پس از تلاش های کمتر موفق در تماس با هند، سرانجام هفته گذشته، وزیر اقتصاد و محیط زیست المان روبریت هابک  و همکار کابینه اش هوبرتوس هایل به هند رفتند. وزیر اقتصاد ظاهرا برای ترویج همکاری اقتصادی با تمرکز بر تامین انرژی و هیات همراه بمنظور جذب نیروی کار متخصص به هند اعزام شدند.

بنظر می رسد که سال ۲۰۲۳ ترسایی سال دوستی غرب با هند باشد. در ماه جونن، جوزف بایدن، رییس جمهور ایالات متحده امریکا، با نارندرا مودی، صدراعظم هند در واشنگتن ملاقات کرد. با گزارش تصاویر صحنه سازی شده، لبخند های جعلی، سخنرانی ها در مقابل کنگره کوشش شد تا این دیدار موفق جلوه داده شود. انتونی بلینکن وزیر امورخارجه امریکا و حامیان او پیش از این دیدار تکرار کرده بودند که هند می تواند شریکی معتبر برای امریکا باشد. اما همزمان غیرمستقیم این امیدواری مطرح می شد که هند را می توان رقیبی علیه چین و دیگر رقبای شورشی غرب، تراشید، متحدی برای یک امپراطوری در حال زوال.

از زمان این امیدواری، غرب افراد مشهور سیاسی مختلفی را برای دق الباب به سراغ هند فرستاده است.

چنین اقدامی در عالم سیاستِ امپریالیزم، فریب دادن هند به عنوان یک شریک اقتصادی و یکی از غول های اتحاد بریکس و از جمله خطرناک ترین حریف ها در شرق علیه سلطه جهانی ایالات متحده امریکا از زمان پایان جنگ سرد به نظر می رسد. کوشش برای جلوگیری از حضور پوتین در اجلاس بریکس در افریقای جنوبی در ماه اگست نیز از جمله تحرکات فریبکارانه واشنگتن بود که با تصمیم خود پوتین مبنی بر عدم حضور مستقیم در این اجلاس خنثی شد.

اما هند کشور ویژه ای است. این کشور حتا تا اکنون نماد عدم تعهد در طول جنگ سرد را همچنان برای خود حفظ کرده است. اما اگر به خاطر رقابت عمیق با چین نبود همچنان غرور سیاسی خود را نیز حفظ می کرد و این دقیقا همان نقطه حساسی است که غرب روی آن حساب می کند.

وال استریت، را ادعای کارشناسان گلدمن ساکس ، اینگونه امیدوار می کند که : « اقتصاد هند پررونق است و از چین پیشی خواهد گرفت.» تحلیلگران بانک های سرمایه گذاری، مدعی اند پیشی گرفتن هند از چین می تواند تا سال ۲۰۷۵ ترسایی بوقوع بپیوندد.

اگر چه تا آن موقع زمان زیادی باقی مانده است اما لازم است باورکنیم که هند دارای پوتنسیال زیادی است. این کشور در حال حاضر آماده سازی خود برای تبدیل شدن به چهارمین کشوری که بر روی ماه فرود می آید، آماده می کند. هیچ کشوری نمی تواند این کار را بدون تلاش عظیم و تخصص تکنالوژیکی در سطح بالا انجام دهد. انرژی هسته ای نیز در خط مقدم در خدمت بخش فناوری اطلاعات، صنعت دواسازی، انجینری مکانیک و ساخت هواپیماست و اینکه هند با ۳،۱ * میلیون نظامی، سومین ارتش بزرگ جهان (پس از ایالات متحده امریکا و چین) می باشد.

این کشور دارای تولید ناخالص داخلی (GDP) تنظیم شده با قدرت خرید  ۱۰،۱۹۳میلیارد دلار (برآورد صندوق بین المللی پول برای سال۲۰۲۲ ترسایی)، بدون شک در ردیف سومین کشور پس از چین و ایالات متحده امریکا است. پس ازآن جاپان در جایگاه چهارم ، المان در جایگاه پنجم و پس از آن روسیه، اندونزیا، برازیل و بریتانیا قرار دارند. در سال های اخیر، حاکمان استعماری غرب مجبور شده اند بیآموزند، که روش های جدید نفوذ اقتصادی ـ سیاسی چگونه باید باشد.

