بشار جعفری نماینده سوریه در سازمان ملل متحد گفت :
« ۱۵ درصد تروریست های خارجی موجود در سوریه از عربستان سعودی آمده اند »
آقای بشار جعفری نماینده سوریه در سازمان ملل متحد به تازه گی ها گفت وگوی جالبی را انجام و درآن در باره اتهامات وارده کشورش برعربستان سعودی روشنی انداخته و در باره کنفرانس صلح ژنیو ۲ دیدگاه های دولت مطبوع اش را توضیح نمود. خواندن این گفت وگو برای افشای چهره واقعی جنگ در سوریه و بازیگران اصلی آن عاری از دلچسپی نیست. بامداد
پرسش : آقای جعفری ، شما در نامه رسمی ، عربستان سعودی را به حمایت های مالی از « القاعــده » در سوریه محکوم کرده اید. دمشق برای اولین بار نیست که چنین اظهارات مشابهی دارد. آیا شما در نامه های خود حقایق مشخص و روشنی را آورده اید؟
بشار جعفری: ما تقریبا سه سال است که در شرایط جنگی زنده گی می کنیم ، واقعاً بارها مشکلات افراط گرایی را هم در شورای امنیت و هم درکمیته ی مبارزه با تروریسم سازمان ملل متحد مطرح کرده ایم. ما بارها تـوجه سازمان های بین المللی را به ادامه مداخله های فعال دولت عربستان سعودی در امورداخلی کشورمان معطوف کردیم. این ها تنها حمایت های مالی از تروریست های مبارز در سوریه نیست ، تمرینات آنها ، مسلح کردن شان و ارسال آنها به کشور سوریه است. ما بارها به شورای امنیت مراجعه کردیم و در نامه های خود نام و ملیت کشته شدگان تروریست در سوریه را آوردیم. از جمله در نامه ی آخر نام صدها سعودی مزدور آمده است. اسناد و مدارک مربوطه را هم ارایه نمودیم.
پرسش : نامه ی قبلی شما ، آنطور که مشخص شد ، نتیجه ی بارزی نداشت. شما از ارسال این نامه های پی در پی به دنبال چه هدفی هستید؟
بشار جعفری: ما براساس قوانین بین المللی عمل می کنیم. وقتی یک دولت عضو سازمان ملل متحد به طور رسمی دولت دیگر عضو سازمان را به حمایت از تروریسم محکوم می کند ، بدان معناست که طرف متهم موظف است به اتهام مربوطه پاسخ دهد، یا بیگناهی خود را ثابت کرده و یا گناه را بپذیرد. یعنی عربستان سعودی مجبور می شود به تمامی مسایل ذکر شده در نامه ی ما پاسخ دهد. این کشور باید مشخص کند که این ۱۷۸ تروریست سعودی کشته شده در سوریه چه کسانی هستند ، کسانی که نامشان در نامه ی آخر آمده است و همچنین ماهیت سه صد مبارزی که نامشان در نامه های قبلی ما آمده است را نیز مشخص کنند. ما قول می دهیم که با زبان حق و اعداد و حقایق با ریاض گفتو گو کنیم. بر اساس اطلاعات ما ، ۱۵ درصد تروریست های خارجی موجود در سوریه از عربستان سعودی آمده اند. از جمله، رهبران « جبهه النصر« ، « دولت اسلامی عراق و شام » و برخی دیگر از گروهک ها سعودی هستند. تمامی این حقایق را به اطلاع سازمان ملل متحد رسانده ایم و اعضای ژنیو-۲ را نیز از آنها مطلع خواهیم کرد.
پرسش : شما از اپوزیسیون در کنفرانس پیش رو چه انتظاری دارید؟
بشار جعفری: دولت سوریه قصد دارد هیات خود را بدون هیچ گونه پیش شرطی به مذاکرات با سایر اعضا اعزام دارد. ما می خواهیم با افرادی که خود را در قبال سوریه مسوول می دانند ملاقات داشته باشیم. و در وهله ای اول می خواهیم مشکلات گسترش تروریسم را بررسی کنیم.
