اطلاعیه شعبه آموزش سیاسی وتبلیغ حزب آبادی افغانستان

مورخ ۲۸/۹/۱۳۹۸

 

حزب آبادی افغانستان به منظور رسانیدن اهداف وطن دوستانه و دادخواهانه اش به مردم افغانستان و جهان ازطریق رسانه های حزبی و دنیای مجازی، تلاش های پیگیر و مستدام نموده ، و این میدان با اهمیت کاری را مورد توجه همه جانبه خود قرارداده است . درنتیجه برخورد خردمندانه و آینده نگر رهبری حزب و تلاش های همه جانبه مسوولین رسانه های حزبی ، دگرگونی های چشمگیری درکار رسانه ایی حزب ما پدید آمده ، و رسانه های حزب ما امروز از نقش و اتوریته بیشتری برخوردار گردیده و حوزه اثرگزاری آنها گسترش یافته است.

رسانه های رسمی حزب ما  « ماهنامه حقیقت زمان »،  تارنمای  وزین « بامداد » و « برگه فیسبوکی حزب آبادی افغانستان» امروز به مثابه منابع با اهمیت اطلاعاتی و آموزشی مبدل گردیده و خواننده ها وعلاقمندان زیادی را باخود دارند.

سایت وزین و پرافتخار «بامداد» از زمان تاسیس تا امروز توانسته است بصورت منظم راه رشد و تعالی را پیموده  و درمبارزه بخاطر بیان آرمانها و دستاوردهای حزب ، وحدت و همبستگی ترقیخواهان و نیروهای پیشتاز و مدافعان صدیق زحمتکشان از اهمیت و اعتبار خاص برخوردارگردیده است.

تارنمای بامداد به مثابه ارگان نشراتی شورای اروپایی حزب آبادی افغانستان درسالهای گذشته  به مسوولیت سیاسی خود منحیث نشریه یک حزب سیاسی متعهد و پابند باقیمانده ، و هرگز چارچوب مسوولیت سیاسی خود را ترک نکرده ، توانست به نشریه خواندنی و با اهمیت سیاسی مبدل گردد.

تارنمای بامداد توانست  طی سالهای اخیر با ایجاد نظام و برنامه کاری سیاسی ـ مسلکی ،  به صورت پیگیر و همه روزه به نشراخبار، گزارشات ، تحلیل های سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی  دایره اثرگذاری خود را  وسعت داده ، و به تارنمای مورد پسند دادخواهان و نیروهای دموکراتیک کشور مبدل گردد. همکاران تارنما با اعتماد ایجاد شده ، مقالات و پژوهش های شانرا از طریق بامداد به نشر رسانیده ، و بامداد توانست از این طریق وظایف نشراتی خود را در عرصه اطلاع رسانی و آموزشی به وجه احسن و موفقانه انجام داده ، و نقش مهمی دربیان اصول ساختاری و آرمانی حزب، و وحدت و همبستگی آرمانی و تشکیلاتی ایفا نماید.

رهبری حزب درهمه ایی این سالها کارکردها و خدمات « تارنمای بامداد » را مورد توجه قرارداده و از آن با ستایش و قدر یاد نموده است .

با درنظرداشت کارکردهای موثر و ارزشمند این نشریه مجازی ، و مدیریت مسلکی وموفقانه آن درجهت پخش و نشر رویداد های زنده گی حزبی، اعلامیه ها و سایراطلاعات داخل کشوربه سراسر جهان و نقش موثر آموزشی آن ، و به تاسی از تصامیم پلینوم  سوم عقرب شورای مرکزی حزب ، در جلسه مورخ ۷/۹/۱۳۹۸ دارالانشای حزب آبادی افغانستان  فیصله به عمل آمد تا « تارنمای بامداد » به ارگان نشراتی شورای مرکزی حزب آبادی افغانستان  تبدیل ، و فعالیت های بعدی اش را تحت نظر شعبه آموزش سیاسی و تبلیغ انجام دهد.

بدینوسیله ازکارمندان و دست اندرکاران عرصه آموزش سیاسی و تبلیغ حزب آبادی افغانستان ، از تمام اعضای پرافتخار حزب در داخل و خارج کشور، نویسنده گان و پژوهشگران  دادخواه و مردمدوست صمیمانه درخواست مینماییم تا « تارنمای بامداد » را نشریه خود دانسته ، ازهمکاری های صمیمانه برای پخش اندیشه ها و اماج های حزب آبادی افغانستان ، آرمانهای اتحاد وهمکاری نیروهای هوادارمردم ، و خدمت به امرسربلندی و تعالی مردم و میهن دریغ ننمایند.

ما از نویسنده گان وقلمبدستان افغان دعوت مینماییم تا به خاطرتقویت و توسعه ژورنالیزم مترقی و مردمی درکشور ، و رسانیدن صدای رسای حزب آبادی افغانستان در دفاع ازمنافع علیای مردم افغانستان و خدمت به انسان زحمتکش وطن ، برقراری و تحکیم صلح عادلانه، وحدت و همبستگی مردم، با امکانات مادی و معنوی شان « تارنمای بامداد » را یاری و کمک  نمایند.

انتظار داریم تا با دریافت پیشنهادات سازنده ، انتقادات سالم و نظریات رفقا و دوستان بتوانیم زمینه رشد و اثرگذاری بیشترکار رسانشی حزب  را فراهم نماییم.

شما می توانید گزارشات ، مقالات و فرآوردهای اندیشه وی تانرا از طریق نشانی های زیر با ما در میان بگذارید:

This email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.

This email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.

