جنگ غزه معادلات نظامی را درهم ریخت

« اینجا معادله نظامی بهم خورد و شعور اسراییلی ها دچار آسیب گردید  و به این حقیقت پی بردند که بدون تضمین امنیت فلسطینی ها ، آنها نیز امنیت نخواهند داشت : معادله ای که هیچگاه در گذشته به این شکل تحقق نیافته بود .»

 

نوشته : علی العبادی

مترجم ، احمد مزارعی

صرف نظر از آرزوهای تازه اسراییل برای جنگ غزه ، ولی میتوان گفت تا امروز این جنگ دردناک ترین ضربات را در رو در رویی ها ی طولانی خود با اشغالگران ، ودر طول سالیان دراز گذشته ، بر اسراییل وارد کرده است.

اسراییل  در شری سقوط کرد که خود ساخته بود ، دولت اشغالگر درسالهای گذشته ، هر گونه کوشش و پیشنهادی که برای برداشتن محاصره از غزه بعمل آ مد ، رد نمود  از آ نسو با استفاده از نیروی هوایی ، بمثابه شمشیری مسلط  بر گردن فلسطینی ها ، هر حرکت آنان را مورد هجوم قرار میداد ، اما همه این کوششها نتوانست اهداف برنامه ریزی شده اسراییل را در مهار کردن مقاومت، تحقق ببخشد ، مقاومتی که بیکباره همچون غول عظیمی از شیشه بیرون آمد وآنچنان عملکرد ی از خود نشان داد که به کلی با حجم مساحت کوچک منطقه ای همچون غزه ، که بمدت هشت سال هم بسته و در محاصره بوده ، خوانایی نداشت.

انتظار میرود که این جنگ خسارتهای همه جانبه ا ی از نظر نظامی ، تبلیغاتی و سیاسی ، براسراییل وارد آورد . در زمینه نظامی ، مقاومت تا کنون موفق شده است اهداف متعددی را بدن قرار، در زمین دشمن وارد کند:

ـ  توانایی های مقاومت بسیاری ، از جمله خود اسراییلی ها را شگفت زده کرد ، اسراییلی ها تاکنون برخود میبالیدند که دارای اطلاعاتی دقیق از منطقه غزه بوده وهمچنین امکانات نظامی پیشرفته و افسانه ای که دارند ، نیروهای مقاومت نخواهند توانست به هیچ اقدامی دست بزنند ودر چند مورد « قهرمانی های خود را در توقیف کشتیهایی که اسلحه به غزه حمل کرده بودند ، به نمایش گذاشته بودند» اما همه این امکانات محدودیت و ناکار امدی خود را در جنگ فعلی نشان داد ، اکنون اسراییلی ها آشکارا می بینند که خیل موشکها ، از غزه بسوی شهرهایشان شلیک میشود و « قبه آهنین » نیز کاری نمیتواند انجام دهد .واین درعین حال مرتبط به انبار موشکی عظیم و متنوعی است که در اختیار مقاومت قراردارد ، و این اولین باری میباشد که بازوان مقاومت میتواند از غزه تا دور ترین نقطه شمال فلسطین اشغالی دراز شود ، بطوریکه اکثریت عظیمی از صهیونیست های اسراییل را با قدرت تمام زیرپوشش موشکهای خود قرار میدهد.

از این پس شعار «  تل اویو را زیر ضرب قرار دهید » که فلسطینی ها در تظاهراتهای خود فریاد میکردند ، دیگر آرزو نیست ، بلکه عمل انجام شده ای است که اسراییلی ها و ارتش این کشور ، هر روزه شاهد آ ن است . این موضوع بسیار مهمی است که مقاومت فلسطین خود درغزه ؛ در محاصره قرار دارد ، ولی در عین حال شعار « غزه در مقابل تل اویو » را بوسیله موشکهای خود در تل اویو و عمق اسراییل تحقق مببخشد.

ـ  در این زمینه ، نیروی هوایی اسراییل تا کنون نتوانسته است از پرتاب موشکهای دور برد نیروهای مقاومت ، جلو گیرد ، موشکهایی که به آسانی نمیتوان آنرا پنهان کرد ، یا بساده گی نقل و انتقالشان داد وبرای پرتاب کردشان به وقتی نیاز است تا آ نرا آماده ساخت ، از طرفی امید بستن به اینکه انبار این موشکها بزودی به پایان خود خواهد رسید ، بنظر توهمی بیش نیست ، بویژه اینکه اطلاعات دشمن بر این باور است که تا کنون تنها  ۲۰ در صد از قدرتهای موشکی مقاومت بکارگرفته شده ، ویا بوسیله هواپیماهای نظامی منهدم شده است .

