پیام شادباش شورای زنان افغان در اروپا به مناسبت انتخاب بانو نفس جهید به حیث مادر ممتاز افغانستان

شورای زنان افغان در اروپا  از این اقدام نیک وزارت زنان مبنی بر انتخاب بانو نفس جهید یک تن از فعالین حقوق زنان  منحیث مادرممتاز افغانستان استقبال نموده ، عمیق ترین تبریکات خویش را نسبت این امتیاز به وی ابراز داشته ، موفقیت های بیشتر برایش آرزو می دارد.

من شناخت قبلی از خانم نفس جهید دارم. او یکی از فعالین حقوق زنان بوده و صاحب اندیشه آزادی خواهی ومترقی بوده؛ زنده گی خود را برای تساوی حقوق زن و مرد وقف نموده است. مدتی در بدخشان و بعداً در کابل و پسانتر در بغلان پست های بلند و پر مسوولیت را کار نموده است.

ما اعضای شورای زنان افغان در اروپا پیروزی های بزرگ برایشان خواهانیم.

نجیبه هوتکی  

 

بامداد ـ فرهنگی واجتماعی ـ ۲ /۱۶ ـ ۲۳۰۷

 

نقش و جایگاه تاریخی پیشه وران کشور، اتحادیه ملی پیشه وران و دستآوردهای آن

دردمند

به باور اگاهان ، صنایع دستی هنریست که هویت ، وفرهنگ ملت ها و عملکرد زمامداران درقبال آنها را در مراحل معین تاریخ معرفی می نماید. پژوهشگران مراحل پروسه صنایع دستی سرزمین ما را به سه مرحله:

ـ دوره طلایی باختر،

ـ قرون وسطی،

ـ دوره درخشان حوزه هرات تقسیم نموده اند.

نظر به شهادت تاریخ بنابرموقعیت جغرافیایی ویژه کشورما افغانستان مرکز تمدن های بزرگ بشری بوده است. به ویژه قرار گرفتن این سرزمین در مسیرراه ابریشم که زمانی بزرگترین ومهترین راه مبادله کالا و ارتباط فرهنگ های میان شرق وغرب بود؛  باعث گردیده که این کشور پیوندگاه تمدن های هند، چین، اروپا، اعراب و بالاخره انگلیس گردد ، که از اختلاط آن تمدن ها، تمدن های جدید وپرباری  دراین خطه به میان آمد. آریایی ها در صنعت کشاورزی، یونانیان در صنعت معماری؛ ضرب سکه ومجسمه سازی، کوشانیان در صنایع ظریفه، حکاکی وسنگ تراشی، تیموریان و سایر دولت های قرون وسطی درسبک های ویژه معماری شرقی، کاشی کاری، نقاشی، گنبد سازی ، و میناتوری...وغیره شهرت داشتند. کانون آریایی ها به حیث کانون پنجم تمدن بشری در جهان شناخته شده بود . آثاری که در سال ۱۳۵۸ هجری شمسی از طلا تپه و آی خانم به دست امده بنام گنجینه باختر شهرت دارد چندین سال میشود که در کشورهای غربی به نمایش گذاشته شده توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. در عهد غزنویان صنایع دستی به بلند ترین مدارج پیشرفت و انکشاف خود رسید،مخصوصا در زمان امپراطوری سلطان محمود غزنوی افغانستان به مرکز علم و صنعت تبدیل گردیده بود. صنایع همچو معماری، زرگری، کاشی سازی، منسوجات، حجاری بسیار پیشرفت کرده بود. صنعت اسلحه سازی از جمله شمشیر، خنجر آبدار در زمان غوریان شهرت به سزای کسب کرده بود. منار جام، مسجد جامع هرات توسط غوریان اساس گذاشته شد بعدا ذریعه تیموریان هرات ترمیم و تغییر شکل یافت. روضه حضرت علی (ک) در مزار شریف و مسجد ابونصر پارس در بلخ در زمان تیموریان اعمار گردید. در زمان بابریان کانال کشی و باغداری رونق گرفت. باغ بابر در شهر کابل از آن زمان باقی مانده است. نواسه بابر در استالف باغی داشت که به نام باغ صفا شهرت داشت. با تاسف در آن محل تاریخی تعمیرولسوالی درسال های بعد از ۱۳۸۰ اعمار گردیده است. در قرن هژدهم در حالی که افغانستان در گیر جنگ با بزرگترین امپراطور جهان بود. صنایع دستی، تربیه کرم پیله ابریشم، قالین، گلیم، نمد، سترنجی، لنگی و پتو رونق خوبی داشت.

