عید به مفهوم واقعی کلمه بازگشت به آرامش وسعادت وخوبی ها
یک قرص جوی نیست که ملت کند افطار
مردم همه در آتش وخون اند گرفتار
در پوشش دین ، کفر کند حمله به مومن
کو عید ؟ که تا هست چنین وضع رقتبار
عبدالوکیل کوچی
عید سعید فطر را به مومنین پاکنهاد وطنم وسایر مسلمانان واقعی و زحمتکش جهان تبریک وتهنیت میگویم .
حال ببینیم که عید عبارت از چیست و چه روزی را عید میگویند ؟ عید بزرگترین موهبت آسمانی وبمثابه روز بازگشت به مهر ومحبت ، صلح و آشتی .
طوریکه گفتیم عید واژه عربی وبمعنی بازگشت است وبازگشت بروز های آرامش راحتی وپیروزی وهم چنان عید واقعه ی سرنوشت ساز در تاریخ مردم . از همین جاست که رابطه عید با آزادی واضح میگردد . پس عید بیان حقیقی آزادی انسان به انتخاب آرامش ومسرت است ، بازگشت به مهر ومحبت است .
عید برای مسلمانان معنا صفا وپاکی بدن ،تهذیب فطری که از طریق روزه یعنی پرهیز کردن ،حج رفتن ، زیارت کردن همچنان بقول متفقانه علما ، عید بازگشت از بیماری ومصیبت دردها به صحت وسلامتی ، بازگشت از غم واندوه به خوشی ها ومسرت شادی نوین ، آزادی و رهایی .
دردنیا عیدهای متعددی با نامها و زبان های گونا گون ومناسبت های مختلف بر پا میگردد مثلاً عید مسیح ، عید یهودیان ، عید کرسمس ، عید عیسویان ، و دیگر مذاهب ولی در جنبه های اجتماعی عید روزهای نوروز واستقلال کشورها را نیز با جشن وسرور برپا میکنند که بیانگر عید وشادی هاست .
اگر این گونه واژه ها را متناسباً در تعاریف ومعاریف عید در انطباق با زنده گی میلیونها نفر از مردم زحمتکش افغانستان در نظر بگیریم اصلاً هیچکدام آنها با زنده گی عادی مردم ما مطابقت ندارد .البته با یک نگاه واقعبینانه باید گفت که در وطن ما تا هنوز تعاریف عید به معنای واقعی کلمه از زنده گی عملی ستمکشان جامعه بسیار بعید بنظر میرسد .چنانچه در یک نظر کوتاه واجمالی به هریک واژه مرتبط به مفاهیم عید که بیانگر چنین تعاریفی از عید میباشد می بینیم که بگونه مثال :
عید بازگشت برفاه و آرامش از جنگ وبحران .
بازگشت به پیروزی ، از شکست.
بازگشت به آزادی ، از اسارت .
بازگشت به پیشرفت ها ،از عقب مانی .
بازگشت به بسرنوشت ، از بی سرنوشتی .
بازگشت به پاکی ، از کینه ها .
بازگشت به تهذیب فطری ، از سیه دلی .
بازگشت به افطار ، از گرسنگی .
بازگشت به ادای حج واقعی ، نه تجارت یا شهرت ویا بشکل تورستیک .
بازگشت از مصیبت ، به خوشی ها .
بازگشت از مرض، به تندرستی.
بازگشت از فقر ، به زنده گی عادی .
بازگشت از نفاق وانواع تعصبات ، به اتحاد وهمدیگر پذیری .
بازگشت از ظلم ، به سوی مهر وحبت .
بازگشت از تکبر، به فروتنی .
بازگشت از وحشت وبر بریت ، بسوی انسانیت .
بازگشت از تجاوز ، تعرض ،تعصب ، تهدید ، ترور ، توهین وتحقیر انسانها بسوی صلح وعدالت ، انصاف ، دوستی وهمزیستی انسانی .