 

با حرمت فراوان

شعبه آموزش سیاسی و تبلیغ

روزنامه نوی زوریخرسایتونگ نوشت :

« حکومت ایالات متحده در باره عملیات در افغانستان دروغ گفت »

 

روزنامه « نوی زوریخرسایتونگ » منتشره سویس در شماره روز دوشنبه خود تحت عنوان:

« نمی دانستیم که چه میکنیم  ـ حکومت ایالات متحده در باره عملیات در افغانستان دروغ گفت » ، گزارش جالبی را از قول « واشنگتن پوست » در باره حضور نیروهای امریکایی درافغانستان را بنشر رسانید . روزنامه واشنکتن پوست در یک اقدام غافلگیرانه درباره پژوهش های سوپکو (Sopko ) و تیم اش گزارشی ( درس‌هایی که آموخته شد ) را به نشر رسانیده ،  یادآورشد که به بیش از ۲۰۰۰ صفحه سند درباره پنهان کاری های دولت‌ های مختلف امریکا درباره 18 سال جنگ و حضورنظامی در افغانستان که از گفت و گو با بیش از ۴۰۰ مقام اگاه و مرتبط  ازجمله مقامات افغانی حاصل شده، دست یافته است . واشنگتن‌ پست نوشته است که دولت امریکا درتلاش بوده تا هویت افراد شرکت ‌کننده گان درمصاحبه‌ های این پروژه و همچنین اطلاعات افشا شده در این پروژه را مخفی کند، اما این روزنامه بعد از یک دعوای حقوقی سه ساله و بر اساس قانون آزادی اطلاعات، حق دسترسی به محتوای این آرشیف را به دست آورده است.

براساس این گزارش داگلاس لوت ، یک جنرال سه ستاره ارتش امریکا که در دولت باراک اوباما و دونالد ترامپ به عنوان فرمانده کاخ سفید درجنگ افغانستان خدمت کرده، د سال ۲۰۱۵ میلادی در یک گفت و گو با مقام ‌های دولتی گفت: ما عاری ازهرگونه درک بنیادین ازافغانستان بودیم، ما اصلا نمی‌ دانیم چه کار می‌ کنیم.
وی با مقصر دانستن نقص سازوکار بیروکراتیک میان کنگره، پنتاگون و وزارت خارجه امریکا در کشته شدن نیروهای امریکایی  افزود:

از سال ۲۰۰۱ تا اکنون بیش از ۷۷۵ هزار نیروهای امریکایی به افغانستان رفته که در میان آن‌ ها برخی برای چند بار به این کشور فرستاده شده‌اند. براساس آمار وزارت دفاع امریکا، از میان این نیروها حدود ۲ هزار و ۳۰۰ نفر کشته ، و ۲۰ هزار و ۵۸۹ نفر زخمی شده ‌اند.

داگلاس لوت می افزاید که : که در دولت جارج بوش پسر ، و دولت باراک اوباما ،مسوول جنگ افغانستان در کاخ سفید بود، در سال ۲۰۱۵ در مصاحبه ‌ای در این پروژه گفته است: «ما از فهم بنیادین در مورد افغانستان تهی بودیم. نمی ‌دانستیم داریم چه کار می‌ کنیم. داریم چه کار می ‌کنیم؟ مبهم‌ ترین فهمی از این موضوع نداشتیم » .

واشنگتن‌ پست نوشته است که این مصاحبه‌ ها نشان می ‌دهد چطور بوش، اوباما و حالا دونالد ترامپ ، و فرماندهان آن ‌ها در تحقق وعده‌ های خود برای پیروز شدن درافغانستان ناکام بوده ‌اند.

شرکت ‌کننده گان در این مصاحبه‌ ها که تصور می ‌کرده‌اند گفته‌ های آن‌ها علنی نمی ‌شود، از اشتباهات مهلک امریکا در افغانستان و حجم عظیم پولی که در این جنگ صرف شده، پرده برداشته‌ اند. هرچند دولت امریکا در مورد هزینه‌ های خود در طول این جنگ رقمی اعلام نکرده، اما یک تخمین، رقمی بین ۹۳۴ تا ۹۷۸ میلیارد دالر را نشان می‌ دهد. این رقم، شامل مصارف آژانس مرکزی اطلاعات امریکا (سیا) و اداره امور کهنه ‌سربازان را شامل نمی ‌شود.

جفری ایگرز، از تفنگداران سابق نیروی دریایی امریکا و از کارکنان کاخ سفید در دولت‌ های بوش و اوباما، در یکی از این مصاحبه‌ ها گفته است: « در بدل این تلاش یک تریلیون دالری چه چیزی نصیبمان شد؟ یک تریلیون دالر می‌ارزید؟ بعد از کشتن اسامه بن لادن، من گفتم اسامه احتمالا دارد در گورش در زیر آب، به ما می‌ خندد که این همه را در افغانستان خرچ کردیم.»

این اسناد همچنین با ادعاهای مقام‌ های امریکایی که در طول ۱۸ سال گذشته هر سال ادعا می ‌کرده‌اند که جنگ به خوبی پیش می ‌رود و ارزش ادامه دادن را دارد، در تضاد است.

برخی از این مقام‌ ها از تلاشی عامدانه برای تحریف وقایع جنگ افغانستان پرده برداشته و گفته‌ اند که هم درمقر ارتش امریکا در کابل و هم در کاخ سفید، آمارهای جنگ به نحوی دستکاری می ‌شده تا به نظر برسد که ایالات متحده درحال پیروزی در جنگ است، در حالی که واقعیت خلاف این بوده است.

باب کرولی دگروال ارتش امریکا که بین سال‌ های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به عنوان مشاور ارشد ضد شورش نیروهای ویژه ارتش امریکا خدمت کرده، در یکی از مصاحبه ‌ها گفته است:

«هر داده‌ای، به نحوی دستکاری می ‌شد تا بهترین تصویر ممکن ترسیم شود. به عنوان نمونه، ارزیابی‌هایی که کاملا غیرقابل اتکا بودند، اما این برداشت را تقویت می‌ کردند که همه چیز رو به راه است .»

جان سوپکو، رییس آژانس فدرالی که در جریان یک پروژه ۱۱ میلیون دالری تحت عنوان « درس‌هایی که آموخته شد» این مصاحبه‌ها را انجام داده، در گفت ‌وگو با واشنگتن‌ پست اذعان کرده است که این اسناد نشان می ‌دهد «دایما به مردم امریکا دروغ گفته شده است.»

به نوشته وال استریت ژورنال، هرچند نتایج این پروژه به صورت محدود در چند شماره منتشر شده، اما در نسخه‌ های عمومی به بخش‌های جنجالی نتایج به دست آمده در این تحقیقات اشاره‌ای نشده و نام اغلب افراد مصاحبه ‌شونده هم مخفی مانده است. حتا در نسخه‌ ای هم که در اختیار واشنگتن‌ پست قرار گرفته، تنها نام ۶۲ نفر از افراد افشا شده است.

