به بهانه روزجهانی آزادی مطبوعات:
آزادی مطبوعات آزادی شماست!
هایده صدیقی
آزادی بیان یکی از ارکان اساسی و با ارزش دموکراسی است. « روزجهانی آزادی مطبوعات ـ World Press Freedom Day » هر سال در ۳ ماه می برگزار می شود. این روز به اصول اساسی آزادی مطبوعات و دفاع از رسانه ها در برابر حمله به استقلال آنها اختصاص دارد. همچنین به عنوان یک یادآوری عمل می کند که روزنامه نگاری کار آسانی نیست، این درحالی که در برخی جوامع مانند افغانستان افراد از ابتدایی ترین حقوق و آزادی های مدنی برخوردار نیستند و دسترسی به اطلاعات با مشکلات زیادی روبروست . در جامعه ای که مردم، مطبوعات، خبرنگاران، اهل قلم و نویسنده گان، افراد با دانش و خبره، نتوانند آزادانه سخن بگویند و ابرازنظر نمایند، و عقاید و دیدگاه های خود را بطور آزاد بدون ترس از شکنجه و بازپرس و سانسور بیان و منتشر سازند، دراین صورت سایر آزادی های افراد محدود میشوند. و این واقعا فاجعه است.
در جوامع دموکراتیک و مردم سالار، آزادی بیان یک اصل پذیرفته شده است که تا حدی از آن حمایت می شود. اما سوال اصلی اینست که آزادی بیان تا چه حد پذیرفته و حمایت می شود؟ در جوامع مردسالار مانند افغانستان، از آزادی بیان حمایت صورت نمی گیرد بلکه علاوه بر آن به هر بهانه ای جلو انتشار اطلاعات و ابراز عقاید گرفته می شود. بطور کلی آزادی بیان به معنای حق قانونی افراد برای بیان نظرات و عقاید خود، جست وجوی آزادانه اطلاعات و نظرات مختلف بدون ترس از سانسور یا برخورد قانونی است. همچنان به اساس قوانین بین المللی آزادی بیان عبارت از حق جست و جوی، دریافت و انتشار اطلاعات و ایده ها از هر نوعی و به هر وسیله ای گفته شده است.
به اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر هرکسی آزاد است تا به هر آنچه می خواهد معتقد باشد و به عقاید خود عمل کند، هرکسی حق دارد آزادانه عقاید خود را به هر شکلی که می خواهد بیان کند. این اعلامیه در سال ۱۹۴۸ ترسایی توسط ۵۰ کشور از سازمان ملل متحد به تصویب رسید که در واقع، مبنای قوانین مختلف حقوق بشری در سراسر جهان می باشد وآنچه در قوانین اساسی و قانون مطبوعات وجود دارد، ازاین اعلامیه جهانی الهام گرفته شده است. همچنان آزادی بیان یکی از حقوق بشری در جوامع و دنیای مدرن است. وجود آزادی بیان در جامعه نشانگر برقراری دموکراسی درآن است. در جوامع دموکراتیک و مردم سالار افراد می توانند آزادانه فکر کنند تا در مراحل بعدی افکار و عقاید خود را ابراز نمایند ولی در جوامع مردسالار مانند افغانستان برعکس آن، آزادی بیان، ابراز افکار و عقاید محدود بوده، دسترسی به اطلاعات مشک میباشد . بخصوص در دوران امارات اسلامی در افغانستان آزادی بیان محدود شده است که در واقع، آزادی مطبوعات و آزادی بیان وجود ندارد. امارت اسلامی کنترول شدید بر کارخبرنگاران و فعالیت های خبرنگاری و رسانه ها دارند و همواره در پی تضعیف آزادی بیان و رسانه ها استند.
قرن بیستم شاهد تجدید سختگیری ها و محدودیت های تحمیل شده بر مطبوعات توسط دولت ها بود مانند افغانستان که در طی سالیان متمادی مطبوعات در اختیار دولت بوده است و آشکارا است که تحت چنین سیستمی، وظیفه اصلی مطبوعات برای گزارش اخبار با وظیفه حمایت و پشتیبانی از ایدیولوژی ملی و اهداف اعلام شده دولت همراه می باشد. این منجر به وضعیتی شده که در آن ناکامی های دولت کمتر گزارش شود و یا نادیده گرفته شود این سانسور شدید روزنامه نگاری را در کشورها به چالش کشانیده است.
در افغنستان مطبوعات از محدودیت های شدید برخوردار است و از استفاده محتاطانه و گاه به گاه از خودسانسوری در مورد مسایل شرم آور برای دولت داخلی تا سانسور شدید و همه جانبه کار می گیرد. آزادی بیان و آزادی مطبوعات به انسان ها حق اساسی برای ابراز عقیده و صحبت آزادانه در مورد هر موضوعی بدون محدودیت دولتی می دهد. این مهم است زیرا امکان تغییر در جامعه و تبادل افکار را فراهم می کند بنابرین، امارت اسلامی نظارت، کنترول و محدودیت شدید بر کار خبرنگاری و کار رسانه ها دارند.
در قوانین اساسی رسانه های همگانی نیزآمده است که تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد .متاسفانه در افغانستان افراد برای داشتن عقاید و ابراز دیدگاه های شان محکوم و مورد بازپرس قرار می گیرند که از نظر کارشناسان حقوقی، عقاید افراد جز حریم خصوصی آنهاست و تا زمانیکه آن را ابراز نکرده اند، کسی حق تفتیش آن را ندارد و این رفتار خلاف قوانین حقوق بشری و نقض آزادی بیان است.
