توضیح صعود دولت اسلامی
انحلال ارتش عراق در سال ٢٠٠٣ ترسایی همچنین به معنی انحلال ۴٠٠ هزار سرباز و پرسنل امنیتی بود. درعرض یک شب، پنتاگون بستر کامل سربازگیری را در اختیار ملیشیای افراطی قرار داد: یک «ارتش» از عراقیهای بیکار که استفاده از اسلحه را میدانستند.
این نیروها از کجا میآیند؟ نقش کشورهای غربی در صعود آن چیست؟ حامیان دولت اسلامی چه کسانی هستند؟
رهبر آن کیست؟ ضربات هوایی امریکا چه نتیجهای دارند؟
علیرغم ضربات هوایی ایالات متحده بر دولت اسلامی در شمال عراق، گروه به پیش روی مستمر خود ادامه میدهد.
شاخه القاعده اکنون یک منطقه به اندازه تقریباً بریتانیا را، از مرزهای ایران در شمال عراق، در امتداد حومه بغداد تا حلب دومین شهر سوریه کنترل میکند.
به گفته ریچارد دیرلاو، سرپرست سابق ام. آی. ۶، « این چیزها صرفاً خود بخود اتفاق نمیافتند.»
تاریخ مختصر دولت اسلامی
چیزی که امروز به دولت اسلامی معروف شده است در پی حمله ٢٠٠٣ بسرکرده گی ایالات متحده به عراق، زیر نام «جماعت التوحید و الجهاد» آغاز کرد. گروه سُنی که در ٢٠٠۴ ترسایی نام خود را به « القاعده در عراق» تغییر داد، از خلا امنیتی بوجود آمده توسط ایالات متحده و متحدین آن تغذیه نمود.
ایالات متحده در آنزمان بخاطر حراست شبانه روزی از میدانهای نفتی و بازگذاشتن مرزهای عراق برای هزاران رزمنده جهادی برای ورود به کشور مورد انتقاد شدید قرار گرفت. انحلال ارتش عراق توسط پنتاگون تنها نیرویی را که برای پاسخ دادن به شورشیان مسلح به اندازه کافی با گستره جغرافیایی آشنا بود، از بین برد.
ویجای پرشاد، استاد روابط بینالملل در کالج ترینیتی میگوید: « زمانی که یک قدرت متجاوز ارتشی را نابود میکند، بازسازی آن بسیار دشوار است.»
پراشاد میگوید از اینرو ارتش عراق، علیرغم میلیاردها دلار کمک آمریکا، نتوانسته صعود صاعقه وار داعش را متوقف کند.
تصرف موصل در جون امسال بویژه گویا بود. حدود ١۵٠٠ رزمنده داعش نیروی نظامی دولتی را که پانزده برابر آن بود درعرض چند روز از دومین شهرعراق متواری کردند.
بستر ایدهآل عضوگیری برای القاعده
انحلال ارتش عراق در سال ٢٠٠٣ ارسای همچنین به معنی انحلال ۴٠٠ هزار سرباز و پرسنل امنیتی بود. درعرض یک شب، پنتاگون بستر کامل سربازگیری را در اختیار ملیشیای افراطی قرار داد: یک «ارتش» از عراقیهای بیکار که استفاده از اسلحه را میدانستند.
در میان آنها افسران کارکشته ای وجود داشت که سنی بودند، جامعه ای که مورد توجه رژیم صدام بود. برخی ازآنها به داعش پیوستند، و درحالیکه به غیرنظامیان شیعه حمله میکردند با ایالات متحده میجنگند.
خشونت فرقه ای که حاکم گردید، در فاصله ٢٠٠۴ ـ ٢٠٠۸، موجب کشته و زخمی شدن هزاران غیرنظامی عراقی شد.
فرقهگرایی نهادینه شده
ناظران معتقدند ماهیت فرقهگرایانه خشونت از طرحهای ایالات متحده برای عراقِ پس از صدام ناشی میشود.
به گفته « گروه بحران بینالمللی »، یک اتاق فکرمستقر در بروکسل، ایالات متحده [در عراق] یک نظام سیاسی « در امتدا خطوط قومی و فرقهای ایجاد کرد». زینب صالح کارشناس امور عراق توضیح میدهد این «فرقهگرایی نهادینه شده » برای «صدایهای سکولار، غیرحذفی» فضایی باقی نگذاشت.