پرسش : امیدوارید که ژنیو-۲ نقطه عطفی در حل بحران سوریه گردد؟
بشار جعفری: بدور ازهرگونه شک و تردیدی ، ژنیو -۲ چانسی برای تمامی سوریه ای هاست تا نقطه ی پایانی بر تروریسم و مداخله خارجی در امورد داخلی کشورمان بگذارند. این کنفرانس چانسی برای همه کسانی است که به حل و فصل صلح آمیز بحران سوریه و بازسازی آینده آن پس از جنگ ایمان دارند.
سیاسی ـ بامداد۱۴/۲ـ۱۸۰۱
چرا عربستان سعودی باید جوابگو باشد؟
بان کی مون سرمنشی سازمان ملل متحد در پایان مذاکرات خود با نخست وزیرعراق نوری المالکی اعلام کرد که قصد دارد با اعضای شورای امنیت در خصوص تایید حمایت و پشتیبانی های مالی عربستان سعودی از تروریست ها در عراق به بحث و گفتگو بنشیند.
پیشتر شبکه تلویزیونی « السوماریا » ی عراق اطلاع داده بود، یکی از افراد دستگیر شده در جریان عملیات ضد تروریستی درغرب اینکشور فرمانده گروهک « دولت اسلامی عراق و شام » بوده است و مشخص شد که از عربستان سعودی ۱۵۰ میلیون دلار برای سازمان دهی شورش های مسلحانه دریافت کرده است.
ضمناً این اولین گواه حضور ریاض در حمایت از تروریزم نیست. عالیه نصیف نماینده مجلس عراق می گوید : « ...ما شواهد بسیاری در اختیار داریم که نشان می دهد عربستان سعودی و همچنین قطر تامین مالی تروریست ها را برعهده دارند. از جمله ریاض بر اساس اسناد ما ، در به هم ریختن نظم سیاسی عراق نقش دارد. ضمنا سعودی ها از تروریست هایی حمایت می کنند که ارتش عراق عملیات های نظامی علیه آنها را آغاز کرده است. »
همچنین جدال های حول نماینده دستگیر شده احمد الالوانی واضح و مبرهن است. حافظان وی که براساس برخی شواهد اعضای گروهک های افراطی بودند هنگام انتقال وی به زندان، به سمت نیروهای مسلح تیر اندازی کردند. نباید فراموش کرد که رییس جمهور سابق عراق تارک الهاشمی نیز به اعمال تروریستی محکوم شد. او به عربستان سعودی پناهنده شده است . با درنظر گرفتن همه این مسایل عراق با استناد به دو قطع نامه شورای امنیت به سازمان ملل مراجعه کرده است. در این قطع نامه ها کشورهایی که از لحاظ مالی و اطلاعاتی از تروریست ها حمایت می کنند متهم هستند. علاوه بر این بغداد به تمامی سازمان های جهانی ، شواهد و اسناد مربوط به این مسله را پیشکش نموده است.
طی چند سال اخیر دولت سوریه نیز نامه هایی مبنی بر حضورعربستان سعودی در حمایت از تروریسم به سازمان ملل متحد ارایه کرده است. نماینده ی دایم یسوریه درسازمان ملل متحد بشارجعفری نیز اخیرا چنین نامه ای را فرستاد. کارشناسان می گویند تا این لحظه هیچ توجهی از جانب امریکایی ها و سایر اعضا به آنها نشده است.اما چرا اکنون تامین مالی تروریست ها از جانب عربستان سعودی در عراق و سوریه مسله ی مبرمی برای سازمان ملل متحد شده است؟
نظر شرق شناس روسی سمن باگداساروف را در این باره جویا شدیم : « اینکه عربستان سعودی برخی از ساختارهای رادیکالی در سایر کشورها را حمایت می کند از مدت ها پیش برکسی پوشیده نیست. چرا ناگهان بان کی مون به این مسله علاقه مند شده است؟ بدیهی است که غرب فهمیده شرایط حول سوریه دشوار گردیده و از کنترل خارج شده است. هیچ گونه مخالف هدایت شده ای وجود ندارد . نیروهایی که علیه بشار اسد می جنگند بیشتر از مواضع رادیکالی و از جمله در ارتباط با غرب هستند. فعالیت « دولت اسلامی عراق و شام » ـ داعش ـ در خود عراق به مناطقی آسیب و خسارت می رساند که شرکت های نفتی امریکایی در آنجا کار می کنند.»