یکی از نکات مهم این مصاحبه‌ ها این است که آن‌ ها تا حدی اهداف و دیدگاه‌ های مقام‌های دخیل در حمله به افغانستان در مورد مداخلات خارجی امریکا را نیز روشن می‌ کند.

جیمز دوبینز، دیپلومات سابق امریکایی که در دولت ‌های بوش و اوباما نماینده امریکا در امور افغانستان بوده، در یکی از مصاحبه ‌ها گفته است: « ما به کشورهای فقیر حمله نمی ‌کنیم تا آن‌ها را ثروتمند کنیم. ما به کشورهای استبدادی حمله نمی ‌کنیم تا آن‌ها را دموکراتیک کنیم. ما به کشورهای خشن حمله می ‌کنیم تا آن‌ها را آرام کنیم. روشن است که در افغانستان [در تحقق این هدف] شکست خوردیم.»

واشنگتن‌ پست علاوه بر این مصاحبه ‌ها، به هزاران یادداشتی که دونالد رامسفلد، وزیر دفاع امریکا خطاب به زیردستان خود نوشته نیز دست پیدا کرده است.

او در یکی از این یادداشت‌ها، خطاب به چند جنرال و دستیار ارشد خود نوشته است: « شاید ناشکیبا باشم. در واقع می ‌دانم که کمی ناشکیبا هستم. اما اگر حواس مان نباشد که آنچه را که برای ایجاد ثبات لازم برای خروج از افغانستان نیاز است را ببینیم، هیچ‌ وقت نمی‌توانیم ارتش ایالات متحده را از افغانستان خارج کنی..»

واشنگتن‌ پست در ادامه گزارش خود، اسناد به دست آمده را با اسناد جنگ ویتنام مقایسه کرده است که در سال ۱۹۷۱ منتشر شد و نشان داد مقام‌های امریکایی در آن جنگ هم حقایق را از مردم امریکا پنهان کرده ‌اند.

به نوشته این روزنامه، این اسناد نشان می ‌دهند که هرچند امریکا در ابتدای حمله به افغانستان هدفی روشن، یعنی «تلافی کردن علیه القاعده» را در دستور کار داشته، اما با طولانی شدن جنگ، اهداف این کشور مدام تغییر کرده و در پنتاگون، کاخ سفید و وزارت دفاع امریکا این برداشت که راهبردهای این کشور در افغانستان اشتباه است، به مرور تقویت شده است.

واشنگتن‌ پست می ‌نویسد: « اختلاف نظرهای بنیادین حل‌ نشده باقی ماند. برخی مقام‌ های ایالات متحده می‌ خواستند افغانستان را به یک دموکراسی تبدیل کنند. برخی دیگر می‌ خواستند فرهنگ افغانستان را متحول کرده و حقوق زنان را ارتقا دهند. برخی دیگر هم می ‌خواستند موازنه قدرت منطقه‌ ای میان پاکستان، هند، ایران و روسیه را دستخوش تغییر کنند . »

یک مقام امریکایی که نام او افشا نشده، گفته است: «راهبرد افپک (افغانستان- پاکستان) مثل درخت کرسمسی بود که زیر آن برای همه هدیه‌ ای وجود داشت. شما اولویت‌ها و خواسته‌ های متعددی داشتید، بی ‌آنکه هرگونه راهبردی داشته باشید.»

آدم‌ های خوب، آدم‌ های بد

این اسناد همچنین نشان می‌دهد که نیروهای امریکایی حتا نمی ‌دانسته‌اند که باید با چه کسی و چه گروهی بجنگند و کدام نیروها خودی هستند و کدام دشمن.

یک مشاور سابق تیم نیروهای ویژه ارتش امریکا که نام او هم پنهان مانده، در یکی از مصاحبه‌ ها می ‌گوید: « فکر می‌ کردند که با یک نقشه پیش آن‌ها می‌ آیم و نشانشان می‌ دهم که آدم خوب‌ها کجا هستند و آدم بدها کجا. چند باری که با آن‌ها صحبت کردم تازه دریافتند که من چنین اطلاعاتی در اختیار ندارم. آن اوایل مدام می ‌پرسیدند: « اما آدم بدها چه کسانی هستند؟ آن‌ها کجا هستند؟»

حتا رامسفلد هم در سال ۲۰۰۳ در یکی از یادداشت ‌هایش سوال مشابه مطرح کرده است: «من در مورد اینکه آدم بدها چه کسانی‌ اند، دید روشنی ندارم. ما به شکل دردناکی در زمینه اطلاعات انسانی دچار کمبود هستیم.»

نگاه تحقیرآمیز امریکا به ارتش افغانستان

یکی دیگر از ابعادی که این اسناد مشخص می ‌کند، این است که مقام‌ های دولت ‌های بوش، اوباما و ترامپ بر خلاف آنچه که ادعا کرده‌اند، در واشنگتن به دنبال « ملت‌ سازی» بوده‌اند و با هزینه‌های هنگفت تلاش کرده‌اند تا دولت مرکزی افغانستان و ساختارهای سیاسی این کشور را آنطور که مد نظر واشنگتن است، از نو ایجاد کنند.

مقام‌ های امریکایی در این مصاحبه‌ ها اذعان کرده‌اند که با وجود سرازیر شدن پول‌های هنگفت به افغانستان، توسعه چندانی به دست نیامده، بلکه درعوض فساد بیش از پیش گسترش یافته و این امر بسیاری از مردم افغانستان را به سمت طالبان سوق داده است. همزمان مقام‌ های امریکایی حاضر در افغانستان چشم خود را به روی گسترش فساد مالی و تضعیف دولت مرکزی بسته ‌اند.

در حالی که دولت‌ های امریکا یکی پس از دیگری مدعی شده‌ اند که در آموزش و تقویت نیروهای نظامی افغانستان پیشرفتی مداوم و چشمگیر داشته‌ اند، مصاحبه‌ های پروژه « درس‌ هایی که آموخته شد» نشان می‌ دهد که واشنگتن در حقیقت نیروی نظامی افغانستان را ضعیف، ناتوان و مملو از فراری می ‌دانسته و معتقد بوده که فرماندهان ارتش افغانستان با آمارسازی، پول‌ های هنگفتی به جیب می ‌زنند.

