کنگره ملی خلق در پکن برگزار شد
روابط بین روسیه و چین «بالغ، مقاوم و پایدار» است و تحت تأثیر «طرف ثالث» قرار نخواهد گرفت!
یورگ کرونایر
با وجود موفقیتهای مهمی که چین در سال گذشته به دست آورد، درسال آینده همچنان مواردی برای بهبود وجود دارد. لی کیانگ، صدراعظم چین، در گزارش کاری دولت چین که در نشست سالانه کنگره ملی خلق (۵ تا ۱۱ مارچ در پکن) ارایه کرد، در این مورد تردیدی باقی نگذاشت. او به ویژه به اقتصاد چین اشاره کرد، نه چندان به پیشرفتهای فناوری، چرا که جمهوری خلق چین اخیراً با ارایه یک مدل هوش مصنوعی جدید توسط شرکت DeepSeek به یک موفقیت مهم دست یافته است که نشان میدهد ایالات متحده با تحریم های روزافزون خود نمی تواند صنعت فناوری پیشرفته چین را از دور خارج کند. لی تایید کرد که این صنعت باید در سال ۲۰۲۵ ترسایی نیز با سرعت بالایی به توسعه خود ادامه دهد، به همین دلیل، دولت قصد دارد استفاده از هوش مصنوعی را، برای مثال در موترهای برقی یا رباتها، ترویج کند. همانطور که نشست کنگره ملی خلق بار دیگر نشان داد، پکن همچنان در تلاش است تا در توسعه فناوری به اوج جهانی برسد.
لی توضیح داد که آنچه باید تغییر کند، عمدتاً مصرف است. مهم ترین دلیل اقتصادی این امر این است که در دوران جنگهای تجاری به شدت تشدید شده، رشد مبتنی بر صادرات دیگر قابل اطمینان نیست. جمهوری خلق چین سالهاست که قصد دارد اقتصاد داخلی خود را به طور جامع تقویت کند تا در اسرع وقت از تمام عدم قطعیتهای چرخههای خارجی ( تجارت خارجی، سرمایه گذاری خارجی) مستقل شود. لی اذعان کرد که تا اکنون نتوانسته اند مصرف را به اندازه کافی تقویت کنند، این مصرف هنوز بسیار عقب تر از آن چیزیست که از نظر اقتصادی ضروری و به طور کلی مطلوب است. پکن اکنون قصد دارد برای تحریک نهایی مصرف، انواع اقدامات را تامین مالی کند و برای این منظور، هزینههای دولتی را ۶.۹ درصد افزایش دهد. برای تأمین بودجه کافی، بدهی از حدود ۳ درصد به حدود ۴ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش خواهد یافت. در مجموع، هدف این است که در سال جاری نیز به رشد حدود ۵ درصد دست یافت.
اگرچه این هدف مطمیناً آسان نیست، اما از نظر سیاست خارجی، دوران های دشوارتری در انتظار جمهوری خلق چین است. وانگ یی، وزیر امور خارجه، که طبق معمول به مهم ترین مسایل در یک کنفرانس مطبوعاتی مفصل پرداخت، با اشاره به سیاستهای امریکا در دوره ترامپ، نسبت به « بازگشت به قانون جنگل » هشدار داد. او تاکید کرد که چین، به ویژه با در نظرگرفتن این موضوع، همکاری خود را با جنوب جهانی گسترش خواهد داد، که در تمام تلاشها برای « ایجاد ثبات در جهان » نقشی «کلیدی » ایفا می کند. با توجه به تلاش دولت ترامپ برای سوق دادن مسکو به سمت واشنگتن، یعنی دور کردن آن از پکن، وانگ اظهار داشت که روابط بین روسیه و چین « بالغ، مقاوم و پایدار» است، و تحت تأثیر «طرف ثالث» قرار نخواهد گرفت. در مورد تایوان، وزیر امور خارجه با صدای بلند و واضح اعلام کرد که پکن بدون شک « به اتحاد مجدد دست خواهد یافت». با این حال، او همچنین برای «توسعه صلح آمیز روابط بین دو طرف تنگه تایوان» تبلیغ کرد. ترس برخی در تایپه از اینکه ممکن است مانند کیف توسط ترامپ رها شوند، احتمال اینکه دولت جزیره به همکاری قوی تر با پکن تن دهد را افزایش می دهد.
و اگر اینطور نشود؟ اگر درگیری با ایالات متحده، چه در تایوان و چه در جای دیگر، به درگیری مسلحانه منجر شود، چه؟ شی جین پینگ، رییس جمهور، در جلسهای با هیات ارتش آزادی بخش خلق در حاشیه نشست سالانه، اظهار داشت که هم در توسعه و هم در استفاده از سلاح ها، بیش از هر زمان دیگری باید از « فناوری پیشرفته» استفاده کرد. این موضوع، از جمله، به استفاده نظامی از هوش مصنوعی اشاره داشت. شی اظهار داشت که نیروهای مسلح و صنایع تسلیحاتی تنها در صورتی می توانند تمام پتانسیل خود را به نمایش بگذارند که موفق به از بین بردن فساد شوند، و درست است: فساد هزینه بر است و توسعه را کند می کند. دولت به مبارزه با فساد ادامه خواهد داد، از جمله برای اینکه در درگیری بزرگ جهانی با غرب حرفی برای گفتن داشته باشد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۷/ ۲۵ـ ۲۳۰۳
Copyright ©bamdaad 2025
سازمان ملل متحد تجاوزات جنسی سیستماتیک صهیونیستها بر فلسطینیان را افشا میکند
جنایات تکان دهنده ای که در برابرآن غرب سکوت مرگبار را اختیار کرده است !
کیت کلارنبرگ
گزارش کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، خشونت جنسی سیستماتیک نیروهای اسراییلی علیه فلسطینیان را افشا می کند و آن را سیاستی عمدی با هدف سلب انسانیت و سرکوب توصیف می نماید که با مصوونیت گسترده و تأیید رسمی همراه است.