در سال های ۱۳۰۵-۱۳۰۶ خورشیدی غرض حمایت از تولیدات داخلی پوشیدن لباس از تولیدات داخلی برای مامورین اجباری گردید. همچنان نظامنامه تشویقیه صنایع به تاریخ اول ثور ۱۳۰۲ در زمان زمامداری غازی امان الله در چهار فصل و سی و یک ماده به تصویب رسید. در نظامنامه متذکره فیصله هایی از جمله معافیت از محصولات گمرکی، مالیات توزیع پنج جریب زمین طور رایگان و غیره به تصویب رسیده بود. برعلاوه صنایع ماشینی به صنایع دستی نیز توجه گردید که این کار سبب رشد بی سابقه صنایع گردید.

ایجاد دستگاه های تولیدات صنایع دستی در مزار شریف، بغلان، کندز، بدخشان، کندهار، جلال آباد، کاشی کاری استالف، بافت جراب، جاکت، ودستکش در هزاره جات غزنی سبب رشد صنایع گردیده بود. جهانگردان از بازار کوچه مرغها، چهار راهی صدارت و جاده ولایت شهر کابل، بازار استالف، غزنی، هرات، بلخ، صنایع دستی خریداری می نمودند.

در زمان رژیم جمهوری بعد از سال ۱۳۵۲ خورشیدی توجه بیشتر به رشد صنایع گردید. برای اولین بار قانون کوپراتیف ها نافذ وبا استفاده از آن کوپراتیف های بافنده گی در ولسوالی استالف ، پوست قره قل در شبرغان و سایر ولایات ایجاد گردید.

بعد از تحول ثور ۱۳۵۷ قانون جدید کوپراتیف ها در سال ۱۳۶۰ نافذ ؛ و امتیازات بیشتری از جمله معافیت از محصول گمرکی ومالیات، توزیع زمین، دسترسی به قرضه با ربع عادلانه ، و بازاریابی در مارکیت های داخلی و خارجی برای اعضای کوپراتیف از تولید کننده گان صنایع دستی داده شد.همین تشویق وحمایت سبب شد تا کوپراتیف های پوستین دوزی استالف و چرمگری بریکوت در سال ۱۳۶۷ خورشیدی در جمله چهل کشور اشتراک کننده در کشور بلغاریا هر کدام مفتخر به مدال طلا و دیپلوم افتخاری شوند. در هرهفته ده ها کانتینر تولیدات صنایع چرمی، قالین، گلیم، سترنجی، لباس، جاکت، جراب، دستکش، زیورات حکاکی، وصنایع ظریفه به مارکیت های جهان صادر میگردید.

غرض معرفی و بازاریابی صنایع دستی یک مغازه بزرگ فروشات دایمی در مسکو ایجاد گردیده بود. موسسات تجارتی و تولیدی در خدمت پیشه وران بودند و مواد مورد ضرورت آنها را به قیمت مناسب در اختیار شان قرار می دادند. بانک های انکشاف صنعتی و پشتنی تجارتی بانک به بسیار آسانی قرضه مورد ضرورت را با ربح شش فیصد در اختیار صنعت کاران و پیشه وران قرار میداد.

غرض معرفی و بازاریابی تولیدات داخلی نمایشگاه ها در داخل و خارج کشور برگزار و پیشه وران در آن اشتراک مینمودند. ادارات و ارگان های داخلی غرض حمایت از تولیدات مکلف بودند اجناس و مواد مورد ضرورت خویش را از تولیدات داخلی خریداری نمایند. از تورید اجناس غیر ضروری، تجملی، اجناس و موادی که در تولید داخلی آن خواست های هموطنان ما را مرفوع مینمود جلوگیری به عمل می آمد. از همین لحاظ چهل فیصد عاید ناخالص ملی از تولیدات صنایع دستی و پیشه وری حاصل می شد.

