« نان و گل سرخ » این شعر، سروده جیمز اوپن هایم شاعر و نویسنده امریکایی (١٩٣٢-١٨٨٢ ترسایی) است که در دسامبر سال ١٩١١ ترسایی انتشار یافت و شاعر آن را به « زنان غرب » تقدیم کرد. در تظاهرات جنوری سال ١٩١٢ ترسایی این شعر به شعار کارگران نساجی لارنس در ایالت ماساچوست تبدیل شد. تظاهراتی که درآن زنان و مردان کارگر که بیشترشان مهاجر بودند؛ شرکت داشتند. این کارگران همچنین دست به اعتصابی زدند که دو ماه ادامه یافت. در این اعتصاب حدود ٢٠ هزار کارگر شرکت جست. چیزی که نقش جرقه اعتصاب را داشت این بود که صاحبان صنایع نساجی به بهانه تصویب قانونی در زمینه کاهش ساعات کار هفته گی تصمیم گرفتند مزد کارگران را کاهش دهند. این اعتصاب به « اعتصاب نان و گل سرخ » و یا « اعتصاب سه قرص نان » معروف شد. براساس شعر« نان و گل سرخ » سروده هایی ساخته شده که به صورت همسرایی خوانده می شوند. همچنین کن لوچ فیلمی با این نام ساخته است.
نـان و گـل ســرخ
هنگامی که در زیبایی روز به راه پیمایی می رویم، به راه پیمایی می رویم
میلیون ها آشپزخانه تاریک و هزار کارخانه غم زده را
پرتوهای خورشیدی ناگهانی فرا می گیرد
چون مردم می شنوند که ما چنین می سراییم:
نان و گل سرخ!
نان و گل سرخ!
هنگامی که به راه پیمایی می رویم، به راه پیمایی می رویم،
برای مردان هم مبارزه می کنیم
چون آنها فرزندان زنانند و ما بازهم مادری شان می کنیم.
زنده گی ما از تولد تا مرگ عرق ریزی نخواهد بود
قلب نیز مانند تن گرسنه می شود
ما نان می خواهیم و گل سرخ می خواهیم.
هنگامی که به راه پیمایی می رویم، به راه پیمایی می رویم
زنان بی شماری که سر در خاک فرو برده اند
از ورای آواز ما فریاد دیرین شان برای نان را سر می دهند
روح رنج کشیده شان از هنر و زیبایی و عشق بهره ای نبرد
اکنون ما برای نان می رزمیم، برای گل سرخ هم.
هنگامی که به راه پیمایی می رویم، به راه پیمایی می رویم
روزهای بزرگی به ارمغان می آوریم
خیزش زنان خیزش مردم است.
دیگر رنجبر و انگل، ده زحمتکش برای یک تن آسا، نمی خواهیم،
خواهان تقسیم شکوه زنده گی هستیم:
نان و گل سرخ، نان و گل سرخ.
زنده گی ما از تولد تا مرگ عرق ریزی نخواهد بود
قلب نیز مانند تن گرسنه می شود
ما نان می خواهیم و گل سرخ می خواهیم.
( برگردان از یحیی سمندر)
بامداد ـ اجتماعی ـ ۲ /۱۶ ـ ۰۳۰۶
درهشتیمین روز اکسیون سراسری در برابر قانون جدید کار در فرانسه بیش از ۱۰۰۰۰۰ پاریسی به خیابان ها ریخته ؛ و از خواست های سندیکاهای کارگری ، دانشجویان وسایر لایه های اجتماعی فرانسه جانبداری کردند.علاوتاً درهفته گذشته سندیکای « نیروی کارگری » فرانسه در مبارزه علیه قانون جدید کار به سندیکای مجمع عمومی کارِ و مقاومت مردمی پیوست .امروز مقاومت از «میدان جمهوری» به سراسر فرانسه کشانیده شده و کارگران شبکه های انتقال انرژی ، پالاشگاه نفتی ، موسسات تولید انرژی اتومی ، و شبکه های ترانسپورت شهری و فدرال ، شرکت هواپیمایی ایر فرانس ، موسسات دانشجویی و...در اعتصاب به سر میبردند.