در ۱۳ مارچ، کمشنری عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد گزارشی هولناک منتشر کرد که با جزییات اغلب تهوع آور، نحوه استفاده نهاد صهیونیستی از «خشونت جنسی، باروری و سایر اشکال خشونت مبتنی بر جنسیت علیه فلسطینیان » را در مقیاس صنعتی از زمان آغاز نسل کشی غزه در اکتوبر ۲۰۲۳ افشا می کند. سازمان ملل متحد به این نتیجه می رسد که این اقدامات شنیع، جز اصلی « تلاش گسترده تر اسراییل برای تضعیف حق تعیین سرنوشت [فلسطینیان]» است، و ماهیت سیستماتیک آنها به طور واضح به تأیید رهبران نظامی و سیاسی تلآویو اشاره دارد.
این گزارش ثبت می کند که «خشونت جنسی و مبتنی بر جنسیت به هیچ وجه عنصر جدیدی در اشغال اسراییلی نیست.» با این حال، پس از ۷ اکتوبر، «افزایش شدیدی در خشونت جنسی علیه زنان و مردان فلسطینی» هم توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی (ZoF) و هم توسط شهرک نشینان رخ داده است. سازمان ملل متحد در جمع آوری شواهد حجیم و بسیار محکوم کننده این سواستفاده پست، با هیچ مانعی مواجه نشد. علاوه بر انبوه شهادت قربانیان و شاهدان، عاملان اغلب خود و همدستانشان را در حال ارتکاب آشکار این جنایات، به صورت تفننی، با دوربین ثبت می کردند.
اغلب، این تصاویر نفرتانگیز با افتخار در حسابهای شخصی رسانههای اجتماعی مجرمان منتشر می شد. این اقدامات به وفور گواه فرهنگ مصوونیت کامل است که در آن سربازان نیروهای اشغالگر صهیونیستی (ZoF) به معنای واقعی کلمه تجاوز و غارت می کنند. سازمان ملل متحد دریافت که « علیرغم انبوه شواهد شاهدان و دیجیتالی از ارتکاب جنایات توسط سربازان اسراییلی در غزه، هیچ تلاش معناداری از سوی اسراییل برای پاسخگو کردن عاملان صورت نگرفته است.» درخواستهای ارایه شده به تلآویو برای شفاف سازی در مورد تحقیقات مربوط به خشونت جنسی ارتکاب یافته توسط نیروهای اشغالگر نادیده گرفته شده است:
« کمیسیون هیچ مدرکی مبنی بر اینکه مقامات اسراییلی اقدامات موثری برای جلوگیری یا توقف اعمال خشونت جنسی یا شناسایی و مجازات عاملان انجام داده باشند، مشاهده نکرده است.»
در مقابل، سازمان ملل متحد اظهارات متعددی از مقامات نهاد صهیونیستی را ثبت کرد که به طور فعال از شبهنظامیان ZoF متهم به جرایم جنسی حمایت میکنند و «تجاوز و سایر اشکال خشونت جنسی» علیه فلسطینیان، به ویژه بازداشتشده گان را «مشروعیت میبخشند». این که حاکمان اسراییل از حملات با بار جنسی علیه فلسطینیان حمایت میکنند، با حمله عمدی ZoF به یک مرکز حقوق زنان در غزه، در اواسط نوامبر ۲۰۲۳، بیشتر تقویت میشود. سازمان ملل متحد به «بعد جنسیتی آشکار» این حمله اشاره کرد، جایی که سربازان توهینهای جنسیتی عمیقاً زننده و توهینآمیز علیه زنان فلسطینی را به زبان عبری روی دیوارهای داخلی ساختمان نقاشی کردند.
در بیرون، تانکهای ZoF طبقه پنجم ساختمان را، که پناهگاهی برای زنان و خانوادهها بود، دقیقاً بمباران کردند. آن منطقه «به طور کامل ویران شد»، اما بقیه ساختمان «سالم باقی ماند». خوشبختانه، محل و مناطق اطراف آن قبل از حمله تخلیه شده بود، به این معنی که کسی آسیب ندید. کمیسیون «هیچ توجیه نظامی» برای هدف قرار دادن این مرکز توسط ZoF پیدا نکرد. با این حال، از دیدگاه نهاد صهیونیستی، بدون شک هدف نظامی بسیار خاصی را دنبال می کرد.
در مجموع، نتیجه گیریهای کمیسیون به طور اجتنابناپذیری به این واقعیت اشاره دارد که جنسیت و جنسیت اکنون میدان های نبرد کلیدی و اختصاصی در محو دایمی فلسطینیان توسط اسراییل هستند، در حالی که سواستفاده جنسی، تجاوز و آسیبهای جسمی و روانی ناشی از آن، سلاح های تثبیتشده و صیقل یافته در زرادخانه نظامی شیطانی نهاد صهیونیستی هستند. به طور جدی، با توجه به تمایل تلآویو به صادرات ابزار و روشهای سرکوب و کشتار جمعی خود به خارج از کشور، پیامدهای این تحول هولناک در جنگ مدرن می تواند جهانی باشد.
«ابزارهای خارجی»
گزارش کمیسیون سازمان ملل متحد شامل پنج بخش جداگانه در مورد تسلیح سواستفاده جنسی توسط نهاد صهیونیستی است، « آزار جنسی و شرمساری عمومی زنان فلسطینی»، «فیلم برداری و عکسبرداری از اقدامات خشونت جنسی علیه مردان و پسران در هنگام دستگیری»، « « خشونت جنسی در عملیات زمینی از جمله در ایستهای بازرسی و تخلیهها»، « خشونت جنسی، باروری و سایر خشونتهای مبتنی بر جنسیت در بازداشت»، «خشونت جنسی و مبتنی بر جنسیت توسط شهرک نشینان و سایر غیرنظامیان». هر کدام مملو از توصیفات منزجرکننده و شهادتهای تهوع آور هستند.
اخبار مرتبط
در حالی که رده بندی حلقههای جهنم کاری مبتذل است، بخش مربوط به خشونت جنسی علیه بازداشت شده گان زن و مرد فلسطینی برای بررسی بسیار حیاتی است. مقیاس محض سواستفاده های مستند شده و ثبات روایتهای ارایه شده توسط قربانیان زندانی در بیش از ۱۰ بازداشتگاه نظامی اسراییلی، به این معنی است که نمی توان به طور موجه استدلال کرد که این وحشی گری انحرافی است یا قابل انتساب به شبه نظامیان یا واحدهای «سرکش» ZoF است. این فقط می تواند یک سیاست عمدی و مصمم باشد که در بالاترین سطوح امضا و هدایت شده است.