برخی از کارشناسان معتقدند که امریکا با متهم کردن عربستان سعودی از طریق سازمان ملل متحد هدف مهار شرکای بی عیب و نقص گذشته ی خود را دنبال می کند که این اواخر به متحدان سرکش تبدیل شده اند. و اتهامی که بغداد برای عربستان ترتیب داده، دلیل خوبی برای این کاراست. موارد مشابه دیگر پس از ۲۰۰۱ بود وقتی آمریکا « جنگ جهانی علیه تروریسم » را اعلام کرد. در آن زمان به بسیاری از متحدان سابق امریکا حمله شد ، کسانی که به مرور زمان اختیارات بیش از حد برای خود قایل شده بودند. وسایرین نیز به خوبی متوجه شدند که به چهار چوب مجاز خود بازگشته اند. آیا ممکن است تاریخ یکبار دیگر تکرار شود؟
ص.ر
سیاسی ـ بامداد۱۴/۱ـ۱۶۰۱
افشای پرونده فساد گسترده مالی- دولتی در ترکیه
اردوغان بیرقدار وزیر پیشین محیط زیست و شهرسازی ترکیه پس ازاستعفا گفت: بسیاری از پروژه های ساختمانی را نخست وزیر تایید کرده است و به همین دلیل نتیجه گرفته که رجب طیب اردوغان هم باید از سمت خود کنار بکشد.
رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه نیمی از افراد کابینه یعنی ۱۰ وزیرش را تغییر داد.اردوغان پس ازآن دست به این تغیر گسترده در کابینه اش زد که صبح روز چهارشنبه سه وزیر در جریان تحقیق درباره یک پرونده فساد اداری از سمتهایشان استعفا کردند.بعد از دیداری که او با عبدالله گل، رییس جمهوری ترکیه داشت، تصمیم خود مبنی بر تغییر تقریبا نیمی از افراد کابینه را اعلام کرد.
وزیر محیط زیست و شهرسازی ترکیه یکی از وزرای مستعفی بود که به نخست وزیرهم پیشنهاد داد تا از قدرت کناره گیری کند.پسران هرسه وزیری که در روزچهارشنبه از مقامهایشان کنار کشیدند، در جریان تحقیق درباره پروژه های عمرانی بازداشت شدند.پسر وزیر محیط زیست و شهرسازی اما بعدا آزاد شد تا تحقیقات کامل شود.
نخست وزیر ترکیه، که علاوه بر تحقیق پلیس با اعتراضهای خیابانی هم روبه روست، کل این تحقیق را به یک « بازی کثیف» تشبیه کرد که از طرف نیروهای نظامی ترکیه و کشورهای خارجی برنامه ریزی شده است.پیشتر در این هفته آقای اردوغان سفرای خارجی را به اخراج از کشور تهدید کرده بود.ناظران در ترکیه می گویند این تغییر در کابینه تلاشی از جانب رجب طیب اردوغان برای نشان دادن قدرت خود است.در استانبول گروهی از مردم معترض به خیابان ها ریختند و آن طور که گزارش شده در جاهایی با پلیس ضد شورش درگیر شدند.
آقای اردوغان شب چهارشنبه در یک پیام تلویزیونی تغییرات مورد نظر در کابینه اش را اعلام کرد.از جمله کسانی که در جریان تغییرات در کابینه ترکیه شغلش را از دست داد، «اگمن باغیش»، وزیر امور اتحادیه اروپا بود که متهم به فساد است و آقای اردوغان او را از سمت خود کنار گذاشت.او هنوز به صورت رسمی تفهیم اتهام نشده و در بازداشت به سر نمی برد.«اردوغان بیرقدار»، وزیر پیشین محیط زیست و شهرسازی، پس از استعفا گفت که بسیاری از پروژه های ساختمانی را نخست وزیر تایید کرده است و به همین دلیل نتیجه گرفته که او هم باید از سمت خود کنار بکشد.در رویدادی دیگر که چندان برای نخست وزیر خوشایند نخواهد بود، وزیر پیشین داخله «ادریس نعیم» شاهین که هم اکنون نماینده پارلمان است هم از عضویت در حزب حاکم عدالت و توسعه کناره گیری کرده است.