هند اگر چه کشوری غول پیکر است، اما همچنان مشکلات بزرگی را با خود به آینده می کشاند. با وجود اقداماتی منفی نه چندان وسیع نیولیبرالیستی در اولین دوره ریاست جمهوری مودی، اقتصاد هند همچنان به شدت داخلی گرا و متکی به خود است. واردات و صادرات نقش کوچکی در تولید اقتصادی دارند. طیف بندی های طبقاتی مشکل سازند. به ندرت در کشور دیگری در جهان ثروت گزاف و فقر برهنه در ابعادی گسترده تا این حد به هم نزدیک است. علاوه بر این فرهنگ همچنان بعنوان یک سیستم کاست قدیمی عمل می کند و هنوز خشونت گسترده علیه زنان و دختران وجود دارد.

تغذیه ۱،۴ میلیارد جمعیت چالشی بزرگ است. زراعت سیستماتیک و مدرن نیست، حتا اگر غول های کشاورزی و مواد غذایی هند همچنان تلاش کنند تا آن را تغییر دهند، دولت مجبور می شود چنین اقداماتی را متوقف کند چون بدون خانواده های خرده مالک، بیکاری افزایش خواهد یافت. امنیت انرژی سوختی نیز متزلزل است. به غیر از زغال سنگ، این کشور به سختی مواد خام فسیلی دارد و باید نفت خام و محصولات نفتی وارد کند.

برنامه ریزان سیاسی در برلین امیدوارند تا نگرانی هند را به دلیل بیکاری گسترده در این کشور، با شروع نه چندان منطقی وارد کردن نیروی کار متخصص و خریداری انرژی ناپایدار برطرف کرده و مناسبات المان را با هند گسترش دهند.

جذب کارگران ماهر از هند به المان نگرانی های اجتماعی ناخوشایند را ایجاد می کند اما نباید فراموش کرد که این کار یک ابزار موثر برای نشان دادن تمایل غرب به روابط دوستانه با هند است.

مودی و دولت اش نیز از این موضوعات اگاه هستند. اما دولت هند هیچ مشکلی با استفاده از فرصتی که ممکن است برای کشور و نخبه گان آن مفید واقع شود  ندارد.

بنابراین با حفظ اصول خود، وارد بازی می شوند تا ببینند بدون اینکه اصول خود را رها کنند، چه چیزی از این بازی به دست می آید. تاریخا تلاش برای نفوذ در سیاست هند در گذشته شکست خورده است. البته مودی به سرمایه خارجی اجازه ورود به کشور را داده است. اما به عنوان شریک ثروتمندترین قبیله های خانوادگی خود، نه به عنوان یک رقیب!

 

* براساس داده های آماری سایر منابع هند با قدرت بیش از ۱٫۴ میلیون پرسنل فعال دومین ارتش بزرگ جهان بعد از امریکا میباشد. همچنان هند بعد از ایران دارای بزرگترین ارتش داوطلبانه در جهان است. ـ بامداد

 

منبع : روزنامه یونگه ولت ـ المان

https://www.jungewelt.de/.../455391.suche-nach-verb%C3

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۳ـ ‍۳۰۰۷ 

Copyright ©bamdaad 2023

 

 

سرگی کاژمیاکین

حضور تروریست ها در افغانستان نه تنها خطری جدی برای مردم این کشور است، بلکه همچنین جمهوری های اسیای میانه را نیز تهدید می کنند. این امر با تقویت گروه های تروریستی و اختلافات اشکار در درون رهبری طالبان حادتر می شود.

باروت خود را خشک نگه دارید ، و برای ناخوشایند ترین پیشامد ها اماده باشید !

جمهوری های زمان اتحاد شوروی ، به ویژه کشورهای هم مرز با افغانستان، چنین وضعیتی در پیش روی خود دارند . جدی بودن خطرات در این مناطق توسط چندین منبع به طورهمزمان تایید شده است. اولین مورد از این خبرها، گزارش هیات معاونت سازمان ملل متحد از افغانستان بود. در این سند آمده است که پس از به قدرت رسیدن طالبان، سازمان های افراطی نه تنها ضعیف نشده اند، بلکه آزادی عمل بیشتری پیدا کرده اند. حکومت طالبان با برخی از آنها، مانند القاعده، جنبش اسلامی ازبکستان، جماعت انصارالله و دیگر گروه ها، روابط را با درجات مختلف حفظ کرده است.

کابل با برخی دیگر درحال رویارویی است اما با این حال از فعالیت آنها جلوگیری به عمل نمی آورد. موضوع و بحث اساسی در باره « دولت اسلامی ـ داعش » است که تعداد شبه نظامیان آن از طرف سازمان ملل متحد بین  ۴-۶ هزار نفر تخمین زده می شود. همانطور که اشاره شد، کمپ ها و پایگاه های آموزشی داعش در۱۳ ولایت افغانستان وجود دارد و این گروه مسوول بیشترین حملات تروریستی و عملیات مسلحانه است. از ماه اگست سال ۲۰۲۱ ترسایی هزار و ۷۰۰ غیرنظامی تا به امروز کشته و زخمی شده اند. این گزارش حضور داعش را هم به ناتوانی دولت در ایجاد کنترول بر مناطق دورافتاده و هم نارضایتی شهروندان از حکومت طالبان نسبت می دهد.