در حالیکه رسیدن به چنین روزها و آرزوهای یاد شده که بیانگر مفاهیم عید واقعی وحقیقی میباشد امید واهداف عطش ناپذیر همه مردم مستضعف افغانستان است ولی اگر این بازگشت ها را در زنده گی مردم جستجو نماییم بخوبی معلوم میشود که بدلیل جنگ جاری ظالمانه ونیابتی قدرت ها ومتجاوزین خارجی در همدستی ارتجاع داخلی متاسفانه مردم ما با چنین اعیاد ومفاهیم یاد شده آن فاصله زیادی دارند .
زیرا دشمنان داخلی وخارجی افغانستان کشور ما را کم از کم یک قرن از رسیدن به چنین اعیاد ومزایای عید وجشن های مرتبط به آن محروم ساخته اند . اینست مزایای اسلام سیاسی و اندیوالان خارجی آنها .
از همان روز های نخستین تجاوزهای نیابتی پاکستانی ها در کشورما ، معلوم بود که عناصر ارتجاعی زیر نام دین ومذهب کشور را پایمال متجاوزین خارجی وجولانگاه تروریسم میسازند زیرا همین برنامه داده شده بدست ایشان بود که بیش از چهار دهه جنگ ویرانی وآ دم کشی آنقدر کشور را در سرآشیب نابودی وگرداب بدبختی میکشاند که بازگشت به صلح وآرامش بیک رویا مبدل گشته است .
در گذشته ها تجاوزات ،دسایس وحملات کم از کم بشکل محرمانه و پیچیده در اسرارو طلسمات سیاسی بود ولی حالا دشمنان کشورما درتبانی با یکدیگر بشکل بی پرده وبیرحمانه از تجاوزکاری ها ، استبداد ، حکمروایی ظالمانه خود دفاع نموده وغارت دارایی ملت ومردم را با افتخار یاد کرده وبه آن می بالند .
بنا بر آن کشوریکه مورد حمله ددان ودیوان و هجوم گرگان ، زاغان ، زغان ماروملخ وگژدم قرار گرفته باشد چگونه میتوان به آزادی و آرامش امید وار بود ؟
کشوریکه در بحبوحه اهداف جیوپولتیک ،جیو اکونومیک و جیو استراتیژیک وقدرت نمایی ها قرار داشته باشد ، چگونه میتوان از حق تعین سرنوشت دم زد ؟
بگونه مثال در رابطه به صلح وختم جنگ در افغانستان بیش چندین سال است که تلاش های حکومت های افغانستان در دوره های مختلف با راه اندازی پروسه صلح در داخل وخارج از کشور به نسبت مداخله خارجی به بنبست مواجه بوده تا وقتیکه منافع خارجی تضمین وتامین نشود صلح قربانی اهداف جیوپولیتیک وجیواستراتیژی قدرت ها ی ذیدخل خواهد بود .
همین اکنون دنیا میداند که از دیر زمانی مذاکرات صلح افغانستان در قطر ،ماسکو ودیگر کشورهای جهان در جریان است ولی حضور دولت افغانستان بمثابه نماینده گان مردم درین مذاکرات کمرنگ وبی اثر به نظر میرسد . این خود بیانگر چگونگی میزان صلاحیت طرف های مذاکره کننده میباشد که نتایج آن در چشم انداز بعدی تیره وتار به نظر میرسد همچنان عدم حضورنماینده گان دولت افغانستان در مذاکرات صلح مشروعیت نظام واداره کشور را زیر سوال خواهد برد.
