تبعیض سیستماتیک در دیگ جوشان امریکا

جوادی ‌پور  


هرازچندگاهی رسانه ‌ای شدن اعمال تبعیض ‌آمیز و خشونت ‌بار در ایالات متحده امریکا توجه جهان را به هرم اجتماعی شکل یافته در این کشور جلب می‌ کند که در آن رنگین ‌پوستان خصوصا امریکایی ‌های افریقایی ‌تبار را در زمره نژاد فرودست قرار داده است. هر چند در ظاهر، بسیاری از نظریه پردازان لیبرال بر هویت متکثر امریکا تأکید دارند و جامعه امریکایی را به‌ مثابه یک «دیگ جوشان» یا « دیگ ذوب melting pot »  می‌ دانند که هویت‌ های همه شهروندان درهم ‌تنیده شده و همه شهروندان هویت واحدی را تحت عنوان هویت امریکایی، بدون توجه به سابقه و پیشینه خود دریافت می ‌کنند؛ اما ناعدالتی و نابرابری نهادینه شده در این کشور، همگونی شهروندی را دچار تزلزل کرده است.
در روزهای اخیر با منتشر شدن ویدیویی از رفتار خشونت ‌آمیز پولیس امریکا نسبت به یک جوان ‌سیاه‌پوست که منجر به کشته شدن وی شد، موج اعتراضات به این حرکت غیرانسانی، ایالت مینه ‌سوتا را دربرگرفته است. بسیاری از مردم شهر مینیاپولیس با حضور در خیابان‌ ها واکنش اعتراض ‌آمیز خود را به این اقدام ضد بشری نشان دادند. با این وجود مقامات ایالتی و فدرال، رویکرد مثبتی در قبال معترضان اتخاذ نکرده‌‌اند.
نکته قابل تامل اینجا است که دادستان مینه‌ سوتا بسیار دیرهنگام دستور بازداشت پولیس خاطی را صادر کرد و فرد جانی به سرعت با قرار وثیقه نه چندان سنگین از زندان رهایی یافت. البته شهردار مینیاپولیس اغتشاشات را محصول انباشت خشم و غم می ‌داند و معتقد است که این اعتراضات نتیجه یک فیلم ۵ دقیقه‌ای نیست، بلکه چکیده ۲۰۰ سال تبعیض است. جنجالی ‌ترین موضع ‌گیری مربوط به رییس جمهور امریکا است که صراحتا معترضان را اراذل و اوباش نامید و بدون هیچ ملاحظه و حتی بازی کلامی صراحتا از «خشونت عریان» سخن گفت و با لحنی تهدید آمیز نوشت: « زمانی که غارت شروع شود، شلیک هم آغاز می‌ شود.» سخنان تحریک کننده‌ ای از این دست که متاسفانه کم تعداد هم نیستند، منجر به برافروخته شدن هر چه بیشتر آتش خشم و اعتراض مردم شد. به گونه ‌ای که آن‌ها با سردادن شعار « No Justice, No peace »، جریان اعتراضات خود را تداوم بخشیده ‌‌اند.
بدیهی است این اولین باری نیست که انسانی غیرمسلح با رنگ پوستی که سفید نیست، مورد تهاجمات پرخاشگرانه پولیس یا نظام قضایی ایالات متحده قرارگرفته است. با نگاهی به لیست قربانیان خشونت پولیس امریکا نام هزاران ‌سیاه ‌پوست از جمله «والتر اسکات» و «مایکل براون» به چشم می ‌خورد. در نمونه‌‌ ای آماری در بازه زمانی سال ۲۰۱۵ تا اکنون، مشخص می‌ شود که در مدت چهار سال ‌ونیم ۴۷۲۸ نفر در سراسر امریکا در اثر تیراندازی پولیس کشته شده‌‌اند (یعنی به طور متوسط سالی ۱۰۰۰ نفر) که از این تعداد ۲۳۴۳ نفر‌سیاه‌ پوست، لاتین ‌تبار و… بوده‌‌اند.
با وجود آنکه ‌سیاه ‌پوستان امریکا تنها کمتر از ۱۳ درصد کل جمعیت کشور هستند، اما پولیس ایالات متحده بیش از دوبرابر سفید پوستان نسبت به آن‌ها خشونت روا داشته و با ضرب گلوله آن‌ها را به قتل رسانده است. چندی پیش نیز نشریه واشنگتن پست در گزارشی به ۵۴ سال خشونت در امریکا اشاره کرد که دست کم ۱۶۵ کشتار جمعی را در برمی ‌گیرد.

لازم به ذکر است خشونت و تبعیض ساختاری تنها محدود به خشونت فیزیکی نیست و بحران کرونا نیز از تبعیض ناپیدای دیگری پرده‌ برداری کرد که نشان ‌دهنده تفکرات نژاد پرستانه و تبعیض سیستماتیک حاکم بر ایالات متحده امریکاست. نابرابری قابل توجهی در دوران کرونا نسبت به افرو امریکایی ها اعمال شده که در نتیجه آن تعداد جان ‌باختگان ویروس کرونا در مناطق ‌سیاه‌ پوست‌ نشین به مراتب بیشتر ازسایر مناطق است. این موضوع نشان‌ دهنده پایین بودن سطح دسترسی این قشر جمعیتی -نژادی به امکانات بهداشتی و درمانی است.

