کردها در حکم دیوار کوتاه نیستند

صالح مسلم رهبرحزب اتحاد دمکراتیک ، بزرگترین حزب کردهای سوریه به مذاکرات خود در استانبول پایان داده و راهی اروپا شد. در روزهای اخیر به علت حملات موفق دسته های این حزب به اسلامگرایان رادیکال ارتش اپوزیسیون سوریه، توجه زیادی به این حزب معطوف میشود. حزب اتحاد دمکراتیک را در ترکیه « شاخه سوری حزب کارگران کردستان» می دانند و به این دلیل برخورد در برابر این حزب در گذشته، ازحالت شدیداً محتاطانه تا دشمنی آشکار درنوسان بود. چندی پیش، شخصیت های رسمی ترکیه اعلام کردند که درشمال سوریه شبه نظامیان حزب کارگران کردستان که از ترکیه به آنجا منتقل شده بودند، درصفوف حزب اتحاد دمکراتیک بر علیه تشکیلات اسلامگرایان می جنگند و این امرگویا خطر بالقوه ای برای ترکیه ایجاد می کند. به این دلیل سفر صالح مسلم به استانبول و مذاکرات او با نماینده گان حکومتی ترکیه به یک خبر جنجالی مبدل شد.

گفت وگوی زیرین را صالح مسلم رهبرحزب اتحاد دمکراتیک ازبروکسل با خبرنگار صدای روسیه انجام داده است که آنرا پیشکش مینمایم.

 

پرسش: آقای مسلم، تا چندی پیش نماینده گان عالیرتبه ترکیه برخورد خشونت آمیز خود نسبت به حزب اتحاد دمکراتیک را مخفی نمی کردند، که شما رهبری آن را عهده دار هستید. آنها حتا تهدید می کردند که مناطق تحت سکونت کردها در سوریه را به علت قصد شما برای ایجاد دولت مدنی کردها اشغال کنند. اما چند روزپس ازاین اعلامیه ها شما سفری به استانبول داشتید. چطور چنین اتفاقی افتاد؟ آیا شما از اماج هایتان عقب نشینی کرده اید و یا انقره عقب نشینی کرده است؟ معنای این سفر غیرمنتظره چه می تواند باشد؟

پاسخ: بگذارید قبل از هرچیز بگویم که ما ازهیچ یک ازاهداف مان عقب نشینی نکرده ایم. آنچه به دیدارمن با مقامات ترکیه مربوط می شود، به نظرم گفت وگو بهترین وسیله شناخت شرکاست. دراین میان فرقی نمی کند که ما با هم دوست خواهیم بود و یا به درگیری ادامه خواهیم داد. به ویژه که این اولین دیدار ما با نماینده گان حکومتی ترکیه نیست. در زمان های مختلف ودر جاهای گوناگون با هم ملاقات هایی داشتیم. آنچه به آخرین سفر من به استانبول مربوط می شود، این سفر بنا به دعوت رسمی وزارت امورخارجه ترکیه انجام شد. 

پرسش: آیا در این دیدار قصد شما برای ایجاد دولت مدنی در کردستان سوریه بررسی شد؟ موضع انقره در رابطه با این طرح چیست؟

پاسخ: همانطور که آشکار است، بیش از یکسال است که در کردستان غربی ( آن بخش از سوریه که کردها در آنجا ساکن هستند ـ ص.ر) خودگردانی واقعی جریان دارد. عمدتاً این کار با کمک ساختارهای حزبی و یا اجتماعی انجام می شود. اما هنگام چنین نوع حکومتی درعمل مسایل زیادی بروزمی کند. برای تامین زنده گی کامل ساکنان ، امنیت آنها و برقراری نظم، نیاز به دولت مدنی مرکزی است تا انجام تمام این وظایف را به عهده بگیرد.ما می خواهیم که تمام طبقات جامعه و تمام گروه های قومی منطقه شرکت فعالی در تشکیل چنین دولتی داشته باشند. در لحظه کنونی این طرح در حال بررسی است و نهایتاً خود مردم در باره شکل نهایی آن تصمیم خواهند گرفت. اما اینکه این یک دولت موقت مدنی خواهد بود شکی در آن نیست. در باره همه این چیزها با شرکای ترک صحبت کردیم. دولت موقت تا پایان حل و فصل بحران در سوریه کارخواهد کرد. طرف ترکیه با نظر ما در باره ضرورت ایجاد چنین دولتی موافقت کرد زیرا نه تنها برای ما بلکه برای همسایگان ما نیز مفید خواهد بود.

پرسش: آیا شما فکر می کنید که موفقیت های اخیر نیروهای کرد در دفاع از خود در مقابل حملات اسلامگرایان رادیکال مانند « جبهه النصرا» بر موضع ترکیه تاثیر گذاشته است؟

پاسخ: بدون شک. تمام بازیگران منطقه فهمیدند که کردها «سنگ پایه » در توازن نیرو در خاور نزدیک و میانه هستند و نباید آنها را نادیده گرفت. اسلام گرایان سعی کردند مقاومت ما را به امتحان بگذارند و دست به حملات شدید زدند. همه ؛ هم دوستان و هم دشمنان باید این موضوع را درک کنند که در آنچه به مسایل منطقه مربوط می شود باید دیدگاه های کردها نیز درنظرگرفته شود. پس از حملات دسته های ما به مواضع اسلامگرایان، توازن نیرو در منطقه تغییر کرد. تا کنون اسلام گرایان رادیکال تقریباً قدرت اصلی در منطقه به حساب می آمدند.غیراز کردها هیچ گروه دیگری در برابر آنها دست به مقاومت جدی نزده است. درعین حال باید به این نکته توجه داشت که این اسلامگرایان افراطی وحشیانه ترین روشهای جنگی را در رابطه با ما بکارمی گیرند، چیزهایی شبیه قرون وسطی که هنگام حمله به اقوام همسایه تمام دارایی و زنان « کافران » برای آنها « حلال» اعلام می شد. چنین نوع فتواها از دهن اسلام گرایان در مساجد و برعلیه کردها شنیده می شود. متاسفانه جهان متمدن فعلاً ناظر بیطرف این رویدادهاست. فقط ما کردها می توانیم در مبارزه با چنین حملات بربرمنشانه و وحشیانه ای به خودمان کمک کنیم. هیچ کس نمی توانست تصورکند که کردها میتوانند درس خوبی به این اسلامگرایان افراطی واز خود راضی بدهند. تمام این چیزها باعث تغییر توازن کلی قدرت در منطقه شد.