کمیسیون سازمان ملل متحد دریافت که از ۷ اکتوبر ۲۰۲۳ تا جون ۲۰۲۴، حداقل ۱۴۰۰۰ فلسطینی در غزه و کرانه باختری ( از جمله صدها زن ) توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی (ZoF) زندانی شدهاند. بسیاری از آنها از دلایل زندانی شدن خود مطلع نشدند. در موارد پی در پی، « خشونت جنسی به عنوان ابزاری برای مجازات و ارعاب از لحظه دستگیری و در طول بازداشت، از جمله در بازجویی ها و بازرسی ها، مورد استفاده قرار گرفت:
« به نظر می رسد اعمال خشونت جنسی… با نفرت شدید نسبت به مردم فلسطین و تمایل به سلب انسانیت و مجازات آنها انگیزه گرفته است… برهنه کردن اجباری، با هدف تحقیر و خوار کردن قربانیان در مقابل سربازان و سایر بازداشت شده گان، به طور مکرر مورد استفاده قرار می گرفت… بازداشتشده گان مرد گزارش دادند که پرسنل ZoF اندام تناسلی آنها را کتک زده، لگد زده، کشیده یا فشار دادهاند، اغلب در حالی که برهنه بودهاند… در برخی موارد، از اشیایی مانند فلزیابها و باتوم ها برای ضرب و شتم آنها در حالی که برهنه بودهاند، استفاده شده است.»
کمیسیون تجاوز و آزار جنسی گسترده بازداشت شده گان مرد را مستند کرد، « از جمله استفاده از پروب الکتریکی برای ایجاد سوختگی در مقعد، و وارد کردن اشیایی مانند انگشتان، چوب، دسته جارو و سبزیجات به مقعد و راست روده». یک قربانی از سقف آویزان شد به طوری که فقط انگشتان پایش با یک صندلی زیر او تماس داشت و ساعتها با ابزار مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در طول این آزار، یک «میله فلزی» حدود ۲۰ بار به آلت تناسلی او وارد شد تا اینکه شروع به خونریزی کرد و سپس بیهوش شد.
کمیسیون تشخیص داده است که بازداشتشده گان به طور معمول در معرض آزار و اذیت جنسی قرار می گرفتند و تهدید به آزار و تجاوز جنسی به بازداشتشده گان یا اعضای خانواده زن آنها می شد. کمیسیون اطلاعاتی دریافت کرد مبنی بر اینکه بازداشتشده گان مجبور به درآوردن لباس و دراز کشیدن روی هم شدهاند، در حالی که مورد آزار کلامی قرار گرفته و مجبور به نفرین مادران خود شده اند. اگر از دستورات اطاعت نمی کردند، مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند.
بازداشتشده گان زن نیز در معرض آزار و اذیت جنسی، حمله، تجاوز و تهدید به جان خود قرار گرفتند. یک زن توسط یک سرباز ZoF تهدید شد که او را می کشد و فرزندانش را می سوزاند و پرسید: «چطور می خواهید به شما تجاوز کنیم؟ یکی یکی یا همه با هم؟». دیگری در مقابل شوهرش تهدید به آزار جنسی شد، قبل از اینکه سربازان به صورت او تف کنند و او را تا حد بیهوشی کتک بزنند. چندین زن فلسطینی رنج تحقیرآمیز وارد کردن «ابزارهای خارجی» به واژن یا راستروده خود را متحمل شدند.
علاوه بر این، بازداشت شده گان زن « بازرسی های بدنی مکرر، طولانی و تهاجمی، هم قبل و هم بعد از بازجویی ها» را تحمل کردند. یک زن فلسطینی در طول چهار روز بازداشت خود، هر سه ساعت یک بار در سلول خود بازرسی بدنی شد، «حتا با وجود اینکه در دوران قاعده گی بود.» زنان به طور منظم مجبور می شدند تمام لباسهای خود، از جمله حجاب را، در مقابل سربازان مرد و زن ZoF درآورند. ضرب و شتم و آزار و اذیت، در حالی که با توهینهای رکیک و الفاظ جنسی مانند «فاحشه» بمباران می شدند، نیز رایج بود.
«بی عدالتی وحشتناک »
در جولای ۲۰۲۴، ۱۰ سرباز ZoF پس از اینکه یک بازداشت شده مرد فلسطینی را به چنان خشونت جنسی شدیدی مورد آزار قرار دادند که نیاز به جراحی فوری پیدا کرد، دستگیر شدند. کمیسیون دریافت که این به هیچ وجه یک حادثه منفرد از ۷ اکتوبر به بعد نبوده است، اما تا به امروز تنها موردی است که شکنجه گران یک قربانی با عواقب سواستفاده غیرقابل تصور خود مواجه شدهاند. با این حال، سازمان ملل متحد به این پرونده زشت به عنوان « نمونه ای گویا از فرهنگ مصوونیت» رایج در دستگاه نظامی و امنیتی نهاد صهیونیستی اشاره میکند:
« پنج سرباز ظرف چند روز بدون اتهام آزاد شدند و پنج نفر دیگر در حبس خانگی قرار گرفتند. در سپتامبر ۲۰۲۴، یک دادگاه نظامی شرایط حبس خانگی آنها را کاهش داد و الزام همراهی آنها با یک ناظر در طول حبس خانگی شبانه را حذف کرد و به آنها اجازه داد در طول تعطیلات درخواست آزادی ارایه دهند.»
یک کیفرخواست منتشر شده شرح می دهد که چگونه پنج سرباز متهم به سلول مرد در بازداشتگاه سده تیمان حمله کردند، او را با دنده لت و کوب کردند و با شوکر برقی به سر او ضربه زدند، قبل از اینکه به زور یک دنده را در دهان او فرو کنند، همه اینها در حالی که او را با یک سگ تهدید می کردند. او همچنین با یک شی تیز در راست روده خود ضربه خورد. این حمله باعث شکستگی چند دنده، سوراخ شدن ریه و سایر جراحات خطرناک در این فلسطینی شد.
