اصل عدالت درگرو زور!
عبدالاحمد فیض
دولت امریکا دریک اقدام بی سابقه دادگاه بین المللی جزایی را بدلیل اتخاذ اقدامات ضد امریکایی تحریم نمود، این تحریم که شامل تعزیرات مالی، عدم صدور ویزه سفربه اعضای دیوان، بلاک منابع مالی، حسابات بانکی و ممنوعیت مسافرت مقام های قضایی این دیوان میگردد، پاسخی بوده است نسبت به اتخاذ اقدامات عدلی و تجویزآغاز روند مستند سازی، تعقیب و محاکمه نظامیان امریکایی که درارتکاب جنایات جنگی و نقض حقوق بشری غیرنظامیان افغان دست داشته و به مثابه عاملان جنایت بین المللی درپرتومیثاق دیوان مستلزم تعقیب پنداشته میشود.
دسترسی، تامین و تحقق عدالت وهکذا پیگرد ومجازات جنایتکاران جنگی و ناقضان ارزش های انسانی از اصول خدشه ناپذیردرنظام حقوقی بین المللی است که دادگاه جنایی جهانی به هدف دستیابی به مقاصد فوق بعد ازسال ها تلاش بی وقفه دولت ها علی الرغم مخالفت های برخی دولت ها که ایجاد چنین نهاد مستقل قضایی بین المللی را درتضاد با اصل حاکمیت ملی ومداخله درامور نظام عدلی داخلی عنوان مینمود، با امضای میثاق روم درسال (۱۹۹۸) ایجاد شد.
در روشنایی میثاق روم، دادگاه بین المللی جزایی لاهه بمثابه نهاد قضایی همکاربا نظام قضایی دولت های عضومیثاق عمل نموده وعدم دخالت درامورقضایی دولت های عضودر اساسنامه دیوان تضمین گردیده است، لذا دخالت دیوان ویا مسوولیت دیوان درتعقیب پرونده های جرایم سنگین ضد بشری زمانی وجاهت کسب می نماید که سیستم عدلی داخلی درکشورعضوقادر به تعقیب جنایت نبوده و بیم آن متصورباشد که محاکم داخلی کشورعضو، قادرنخواهد بود تا حکمی را صادرنماید که درنتیجه آن عدالت تحقق یابد.
ایالات متحده با توجه به حکم قانون اساسی خود که برعدم تحویل دهی ومجازات اتباع ملکی و نظامی آن کشوردرنهاد قضایی خارجی تاکید مینماید، نخستین کشوری بود که به ایجاد دادگاه بین المللی مخالفت ورزیده و درحین تسوید میثاق مصرانه تلاش نمود تا با گنجانیدن یک پراگراف ازعدم صلاحیت دیوان درتعقیب و محاکمه شهروندان ایالات متحده چون یک استثنا دراساسنامه دادگاه اطمینان کسب نماید ، که با مخالفت شدید نماینده گان دول مواجه و این امرباعث شد تا ایالات متحده صلاحیت حقوقی دادگاه را درخصوص شهروندان خود نپذیرد.
دادگاه بین المللی جزایی بدلیل عدم پذیرش اساسنامه دیوان توسط ایالات متحده، صلاحیت ندارد تا شهروند امریکایی را مورد پیگرد قراردهد، اما درصورتی که تبعه امریکا اعم ازملکی و نظامی درکشورثالث که منشور دیوان را پذیرفته است، مرتکب نقض حقوق بشری یا حقوق بین المللی بشردوستانه ( جنگ جنگی ) گردد، دادگاه صلاحیت دارد تا به هدف تامین عدالت و اعاده حقوق متضررین به تعقیب ومجازات فاعلین مبادرت نماید.
بربنیاد یافته های مقدماتی انجام شده دردادگاه بین المللی جزایی،حد اقل ۶۱ زندانی درمحابس تحت اداره نظامیان امریکایی وهکذا حین بازرسی ها وعملیات جنگی شهروندان ملکی افغان توسط تفنگداران امریکا ومنسوبین سازمان سیا مورد شکنجه و تعذیب گوناگون قرارگرفته و یا جان شانرا ازدست داده اند، لذا افغانستان که میثاق دادگاه جهانی را پذیرفته و کشوری مبدا در وقوع جرایم بین المللی توسط نظامیان خارجی بوده و از ناتوانی ساختاری درنظام عدلی وعدم تمایل حکام به پیگری عاملان نقض حقوق بشری شهروندان رنج میبرد، فلهذا این امر باعث زایش وضعیت حقوقی معین گردیده است تا دخالت دیوان بین المللی درپرتو اصل عدالت در زمینه وجاهت یابد.