در این مصاحبه‌ ها، مقام‌ های امریکایی با الفاظی توهین‌آمیز از نیروهای نظامی و پولیس افغانستان یاد کرده‌اند. یکی از افسران امریکایی در مصاحبه مدعی شده است که یک سوم نیروهایی که جذب پولیس افغانستان شده‌اند « یا معتاد هستند یا عضو طالبان». یک افسر امریکایی دیگر هم آن ‌ها را «احمق‌های دزد »  خطاب کرده است.

یک مقام ارشد دولتی در این مورد گفته است: « این تصور که می ‌توانیم با چنان سرعتی ارتش چنان توانمند ایجاد کنیم، احمقانه بود. »

بازار شکوفای مواد مخدر

همزمان، مقام‌ های امریکایی در این مصاحبه‌ ها اذعان کرده‌اند که حمله این کشور به افغانستان نه تنها به تولید مواد مخدر در این کشور پایان نداده، بلکه این مساله را بیش از پیش تشدید کرده است.

داگلاس لوت،  نماینده کاخ سفید در امور افغانستان بین سال‌ های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳، در یکی از مصاحبه ‌ها گفته است: « ما اعلام کردیم که هدف ما ایجاد یک « اقتصاد شکوفای بازار» است. با خودم فکر می ‌کردم که ما باید مشخصا می ‌گفتیم که یک بازار شکوفای مواد مخدر. چون این تنها بخش از بازار بود که داشت کار می‌ کرد.»

به نوشته واشنگتن‌ پست، در جریان جنگ افغانستان عملا هیچ آژانس یا سازمانی مسوولیت مقابله با قاچاق مواد مخدر را بر عهده نداشته و امریکا هیچ راهبردی در این زمینه نداشته است. علاوه بر این، سردرگمی امریکا بیش از پیش به گسترش تولید مواد مخدر در افغانستان دامن زده است.

به عنوان نمونه، در ابتدا دولت انگلیس به کشاورزان افغان که تریاک می‌ کاشته ‌اند، گفته است که در صورتی که محصولات خود را از بین ببرند، به آن‌ ها غرامت می ‌دهد. همین امر کشاورزان را ترغیب کرده تا برای سال بعد تریاک بیشتری بکارند تا غرامت بیشتری بگیرند. در پی شکست این طرح، امریکا این زمین‌ها را بدون پرداخت غرامت تخریب می ‌کند و در نتیجه کشاورزان عصبانی شده و به همراهی با طالبان ترغیب می ‌شوند.

یک مقام امریکایی در مصاحبه ‌ای گفته است: « از دیدن اینکه این همه آدم رفتاری چنین احمقانه دارند، ناراحت بودم.»

تکرار ویتنام و آمارسازی پنتاگون

واشنگتن‌ پست در ادامه نوشته است که مقام ‌های امریکایی در ابتدای جنگ همواره مقایسه جنگ افغانستان با ویتنام را به تمسخر می ‌گرفتند و قاطعانه به خبرنگاران می‌ گفتند که امریکا قطعا در افغانستان پیروز می‌ شود. با این وجود، با طولانی شدن جنگ، به مرور هراس از تبدیل افغانستان به ویتنامی دیگر در میان مقام‌ های امریکایی شیوع یافته است.

به نوشته این روزنامه، در حالی که مقام‌های ارشد پنتاگون گزارش‌های متعددی از وضعیت ناگوار جنگ دریافت کرده بودند، اما وزارت دفاع امریکا این گزارش‌ها را از دید عموم پنهان کرده و تصویری متفاوت را در موضع‌ گیری‌های رسمی خود ترسیم می ‌کرد. مقام‌ های امریکایی همگی متفق‌القول در سخنرانی‌های عمومی از « پیشرفت مداوم » در جنگ سخن می‌ گفتند، حتا با وجود افزایش مداوم تعداد کشته‌ های امریکا.

همزمان، کاخ سفید و پنتاگون تلاش می‌ کرده‌اند با دستکاری آمار، نشان دهند که جنگ در افغانستان موفق بوده است. به عنوان نمونه، در دولت اوباما، کاخ سفید و پنتاگون دایما تلاش می ‌کرده‌اند تا با آمارسازی نشان دهند که افزایش شمار نیروها بین سال ‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱، اقدام موفقی بوده است.

یک مقام ارشد شورای امنیت ملی امریکا که نامش پنهان مانده، در این مورد گفته است:

« ایجاد معیارهای خوب غیرممکن بود. ما [اشاره به] تعداد نیروهایی که آموزش داده شده‌اند، سطح خشونت‌ها و میزان اراضی تحت کنترول را امتحان کردیم، اما هیچ‌ کدام تصویر دقیقی ایجاد نمی ‌کرد. معیارها در طول جنگ همواره دستکاری می ‌شد.»

واشنگتن‌ پست نوشته است که حتا وقتی آمارها چندان مثبت نبود، مقام‌های امریکایی تلاش می‌ کردند با توضیح و تفسیرهایی آن‌ها را مثبت جلوه دهند.

مقام ارشد شورای امنیت ملی امریکا در این مورد گفته است: « آن‌ها توضیح می‌ دادند. به عنوان مثال، حملات [طالبان] دارد بدتر می ‌شود؟ » به این خاطر است که آن‌ها اهداف بیشتری برای هدف قرار دادن دارند، بنابراین تعداد حملات معیار درستی برای [اثبات] بی ‌ثباتی نیست.» بعد، سه ماه دیگر، حملات همچنان دارد بدتر می ‌شود؟ «به این خاطر است که طالبان مستاصل شده است. این در حقیقت نشاندهنده آن است که داریم پیروز می‌شویم».

وی می‌افزاید: « و این به دو دلیل همچنان ادامه یافت. به این دلیل که تمام کسانی که در این [جنگ] درگیر بودند موفق نشان داده شوند و اینکه اینطور به نظر برسد که نیروها و منابعی که آنجا داریم، چنان اثری دارند که خارج کردن آن ‌ها باعث تحلیل رفتن آن کشور می ‌شود.»

همین رویکرد در گزارش‌ های میدانی فرماندهان هم مشاهده می ‌شده و در هر صورت تلاش بر این بوده که به نظر برسد اوضاع خوب است.