استدلال دوم را می توان موجه تر دانست. پست های کلیدی در رهبری کشور توسط پشتون ها اشغال شده است که سهم آنها در جمعیت، حتا بر اساس بالاترین برآوردها (اخرین سرشماری در افغانستان در سال ۱۹۷۹ انجام شد) به سختی به نصف می رسد. این امر نارضایتی دیگر ملیت ها را برمی انگیزد که به طرز ماهرانه ای توسط سازمان های تروریستی و کشورهای حامی آنها مورد بهره برداری و سواستفاده قرار می گیرد. در میان فرماندهان داعش از قومیت تاجیک سیولی شفیف و شمیل خکوماتوف را میتوان نام برد. دومی در اواخر ماه جون در استانبول بازداشت شد، ضمن اینکه هواداران وی برای نیازهای این سازمان پول جمع آوری کردند.

نفوذ فزاینده اسلام گرایان تندرو توسط دیگر منابع نیز تایید شده است. گزارش های ایالات متحده امریکا امریکا در گزارش جان سوپکو، بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان ارایه شده است. اگرچه تعداد جنگجویان داعش را به ۱- ۳ هزار نفر نشان می دهد، با این وجود این گروه جدی ترین تهدید برای رژیم طالبان به نظر می رسد. وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی (روسیه، بلاروس، قزاقستان، ارمنستان و قرقیزستان) نگرانی خود را از وخامت اوضاع امنیتی در مناطق مرزی و تشدید فعالیت سازمان های تروریستی بین المللی ابراز کرده اند. نشست اعضای این سازمان در ۲۰ ماه جون امسال در مینسک، برگزار شد. شرکت کننده گان دراین نشست با درخواست از کابل برای تقویت اقدامات ضد تروریستی، از ایجاد هماهنگی در باره مساله افغانستان با ازبکستان و ترکمنستان، که در این سازمان عضویت ندارند پشتیبانی کردند. مسکو، به سهم خود در باره تهدید فزاینده گروههای تروریستی خصوصا داعش، اطلاعات مهمی را ارایه داد. سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در اوایل ماه جون در بازدید از پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان گفت، شواهدی جدی مبنی بر حمایت ایالات متحده امریکا امریکا از داعش و القاعده در این مناطق وجود دارد. به گفته وی، هدف از روابط پنهانی امریکا با گروه های یاد شده، استفاده از تروریست ها برای بی ثبات کردن منطقه جهت اهداف استراتیژیک است. آنچه را که می توان به خبرها و شواهد معین اضافه کرد هشدار مقامات ایرانی است که بارها از همکاری سازمانهای استخباراتی غربی با دولت اسلامی، خبر داده اند.

درهر صورت کابل  تمامی اتهامات و گزارش های مختلف در باره گروه های تروریستی را رد می کند. گزارش بازرس کل ایالات متحده امریکا امریکا در افغانستان «تبلیغات» خوانده شده و می افزایند، امارت اسلامی افغانستان (طالبان) اوضاع را به طور کامل تحت کنترول دارد و طی چهل سال گذشته سطح امنیت در بالاترین وضعیت قرار دارد. هیچ گروه مسلح خارجی در افغانستان فعالیت نمی کند. مقامات می گویند پروژه ای به نام دولت اسلامی  به طور جدی مورد توجه قرار گرفته و در آستانه نابودی است.

اما واقعیت ها حضور هولناک گروه های مسلح و ستیزه جو را در این کشور رد نمی کند. در ماه مارچ، محمد داوود مزمل، والی ولایت بلخ شمالی، در یک حمله انتحاری در دفتر کار خود کشته شد. شکار مقامات این کشور در یکی دیگر از ولایت های هم مرز با تاجیکستان در بدخشان، آغاز گردید. در دسامبر سال گذشته، رییس اداره امنیت منطقه در آنجا قربانی ترور شد. کشته شده بعدی  نثار احمد احمدی ، معاون والی بود که موتر او و همراه وی روز ۶ جون، در مرکز اداری فیض آباد منفجر و هر دو تکه تکه شدند. دو روز بعد، در مراسم یاد بود کشته شده ها، یک حمله تروریستی دیگر در یک مسجد محلی رخ داد. حدود بیست نفر از جمله قوماندان های  قطعات نظامی کشته شدند. دولت اسلامی، مسوولیت تمامی حملات را برعهده گرفت.

