« سرمایه در سده بیست و یکم »

دیپلیوم انجینر عمرمحسن زاده

 

« سرمایه در سده بیست و یکم » نام کتابی است که در روزهای پسین شهره آفاق گردیده و دانایان بورژوایی اقتصاد آنرا با قدردانی ویژه ای به ستایش گرفته اند.این اثر برآیند پانزده سال پژوهش ژرف و ارزیابی داده ها و ارقام بیش از بیست کشور پیشرفته جهان در درازنای تاریخ سه صد ساله اقتصادی آنهاست که با بهره گیری از توان بزرگ حسابی کمپیوترهای مُدرن شناسایی و بکار گرفته شده اند . توماس پیکیتی دانشمند فرانسوی این کتاب را در همکاری با تیم خود نگاشته و برای روشنگری بیشتر رهگـذرهای دانش اجتماعی، تاریخ ، بشر شناسی، علوم سیاسی و ژورنالیزم متکی بر فاکت ها را پیموده است .

 « سرمایه در سده بیست و یکم  LE CAPITAL AU XXI SIECLE » دراگست سال پار ترسایی در فرانسه به نشر رسید ولی به زودی چندان مورد توجه قرار گرفت که بنگاه نشراتی دانشگاه هارورد در ایالات متحده امریکا چند هفته پیش به چاپ ترجمه آن به زبان انگلیسی اقدام نمود. وزارت مالیه ایالات متحده امریکا ، سازمان ملل متحد ، صندوق بین المللی پول ، بانک جهانی و ده ها مرکز اکادمیک درهفته های اخیر از پیکیتی میزبانی نمودند تا با دیگاه های او از نزدیک آشنا شوند. این دانشمند  پُرکار درونمایه کتاب خواندنی خود را با این تزکه « ثروت اجتماعی در آغاز سده کنونی باز هم بگونه شدید أ نابرابر و همانند صد یا دو صد سال پیش توزیع میگردد » معرفی نمود .او خاطر نشان ساخت که امروز یک اقلیت نا چیز سرمایه داران بزرگ بیشترینه بخش ارزش های درآمدی و دارایی ها را در  تصرف خویش در آورده و از اکثریت  عظیم بشریت که  نیروی خود را به بازار های کار عرضه میدارند  چانس های درآمد بهتر و بهزیستی را ربوده اند . دولت اجتماعی ، کوشش در راه هم سطح سازی تفاوت های اجتماعی ، ارتقأ اقشار میانه ، ابتکارات بیشمار در راه آموزش و فن آوری و سر انجام همه تلاش های دولت های دموکراتیک صنعتی در دستیابی همگانی به ثروت ، همه و همه نتوانسته اند مناسبات موجود را در کشور های سرمایه داری تغیر بنیادی دهند و دستینه های پایداری را به ارمغان آورند .از آنجائیکه  علی القاعده سود سرمایه بالا تر از رُشد اقتصاد ملی است  از این رو  نا برابری هم پدیده نا خواسته سرمایه داری نه , بلکه برآیند جبری آن میباشد . فارمول « راندیت سرمایه بزرگتر از رُشد اقتصاد ملی » پدیده  بیرون شدن امر توزیع از کنترول اجتماعی را مبرهن و منطق  انباشت سود سرمایه در گذشت زمان و انتقال ثروت  از نسلی به نسلی را روشن میسازد .این فرآیند با توجه به مسأله رفاهیت و توزیع درآمد مبین آنست که سرمایه داران معدود به آسانی به ثروت های بزرگ دست میابند و در فرجام جامعه ای پدیدار میگردد که آنرا  الیگارش ها و سلسله خاندان های ثروتمند رهبری مینمایند . توماس پیکیتی که خود هوادار مالکیت خصوصی و اقتصاد بازار است باور دارد که مسایل  بیشماری اند که بازار ها قادر به حل آنها نمی باشند .اقتصاد بازار بدون نظم و کنترول « رگلاژ» زمینه های توزیع شدیدأ نا برابر و افراط گرایانه ثروت را فراهم و بقای سیاسی سر مایه داری را به خطر مواجه میسازد .پیآمد های ناگوار این رُشد تقویت گرایش های ضد جهانی سازی و ناسیونالیزم لجام گسیخته خواهد بود .جهان امروزی ما با خطر بازگشت توزیع شدیدأ نابرابر سده نزدهم مواجه است .بر اساس آمارموسسه فوربس ثروت ملیارد ر های  جهان در مقایسه با اقتصاد واقعی در میان سالهای ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۳ ترسایی سه تا چهار بار زود تر افزایش داسته است . اگر سرمایه داران بزرگ که یک در صد جمیعت را تشکیل میدهند بخش اعظمی رشد اقتصادی را بکام خود فرو برند در آنصورت آنچه که باقی میماند برای ۹۹ در صد دیگر کفایت نخواهد کرد . پیکیتی برای بیرون رفتن از این بحران پیشنهاد میکند تا با وضع مالیات متصاعد بر ثروت ها از توزیع نا برابر جلوگیری شود .وی نظریات آعده از اقتصاد دانانی که خواهان نابرابری  بمثابه  انگیزه ای برای عملکرد و تلاش بیشتر افراد اند را نپذیرفته و میگوید که  درس سده بیستم اینست که  ما برای رُشد خود به اوضاع  شدید سده نزدهم  ضرورت نداریم . نخبه گان ثروت اندکی هم رُشد اقتصادی را ببار نیاورده اند. تنها  تغیرات سده بیستم از راه موسسات اجتماعی چون مالیه متصاعد بر عایدات و بیمه اجتماعی  مایه رشد گردیده اند .نظریات پیکیتی در باره قرضه های دولتی  و توسل  به انفلاسیون بمثابه  وسیله ای برای پشت سر گذاشتن بحران مالی نیز درخور توجه است . او انفلاسیون را صادقانه ندانسته و آنرا مالیه ای برای  اقشار نادار و متوسط جامعه میداند درحالیکه  ثروتمندان بزرگ با داشتن  ثروت های جایدادی  و پرتفوی اسهام از تهدید هرگونه انفلاسیون درامان اند .

