بهـــار
ای بهار، اندر زمین سوخته با ران ببار
بر درخت و سبزه و گلزار و گل یکسان ببار
دشت ودامان وطن در شعله هاي کینه سوخت
بس کن این سوزندگی را ،صلح بی پایان ببار
سی بهار د یگرت بارید با ران سکر
دور کن رنج سکر را بعد ازین ریحان ببار
سر زمین مردم بیچاره را دیگر مسوز
از سلیمان تا هری و قله واخان ببار
آب نقرایین جاری کن به گلزار و چمن
چون عرق هایی جبین مردم دهقان ببار
کله هایی منجمد را از جهالت پاک کن
نور صلح و دوستی بر قلب یخبندان ببار
موعظات پوچ و خشک فتنه را خاموش کن
قطره پر موج رستاخیز این دوران ببار
پر شکو فان کن ، گلهای درخت دوستی
میوه همسویی بر کام دل یاران ببار
همچو نور آفتا ب و عطر زیبای نسیم
دانه صلح وصفا بر کشور تا بان ببار
تا دل غمد یده گردد شاد از فصل بهار
بهر عاشق از رخ مه گوهر رخشان ببار
دختر رز را بگو با شور مستی آفرین
جیل مروارید و گوهر از لب خندان ببار
دور گردان کینه را از سر زمین قلبها
همد لی و همسویی در قلب هموندان ببار
پر تو خور شید آزا دی و هم آزاده گی
برصفوف پاک همرزمان و داد خواهان ببار
(عبدالو کیل کوچی )
بامداد ـ فرهنگی ـ ۱۵/۶ ـ ۲۳۰۳
انسان نما ها
نــــــــدارند نسبتی با شــــــان انسان
زحیــــــــوان بـد ترند این نسل دیوان
همه غیض و شرار و نفـــرت و کین
درنده خصلت و بی رحـــــم و بد بین
بد یــــــــدم آنچه از پستی و وحشــت
نه دیـــن است و نه ایمان نی شرافت
تنـــــــی چندی به ظاهر شکل انسان
ولی عـــــاری زعقل و فهم و وجدان
بنام دین تنــــــی وحشـــــــی و بیمار
بیفتـــــــادند به جـــــــــــان دختر زار
به زیــر ضــــــربات وحشیـــــــــانه
نمـــــاند جـــــز نعش او انـــدر میانه
ولی این دژخیمــــــان دیــن و ارشاد
زعطش وحشـــت و از روی بیـــداد
به آتش در فگنــــدند نعـــش بی جان
بـــــرای تطمیع آن نفس شیــــــطان
بهای دولــــت اسلام چنیـــــن است
به باطن زهر به ظاهرانگبین است
فریب خــــــلق می باشد به اقـــوال
ولی زجر و ستـــم پیداست زاحوال
جهادیـــــــان چو بر قدرت رسیدند
به نـــــــــام دین زارزش ها بریدند
نیامــــــد جز فساد و وحشت و درد
همه بی غیرت و بی ننگ و نامرد
به پا خیـــــــز هموطن ازبهر آبرو
ستیـــــز با ناکسان پسـت و بی رو
بری گوید هزاران لعــــن و نفرین
برین بی غیـــــــــرتان پست آیین
(ف. بری)
بامداد ـ فرهنگی ـ ۱۵/۵ ـ ۲۳۰۳
سوختاندن فرخنده ، سوختاندن انسانیت
ز ناموس در شهر نامی نماند به ساز و به قانون مقامی نماند
( اکبر نامه)
۲۰ مارچ ۲۰۱۵ مطابق ۲۹ حوت ۱۳۹۳
مردم مستضعف و پاکنهاد افغانستان که سال آغاز سال را با شهادت مظلومانه سردار شهید و خانواده اش آغاز کرد، با جنایت هولناک اوباشان که نقاب دفاع از دین را بررخ میکشند، در برابر دختر معصومه بی دفاع ما ، فرخنده جنت مکان به پایان میرسانند.
