« متحد جان های مردان خداست »
سالها شد می ستیزیم با خودی دور گشتیــــم ازوفــا و مردمی
آتش تفریق فتاد بر جان ما خود پرستی آیـــت و ایمان ما
می زنیم تیشه به پای خویشتن دسته اش، دست عدوی این وطن
کوی سبقت برده ایم اندر فساد چون فریب وغدربودی در جهاد
درنظرها گشته ایم خوار و حقیر چون نداریم راه پیشرفت درمسیر
گاه آن آمد شویم اگه زحال بر فریب و فتنه و بر قیل و قال
گر تن واحد شوند افغانیان می برند وهم و ضلالت ازمیان
آبروی ما نمای وحدت است غیر وحدت هرچه بینی ذلت است
( جان گرگان وسگان ازهم جداست متحد جان های مردان خداست)
این همه رنج وملالت دیده اید شیوه های رنگ برنگ آزموده اید
باز شناسید خصم جان این وطن منبع آشـــوب و توهین و فتن
هر تبار و ملت و قوم دروطن گل های رنگ برنگ زیب چمن
نیک نامی در وفا و همدلی ست عزت و آبرو در فرزانه گی ست
ملت افغان نه یی تو بی بها همتـــــــی بـــــاید به راه ارتقا
ازتومی خواهد « بری » ای هموطن بر فروز نور معارف در وطن.
ف.بری
بامداد ـ فرهنگی ـ ۴ /۱۶ ـ ۰۶۰۶