اقتصاد دان امریکایی ، تایلر کاون  درمجله مشهور « روابط خارجی » نوشت که  کتاب « سرمایه در سده بیست و یکم » ثروت سرمایه داری را باردیگر به مرکز گفتمان میکشاند ؛ علاقمندی به مساله توزیع ثروت ها را دوباره زنده و تفکر در باره نابرابری های درآمد را انقلابی میسازد .     

عطف توجه به کتاب و سخنرانی های پیکیتی در ایالات متحده امریکا واقعأ شگفت انگیز است.کم از کم  طرح « مساله اجتماعی » و بیان نادرستی دید گاه های سنتی دراین کشور که تا چندی پیش « تابـو »  شمرده میشدند  خود نشانه ای ازشناخت و اگاهی مردم از اوضاع  تغیریافته بر بنیاد نا برابری های فزاینده است. براساس تازه ترین آمار سازمان دولت های صنعتی « سازمان همکاری اقتصادی و انکشاف » در ایالات متحده امریکا سهم درآمد ثروتمند ترین ثروتمندان ( یک در صد مردم ) از سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۱۰ ترسایی  به حد هشت در صد در آمد همگانی رسیده و یا به گفته دیگر چهار بار بیشتر گردیده است .در سی سال اخیرمالیات  بلند سرمایه داران بزرگ پیوسته  به سی در صد و حتا بیشتر از آن  کاهش یافته  و چنانچه در انتخابات  آخری انکشور دیده شد محافظه کاران و نیو لیبرال های هنوز هم خواهان تنزیل بیشتر ما لیه ثروتمندان اند.اقتصاد ایالات متحده امریکا در سه ماه اول سال  روان ترسایی با رکود مواجه بود و این بار پس از ۱۴۲ سال چنان معلوم میشود که این کشور از تاج و تخت  اقتصادی  فرود میآید و جای نخستین خود را به کشور چین میدهد . سیاست نرم نوت بانک ( فید ) ایالات متحده  درسال های  پیشین به تصدی ها کمک های سخاوتمندانه نمود و گاو صندوق های جنگی آنانرا با کمک ملیارد ها دالر پُر ساخت . اکنون این کمپنی ها اسهام خود و رقبای خود را با کمال میل میخرند و اگاهانه نرخ اسهام را بلند نگهمیدارند بدون اینکه بر اقتصاد کشور تکانه های مثبتی وارد نما یند . فاصله میان وال استریت و اقتصاد واقعی این کشور روز تا روز ژرفتر میگردد . جان اف کنیدی رییس جمهور پیشین ایالات متحده امریکا باری ادعا نموده بود که « اگر آب دریا بلند شود همه کشتی ها را با خود بالا خواهد بُرد .» پیکیتی نادرستی این ادعا را با ارقام نشان داده میگوید :«...تقریبأ نفع ۶۰ در صد افزایش مولدیت که از سال های آغازین هفتاد تا به اکنون  بدست آمده به هیچ یک از آنانی  تعلق نگرفته که خود ایجاد گر آن بوده اند ...بر خلاف همه این افزایش را سرمایه داران و مدیران تصدی ها تصاحب کرده اند .. همچنان این اقتصاد دان فرانسوی باور باشند گان ایالات متحده را به جامعه مریتو کرات ( خدمت گرا ) که در آن تنها زحمت و کوشش کلید درارتقای اجتماعی و بلند بردن استاندارد  زندگی اند بی اعتبار ساخت و بی پایه گی افسانه ارتقای اجتماعی از بشقاب شویی به ملیونری را افشا نمود .وی تصریح نمود که در این کشور بخش بزرگ ثروت ها نه از راه در آمد کار بلکه از راه دارایی های ارثی بدست میآید . زحمت و کار جایگاه خود را بمثابه امر اساسی جامعه از دست میدهد و برگشت از معیارهای خدمت سالاری پیآمد های وحشتناکی برای جامعه خواهد داشت . در ایالات متحده امریکا برخی ها پیکیتی را بنا بر اینکه آموزش دانش اقتصاد را سر از نو تعریف مینماید  پیرو  دانشمند کلاسیک کارل مارکس نویسنده  اصیل « سرمایه » میدانند . او خود در این باره میگوید : « ...من درتشویش کارل مارکس پیرامون نابرابری های رو به افزایش شریک استم .... بدون شک  مارکس ارقام و داده های احصاییوی لازم را در اختیار نداشت تا پیشگویی های خود را دقیق تر سازد .... اما من هوادار مالکیت خصوصی و اقتصاد بازار می باشم ....» توماس پیکیتی که دراثر خویش همانند مارکس از یافته های بزرگ دانش فلسفی و ادبی مانند رومان های  جذاب سده نزدهم بهره میگیرد،اساسأ با نظام سرمایه داری مخالفت نداشته و هرآنچه که با زحمت زیاد اکادمیک نوشته است تنها برای رفع نابرابری و نجات این سیستم از تهدید فرو پاشی است .          

