرانی و افغان تشکیل می دهند، از بی توجهی مقام های بریتانیایی نسبت به هشدارهای پیشین خود درباره نقص ایمنی خشمگین هستند.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۲۰۷
خاک مجاهـد پرور در سایه هلیکوپتر!
عبدالوکیل کوچی
اگر بدون مقدمه بحث را آغاز نماییم باید گفت که در امتداد جنگ تحمیلی ونیابتی چهل ساله در کشور ما بموازات تغیرات وتبدلات در سیمای سیاسی نظامی جهان ، روند مداخلات وتجاوز نیز به اشکال گوناگون وبهانه های مختلف در وجود گروه های تجهیز شده در خاک پاکستان ودیگر نقاط دنیا وارد صحنه گردیده که در مراحل آغازین با نام مجاهد و پس از آن طالب در قدم های بعدی القاعده که از بطن القاعده گروه های تروریستی وداعش بظهور رسیده ودر نتیجه آن وطن ما در آتش کینه وانتقام می سوزد وباگذشت هر روز دامنه جنگ گسترش یافته وجان صدها انسان بیگناه را گرفته وهزاران نفر دیگر را زخمی و مجروح می سازد .
گذشته از آن در راستای جنگ خانمانسوز، گروه های اجیر وفتنه گر با دامن زدن به نفاق قومی و قبیله وی ، تعصبات مذهبی ، سمتی ، زبانی و جنسیتی بروی آتش جنگ روغن ریخته ومشتعل می سازند . درچنین حال وهوا سرازیر شدن طالبان مسلح در کشور وبی تفاوتی دولت در برابر حملات طالب و داعش این نگرانی را بوجود می آورد که گرایش های قومی وقوم سالاری نی تنها در درون دستگاه دولت رخنه کرده است بلکه با استفاده از چنین جو سیاسی ، دشمنان پرتاب شده مسلح از خاک پاکستان دوجبهه جنگ را بشکل آشکارا و پنهانی بر ضد مردم افغانستان در پیش گرفته اند .
جبهه اول نفوذ وجابجایی طالبان در ادارات بشکل نامریُی بمنظور تخریبات از داخل دوایر ودر جبهه دومی تشدید جنگ وخونریزی در مناطق مختلف و ریختاندن خون سربازان ومدافعان خاک و مردمان ملکی کشور که رفته رفته کشور را در لبه پرتگاه نزدیک ساخته و کارد را بر استخوان ملت می کوبد. اگر مسوولین امور با اقدامات پیش گیرنده به دفع آن فایق نیایند در آنصورت مهار کردن جنگ کار آسان نخواهد بود واوضاع از کنترول دولت خارج خواهد شد .
در چنین شرایطی که اکثر نقاط کشور مورد حملات دشمنان ودهشت افگنان قرار میگیرد در برابر آن قوای مسلح کشور ونیرو های امنیتی با ایثار گری وفداکاری لازم بخاطر دفاع از خاک ونوامیس وطن تا پای جان میرزمند .واما کم توجهی دولت وعدم مواظبت لازم از نیروهای امنیتی وقوای مسلح کشور به توان دفاعی کشور اثر ناگوار داشته ودر مقابل راه را برای ورود دشمن باز میدارد .
بعضاً خبرها حاکی از آن است که گروه های طالب و داعش بشکل مسلحانه از سمت جنوب و شرق کشور به نقاط شمال مملکت انتقال گردیده وگفته میشود که توسط چرخبال های مشکوک با سلاح ومهمات تجهیز می شوند .
بقول منبع خبری منتشره سایت همایون حاکی از آنست که « تجهیز و تسلیح طالب وداعش توسط بالکردها » از قول اعضای شورای ولایتی جوزجان در خبر آمده است که چرخ بال های ارتش ملی تجهیزات واکمالات نیروهای ولسوالی درزاب ولایت جوزجان را در منطقه تحت کنترول گروه تروریستی طالب وداعش پرتاب کرده اند که منبع پولیس جوزجان این عمل را ناشی از مشکلات فنی چرخ بال خوانده است . منبع علاوه میکند شبیه چنین رخدادی را رسانه ها بار بار منتشر کرده اند که با بی تفاوتی دولت مواجه شده است .
