از دیكتاتوری به دیكتاتوری


س. رخش

« هرجا رنجی نادیده ‌گرفته می ‌شود، بذر نزاع کاشته خواهد شد، چون رنج شأن فرد را پایین می ‌آورد، کامش را تلخ می‌ کند و خونش را به جوش می ‌آورد ». این عبارت بخشی از سخنرانی آنگ ‌سان سوچی ( Aung San Suu Kyi ) بود بعد از دریافت جایزه صلح نوبل. کسی که بازداشت سالیان درازش در زمان دیکتاتوری نظامی میانمار کارزارهای زیادی را در سرتاسر جهان با مطالبه آزادی او به راه انداخت. وقتی در سال ١٩٩١ترسایی برنده جایزه صلح نوبل شد بسیاری او را شایسته چنین عنوانی می ‌دانستند و آزادی‌‌اش در سال ٢٠١٠ موجی از جشن و سرور به‌ راه انداخت. پنج سال بعد و پس از اصلاحات دولت میانمار، او در انتخابات عمومی سال ٢٠١٥ ترسایی شرکت کرد و برنده کارزار انتخاباتی شد تا امیدها به صلح و شکوفایی در کشوری بحران ‌زده بیش تر شود. او رهبر اولین دولتی در میانمار شد که از سال ١٩٦٢ ترسایی به ‌این سو از دل انتخابات بیرون آمده بود، اما مثل همه تراژدی ‌های سیاسی و پارلمانتاریستی، پیروزی او همراه شد با سرخورده گی جمعی منادیان «امید». بارها پیش از او ثابت شده بود که نمی ‌توان دل در گرو لفاظی‌های رهبران سیاسی نهاد اما او بی‌ رحمانه به امیدها خیانت کرد. سازمان ملل مردم روهینگیا، اقلیت مسلمان میانمار، را « جفا دیده‌ ترین اقلیت جهان» خوانده‌ و در دوره قدرت آنگ ‌سان سوچی این گزاره همچنان، و حتا با صحت بیش تری، توصیف مناسبی است از آنچه بر مسلمانان میانمار می ‌رود.  كار به جایی  رسید كه جورج مونبی و، نوی سنده انگلی سی ، در یادداشتی  در گاردین، خواستار پس‌ گرفتن جایزه صلح نوبل او شد.

اگر تعریف نسل‌ کشی را « نابودی کامل یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی و یا مذهبی » در نظر بگیریم، ارتش میانمار درست پیش چشم آنگ ‌سان ‌سوچی، که حالا عملا فرد شماره یک این کشور است، آشکارا در حال ازبین ‌بردن نسل مسلمانان روهینگیاست. گزارش سازمان ملل درباره وضعیت مسلمانان میانمار گویای ابعاد وحشتناک این جنایت است. بر پایه این گزارش زنان مسلمانان روهینگیا به ‌طور دسته‌ جمعی مورد تجاوز قرار گرفته‌ اند و تعدادی از آنها به‌ دلیل آسیب‌های جنسی پس از این تجاوزها جان داده‌اند. کودکان و بزرگ سالان را در مقابل خانواده‌هایشان گردن زده‌اند و معلمان و رهبران این اقلیت هم اعدام شده‌اند. خانه‌ های اهالی این منطقه را آتش زده‌اند و بسیاری از ساکنان را زنده ‌زنده سوزانده‌اند. تخریب عمدی خانه‌ ها و سوزاندن روستاها با هدف راندن این اقلیت از خانه‌هایشان است، سیاست هولناکی که کارساز بوده و ‌هزاران نفر را مجبور کرده به بنگلادش، کشور همسایه میانمار، پناه ببرند.
پاسخ آنگ ‌سان سوچی به این خشونت‌ها، متهم‌ کردن مسلمانان میانمار به خشونت است. به ‌رغم شواهد مستدل از سرکوب مسلمانان روهینگیا و درست در زمانی که ناظران از او به‌ خاطر سکوت بزدلانه‌اش انتقاد می‌ کردند او روز چهارشنبه  و در مطلبی در صفحه فیس ‌بوک خود سکوتش را این‌ چنین شکست: « وجود کوه یخ اطلاعات نادرست دراین مورد باعث ارایه تصویری معوج از واقعیات شده است».  در همین سال جاری ترسایی هم وقتی زنی روهینگیایی جزییاتی از تجاوز سربازان میانماری به زنان این گروه و آسیب‌ های ناشی از آن را فاش کرد، دفتر سوچی در صفحه فیس‌ بوک‌ این ‌طور واکنش نشان ‌داد: « تجاوز جعلی ».  آنگ سان سوچی نه‌ تنها جنایت‌ها علیه اقلیت مسلمان میانمار را رد کرده بلکه تلاش کرده از ارتش و نظامیان این کشور در برابر سیل انتقادها محافظت کند. او هویت افراد مورد حمله را هم رد کرده و حتا سال گذشته از سفیر ایالات ‌متحده در این کشور خواست که از به ‌کاربردن اصطلاح روهینگیا خود داری کند. این درخواست در راستای سیاست‌های دولت میانمار است که این گروه را، گرچه قرن‌هاست در این کشور زنده گی می‌ کنند، اقلیتی قومی به شمار نمی ‌آورد. او همچنین یکی از حامیان قانون‌ شهروندی ١٩٨٢ ترسایی است که حقوق این گروه را نادیده می ‌گیرد.
البته نادیده‌گرفتن حقوق مسلمانان روهینگیا تنها بخشی از اقدامات سرکوبگرانه دولت سوچی است. از آغاز سال ٢٠١٧، دست‌ کم ٣٨ نفر با اتهامات انتقاد از دولت بازداشت شده‌اند که دو نفر از آنها به‌ دلیل بدگویی و ناسزا به شخص آنگ سان سوچی بوده است.
همه این اقدامات برخلاف وعده‌های انتخاباتی حزب سوچی و نطق‌های آتشین پیشین اوست اما مانند همیشه هستند کسانی که با‌ هزار بهانه ناکارآمدی دولت‌ها را توجیه می‌ کنند. برخی می‌ گویند او نمی ‌خواهد چشم‌انداز انتخابات را به خطر بیندازد، گروه دیگری بر این باورند که او نمی ‌خواهد بهانه‌ ای به دست ارتش دهد تا از این طریق فشار بر حلقه دولت را تنگ ‌تر کند. روزی آنگ ‌سان سوچی گفته بود: « این قدرت نیست که فاسد می‌ کند، بلکه ترس است. ترس ازدست ‌دادن قدرت، قدرتمندان را فاسد می‌ کند». او حالا به‌ هزار دلیل حجت موجه این گفته خودش است.


