اعلامیه هیات رییسه ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان
در مورد انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی
کابل – افغانستان
مورخ ، ۱/۱۲/۱۳۹۲
بنام ایزد متعال
انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی در شرایطی برگزار خواهند شد که کشور در یکی از پیچیده ترین وضعیت های تاریخی خود قراردارد. حضور بیش از دوازده سال قوای نظامی ناتو و امریکا در سرزمین افغانها نتوانست امنیت پا برجا و ثبات سیاسی – نظامی را مستقرسازد. اشاعه فساد در همه شوون زنده گی جامعه افغانی، ناکارایی دستگاه دولتی ، سواستفاده از قدرت ، حاکمیت لجام گسیخته زور و زر، پاگیری اقتصاد بیمار عمدتاً وابسته به کشت وقاچاق مواد مخدر و کمک های خارجی (اقتصاد اعزامی)، سطح بسیار پایین تولیدات داخلی، ادامه مداخلات خارجی و گسترش فقر به ویژه در لایه های فرودست جامعه، وضعی را به وجود آورده اند که باعث نگرانی جدی مردم و نیروهای مترقی و دموکرات گردیده است. خروج قوای ناتو و مساله تداوم حضور نظامی امریکا در وضعیتی مطرح اند که ظرفیت و توانمندی نهاد های قوای مسلح افغانی در دفاع و حفظ تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و حاکمیت ملی کشور در سطح لازم تامین نشده است. چشم انداز آینده نزدیک کشور را پرده یی از ابهام و بی باوری پوشانیده است.
مردم افغانستان به حق خواهان فراگذاشتن از این وضعیت فاجعه باراند، ولی با تاسف نیرویی که بتواند در چنین شرایطی سرنوشت کشور را به دست گیرد و به انتظار برحق مردم افغانستان پاسخ مثبت دهد، در وضعیت سیاسی کشور حضور فعال لازم ندارد. احزاب و سازمانهای مترقی، شخصیتها و نخبه گان ملی و دموکرات، روشنفکران و جوانان آگاه، سازمانهای اجتماعی و سندیکا ها هنوز به دلایل مشهود به یک نیروی منسجم سیاسی- اجتماعی مبدل نگردیده اند تا از طریق آن بدیلی در هیئت یک نظام واقعاً دموکراتیک، مردمی و رهایی بخش، پیش کشیده می شد. ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه با قاطعیت و مصممانه به سوی ایجاد یک حزب سراسری مردمی در حرکت است و تلاش دارد تاهمه نیروهای دادخواه و آینده نگر را به خاطر پاگیری چنان بدیل، باهم نزدیک سازد. اما سوگمندانه باید پذیرفت که در آستانه انتخابات ریاست جمهوریی که در پیش است تا کنون امکان تبارز الترناتیف نیرومند دموکراتیک وجود ندارد. در چنین وضعی سودمند به نظر می رسد تا نیروهای مترقی ( ازآن شمار، ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه) با سنجش دقیق سیاسی، بادرنظر داشت برخی نشانه های مثبت در جو ژیوپولیتیک منطقه و با حسابگیری از امکان تداوم حضور بخشی از قوای ناتو – امریکا در سرزمین ما، بربنیاد دو اصل زیر موضعگیری نمایند:
۱ـ بستن راه برگشتِ نیروهای قرون وسطایی در مقام نیروهای هژمونیک در صدر قدرت. باید با استفاده از فضای کارزار انتخاباتی، مردم را ازخطر چنین امکان آگاه ساخت و مجموع نیروهای مترقی و روشنفکر را دراین راستا بسیج کرد.
۲ـ حمایت از آن نامزد هایی که برنامه های شان براساس توتالیتاریزم ایدیولوژیک تدوین نشده باشند و گشایش آینده کشور را به سوی انکشاف و دموکراسی با تکیه بر نیروهای ملی و روشنفکر وعده دهند.
هیات رییسه ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان با درنظرداشت اصول نامبرده، پس از بحثهای دوامدار با رهبریهای احزاب و سازمانهای عضو خود، با احساس مسوولیت در قبال منافع علیای مردم افغانستان، با در نظرداشت این امر که در آینده نزدیک، در وجود یک حزب سراسری بزرگ در وضعیت سیاسی حضورخواهد یافت تا در سمتگیری بعدی تاریخ کشور سهیم گردد، و با امضای توافقنامه یی مبنی برتعهدات مشخص تیم نامزد مقامهای ریاست جمهوری درتحقق برخی مطالبات پلاتفورم و حمایت متقابل در انتخابات شوراهای ولایتی و انتخابات پارلمانی آینده (که همراه با این سند به نشرمی رسد) با اکثریت آرا فیصله نمود تا از تیم دوکتورزلمی رسول در انتخابات ریاست جمهوری آینده حمایت نماید.