به گفته صالح، استاد کالج هاورفورد، « نظام سیاسی جدید همچنین به ازخودبیگانگی جامعه سنی عراق منجر شد.» «گروه بحران» میگوید ایالات متحده از شیعیان و کردها حمایت کرد، و با سنیها «بمثابه نماینده گان یک ساختار حکومتی سرکوبگر که لازم است منحل شود» برخورد نمود.
یک دیپلومات عراقی، که از نزدیک با امریکاییها کار میکرد رویکرد را « استراتژی تفرقه بیانداز و حکومت کن که در تاریخ استعماری عراق بسیار آشنا است» نامید.
نتیجتاً، زنده گی درعراق بر محور اختلافات فرقهگرایانه و از خودبیگانگی سنیها قابل پیشبینی شد.
تا سال ٢٠٠۶ ترسایی زمانی که « القاعده در عراق» نام خود را به «دولت اسلامی در عراق» تغییر داد، اکثریت سنی غرب عراق سرشار از گروههای شورشی بود.
« دولت اسلامی در عراق » که غیرقابل جلوگیری به نظر میرسید، با حمله به غیرنظامیان شیعه و سربازان امریکایی شهرت یافت.
نزول « دولت اسلامی در عراق»
با این وجود، علیرغم پیروزیهای اولیه، « دولت اسلامی در عراق » تا سال ٢٠٠۸ خود را در یک وضعیت « فوقالعاده بحرانی» توصیف نمود و تا سال ٢٠١٠ عمدتاً مهار شد.
ایالات متحده که در ابتدا نتوانست « دولت اسلامی در عراق » را شکست دهد، تصمیم گرفت با رزمنده گان قبایل سنی برای سرکوب گروههای شورشی همکاری کند. رزمنده گان، معروف به « جنبش بیداری سنی » ابتدا از ایالات متحده و سپس از دولت مرکزی در بغداد معاش میگرفتند.
این حرکت در میان سنیها به این امید دامن زد ؛ که آنها ممکن است سهم منصفانه ای درنظام جدید عراق داشته باشند، و نتیجتاً « دولت اسلامی درعراق» از متحدین مهمی محروم شد. در آنزمان، « دولت اسلامی درعراق» دربرابر قبایلی قرارگرفت که منطقه را خوب میشناختند.
حذف سنیها
طولی نکشید که فرقهگرایی « نهادینه شده » درعراق پس از تجاوز، امیدهای جامعه سنی برای برخورد منصفانه را از بین برد.
نوری المالکی، نخستوزیر شیعه وقت عراق، نگران از افزایش حضور سنیها در ارتش، بخش بزرگی از « جنبش بیداری » را منحل کرد، زیر وعدههای قبلی خود برای ادغام رزمنده گان در ارتش زد.قوانین وضعشده توسط ایالات متحده پس ازتجاوز، توسط المالکی که در سال ٢٠٠ ترسایی قدرت را بدست گرفت، در جهت خنثا کردن مخالفین سیاسی از جمله رهبران سنی که به اندازه کافی وفادار نبودند، بسط یافت.
علاوه براینها، بازداشت محافظینی که برای رافع العیساوی سیاستمدار برجسته سنی کار میکردند در دسامبر ٢٠١٢ ، موجب اعتراضات مسالمتآمیز مردمی درمناطقی شد که سنیها در آن اکثریت را دارند.
سرکوب اعتراضات توسط المالکی
اکثر معترضین مردم عادی بودند که خواهان بهبود شرایط زنده گی، کاروامنیت بودند. مقتدا الصدر رهبر محبوب ترین جنبش شیعیان عراق، از اعتراضات حمایت کرد و رهبران قبایل گوناگون شیعه در همبسته گی به آن پیوستند.
اما پاسخ المالکی این بود که معترضین را « تروریست » و « تهدید فرقهای » نسبت به شیعیان عراق بنامد. همانطور که احمد حبیب نویسنده عراقی میگوید در بستری که « فرقه شخص » به « ارز سیاسی » اصلی مبدل شده است، حرکت قابل پیشبینی بود. نیروهای امنیتی المالکی در پی حرف وارد عمل شدند و بطرز خشونت باری معترضین را در اپریل ٢٠١٣ ترسایی سرکوب کردند.
ظهور مجدد دولت اسلامی
خشونت دولت گروههای شورشی غیرفعال را سریعاً از نو فعال کرد. همراه با اعتراضات، رهبران پیشین « بیداری» به « دولت اسلامی در عراق» و دیگر گروههای شورشی پیوستند.