*منابع:

ـ گاردین

ـ سایت دیده‌ بان حقوق بشر

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۷۰۹

 

 منبع: نیویورک ‌تایمز

دونالد ترامپ  رییس ‌جمهوری امریكا، آخرین استراتیژی جدید امریکا را برای افغانستان معرفی کرد. تنها وجه امتیاز متن سخنرانی ترامپ با سخنرانی روسای ‌جمهور قبلی امریکا در مورد افغانستان در این بود که ترامپ بی‌ امان از واژه « ایثار» سربازان امریکایی در افغانستان نام برد تا با این حربه بسط ‌دادن درگیری نظامی امریکا در افغانستان را موجه جلوه دهـد.
بقیه فرازهای صحبت ترامپ، تکرار همان استانداردهای رایج واشنگتن برای تمام لشکر‌کشی‌های نظامی امریکاست. سخنرانی ترامپ سراسر همان توهم همیشه گی « جنگ با تروریزم » بود که همواره سیاست ‌مداران جمهوری ‌خواه و دموکرات بر طبل آن می ‌کوبند و از آن دم می‌ زنند.در عرض تقریبا ١٦ سال گذشته، متنی که سیاست‌ مداران هردو حزب حاکم همواره برای توجیه لشکرکشی‌هایشان قرائت کرده‌اند همواره بر یک روال ثابت و مشابه استوار بوده است. این روال مبتنی است بر ارایه نظریاتی مانند دروغ، چالش ‌برانگیز؛ عدم رعایت حدود و ثغور اخلاقی، لشکرکشی بدون اعلان قبلی، پند نگرفتن لجوجانه از اشتباهات گذشته و پرهیز از تغییر رویه. اما در این توضیحات اصلا مشخص نمی ‌شود که بالاخره امریکا واقعا با چه کسی می‌ جنگد. همه روسای‌ جمهور امریکا یکی پس از دیگری تمام ستیزه‌ جویان را از هر قسمی که باشند در یک طبقه قرار می ‌دهند و همه آنها را « تروریست » و « افراط‌ گرایان خشونت ‌طلب» یا به‌ طورکل « دشمن » خطاب می‌ کنند. ترامپ نیز در صحبت‌ هایش فقط بیش از پیش گیج مان کرد و هشدار داد که «٢٠ باب از سازمان‌ هایی که امریکا آنها را جز تروریست‌ها طبقه ‌بندی کرده است، همه گی در دو کشور افغانستان و پاکستان فعالیت دارند». ترامپ اشاره نکرد که کدام‌ یک از این سازمان ‌هایی که او فقط اشاره‌ای کلی به همه‌ شان داشت، واقعا تهدیدی برای امریکا هستند. وی مشخص نکرد که پسران و دختران امریکایی که برای جنگیدن به‌ صف می ‌شوند و بلکه بارها و بارها به ‌صف خواهند شد، با کدام‌ یک از این گروه‌ ها باید بجنگند.
ترامپ ضمنا نگفت که آیا « پیروزی » فقط مستلزم آن است که همه این گروه‌ها به ‌کلی در هم بشکنند یا اینکه پیروزی حتا با شکست حداقل چند تای آنها یا حتا فقط یکی از آنها هم محرز خواهد شد. ترامپ همه گروه‌های تروریستی را یک دشمن یک پارچه قلمداد کرد و همان باور غلط تمام مقام‌ های سلف خود را تکرار کرد و گفت که تروریست‌ ها یک « مامن امن » لازم دارند تا از آنجا حملات شان را طراحی و اجرا کنند و از آمار سربازان امریکایی در میادین رزم بکاهند و این واقعیت می ‌طلبد که ما دوباره به آنها ضربه بزنیم. این همان فحوای کلام  جیمز متیس  وزیر دفاع امریکا، در سخنانش در ماه جون بود. ریشه این پندار غلط و غیرقابل توجیه سو تعبیری است که از واقعه حملات ١١ سپتامبر استنباط شده است. در این حادثه هواپیما ربایان ٣٣ بار از پست‌های مرزی بدون بازرسی عبور کردند و همه آنها پناهگاه‌ هایی امن در «مریلند» جنوبی و «سان ‌دیه ‌گو» و « اوکلاهماسیتی » داشتند.
 جورج بوش  بعد از حادثه ١١ سپتامبر در صحبت‌ هایی ادعا کرده بود: « جنگ با ترور فقط وقتی به انتها می ‌رسد که هر گروه تروریستی که دسترسی جهانی دارد، شناسایی شود؛ جلویش گرفته شود و شکست داده شود». ترامپ هم در نطق تحلیف خود گفت که « تروریزم رادیکال اسلامی » را کاملا از روی چهره زمین ریشه ‌کن خواهد کرد. همین وعده ‌و وعیدهای دور و دراز ناممکن در مورد پیروزی مطلق است که باعث می‌ شود هر رییس‌ جمهوری هر شانسی را که برای پیروزی جلو رویش سبز می‌ شود بی ‌درنگ بقاپد و پیشاپیش خبر از پیروزی بدهد؛ به‌عنوان ‌نمونه دولت بوش بین سال‌های ٢٠٠٢ تا ٢٠٠٥ ترسایی هفت ‌بار اعلام کرد که « طالبان » را به‌ طور کامل شکست داده است، اما درواقع مقامات نظامی و ضد تروریزم، فروتنانه و البته عاقلانه نسبت به سقف ظرفیت قدرت نظامی تردید داشته‌ اند. واقعیت این است که به ‌طورکل هیچ ‌یک از روسای‌ جمهور امریکا در مورد لشکرکشی‌ های نظامی ‌شان آن‌ طور که باید وشاید شفاف عمل نکرده‌اند. این‌ طور که از شواهد امر پیداست، از همه آنها بدتر دولت ترامپ است.
در دولت  باراك اوباما  حول‌ وحوش روزهای پایانی دوره کاری‌اش؛ وزارت دفاع امریکا،  پنتاگون ، انتشار گزارش مشروح و مکتوب تعداد تلفات غیرنظامیان در جنگ‌ های امریکا را متوقف کرد، چون مسلم است اگر این گزارش منتشر می‌ شد، مسوولیتی را متوجه دستگاه نظامی و سیاسی امریکا می‌ کرد و موجب می‌ شد تا به منظور کاستن از آمار تلفات غیرنظامیان در آینده، سیاست‌ های جنگی امریکا دست‌ خوش تغییر و تحول شود، اما آقای ترامپ نه‌ تنها جلو این روند را نگرفته، بلکه آن را تشدید هم کرده است. بدیهی است که در این میان بر شمار غیرنظامیانی هم که در این بمباران‌ ها از بین می ‌روند افزوده شده و به رقم بالایی رسیده است. این غیرقابل‌ قبول است. در ماه  جولای  امسال سازمان ملل فاش کرد که در افغانستان شمار تلفات غیرنظامیان در حملات هوایی امریکا در شش‌ ماهه نخست سال ٢٠١٧ ترسایی به میزان ٧٠ درصد بیش تر از همین تلفات در شش ‌ماهه نخست سال ٢٠١٦  ترسایی بوده است.
در دو کشور عراق و سوریه حملات هوایی امریکا در این دو کشور از اگست ٢٠١٤ ترسایی آغاز شده است و تعداد تلفات غیرنظامیان این حملات هوایی از هنگامی که ترامپ روی کار آمده، دست‌ کم ٥٥ درصد رشد داشته است. هرچقدر آمار تلفات غیرنظامیان بالا می ‌رود، حس خشم و نفرت از امریکا هم بالا می‌ رود. هرچقدر آمار تلفات غیرنظامیان بالا می ‌رود، افراد بیش تری جذب تروریست‌ها می‌ شوند، ضمن آنکه همه تروریست‌های بالقوه‌ای که در امریکا لانه کرده‌اند هم فرصت خوبی برای رادیکالیزه ‌شدن پیدا خواهند کرد. سیاست‌ مداران هردو حزب درعوض آنکه بیایند و راه‌ های فرعی انتشار افکار و ایدیولوژی‌ های جهادی و جلو جذب افراد به سمت گروه‌ های تروریستی را ببندند، آمده‌اند و سعی می‌ کنند همان سیاست‌ های نظامی را دوباره‌ و دوباره به کار بندند.
 مایکل مورل ، معاون مدیرکل سابق «سیا»، یک اظهارنظر مشهوری دارد که می ‌گوید: ما بی هوده صد ساعت وقت خود را در « اتاق تعیین موقعیت» هدر دادیم و نشستیم راجع به اینکه با تروریست‌ها چه باید بکنیم، بحث و تبادل ‌نظر کردیم. بهتر بود به‌ جای این کار بی هوده، فقط ١٠ دقیقه وقت می ‌گذاشتیم و تفکر می ‌کردیم تا ببینیم چطور می ‌توانیم قلوب و اذهان مردم را تسخیر کنیم و جلو رادیکالیزه‌شدن جوانان را بگیریم. بعضی‌ها ممکن است خوش‌ بین باشند که در مقوله جنگ با تروریزم، ترامپ رییس‌جمهوری متفاوت است، اما سخنرانی روز دوشنبه ترامپ، توهم ‌‌بودن این امید را ثابت کرد؛ او فقط همان کاری را خواهد کرد که واشنگتن از او انتظار دارد./ ش

بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۱۷ـ ۰۲۰۹

استراتیژی جدید امریکا در افغانستان

یا فاز جدید جنگ درافغانستان

عبدالوکیل کوچی

دونالد ترامپ زمانی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا با ایراد بیاناتی که بیشتر مصرف داخلی داشت توجه مردم امریکا وجهانیان را بخود جلب نموده حرفهایی از قبیل بررسی لزوم عودت نظامیان امریکایی از دیگر کشورها به ایالات متحده وبی هوده گی لشکر کشی به کشورهای دیگر وپس کردن بار گران هزینه های جنگی وغیره را از الویت های کاری خود بیان کرده بود . واما در حال حاضرچنان به نظرمی رسد که بجز اندک تغیرات ساختاری ، جابجایی کادرهای دولتی وباز نگری نسبی در قوانین  و صدور احکام پرسروصدا ، دیگر برنامه های کاری آقای ترامپ  اکثراً درسیستم همان راهبردی سیاست های اخلاف آن متمرکز بوده است .

چنانچه حضور پرتحرک نظامیان امریکایی در چوکات ناتو ، جامعه جهانی ؛ و بعضاً بشکل مستقلانه در شرق میانه ، افغانستان ودیگر نقاط جهان ، ادامه موضعگیری های سیاسی ـ نظامی دولت های قبلی ایالات متحده در قبال کشورها ومسایل جهانی در سازمان ملل متحد وشورای امنیت وتعقیب همان سیاست های گذشته در سازمان ها وپیمان های سیاسی ـ نظامی واقتصادی منطقه وی ودرچند ماه اخیر هوشدارهای مکرر به روسیه ، چین واخطاریه های پرسر وصدا وپی درپی به کشورهای ایران، ونزویلا ، سوریه و کوریای شمالی این ها همه بیانگرهمان سیاست های گذشته است که در زمان جورج بوش  واخلافش پایه گذاری شده بود.

استراتیژی جدید امریکا در افغانستان که با نفس های تازه در میان ابهامات واظهارات شتابنده ، کوه ها وکوهپایه های افغانستان را درمی نوردد ، از دوام حضور نظامی امریکا درافغانستان حکایت داشته واعزام چهار هزار نظامی دیگر در دست بررسی است .حرف تازه ی که در استراتیژی جدید امریکا بنظر میرسد یاد آوری کمک های میلیارد دالری امریکا به پاکستان است و برای نخستین بار به رژیم پاکستان بخاطر حمایت اش از تروریزم اخطار وهشدار داده شده است که رویکردهای خود را در قبال تروریزم عوض کند وتعهد خودش را به تمدن نظم وصلح نشان دهد .

پاکستان : کشور بی بنیاد وتحمیل شده پاکستان این دانه سرطانی  به جامانده از استعمار انگریز که بقا وموجودیت خود را در ناآرامی همسایه گان وبخصوص افغانستان می بیند تا اکنون به هیچ تعهدات خود درمنطقه وجهان پابندی نداشته همواره برای جهانیان دروغ گفته وبرای هند وافغانستان درد سر ایجاد می کند .

 استراتیژی جدید امریکا زمانی اعلان می شود که عوامل نفوذی پاکستان در برخی ازقدمه های دولت وقسماً در پارلمان کشور نفوذ داشته و گروه های تروریستی صادرشده از خاک پاکستان در گوشه و نقاط کشور تسلط دارند. رژیم  پاکستان این سازمانده جنگ های نیابتی در افغانستان که از لحاظ اقتصادی وابسته به امریکاست می تواند میزان صداقت دولت خود را مبنی بر دست کشیدن از حمایت تروریزم و ادامه جنگ درافغانستان را با کارایی صلح خواهانه وصداقت کامل در عمل نشان دهد. باید گفت  که در هردو صورت موضعگیری آینده دولت پاکستان در قبال اوضاع  افغانستان متناسب به راهبردی دولت امریکا در قبال پاکستان است و با اخطاریه های واهی نمی شود جهان را قانع ساخت .

