یادی ازشادروان استاد سخی احمد خاتم

 

 

بشیر دژم ، رییس اتحادیه هنرمندان موسیقی افغانستان


درست درسال گذشته ۲۰۱۵ ترسایی همین امروز( یازه ام اپریل ) بود که مردی از تبار موسیقی غزل و کلاسیک خود را که  درکشور امریکا زنده گی می کرد از دست دادیم ، روحش شاد باد.
این هنرمند فرهیخته فرزند شیر احمد خان بود وی درسال ۱۳۱۱ خورشیدی درگذر کتابفروشی شهرکابل چشم بدنیا گشود،پس ازختم تحصیلات وآغاز کار رسمی با دولت وقت، ازدواج نموده بود، از او پیج فرزند برومند و دوست داشتنی که شامل دو دختر وسه پسراند به ارث ماند.
مرحوم خاتم درابتدا وعنفوان جوانی اساسات هنرموسیقی را از استاد برکت علی خان،استاد نبی گل واستاد محمود آموخته بود ولی، درسال ۱۳۴۰ خورشیدی نزد استاد محمدحسین سراهنگ بابای موسیقی زانو زد و  رسما مراسم گرمانی را به جا کرد. وی تا آخرین لحظات عمرجاودانش ازآن استاد بزرگوار به نیکی یاد میکرد وبا خوانش آهنگ های آن استاد بزرگوار بزم های موسیقی را رنگین می ساخت.
باتاسف تعداد اهنگهایی که از وی باقی مانده ازطریق رادیوها کمتر نشر می شوند. اما از جمله همان اهنگ هایش چند پارچه ای محدودی ( شاید ۸ یا ۹ پارچه ) شانرا تلویزیونی ساخته اند که در ارشیف تلویزیون ملی افغانستان موجوداست .
مرحوم خاتم صاحب که یکی از دوستان نزدیک و محترم براد ربزرگوارم برنا صاحب و من هم بودند ایشان دریک بزم موسیقی خانگی در منزل ما واقع گذرگاه کابل ،حدود ۲۵ سال قبل از امروز، شبی چنان زیبا سرودند وخواندند که من حدود ۵۰ دقیقه از اهنگ هایش را ثبت نمودم آن اهنگ ها و آن بزم ، تاهمین اکنون درنزدم درالمان باقی مانده است باتاسف امکانات تخنیکی ومالی آنرا ندارم که آن تااهنگ ها را دریک سی دی آماده شنواندن به همه بسازم .هرچند ان ثبت با کیفیت ساده ای تخنیکی و صرف با همکاری احمد بخش جان درقسمت طبله ثبت شده بود ولی یکی از آثارناب شان است. جنت مکان خاتم صاحب دراصل به حیث مترجم زبان انگلیسی دراداره  ملی بس ایفای وظیفه می نمودند . من نه شنیده بودم که او از طریق موسیقی امرار معاش کرده باشد ( اگر به حیث هنرمند رسمی با حقوق هنری در رادیو افغانستان وقت ایفای وظیفه کرده اند من از ان اطلاع دقیق ندارم ) او با هنرموسیقی عشق می ورزید ومانند یک هنرمند آب دیده ، فقط به عظمت علم ودانش خود هنر موسیقی می اندیشید و آنرا به مردم وشنونده گانش با صدق دل ارایه می کرد.
وی درنعت خوانی دست بالایی داشت که همچنان پیرو طریقه چشتیه ونقشبندیه نیزبود. با تاسف از زمانی که خاتم صاحب کشور را ترک گفتند دیگر کمتر کسی از میان هنرمندان وسابقه داران موسیقی ما پیدا نشد که درباره طریقه های نقشبندیه و چشتیه وسایر طُرق عبادتی باموسیقی معلومات کافی داشته ویا درآن موارد ، سطری را به رشته ای تحریر درآورده باشد. تا جایی که به حافظه دارم مرحوم خاتم درمورد اداب خانقاه و رسم و نگهداری ، اصول و تاریخ خانقاه ها معلومات کافی داشتند که بخشی از آنهارا با جناب مددی صاحب بازگو نموده بود شاید درکتاب سرگذشت موسیقی شان بتوان از آن معلومات ها فیض برد .
مرحوم حاجی سخی احمد خاتم که اینک فقط مدت یک سال از وفات شان گذشت یکی از بهترین نعت خوانان وغزل سرایان عصر خود بود که با همان تمکین هنرمندانه ای خود، شنونده گانش را مجذوب اخلاق وکرکتر هنری و همزمان معطوف هنرش می ساخت .
من از مسوولین تلویزیون های افغانی که درکشور امریکا فعال استند و دم از هنرپروی و هنردوستی می زنند سخت گله مندم ، زیرا درمدت زمان اقامت شان در آن کشور به جز یکی دوباری ( آنهم درسطح نازل وحتا بدون نوازنده باثبت وپخش بسیار بی کیفیت، خاتم صاحب را دراستدیوهای خود راه دادند و پس از آن دیگر حتا یکباری هم آهنگ هایش را نشر نه کردند؛ مصاحبه هایی که درخورتوجه باشد باوی انجام ندادند و گذاشتند که تمام یاد داشته هایش را باخود به دنیای فانی ببرد. درحالی که اگر درآن تلویزیون ها (هنردوستان واقعی) حضورمی داشتند باید ازچنین هنرمندانی که عمرشان را در پای آموزش از بزرگترین استادان کشورسپری نموده اند ، گنجینه هایی را درآرشیف خود می داشتند و حد اقل درهمین شب وروز آنها را به یاد وخاطرش نشر می کردند . (چنانچه حتا یک مصاحبه یا گذارشی از مریضی شان با مرحوم استاد ځلاند که همان جا وفات یافتند هم پخش نه کردند ) وده ها مثال دیگر ....
باتاسف که چنین است رسم روزگار.... آرزومندم فرزندان این بزرگمرد موسیقی ما منجمله اقای احمد جان صیام که یکی از وارثان نهایت خوب پدرش است، بتواند با جمع آوری آثارمانده گار این هنرمند خدمت نشان داده ای کشور، شامل اهنگ ها، تصاویر وخاطرات شانرا برای نسل بعدی ما حفظ داشته اندرین راه همت فراوانی به خرچ بدهند.