افراد جامعه در صورتی آزادی عقیده و بیان دارند که بتوانند نتیجه افکار و نظریه پردازی های خود را در اختیار سایرین قرار دهند. این افکار و نظریه ها تا زمانی که ابراز و نقد نگردند، موثر نخواهند بود. پس آزادی انتقال افکار به دیگران که یکی از عناصر آزادی بیان است از این حق افراد حمایت می کند و به افراد اجازه می دهد که افکار خود را، مطالب خود را به هر وسیله ای به نشر برسانند و ابراز نظر کنند اما در افغانستان که سانسور شدید وجود دارد، این نوع آزادی نقض می شود.
دسترسی به اطلاعات یکی دیگر از حقوق بشری و عنصر مهم در آزادی بیان است، چیزی که در افغانستان به آن جرم گفته می شود و افراد برای اطلاع رسانی و انتشار مطالب مورد شکنجه و بازپرس قرارمی گیرند. امارت اسلامی استفاده از تلفون های همراه را در حومه شهر بطور غیررسمی ممنوع قرار داده اند و افراد در نواحی شهر و دفاتر برای داشتن تلیفون های همراه و دیگر وسایل اطلاعاتی مورد بازپرس قرار می گیرند. تلفون های همراه و کمپیوتر افراد در شاهراه ها و میدان های هوایی در موقع سفربه داخل یا خارج از افغانستان، کنترول و بررسی می شوند. موجودیت مطالب چون، تصاویر و آهنگ ها و یا موزیک در داخل تلفون همراه جرم است. این نشان دهنده ای نهایت نقض آزادی بیان، نقض حقوق بشری، محو دموکراسی و فاجعه است. این نشان دهنده ای تجاوز به حریم خصوصی افراد است و هرگونه محدودیت دراین رابطه خلاف قانون رسانه های همگانی می باشد. این وضعیت سبب عدم دسترسی مردم به اطلاعات بخصوص برای خبرنگاران در افغانستان شده است و کار خبرنگاران را به چالش کشانیده است درحالی که انتقال اطلاعات، دسترسی به اطلاعات، انتشار و ابراز عقاید یکی از ارکان اساسی آزادی بیان است. انترنت و شبکه های اجتماعی در ترویج آزادی بیان نقش موثر دارد بنابراین بسیاری از کشورها مانند ایران و افغانستان از دسترسی به اطلاعات و شبکه های اجتماعی از طریق انترنت در هراس اند و دراین عرصه محدودیت هایی را وضع کرده اند که خلاف معیارهای بین المللی است. امارت اسلامی با این نوع سیاست های خشک می خواهد رسانه های همگانی و آزادی بیان را محدود نماید و از تشکیل گروه ها و شبکه های اجتماعی بر ضد قوانین و عقاید خود جلوگیری کنند.
یکی از چالش های عمده بر کار خبرنگاران در افغانستان نیز عدم دسترسی کامل بر اطلاعات است و کار خبرنگاری را در افغانستان دشوارتر از قبل گردانیده است. به عقیده خبرنگاران که هنوز در افغانستان مصروف کار استند، آزادی بیان در افغانستان وجود ندارد و با روی کار آمدن امارت اسلامی در افغانستان دسترسی به اطلاعات کاملاً محدود شده است. افزون براین، عدم حضور زنان در محیط رسانه ای و تبعیض جنسیتی در محیط رسانه ای که در حقیقت بستر آزادی بیان گفته می شود، یکی دیگراز نقض قوانین بشری و نابود سازی آزادی بیان در افغانستان است.
آزادی بیان نیز برخی از محدودیت هایی خاص دارد که البته به حکم قانون و در صورت ضرورت تجویز می شود. این محدودیت ها شامل حقوق و یا حیثیت و اعتبار دیگران با رعایت موارد چون، امنیت ملی یا نظم عمومی، بهداشت جامعه و اخلاق عمومی است. به اساس ماده ۲۰ قانون اساسی لغو شده حقوق بشری، تبلیغ برای جنگ یا دعوت به تنفر ملی، نژادی یا مذهبی که محرک تبعیض، مخاصمه یا اعمال زور باشد، ممنوع اعلام شده است. اما محدودیت های که برای یک جامعه ای بزرگتر مانند یک کشور وضع می شود باید شفاف و متناسب به شرایط و قوانین اساسی آن جامعه باشد. درحالیکه محدودیت های که از طرف امارت در رابطه به آزادی بیان و کار خبرنگاران وضع گردیده است نه تنها مطابق بر شرایط جامعه افغانستان نبوده بلکه خلاف قوانین اساسی پیشین افغانستان، قانون مطبوعات و رسانه های همگانی وبر ضد معیارهای بین المللی اعلامیه جهانی حقوق بشری نیز می باشد. در واقع این نقض آشکار حقوق بشری در افغانستان را نشان می دهد.
منع قراردادن کمره های تصویر برداری و عکاسی در جریان تهیه گزارش از سوی خبرنگاران یکی از محدودیت های سنگین بر کار خبرنگاری است که بالای خبرنگاران اعمال می شود. و این رفتار غیرقانونی جهت پنهان کاری حقایق و تضعیف رسانه های همگانی و بالاخره جلوگیری از انتشار حقایق و اطلاعات و سرکوب آزادی بیان، زمینه ساز فشارها و مداخله غیر قانونی بر کار خبرنگاری می باشد.
به اساس گزارش سالانه مرکز خبرنگاران افغانستان یا (AFJC)، وضعیت آزادی رسانه ها و خبرنگاران اخیراً در افغانستان رو به وخامت نهاده است. در کنار افزایش دو برابری رویدادهای خشونت و تهدید خبرنگاران در امارت اسلامی، فضای کاری برای خبرنگاران نیز به شکل جدی محدود شده است.
