درنگی بر رخدادهای کشور 

 

محمد ولی

تحلیل گران در تلویزیون ها حادثه خونین دشت برچی را مربوط به حلقه های خارجی می گویند ولی نام نمی برند کدام حلقه؟

چرا نمی گویند که بعد از بیانیه شهبازشریف در سازمان ملل متحد این حادثه و چند حادثه تروریستی دیگر صورت گرفت تا ادعای صدراعظم پاکستان در مورد «افغانستان خانه تروریزم » را مستند سازند . شاید چنین حوادث تکرار شود .

عامل دوم را نمی شود جدا از ابراز تشوشات تصنعی مراجع امریکایی در مورد خطر جنگ داخلی دانست .

ازجمله حوادث تروریستی اجرا شده انفجار در مرکز اموزشی کاج دشت برچی را بنام نسل کشی تبلیغ میکنند این تبلیغ بی پیوند با آن ابراز تشوشات نیست تا مقدمه های برخورد های مذهبی و قومی را فراهم سازند .

تحلیل گران شرانداز و مبلغان پاکستان و امریکا بحیث ستون پنجم در تشدید این تبلیغات نقش خاص دارند .

هوشیاری مردم بخصوص چیزفهمان دلسوز و وطندوست در این مقطع زمانی جدآ ضرورت است .

اما چگونه میشود زمینه های پذیرشی چنین تبلیغات را محدود ساخت ؟

ـ نظام از موضعگیری های سخت و غیرانعطاف پذیر در امور داخلی و خارجی گذشت نماید .

ـ از تکرار اینکه شرایط جهانی برسمیت شناسی را پوره کرده ابا ورزند زیرا از لحاظ معیارهای حقوقی هنوز این شرایط مکمل نگردیده است .

ـ فشار کمرشکن غربت بر مردم را با تدابیرعلمی و تخصصی کمتر سازند .

ـ  هرچه عاجل تر به خواست برحق دختران بالاتر از صنوف ششم در امر ادامه تعلیم و تحصیل جواب مثبت بدهند .

ـ ایجاد شرایط اشتغال و کاریابی را از اساسی ترین وظایف دولت بدانند و زمینه سازی نمایند .

ـ در همه شمول سازی حاکمیت از طریق گمارش متخصصین و تحصیل کرده گان که شامل حال متخصصین و تحصیل کرده گان همه اقوام و ملیت ها باشد اقدامات عاجل بعمل آورند و شعار همه شمول سازی نوع امریکایی را که در اصل مفسد شمول سازی است خنثی سازند .

ـ کار درمورد قانونی سازی امور بخصوص کار قانون اساسی را آغاز کنند .

ـ به تضاد گویی های گمراه کننده خاتمه دهند از یک طرف قوانین ساخت بشر را نفی میکنند و از طرف دیگر حاکمیت موجود را با قوانین جهانی دمساز می نامند و می گویند اجراات داخلی هم طبق قوانین است . کدام قوانین ؟

ـ مردم واقعآ ناراض است باید رضایت مردم از طریق اقدامات عملی تامین کننده منافع شان برطرف گردد ور نه تبلیغات خصمانه علیه افغانستان میتواند قابل پذیرش باشد و بر وضعیت سیاسی کشور اثرات سخت جبران ناپذیر بجا بگذارد .

امور مملکت خویش خسروان دانند.

 

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۲ـ ۰۲۱۰

 Copyright ©bamdaad 2022

 

بیانیه کانون نویسندگان ایران « در تبعید » در پشتیبانی از قیام شکوهمندِ مردم ایران

 

سرانجام، زنان جوان ایران که با خرد پیران می اندیشند، دارند انقلابی شکوهمند را سازمان می دهند، که در تاریخ انقلاب های پیروز جهان، بی همتا و بی مانند و آموزنده است. پس از دختران و زنان کوبانی که عقب افتاده ترین مسلمانان داعشی را سرکوب کردند، دختران و زنان ایرانی هستند که برگی تازه از جایگاه زنان ایرانی را در تاریخ رقم می زنند.