پرسش: در حال حاضر شما در اروپا هستید، آیا ملاقاتی با نماینده گان کشورهای اتحادیه اروپا خواهید داشت؟

 پاسخ: ما می خواهیم از حمایت سیاسی و دیپلوماتیک برخوردار شویم. در این راه تلاش خواهیم ورزید. کردها در شرایط فوق العاده دشواری برای بقا خود مبارزه می کنند. بدین معنا، بهانه خوبی برای اتحادیه اروپا که خودش را ضامن دموکراسی در جهان می داند ایجاد شده است تا به تفکر بپردازد.

Voice of Russia

سیاسی ـ بامداد۱۳/۱ ـ ۰۱۰۸


در پی موافقت به ازسرگیری مذاکرات اسراییل و فلسطین، دولت اسراییل آماده گی خود را به آزادی شماری از زندانیان فلسطینی اعلام کرد.
آیا این موافقت واین وعده برای آزادی زندانیان میتواند به ثمربخشی مذاکرات میان اسراییل و فلسطین بیانجامد؟
موانع بسیاری برسر راه توافق قطعی بین دو کشور قرار دارد. جان کری وزیر امور خارجه امریکا، پس از اعلام و انتشار این اخبار، به سفر خود به اسراییل خاتمه داده و روانه کشور پادشاهی عمان شد و در بدو ورود به این کشور گفت: « با خرسندی ایجاد مبنایی برای توافقنامه از سرگیری مذاکرات اسراییل فلسطین را اعلام می کنیم. » او درهمین سفر از رهبری دولت فلسطین ستایش کرده گفت: « رهبری شجاعانه محمود عباس رییس حکومت خود گردان فلسطین را ستایش می کنم.
محمود عباس به جان کری گفت که فلسطینی ها مذاکرات با اسراییل را برمبنای بازگشت به مرزهای سال ۱۹۶۷ می پذیرند.
همزمان با این خبر، کمیته مرکزی سازمان الفتح، چند مسله بنیادی را برای از سرگیری مذاکرات صلح اسراییل ــ فلسطین با جان کری وزیر امور خارجه امریکا برای اغاز مجدد مذاکرات صلح، در میان گذاشت. دبیر کل جنبش آزادی بخش فلسطین ، امین مقبولی اعلام کرد که مذاکرات صلح در ابتدا باید براساس دو کشور با مرزهای سال ۱۹۶۷ آغاز شود. تشکیلات خود گردان فلسطین تحت شرایط خاصی حاضر به بازگشت به میزمذاکره است. جنبش الفتح  از جان کری خواست که تغییراتی را در نظر بگیرد تا بتوان به یک تصویبنامه دست یافت.

یکی از اعضای ارشد الفتح که خود را معرفی نکرد گفت: « در حال حاضر پیشنهادها به همراه جدول از سرگیری مذاکرات مشوق ما برای مذاکره نیست.»
محمود عباس، رییس حکومت خود گردان فلسطین در آخرین جلسات کمیته مرکزی الفتح و کمیته اجراییه سازمان آزادی بخش فلسطین برای بررسی و تصویب پیشنهادهای امریکا حضوریافت . مهمترین پیشنهاد در طرح پیشنهادی جان کری آغاز مجدد « بدون وقفه » مذاکرات صلح اسراییل ــ فلسطین بدون بحث و گفتگو برای حل و فصل مسله ساختن شهرک ها در سرزمین فلسطین است. رییس تشکیلات خود گردان فلسطین گفت این طرح خواستار از سرگیری مذاکرات با توجه به سخنرانی بارک اوباما رییس جمهور امریکا در سال ۲۰۱۱ است. یعنی بر اساس خطوط مرزی قبل از اشغال سرزمین فلسطین در سال ۱۹۶۷ توسط ارتش اسراییل. اما آنچه مربوط به ساختن شهرک هاست، اکنون غرب برای حل وفصل این مشکل از اصطلاح جدید « خویشتنداری» در ساخت و ساز شهرک ها استفاده می کند. در طرح امریکا ــ اسراییل ساخت و ساز شهرک ها و توسعه آنها در سه شهرک آویل ، گوش آتزین و ماله ادامین و همچنین بیت المقدس شرقی ادامه دارد و فقط از توسعه شهرک ها درمنطقه غرب نوارغزه « خویشتنداری » میشود. در عوض فلسطینی ها خواهان عضویت رسمی درسازمان ملل متحد هستند. قطعنامه  « کنوانسیون چهارم ژنیو » به صراحت اشغال سرزمین ها را ممنوع کرده است. فلسطین در اواخر سال ۲۰۱۲ عضو ناظر سازمان ملل متحد شد.


هنوز همه موانع برای دورتازه مذاکرات میان فلسطین واسراییل برداشته نشده است و با اینکه جان کری اعتراف کرد که « توافق نهایی برای آغاز مذاکرات پایان یافته، اما جزییات این خوش بینی انتشار نیافته است.»
نماینده فلسطین برای مذاکرات صلح ، عریقات ونماینده اسراییل وزیرعدلیه انکشورقراراست بزودی درواشنگتن با یکدیگر مذاکرات صلح را آغاز کنند.
عریقات پیش از بازگشت وزیر خارجه امریکا به واشنگتن، در عمان با وی دیدار کرد ونظریات پیشنهادی رهبری فلسطین، یعنی روشن شدن وضع مرزهای سال ۱۹۶۷، متوقف شدن شهرک سازی در مناطق اشغالی که وعده آن را دولت اسراییل در گذشته داده بود و آزادی زندانیان سیاسی را مطرح کرد. معاون وزیر امور خارجه اسراییل زیو الکین ، نیز به نوبه خود گفت: « اگر قبل از آغاز مذاکرات صلح اعلام شود که اسراییل امتیازاتی برای مذاکرات صلح میدهد این مسله بی معنی است و در طول مذاکرات است که به جزییات برای حل فصل صلح باید پرداخت. »
جان کری وزیر امورخارجه امریکا پس از تماس تیلفونی با  اوباما ، با نتانیاهو  برای از سرگیری مذاکرات صلح « در اسرع وقت » برای دیدار با محمود عباس به رام الله رفت.
در این ملاقات رییس دولت خودگردان فلسطین، از توافق بر سر اصول مذاکرات استقبال کرد و تاکید کرد که : « با اینکه پیشرفت هایی برای امکان توافق برسراصول اساسی برای از سرگیری مذاکرات  صورت گرفته است، اما هنوز بسیاری از جزییات باید بررسی شوند. »
مذاکرات میان اسراییل و فلسطینی ها از چهار سال پیش قطع شده بود.

 

(آ.فریتاش) 

 

سیاسی ـ بامداد۱۳/۱ ـ ۳۱۰۷

خیزش مردم مصر و چشم انداز آن در منطقه

 

« کشور های پیرامونی و دوستداران اخوان المسلمین در این مدت کمک های فراوانی  به حکومت مرسی کردند. عربستان سعودی و قطر ۳ میلیارد دلار، لیبیا ۲ میلیارد و ترکیه یک میلیارد دلار در اختیار محمد مرسی و حکومت وی قرار دادند ولی آنها هم نتوانستند از سقوط وی جلوگیری کنند.»