 

پانویسی ها :

پاول کروکمن اقتصاد دان امریکایی ( برنده جایزه نوبل در اقتصاد ) در نیویارک تایمزو در « نظری بر کتاب های نیویارک » ، جوزف استگلیتس اقتصاد دان امریکاِیی و حامی جنبش  ضد وال استریت ( برنده جایزه نوبل در اقتصاد ) در نشرا ت متعدد و رسانه ها، مارتین ولف کارشناس اقتصاد در فایننشل تایمز ،تایلر کاون در مجله روابط خارجی ( فارن افیرس ) ، کریستین له گارد رییس صندوق بین المللی پول ، برخی از اقتصاد دانان در مجله لیبرال اکونومیست ، مارتین شولتس کارشناس بانک ملی اتریش ، برانکو میلانوویچ کارمند پیشین صندوق بین المللی پول و تعداد دیگردرباره کتاب  «سرمایه در سده بیست و یکم » مقالات و تقریض های نوشته واظهار داشته اند که این کتاب بمثابه مرز دریا ها، اندیشه ما را پیرامون جامعه و اقتصاد تغیرمیدهـد. همچنان روزنامه ها و رسانه های دیگرمصاحبه های پیکیتی را درآغاز ماه می 2014 به نشر رسانیده اند.

در نگارش این جستار ازمنابع زیر استفاده شده است :

الف : گزارش سازمان همکاری اقتصادی وانکشاف منتشره در روز نامه استندارد مورخ ۲ ماه می ۲۰۱۴ ترسایی ،

ب : گفتآورد های پیکیتی از روزنامه های زود دویچه سایتونگ ، دی ولت ، وین ، استاندارد و هویته  (ما ه اپریل ۲۰۱۴  ترسایی )

ـ بنگاه نشراتی امریکایی کتاب

 CAPITAL IN THE TWENTY-FIRST CENTURY:  THOMAS  PIKETTY

بل کنپ پرس ، کامبریچ ۲۰۱۴.

عنوان کتاب فرانسوی کتاب :

 THOMAS  PIKETTY , LE CAPITAL AU XXI SIECLE  , 2013 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۱۰۰۵

 

 

تبصره سیاسی

حضور پشت پرده و ارایه مشاوره نظامی ماموران امنیتی امریکا در اوکرایین

 

ع. بصیر دهزاد

فاکت ها و افشای واقعیت ها از طریق وسایل اطلاعات جمعی پیوسته دخالت و دست داشتن مستقیم دستگاه های اطلاعاتی ایالات متحده امریکا در اوکرایین را دیگر غیر قابل انکار میسازد.