المالکی اقدامات امنیتی سرکوبگرانه، از جمله بمباران غیرنظامیان را در مناطق سنی تشدید نمود، و موجب شد بخش مهمی از جامعه سنی با « دولت اسلامی عراق » علیه دولت بغداد وارد معامله بشود.با یک ارتش ملی بهم ریخته و حمایت مردمی از جانب جامعه ای که ازیک دولت غیرپاسخگو و متجاوز به تنگ آمده است، صحنه برای تصرف غرب عراق توسط « دولت اسلامی عراق » آماده شد.
ارتباط سوری
یک شرط دیگر برای صعود « دولت اسلامی » کلیدی بود. به گفته پاتریک کاکبرن، خبرنگار مسایل خاورمیانه، « چیزی که عراق را بیثبات کرد… تصرف شورش سوریه توسط جهادیون بود.»
زمانیکه خیزش علیه بشار الاسد رییس جمهور سوریه به خشونت گرایید، « دولت اسلامی عراق » به آن کشور رفت، اپریل ٢٠١٣ نام خود را به « دولت اسلامی در عراق و شام » (داعش) تغییر داد و سرنگون کردن رییسجمهور سوریه را هدف خود اعلام کرد.
به گفته کاکبرن، گروه در حالیکه در سوریه پیش میرفت، با حمایت غیرقابل تصورغرب و متحدین عرب آن، سلاحهای جدیدی را انباشت نمود و رزمنده گان تازهای را جلب کرد.
ناتو و متحدین آن در منطقه خلیج که به شکست دشمن دیرین خود اسد امید بسته بوند، رزمنده گان « دولت اسلامی » را در سوریه با کمکهای مالی، آموزشی و تسلیحاتی مورد حمایت قرار دادند.
حمایتی که گروه در سوریه دریافت کرد مستقیماً به پیشروی در عراق ترجمه شد.
آینده « دولت اسلامی»
«دولت اسلامی در عراق و شام » در سال ٢٠١۴ به محض تحکیم موضع خود در سوریه احساس کرد میتواند نام خود را به «خلافت اسلامی » تغییر دهد.
منطقه تحت کنترل آن امروز میدانهای گاز و نفت را با حدود شش میلیون نفر جمعیت دربرمیگیرد، گرچه هزاران نفر از ترس فرار کردهاند. تاکنون هیچ نشانه ای از عقب نشینی گروه وجود ندارد.
به گفته چارلز لیستر از موسسه بروکینگز، در واقع، در مناطق تحت کنترل آن، « سازمان به نان، آب، و سوخت یارانه میدهد و همچنین بودجه حفظ و فعالیت خدمات عمومی اصلی را تامین میکند.»
مفسرین میگویند اگر «دولت اسلامی» خلافت خود را مستحکم نماید، نقشه خاورمیانه از زمانی که فرانسه و انگلستان آن را در اوایل قرن بیستم با یک خط کش تقسیم کردند، بزرگترین تغییر را تجریه خواهد کرد.
منبع: تله سور
١۸اگست ٢٠١۴ترسایی
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۵ ـ ۰۴۰۹
کریمه، اوکرایین و آغاز جنگ جهانی دوم
هفتاد و پنج سال پیش اول سپتمبر، المان نازی به پولند حمله کرد و جنگ جهانی دوم سالهای ۱۹۳۹ – ۱۹۴۵ شروع شد. بر اثر وحشتناک ترین جنگ در تاریخ بشریت ۵۵ الی ۵۷ میلیون نفرکشته شد و تا بحال هم تلفات جانی آن دقیقاً حساب نشده است. زنده گی تعداد بیشتری از مردم ویران شد و مرزها تغییر کردند و تصورات در باره خوبی و بدی عوض شد. در این جنگ ۶۲ کشور دارای ۸۰ درصد از جمعیت زمین شرکت کردند.
تاریخ کامل این فاجعه جهانی تا بحال هم نوشته نشده است ولی این امرانسان را به حیرت میاندازد که بلافاصله پس از پایان این جنگ بزرگ به مسخ کردن علت ها، جریان و پیامد های آن دست زدند. به وارونه نشان دادن و تحریف سهم کشور های جنگنده و به، به شک بردن اهمیت پیروزی بر نازیسم پرداختند و الان کار به توهین تلفات رسید.