 

 نوشته : دکتر محمد حسین یحیایی

 رخداد های مصر، ترکیه و دیگر کشور های منطقه نشان می دهد که مبارزه شدید، طولانی و آشتی ناپذیر بین نو و کهنه، سنت و مدرنیته به اشکال مختلف با شکل گرفتن و تقویت روز افزون طبقه متوسط، تحصیل کرده و خواهان مشارکت در فعالیت های سیاسی و اجتماعی وارد فاز جدیدی شده و با سرعت و شدت ادامه دارد.  هنوز یک سالی از قدرت گیری اخوان المسلمین در مصر نگذشته بود که بار دیگر جوانان، روشنفکران، هنرمندان همراه با توده های مردم در میدان تحریر جمع شدند و از محمد مرسی خواستند تا کاخ ریاست جمهوری را ترک کند. زیرا آنان خشمگین از آن بودند که محمد مرسی به عهد خود وفا نکرده، در خدمت باور های مذهبی خود بوده، نه تنها قدمی در راستای بهبود اوضاع وخیم اقتصادی و سیاسی بر نداشته بلکه جامعه مصر را که نیازمند تغییر و تحول به سوی پیشرفت و دمکراسی است به تاریکی و تباهی پیش می برد. مرسی مانند دیگر همتایان خود در منطقه چشم و گوش خود را به فریاد های میلیونی مردم بسته، در پشت صخره قوی انتخابات و رای مردم پنهان می شد که اعتقاد چندانی هم به آن نداشت زیرا در مراسم سوگند خود به دفعات گفته بود:

 ما ادامه دهنده راه حسن البنا ( یکی از بنیان گذاران اخوان المسلمین) هستیم، قانون اساسی ما قرآن است، راهبرمان رسول خدا و راهمان شهادت است، شهادت در راه خدا آرزوی ما است… شریعت، باز هم شریعت، باز هم شریعت!…  بنابرین محمد مرسی از همان روز های نخست در مسیری قرار گرفته بود که نمی توانست رییس جمهور همه مردم مصر با باور های دینی و مذهبی جداگانه باشد زیرا در چند دهه اخیر طبقه میانی، شهر نشینی و آگاهی مردم مصر بقدری رشد کرده است که دیگر نمی توان آنان را با فریب ، نیرنگ و با استفاده از احساسات مذهبی و دینی اداره کرد.

از ملک فاروق تا جمال ناصر

مصر با تاریخ و فرهنگ کهن، در چند دهه گذشته شاهد تغییرات و تحولات شگرفی در حوزه های اجتماعی و اقتصادی بوده است. بعد از فروپاشی امپراتوری بزرگ عثمانی، پای اروپایی ها بویژه بریتانیا و فرانسه به آن سرزمین باز شد. در نیمه های دهه سی میلادی قرن گذشته تعدادی از افسران جوان با احساسات ملی گرایی و پان عربیسم در آن متشکل شدند. در سال ۱۹۴۳ عبدالناصر به فرماندهی آکادمی نظامی برگزیده شد و همین گزینش زمینه انتخاب دوستان و همراهان وی را برای اقدامات بعدی فراهم ساخت. در ۲۳ جولای ۱۹۵۲ این گروه از افسران جوان که خود را « افسران آزاد » می نامیدند همراه با ملی گرایان تند رو عرب، برخی از مارکسیست ها و افراد اخوان المسلمین نظام پادشاهی ملک فاروق را سرنگون کردند. ملک فاروق در ارزیابی آن روز ها گفت:  نظام و اقتدار مرا اخوان بدست افسران جوان که خود را انقلابی می خوانند سرنگون کردند، این افسران در دست اخوان المسلمین یک ابزار بیشتر نیستند. جمال عبدالناصر همواره می گفت: افسران آزاد کودتا نکردند، یک انقلاب اجتماعی را با اهداف انفلابی انجام دادند.ناصر در همکاری با اخوان قول ۵ وزارتخانه را به آنان داد ولی با گذشت زمان و عملکرد اخوان از آن منصرف شد در نتیجه رابطه روز های نخست به تیرگی گرائید. ناصر که تا مدتی ناظر به روند اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور و شرایط موجود بود، در سال ۱۹۵۴ خود قدرت سیاسی کشور را در دست گرفت. در ۲۶ اکتبر همان سال سو قصد نافرجامی بر علیه ناصر در اسکندریه انجام گرفت و انگشت اتهام به سوی اخوان نشانه رفت. برخی از سران آن دستگیر و ۴ تن از آنان اعدام شدند. پی آمد آن تعطیلی همه دفاتر اخوان در سرتاسر مصر بود. دوری ناصر از اخوان و گروه های دیگر اسلامگرا به تقویت نیرو های نظامی، ملی گرا و چپ در قدرت سیاسی انجامید و محبوبیت ناصر را افزایش داد. دیگر ناصر نه تنها در مصر بلکه در دنیای عرب موقعیت بسیار ممتازی بدست آورده و در بین جوانان قدرت کاریزمایی خود را افزایش داد. در این میان اصرار آمریکا در پیوستن مصر به پیمان بغداد ناکام ماند، در نتیجه آمریکا بانک جهانی را در پرداخت وام به مصر برای ساختن سد آسوان زیر فشار قرار داد و با آن مخالفت کرد. این اقدام آمریکا ناصر را به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نزدیک کرد. شوروی در ساختن سد آسوان به مصر یاری رساند و مسیر سیاست گذاری های اقتصادی مصر را تغییر داد. ناصر در این راستا در سال ۱۹۵۶ کانال سویز را ملی اعلام کرد که این اقدام به شدت از سوی کشور های غربی مورد سرزنش و انتقاد قرار گرفت. بریتانیا، فرانسه و اسراییل در یک حرکت و اقدام تلافی جویانه بخشی از شبه جزیره سینا را اشغال کردند. ناصر که موقعیت خود را در بین کشور های عربی بویژه جوانان مستحکم می دید، فریاد می زد: مساجدمان را تخریب کردند، از شما کشور های عربی و مسلمان صدایی شنیده نمی شود، ننگ تان باد!