برپایه اصول حقوق بین المللی در زمینه حقوق جنگ و پارادیم های حاکم درحقوق بین المللی مدرن درصیانت ازاستانداردهای حقوق بشری، قربانیان منازعات مسلحانه یا آسیب دیده گان درنتیجه جنایات بین المللی درهرفرصت ممکن به صورت قطع مستحق دسترسی به عدالت بوده و جنایتکاران زمان جنگ بایست بدون استثنا در دادگاه بین المللی مورد محاکمه قرارگیرند، فلهذا اعمال تحریم مقامات قضایی دادگاه جزایی بین المللی توسط ایالات متحده همانگونه که آقای (بلکیس جراح) یکتن ازحقوقدان ارشد سازمان غیردولتی دیده بان حقوق بشر، این تحریم را یک سقوط شرم آور تازه برای تعهدات امریکا به عدالت برای قربانیان بدترین جرایم عنوان داشته است ، سنگ اندازی و ایجاد ترس ازاعمال تحریم برکارمندان داد گاه جهانی توسط واشنگتن که این نهاد حمایت قاطع (۱۲۳) کشورجهان را به هدف تامین عدالت درنظام حقوقی بین المللی با خود دارد، افول موقف سنتی ایالات متحده امریکا درزمینه پاسداری ازاصل عدالت وحقوق بشری و گروگان گیری اصول و هنجارهای است که به تحقق عدالت درنظام حقوقی بین المللی میانجامد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۹۰۹
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020
برگزاری سیمینار آموزشی مسوولین آموزش سیاسی و تبلیغ کمیته های حزبی شهر و ولایت کابل حزب آبادی افغانستان
سیمینار آموزشی مسوولین شعبات آموزش سیاسی و تبلیغ کمیته های حزبی شهر و ولایت کابل امروز پنجشنبه مورخ ۶ سنبله ۱۳۹۹ در دفتر مرکزی شهرکابل برگزار گردید.
دراین سیمینار علاوه بر مسوولین شعبات آموزش سیاسی و تبلیغ کمیته حزبی شهر ولایت کابل و کمیته های حزبی نواحی و ولسوالی های مربوطه، رهبری کمیته های حزبی شهر و ولایت کابل، مسوولین شعبه آموزش وتبلیغ حزب آبادی افغانستان ، رفیق عبدالرشید آرین معاون حزب و رفیق میرمحمدشاه رفیعی عضو دارالانشای حزب نیز اشتراک نموده بودند.
در آغاز کار سیمینار رفیق صادق روزبه مسوول شعبه آموزش سیاسی و تبلیغ حزب آبادی افغانستان ضمن ارائه گزارشی از کارکردهای این شعبه در پنج ماه اخیر پیرامون محتویات و اهداف این سیمینار نیز به اشتراک کننده گان معلومات ارایه نمودند.
بعداً رفیق میرمحمدشاه رفیعی عضو دارالانشای حزب طی صحبت مبسوطی ، اهمیت و جایگاه آموزش سیاسی و تبلیغ را در حیات سیاسی حزب بویژه در شرایط حساس کنونی برجسته ساخته، بر ضرورت کار و فعالیت هرچه بیشتر و پیگیر مسوولین شعبات آموزش سیاسی و تبلیغ و تطابق این فعالیت ها با نیازهای عصر حاضر و حضور فعال و آگاهانه آنها در صفحات مجازی و استفاده از وسایل و راه های مدرن تخنیکی برای رساندن و تبلیغ پیام های حزب به مردم و بلند بردن سطح آگاهی و آموزش سیاسی اعضای حزب تاکید ورزیدند ، همچنان ایشان ضرورت کار تبلیغ و آموزش سیاسی در میان جوانان را یک امر مهم و حیاتی دانسته و توجه جدی دراین زمینه را نیاز ومبرم دانستند.ایشان فرمودند که حزب آبادی افغانستان با وجود چالش های معینی که درکشور وجود دارد از پشتوانه و سرمایه عظیم معنوی شامل تجربه وسابقه پرافتخار تاریخی ،شهرت نیک و شخصیت های آگاه و صادق سیاسی برخوردار بوده که در صورت برنامه ریزی درست و کار تبلیغی موثر از آنها میتوان در گسترش و استحکام پایه های مردمی حزب استفاده موثر نمود.