من آرزومندم که چنین شود.
قابل یاد دهانی است که سال گذشته بنابر اقدام اتحادیه ما ، برنامه ای اختصاصی تلویزیونی به مساعدت محترم ناصر جان آرین و احمد استدیو را از طریق هامبورگ سازماندهی نمودیم که به نماینده گی از هییات رهبری این اتحادیه، بانوی گرامی پرستو جان مشعل ترنم , درمورد آثار وهنر این مرحومی توضیحات مفصلی را ارایه و پیام تسلیت ما را پخش کرده بودند.
پس از یک سال، افسوس در نبود این هنرمند خوب کشور ما، از خداوند بزرگ تمنا داریم تا حاجی صاحب مرحوم سخی احمد خاتم را ببخشاید و به بازمانده گان وعلاقمندان هنرشان صبر جمیل اعطا فرماید .آمین .

بامداد ـ فرهنگی ـ ۲ /۱۶ ـ ۱۱۰۴

« ایستاده در شب » : فرانسه بیدار می ماند!

 

جنبش اعتراضی در هفته اول موجودیت خود از میدان رپوبلیک به سراسر فرانسه گسترش یافت 

 

 

یک هفته پیش روز پنجشنبه در پی دعوت  نهادهای سیاسی ، سندیکاهای کارگری، انجمن های دانشجویی و دانش آموزی  برای واداشتن دولت به پس گرفتن لایحه اصلاح قانون کار یک میلیون و ۲۰۰  هزار فرانسوی به میدان رپوبلیک فروریخت. صد ها تن تا صبح در میدان باقی ماندند؛ و در جریان یک هفته جنبش خودجوش «ایستاده درشب» راایجاد کردند که شباهت های زیادی با جنبش های اکیوپای و اندیگوس دارد.
به زودی دامنه این جنبش به سراسر فرانسه گسترش یافته و دراین هفته در۲۰۰ شهر فرانسه تظاهراتی در برابر طرح یاد شده دولت راه اندازی شد. هولاند و نخست وزیرفرانسه می کوشند  تا قانون ۳۵ ساعت کار درهفته را تخریب ؛ و اخراج از کار را سهل ترسازند.

در گفتمان های روزمره این جنبش مسایل مختلف اجتماعی و اقتصادی چون: بحران اشتغال ، بی سرپناهی ، کاستی های نظام آموزشی ، معضل  بیماری زوال عقل ، شکار فراریان مالیاتی ، مساله شرکت ‌های صندوق پستی ، امتیازات سیاست مداران ، جابجایی پناه جویان  و... مورد بحث و برسی قرار می گیرد. اینک برای اگاهی خواننده گان روشن ضمیر بامداد گزارشی از روزنامه  نویس دویچلند را پیشکش میداریم. ـ بامداد

 

 

برگردان: دکتر اسد محسن زاده

 تابش خورشید ، ریزش باران  و سردی هوای شب ( هوای درحال تغیر ماه اپریل )  نتوانست دست کم  سه هزار انسانی که بیشتراز یک هفته میدان دی له رپبلیک ـ پاریس را دراشغال دارند، بترساند. شام به شام جوانان  بیشتری در یکی از میدان های عمده  پایتخت گردهم می آیند تا در برابر لایحه اصلاح قانون کاردست به تظاهرات بزنند.