پول درقطعی بوت
پسر « ظفر چاغلایان»، وزیر اقتصاد ترکیه و پسر «معمر گولر»، وزیر داخله ترکیه به همراه رییس بانک خلق، از جمله ۲۴ نفری هستند که در جریان تحقیق درباره رشوت بازداشت شده اند.
رسانه های ترکیه نوشته اند که پلیس در خانه رییس بانک خلق، چهارو نیم میلیون دلار پول نقد در قطعی بوت پیدا کرده بود.بیش از یک میلیون دلار پول نقد هم در خانه پسر آقای گولر پیدا شده است.ناظران می گویند پرونده فساد دولت، به خاطر دعوای قدرت بین رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه و یک مبلغ مذهبی مقیم آمریکا به نام فتحالله گولن رو شده است.گزارش شده که آقای گولن، طرفداران زیادی در سیستم قضایی و پلیس ترکیه دارد.آقای گولن هرگونه دست داشتن در این تحقیق را رد کرده است.
او در سال ۱۹۹۹ میلادی از سوی دولت وقت ترکیه متهم شد که در حال برنامه ریزی برای به پا کردن حکومت اسلامی در کشور است.آقای گولن کشور را در آن سال ترک کرد و بعدا از این اتهام مبرا شد اما دیگر به کشورش بازنگشت و حالا در ایالت پنسیلوانیای آمریکا زنده گی می کند.
دولت ده ها نفر از مقام های پلیس را به خاطر آنکه در این تحقیق دست داشته اند یا ظن آن می رفته که با آقای گولن در ارتباط هستند را از کار برکنار کرده است.بعد از آن که خبرهایی مبنی بر قصد دولت برای جلوگیری از این تحقیقات منتشر شد، از ورود خبرنگاران به ساختمانهای پلیس جلوگیری شد.
سیاسی ـ بامداد۱۳/۲ـ۲۸۱۲
خـاستگاه واقـعی القـاعـده
نویسنده : Finian Cunningham
برگردان کننده : محمدعارف عرفان
۸ جنوری ۲۰۱۴ - لندن
ممکن جان کری دیپلومات عالی رتبه ایالات متحده امریکا، ما را « احمق » پنداشته باشد! او درآغاز این هفته درحالی که درعربستان سعودی سخنرانی مینمود،هوشدارداد که « القاعده درعراق وسوریه ، به بازی گران خطرسازی درمنطقه مبدل شده اند!».
وزیرخارجه ایالات متحده امریکا درجهت حمایت از دولت عراق درخصوص نبرد آنکشور برای بدست آوردن مجدد شهرهای شمال آنکشور که اخیرآ بدست اسلامیست های عراقی « دولت اسلامی عراق وشام »* سقوط نموده است،ابرازآماده گی کرد.
چقدرجالب است!درحالیکه دولت سوریه درجهت ریشه کن ساختن چنین ملیشه های وابسته به القاعده سرگرم نبرد است،اما واشنگتن درآنکشور، ،به حمایت خود نمی پردازد،برعکس اولویت اصلی واشنگتن درسوریه در واقع سقوط نظام رییس جمهوربشاراسد است .
پس چگونه جان کری به چنین تناقض مبادرت می ورزد؟ درعراق القاعده یک تهدید است وباید شکست داده شود، درحالیکه درسوریه ،عین سازمان تهدید پنداشته نمی شود، اما برعکس دولت سوریه،خود یک تهدید تلقی میگردد.
موضوعی که که نهایت جالب ترازآنست عبارت ازین است، که جان کری راجع به حضورالقاعده در مناطقی اخطارمیداد که آن ساحه درمحاصره بلند پایه گان آل سعود قراردارد.البته خاندانی که در کُل جهان به حیث « بانکر» ، استخدام کننده، وتامین کننده سلاح این گروه ها،شهره جهان گردیده اند.
فقط چندماه قبل، رسانه ها ازین خبرپرده برداشت،که چینل های دیپلماتیک ایالات متحده امریکا، به تصاویرسالهای ۲۰۰۹ نگاه مینمایند، زمانی که سفیرسابق امریکا درعراق واضحآ بیان نمود که کشورعربستان سعودی،هزینه های مالی وتسلیحات نظامی ،افراطیون القاعده را در عراق تامین مینماید.