همچنان منابع خبری به نقل از روسیه امروز ترجمه رضا نافعی زیر عنوان « با کمک های هلیکوپتر های بی هویت داعش درافغانستان آماده یک جنگ بزرگ می شود» میگوید وزارت خارجه روسیه ظنین است بنا به گفته سخن گوی این وزارت بالکردهای که هویت شان نامشخص است افراد مسلح داعش را با انضمام اسلحه ومهمات به نقاط مختلف افغانستان حمل میکنند نا تو وامریکا سکوت اختیار کرده اند بقول همین منبع این خود شگفت انگیز است .که نه مقامات افغان ونی حتا نظامیان امریکایی حاضر در افغانستان ویا ناتو پاسخ منطقی برای پرواز های فرا وان این بالکردها ی بی هویت که افراد داعش را در مناطق مختلف افغانستان کمک می کنند ندارد .
این به ذات خود مایه ی نگرانی مردم است زیرا بی تفاوتی آشکارای دولت در رابطه به اوضاع بحرانی کشور و تشدید حملات انتحاری و انفجاری وشبخون در شهرها وحملات مسلحانه در ولسوالی ها اوضاع بحران زده را تشدید بخشیده تا جایی که حتا گفته می شود پای منابع دولتی نیز در حملات دخیل است چنانچه گزارشنامه گرفته از برگه سیامک هیروی به نقل از گزارش رسمی استخبارات المان منتشره سایت یاد شده « مادر انفجار ها در زنبق از سوی ارگ طراحی شده بود » اگر چنین باشد اوضاع امنیتی روز تا روز بد تر شده میرود که عمق قضیه نیازمند توجه جدی مسوولین امور میباشد در غیر این صورت با توجه به اوضاع جاری و بنا به گفته نماینده سازمان ملل متحد به این مفهوم که اگر اوضاع بحرانی چنین به پیش برود از کنترول دولت خارج خواهد شد .
البته هستند کسانی که به نماینده گی از بعضی تنظیم های جهادی گرفته تا نهاد های مدنی سیاسی براه حل معضله کشور ابراز نظرهای نموده اند اما طوریکه معلوم میشود بعید بنظر میرسد که با بیان کلمات عام گویی ، احساسی ، ابزاری و عاطفی بدون یک میکانیزم عملی وعلمی ویک جنبش سرتاسری عدالت خواهی وهمبسته گی دادخواهانه وطنپرستانه، مشکل است افغانستان راه حل خود را پیدا کند .
راه حل مشکلات موجود یا مصیبت جنگ درافغانستان به باور این قلم همانا همبسته گی نیروهای ترقیخواه ، وحدت و اتحاد احزاب مترقی ومردمی ، گروه های وطن پرست ملی آگاه دلسوز ،صادق وخدمتگذار مردم و سایر نهاد های خیراندیش وصلح خواه دموکرات وومردمی ،شخصیت های با اعتبار کشور مومنین پاکنهاد با دستان پاک ، قلب گرم ومغز سرد، دست بدست هم داده، دین وطنی خود را ادا و کشور را از حالت کنونی وفجایع آینده نجات خواهند داد .