افزون برین، اقدامات اخیر امارت در رابطه به وضع محدودیت های بیشتر بر فعالیت های رسانه ها و کار خبرنگاران در افغانستان در سال ۲۰۲۳ تا اکنون که سال ۲۰۲۴ است، باعث تاسف و نگرانی های جدی خبرنگاران در این زمینه شده است. به اساس بررسی های تازه مرکز خبرنگاران افغانستان، بعد از روی کارآمدن امارت ، خشونت علیه خبرنگاران ۶۰ درصد افزایش یافته است. وضع محدودیت ها و افزایش رویدادهای خشونت و تهدید علیه خبرنگاران، زندانی شدن بیش از صد خبرنگار ، و شکنجه شدن روزنامه نگاران درافغانستان که عمدتاً توسط نهاد های امنیتی امارت اعمال می شود، یکی از چالش های عمده کار خبرنگاری و رسانه ها در افغانستان می باشد که رو به افزایش است.
دیدگاه خبرنگاران که در داخل افغانستان کار میکنند در رابطه به اقدامات اخیر جهت وضع محدودیت های تازه چنین است. آنها بیشتر به چالش های امنیتی و اقتصادی، وضع محدودیت های غیرقانونی، افزایش رویدادهای خشونت و تهدید خبرنگاران، سانسور شدن رسانه ها، مداخله ارگان های غیرمسوول بر کار رسانه ها و عدم استقلال کاری در تهیه و نشر گزارشات بخصوص برنامه های سیاسی و آموزشی اشاره دارند. این خبرنگاران که نمی خواهند دراین گزارش از انها نام برده شود چنین می گویند « رسانه ها مجبور هستند دست به خود سانسوری بزنند و تمام برنامه های سیاسی، خبری و گزارش ها، برنامه های آموزشی و تمام برنامه ها در حالت سانسور قرار دارند که این خلاف قانون رسانه های همگانی است ».
سانسور برنامه ها و گزارشات در رسانه ها یکی دیگر از اقدامات وزارت اطلاعات و فرهنگ امارت بر کار رسانه ها می باشد که اخیراً بصورت زور و فشار بالای کار رسانه ها و خبرنگاران در افغانستان تحمیل می شود. این کار طالبان در واقع، سرکوب آزادی بیان و زمینه ساز برای فشار بر کار خبرنگاران در افغانستان است. مرکز حمایت از خبرنگاران دراین مورد، خواهان لغو این محدودیت ها و مداخلات امنیتی بر کار خبرنگاران و رسانه ها در افغانستان شده است.
این محدودیت ها که به سرعت رو به افزایش است ، باعث نگرانی ها شده است، ما خواهان لغو تمام محدودیت ها بر کار خبرنگاران و رسانه ها در افغانستان می باشیم و خواهان همکاری نهادهای که در رابطه به حمایت از آزادی بیان و مطبوعات کار می کنند بخصوص حمایت جامعه جهانی هستیم.
گزارشگران بدون مرز (RWB، فرانسوی: Reporters sans Frontières; RSF) یک سازمان بین المللی غیرانتفاعی و غیردولتی است که بر حفاظت از حق آزادی اطلاعات تمرکز دارد. بر اساس ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر که حق دریافت و به اشتراک گذاری اطلاعات بدون توجه به مرزها را به همراه سایر منشورهای حقوق بین المللی به رسمیت می شناسد، حمایت خود را بر این باور استوار می داند که همه نیازمند دسترسی به اخبار و اطلاعات هستند. RSF دارای موقعیت مشورتی در سازمان ملل متحد، یونسکو، شورای اروپا و سازمان بین المللی فرانکفونی است.
RSF در دفاع از روزنامه نگاران در معرض خطر و در بالاترین سطوح دولتی و مجامع بین المللی برای دفاع از حق آزادی بیان و اطلاعات فعالیت می کند. این گزارش روزانه و بیانیههای مطبوعاتی در مورد تهدیدات آزادی رسانهها به زبانهای فرانسوی، انگلیسی، اسپانوی، پرتگالی، عربی، فارسی و چینایی ارایه می کند و سالانه یک دور آزادی مطبوعات به نام «شاخص آزادی مطبوعات جهانی» را منتشر می کند که وضعیت آزادی رسانه ها را در سال ۱۸۰ کشور اندازه گیری می کند. به اساس گزارش این سازمان و رده بندی که از طرف این نهاد صورت گرفته است؛ وضعیت رسانه ها و آزادی بیان در افغانستان را نگران کننده خوانده است و افغانستان از جمله کشورهایست که آزادی بیان در این کشور تحت محدودیت شدید قرار دارد و خبرنگارنی که درداخل افغانستان هنوز هم کار می کنند در معرض خطر قرار دارند. این سازمان به خبرنگاران در معرض خطر کمک می کند و در زمینه امنیت دیجیتال و فیزیکی آموزش می دهد و همچنین کمپیانی برای افزایش آگاهی عمومی در مورد سو استفاده از روزنامه نگاران و تامین امنیت و آزادی آنها انجام می دهد. RSF دولت ها و نهادهای بین المللی را لابی می کند تا استانداردها و قوانینی را در حمایت از آزادی رسانه ها اتخاذ کنند و برای دفاع از روزنامه نگاران در معرض تهدید اقدامات قانونی انجام دهد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۴ـ ۰۳۰۵
Copyright ©bamdaad 2024
پیام حزب آبادی افغانستان به مناسبت اول می، روز جهانی کارگر!
هموطنان زحمتکش ،
کارگران پرتلاش!
حزب آبادی افغانستان بهترین شادباشهای خود به مناسبت روزهمبستگی جهانی کارگران را به کارگران و زحمتکشان دورانساز وطن و جهان پیشکش میدارد.