بعد ازاظهارات « کریستوفرهیل » سفیرسابق امریکا، اطلاعات استخباراتی نشان داد که کشورعربستان سعودی ، در تلاش است تا جنگ های فرقه را درعراق تحریک نموده وشرارت ونا آرامی را درآنکشوربرانگیزد.
« کریستوفرهیل » اضافه نموده فرمودند: « منابع استخباراتی گزارش دادندکه کشورعربستان سعودی در تلاش است تاحکومت نوری المالکی را درعراق بی ثبات سازد. »
بعد ازآن القاعده خود را درکشورعراق به حیث « دولت اسلامی عراق وشام » مسما نمود.این گروه با گروه های دیگر،مانند جبهات النصره،احرارالشمس، لوای اسلام وجبهه اسلامی در پیوند تنگاتنگ قراردارد.
الفبای طبیعی این گروه های بیشمار به هیچ صورت درونمایه ماهیوی این گروه ها را حذف نمی نماید که اساسآ این ها همه به ایدولوژی افراطی وهابی مسلح شده وتحت بیرق القاعده به فعالیت پرداخته ومصیبت ها وجنایات بزرگی را علیه شهروندان غیرنظامی ،علیه اهل تشیع، اهل تسنن، ومردمان مسیحی خلق نموده وهمه آنها به حمایت کشورعربستان سعودی دست به فعالیت می زنند.
خاندان آل سعود بطور مضحک ورسمآ اعتراف مینمایند که آنها گروه های « معتدل » را که بنام « ارتش آزاد سوریه » یاد میشوندحمایت مینمایند. اما واقعیت اجتناب ناپذیری وجود دارد که پادشاهی نفت خیز سعودی،« بانکر » القاعده وهمه شبکه های مربوط به آن میباشد.طوریکه سفیرسابق ایالات متحده امریکا درین خصوص شهادت داد.
حتا رسانه های معتبرغربی ازین واقعیت چشمپوشی نمی نمایند.در اکتر سال ۲۰۱۳ نیویارک تایمز گزارش داد که مقامات ایا لات متحده امریکا می پذیرند که سلاح های نظامی که به کشورعربستان سعودی به هدف اکمال « ارتش آزاد سوریه » تهیه گردیده است بدسترس ملیشه های افراطی درسوریه قرارمیگیرد.
کشورعراق درین هفته تایید نمود که سلاح های که برای گروه های افراطی موسوم به « دولت اسلامی عراق وشام » در سوریه تهیه گردیده بود،اکنون بوسیله همان گروه ها درآستان غربی « انبار» بکار برده میشوند.
بنابرین،باید خاطرنشان ساخت که ایالات متحده امریکا سلاح های را که طورمخفیانه برای کشور سعودی تهیه نمود،حالا بوسیله القاعده مورد استعمال قرارگرفته تا جنگ های فرقه را درعراق وسوریه برانگیخته وهردو کشور را بی ثبات نماید.اما با اینحال جان کری درکنارحامیان تروریست سعودی نشسته وجسورانه به طرز اشکارا هوشدار میدهد که« القاعده به بازی گران خطرناک درمنطقه مبدل شده است! »
جان کری درجریان ملاقات اش درسعودی ، اظهارنمود:« این جنگ متعلق به مردم عراق است! » اما درواقع چنین نیست. !
این نبردیست درعراق علیه آنعده تروریستان یی که بوسیله عربستان سعودی وایالات متحده امریکا حمایت می گردند.
چه مضحک تر ازآن میتواند باشد که دیپلومات بلند پایه ایالات متحده امریکا برای کشورعراق در مقابل آنانی پیشنهاد کمک نظامی مینماید که آنها عملآ بوسیله ایالات متحده امریکا ومشتری آن عربستان سعودی مسلح گردیده اند.جان کری اظهارنمود: « ما درفکر آن نیستیم تا چکمه های خویش را درزمین (عراق )بگذاریم ،این جنگ آنهاست،اما ما میخواهیم آنها را درین نبرد حمایت نماییم! »
گفتنیست که واشنگتن قبلآ راکت های نوع « هیل فایر» را به کشورعراق ارسال نموده و وعده سپرده است تا آنکشور را باهواپیماهای بدون سرنشین تجهیزنماید تاگویا دربرابرالقاعده برزمد.