در سال ۱۹۵۷ با خواست و اصرار ایالات متحده و شوروی بخشی از صحرای سینا به مصر برگردانده شد و موقعیت ناصر بعنوان قهرمان دنیای عرب باز هم تقویت شد. ناصر با استفاده از فرصت بدست آمده در اول فوریه ۱۹۵۸ « اتحاد جمهوری عربی » را با اتحاد سوریه ومصر اعلام کرد. در ۲۴ فبروری همان سال « عبدالکریم امیر » یکی از نزیکان خود را به رهبری سوریه منصوب کرد. در این راستا افسران دیگر مصری را در مراکز نظامی و سیاسی گماشت. احزاب سیاسی بویژه حزب بعث را منحل و دفاتر آن را تعطیل کرد. همزمان به اصلاحات اقتصادی دست زد و اصلاحات عرضی را در دستور روز قرار داد. این اقدامات زود هنگام خوشآیند بزرگ مالکان و زمینداران نبود در نتیجه مخالفت ها با وی آغاز شد. در سال ۱۹۶۱ تعدادی از افسران سوری به تحریک کشور های غربی در مخالفت با اتحاد جمهوری عربی قیام کردند و سوریه و یمن از اتحاد خارج شدند ولی مصر همچنان نام اتحاد جمهوری عربی را حفظ کرد.

جنگ شش روزه با اسراییل و اثرگزاری آن بر رخداد های مصر

جنگ ۶ روزه با اسراییل که با شکست نظامی مصر به پایان رسید موقعیت جمال عبدالناصر را به شدت متزلزل کرد و از محبوبیت وی در دنیای عرب و کشور مصر کاست. دیگر ناصر هرگز موقعیت پیشین خود را بدست نیآورد و گروه های طرفدار غرب در ارتش و دولت تقویت شدند. در ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۱ ناصر در پی سکته قلبی درگذشت و دوست دیرینه و طرفدار غربش انور سادات جایگزین وی شد. انور سادات با تغییر موضع، اقتصاد لیبرالی را در پیش گرفت و زمینه فعالیت های اسلامگرا ها را در پنهان و آشکار فراهم کرد. در سال ۱۹۷۱ بار دیگر اتحاد مصر، لیبی، سودان و تونس مطرح شد ولی به نتیجه ای نرسید. در سال ۱۹۷۳ بخش دیگری از اراضی اطراف کانال سوئز از اسراییل پس گرفته شد و زمینه پیمان صلح با اسراییل فراهم گردید. ۶ سال بعد در کمپ دیوید پیمان صلح با اسراییل به امضاء رسید، در همه این مدت رابطه با آمریکا رو به بهبود گذاشت و رابطه تجاری به سرعت افزایش یافت. با اجرای سیاست های لیبرالی در اقتصاد، پان اسلامیزم جایگزین پان عربیسم شد. گروه ها اسلامگرا و ناراضی از پیمان صلح با اسراییل به دفعات بر علیه سادات شوریدند، و در سال ۱۹۷۷ زیر عنوان « شورش و قیام برای نان » تظاهرات وسیعی در قاهره و پورت سعید راه انداختند. در این تظاهرات بیش از ۸۰ نفر به قتل رسیدند. انور سادات چند سال بعد هنگام رژه نیرو های مسلح که در جایگاه قرار گرفته بود از سوی افراد گارد خود مورد هدف قرار گرفت و کشته شد، مسوولیت این قتل را گروه های اسلامگرا بر عهده گرفتند. در پی آن حسنی مبارک همرزم سادات و دنباله رو سیاست های اقتصادی وی زمام امور را در دست گرفت.

حسنی مبارک زمینه فعالیت های اقتصادی نیرو های مسلح را گسترش داد و بخشی از فعالیت های اقتصادی و همکاری با شرکت های خارجی را به آنها سپرد. همسو با آن کمک های نظامی آمریکا هم که سالانه به یک و نیم میلیارد دلار می رسید به رفاه بیشتر فرماندهان نظامی انجامید. حسنی مبارک تلاش می کرد تعادل و رابطه خود را با نیرو های مسلح برقرار سازد و حفظ کند و همزمان مانع از نفوذ مذهبی های تند رو بویژه افراد اخوان المسلمین در نیرو های مسلح و امنیتی شود. تا سال ۱۸۹۸ ژنرال غزالی این سیاست را با درایت و توانایی پیش می برد که ناگهان از فرماندهی ارتش کنار گذاشته شد و ژنرال حسین طنطاوی با تمایل های مذهبی جایگزین وی شد.

بهار عربی و دستاورد های فرمانروایی محمد مرسی

بهار عربی و موج جدید آزادی خواهی که از کشور کوچک تونس آغاز شد، در اندک مدتی بزرگترین کشور منطقه را با بیش از ۸۴ میلیون جمعیت به کام خود کشید و به حکومت ۳۰ ساله حسنی مبارک پایان داد و انقلاب مصر با شرکت جوانان، روشنفکران، هنرمندان، تهیدستان، کارگران و توده های مردم بویژه طبقه متوسط که همواره در آرزوی تغییر و تحول اجتماعی و گسترش دمکراسی بودند ، به پیروزی رسید. در مدت کوتاهی دوران گذار هم به پایان رسید و زمینه انتخابات فراهم شد. اخوان المسلمین که سال های طولانی در محلات فقیر نشین زیر نام خدمات بهداشتی، فرهنگی و اقتصادی فعالیت می کردند و شبکه عظیم تبلیغات را در اختیار داشتند از فرصت بدست آمده به بهترین شکل استفاده کردند، با تشکیل حزب آزادی و عدالت به رهبری محمد مرسی، نمایندگان خود را به مجلس فرستادند و در انتخابات ریاست جمهوری هم کاندیدای خود محمد مرسی را به پیروزی رساندند. محمد مرسی هرچند خود را محافظه کار و رییس جمهور مصر می خواند ولی در عمل تحت کنترل اخوان بود و سیاست های آن را پیش می برد در نتیجه در مدت کوتاهی شکاف عمیقی در جامعه مصر بوجود آورد. جامعه چند قومی و چند مذهبی مصر را به سوی کشاکش های قومی و مذهبی کشاند. ده ها نفر به دست تند رو های مذهبی کشته شدند، جامعه زنان مصر که با مبارزه پیگیر و طولانی خود بخشی از حقوق اجتماعی و سیاسی خود را به دست آورده بودند در معرض تعرض، ستم و تهدید قرار گرفتند. تنش های قومی، فشار های روز افزون اجتماعی و اقتصادی بار دیگر توده های مردم را به خیابان کشاند و جنبش تمرد شکل گرفت. خروش میلیونی مردم در میدان تحریر که خواهان تغییر و گذر از خرافات بودند توجه جهانیان را به خود جلب کرد و در نهایت با مداخله نظامی به حکومت یکساله محمد مرسی که خود را منتخب مردم می دانست پایان داد.