انقلاب ملی و مدنی ایران که هنرمندانه و هشیارانه سامان یافته است، به راستی و درستی با شعارِ ژرف و زیبای « زن، زنده گی، آزادی» همبستگی همگانی را تضمین کرده و همزمان، آینده درخشان ایران را که باید با موازین دموکراتیک جهانی و به دور از شرع و شریعت اسلامی اداره شود، از دستبرد آخوند و اسلام برای همیشه در امان می دارد.

هم اکنون، خونِ زنان جوان و جوان مردانی که بر زمین ریخته می شود، مردم داغدار و خشمگین را بیش از پیش به هم پیوند داده و در همین چند روز، توانسته اند با قیام یکپارچه خود، یک بار دیگر چشم جهانیان را متوجه مبارزه مردم ایران کنند، جنایت های تصور ناپذیرِ حکومت اسلامی، کم کم دارند در معرض دید همگانی قرار می گیرند.

این جنبش انقلابی، سازمان دهنده گان و سران خود را به پیکره تنومند و کهنسال مردم ایران که جوانی در رگ هایش می موجد، پیوند زده و آسیب ناپذیر کرده و ابتکار عمل را نیز، از حکومت سرکوبگر اسلامی گرفته است.

زنان ایران، ۴۴ سال است که در حاکمیتِ حکومت اسلام، از زنده گی شرافتمندانه و انسانی محروم بوده اند، «شریعت»، شأن و کرامت آنان را در درازای تاریخ اسلام و به ویژه در دوران پس از سال ۵۷، بیش از همیشه پایمال کرده است. بنا براین، قابل درک است که زنان، بیش از هر نیروی دیگر، خواهان نابودی این حکومت پیشاتاریخی و نابهنگام باشند! بیش از دیگران، اینان هستند که با تمام وجود، آهنگ آن دارند که در همراهی با مردان جوان این سرزمین، برای یک زنده گانی درخور، از جان بگذرند تا زنده گی، باز مفهوم بنیادین خود را باز یابد. روشن است که مبارزه زنان برای زنده گی درخور شأن زنان، جز با دستیابی به آزادی و برابری و نابودی حکومت اسلام امکان پذیر نیست.

روشن است که این امکان با خون دخترِ ایران،‌ مهسا امینی، حکومت اسلامی آخوندها را در معرض نابودی قرار داده است.

بنا بر این، ما از همه آزادیخواهان، سازمان ها و حزب های سیاسی و از همه شخصیت های مستقل ایران و جهان، و به ویژه از همه هنرمندان می خواهیم که با تمام توان و نیرو از جنبش انقلابی مردم ایران پشتیبانی کرده و صدای انقلاب مردم را از همه راه های موجود، بیش از این، به گوش جهانیان برسانند.

درود بر زنان و مردان جوانِ ایران که با ارابه زیباترین و زنانه ترین تصوری از انقلاب، عزم کرده اند که حکومت اسلام را به زباله دان تاریخ بیفکنند.

کانون نویسندگان ایران «در تبعید »

۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۲ـ ۲۵۰۹

Copyright ©bamdaad 2022

 

بریتانیا درحال تکه پاره شدن است

 

 

کشتی سلطنتی بریتانیا مانند تابوت ملکه الیزابت در میان طوفان حوادث به ساحل گورستان رسید. ناخدایی این کشتی شکسته حالا به چارلز سوم رسیده است. دو قایق نجات ایرلند و اسکاتلند برای استقلال از این کشتی می خواهند جدا شوند.

چارلز گفته است: « سلطنت مادرم در طول مدت سلطنت، با فداکاری بی نظیری همراه بود (...) من عمیقاً از این میراث بزرگ، از وظایف و مسوولیت های سنگین حاکمیتی که اکنون به من منتقل شده است آگاه هستم. در قبول این مسوولیت‌ها، سعی خواهم کرد از الگوی مادرم که به من داده شده پیروی کنم.»