براساس آمار، در شیکاگو بیش از ۷۰ درصد قربانیان کرونا در این شهر ‌سیاه‌ پوستان هستند، درحالی که ‌سیاه‌ پوستان فقط ۳۰درصد کل جمعیت را تشکیل می‌دهند. در ایالت میشیگان که  افرو امریکایی ها ( افریقایی-امریکایی‌ها  ) حدود ۱۴٫۱ درصد کل جمعیت را تشکیل می ‌دهند، ۴۸درصد بستری شده گان ناشی از کرونا ‌سیاه‌ پوستان هستند. خشونت و تبعیض ساختاری در دولت ترامپ به حدی وخیم شده است که براساس نظرسنجی « پژوهش مشارکتی افرو امریکایی ها » ۸۰ درصد مشارکت کننده گان از دیدگاه ضعیف و ناعادلانه ترامپ به ستوه آمده‌‌اند. به نظر نمی ‌رسد دستگاه سرکوب امریکایی اجازه توسعه اعتراضات را بدهد، اما این موضوع به شکل گسترده‌‌ای می ‌تواند بر فضای کارزارهای انتخاباتی پیش روی امریکا تاثیرگذار باشد./ همدلی

 

گزارشی از سیزده همین کنگره ملی خلق چین (NPC)

 

 

چین پرجمعیت ترین کشور دنیا، بزرگترین طبقه متوسط را با ۴۰۰ میلیون نفر دارد. توسعه شهرها و شهرنشینی هنوزهم پوتنسیال بالایی دارد. ۹۰۰ میلیون نیروی کار، ۱۷۰ میلیون دانش آموخته با تحصیلات بالا و ۸ میلیون فارغ التحصیل هر ساله از دانشکاه ها همگی حکایت از پوتنسیال بالای این کشور دارد که باعث می شود با نگاه به آینده تصمیم گیری شود و به پیشرفت و تحقق رویاهای مردم آن کشور منتج گردد.

 

سیزدهمین کنگره ملی خلق چین، سومین جلسه خود را صبح جمعه ۲ جوزا ۱۳۹۹ تشکیل داد در این جلسه نخست وزیر ،لی که چیانگ» ضمن بررسی سال ۲۰۱۹ و ابتدای سال ۲۰۲۰ ترسایی به تشریح اهداف سال جاری پرداخت این گزارش از زمره کوتاه ترین ها طی سال های اخیر و عمل گرا، واقع بینانه و بازگو کننده مسایل و مشکلات مردم چین بود.

این گزارش ساده و بی تکلف بوده و از ۱۹۹۰ بدینسو اولین بار است که هیچ عدد مشخصی برای GDP  ( تولید ناخالص ملی ) مشخص نشده اما در آن بر ثبات و اشتغال و کاهش فقر تاکید شده است، اهدافی که با توجه به کاهش در GDP برای اولین بار از سال ۱۹۹۲ترسایی هوشمندانه به نظر می رسد.

درهمین حال شش تثبیت و شش تضمین درنظر گرفته شده است :

سیاست مالی پویا و پیشگیرانه، افزایش کسری بودجه، وام دهی و صدور اوراق خزانه ویژه دوران کرونا، سیاست پولی در حمایت از موسسات کوچک و متوسط، ثبات اشتغال، کاهش مالیات در جهت افزایش قدرت مالی موسسات اقتصادی، آغاز زیرساخت های جدید در جهت افزایش تقاضا و اشتغال و تبدیل آن به موتور محرک اقتصاد، انجام اصلاحات و گشایش اقتصادی، توسعه بهداشت عمومی و تقویت سیستم پزشکی، برطرف کردن کاستی ها در زمینه آموزش، امنیت و معیشت مردم.

برنامه پنج ساله سیزدهم ، بخشی از برنامه بلند مدت یک صد ساله و بستر برنامه پنج ساله چهاردهم است و در پی تبدیل بحران اقتصادی ناشی از پاندومی کرونا به فرصت است در گزارش به دو دلیل عددی برای GDP در سال ۲۰۲۰ ترسایی تعیین نشده است.

اول اینکه:  وضعیت همه گیری و وضعیت اقتصادی در جهان نامشخص است و اقتصاد چین با عوامل خارجی غیرقابل پیش بینی روبرو است اقتصاد جهان تحت تاثیر ویروس کرونا در رکورد عمیق قرار دارد، زنجیره تامین کالا با اخلال مواجه شده، تجارت و سرمایه گذاری کاهش یافته و بازار مصرف کالاها با افت مواجه شده است در داخل چین نیز مصرف، سرمایه گذاری و صادرات با کاهش مواجه است نرخ بیکاری افزایش یافته و موسسات اقتصادی بویژه کسب و کارهای کوچک و متوسط با مشکلات عدیده مواجه شده اند تولید ناخالص داخلی در سه ماهه اول سال ۲۰۲۰ ترسایی منفی ۸،۶ درصد بود اما در سه ماهه دوم سال اقتصاد به سرعت در حال بهبود است.