ـ  نیروهای مقاومت درغزه خود را برای جنگ زمینی نیز آماده کرده ، جنگی که نتنیاهـو ، در مورد شروع آن تردید داشت ، ودر جنگ گذشته نیز از دست زدن به آن در ماه نوامبر ۲۰۱۲ ،علیرغم اینکه نیروهای احتیاط  را فراخوانده بود ، پرهیز کرد. درجنگ اخیر رزمنده گان مقاومت ، موفق شدند ، با استفاده از تونل های ازقبل آماده شده ، به پشت جبهه دشمن و از طریق دریا رخنه کرده ، و زیانهای بسیار زیادی را به دشمن وارد کردند ، نیروهای مقاومت با این عمل قهرمانانه خود به دشمن نشان دادند که از عالیترین عزم واراده ، برای ضربه زدن به دشمن صهیونیستی ، بر خوردار بوده واز هیچگونه فدا کاری وتحمل مشکلات ، ابایی ندارند . با این حساب اکنون مساله تونل ها برای فرماندهان نظامی صهیونیست تبدیل به کابوسی شده و دیوانه وار ، اماکن زیادی را تحت عنوان غزه پایینی ( زیر زمینی) بمباران میکنند و این حتا برای سربازان اسراییلی هم وحشت آفرین شده است. از طرفی دیگر وجود انواع موشکهای پیشرفته ضد زرهی ، از نوع « کورنت » ، «مالوکا » ، و« کونکرس » که به وفور دراختیار مقاومت قرار دارد ، وسایط نقلیه زرهی گوناگون دشمن را از میان میبرد، واین به غیر از مین های شدید الا نفجاری است که نیروهای مقاومت بر سر راه دشمن صهیونیستی کاشته اند و مانع پیشروی آ نان میشوند.

ـ تا این لحظه که این سطرها نوشته میشود ارتش صهیونیستی ، نتوانسته است هیچیک از فرماندهان مقاومت را ترور ویا شناسایی کند ، بر عکس مراحل قبلی ، این نشاندهنده باتجربه گی وآماده شدن از قبل برای این جنگ میباشد.

شکست اسراییل در جنگ تبلیغاتی

این مرحله از جنگ نشان داد که دشمن توانایی خود را بر تسلط برمعلومات ، از طریق فیلمبرداریهای هوایی ، از دست داده است ، تحقیق در این امر نیاز به بررسی جداگانه ای دارد ، اما در عین حال میتوان بر روی نقاطی چند و سریع ، توقف نمود :

ا– نیروهای مقاومت از خلال مجموعه ای از وقا یع توانستند ، مصدا قیت خود را به اثبات برسانند ، منهدم کردن مرکز و گذرگاه کرم ابو سالم متعلق به اسراییلی ها در جنوب غزه ، که از طریق زدن کانال خود را به انجا رسانیده و مرکز را منهدم کردند ، عملیات رفتن به پشت جبهه دشمن ، از طریق کانال دیگری ، و وارد آوردن خسارت های زیادی به دشمن در داخل اسراییل ، و به اسارت درآوردن یک سرباز ، که اکنون در اختیار نیروهای مقاومت قرار دارد.

ب – کتمان کردن خسارتهای جنگ ، از طرف اسراییل، نمیتوانست برای روزهای زیادی ادامه پیدا کند ، سرانجام مسوولان نظامی مجبور شدند با استناد به مجموعه متکاملی از موانع ، اطلاعاتی را انتشار دهند ، که از زمان درگیریها ی زمینی سالهای نود در داخل اسراییل، میان نیروهای مقاومت فلسطینی و ارتش اسراییل تا کنون بی سابقه بوده است . اگر درگیری اردوگاه جنین در غرب رود اردن را در اپریل سال ۲۰۰۲ استثنا قرار دهیم که در آن دشمن صهیونیستی ۲۳ سرباز خود را از دست داد ، در این جنگ اخیر اسراییل بیشترین خسارتها را متحمل شده است. پس از آن دوره با گذشت زمان و با کتمان کردن هرچه بیشتر کشته های ارتش اسراییل ، اعتماد مردم نسبت به آمار های دولتی بیشتر شد ، اما اکنون مردم به مراکز مختلف اینتر نتی مراجعه و اماکن سقوط موشکهای مقاومت را کشف میکنند ویا معلومات خود را از سایتهای نیروهای مقاومت میگیرند ، لذا ارتش اسراییل نمیتواند به آسانی و همچون گذشته حقایق را کتمان کند.