بعداً رفیق عبدالرشید آرین ضمن صحبت های عالمانه و همه جانبه خویش به اهمیت و جایگاه مهم کار آموزش سیاسی و تبلیغ در مبارزات سیاسی نیروهای دموکرات و ترقیخواه پرداخته و در ضمن آن پیرامون اوضاع سیاسی کشور، جریانات واقع شده پس از انتخابات، پروسه صلح ، فعالیت های ایتلاف احزاب دموکرات و ترقیخواه و سایر مسایل حیاتی مرتبط به حیات سیاسی حزب مفصلا صحبت نموده و به مسولان آموزشی سیاسی و تبلیغ دراین موارد معلومات همه جانبه را جهت استفاده آنها در کار آموزش وتبلیغ ارایه کردند.
در قسمت دیگر سیمینار رفیق روزبه مسول شعبه تبلیغ حزب پیرامون پلان های بعدی شعبه آموزش سیاسی و تبلیغ ، و اهمیت و ضرورت داشتن پلان های کاری منظم و تطبیق آن برای شعبات آموزش سیاسی و تبلیغ صحبت همه جانبه در زمینه هدایات و مشوره های لازم را نیز به این مسوولین ارایه فرمودند.
همچنان ګزارش کار وفعالیت شعبه آموزش سیاسی وتبلیغ کمیته حزبی ولایت کابل توسط رفیق مزمل رییس کمته ولایتی حزبی کابل و گزارش کار و فعالیت شعبه آموزش سیاسی کمیته حزب شهرکابل توسط رفیق عبدالصمد حکیمی مسوول این شعبه به سمینار ارایه گردید که رفقا ضمن یادآوری از کارکردهای شان ، پیرامون بهبود کارآموزش وتبلیغ نظریات و پیشنهادات خویش را نیز به سیمینار ارایه کردند.
در بخش پایانی کار سیمینار اشتراک کننده به گفتمان وطرح سوالات پردخته که از سوی رفیق عبدالرشید آرین به این سوالات که بیشتر پیرامون اوضاع سیاسی جاری در کشور، پروسه صلح ، فعالیت های ایتلاف احزاب دموکرات وترقیخواه و وحدت میان نیروهای دموکرات و ترقیخواه؛ و موقف حزب درقبال این موضوعات بود ، پاسخ های همه جانبه و مفصل ارایه داشتند که مورد توجه و دلچسپی خاص اشتراک کننده قرار گرفت و تصمیم گرفته شد تا سلسله همچو گفتمان و نشست های پرسش و پاسخ میان رهبری و اعضای احزاب ادامه یابد.
کار سیمینار با آرزوی پیروزی های هرچه بیشتر حزب آبادی افغانستان و تامین صلح عادلانه درکشور با موفقیت به پایان رسید.
( شعبه آموزش سیاسی و تبلیغ )
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۰ـ ۲۸۰۸
Copyright ©bamdaad 2020
پیام همدردی کمیته حزبی ولایتی کابل به مناسبت حادثه دردبار ولایت پروان!
کمیته حزبی ولایتی کابل حزب آبادی افغانستان به نوبه خویش حوادث وحشتناک که از اثر سرازیر شدن سیلاب های مهیب در ولایات پروان، کاپیسا و ولسوالی سروبی ولایت کابل جان صدها تن را گرفته و هزاران تن دیگر را بی جا نموده و خسارات هنگفت مالی را برهموطنان مان برجا گذاشت همدردی خویش را اظهار نموده، برای شهدای این حادثه بهشت برین و برای زخمیان شفای عاجل و کامل خواهان است.
ضمناً از ارگانهای محلی و مراجع مسوول این حوادث تقاضا مینمایم که هرچه بهتر و زودتر به هموطنان آسیب دیده مان کمک نمایند.
با احترام
مزمل صدیقی
رییس کمیته حزبی ولایتی کابل حزب آبادی افغانستان
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۰ـ ۲۷۰۸
Copyright ©bamdaad 2020
قهرطبعیت و اراده قوی انسانی و تدابیرعملی وعلمی برابرآن
میرمحمدشاه رفیعی
سیلاب نیمه شب ۴/۵ سنبله ۱۳۹۹ درشهرچاریکار حادثه غم انگیز، غیرقابل تحمل و جانکاه است که علاوه بر خسارات هنگفت مالی ، تلفات جانی بی شماری را نیزازخود به جا مانده و مصیبت دیگری بر مصایب بی شمارمیهن دردمند ما افزود.