فراتر از اظهارات چارلز سوم که اطمینان‌بخش نیست ، او از موقعیت الیزابت دوم برخوردار نیست و کشتی سلطنتی در خطر غرق شدن در طوفان حوادث است. خطراتی که بریتانیا آن را تجربه نکرده است. آیا پادشاه جدید این توانایی را دارد که سکان کشتی پادشاهی را در دست بگیرد که قبلاً با « برگزیت » ترک خورده است؟

نیروهای چپ ایرلند می خواهند به اتحاد مجدد و تاریخی جنوب و شمال جزیره دست یابند و اسکاتلندی ها همچنان بدنبال استقلال هستند (علی رغم شکست اولین ریفراندوم). آنها به اهداف خود خواهند رسید؟

با پیروزی چپ ها در ایرلند و اتحاد شمال و جنوب و اسکاتلند خواهان استقلال کشتی بریتانیا به گل نخواهد نشست؟ آیا چارلز سوم به یک نقش نمادین بسنده خواهد کرد یا برعکس، در زمانی که بریتانیا غرق تشدید جنبش های اجتماعی است، در پی آن خواهد بود مهر خود را بر سیاست بزند؟

سوالات زیادی همراه با تابوت ملکه روی دوش طرفداران بریتانیای کبیر تا گورستان بدرقه شد. از دو نسل پیر و جوان از هر ده نفر در بریتانیا، شش نفر (۵۸٪) می‌ خواهند سلطنت را حفظ کنند، یک چهارم جمعیت یعنی (۲۵٪) فکر می‌ کنند زمان مناسبی برای پایان سلطنت فرا رسیده است. پایداری تاج سلطنت به درک و خواست نسل های جدید بستگی دارد. از هر ده جوان چهار نفر (۴۰٪) خواهان حفظ سلطنت هستند و نسبت مشابهی (۳۷٪) معتقدند که زمان مناسبی برای پایان سلطنت ملکه و آغاز جمهوری در بریتانیا فرا رسیده است. حمایت از سلطنت نیز در میان اقلیت های قومی کمتر است (۳۷ درصد در مقابل ۳۳ درصد برای جمهوری) و در اسکاتلند (۴۵ درصد در مقابل ۳۶ درصد برای اعلام جمهوری). جناح راست پارلمان معتقد است پادشاه چیزی بیش از یک سرباز روی صفحه شطرنج نیست. آریس روسینوس روزنامه نگار درنشریه unherd خاطرنشان می کند که ملکه الیزابت بر بریتانیا که در حال انحطاط فاجعه آمیز است، سلطنت کرد و اکنون ممکن است. همان مقاله نویس اشاره می کند که قانون اساسی ما به پادشاه ما قدرت سیاسی بیشتری نسبت به آنچه ملکه انتخاب کرده است اعطا می کند، و ما خوش شانس هستیم که پادشاه جدید تمایل بیشتری به نسبت مادرش برای زنده گی عمومی دارد، البته گاهی اوقات نخست وزیران محافظه کار ممکن است آن را تحمل نکنند. در آغاز دور جدید سلطنت در انگلستان چارلز سوم مخالف راه اندازی « گاز شل » برای زمستان سرد ناشی از تحریم گاز روسیه است و از هم اکنون در برابر نخست وزیر جدید  لیز تراس ، که طرفدار این طرح است قرار گرفته است.

پادشاه جدید میخواهد وحدت ملی را تضمین کند و در گام نخست با جنبش اتحاد ایرلند قرار دارد.