با کاربرداصطلاح « چکمه برزمین » جان کری تلویحآ به مخالفت حضور نیروهای امریکایی دربرابر گروه های اشاره مینماید که آنها قبلآ بوسیله ایالات متحده امریکا وعربستان سعودی اولآ در سوریه واخیرآ درعراق سازمان یافته اند.
این واضحآ سناریوی عجیب وغریبی را به نمایش میگذارد، البته جایی که ایالات متحده امریکا هم کشورعراق وهم ملیشه های القاعده را تسلیح میدارد.
اما بهرصورت این نگرش نباید با توجه به منافع « صنایع نظامی » ایالات متحده امریکا متناقض وبد بینانه تلقی گردد. اولآ باید پرابلم تروریستی را خلق ساخت ، سپس سلاح تهیه کرد تا با این پرابلم برخورد نمود. واین میتواند فکتوربرنده برای تجارت امریکا باشد.
هیچکدام اینها نباید تعجب انگیزباشد.چرا که ایالات متحده امریکا طی بیش از سه دهه بطورمخیانه سرگرم کارهای مشترک با عربستان سعودی واستخبارات نظامی بریتانیا بوده است تا نیروهای افراطی القاعده را تربیت وپرورش دهند.این عملیه درافغانستان علیه ارتش اتحادشوروی سابق، بین سالهای ۱۹۷۰- ۱۹۹۰ آغازگردید.
بعد از آن القاعده به حیث پوشش ایدولوژی های گوناگون شکارامپریالیست ها در شرق میانه واطراف آن خدمت نموده است. هرچند این سازمان تا کنون به اختراعات گوناگون برای تغیرنام خویش در خطوط این جاده مبادرت ورزیده است.
اما درخط پایینی چنین ترسیم یافته است که این گروه ها بوسیله « غرب » و« سعودی » خلق گردیده که به حیث جاگزینان دشمن آسایش و نماینده های بیرحم برای تغیر رژیم ها استفاده میشوند.
ممکن خدعه قدیمی غرب درباب این گروه ، در خصوص خوانش « دشمن » برای چند سال گذشته کار ساز افتیده باشد،اما حالا این تناقضات بطورهمزمان ودر کشورهای همجوار به چنین شیوه ،این نیرنگ رابطورخشن رسوا میدارد.
جان کری ودوستان صمیمی تروریست سعودی اش، ممکن علاقمند باشند تا خود را تحمیق نمایند اما آنها قادرنیستند تا کسانی دیگری را گول بزنند!
بیوگرافی مختصرنویسنده :
Finian Cunningham، در سال ۱۹۶۳ تولد گردید،او بطورگسترده حوادث جهانی را به تحلیل گرفته است.اودارای درجه ماستری و کارشناس حوزه شیمی کشاورزی بوده وبه حیث ویرایشگر امورعلمی« انجمن سلطنتی » کامبریج بریتانیا ایفای وظیفه نموده سپس به حیث ژورنالیست حرفوی اشتغال جسته است.
* (دولت اسلامی عراق و شام ) داعش
یادداشت بامداد:
در باره جنایات داعش در سوریه به نبشته های زیر در بخش سیاسی بامداد رو نمایید:
ـ گزارش هولناک سازمان حقوقی درباره جنایات داعش
ـ سوریه در عمق فاجعه تکرار شده افغانستان ( ۱۹۸۰-۱۹۹۲)
ـ درسوریه کی سلاح کیمیاوی را بکارگرفت ؟
ـ گزارش تکان دهنده قتل ۴۵۰ زن کرد علوی از جمله ۱۲۰ کودک توسط القاعده
ـ شرق میانه، قربانی بازیهای قدرت و ....
