آیا محور مقاومت در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حال کسب اعتباراست؟


جورجو کافیه رو


برای دهه ها، عربستان سعودی و سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC)، بازیگران غیردولتی در محورمقاومت غرب آسیا، که به رهبری ایران هدایت می شود، را به عنوان یک تهدید جدی تلقی کرده اند.حاکمان عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین به عنوان دولت‌های ضد انقلاب، گروه‌هایی مانند حماس، حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن را نیروهایی می ‌دانند که به طور خطرناکی وضعیت موجود منطقه، به ویژه سلطه امپراتوری غرب آن را به چالش می ‌کشند.
یکی از دلایلی که برخی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس خواهان پایان دادن سریع به جنگ اسراییل علیه غزه هستند، به ترس آنها از نحوه عمل گروه‌های وابسته به ایران و سود بردن آنها از گسترش بیشتر بحران به سایر نقاط منطقه باز می گردد.
چهار ماه پس از عملیات « طوفان الاقصی » حماس و جنگ متعاقب اسراییل علیه غزه، جایگاه محور مقاومت در سراسر منطقه ارتقا یافته است. این امرفضای تلاش‌های عادی ‌سازی روابط با اسراییل را کاهش داده و فشار ناخوشایندی بر رهبرانی که از قبل با تل‌ابیب روابط دارند وارد کرده است.

حمایت از مقاومت در جهان عرب
با افزایش احساسات ضد امریکایی در جهان عرب به بالاترین سطح از زمان حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ ترسایی موجی از همدردی با بازیگران منطقه عرب که به طور فعال منافع امریکا و اسراییل را به چالش می‌ کشند، در حال افزایش است.
ابراز حمایت شخصیت‌ها و گروه‌های برجسته سنی در « جهان عرب » از بازیگران درون محور مقاومت، یادآور وحدت سال ۲۰۰۶ منطقه است، زمانی که اعراب از طیف‌های مختلف، حزب ‌الله را به خاطرعملکرد برق ‌آسای آن در میدان نبرد علیه دولت اشغالگر تحسین کردند.
در سراسر منطقه، جنگ ۳۳ روزه به عنوان یک « پیروزی عربی » که باعث تحقیر اسراییل شد، دیده می‌ شد. جاشوا لاندس، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهوما، به تازه گی در مقاله ‌ای در«  Responsible Statecraft  » نوشت که « حمایت جو بایدن، رییس ‌جمهور امریکا، از جنگ اسراییل علیه فلسطینیان، احساسات ضدامریکایی و ضدغربی را در سراسر جهان عرب شعله ‌ور کرده است. این جان جدیدی به جبهه مقاومت بخشیده است.»
احتمال تثایر « رادیکال‌ کننده » جنگ اسراییل علیه غزه بر شهروندان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، برای مقامات دولتی درعربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج که مقامات آنها مدت‌هاست نیاز به کنترول افکارعمومی و سرکوب کنشگری مردمی را که مشروعیت آنها را تهدید می ‌کند، به عنوان یک نگرانی جدی تلقی خواهد شد.
درعربستان سعودی و به احتمال زیاد در سایر نقاط خلیج ، شواهدی مبنی بر افزایش همدردی با حماس در حالی که این گروه مقاومت سرسختانه‌ای در برابر تهاجم وحشیانه اسراییل به غزه انجام می‌ دهد، افزایش می‌ یابد.