پ – پس از شروع جنگ وگذشت دوهفته از آن ، ما  در رسانه ها ی اسراییل نمی بینیم که در تل اویو ، قدس ، حیفا  و یا دیمونا ، موشکی سقوط کرده باشد ، واین نشاندهنده « زیرکی و هشیاری » اسراییل در مخفی نگهداشتن اطلاعات ، عکس ها و همچنین هماهنگ کردن ، منضبط وتحت کنترل نگهداشتن تاثیر رسانه های بین المللی ، در راستای این پنهان کاری ، وبدون اینکه هیچ ملاحظه ای در این خصوص مبذول بدارد. اخیراً اشغالگران تصمیم گرفتند عکسی را از محل سقوط یکی از موشکها در تل اویو ، انتشار دهند ، بدون اینکه توضیح دهند که چگونه سیستم « قبه آهنین » نتوانست آنرا کشف کند ، هدف از انتشار این عکس هم این بود تا کشتارهای گسترده ای که ارتش اشغالگر در منطقه شجاعیه و یا جاهای دیگر غزه مرتکب میشود ، توجیه کند .

ت – حکومت اشغالگر در روزهای اول جنگ کوشید تا نشان دهد که ارتش اسراییل پایبند به « اخلاقیات » بوده و نمیخواهد به شهروندان آسیب وارد کند ، لذا بادادن اخطار از طریق ارتباط تلفنی با بعضی خانواده ها تماس گرفت و به بهانه اینکه انهابه جنگجویان پناه داده اند ، بهتر است آنها خانه های خود را ترک کنند و البته مهلتی که داده میشد چند دقیقه ای بیشتر طول نمیکشید ، مسوولان کشورهای غربی به فوریت از این عمل « انسانی » اسراییل استقبال کرده و آنرا ستودند ، اما بسیاری از خانواده ها پیش از آنکه فرصت فرار پیدا کنند در زیر آوار ماندند .

ث - در اولین روزهای شروع جنگ نشان داده شد که سیستم ضد موشکی « قبه آهنین  »  توهمی بیش نیست ، از مدتها پیش چنین شایع کرده بودند که این منظومه با صرف مبالغ بسیار زیادی ، که بخشی از آنرا مالیات دهنده گان امریکایی پرداخته بودند ، از یک قدرت افسانه ای برخوردار بوده و میتواند تا ۹۰  در صد راکت های ئشمن را ازمیان ببرد ، اما به فوریت و پس از شروع جنگ مشخص شد که تبلیغات مذکور دروغ بزرگی بیش نبوده و رهبران کشور، عمر این دروغ را بیهوده طولانی کرده بودند . و درغالب روی این گفته تاکید واصرار کرده بودند که البته بعضی از این موشکها « انحرافاً » از تیررس سیستم نجات یافته و در اراضی دورافتاده و غیرمسکونی سقوط کرده است ، و تنها تاثیر آ ن این بوده که برای بعضی شهرک نشینان ناراحتیه ای روحی ایجاد کرده است ، این دروغها را آنچنان اشاعه میدادند که گویا موشکهایی که حامل ده ها و صدها تن مواد انفجاری میباشد ، همانند بمهای صوتی و یا دینامیتهای ترقه ای است ، اما مسوولان اسراییلی درغالب از مشخص کردن اماکن سقوط این موشکها و خسارتهای وارده ، امتناع میکردند.