سیاسی ـ بامداد۱۴/۳ـ۰۹۰۱
برآیند امید آفرین انتخابات چیلی
چه لی میشلی رییس جمهور چیلی گفت: « آموزش و فراگیری دانش کالا نیستند تا تابع سود ورزی و منفعت جویی باشند »
نوشته : دیپلیوم انجینرعمر محسن زاده
روز پانزدهم دسامبر ۲۰۱۳ ترسایی کارزار انتخابات پارلمان و ریاست جمهوری چیلی بپایان رسیدږ دو جناح عمده سیاسی که نزدیک به هشت دهه را در رویارویی سپری نموده بودند باردیگربه میدان انتخابات روی آوردند تا با برنامه ها و دیدگاه های شان توده های مردم را به پیشتیبانی از راه و راهکارخود فراخوانند . در یکسو « اکثریت نوین » یا اتحاد احزاب میانه ـ چپ ( حزب سوسیالیست ، حزب سوسیال دموکرات ، حزب رادیکال وسوسیال دموکرات ، حزب دموکرات مسیحی با حزب کمونیست ) و در آنسوی دیگر « ایتلاف بخاطرچیلی » یا اتحاد احزاب نیولیبرال ( حزب نو سازی ملی و حزب اتحاد دموکرات مستقل ) رده آرایی نموده بودند. دراین انتخابات نه تنها اندیشه ها و جُستارهایی برای بهبودی زنده گی مردم و اداره بهتر سیاسی کشش داشت بلکه گذشته خونین با همه تجارب و خاطرات درد بارهر خانواده چیلی بر روح و روان هررای دهنده و روند انتخابات سایه افگنده بود.بازهم سخن تقابل دو دیدگاه ، دو تدبیر و دو عملکرد مطرح بود. درامه زنده گی سیاسی به ویژه در داستان شور انگیز دو زن که نامزد های اساسی ریاست جمهوری و چهره های مماثل دو بینش اند بازتاب یافت و بار احساسی رقابت های سیاسی را سنگین تر ساخت . چهل سال پیش آن دو ، میشلی با چه لی ( نامزد سوسیالیست ) و اویلین ماتی ( نامزد نیو لیبرال ) ، کودک و همبازی بودند و با پدرانشان درپایگاه هوایی « سیرومورینو » یکجا زنده گی میکردند.پدر میشلی سوسیالیست و داد خواه بود . او از تحولات اجتماعی و دستآورد های زحمتکشان در درازنای سالهای پس از بحران جهانی سرمایه داری (۱۹۲۹ترسایی) تا کودتای فاشیستی ( ۱۹۷۳ ترسایی) در چیلی جانبداری میکرد. زمانیکه حکومت برگزیده و دموکراتیک سالوادور آلینده فقید برنامه های گسترده را برای رفع تفاوت های اجتماعی ، توزیع زمین به کشاورزان و به ویژه بومیان « ما پوچو » ، ملی سازی صنایع کلیدی ، آموزش رایگان همگانی ، خدمات بهداشتی ، محو فقر و بیکاری و حل پرابلم های اجتماعی دیگر رویدست گرفت، البرتو میشلی با آن همکارگردید . توسعه روز افزون سیاست اجتماعی و اهمیت بزرگ نظام دموکراتیک و داد خواه در چیلی در این دوره پُر خروش که با مشارکت و خواست مردم به اوج خود رسیده بود با کودتای نیولیبرال در یازدهم سپتامبر ۱۹۷۳ تر سایی به گونه رادیکال نابود گردید. رژیم دیکتاتوری نظامی خون بسیار ریخت ، انسان ها را از هواپیما به بحر انداخت ، شکنجه گاه ها و زندان هایش لحظه ای بیکار نبودند، احزاب سیاسی وسندیکا ها ممنوع شدند و بیش از نیم میلیون شهروند باید خانه و کاشانه خود را ترک مینودند تا زمینه ها برای ساختاری شدن سیاست اقتصادی نو فراهم میگردیدند.