ایران : رژیم ملایی ایران که در رقابت با امریکا ومتحدان نزدیک آن ، با خط ونشان کشیدن ها مواضع خود را در منطقه بسط وگسترش میدهد . با اینکه  دولت ایران از استراتیژی جدید امریکا در قبال افغانستان چگونه برداشتی می کند ، اما  راهکارهای بعدی هردو طرف آنرا درآینده مشخص خواهند ساخت .

بهر صورت  ایران اوضاع سیاسی نظامی افغانستان را همواره زیرنظر داشته  گفته می شود برخی عوامل نفوذی رژیم ملایی ایران بنام مهاجر ومستاجر ، اهل کسبه و امداد گر ، کمک رسان وعالم دینی با اعمارو ایجاد مراکز تبلیغاتی ، تکایا ، حسینیه ها و خیریه ها ، اصلاً فرهنگ وپول رایج وسیاست جاری ایران را در بین مردم ولایات مرکزی وغربی کشور بخصوص شیعه نشین مزورانه تبلیغ وترویج می کنند . بیم آن می رود که جوانان ساحه فعالیت های آنها اسیرتبلیغات عوامل نفوذی وشعبده بازان روحانیت عصر حجر شده وبا مغز شویی آنها زمانی در چوکات استراتیژی اعلام ناشده ایرانی ها قربانی شورش های مسلحانه آینده زادگاه خود شوند زیرا شواهد وقراین از روابط نسبی ومحتاطانه ایران با برخی از گروه های طا لبان پرده بر میدارد .

روسیه : دولت روسیه که استراتیژی جدید امریکا در افغانستان  را  بدست کم نگرفته با نگاه دقیق آنرا مورد توجه قرار خواهد داد . دولت روسیه از گذشته ها اوضاع افغانستان را زیر ذره بین دارد و مواضع خود را در عرصه های داخلی وخارجی  با میزان رشد اوضاع جاری کشور ما و متناسب به موقعیت رقبای خارجی خود در افغانستان مشخص میسازد . بآنکه توجه دولت روسیه مبنی بر آماده گی های لازم برای مقابله با خطر تروریزم در آسیای میانه متمرکز هست بعید به نظر نمی رسد که تماس های ضروری و رویکرد های سیاسی لازم در رابطه جنگ وصلح افغانستان ونا آرامی های اخیر تدابیر وتصامیم بازدارنده مدنظر داشته باشد . اما ناگفته نباید گذاشت که برغم مواضع متفاوت ایالات متحده  و روسیه در قبال اوضاع افغانستان در برخی مسایل برخوردهای مشابه دولت های روسیه وامریکا با دولت افغانستان وجوه مشترک هردو ابر قدرت را در افغانستان گره می زند  .

هند : دولت هند در قبال اوضاع افغانستان از همان آغاز الی اکنون با سیاست صلحجویانه ،همکاری برادرانه ، دوستی ،حسن همسایه گی ، بازسازی وعمران کشور ما نقش بزرگی دارد .همچنان فراخوان دولت ایالات متحده با استراتیژی جدید امریکا درافغانستان دولت هند را در رابطه به سهمگیری بیشتری  در قبال اوضاع افغانستان تشویق می نماید که بر مبنای آن درمسیر همکاری های هند به افغانستان گام تازه ی برداشته خواهد شد . هند که از تنش های ماجراجویانه پاکستان همواره رنج می برد،  اکنون وقت آن رسیده است که با افغانستان وجامعه جهانی در یک جبه مشترک علیه تروریزم بیشتر از زمان گذشته تلاش نموده با راهبردی توانا در جاده های پر پیچ وخم صلح  از دهلی تا قله های آسمایی گام های بلندتر ی بردارد .

چین : دولت چین با رعایت روابط نیک همسایه داری با افغانستان وبا در نظرداشت متحدین بزرگ تجارتی کشورهای بزرگ جهان و روابط تنگاتنگ با پاکستان اوضاع افغانستان را بشکل محتاطانه پیگیری میکند . موضعگیری چین درقبال جنگ با تروریزم  و قرارداشتن درکنار جامعه جهانی از یکسو ، از سوی دیگر موجودیت روابط متحدانه با پاکستان موقف چین را در قبال اوضاع افغانستان دشوار ساخته ولی با توجه به استراتیژی جدید امریکا در افغانستان با پروسه صلح افغانستان نقش فعال منطقه وی خود را ایفا خواهد کرد .

آنچه از حال وهوای کنونی بر می آید استراتیژی جدید امریکا در قبال اوضاع افغانستان در زمانی صادر میشود که چندی قبل از آن برغم موجودیت بیشتر قوای نظامی جامعه جهانی وناتو جنگ وتروریزم درین کشور نی تنها مهار نگردیده بلکه جنگ گروه های تروریستی بشکل بیسابقه ی گسترش یافته ونیروهای تروریستی طالب ،داعش ،القاعده  ،عرب وعجم بسا گوشه ونقاط کشورما را در تحت تسلط خود دارند . همین اکنون پس از نشر استراتیژی جدید امریکا در رابطه به افغانستان ، طالبان بزعم خود شان ادعای تسلط بر چهل فیصد خاک کشور را کرده اند . در چنین حال وهوا از استراتیژی جدید چه انتظاری خواهد داشت ؟ آیا طالبان به میز مذاکره خواهند آمد یا فاز جدید جنگ درافغانستان رویدست گرفته میشود ؟ پاسخ آنرا زمان خواهد داد .

بقول منابع خبری بنقل از سایت همایون تحت عنوان استراتیژی جدید امریکا وانتظار بیهوده آمده است «استراتیژی جدید هما نند استراتیژی کهنه هدفی جز ادامه حضور امریکا وحفظ حالت جنگی در افغانستان ومنطقه نمیتواند داشته باشد » از قراین بر می آید که تاکیدات امریکا برحضور نظامی درافغانستان وپافشاری طالبان بر ادامه جنگ در افغانستان اشاره بر یک موضوع دارد .

در جای دیگر همین سایت  زیر عنوان معاهدات ننگین .....آمده است که «امریکا از وضعیت وحال وهوای نا امنی در کشور ما که در حالت بی سرنوشتی بسر می برد سخت راضی بنظر میرسد بدلیل اینکه عملکرد اینها در نبود یک حکومت یا یک دولت جوابگو زمینه فعالیت شان گسترده تر میگردد »

با توجه به استراتیژی جدید امریکا در افغانستان  در رابطه به تکلیف  دولت افغانستان در جهت بهبود اصلاحات ،جلوگیری از فساد ، گندیده گی های جاری ،خود محوری ومکلفیت های دولت کابل در قبال کمک های جامعه جهانی چیزی بi نظر نمیرسد . نشود ارگ نشینان با سازش ها ، معاملات خطرناک پشت پرده ودور از انظار ملت و ملاحظات نامریُی به راحتی جاده های فساد ، خود محوری ، قوم گرایی وتعصبات منطقه وی را زیرکانه طی نموده کشور را به خطر سقوط روبرو سازند که این خطر برای مردم افغانستان بد تر از خطر تروریزم هزینه دارد .