تصمیم ایتلاف به هیچ وجه تسلیمدهی اختیارت به نامزد مورد نظر نبوده، بلکه وابسته به قیودات و شروط گنجانیده شده در توافقنامه است.
در رابطه با انتخابات شوراهای ولایتی، هیات رییسه مطابق راهکارهای انتخاباتی خود، برای پیروز ساختن نامزدان خود و دیگر نامزدهای مترقی و دادخواه، مبارزه خواهد کرد.
استقراردموکراسی، ایجاد یک دولت ملی و مبتنی برقانون و پیش گرفتن روند توسعه در افغانستان امروز، اهداف برزگی اند که دربستر وضع سیاسیی که خارج از اراده و امکان تاثیر گذاری نیروهای دموکراتیک و مردمی شکل گرفته است، مطرح می گردند.
هیات رییسه ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان با درنظر داشت همین واقعیت عینی موضعگیری کرده است.
هیات رییسه ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان مردم افغانستان را دعوت میکند تا تصامیم ایتلاف را که درجهت منافع شان است، ازآن خود ساخته، وسیعاً به نامزدهای مورد حمایت ایتلاف رای دهند.
هیات رییسه
ایتلاف احــزاب و ســـــازمانهای
دموکرات و ترقیخواه افغانستان
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ۲۱۰۲
چطور میتوان دست دزدان و قاچاقچیان آثار باستانی را کوتاه کرد؟
رییس اداره موزیم ها و آثار باستانی سوریه گفت : « دلمان می خواهد که جامعه جهانی در دفاع از میراث تاریخی ما که بخش مهم میراث فرهنگی جهانی است فعالانه شرکت کند.»
سوریه دارای آثار تاریخی متعلق به همه تمدنهای باستان مدیترانه را اغلب « موزه در فضای باز» می نامند. حالا این موزه در حال ویرانی است و آثار دارای اهمیت جهانی تخریب میشوند.
به خطرات ناشی از عملیات جنگی، اعمال حفاری غیر قانونی باستانشناسی افزوده شده است. چند روز پیش « فرانچسکو باندارین » دسیتار دبیر کل یونسکو گفت که سرقت منظم شده آثار هنری قدیمی خطر مرگبار برای میراث فرهنگی سوریه است. وی بعنوان مثال به حفاری های غیر قانونی در ابلا (تل- مردیخ) و پالمیرا و آفامیا اشاره کرد.
چطور میتوان دست قاچاقچیان را کوتاه کرد؟
پروفسورمامون عبد الکریم رییس اداره موزیم ها و آثار باستانی وزارت فرهنگ سوریه به صدای روسیه در این باره گفت:
در گفتارهای رادیو شما و در کل رسانههای گروهی ما بیش از یک سال ناقوس خطر را به صدا در می آوریم و میخواهیم توجه جامعه جهانی و سازمان های ذیعلاقه در حفظ میراث فرهنگی کشور ما را جلب کنیم. در حقیقت الان بشریت دستخوش یک فاجعه جهانی شده و هر ماه موقعیت وخیم تر می شود.
لیکن عجالتاً جهان به خواست های مصرانه ما در باره کمک رسانی با آرامش عجیبی واکنش نشان می دهد. از میان سازمان های بینالمللی فقط یونسکو و اینترپول و چند آژانس تخصصی صدا های ما را شنیده و با اقدامهای مشخص به کمک ما شتافتند.
بویژه چگونگی این آثار در ولایت های دوردست سوریه ، ما را نگران می کند. آنها در فاصله از شهر های بزرگ و پلیس قرار دارند و افراد مسلح و ساختار مافیایی حاکم آن جا ها هستند. آنها آثار ارزشمند را تخریب می کنند. آخرین مورد این نوع در استان دیر الزور بوقوع پیوست. در آنجا موزایک قرن ششم بیزانس بصورت ددمنشانه ویران گردید. راهزنان اسلام گرا برجسته کاری ها بر قبرهای دوران روم باستان را نیز منفجر کردند.
ما از هر فرد سوری که برایش تاریخ میهن، عزیز و گرامی است تمنا می کنیم که اجازه تخریب آثار تاریخی را ندهند و دول همسایه را به بستن مرز ها فرا می خوانیم. به نوبه خود ما به انجام برخی اقدامها جهت جلوگیری از ادامه تخریبات موفق شدیم، لیکن اعمال شبه نظامیان هنوزهم درحکم خطر جدی به کشور ما و دوران قدیم آن باقی می ماند.