مایکل فلین، جنرال سه ستاره ارتش امریکا در سال ۲۰۱۵ در یکی از این مصاحبه‌ ها گفته است: « از سفیر گرفته به پایین [همه دارند می ‌گویند] عملکرد فوق‌ العاده‌ای داریم. واقعا؟ اگر عملکرد ما آنقدر فوق‌العاده است، پس چرا احساس می ‌شود که داریم می ‌بازیم؟»

فلین همچنین می ‌گوید تمام فرماندهان و نیروهایی که پست خود را به نفر بعدی تحویل می ‌دهند، ادعا می‌ کنند که مأموریت‌ های محوله را به طور کامل انجام داده‌اند، اما فرمانده جدیدی که از راه می ‌رسد درمی‌ یابد که اوضاع افتضاح است.

باب کرولی، دگروال متقاعد که در سال‌ های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ مشاور نیروهای ویژه ارتش امریکا بوده، در یکی از مصاحبه‌ ها گفته است در مقر ارتش امریکا در کابل « به ندرت از واقعیت استقبال می ‌شود.»

به گفته وی، در ارتش امریکا همواره تلاش می ‌شده است تا از انتشار اخبار بد در مورد روند جنگ جلوگیری شود.

جان گاروفانو، استراتژیستی که در سال ۲۰۱۱ به تفنگداران امریکایی مشاوره می‌ داده، می ‌گوید مقام‌ های ارشد ارتش امریکا منابع زیادی را برای تولید نمودارهایی که نشانگر پیشرفت در جنگ باشد، صرف کرده‌اند. به گفته وی، هیچ ‌کس نیز جراات نمی‌ کرده است که صحت یا دقت این آمارها را به چالش بکشد.

واشنگتن‌ پست در پایان گزارش خود با اشاره به اینکه مهمترین نشانگر برای مثبت یا منفی بودن جنگ تعداد افغان‌هایی است که کشته می‌ شوند، نوشته است که اگر این آمار افزایش یابد، روند منفی و اگر کاهش یابد، روند مثبت ارزیابی می ‌شود. بر اساس آمار سازمان ملل متحد، در سال گذشته ۳۸۰۴ غیرنظامی افغان در جنگ کشته شده‌اند. این یعنی میزان غیرنظامیان کشته‌ شده در افغانستان، به بالاترین حد در ده سالی رسیده که سازمان ملل شروع به ثبت این آمار کرده است./ مجله هفته

* گزارش مکمل واشنگتن پوست را در نشانی ذیل مطالعه فرمایید:

"https://www.washingtonpost.com/graphics/2019/investigations/afghanistan

-papers/documents-database/" \t "_blank"

** تصویر از روزنامه نوی زوریخر سایتونگ

انتخابات ۱۲ دسامبر و دیدگاه رهبران انگلیس

 

رهبران احزاب سیاسی انگلیس با توجه به آغاز شمارش معکوس برای انتخابات عمومی و سرنوشت‌ ساز این کشور در۱۲ دسامبر امسال، با شرکت در یک برنامه تلویزیونی پرسش ‌وپاسخ، تلاش کردند با دادن وعده‌ های انتخاباتی جذاب ‌تر، آرای بیشتری بویژه «آرای خاکستری» را جلب کنند.

جرمی کوربین رهبر حزب کارگر ، در این برنامه که بصورت زنده از شبکه بی ‌بی ‌سی پخش شد، به پرسش‌هایی درباره وعده‌ های انتخاباتی حزب خود پاسخ داد.

وی از بازگرداندن شرکت ‌های خصوصی ‌شده به مالکیت ملی خبر داد، ازجمله سازمان آب، راه‌ آهن و پست.

رهبر حزب کارگر همچنین وعده داد، به همه شهروندان انگلیس به طور رایگان اینترنت پرسرعت فیبر نوری خواهد داد. وی ادامه داد: اکنون فقط ۱۰ درصد جمعیت به این نوع از اینترنت دسترسی دارند در حالی ‌که در کره جنوبی این رقم ۹۵ درصد است.

وی گفته، دسترسی به اینترنت رایگان به توسعه مناطق محروم کمک کرده و در واقع نوعی سرمایه ‌گذاری است، نه هزینه.

کوربین در پاسخ به پرسش‌های حاضران در مورد چگونگی تامین بودجه برای این هزینه ها توضیح داد: با مالیات پنج درصدی بر ثروتمند جامعه به ‌اضافه مالیات تجاری، هزینه‌ ها تامین می ‌شود. مالیات تجاری بعد از این افزایش (۵درصدی) حتا از میزان سال ۲۰۱۰ ترسایی نیز کمتر خواهد بود.

رهبر حزب کارگر ادامه داد، با افزایش هزینه‌ های عمومی و ملی کردن برخی شرکت‌ ها همچون راه‌آهن، کشور از نظر هزینه ‌های حمایتی همچنان عقب ‌تر از کشورهای اسکاندناویا، المان و فرانسه و نزدیک به متوسط اروپا خواهد بود.

او همچنین برای نخستین ‌بار آشکار کرد، در صورت تشکیل دولت و برگزاری همه‌ پرسی دوم برگزیت، بی‌ طرف خواهد ماند.

کوربین گفت، در صورت تشکیل دولت، نزدیک به ۲ سال نخست (فعالیت دولت) از همه‌ پرسی دوباره استقلال اسکاتلند حمایت نخواهد کرد.

حزب ملی اسکاتلند ( اس‌ ان ‌پی ) که بیشترین رای در اسکاتلند را دارد در همه‌ پرسی سال ۲۰۱۴ ترسایی موفق به کسب اکثریت نشد. این حزب پس از به رای عمومی گذاشتن برگزیت ، به بهانه « تغییر شرایط »، خواهان همه‌ پرسی دوباره شده است.

از آنجایی که یکی از نتایج احتمالی انتخابات پیش‌ رو، تشکیل ایتلاف بین حزب کارگر و اس ‌ان ‌پی است، این پرسش مطرح می ‌شود که آیا حزب کارگر به شرط برگزاری یک همه‌ پرسی دیگر برای استقلال اسکاتلند تن خواهد داد یا نه؟

کوربین در این برنامه گفت، در اوایل دوره تصدی دولت به جای همه‌ پرسی دراسکاتلند، به سرمایه گذاری ۱۰۰ میلیارد پوندی در این منطقه دست خواهد زد. او در ادامه، هرگونه قرار قبلی برای ایتلاف با حزب ملی اسکاتلند را رد کرد.