بالا نشینان نابکار دولت افغانستان  که دولت را از روی فریب ، وحدت ملی می خوانند تمام فرصت های طلایی وریزرف های کاری را صرف فساد ، قوم گرایی ،معامله های پشت پرده ودور از انظار ملت ، بی عدالتی وظلم کرده تا زمانی که در ساختار دولتی از سطح به عمق و از پایین تا رده های بالایی دولت بازنگری نشود همکاری های نظامی واقتصادی تمام دنیا دردی از دردهای مردم افغانستان را دوا نخواهد کرد .

البته آگاهان امور ،احزاب سیاسی ترقی خواه ،حقوق دانان کشور، گروه های دادخواه وعدالت پسند کشور با مسوولیتی که در قبال اوضاع افغانستان دارند می توانند با یک جنبش وسیع سراسری صلح خواهانه وهمبسته گی داد خواهانه ومتحدانه کشتی شکسته کشور را از گزند توفان های مدهش نجات داده وبه سوی کرانه های امید رهنمون گردند.

 بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۷ـ ۲۵۰۸

استراتیژی جدید امریکا در قبال افغانستان

 

تحلیل و تفصیل از کریم پوپل

 

دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده امریکا شب دوشبنه مورخ ۲۱ اگست در قصر ریاست جمهوری در ماریلند استراتیژی جدید حکومت خود را در قبال افغانستان و آسیای جنوبی اعلام نمود. ترامپ به سیاست جورج بوش (ساختن دولت ها به اساس مذهب و ملیت ها) خاتمه داده اظهار نمود که از ملت‌ سازی فاصله گرفته ، کشتن تروریست‌ ها را در اولویت سیاست خود قرار داده است.

ترامپ در این سخنرانی‌اش عنوانی ملت توضیح داد که اهداف این استراتیژی «محو کردن» گروه موسوم به « دولت اسلامی » یا داعش، شکست دادن القاعده و جلوگیری از افتادن افغانستان تحت کنترول طالبان است.

ترامپ اظهار نمود که زمان که ما غرض کمک به افغانستان آمدیم کشورهای اطراف افغانستان غرض از بین بردن طالبان و القاعده ما را کمک می نمودند. ولی رفته همه آنها با طالبان زد وبند پیدا نموده برعلیه ما جنگ را آغاز نمودند. پس لازم است امریکا استراتیژی خود را در قبال افغانستان و منطقه تغیر دهد.

انتقاد از پاکستان

ترامپ در این سخنرانی‌اش همچنین از پاکستان به دلیل پناه دادن به شورشیان افغان انتقاد کرده خواستار همکاری بیش تر با هند، رقیب منطقه ‌ای پاکستان شد.

رییس جمهور ایالات متحده امریکا گفت وقت آن فرا رسیده است بگویم که پاکستان بعدار ۱۱ سپتمبر سال ۲۰۰۱  ترسایی میلیاردها دالر امریکایی کمایی نمود حالا باید ، « تعهد خود را به نظم و صلح در افغانستان نشان بدهد.»

ترامپ افزود: « برخلاف پاکستان همچنین به سازمان‌هایی پناه داده است که هر روز کوشش می ‌نماید مردم ما را بکشند. ما میلیاردها پول به پاکستان دادیم تا تروریست را از بین ببرد ولی آن‌ ها در عین زمان به تروریست‌ هایی جای داده که علیه ما بجنگند.»

رییس جمهور ایالات متحده با بیان این که کاسه صبر ایالات متحده لبریز شده است، گفت که پاکستان « با ادامه پناه دادن به تروریست‌ها چیزهای زیادی را از دست خواهد داد. با پناه دادن به  تروریست ها ، هرنوع  مشارکتی نمی ‌تواند بقا داشته باشد .»

ترامپ گفت: « ما دیگر نمی توانیم در مورد پناهگاه های امن برای سازمان های تروریستی، طالبان و گروه های دیگر که تهدیدی برای منطقه و فراتر از آن هستند، سکوت اختیار کنیم .» این قوی ترین انتقاد یک رییس جمهور امریکا از سیاست پاکستان می باشد .

« ما تلاش کرده ایم که درطی چند سال گذشته پاکستان را متقاعد کنیم ... منافع آنها با تلاش واقعی برای مقابله با تمام جنبه های ستیزه جویی اسلامی و تروریزم در منطقه بهترمی گردد ... آنها در طول سال ها لفاظی های خود را در زمان های مختلف تغییر داده اند، اما روش های آنها هرگزتغییر نخورده است ... و باید به گونه ای تغیر یابد».

او در مورد دهلی جدید، دشمن دیرینه پاکستان گفت: « ما از مشارکت مهم هند در باثبات سازی افغانستان قدردانی می ‌کنیم، کشور هندوستان به ارزش میلیاردها دالر با ایالات متحده تجارت دارد و ما از آن‌ها توقع داریم که کار بیشتری در افغانستان انجام بدهند، به خصوص در عرصه همکاری‌ های اقتصادی و توسعه‌ای.»

دولت چین از اظهارات ترامپ در مورد پاکستان واکنش نشان داده بیان نمود که پاکستان از سالهاست که قربانی تروریزم گردیده است. بدین معنی است که چین یکی از سرسخت ترین همکار پاکستان علیه امریکا است. ولو اگر پاکستان تربیه تروریزم را هم پیشه کند.

مشاوران ترامپ اظهار نمودند که دیگاه پاکستان به نسبت اینکه با ایران و هندوستان روابط نزدیک ندارد با دیدگاه امریکا متفاوت بوده تلاش دارند تا طالبان که ساخته و باخته خودشان است در قدرت نگهدارند.

دخالت بین المللی و منطقه

اداره ترامپ که از دخالت های بین المللی متاثر است، کشورهای منطقه مشتاق پیشرفت در جنگ وحشتناک افغانستان می باشد و گزینه های متعددی را در دست دارد. درین صورت جنک افغانستان از جنگ تروریزم به یک جنگ بزرگ تبدیل گردیده هزاران افغان قربانی این جنگ خواهد شد.

