در جنگل تروریزم
روزنامه پاکستانی امت نوشت: جندالله به دستور امریکا سینمای « پیشاور» را هدف قرار داد
روزنامه پاکستانی امت با اشاره به دست داشتن امریکا در عملیات گروهک تروریستی جندالله در پیشاور نوشت که جندالله تلاش کرده با انجام این عملیات علاوه بر تیره کردن روابط چین با پاکستان، روند مذاکرات صلح را به چالش بکشد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در اسلام آباد، روزنامه امت امروز در سر مقاله خود به بررسی چرایی عملیات تروریستی جند الله در سینمای پیشاور پرداخته که متن این مقاله به شرح زیر است:
حمله به سینمای پیشاوراز این دست عملیاتهاست که رد پای عوامل خارجی در انجام آن دیده میشود. هفته گذشته گروه تروریستی جند الله به دستور امریکا یک سینما نزدیک بازار قصهخوانی را هدف قرار داد. بلافاصله پس از این اقدام تروریستی، مأموران خنثی کننده بمب اعلام کردند برای انهدام سینما از 2 بمب ساخت چین استفاده شده است. این اولین بار است که یک گروه شبه نظامی از بمب چینی درعملیات خود استفاده میکند. با توجه به نوع بمبها و نحوه انجام عملیات به خوبی میتوان پی برد که این عملیات کار طالبان نیست. گروههای شبه نظامی پاکستان بیشتر از بمب کنترول شده از راه دور و بمب ساعتی استفاده میکنند. در همان حال، ستاد مبارزه با تروریسم اسلامآباد اعلام کرد: استفاده از بمب چینی ثابت میکند که سازمانهای اطلاعاتی امریکا در حمله به سینمای پیشاور دست داشتهاند و ممکن است در این زمینه از سازمان اطلاعاتی هند نیز کمک گرفته باشند. امریکا هر گاه خواسته باشد کشوری را بدنام نماید یا علیه آن کشور وارد عمل شود به شبه نظامیان دستورمیدهد که در عملیاتهای تروریستی خود از سلاح هایی که در کشورمورد نظر ساخته میشود، استفاده کنند. به طور مثال امریکا در جنگ افغانستان از سلاح روسی استفاده کرد. امریکا در حال حاضر سعی دارد با یک تیر دو نشان بزند هم پاکستان را نسبت به چین بدبین کند و هم مذاکره طالبان پاکستان با دولت این کشور را به چالش بکشد. همچنین گفته میشود، جندالله با طالبان پاکستان در ارتباط نیست و این گروه در گذشته در ایران فعالیت میکرد. در همین حال، گزارشها نشان میدهد زمانی که حکیمالله محسود رهبر طالبان پاکستان به دنبال مذاکره با دولت این کشور بود، جندالله سعی کرد با انجام یک عملیات تروریستی تلاش کند از این مذاکره جلوگیری کند، بعد از این عملیات حکیم الله محسود جندالله را از منطقه فاتا بیرون کرد و به یکی از فرماندهان طالبان دستور داد جندالله را از مناطق قبایلی بیرون کنند. درآن زمان نیز این نظریه مطرح شد که جندالله برای امریکا کارمیکند. در حال حاضر که طالبان و دولت پاکستان دوباره به دنبال احیای مذاکرات صلح هستند، جندالله دوباره عملیاتهای تروریستی خود را آغاز کرده که این موضوع نشان میدهد سازمانهای اطلاعاتی امریکا در تلاش هستند از طریق جندالله روند صلح در پاکستان را به چالش بکشند. نماینده گان رسانهای امریکا نیز سعی دارند مردم را نسبت به نتیجه مذاکره دولت با طالبان بدبین کنند. همچنین گفته میشود تلاش طالبان پاکستان برای مذاکره با دولت پاکستان موجب نگرانی گروههای شبه نظامی خارجی به ویژه ازبکها و چچنیها شده است. گروههای شبه نظامی خارجی به دنبال این هستند که عدم انجام عملیات علیه این گروهها به عنوان شرط مذاکره با پاکستان در نظر گرفته شود. ازبکها تلاش میکنند تا با گروههای شبه نظامی پاکستان تماس برقرارکرده از آنها برای حفظ خود در وزیرستان استفاده کنند. اگرمذاکرات صلح به نتیجه نرسد کسی حاضر نمیشود با شبه نظامیان خارجی همکاری کند و آنها توسط ارتش پاکسازی میشوند.