رهبری دولت وقت با درک و احساس عالی ایکه از مقام و جایگاه پیشه ور در جامعه داشت غرض انسجام بهتر آنها به تاریخ ۹ میزان سال  خورشیدی ۱۳۶۶اولین کنگره یا مجمع عمومی پیشه وران را به اشتراک ۶۱۰ تن ازنماینده گان پیشه وران سراسر کشور درتالار پولتخنیک کابل دایرنمود. در جلسه متذکره عده از رجال برجسته حزبی و دولتی نیز اشتراک نموده بود که درآن بعد از یک بحث ها وتدقیق همه جانبه اساسنامه اتحادیه تصویب، شورای مرکزی وهیات اجراییه آن انتخا ب گردید.مرحوم تمنا به حیث رییس، محمد حسن سپاهی، انجینیر سیف الرحمن و مرحوم عبدالرسول حبیب زاده به حیث معاونین در فضای آزاد و دموکراتیک انتخاب شدند. در جلسه وظایف عمده اتحادیه به مثابه یک سازمان اجتماعی در امر همکاری همه جانبه به منظور ارتقای موثریت کار ازیاد تولید و بهبود محصولات، تشخیص اساسات حقوقی، دفاع از از منافع اجتماعی و اقتصادی پیشه وران طرح ریزی گردید و نقش پیشه وران در سهم گیری اقتصاد ملی برجسته گردید. در اکثریت ولایات و عده از ولسوالی، شوراهای ولایتی پیشه وران ایجاد، به کار خویش آغاز، خدمات بزرگ را برای شهروندان انجام دادند. بعد از تحولات ۱۳۷۱ و گسترش جنگ های داخلی برای شهروندان از جمله پیشه وران ضربات مهلک وارد گردید.اما با آنهم اتحادیه پیشه وران به کار خویش ادامه داد که درآن سالهای دشوارمرحوم داکتر عزیز مرزی به صفت رییس شورای مرکزی تعیین تا آخرین دوره کارش توانست خدمات خوبی را به پیشه وران انجام دهد. بعد از به قدرت رسیدن طالبان سرزمین انگور از جمله ولسوالی استالف که یکی از مراکز عمده صنایع دستی در تاریخ کشور محسوب می شود به سرزمین سوخته مبدل، پیکره های بامیان که در منطقه و جهان نظیر نداشت منفجر گردید. سایر دستاورد ها نیز مورد ضربات کشنده قرار گرفت هزاران شهروند کشور از جمله پیشه وران به کشورهای همسایه پناهنده و مهاجر شدند.

بعد از تحولات ایکه در سال ۲۰۰۱ میلادی در کشور به وقوع پیوست پیشه وران مثل سایر شهروندان از زیر توده های خاکستر و مخروبه ها سربلند کرده غرض احیای مجدد دستگاه های تولیدی خویش کار را آغاز نمودند و با استفاده ازمزایای قانون اساسی،و قانون سازمان های اجتماعی غرض احیای مجدد اتحادیه خویش دست به کار شدند.

یکی از دستاورد ها مهم و سهم اتحادیه در تثبیت موقعیت اجتماعی پیشه وران در جامعه به اساس قانون و مکلف ساختن دولت در اتخاذ تدابیر به سود پیشه وران که از اثر تلاش های رهبری آنزمان اتحادیه ‍‍پیشه وران درج ماده سیزدهم قانون اساسی نیزگردیده است؛ می باشد. بخاطر انسجام بهتر پیشه وران به دور این اتحادیه مجمع عمومی یا کنگره آن در سال ۱۳۸۷ خورشیدی دعوت وبه اشتراک نمایندگان اکثریت ولایات و شورای شهر کابل دایر وتعدیلاتی را در اساسنامه تصویب نموده ونیز شورای مرکزی هئیت اجراییه، رییس و معاون شورای مرکزی در فضای آزاد انتخاب شدند.

مرحوم تمنا یکبار دیگر به حیث رییس شورای مرکزی انتخاب گردید که موصوف نسبت مریضی که عاید حالش گردید به تاریخ ۲/۴/۱۳۹۴ به جهان ابدیت پیوست که  پیشه وران با سپاس و حق شناس خدمات وی را فراموش نکرده به ارواحش دعا مینمایند.

اتحادیه ملی پیشه وران تحت رهبری محمد حسن سپاهی از تدویر کنگره دوم تا الحال توانسته خدمات قابل ملاحظه را برای شهروندان از جمله پیشه وران انجام دهد. چند مثال آنرا خدمت خوانندگان گرامی یادآور میشوم:

۱ـ دفاع از حقوق و منافع پیشه وران و رسانیدن مساعدت های لازم مادی و معنوی، رشد و انکشاف و خدمات،

۲ ـ انسجام و تشکل پیشه وران به دور اتحادیه در اکثریت ولایات، عده ولسوالی ها، وشهر کابل به کمیت یک صد هزار نفر در ۹۸۶ اتحادیه یا صنف ،

۳ ـ بلند بردن مهارت های مسلکی جهت دستیابی به مارکیت های داخلی و خارجی تدارک و تهیه قرضه مورد نیاز غرض خریداری ماشین آلات، مواد خام مورد ضرورت و بازاریابی، محل مناسب کار، بهتر شدن محیط زیست ،

۴ ـ امضا تفاهم نامه ها بین معینیت تخنیکی وزارت معارف، اداره GIZ * به خاطر تدویر کورس های استاد شاگردی، آموزش های حرفوی در شهر کابل، ولایات هرات، بلخ و سایر ولایات،

