متن سخنرانی رفیق پوهاند داکترمحمد داوود راوش درمراسم خاکسپاری روانشاد توده ای

 

بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی

در سینه های مردم عارف مزار ماست

 

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

نحمده و نصلی علی رسوله الکریم

 

عزیزان عزادار، یاران  و رفقایعزیز که درسوگ مرد مبارز صادق، وفادار وسرباز وطن دراینجا و دراین مکان ابدی گردهم آمده اید؛السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

مرحوم شفیق الله توده ای که درسرزمین مردخیزلغمان بدنیا آمد به همه توده های افغانستان متعلق بود و فرزند صدیق خلق افغانستان بود،هرکجایی میهن عزیز خانه اش بود ،چنانکه امروز یارانش از هرات باستان تا ننگرهار واز خوست تا بدخشان و ازمیمنه تا بغلان  وکابل و پروان و بامیان دراینجا حضور دارند.و پیام های تسلیت از همه کشورهایی که درآنها افغان ها هستند مواصلت کرده است.

امروز دردل این خاک سیه مرد مبارزی را می سپاریم که عاشق این خاک بود ونخواست جسم بی جانش هم درخاک دیگری سپرده شود، با آن که جهان وطنی فکرمیکرد.

رفیق شفیق الله توده ای نیم قرن مانند درخت مقاوم و سرفراز هستی مردانه زیست و به قول و راهش وفادارماند.او می گفت: « در دنیا بالاتر از رفاقت چیزی وجود ندارد».همه زنده گی اش با رفقایش بود؛ ساده و بی پیرایه زنده گی داشت. توده ای ازمال دنیا چیزی نداشت واصلاً دلبسته گی به آن نداشت ؛  فقیرانه مانند عیاری باغرور طوری که گویا همه دنیا از او بود می زیست.

توده ای در راه تامین عدالت اجتماعی،ترقی و احقاق حقوق زحمتکشان کشور تا پای جان رزمید و درجوانی با همه شور و احساس درجمع دهقانان بغلان پیوست و خصلت مردم و پیوند توده ی اش هرچه بیشتربرملا شد. خصلت فرمانبرداری وفرمانروایی داشت، دستورپذیربود و دساتیررا به موقع به یاران ارایه میکرد. باگذشت، باحوصله و بردبار بود وسجایای اخلاقی عالی داشت که مجموع صفات اخلاقی یک مبارز به مفهوم واقعی کلمه در وجودش پرورش یافته بود.سال ها باید بگردی تا چنین یک مبارز را دریابی.چهره یک انسان واقعی که حرف وعملش یکی بود.

در دور ازمیهن به خاطراستحکام حزبش وراهش وآرمان انسانی اش پیگیرانه و صادقانه مبارزه میکرد و همه عزیزان و راهیان راه سعادت انسان به ویژه همرزمانش را به این امر خطیر دراین لحظات حساس تاریخ جلب میکرد.او میگفت: « نجات افغانستان، ترقی وپیشرفت افغانستان به کار و پیکار ما نیاز دارد.»
این مبارز راه آزادی میگفت:« وحدت، افغانستان را جور میکند، بدون وحدت و یکپارچگی نیروهای مترقی چطور جورش میکنی؟! ؛باید بطرف وحدت برویم اما با اصول و با پرنسیپ. »

توده  ای که خود مبارز با اعتبار بود در باره اعتبار واعتماد جنبش درمیان مردم و اعتماد و اعتباردرمیان نیروهای مترقی توجه ژرف اندیشانه داشت و به این سبب رعایت اصول و پرنسیپ ها را ضامن آن میدانست.« اگرما اصول و پرنسیپ ها را رعایت کنیم همه می دانند که این ها به راه خود صادق اند و بالای ما اعتماد میکنند.»

جاودان نام که نامش به مرگ نمی میرد و عاشقانه صلح و آرامش میهنش را میخواست و از هر راه مشروع آرزوی تامین صلح را داشت و میگفت:« رفیق راوش!یکبار جنگ ختم شود بسیار زود افغانستان رشد میکند و مبارزه ما آنوقت بیش از هروقت دیگر برای سازنده گی ؛ نیاز مبرم خواهد بود.ما به مثابه حزب سراسر ی باید نقش بارز درساخت وساز کشور خود داشته باشیم.»