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۷ـ ۰۴۰۷
دعربستان او قطر ترمینځ کړکیچ د ترامپ غوښتنی او په منطقه باندی یی تاثیرات
نصیراحمد څپاند
سعودی عربستان یو پاچایی دولت دی چی د عرب په ټاپووزمی کی پروت دی او د عرب دټاپووزمې تر ټولو لوی هېواد دی. د سعودی عربستان په جنوب کی د الیمین سره، په جنوب ختیځ کی د عمان سره، په ختیځ کی د قطر سره او په شمال کی د عراق، کویت او لاردن سره گډې پولې لری. مساحت یی ۲۲۴۰۰۰۰ کلومتره مربع دی. پایتخت یی الریاض دی. د سعودی عربستان سطح اواره ده. دسعودی عربستان په جنوب کی لوی دښته پرته ده چی د رب الخالی په نوم یادېږی. د هېواد په لویدیځ کی غرونه سته چی د المدیان او الحجاز په نوم یادېږی او په جنوب کی د عسیر غره شته. په سعودی عربستان کی هیڅ سیند نسته.
دعربستان اوقطر ترمینځ کړکیج د کال1992 دسرحدی سیمو پرسره دیو نظامی کړکیچ چی دهغه په نتیجه کی یو دسعودی نظامی افسر او دوه د قطر د نظامیان په وژنی سره پا ی ته ورسیدو دهمدی کال دنوامبر په میاشت کی دخلیج فارس هیوادونو دهمکاری شورا دوزیرانو دسطح غونډی تحریمولو سره ددوی تر مینځ اړیکی ټکنی او تربګنی شولي خوددسامبر دمیاشتی د 20 نیټه د ریاض او دوحه تر مینځ په موقته ټوګه یو موافقه لیک امضا شو او دغو اختلافاتو ته یو سر پوښن کیښودلو او دهمدی قطعنامه په بنسټ عربستان څوکیلومتر خپله خاوره د قطر حکومت ته پریښودله. مګر په کال 1365 دابوالخفوس چی له یوی سمندری هډی سره موقعیت لری او همدارنګه خود العدید چی دخلیج دجواهر په نوم یادیږی او یو کوچنی خلیج ته ورته دی او 158 نفر نفوس لری او د قطر په جنوب کی موقعیت لری او دقطر لپاره دافتصادی له نظر با ارزښت سیمه ده او دوی کولای شی له دی لاری له اماراتو چی ددوی لوی تحارتی شریک دی دارتیاط او نښلیدو مهمه لاری په ټوګه ګټه تری اخیستلی شی په سر اختلافات راتازه شول همداراز بل داختلاف ټکی دخلیج فارس دهمکاری دهیوادونو دشورا دمشری او ریس په ټاکنه اختلاف نظروو چون دوی دواړه دعربی هیوادونو درهبری داعیه لری او په منطقه کی د سیاسی نفوذ دزیاتوالی لپار په اختلاف کی دی او دیو بل د راپریزولو په ت
کل کی دی. په کال 1995 د جون میاشتی کله چی دقطر بادشاه یوی رسمی سفر باندی قاهره ته تللی وو دیوه کامیابی سپینیکودتاه چی دشیخ حمد بن خلیفه ولیعهد قطردخپل پلار په خلاف وکړه اوداسپینه کودتاه دامریکا په حمایت اودهغوی لخوا په رسمیت پیژندنی سره دعربی خلیج فارس هیوادونواندیښنی یی راوپارولی. دعربستان ،امارات،بخرین او مصر نظامی دخالت په فوریه کال1996 دحمد بن خلیفه دقطرپخوانی امیر او دهغه پلار بیرته قدرت په ګیډی کیښنوی چی دابوظبهی په یو هوټل کی یی اقامت لرو.دا دخالت کامیابه نه وو او دعربستان او قطر ترمینځ نورهم کړکیچ او تاو تریخوالی توند شو ، اوعجیبه داچی دقطر
امیر سلیمان بن عبدالغزیز د سعودی اوسنی بادشاه اوورور یی امیر سلطان دسعودی د دفاع دوخت وزیر یی د کودتا واقعی او اصلی طراحانو په نوم تورن کړل.