ملکه الیزابت دوم اولین پادشاه بریتانیا بود که از جمهوری ایرلند در سال ۲۰۱۱ ترسایی پس از جدایی از ایرلند شمالی در سال ۱۹۲۱، بازدید کرد. در شهر  « دری »، همچنان خاطره یکشنبه خونین (سرکوب تظاهرات استقلال در سال ۱۹۷۲ ترسایی توسط بریتانیایی ها) زنده است.

« برگزیت » و پروتوکل ایرلند شمالی برای اتحاد، بار دیگر جان گرفته است. آیا نهادها و احزاب سیاسی در ایرلند شمالی قادر به حل مشکلات خود خواهند بود؟ بوریس جانسون و لیز تراس ، مواضع بسیار سختی در مورد اتحاد ایرلند شمالی و جنوبی دارند، وعده‌هایی را به اتحادیه ‌گرایان می ‌دهند و پس از آن فورا عقب‌ نشینی می‌ کنند.

با این وجود، جنبش جمهوری خواهی در ایرلند قصد دارد یک ریفراندوم برای وحدت شمال و جنوب در ایرلند برگزار کند.

  آلن مک دونالد ، استاد تاریخ اسکاتلند در دانشگاه، به مجله تایم گفت: « هرکسی که در ۳۰ سال گذشته سیاست اسکاتلند را دنبال کرده باشد، می داند که مرگ ملکه آخرین میخ بر تابوت اتحاد بود و استقلال طلبی تشدید خواهد شد .»

خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (EU) که دولت اسکاتلند به رهبری جدایی طلبان SNP به شدت با آن مخالفت بودند، می تواند به یک شورش تاریخی تبدیل شود.

نیکولا استورجن،  نخست وزیر اسکاتلند، اعلام کرد که می ‌خواهد یک رفراندوم استقلال در اکتوبر ۲۰۲۳ ترسایی برگزار کند و در همین مورد به چارلز سوم هشدار داده است.

زمین زیر پای پادشاه جدید لغزنده است. شورش در کشورهای مشترک المنافع با خشم عمومی همراه شده است. خاکسپاری ملکه تمام شد اما شورش و جنبش های استقلال را نمی توان به گورستان سپرد.

باراندازهای « لیورپول » با توقف کار، سیگنال شورش جدید را دادند. کارگران راه آهن، کارکنان پست و پرسنل بهداشتی نیز در کمین هستند. بریتانیا در حال تکه تکه شدن است!/ راه توده

 

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۲۲ـ ۲۱۰۹

Copyright ©bamdaad 2022

 

خیزش گسترده و دلیرانه مردم جان به لب رسیده علیه ظلم و استبداد


 

در پی قتل مهسا امینی توسط گزمگان رژیم ولایت فقیه اعتراض های وسیع مردمی شهرهای کردستان ایران و بسیاری از شهرهای دیگر را فرا گرفت. گزارش های رسیده حاکی از اعتراض های رو به گسترش مردم در شهرهای سنندج، مهاباد، اشنویه، سقز، مریوان، بوکان، پیرانشهر، کامیاران، تهران، اصفهان، رشت، مشهد، همدان، کرمانشاه، تبریز، شیراز، قم، کرمان، زنجان، قزوین، اراک، ارومیه، گوهردشت و شماری از شهرهای دیگر کشور است. در بسیاری از شهرهای کردستان ایران کسبه و بازاریان نیز دست از کار کشیده اند و دامنه اعتراض ها به دانشگاه های کشور از جمله دانشگاه تهران، تربیت معلم، علامه طباطبایی و امیرکبیر، خوارزمی و دانشگاه علوم پزشکی تبریز نیز  کشیده شده است.