دوم اینکه: اولویت، حفظ اشتغال و ثبات است و مقدار رشد اقتصادی هر چند مهم است اما حفظ معیشت مردم، رفع فقر و عملکرد اقتصادی بازار اهمیت زیادی دارد.

هدف دولت از عدم اعلام ارقام برای رشد اقتصادی در سال جاری شاید تمرکز بر استفاده از روش های اصلاح و ترمیم اقتصاد جهت تثبیت اشتغال، حمایت از معیشت مردم، ترغیب مصرف داخلی، تحریک بازار، تثبیت رشد اقتصادی و استفاده از ابزارهای جدید برای مقابله با شوک های اقتصادی است.

افزایش اشتغال و کاهش فقر اولویت های اصلی سال ۲۰۲۰ترسایی شده اند. در گزارش تاکید می شود امسال باید قاطعانه بر فقر پیروز شویم ایجاد ۹ میلیون شغل و رساندن نرخ بیکاری در شهرها به ۵/۵ درصد ، و ریشه کنی فقر در روستاها از جمله هدف ها است.

در گزارش آمده است اولویت سیاست ها با تقویت اشتغال است و ابزارهای پولی و مالی باید در حمایت از اشتغال پایدار فعال باشند برای ثبات در شغل های موجود، ایجاد شغل و بازگرداندن بیکاران به کار باید تلاش شود و کلیه مناطق کشور باید محدودیت های غیرمعقول در برابر اشتغال زایی را حذف و اقدامات پشتیبان اشتغال را تقویت کنند.

همچنین دراین گزارش آمده است باید به صورت همه جانبه برای کاهش فقر و ارتقا کیفیت زنده گی مردم تلاش شود اقدامات در زمینه کاهش فقر باید تقویت شود و مکانیزم های حمایتی به اجرا درآید.

جهت تحریک تقاضای داخلی سیاست های مالی موثرتر از سیاست ها ی پولی است با کسب تجربه از بحران های مالی جهان، پاسخ صحیح به بحران، آرامش در سیاست پولی و گسترش تقاضا از طریق سیاست مالی است سیاست های پولی تاثیر قابل توجهی در کاهش بحران های نقدینگی در کوتاه مدت دارد، اما تاثیر محدود بر تحریک تقاضا می گذارد، در حالی که سیاست های مالی تاثیر بارزی در گسترش تقاضای موثر دارد.

در دوره رکود بزرگ دهه ۳۰ برنامه معاملات جدید روزولت با زیاد کردن دخالت دولت در اقتصاد و آغاز پروژه های زیرساخت، اقتصاد را از بحران خارج نمود این برنامه گذار از اقتصاد آدام اسمیت و گرایش به نظریه های کینزیون بود در گزارش کنگره سیزدهم گفته می شود « سیاست مالی باید فعال تر و امیدوارکننده باشند ».

نرخ کسری بودجه امسال چین بیش از ۳ درصد است که نسبت به سال گذشته یک تریلیون یوان افزایش می یابد با توجه به کاهش رشد اقتصادی، درآمدهای مالیاتی کاهش می یابد اما هزینه های مالی جهت مقابله با مسایل جاری در حال افزایش است از این رو مخارج و مصارف دولت های محلی به شدت محدود خواهد شد، ساخت ساختمان ها و سالن های جدید ممنوع است و با اسراف و هدر رفت منابع مقابله خواهد شد مخارج غیرضروری تا ۵۰ درصد کاهش یافته و دولت درحال ارتقا کیفیت و کارایی مخارج است.

سیاست های پولی، محدود اما منسجم و ساختار یافته، از بنگاه های اقتصادی بخصوص مشاغل کوچک و متوسط پشتیبانی خواهد کرد گزارش می افزاید یک سیاست پولی صحیح باید انعطاف پذیر و کارا باشد استفاده صحیح از تمام امکانات مانند کاهش نرخ بهره، اعطا وام و دیگر ابزارها باید در خدمت تامین نقدینگی بنگاه ها باشد نرخ برابری یوان نیز باید درحد معقول و متعادل نگه داشته شود و پایدار بماند.

در سال جاری کاهش نرخ مالیات و نرخ بیمه ادامه خواهد یافت، همچنین معافیت هایی هم برای حمل و نقل، رستورانت ها، گردشگری و مجتمع های فرهنگی ورزشی در نظر گرفته شده است پرداخت مالیات بردرآمد شرکت های کوچک نیز تا سال آینده به تعویق می افتد سیاست کاهش ۵ درصدی قیمت برق صنعتی و تجاری تا پایان ۲۰۲۰ ترسایی و کاهش و یا معافیت اجاره املاک و مستغلات دولتی نیز تمدید شد.

در گزارش بر تقویت زیرساخت های جدید، گسترش شبکه ۵ جی  و حمایت از وسایل حمل ونقل با انرژی های نو تاکید شده است .تقویت زیرساخت ها، روش هوشمندانه ای است که چین جهت افزایش اشتغال و تحریک تقاضای داخلی در پیش گرفته و از نظر تاریخی هر گاه با بحران و رکود اقتصادی مواجه شده دور جدیدی از زیر ساخت ها جهت مقابله با بحران آغاز شده است، چرا که این اقدام ساده ترین و موثرترین راه مقابله با رکود اقتصادی است و علاوه بر افزایش تقاضا در کوتاه مدت، پیشرفت و رشد کشور در دهه های آینده را تضمین می کند.