به گزارش روزنامه امت بیشتر شبه نظامیان خارجی وابسته به القاعده وزیرستان را ترک کردهاند و آنهایی که هنوز در منطقه حضور دارند فقط به دنبال تامین امنیت خانواده خود هستند و توانایی انجام عملیات تروریستی ندارند. بیشترین جنگجویان خارجی را ازبکها و چچنیها تشکیل میدهند که همیشه از نظر مالی تامین هستند البته این گروه برای دفاع ازیک ایدیولوژی خاص نمیجنگند بلکه پیرو دستورات اربابان خارجی خود هستند. برخی گروههای کوچک شبه نظامی که به اسم طالبان پاکستان عملیات تروریستی انجام میدادند ازبه نتیجه رسیدن مذاکرات دولت نگران هستند در آینده ممکن است گروههای شبه نظامی کوچک و شبه نظامیان خارجی عملیاتهای خود را در پاکستان گسترش دهند. سازمانهای امنیتی پاکستان هشدار میدهند امریکا و هند ضمن پشتیبانی از شبه نظامیان خارجی و جند الله به دنبال گسترش عملیاتهای تروریستی و ناکام گذاشتن مذاکرات صلح در پاکستان هستند.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ـ۱۴۰۲
عربستان عامل اصلی ایجاد اخلال در مذاکرات سوریه است
روزنامه المانی نویس دویچلند با اشاره به آغاز دور جدیدی از مذاکرات حل بحران سوریه در ژنیو،به نقشجدیدی از مذاکرات حل بحران سوریه در ژنیو،به نقش عربستان سعودی در تشدید بحران این کشور با حمایت از گروه های مخالف بشار اسد اشاره کرد و نوشت: دولت ریاض عامل اصلی ایجاد اخلال در مذاکرات بین المللی برای پایان دادن به بحران سوریه است. این روزنامه در مقاله ای نوشت: عربستان فاکتور و عامل اصلی ایجاد اخلال در مذاکرات بین المللی برای پایان دادن به بحران سوریه است و تا زمانی که خاندان سلطنتی ریاض سیاستی مناقشه برانگیز در سوریه را دنبال می کنند، نمی توان برای موفقیت مذاکرات بین المللی درمورد سوریه بختی قایل شد.
این نشریه المانی با پیش بینی اینکه اخضرابراهیمی نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه برای رسیدن به توافق با طرفین درگیر دراین کشور کار سختی در پیش دارد، نوشت: مواضع مخالفان سوری و دولت بشار اسد بسیار ازهم فاصله دارد و با توجه به حمایت هایی که ازسوی مخالفان ازسوی برخی از کشورها از جمله عربستان انجام می شود، نزدیک کردن دیدگاه های دوطرف برای حل بحران کار آسانی نخواهد بود.
نویس دویچلند افزود: در حالی که به نظرمی رسد در پشت صحنه مذاکرات سوریه، امریکا و برخی کشورها به دنبال این هستند که عاملان منطقه ای جنگ داخلی در سوریه را به پای میز مذاکره بکشانند، عربستان سعودی آماده نیست از سیاست ها و تلاش خود در راه بی ثبات کردن دولت سوریه، دست بردارد.
روزنامه المانی با اشاره به سخنان ترکی فیصل رییس سابق سازمان استخبارتی عربستان دراین باره نوشت: این مقام سعودی امریکا را متهم کرده است که مواضع محکمی در قبال دولت اسد اتخاذ نمی کند و همچنین در سخنان خود برانجام عملیات نظامی دراین کشور برای پایان دادن به بحران تاکید می کند.
نویس دویچلند درادامه به خبرمنتشرشده درروزنامه الاخبارلبنان اشاره کرده که براساس آن واشنگتن پارسال اسناد متعددی به خاندان سلطنتی سعودی ارایه کرده که رابطه عربستان را با عملیات تروریستی در سوریه،عراق ، لبنان ، یمن و حتا روسیه تایید می کند.