دراین روز های در کشور های بالتیک و اوکرایین نظامیان لشکر های « اس اس » و یا فرزندان و نوه هایشان در برابر عموم رژه می روند. شبه نظامیان ملی گرای اوکرایین در زمان جنگ ۱۰۰ هزار پولندی در غرب اوکرایین نابود کرده و در کیف در محله «بابی یار» ۱۵۰ هزار یهودی، اوکرایینی و بلاروس را به توپ بستند. در حال حاضر ملی گرایان اوکرایین دارای مقام های بالا درحکومت اوکرایین بوده و اروپا این حقیقت را اصلاً نادیده می گیرد.
دستاورد های اساسی در تار و مار کردن نازی ها به « جبهه دوم » افتتاح شده در ۱۹۴۴ و سلاح هایامریکا و انگلیس نسبت داده میشود و امریکا ادعا میکند که بدون پیروزی های آن درمنطقه اقیانوس آرام ، پیروزی در آن جنگ میسر نبود.
و در باره سهم متفقین در پیروزی باید گفت که تقسیم سهمیه ها در این جریان کار توهین آمیزی است: تعداد سربازان کشته شده ایتلاف ضد هیتلری در سالهای جنگ بیش ازحد بالا است. ولی جا دارد به یاد بیاوریم که در سالهای ۱۹۴۱ – ۱۹۴۵ ارتش سرخ در جبهه شرقی ۶۰۷ لشکر المان و متحدان آن را قلع و قمع کرد و در جبهه غربی و مدیترانه ۱۷۶ لشکر ارتش المان نابود شد.
پروفسور «رودولف پیخویا» مورخ معتبر روس میگوید که لازم است که درسهای جنگ جهانی دوم را در به یاد داشته باشیم. او افزود: نبود درک پیامد ها و تمایل به حل مسایل آنی بدون تعمق از اینکه عملکرد دوم، سوم، و دهم چگونه باشد وحشتناک ترین چیز در تاریخ جنگ جهانی دوم بود. از یک سو خودخواهی دولتی بود و از سوی دیگر فقدان خردمندی دولتی بود که به بروز فاجعه جنگ جهانی دوم منجر شد. این جنگ برای اروپا و کل جهان چنان پیامد های عظیمی داشت که حالا هم احساس می شود.
به گفته پیخویا این جنگ چند علت داشت. ولی نباید فراموش شود که ابتدا انگلیس و فرانسه به المان اجازه دادند که از پیمان ورسای عدول کند و بعد براثر توافق مونشن چکوسلواکیا متحد خود را به خورد آن کشور دادند. این حوادث مدتها پیش از پیمان مولوتف- ریبنتروپ رخ دادند که امروز رسانههای غربی دوست دارند در باره آنها صحبت کنند.
درسال ۱۹۳۶ ترسایی هنگامی که موسولینی رهبر ایتالیای فاشیست و متحد نزدیک هیتلر اتیوپیا را به تصرف در آورد و وقتی که المان منطقه غیر نظامی راین و در ۱۹۳۸ اتریش را اشغال کرد هیچ پیمان مولوتف - ریبنتروپ در میان نبود.
کسانی که امروز پیوستن مجدد کریمه به روسیه در ۲۰۱۴ با اشغال اتریش از سوی المان در ۱۹۳۸ را مقایسه میکنند حقایق تاریخ را عمداً تحریف می کنند. ۱۲ ماه مارچ ۱۹۳۸ گروه ۳۰۰ هزار نفری المان به اتریش تجاوز کرد و ۱۳ مارچ اتریش خاک المان اعلام گردید و تنها ۱۳ اپریل هنگامی که هزاران اتریشی بازداشت و زندانی شده بودند در آن کشور همه پرسی برگزار شد. روسیه یگان های خود را وارد کریمه نکرده بود. به حکم تاریخ روسیه در کریمه پایگاه دریایی دارد و در ۲۳ سال اخیر ۱۶ هزار ناوی و نظامی روسی مطابق قرارداد منعقده با اوکرایین در کریمه مستقرند. در طول چند قرن کریمه به روسیه تعلق داشت و اکثر اهالی این شبه جزیره روس هستند و روسیه را میهن خود می دانند، هنگامی که کریمه را به اوکرایین تحویل میدادند کسی جویای عقیده ساکنان آن شبه جزیره نشده بود و هیچ همه پرسی برگزار نشد و وقتی که در ماه مارچ ۲۰۱۴ همه پرسی انجام شد معلوم گردید که بیش از ۹۰ درصد اهالی خواهان ورود این شبه جزیره به ترکیب روسیه هستند.