این آغاز و انجام تراژیدی خونبار افغانستان و داستان غم انگیز ملت به عزا نشسته افغان را بازگو مینماید که به تحمل چهار دهه جنگ با آفت بنیادگرایی و تاعون ذهنیت غیر انسانی و غیر اسلامی بر ضد شوونات افغانی ، بنیاد گرایان جهادی- طالبی – داعشی تار و پود جامعه مسموم ساخته میشود و در یک توطیه پلان شده دشمنان تاریخی افغانستان استحمار را بخاطر مقاصد استعماری بر افراد جامعه تحمیل مینمایند. پیامد ناگوار این شرارت پیشه گان بین المللی ، تقسیم مسلمانان پاکنهاد کشور اسلامی افغانستان به کافر و مسلمان میباشد. فی الواقع ارعابیون عرب بیرق همانند دل سیاه شان را حمل مینمایند که همان سلاح زنگزده و نسخه قدیمی را که در صد سال اخیر چندین بار آزمایش گردیده تا توحش و بربریت بر کشور مستولی و هستی مادی و معنوی جامعه معدوم و افغانستان چانس رفته به شاهراه ترقی را نداشته باشد.
با سوختاندن فرخنده معصومه زنگ خطر سقوط مجدد افغانستان به صدا در آمده است. باید با بصیرت عمق پهنای این واقعه به بررسی گرفته شود. برخورد با فرخنده شهید ، وجدان اجتماعی و عقلانیت ما را محک میزند.
نبود حاکمیت قانون ، دولت ضعیف، تشدید بحران اقتصادی و اجتماعی ، لشکر بیکاران ، انقطاب سیاسی، دو دسته گی در دستگاه دولت زمینه ساز تحقق پلان دشمنان پنداشته میشود.
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا در حالیکه به شدت وقوع این حادثه ننگین را تقبیح مینماید، نفرین بی پایان خود را به عاملین وحشی، دون صفت و نامردان ابراز داشته و با تاٌکید از رییس جمهور افغانستان میخواهد :
- تا در دفاع از قانون اساسی که اسلامی ترین قانون در میان کشور های اسلامی پنداشته میشود، اقدام قاطع نماید. سهل انگاری در زمینه خواندن جنازه حاکمیت قانون است که هست و بود دولت در گرو استقرار آن میباشد و به مفهوم اجازه دادن به افراد و گروه های است که با نادیده انگاشتن ارگانهای حراست حقوق ، به عوض پولیس ، سارنوال، قاضی و محکمه عمل مینایند.
اظهر من الشمس است که بر طبق اصول جهانی قبول شده جرم و جزاً و اصول شرعیت اسلامی که در قانون اساسی و قانون جزای کشور تسجیل یافته است، هیچ شخص به شمول رییس دولت حق ندارد به عوض قاضی ومحکمه عمل نماید.
- جانیان اوباش را که با ارتکاب این جنایت دهشتناک دین و آئین مردم را به تمسخر گرفته، به پنجه قانون سپرده تا بر طبق حکم محکمه ذیصلاح همانند « حادثه پغمان » به اشد مجازات محکوم گردند.
- موظفین پولیس که به مثابه ناظران ساده انجام این جنایت با اغفال دهن بوجی را گرفته اند، از وظایف شان سبکدوش و به سارنوالی معرفی گردند.
- آنعده مسوولین دولتی اعم از معین بی فرهنگ وزارت اطلاعات و فرهنگ ، سناتور مجلس سنا و سخنگوی قوماندانی پولیس کابل ... که انجام جنایت را تایید و جانیان را بر حق خوانده اند، به پنجه قانون معرفی گردند.
- وزارت حج و اوقاف به سبکدوشی ملای کم سواد مسجد شریف وزیر اکبر خان اقدام و نامبرده را که به تحریف اصول قرآنی ، جانیان را بری الذمه خوانده و بغاوت و اخلال نظم عامه را تشویق و جاده را برای ورود داعشیان آبپاشی مینماید، به پنجه قانون بسپارد (فاعتبروا یا اولی الابصار).