همه گیری ویروس کرونا به سیستم بهداشتی چین درس های بزرگی داد و اکنون طبق گزارش اخیر کنگره، این کشور در صدد رفع نواقص، بهبود و توسعه سیستم بهداشتی و پزشکی این کشور است بخصوص در مورد تشخیص، انتشار شفاف اطلاعات، کنترول و درمان بیماری های همه گیر.

افزایش سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه واکسین ها، داروها، امکانات پزشکی، درمانی و آزماایشگاه ها از دیگر اهداف سال جاری است.

چین در خارج از کشور نیز با چالش های بزرگی روبروست رکود اقتصادی ناشی از قرنطین ومحدودیت های تردد در مواجه با همه گیری ویروس کرونا، کاهش فعالیت های اقتصادی و کاهش مصرف جهانی، بحران پولی، سیاست های امریکا و برخی کشورهای اروپایی در برابر چین، تحریم و مجازات شرکت های بزرگ چینی توسط امریکا و اروپا، همگی آینده را نامشخص کرده اند اما آنچه مشخص است الگوی توسعه در چین تغییر یافته است و اقتصاد چین از دوران رشد اقتصادی پرسرعت به دوران رشد اقتصادی با کیفیت رسیده است.

چین پرجمعیت ترین کشور دنیا، بزرگترین طبقه متوسط را با ۴۰۰ میلیون نفر دارد توسعه شهرها و شهرنشینی هنوزهم پوتنسیال بالایی دارد ۹۰۰ میلیون نیروی کار، ۱۷۰ میلیون دانش آموخته با تحصیلات بالا و ۸ میلیون فارغ التحصیل هر ساله از دانشکاه ها همگی حکایت از پوتنسیال بالای این کشور دارد که باعث می شود با نگاه به آینده تصمیم گیری شود و به پیشرفت و تحقق رویاهای مردم آن کشور منتج گردد.

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۰ـ ۲۹۰۵

Copyright ©bamdaad 2020

 

با غم  و درد جانکاه مردم شریکم

 

جمیله ناهید بریالی

 

هموطنان گرانقدر ،

خواهران ، برادران و کودکان عزیز ،

دیدن تصاویر و گزارشات اندوه بار روزمره از داخل کشورکه درآن مردم بخون نشسته و داغدیده ما درسوگ عزیزان شان نشسته اند مرا واداشت تا با وجود بیماری دوامدارناشی از جنایت مشابه قلم بدست گرفته ، چند سطری درتقبیح این همه خونریزی و کشتار نابخشودنی به رشته تحریر بیاورم.

دیدن تصویر نوزاد آغشته درخون ، چند متر دورترمادری و طفل زخمی افتاده برزمین ، و آنسوتر نوزادی که مادرش ۹ ماه با محبت وامید بزرگ درشکم خود پروش اش داده و برای درآغوش گرفتن اش همه رنج و درد به شمول درد زایمان را تحمل کرد ولی حال بجای آغوش مادرسربازی او را بدون مادرش به جای دیگری انتقال میدهد ، دل سنگ را شگاف میکند.

من هیچ کشور و مردمی را درجهان سراغ ندارم که درآنجا کشتن سالمند و جوان ، زن و مرد، کودک و نوزاد ، هندو و مسلمان اینقدر رواج داشته ، وهمه گیر باشد.

روزی نیست که قاتلان سیاه دل  و خونخوار درگوشه ایی از این سرزمین بلاکشیده خون نریزند و کربلای دیگری را برپا نکنند. گاهی درعبادتگاه سیکها ، یک روز درمراسم فاتحه خوانی و نماز گزاری ، روز دیگر درمکتب ، مسجد ، بیمارستان ، زایشگاه و....

ما درداستان های تاریخی ازسیرنشدن ضحاک و عطش بی پایانش برای خونخواری قصه های زیادی شنیده بودیم  ولی امروز این ضحاکان قرن بیست و یکم حتا درماه مبارک رمضان به خونریزی مرد و زن و نوزاد مسلمان و متدین افغانستان ادامه داده و بر پیشانی این وحشت و بربریت شان مهر دینداری و اسلامیت را نیز میزنند.

درچنین حالی که تصاویر نوزادان آغشته در خون ، سربازان کشته شده ، عزاداران غرقه در خون، توته های قطع شده بدن انسان را همه روزه در رسانه های کشور و شبکه های اجتماعی مشاهده میکنم، میبینم  که رسانه های غرب و کشورهای مدعی دموکراسی ، حقوق بشر و نوع دوستی  مهر سکوت را برلب زده و با بی تفاوتی از کناراین جنایات بی مانند میگذرند.

درهمین کشور المان رسانه ها خبر مبنی براینکه امروزدربیمارستانی درغرب کابل حمله ایی صورت گرفت را بنشررسانیده ، و با بی تفاوتی عجیبی در برابرکشتار و ترور روزمره در افغانستان برخورد نمودند. دولت اینکشورمانند سایرکشورها دربرابرقتل و کشتار روزمره درافغانستان سکوت اختیارکردند.