حماس

اندیشکده طرفدار اسراییل، موسسه واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک (WINEP)، در ماه نوامبر ۲۰۲۳ ترسایی درعربستان سعودی یک نظرسنجی انجام داد که نشان داد ۹۶ درصد از شهروندان پادشاهی با این جمله موافق هستند که « کشورهای عربی باید برای اعتراض به اقدامات نظامی اسراییل درغزه، بلافاصله همه تماس‌های دیپلوماتیک، سیاسی، اقتصادی و هرگونه تماس دیگری را با اسراییل قطع کنند.»*
نظرسنجی وینپ همچنین نشان داد که درصد سعودی‌هایی که نگرش مثبتی نسبت به حماس دارند از ۱۰ درصد در اگست ۲۰۲۳ به ۴۰ درصد افزایش یافته است.
میرا الحسین، جامعه‌ شناس اماراتی و پژوهشگر در مرکز الولید بن طلال، دانشگاه ادینبورگ، به کرادل می ‌گوید:
واقعیت این است که مردم خلیج فارس حامی مردم فلسطین هستند و مردم فلسطین از یک سو قربانی سیاست های افراطی اسراییل و از سوی دیگر قربانی اختلافات گروه های فلسطینی شده اند.

جنبش انصارالله یمن
مردم عرب در سراسر منطقه نیز عملیات نیروی دریایی مورد حمایت انصارالله یمن علیه کشتی های مرتبط با اسراییل در دریای سرخ را در چارچوب نسل کشی در غزه، اقدام مشروعی می دانند.
« مسوولیت حمایت  R2P » که در سال ۲۰۰۱ توسط کمیته بین المللی مداخله و حاکمیت دولت توسعه یافت، از قتل عام های گسترده در رواندا و یوگوسلاویا سابق در دهه ۱۹۹۰ به وجود آمد، زمانی که لیبرال های غربی معتقد بودند اقدام نظامی برای نجات جهان از نسل کشی و سایر جنایات جدی ضروری است. بسیاری در جهان عرب بر این عقیده اند که حملات انصارالله به حمل و نقل جهانی به همین ترتیب موجه است، در حالی که هیچ سیاستمدار غربی به R2P در رابطه با جنگ اسراییل علیه غزه اشاره نمی کند. همانطور که محرمی توضیح می دهد:
« دیدگاه ها در مورد حوثی ها در بین مردم عرب به طور تاریخی تقسیم شده است. ملی گراها، مانند حامیان وحدت پان عربی، آنها را به عنوان یک جنبش آزادیبخش ملی که در برابر مداخله سلطنت های خلیج که همسو با غرب دیده می شوند، مقاومت میکنند میبینند. از سوی دیگر، اسلامگرایان و برخی از رژیم های خلیج فارس، حوثی ها را یک جنبش افراطی شیعه می دانستند که به عنوان نماینده ایران عمل می کنند. آنها همچنین استفاده حوثی ها از سلاح های ایرانی علیه اکثریت سنی در یمن را مورد انتقاد قرار دادند. با این حال، رویدادهای اخیر منجر به تغییر در افکار عمومی عرب شده است. توقیف کشتی های اسراییلی توسط حوثی ها و پس از آن حمله امریکا و بریتانیا به آنها، از بخش های مختلف حمایت و همدردی جلب کرده است. برخی اکنون حوثی ها را متحد در مبارزه گسترده ترعلی اشغالگری اسراییل در کنار فلسطینیان می بینند.»**