در این گزارش ذکر نشده است که دستگیری اولیه ۱۰ سرباز ZoF مسوول این بربریت وحشتناک، خشم شهروندان اسراییلی را برانگیخت و منجر به اعتراضات گسترده ای برای آزادی آنها شد. با این وجود، کمیسیون ثبت کرد که چگونه چندین مقام ارشد نهاد صهیونیستی از دستگیری سربازان ابراز خشم کردند. بزالل اسموتریچ، وزیر مالیه، گفت که آنها « بیعدالتی وحشتناکی » را متحمل شدهاند. ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی، اظهار داشت که «شرم آور» است که « بهترین قهرمانان» تلآویو در معرض چنین «آزار و اذیت شیطانی» قرار گرفته اند.
رسانههای غربی در مورد این حمایت آشکار از تجاوز جنسی به عنوان ابزاری برای ترور، سکوت مرگباری را حفظ کردند. یافتههای نگران کننده کمیسیون سازمان ملل متحد نیز با گوشهای ناشنوای جریان اصلی روبرو شده است. طبق معمول، رسانههای خبری و عروسک گردانان غربی نهاد صهیونیستی، با سکوت خود همدست هستند ، و دقیقاً همین سکوت است که فرهنگ مصوونیت ZoF را تشویق و محافظت می کند. در نتیجه، می توان انتظار داشت که «افزایش شدید خشونت جنسی علیه زنان و مردان فلسطینی» در آینده فقط افزایش یابد./جنوب جهانی
منبع تصویر : نور نیوز
بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۲۵ـ ۲۳۰۳
Copyright ©bamdaad 2025
آیا صلح در اوکرایین ممکن است ؟
ویجی پراشاد
تمام این مساله به یک بنبست تبدیل شده است. نمایش سیاسی در دفتر بیضی شکل کاخ سفید مجموعه ای از واکنش های قابل پیشبینی را در سراسر جهان برانگیخت. برخی از واکنش ها شامل خشم از رفتار بی ادبانه رییس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، و احساس شرمنده گی برای رییس جمهور اوکرایین، ولودیمیر زلنسکی، بودند. سپس، شکست رییس جمهور فرانسه، امانویل مکرون، در دستیابی به توافق اروپایی با کیر استارمر، صدراعظم بریتانیا، و زلنسکی، بن بستهای مطلقی را که این جنگ فرسایشی در اوکرایین با آن روبروست، آشکار کرد. پرسشی که از این بحث ها برمی آید، ساده است:
آیا راهی برای خروج از این جنگ وجود دارد؟
جنگی دایمی:
اگر هدف زلنسکی و شرکای اروپایی اش از جنگ، تضعیف روسیه یا سرنگونی دولت ولادیمیر پوتین باشد، این جنگ ممکن است تا ابد ادامه یابد یا به سرعت به سناریویی خطرناک و هسته ای تبدیل شود. نظرسنجیهای افکارعمومی در روسیه نشان میدهند که محبوبیت پوتین به ۸۷ درصد رسیده است. این رقم، به هر شکلی که محاسبه شود، بسیار بالاتر از میزان محبوبیت مکرون در فرانسه است. بعید به نظر می رسد که روسیه( که اقتصاد آن در طول جنگ مقاومت کرده است) در صورت ادامه درگیریها، دچار ضعف شود.
در مقابل، شواهد نشان می دهند که اقتصاد اروپا درگیر تورم ناشی از جنگ است که هنوز کاهش نیافته است. مکرون هشدار داده که در صورت ادامه جنگ، کشورهای اروپایی مجبور خواهند شد هزینههای نظامی خود را به ۳ یا ۳،۵ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهند. این وضعیت، سطح زنده گی اکثر مردم اروپا را بیش از پیش پایین خواهد آورد.
آیا جوانان کارگر اروپایی حاضر خواهند شد در جبهه خطرناک اوکرایین بجنگند، آن هم برای هدفی (تضعیف روسیه) که غیرممکن به نظر می رسد؟ احتمالاً خیر. مساله دردناک دیگر این است که طبقه متوسط اوکرایین به اروپا فرار می کند، در حالی که از کارگران اروپایی خواسته می شود که برای دفاع از آن کشور به جنگ بروند.
جنگی دایمی باعث تلفات غیرضروری در اوکرایین و یک بحران اقتصادی پایدار در اروپا خواهد شد. علاوه بر این، ایالات متحده نیز حاضر نخواهد شد تا ابد حمایت مالی و نظامی از چنین جنگی را ادامه دهد، و این امر باعث خواهد شد که هرگونه تعهد بلند مدت اروپا به اوکرایین فروبپاشد.
راه حل کوریایی:
اگر اوکرایین و روسیه حاضر نباشند به سمت یک آتشبس و سپس راه حل مذاکره شده (که شامل تضمینهای امنیتی برای همه طرفها باشد) حرکت کنند، این احتمال وجود دارد که خط مقدم فعلی( که از شمال تا شرق اوکرایین امتداد دارد)به یک منطقه غیرنظامی دایمی (DMZ) تبدیل شود. در این سناریو، اوکرایین برای همیشه به دو بخش تقسیم خواهد شد و منابع هنگفتی را صرف حفظ یک خط مقدم دایمی خواهد کرد. این محتمل ترین سناریوست، هرچند که ممکن است اروپاییها آن را غیرقابل قبول بدانند، زیرا ایجاد «یک کوریا» در اروپا برای آنها خوشایند نخواهد بود.
ارتش کوریای جنوبی حدود ۶۰۰ هزار سرباز را در طول مدار ۳۸م نگه می دارد، در حالی که حدود ۳۰ هزار سرباز امریکایی نیز در این منطقه مستقر هستند. شرایط در کوریای شمالی نیز مشابه است. سالانه میلیاردها دلار برای نظارت و لوژیستیک این منطقه حدوداً ۲۳۰۰ کیلومترمربعی که از نظر اقتصادی بلااستفاده است، هزینه می شود.
برای اوکرایین، اروپا باید برای همیشه مصارف این مدل «کوریایی» را تأمین کند . همان گونه که ایالات متحده از کوریا جنوبی حمایت مالی و امنیتی می کند و چین نیز نقشی مشابه برای کوریا شمالی ایفا میکند.