توده ای با مبارزان برخورد یکسان داشت از رهبران وپیشکسوتان جنبش گرفته تا هرعضو حزب که با همه ایشان ارتباط داشت و یکجا میزیست .رفیق شفیق بود وازهمین روی اخلاص وشفقت بود که همگان دوستش داشتند وبرای همه محترم بود؛ باوقار بود واتوریته طبیعی داشت زیرا به گفته عیاران انسان یک رخ بود. به گفته رفیق زیارمل «زنده یاد توده ای مردم قول واهل رفاقت ودوستی بود.جوانمرد وعیار بود » واقعاً یکی از خصایل جوانمرادان وفا به عهد است و به قول و سخن خویش متعهد بودن است.

توده ای شجاع و مدبر بود؛ در دفاع مستقلانه میهن تاریخی اش در جنگ جلال آباد افتخار آفرین بود که کارنامه هایش ثبت خاطره هاست.

حسرتا و با دریغ و درد که این مبارز نستوه راه سعادت انسان را در دل خاک سپردیم و باور دارم که این خاک آن گرامی مبارز باتقوا را عزیر میدارد که وفادارش بوده است.

به همه اعضای خانواده ، یاران و هموطنان صبرجمیل می خواهم، به روح پرفتوح اش از بارگاه رب العزت شادی استدعا میدارم.  تمنا میبرم که همه ما را توانایی بخشد تا راه تقوا،صداقت ،ایمانداری و خدمت گزاری را که توده ی مرحوم دارا بود ادامه دهیم.

راهت ادامه دارد....
وداع توده ای عزیز!

بامداد ـ زنده گی سازمانی ـ ۲/ ۱۶ـ ۰۸۰۷

پیکر رفیق شفیق الله توده ای درکابل به خاک سپرده شد

پیکر زنده یاد رفیق شفیق الله توده ای عضو شورای مرکزی حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان امروز پنجشنبه ۱۷ سرطان ۱۳۹۵ خورشیدی برابر با ۷ جولای ۲۰۱۶ ترسایی پس ازادای نمازجنازه درمسجد تاریخی جامع عیدگاه کابل ، با شرکت اعضا وهیات رهبری ح م م ت م ا، شخصیت ها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی کشور، اعضای خانواده و علاقمندان وی با احترام و حرمت در گورستان شهدای صالحین تسلیم خاک گردید. گزارش مفصل این مراسم بزودی از طریق رسانه های حزب به نشر می رسد.          

در اینجا گزارش تصویری مراسم  را خدمت خواننده گان بامداد پیشکش می داریم.

 

زنده گینامه ای زنده یاد شفیق الله توده ای

 

رفیق شفیق الله توده ای فرزند غلام حسن در سال ۱۳۳۰خورشیدی در قریه گلکاری ولایت لغمان در یک خانواده با احساس دهقانی چشم به جهان گشود . پدرش یک دهقان با اراده قوی و مردم دوست بوده که از احترام و حرمت زیاد در بین خانواده خود و مردم محل برخوردار بوده ، مردم محل او را به حیث شخص متواضع و امانت دار می شناختند. مادر رفیق توده ای در عین مهربانی و همنوع دوستی ، زن مهربان و جسور در برابر ناملایمات و حوادث سخت زنده گی بوده با هر نوع بدی ها و تلخی های زنده گی مبارزه و جدل می نمود، او فرزندان خویش را در راه  جوانمردی ، غیرت و شهامت تربیت و آموزش می داد.

 رفیق توده ای از آوان جوانی یک انسان پرشور ، متحرک و با احساس بود که در برابر بی عدالتی و بی رحمی و ظلم حساسیت و عکس العمل نشان میداد و در مقابل آن می ایستاد، یعنی خصلت عیاری ، جوانمردی و شهامت از اوان نوجوانی حتا طفولیت در وجود او متبارز بود، او در سن ۱۵ ساله گی با علاقمندی سرشار در فعالیت های سیاسی سهم می گرفت و با همین احساس با جریان دموکراتیک خلق افغانستان که یک جریان مترقی و انقلابی وقت بود ، همگام شد و به حیث یک جوان وطنپرست و انقلابی پرچم پرافتخار ان جریان را بدست گرفت و برای زنده گی همیشه گی سیاسی و اجتماعی خویش برافراشت.