اما همه گوش شنوا ندارند. تا بحال هم همه راهها به ترکیه برای قاچاقچیان باز است و غارتگران و راهزنان از دیر الزود راهی مرزهای شمالی میشوند و ترکیه در این غارتگری سهیم است. از وضعیت دشوار ما سو استفاده میکنند و همه چیز ما را به خارج می برند. قبلاً تجهیرات واحد ها و نفت به شمال میبردند و حالا نوبت آثار تاریخی رسید.
ما اطلاع داریم که شبکههای قاچاقیان بینالمللی همراه با گروههای مسلح قصد دارند فعالیتهای جنایتکارانه خود را گسترش دهند. عواقب این کار وحشتناک خواهد بود. آنها در یک تعداد از جا ها برای حفاری ها از بولدوزر استفاده کردند.
شما در انتظار چه کمکی از خارج هستید؟
پروفسور مامون عبد الکریم گفت:
همین چندی پیش هیات نهاد ما با نماینده گان شعبه منطقه ای یونسکو در بیروت ملاقات کرد. ما مسایل حفظ آثار و بازسازی پس ماند های آسیب دیده دارای ارزش جهانی را بررسی کردیم. این ملاقات به ما امید بحشیده است.
مهمترین چیز برای سازمان های بینالمللی- قطع سکوت حول این مشکل و کمک کردن به آگاهی از مقیاس آن است. ما به کمکهای عملی نیازمند یم. الان شرکت های سوری به ما کمک میکنند و برای کارهای بازسازی پول می دهند. اما ابعاد خسارات وارده عظیم است و به تنهایی بزحمت میتوانیم این تخریبات را متوقف کنیم. دلمان می خواهد که جامعه جهانی در دفاع از میراث تاریخی ما که بخش مهم میراث فرهنگی جهانی است فعالانه شرکت کند.
ص ر
بامداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۴ـ ۱۸۰۲
آرمـان صـدف گـونه
ای همرزم!
ای مرد با احساس ما !
روزش فرا خواهد رسید،
تا چشم دشخیمان عصرازحدقه اش آریم برون.
همان چشمان مست در حیله و نیرنگ
که تیر انتقام بی حد وحصرش من و ترا هدف کرده.
من و ترا که:
سالارحقیقت های رزم و زنده گی هستیم برظلمت،
من و ترا که :
ارمان صد ف گونه در قـلـب های خویش داریم
من وترا که:
راستی راه مان سوزد تن پوســیده بیـد را
من و تویی که:
پـرواز بلنـد برکوه های مملوازبرف وطن داریم.
من و تویی که حــالا قـید مشت تعصـب وابـهام
ولـی، با همـت و کاردان ،
بدراییم زسختی ها و زشتی های نامردان.
چـرا،
راه مـن وتوپاک است چون موج آبی زکوهساران هندوکش.
روزش فـراخواهـد رسید،
ای هموطن ،
ای همرزم ،
ای مرد با احساس ما!
حکیم کرنزی
اکتوبر۲۰۰۴ ترسایی
بامداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۴ـ ۱۵۰۲
نشست کمیته سراسری ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان در خارج کشور به تاریخ ۱۲ فبروری ۲۰۱۴ دایر گردید
کمیته سراسری ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان در خارج کشور، به اشتراک هیات های نماینده گی احزاب و سازمانهای مشمول ایتلاف تحت ریاست رفیق کریم شاه میرمسوول دوره یی کمیته سراسری ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان در خارج کشور دایر گردید، بعد از تصویب اجندای نشست،رفیق کریم شاه میر گزارش از کار های کمیته سراسری ایتلاف احزاب و سازمانهای دموکرات و ترقیخواه افغانستان در خارج کشور را به نشست ارایه نموده و اشتراک کننده گان را در جریان آخرین تحولات کشور و تصامیم هیات رییسه ایتلاف قرار داده و اجندای نشست را مطرح کرد که مورد تصویب قرارگرفت. سپس رفقا هریک طلا پامیر و نصیر احمد صدیقی به نماینده گی از حزب مردم افغانستان، احمد ضیا صدیقی سپهراز نهضت آینده افغانستان، گلاب الدین فیضی از حزب پیوند ملی، ابراهیم دهقان و طاهر انجار از شورای تفاهم وکریم شاه میر ازحزب آزاده گان پیرامون مسایل مطروحه صحبت نموده پیشنهادات و دیدگاه های خود را به اطلاع اشتراک کننده های نشست رسانیدند.