سیلاب ها مانند هریک ازحوادث طبیعی دیگر گاه گاه انسان ها را تهدید میکند و ازآنها قربانی میگیرد، اما سیلاب در چاریکار بنابرموقعیت جغرافیایی و ساختار طبیغی این شهر و مطالعات توپوگرافیک انجام شده، یکی از مسایل مطرح و قابل وقوع درهرزمان بوده که باید باشنده گان این شهر و زمامداران آلوده به فساد و مریض در برابر آن تدابیر عملی علماً سنجیده شده ی دایمی و احتیاطی را همیشه روی دست میداشتند و داشته باشند.
از زمان اعمارشهرجدید چاریکار بعداز دهه سی خورشیدی،این شهربنا بر سروی توپوگرافی و نظریات متخصصین شهرسازی یکی ساحات آسیب پذیر و تحت تهدید درمقابل سیلاب ها شناخته شده بود.
شهرجدید چاریکار که درشرق تپه مشهورگل غندی وغرب شاهراه کابل سالنگ ساخته شده و دارای موقعیت زیبای طبیعی وآب و هوای گوارا میباشد ؛ بنابر موقعیت این ساحه در دامنه کوهپایه های هندوکش ، و مجاورت سه رودخانه بزرگ و شاخه ها ومعاونین آنها ( پنجشیر،سالنگ و غوربند)،از مسیرهای توپدره،خواجه سیاران علیا،گل غندی و هوفیان شریف راه های طبیعی و دایمی سیل بوده و سیل برهای آن واضح و معلوم دار میباشد.
حکومت های وقت بنابر ضرورت وعدم موجودیت ساحات زمین های دولتی در سایر نقاط پروان و به دلیل حفظ محیط زیست ، نقاط سبز، زمین های زراعتی وباغ های میوه دار ؛ این ساحه را برای اعمار شهر انتخاب نموده بودند.چنانچه اسناد ومدارک سروی وتحقیق اعمار شهر چاریکار (که اگر از دستبرد و ویرانگری اشرار بی فرهنگ مصوون مانده باشد) دیده شود نشان میدهد که توام با اعمار یازده پارچه شهری باید حوض انبار و ذخیره آب آشامیدنی در شمال تپه گل غندی و حفر مسیر سیل برها نیز تکمیل گردد.
نا امنی ها و وجود اشرار در دهات در دهه شصت خورشیدی باعث گردید که مانند شهرهای دیگر کشور ما ، مردم برای حفظ جان و مال و ناموس شان به این شهر پناه آورده و دست به اعمار محلات رهایشی بزنند اما دولت مردمی آن زمان و اداره محلی این ولایت هیچگاه از تکمیل خدمات شهری و اقدامات محافظه وی در برابر تهدید سیلاب ها دراین شهر غافل نبودند چنانچه با وجود قطع کمک های کشورهای غربی وسایرحامیان اشرار و توقف پروژه های عمرانی این کشورها در پروان ، درموارد ساختمانی و خدمات اساسی برای اعمار ذخیره آب و حفر کانال های سیل برها که از ساحه نزدیک به توپ دره و خواجه سیاران آغاز و در پل متک به دریای غوربند ختم میگردد کارهای مقدماتی قابل توجه را انجام دادند. قرار داد تکمیل حوض انبار شهرچاریکار درسال ۱۳۶۶ با مقامات جمهوری سوسیالیستی رومانیا تکمیل گردید و دولت رومانیا حاضر شد تا به عوض کشور ایتالیا که قبلا این پروژه را آغاز و به دلیل تحریم ها علیه حاکمیت مردمی آن را متوقف ساخته بود، این پروژه را تکمیل و به بهره برداری بسپارد.
درسال ۱۳۶۵ خورشیدی با وجود حملات تروریستی متعدد اشرار درساحه خواجه سیاران نقشه و پلان حفر کانال سیل بر های چاریکار تکمیل و شامل پلان انکشافی دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان گردید و قرار بود طی سالهای بعدی این کانال حفر و مشکل تهدید سیلاب ها بر شهرچاریکار حل گردد.
با خراب شدن بیشتر اوضاع امنیتی بنابر تداوم و تشدید حملات تروریستی دشمنان ترقی و آسایش مردم ما و مداخلات امپریالیزم جهانخوار، و مشکلات بعدی در پیوست آن حوض انبار قسماً تکمیل گردید اما حفر کانال که موضوع اساسی و حیاتی برای شهروندان چاریکار بود متاسفانه به پایه اکمال نرسید.