۵ ـ کسب عضویت در اتاق تجارت و صنایع افغانستان کمیته اقتصادی شورای وزیران، شورای خبرگان شاروالی شهر کابل، اداره محیط زیست،

۶ ـ توانمند سازی در بازار رقابت و دسترسی به شغل های با مزد بهتر می باشد که در سال ۱۳۹۴ جمعا ۱۲۰۰ شاگرد، در سال ۱۳۹۵ حدود ۹۰۰ شاگرد در رشته های مختلف در ولایات بلخ، هرات و شهر کابل آموزش دیده اند. در بخش آموزش های حرفوی ۲۵۰ شاگرد حرفوی در رشته های کمپیوتر، ترمیم موبایل، خیاطی و آرایشگری فارغ شده اند.

به اساس سعی رهبری اتحادیه و روسای اصناف شهر کابل در ماده ۷۴ و ۷۵ قانون مالیات پنجاه فیصد کاهش به عمل آمده ؛ لایحه جواز صنفی در سه درجه تنظیم گردیده، بوت و سایر محصولات چرمی از جمله شامل لباس های مورد نیاز ادارات دولتی جدا شده برای اولین بار مرکز کوچک بوت دوزی به همکاری اداره انسجام و تشبثات کوچک وزارت تجارت و صنایع ایجاد گردید.

در نتیجه تلاش های مشترک رهبری اتحادیه پیشه وران وصنعت کاران، اتاق تجارت و صنایع و ارگان های ذیربط دولتی حکم رییس جمهور در مورد پانزده فیصد امتیاز در خریداری محصولات داخلی و کاهش محصولات گمرکی ماشین آلات و مواد خام مورد نیاز صنایع صادر گردید. به خاطر معرفی و بازاریابی نمایشگاه های موبل فرنیچر، چرم، تولیدات ناب محلی، گل و نهال های زینتی در شهر کابل به همکاری مالی اداره GIZ دایر با اشتراک جمع کثیری از هموطنان ما که در ولایات هرات و بلخ تدویر گردیده بود ؛ اشتراک نمودند. تعداد زیادی از ‍‍پیشه وران با محصولات شان در نمایشگاه های هند، پاکستان، دوبی، چین، تاجیکستان، فدراتیف روسیه و ایران معرفی شدند.رییس اتحادیه ‍پیشه وران ولایت هرات غرض بازاریابی به ایران و ایتالیا سفر نموده ؛ هیات ایران نیز به ولایت هرات سفر، وتفاهم نامه های همکاری را با شورای ولایتی پیشه وران امضا نمودند. هیات های بدخشان، کندز، تخار غرض بازاریابی به تاجکستان سفر نمودند.

ایجاد انجمن موتر سایکل سواران کشور و مبدل شدن آن به فدراسیون موتر سایکل سواران نیز یک دستاورد برای اتحادیه و ریاست المپیک می باشد. برای اولین بار کشتارگاه بهداشتی در شهر کابل ایجاد گردید. به اساس سعی و تلاش آمریت تغییر تکنالوژی ریاست اقتصاد شورای مرکزی تعداد زیادی از دستگاه های خبازی، حمام ها، قصابی و رستورانت ها با تکنالوژی جدید مجهز و خدمات خوبی را غرض جلوگیری از آلوده شدن هوا و خرابی محیط زیست انجام داده اند. به خاطر پاک کاری محیط در کارهای داوطلبانه اشتراک ده ها هزار نهال را در شهر کابل و ولایت هرات غرس نمودند.

به همکاری مالی GIZ ورکشاپ ها در شهر کابل، بلخ و هرات غرض بلند بردن سطح آگاهی و مدیریت سالم راه اندازی شده هزاران تن از آرایش گران شهر کابل، هرات و بلخ با سپری نمودن دوره سه ماهه و پنج ماهه آموزشی به همکاری اداره صحت محیطی توانسته اند خدمات خوبی را برای شهروندان انجام دهند. غرض رعایت نورم های بهداشتی با شاگردان قصابی ها، هوتل ها و رستورانت ها، کورس های آموزشی دایر گردید.

به اساس پیشنهاد رهبری اتحادیه ملی پیشه وران افغانستان بیستم جوزا که روز صنایع دستی در جهان می باشد به عنوان روز ملی پیشه وران به تاریخ ۱۷/۳/۱۳۹۰ در کمیته اقتصادی شورای وزیران جمهوری اسلامی افغانستان به تصویب رسید که همه ساله از آن در مرکز و عده از ولایات تجلیل به عمل میاید.رهبری اتحادیه در برگزاری روز های ملی، مذهبی و گرامی داشت از شخصیت ملی، مذهبی، مبارزین راه آزادی سهم فعال گرفته است.