نتنیاهو ادامه دهنده مسیر المرت

در جنگ دوم اسراییل ، در جولای ۲۰۰۶  لبنان ، اسراییل جنگ را با عملیات محدودی شروع کرد که هدف ظاهری آن بنا بگفته اسراییلی ها  ازادسازی دو سرباز اسیر بود ، ۱ اما جنگ گسترش یافت و ۳۳ روز بطول انجامید و بشکل فاجعه باری در منطقه وادی الحجیر و سهل الخیام در نزدیکی مرز ، پایان یافت. در جولای ۲۰۱۴ ، اسراییل همان تجربه سابق را تکرار میکند ، این جنگ نیز ازعملیات « پاکسازی استوارانه »( نامی که اسراییلی ها به این جنگ داده اند) ، به جنگی باز و نا محدود تغییر یافته و درنتیجه نبود افقی روشن ، برای خروج آبرومندانه از جنگ ، اسراییل میکوشد به هر طریق ممکن به یک نوع پیروزی دسترسی پیدا کند که بتواند با ارایه آن به مردم اسراییل ، جنگ را متوقف کند . این درست است که نتنیاهو با اقدام به ورود به جنگ زمینی درغزه ، مرز ترس را در « نوردید » ، اما این به آن کسی میماند که به راحتی بالای درختی برود ، وانتظار بکشد که که کسی زینه را برای پایین آمدنش در اختیارش بگزارد . نتنیاهو میخواهد با آرامش طولانی و تخریب زیربنای مقاومت همچون تونل ها و موشک های دوربرد و بدون اشغال کردن غزه ، به پیروزی برسد ، اما چه کسی این نتیجه گیری را برای وی تضمین خواهد کرد؟

اهداف نتنیاهو ابتدا با دستاویز دفاع از شهرک های اطراف غزه آغاز شد ، سپس به متوقف کردن موشکهای دوربرد مقاومت و تخریب تونل ها گسترش یافت ، اما چشم نتنیاهو بسوی داخل اسراییل است ، در ابتدا نتنیاهو متهم به ضعف شد ، اما اکنون به مسیر المرت نزدیک میشود که باید مسوولیت شکست در تحقق اهداف اعلام شده خود را بپذیرد.

« جنگ تونلها » درگیریهای موجود را به خارج منطقه غزه انتقال داد و اسراییلی ها کشف کردند که کمر بند امنیتی شهرکهای مقابل غزه مورد تهدید قرار دارد ، از طرفی موشکهای دور برد مقاومت نشان داد که عمق « جبهه داخلی اسراییل »  نیز امنیت ندارد ، در اینجا معادله نظامی بهم خورد و شعور اسراییلی ها دچار آسیب گردید ، و به این حقیقت پی بردند که بدون تضمین امنیت فلسطینی ها ، آنها نیز امنیت نخواهند داشت : معادله ای که هیچگاه در گذشته به این شکل تحقق نیافته بود .

 

توضیحات مترجم :

(۱) بنا به نوشته سیمورهرش ، جنگ در جولای ۲۰۰۶ ترسایی بر علیه مقاومت لبنان نه برای نجات دو سرباز اسیر بلکه برنامه این جنگ درجنوری سال ۲۰۰۶ در پنتاگون بوسیله ماموران امنیتی سه کشور امریکا ، انگلیس و اسراییل تحت نام سناریو شش روزه طراحی شده بود ، که به موجب آن میباست ، روز اول ، لشکر پیاده نظام اسراییل وارد حومه بیروت شده وهمه مراکز مقاومت را منهدم کند ، روز دوم، مراکز اطلاعاتی ، مخابراتی و خطوط حمل ونقل مقاومت را به اشغال در اورند. مقاومت امکانات مذکور را بشکل مالکیت دراختیار خود دارد. روز سوم ، اعضای مقاومت را دستگیر و حومه بیروت را از وجود انان پاکسازی کنند. روز چهارم، همه سران مقاومت از جمله حسن نصرالله را دستگیر و به « گوانتانامو »  بفرستند . روز پنجم ناو هوا پیما بر ششم امریکا که در نزد یکی آبهای لبنان لنگرانداخته بود وارد بندر بیروت شود و روز ششم سربازان ناتو در مرز لبنان و اسراییل مستقر شوند . « کارپت بامب » کردن سوریه و ایران نیز در دستور کار قرار داشت و……. . در روزهای جنگ ۴ هوا پیمای اف ۱۶ امریکایی بطور دایم از پایگاه  « طریف » در ابو ظبی به پرواز در میآمد ند و بر سرمقاومت لبنان بمب میریختند ، اما در طی ۳۳ روز جنگ مذکور، ارتش اسراییل حتا نتوانست شهرک کوچک مرزی« بنت جبیل » را هم به اشغال در آورد .

هفته نامه،۲۴ جولای ۲۰۱۴