این وضعیت ممکن است با تضادهای درونی مقامات حاکم افغانستان تشدید شود. در ماه می تغییر فرماندهان اردوی نظامی و والیان تعدادی از ولایات از جمله پنجشیر، بغلان، قندهار وغیره اعلام شد. پس از آن، استعفای محمد حسن اخوند، رییس دولت که از زمان روی کار آمدن طالبان، رهبری کابینه را بر عهده داشت تحت عنوان بیماری اعلام گردید. عبدالکبیر که معاون سیاسی اخوند بود سرپرست حکومت شد. تعدادی از منابع، این امر را به توزیع مجدد بین تعدد قدرت ها نسبت می دهند که در آن نیروهای خارجی، در درجه اول کشورهای پاکستان و قطر دخالت دارند. درهمین رابطه، محمد بن عبدالرحمن ال ثانی صدراعظم قطر در ماه می از افغانستان دیدن کرد که یکی از مهم ترین مهمانان این کشور پس از پایان اشغالگری غربی ها بود.

دراین شرایط، به سختی می توان سیاست جمهوری های پس از اتحاد شوروی را کاملا اندیشیده و سنجیده شده نامید. به عنوان مثال رهبری تاجیکستان با وجود عضویت این کشور در « سازمان امنیت جمعی » از کشورهای غربی میخواهد کمک ها را افزایش دهند. امامعلی رحمان، رییس جمهور با شرکت در نشست آسیای میانه و اتحادیه اروپا، « بنام ابتکارات مشترک »، برنامه کمک به مدیریت مرزهای آسیای میانه و برنامه پیشگیری از مواد مخدر در این مناطق را ناکافی خواند و از اتحادیه اروپا خواست تا به تقویت مرز با افغانستان کمک کند. ایالات متحده امریکا امریکا هم به نوبه خود، پست های مرزی را تجهیز می کند و به سازمان های مجری قانون کمک های نظامی- فنی ارایه می دهد.

با توجه به اطلاعاتی که در باره ارتباطات تنگاتنگ واشنگتن با گروه های تروریستی محرز می باشد، این نیرو ها آماده گی و توانایی آن را دارند تا در حساس ترین شرایط نقشه های مهلکی را درمناطق مورد نظربه اجرا درآورند./ ر ت

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۳ـ ‍۳۰۰۷ 

Copyright ©bamdaad 2023

 

 

 

 

 واشنگتن به پرکردن شکاف در ارتش اوکرایین کمک میکند



راشل مارسدن


مزدوران غربی برای منافع واشنگتن در اوکرایین می میرند، این در حالی است که رییس جمهور جو بایدن به هموطنان خود هشدار داده است که از این درگیری دور بمانند. به گزارش شبکه تلویزیونی روسیه کانال یک در حال حاضر مزدوران امریکایی بزرگترین گروه مزدوران خارجی در اوکرایین را تشکیل نمی دهد. در واقع، مزدوران پولندی و کانادایی اکثریت را دارند و پس از آن مزدوران امریکایی در جایگاه سوم قرار دارند.