جنبش اعتراضی زیر نام « ایستاده درشب  Nuit debout» و یا « سرتاسر شب بیدار» حدود یک هفته پیشتر در ادامه یک مظاهره بزرگ پی ریزی گردید.

دگرمسایل بیشتر مطرح شده است : سخنرانان ازطریق  میکروفون  به خاطر هم بافته گی مبارزه بخش های مختلف اجتماعی سوگند یاد می کنند. اقتصاد دان چپ فریدریک لوردان  ـ یکی از شخصیت های برازنده درجنبشی که نمی خواهد رییس داشته باشد ـ از معترضان در روز یکشنبه  درخواست نمود تا مردمانی از لایه های دیگراجتماعی را دعوت به گسترش جنبش نمایند.

علاوتاً بسیاری ها بر ضرورت  برقراری پیوند نیرومند ترازحال ، با سندیکاها و مزدبگیران تاکید دارند. برای شاغلان کارممکن نیست تا درهمه فعالیت های معترضان سهم بگیرند (کمیسیوون های  اعتراضات ، ارتباط ، روابط بین المللی ، لوژیستیک ، و سایر کمیسیون های بیشتر بعد از ظهر شروع به کار می نمایند) ؛ و پسانترجلسات عمومی که تا نیمه شب ها ادامه پیدا می کند. بدینگونه بیشتر اعتراض کنننده گان شامل دانشجویان ، آنهایی که شغل  ثابت ندارند و روشنفکران می باشند؛  از این جمع محمد ریاضی دان و یا اشتیپن دانشجوی رشته حقوق که می خواهد  دوره تخصص خود را  دربخش قوانین کار برای دفاع از شاغلان کار،  به پایان برساند.

در جمع معترضان صد ها تن با شغل غیرثابت (intermittents du spectacle ) از بخش صنایع فرهنگی که درفرانسته کار دوامدار نداشته؛ و اوقاتی که نمایش ندارند بیکار، و حق دسترسی به حمایت اجتماعی از کسه خاص  بیکاری را دارا می باشند ؛ قرار دارند.

مانند هردوسال قبل هنرمندان، فیلم سازان و یا کارمندان بخش های تخنیک تلویزیون دراین بهار نیز برای اینکه موقف ویژه شان را لغو ننمایند ؛ باید به پا برخیزند . سازمان کار فرمایان (MEDEF )  و سندیکای راستگرای سوسیال دموکرات (CFDT ) در روزهای اخیر برسر محدود ساختن امتیازات این گروه ها توافق کرده اند.

بسیاری از سخنرانان از شرایط کاری خود گزارش می دهند. علاوتاً گروه های چپ افراطی انارشیستی از طریق میکروفون و یا هم توسط ارواق تبلیغاتی خود اعلام می دارند که  برای آنها  اصولاً موقف کارمندان بی ارزش بوده؛  و به همین دلیل آنها نمی خواهند تا لایحه اصلاح قانون کار توسط دولت  را با جزییات آن  توضیح بدهند. برخلاف کسانی چون جرومی مفتش جوان محل کار  

( این مامورین دولت بایست از تطبیق قانون کار در موسسات کنترول نمایند)  با کف زدن های  زیادی روبرو شدند . وی با یک (Sans papiers) ، پناه جوی بدون اسناد گفت و گو می کرد.

مردم قویاً  به جنبشی کشانیده می شوند که دیگر در سراسر فرانسه دامن گسترده است. در حال حاضردر ۲۴ شهر فرانسه  برگه های فیس بوکی  درمورد وجود دارد؛  از جمله در رن، انگر، له افره ، نیمس، لیون ، تولوز. در این شهرها از پنجشنبه گذشته و روز سه شنبه چندین صد معترض،  تنها در مارسی بیش از  ۱۰۰۰ نفر؛ تجمع نموده اند. علا.وتاً در افره  کارگران بخش حمل و نقل بنادرازسه شنبه بدینسو جلو ترافیک شهر را گرفتند  تا از جنبش های اجتماعی در برابر« ریفورم » قانون کار جانبداری کنند.

در بروکسل نیزدر حال حاضر « ایستاده در شب » پی ریزی شده است. در پایتخت بلجیم  با این تظاهرات  حالت اضطراری  نافذه  پس از حملات ۲۲ مارچ  که با آن اعتراضات  منع شده است؛ رد شد.