یک کنسرسیوم امنیتی:
«فرایند هلسینکی» که در دهه ۱۹۷۰ برای مذاکره بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد و به ایجاد سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) انجامید، در جنگ اوکرایین تقریباً هیچ نقشی برای ایجاد صلح ایفا نکرده است.
تنها میانجیهایی که اجازهی مذاکره دربارهی جنگ اوکرایین را از جانب زلنسکی داشتهاند، ایالات متحده، رهبران اروپای غربی، اتحادیهی اروپا و ناتو بودهاند. کشورهای اروپای شرقی (بهجز آنهایی که عضو ناتو و اتحادیهی اروپا هستند) یا ساکت ماندهاند یا نظرات شان نادیده گرفته شده است. اما همین کشورهای اروپای شرقی هستند که مستقیماً با روسیه مرز مشترک دارند و همین کشورها هستند که بیش از همه نیازمند یک کنسرسیوم امنیتی مشترک با روسیه و تضمینهای متقابل هستند.
کشورهایی که با غرب روسیه مرز مشترک دارند، عبارتاند از:
(از شمال به جنوب) ناروی، فینلاند، استونیا، لتونیا، بلاروس، اوکرایین، گرجستان و آذربایجان. (لیتوانی و پولند نیز با استان کالینینگراد، منطقه ی برون بومی روسیه در دریای بالتیک، مرز دارند).
از این هشت کشور، سه کشور (فینلاند، استونیا و لتونیا) عضو ناتو و اتحادیه اروپا هستند، در حالی که ناروی عضو ناتو است، اما در اتحادیه اروپا نیست.
آیا امکان دارد این هشت کشور کنفرانسی را با روسیه برگزار کنند تا درباره مسایل امنیتی گسترده تر مذاکره کنند، به جای این که صرفاً بر اوکرایین متمرکز شوند؟
در دهه ۱۹۸۰، اولاف پالمه، صدراعظم سویدن، ریاست کمیسیون مستقل خلع سلاح و امنیت را برعهده داشت. گزارش این کمیسیون در سال ۱۹۸۲ ترسایی با عنوان «امنیت مشترک: برنامهای برای خلع سلاح» بیان می کرد که « وظیفهی دیپلوماسی این است که درگیری ها را محدود، تقسیم و کوچک کند، نه این که آنها را گسترش دهد و انباشته کند.»
به عبارت دیگر، همه مشکلات را نمی توان به طور همزمان حل کرد.
آتش بس، به خودی خود ارزشمند است. باید مسایل را ازهم تفکیک کرد و ابتدا بر حل آن هایی که ساده تر هستند تمرکز کرد تا اعتماد ایجاد شود. اگر تمام مشکلات را در یک مساله بزرگ خلاصه کنیم، حل آن غیرممکن خواهد شد.
همسایگان روسیه نمی توانند جغرافیای خود را تغییر دهند. اوکرایین را نمی توان به فرانسه منتقل کرد. این کشور باید کنار روسیه باقی بماند. بنابر این، این کشورها باید راهی برای ایجاد اعتماد متقابل پیدا کنند.
نخستین گام این است که ادعای «عدم اعتماد به همسایه» را کنار بگذاریم. اتحادیه اروپا و ناتو بدون حمایت کامل نظامی امریکا نمی توانند روسیه را به زانو درآورند.
اگر یکی از کشورهای هممرز با روسیه پیشنهاد ایجاد یک کنسرسیوم امنیتی را بدهد و تضمینهایی از ناتو برای عدم گسترش بیشتر به شرق و از روسیه برای عقب نشینی نیروهای نظامی اش از مناطق مرزی گرفته شود، این گامی در جهت کاهش تنشها خواهد بود.
هرگونه کاهش تنش، به نفع بشریت است. اگر چنین توافقی به صلح در اوکرایین منجر شود، بسیار بهتر از باقیماندن این جنگ به عنوان زخمی دایمی در اروپا خواهد بود.
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ۱۷۰۳
Copyright ©bamdaad 2025
شـادباش نـوروزی حـزب آبادی افغانستان
هموطنان گرانقدر!
حزب آبادی افغانستان فرا رسیدن جشن باستانی نوروز، سال ۱۴۰۴ خورشیدی ، آغاز فصل نو شدن طبیعت و پیروزی نو بر کهنه ، که از گرامی ترین میراثهای فرهنگی میهن ماست را به شما مردم شریف و زحمتکش کشور صمیمانه تبریک می گوید.
نوروز ریشه در تاریخ پرشکوه این سرزمین داشته ، قرنهاست مردم زحمتکش ، صلح دوست و پرتلاش افغانستان از آن بمثابه جشن مردمی و نماد همبستگی، شادی، نوزایی و امید تجلیل مینمایند . این مناسبت فرخنده ، همواره الهام بخش پیوندهای انسانی و اجتماعی بوده، پیام آور باهمی ، شادمانی ، مدارا ، دوستی و آغاز تازهایی در زنده گی مردمان ماست.
درحالی که به استقبال بهار وسال نو خورشیدی می رویم ، لازم است تا برسالی که گذشت و رخدادهای مهم آن درنگ نموده ، آموزه هایی را برای سال نو استخراج نماییم .
سالی که گذشت سالِ دشواری های فزاینده مادی و معنوی ، سال شدت یافتن فقرساختاری ، بیداد، محرومیت، سال ادامه هجوم به حقوق انسانی زنان و سایر شهروندان کشور بود. باگذشت سه سال ، امارت اسلامی تا حال نتوانست و یا نخواست به حل اساسی ترین خواست های مردم برای زنده گی در آزادی ، قانونیت ، مشارکت، عدالت ، امنیت اجتماعی و اقتصادی پاسخ بدهد . بحران اقتصادی و اجتماعی رشد یابنده میلیون ها هموطن ما را به ارتش بیکاران کشانیده ، روزگار فلاکتباری را برای متقاعدین ، فرهنگیان، زنان و جوانان کشور و لایه های ناتوان کشور به ارمغان آورده است .مسوولین امارت اسلامی در سه سال گذشته نتوانستند تا افغانستان را از انزوای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی برون کنند. درسطح بین المللی باوجود تعاملات معین ، هنوز افغانستان جایگاه شایسته و قابل پذیرش را در مناسبات با کشورهای و منطقه وجهان پیدا نکرده است . این ناتوانی ها و سنگ اندازی ها مانع جلب کمک های بیغرضانه مجامع بین المللی برای بهبود شرایط زنده گی بخشی از مردم شده است . به عنوان مثال ما میتوانیم از عدم جلب کمک های جهانی در پرداخت معاش متقاعدین ، این قشربی بضاعت و ناتوان جامعه یادآوری نماییم.