حزب الله لبنان
بازیگری در محور مقاومت که از ۷ اکتوبر کمترین شهرت را در خلیج به دست آورده است، حزب الله لبنان است. شهروندان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس همچنان این سازمان لبنانی را به صورت منفی و فرقه ای می بینند.
یکی از عوامل اصلی این امر، مشارکت این جنبش در جنگ سوریه است. در حالی که اکثر کشورهای عربی خلیج از اواخر ۲۰۱۸ ترسایی روابط خود را با دولت دمشق ترمیم کرده اند، این نزدیکی با بشار اسد، رییس جمهور سوریه، لزوماً در بین مردم سعودی و سایر شهروندان شورای همکاری خلیج فارس خوشایند نیست.
مداخله نظامی حزب الله در سوریه که در ماه می/جون ۲۰۱۳ با نبرد القصیر تشدید شد، تا حد زیادی به این امر کمک کرد که بسیاری در شورای همکاری خلیج گروه شیعه لبنانی را به عنوان بازیگری فزاینده ای شوم که به نماینده گی از منافع ایران در منطقه عمل می کند، ببینند. به گفته حسین جامعه شناس اماراتی:
«رژیم های خلیج و مردم آنها به شدت به حزب الله شک دارند. علاوه بر عنصر فرقه ای، نقش حزب الله در سوریه فراموش نشده است. ادراک کلی در مورد واکنش اندک مقاومت آنها به جنگ جاری در غزه، باورها را در مورد فرصت طلبی سیاسی ایران در رابطه با فلسطین تقویت کرده است. به نظر می رسد حوثی ها یک استثنا هستند، زیرا مانند حزب الله به ایران وابسته دیده نمی شوند.»
برخی از کارشناسان بر این باورند که بازگرداندن حمایت گسترده عربی که حزب الله در سال ۲۰۰۶ ترسایی از آن برخوردار بود، به چگونگی عملکرد نیروهای لبنانی علیه اسراییل در آینده نزدیک بستگی دارد. همانطور که محرمی استدلال می کند:
« پس از مقاومت در سال ۲۰۰۶ علیه اسراییل، حزب الله شاهد افزایش قابل توجهی در حمایت مردمی اعراب شد. با این حال، همبستگی این گروه با رژیم سوریه در طول قیام، برای بسیاری آن تصویر را مخدوش کرد. در حالی که مشارکت اخیر آن درجنگ علیه اسراییل تا حدی مورد احترام قرار گرفت، اما تردید نسبت به محدوده مشارکت آن در میان بخش قابل توجهی از مردم عرب همچنان باقی است.»
او می ‌افزاید: « مواجهه‌ های آینده بین حزب الله و اسراییل ممکن است شاهد احیای محبوبیت گسترده ‌تر آن باشد. مسیر پیش رو احتمالا به اقدامات این حزب در صحنه عمل بستگی دارد.»

فشار در خلیج فارس
سخت است اغراق کنیم که عملیات طوفان الاقصی و رویداد های پس از ۷ اکتوبر چقدر غرب آسیا را تغییر داده است. همبستگی با فلسطینیان در غزه که توسط اتباع شورای همکاری خلیج فارس ابراز شده است، نشان دهنده احساس تجدید شده وحدت عربی در میان جوامع عرب به عنوان پیامد جنایات اسراییل در این منطقه محاصره شده است که احساسات شدیدی را در سراسر منطقه برانگیخته است.
تحریم محصولات اسراییلی، امریکایی و المانی توسط اعراب خلیج نشان می دهد که همبستگی گسترده با فلسطینیان در چهار ماه گذشته چقدر افزایش یافته است.
پس از فروکشیدن گرد وغبار درغزه، باید دید که آیا و چه زمانی این پویایی های اجتماعی در خلیج فارس باعث می شود مقامات شورای همکاری خلیج سیاست های دولتی خود را در قبال اسراییل -فلسطین و امریکا تغییر دهند یا خیر.
به هر حال، رهبران عرب خلیج ، حداقل، با فشارهای جدیدی برای پنهان کردن تعامل خود با تل ابیب و همچنین پاسخگویی به احساسات عمومی در زمانی که خشم نسبت به اسراییل و امریکا همچنان رو به افزایش است، مواجه خواهند شد./ مجله هفته

 

 *وزیرخارجه عربستان سعودی دو روزپیشتر به بلینکن وزیرخارجه امریکا خاطر نشان ساخت که تا ایجاد دولت مستقل فلسطین وشناسایی رسمی آن رژیم اسراییل را به رسمیت نمیشناسد/بامداد.

** اتحادیه اروپا نیرامروزاعلان کرد که برای حفاظت ازمنافع خود به بحیره احمر قوای نظامی میفرستد.این اقدام ادامه تلاش های نظامیگرانه این اتحادیه به دستورامریکا و ناتو میباشد./بامداد

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۲۴ـ ۰۸۰۲

Copyright ©bamdaad 2024