او در اولین سال های فعالیت های سیاسی و حزبی خویش در کمپاین انتخابات پارلمانی سال ۱۳۴۸ خورشیدی با بلند نگهداشتن پرچم حزب و کاندید آن با تمام قوت و توانمندی سهم گرفت؛ و با گروپ های کاری و تبلیغاتی سازمانی در قرا و قصبات و محلات در بین دهاقین و مردم محل و در لیسه روشان در بین اهل معارف صحبت های شفاهی می نمود و مردم را به رای دادن به نفع انقلابیون تشویق می داشت. جوان رشید و دلاور شفیق الله تو ده ای بنا بر خصلت مردانه ای که داشت در موضع زحمتکشان و طبقات ستمکش وفادارانه قرار داشت، در سال ۱۳۵۰ خورشیدی  هنگامی که متعلم لیسه روشان ولایت لغمان بود  به دلیل فعالیت سیاسی از طرف اداره مکتب از درس اخراج   و حق تحصیل را از او گرفتنه ،  او را از تحصیل محروم ساختند . او به هیچ کس سرخم نکرد و راه منتخب خویش را شرافتمندانه و انسانی دانسته و در تعقیب آن شد.

درین زمان رفیق توده ای روانه کابل  شد تا فعالیت های سیاسی خویش را در آنجا انجام دهد ،  به تعقیب آن به ولایت کندز میرود  و مدتی را در آنجا سپری؛ و با اعضای حزب در انجا کارهای حزبی و سیاسی را مشترکا انجام می دهد. بعدا شامل خدمت سربازی در کابل می شود بعد از ختم دوره مکلفیت  خدمت عسکری ، حزب او را مورد مطالعه قرار داد تا او را به وظایف حزبی موظف نماید. بنا بر شایسته گی و ایمان خدشه ناپذیر رفیق توده ای به اهداف و آرمان های حزب و پشتکار و توانمندی او ،کمیته مرکزی تصمیم گرفت تا او را بحیث کارمند حرفوی حزب موظف نماید . او از طرف کمیته مرکزی حزب در ساحات دهقانی موظف به پیشبرد کارهای سیاسی و حزبی در بین دهقانان در پلخمری شد.

رفیق تو ده ای یکتن از جمله اعضای حزب بود که طور حرفه وی وظایف حزبی را انجام میداد. رفیق توده ای در مناطق دند غوری، کیله گی ، دهنه غوری و شهاب الدین طور مخفی با نام مستعار جانان دهقان فعالیت سیاسی و سازمانی مینمودو دهاقین را علیه ظلم و استثمار بیرحمانه بسیج میساخت. او توانست که دهها تن ازین دهاقین را بحیث انقلابیون نترس و آگاه تربیه وبه حزب جذب نماید، درینجا میتوان با افتخار از جمال دهقان نامبرد که قربانی حمله وحشیانه مخالفین صلح و امنیت وطن در سال ۱۳۵۹ در دندغوری شد،روح اش شاد.

 رفیق توده ای تا قیام ۷ ثور ۱۳۵۷ مصروف پیکار درین عرصه بودو درین کار بسیار موفق بوده و توانست که از محبوبیت خاص دربین دهاقین برخوردار شود. بعد از پیروزی قیام ثورو حاکم شدن حزب دموکراتیک خلق افغاستان در قدرت ، او به حیث علاقه دار دهنه غوری مقرر شد که در مدت کم توانست جلو احتکار غله را در دهنه غوری بگیرد و به صد ها تن غله مخفی شده که بطرف احتکار برده میشد در بازار های دهنه غوری و پلخمری عرضه شد و کمبود ی غله در بازار های متذکره رفع گردید ولی بسیار زود بعد از تغییر اوضاع سیاسی و تغییرات درحزب و دولت رفیق توده ای از وظیفه برکنار شد. درجدی ۱۳۵۸ با پیاده شدن تشکیلات جدید در حزب و دولت رفیق توده ای به اتفاق ارا از جانب بیروی سیاسی و دارالانشای کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق بحیث منشی کمیته حزبی ولایتی ولایت بغلان تعین گردید که این و ظیفه را تا میزان سال ۱۳۶۴ موفقانه و صادقانه انجام داد .