خلاصه این که اسناد و شواهد تاریخ کشور پرافتخار ما ثابت می سازد که مردم با عزت و شرافتمند افغانستان از جمله اصناف مختلف پیشه وران به شمول زنان و مردان در هر زمان با وجود تجاوزات چپاول گرانه و غارتگرانه سران و قوت های اشغالگر از جمله چنگیز، تیموریان، سکندر، عرب ها، انگلیس ها وغیره توانسته اند با انجام کارنامه های افتخار آفرین صد ها سال قبل سرزمین ما را به حیث یک کشور های متمدن جهان معرفی و افتخارات بزرگی را از خود به جا بگذارند که آثار طلا تپه و سایر دستاورد ها اثبات ادعای ماست.اما با تاسف وهزاران تاسف با مسلط شدن ارواح خبیثه یعنی مداخلات یک عده ادارات استخباراتی کشورهای منطقه و جهان در قرن بیست و یک توانستند با همکاری افراد و گروهای که متهم به مافیای مواد مخدر، اقتصادی جنگی، مالکین اقتصاد جنگی غیر مشروع، غاضبین زمین، عاملین فساد گسترده، ناقضین حقوق بشر، عاملین تجاوز بالای یک عده زنان، کودکان، خشونت های خانوادگی، دامن زدن خصومت های قومی، لسانی، سمتی، مذهبی، تنظیمی، حزبی، غارت به ارزش هزاران میلیارد ها دالر ثروت های مادی و معنوی کشور و مردم قاچاقبران سنگ های قیمتی آثار باستانی، استخراج غیر فنی و غیر قانونی هزاران معادن، پول شویی، قاچاق اسعار خارجی، احتکار، انحصار، قانون ستیزی، مردم ستیزی، فرهنگ ستیزی، زن ستیزی، لیلام نمودن هزاران موسسات بزرگ و کوچک، دولتی، مختلط زیر نام خصوصی سازی، عدم حمایت از تولیدات داخلی جنگ های غارتگرانه و قدرت طلبانه در کشور می باشند کشور ما را در ردیف دومین « فاسد ترین»  کشورهای جهان، تهیه کننده نود فیصد مواد مخدر، میدان نبردو اکثریت مراکز آثار باستانی را به مخروبه ها مبدل سازند.

مردم می پرسند غرض بیرون رفت از وضع موجود چه باید کرد؟

به باور ما وقت آن رسیده که تمام نیروهای سالم اندیش کشور به ویژه نیروهای دموکرات و ترقی خواه که گذشته پرافتخار خدمت گذاری صادقانه به مردم وکشور را دارا می باشند به خاطر بیرون رفت از وضع موجود و زنده ساختن افتخارات نیاکان خویش وظایف ایمانی و وجدانی خویش را انجام داده، با وحدت و همدلی هرچه بیشتر برای بیرون رفت از معضلات کنونی مبارز همه جانبه نموده وجهت نیل به این اهداف والای خویش برنامه های علمی وعملی را طرح و برای رسیدن به آن از تمام نیرو وتوان خویش استفاده اعظمی نمایند. به ویژه به امور ذیل توجه جدی بعمل آورند:
ـ جلوگیری از خصوصی سازی معادن، آثار باستانی، جنگلات، زمین های دولتی، موسسات بزرگ تولیدی خدماتی وتجارتی، از جمله شرکت هوایی آریانا ،فارم های بزرگ ننگرهار، جنگلک، نساجی ها، سیلوها ،

ـ جلوگیری از تورید غیرقانونی و غیر ضروری اجناس و موادی تجملی یا اجناس و موادی که تولید داخلی آن خواست های هموطنان ما را مرفوع مینماید،

ـ ایجادزمینه سالم رقابت  بین سکتور خصوصی، دولتی، مختلط، وکوپراتیفی با رعایت اصول عدالت کشور .

که با توجه به امور فوق الذکر می تواند به دستآوردی بزرگ وملموسی در جهت کاهش خشونت و دشواری ها و ارتقای سطح زنده گی مردم نایل گردید.