چندی قبل یکی از کارشناسان امور سیاسی هالند از طریق رادیوی یک این کشور این مساله را تایید نمود که « آرسنی یاتسنیوک» صدراعظم جدید اوکرایین که قبلاٌ وزیر اقتصاد آن کشور بود، مستقیماٌ به هدایت مقامات امریکایی « بحیث یک پیش شرط اصلی » بحیث صدراعظم تعین گردید. این چهره سیاسی که اصلاٌ یهودی الاصل و یک بانکدار و سرمایه دار با نفوذ است، یک فیگور کلیدی و با نفوذ در انکشافات اخیر اوکرایین هم است. این پیش شرط یک  قدم اول و خریدن راست ترین حلقه های تروریستی فاشیستی در اوکرایین و ارسال میلیارد ها دالر به آنان در قدم  دوم سر آغاز یک بحران و جنگ داخلی در اوکرایین بوده است.

وخیم شدن اوضاع  در اوکرایین و جابجا ساختن نیروهای امریکایی در پولند، رومانیا و بحیره سیاه نه تنها تهدید و تحریک برای یک جنگ خطر ناک است، بلکه برای تعداد از اعضای اروپایی ناتو هم  حیثیت خار بغل را دارد. درز های پوشیده ناشی از نارضایتی دولت های چون المان ،هالند و تعداد دیگر در میان سازمان ناتو  در مطبوعات غربی به مشام میرسد. اکنون روشن است که امریکا بعد از شعله ور شدن جنگ در عراق، سوریه، لیبیا ، افغانستان اکنون به سراغ کشور های در همسرحد روسیه رفته است. چنانچه یک رسانه چاپی المان، حضور پشت پرده اف.بی.آی در اوکرایین را فاش کرد و نوشت: ماموران سیا از مدت ها قبل در ک‌یف به سر می برند.

روزنامه بیلد  که از جمله پرتیراژترین روزنامه های المان است می نویسد: « اف. بی.آی در اوکرایین مستقیما در درگیری های مسلحانه شرکت ندارد، اما تمام این درگیری ها با مشاوره های آنان انجام شده است.»

آمار دقیق ماموران سیا در کیف مشخص نشده، اما نوشته شده که ده ها نفر از اف.بی.آی  که مدت ها در اوکرایین به سرمی برند، در زمینه مسایل مربوط به مبارزه با جنایات سازمان یافته، به مقامات دولتی اوکرایینی مشاوره می دهند.

گروهی از افراد امنیتی امریکا هم در حال تحقیق در مورد دارایی های ویکتور یانوکوویچ ؛ رییس جمهور برکنار شده اوکرایین  هستند.

این خبر در حالی منتشر شده که پیش از این نیز فاش شده بود، جان برنان؛ رییس سازمان سیا، مخفیانه سفری به کیف داشته است. کاخ سفید هم سفر رییس سازمان سیا به اوکرایین را تایید کرده است.  

اگرچه سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرد که سفر برنان به کیف یک امر عادی بوده و او نقشی در آغاز عملیات نظامی در شرق اوکرایین نداشته است، اما دقیقاْ بعد از مذاکرات وی با مقامات دولت جدید اوکرایین عملیات نظامی در مناطق شرقی این کشور اوج گرفت.(*)

اکنون دور از واقعیت نیست که تروریست های چچینی با همکاری عربستان سعودی از سوریه به اوکرایین انتقال میابند تا برای جنگ در مناطق شرقی اوکرایین بکارگرفته شوند. این عمل عربستان سعودی تکرار عین عملیات در جنگ بووسنیا و حوزه بحیره بالتیک بود ؛ که صد ها اجیر تروریست مربوط القاعده که صد ها تن افغانان نیز شامل آن بودند به جنگ در یوگوسلاویای سابق فرستاده شدند. در نتیجه کشور با قدرت یوگوسلاویا به یک تجزیه تحمیلی مواجه گردید.

ویکتور یانوکوویچ، رییس جمهور برکنار شده اوکرایین پیش از این سازمان سیا را به دست داشتن در بحران این کشور متهم کرده بود.

مقامات روسیه هم بارها دولت امریکا را به دخالت مستقیم و غیرمستقیم در امور داخلی اوکرایین متهم کرده و مقامات واشنگتن را صحنه گردان اصلی سناریوی حوادث در این کشور خوانده اند.

پس چگونه میتوان انکار نمود که امریکا در متشنج ساختن مناطق و کشور های جهان منجمله اوکرایین و با استفاده از بکار گیری پول و خشن ترین نیرو های افراطی و ترورستی اعم از فاشیستی و اسلامی ، از تطبیق پلان های طویل المدت خود دست بردار نیست. اگر در زمان جنگ سرد و حاکمیت دوقطبی بودن سیاست های جهانی به دستگاه های استخباراتی امریکا به سازماندهی کودتاٌ ها دست می یازید، اکنون با پر رویی و وضاحت به تشنجات منطقوی و جهانی وسعت میبخشد.