به نوشته این روزنامه اسناد مذکور به شورای امنیت سازمان ملل نیزارایه شده و دولت المان نیز درجریان آن قرار دارد.
نویس دویچلند اضافه کرد: ارایه این اسناد بلافاصله با واکنش سریع دولت ریاض مواجه شده و درراستای آن ابلاغیه ای سلطنتی صادر شده مبنی براینکه هر شهروند سعودی که در عملیات تروریستی حضور داشته باشد، دستگیر و زندانی خواهد شد.
رادیوی المانی دویچلند فونک نیز درهمین رابطه با اشاره به آغاز دورجدیدی ازمذاکرات حل بحران سوریه در ژنیو، نوشت: چشم انداز چندانی برای موفقیت نشست سوریه مشاهده نمی شود و همچنان امید چندانی نیست که این مذاکرات منجر به پایان یافتن جنگ داخلی در این کشور شود.
رادیو در ادامه افزود: کارشناسانی که بحران سوریه را دنبال می کنند، همچنان براین عقیده هستند که دستیابی به هرنوع راه حل جامع برای پایان دادن به بحران سوریه، نیازمند این است که ایران در مذاکرات مربوط به آن حضور داشته باشد.
ترس دولت امریکا از این است که جهادگران گروه های تندرو وافراطی همچون القاعده که درسوریه حضور دارند روز به روز به خطری مهم برای امریکا تبدیل می شوند و جان برنن رییس سیا نیز تاکید کرده که مسله جهادگران تندرو درسوریه به چالشی برای امنیت و منافع ملی امریکا تبدیل شده است.
اگر قراراست راهبرد ضد القاعده امریکایی ها موفقیت آمیز باشد، نیازمند آن است که قدرت های منطقه ای از جمله ایران نیز دراین سیاست راهبردی دخیل باشند و نظرات آنها مد نظر قرار گیرد.
دویچلند فونک در پایان پس گرفتن دعوت از ایران را برای حضور در نشست ژنو ۲ یک « اشتباه بزرگ » خواند.
Saudi-Arabien wird zum Hauptstörfaktor in Syrien
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۳ـ۱۲۰۲
اتحاد المان - باندری ها۱در برابر اوکرایین
نویسنده : ولادیسلاو گولویچ
گذشته از اینکه مراسم خاک برسرکردن بعلامت تقبیح گذشته نازیستی المان به یک تشریفات سیاسی در برلین تبدیل گردیده است، همدلی پشت پرده محافل حاکمه المان با جنبش نیونازیهای اوکرایین بخش جدایی ناپذیر سیاست شرقی جمهوری فدرال آلمان را تشکیل می دهد.
اطلاعات در این مورد بسیار کم است. اغلب در این باره اطلاع دارند که ویتالی کلیچکـو، تحت الحمایه آنگلا مرکل است. حزب « ضربه » یا (مشت)، دست پخت استراتژیست های سیاسی بنیاد کونراد ادیناور* می باشد. این بنیاد از بودجه دولتی آلمان تامین مالی می شود. توجهات زمانی به کلیچکـو معطوف شد، که وارد کردن « مرد » قادر به اجرای وظیفه مامور المان به هرم قدرت اوکرایین بعنوان هدف تعیین گردید. روزنامه های آلمان او را با عنوان « مرد ما در کیف » می نامند۲.
در زمانهای اخیر برلین فعالانه به سمت شرق روی آورده است. فشار جدید المان در پوشش گفتمان دمکراسی بیان می شود ولی ماهیت آن تغییر نکرده است. تغییرناپذیری الزامات « یورش به شرق » و موضع فعال برلین در رابطه با « میدان اروپایی »، و حمایت از اقدامات ویرانگرانه مخالفان اوکرایینی، و فشار بر رییس جمهور یانوکویچ مدلل گردیده است.
ویتالی کلیچکـو با حرکت متقابل به قیم خود پاسخ می دهد. اخیراً این سخنان برزبان او جاری شد که تشکیلات اوکرایینی متحد ارتش ویرمخت در زمان جنگ کبیر میهنی برای استقلال اوکرایین می جنگید و باید بجای مفهوم «جنگ کبیر میهنی»، عبارت « جنگ جهانی دوم » بکار برده شود تا آن از دور خارج گردد.