ناتوانی درحل معضلات اقتصادی و اجتماعی باعث تشدید بحران مهاجرت و فرارکتله وسیعی از نیروی کار انسانی و متخصصین افغان به کشورهای همسایه و جهان شده است . معضلات یاد شده تهدیدات امنیتی را نیز افزایش داده ، حضور گروههای تروریستی درکشور، نه تنها افغانستان بلکه امنیت منطقه و جهانی را با خطرمواجه ساخته است.
هموطنان گرامی ،
در سالی که گذشت ما شاهد مبارزات کارگران، فرهنگیان، متقاعدین و زنان کشورمان بودیم . متقاعدین درحرکت های اعتراضی سازمان یافته ، در برابر برخوردهای ظالمانه ، غارت دارایی های بیمه تقاعد و عدم پرداخت حقوق شرعی و قانونی شان بپاخاستند . آنها برگرانی قیمت کلاهای مصرفی ، فقرکهن سالی و نبود امکانات بهداشتی و معیشتی صدای اعتراض بلند کرده و در این مورد خواستار راه حل های قانونی و مدنی شدند. زنان با شهامت کشورکه از همان روزهای نخست با راه اندازی کنش های پیدا و پنهان ، ابتکارات متنوعی برای دسترسی به حق کار، تحصیل، عدالت و مشارکت اجتماعی تحت شعار « نان ، کار ، آزادی » را راه اندازی کردند ،هنوز با استواری برای دسترسی به حقوق انسانی شان مبارزه و تلاش مینمایند . مبارزات لایه های مختلف اجتماعی کشور که در شرایط دشوار و همراه باشلاق و زندان ادامه دارد ، مورد حمایت نیروهای دادخواه ، دموکرات و هوادار بهروزی مردم و اعتلای کشور، از جمله حزب آبادی افغانستان میباشند.
حزب آبادی افغانستان بر این باور است که برای عبور از این وضعیت بحرانی، باید راه حلی ملی، دموکراتیک و مبتنی برخواست واقعی مردم افغانستان جست وجو شود. ما تاکید می کنیم که تشکیل یک دولت فراگیر ملی که از تمام اقوام ، مذاهب و گروه های سیاسی کشورنماینده گی کند، ضروریست. احترام به حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و اقلیتها، و رفع تمامی محدودیتهای غیرانسانی باید در اولویت قرارگیرد.
رشد اقتصاد ملی از طریق سرمایه گذاری درموسسات ملی ، حمایت از تولیدات داخلی ، توسعه زیرساختها و دفاع از حقوق صنفی کارگران ، دهقانان و سایر زحمتکشان می تواند زمینه ساز بهبود شرایط زنده گی مردم گردد. همچنین، ایجاد روابط متوازن با جهان برمبنای احترام متقابل ، برابری و تکیه برمنافع ملی افغانستان، کشور را از انزوا خارج میکند.
دراین جا لازم به تذکر میدانم که مداخلات بی شرمانه ، تربیت و صدور تروریستان از خاک پاکستان درسال پار، مانند چندین دهه گذشته ادامه یافته ، تهدیدات جدی را به امنیت کشور و هموطنان شریف ما ببار آورده است . این اقدامات تروریستی محافل حاکمه پاکستان منحیث « خانه امن تروریستان جهان » صلح ، ثبات و امنیت افغانستان ، منطقه و جهان را بخطر انداخته است .
حزب آبادی افغانستان با محکومیت برنامه های شیطانی ، اقدامات تجاوزگرانه و تروریستی محافل حاکمه پاکستان ، از همه نیروهای صلحدوست و ترقی پسند جهان ، مجامع بین المللی ، شخصیت ها و سازمانهای دادخواه پاکستان میطلبد تا با اعمال فشار برحلقات جنگ طلب ، تروریست پرور و متجاوز پاکستان آنها را از ادامه سیاست های ضد افغانی و ضد انسانی شان بازدارند.
هممیهنان گرامی ،
در سال گذشته بنابر دلیل های بیشمار ما شاهد ادامه سیل مهاجرت های غیرقانونی هموطنان به کشورهای همسایه و جهان بودیم . با دریغ که برخوردهای غیرانسانی و ظالمانه در برابر این هموطنان ما ابعاد تازه یی بخود گرفته ، کشورهای همسایه ، اروپا و امریکا فشار و برخوردهای غیرقانونی و ضد کرامت انسانی در برابر مهاجرین را افزایش بخشیده اند . کشورهای همسایه پیوسته با نقض قوانین پذیرفته شده بین المللی از مهاجرین افغان منحیث وسیله فشار برای تحمیل اراده شان استفاده ابزاری مینمایند.
حزب آبادی افغانستان در برابر سرنوشت بیش ازده میلیون مهاجرافغان در کشورهای همسایه ،اروپا و سایرمناطق جهان بی تفاوت نبوده با امکانات دست داشته بخاطربهبود شرایط زنده گی این هموطنان و احقاق حقوق انسانی آنها تلاش مینماید . آرزو میبریم این هموطنان ما با استفاده از امکانات دست داشته همراه با سایر زحمتکشان جهان در راه دستیابی به حقوق انسانی شان از مبارزه و تلاش فروگذاشت نکنند . تجلیل از جشن ملی و باستانی نوروز، پیوند با ریشه های تاریخی و فرهنگی ملی ما بوده ، به خودآگاهی شما و فرزندان تان یاری میرساند . نوروز فرهنگ باهمی ، همپشتی ، احترام و ارج گذاری به انسان ، طبیعیت روح شاد زنده گی میباشد ، آنرا یکجا با نوروزباوران و سایر خلق های جهان برپا بدارید .