هموطنان عزیز،

این کشتار، وحشت ، ویرانی و جنایت های بی مانند وهمه روزه که ازچند دهه بدینسو برما تحمیل و جز زنده گی ما افغانها گردیده است ، برعادت ها و روحیه ما نیز تاثیر منفی بجا گذاشته است .

ما بسیار زود ، فردا و پس فردا رخداد امروزی را به فراموشی می سپاریم ، برای اینکه  فردا و پس فردا رخداد دیگری به وقوع خواهد پیوست .جوی خون دیگری جاری خواهد شد ، هموطن دیگری به قربانگاه فرستاده خواهد شد ، کسانی دست و پای شان را از دست خواهند داد و....

چنین است که کسی از قربانیان هفته قبل چیزی را بیاد نمی آورد.

من خود منحیث یک قربانی جنایت مشابه بیش ازسی سال است که چنین درد و اندوه را پیوسته احساس نموده ، بخود می اندیشم که چگونه میتوانیم گلیم این جرم و جنایت ، وحشت و ترور را از سرزمین محبوب  ما افغانستان عزیزخود برچینیم. از نظر من برون رفت از این جو بی اعتمادی ، نفاق ، جنگ ، ویرانی و جنایت وابسته به عوامل مختلف درسطح کشور و جهان میباشد.

درحل این بحران تحمیلی از برون ما نیاز به دولت  ملی نیرومند و پابند به قانون و منافع مردم ، مردم اگاه و علاقمند به تغیر وضع ، سازمانهای سیاسی و صنفی ، نهاد های جامعه مدنی متعهد به اعلامیه جهانی حقوق بشر ، ساختارهای سنتی مردمی ، سران قبایل و روحانیون مردمدوست  از یکسو ، و سهمگیری  صادقانه جامعه جهانی به خصوص کشورهای همسایه ، دولت امریکا منحیث متحد و همپیمان افغانستان ونهادهای بین المللی داریم.

با تاسف بخشی از دوستان بدور از واقعبینی و درک نقش این نیروها گاهی این،  و زمان آنرا ملامت نموده  و به شرایط پیچیده ، عقب مانده گی ، پایین بودن سطح فرهنگ و دانش، نقش جهادی ها و مافیایی داخلی و بین المللی ، وابسته گی به خواست ها و منافع برونی و سایر عوامل  برخورد سطحی و غیرمسوولانه مینمایند.

رفقا ، دوستان ، هموطنان عزیزم و بجان برابرم ،

همه روزه شاهد هستیم و بچشم سرمیبینیم وقتی جنایت تازه ایی رخ میدهد ما اعلامیه ایی صادر مینماییم ، خاموشانه گریه میکنیم و برای قربانیان و مردم اشک میریزیم ، یاداشتی درصفحه های مجازی خود و دیگران مینویسیم ، به عاملین جنایت نفرین می فرستیم و تا جنایت تازه انتظار می کشیم و باز دنباله داستان را میگیریم.

ازنظرمن این شیوه برخورد ما نمی تواند به ختم فاجعه روان و خونریزی کمک نماید.

امروزما بیشترازهروقت دیگرباید نیرو و توان خود را باهم متحد ویکپارچه بسازیم.

بیایید باهم مشترکا یک کمپاین حق طلبی و صلح خواهی سراسری را سازمان داده ، وصدای خود را تا گوش جهانیان برسانیم. برخورد جهان در برابر مردم افغانستان و خواست برحق ما برای قطع جنگ ، ویرانگری و خونریزی وابسته به سهمگیری وعمل مشترک ما نیروهای ترقیخواه ، مردمدوست ، دموکرات ، صلحدوست و عدالت پسند کشور میباشد.

دراین کمپاین ما میتوانیم با استفاده ازامکاناتی که دربرون  از کشور داریم  همکاری نیروهای مترقی و دادخواه جهان را باخود جلب نموده  وصدای خود را رساتر به گوش جهان برسانیم.

درحالی که نفرت و انزجاربی پایان خود را برعاملین این جنایات نابخشودنی ابراز میدارم ، برای هموطنان داغدیده ، متدین و معصوم ما صبر و تحمل آرزو میکنم. 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۰ـ ۱۴۰۵

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020

 

به سلسله نشر دیدگاه های کارشناسان حزب آبادی افغانستان اینک نگارشی از خامه رفیق صبور ثابت در باره جایگاه  کشاورزی درخود کفایی واشتغال زایی را پیشکش میداریم. بامـداد

 

نقش کشاورزی درخود کفایی واشتغال زایی

صبور ثابت

افغانستان یکی از فقیر ترین کشورهای جهان است که از نبود مصوونیت غذایی وگرسنگی رنج میبرد. طبق راپور وزارت زراعت و دفتر« یو اس آی دی» ۸۰٪ مردم افغانستان مشغول پیشه زراعت و مالداری سنتی می باشند که ۳۱٪ در آمد ملی از محصولات زراعتی بدست می آید .