در ۱۳۴ سالی که از برگزاری این روز تاریخی رزم و پیکار کارگران برای پایان بخشیدن به ستم و بهره کشی میگذرد ، جهان ما شاهد فراز و وفرود ها و دگرگونی های فراوانی در راه برآورده شدن خواست های برحق کارگران بوده است . در این همه سالها کارگران آگاه و پیشتازهیچ گاهی از مبارزه در راه پایان به استثمار، و دستیابی به شرایط انسانی ، پرداخت دستمزد عادلانه ، کاهش ساعات کار ، تضمین ایمنی کار ، حق استراحت و بازنشسته گی و تشکیل نهادهای صنفی شان دست نبرداشته اند. این تلاش و پیکار جسورانه کارگران امروز نیز بخاطرختم بهره کشی سرمایه داران و انحصارات غارتگر امپریالیستی درسراسر جهان ادامه داشته و ما شاهد گسترش مبارزات سیاسی و صنفی کارگران در سراسر جهان میباشیم.
کارگران پرافتخار کشور که بر تاریخ درخشان مبارزات حق طلبی ، داد خواهی ، آزادیخواهی ، دموکراسی و تلاش بخاطر بهبود شرایط زنده گی خود و سایر زحمتکشان یدی و فکری افغانستان ، حراست از شرف و ناموس مردم ، دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشورتکیه دارند ، مایه افتخار ما و مردم قدرشناس کشورمیباشند.
مردم حقشناس کشورهیچ گاهی جانفشانی های کارگران و زحمتکشان کشور در راه دفاع از حقوق برحق آنها و نوامیس ملی را فراموش نمی کنند. یاد صد ها کارگر وطن که جان را فدای مردم و میهن نمودند جاوید و همیشه باد .
کارگران و زحمتکشان پرتلاش وطن !
ما امسال در شرایطی به استقبال روزجهانی کارگر می رویم که بحران شدید اقتصادی و اجتماعی دامنگیرلایه های ناتوان مردم میباشد . بیکاری فزاینده ، نبود امکانات برای تشکیلات سیاسی و صنفی کارگران ، ضعیف تر شدن قدرت خرید زحمتکشان و افزایش بیکاری در میان زنان زمینه ساز گسترش فقر، تنگدستی و افزایش معضلات بیشمار اجتماعی شده است . در کنار محدودیت کار بانوان جلوگیری از رفتن زنان به مکاتب و دانشگاه ها و بازداشتن آنها از سهمگیری در حیات اقتصادی و اجتماعی از شمار پرابلم های عمده جامعه میباشد که تاثرات کشنده بر سرنوشت آینده مردم و میهن دارد.
با درد و دریغ نزدیک به سه سال است کارگرانی که یک عمر با قبول درد و رنج فراوان بخشی از معاش شانرا به بیمه تقاعـد پرداخته بودند ، از دریافت حق مسلم و قانونی شان محروم شده اند.
این کارگران پرتلاش که جزمعاش تقاعد کدام منبع عایداتی دیگری برای پیشبرد زنده گی شرافتمندانه ندارند ، بی صبرانه انتظار دریافت حقوق شرعی و قانونی شانرا میکشند.
ضمن ابراز حمایت از این خواست برحق کارگران و زحمتکشان متقاعد ، از مسوولین امارت اسلامی تقاضا مینماییم تا به حقوق کارگران که درحدیت شریف ، آنها « حبیب خدا » خوانده شده اند ، توجه جدی و مسوولانه مبذول داشته ، برایشان حق تشکیل اتحادیه های صنفی را اعطا نموده ، و در برابر خواستهای آنها برای ایمنی کار ، دستمزد عادلانه ، بهبود شرایط آموزشی و بهداشتی و حق دریافت تقاعد بی تفاوت باقی نمانند. ساختن یک افغانستان مرفه ، آزاد و سربلند بدون کارگران میسر نیست .
حزب آبادی افغانستان منحیث مدافع حقوق و منافع زحمتکسان متدین و پرتلاش وطن ، ضمن شادباش مجدد روزجهانی کارگر ، آرزو میبرد که در نتیجه تلاش مشترک همه وطنپرستان و دادخواهان میهن افغانستان عزیز ما به دموکراسی و بهروزی دست یافته ، در پناه برابری و عدالت اجتماعی افغانستان عزیز و مردم پرغرور و زحمتکش آن به ترقی ، تعالی و بهروزی دست یابد .
ما ضمن شادباش روزجهانی کارگر به کارگران داخل کشور، کارگران افغان که درمهاجرت و در شرایط دشوار و توان فرسا درکشورهای همسایه مصروف کار و پیشبرد زنده گی آبرومندانه میباشند را ازیاد نبرده و از تلاشهای آنها برای دسترسی به یک زنده گی آزاد و بدون بهره کشی ، با امکانات دست داشته خود حمایت مینماییم .
کارگران مهاجرافغان ،
در کشورهاییکه امکان سهمگیری در تشکلات صنفی و سیاسی میسر است با سایر کارگران و زحمتکشان هم قدم شده ، از خواست های صنفی و سیاسی تان دفاع نمایید . این حق مسلم شماست تا در برابر بیعدالتی های مضاعف که در برابر کارگران مهاجر صورت میگیرد به پا خاسته از حقوق انسانی تان حراست نمایید.
در اخیر روزجهانی کارگر را به همه کارگران جهان تبریک عرض نموده ، در مبارزه برای دستیابی به حقوق صنفی و سیاسی تان طلب پیروزی مینماییم.
فرخنده باد اول می ، روزجهانی کارگر !
۱ مي ، دکارګرو نري واله ورځ دی نیکمرغه ْ!