حاکمیت های فاسد بعدی تا به امروز نه تنها مشکل اساسی سیلاب ها را در شهر چاریکار از یاد بردند بلکه در تبانی با مافیای زمین و زورمندان زراندوز جهادی به توسعه و اعمار خودسرانه محلات رهایشی و اشغال و غضب ظالمانه زمین های دولتی دست زده ، و بدون مطالعات علمی و در نظرگرفتن وضعیت توپوگرافیک ساحه و چالش های موجود درآن، شهر را به مراتب نسبت به گذشته توسعه دادند که فاجعه کنونی دراین شهر را میتوان حاصل این اقدامات نابخردانه و طمع کارانه، وعاملین این اقدامات را قاتل شهروندان مظلوم و فقیر چاریکار دانست.
بنابرآن قابل یادآوری است که اگر موضوع حفرکانال سیل برها که نقشه و اسناد آن حتمی در وزارت انکشاف شهری، وزارت اقتصاد و پروژه آبیاری پروان موجود است اقدام نگردد وقوع حوادث فاجعه باری مانند سیلاب کنونی در آینده نیز دور از انتظار نمی باشد،حتا با ابعاد وسیعتر،خسارات و تلفات بزرگ تر.
در این لحظات دردبار که سیلاب های مهیب نزدیک به صد تن هموطن شریف و زحمتکش پروانی ما را به کام مرگ برده ، تعداد زیادی را زخمی و متضرر ساخت ، خود را در این غم و اندوه قربانیان این حادثه ناگوار درولایت پروان ، و قربانیان حوادث ناگوار طبیعی در سایر ولایات کشور شریک میدانم .
برای قربانیان این حوادث دردبار فردوس برین ، برای زخمی ها سلامتی و برای خانواده هایشان صبرو شکیبایی آرزو مینمایم.
بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۲۰ـ ۲۷۰۸
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020
چرا پاکستان طالبان را تحریم نمود ؟
محمد ولی
دو سوال در مورد مطرح میگردد ؛ یکی اینکه در اوضاع جاری روی کدام ملحوظ این تصمیم اتخاد شده ، اثرات بعدی ان برای پاکستان چه میباشد ؟
و دوم بازیگران خارجی سیاست در مورد افغانستان ازاین تحریم چه برداشت خواهند داشت ؟
چند سطر به عقب: پاکستان از زمان به قدرت رساندن طالبان در کابل وحضور رهبر القاعده در افغانستان در صحنه جهانی تا حدی دچار چالش گردیده بود با سقوط طالبان به اثر فشار وزارت خارجه امریکا با یک مانور نشان داد که از طالبان حمایت نمی کند اما مطبوعات جهان و قسمآ پاکستان حقایقی را افشا میکردند که پاکستان ظاهرا به این کار اقدام کرده ولی در اصل استراتیژی اش تغیری رخ نداده است تا انکه طالبان را احیای مجدد نموده ، دوباره با فشار بیشتر به فعالیت های شدید تر تروریستی وجنگی گماشت .
سیاستمداران پاکستان درحیله گری و فریب مهارت خاص دارند و میتوانند با برخی اقدامات نمادین توجه جهانیان را به خود معطوف سازند .
درسال ۲۰۰۸ میلادی این کشور از جانب (fatf ) بخاطر پول شویی شامل لست خاکستری شد .
در سال ۲۰۱۰ میلادی تعهد سپرد که برای حل مشکل دست به اقدامات عملی میزند وتوانست در سال ۲۰۱۱ میلادی نامش را ازلست خارج سازد اما افشا گردید که در مورد گذارشات غلط ارایه کرده است لهذا در سال ۲۰۱۲ بخاطر ملکیت ها ودارایی های تروریستان در آن کشور دوباره شامل همان لست شد که با یک تخلف دیگر شامل لست سیاه میگردید.
در سال ۲۰۱۴ به اثر برخی اجراات فریبنده که پولهای تروریست ها را ازیک حساب بانکی به حساب د یگر انتقال میداد توانست دوباره از لست خارج گردد اما با افشاشدن این عمل مجددآ شامل لست گردید .
درسال ۲۰۱۸ طرحی بنام ( پلان عمل ) پیش کرد که شامل ۲۶ نکته بود تابرطبق آن بر فعالیت های تروریستان موانع ایجاد میکرد . «جماعت الدعوه » برهبری حافظ سعید را گروه تروریستی اعلان کرد اما هیچ اقدام عملی علیه ان بعمل نیاورد .