اما جالب توجه این است که برلین تماس هایش را تنها به کلیچکـوی « میانه رو» محدود نمی کند. در اوایل سال ۲۰۱۲ترسایی یعنی مدتها پیش از دامن زدن به ناآرامی های کیف، اعضای احزاب مخالف اوکرایین، از جمله آنها اولگ تیاگنیبوک، فرمانده لشکر اس اس « گالیتسین »، توسط همان بنیاد کونراد ادیناور به میزمدوری در کیف دعوت شدند. بگفته شرکت کننده گان المانی این میزمدور در جریان گفت و گوها، آینده مخالفان اوکرایین مورد بحث و مذاکره قرار گرفت. آیا گروه ملی گرایان افراطی « آزادی » موظف نیست اقدامات خود برای موفقیتهای آینده در انتخابات ماه اکتوبر سال ۲۰۱۲ را به رسم معمول مذاکره با شرکای المانی خود تبدیل نماید؟ جالب توجه اینکه بلافاصله پس از انتخابات ماه اکتوبر، کلیچکـو و یاتسنیوک به گروه ملی گرای افراطی « آزادی » پیوستند و همراه با تیاگنیبوک، یک « اژدهای سه سر» در « میدان اروپا » ظاهر شد ۳.
بنیاد کونراد ادیناور بنیاد مربوط به حزب دموکرات مسیحی المان تحت رهبری آنگلا مرکل است. روزنامه نگاران از مدتها قبل فاش کردند که صدراعظم المان « مربی ویتالی کلیچکو » می باشد. دموکرات های مسیحی به تعبیر برخی سیاستمداران حزب دموکرات مسیحی المان با آرامش بسوی برقراری مناسبات نزدیک با گروه های ملی گرای افراطی مانند « آزادی » پیش می روند.
اینک دو تشکیلات امریکایی مجرب در کار سازماندهی « انقلابات رنگی »، یعنی نهاد بین المللی جمهوریخواهان و موسسه دموکراتیک ملی نیز به برگزارکننده گان آن دیدار با اپوزیسیون اوکرایین ملحق شده اند. جان مک کین سناتور امریکایی مدیر نهاد بین المللی جمهوریخواهان می باشد که تفاهم نامه همکاری سیاسی، او را با ویتالی کلیچکـو پیوند می دهد. موسسه دموکراتیک ملی را مدلین اولبرایت فردی بشدت خشن مدیریت می کند. هر دوموسسه که راهنمای « احساسات انقلابی » در کشورهای منتخب برای این هدف محسوب می شوند، بطور مستقیم با دولت امریکا کار می کنند. تماس « عقاب های » امریکا با ملی گرایان افراطی اوکرایین دیگر سرّ نهان نیست، و دعوت به گسترش چنین تماس ها اغلب بگوش می رسد ۴.
دیدار بعدی مقامات بلندپایه المان با اولگ تیاگنیبوک در ماه اپریل سال ۲۰۱۳ سر گرفت. همان وقت سفیر المان با رییس «آزادی» دیدار و گفت و گو کرد. در این دیدار، تیاگنیبوک ضرورت تقبیح سیاست رییس جمهور یانـوکوویچ، و همچنین کمک به امر رو در رویی با « رژیم ضد اوکرایینی » را خواستار شد.
بدین ترتیب، تکیه بر محافل راست افراطی را برلین دیگر امری شرم آور برای خود حساب نمی کند. کاملاً در توان استراتیژیست های المان بود که تیاگنیبوک و کلیچکـو را به جهات مختلف سوق دهند، ولی بجای این، برلین برای وحدت مخالفان میانه رو و اپوزیسیون تنـدرو در یک جبهه کوشش کرد. بخصوص اینکه، مقامات المان از ارتباط راستگرایان اوکرایین با فعالان حزب ملی- دمکراتیک المان که پس از سال ۱۹۴۵ پدید آمد و بسیاری ها آن را بعنوان یک سازمان اصیل نیونازی تعریف می کنند، اطلاع دارند. اعضای گروه ملی گرای افراطی «آزادی » بارها مهمان حزب ملی- دمکراتیک آلمان بوده اند و روزنامه ملی- دمکراتهای آلمان، با کمال گستاخی، مصاحبه سرگیی نادال، شهردار شهر ترنوپل مبنی بر « گسترش منافع اروپا بکمک اوکرایین تا مرز روسیه » و عدم متوقف کردن آن تا مرز پولند با اوکرایین را بطور مکرر انتشار دادند ۵.