در مجموع ۷.۸میلیون هکتارزمین درافغانستان قابل کشت می باشد که از جمله ۳.۳ میلیون هکتارزمین آبی و ۴.۵ میلیون هکتارزمین للمی یا بارانی وجود دارد.

جنگ طولانی مدت، تغییرات اقلیمی و حوادث طبیعی، تغییردرجمعیت، نابرابری جنسیتی، فرصت‌ های محدود اشتغال ‌زایی و نگرانی ‌های ناشی ازتداوم فساد ، نبود شفافیت و پاسخ‌ دهی باعث حفظ فقر ، گرسنگی ونبود مصوونیت غذایی درکشورگردیده است.چهل درصد افغانها مصوونیت غذایی ندارند ، محو کامل گرسنگی درتمام جهان از اهداف انکشاف پایدار سازمان ملل متحد بوده که تا سال ۲۰۳۰ میلادی باید گرسنگی به طورکامل از جهان محو شود ، تاکیدات مکرر انکشاف پایدار سامان ملل متحد به مسوولین حکومتی این است که مساله گرسنگی در افغانستان باید در اولویت کاری شان پنداشته شود. در وضعیت فعلی با شیوع ویروس کرونا ، مرگ و میر ناشی از آن ، وضع قرنطین در جهان ، ازدیاد روز افزون بیکاری درکشورها ، توقف کارخانجات تولیدی و انواع دیگری از دشواری ها سبب شده تا مشکلات بزرگی اقتصادی را در جهان بوجود آورد. بدبختانه مردم کشور ما با شیوع این ویروس کشنده شدیدا متاثر گردیده  و با مشکلات اقتصادی دست به گریبان است و بسیاری از امورات کشور با کمک های خارجی به پیش برده می شود، بهترین گزینه برای خودکفایی اقتصادی تقویت زراعت است.

زراعت می تواند در پایه ریزی ساختار اقتصادی کشور کمک فراوان نماید و کشور را در مسیر توسعه اقتصادی قرار دهد. زراعت در افغانستان به گونه سنتی یکی از شاخص های بالقوه اقتصادی محسوب میگردد و یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین عامل رشد اقتصادی در کشور به شمار میرود. حدود ۷۰ در صد افغانها در مناظق روستایی زنده گی دارند و بیشتر در مزارع زراعتی مشغول کار اند و ۶۱ در صد خانواده ها درآمد شانرا از طریق سکتور زراعت به دست می آورند . با وجود رشد بطی اقتصادی منجر به کاهش سهم سکتور زراعت در اقتصاد افغانستان گردیده ، این سکتور ۴۰ درصد فرصت های شغلی را برای مردم فراهم ساخته است . این درحالیست که بیشتر از نیم نفوس افغانها که در مناطق روستایی زنده گی میکنند ، مشغول فعالیت در سکتور زراعت اند .

تدوین پالیسی های آینده نگر و مردمی ، و سرمایه گذاری ها دراین بخش می تواند منجربه رشد بالقوه سکتور زراعت درکاهش فقر و رشد اقتصادی پایدار ازطریق ایجاد فرصت های کاری ، بهبود حاصلات و مشارکت سراسری گردد .

یکی از کاستی ها در برخورد کشورهای کمک دهنده بعد از سال ۲۰۰۱ میلادی ، توجه بیشتر به وزارت انکشاف دهات بود که از آن طریق غیرمسلکی  به کارهای زراعتی و مالداری پرداخته شد و توجه لازم بخاطرکاربنیادی درسکتور زراعت از طریق وزارت زراعت صورت نگرفت . جامعه جهانی میتوانست از طریق سکتورزراعت زمینه رقابت جوانان را برای دستیابی به فرصت های کاری جدید به شدد افزایش دهد و تمام نیروی بشری جوان را در ولایات به بازار کار سوق و یا جذب نماید تا از مهاجرت گسترده جوانان افغان وکشته شدن تعداد زیاد آنها در راه های پرخطر جلوگیری میشد . همچنان۵۰ در صد جوانان در روستاهای افغانستان در سکتور زراعت و مالداری مشغول کاراند واکثرا به مثابه کارگران بدون مزد درمزارع خود کارمینمایند. فیصدی میزان مشارکت کاری زنان در روستا ها بالا رفته و دراین مشاغل در آمد زا کار مینمایند که ازهر پنج تن زن روستایی چهار تن آنان به صفت کارگران بدون مزد در مزرع خانواده کار مینمایند . متاسفانه نسبت سهم اندکی از درآمد تجارت محصولات زراعتی ، با وصف میزان استخدام بلند دراین سکتور و دلیل موجودیت موانع و محدودیت ها درعرصه بازار یابی برای محصولات زراعتی و حضور کثیر کارگران خانواده گی بدون مزد یکی از چالش های بزرگ و عمده به شمار میرود . تعداد محدود از این خانواده های روستایی قادراند تا از طریق فرآورده های زراعتی و مالداری شان در بازارها آنهم به قیمت نازل به منابع عایداتی مورد قبول برای شان دسترسی پیدا کنند .