نشست در فضای همبسته گی رفیقانه و دوستانه ساعت ۱۰ شب پایان یافت.
بامداد ـ اجتماعی ـ ۱ / ۱۴ـ ۱۷۰۲
« سـوریـه آرامـش با تـو بـاد ! »
تاریخ و ملـت
نوشته: جبران خلیل جبران
در کناره جویباری که بین صخره های دامنه کوه لبنان ، پیچ و تاب میخورد ، دختر چوپانی نشسته بود و دور و برش گوسفندانی استخوانی علف های خشک را مچریدند. او در حالی سیر و غور در فلق دور دست بود. گویی آینده از جلو چشمانش می گذشت.
اشک به چشمانش زیبایی بخشیده بود، مثل قطره های شبنم که گلها را زینت می بخشند.
غم ، لبانش را نیمه باز کرده بود تا بتواند به فلب حسرت کش او نفوذ کند.
بعد از غروب آفتاب، هنگامی که کوه های کوچک و تپه ها در تاریکی فرو رفتند ، تـاریخ ، در برابر دختر جوان ظاهر شد.مرد پیری بود که موهای سپیدش مثل برف روی شانه ها و سینه اش ریخته بودند، و در دست راستش داسی برنده داشت .او با صدایی که به غرش دریا می مانست، به دختر گفت :
« سـوریـه آرامش با تـو باد ! »
دختر بلند شد. از ترس می لرزید:
« از من چه میخواهی ، تاریخ ؟ »
سپس میش هایش را نشان داد:
« این باقیمانده گله تندرستی است که زمانی این دره را پر میکرد. آن چه حرص و آز تو برای من باقی گذاشته، همین است . حال باز آمده ای آز خود را با این ها ارضا کنی ؟
« این دشت ها که زمانی آن قدر حاصلخیز بودند ، جال بر اثر لگـدمال شدن زیرپای تو تبدیل به غباری سترون شده اند. چهارپایان من که در سابق گلها را می چریدند و شیر فراوان داشتند، امروز دیگرنمی توانند به جزخار بخورند، و این آنها را لاغر و استخوانی میکند.
« از خدا بترس ای تاریخ ، و مرا پیش از این رنج مـده. تنها نگاه تو مرا از زنده گی بیزار کرد و بیرحمی داس تو مرا واداشت که مرگ را دوست بدارم.
« مرا بگذار تا در تنهاییم جام اندوه را مزه مزه کنم، زیرا که گواراترین شراب من است . برو تاریخ ، برو به سوی غرب، جایی که برای جشن زنده گی ضیافت برپا می دارند. مرا تنها بگذار تا در این جا، به انزوایی که در آن غوطه ورم کرده ای ، زاری کنم ».
تاریخ ، در حالی که داسش را در زیر ردایش پنهان می کرد، او را به سان پدری دوستدار فرزند خود ، نگاه کرد و گفت :
« آه ، سوریه ، چیزی که من از تو گرفتم جز هـدایای خود نبود. بدان که ملت های خواهر تو هم حق دارند از شوکت و شکـوهی که از آن توست ، سهمی ببرند. باید به آنها هم چیزی را بدهم که به تو داده ام . سرنوشت تو مثل سرنوشت مصر ، پارس و یونان است. زیرا هر یک از آنها هم گله های لاغـر و زمین های خشک دارد.
ای سوریه ، آن چه تو انحطاط می نامی ، چیزی نیست جز یک خواب لازم ، که از آن نیرو خواهی گرفت. گل ، از راه مرگ به زنده گی باز میگردد، و عشق تنها پس از جدایی میتواند به عظمت برسد».
مرد پیربه دختر جوان نزدیک شد. دسش را درازکرد و گفت :
« دست مرا بفشار ای دختر پیامبران ! »
و دختر دست او را گرفت و از پشت پرده یی از اشک به او نگریست و گفت :
« بدرود، تاریخ، بدرود! »
و پیر جواب داد:
« تا لحظه یی که دوباره همدیگر را ببینیم سوریه ، تا لحظه یی که دوباره همدیگر را ببینیم ».
مثل آذرخشی تند ناپدید شد.
دختر چوپان گله اش را صدا زد و به راه افتاد، در حالی که با خود می گفت :
« آیا باز هم همدیگر را خواهیم دید ؟ »
درزمان نوشتن این داستان سوریه و لبنان یک کشوربودند بنام سوریه ـ بامداد
برگرفته از « اندیشه ها ومکاشفات »
بامداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۴ـ ۱۳۰۲