مردم شریف و زحمتکش کشور ،
در این لحظه حساس تاریخی، حزب آبادی افغانستان همه نیروهای مترقی ودموکرات کشور را فرامی خواند تا با اتحاد وهمبستگی، برای رهایی از این وضع بحرانی و ایجاد آینده بهتربرای مردم افغانستان گام بردارند. باور ما اینست که تنها ازطریق همبستگی ملی و تلاش مشترک می توانیم راه دشوار رسیدن به صلح، دموکراسی و پیشرفت را هموارسازیم.
نوروز، منبع امید و نوآوریست. با امید به پیروزی های بزرگ برای کارگران، زحمتکشان، زنان ،متقاعدین ، فرهنگیان، جوانان و دانشجویان کشور، بازشدن روزنه هایی واقعی برای گسترش همبستگی ملی و اتحاد نیروهای دموکرات و هوادار مردم ، بازشدن دروازه های مکاتب و پوهنتون ها بروی بانوان وطن ، برچیدین بستر تمامیت خواهی و برخوردهای ضدمردمی، تامین صلح جهانی و کاهش ملیتاریزم لجام گسیخته ، نوروز و سال نو خورشیدی را برای هموطنان ، همسایگان و نوروزباوران در جهان تبریک میگوییم .
نوروز او نوی کال مو مبارک او بختور شه!
جشن باستانی نوروز و سال نو خورشیدی مبارک!
نوروز و ۱۴۰۴ ینګی ییل قوتلوغ بولسین!
حزب آبادی افغانستان
۲۶ حوت ۱۴۰۳ خورشیدی
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ۱۹۰۳
Copyright ©bamdaad 2025
برگی ازتاریخ جنبش دادخواهانه زنان کشور:
متن بیانیه داکتر اناهیتا راتب زاد، بنیاد گذار جنبش هشتم مارچ در افغانستان
(۸ مارچ ۱۹۶۹ میلادی )
خواهران عزیز!
در تاریخ بشری روزهای فرخنده ای وجود دارد که به خرسندی استقبال و تجلیل میگردد. هشتم مارچ یکی از این روزهاست که نقش عظیمی را در تکامل جنبش بخاطر همبستگی و وحدت زنان ایفا کرده است. پنجاه ونه سال قبل، در دومین کنفرانس زنان مترقی در کوپنهاگن، ۸ مارچ بمثابه روزهمبستگی بینالمللی زنان شناخته شد، از آن زمان تا اکنون تغییرات زیادی در جهان پدید آمده و توام با آن زنده گی زنان نیز تغییراتی را به خود دیده است.
در حالیکه حقوق کامل زنان با تامین استقلال اقتصادی شان و ریشه کن شدن استثمار فردازفرد درکشورهای سوسیالیستی تضمین گردیده است و نهضت زنان درکشورهای سرمایه داری پیشرفته اوج می گیرد زنان کشورهای آسیایی، افریقایی و امریکای لاتین دوشبدوش مردان بخاطر استقلال ملی، صلح و آزادی علیه استعمار، استبداد، ارتجاع و امپریالیزم مبارزه میکنند، زیرا زنان مبارز این کشورها میدانند که مساله تامین حقوق ایشان ارتباط ناگسستنی باحل پرابلم های عمومی جوامع شان دارد.
در افغانستان نیزعلیالرغم شرایط اختناقآور قرون وسطایی، زنان افغان در حیات اجتماعی بارها نقش ارزنده یی را ایفا کردهاند. آنها در جریان تاریخ معاصر کشور در کلیه مبارزات و جنبش های ضد استعمار و استبداد فعالانه سهم گرفتهاند، بخصوص در جریان جنگهای عادلانه استقلالخواهی خلق کشورعلیه امپریالیزم انگلیس زنان کشور از خود قهرمانی ها نشان دادند.
مادران شیردل و زحمتکش ما دردوران مبارزات آزادیخواهی خلق وطن، نه تنها درغیاب مردان هریک کار دو سه نفر را بجای شوهران، پدران و برادران خود انجام دادند، بلکه عده یی هم دراین مبارزه مقدس عملاً اشتراک ورزیده و در تشویق و تهیج جنگجویان دلیرعلیه اشغالگران بریتانیا نقش برجسته و حساسی را ایفا کردند که در داستانهای حماسی ملی ما سیمای نجیب این زنان شجاع و قهرمان، همچنان میدرخشد.
در نخستین ماه های پس از استقلال کشور، در دوران نهضت امانی، زنان کشور یکبار دیگر شایستگی خویش را در امر اشتراک ثمربخش و مفید در حیات اقتصادی و اجتماعی جامعه، نشان دادند. ولی متاسفانه هنوز چند صباحی از دوران نهضت آزادی زنان کشور نگذشته بود که ارتجاع سیاه داخلی در اثر تحریک امپریالیزم بینالمللی باردیگر در جامعه ما مسلط گردید و حداقل حقوق و آزادی های تامین شده زنان و همچنان مردان را سلب کرد. هر چه تاریکی و سیاهی بود جانشین روزنه های امیدبخش آزادی شد. زنان که تازه پا به عرصه اجتماع می گذاشتند، وادار گردیدند بازهم نقاب اسارت برخ بیفگنند و خانه نشین گردند.
اقدامی که درده سال قبل به منظور رفع حجاب صورت گرفت، نتیجه خواست و مبارزه طولانی زنان و مردان کشور و ثمره جنبش آزادیبخش زنان در جهان معاصر بود که با وصف محدود بودن ساحه تطبیع آن، گامی بجلو شمرده میشد. در پرتو وضع جدید ثابت گردید که زنان کشور در تحت شرایط مساعد تر میتوانند در حیات اقتصادی و اجتماعی کشور فعالانه سهم بگیرند.
با تصویب قانون اساسی جدید کشور درسالهای اخیر و اذعان به یکسلسله از آزادیهای دموکراتیک مردم، برخی حقوق جزیی و منجمله حق شرکت در انتخابات برای زنان در صورت و فورم قانون برسمیت شناخته شد. چون آزادی کامل انتخاباتی در شرایط تسلط نظام فرتوت و ظالم فیودالی میسر نیست، طبعاً این حق بخصوص برای زنان عملا خیلی محدود میباشد. ولی بهر حال با احراز این پیروزی مقدماتی مرحله نوین در مبارزه زنان پدید آمده است.