 

* (برکرفته شده از یکی از سایت های خبری انترنتی)

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۰۹۰۵

 

 یا جنگ جهانی یا انحلال ناتو! آیا چنین نخواهـد شد؟

اسد الله کشتمند

 

چند روزقبل ناتو از طریق دبیرکل ان آقای راسموسن اعلام کرد که: « ما جنگنده‌های بیشتری در هوا، کشتی‌های بیشتری در دریا و آماده گی ببیشتری روی زمین خواهیم داشت.» دررابطه به اوضاع بحرانی اوکرایین ناتو هواپیماهای بیشتررا درهواگسیل خواهدکرد، کشتی های بیشتر را درآب ( بحیره های سیاه وبالتیک - بخصوص بالتیک) خواهد فرستاد وآماده گی بیشتر را درزمین انجام خواهد داد. به این گونه هواپیماهای ناتو مناطق مرزی با روسیه را گشت می زنند، کشتی های بیشتری در بحیره بالتیک وبحیره سیاه جامی گیرند و واحد های نظامی آماده عمل میشوند. این اقدام فوق العاده خطرناک واین آماده گی جنگی نوع پوشیده ای از اعلام جنگ است. درصورتی که نیروهای روسیه مورد حمله قراربگیرد، جای گمانی باقی نیست که جنگ جهانی شروع خواهد شد. مگر اینکه تصور شود روسیه به حملات ناتو جواب ندهد. مگر میتوان چنین امری را انتظارداشت؟

در صورتیکه چنین حمله ای صورت گیرد غیرقابل تصور خواهد بود که جنگ جهانی در همان منطقه ای ادامه پیدا کند که آغاز شده است وجنگی ازنوع متعارف باشد. امروز نه ۱۹۱۴؛ آغاز جنگ جهانی اول و نه ۱۹۳۹؛ آغاز جنگ جهانی دوم است. ساده ترین منطق حکم می کند که روسیه در صورت وقوع درگیری میدان جنگ را پایتخت های عمده ناتو یعنی واشنگتن ولندن و پاریس ومراکز عمده نظامی آنها انتخاب خواهد کرد و درگیری کوچک نخواهد بود. راکتهای بالیستیک قاره پیمای وحشت انگیزتوپول M روسی که فاصله یازده هزار کیلومتری راهریک با ده سرگلوله اتمی مستقل رهبری شده ودارای قدرت تخریبی ۳۵ برابر بمب هیروشیما میتواند هدف قراردهـد، از زمین وهوا وبحر وتحت البحری ها، اهداف خود را خواهند کوبید. ساحه عمل سلاح های امروزی به طور غیر قابل تصوری گستره وخطرناک است. هر کشوری به جای روسیه باشد، با در نظر داشت امکانات نظامی کنونی در جهان، جنگ را درمحدوده کشور ومنطقه خود خلاصه نخواهـد کرد.پس ناتو باچه بازی میکند؟
در صورت عملی شدن این سناریو، بیچاره انسانهای روی زمین در اثر دیوانگی سران سرمایه وستم که ناتو پیکان نبرد شان است، یکسره نابود خواهند شد. ولی آیا واقعاً ناتو تا این حد ازعقل بیگانه خواهد بود که به روسیه حمله کند ودر نتیجه به یک جنگ جهانی تباه کن دست یازد؟ بعید به نظر می رسد! پس این همه غوغا وغروفش یعنی چه؟ دیده میشود که ناتو از سیاست بسیارکهنه ورسوای شیرینی وچماق استفاده می کند که مسلماً دربرابر نیروی عظیمی مانند روسیه نمیتواند بردی داشته باشد.
بناً سناریوی دومی میتواند بسیار محتمل باشد وآن اینکه ناتو به لاف زنی پرداخته وفراموش کرده است که روسیه نه روسیه دوران آن عفریت بدمست پتیاره یعنی یلتسین، نه یوگوسلاویا وبه طریق اولی نه عراق ولیبیا وافغانستان است. روسیه امروز روی پاهای نیرومندی که میراث دوران شوروی است، ایستاده است. آرزو می کنیم این اقدام، یک لاف زنی نوبتی ناتو باشد وآنانیکه برطبل زورگویی می کوبند دوباره سرجای شان قرار بگیرند والی ختم بشریت را باید با درد و اندوه به نظاره نشست.
باید اندیشید که اگر این لاف زنی به نتیجه ای نرسد، آیا احتمال اینکه ناتو از هم فروپاشد، بسیار نیرومند نخواهد بود؟ آیامردمان کشور های عضوآن هیچگاهی دیگر حاضر خواهند شد به چنین ساختار جنون آمیزی تن دردهند که فقط به زبان زور وحفظ تسلط ومنافع آزمندانه امریکا وازسر راه برداشتن هر آنچه با امریکا تمکین نکند میتواند سخن بگوید؟