از نظر سازماندهنده گان جنبش؛ مسوولیت شهروندی پاسخ بهتر به تروراست ،  تا منع گشت و گذار و « دولت پرقدرت تر». / نویس دویچلند 

نیروهای ضد راسیست هالند در شهر ماستریخت، ویلدرس نیوفاشیست را از ادامه تبلیغات در خیابان های شهر بازداشتند!

تعداد مظاهره کننده گان در برابر راسیزم افزود می شود؛ و ویلدرس چنان توسط نگهبانان و هوادارانش

محاصره شده است که با مردم عادی تقریبا هیچ رابطه مستقیمی نمی تواند برقرار کند.

احمد پوری ـ هالند

ویلدرس رییس حزب آزادی هالند است او یک سیاستمدار راست افراطی و نیوفاشیست معروف در سطح اروپا و جهان می باشد. ویلدرس یکی از مهترین افرادی بود که الهام بخش آندرس برینگ بریویک فاشیست و تروریست معروف نروژی بود. بریویک در ۲۲ جون ۲۰۱۱ ترسایی توانست ۷۷ نفر از جوانان نروژی را ترور کرده و بکشد!

قابل تذکر است که ویلدرس برای تمام مشکلات جامعه هالند و اروپا یک راه حل بسیار ساده و فاشیستی دارد و در نهایت تاسف بنام آزادی بیان این نوع تبلیغات را به طور دایم از تربیون پارلمان و رسانه های سراسری بیان می کند، در حالیکه در رسانه های هالند یک صدم این وقت به مخالفان او داده نمی شود!

و اما راه حل معجزه گر ویلدرس چیست و او چه می گوید؟
« تمامی مشکلات ما از مرزهای باز است!
مرزهای هالند و اروپا را به طورکامل ببندید، حتا شده با ارتش و مدرنترین تکنولوژی مانند هواپیماهای بدون سرنشین و …
حتا یک نفر پناه جو هم نباید به هالند بیاید یا به اروپا وارد شود !
اگر یک نفر بیاید بقیه هم امیدوار خواهند شد و به تلاش خود ادامه خواهند داد!
پناه جویانی را که نیروهای فرونتکس از دریا ها نجات می دهند حتا یک نفرشان را نباید به اروپا راه داد ما نباید نقش  تاکسی دریایی را برای قاچاقچی ها بازی کنیم !
زمانی که مرزها را به طور کامل ببندیم نوبت به عملیات پاک سازی در داخل می رسد  یعنی باید تمامی مسلمانان و خارجی را از جامعه هالند و اروپا پاک سازی کنیم!… »

به زبان دیگر اگر دولت های اروپایی، خارجی ها و مسلمانان را از اروپا بیرون کنند، مشکل آموزش و پروش و دانش جویان هالند با یک معجزه حل می شود! میلیون ها بیکاری که در نتیجه اتوماتیزاسیون و روبوتیزه کردن کارها بیکار شده اند همه کار پیدا می کنند! شکاف هر دم فزاینده فقیروغنی و گتوهای فقرا در شهرهای بزرگ اروپا با یک معجزه محو می شوند!

بیمه های سلامتی و اجتماعی که خصوصی شده اند و با سیاست های نیولیبرالی تنها از منافع میلیاردرها دفاع می کنند محو می شوند! دولت رفاه که بطور دایم به نفع ۱ در صد های حاکم برجهان است از بین می رود، دوباره روح مسیحی مجدد در کالبدش دمیده شده و شکوفایی علمی، رونق بازار آزاد، رفاه اقتصادی و اجتماعی… زنده می شود!

خلاصه تمامی دردهایی که با کاربست سیاستهای نیولیبرالی بی درمان شده اند با کشتن و بیرون کردن پناه جویان، درمان می پذیرند! هرچند که ریشه آن مشکلات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی هیچ گونه ربطی به وجود پناهنده گان و خارجی ها ندارد!

مثلا بزرگترین و طولانی ترین بحران اقتصای نظام سرمایه داری که از سال ۲۰۰۸ ترسایی تا حالا ادامه دارد هیچ ربطی به وجود وحضور پناه جویان ندارد، حتا در تمام جهان یک نفر اقتصاددان پیدا نمی کنید که ادعا کند این بحران به خاطر حضور پناهنده گان در اروپا یا امریکا بوجود آمد. ولی سیاستمدارانی مثل ویلدرس دایم برای منحرف کردن افکارعامه  از ریشه مشکلات، بر طبل بیگانه ستیزی می کوبند تا به اصطلاح به ترس و نگرانی به حق مردم از آینده خودشان جواب دهند، ولی در تمام طول تاریخ راسیزم و فاشیزم هرگز جواب هیچ مشکل اجتماعی و بی عدالتی نبوده که هیچ، خود بدترین بی عدالتی و سرطان اجتماعی است. فاشیزم مهمترین راه حل برای نظام سرمایه داری در بحران است، هیچ گونه راه حلی برای قربانیان این نظام نیست!