در مدت حکومت اخوان المسلمین بر مصر اقتصاد ضعیف آن متحمل ضربات سنگینی شد، درآمد های توریستی به شدت کاهش یافت، ارزش پول ملی در این مدت کوتاه تا ۱۵ درصد پایین آمد، به گزارش صندوق بین المللی پول میزان بیکاری از ۹ و نیم درصد تا نزدیک به ۱۴ درصد افزایش یافت. همزمان با رکود افزایش روز افزون قیمت ها مردم تهیدست را به شدت مضطرب و پریشان کرد، با کاهش صادرات درآمد های ارزی و سرمایه گذاری های خارجی کاهش یافت، از ارسال پول که از سوی کارگران مصری در کشور های مختلف کار و فعالیت می کنند کاسته شد، بدهی های خارجی مصر در این مدت با ۱۰ میلیارد دلار افزایش به ۴۰ میلیارد دلار رسید و بیش از ۴۰ درصد مردم زیر خط فقر با ۲ دلار در روز مجبور به گذران زندگی شدند. این در حالی بود که کشور های پیرامونی و دوستداران اخوان المسلمین در این مدت کمک های فراوانی  به حکومت مرسی کردند. عربستان سعودی و قطر ۳ میلیارد دلار، لیبی ۲ میلیارد و ترکیه یک میلیارد دلار در اختیار محمد مرسی و حکومت وی قرار دادند ولی آنها هم نتوانستند از سقوط وی جلوگیری کنند.

واکنش ها به رخداد های مصر هنوز ادامه دارد، مقامات ترکیه بویژه رجب طیب اردوغان، از برکناری محمد مرسی به شدت بر آشفته شد ، عملکرد نظامی ها را کودتا، زشت، مغایر با دمکراسی و غیر قابل قبول خواند و خواستار آزادی فوری محمد مرسی شد. ملک عبداله پادشاه عربستان سعودی که از حامیان مرسی بود با چرخش غیر منتظره، انتخاب عدلی محمود منصور را به ریاست جمهوری مصر از سوی شورای نظامی ها تبریک گفت و ادامه داد… ما دست نفرات نیرو های مسلح مصر را به گرمی می فشاریم. مصر از دالان بحران و تاریک نجات پیدا کرد. بشار اسد رییس جمهور سوریه که خود گرفتار بحران عمیقی در کشور خود است گفت: رخداد های مصر و سقوط محمد مرسی نشانه شکست اسلام سیاسی در جهان و سرنوشت محتوم کسانی است که از دین برای اهداف سیاسی و جناحی بهره برداری می کنند. مقامات جمهوری اسلامی ایران با سکوت از کنار آن گذشته، در روز های نخست تنها علاالدین بروجردی رییس کمسیون سیاست خارجی مجلس از پیشبرد سیاست مرسی انتقاد کرد و بر آن ایراد گرفت که چرا به تصفیه و پاکسازی( اعدام های دستجمعی مانند ایران در انقلاب ۱۳۵۷ ) نیرو های نظامی دست نزد، البته در روز های بعد در همین راستا گفتار دیگری مطرح گردید.

با برکناری محمد مرسی از ریاست جمهوری مصر، گروه جدیدی بنام « انصار الشریعه » اعلام موجودیت کرد و گفت: برکناری مرسی توسط ارتش جنگ علیه اسلام است و با تهدید ادامه داد که با تهیه سلاح و آموزش نظامی به مبارزه ادامه خواهد داد. این گروه سکولار ها، هواداران حسنی مبارک، مسیحیان قبطی، نیرو های امنیتی و فرماندهان ارتش را مسوول حوادث اخیر مصر معرفی کرد( به نقل از خبرگزاری رویتر).

آنچه مسلم است و رخداد های مصر، ترکیه، ایران و دیگر کشور های منطقه آن را به روشنی نشان می دهد، این است که دیگر نمی توان این جوامع را با نظام های استبدادی، شبه فاشیستی و یا مذهبی اداره کرد، اقتصاد به اصطلاح اسلامی و یا آموزه های دینی و مذهبی جوابگوی نیاز های امروزی بشر نیست، بیش از دو سوم جمعیت این کشور ها شهر نشین و تلاشگر فرهنگی و آموزشی اند. آنان از همه امکانات استفاده می کنند تا حداقل فرزندان خود را از آموزش عالی بهره مند سازند. طبقه متوسط در این کشور ها رشد کرده و در سرنوشت سیاسی کشور خود مداخله می کند، اغلب آنان هرچند خاستگاه روستایی و باور های مذهبی دارند ولی با قرار گرفتن در شرایط خاص و آشنایی با فرهنگ شهرنشینی با خود و باور های خود به تضاد می افتند، آشنایی با مدرنیته، گاهی ثروت و پول، آرزوی زندگی در خانه های مجلل و استفاده از دستآورد های تکنولوژی جدید آنان را از باور ها و شیوه زندگی روستایی و حاشیه نشینی دور می کند. بنبابرین رخداد های مصر تاثیر مستقیمی در منطقه بویژه کشور های عربی خواهد داشت و در چشم انداز آن مبارزه پیگیر مردم برای گذر از خرافات، تاریک اندیشی و استبداد مشاهده می شود…

 

 سیاسی ـ بامداد۱۳/۱ ـ ۲۵۰۷

رویارویی به سبک جنگ سرد و پاسخ منفی روسیه به خواسته تسلیحاتی امریکا

 