هنوز هم مشخص نیست که تصمیمات ترامپ در مورد افغانستان در چه سطحی قرار دارند ولی ترامپ برخلاف پیشنهادات قبلی در اضافه کردن چند هزار نیروی نظامی در افغانستان ناراضی به نظر می رسد. اکنون مشاوران در حال مطالعه یک استراتیژی گسترش یافته برای منطقه وسیع جنوب آسیا، از جمله پاکستان هستند.

در حال حاضر حدود ۸۴۰۰ سرباز امریکایی و ۴۰۰۰ سرباز دیگر کشورهای عضو ناتو در چهارچوب پیمان نظامی ناتو در افغانستان مستقر هستند. آنها « ماموریت حمایت قاطع » را پیش می برند که وظیفه اصلی اش آموزش و مشورت دادن به نیروهای امنیتی افغانستان است.

نیروهای افغان در حال حاضر رهبری جنگ با شورشیان طالبان و دیگر گروه های تروریستی را در کشورشان به عهده دارند، اما وضعیت همچنان مثل گذشته مرگبار باقی مانده است. در صورت عدم همکاری با این دولت ، افغانستان ناتوان گردیده همه تلاش ها نابود می گردد.

براساس آمار ارایه شده از سوی ایالات متحده امریکا، از اول ماه جنوری سال جاری ۲۰۱۷ ترسایی تا هشتم ماه جولای، دست کم ۲۵۰۰ سرباز پولیس و ارتش افغانستان در نبرد علیه تروریزم در کشورشان کشته شده اند.

تیلرسون در این بیانیه اظهار نموده است که « طالبان در مسیر صلح و مشروعیت سیاسی راه حل سیاسی مذاکره برای پایان دادن به جنگ برآمده است. ما آماده ایم تا بدون پیش شرط از گفت و گوهای صلح میان دولت افغانستان و طالبان حمایت کنیم.»

گفته می شود که ترامپ جزییات زیادی را در افغانستان مطالعه کرده و پس از جلسه جمعه با تیم امنیتی ملی اش در کمپ دیوید، مریلند، به سه نتیجه گیری در مورد منافع امریکا در افغانستان رسید

اولا، ملت امریکا باید به دنبال یک نتیجه شایسته پایدار و با ارزش از قربانی های عظیم در افغانستان باشد

دوم، عواقب خروج سریع قابل پیش بینی نبوده و غیر قابل قبول است ...

سوم،  در نهایت، من نتیجه گرفتم که تهدیدات امنیتی وسیع که ما در افغانستان و منطقه روبرو هستیم بسیار زیاد است.  

مشاوران ارشد ترامپ فکر می کند که امریکا جنگ را در افغانستان از دست می دهد و می خواهد  برای پیدا کردن راه حل که که چرا امریکا برای ۱۷ سال آنجا بوده است ، چه گونه این اتفاق افتاد ، و چه گونه به آن خاتمه دهد می باشد.

ترامپ اظهار نمود که در ۱۶ سال جنگ افغانستان استراتیژی امریکا در افغانستان ناپدید گردیده است. در افغانستان به عوض وفا داری به دولت وفا داری به ملیت و کشورهای منطقه بیش تر حکمروایی می نماید.

او گفت که سیاست ایالات متحده موجب تقویت نیروهای امنیتی افغانستان شده است. «ما می خواهیم آنها موفق شوند.»

رییس جمهور اضافه كرد: « امریكا با دولت افغانستان همكاری خواهد كرد تا زمانی كه عزم و پیشرفت دیده شود ... با این حال، تعهد ما نامحدود نیست و پشتیبانی ما یک چک خالی نیست. مردم امریکا انتظار دارند که اصلاحات واقعی و نتایج واقعی را در افغانستان ببینند. »

کریستوفر کلندا، به عنوان مشاور ارشد در افغانستان و پاکستان که در سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ در وزارت دفاع مشغول به کار بود، گفت: « به نظر می رسد که ما در معرض خطر لگد زدن در اطراف یک دایره هستیم.» او قبلا در مصاحبه ای گفته بود که ناتوانی دولت افغانستان در واپس گیری قلمروی که تحت کنترول طالبان قرار گرفته است، « تا زمانی که هر دو طرف دارای پشتیبانی بین المللی هستند،  به احتمال زیاد تغییر نخواهد کرد. »

ترامپ در مورد اینکه دولت افغانستان برای کاهش فساد اداری توجه نماید تاکید نموده از محروم نمودن کمک ها دربسا موارد یاد نموده است. اصلاحات در موقع کاملاً تطبیق می گردد که جنگ نابود گردد. او گفت خروج امریکا بدون نتایج از افغانستان باعث هرج ومرج نه تنها در افغانستان بلکه در منطقه می گردد.

« بازی پایان دادن به افغانستان - اگر این فرصتی مناسب برای ایجاد ثبات پایدار باشد، باید مذاکرات مربوط به راه حل سیاسی را شامل پلان نمود .» این سیاست موجب آن می شود که امریکا به خواست های طالبان تن در دهد.

در نهایت، کارشناسان بر این باورند که احتمالا هیچ راه حل نظامی در افغانستان وجود ندارد - او اعتراف کرد که امریکایی‌ها از جنگ بدون پیروزی خسته شده اند و خودش نیز از «سیاست خارجی‌ای که هزینه آن وقت طولانی، انرژی، پول و مهم‌ تر از همه از دست دادن جان‌ها بوده است» مایوس شده است.

تزامپ اظهار نمود تا زمانی که دولت افغانستان خود را ضیف نشان دهد طالبان فشار بیش تر وارد نموده به مذاکره حاضر نمی شود.

ترامپ : « برخی چیزهای اساسی وجود دارد که باید در مورد افغانستان تصمیم گیری کرد. در صورت که افغانستان رها شود چی بی ثباتی و تهدیدی بمیان خواهد آمد و به چه سطح این تهدید برای امریکا خواهد بود.»