وزارت دفاع روسیه تخمین می زند که تا اکنون حدود ۲۰۰۰ نفر از حدود ۷۰۰۰ داوطلب کشته شده اند.
گزارشی مبنی بر این است که آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده امریکا (سیا) در تلاش است تا با استخدام مزدورانی از سراسر جهان، خلاهای موجود در خطوط دفاعی ارتش اوکرایین را پر کند تا در آنجا در منافع ایالات متحده امریکا  علیه روسیه بجنگد. این گزارش‌ها همچنین یک روند نگران ‌کننده را در میان مزدوران غربی در اوکرایین فاش می ‌کنند: تعداد کشته شدن سربازان بدون آموزش نظامی به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. احتمالاً این افراد از دور فکر می‌ کردند که این یک فیلم اکشن خوب از هالیوود است، تا اینکه گلوله‌های واقعی به سمت آنها فیر میشود
در یک داستان منتشر شده در ماه می در مورد دو مزدور کانادایی که برای « لژیون بین‌المللی» اوکرایین داوطلب شدند و در نبرد آرتموفسک (که اوکرایینی ‌ها آن را باخموت می‌ نامند) کشته شدند، CBC  فاش کرد که یکی از آنها قبلاً به عنوان پرستار در نیروهای مسلح کانادا خدمت کرده بود و در حال حاضر در عملیات جست و جو و نجات در خارکوف تصویرش ضبط شده است. کایل پورتر، یک جوان ۲۷ ساله اهل کلگری کانادا، قبلاً با فرستنده دولتی کانادا تماس گرفته بود.
« بگذارید ببینم چگونه در چند روز آینده زنده خواهم ماند»، او نوشت. « بار اول یک چرخ گوشت بود و برای این بار انتظار ندارم که بهتر شود. »  ممکن است فکر کنید که او حداقل در این مرحله رها شده است. اما نه، این رمبو نه.
سوال این است که چگونه می ‌توان به کانادایی‌ هایی که تجربه جنگیدن آنها توزیع پانسمان و بند زدن زخم‌ هاست، اجازه داد در یک جبهه جنگ واقعی خدمت کنند، در حالی که دولت کانادا به نظر می ‌رسد به ساده گی شانه هایش را بالا می ‌اندازد و بروی خود نمی ‌آورد. ما در مورد دولتی صحبت می‌ کنیم که یک قانون صفر-کووید را علیه عفونت عمدتاً قابل معالجه تصویب کرده است، اما اکنون به خود زحمت نجات یک کانادایی بی تجربه را از مرگی بسیار محتمل‌ تر در اوکرایین نمی ‌دهد.
در ماه می گذشته، CBC  همچنین در مورد یک نظامی کانادایی دیگر گزارش داد که فقط با نام مستعار سایه «Shadow»  شناخته می شد. او توصیف کرد که چگونه او و همرزمانش در دونباس بارها مورد اصابت گلوله قرار گرفته اند. در حالی که «Shadow» ممکن است مانند نام یک شخصیت در یک فیلم هالیوودی در مورد یک مرد سخت گیر که به تنهایی عدالت را اجرا می کند، به نظر برسد، در واقع او یک تکنسین هواشناسی سابق است که « به عنوان داوطلب در اوکرایین برای اولین بار تجربه جنگ را به دست آورده است »، بر اساس گزارش این هواشناس احتمالاً نباید در موقعیتی قرارمیگرفت که توسط یک بم دستی از سنگر خود بیرون پرتاب شود.
علیرغم دانش او در مورد آب و هوا،«Shadow»  به نظر نمی رسد که با بازی بزرگ شطرنج جیوپلیتیک چندان آشنا باشد. « اگر ناتو مداخله می کرد، جنگ در کمتر از یک هفته تمام می شد، اما چون همه عقب نشینی کردند و تماشا کردند، اکنون می بینیم که همه ما در حال از بین رفتن هستیم ».
در واقع، یک رویارویی نظامی مستقیم ناتو با روسیه منجر به جنگ جهانی سوم و احتمالاً چند مرگ و میر غیرنظامی بیشتر از آنچه «Shadow» می تواند تصور کند، می شود.
به نظر نمی رسد که از آن زمان چیز زیادی تغییر کرده باشد. مزدوران « لژیون بین المللی » همچنان بطور گسترده ناتوان در جنگیدن هستند، به اندازه کافی پشتیبانی نمی شوند یا هر دو.
طبق گزارش فاکس نیوز، امریکایی کوپر«هریسون» اندروز در ماه اپریل گذشته در جریان نبرد آرتموفسک کشته شد. او به عنوان یک سرباز سابق تفنگدار دریایی با پنج سال تجربه نظامی توصیف شد. او در جنوری ۲۰۲۲ ترسایی از خدمت فعال در پایگاه تفنگدار دریایی کمپ لیجوین اخراج شد ( جایی که به عنوان تکنسین نگهداری سیستم های انتقال الکترونیکی خدمت می کرد). اندکی پس از آن، او به اوکرایین سفر کرد، جایی که به خط مقدم رفت تا اینکه توسط یک خمپاره کشته شد. بعد نوبت کیست؟ سرآشپزها را از ارتش های غربی استخدام کنید و آنها را به خط مقدم بفرستید؟
به گزارش کانال یک روسیه، دو مزدور امریکایی دیگر که اخیرا در نزدیکی خارکف دستگیر شده اند، از شناسایی ضعیف دشمن اوکرایین و عدم آماده گی برای نبرد شکایت دارند. یک نشانه نسبتا روشن از این که این نیز مورد است این است که «مربیان» امریکایی که به اوکرایین فرستاده می شوند، که همه آنها نیروهای ویژه قانونی با مهارت های رزمی و اطلاعاتی محسوب می شوند، در نهایت خیلی بهتر از اماتورها نیستند. فاکس نیوز در ماه می گذشته گزارش داد که نیکلاس مایمر، عضو سابق کلاه سبزها، زمانی کشته شد که موقعیت او در ارتیوموفسک شناسایی و مورد حمله اتش توپخانه قرار گرفت.
تعداد جنگجویان خارجی در اوکرایین به تدریج در حال کاهش است، یا به این دلیل که آنها کشته می شوند، یا به این دلیل که آنها قبل از مرگ به هوش می آیند و به خانه می روند. اکنون گزارش های تایید نشده ای از مطبوعات خاورمیانه منتشر شده است که سازمان های اطلاعاتی امریکا در حال استخدام گروه جدیدی از مزدوران در سوریه هستند.
ممکن است فکر کنیم که تلاش های ترکیه درسال های اخیر برای استخدام « شورشیان سوری»  آموزش دیده توسط سیا و پنتاگون برای جنگ داخلی لیبیا که توسط غرب آغاز شده است ، این مخزن استعداد ویژه را از بین برده است. اما تصور اقدامات ناامید کننده ای که اکنون برای زمان های ناامید کننده مورد نیاز است ، دشوار نیست.
واشنگتن آماده ارسال انبوه نیروها برای مبارزه با روسیه در اوکرایین نیست ، بنابراین مرگ « مربیان » امریکایی هنوز انحراف وحشتناکی از هنجار محسوب می شود. پس چرا هر کس ديگری از هر کشور ديگری بايد تحریک بشود يا اغوا شود که در جنگ ديگری برای رهبري واشنگتن بجنگد؟