اهمیت زرادخانه های هسته ای در محور معادلات مسکو و واشنگتن بگونه ای است که کارشناسان مسایل نظامی می گویند که با وجود این عنصر در ساختارهای نظامی دو کشور، نمی توان از پایان جنگ سرد سخن گفت.
موج جدید مباحث مربوط به این مساله زمانی آغاز شد که ‌باراک ‌اوباما ‌رییس ‌جمهور ‌ایالات ‌متحده امریکا چند هفته قبل ‌در ‌برلین ‌از ‌روسیه برای ‌کاهش ‌بنیادین زرادخانه ‌‌سلاح های ‌هسته ای ‌اعم ‌از ‌راهبردی ‌و ‌تاکتیکی ‌دعوت ‌کرد. ‌این ‌اندیشه ‌ناظر ‌بر ‌کاهش ‌زرادخانه های ‌دو ‌کشور ‌به ‌میزان ‌یک ‌سوم ‌سطح ‌پیش بینی ‌شده ‌در ‌قرارداد ‌سال ۲۰۱۰ ‌است ‌ که ‌به ‌موجب ‌آن ‌ایالات ‌متحده ‌و ‌روسیه ‌باید ‌ظرف ‌۷ ‌سال ‌آینده ‌تعداد کلاهک ‌هسته ای ‌خود را ‌تا ‌۱۵۵۰ ‌عدد ‌و ‌موشک های حامل آنها ‌را ‌تا ‌۸۰۰ ‌عدد ‌کاهش ‌دهند. ‌
این مساله در مقطع کنونی که امریکا با بحران اقتصادی و وضعیت نابسامان مالی در بعد داخلی و ظهور قدرت های جهانی جدید و شکست رویکردهای مداخله جویانه واشنگتن در بعد خارجی دست به گریبان است، اهمیت دوچندان دارد، به ویژه اینکه ‌باراک ‌اوباما ‌در ‌سال ‌۲۰۰۹ به بهانه طرح ابتکار کاهش زرادخانه های هسته ای مسکو واشنگتن ‌برنده ‌ جایزه   ‌صلح ‌نوبل ‌شد. 
از سوی دیگر تاکید دوباره باراک اوباما بر ضرورت اقدام کشورش و روسیه بر کاستن از حجم موشک های قاره پیمای هسته ای و سکوهای پرتاب آن بار دیگر بر نگرانی کاخ سفید از توان بالای بازدارندگی تسلیحات بالستیکی و نیروهای راهبردی موشکی هسته ای روس ها صحه گذاشت.
وزن زرادخانه هسته ای روسیه در حفظ توازن قوا در سطح بین المللی و معادلات جهانی و منطقه ای مسکو به میزانی است که اوباما در سفر چندی پیش خود به برلین و پس از مذاکره با انگلا مرکل صدراعظم المان به صراحت به پوتین پیشنهاد کرد زرادخانه اتمی امریکا و روسیه به میزان یک سوم کاهش یابد تا به این ترتیب به رویارویی اتمی دوران جنگ سرد پایان داده شود.
روس ها که از سال های نخست فروپاشی شوروی سابق در دهه ۱۹۹۰ و پذیرش پیشنهادهای تحمیلی غرب در آن دوره فاصله گرفته و در یک دهه اخیر به تقویت بنیان های اقتصادی و نظامی خود پرداخته اند، به سرعت به این پیشنهاد پاسخ منفی دادند.
در همین راستا پوتین رییس جمهوری روسیه در نشست مشورتی در سن پطرزبورگ با رد درخواست همتای امریکایی خود برای کاهش زرادخانه های هسته ای اعلام کرد: نمی توانیم اجازه دهیم توازن نظام بازدارندگی اتمی به هم بخورد. بازدهی نیروهای اتمی ما نباید پایین برود و به همین دلیل اجرای طرح های مربوط به دفاع هوا – فضا ، در آینده هم یکی از محورهای کلیدی توسعه نظامی خواهد بود. پوتین که با تجربه فعالیت در سازمان اطلاعاتی جاسوسی شوروی سابق موسوم به کا.گ.ب ذهنیت روشنی از رویکردهای بلندمدت جاه طلبانه و توسعه طلبانه امریکایی در چارچوب ناتو و اجرای خزنده طرح استقرار سپر دفاع موشکی جهان شمول واشنگتن دارد، نه تنها درخواست اوباما برای کاهش تسلیحات بالستیکی دو کشور را رد کرد، بلکه به صراحت تاکید کرد که مسکو در آینده نیز سرمایه گذاری های بیشتری در این حوزه انجام خواهد داد.
از سوی دیگر روس ها خوب می دانند که در جهان امروزی، موضوع برخورداری از زرادخانه هسته ای محدود به مناسبات مسکو و واشنگتن نیست و به مقوله ای جهان شمول تبدیل شده که کشورهای زیادی که بخش عمده آنها را متحدان امریکا تشکیل می دهد، در آن درگیرهستند. پوتین با درک اهمیت این موضوع در معادلات بین المللی و کاهش روزافزون وزن و جایگاه ساختارهای بین المللی مانند سازمان ملل به عنوان ابزار دست قدرت های غربی تاکید کرد که امروزه دیگر نه تنها امریکا، بلکه دیگر کشورها هم تسلیحات تهاجمی خود و از جمله موشکهای میان برد را به طور فعال توسعه می دهند. در واقع تمام همسایگان ما مشغول توسعه این سیستم ها هستند.
دمیتری راگوزین معاون نخست وزیر روسیه نیز که به صراحت لهجه و رک گویی در میان سیاستمداران روس معروف است، با قاطعیت بیشتری در خصوص درخواست اوباما برای کاهش زرادخانه هسته ای دو کشور اظهار نظر کرد و رییس جمهوری امریکا را در این حوزه آماتور خواند. راگوزین که چندین سال نماینده روسیه در ناتو بوده و بارها این سازمان نظامی منطقه ای را به چنگ انداختن به بهانه های غیرقابل قبول در استقرار دفاع سپر دفاع موشکی امریکا در مرزهای غربی روسیه متهم کرده است، گفت: این امر ـ پیشنهاد کاهش تسلیحات هسته ای ـ نشان می دهد که اوباما یا ماهیت مساله را در نمی کند و یا آشکارا در این باره دروغ می گوید.
معاون نخست وزیر روسیه که به دلیل حضور بلندت مدت در ناتو به عنوان ساختار نظامی و تهاجمی مداخله گر جریان سلطه در معادلات بین المللی با رویکردهای بلندمدت غرب در خصوص کشورش آشنا می باشد، با ابراز ناخرسندی از پیشنهاد اوباما اعلام کرد: پدافند ضدموشکی اروپا بخشی از دفاع جهانی بزرگ می باشد. در این حال چطور می شود به طور جدی از ضرورت کاهش توان راهبردی سخن گفت و در عین حال ناتوانی خود (از نیل به توافق در مورد پدافند ضد موشکی) را به نمایش گذاشت؟