رهبر حزب ملی اسکاتلند: انگلیس همواره با ما از روی تحقیر رفتار کرده است

نیکولا استرجن رهبر حزب ملی اسکاتلند و نخست وزیر دولت محلی این منطقه نیز در این برنامه، احتمال ایتلاف با حزب کارگر را رد نکرد اما گفت، این ایتلاف در صورت تحقق، یک ایتلاف غیر رسمی خواهد بود.

از گفته‌ های او چنین برداشت می‌شود که اگر ایتلاف با حزب کارگر بتواند به تشکیل دولت منتهی شود، اس ‌ان ‌پی ابایی ازبه تعویق انداختن یا معلق کردن همه‌ پرسی استقلال استکاتلند نخواهد داشت.

استرجن به صراحت گفت: وجدانم اجازه نخواهد داد که بگذارم بوریس جانسن بار دیگر وارد خانه شماره ۱۰ ( دفتر نخست وزیری) شود.

او ادامه داد: در پایان دادن به سیاست ‌های ریاضت اقتصادی با حزب کارگر همصداست.

او در تبیین دلیل استقلال اسکاتلند گفت، این منطقه در۶۰ سال گذشته هرگز به حزب محافظه‌ کار رای نداده اما در این مدت ۳۶ سال، مجبور بوده یک دولت محافظه‌ کاررا تحمل کند.

رهبر حزب ملی اسکاتلند افزود: با توجه به اینکه خود شاهد ویرانی‌ هایی به جا مانده از دولت مارگارت تاچر در اسکاتلند بوده و آنها را لمس کرده، هرگز اجازه نخواد داد یک دولت محافظه‌ کار دیگربراسکاتلند حکومت کند.

استرجن با ابراز امیدواری از اینکه انگلیس از اتحادیه اروپا خارج نشود، گفت: انگلیس همواره با اسکاتلند از روی تحقیر رفتارکرده است.

وی درپاسخ به پرسش‌هایی درباره کسری بودجه هفت درصدی اسکاتلند ( که بیشترین کسری بودجه در اتحادیه اروپاست)، نداشتن شرایط عضویت دراین اتحادیه (شرط عضویت کسری بودجه زیرسه درصد) و میزان بالای مرگ ‌ومیر ناشی از مصرف مواد مخدر، گفت: بدون احتساب لندن، هیچ جای بریتانیا این شرایط را ندارد؛ در واقع فقط اقتصاد لندن است که انگلیس را واجد شرایط عضویت در اتحادیه اروپا کرده است. در باقی مناطق کسر بودجه بیش از سه درصد است.

رهبر حزب لیبرال دموکرات،‌ درمانده از پرسش ‌های دشوار

جو سوینسن رهبر حزب « لیبرال دموکرات» به دلیل سابقه همکاری و ایتلاف حزبش با حزب محافظه‌ کار در سال‌ های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ ترسایی با دشوارترین پرسش‌ ها روبرو شد.

از وی بارها درباره همکاری حزب لیبرال دموکرات با حزب محافظه‌ کار در اجرای سیاست‌ های ریاضتی پرسیده شد که در برخی موارد، او را وادار به عذرخواهی کرد. از جمله سیاست‌ هایی که این حزب با آن به حیثیت خود صدمه زد می ‌توان به تصویب پرداخت شهریه از سوی دانشجویان اشاره کرد.

تا پیش از این مصوبه، دانشگاه‌ های انگلیس رایگان بود و حتا کمک ‌هزینه زنده گی نیز به دانشجویان داده می‌ شد اما اکنون همه دانشجویان مجبور به پرداخت فیس هستند که به طور معمول وام دولتی به آنها داده می‌ شود.

این اقدام سبب شده یک دانشجوی عادی با بدهی‌ نزدیک به ۵۰ هزار پوندی فارغ‌ التحصیل شود که با توجه به میزان درآمدهای انگلیس، بدهی بزرگی است.

سوینسن با ابراز پشیمانی از عملکرد حزب خود درباره فیس‌ ها، توضیح داد، این حزب در دوره ایتلاف با محافظه‌ کاران تا حدی نقش ترمز برای سیاست‌های ریاضتی را برعهده گرفته و آنها را تا جایی که می ‌توانسته تعدیل کرده است.

از سخنان او می‌توان نتیجه گرفت که حزب لیبرال دموکرات، در این انتخابات به جز وعده باطل کردن برگزیت، هیچ شعار یا سیاست مهمی ندارد. در واقع همه وعده ‌های این حزب از جمله سیاست‌ های محیط زیستی در شعارهای حزب کارگر نیز دیده می‌شود.

انتقاد از سیاست‌های ریاضت اقتصادی حزب محافظه‌ کار

در پایان این مناظره، بوریس جانسن نخست ‌وزیر و رهبر حزب محافظه‌ کار تلاش کرد به برخی از پرسش‌های حاضران پاسخ دهد. او بیش از هر چیز، روی موضوع برگزیت تمرکز کرد و اینکه در صورت تشکیل دولتِ اکثریت، به سرعت براساس تفاهم ‌نامه‌ ای که با اتحادیه اروپا امضا کرده، انگلیس را از این اتحادیه خارج خواهد کرد.

وی با پرسش‌های بسیاری مواجه شد؛ از جمله این‌ که سیاست‌های ریاضت اقتصادی حزب او گسترش فقر را در پی داشته است.

یکی از شرکت ‌کننده گان که خود را معلم معرفی کرد، گفت: در حوزه انتخاباتی او ۴۰ درصد دانش‌آموزان زیر خط فقر زنده گی می ‌کنند و بسیاری از خانواده‌ ها توانایی پرداخت هزینه خورد و خوراک خود را ندارند.

هرچند جانسن از کاهش مبلغ کسر شده از افراد بابت تامین اجتماعی خبر داد ، اما آشکار نساخت که این مبلغ فقط معادل ۱۰۰ پوند درسال است. او افزود: در دوره دولت محافظه‌ کار، بیکاری کاهش یافته و درآمدها بتدریج در حال افزایش است.