بربنیاد یک همه پرسی معتبر بین ۶۰ تا ۷۵ در صد شهروندان فرانسه مبارزه کارگران را « حق به جانب » می دانند. درهمین رابطه سکرتر جنرال بزرگترین سندیکای کارگری « CGT» فلیپ مارتینز روز پنجشنبه اعلام نمود که : « در عقب ما همان اکثریتی قرار دارد که دولت ولس آنرا از دست داده است ».
آقای ژان لوک ملنخون وکیل درپارلمان اروپا ؛ و نامزد مقام ریاست جمهوری فرانسه در سال ۲۰۱۷ ترسایی در رابطه به جنگ روانی و تبلیغات بی مانند دولت و سرمایه داران در برابر اعتصاب کننده گان گفت :« اعتصاب کننده گان کشور را به رکود نمی کشانند. این حکومت ۴۰ عضویست که در برابر۷ سندیکا، انسامبله ملی و اکثریت مردم فرانسه کشور را بلوک می کند.» با درنظرداشت رشد بی مانند جنبش ضد « قانون جدید کار » در فرانسه و اهمیت آن بر جنبش های اجتماعی اروپا مقاله زیر باعنوان : خیزش « شبانه »، زمانی برای آگاهی یافتن، را خدمت خواننده گان گران ارج بامداد پیشکش میداریم. بامداد
خیزش « شبانه »، زمانی برای آگاهی یافتن
درهنگام نگارش این جستار، از آغاز شدن جنبش « شب زنده داری« یا «خیزش شبانه » بیش از هفتادوشش روز می گذرد. با این همه درک بعدهای این جنبش هنوزهم زیاد ساده نیست. برای بسیاری این امر اگر نگران کننده نباشد، بی شک کنجکاوی برانگیز می تواند باشد. اما فهم این شکل از بیان نو( نومید و بیاعتماد و بی باور به نهادهای قدرتی که چیزی برای گفتن ندارند) پیامد چیزی جز اوج و انفجار موج نارضایتی هایی نیست که سالیان دراز زیر آواری از تبلیغات مدرنیته ساخته گی پنهان ماندهاند: بازتابی از ناتوانی دولت ها و نیز تضعیف آن ها در شرایط سلطه یافتن سرمایه داریِ جهانی شده در خلال سی سال گذشته و در جریان روندی پرخاش جو و تهاجمی است.
بخشهایی مهم از حقوق اجتماعی از بین رفته اند که از آن جملهاند: قانون کار، بیمه های اجتماعی، نظام آموزشو پرورش، و ... تلاش رسوای دولت فرانسوا اولاند به منظور وارد کردن تغییرهایی محتوایی ( یا به اصطلاح اصلاح) در قانون کار از طریق طرح « پیش نویس قانون کار» به پیشنهاد « مریم الخُمری» وزیر کار در گسترش جنبش شب زنده داری رزم جویانه بسیار اثرگذار بوده است. مبارزه با این « پیش نویس » و جنبش « شب زنده داری» درهم آمیخته اند.
در سراسر جهان در سال های اخیر، در شرایطی استثنایی بخشی از مردم که اوضاع واحوال دیگر برایشان تحمل ناپذیر شده بود به پا برخاستند. از سواحل شرقی امریکا، کیوبک در کانادا (سال۲۰۰۰ ) و « بهارِ عربی» سال۲۰۱۰ ترسایی گرفته ، تا «جنبش برآشفته گان » اسپانیا ـ سال ۲۰۱۱ و خیزش و اشغال « پارک گیزی » و « میدان تقسیم » در استانبول ـ سال ۲۰۱۳ ، صداهای خشم و اعتراض بالا می گیرند و با نیشتر پرده دریهای نظیر افشای مدارک خیانتهای سیستم نولیبرال در گریز از پرداختِ مالیات در شرکتی در پاناما، سیل آسا راه خود را می گشایند. به هر صورت و حال، نسل جوان بدون آینده روشن در اروپا، کشاورزان بدون زمین در امریکای جنوبی و دیگر نقاط جهان، بی خانمانها، کارتون خواب ها، بی شغل ها و رانده شده گان از کار، خسته شده گان از سخنرانیهای پُر از وعده و وعید دروغین نامزدهای انتخاباتی در انتخابات های به اصطلاح دموکراتیک، و جز اینان، دیگر نمی خواهند فریب سیستم هایی را بخورند که هدف شان به روشنی کلاه برداری در سطحِ جهان به نفع اقلیتی کم شمارِ مارخورده افعی شده است.