برگرفته از تارنمای پیام ملی

* بنیاد المانی برای همکاری های بین المللی  ـ بامداد

GIZ – Deutsche Gesellschaft für Internationale Zusammenarbeit  GmbH

بامداد ـ فرهنگی واجتماعی ـ ۱ /۱۶ ـ ۲۱۰۷

  نفس جهید « صدای عدالت خواهی » در مراسمی لقب « مادر ممتاز افغانستان » را کسب نمود

خانم جهید سال های زیادی از عمرش را در راه تعلیم و تربیه اولاد وطن و فعالیت در راستای تأمین حقوق زنان سپری کرده است
بانو جهید نخستین زنی است که پس از سه دهه کار و تلاش در عرصه های معارف و حقوق زنان این لقب را به دست آورده است.
در مراسمی که به همین مناسبت در ریاست امور زنان ولایت بغلان راه اندازی شده بود، از کارکرد های خانم جهید قدردانی شده و کسب قلب مادر ممتاز افغانستان مورد استقبال مردم این ولایت قرار گرفت.
خانم جهید سال های زیادی از عمرش را در راه تعلیم و تربیه اولاد وطن و فعالیت در راستای تأمین حقوق زنان سپری کرده است.
او از جمله معملان اناث است در بدترین شرایطی که در افغانستان حاکم بود، به تدریس پرداخت و دروازه دانشگاه بغلان را بر روی دانش آموزان باز نگه داشت.
خدیجه یقین، رییس امور زنان ولایت بغلان در این مراسم گفت: این لقب (ممتاز مادر کشور) بر اساس کارنامه های خوب و خدمات شایسته خانم جهید برایش داده شده است.
به گفته رییس امور زنان بغلان، خانم جهید بر علاوه تدریس، نخستین بنیانگذار دانشگاه و ریاست امور زنان این ولایت نیز است.
در همین حال سلطان محمد عبادی، والی بغلان نیز با ستایش از کارکردهای این بانوی بغلانی، او را صدای عدالت خواهی و مادر مهربان خطاب کرد.
عبادی گفت: این زن بلند همت بود که در شرایط سختی که نبرد سیاه منطقه افغانستان را به چالش مواجه ساخته بود در مقابل مشکلات ایستاده گی کرد و صدای عدالت خواهی اش را بلند نگهداشت، این زن قهرمان و این مادر شجاع با سربلندی با پذیرفتن تمام رنج ها برای تعلیم و تربیه و آموزش فرزندان این وطن تلاش کرد.
والی بغلان تاکید کرد که برای فراهم سازی زمینه بهتر تحصیل و رشد ظرفیت زنان درین ولایت تلاش می کند.
نفس جهید سند لیسانس را از دانشگاه کابل به دست آورده است، او به زبان دری شعر نیز می سراید و یکتن از زنان سخنور ولایت بغلان به حساب می آید.
بانو جهید به صفت رییس تشکیلات شورای سراسری زنان افغانستان، رییس عمومی پرورشگاه های افغانستان، مشاور شورای زنان شمال، رییس تربیه معلم بغلان، رییس امور زنان بغلان و ریس دانشگاه بغلان ایفای وظیفه کرده و فعالیت های زیادی نیز در راستای دفاع از حقوق زنان نیز داشته است./ بخدی

 

بامداد ـ فرهنگی واجتماعی ـ ۲ /۱۶ ـ ۱۵۰۷

 

 

دوخاطره در دو زمان ومکان متفاوت

مرد نميرد به مـرگ ، مـرگ از او نام بـرد

نام چو جاويد گشت مردنش آسان کجاست

انجنیر حبیب فتاح

دوخاطره در دو زمان ومکان متفاوت از زنده یاد رفیق شفیق، شفیق الله توده ای مبارز با ایمان ، شخصیت باوقف و آگاه ، صمیمی، راستکار، مردم دوست ، جسور و آراسته با سجایای نیکوی انسانی . وی در تمامی مسوولیت های سیاسی  ـ اجتماعی اش پیوسته به این خصایل نیکو پابند بوده؛ و هیچگاهی منافع و خواست های شخصی را بر منافع جمعی ترجیع نداده ،زنده گی ساده و صمیمانه ای را از پیش می برد.

زنده یاد شفیق الله توده‌ ای که از میان ستم زده‌ گان جامعه برخاسته و در قلب توده‌ها اسکان جسته بود؛ از تبار مبارزان پاک‌ باز و راستین، رفیق شجاع و ایثارگر، رزمنده صادق و متقی، پیکار جوی وفادار، مبارز استوار و پیگیر، شخصیت خردورز و آگاه، انسان شکیبا و دارای عزم و اراده‌ آهنین و خلل ناپذیر بود.

۱- جلال آباد

در سال ۱۳۶۸ خورشیدی زمانی که وضعیت جلال آباد از طرف دشمنان وطن در همکاری سازمانهای استخباراتی و نظامی پا کستان رو به وخامت کشانیده شد از طرف اداره مربوطه ام با دو کارمند جهت پوشش کار اوپراتیفی و اطلاعاتی عازم شهر جلال آباد مرکز ولایت ننگر هار شدیم .