دافغانستان د آبادي ګوند
۷ ثور ۱۴۰۳
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۴ـ ۰۱۰۵
Copyright ©bamdaad 2024
چرا اردن جنبش حمایت از فلسطین را سرکوب میکند؟
حمایت از آرمان فلسطین، که در سطح جهانی به بالاترین حد خود رسیده است، فلسطین به طور فعال توسط مقامات اردن سرکوب می شود و تحت فشار برای جلوگیری از نمایش های ضد اسراییلی در پادشاهی است.
دردو هفته گذشته هزاران تن از مردم اردن در امان به خیابان ها ریختند. آنها سفارت اسراییل را به محاصره خود درآورده نسل کشی درغزه را محکوم ، و از پادشاهی هاشمی خواستند که تمام روابط خود را با تل آویو قطع ، و پیمان صلح این کشور با اسراییل در سال ۱۹۹۴ ترسایی را پاره کردند.
نیروهای امنیتی اردن با شدت فزایندهای با این اعتراضات برخورد کرده و نشان دادهاند که دولت با انتقادهای عمومی بیش از حد از اسراییل موافق نیست.
دربحبوحه این ناآرامیها، عربستان سعودی ( بزرگترین حامی عربی اردن ) با دقت اوضاع را زیر نظر دارد، زیرا از این می ترسد که افزایش همبست گی با فلسطین تسلط منطقهای خود را به خطر اندازد و هرگونه چشمانداز برای عادی سازی روابط بین ریاض و تل آویو را از بین ببرد.
این شامل ممنوعیت پرچم، کفییه و بنرهای فلسطینی در اعتراضات است ،که انعکاسی از محدودیتهایی است که در چندین کشور عربی طرفدار ایالات متحده امریکا اعمال شده است. علاوه بر این، شرکت کننده گان در معرض بازرسی بدنی و کنترول هویت تهاجمی قرار می گیرند و افراد منتخب هم از شرکت در اعتراضات منع میشوند.
به نظر می رسد این محدودیتها هر روز در حال تغییر هستند ، یک روز معترضان با کفییه دیده می شوند، روز بعد دیگر نه. همینطور در مورد پرچم های فلسطین. گاهی اوقات در میان جمعیت دیده می شود، و گاه دیگر معترضان فقط پرچم را در تیلفونهای همراه خود نشان می دهند.
تظاهرات عمومی عمدتاً به محوطه به شدت مسدود شده مسجد قلاتی در نزدیکی سفارت تخلیه شده اسراییل در امان محدود می شود و به مدت دو ساعت محدود میشود.
در ماه رمضان، اعتراضات بعد از نماز تراویح، حدود ساعت ۱۰ شب آغاز می شد. به اساس گزارش « The Cradle » یکی از معترضین گفت :
« ما اینجا میآییم تا به جهانیان نشان بدهیم که ما در برابرجنایات اسراییل درحق مردم فلسطین با آنها همدردی می کنیم.
ما خواهان لغو پیمان صلح سال ۱۹۹۴ ترسایی بین اردن و اسراییل هستیم.
ما خواهان اخراج سفیر اسراییل از امان هستیم. ما خواهان تحریم کامل اسراییل هستیم. »
پولیس اصرار دارد که اعتراضات تا نیمه شب به پایان برسد و در صورت امتناع مردم از ترک محل، به زور یا با ارعاب آنها را متفرق می کند. محدودیتهای گسترده، به ویژه لزوم ارایه کارت شناسایی، بسیاری از مردم را از حضور در اعتراضات باز می دارد. آنها نگران سواستفاده از اطلاعات هویتی خود درآینده هستند. موانع و انسداد نیزمانع از ورود بسیاری از افراد به محل اعتراضات می شود و حتا کسانی که موفق به ورود می شوند، آزادی حرکت ندارند. هدف از این اقدامات، تضعیف روحیه معترضان، محصور کردن آنها و جلوگیری از حضورشان در خیابان هاست.
ممنوعیت حمل پرچم فلسطین اقدامی تند و تحریک آمیز از سوی مقامات اردن است. اکثریت مردم اردن، شامل پناهنده گان فلسطین و نسل های بعدی آنها وهمچنین ساکنان کرانه باختری در زمان اداره این منطقه توسط امان (۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷) از نژاد فلسطینی هستند.به دلیل عدم وجود سرشماری در اردن، تعداد دقیق این افراد مشخص نیست. این امرممکن است عمدی باشد تا نفوذ اجتماعی و سیاسی مردم فلسطین در پادشاهی هاشمی که توسط بریتانیا تاسیس شده، کمرنگ شود.
تشدید یک مبارزه نمادین
خشونت علیه معترضان حامی فلسطین در امان در ۳۰ مارچ « روز زمین » به اوج خود رسید. این روز یادآور سال ۱۹۷۶ است، زمانی که مقامات صهیونیستی برای اولین بار به طور رسمی زمینهای فلسطین را برای ساخت شهرک های یهودی نشین تصرف کردند.
در آن روز، شش فلسطینی غیرمسلح، از جمله سه زن، توسط نیروهای اشغالگر صهیونیست کشته و صدها نفر دیگر در درگیریهای متعاقب زخمی شدند. از آنزمان، مقامات اردنی تلاش کردهاند با آرام کردن اوضاع، خود را به عنوان مخالفان سرسخت صهیونیزم معرفی کنند.
در واکنش به اعتراضات هفته گذشته، مقامات امان سعی در حفظ تعادلی ظریف داشتهاند. سخنگوی دولت مهند مبيضين، ضمن تاکید بر محکومیت رژیم صهیونیستی به عنوان یک اصل ملی، بر همبسته گی امان با مردم فلسطین و حق شهروندان برای اعتراض، علیرغم «تخلفات» انجام شده توسط برخی معترضان، تاکید کرد.