په کال 2005 کی دقطر دولت حدود 4000 نفر د بنی مروه دقبیله په دی تور چی ګواکی دکال 1997 به نارامیو کی په لاس درلودلو یی دهغوی ټولی دارایی او ملکیتونه ضبط او هغوی یی د قطر څخه اخراج کړل دبنی مره قبیله هغه قبایل دی چی اصلآ دجزیره العرب یعنی اوسنی عربستان استوګن او دقطر په جنوب کی استوګن وو ددوی تابعیت یی لغو کړو ، او داکړنه د شاهزاده طلا بن العزیز د سعودی دبادشاه ورور او دخلیج فارس د برنامو دریس له خوا په اعتراض او غبرګون بدله شوه او دقطرڅخه یی وغوښتل چی ددوی په اړه تجدید نظروکړی. او په کال 2011 کی دقطر لخوا داخوان المسلمین څخه پلوی او حمایت او د سعودی لخوا داخوان المسلمین سخت دریځه ډله د ترورستی ډلو په نوملړکی دشاملولو په سره هم جور اختلاف نظر رامینځ ته شو همدارنګه په 2011 کال قطر دخپل مطبوعاتی رسنیز او سیاسی نفوذ په ذریعه دعربو دپسرلی په نوم اعتراضاتو په جریان کی په څو عربی هیوادونو کی داسلامپالو سخت دریځو عورځنګونو څخه ننګه ته ډه ډه ورکړه. په کال2013 کی کله چی د مصرحمهور رییس د مصر دفوځ له خواګوښه شو او ښاغلی عبدالفتاح سیسی جمهور ریس شو د مصراو قطر ترمینځ هم اړیکی کړکیچن شوی مصر او یوشمیر نور عربی هیوادونو قطر د اخوان المسلمین څخه په پلوی تورن کړو درحالیکه چی عربستان اومتحده اماراتو د عبدالفتاح سیسی په مشری دمر نوی تاسیس شوی حکومت ننګه او حمایت وکړو. یو کال وروسته 2014 د مارچ په میاشت کی عربستان ،بحرین او متحده اماراتو څپل سفیران او دیپلوماتان د اعتراض په توګه چی ګواکی قطر ددوی په کورنیو چاروکی مداخله کوی له دوحه څخه راوغوښتل او دغه کړکیچ ددغو دریو هیوادنو ترمینځ تقریبآ اته میاشتی دوام وکړو. اما ددوی تر مینځ سمندری، هوای او ځمکنی دخلکو تګ راتګ اړیکی نورمال جریان درلودو او داتباعو اخراج ترسره نشول همدارنګه ریاض ، منامه ، ابوظبی په هغه وخت کی دوحه داسلامی سخت دریځو ډلو په حمایت تورن کړو.
په کال 2017 کی دڅلورو عربی هیوادونو دعربستان سعودی په مشری باندی چی عبارت دی له عربستان ،مصر،بحرین او متحده امارات دقطرسره خپلی دیپلماتیکی اړیکی پری کړی اویو شمیر نورو عربی هیواودونو چی عبارت دی له لبیا ،یمن ،سنکال ،مورتیانی،چارکومور، نیجروګابن له دی اقدام څخه خپل خکایت وکړو او څپل اړیکی یی د قطر سره پری کړی.او اردن هیو اد هم وویل چی خپل دیپلماتیک اړیکی به له قطر سره راکم کړیږاو دا لمړی ځل دی چی دعربی حوزی خلیج فارس دقطر سره په کړکیچ او هغه هم لاډیر جدی کړکیچ اوتاو تریخوالی ته لاړل.
ډیری په دی نظر دی چی د خلیج فارس دهیوادونو دهمکاری شورا کی موجوده بحران دقطر په سر چی ګواکی دا هیواد د اخوان المسلمین یا دایران سره داستراتیژیک اتحاد او د ښاغلی شیخ تمیم د قطر دامیر اخری اظهارات دی. مګرپه خواشنی سره باید ووایم چی د بخران اصلی دلیل کووم چی په رستیو او مطبوعاتو او یاهم اجتماعی شبکو کی انعکاس شوی دی داسی ندی صرف دا یو صوتی بمب ته ورته دی چی دخاور او دوړو بادول وی او اصلی هدف پټولو په مانا دی.