تلاش در راه برپایی دموکراسی واقعی- با بهره گیری از تجربههای این گونه جنبشها در اسپانیا، والاستریت نیویورک، یونان و مصر و دیگر جاها، هدف همه کسانی است که هر شب در میدانهای بزرگ در پاریس و شهرهای بزرگ فرانسه، گردهم می آیند. در بین بنیان گذاران این جنبش، از گروه کوچکی با عنوان: « هم گرایی مبارزات » به رهبری فرانسوا روفن ( روزنامه نگار و دبیر فصلنامه طنز « فقیر») و فردریک لوردن (اقتصاددان) می توان نام برد. این تلاش در راه برپاییِ دموکراسی تلاشی مشخص و زمان بَر است، زیرا این نسل مصمم است همه چیز را خودش ابداع کند. به همین دلیل از ابتدا شروع کرده است. همه اجازه صحبت پیدا می کنند، یعنی کسانی که سال ها حقوق شان از سوی سلطه گران پایمال شده و از صحنه فعالیت های سیاسی حذف شدهاند.
امروز حضور آرمان گرایان برانگیخته شده در میدانها، نماد اشغال و تصاحب مجدد فضای شهر است. آرمان گراییای که این جا و درحال حاضر تجربه می شود، و همچنین خواست های این آرمان گرایان، به برنامه ای اجتماعی، در آینده ای دور، ربطی ندارد، زیرا هدفش گشودن امکان جهانی دیگر با ابداع شیوههایی جدید و نوع تازهای از زنده گیست ، یعنی ابتکارهای که هر شب به حاضران در عرصه، هرکسی که باشد، با هر توانایی و وضعیت و با دادن فرصت زمانی ای یک سان برای همه، اجازه سخن می دهد، و این درتضاد با سنت های سیاسی رایج است.
برای درک ابتدا باید گوش کرد، زیرا پیش از هرچیز تقویت ظرفیت خود گردانی جنبش با حفظ استقلال مورد نظر است. زمان برای آگاهی یافتن، بازیابی کلام، به رسمیت شناختنِ تجربه های گذشته، زمان برای داشتن دیدی متفاوت با دیگران، زمان برای اندیشیدنی مستقل، زمان برای مبارزه با انحراف ها در عرصه مفاهیم و کلمات عادی، این زمان، زمانی است طولانی، بسیار طولانی.
جنبشِ « شب زنده داری» دو ماهی است که با انجام چهار راه پیمایی وسیع در سراسر کشور، با مبارزه با قانون کار « مریم الخُمری» وزیر کار فرانسه درهم آمیخته شده است. درحالیکه بحث در مورد قانون کار در مجلس ادامه دارد، دولت در برابر معترضان به طرح « پیش نویس قانون کار» خشونت و سرکوب به کار می برد. هدف راه پیماییها پس زدن و خنثا کردن تلاشهای سیاستمداران نولیبرال حاکم برای دستاندازی به قانون کار است. هدف « پیشنویس » پیشنهادی دولت برای قانون کار، اجرای حداکثری مقررات زدایی در روابط کار است: مقدم داشتن توافق محلی در سطح شرکتها به جای توافق عمومی، در حکم قانون، مقررات زدایی در ساعات کار، سهل کردن اخراجِ کارکنان، و جز اینها، چالشهایی واقعی اند در برابر مزدبگیران و جوانانی که فردا وارد دنیای کار میشوند. چهل تن از اعضای پارلمان که در حزب سوسیالیست آقای اولاند هم عضواند، مخالفت شان را با این « پیشنویس» اعلام کردهاند و گفته اند که به آن رای نخواهند داد.
در چنین شرایطی مانوئل والس ، نخست وزیر فرانسه، در روز ۲۱ ثور در میان سروصدای اعتراضآمیز مخالفانش، در جلسه پارلمان فرانسه اعلام کرد که، نشست کابینه به او اجازه داده است تا بند ۴۹٫۳ قانون اساسی مبنی بر «عملی کردن مسوولیت دولت » را بدون اخذ رای مثبت در پارلمان بهاجرا بگذارد، و تغییرهای مورد نظر دولت را در قانون کار تصویب کند. تصمیم دولت به استفاده از این بند قانون اساسی( که به ندرت به کار گرفته میشود) حیرت و نفرت افکار عمومی را برانگیخته است، و درمانده گی دولت فرانسوا اولاند در برابر جنبشاوج گیرنده مردمی در کشور را بازمی تابد. موج اعتراضهای مردمی و تظاهرات ضد دولتی، در روز ۲۲ ثور شهرهای بزرگ فرانسه را فراگرفت. برخی از حزب های اپوزیسیون خواستار دادن رای عدمِ اعتماد به دولت شدهاند تا دولت را ساقط کنند.