فاشیزم نه از طریق سازنده گی و اصلاح ضعف های سیستم بلکه از طریق نفی و حذف دگراندیشان و قربانیان نظام، به هواداران خود هویت و وحدت می بخشد. فاشیزم همان داروینزم اجتماعی است که از طریق نابودی فقرا، بیکاران، پناهنده گان… می خواهد مسایلی را که محصول نظام سرمایه داری هستند، از بین ببرد!

تظاهر کننده گان ویلدرس را هو می کردند و شعارهای زیر را تکرار می کردند:
« نه مرز، نه ملت، دیپوت و اخراج را متوقف کنید!»
« فاشیزم در هیچ جا نباید جایی داشته باشد !»
« ماستریخت علیه راسیزم !»
« پناهنده گان خوش آمدند، راسیست ها نه !»
« هیچ مرد و زنی و هیچ انسانی غیرقانونی نیست !»
« با صدای بلند و روشن بگوید که پناهجویان خوش آمدند !»
« فاشیزم کمتر!»
این شعار را ضد راسیست ها بدین جهت می دادند؛ که ویلدرس در یکی از سخنرانی هایش از حضار می پرسد شما مراکشی بیشتر می خواهید یا کمتر؟ طرفدارانش فریاد می زنند: کمتر، کمتر، کمتر!… به خاطر این تبلیغات علنی بیگانه ستیزی و راسیستی خیلی از سازمان های مدافع پناه جویان و بیگانه گان و ضد راسیست علیه ویلدرس به دادگاه شکایت کرده اند و به زودی جلسه دادگاه برگزار خواهد شد….

درعمل همان طوریکه ملاحظه می کنید به تعداد تظاهر کننده گان در برابر راسیزم افزوده می شود و ویلدرس چنان توسط نگهبانان و هوادارانش محاصره شده است؛ که با مردم عادی تقریبا هیچ رابطه مستقیمی نمی تواند برقرار کند. به همین دلیل او از ادامه تبلیغات حزبی خود منصرف شد!
زمانیکه ویلدرس صحنه را ترک کرد تظاهرات کننده گان با تکرار این شعار تظاهرات موفق خود را خاتمه دادند.
« باصدای بلند و رسا بگویید که پناه جویان خوش آمدند ! »

فیلم ویدیویی این تظاهرات را در پیوند زیر از شبکه آر – تی – ال می توانید مشاهده کنید./ هفته نامه
http://rtlxl.nl

 

بامداد ـ اجتماعی ـ ۱ /۱۶ ـ ۰۳۰۴

 

به خصوصی سازی توقف دهید!

 

۴ اپریل ۲۰۱۶، روز جهانی مبارزه علیه خصوصی سازی

 

بحران مالی و اقتصادی نه تنها به نظر نمی ‌رسد که پایان یافته باشد، بلکه نشانه‌ های نگران کننده‌ ای از یک رویارویی گسترده مشاهده می گردد. آمارسازی‌ های دروغین در مورد رشد تولید ناخالص داخلی (جی دی پی) و ایجاد شغل با واقعیت‌ های روزانه جهان کارگری (زنده گی روزانه کارگران و زحمتکشان فکری و یدی) ، شاغلین و بیکاران مغایرت دارد.

تمرکز سرمایه و انباشت ثروت، اقتصاد مبتنی بر بورس بازی و دلالی، حملات سازمان یافته به حق حاکمیت ملی، سودجویی از تمامی عرصه ‌های اجتماعی، با منطق خصوصی سازی تمامی امور که سود سرمایه ‌داران را افزایش خواهد داد، یورش به تمامی قوانین بین‌المللی مربوط به استقلال کشورها، تمرکز قدرت سیاسی  و زیر مجموعه‌ های آن و نظامی کردن روابط  بین‌المللی، عناصر سیاست ‌های سرمایه‌ داری بوده که تمامی کشورهای جهان را در نوردیده است.

استثمار کارگر مرد و زن در سطح جهانی به طور بی سابقه‌ ای تشدید یافته است و علنا حقوق شان را انکار کرده ؛ و با دستمزد پایین از نیروی کارشان سواستفاده  می‌ کنند.

نکات اصلی این یورش‌ عبارت است از:

کاهش دستمزد واقعی، مقررات زدایی و افزایش ساعات کار، مقررات زدایی از روابط  کار، رشد تعداد کارگران روزمزد ، اختصاص منابع مالی عمومی برای گروه‌ های اقتصادی خصوصی، افزایش سن بازنشسته گی، کاهش مزایا و حقوق بازنشسته گی، تخریب مشاغل خدمات عمومی، دستبرد به حقوق و مزایای اجتماعی کارگری، انکار حق مذاکره و حق عقد قراردادهای دسته جمعی کارگران.