او تل مونږ ددی شاهدان یو چی په جهان کی دهیوادونو ترمینځ تل اختلافات او بخرانونو اصلی دلالیل اکثرآ د اقتصادی کټو او منافعو پرسروی او په بله مانا پیسی او یا هم ډالروی. دقطر او عربستان ترمینځ اختلافات هم په همدی ټکی ولاړل دی. او دااختلافات خاورمیانه ته دامریکا دمتحده ایالاتو دجمهور ریس ښاغلی ترامپ د سفر څخه وروسته رامینځ ته شوی دی،اوتقریبآ500 میلیارد دالرو معامله پرسر ده او وافعیت دادی چی دارقم وافعی رفم ندی په دی خاطرچی تراکپ مخکی دسعودی عربستان ته د خلیج فارس دری عربی هیوادونو نه غوښتلی وو چی په حدود د یونیم تریلیون ډالر (1500 میلیارد دالرو په ارزښت به دعربو سره قراردادونه بایدامضآ شی. همدارنګه مخکی له دی چی ترامپ له ریاض څخه لاړشی او سفر پای ته ورسوی دلته باید یوټکی ته اشاره وکړو چی ښاغلی ترامپ یو کاوبای لرونکی ذهنیت لرونکی دی او کاوبای مانا غوایی ساتونکی او دادی نطر ته رسیدلی دی چی دخلیج فارس عربی حوزی دری هیوادونوخلک د غوایانو ساتونکو حخه کم ندی . داچی دوی ډیری پیسی او هستی لری مګر ددی لیاقت او ارزښت دومره نلری. او ترامپ هغه شخصیت دی چی په دی لټه کی دی چی دامریکا ملت ته باید هر څه ورکړی او په دی عقیدی دی چی دالوړ رقم کولاشی د امریکا اقتصاد تقویه کړی او هغه به دی هم پوهیږی چه اخرینه خبره یسه کوی او دامریکا ملت لپاره ترهرڅه نه اړینی دی او دا هغه حه دی چی ترامپ په خپله ټوټیرپاڼه که هم ورته اشاره کړی اوویلی دی( تاسی ته می دخاور میانه نه په میلیاردونو ډالرراوړی دی،کار،کار،کار) او په دی ټوګه ترامپ غواړی چی خپل مخالفین غلی او ارام کړی، او ورته وایی چی زه اقتصادی لاسته راوړنی لرم جی تراوسه پوری هیڅ یو حمهور ریس هم نه درلودلی چی دخپل څلور میاشتی کاری موده کی دومره لوی مالی قراردادونه امضا کول دی. او دعربی خلیج فارس دری هیوادونو ، دقطر ، امارات او عربستان ژمنه کړی وه چی دالوی رقم به ورکوی. سوال دادی چی دادری عربی هیوادونه ولی دومره لوی رقم برید ورکړی؟ اویا نور هیوادونو کی امریکای پوځی هډی نشته اوپه سلهاو زره بحری اوفوځی عسکرو شتون هلته نشته او که څنګه؟ او هعه هوکړه چی دغو دری عربی هیوادونو کړی وو چی دا رقم به تادیه کوی دځان دساتلو لپاره وو ؟ دافتصادی راکړی ورکړی پربنیاد وو ؟ او که دامریکا دحمایت لپاره ترڅو ددوی داقتدارا، قدرت او حاکمیت کرسی ساتنه او مخفوظی کړی شی؟ ولی ددوی ترمینځ حالات هغه وخت تربګنی شول چی دقطر هیواد امیر دشوی ژمنه نه په شاه شوو . د قطردی عمل د سعودی عربستان او اماراتو داندیښنی سبب وګرځیدو او دوی شخصآ د قطر دامیر نه دانتقام اخیستلو په فکر کی شول او دقطر دحکومت رسانی
یی هک کړی او دقطر هیواد په رسانیو یی وحشنتاکه حملی سازمان دهی کړی اودقطردامیر پرضد یی پراخ اوتوند اظهارات پیل کړل اوتراوسه پوری جاری دی او دغه لګیدلی اور به خاموشه نشی .