شاید، برای تحقق مفاد اساسی سیاست شرقی جمهوری فدرال المان رادیکالیزه کردن جامعه اوکرایین بمفهوم ملی گرایی آن شرط لازم محسوب می شود. برلین اتحاد کیف ومسکو را بمثابه مانع اصلی ممکن در شرق ارزیابی می کند. المان مجدداً، مثل بارقبل به مرزهای آن رسیده است. توان اقتصادی بالقوه آن از چهارچوبه ای که آنگلوساکسون ها بموقع خود نفوذ المان در اروپا را دفع کردند، خارج شده است. المان ها باردیگر بطرف شرق حرکت می کنند و آنها در کمال آماده گی به سمت بخوبی آشنا برای خود هجوم آورده اند.
مترجم: ا. م. شیری
توضیحات و منابع:
۱- باندری ها، یک سازمان ملی گرایان افراطی اوکرایین (جنبش باندری) است، که با نام بنیانگذار آن، استپان آندریووچ باندرا تروریست، جاسوس المان، یکی از طراحان ترور وزیر داخله پولند، برانیسلاو پراتسکی معروف است.
استپان آندریووچ باندرا پس از ترور وزیرداخله پولند زندانی و دردادگاه ابتدایی به مرگ و سپس به حبس ابد محکوم گردید. با اشغال پولند توسط ارتش المان نازی در ماه سپتامبر سال ۱۹۳۹ ترسایی از زندان آزاد شد و سازمان تحت رهبری او در جنگ کبیر میهنی در کنار ارتش المان برعلیه اتحاد شوروی جنگید. باندری ها برای تجزیه مناطق غربی اوکرایین به پایتختی لووف می جنگیدند و هنوز هم می جنگند. ( مترجم )
*Konrad-Adenauer-Stiftung
2 -«Unser Mann in Kiew» (Junge Welt, 23.11.2013)
3- «Die Expansion europäischer Interessen» (www.german-foreign.-policy.com, 29.01.2014)
4- « Getting it Right on Ukraine: Realpolitik vs. Wishful Thinking» (СЕРА, January 2014)
5- «Nationalistische Töne» (BNR.de, 20.12.2013)
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ـ۰۹۰۲
عراق سرزمین بادیگاردها
روزنامه القبس نوشت :
خیابان های شهر دیگر در مالکیت عمومی مردم قرار ندارند بلکه در اشغال نیروهای محفاظتی هستند.
برای هر وزیر ۳۰ نفر محافظ ، برای معین ۲۰ محافظ ، برای وزیر مشاور و والی ۸ محافظ ، برای کارمند با رتبه مدیر ۵ محافظ و برای اعضای شورای های ولایتی ۵ محافظ فعالیت می کنند.
امریکا همچنان نقشههای خود را برای کنترول عراق و منابع طبیعی غنی آن کشور از راههای سیاسی و به دست نیروهایی که طی سالهای اشغال پرورانده است دنبال میکند. روزنامه کویتی القبس در گزارشی با اشاره به تعداد بالای نیروهای حفاظتی و بادیگارد های مقامات و مسوولان ارشد و میانی و رده پایین در عراق ، این کشور را سرزمین بادیگارد توصیف کرد.
در متن این گزارش امده است: ۱۸۳۰۰۰ نفر هم اکنون در بخش های مختلف حفاظت از افراد و مقامات عراق موسوم به « قوات الحمایة » فعالیت می کنند.
همچنین سالانه مبلغ ۳ میلیارد دلار برای معاشات و تامین بودجیه نیروهای حفاظتی دولتی و غیردولتی در عراق مصرف می شود.