درسهای جنگ جهانی دوم اهمیت دارد و ما باید آنها را یاد داشته باشیم به این خاطر که برای اجرای وظایف آنی و رفع حوایج خودخواهانه دولتی ممکن نیست حقایق تاریخ را مسخ کرد.
ص ر
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۴ ـ ۰۴۰۹
گزارش مراسم تشیع جنازه و بخاک سپاری رفیق مرحوم استاد نصیراحمدصدیقی
شعبه تبلیغ وترویج
۱۳۹۳/۶/۴
روز سه شنبه مورخ چهارم سنبله ۱۳۹۳ مراسم تشیع جنازه و تدفین پیکر رفیق مرحوم نصیراحمدصدیقی به اشتراک صدهاهموطن ما درشهرکابل برگزار شد.
دراین مراسم عده ای از رهبران و جمع کثیری از اعضا و فعالین حزب مردم افغانستان، نماینده گان احزاب و سازمانهای دموکرات وترقیخواه کشور و اعضای خانواده و اقارب مرحومی اشتراک ورزیده بودند.
پیکر مرحوم نصیراحمدصدیقی پس از ادای نمازجنازه درمسجدعیدگاه به شهدای صالحین منتقل و درآنجا به خاک سپری شد.
در ختم مراسم تدفین سوانح مختصر رفیق مرحوم توسط محترم عباس دهاتی رییس شعبه تشکیلات حزب مردم افغانستان به خوانش گرفته شد.بعد از آن رفیق پوهاند داکتر محمد داوود راوش ریس حزب مردم افغانستان درمورد شخصیت سیاسی،اخلاق وسجایای بینظیر مرحوم نصیراحمدصدیقی صحبت نموده ،ضمن یادآوری از نقش وتلاش های پیگیر رفیق مرحوم در جهت تامین وحدت نیروهای دموکرات وترقیخواه بویژه سهم ارزنده ایشان درکمیته تفاهم احزاب، وفات ایشان را ضایعه بزرگ و جبران ناپذیر برای حزب مردم افغانستان و نهضت ترقیخواهانه درکشور وانمود ساخت.رفیق راوش وفات این شخصیت مبارز ومدافع صدیق راه ترقی و پیشرفت افغانستان رابه خانواده وبازماندگان مرحومی و همرزمانش تسلیت عرض نمود.
رفیق پوهاند داکتر راوش یک بار دیگر برتعهد و وفاداری حزب مردم افغانستان غرض ادامه راه و تعقیب آرمانهای والا وانسانی رهبران و گذشته گان راه مردم افغانستان از جمله تعقیب و ادامه راه رفیق مرحوم نصیراحمدصدیقی به حاضرین مراسم اطمینان داد.
دراخیرمراسم محترم پوهاند داکتر نثاراحمد صدیقی به نماینده گی از خانواده مرحومی ازحضور گسترده اشتراک کننده گان در مراسم اظهار سپاس و اطمینان نمود.
مراسم با قراات آیاتی از کلام الله مجید و اتحاف ادعیه به روان مرحومی خاتمه یافت.
قراراست مراسم فاتحه مردانه درمسجدجامع نعمان بن ثابت (رض) واقع مارکیت مکرویان سوم وفاتحه زنانه درسالون فاتحه خوانی مکرویان سوم درجوار لیسه ذکور بی بی مهرو به روز چهارشنبه مورخ پنج سنبله سال جاری ازساعت یک و نیم الی سه نیم بعداز ظهر،برای یک روز برگزار گردد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۲ ـ ۲۷۰۸
جذابیت « جهاد اسلامی » در بین جوانان مسلمان در المان
بر اساس آمار رسمی بیش از ۳۰۰ شهروند المان به گروههای افراطی اسلامی در سوریه و عراق پیوسته اند و در مبارزه مسلحانه شرکت دارند. این پدیده دلایل گوناگونی دارد و برای دولت المان معضلی جدی به شمار میرود.
اداره فدرال نگهبانی از قانون اساسی درالمان (سازمان امنیت داخلی المان) آمار جوانانی را که از این کشور به قصد « جهاد» به سوریه و عراق رفته اند ۳۲۰ نفر اعلام کرده است. کارشناسان معتقدند که تعداد واقعی این افراد بیشتر است. اما نه تعداد « مجاهدین» جوان المانی بلکه خود این پدیده برای دولت المان معضلی جدی به شمار میرود.