بعد از این حادثه که ناتو با بی مبالاتی از خط قرمز امنیت جهانی گذر می کند، عضویت در ناتو معادل با همراهی دایمی باخطراست ودیگرتهدید های آن ، دبدبه تجاوز برعراق وافغانستان ویوگوسلاویا و لیبیا را نخواهد داشت.
تصمیم ناتو برای به قدرت رسانیدن یک حاکمیت فوق دست راستی در اوکرایین، آنهم از راه های نه تنها خشونت آمیز بلکه کاملاً نا مشروع ودفاع دیوانه وار از آن طوری است که اگر عقل سلیم مسلط نشود، با درگیری جنگ جهانی، تمام انسانهای روی زمین با سرعتی سرسام آور کفاره آن را خواهند پرداخت

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۰۱۰۵

انتقال تروریست‌ها از سوریه به اوکرایین

 

روسیه از سخت افزار قدرت برخوردار است و قدرت مسکو با اینگونه قدرت های سخت محاسبه و سنجیده می شود و این کشور می تواند با قاطعیت با هرگونه تهدیدی مقابله کند.

 

پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ در گزارشی با عنوان اعزام تکفیری های سعودی به اوکرایین نوشت: یک مقام امنیتی عربستان سعودی که نخواست نامش فاش با اشاره به احتمال جابجایی جنجگویان تکفیری این کشور از سوریه به اوکرایین از اعزام شبه نظامیان افراطی برای مقابله با ساکنان شرق اوکرایین که خواستار استقلال هستند خبر داد.

گروهی زیادی از تروریست های تکفیری در سوریه که دارای ملیت های سعودی و چیچنی هستند و از سوی دستگاه امنیتی و اطلاعاتی سعودی مورد حمایت های مالی و نظامی قرار می گیرند، به‌ منظور کمک به نظامیان اوکرایین برای مقابله با شهروندان روسی تبار شرق اوکرایین بوسیله چند فروند هلیکوپتر به این مناطق اعزام شده اند.

شبه نظامیان تکفیری پس از انتقال به مناطق بحرانی اوکرایین فوراً به کاراماتوسک در شرق این کشور منتقل شده و اکنون در کنار نیروهای نظامی و ارتش اوکرایین با عنوان شبه نظامیان طرفدار دولت اوکرایین علیه طرفداران روسیه می جنگند.

منابع خبری با عنوان زمان انتقام گیری عربستان سعودی از روسیه نوشتند رهبران ریاض در شرایط بحرانی اوکرایین با چنین اقداماتی از مسکو به دلیل حمایت از دولت بشار اسد انتقام می گیرد.

بندر بن سلطان ولیعهد عربستان سعودی در دیدار جون سال  گذشته از مسکو سعی کرد ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه را تطمیع کند. وی در ازای انعقاد قراردادهای میلیارد دلاری تجهیزات و دیگر بسته های تشویقی از پوتین خواست دست از حمایت بشار اسد بردارد.

این در حالی است که بندر بن سلطان راه را اشتباهی رفته بود و نمی‌دانست رییس جمهور روسیه را نمی توان با پول خرید. بندر بن سلطان هنگامی که با واکنش منفی دیپلماتیک رییس جمهور روسیه روبرو شد به اشتباه خود بیشتر پی برد.

افزون برآن، ولادیمیر پوتین در واکنش به پیشنهاد بسته های تشویقی و اخطارهای ریاض بیشتر در قبال سوریه احساس مسوولیت کرد و حمایت مسکو از دمشق را به دو برابر افزایش داد.

پوتین ضمن هشدارهای سربسته به سعودی ها گفت وجود منابع عظیم نفت و ثروت در عربستان سعودی نوعی قدرت نرم را برای این کشور تشکیل داده است. این در حالی است که روسیه از سخت افزار قدرت برخوردار است و قدرت مسکو با اینگونه قدرت های سخت محاسبه و سنجیده می شود و این کشور می تواند با قاطعیت با هرگونه تهدیدی مقابله کند.

عربستان سعودی با تصمیمات و اقداماتی شامل اعزام تروریست های تکفیری به اوکرایین سبب خشم مسکو شده است که در نهایت باید دید ریاض چگونه هزینه اینگونه تصمیم گیری ها و اقدامات را خواهد پرداخت.

بیش از ده نقطه مختلف مناطق شرقی اوکرایین صحنه درگیری مبارزان ازادی خواه و نیروهای نظامی اوکرایین است.

( مجله هفته )

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۳ ـ ۰۷۰۵

کمیسیون فسادگستر انتخابات فرایند

رژیم فسادگستر

داکتر حمیدالله مفید

انتخابات که در زبان فارسی دری آن را  گزینش یا گزیدمان می گویند ، رویداد سیاسی ازپیش به دیده نگریسته یست که بر بنیاد تصمیم گیری بخش واجد شرایط مردم، شخصی به یک مقام پر مسوولیت برای مدت معیین گزیده می شود.