دستگاه های امنیتی و سران رژیم که در ابتدا مدعی بودند مهسا امینی نه در اثر ضرب و شتم مزدوران « گشت ارشاد » بلکه بخاطر ایست قلبی درگذشته است در روزهای اخیر با حمله وحشیانه و خونین به انبوه معترضان در شهرهای مختلف و دستگیری های گسترده بار دیگر نشان دادند که رژیم حاکم عامل اصلی سرکوب، خشونت و ترور در میهن ماست. بر اساس گزارش های تایید نشده تا اکنون بیش از ۴ تن از هموطنان کشته و ۷۵ نفر از مردم معترض با آتش گشودن نیروهای امنیتی کشته و مجروح شده اند. رژیم هراسان از گسترش این اعتراض ها و به روال حرکت های سرکوبگرانه گذشته تمامی خطوط اینترنتی و تیلفون های همراه را با اختلال جدی رو به رو کرده است و در بسیاری از شهرهای کردستان حالت حکومت نظامی حکمفرماست.

حزب ما در اطلاعیه ای که در ۲۶ سنبله  منتشر کرد تاکید کرد که فاجعه جان باختن فجیع مهسا امینی به دست جنایتکاران حکومت جمهوری اسلامی بار دیگر نشان دهنده این واقعیت روشن است که با ادامه حکومت ضد مردمی کنونی نمی توان هیچ امیدی به پایان سرکوب و لگد مال شدن خشن و خونین حقوق و آزادی ها مردم داشت.

ما در سال گذشته شاهد اعتراض های مداوم و شجاعانه قشرهای مختلف اجتماعی از کارگران و زحمتکشان تا معلمان، بازنشسته گان، زنان، جوانان و دانشجویان علیه رژیم جهل و جنایت بوده ایم که هر روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرد و شعارهای روشن تری در مورد خواست های واقعی مردم در آنها منعکس است.

در اعتراض های مردمی روزهای اخیر از جمله مردم شعار می دادند: «مرگ بر دیکتاتور»، « مرگ بر اصل ولایت فقیه »، «خامنه ‌ای قاتله حکومتش باطله »، « مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»، « از کردستان تا تبریز صبر ما گشته لبریز» ، « اگه با هم یکی نشیم، یکی یکی تموم میشیم » و «این آخرین پیامه، هدف خود نظامه ». در اعتراض های مردمی اخیر نقش برجسته زنان و شعار « زن، زنده گی، آزادی » که نشان از خواست های ویژه و حق طلبانه زنان میهن ما دارد نیز قابل تامل است.

حزب توده ایران ضمن ابراز همبسته گی با مبارزه دلیرانه مردم جان به لب رسیده میهن ما با رژیم ولایت فقیه، بار دیگر تاکید می کند که راه غلبه بر حکومت استبدادی کنونی اتحاد عمل و مبارزه مشترک طیف های گسترده قشرهای اجتماعی و همه نیروهای مترقی و آزادی خواه کشور برای پایان دادن به استبداد کنونی و راهگشایی به سمت استقرار حکومتی ملی و دموکراتیک است. توده ای ها در کنار همه آزادی خواهان میهن، در این مبارزه دشوار در صف میارزه مردم محروم و جان به لب رسیده بر ضد حکومت استبدادی حاکم ایستاده اند.

حزب توده ایران همه نیروهای مدافع صلح، آزادی و سوسیالیزم در جهان را فرا میخواند که از مبارزه برحق مردم ایران برای صلح، آزادی، دموکراسی،  حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی و  بر ضد دیکتاتوری، تبعیض بر مبنای نژادی، مذهبی، و جنسیتی، حمایت کنند.

پیش بسوی جبهه واحد ضد دیکتاتوری براى آزادى، صلح، استقلال، عدالت اجتماعى و برپایی جمهوری ملی و دموکراتیک!

 

حزب توده ایران

۲۹ سنبله ۱۴۰۱

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۲ـ ۲۱۰۹

Copyright ©bamdaad 2022

 

گزارشی از وضعیت اسفناک مسافران افغان در مرز تورخم 

 

چرا این سیستم تحقیرآمیز برای مسافران افغان در تورخم وجود دارد ؟

 

 

به گزارش دفتر منطقه ‌ای خبرگزاری تسنیم ، ایاز گل  خبرنگار ارشد پاکستانی که به گذرگاه مرزی «تورخم» سفر کرده بود، در رشته توییتی از رفتار نیروهای مرزی پاکستانی با مسافران افغان و معطل کردن آنها و کاروان‌های تجاری در مرز انتقاد کرد.