 

وی گفت: « ما دیگر از قدرت نظامی امریکا برای ساختن دموکراسی در سرزمین های دور استفاده نمی کنیم و یا سعی می کنیم کشور های دیگر را در تصویر خودمان بازسازی کنیم... در عوض، ما با متحدان و شرکا کارخواهیم کرد تا از منافع مشترک ما محافظت کنیم. ما از دیگران نمی خواهیم شیوه زنده گی خود را عوض کنند، بلکه هدف های مشترک را دنبال می کنند که به فرزندان ما اجازه می دهد زنده گی بهتر را انجام دهند. »

نظر در مورد نظرات ترامپ

ترامپ در صفحه تیوتر نوشته است که در طی ۱۷ سال ما از افغانستان صفر فیصد نتیجه گرفتیم .این مردم اصلا ما را درک نکرده است. پس باید خارج گردیم. بدین معناست که ترامپ حضورقطعات خود را در افغانستان تهدید برای امریکا می داند. در صدد پیدا نمودن راه است که از افغانستان خارج گردد. امکان  آن می رود ترامپ جنگ افغانستان را به کمپنی ها وقطعات  خصوصی تسلیم خواهد داد. زیرا این قطعات خصوص کارش جنگ هدفش پیروزی وبدست آوردن پول بوده قتل تخریبش بی حساب است. امکان آن میرود هزاران روسی گرسنه مردمان کشورهای آسیای میانه اروپای شرقی ،افریقایی و هندی در قطعات اردو خصوصی امریکا جذب ؛و درجنگ افغانستان تنظیم شوند. همین حالا به ده ها قطعات خصوص امریکا از همین مردم ها ساخته شده است.

مشاورین نظامی امریکا به ترامپ نظر داده بودند که موجودید قطعات ناتو در افغانستان جنگ را شدید ساخته است. اعزام ۴۰۰۰ سرباز تازه نفس به افغانستان  و استعمال بم مادر درولسوالی اچین  ولایت ننگرهار یک تجربه بود  تا  تثبیت گردد که مخالفین امریکا  تا چه حد توانایی دارد. به همان اساس   امریکا بتواند استراتیژ‌ی جدید را در مورد افغانستان سازد . درنهایت امر دیده شد که دشمن بم آر دی اکس را در کابل انفجار داده  تعداد قتل بیش تر گردید و  چندین مناطق از کنترول دولت افغان خارج گردید . امریکا دانست که طالبان پشتبان بین المللی داشته باید راه حل نظامی متوقف  گردیده راه حل دیگری باید جستجو گردد. یعنی جنگ از سیاسی ، قدرت طلبی کشورهای منطقه به یک جنگ بی هدف و صرف امنیتی مبدل گردد.

مشاوران ترامپ خروج امریکا را بدون نتایج یک تهدید بزرگ برای امریکا و منطقه می داند. لازم است امریکا تصمیم در مورد همکاری روسیه ایران و کشورهای آسیای میانه گیرد.

ترامپ  مخالف کشورسازی به اساس مذهب و ملیت ها بوده  اظهار نمود ما فقط تروریست را از بین میبریم وبس .

مشاوران المانی در صفحه دوچ ویله نوشته است که افغانستان در ساختن دولت فدرالی وملیتی خیلی نزدیک شده است لازم است از افغانستان فدرال های ملیتی ساخته شود درین صورت ملیت ها خوب از خانه خود دفاع می نمایند.

دولت ترامپ واقیعت را ذکر نمود آنهم اینکه امریکا به عوض جنگ با تروریزم در برابر تهدید جنگ منطقه وبین المللی قرار گرفته است. پس باید از فشار نظامی کاسته شود. بدین اساس جنگ را از سیاسی به جنگ در برابر پول به قطعات خارجی و داخلی  تسلیم  خواهد نمود. 

نفع افغانستان پس از تصمیم ترامپ

 آنچه که موجب خوشبختی افغانستان است استراتیژی ترامپ با توجه به اشتباهات استراتیژیک اداره اوباما مبنی بر خروج زودهنگام از عراق و تعیین جدول زمانی برای خروج از افغانستان، از عمق و ژرف نگری برخوردار است و فصل تازه را نوید می دهد. زیرا این خروج رهائی افغانستان از یک جنگ ابر قدرت ها  و سیاسی می باشد. طالب دیگر نمی تواند کلمه اشغال را استعمال نماید.

تداوم و تقویت همکاری با دولت افغانستان، مبارزه قاطع با تروریستان تا دست یابی به پیروزی، عدم تعیین جدول زمانی برای پایان ماموریت بین المللی در افغانستان، تقویت نیروهای امنیتی افغانستان، اعلام موضع امریکا در قبال پاکستان و افزایش نقش هند در افغانستان، محورهای کلیدی این استراتیژی به شمار می روند که دولت و ملت افغانستان، انتظار آن را داشتند.

اظهارات صریح، روشن و بی پیشنه رییس جمهور امریکا در قبال پاکستان، پیروزی بزرگ برای دولت افغانستان به شمار می رود. افغانستان در طول بیش از چندین  دهه گذشته همواره پاکستان را به عنوان پناه گاه امن شبکه های تروریستی و طراح بسیاری از اقدامات دهشت افگنانه علیه افغانستان و نیروهای بین المللی می دانست. اما متحدین غربی افغانستان و در راس آنها امریکا هیچ گاه به این میزان، پاکستان را مورد بازخواست قرار نداده بودند. در هفده سال گذشته این نخستین بار است که شخص رییس جمهور امریکا، به صراحت پاکستان را به عنوان حمایت گر گروه های دهشت افکن معرفی کرده و تداوم این رفتار را با توجه به کمک های میلیاردی امریکا به این کشور، غیر قابل تحمل دانست. با باور ما رییس جمهور ترامپ نشان داد که تیم او سر نخ اصلی کلاوه سر در گم جنگ و به تعبیر خودش « وضعیت به هم خورده » در افغانستان را پیدا کرده است و اراده دارد تا به این وضعیت سامان دهد. ولی اینکه ترامپ با طالبان چه سیاست  را در پیش خواهد گرفت نمی توان پیش بینی نمود.

 

منابع:

 

۱ ـ استراتیژی جدید ترامپ برای افغانستان: دوری از ملت ‌سازی و کشتن تروریست‌ها

http://www.dw.com/fa-

۲ ـ ترامپ: در مورد افغانستان و منطقه تصمیماتی گرفته شد نوشته سایت دوچ ویله

http://www.dw.com/fa-af

۳ـ  برای ترامپ در افغانستان فقط اردو اعتبار دارد نوشته فلورین وایگند رییس بخش افغانستان در دویچه وله

http://www.dw.com/fa-af7

۴ ـ دیپلومات ارشد چین در مکالمه تیلفونی با تیلرسون از پاکستان دفاع کرد در ویبسایت دوچ ویله

http://www.dw.com/fa-

۵ ـ استراتیژی جدید دونالد ترامپ برای افغانستان در وبگاه ود صم روزنامه اقتصادی افانستان