بخاطر رفع مشکلات فوق و دست یابی به اقتصاد خوب و خود کفایی به محصولات زراعتی توجه و همکاری همه جانبه صورت گیرد تا تنوع در سکتور فرعی غله جات و حبوبات به وجود آید در حالیکه تمرکز عمده بالای زرع گندم وجود دارد که عدم تنوع درکشت غله جات و حبوبات منجر به آسیب پزیری دهاقین و خانواده ها بنا بر کاهش قیمت گندم در بازارهای محلی میگردد و کاهش منفعت در حاصل گندم ممکن است دهاقین به کشت کوکناردرزمین های حاصلخیز شان مجبور شوند.  در صورتی که برای بلند بردن ظرفیت کاری دهاقین معلومات مسلکی، حمایت های مالی مورد نیاز و دسترسی بیشتر به تسهیلات و بازار فراهم گردد، آنها میتوانند درعرصه های تولید میوه جات، سبزیجات، گل ها و محصولات مالداری به ظرفیت های بالقوه تولیدی و تجارتی دسترسی حاصل نمایند. این امر میتواند سبب افزایش فرصت های شُغلی به گونه پایدار و سراسری در افغانستان گردد. تولید و انکشاف تجارت محصولات زراعتی بخصوص تولید میوه جات و مغزباب و همچنان مالداری وفرآورده های لبنیاتی منجر به افزایش میزان درآمد و استخدام جوانان میگردد، با بهبود و رونق اقتصاد ناشی از محصولات زراعتی و مالداری دولت نیز قادرمیگردد، تا زمینه های شُغلی بیشتر را در عرصه پروسس مواد غذایی ایجاد نماید وبا بهبود وضعیت مالی در ایجاد بند های آب گردان برای ابیاری زمین های لا مزروع رسیده گی صورت گیرد .

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۰ـ ۲۲۰۵

  یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 Copyright ©bamdaad 2020

 

جنایتکاران با تیرباران زنان باردار و اطفال معصوم چی میخواهند؟

نسیم سحر

 

دیروز تروریستها در کابل در یک شفاخانه ملکی و آنهم د رماه مبارک رمضان  مرتکب یک جنایت نابخشودنی شدند که مشکل است در قاموس جنایات بشری برایش یک واژه مناسب پیدا نمود . تروریستها زنان حامله دار ،  اطفال معصوم و افراد بیمارو بستری در شفاخانه را تیرباران کردند .این جنایت و این آدم کشی انسانهای بیگناه و بیدفاع در  شفاخانه صد بستر دشت برچی که تحت حمایت داکتران بدون سرحد قرار داشت رهبران سیاسی و مجامع بین المللی را تکان داد و به واکنش وادار ساخت. این جنایت  و جنایت دیگر درمراسم تشییع جنازه در ننگرهار توسط نماینده خاص  سرمنشی ملل متحد ونمایندگان  برخی کشور ها شدیدا تقبیح گردید. این جنایت حتی توسط وزیر خارجه امریکا محکوم گردید در حالیکه ایالات متحده  در یک معامله و توافقنامه غیرمعمول زیر نام " معاهده قطر"  با طالبان  چشم امید به صلح بسته و تا زمینه خروج حضور  حدود بیست ساله با تلاشهای ناکام شانرا مساعد سازد.

استقرار صلح در سراسر افغانستان آرمان وآرزوی هر فرد ترقیخواه و دموکرات ،هر مسلمان متدین و صادق ، هر روشنفکر و بالاخره هر فرد وطنپرست است و اما آیا این افرادیکه  به تیرباران زنان حامله دار ، اطفال معصوم ، ترور انسانهای بیگناه ، پیرمردان مریض و بیمار می پردازند ، خواهان برقراری صلح و آرامش در وطن اند؟ آیا افرادیکه پل وپلچک ، شفاخانه ، مکتب و پایه های برق را از بین میبرند ، طرفدار صلح در وطن هستند ؟ وآیا افرادیکه د ر خاک بیگانگان  لانه اختیار کرده و سرباز ، افسر و پولیس کشوررا سر می برند   وبرای نابودی قوای مسلح کشور فعالیت میکنند ، صلح میخواهند ؟ آنهایکه زنان یعنی نصف نفوس کشور را روانه زندان خانه میسازند و با علم و یشرفت و دموکراسی دشمنی میورزند ، جنگ را قطع  و " اور کم " و " اوربند " را خواهند پذیرفت ؟ فکر میکنم که پاسخ تمام این پرسش ها منفی خواهد بود . زیرا این نیروهای عقبگرا و دموکراسی ستیز بخاطر تحقق" پروژه" های بیگانگان "جهاد "مینمایند . تاریخ چهار دهه نشان داد که "تنظیم های جهادی" ، " طالب" و "داعش" از یک قماش اند.  اینها در مراحل مختلف وظایف متفاوت را بادر نظرداشت اوضاع و شرایط بین المللی اجراء میکردند و دوره های استهلاک آنها قید زمان گردیده است.