روسها که پیش از این در تابستان ۲۰۱۰ در دوره ریاست جمهوری دمیتری مدودیف و به دلیل سیاستگزاری های خارجی غربگرایانه وی در دام عقب نشینی های تاکتیکی امریکاییان - به شکل توقف کوتاه مدت استقرار اجزای سپر دفاع موشکی در خاک جمهوری چک و لهستان - گرفتار شده و به امید دستیابی به سرمایه گذاری و دانش پیشرفته غربی با غرب در سازمان ملل هم آوا شده بودند، این بار با تجربه اندوزی از آن رویداد، اعتنایی به پیشنهاد اوباما برای کاهش تسلیحات راهبردی هسته ای نکردند.
یوری اوشاکوف دستیار رییس جمهوری روسیه از جمله این افراد بود که اعلام کرد اوباما پیش از این به طور رسمی مقاصد خود در مورد کاهش تسلیحات اتمی را به مسکو بیان کرده است. وی گفت: موقعیت کنونی با وضعیت دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تفاوت دارد. در آن زمان تنها امریکا و شوروی در مورد کاهش زرادخانه اتمی مذاکره می کردند، اما اینک باید به مسئله از دیدگاه گسترده تر نگاه کرد و دایره طرف های احتمالی گفت وگو در این مورد را گسترش داد.
رویکرد مقام های ارشد روس در پاسخ منفی به پیشنهاد اوباما برای کاهش زرادخانه های هسته ای دو کشور با استقبال کارشناسان سیاسی و نظامی روس نیز مواجه شد و آنان نسبت به ناخرسندی سیاستمداران شان در این باره واکنش مثبت نشان دادند.
ولادیمیر انوخین معاون اکادمی مسایل راهبردی روسیه در همین ارتباط گفت: در موقعیتی که در زمان حاضر در حال شکل گیری است و نیروهای اتمی چین رو به توسعه میباشد و اقدامات تحریک آمیز امریکا در بخش ضدموشکی ادامه دارد، ما به چنین ابتکاراتی (پیشنهاد رییس جمهورامریکا) هیچ نیازی نداریم.
وی افزود: به ویژه اینکه روشن است که امریکا سیاست استانداردهای دوگانه را در این باره پیاده می کند. اعلامیه های مربوط به سوریه و پدافند ضد موشکی نشان میدهد که امریکا با از دست دادن کنترل بر فضای جهانی اینک در جستجوی راه دفاع از منافع خود به حساب به ظاهر مشارکت با روسیه می باشد.
‌یوگنی ‌میاسنیکوف رییس ‌مرکز ‌مطالعه ‌کنترل ‌تسلیحات روسیه نیز بر این باور است که ‌این ‌ابتکار ‌از ‌نظر ‌سیاست ‌داخلی ‌برای ‌باراک ‌اوباما ‌مهم ‌است، زیرا نخست ‌او به این وسیله ‌تعهدات ‌خود ‌را ‌اجرا ‌می کند ‌و دوم اینکه ‌می تواند ‌بودجه ‌قابل ‌توجهی ‌صرفه ‌جویی کند. ‌
میاسنیکوف اضافه می کند: اگر ‌خطر ‌انتقاد ‌از ‌سوی ‌جمهوری ‌خواهان ‌نبود، ‌اوباما ‌می توانست ‌بدون ‌روسیه ‌هم ‌این ‌کاهش ها ‌را ‌انجام ‌دهد. کارشناس روس ادامه می دهد: واقعیت این است که امروزه ‌ثبات ‌راهبردی ‌توسط ‌نه ‌تنها ‌وجود ‌سلاح های ‌هسته ای ‌بلکه ‌عواملی ‌چون ‌سپر ‌دفاع ضد موشکی، ‌ساخت ‌سلاح هسته ‌ای، ‌احتمال ‌استقرار ‌سلاح های دقیق غیر ‌در فضای ‌کیهانی ‌و ‌عدم ‌شرکت ‌بعضی ‌کشورها ‌در ‌توافقات ‌مربوط به ‌خلع ‌سلاح ‌هسته ای ‌تعیین ‌می شود. ‌با ‌وجود ‌این ‌که ‌باراک ‌اوباما ‌در ‌پیام ‌ماه ‌اپریل امسال خود ‌برای ‌ولادیمیر پوتین ‌اظهار ‌امیدواری ‌کرد ‌که ‌دو ‌کشور ‌در ‌ ‌سپتامبر ‌موافقتنامه ‌چارچوبی ‌درباره کاهش ‌زرادخانه های ‌هسته ای ‌‌را امضا ‌کنند، ‌میاسنیکوف ‌بعید ‌می داند ‌که ‌این ‌کار ‌بتواند در این مدت کوتاه ‌انجام ‌شود.
تجزیه و تحلیل اظهارات و پیشنهادهای مقام های امریکایی درباره کاهش زرادخانه های هسته ای این کشور و روسیه در ماه های اخیر نشان می دهد که واشنگتن در راستای تکمیل سناریوی تضعیف کرملین به دنبال بی اثر کردن تنها مزیت نسبی روسها در معادلات جهانی در قالب تسلیحات راهبردی هسته ای می باشد. از سوی دیگر روس ها با آگاهی کامل از اهمیت بازدارنده گی نیروهای راهبردی موشکی هسته ای خود در اشکال مختلف زمینی(سکوهای پرتاب موشک های باستیک)، هوایی (هواپیماهای راهبردی دورپرواز) و دریایی (نوسازی زیردریایی های هسته ای به جای مانده از دوره شوروی سابق و طراحی و ساخت کلاس های جدید و پیشرفته آنها) در تحولات بین المللی و منطقه ای و نیز افزایش تعداد قدرت های هسته ای جهانی، به هیچ وجه حاضر به چشم پوشی از این توانمندی خود نیستند.
در نهایت می توان گفت که پابرجا بودن میراث جنگ سرد در مناسبت شکننده و غیرمطمین روسیه و امریکا از یک طرف، و پیچیده تر شدن روزافزون معادلات بین المللی و چرخش زود به زود مراکز قدرت جهانی در نقشه جغرافیایی سیاسی جهان از طرف دیگرموجب می شود که نتوان به اجرایی شدن پیشنهاد اوباما مبنی بر کاهش زرادخانه های هسته ای روسیه و امریکا در کوتاه مدت امیدوار بود و جهان همچنان باید نظاره گرنمایش یادگارهای جنگ ستارگان در عرصه مناسبت بین المللی میان کرملین و کاخ سفید باشد.