هدف از انتخابات یا گزیدمان سهم شایسته وبایسته مردم در کارزار دولتی می باشد ، که آن را مردم سالاری می گویند.

بادریغ در افغانستان پس از کنفرانس بن سیستم رژیم نا کار آمد ریاستی نوع ویژه افغانی که بنمایه آن را مصلحت های سیاسی وارتشایی می سازد ، به میان آمد ، این رژیم بر خلاف جریان عادی جهانی به منظور برپایی انتخابات، کمیسیون انتخابات را در قانون اساسی افغانستان پیشبینی کرد ، که برمبنای آن تمام انتخابات در کشور شامل : انتخاب یا گزینش رییس جمهور ، هموندان شورای نماینده گان وسنای پارلمان ،هموندان شورا های بی صلاحیت ولایتی وهموندان شورا های ولسوالی یا بخشداری از جانب این کمیسیون دولتی که از سوی  رییس جمهور گماشته می شود ، رهبری ونظارت وبرپا می گردد.

ایدون لازم است ،بدانیم ،که این کمیسیون چه دستآورد های دارد.

کمیسیون تمام اسناد وامکانات انتخابات را فراهم می کند ، انتخابات را بر پا می دارد ، نظارت می کند ونتایج آن را اعلام می دارد. گویا این کمیسیون دولتی مالک  و صاحب انتخابات است ، نه مردم ونه نامزدان  پست های گزینشی. این کمیسیون انتخابات وکمیسیون وابسطه شکایات آن  است ، که اعلام می دارد ، کی برنده وکی بازنده است ، این کمیسیون است ، که تصمیم می کیرد، رای کدام منطقه اصلی  واز کدام حوزه انتخابات جعلی  است . این کمیسیون است ، که فرایند را اعلام می دارد.از همینرو زیر نظر همین کمیسیون فساد گستر جعل ، تقلب ، پر کردن صندوقها توسظ اشخاص فساد گستر صورت می گیرد ومسوول آن مستقیم وغیر مستقیم همین کمیسیون دولتی انتخابات وحوزه های فساد گستر آن می باشد.

بنگریم این شیوه در کدام کشور های جهان اجرا می گردد؟

 کمیسیون انتخابات  گمارشی دولتی که بر کار انتخابات نظارت می کند ، پدیده ای است ، که از جانب رژیم های ارتجاعی مانند ، حسنی مبارک مصر ، صدام حسین اعراق ، ورژیم ارتجاعی اردن به خاطر بدست داشتن نتایج انتخابات ایجاد گریده بود ، این شیوه در هیچ کشور دیگر جهان کاربرد ندارد.

 نمونه های انتخابات در دیگر کشور های جهان : در کشور های فرانسه، آلمان، اتریش . امریکا ، تمام شرایط وامکانات انتخابات از جانب دولت فراهم می گردد، از آن میان ، حوزه های انتخاباتی بر بنیاد تصمیم شورا های ایالتی وشهری مشخص می شوند، تمام امکانات لوژیستکی شامل : میز ، چوکی ، صندوق رای دهی ، کمپیوتر ، دروکر ، سکنر ورقه های رای دهی  اماده می شوند ، در حوزه رای دهی نماینده دولت ورقه رای دهی را بر بنیاد تذکره تابعیت یا شناسنامه به واجدین شرایط توزیع می دارد، پیش بر این فهرست نام واجدان رای دهی کمپیوتری اماده شده  است، شخص واجد رای دهی هنگامی که مراجعه می کند ، شناسنامه اش چک می شود ، سپس برگه  رای دهی به او داده می شود، کار نماینده گان دولتی اینجا پایان می پذیرد، بعد نفر واجد شرایط با اسناد دست داشته به سوی کمیسیون نظارت بر انتخابات که شامل نماینده گان معرفی شده از احزاب سیاسی ویا کاندیدان مستقل است وهمه پهلوی هم در یک دراز چوکی پشت یک میز دراز نشسته اند ، می رود ، آنها ورقه رای دهی  واسناد واجد شرایط را می بینند ، نشانی شد می کنند و خود را ازدرست ویا نادرست بودن برگه رای دهی  واسناد شخص واجد  شرایط آگاه می سازند ، پس از آن شخص واجد رای دهی پشت میزی که سه سوی آن بسته است می نشیند ودر مورد کاندید مورد نظر خود  تصمیم می گیرد ، سپس در برابر چشمان کمیسیون نظارتی که مشتمل بر نماینده گان حزب ها ویا نامزدان است ، رای خود را به صندوق آرا می اندازد. ، حوزه انتخاباتی پس از آن که آخرین نفر رای اش را ریخت در زمان معیینه بسته میگردد ، صندوقها تحت نظرهمان کمیسیون نماینده گان مشترک باز ، تقسیم بندی  وشمارش می شوند  وسپس توسط یک سکنر طی مدت یک تا دو ساعت خوانده شده و نتایج آن که داخل کمپیوتر است برداشته شده وبصورت عاجل به مرکز از طریق  ایمل فرستاده می شود وصندوقها مهر ونشانی شده پس از ملاحظه کمیسیون مشترک به آرشیف انتقال داده می شود ، نتایج عمومی از جانب مرکز طی یک روز اعلام می گردد، اگر کسی شکایت داشته باشد ، بصورت عاجل به مقام دادستانی کل یا لوی سارنوالی وداد گاه مربوط شکایت می کند ، هیات سارنوالی یا دادستانی کل عاجل داخل اقدام می شود وصندوقها را دو باره بررسی می کند ، آنگا دادگاه تعیین می شود ومتخلف را مجازات می کند ، اگرعارض حق بجانب بود ، طبق عدالت اقدام می شود واگر ادعایش نادرست برآمد ، مجبور است مصارف داد گاه را بپردازد.