طی دوران انجام وظایف رفیق توده ای در ولایت بغلان توجه اساسی به تامین امنیت داشت ولی هیچگاه سایر بخش ها مانند رشد اقتصاد، زراعت، تعلیم و تربیه، ترانسپورت، و فابریکه ها و موسسات صنعتی را از نظر دور نداشت و بر همه انها مشترکأ با ارگان های دولتی وارسی داشت و به مصلحت و مشوره و پیشنهادات سالم آنها برای بهبودی و ارتقای سطح بهره برداری آنها اقدامات می نمود. رفیق توده ای توانست که در طی دوران کار در بغلان سازمان حزبی را توسعه دهد . او در اثر زحمات زیاد و کار نمودن با دست پاک توانست که اعتماد فوق العاده مردم ولایت بغلان را بدست آرد و محبوب القلوب گردد، اقشار مختلف مردم ولایت بغلان تو ده ای را مونس و غم خوار خویش می دانستند، او که با اراده  آهنین برای خدمت به مردم و تطبیق اهداف شرافتمندانه و انسانی  داشت و حزب برای او وظیفه سپرده بود با تقوا و دست پاک کارنمود . در هنگام ایام عید و جشن های ملی بزرگان قوم و ثروتمندان محل و مخلصان حزب که از نام و نشان خوب در محل برخوردار بودند برای منشی ها و ویا والی ها تحایف اهدا می نمودند ، ولی این مرد امانتدار این تحایف را به سربازان و افسران پایین رتبه اعطا می نمود و به قوماندانی څارندوی می سپرد تا به آنها برسد. هنگامیکه رفیق توده ای از ولایت بغلان به ولایت لغمان تبدیل شد، از خود سرمایه باارزش از تجارب غنی و دست آوردهای با اهمیت درعرصه های امنیتی و اجتماعی برای ولایت بغلان به جا گذاشت که از آن استفاده معقول صورت گیرد.

رفیق توده ای در ولایت لغمان در اولین فرصت به تامین امنیت ولایت و محلات اقدام نمود و ساحه امنیتی را توسعه بخشید.در آن زمان حتا در ساحه ۲-۳ کیلومتری مرکز ولایت تسلط نسبی مخالفین مسلح وجود داشت. او به کواردینه ساختن امور و تامین کار مشترک ارگان های ذیدخل ساحه امنیتی را توسعه داده و زمینه فعالیت های صلح امیزرا درولایت مساعد ساختند. از آن جمله سرک لغمان سرخکان که در تحت تسلط دشمن قرارداشت و مانع عبور مرور وسایط دولتی و باعث اذیت مسافرین و مردم محل می شدند. سرک جدید در زیر چتر امنیتی ساخته شد که شاهراه از صدمه دشمن نجات پیدا کرد، بر اثر تلاش و سعی رفیق تو ده ای در ولایت لغمان دستگاه برق دیزلی نصب و مورد بهره برداری ادارات و مردم قرار گرفت. با دریافت ماشین چاپ ، ولایت صاحب نشرات و مطبوعات شد، سینما اعمار و مورد استفاده مردم قرار گرفت.تو زیع نمره های زمین غرض سرپناه برای فامیل های شهدا که از اثراعمال وحشیانه تروریستان اعضای فامیل خویش را از دست داده بودند، یکی از اقدامات برازنده او محسوب می شود.این تغییرات و تحولات در ولایت لغمان در آن زمان و با امکانات محدود و حملات بیرحمانه دشمنان صلح و ارا می مردم را میتوان شاهکار حساب نمود.

سال ۱۳۶۸خورشیدی هنگامی که دولت پاکستان مزدورانش را وظیفه داد تا بالای جلال آباد حمله بزرگ و جمعی نمایند و ملیشه های پاکستانی با اردوی آن علیه جلال آباد حمله نمودند، رفیق توده ای بنابر هدایت رییس جمهور وقت شهید دکتور نجیب الله نیروهای امنیتی را در همان شب آماده و خودش به همراهی آنها رهسپار جلال آباد شد، و در دفاع جلال آباد سهم شایسته گرفت. برعلاوه مواد خوراکه به مقدار هنگفت از ذخایر ولایت لغمان را به ننگرهار فرستاد و کمبود مواد مورد ضرورت را مرفوع ساخت. و از اجراات خویش به سرقوماندان اعلی قوای مسلح افغانستان گزارش و اطمینان داده که بعداَ شورای دفاع از وطن و در راس سرقوماندان اعلی رفیق شهید نجیب الله از آن تمجید و قدردانی به عمل آورد و به دریافت نشان افتخار جمهوری افغانستان مفتخر گردید.