هنوز جنگ آغاز نشده بود واطلاعات ما نشان میداد که دشمن اماده گی حمله وسیع را می گیرد ، وضغیت شهر هر روز خرابتر می شد بین مردم هم ترس و وحشت از اثر فیر راکت های کوراز یک طرف وکمبود مواد ارتزاقی از جانب دیگر فراگیر شده بود.در بین قطعات وجز وتام های قوای مسلح افغانستان تشویش کمبود مهمات واعاشه وبسته شدن شاهراه کابل جلال آ باد به این تشویش افزوده بود ، ابعاد جنگ ونشانه های حمله دشمن واطلاعات کشفی ما همه را در فکر تدابیر فرو برده بود که چگونه این خلا را پر سازیم .

روزی پیام از طریق مخابره ریاست امنیت دولتی جلال آباد بگوش ها طنین انداز شد که کاروان از ولایت لغمان بطرف جلال آباد در حرکت است همه کارمندان سارندوی و امنیت دولتی در مسیر شاهرا ومحلات آسیب پذیر توضیف شدند ما در انتظار این کاروان لحظه شماری داشتیم ، که چه باخود به شهر جلال آباد انتقال میدهد خالی ذهن بودیم  .

ساعت های ۴ عصر همان روز قطار از موتر های باربری وچند عراده رزهپوش  روبروی مقام ولایت ننگرهار توقف کرد از بالای زرهپوشی  که در پیشاپش کار روان حرکت می کرد مرد ملبس با لباس نظامی با قد افراشته وسیمای با غرور نمایان شد .فکر کردم کدام جنرال نظامی است  دیدم که او رفیق توده ای منشی کمیته ولایتی لغمان است که با او در ولایت بغلان آشنا شده بودم لب خند زنان از بالای زره پوش به یک روحیه عالی به پا یان آمد .بلی او رفیق شفیق الله توده ای بود که ذخایر مواد ارتزاقی مهمات ،اسلحه و ذخایر ریزف ولایت لغمان را به جلال آباد انتقال؛  و از این طریق  سهم وطنپرستانه اش را در دفاع از ولایت ننگرها و مردم شریف آن  که مورد تجاوز بی مانند ملیشه های پاکستانی ، مزدوران و سهمگیری اردوی آن کشور علیه جلال اباد صورت گرفته بود انجام دهد.

این خلاقیت وابتکار رفیق توده نه تنها ارزش مادی داشت، بلکه در بلند بردن روحیه رزمی مدافعان جلال آباد ومردم نقش به سزایی داشت .

توده ای  شخصیت  با بتکار ومدبری بود او وعده کرد که شاهراه جلال آباد  سرخاکان کابل باز؛ وتامین امنیت می کند وبه دشمن امکان سقوط عقب جبهه یعنی لغمان را نمی دهد. جنانچه شاهدیم که چنان با شهامت از لغمان  در مقابل مگر دشمن که پلان سقوط لغمان وبستن شاهراه جلال آباد را داشتند دفاع کرد .

برعلاوه در جریان اولین روزهای شدت جنگ با فرستادن نیرو به جلال اباد وسهم فعالانه وحضور شخص خودشان قابل یاد آوریست.

رفیق زنده یاد شفیق الله توده ای مرد حرف وعمل بود ، شجاع و ازخودگذر بود مردم و رفقایش را دوست داشت ، مرد شفیق ومهربان بود .

راه اش سبز باد.

۲- خاطره دوم من در دنیا مهاجرت است هم در مسکو با هم کار مشترک داشتیم وهم در کشور شاهی هالند در این بخش خاطره از هالند را با شما دوستان شریک میسازم :

رفیق شفیق الله توده ای تا پایان زنده گی در میان رفقا و همراه با ایشان در مبارزه برای آزادی و آزاده گی، رهایی و رفاه مردم و بویژه زحمتکشان رنجدیده افغانستان به لحاظ اندیشه و عمل  وفادار و فداکار باقی ماند. او به لحاظ شخصی، نمونه خوبی از انسانی با رویکردهای وطن دوستانه بود که خود ویژه گی های وی، ساده گی، تعادل، ثبات و پیوسته گی با شور در میان هم وطن نان خانواده، رفقا و دوستان فراموش نخواهد شد.