در۳۰ جنوری سال ۲۰۲۰ میلادی مقرره ای را زیر نام ( انتی تروریزم اکت) از پارلمان پاس کرد اما کدام اقدام عملی درمورد ننمود .این همه اقدامات نمایشی باعث نشد تا پاکستان از لست خاکستری خارج گردد .
این تلاش ها به این منظور بعمل می آمد و جریان هم دارد که تا اخیر سال ۲۰۲۰ نامش از لست خاکستری بیرون شود و بتواند قناعت ( آی. ام افIMF. ) راحاصل و مبلغ شش ملیارد دالر وعده شده مقید با اقدامات علیه تروریزم را بدست اورد .
برای قناعت ( آی. ام افIMF. ) روسای ۸۸ گروپ تروریستی را تحریم نمود ؛ حافظ سعید از جماعت الدوه ، مسعود اظهر و محمد ذکی الرحمن از جیش محمد ، ملا یحی مجاهد وعبدالکریم که تحت پیگرد انترپول قراردارند. نور ولی وفضل الرحیم شاه از جنبش ازادی بخش ازبکستان ، طارق گیدل از تحریک طالبان پاکستان ، حزب المجاهدین ، بنیاد الرشید ، جنبش مهاجر ین الانصار ، جماعت احرار ، تنظیم خطبه امام بخاری ، الحرمین فوندیشن وده ها شبکه دیگر تروریستی را شامل لست تحریم ها نموده حسابهای بانکی پسران حقانی را منجمد اعلان نمود .
این مختصر نشان میدهد که این سرزمین مزرعه وکشتزار تروریزم است ولی اربابان ان همه منکر !
این تحریم ها همه کوتاه مدت است و با خارج شدن از لست خاکستری و باز شدن راه بدست آوردن شش ملیارد دالر از صندوق بین المللی پول مانند گذشته با حیل وشیوه های دیگر این اسباب با اهمیت جنگ وتروریزم را از دست نمی دهد .
اگر پاکستان به فکر ازدیاد لست تحریم ها طالبان را تحریم کرده باشددهیچ منطقی در میانه نیست زیرا طبق موافقتنامه طالبان و امریکا در دوحه وثبت آن در سازمان ملل متحد حالا طالبان نزد امریکا ومتحدینش گروه تروریستی نیستند ، پاکستان چگونه میتواند بااین امر به مقابله برخیزد و لو که خواهان امتیاز بیشتر در امور افغانستان هم باشد ؟
اما در دورنمای تحریم طالبان چیزهای دیگری دیده میشود :
۱- کنترول اش را بر طالبان از دست داده و طالبان مستقیمآ با سرکرده جهانی تروریزم یعنی امریکا داخل تعامل شده اند .
۲- برای دست درازی های بعدی در افغانستان طبق گزارش یک گزارشگر فرانسوی گروه جدید طالبان را بنام « طالبان ختک » ایجاد کرده تا بجای طالبان قطری فشار جنگی وتروریستی را بر افغانستان ادامه دهد . این پلان دورنمایی و دراز مدت آنکشور در قبال استراتیژی هایش در مورد افغانستان میباشد .
پاکستان در ایجاد و پرورش تروریستان ، ستر وحمایه شان و فریب اذهان جهانیان مهارت کافی دارد و با امکانات زیاد اینها را به کار می گمارد همانطوریکه مجاهدین وطالبان را گماشت .
بعضی ها فکر میکنند بازیگران صحنه سیاسی جهان در مورد افغانستان بخصوص امریکا با این اقدام پاکستان از آنکشور روی برخواهد گشتاند ولی با عمق تاریخی مناسبات پاکستان که با گستره استراتیژی امریکا در منطقه بی پیوند نیست فکر نمی شود امریکا پاکستان را از دست بدهد و پاکستان از افغانستان دستبردار شود .
این اصل صرفنظر از زمان جهاد در طول نزده سال حضور نظامی امریکا در افغانستان امر ثابت شده وغیرقابل انکار است که چگونه عساکر امریکایی به اثر جنگ که مرکز سوق واداره آن در کویته ، پیشاور و وزیرستان پاکستان بود کشته میشدند ولی هیچ اقدام موثر وعملی علیه پاکستان بعمل نمی آمد و پاکستان هم در شرایط همین حضور درتار و پود دستگاه دولت ریشه دوانی نمود .
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۰ـ ۲۵۰۸
مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020