یورش های که به سندیکاهای کارگری و قرارداد های دسته جمعی، که در واقع درصدد تفرقه اندازی بین کارگران بخش عمومی و خصوصی است، اختلافات و جدایی در روابط حرفه‌ های مختلف را عمیق کرده  و موجب ایجاد روابط فردی کارگری می ‌شود که این باعث شکستن صفوف همبسته گی بین‌المللی در بین زحمتکشان وتضعیف سندیکاها می‌ گردد.

این حملات را فقط می ‌توان با بکارگیری بسیج سندیکا های طبقاتی، با عمل متحد در موضوعات عمومی و مشترک، دفاع از حقوق و منافع و آرمان‌های طبقه کارگر، برای رهایی آنان و یک جامعه عاری از استثمار انسان از انسان ( در بعد استراتیژیک) دفع کرد.

سازماندهی مجدد دولت‌ها، در خدمت شرکت‌ های بزرگ  ؛ به طور مشخص یکی از هدف های بزرگ دولت‌های سرمایه‌ داری است. هدف آنان پایان دادن به دولت‌ های به اصطلاح « تامین رفاه عمومی» است.

عملکرد اجتماعی دولت (  به خصوص در آموزش، بهداشت و تامین اجتماعی )  و اصل همه گانی بودن آنها، همبسته گی و رایگان بودن آن ریشه‌ در مبارزات کارگران و مردم  برای حقوق غیرقابل انکارشان دارد. این اصول باعث می ‌شود که کارگران و فرزندان شان به آموزش، بهداشت، و تامین اجتماعی در سطوح عالی دسترسی داشته باشند. کارکرد اجتماعی دولت در گسترش و دموکراتیزه کردن فرهنگ، هنر، قدرت جابجایی در کار، حمایت از مسکن، مراقبت از کودکان، مزایای دوران پیری و از کارافتاده گی ادامه پیدا می‌ کند.

طرح‌ های خصوصی سازی در کشورها یک پس رفت است. اوایل بیشترین حملات روی  بخش‌های استراتیژیک اقتصادی و رو به رشد، مانند بخش انرژی و ارتباطات  بود. درواقع این خصوصی سازی‌ها انتقال این بخش‌ها از انحصار دولت به  انحصار شرکت‌ های انحصاری بود که باعث انباشت عظیم سود به نفع سهام داران ( که اغلب شرکت‌های خارجی هستند) بود. در حالیکه توده مردم درگیر افزایش نرخ بهره، کاهش و تخریب کیفیت خدمات بودند.

در جدید ترین مرحله، سرمایه ‌داری چشم خود را به حوزه‌ های اجتماعی دولت‌ها، یعنی تصاحب حوزه‌های خدماتی مانند بهداشت، آموزش و کاهش شدید بودجه، بستن مکتب ها، مرکزهای خدمات درمانی و سایر مراکز خدمات اجتماعی، قطع مزایا به شاغلین و بیکاران، بازنشستهگان، کودکان، جوانان و سالمندان از طریق خصوصی سازی دوخته است.

هم زمان با کوچک شدن بخش خدمات عمومی، ما شاهد حمله به حقوق کارگران بخش عمومی و افزایش حقوق کارفرما و کاهش دستمزد، حذف مشاغل، منع مذاکرات و چانه زنی دسته جمعی، محدود کردن استفاده از سایر حقوق دسته جمعی، اساسا حق اعتصاب، افزایش ساعات کاری و کارهای خطرناک، هستیم.

در بسیاری از کشورها قوانین کارگری را در جهت حذف حقوق تضمینی کارگران تغییر می‌ دهند

تخریب عملکرد اجتماعی دولت‌ ها تنها به قصد خصوصی سازی است. دولت‌هایی که منابع مالی، انسانی و منابع اولیه در بهداشت، آموزش و دیگر مزایا را به یغما می برند، همان هایی هستند که می‌ گویند ارایه خدمات عمومی کارا نبوده و به نیازهای مردم پاسخ گو نیست؛ و سپس آنها را تقدیم بخش خصوصی می‌ کنند. نظارت دولت به حداقل رسیده و فقط درحد خیریه و کمک رسانی می‌ ماند.

جنبش سندیکایی کارگری، عمیقا در مبارزات کارگران برای دفاع از حقوق خود و خدمات عمومی اجتماعی، نقش حیاتی علیه سرمایه ‌داری پیشرفته دارد. کارفرمایان از همه ابزار خود  برای استثمار بیش از حد کارگران، قطع آزادی‌ های کارگران استفاده می‌ کنند تا تسلط خود را حفظ و جیب ‌های خود را پر نمایند.