این خبرنگار پاکستانی اظهار داشت به همراه چند تن از دیگر خبرنگاران این کشور که به افغانستان آمده بودند، تصمیم گرفت تا برای مشاهده و بررسی مستقیم گزارش‌ های بدرفتاری نیروهای مرزی پاکستانی با مسافران افغان و معطل کردن طولانی مدت آنها، از طریق گذرگاه مرزی «تورخم» به پاکستان بازگردد.

ایاز گل نوشت: ما در عرض حدود 4 ساعت از کابل به تورخم رسیدیم و سپس مقامات امنیتی و مهاجرت افغانستان پس از کمتر از 30 دقیقه بررسی به ما اجازه عبور به سمت پاکستان را دادند که نسبت به طرف افغانستان کمتر شلوغ بود.

وی افزود: با این حال عبور از مراحل بررسی‌های امنیتی و مهاجرتی بیش از 3 ساعت طول کشید، تنها 2 کونترا یا دروازه  از 8 کونتر مربوط به پولیس مهاجرت باز بود و آن هم با سرعت حلزون گونه کار می ‌کرد.

خبرنگار پاکستانی ادامه داد: سه ساعت معطل شدن در مراحل بررسی‌های امنیتی و مهاجرتی به ما کمک کرد تا وضعیت اسفناک مسافران افغان را که روزانه ساعت‌ ها مورد تحقیر و آزار قرار می‌ گیرند، درک کنیم.

وی با اشاره به صف‌ های طولانی کاروان‌ های تجاری مملو از کالاهای گنده شدنی از افغانستان، اضافه کرد:  ما با خود فکر کردیم در این هوای گرم و مرطوب چگونه این میوه‌ها و سبزیجات تازه می‌ تواند بیش از چند روز در مرز دوام بیاورد؟

ایاز گل به نقل از راننده گان این لاری‌ها نوشت برای آنها چند روز طول می‌ کشد تا در نهایت بتوانند وارد پاکستان شوند و سپس به افغانستان بازگردند.

راننده گان همچنین مدعی شدند این اقدامات تأخیری که تحت عنوان اقدامات امنیتی سختگیرانه صورت می‌ گیرد، در واقع ابزاری برای اخاذیا و فساد است.

خبرنگار پاکستانی با اظهار اینکه نمی‌ تواند این اتهامات را در به طور فوری تایید و یا رد کند، خاطر نشان کرد، اگر پاکستان مدعی تلاش برای تقویت روابط با افغانستان و کمک به این کشورهمسایه است، پس چرا این سیستم تحقیرآمیز برای مسافران افغان در تورخم وجود دارد.

به گفته این خبرنگار، راننده گان در هر دو طرف به طور مداوم در مورد وجود یک « مافیای سازمان یافته» صحبت می‌ کردند که امور تورخم و سایر گذرگاه‌های مرزی بین دو کشور را کنترول می‌کند.

وی افزود: من همیشه گفته ‌ام بزرگترین مساله و نگرانی پاکستان فساد سیستماتیک است که در تمام جنبه ‌های زنده گی در کشور نفوذ کرده و می‌ توان ردپای آن را پشت هرمشکلی در کشور دید. ما در گذشته اغلب شایعات و ادعا هایی را شنیده بودیم که تورخم و سایر گذرگاه‌ های مرزی توسط « مافیاهای سازمان یافته» کنترول می ‌شدند، اما پس از تجربه و مشاهدات خود در تورخم، اکنون متأسفانه مجبوریم به این گونه شایعات و ادعاها اهمیت دهیم.

 

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۲ـ ۲۱۰۹

Copyright ©bamdaad 2022