طومارهای امضا، اعتصابها، راه پیماییها، و دیگر ابتکارهای جنبشِ « شب زنده داری « همه گی یک چیز می گویند، و آن اینست که: « ارزش ما بیش از اینهاست». دانشگاهیها و شاگردان مکاتب به سرعت وارد کارزار شدهاند. ترکیبی از سندیکاهای کارگری و دانشجویی تا به حال در چهار نوبت (۹ مارچ، ۳۱ مارچ، ۹ اپریل و ۲۸ اپریل)* اقدام به راه پیمایی و اعتصاب در سراسر کشور کردهاند. همین ترکیبِ سندیکاهای کارگری و دانشجویی نیز راه پیمایی اول ماه می، روز جهانی کارگر را برگزار کردند (عده شرکت کننده گان در این راه پیمایی، بنا به ارزیابیِ سندیکای بزرگ « ث ژ ت » هفتاد هزار نفر بودند، یعنی چهار تا پنج برابرِ سال قبل). از مقطع زمانی پایان راه پیمایی ۳۱ مارچ« میدان جمهوری» در پاریس، هرروز از سوی « شب زنده داری» اشغال شده و در شهرهای بزرگ دیگر مانند: مارسی، لیون، گرونوبل، تولوز، بُردو، و لیل نیز چنین حرکتی دنبال شده است. و این در شرایطی است که هنوز برای اکثر کارگران تصور امکان یک پیروزی پس از اینهمه پس رفت های اجتماعی، بسیار بعید می نماید.
مبارزه به شکل های مختلفی دو ماهی است که ادامه دارد. در این مدت، صفحه نخست روزنامه اومانیته منتسب به حزب کمونیست فرانسه، بخش ویژهای به جنبش « شب زنده داری» اختصاص داده و بیش از صد مقاله در این خصوص به چاپ رسانده است، از جمله بیانیه سندیکای « CGT» »اپریل که چنین گزارش داده بود: « جنبش در سراسر کشور ریشه گرفته است. ایدهه اعتصاب نامحدود که در کنگره اخیر « CGT» درباره آن زیاد گفت و گو شده بود تا اکنون درعمل پیاده نشده است. فعالان همیشه در صحنه اند، ولی برای دیگران از دست دادن حقوق چندین روز، اعتصاب در یک شرکت کوچک، به ساده گی میسر نیست.»
فیلیپ مارتینز دبیرکل کنفدراسیون عمومی کار « CGT» پس از آن که همراه با رهبران چهار سندیکای دیگر در جنبشِ « شب زنده داری » شرکت کرد، چنین گفت:« ما پیش نویس قانون کار را نمی خواهیم. ما تا آخر برای کنار گذاشتن این پیش نویس به مبارزه ادامه می دهیم. باید به هم گرایی ها و گسترش اعتصاب اندیشید ».جمعیت فریاد می زدند: «اعتصاب عمومی». فیلیپ مارتینز سپس چنین توضیح داد:« اعتصاب عمومی ساده نیست. [برای برپاییِ اعتصاب] کارگران در کارخانهها تصمیم می گیرند. و این بسیار پیچیده است که بر سر کارگر فریاد بزنیم: اعتصاب عمومی. شما در مورد عملی کردن این شعار (یعنی اعتصاب عمومی ) می توانید روی سندیکای « CGT»حساب کنید تا به واقعیت به پیوندد.»
بین شرکت کننده گان در جنبش که با انگیزه و به شکل های گونه گون در آن بسیج شدهاند، درک یک دیگر همیشه آسان نیست. رابطه میان شرکت کننده گان در جنبش « خیزش شبانه» و سندیکاها، شاهد این مدعاست. اکثریتی از شرکت کننده گان در این جنبش نسبت به هرگونه سازمان سندیکایی یا سیاسی بیاعتمادند. گروه کوچکی با نام « هم گرایی مبارزات » به رهبری فرانسوا روفن و فردریک لوردنکه از بانیان جنبش « شبزنده داری » اند، طرفدار داشتن روابط همکاری با سندیکاها، برپاییِ اعتصاب نامحدود، و تمرکز بر مبارزه با « پیشنویس قانون کار» اند. ولی اطمینانی وجود ندارد که این تفکر بین فعالان جنبش همه گیر باشد. برخی مشروعیت « هم گرایی مبارزات » را زیر سوال می برند و بر این باورند که بیش تر تغییر جامعه مورد نظر است.