یادشوی رقم ډیر زیات دی او ددغو هیوادونو داقتصادی حالت ته په کتو سره دوی یی امریکاته نشی ورکولی او نه یی امکانات لری او دا یو خیالی رقم دی چی د دی دری واړو هیوادونو دکلنی مالی بودیجی څخه هم زیات دی اوداسی هم اټکل کیږی جی دیادو دری عربی هیوادونو افتصادی حالات به دسختو بحرانونو سره مخ شی ددوی بازارونه به په ډراماتیکه توکه سقوط وکړی او ډیری پانګه وال به خپلی پانګی بهرنیو هیوادونوته انتفال کړی او پانګه والو ته به دسوداګری حالات سخت او ستونزمن شی او بهر ته به وتښتی او داکړنی به داقتصادی وضعیت ترڅنګ په امنیتی حالاتو باندی هم په مستفیمه توګه اغیزی وکړی اوامنیت حالات به ورسره خراب شی. دریاض دسفر څخه دترامپ دراستنیدو سره سم دامریکه غصه او قهرراوپاریدو او امریکایی سیاستمدارنو بی دمخکی خبرداری نه شدیدی او لفظی حملی دقطر دهیواد او دهغوی امیر باندی وکړی حتی داتهدید یی هم وکړو چی دامریکایانو پوځی هډه د العدید چی دوحه کی ځای پرځای شوی دی دقطرنه وباسی اردن او یا خلیج فارس ته یی انتقال کړی.
دقطر هیواد هغه مرستی چی لبیا ،سوریه او مصر او عراقی تروریستی او سخت دریځو ته په بیشماره ټوګه ورکړی اوس دبودیجوی کسر سره مخامخ دی او ددومره لوی رقم دورکړی ظرفیت نلری چی خپله ژمنه ترسره کړی. همداشان د2022 دورزشی جهانی جام ته داستدیومونو په جوړولوکی چی قطربه یی کوربه وی هم ډیره زیاته پانګه ونه وشوه چی داهم د فطر هیواد په اقتصادی او زیربنایی بنبادونو باندی اثراچونکی دی قطر د ژمنه شوی رقم نه خاص انکارندی کړی بلکه څان یی یو خواته کړی دی. د قطر دی حرکت خپل دواړه ګاونډیان یی خفه کړی او هغوی داسی احساس کړی چی ګواکی د قطر امیر دوی دوکه او تیر باسلی دی او یا خندا ورباندی کوی له همدی امله دشدیدوغبرګونونواولفظی حملو سره مخ دی.
همدارنګه د قطر قوی ا قتصاد نه عربستان اونه هم امریکا ته برداشت وړدی او نه هم دوی ته دقطردا چتک اقتصادی پرمختګ زغملو وی په قطر کی دسړی سره عاید دکال 146000 امریکایی ډالر دی په نړی کی دوهم هیواد دی چی تقریبآ 30 زره میلونران لری ، دتعلیم دښه کفیته له نظر په عربی هیوادونو کی لومړی او په نړی کی دجاپان نه څلورم هیواد دی دروغتیا دښه کفیت او دفساد سره د مبارزی په ډګر کی عربی هیوادونو کی لمړی او په نړی کی شلم مقام لری په رقابتی ډګر کی عربی هیوادونو کی لمړی او په نړی کی دولسم مقام لری دبی روزګاری ګراف یی ټیټ دی دقطر دبانک سرمایه 1.1 قطری ریال چی( 273497267759.5628) امری
کای ډالر کیږیاو دنړی تر ټولو ستر پانک دی چی 520 میلیلرده ریاله سرمایه لری حکومتی شتمنی یی 300 میلیارد دالرو ته رسیږی او په 39 هیوادونو کی یی سرمایه ګذاری کړی ده په 17 هیوادونوکی د مخابراتی سکتور په برخه کی 107 میلونه ګډونوال (مشترکین) لری د انګلسنان په هیواد کی تقریبآ28 فیصده ټاورونه یا لوړ تعمیرونونه قطر پوری اړوند دی او په ټوله نړی کی يواخینی هیواد دی چی مالیه ورکی نشته او دملی سپما له پلوه لمړی مقام لری او دطبیعی پیښو دکمښت او غذایی مصونیت تر ټولو مصنون هیواد دی او لمړی هیواد دی چی نوری فایبر شبکه یی تر ټولو اول وغځوله او دانترنیت دسرعت له پلوه په عربی هیوادونو کی لمړی مقام لری د LPG دتولید کی قطر هیواد لمړی مقام لری او 15 میلیارده بیرله تیل لری چی دا رقم یی د 40 کالو لپاره بسنه کوی او دنړی په سطحه دپترولو او مشتقاتو (پترو شیمی موادو په تولید کی ځلورم مقام لری او دساینس او ساینسی تحقیقاتو په اړه ځانګړی پاملرنه کوی.