- انجمن حقوقدانان افغان در اروپا با مراجعه به سازمان ملل متحد ، اتحادیه اروپایی و نهاد های بین المللی حقوق بشر تقاضا مینماید تا در برابر این تراژیدی حقوق بشر صدای اعتراض شان را بخاطر محکومیت و به محکمه کشیدن جنایت کاران بر مردم افغانستان را کمک نمائند.
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا با مراجعه به جامعه مدنی، نهاد های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی، پاسداران حاکمیت قانون و مردم با دیانت با جدیت میخواهد که تا با اشتراک مساعی در برابر داعشی ساختن جامعه و طاعون بنیادگرایی عرب ، دیوبند و قم اقدام نمایند.
با احترام
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا
بامداد ـ اجتماعی ـ۱۵/۳ـ ۲۳۰۳
پیام شورای افغانان مقیم دنمارک در رابطه به کشتن و به آتش کشیدن جسد دختر جوانی در کابل
عصر دیروز نزدهم مارچ خبر وحشت بار و تکاندهنده قتل و به آتش کشیدن جسد دختر بیماری ، به اتهام سوزاندن برگهای قران مجید از مطبوعات کشور پخش شد . در خبر آمده بود که گروهی افراد به جان آن دختر افتادند و پس ازآنکه زیر لت و کوب وی را کشتند در حضور داشت افراد امنیتی جسد ش را به آتش کشیدند .
عجیب است؛ برای چنین حرکتی چه نامی میتوان گذاشت جز وحشت و بربریت . از وضع چنین برداشت میشود که در کشور نه قانون است ، نه نظم وجود دارد و نه مرجع بازخواستگر ؛ هر که هرچه میلش بود میتواند بدون هراس انجام دهد . پس از آنکه حادثه زبانزد عام شد و بطور وسیع انتشار یافت ، رییس جمهور و رییس شورای اجراییه بدون اینکه بر چگونگی و ماهیت این عمل وحشیانه و ضد انسانی تماسی بگیرند و آنرا به حیث یک عمل ناشایست نکوهش کنند ، از بررسی موضوع خبر داده اند . دیگر مقامات بلند پایه حکومت وحدت ملی هم حرفی در زمینه نگفته اند که چگونه چند ولگرد بی سروپا عنان تطبیق قانون بر دست گرفته به مجازات کسی میپردازد .
شورای افغانان مقیم دنمارک در حالیکه این عمل را به مثابه یک حرکت وحشیانه و غیر انسانی به شدت محکوم میکند ، از مقامات مسوول میخواهد تا هویت این جانیان را تثبیت کرده و چنان سزایی به آنان بدهد تا سایر جنایت پیشه گان در آینده جراات چنین برخورد را نداشته باشند .
عبد الفتاح سکندری
رییس شورای افغانان مقیم دنمارک
بامداد ـ اجتماعی ـ۱۵/۴ـ ۲۳۰۳
پیام شورای سراسری زنان افغانستان در هالند
شورای سراسری زنان افغان درکشورهالند لت وکوب بیرحمانه ، کشتن و به آتش کشیدن زن مظلوم وبی دفاع « فرخنده » نامراد راشدیدا تقبیح نموده وآنرامحکوم میکند.خانم «فرخنده» که ازمدت مدیدی تکلیف روانی داشت؛ به اتهام سوختاندن اوراق قرآن شریف درنزدیکی زیارت شاه دوشمشیره درمرکز شهرکابل ازطرف مشتی اوباش ، جاهل وبی فرهنگ مورد لت وکوب قرارگرفته ؛ وحشیانه به قتل رسید وجسدش خلاف تمام موازین انسانی ،اسلامی وافغانی به آتش کشیده شد.هرچند طبق قانون اساسی افغانستان هیچ فردی بدون حکم محاکم قانونی کشور مجرم شناخته نمیشود.
ماخواستارمجازات عاملین ومحرکین این عمل غیرانسانی وغیرقانونی شده، عکس العمل جدی حکومت ،مسوولین امنیتی و پولیس راانتظارداریم.
شورای سراسری زنان افغانستان در هالند
بامداد ـ اجتماعی ـ۱۵/۲ـ ۲۳۰۳