فزون بودن خشم و نداشتن هدف، گروههای خودسر که بهعمد دست به خشونت می زنند، تحریک، مسالههاییاند که هنوز روشن نیستند، اما این روشن است که دولت و رسانه های مسلط منتظراند تا این گونه خشونتها ( که در گوشه و کنار و گذرا روی می دهند) را برای بیاعتبار کردن این جنبش اجتماعی دستاویز قرار دهند. گروه کوچکی خرابکار با نقاب، مکرر با پولیس درگیر می شوند و گزارش و تصویر این درگیریها پشت سرهم در رسانه ها چاپ و به نمایش گذاشته می شوند و تمام زمان و فضای مرتبط با گزارش رسانهها درباره جنبش را با آنها پر می کنند. درصورتی که انگیزه حضورِ این گروه خرابکارِ نقاب دار( بهگفته کارمند پولیسی که همان رسانه ها از او نقل قول کردهاند ) اصلاً تغییر « قانون کار» و اینگونه مسایل نیست.
جنبش « خیزش شبانه » ، با اشاره به « جنبش برآشفته گان » اسپانیا در ۱۵ ماه می ۲۰۱۱ ترسایی و اِشغال میدان خورشید در مادرید ، برای برپای جنبشی در سراسر اروپا در روز یکشنبه ۱۵ ماه می ۲۰۱۶، فراخوان داده است. شرکت کننده گان جنبشهای اجتماعی از کشورهای مختلف( که برای حمایت از فعالان پاریس به فرانسه سفر کرده بودند) شنبه۸ می در میدان جمهوری پاریس، به گفت وشنود پرداختند و در خلال آنها، گزارشی فشرده از برپایی جنبشهای ضد سرمایه داری سالهای اخیر ارایه کردند. یک فعال یونانی به خاطرات« میدان سنتاگما » در آتن اشاره کرد و یک فعال امریکایی جنبشِ « اکیوپای وال » (وال استریت را اِشغال کن!) در نیویورک را یادآور شد.
گروه سی نفری از پژوهشگران و دانشجویان علوم اجتماعی۱ باهدف درک بهتر جنبش « شبزندهداری » تعداد ۵۰۰ پرسشنامه از شرکت کننده گان جنبش تهیه کردهاند. هدفِ این گروه، « درک بهتر« جنبش و مبارزه با » کمپاین رسانه ای غیرمنصفانه برضد خیزش شبانه اعلام شد. گروه پس از بررسیِ ۳۲۸ پرسشنامه ، نتیجهه زیر را اعلام کرد:
ـ میانگین سن شرکت کننده گان در جنبش ،۳۶ سال، که دوسوم آنان مردانند.
ـ ۹۰ درصد شرکت کننده گان از منطقهه پاریس بزرگ ؛ و ۶۳ درصد از شهر پاریس و اکثرشان از شرق پاریس که گرایش سیاسی بیشترشان چپ است.
ـ۶۱ درصد آنان با تحصیلات دانشگاهی بلند مدت (متوسط فرانسه ۲۵ درصد است) و نرخ بیکاری ۲۰ درصدی، دو برابرِ میانگین در فرانسه.
ـ ۲۴ درصد از شرکت کننده گان کارگر و یا کارمندند.
ـ ۱۷ درصدشان گفته اند که عضو حزبی سیاسی بوده اند،
ـ ۲۲ درصد شان عضو سندیکا، و بیش از نیمی از آنان در انجمن های آموزش مردمی و یا سازمانهای غیردولتی کمک به دیگران فعالیت دارند.
گروه پژوهشگران سه نوع حضور را در جنبش « شب زنده داری » شناسایی کردهاند: تازه واردان، آنانی که به طورمنظم حضور دارند، و آنان که هرروز می آیند. هسته مرکزیی که هرروزه حضور دارند ۱۵ درصد از شرکت کننده گان را در بر می گیرد.