یکی از وعده‌ های جانسن، ساختن صدها هزار خانه در دولت آینده است؛ با این حال حاضران به او یادآوری کردند که حزب محافظه‌ کار پیش از این در سال ۲۰۱۴ترسایی وعده ساخت ۲۰۰ هزار خانه داده بود اما در این سال حتای یک خانه هم نتوانست بسازد.

یکی از شرکت‌کننده گان، جانسن و دولت او را بی‌ ملاحظه و بی‌عاطفه خواند که به رنج مردم اهمیتی نمی‌ دهد.

در این برنامه همچنین در مورد گزارش دخالت روسیه در انتخابات انگلیس بویژه همه‌ پرسی برگزیت پرسیده شد و اینکه چرا او اجازه انتشار این گزارش را نمی ‌دهد. در این بخش، جلسه کمی متشنج شد؛ جانسن پاسخ روشنی نداد و مجری نیز از ادامه پرسش در این زمینه جلوگیری کرد.

نخست‌ وزیر انگلیس همچنین درخصوص سخنان نژاد پرستانه ‌اش و توهین به زنان حجابی مورد پرسش قرارگرفت اما در هیچ موردی ابراز پشیمانی یا عذرخواهی نکرد. او فقط پذیرفت که در مجموعه نوشته‌ هایش به عنوان یک روزنامه ‌نگار می ‌توان موارد بالقوه توهین ‌آمیز یافت اما ازحق آزادی بیان خود استفاده خواهد کرد.

در ادامه، پرسش‌ های دیگری در مورد کم ‌کاری دولت در جذب و تربیت پزشک پرسیده و گفته شد، پزشکان انگلیس به دلیل ساعت کار زیاد (نزدیک ۶۰ ساعت در هفته) و حقوق پایین، به کشورهایی مانند کانادا، استرالیا و نیوزیلند مهاجرت می ‌کنند.

در مجموع، بیشتر پرسش‌ها از بوریس جانسن، حول موضوع « بی‌اعتمادی » بود؛ به این معنا که مردم چطور می ‌توانند بعد از این همه بدقولی، به وعده‌ های حزب محافظه‌ کار اعتماد کنند.

برآیند مناظره

در این پرسش‌ و پاسخ، رهبر حزب لیبرال دموکرات بسیار ضعیف ظاهر شد و آشکار ساخت که به جز برهم زدن برگزیت، برنامه و شعار دیگری ندارد. او همچنین در مورد عملکرد گذشته حزبش مجبوربه اظهار تاسف و پشیمانی شد.

از سخنان رهبر حزب ملی اسکاتلند نیز اینگونه برداشت شد که آنها خود را برای ایتلاف با حزب کارگر در دولت بعدی آماده می‌ کنند.

در میان نامزدها، جرمی کوربین بهتر ظاهر شد و نشان داد برنامه مشخص ‌تری دارد؛ با این حال به نظر می ‌رسید برخی نگرانی‌ها در مورد چگونگی تامین بودجه برای هزینه‌ های پیشنهادی وجود دارد.

برخی پرسش‌ کننده‌ها مدعی شدند که حزب کارگر یهودستیز است. این حزب در فضای سیاسی انگیس به دلیل حمایت از موجودیت کشور فلسطین و انتقاد از سیاست‌ها و عملکرد رژیم صهیونیستی، به یهودستیزی متهم شده است.

پرسش از بوریس جانسن درباره گزارش دخالت روسیه در انتخابات و چرایی انتشار نیافتن آن پرسیده شد، سبب غافلگیری او شد و پاسخ مناسبی برای آن نداشت. در مجموع به نظر می‌ رسید جز برگزیت و وعده به فرجام رساندن آن، برنامه مشخص دیگری ندارد.

 

 

 

 موقف حزب آبادی افغانستان درقبال اجتماع وحدت خواهان

 

حزب آبادی افغانستان یک حزب سراسری ملی و رسمی در کشور بوده و از وحدت چندین حزب و سازمان سیاسی ایجاد ، و برای وحدت و اتحاد همه روشنفکران ملی ، مترقی و عدالتخواه مبارزه مینماید. در حال حاضر در ۲۸ ولایت افغانستان و در اروپا، امریکا و استرالیا شوراهای حزبی فعال داشته ، و شبکه فعالیت این حزب در داخل و خارج کشور در حال توسعه میباشد.
کنگره تاریخی ۱۹ اسد ۱۳۹۷ حزب که به اشتراک نماینده گان انتخابی حزب و مهمان در شهر کابل دایرگردید، ضمن تصویب اساسنامه و برنامه حزب ، شورای مرکزی حزب را نیز انتخاب و هم پلینوم شورای مرکزی سوم عقرب سال ۱۳۹۸ پیامی عنوانی تمام احزاب و سازمان های سیاسی ملی، مترقی و عدالتخواه کشور صادر، و از همه احزاب همسو دعوت نمود تا بخاطر ایجاد حزب واحد وسراسری اقدام نمایند. کنگره به رهبری حزب آبادی افغانستان وظیفه سپرد تا با ایجاد شعبه روابط سیاسی ، کار و فعالیت را در جهت وحدت نیروهای ملی دموکرات و عدالتخواه در کشور تسریع بخشد که در نتیجه ایتلاف احزاب ملی دموکرات و ترقیخواه به اشتراک نه حزب و سازمان سیاسی ایجاد گردید.
حزب آبادی افغانستان بمثابه یک حزب برنامه محور آماده گی کامل دارد تا با آغوش باز و صداقت کامل در راه وحدت تمام نیروهای ملی دموکرات و عدالتخواه کشور بخاطر ایجاد حزب واحد سراسری ملی مذاکره و مفاهمه نماید.
یکبار دیگر از احزاب همسو دعوت بعمل می آورد تا بخاطر نجات کشور از بحران‌ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی ، دست بدست هم داده و با تدوین راهکار مشترک و پاسخگو با درنظرداشت واقعیت های کنونی جامعه ما در ایجاد یک حزب واحد ملی، مقتدر، سراسری و تاثیرگذار، کشور را از بحران های موجود نجات، و به زخم های خونین مردم زحمتکش و رنجدیده کشور مرهم گزاری نماییم .