تقویت اتحاد و انسجام کارگران در اطراف سندیکاهای توده‌ای درمحل‌ های کار، و همچنین در ساختارهای محلی و بین ‌المللی فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری برای گسترش خواست ها، عمل و مبارزه و آگاه سازی کارگران بسار حیاتی بوده و به خصوص درشرکت‌های دولتی و خدمات عمومی مهم است. این تقویت یعنی وحدت عمل تمامی کارگران در مبارزه علیه سازشکاری و عقاید بورژوازی است.

ابتکار عمل اعلامی سندیکاهای خدمات عمومی وابسته به TUI ، بایستی که هدایت گشته و با توجه به ویژه گی‌های هرکشور:

ـ خواستار خدمات عمومی  مناسب، کارا، کیفیتی و همه گانی و مجانی برای پاسخ گویی به نیازهای کارگران و مردم و علیه خصوصی سازی و برون سپاری خدمات و نفی سواستفاده و انباشت سود توسط باندهای ثروت باشد.

ـ خواستار لغو تمامی قوانینی که حقوق کارگران  خدمات عمومی در کشورهایی که اعمال گشته است، باشد.

ـ خواستار بهبود شرایط زنده گی و کار کارگران خدمات عمومی، به عنوان مثال دستمزد بهتر و زمان کاری مناسب با شرایط زنده گی خانواده‌های شان، باشد.

ـ خاتمه دادن به قراردادهای موقت و تضمین کار با ثبات در بخش خدمات عمومی و تضمین استقلال آن از حکومت‌ های سرمایه ‌داری، چه در دولت مرکزی و چه در سطح محلی و منطقه‌ ای و در شرکت‌های تحت کنترل دولت، باشد.

ـ بهرمند بودن از حق آزادی تشکیل اتحادیه ( تشکیل انجمن، ملاقات، شرکت در تظاهرات) در تمامی محیط‌ های کاری و همچنین حق چانه زنی و قراردادهای دسته جمعی، باشد.

ـ جاری کردن سیاست‌ های اجتماعی که جوابگوی منافع کارگران و مردم در توزیع عادلانه ثروت و در نفی سیاست‌ های خیریه‌ ای باشد.

ـ در رد تمامی سیاست‌های نیولیبرالی و ریاضتی در بخش‌های مختلف جهان که به منظور تخریب حقوق نیروی کار و اجتماعی کارگران و مردم باشد.

ـ مبارزه برای صلح و همبسته گی بین‌المللی علیه جنگ، نظامیگری، تهاجم، دخالت و محاصره اقتصادی که منافع کارگران و مردم را نادیده می ‌گیرد ؛ در دفاع از استقلال ملی، که مردم آزادنه برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند، باشد.

برنامه عمل

ـ شرکت گسترده و بسیج اتحادیه‌ ها در روز جهانی اعتراض به خصوصی سازی

ـ تی یو آی- پی اس در ۴ اپریل ۲۰۱۶، هر سازمانی در کشور خودش

ـ هر سندیکایی این سند را منتشر نموده و در درون هر سندیکایی در موردش بحث شده و امضا گردد که آنان نیز تصمیمات خود و نحوه عمل خود را در این مورد بیان نمایند. به ویژه بحث را با اتحادیه‌هایی که نقطه نظر متفاوتی با آنان دارند باز نمایند.

ـ ۳ یا ۴ شاخه (مانند بخش خدمات عمومی، آموزش و پرورش، حمل و نقل، ‌بهداشت وغیره) علیه خصوصی سازی تاریخی را برای اعتراض تصمیم بگیرند که در واقع  بخشی از آماده سازی برای روز جهانی اعتراض است.

ـ برای تدارک و برگزاری موفق کنگره ۱۷ فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری تمامی تلاش خود را بکنیم.

 

فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری WFTU

 

World Federation of Trade Unions
Central Offices in Athens
40, Zan Moreas str, 117 45 Athens, GREECE

 بامداد ـ اجتماعی ـ ۱ /۱۶ ـ ۰۵۰۴

خداوند دهشت افگنان را استخدام نمی کند!