آنچه که شهروندان عراقی امروز از بادیگاردها و نیروهای حفاظتی درخیابان ها می بینند بیشتر شبیه فیلم های سینمایی درباره مافیا و باندهای بزه کاراست. صحنه های ترسناک، ترس آور و شلیک گلوله از سوی افراد مسلح و تیزرفتار های شیشه سیاه و ضدگلوله.
هم اکنون نیروهای امنیتی دولتی و غیردولتی به وفور درخیابان های شهرهای عراق دیده می شوند. مسوولان نیز در داشتن تعداد محافظان و موترهای ضدگلوله بیشتر با یکدیگر مسابقه گذاشته اند. خیابان های شهر دیگر در مالکیت عمومی مردم قرار ندارند بلکه در اشغال نیروهای محفاظتی هستند.
وزارت دفاع عراق برای هرکدام از اعضای پارلمان ۲۰ نفر محافظ اختصاص داده و برای هر کدام از انها مبلغ ۵۰۰ تا ۷۰۰ دلار نیز می پردازد. تامین این مصارف علاوه بر معاش که حداقل ماهانه ۵۰۰ دلار است شامل تجهیزات، خودرو، اسلحه، مواد سوخت و دیگر تجهیزات و لوازم کاراست.
هر نماینده از بودجه پارلمان نیز مبلغ ماهانه ای حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون دینار معادل ۱۵ هزار دلار برای هزینه در بخش محافظان خود دریافت می کند.
از آنجایی که تعداد نماینده گان پارلمان ۳۲۵ نفر است مصارف نگهداری و تامین امنیت آنها نزدیک به ۵ میلیون دلاردر ماه می شود.
علاوه بر پارلمان، اعضای ریاست جمهوری، نخست وزیر، شورای وزیران، مقامات حزبی، والیان، اعضای شورای شهر و شورای ولایتی ها نیز از دارای تعداد زیادی محافظ هستند و بودجه هایی را در این بخش مصرف می کنند.
براساس قانون ، وزارت داخله مسوولیت تامین امنیت مقامات ومسوولان رسمی در سراسر عراق را برعهده دارد. وزارت داخله از طریق ۱۲۸ هزار نیروی امنیتی این اقدامات را انجام می دهد.
برای هر وزیر ۳۰ نفر محافظ ، برای معین ها ۲۰ محافظ ، برای وزیر مشاور و والی ۸ محافظ ، برای کارمند با رتبه مدیر ۵ محافظ و برای اعضای شورای های ولایتی ۵ محافظ فعالیت می کنند.
با این حال این مقامات به این تعداد از محافظان بسنده نمی کنند بلکه از طریق بودجه های مختلف سعی می کنند تعداد محافظان و نیروهای امنیتی خود را افزایش دهند.
درباره بودجه های اختصاص یافته برای تامین امنیت و محافظان مقامات و مسوولان عراقی امار رسمی نشان می دهد این بودجه از یک میلیارد دلار در سال در قبل از عقب نشینی ارتش امریکا از عراق به سالانه سه میلیارد دلارپس ازعقب نشینی امریکایی ها افزایش یافته است.
ارتش امریکا پس از عقب نشینی از عراق ، پوشش و تامین امنیتی خود را از بسیاری از بخش ها و مقامات دولت عراق برداشت.
هم اکنون شرکت های امنیتی ایرانی و غربی نیز به طور گسترده در عراق فعالیت می کنند. راه اندازی شرکت های امنیتی نیز در عراق به فعالیت های اقتصادی پرسود تبدیل شده است. بسیاری از افراد و جوانان بیکار جذب شرکت های امنیتی شده اند.
براساس امارهای منتشر شده هم اکنون ۱۸۳ هزار نفر در بخش تامین امنیت و حفاظت از مقامات دولت عراق فعالیت می کنند و سه میلیارد دلار نیز معادل بودجه ۶ ولایت وچهار برابر بودجه دولت برای کمک به خانواده های نیازمند در این بخش مصرف می شود. این در حالی است که سه میلیون بیوه و یتیم درعراق وجود دارد.
این ۱۸۳ هزار نفر معادل یک سوم تعداد اعضای ارتش عراق است.