در پایان گروه پژوهش گران اشاره می کنند که « افق سیاسی شرکت کننده گان در جنبش گرایش به چپ است». مرجع هایی که شرکت کننده گان در جنبش به آنها به مثابه منبع الهام شان اشاره می کنند، عبارتند از:
پیر بوردیو (Pierre Bourdieu) جامعه شناس،
فیلم « مرسی پاترون » به کارگردانی فرانسوا روفن ( روزنامه نگار، تروتسکی، مارکس، و همچنین مادر ترزا ) ،
هنرمند بزله گو کولوش (Coluche) ،
باب مارلی (Bob Marley) ـ خوانندهٔ مشهور و یا:
ژرار دو پاردیو (Gerard Depardieu) بازیگرِ سینما. درمجموع شرکت کننده گانی با نظرگاههای متفاوت، بیش ازآنچه انتظار می رفت.
۱. گروه پژوهشگران مرکز تحقیقات علمی فرانسه (CNRS) دانشگاه نیس و آکل نرمال سوپریور (ENS).
* از آغاز جنبش تا به حال هشت بار کنش سراسری در فرانسه راه اندازی شده است ـ بامداد
بامداد ـ اجتماعی ـ ۱ /۱۶ ـ ۳۰۰۵
به مناسبت نخستین سالگرد وفات زنده یاد رفیق محمد امین کرنزی
ای قهرمان رفیق
ای جاودان رفیق
رفتی چو تند باد مسیری زمانه ها
زینجا بسوی زندگيی بیکرانه ها
از چشم ما برفتی ونامت بیاد هاست
پر پر شدی وعطر تو جاوید در فضاست
ای قهرمان رفیق
ای جاودان رفیق
ای پیشتاز سنگر پر نور قله ها
آزاده مرد نستوه وهمرزم و با وفا
پرورده تبار چپ ، انسان راستین
پر شور و انقلابی وهمرزم آتشین
ای قهرمان رفیق
ای جاودان رفیق
قلب تو بوده ملهم از مهر و دوستی
از اتحاد وهمدلی و عشق و باهمی
قلبی که از برای رسیدن به قله ها
همواره می تپید بسوی کرانه ها
دردا وصد دریغ که با عشق نا تمام
در نیمه راه پر خم و پیچ از تپش بماند
ای قهرمان رفیق
ای مهربان رفیق
چشمم پر آب گشته بدرد عزای تو
خون میرود زدیده « غمی جان » برای تو
از قلب و چشم همنفس و همصدای تو
از دیده های همسفر و همگرای تو
ای قهر مان رفیق
ای جاودان رفیق
ای افسر دلاور عیار ونیک نام
خدمتگذار صادق این خلق قهرمان
پر وا مکن زمرگ ،که نام تو زنده است
نام تو همچو مکتب تو جاودانه هست
ای قهرمان رفیق
ای جاودان رفیق
تو زنده در تفکر و اندیشه هاستی
در یاد ها وخاطره ها کیمیاستی
تاریخ بار دیگر از اندیشه های تو
صد قهرمان راه تو ایجاد میکند
قلب وطن و روح ترا شاد میکند
روح تو شاد باد
نام تو زنده باد
عبدالوکیل کوچی
بامداد ـ فرهنگی ـ ۵ /۱۶ ـ ۲۶۰۵
گسترش مبارزات کارگران فرانسه بر علیه لایحه تغییر قانون کار
کنش های کارگران و حامیان آنها در فرانسه علیه لایحه دولت برای تغییر قانون کار به نفع کارفرمایان روز به روز اشکال رزمنده تری به خود می گیرد. روز ۱۶ می، برابر با ۲۷ ثور، پولیس، که بر دامنه اختیاراتش افزوده شده بود، در پاریس و سایر شهرهای فرانسه به تظاهرات کننده گان حمله کرد که با مقاومت تظاهر کننده گان روبروشد.
هفت اتحادیه کارگری به طور مشترک سه شنبه ۱۷ و پنجشنبه ۱۹ می را روزهای اعتصابات و تظاهرات سراسری علیه « قانون کار» تغییر یافته و تصویب شده توسط کابینه اعلام کردند. در روز سه شنبه اولاند از کانال یکی از رادیوها گفت که دولت مصمم است لایحه مصوب خود را اجرا نماید. این امرخشم بیشتر معترضین را موجب گشت و تظاهرات ها با حرارت بیشتری ادامه یافت. کارگران راننده نیز با لاری ها شاهراه های مهم کشور را بستند.