معهذا باید جداً بخاطرداشت که شناسایی حقوق محدودی برای زنان بمعنی پایان یافتن مبارزه نیست، بلکه سرآغاز آنست.
علیرغم موفقیتهای کوچکی که زنان افغان بدست آوردهاند، هنوز به هیچوجه نمیتوان از تامالحقوق بودن زن در جامعه حرف زد، چه زنان کشور هنوز درخانواده، عضو مسلوبالحقوقی بیش نیستند و در صحنه اجتماع نیز محرومیتهای حقوقی فراوان دارند. علیرغم اصول مصرح در قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، زنان از حقوق اقتصادی و اجتماعی خویش برخوردار نیستند. بنابرآن زنان کشور راه طولانی و دشواری را در پیش دارند تا به افراد تام الحقوق یک جامعه آزاد مبدل شوند.
زنان مبارز افغانستان که در گذشته هرگز از کمک به نبرد پرافتخار کشور علیه استعمار و ارتجاع سیاه سر باز نزده اند، اکنون نیز از توطیه ها و دسایس ارتجاع سیاه و تلاش های محافل حاکمه ارتجاعی کشور در جهت سرکوب نهضت زنان، آگاهی دارند و در برابر آنها شجاعانه مبارزه مینمایند. زنان آگاه و پیشاهنگ جامعه ما به خوبی میدانند که در مرحله کنونی تاریخ تحقق خواست های آنان بدون ایجاد حکومت دموکراتیک و ملی که در آن آزادیهای وسیع دموکراتیک مردم تامین شده باشد امکان ندارد، ولی برآنند که در وضع کنونی نیز میتوانند با مبارزه متشکل خویش قسمتی از خواست های خود را برآورده سازند.
زنان آگاه و دلیر کشور تشخیص دادهاند که در برابر آنها دو وظیفه مهم و مقدس قراردارد:
یکی مبارزه به منظور تامین حقوق انسانی سیاسی و اجتماعی زنان و رهایی از قیدوبند عادات، خرافات و رسوم کهنه قرونوسطایی و دیگری اشتراک فعالانه در مبارزه ملی و مترقی بمنظور ایجاد تحول بنیادی در جامعه و بالنتیجه تامین ترقی و رفاه عمومی خلق افغانستان.
تجارب تاریخی نشان داده است که تجهیز و تشکل زنان شرط ضروری موفقیت مبارزه آنهاست. با درک این ضرورت اساسی (سازمان دموکراتیک زنان افغانستان) تشکیل گردید که از اینطریق مطالبات اساسی اقتصادی و اجتماعی زنان کشور مطرح و دفاع میگردد و برای تامین آنها و درجهت بسط نهضت مترقی زنان مبارزه خستگیناپذیری صورت میگیرد.
سازمان دموکراتیک زنان که بر مبنای اصول مترقی مبارزه مینماید، با طرح پروگرام فعالیت خویش، جلب وسیعترین قشرهای زنان کشور را در مبارزه صرف نظراز نژاد، قوم مذهب و معتقدات اجتماعی و سیاسی مطمعنظر قرارداده است.
همچنان سازمان دموکراتیک زنان افغانستان با درک مسوولیتهای تاریخی خویش، نمیتواند نسبت به مسایل جهان بیعلاقه باقی بماند و دست دوستی و همبستگی را بطرف زنان و سازمانهای دموکراتیک و مترقی زنان تمام کشورهایی که برای تحقق آرمانهای والای انسانی مبارزه میکنند، دراز نکند. بدینجهت وظیفه خویش میداند تا علیه جنگ و تجاوز و تحریکات امپریالیستی مبارزه نماید و از جنبشهای رهایی بخش ملی و استقرار صلح پایدار دفاع کند. سازمان دموکراتیک زنان افغانستان مبارزات قهرمانانه و مساعی خستگی ناپذیر و انسانی فدراسیون دموکراتیک جهانی زنان را که از نخستین روزهای تاسیس و تنظیم پروگرام خود در سال ۱۹۴۵ (در پاریس) تااکنون آرزوی زنان را در همه جا بخاطر مبارزه متحد علیه جنگ، ستم و فقر، بنای یک جهان مترقی، آزادی، استقلال ملی و دموکراسی عدالت و صلح پایدار ابراز داشته است، تحسین و جداً پشتیبانی مینماید.
سازمان دموکراتیک زنان افغانستان از انعقاد کنگره جهانی زنان که به ابتکار فدراسیون دموکراتیک جهانی زنان در ماه جون ۱۹۶۹ در هلسنکی مرکز فنلند درباره « نقش زن در جامعه معاصر» دایر میگردد، حسن استقبال مینماید و پیروزی آنرا خواستاراست.
سازمان دموکراتیک زنان افغانستان درودهای گرم و پرشور خود را به تمام زنان ومردان رزمنده و پیکارجوی و ازجان گذشته راه آزادی و استقلال خلق قهرمان ویتنام و زنان و مردان آزادیخواه و مبارز کشورهای عربی و زنان مبارز پشتونستان و بلوچستان میفرستد و انزجار عمیق خود را نسبت به اعمال تجاوزکارانه آدمکشان امپریالیستی و استعمارگران ابرازمیدارد.
در اخیر اعلام میداریم که سازمان دموکراتیک زنان افغانستان بر طبق پروگرام فعالیت خویش مبارزات شجاعانه خود را در راه تعمق نهضت زنان کشور و بدفاع از حق زن، سعادت کودکان و صلح پایدار، استقلال ملی و دموکراسی و ترقی دنبال خواهد کرد و پرچم پرافتخار مبارزه را تا پیروزی نهایی برافراشته نگه خواهد داشت.
ـ پیروزباد مبارزهٔ مقدس زنان افغانستان!
ـ فرخنده باد جشن هشتم مارچ روز همبستگی بینالمللی زنان!
بامداد ـ سیاسی ـ ۶/ ۲۵ـ ۰۷۰۳
Copyright ©bamdaad 2025