ابتکار پناه جویان افغان در شهر ویانا

 

میشاییل فولکر گزارشگر روزنامه استاندارد

برگردان: بامیک

در آخرهفته گذشته که مصادف با عید پاک ترسایان بود ؛ پناه جویان « خانه مهاجرین لند اشتراسه » شهر ویانا  تصمیم گرفتند تا برسم همبسته گی با قربانیان ترور بروکسل خون خویش را اهدا نمایند . آرش رحیمی ، پناهنده بیست و یک ساله افغان ، از مدت پنج ماه بدینسو در این خانه زنده گی می کند .او از طریق رادیو شنیده بود که در بروکسل ذخایر کانزرو خون رو به اختتام است و از مردم تقاضا به عمل آمده بود تا به مراکز صحی خون بدهند . رحیمی یکجا با شفیق اسلامی پناهنده دیگر افغانی به این خواست پاسخ مثبت داد و در همنوایی با دیگر پناه جویان کارزار خون دهی را سازماندهی کرد. شفیق اسلامی درگفت و گو با روزنامه استاندارد اظهار نمود :« ...ما به غیر از خون خود چیز دیگری نداریم تا اهدا کنیم . پناه جویان می خواهند تا همبسته گی خود را با مردم بلجیم ابراز نمایند و منحیث مسلمان حملات دهشت افگنی را دربروکسل نکوهش نمایند . در شام روز نخست سی تن از پناهنده گان با این ابتکار پیوستند و در روز بعد تعداد شان به ۷۷ نفر رسید .سرانجام بیش از صد تن ثبت نام نمودند و آماده گی خود را به مقامات اتریشی ابراز کردند. مرکز اعانه خون صلیب سرخ روز بیست و نهم مارچ ۲۰۱۶ ترسایی به اطلاع رسانید که آن مرکز نمی تواند اهدای خون پناه جویان را بپذیرد. خانم اورسولا کرایل رییسه موسسه مزبور خاطر نشان ساخت که دلایل متعددی در این زمینه اثرگذار اند .پناه جویان در پرنسیب از کامپاین اهدای خون بیرون نیستند ولی مقررات شدیدی چون ضرورت بلدیت زبان المانی ، ارایه سند اقامت ومنشآ کشوری ؛ چالش های را ببار میآورند .درجاهای که ملاریا انتشار داشته باشد ، جمع آوری خون مجاز نیست و این امر در مورد افغانستان صدق می کند . پناه جویان افغان با وجود این مایوسی تلاش نمودند تا کارکرد مثبتی را انجام دهند. رحیمی یاد آور شد که پناه جویان می خواهند ابراز موضعگیری نموده ، همدردی خود را نشان دهند و مخالفت جدی خود را با دهشت افگنی اعلام نمایند . او بار دیگر در همکاری با سایر پناهجویان کارزار عکس برداری را راه اندازی کرد. هر پناه جو عکسی گرفت و بیانیه ای نوشت . اسلامی در این باره گفت :  حا لا ما کار دیگری را انجام داده نمی توانیم ، می خواهیم واکنشی نشان دهیم ، کتابی را تهیه می داریم و آنرا به سفیر بلژیک در ویانا تقدیم خواهیم نمود .

در خانه پناه جویان « لند اشتراسه » جمع و جوش بود .در یکی از اتاق ها ، کارمندی از صلیب سرخ اتریش کمره ای را نصب نموده و ازهریکی براساس نوبت عکس گیری می نمود . عبدالله طاهرعراقی که سی و سه سال عمر دارد و روزی با والدین خود با اتریش پناه جسته بود  اینک در این مرکز به مثابه هماهنگ ساز گروه مترجم های عربی فعالیت می کند . او اکنون تابعیت اتریش را بدست آورده و تحصیل خود را نیز به اتمام رسانیده است. طاهر می خواهد به پناهجویان نورسیده کمک کند و در آزای معاونتی که دریافت نموده چیزی واپس بدهد . او ابتکار پناه جویان افغان را ستود و از اینکه اهدای خون صورت گرفته نتوانست اظهار تآسف نمود. وی تصریح نمود که پناه جویان خود قربانی دهشت افگنی اند و اینکه همبسته گی خود را با قربانیان ترور در بروکسل ابراز می دارند محبت خود را نسبت به انسان تبارز می دهند . طاهرهمچنان متذکر گردید که این کار را بنام خدا انجام میدهیم و نمی پذیریم که انتحاری های حملات خویش را بنام خداوند توجیه نمایند ، زیرا خداوند هیچگاهی دهشت افگنان را استخدام نمی کند . در پایان همین روز بیش از یکصد پناه جوی خانه مهاجرین پیام های همدردی خود را درج پروتوکول نمودند و بار دیگر از آماده گی خود برای اهدای خون اطمینان دادند .

یادداشت :

ویدیوی ابتکارات پناه جویان از طریق آنلاین در آدرس زیرین قابل دسترسی است :

http://derstandard.at/2000033875402/Gott-engagiert-keine-Terroristen

 

بامداد ـ اجتماعی ـ ۱ /۱۶ ـ ۰۲۰۴