طی دوران کار رفیق توده ای در ولایت لغمان بر اساس لیاقت و کاردانی و اجرای خدمات موفقانه حزبی در کنگره حزب وطن عضویت کمیته مرکزی حزب را بدست آورد.رفیق تو ده یی در سال ۱۳۷۰.براساس تصمیم کمیته مرکزی حزب وطن از ولایت لغمان تبدیل و دردستگاه کمیته مرکزی حرب به حیث کارمند در امور حزبی ولایات تعیین و تا سقوط حاکمیت در آنجا ایفای وظیفه نمود و در ولایات برای کمک به امور حزبی سفر می نمود.

بعد از آنکه حاکمیت سقوط نمود، نظام بدست تنظیم ها افتاد رفیق تو ده ای به مثابه همکار و یار و یاور نزدیک رفیق زنده یاد بریالی یکجا امور حزبی را سر و سامان داده و سازماندهی می نمودند، زمانی که ساحه فعالیت برای رفقا  تنگ تر شد و مجبور به ترک کابل شدند، رفیق توده ای عازم حیرتان شد تا نزد رفیق کارمل برود  و به او کمک رساند.او در شهرک حیرتان در یک ساختمان کانتینری با  جاویدان یادکارمل  تا اخیر باقی ماند. رفیق کارمل مریض شد و مراقبت بیشتر کار داشت رفقایی که به دیدار او می آمدند رفیق تو ده ای به آنها رسیده گی می نمود. در اواخرسال ۱۹۹۴ ترسای هنگامی که رفیق کارمل غرض تداوی عازم مسکو شد رفیق توده ای او را همراه بود و تا وقت حیات اورا همراه و مددگار بود و در فرجام پیکر زنده یاد رفیق کارمل را به همراهی سایر رفقا تا حیرتان رسانیده و پس از مراسم با شکوه خاکسپاری ؛ بعدا بنا بر عوامل روشن و قابل فهم برا ی همه مانند هزاران هزار افغان دیگر عازم مهاجرت بسو ی اروپای غربی شد. رفیق توده ای هیچگاه فعالیت های سیاسی وموضع گیری های سالم حزبی ووطنپرستانه خویش را توقف نداده، همیشه با تحرک و شورانقلابی درهمه جا وهمه شرایط به مبارزات میهن پرستانه خویش ادامه داده، همیشه سعی کرد که تشکل واحد حزبی و رفیقانه داشته باشیم، در مسکو هنگام اقامت همراه با سایررفقا تشکل سازمانی را بوجود آورد و رفقا منظما در جلسات حزبی اشتراک و با همدیگر رسیده گی مینمودند. بعد از رسیدن در اروپا و اقامت در کشور هلند بنابر مشوره رفیق زنده یاد بریالی بخاطر تامین روابط حزبی و ایجاد سازمانها تلاش بی دریغ نمود تا موفق به تامین روابط سازمانی رفقای حزبی در اروپا شوند، همزمان او در تلاش بود تا روابط سازمان های حزبی در افغانستان دوباره احیا شود، بدین لحاظ روابط مستقیم رفقای وفادار و پیشتاز در افغانستان طور مکرر و منظم با رفیق توده ای وجود داشت و از مشوره ها و نظریات سودمند او استفاده می کردند.

خوشبختانه که در اروپا با کار مشترک و رهنمایی رفیق بریالی و عده رفقای دیگرپیشکسوت که در سازمان های جداگانه بودند و یا انفرادی فعالیت سیاسی می نمودند یک تشکل قابل قبول برای همه بنام « نهضت میهنی » بوجود آمد که از استقبال پرشور وطنپرستان و نیروهای مترقی قرار گرفت که بعداً در اثر رشد و تکامل به نام ن« هضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان » مسما شد و با سازمان حزبی داخل کشور در یک سیل واحد قرار گرفت.