خونتای نظامی در واقعیت به خواست سازمان استخبارات مرکزی ایالات متحده امریکا ( سیا ) و صندوق بین المللی ارز چنان فضایی را برای آزمایش دکتورین های نیولیبرالیستی و پیروان مکتب شیکاگو در چیلی مساعد ساخته بود که این مُدل باید بصورت حتم به پیروزی میآنجامید. اما تخریب دستآورد های اجتماعی ، کاهش بودیجه و پرسونل دولت ، افزایش قرضه های دولتی و خصوصی ، خصوصی سازی دیوانه وارعرصه های بیشمار اقتصادی و اجتماعی به ویژه عرصه های آموزش و بهداشت و اقدام های دیگر نتوانستند تضاد میان سیاست اقتصادی لیبرال و پیآمد های ناگوار اجتماعی آنرا حل نماید . سایه روشن ها و اثر های این مُدل پُر تضاد تا هنوز در زنده گی مردم چیلی دیده میشود. فرناندو ماتی پدر اویلین ( نامزد ریاست جمهوری اخیر) که خود شاهد فروپاشی مصوونیت های اجتماعی، تخریب ساختارهای سودمند برای مردم و نابودی امکانات دفاع از منافع دموکراتیک بود، با بهره از فرصت به خونتا روآورد و دوستی دیرین خود را با آلبرتو میشلی و خانواده وی فراموش نمود .او رییس اکادمی جنگ هوایی چیلی و هموند خونتای نظامی گردید .البرتو میشلی در همین اکادمی زندانی بود و جلادان رژیم وی را چندان شکنجه داند تا اینکه جان سپرد .دختران این دو جنرال در دهه نود سده پیشین ترسایی رو به سیاست آوردند و راه پدرانشانرا تعقیب نمودند ، یکی در دفاع از اندیشه های دموکراسی اجتماعی و دیگری در دفاع از نیولیبرالیسم. میشلی پس از سقوط دیکتاتوری نظامی به پُست های وزارت های صحت عامه ، دفاع و ریاست جمهوری رسید و اویلین المانی تبار نیز در کابینه « زبستیان پنیرا » به حیث وزیر کار ایفای وظیفه نمود .میشلی در دور ریاست جمهوری نخست خود ( ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ ترسایی ) از محبوبیت زیاد درمیان مردم برخوردار بود ولی قانون اساسی چیلی که بدوره خونتایی متعلق است به او اجازه کاندید نمودن پیوست به دوراول را نمیداد .میشلی پس از ریاست جمهوری نخست خود مسوولیت نهاد زنان سازمان ملل متحد را به عهده گرفت. احساس مکلفیت و چشمداشت مردم او را ناگزیر ساخت تا بار دیگر بمیدان رقابت های انتخاباتی پا نهد .این بار نیز مردم به او اعتماد کرد و با رآی خود تناسب نوی را برای آرایش زنده گی سیاسی آنکشور فراهم نمود . « اکثریت نو » در انتخابات پارلمانی ( ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳ ترسایی ) اکثریت را در هر دو مجلس بدست آورد و در انتخابات ریاست جمهوری ( ۱۵ دسامبر۲۰۱۳ ترسایی ) نیزبا چه لی میشلی با دریافت۲.۶۲ در صد آرا پیروز گردید. کارزار انتخابات چیلی در واقعیت ادامه مبارزات گسترده و کهن مردم چیلی بود که این بار با بهره گیری از دادوری تاریخ شعار های نوینی را مطرح نموده است .میشلی در نخستین بیان خود پس از پیروزی « مبارزه علیه نا برابری های اجتماعی » را از وظایف اصلی خود اعلام نمود و خاطر نشان ساخت که آموزش و فراگیری دانش « کالا » نیستند تا تابع سود ورزی و منفعت جویی باشند. اجندای ریفورم « اکثریت نو » را تغیر قوانین ( قانون اساسی ، قانون آموزش و ...) ، تنظیم حیات اقتصادی و ارتقآ دستآورد های اجتماعی تشکیل میدهند . در این رابطه با چه لی میشلی اظهار داشت : « حا لا ما دارای نیروی شهروندی ، اکثریت پارلما نی و چارچوب سیاسی، اچتماعی و اقتصادی لازم هستیم که بر پایه آنها میتوانیم تغیرات ضروری را انجام دهیم » .
« اکثریت نو » بیانگر منافع اکثریت مردم در مقابله با اولیگارشی و سیادت نیولیبرالیزم است که بار دیگر نقش دولت را در همگرایی و پیشرفت اجتماعی تقویت خواهد نمود.
سیاسی ـ بامداد۱۳/۳ـ ۲۶۱۲