رفیق توده ای مرد عزم واراده بود در کشور هالند عده از هموطنان دچار پرابلم های حقوق پناهنده گی  بنا بر سیاست های دولت هالند بودند وباید بصورت جمعی از حق حقه آن هموطنان به دفاع حقوقی پرداخته می شد , به این منظور رفیق توده ای وخانواده اش پیشگام همه رفقا وهم میهننان بودند ایشان در مظاهرات که بصورت دوامداراز سال ۲۰۰۳  بدینسو در راه دفاع از حقوق مهاجرینی که بنابر دیدگاه های تنگ نظرانه مقامات امور پناهنده گی هلند در بی سرنوشتی به سر می برند، بنابر مشوره رفیق توده ای اقدامات لازم و مشترک  را با اتحادیه انجمن های مهاجرین انجام داد .او در این پروسه  از همه امکانات لازم برای بسیج افکار شهروندان کشورهای اروپایی در مبارزه علیه این بی عدالتی دریغ نورزید به راه انداخته میشد با پسر عزیز، دختر شجاع شان با جمع از رفقای همرزم اش سهم به سزا وفعال را با وجود مشکلات وپرابلم های اقتصادی میگرفتند.

کمیته تدارک مظاهرات و اتحادیه انجمن های مهاجرین در هالند برای دستیابی به حقوق حقه مهاجرین مبنی بر مفاد کنوانسیون ژنیو مظاهره ۲۴ ساعته را سازماندهی کردند که دراین ګرد هم ایی عده کثری از هم وطن نان ورفقا از کشور های همجوار هالند شرکت ورزیده  هوا درانشب تحت صفر بود رفیق توده ای زنده یاد ویاران وفامیل اش از اول صبح در میدان روبروی پارلمان هالند در شهر هاک هالند حضور بهم رساندند درجریان روز درکار میتنگ و سازماندهی ان سهم فعالانه گرفتند هواسرد خزانی همه را به جالش کشانیده بود همه بفکر بودند تا غذایی برای شب تهیه کنند وختی رفیق توده ای سانویجی را بدست جوانان دید به رفیق زیارمل و رفیق زهتاب  مسوول مالی نهضت  وظیفه تهیه غذا شب را دادند؛ وبرای تمام اشتراک کننده گان در شب در میدان بودند غذا گرم از بودچه حزب تهیه شد .

بیاد دارم  که شب سردی بود و رفیق توده ای سرما خورده گی شدید داشت جمع از رفقا ازایشان خواهش کردیم تا به خانه برود و استراحت کند ولی او قبول نکرد گفتند خواهش بیجا نکنید وقتی این جوانان، خانم ها و دختران هموطنم در این هوای سرد شب را سپری کنند من چه طور می توانم در بسنر آرام بخوابم .شب را با صحبت های رهنمودی تجارب گذشته با جوانان وهممیهنانش سپری کرد.

 توده ای رفیق جسور و قهرمان و دوست صمیمی بود. شخصی  که ۵۰ سال عمر عزیز اش را در راه اعمار یک افغانستان مترقی، شگوفان، آزاد و دموکراتیک وقف کرد.او با سجایای سیاسی و اخلاقی شایانی که داشت محبوب قلبها گردیده و جایگاهش را در میان همرزمان و مردم عوام پیدا کرده بود .

جنانجه دیدیم که همرزمان ومردم مهن دوست خویش را چگونه در سوگ نبودش فرو برد .ما باورداریم  که هرگاه عزیز ترین کسی از پیش ما برود روحش آزاد و جاودانه میگردد.

ما به آن عده از سکتاریست ها وحسودان که تحمل شخصیت والای توده ای را بعد از مرگش هم ندارند باصراحت می گویم راه توده ای سبز است وادامه دارد و روح اش آزاد است .

بامداد ـ فرهنگی واجتماعی ـ ۴ /۱۶ ـ ۱۷۰۷




 

میړنی مری خو نومونه یی شی پاتی
سر بایلی مگر یادونه یی شی پاتی
د وطن عظمت وکټی په وینو
سرښندونکی شی برمونه یی شی پاتی
هر څه جار کړی د وطن په نظرانه کی
لاره لیک او ارمانونه یی شی  پاتی
د مردانو مینه خلک او وطن وي
نر هغه دی چی خطونه یی شی پاتی
د منصور غوندی د دار په څوکه خیژی
دا ستانونه ویاړونه یی شی پاتی
د تاریخ له حافظی وتلی نه شی
لوی لوی خلک لوی شخصیتونه شی پاتی
د پیړیو په سینه کی به ولاړ وي
ای عسکر (چالاکه ) فکر او خیالونه یی شی پاتی

عسکر (چالاک )، لغمان

 

 

بامداد ـ فرهنگی واجتماعی ـ ۱ /۱۶ ـ ۱۵۰۷