رفیق توده ای زیر نظر رفیق زنده یاد بریالی در همکاری با سایر رفقای پیشکسوت در پیریزی نهضت میهنی ، نهصت فراگیر ترقی و دموکراسی افغانستان نقش برازنده داشت.و پس از درگذشت نابهنگام رفیق بریالی سهم برجسته یی را در ادامه کار نهضت میهنی، سپس نهضت فراگیر، حزب مردم افغانستان، حزب ملی ترقی مردم افغانستان و حزب متحدملی ترقی مردم افغانستان خدمات شایسته و فراموش ناشدنی را انجام داده ، یکجا با رفقای پیشکسوت با وقف و ایثار بی مانند در راه تکامل جنبش دموکراتیک و دادخواهانه کشور تلاش نمود. رفیق توده ای منحیث سازمانگر با هوش در ایجاد و رهبری سازمان اروپایی حزب سهم برازنده داشته و خاطره هایی از صمیمیت،مهربانی و پشتکار و اعتماد رفیقانه وی زبان زد اعضای حزب و رهروان جنبش ترقیخواهی کشور میباشد. با تاسف که زنده گی با او یاری نکردو بتاریخ ۲۹ ماه جون ۲۰۱۶ در اثر سکته  قلبی حیات را پدرود گفت و این جهان فانی را ترک کرد. 

روح اش شاد و خاطرات اش جاویدان و نامش زنده و راهش پر رهرو و با موفقیت دوامدار و شکست ناپذیر.

از رفیق توده ای پنج فرزند شامل یک پسر و چهار دختر باقی مانده، خانم رفیق توده ای نادره جان توده ای یک زن مهربان ، با عزت و حرمت، همفکر و هم عقیده رفیق توده ای بوده که همیشه رفیق توده ای را در مشکلات و حوادث کشور کمک و یاری نموده در مهمان نوازی زن کم نظیر میباشد.

د کوچنی اختر د رارسیدو په مناسبت دافغانستان دخلکو دترقی ملی متحد ګوند دارالانشا دمبارکی پیغام

د روژی میاشت چی په ځانګړی توګه د طاعتونو او عبادتونو میاشت ده مسلمانان اوله هغی جملی نه زمونږ دګران هیواد افغانستان مسلمان او خدای پرسته خلک دی مبارکی میاشتی ته په درنه سترګه ګوری اوپدی میاشت کی روژه نیسی،تراویح او ختمونه کوی همدارنګه زمونږ ګران او مسلمان هیواد وال سره له ټولو مشکلاتو اوکړاوونو خپل فرایض سرته رسوی. مګر دوطن اودین ددښمنانو سږ کال بیادتیر په څیر د روژی په مبارکه میاشت کی زمونږ په مسلمانو خلکو زړه ونه سوزلو او پدی مبارکه میاشت  کی یوځل بیا به لس ګونه هیوادوال په شهادت ورسول اوسلګونوکورنی ئې په ویر اوما تم کښینو لی خو زمونږ مسلمانو هیواد والو دتیر په څیر سره لدی چی په هیواد کی دفقر،بی وزلی اوبیکاری کچه دیرلوړ ده او زمونږ زیار ایستونکو مسلمانو هیوادوالو حتی په یوه وچه ډوډی باند قناعت وکړ او  خپل اسلامی فرایض ئی په ډیره ښه توګه سرته ورسول او دادی اوس دکوچنی اختر رارسیدوته انتظار باسی. دافغانستان دخلکو دترقی ملی  متحد ګوند دارالانشا، دکوچنی اختر د رارسیدو په مناسبت ټولو وطنوالوته د زړه له کومی مبارکی وائی اوهیله لری چی کوچنی اختر دسولی دپیلامی زیری راوړی اوزمونږ په ګران هیواد کی سوله اوسوکالی منځ راشی  او نورنو زمونږ ګران هیواد وال دخپلو عزیزانو په غم  غمجن نشی او راتلونکی  اخترونه په خوښی اوخوشالی سره ونمانځی.

یوځل بیاوایوچی اختر په مبارک شه

 پوهاند داکترمحمد داوود راوش

دافغانستان دخلکود ترقی ملی متحد ګوند رییس

 



بامداد ـ  سیاسی ـ ۳/ ۱۶ـ ۰۴۰۷