دولت به اصطلاح سوسیالیست و رسوای فرانسوا اولاند در اواسط ماه مارچ گذشته طرحی را برای تغییر قانون کار منتشر کرد که بلافاصله با مبارزات وسیع و اعتراض آمیز کارگران روبرو گردید. بر طبق این طرح حقوق و اختیارات سندیکاها کاهش می یابد. دست کارفرمایان برای اخراج کارگران بازتر می شود و کارفرمایان با هزینه کمتری می توانند کارگران را اخراج کنند. نرخ پرداخت ها برای اضافه کاری و نیز اضافه کاری در شب کاهش می یابد. تعطیلات رسمی کارگران کاهش می یابد، ۳۵ ساعت کار در هفته ملغی و اختیارات شرکت ها در افزایش ساعات قانونی کار هفتگی بیشتر میشود.
مبارزات کارگری و پشتیبانی وسیع مردم از آنان سبب شد تا دولت در اوایل به ظاهر عقب نشینی هایی را بپذیرد و با تشکلات کارگری به مذاکره بپردازد. اما این دولت مکارانه مواد ضد کارگری طرح را دست نخورده باقی گذاشت. حکومت ادعا کرد تغییرات پیشنهادی برای ایجاد شغل در جامعه ضروری است و طرح را به صورت لایحه درآورده و به مجلس تقدیم کرد. عکس العمل کارگران و به ویژه زنان و مردان جوان شدید بود. آنها مبارزات روزانه در خیابان ها را به سطح مبارزات شبانه ارتقا دادند. آنها در کنار خواست بازپس گیری لایحه از جانب دولت شروع به حمله به پایه های سیستم سرمایه داری کرده و دولت را خدمت گزار مجتمع های بزرگ مالی و صنعتی خواندند. سیاسی و طبقاتی تر شدن مبارزات کارگران و مردم آزاده علیه لایحه تغییر قانون کار سبب شد تا نماینده گان مجمع ملی در تصویب لایحه دچار تردید شوند. دولت با سو استفاده از وضعیت اضطراری که از ۱۳ نوامبر سال گذشته آنرا به مردم فرانسه تحمیل کرده بود و با به کارگیری پولیس ویژه کوشید مبارزات زنان و مردان کارگر را سرکوب نماید. اما گسترده تر شدن مبارزات و تعمیق ضدیت با سیستم حکومتی و اقتصادی کشور موجب شد تا نماینده گان مجمع ملی، بر عکس نماینده گان مجلس سنا، از تصویب لایحه تغییر قانون کار خودداری ورزند و در داخل حزب به اصطلاح سوسیالیست نیز شکاف بزرگی ایجاد گردد. کابینه، که مصمم است کارگران را در مقابل صاحبان سرمایه بی حقوق تر نماید، اعلام کرد که با بهره گیری از یکی از بندهای قانون اساسی پیاده کردن لایحه را در دستور خواهد گذاشت.
این تصمیم دیکتاتورمنشانه بر آتش خشم کارگران و توده مردم افزود. آمارگیران از افزایش حمایت شهروندان از کارگران، به سطح ۷۵ درصد جمعیت خبر دادند. بر اساس همان آمارگیری ها ۵۴ در صد مردم خواهان تداوم اعتراضات و تظاهرات ها برای به عقب نشاندن دولت گردیدند. بر طبق آخرین اطلاعات ازهنگام شروع مبارزات علیه لایحه قانون کار در شهرهای فرانسه، پولیس تا کنون ۱۳۰۰ نفر را دستگیر و چشم یک جوان را کور کرده است.
حکومت به اصطلاح سوسیالیستی به ریاست جمهوری فرانسوا اولاند در سال ۲۰۱۲ ترسایی با شعار پشتیبانی از کارگران و حفظ حقوق آنها سرکار آمد. اما به محض جایگیر شدن دولت با گسترده کردن ریاضت اقتصادی سرسپرده گی خود در مقابل سرمایه داران داخلی، سرمایه گذاران خارجی و بانکداران بزرگ را نشان داد. تلاش برای تحمیل قانون کار مورد نظر صاحبان سرمایه آخرین اقدام ضدکارگری این حکومت است که یک مبارزه گسترده و توده ای طبقاتی کارگران را موجب شده است. براساس نظر سنجی ها اقدامات ضد کارگری و دیکتاتور منشانه دولت سبب شده تا نفرت از اقدامات آن در میان شهروندان فرانسه اوج گرفته و رییس جمهور و کابینه آن به عنوان یکی از منفور ترین دولت ها در چند دهه اخیر معرفی گردد.