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۳ـ ‍۱۸۰۷

Copyright ©bamdaad 2023

 

 

از زنده گی احزاب سیاسی :

درحاشیه نشست «بریکس پلاس» دریوهانسبورگ

 

 

پیام گنادی زیوگانف رهبر حزب کمونیست روسیه عنوانی نماینده گان ۵۴ حزب و جنبش سیاسی شرکت کننده درنشست «بریکس پلاس» دریوهانسبورگ ـ افریقای جنوبی


« باعث مباهات است که نماینده گانی از احزاب و سازمان های بین المللی در افریقای جنوبی گردهم آمده اند تا در باره طیف وسیعی از مشکلات سیاسی و اقتصادی بسیار دشوار، اما فوری که پیش روی بریکس قرار دارد گفت وگو کنند: از راه های احتمالی توسعه این سازمان تا تقویت مکانیسم های حل مناقشه بین المللی، از فعالیت های بانک توسعه جدید گرفته تا گسترش سازمان و برقراری روابط عادلانه با کشورهای افریقایی.

بسیار اهمیت دارد که احزاب و سازمان های حاضر در این نشست، نه در گفتار بل در عمل، برای استقرار یک نظام چند قطبی واقعاً دموکراتیک مبتنی بر اصول برابری، عدالت و احترام متقابل ایستاده گی کنند، زیرا باید سیاست جهانی، تجارت و امورمالی عاری از موانع و محدودیت های سیاسی گذشته و حال باشد.
امروز جهان به سرعت در حال تغییر است و به روشنی تمام تضادهای اجتماعی و طبقاتی انباشته شده  آشکار شده و جوهر دوستی واقعی و درک متقابل بین مردم جهان را عیان می کند. متحدان غرب به رهبری امریکا از تلاش برای حفظ سلطه خود درجهان به اشکال مختلف از پای نخواهند نشست و به سیاست نواستعماری خود ادامه می دهند و حتا برای سیطره خود فاشیزم را احیا می کنند. آنها هنوز سودای بازگشت به گذشته تاریک استعماری را درسر می پرورانند، هرچند با چهره‌های جدیدی و لباس دیگری وارد میدان می شوند. برای چین ستیزی و روس هراسی دیوانه وار و میل بیمارگونه برای از بین بردن روسیه و جهان روسیه، کشورهای بیشتری را به مدار خونین خود می کشانند. غرب اساساً برای به دست آوردن سودهای سیاسی و اقتصادی، مردمان سابقاً برادر را عملاً به بازی فاجعه باری کشانده است.

کشور بزرگ و با عظمت ما، اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم ۲۷ میلیون تلفات داد. ما هزینه جنگ را می دانیم، از این رو خواهان صلح و عدالت اجتماعی بوده و خواهیم بود. مدت هاست که ایالات متحده امریکا خواهان جنگ برای تضعیف و نابودی روسیه است، همینطور علیه همه کسانی که اعتراض را حق خود می دانند، تحریم‌ های جدید و دایمی اعمال می ‌شود، مکانیزم‌های فشار را تقویت می‌ کنند، روابط اقتصادی و سیاسی عمداً قطع می ‌شوند و همکاری ‌های بین ‌المللی عملا زیر ضربه قرارمیگیرند. همه این موارد  برخلاف عقل سلیم، منطق زنده گی و به ضرر منافع کشورها در مقیاس جهانی است و بر رفاه جمعیت و در واقع همه کشورها تاثیر منفی می گذارد.