با وجود این مشکل، به نظر میرسد که نهادهای دولتی اقدام چشمگیر و موثری برای جلوگیری از این امر انجام نمیدهند. آنچه تاکنون صورت گرفته، اقدامات امنیتی برای مبارزه با عملیات مخفیانه این افراد پس از بازگشت به المان بوده است. گروههای « جهادی » از این افراد دست کم در دو زمینه استفاده میکند: مبارزه مسلحانه و تبلیغ برای جذب نیروهای تازه.
آنها برای این منظور بیش ازهرچیز از امکانات اینترنت، به ویژه یوتیوب و شبکههای اجتماعی بهره میبرند. انتشار عکسهایی که فیلمهای جنگی هالیوودی و پرهیجان را تداعی میکنند ، یکی از رایج ترین شگردهای تروریستهاست. این گونه عکسها این شبهه را برمیانگیزند که گویی در صف «مجاهدین” میتوان به عملیات « قهرمانانه » دست زد و توجه دیگران را به خود جلب کرد.
فعالیتهای هیجانآور
گروههای افراطی اسلامی در المان از مساجد در این کشور برای جذب جوانان و ترغیب آنها به شرکت در جنگ مسلحانه استفاده میکنند.
اسلام شناس المانی گیدو اشتاینبرگ در این باره میگوید: «جوانانی که مجذوب گروههای مسلح میشوند جنگ را دوست دارند، آنها میخواهند در کوه و دشت بچرخند و عملیات هیجانآوری تجربه کنند». به گفته اشتاینبرگ، المان هیچکدام ازاین خواستها را برآورده نمیکند، و درمقابل کشورهای درحال جنگ بهترین مکان برای کسب تجربیات این چنینی هستند.
البته انگیزه شهروندان المانی برای پیوستن به گروههای تروریستی تنها به این خلاصه نمیشود. به اعتقاد کاظم اردوغان، روانشناس ترک تبار المانی که در این زمینه پژوهش هایی کرده، بسیاری از این افراد با چنین اقدامی اعتراض خود را به جامعه المان به نمایش میگذارند. او ضمن اشاره به اینکه اکثر « مجاهدین » المانی از خانوادههای مهاجر هستند، میگوید: «این جوانان این حس را دارند که جامعه المان در مورد آنها تبعیض قایل میشود و برای آنان ارزشی قایل نیست».
به گفته اردوغان، جوانانی که ریشه در خانوادههای محروم مهاجر دارند ؛ و نتوانستهاند در جامعه جا بیافتند و به همین دلیل به اعتیاد و خشونت روی آوردهاند، بهترین پیشزمینه را برای پیوستن به گروههای مسلح اسلامی در سوریه و عراق دارند. او معتقد است که ۹۰ درصد این جوانان خود را در جامعهی المان « بازنده » میدانند و با پیوستن به گروههای « جهادگر » به افرادی فعال تبدیل میشوند و مورد توجه افکارعمومی هم قرار میگیرند.
نمونه بارز این گونه جوانان ، دنیس کوسپرت (Densi Cuspert)، معروف به دسو داگ (Deso Dogg) است.
او که یک خواننده رپ ناموفق بود و بارها به دلیل مصرف مواد مخدر و اقدامات شرورانه به زندان افتاده بود، با پیوستن به اسلامگرایان افراطی وجهه تازهای کسب کرد، به طوری که رسانههای معتبر المان بارها درباره او گزارش دادند. او اکنون در صف گروه « دولت اسلامی » مشغول مبارزه مسلحانه است.
ص. ا
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۳ ـ ۰۴۰۹
پیام تسلیت
شورای کشوری المان حزب مردم افغانستان بمناسبت درگذشت شخصیت برازنده فرهگی کشور استاد مسحور جمال
به نماینده گی از شورا ی کشوری المان حزب مردم افغانستان و از جانب خود وفات شخصیت برازنده فرهنگی وادبی کشور ، آهنگ ساز توانا ، نوازنده برجسته، آوازخوان پیشکسوت ترانه های حماسی ، انسان مترقی و مبارزه راه صلح وعدالت استاد جلیل احمد « مسحورجمال » را از صمیم قلب به خانواده ارجمندش ، جامعه فرهنگی ،علاقمندان حوزه هنری وادبی کشور و دوستداران صدایش تسلیت عرض نموده ، از درگاه ایزد متعال تمنا میکنم تا برای خانواده عزیزش ، دوستان وهمرزمانش شکیبایی اعطا فرماید.
روحش شاد و نامش جاویدان باد!
اسد رهیاب
رییس شورای المان حزب مردم افغانستان