هزینه یک سوم این تعداد توسط دو وزارتخانه دفاع و کشور عراق تامین می شود. یک سوم افراد باقی مانده هم از سوی افرادی که این محافظان و نیروهای امنیتی را به کار گرفته اند تامین می شود اما درباره محل تامین بودجه آن ابهامات فراوانی وجود دارد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۲ـ۱۰۰۲
روسیه و امریکا هریک در راستای منافع خود گام
برمیدارند
عرب نیوزنوشت : طی سالهای اخیر مسکو از وضعیت اقتصادی و سیاسی ضعیف خارج شده وامروز عزم کرده تا صدایش را به عنوان قدرت جهانی و مهم با وزن بالا به گوش همگان برساند.
لیندا هرد تحلیل گرعرب نیوز
به رغم رابطه به ظاهر دلپذیر میان سرگی لاوروف و جان کری، وزرای خارجه روسیه و امریکا، شاید جنگ سرد جدیدی در راه باشد. طی سالهای اخیر مسکو از وضعیت اقتصادی و سیاسی ضعیف خارج شده وامروز عزم کرده تا صدایش را به عنوان قدرتی جهانی و مهم با وزن بالا به گوش همگان برساند. روسیه توانسته قدرت خود را نه تنها در حوزه های سنتی نفوذش بدست آورد بلکه حتا به خاورمیانه نیز رسوخ کرده؛ آنهم در زمانی که اوباما به این نتیجه رسیده است که حضور و دخالت امریکا در معادلات پیچیده خاورمیانه چندان به سود منافع امریکا نیست.
اهالی خاورمیانه هم دیگر به امریکا به عنوان قدرت حامی خود نمی نگرند، بلکه به آن به چشم ویرانگری بزرگ می نگرند که با حمله نظامی به افغانستان، عراق و لیبیا، در این کشورها فاجعه آفرید واز آنجایی که بخش قابل توجهی از این کشورها را سنی ها تشکیل می دهند؛ عادی شدن رابطه میان ایران و امریکا نیز که به تازه گی به نتایج خوبی رسیده نیز به بدبینی های موجود افزوده است.
دست دست کردن اوباما و نهایت انصراف آن در حمله به سوریه در پی حمله شیمیایی از نگاه اپوزیسیون سوریه خیانت بود.
موضع امریکا در قبال تحولات مصر و روند انتقال قدرت نیز فرضیه های زیادی را تقویت کرده است. بسیاری از حامیان دولت انتقالی براین باورند که اوباما سمپاتی بیشتری به اخوان المسلمین دارد درحالیکه سایرین بر این باورند که ایالات متحده امریکا از رشد احساسات ناسیونالیستی نگران است و از اخوانی ها و فعالیتهای جنبش ششم اپریل برای تحت فشار قرار دادن پرجمعیت ترین کشور جهان عرب و سوق دادن آن به سوی آنارشی و هرج و مرج استفاده می کند.
از همین روست که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تلاش می کنند تا با ایجاد فدراسیونی از کشورهای عربی اتکا به خود را تقویت کنند. ایده تشکیل قرارگاه فرماندهی نظامی در ماه دسامبر نیز در واقع با همین انگیزه مطرح شد. برخی از کشورها در حوزه خرید سلاح و ابزارآلات جنگی با یکدیگر تفاوت دارند و یا مثلاً به طور مشخص امارات متحده عربی به تازگی اقدام به نام نویسی از مردان زیر ۳۰ سال برای خدمت کرده است؛ اقدامی که می تواند توان نظامی نیروهای این کشور را سه برابر کند.
مصر نیز به معامله ۲ میلیارد دلاری با روسیه چشم دوخته که قرار است پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امضا، اجرا و تحویل داده شود. از سویی قراراست پوتین پس از آرام شدن اوضاع سفری به مصر داشته باشد.
بدیهی است که روسیه و امریکا هریک در راستای منافع خود گام بر می دارند. نباید تصور کرد که پوتین دوستی شخصی و بسیار نزدیکی با بشار اسد دارد؛ روسها بیش از همه در این رابطه نیاز کشورشان به نگاه داشتن پایگاه دریایی در بندر ترطوس سوریه را در نظر دارند؛ همانگونه که دسترسی به منابع آبی سوریه برای روسها که درآن حق استخراج دارند، از اهمیت بالایی برخورداراست. ازاین رو می توان به ساده گی ثابت کرد که مسکو شرکای منطقه ای خود را رها نخواهد کرد.