با این حال، یک فعال اردنی که خواست نامش فاش نشود، به « The Cradle » گفت: «بسیاری از ما فکر می کنند اینها فقط حرف هستند.» در واقع، بسیاری از معترضان دستگیر شده در دو هفته گذشته هنوز در « نظارت خانه ها » هستند و محدودیت های رسمی اعمال شده بر اعتراضات از ۳۰ مارچ به بعد تشدید شده است.
حساب کاربری « تجمع جوانان اردنی برای حمایت از مقاومت » در شبکه های اجتماعی، اسامی و تصاویر ۵۴ معترض را منتشر کرده که به گفته این حساب، در حال حاضر توسط نیروهای امنیتی اردن زندانی شدهاند. این افراد به دلیل حمایت از مردم فلسطین، در طول عید فطر که پایان ماه رمضان را جشن می گیرد، در زندان باقی خواهند ماند.
بحران هویت فلسطینی در اردن
در سپتامبر ۱۹۷۰ترسایی ارتش اردن در پاسخ به حملات سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) که از اردن به عنوان پایگاهی برای حملات به اسراییل استفاده می کرد، به شهرهایی مانند امان که محل استقرار تعداد زیادی از فداییان بود، حمله کرد.
این رویدادها که به « سپتامبر سیاه » معروف هستند، به یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل شد که در آن فلسطینیها و اردنیها در دو طرف درگیری قرار داشتند. چندین معترض که با « The Cradle » صحبت کردند، به شباهتهای آشکار بین آن زمان و امروز اشاره کردند. به عنوان مثال، یکی از آنها گفت که ممنوعیت نمادهای همبسته گی با فلسطین با توجه به سابقه چنین اقداماتی در امان، « دیوانگی» است.
مقامات اردن با به کارگیری تدابیر امنیتی شدید و سرکوب اعتراضات، به طور فزایندهای خود را در تضاد با آرمانهای ملی و عربی خود قرار می دهند. مردم اردن، چه فلسطینی و چه غیرفلسطینی، سابقه طولانی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین دارند.
سرکوب اعتراضات اخیر فقط باعث افزایش خشم و ناامیدی مردم شده است و به نظر می رسد که به زودی شاهد اعتراضات بیشتر و گسترده تر در اردن خواهیم بود.
فعالان می گویند که اتهامات علیه معترضان حامی فلسطین در اردن مبنی بر اینکه آنها در خدمت «اهداف خارجی» هستند و توسط عوامل خارجی هدایت می شوند، به سطحی بی سابقه رسیده است.
اگرچه استفاده از اتهام « دیگران» برای سرکوب مخالفان در بین مردم، تاکتیکی قدیمی از سوی مقامات است، اما این اتهامات این بار به سطحی « شوکه کننده » و بی سابقه رسیده است. به گفته چندین فعال به « The Cradle »اخوان المسلمین، ایران، حماس و حتا غرب در میان متهمان هستند.
با وجود این اتهامات، اعتراضات دارای یک عنصر بینالمللی واقعی هستند که روحیه وحدت را در بین فعالان حامی فلسطین در سراسر غرب آسیا، از جمله مصر، اردن، مراکش و عمان، تقویت کرده است.
چند روز پیش، مردم در قاهره علیه [پادشاه اردن] عبدالله دوم و ما علیه [رییس جمهور مصر عبدالفتاح] السیسی شعار میدادیم. یک معترض اردنی با افتخار می گوید: «ما به همدیگر برای قیام و بلند شدن فراخوان میدهیم ». چنین صحنههایی برای دولتهای مختلف در داخل و خارج از غرب آسیا یک کابوس مطلق است.
این صحنهها برای بسیاری از دولتها در داخل و خارج از غرب آسیا کابوس مطلق است.
استراتیژی مقابله اسراییل
این همبستگی رو به رشد عربی با مردم فلسطین از دید رژیم صهیونیستی که از تأثیر مخرب جنایات خود در نوار غزه بر وجهه بین المللی خود آگاه است، پنهان نمانده است.
یک یادداشت فاش شده وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا نشان می دهد که تلآویو «افراد تأثیرگذار را برای کمک به هدف قرار دادن کاربران رسانه های اجتماعی » در اروپا و امریکای شمالی و همچنین « مصر، اردن و کشورهای عربی خلیج فارس» برای جلب توجه به جنایات ادعایی حماس استخدام می کند.
این تلاشها بخشی از یک استراتیژی گسترده تر برای منحرف کردن افکار عمومی از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و به تصویر کشیدن مردم فلسطین به عنوان « تروریست » و «اغتشاش گر» است.با این حال، به نظر می رسد که این استراتیژی تا حد زیادی ناموفق بوده است.
اعتراضات در سراسر جهان ادامه دارد و مردم به طور فزایندهای از جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین آگاه و خشمگین می شوند.
همبستگی بین المللی با مردم فلسطین قوی تر ازهمیشه است و به نظر می رسد که این روند به زودی متوقف نخواهد شد.براساس این گزارش، پلتفرم تحقیقاتی منبع باز EekadFacts تعدادی حساب کاربری جعلی را شناسایی کرده که ظاهراً در اردن مستقر هستند و به طور مداوم پیامهایی ضد فلسطینی منتشر می کنند.
این فعالیت های پنهان نه تنها نتوانسته است همبسته گی با مردم فلسطین را در هیچ کجای دنیا سرکوب کند، بلکه متحدان عربی ایالات متحده امریکا، به ویژه عربستان سعودی را نیز به واکنش واداشته است.
نقش ریاض
روزنامه لبنانی الاخبار در۴ اپریل به طور قاطعانه نوشت که ریاض « مطبوعات و مزدوران سایبری خود را برای دفاع از تاج و تخت هاشمی به کار گرفته است» ، که با توجه به تلاش محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، برای کودتا علیه عبدالله دوم، پادشاه اردن در سال ۲۰۲۱ ترسایی و به تخت نشاندن برادرش، شاهزاده حمزه، طعنه آمیز است. جالب است بدانید که عاملان این کودتا هنوز در امان در حال محاکمه هستند.