در شرایط کنونی با مطرح شدن " طالب " در سطح بین المللی " پروژه داعش " مبرمیت خود را از دست داده  ولی برای تحقق عملی اهداف پنهانی پروژه طالب ، استفاده ابزاری از " داعش " صورت خواهد گرفت. بالاخره مقصرین این جنایات   "داعش " قلمداد خواهد شد . در حالیکه پاکستان بعنوان حامی درجه اول طالبان هم در عرصه نظامی ، سیاسی ، دیپلوماتیک و لوژستیکی تلاش میورزد که بیشترین امتیاز را از " معاهده قطر" بدست آورد . بدین منظوربه اشاره مشاورین "آی اس ای" طالبان  عملیات نظامی را تشدید میکنند و پاکستان به افزایش فعالیتهای دیپلوماتیک بخاطر تحقق " معاهده قطر" در قدم اول رهایی زندانیان طالبان و در نخست ازهمه قوماندانان مهم آنان میباشد.

 پاکستان بخوبی میداند که  در نتیجه پیامد های ویروس کورونا وضعیت نامساعد برای ترامپ برای انتخاب مجدد وی درپست ریاست جمهوری  ایجاد شده و یگانه موفقیت ترامپ میتواند خروج بی درد سر عساکر امریکایی از افغانستان باشد . ایالات متحده از پاکستان میخواهد تا طالبان را بیشتر به عملی ساختن " توافقات قطر"وادار  بسازد تا " اور کم " و " اوربند " برقرار گردد. ولی پاکستان با داشتن مهارت خاص در سیاست های خارجی خویش از امریکا میخواهد که هند را به پای مذاکره با طالبان بکشاند . درحقیقت پاکستان کشور ایالات متحده را پشت "نخود سیاه " روان کرد و تا از فشار بیشتر بالای خودش را بکاهد. هند که هدف اصلی پاکستان را درک میکند به پیشنهاد امریکا پاسخ منفی میدهد و  زلمی خلیلزاد در ماموریت و گفتگوی خود با وزیر خارجه هند ناکام برمیگردد. به نظر میرسد که " آی اس آی" طرح دیگر را توسط مزدوران خود از قماش طالب و داعش عملی مینماید و با این کار با "یک تیر چند فاختک را شکار نماید". از یکطرف اینکار را به گردن  داعش خواهد انداخت . طالب از ارتکاب این جنایت انکار خواهد کرد. همه قبول دارند که گروه طالبان یک گروه یکپارچه نیست و گروه که دفترقطر را دراختیار دارد بالای تمام گروه طالبان تسلط ندارد ولی همه میدانند که این سازمان جهنمی " آی اس آی" است که تمام حلقات طالب را تحت کنترول خود دارد. از طرف دیگر انعکاسات بین المللی ایجاد خواهد شد و جانب کابل را بخاطر تحقق هر چه بیشتر " توافقات قطر" بین طالب و امریکا زیر فشار قرار خواهد داد . برعلاوه نارضایتی ها از حکومت بیشتر خواهد شد و در کنار جنجال های موجود سیاسی این کار روحیه  ضد دولتی را تقویه خواهد کرد . همچنان این جنایت به تفرقه های قومی دامن خواهد زد زیرا بیشترین قربانی ها از مردم رنجدیده و شریف هزاره میباشند که بیشترین آنها در این منطقه مسکون اند . لذا به دلایل فوق این شفاخانه صد بستر واقع در دشت برچی تحت حمایت داکتران بدون سرحد نشانه گرفته شد و زنان حامله ، کودکان معصوم و اشخاص بیمارتوسط تروریستهای طالب تحت حمایت " آی اس آی " پاکستان  تیر باران شدند.

این جنایت وحشتناک توسط مردم افغانستان و جامعه جهانی به شدت تقبیح شد و  مرتکبین  این جنایت باید مورد تعقیب عدلی و مجازات قرار گیرند و طراحان اصلی این جنایت باید به محکمه بین المللی جنایات بشری معرفی شوند . تازمانیکه حمایت پاکستان از این تروریستها از نوع " طالب " و " داعش " قطع نگردد و لانه های آنها در خاک پاکستان مسدود نشود، طالب این جنگ و انسان کشی را درافغانستان قطع نخواهد کرد و " اور کم " و " اوربند" برقرار نخواهد شد و صلح پایدار و دایمی در کشور عذابدیده ، زخمی و آغشته به خون در نتیجه این "توافقنامه ننگین "استقرار نخواهد یافت و مردم ما بارها شاهد این جنایات خواهد بود .

 دراوضاع و احوال کنونی کشورتقبیح این جنایت کافی نیست . معضلات وطن را باید از ریشه حل نمود . توافق سیاسی این وآن و تقسیم چوکی ها بین این حلقات مشکلات موجود را بطور اساسی حل و فصل نمیکند . یکی از راه های دفع این حملات جنایتکارانه دشمنان وطن و رسیدن به صلح پایدار در افغانستان  اتحاد تمام وطنپرستان ، روشنفکران ، دموکراتها و ترقیخواهان کشور و ایجاد یک نظام و اداره دارای کارایی ، نیرومند،  فارغ از فساد و تقویه قوای مسلح کشور است.  

 بیائید این جنایت را با شدت تقبیح کنیم و علیه جهل و بنیاد گرایی متحد شویم !

نفرین به جنایتکاران و حامیان آنها !

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۰ـ ۱۳۰۵

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020