در کشور هندوستان وپاکستان : در این دو کشور کمیسیون مرکزی انتخابات از جانب پارلمان گزیده می شود ، آنها تنها فرایند انتخابات را که از حوزه ها می رسند جمعبندی ونتایج را اعلام می دارند،   در تمام کشور های واجد دموکراسی انتخابات در حوزه های انتخاباتی تحت نظر نماینده گان مشترکی که از جانب نامزدان معرفی شده اند ، ونماینده گان ارگانهای مستقل نظارت بر انتخابات انجام می گیرد، همانجا شمارش می شود ونتایج آن به کمیسیون غیر دولتی مرکزی انتخابات گزارش می شود وهمزمان به ارگانهای نظارتی  سیاسی غیر دولتی  ورسانه ها نیز فرستاده می شود.

پیشنهاد به منظور بهبود برپایی انتخابات دور دوم ریاست جمهوری افغانستان:

 بر بنیاد فراکرد ها یا تجربه های کشور های دارای دموکراسی لازم است تا برای مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری تغییرات آتی در کار نظارت بر انتخابات بوجود آید:

انتخابات دور دوم  در حوزه های انتخاباتی تحت نظر کمیسیون مشترکی شامل : نماینده های دو نامزد پیشتاز جنابان : دکتور عبدالله عبدالله ودکتر اشرف غنی احمد زی، کمیته های نظارت بر انتخابات شفاف ،  نماینده دادگستری یا سانوالی محل ویک نفر از کمیسیون انتخابات انجام شود طوری که اشخاص واجد شرایط با کارت انتخابتیش داخل حوزه شود از جانب نماینده کمیسیون انتخابات در صورت واجد شرایط برگه رای دهی برایش  داده شود ، بعد از برابر نماینده گان مشترک وکمسیون نظارت بر  انتخابات آزاد بگذرد ،  آنها در پشت برگه رای دهی مهر ونشانی شد  شخص خود شان را کنند، سپس برگه رای دهی از جانب نماینده دیگر کمیسیون انتخابات مهر ونشانی شد شود ، آنگاه واجد شرایط  به نامزد مورد نظرش  در جای مخصوصی رای بدهد ، و انگاه برگه خانه پری شده رادر برابر چشمان کمیسیون مشترک به صندوق آرآ بیاندازد.

 صندوق آرآ پس از ختم انتخابات توسط همین کمیسیون مشترک باز وشمارش شود ونتایج آن همان لحظه از طریق ایمل با نشانی شد تمام اعضای کمیسیون به مرکز کمیسیون انتخاباتی وکمیته ها وسازمانهای نظارتی مستقل ورسانه ای جمعی فرستاده شود. نتایج انتخابات پس از توحید بدون دخالت کمیسیون  انتخابات به  زود ترین فرصت به آگهی مردم رسانیده شود.  البته تمام رسانه های جمعی وکمیته های مستقل وخود نامزدان نیز فرایند رسیده از حوزه های انتخاباتی رادر اختیار دارند وکمیسیون علیل وفساد گستر انتخابات نیز نمی تواند نقشی در نتایج انتخابات داشته باشد. این یگانه راه درست رسیدن به یک انتخابات روشن وبدون تقلب خواهد بود.

 این فراکرد یا تجربه کار شخصی من است ، دیگر پژوهشگران نیز می توانند ، تا راه های بهتری را برای رسیدن به یک انتخابات شفاف وبدون تقلب پیشنهاد کنند.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۲ ـ ۳۰۰۴