نکته قابل توجه این است که اسراییل نقشی اساسی در این کودتای نافرجام ایفا کرد. به گفته الاخبار، بن سلمان به شدت تلاش می کند تا همبسته گی با مردم فلسطین را سرکوب کند، زیرا این فعالیتها « تلاشهای بلندمدت او برای عادی سازی روابط با اسراییل به منظور دریافت تضمین های امنیتی از امریکا برای رژیم سعودی» را به خطر میاندازد.
این تضمین ها شامل مواردی مانند موافقت ایالات متحده امریکا برای فروش جنگندههای اف-۳۵ به ریاض و کمک امریکا به عربستان برای ایجاد زیرساخت های هستهای، از جمله چرخه سوخت هسته ای در خاک عربستان است که از دیرباز خواسته های سعودیها بوده است.
روابط ریاض و تلآویو تا آستانه عادی سازی پیش رفته بود که عملیات «طوفان الاقصی» آغاز شد و به دنبال آن حمله وحشیانهای به غزه صورت گرفت.
جنگ برق آسای ارتش اسراییل عادی سازی روابط را به امری غیرممکن تبدیل کرد. اگرچه بن سلمان در ابتدا مدعی شد که عادی سازی روابط منتفی است، اما به نظر می رسد این فقط یک ترفند برای حفظ ادعای او مبنی بر اینکه پادشاهی سعودی « قلب جهان اسلام » است و « امیدها و دردهای مسلمانان را در هر کجا حس می کند و برای تحقق وحدت، همکاری و همبسته گی در جهان اسلام تلاش می کند» بود.
در ماه جنوری، او تغییر موضع داد و آشکارا و بارها « علاقه » خود به « به رسمیت شناختن » تلآویو را اعلام کرد، مشروط بر اینکه اسراییل متعهد به پیشبرد راه حل دو دولتی و ایجاد یک « اداره خودمختار فلسطینی جدید» شود که گویا می تواند حمایت مردم فلسطین را جلب کند.
درهمین حال، ریاض با مقامات مصر، اردن، قطر و امارات متحده عربی برای تدوین « برنامه مشترکی» برای دوران پس از جنگ در نوار غزه دیدار کرده است. این برنامه شامل به قدرت رساندن کامل « اداره خودمختار فلسطینی » که با رژیم صهیونیستی همکاری می کند و تحت آموزش بریتانیا قرار دارد و حذف کامل مردم فلسطین از تمام پستها و نهادهای رسمی است.
این پیشنهادی است که نه مبارزان آزادی فلسطین ، و نه فعالان حامی فلسطین در سراسر جهان آن را نخواهند پذیرفت. / مجله هفته
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۴ـ ۱۶۰۴
Copyright ©bamdaad 2024
پوست اندازی جهان
نویسنده : شاهین
جهان امروزه در تب پوست اندازی میسوزد.
تنش ها وتقابل در اوکرایین ، بحیره ای احمر ، تنگه باب المندب ، خلیج فارس ، قاره سیاه ، قاره سبز، هند - پاسیفیک وسایر کانون های تنش پسا جهانی شدن امریکایی در کره خاکی، نمودهای این التهاب اند.
واژه های چون انقطاب وقطبی شدن جهان ونظم نوین جهانی با توجه به منافع ودیدگاه های بازیگران درشت و ریز جهانی ، مفاهیم نه یکسان را روایت میدارند وهمچنان وا قعیت های پهنه جهانی را نیز باز تاب می نمایند.
ناتو از زمان تولد اش تا کنونیت ، سناریوی چون بیرون راندن و دورانداختن روسیه از اروپا وکاهش قدرت المان را کماکان دنبال می کند.
و هم روند با آن، امریکای دموکرات ها در راستای ناتوی جهانی (GlobalNato) روشمندانه تکاپو دارد .عملیات ویژه نظامی در اوکرایین نیز به عنوان فرصت به گسترش طلبی ناتو، زمان و زمینه فراهم ساخته است.
برغم این شمارش روند دگرگونی هژمون قدرت (بخوان قدرت یگانه برتر امریکا) در گستره جهانی آغازیده است وجهان عملاْ وارد فاز چند قطبی گردیده ونظم نوین جهانی در حال تکوین بوده که بیک فرآیند قانونمند تبدیل شده است . این برآورد را دراین نوشتار در واژه پوست اندازی در نشانه های زیرین تعریف نموده ام.
نشانه ها :
- پیشروی خزنده روسیه دراوکرایین وناله های مأیوسانه زلنسکی رییس جمهور آن کشور وهمچنان تصویب بیش از ۶۰ میلیارد دالر کمک امریکا به اوکرایین (اینکه چی زمانی ، در چی مدتی ، چی مقدار آن وچگونه به اوکرایین داده میشود،جای تردید وجود دارد.) در راستای بازدارنده گی پیروزی قاطع روسیه در اوکرایین وفرساینده گی این جنگ برای پوتین حداقل تا انتخابات پیش روی امریکا.
بی تردید بیشترین سود را از این پول ، الیگارش های نظامی امریکا و حاکمان فاسد اوکرایین خواهند برد.