دقطر هیواد کوښښ کوی چی په منطفه کی په نو اتیلافونو سره خپل رول په منطقه کی مهم او بارز وښایی دترکیه څخه وروسته دایران سره نږدیکیدلو او دهند دحکومت سره د سوداګری نوی ټړون یادونه وکړو همدارنګه دقطر ،کویت ،عمان ، او روسیه سره دقطر نږدی کیدلو احتمال همم لیدل کیږی. او دقطر امیر دعربی نړی ی لمړنی مشروو چی حسن روخانی ته یی دجمهوری ریاست په ټاکونوکی دیریا له امله مبارکی ورکړه او دایران سره یی داړیکو اومناسباتو ژمنه وکړه چی دانه هم عربی هیوادنوته اونه هم امریکاته دمنلو او برداشت وړوی. بل اړخ ته عربی هیوادونه امارت چی تقربنآ دایران سره 6 میلیارد ډالر کلنی سوداګریزی اریکی او دعمان د پادشاهی حکومت چی دایران استراتیژیک ملګری دی او اشتثنایی اړیکی لری او دوی ټول دخلیج فارس هیوادونو دهمکاری دشورا غړی دی او دهمدی توافقاتو پربنا پریومیز سره راغونډیږی هغوی ته ولی نه عصبانی کیږی ؟بواځی قطرته په قهر او ګوټه څنډنه دی. اصلیدلیل دا دری اړخیزه اختلاف ندی چی ایران اویاهم اخوان المسلمین سره یا خماس سره دقطر داړیکو ندی بلکه اصلی دلیل دامریکا حفګان او قعر دقطر دامیرڅخه دی چي خپله ژمنه شوی وعده یی پوره نکده او تعهدی ییمات کړو او خپله حصه یی امریکا ته ورنه کړه او دقطر خارجه وزیر اوس هم دخپل هم سیاله امریکایی خارجه وزیر سره مذاکره کی بوختدی جی دغه رامنځ ته شوی بخران ته دپای ټکی کیږدی.ولی ددی حل لاره داده چی دقطر له خوا شوی وعده او هغه رقم چی تعهد یی کړیو هغه باید که داقساطو په ټوګه هم وی دترامپ حکومت ته ورکړی. مګر دا اختلافات لا هم دوام لری او دقطر او سعودی عربستان دمشرانو ترمینځ دزیاتیدونکی تاوتریخوالی له کبله دکویت د تیلو داجراییه شورا په غونډه کی ددواړو هیوادونو دورغلو پلاو داستازو ترمینځ یی فزیکی جګړه ښه ثبوت کیداشی.
اخذونه:
يورونیوز
خبرانلاین ایران
الصوت الاخر
خبرګزاری نسیم
بی بی سی فارس:
Sputnik
ګوګل
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۷ـ ۲۸۰۶