به نظر می رسد در این میان رییس تشکیلات خودگردان فلسطین نیز به فکر تعامل و ارتباط با روسها افتاده است. سایت اسراییلی دبکا به تازه گی گزارش داده است که ابومازن دست به « انتفاضه ای دیپلماتیک » علیه اسراییل زده و از ابتکار صلح ایالات متحده امریکا خارج شده است.
ملاقات محمود عباس با پرزیدنت ولادیمیر پوتین بیانگر گسست وی ازمذاکرات صلح با اسراییل به رهبری امریکا بود و در واقع وی تلاش می کند تا به نوعی حمایت روسها را نیز برای تشکیل دولت فلسطینی وارد این بازی کند.
گزارش سایت دبکا می افزاید: محمود عباس با این اقدام غیرمنتظره خود اسراییل و سرویس های امنیتی و اطلاعاتی را شگفت زده کرد؛ اما برای رییس جمهور روسیه فرصت مناسبی بود تا به جامعه بین الملل واوباما ثابت کند که بازی درداغ ترین موضوعات منطقه خاورمیانه اعم از برنامه هسته ای ایران، بحران سوریه و تشکیل دولت فلسطینی مراحل دیگری هم دارد.
مطبوعات روسیه اعلام کردند که در جریان دیدار اخیر چهار روزه محمود عباس از مسکو، او درباره قرارداد یک میلیارد دلاری در حوزه گاز طبیعی واقع در حوزه ساحلی غزه با دیمیتری مدویدف، نخست وزیر روسیه نیز مذاکره کرده است. پرواضح است که این مسله می تواند بر روند مذاکرات صلح درخاورمیانه تاثیر منفی بگذارد، اما اگر عباس عزم کرده این مسیر را برود، چه کسی می تواند او را سرزنش کند؟ سالها مذاکره و همراهی با ایالات متحده امریکا و دیکته های واشنگتن به او برای مصالحه و سازش هیچ دستاوردی برای عباس نداشته و تنها نتیجه آن وعده و وعیده و افزایش شهرک سازی یهودیان بوده است.
در کنار همه اینها، کمی دورتر از خاورمیانه، تنش میان بروکسل- روسیه- واشنگتن بر سر اوکرایین شکل جدی به خود گرفته است. به خصوص آنکه غرب و بروکسل در مقابل یکی از متحدان و شریکان تجاری مسکو، دست به حمایت از مخالفانش زده اند. سرگی لاوروف نسبت به این مسله هشدار داده و اعلام کرده است که اوضاع در حال خروج از کنترول است و اروپا را متهم کرده که برآتش بحران داخلی اوکرایین تیل میپاشد. بسیاری از رهبران اروپایی بدون هیچ دعوتی به « میدان»* آمده اند و در تظاهرات های ضد دولتی شرکت کرده اند. لاوروف دراین باره می گوید که این اقدامی کاملاً بیشرمانه است.
لاوروف همچنین به واشنگتن هشدار داده است که دست از دخالت در امور داخلی اوکرایین بردارد و به جان کری نیز هشدارداده است که اظهارنظرهای آتشین خود را قطع کند. مسکو قطعاً اجازه نخواهد داد که کیف از شبکه متحدانش خارج شود و در صورتی که غرب موفق شود این کشور را به سمت خود بکشد، روسیه مجبورخواهد شد تا برای دور نگه داشتن اروپا (و احتمالاً ناتو) از مرزهایش به گزینه حمله بیندیشد.
رقابت میان مسکو و واشنگتن در سالهای آینده می تواند به فضای تفاهم میان دو کشور پایان داده و درخوش بینانه حالت می تواند به شکل گیری توازن قوای جدیدی در منطقه بینجامد و هردوقدرت هژمونیک را به نفع همه تحت کنترل درآورد.
* محل تجمع مخالفان
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۶ـ۰۳۰۲