- بنبست در جنگ اسراییل- حماس وبحران حمل ونقل در بحیره احمر وتنگه باب المندب .امریکا وبرتانیا با همه توان تاهنوز نتوانستند حوثی های یمنی مورد حمایت ایران را مهار کنند. بدون شک روسیه وچین بعنوان پیشتازان روند چالش امریکا در پهنه جهانی درپی تقویت توانایی حوثی ها قرار دارند .اسراییل برغم دریافت کمک های بی شمار مالی وتسلیحاتی امریکا ، بریتانیا وسایرین نتوانسته به اهداف اعلامی خویش دست یابد وسرانجام ناگزیر از خان یونس غزه ناامیدانه عقب نشست . در یک روایت از این تصویر میتوان به جمعبندی رسید که غرب جمعی در راس امریکا ، توان پاسخ مناسب به چالش ها در راستای منافع خویش را ندارد و رویدادها نیز براساس منافع تعریف شده ای انها کلید نمی خورد.
- تشجیع سایر گروه ها، مشمول گروه های نیابتی ایران که روسیه نیز بی سروصدا و آرام در حمایت از آنها قراردارد، در حمله به پایگاه های امریکا در شرق میانه، ناتوانی امریکا در پاسخ مناسب به حملات یادشده، نمودار از قطب بندی جهانی را ترسیم مینماید.
- خروج یکهزار نطامی امریکا از نیجر دراین اواخر و قبل از آن بستن پایگاه های فرانسه والمان در کشورهای مالی، گینی ، بورکینافاسو ، سنیگال وچاد سرزمین افریقا واستقبال گرم از نظامیان روسیه.
- ناتوانی امریکا در کمک به دولت متمایل به آنکشور درپاکستان دریک راهکار عبور از بحران اقتصادی و امنیتی وهمچان استقرار ثبات سیاسی نیز پدیداری از تلاش بازیگران جبهه شرق در جهت بیرون راندن آنکشور از منطقه را به تصویر میکشد.( پاگیری ایتلاف اپوزیسیون برهبری حزب تحریک انصاف ، تهدید بالقوه ایست که حضور غرب را دراین ساحت به چالش خواهد کشید .)
- در رویداد تقابل اخیر ایران و اسراییل، امریکا با همه توان تلاش نمود تا از گسترش بحران در قلمرو شرق میانه جلوگیری کند .در حالیکه شمشیر داموکلوس امکان گسترش جنگ کماکان وجود دارد، گمانه بر آنست که آنکشور دراین مورد دست به دامن روسیه نیز شده است.
تماسهای دیپلوماتیک روسیه با ایران و ملاقات های اعلام نشده مقامات بلند پایه اطلاعاتی امریکا با وزیر خارجه ایران از جمله در عمان دربحبوحه ای بحران نیز حاکی از تلاش هایست که قدرت های بزرگ بگونه درینمورد درهمکاری بوده تا از تصاعد بحران جلوگیری نمایند.
جلوه این تلاش های مشترک در ضربه کنترول شده ایران به اسراییل واکنش نظامی ضعیف و احتیاط آمیز اسراییل به ایران را میتوان به وضوح دید.
این شمارش گویای آنست که یک قدرت نمیتواند حل منازعه حتا منطقه ای را در راستای منافع خویش به تنهایی رقم زندکه همانا تصویری از چند قطبی جهان ماست.
با این احتساب ، تاریخ امریکا در کسوت یگانه ابر قدرت وهژمون قدرت در بازی های جیوپولیتیک جهانی بعنوان یگانه بازیگر مرکزی به پایان رسیده است .
اکنون قدرت های بزرگ دیگری چون روسیه و چین درسکوی ابرقدرت ها وهمچنان کشورهای ایران وکوریای شمالی و سایر متحدین آنها در تعاملات جهانی بعنوان متغیرهای اثرگذار وارد معادلات قدرت گردیده اند که جهان چند قطبی را عینیت بخشیده و در پی آن نظام نوین جهانی را هستی میبخشند.
نکته اینکه تعادل وتوازن منافع ابر بازیگران شرق وغرب ازپس خاکستر آتش تنش های کره خاکی، نظام نوین جهانی ققنوس وار به پرواز خواهد آمد. جهان در حال پوست اندازی است !
ثور ۱۴۰۳ خورشیدی، شهر کابل
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۴ـ ۲۹۰۴
Copyright ©bamdaad 2024
پیام تبریکی حزب آبادی افغانستان به مناسبت فرارسیدن عید سعید فطر
هموطنان مسلمان و زحمتکش ،
به آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما ، فرارسیدن عید سعید فطر را حضور کافه ملت نجیب و متدین افغانستان صمیمانه تبریک و تهنیت عرض نموده، از خداوند متعال رستگاری، عزت و سرفرازی همگان را مسئلت می نماییم.
دراین روزپاداش قبولی طاعات وعبادات چه خوب است دلها را از کدورت و دشمنی زدوده ، با همدیگردرنیکوکاری ، همدلی و مدارا زنده گی را از پیش برده متکی براحکام دین مقدس اسلام در راه صلح ، صفا ،اخوت و همدیگرپذیری تلاش نماییم.
ما باورکامل داریم که بهترین خدمت به خلق الله تلاش درآموزش علم واستفاده از آن برای بهروزی هموطنان نهفته است. چناکه بارها تاکید نموده ایم زنده گی در صلح ، برابری ، عدالت ، رفاه و مردمسالاری فقط در صورتی ممکن میگردد که مرد و زن افغان صاحب علم و دانش معاصر شده ، همه دست بدست هم در راه خدمتگذاری به انسان و اعتلای وطن متحدانه بکوشند .
در این روزهای پرفیض آرزومیبریم تا هموطنان زحمتکش و متدین ما در داخل و خارج از وطن و همه مسلمانان جهان روزهای پرفیض و برکت عید را در فضای صلح ، اخوت ،خوشی و بیغمی سپری نمایند .
اختر مو مبارک شه !
عید تان مبارک !
هییتینگیز قوتلوغ بولسین !
با حرمت فراوان ،
حزب آبادی افغانستان
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۴ـ ۰۹۰۴
Copyright ©bamdaad 2024