 

سیاسی ـ بامداد۳ /۱۳ ـ ۲۸۰۷

انکشافات درحزب بعث سوریه

 

بشار اسد رییس جمهورسوریه  در نشست شورای مرکزی حزب بعث از اعضای کمیته مرکزی و کادر های آن حزب خواست تا رابطه حزب را با سندیکا ها و اتحادیه های کارگری و تشکل های دهقانی هر چه بیشتر مستحکم گردانند .

 

 

برگردان  از: آزاده اسفندیاری


ماه رمضان برای مسلمانان جهان ، ماهی است روحانی و آرامش بخش از همین روی آن ها این ماه را ، ماه مبارک نامیده اند و منشا خیر و برکت. خصوصا برای مردم خاور میانه که خواستگاه دین اسلام است .
در سوریه هم مانند دیگر کشور های اسلامی مردم به تبعیت از اعتقادات دینی خود به استقبال ماه رمضان رفتند، با این تفاوت که جنگ همچنان در این کشور بنام اسلام شعله وراست و انسان های بی گناه را به کام خود می کشد. رسم وعادت بر این است که در این ماه، اگر اختلافی و یا تقابلی بین افراد و یا قومی وجود داشته باشد، بزرگترها جهت حل مشکلات به تفکر می نشینند تا راه حلی معقول برای آن بیابند. هم سوری ها و هم «  اپوزیسیون » خود را مسلمان می دانند اما آن چه از جانب مزدوران و تروریست ها به نام «  اسلام » و « اپوزیسیون » اعمال می شود شباهتی نه با مسلمانی دارد و نه انسانیت. در کردار آنان هیچ امری مقدس نیست، حتی کشتن زنان و کودکان.
چند روز پیش ارتش سوریه توانست آخرین سنگر های گروه ها را در شهر حمص به تصرف در آورد و آن ها را از این شهر تار و مار کند. ۸ ماه جولای تروریست ها دو موتر بمب گذاری شده را در محله قدیمی این شهر منفجر کردند که منجر به کشته شدن ۴ نفر و زخمی شدن ۴۰ نفر از اهالی محل گردید. تروریست ها در شهر دمشق با قرار دادن بمبی قوی زیر موتری باعث زخمی شدن چندین نفر شدند و تعدادی از خانه ها و مغازه های محل تخریب گردید. در محله دیگری در این شهرپولیس موفق شد بمب دیگری را شناسایی و خنثی کند .
با وجود ترور ها و انفجار بمب ها توسط جنایتکاران، زنده گی در این کشورجریان دارد و مردم علیرغم وجود سایه ترور و وحشت به گذراندن امور روز مره خود مشغول هستند .

اخیرا پلینوم حزب بعث (حزب سوسیالیست متحده عربی) حزب حاکم در سوریه، با حضوراعضای کمیته مرکزی این حزب و میهمانانی از دیگر شعب احزاب بعث در کشور های عربی تشکیل شد .

یکی ازتصمیم های پلِنوم تغیراتی درترکیب رهبری حزب برای فعال تر کردن ارتباط با زحمتکشان سوریه بود. بشار اسد رییس جمهور این کشور در سخنرانی خود در این پلینوم ، از اعضای کمیته مرکزی و کادر های فعال خواست تا رابطه حزب را با سندیکا ها و اتحادیه های کارگری و تشکل های دهقانی هر چه بیشتر مستحکم گردانند . او گفت ، حزب و دولت باید به وظایف خود در ارتباط با ایجاد نهاد های مدنی و ترغیب مردم به انجام کارهای داوطلبانه کوشش های بیشتری انجام دهند . در شرایط دشوار جنگ تحمیل شده ازطرف کشورهای خارجی ، ما باید با پشتبانی هر چه بیشتر مردم، با شور میهن پرستانه سوریه را باز سازی کنیم .

در همین روزها ،  نجاح وکیم   یکی از رهبران «  حرکت مردمی لبنان »  طی مصاحبه ای با تلویزیون ملی لبنان ضمن حمایت از حکومت و مردم سوریه در مبارزه با تروریسم گفت: «  نباید فراموش کرد که تحت فشار قرار دادن سوریه بر می گردد به سال ۲۰۰۲  ، یعنی زمانی که جلسه اتحادیه عرب برای رسیده گی به مسله فلسطین در بیروت تشکیل شد . درآن جلسه تعدادی از رهبران عرب خواهان تنظیم قطعنامه ای مبنی بر حذف شعار مرکزی فلسطینیان برای بازگشت به وطن خود بودند! بشار اسد در آن اجلاسیه خطاب به «  امیل لحود » رییس جمهور وقت لبنان با چنین قطعنامه ای صراحتاً مخالفت کرد و طی سخنانی حمایت دولت سوریه را از مبارزه خلق فلسطین با رژیم صهیونیست اسراییل و برگشتن آنان به سرزمین مادری اعلام کرد . از آن زمان به بعد کشور سوریه از جانب برخی از دولت های عربی از جمله دولت های محور خلیج فارس برای قطع حمایت سوریه از مردم فلسطین و دوری جستن از ایران زیر شدید ترین فشار ها قرار گرفت. دولت سوریه همواره بر داشتن حق استقلال خود در تصمیم گیری سیاست های خارجی و داخلی خود تاکید کرده است، از همین روی زیرفشار های خارجی از جمله دولت های عربی قرار گرفته است. به دیگر سخن سوریه به علت تمکین نکردن به سیاست های غربی ها و اتخاذ تصمیمات متناسب با منافع ملی خود باید تنبیه شود !»

در صحنه دیگری از شطرنج حوادث سوریه ، در شهر ساحلی  بونیاس  پولیس موفق به کشف ۲۸۱ بشکه مواد کیمیاوی خطرناک شد. بعد از تحقیقات و بررسی لازم توسط دولت این کشور معلوم گردید که تروریست ها این مواد کشنده را در انباری ذخیره کرده بودند تا آن ها را منسوب به دولت سوریه کنند. در همین رابطه  بشار جعفری  نماینده دایمی سوریه در سازمان ملل متحد طی گزارشی اعلام کرد که این حجم از مواد کشنده و خطرناک برای نابود کردن کل شهرها و حتا کل کشور سوریه کافی بوده است.  بشار جعفری  یاد آوری کرد که مدتی پیش پولیس ترکیه  دو کیلو گرم مواد گاز سمی « سارین »  از اعضای القاعده در میدان هوایی استانبول که با هواپیمای مسافربری از لیبیا به آن کشورمی آمدند را کشف کرد. بشار جعفری کلیه مدارک مربوط به کشف مواد سمی کیمیاوی را در اختیار دبیر کل سازمان ملل قرارداده است و از این مراجع جهانی خواهان رسیده گی به این موضوع شد .

بر اساس گزارش هایی،  دولت سوریه اعلام کرده است که روز ۱۹ مارچ سال جاری موشکی که با کلاهک مواد کیمیاوی توسط تروریست ها به اطراف شهر حلب فیر شد، صد ها نفر کشته و زخمی شدند . کلیه شواهد دلالت بر آن دارند که تروریست ها و حامیان خارجی آنان تمام تلاش خود را به کار بردند تا وانمود سازند ارتش سوریه از سلاح های کیمیاوی استفاده کرده است. این در شرایطی است که کلیه مدارک و نظر کاشناسان جهانی خلاف آن را ثابت کرده است. حال باید پرسید چرا مقامات مریکایی بدون ارایه هیچ گونه سند و مدرکی اصرار دارند این جنایت را به گردن ارتش سوریه بیاندازند. این در حالی است که نماینده دولت روسیه  ویتالی چورتکین  در سازمان ملل صراحتا اعلام کرد با نمونه برداری و آنالیز مواد به دست آمده توسط کمیته جهانی خلع سلاح کمیاوی و متخصصان روسی نشان می دهد ارتش سوریه فاقد چنین مواد سمی است و نیز هیچ دلیل و مدرکی که حاکی از استفاده ارتش آن کشوراز سلاح کیمیاوی باشد وجود ندارد .

 

 

سویتسکایا راسیا

 

سیاسی ـ بامداد۱۳/۱ـ ۱۹۰۷