بناْ اعضای حزب آبادی افغانستان موظف اند:
ـ  در جریان روابط دوستانه با احزاب و افراد همسو، پالیسی و موقف حزب را در ارتباط به وحدت تبلیغ و توضیح نمایند.
ـ  به نظر ما برای سازمانهای همسو وحدت ، و برای افراد غیرسازمانی پیوستن به یکی از احزاب مطرح است که با اصول مرامی و تشکیلاتی آن حزب توافق داشته باشند. در صورتیکه با بخش عمده مرام و اصول تشکیلاتی یک حزب موافق باشند و در بعضی نکات غیرعمده نظر جداگانه دارند، در داخل آن حزب برای نکات نظر خود مبارزه و فعالیت نمایند.
ـ چونکه حزب آبادی افغانستان برای وحدت رزمیده و محصول وحدت سه حزب جداگانه راجستر شده میباشد و فعلا هم در ایتلاف برای وحدت فعال است و برای تفاهم با هر سازمان دیگری آماده است؛ اعضای آن عضو هیچ سازمان، گروه و یا تشکل دیگری شده نمی توانند و موظف استند که سازمانها و افراد همسو را به وحدت و یا پیوستن به یکی از سازمانها و یا ایتلاف موجود در کشور دعوت نمایند.

 

اتحاد و همبستگی ما ضامن پیروزی ماست!

دارالانشای حزب آبادی افغانستان

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۹ـ ۲۸۱۱

Copyright ©bamdaad 2019

 

 

 اقدامات یکجانبه اقتصادی علیه کشورها محکوم گردید

به گزارش رسانه های بین المللی کمیته دوم سازمان ملل متحد روز پنج شنبه علیرغم مخالفت امریکا و اسراییل، با اکثریت آرا قطعنامه ای را درمخالفت با اقدامات یکجانبه اقتصادی از سوی برخی کشورها بویژه امریکا تصویب کرد.

بر اساس این گزارش، کمیته دوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در بیست و سومین نشست عمومی خود قطعنامه مقابله با اقدامات یکجانبه اقتصادی به عنوان ابزاری جهت تهدید سیاسی و اقتصادی علیه کشورهای درحال توسعه را تصویب کرد.

این قطعنامه که پیش نویس اولیه آن توسط گروه کشورهای همفکر از جمله ایران تهیه و تدوین شده بود، توسط رییس دوره‌ای گروه هفتاد و هفت بعلاوه چین به کمیته دوم مجمع عمومی سازمان ملل ارایه و با توجه به اینکه امریکا برای آن درخواست رای نموده بود، پس از رای گیری با ۱۰۶ رای مثبت در مقابل تنها ۲ رای منفی امریکا و اسراییل به تصویب رسید. ضمن اینکه اتحادیه اروپا به قطعنامه مزبور رای ممتنع داد.

این قطعنامه با تاکید بر اصول حقوق بین الملل درخصوص لزوم تقویت روابط دوستانه و همکاری میان کشورها بر اساس منشور ملل متحد، تصریح می کند که هیچ کشوری نباید با توسل به اقدامات یکجانبه اقتصادی، سیاسی یا هرگونه اقدام یکجانبه‌ دیگر، سایر کشورها را به چشم پوشی از حقوق حاکمیتی خود مجبور کند.

این قطعنامه همچنین نسبت به بکارگیری اقدامات یکجانبه اقتصادی که بر اقتصاد و توسعه‌ کشورهای در حال توسعه تاثیر منفی دارد عمیقا ابراز نگرانی کرده و اینگونه اقدامات یکجانبه را که مخل همکاری اقتصادی بین المللی و تلاش‌های جهانی در راستای حرکت به سمت نظام چند جانبه تجاری غیرتبعیض آمیز به شمار می ‌آید، موجب نگرانی شدید جامعه‌ بین‌المللی دانسته است.

در بخش دیگری از این قطعنامه، از اتخاذ اقدامات یکجانبه قهرآمیز اقتصادی‎‎‎‏ به عنوان نقض فاحش اصول حقوق بین‌الملل، منشور ملل متحد و اصول اساسی نظام چندجانبه‌ تجاری یاد شده است.

این قطعنامه همچنین از جامعه‌ بین‌المللی می خواهد که تدابیر فوری و موثری برای حذف اقدامات یکجانبه‌ اقتصادی، مالی و تجاری اتخاذ کند و استفاده از چنین اقداماتی را به عنوان ابزاری جهت اعمال فشار برکشورهای درحال توسعه محکوم نماید.

همچنین از سرمنشی سازمان ملل متحد خواسته شده ضمن رصد اینگونه اقدامات، تاثیرات سو آن را بر کشورهای هدف به ویژه از لحاظ اقتصادی، تجاری و توسعه‌ ای مورد مطالعه قرار داده و در اجلاس آتی مجمع عمومی سازمان ملل متحد، گزارشی از اجرای قطعنامه مزبور ارایه نماید.

نماینده‌ امریکا در این نشست، ضمن ابراز تاسف از طرح قطعنامه فوق، مدعی مشروع بودن اقدامات و تحریم‌ های یکجانبه‌ اتخاذ شده توسط کشورش شد و آن را ابزاری موثر برای اجرای سیاست خارجی امریکا عنوان کرد.

 مشاور نماینده گی ایران در سازمان ملل متحد در این نشست گفت:‌ در زمانی که جهان برای حل مشکلات پیش روی خود به شدت نیازمند راه‌ حل ‌های مبتنی بر چند جانبه گرایی است، اعمال و اجرای روزافزون اقدامات یکجانبه، ثبات و امنیت بین‌المللی را با خطر جدی مواجه کرده است.

قدامات یکجانبه اقتصادی، مالی و تجاری علیه بسیاری از کشورها، در واقع یک جنگ تمام عیار است که فقط اسمش جنگ نیست. مهمترین تفاوت آن با جنگ‌های متعارف این است که در جریان آن، مردم عادی و غیرنظامی به ویژه کودکان، زنان، بیماران، سالمندان و حتا پناهنده گان، آماج حمله قرار می‌ گیرند..قدامات قهرآمیز یکجانبه امریکا به ویژه در مورد مجازات دسته جمعی غیرنظامیان نمونه آشکاری از تروریزم اقتصادی است .

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۹ـ ۲۷۱۱

 

Copyright ©bamdaad 2019