مبارزات ضد تغییر قانون کار در فرانسه، که تاکنون میلیون ها کارگر و جوان دانشجوی در آن شرکت کرده اند؛ دستاوردهایی داشته که می شود به بعضی از آنها به طور مختصر اشاره کرد:
ـ این مبارزات اتحاد بین دانشجویان و کارگران را افزایش داده و بر رادیکالیسم اعتراضات افزوده است. بر طبق اطلاعات موجود کارگران آگاه و دانشجویان پیشرو در صدداند مبارزه کنونی را به سطح مبارزاتی ضد کاپیتالیستی ارتقا دهند. به همین جهت است که علیرغم قانونی شدن لایحه با تصویب کابینه بر امواج میلیونی اعتراضات شبانه و روزانه افزوده شده است.
ـ حکومت به اصطلاح سوسیالیست با بی شرمی تمام نشان داده که به تمامی در خدمت امپریالیسم فرانسه و سرمایه داران قرار دارد و برای تحقق آمال آنها از زیر پا گذاشتن سنت های دموکراتیک کسب شده توسط شهروندان فرانسه ابا ندارد.
ـ مبارزات چند ماهه اخیر نشان داد که پولیس و قوه قضایی نیز همچون قوه اجراییه کاملا در خدمت سرمایه داران فرانسه بوده و در اعمال سرکوب و جنایت علیه کارگران و جوانان مبارزهمپای دولت حرکت خواهند کرد.
ـ اتحادیه ها با اینکه کوشیده اند خود را مدافع حقوق و مطالبات کارگران نشان دهند، اما آنها در تمام مدت مبارزات اخیر تلاش کرده اند اعتراضات را در چارچوب قانون و همین مطالبه معین نگهداشته و از زیر سوال رفتن سیستم سرمایه داری فرانسه خودداری نمایند. کارگران آگاه با عبور از مرزهای تنگ سندیکالیستی ضدیت با کاپیتالیسم را گسترش داده اند.
بامداد ـ اجتماعی ـ ۱ /۱۶ ـ ۲۷۰۵
یادنامه ای از یک خواهر رنجدیده
مــرد نمیرد به مرگ
آن کو نیکونام زیست
یک سال قبل به تاریخ ۲۸ماه می ۲۰۱۵ ترسایی، ساعت یک ونیم روز دردبار، به یاد ماندنی و فراموش ناشدنی است. درهمین ساعت و همین روز دست اجل گلوی برادرعزیزم را بی رحمانه فشرد و آخرین نفس هایش را ازین دنیای بی وفا و فانی قید نمود.
همانگونه که اسمش امین بود؛ خود نیز شخص امانت کار، صادق ، شجاع ، ناترس، استوار، وفادار بود. او فرزند وفادارمردم اش ، فرزند حزب اش ،فرزند غریبان، فرزند خوب و نامدار خانواده اش بود. دروصف این موجود هستی هرقدر بنویسم کم خواهد بود.
رفتنش داغ بزرگی به قلب های حزین ما گذاشت ، داغی بر دل رفقای همرزم اش ماند چنانچه رفقایش اظهار میدارند و مینویسند:
سرو چمن زباغ و بهاران رسته است
آن کاج پر غرورکه شاخش شکسته است
مردی که عمر او به جوانی گذشته بود
از جمع ما برفته و تنها نشسته است
نامش غمی عشق وفایش امین بود
لبخند ومهروعشق وصفا در جبین بود
مردی که با هزار صفت زنده گی کند
صدها هزار وصف دراو کمترین بود
یونس ولی رفتنش غم بزرگی بود
یادش گرامی باد و خاطره های شهامت، پایمردی و استواری اش در راه دفاع از وطن و انسان همیش باد.
برادرم روانت شاد و یادت گرامی باد!
زلیخا پوپل
بامداد ـ اجتماعی ـ ۳ /۱۶ ـ ۲۶۰۵