ما خوشحالیم که مردم آسیا، افریقا، خاورمیانه و امریکای لاتین جوهر درگیری را که توسط ناتو در اوکرایین انجام میشود درک می کنند. ما از مردم و دولت‌های همه کشورها در تمام قاره‌ها که تسلیم دیکته‌ های غرب نشدند و از اعمال تحریم‌ها علیه روسیه خودداری کردند، سپاسگزاریم.

دوستان عزیز! ما باید با هم راه و روشی را در پیش بگیریم تا سیاست انسان دوستانه و روند صلح جهانی تقویت شود و اجازه ندهیم با لغزشی ناخواسته جهان به سمت جنگ جهانی سوم برود.

در اینجا باید بیاد آورد که بیش از سه میلیارد نفر درکشورهای ما زنده گی می کنند که مجموعاً یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهان، ۲۰ درصد تجارت، حدود ۲۵ درصد سرمایه گذاری مستقیم در کشورهای ما جای گرفته است و کل ذخایر بین المللی کشورهای بریکس بالغ بر حدود ۳۵ درصد از کل جهان است. این یک ظرفیت عظیم اقتصادی و سیاسی است که می تواند به طورجدی با سیاست تجاوزکارانه غرب مقابله کند. علاوه براین، ما ازهر فرصتی برای ایجاد همکاری‌های عملی و چند جانبه هم در چارچوب گفت وگوهای بریکس و هم با کشورهای شریک که در این نشست حضور دارند، استقبال می کنیم. البته چشم اندازهای جدی برای همکاری بین همه کشورهای ما در زمینه تلفیق فرآیند های ادغام در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و پروژه بزرگ یک کمربند، یک جاده که توسط جمهوری خلق چین اجرا می گردد، باز می شود.
من بر این باورهستم که بسیاری از مسایل جدی دردستورکار جهانی را می ‌توان و باید تنها بر مبنای خرد و همکاری جمعی حل و فصل کرد. جلسه امروز نمونه ای از کار سازنده در این زمینه است.
برای شرکت کننده گان درنشست آرزوی موفقیت دارم!  »

 

منبع : تلویزیون ح ک روسیه  برگردان از پیک نت

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۳ـ ‍۱۹۰۷

Copyright ©bamdaad 2023

 

 

 

 در حاشیه نشست امروزی سران ناتو در لتوانیا:

 



ینس استولتنبرگ، سرمنشی فعلی ناتو، قرار است یک سال دیگر در سمت خود باقی بماند. ایتلاف نظامی فراآتلانتیک نتوانسته است سرمنشی مناسبی پیدا کند که همه را راضی بسازد. دوره او تا اکنون سه بار تمدید شده و این چهارمین دوره‌ ریاست او خواهد بود. در پس زمینه درگیری های روسیه و اوکرایین، رد سایر نامزدها و انتخاب استولتنبرگ نشان دهنده اختلافات آشکار در داخل ناتو و کنترول قوی ایالات متحده امریکا بر آن است.
نامزدهای احتمالی عبارتند از مته فردریکسن، صدراعظم دنمارک و بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا. به نظر می رسد فردریکسن الزامات برخی از متحدان اروپایی را برآورده می کند زیرا او می تواند اولین رهبر زن باشد و از اتحادیه اروپاست. با این حال، کشورهای ناتو در جناح شرقی ایتلاف می ‌خواستند فردی از منطقه آنها رهبری را بر عهده بگیرد تا بر موضع سخت ‌تر در قبال روسیه پافشاری کند. در مورد والاس، برخی از متحدان ناتو خواهان انتخاب یک رهبر سابق ناتو در راس این اتحاد بودند، و فرانسه بریک شهروندی اتحادیه اروپا اصرار داشت. بدیهی است که بریتانیا دیگر یک عضو اتحادیه اروپا نیست. مهمتر از همه، والاس حمایت ایالات متحده امریکا را برای این پست دریافت نکرد. یک منبع وزارت دفاع به اسکای نیوز گفت: « بایدن فقط نمی خواست از بریتانیا حمایت کند.»