https://dari.wadsam.com

۶ـ  Trump Outlines New Afghanistan War Strategy With Few Details

By JULIE HIRSCHFELD DAVIS and MARK LANDLERAUG. 21, 2017

www.nytimes.com

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۳۱۰۸

تاملی بر استراتیژی جدید امریکا درافغانستان


داود کرنزی


موجودیت قوای خارجی و ادامه جنگ  ، نه تنها در کشورما بلکه در دیگر کشورها موجب بروز خشونت  و کشتار انسان به خصوص مردم ملکی ؛ وسبب نا بودی دستاوردهای فرهنگی ، تخریب نهادهای اقتصادی  اجتماعی می گردد انسان ها شهید معیوب ومعلول می شوند.
استراتیژی جدید آمریکا موجب تداوم جنگ در کشور ما میشود .برای مدت طولانی کشور ما میدان جنگ قدرتها ونکته داغ جهان با قی خواهد ماند.
درهمین حال ترامپ درصحبت خود اعتراف نمود که در مورد پیروزی جنگ در افعانستان شک دارد.
در پالیسی سیاسی ـ  نظامی جنگ  در افغانستان  سرکوبی  و نابودی دشمن مطرح نیست. درادبیات نظامی دولت افغانستان  نیز همیشه می شنویم که بارها گفته شده که طالبان ؛ یا داعش وسایر جنگجویان را از این ویا آن محل جنگ بیرون راندیم!

بیرون راندن یعنی اینکه آنها را سرکوب نکرده ایم. محلات را پاک کاری نمودیم  ؛ و یا در همین رهکار جدید امریکا با صراحت گفته شده که طالبان را آنقدر تحت فشار قرار می دهیم که آماده مذاکره  ونشست  وتفاهم شوند .
یعنی جنگ دوستانه است . بنا این جنگ الی به سرمنزل مقصود و به هدف رسیدن  ادامه می یابد. اگرتصمیم ختم جنگ باشد، استخبارات کشورها ی در حال جنگ باید سازمان ها   و ارتش های اجیر جنگ های نیابتی خود را منحل نمایند و آنها را تمویل نکنند  آنوقت است که  داستان خاتمه می یابد. حالا که تصمیم موجودیت طویل المدت  قوا ؛ وادامه جنگ است باید روی این نکته که مارا به آدامه جنگ ملزم وناگزیر میسازد فکر کرد.
آوازه تبلیغاتی و جنگ روانی خصوصی سازی جنگ  در افعانستان درهفته های اخیر موجب نگرانی همه مردم کشورما شده بود.
اگر تا اکنون پریزدنت ترامپ یک تصمیم عاقلانه گرفته باشد همین است که ؛ سرنوشت افغان ها را به دست شرکت های  آدم کش از نوع  بلک واتر نسپرد . معلوم می شود که کم کم از تجارت به سیاست گرایش حاصل نموده است .خلص مسایل   تبلیغاتی وسیاسی صحبت پریزدنت ترامپ :
-  نظامیان امریکا ازافغانستان خارج نخواهد شد.خروج به معنی بازگشت افعانستان  به ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱  ترسایی است.
- خروج قطعات ما ازعراق در سال ۲۰۱۱ ترسایی اشتباه وعجولانه بود ؛ و موجب بروز داعش گردید.
-  ما افزایش سربازان خود رامتناسب به شرایط  وبراساس نیازمندی در نظرداریم .
 - حمایت  از دولت ، قوای مسلح و جنگ در میدان های نبرد علیه طالبان را اعلان نمود. وتقویت طالبان  را تحدید علیه امریکا  دانست.
-  اوگفت تعهد ما نامحدود نیست  وهمچنان حمایت ما  چک سفید بی امضا نیست.
-  تقویت وحمایت افعانستان  وظیفه ماست .اما تعیین سرنوشتی کشور بدست مردم آنکشوراست.
-  مردم امریکا انتظار دیدن اصلاحات واقعی ونتيجه  واقعی  وپیشرف  واقعی را ازافغانان  دارد.
-  صبرما نامحدود نیست .ما چشم خود را باز نگه خواهیم داشت. 

محتوای صحبت ترامپ  بر نکات  ذیل استوار است :

فشار بر پاکستان :
ـ  در مقابل پاکستان خاموش نخواهم ماند.
با وجود  میلیونها دالر کمک امریکا به پاکستان هنوز پاکستان مکان امن برای ترویستان است آنها عساکر امریکایی راهدف قرار می دهند. پاکستان منبع انتشار خشونت در برخی از کشورهای منطقه است... به نظر من این یک موضعگیری استثنای است که تا اکنون هیچ  رییس جمهور امریکا  در برابر پاکستان تروریست پرور نداشته است.
 ـ دراین رهکار نقش خیلی ها مهم به کشور هند منحیث شریک استراتیژیک امریکا داده شده است.
هند در طول تاریخ کشوردوست وعمخوار مردم افعانستان  بوده است هند نیز صدمات فراوانی از اثر مداخله پاکستان بخصوص در ناحیه کشمیر دیده است. موضعگیری پریزيدنت ترامپ در خصوص هند یک پدیده نو در سیاست امریکا می باشد.
ـ  دررهکار جدید جهت ارتقای موثریت و سطح کارایی نظامی مسله ایجاد مرکزیت  واحد  و دایما فعال نیروهای  امنیتی و دفاعی کشور برای دفاع وجهت حفط  دستاوردهای چند سال اخیر و حراست از ارزش ها ی قانون اساسی مساعدت های  نظامی مالی بخاطر سرکوب مخالفان مسلح  مطرح شده است.
- تقسیم وظایف وکار میان دولت افغانستان  ومتحدان آن در عرصه جنگ یک رکن مهم واساسی این رهکار بودهاست.  تاکید روی عدم تحمیل ارزش های خارجی بر افغانها  نکته مهم در نظر گرفتن خصوصیات عنعنوی افعانیست.  ومساعدت درایجاد  پیش زمینه های رشد فرهنگی ،وکلتوری افعان ها مطابق عنعنات ورسوم خود افعان ها در نطراست.
- اجرا ومساعدت زمینه عملیاتهای سریع تفویض صلاحیت عمل قاطع به نماینده گی  نظامی امریکا درافغانستان  که در ارتقای کیفیت سرعت اقدام نطامی می انجامد و تصمیمات تاکتیکی را بدون مراجعات دایمی به مرکز را آزاد گداشته است.
- تعهد ایالات متحد ه آمریکا   به طولانی بودن مدت حضورش در عکس العمل استراتیژی  طلبان درمورد جنگ وچگونه گی نحوه وبرخورد ساختارهای ایجاد شده سیاسی منطقه وی است. در این رهکار تاکید شده که این موقف هوشیارباش به آنهایی است که به مشکل سازی شرایط دشوار برای افغان ها فکر نکنند، و روی مساعدت به یک افغانستان  با ثبات باندیشند.


منابع مورد استفاده :

ـ بی بی سی
- منابع فیسبوکی

 بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۷ـ ۲۵۰۸