 

اورسولا فون در لاین، رییس کمیسیون اروپا، نامزد مورد نظر جو بایدن، رییس جمهور امریکا برای رهبری بود ناتو با این حال، ممکن است در رابطه با او نگرانی هایی ایجاد شود زیرا فون درلاین اخیراً وزارت دفاع المان مدیریت ضعیفی از خود نشان داد. و اولاف شولتز، صدراعظم المان و رقیب سیاسی سابق فون در لاین، می خواهد او را از چارچوب کاندیداها خارج کند تا شغل ارشد اتحادیه اروپا را همچنان اشغال کند.
بر اساس مقاله ای در دیلی میل: « فرایند تعیین روسای ناتو پشت درهای بسته انجام می شود و سیاست بازی شدیدی دربین ۳۱ کشور در جریان است. »
نزاع برای پست سرمنشی جدید به وضوح نشان می دهد که ناتو یک جمع متحد نیست. سونگ ژونگ پینگ، کارشناس نظامی چینی و مفسر تلویزیون، به گلوبال تایمز گفت که جدی ترین اختلاف نظر درناتو بر سر اینست که آیا کشورهای عضو ناتو باید برای امنیت ملی خود، یا منافع هژمونی جهانی ایالات متحده امریکا هزینه کنند.
ناتو یک اتحاد نظامی است، اما نقش سرمنشی ناتو بیشتر سیاسی است. هیچ روش رسمی برای انتخاب سرمنشی وجود ندارد. اعضای ناتو به طورسنتی در مورد اینکه چه کسی باید قدرت را به دست گیرد به اجماع می رسند. شن یی، استاد دانشکده روابط بین‌المللی و روابط عمومی دانشگاه فودان، به گلوبال تایمز گفت که در حالی که سرمنشی رسماً ملزم به حفظ بی‌ طرفی بین ایالات متحده امریکا و اروپاست، در واقع او تحت کنترول ایالات متحده امریکا قرار دارد. او تحت هیچ شرایطی نباید با تصمیم واشنگتن مخالفت کند. امریکا به جای رهبر ناتو ارباب آن است. هیچ کس نمی تواند رییس ناتو شود مگر اینکه امریکا با آن موافقت کند.
سانگ گفت: « از نظرایالات متحده امریکا، استولتنبرگ یک مامور واجد شرایط است. به همین دلیل استولتنبرگ آخرین انتخاب امریکا و همچنین بی دقت ترین انتخاب بود.» استولتنبرگ به طور مداوم دستورات و مواضع سیاسی ایالات متحده امریکا را در مناقشه روسیه و اوکرایین اجرا می کند. او تمام تلاش خود را برای هماهنگ کردن ۳۱ کشور عضو ناتو و حتا متقاعد کردن کشورهای غیرعضو ناتو مانند جاپان، کوریای جنوبی و استرالیا برای ارایه کمک های نظامی و مالی به اوکرایین انجام داده است.
موضع استولتنبرگ نه فقط در مورد مساله روسیه و اوکرایین، بلکه در قبال چین نیز واشنگتن را خوشحال کرده است. در نشست سال گذشته ناتو اودر اسپانیا، چین برای اولین بار به عنوان یک « چالش سیستماتیک برای امنیت یورو اتلانتیک» در مفهوم استراتیژیک ناتو شناخته شد. این همزمان با تعریف ایالات متحده امریکا از چین به عنوان « بزرگترین خطر برای امنیت امریکا » بود. در ماه اپریل استولتنبرگ از چین به خاطر پرداختن به مسایل مربوط به جزیره تایوان، هانگانگ، دریای چین جنوبی، نظارت گسترده بر اینترنت انتقاد کرد. او همچنین چین را به سرمایه گذاری در موشک های هسته ای دوربرد و شرکت در گشت های مشترک در کنار نیروهای روسی متهم کرد.
شن معتقد است دلیل دیگری که ایالات متحده امریکا در نهایت استولتنبرگ را انتخاب کرد این است که فصل انتخابات ایالات متحده امریکا به سرعت در حال نزدیک شدن است و ایالات متحده امریکا بیش از یک سال است که در میدان نبرد اوکرایین بیش از حد سرمایه گذاری کرده است، بدون شک منابعی خالی شده اند که ایالات متحده امریکا می خواست در ابتدا برای رقابت خود با چین استفاده کند. در این صورت، ایالات متحده امریکا به یک ناتوی قابل کنترول نیاز فوری دارد.
سانگ گفت که هرکشوری باید امنیت ملی خود را در اولویت قرار دهد، اما ایالات متحده امریکا از امنیت به عنوان بهانه ای استفاده می کند تا کشورهای دیگر را فریب دهد تا از آنها مانند گاوی شیری استفاده کند و آنها را مجبور به پرداخت مصارف هژمونی جهانی ایالات متحده امریکا سازد. به همین دلیل، برخی از کشورهای ناتو مانند هنگری، فرانسه و ترکیه تمایلی به تسلیم شدن در برابر ایالات متحده امریکا ندارند، که منجر به عدم اجماع در داخل ناتو در مورد موضوعات کلیدی، از جمله انتخاب سرمنشی و موضوعات سیاستی کلیدی موثر بر ایالات متحده امریکا شده است. / مجله هفته

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۳ـ ‍۱۱۰۷

Copyright ©bamdaad 2023