پس اگر عید را همانطوریکه سعادت وآزادی وپیروزی تعریف کرده اند کجاست جنبه عملی چنین واژه های تشریفاتی عید که همواره نمایش ورسانش میشود ؟
درکشوریکه سرزمین آن جولانگاه بیگانه گان باشد علاوه بر آن قانون شکنی ،بی عدالتی ،بی انصافی ، رشوت واختلاس ، ظلم و ستمگری ،قاچاق انسان تا مواد مخدره ،چپاول معدن ها وغارت دارایی های مردم ومنافع علیای کشور ، نفوذ همسایگان تجاوزکار ومداخله گر که نتایج شوم آن بیکاری وبیماری ، فقر ومرض ، جهل وفساد ، را ببار آورده و بازار جواسیس و جادوگران کشورهای خارجی زیر نام مداحین ومداری و فالبین و کف شناس و کنگن فروش سحر وجادو جن کش وطبیب در آن گرم باشد چگونه مردم بخصوص با دا شتن سنتهای دوره حجر از طلسمات حیله گران ومکاره های پرتاب شده از خارج نجات خواهند یافت ؟
ملتی که هشتاد فیصد از نفوس آنرا زحمتکشان ، ستمدیده گان ، مستضعفان ، بیماران بیکاران ومحرومان تشکیل داده باشد این خود روزه داران تاریخی وگرسنه نگهداشته گان دایمی اند که با محرومیت زنده گی نموده اند. پس عید چنین مردم گرفتار محرومیت ومظلومیت کجاست ؟ .
ملتی که همواره مورد تجاوز وحملات تروریستی قرار گیرد که خون فرزندان بیگناه شان هم در مساجد وهم در تکایا ،هم در مزارع ،هم در مکاتب وهم در مدارس ،هم در سرک وهم در پارک ،هم در دفتر وهم در منا زل با عمل تروریستی اجیران خارجی بریزد وهر روز تابوت خونچکان جگر گوشه های وطن را مادران و پدران مظلوم تحویل بگیرند چگونه میتوان از خوشیهای عید استقبال بعمل آورد این کدام سنگین دل بی مسولیت خواهد بود که جدا از مصیبت مردم خود را در عیش ونوش ونوای عید بنمایش بگذارد .
در کشوریکه جمعی از حجاج آن با پول بیت المال ویا از خون وریم مردم وبا استفاده از چوکی ومقام ویا چپاول دارایی های با د آورده با هزاران دالر وکلدار به حج میروند مگر از احکام خدا بیخبر اند که همسایه شان محتاج پوست های کچالو وپلاستیک روی کوچه ها باشند وآیا این ها بروز حساب وکتاب و دادگاه تاریخ معتقد اند ؟
ملتی که همواره در زیر ضربات تیکه داران قومی ،مذهبی ، ومتعصبین لسانی ،سمتی وجنسیتی زجر میکشند . ملتی که دشمنان وطن همه دسترسی آنها را به معشیت زنده گی از ایشان گرفته اند وساختار اجتماعی آنها روز تا روز تجزیه میشود چگونه میتوانند از محبت عید وخوشی های عید حرفی به میان آورند ؟
خلاصه اینکه تا وقتیکه مداخله و تجاوز خارجی در کشور تو ام با جنگ وجدال وجود داشته باشد خوشی های عید خواب است وخیال است ومحال است وجنون .
عید واقعی وسراسری برای تمام کافه مردم افغانستان وقتی میسر خواهد بود که قطع جنگ وتجاوزگری وآمدن یک صلح واقعی میسر گرد د واین زمانی حاصل میشود که مردم با بیداری واقعی و درک از قضایا وتحلیل دوست از دشمن و تشخیص علمی مشکلات وپربلم های جاری ، به دفع وعلاج آن متحدانه ، آگاهانه و دلسوزانه تلاش صورت گیرد.
عید واقعی مردم افغانستان وقتی میسر شده میتواند که مردم بخاطر رهایی کشور از نفوذ عوامل بیگانه به منظور تعین سرنوشت شان با یک اجماع عمومی و تشکل دریک جنبش عظیم فکری ملی و سرتاسری به پیشوایی فرزندان واقعی مردم وخدمتگذاران صادق وطن وسایر دادخواهان صلحدوست وترقیخواه کشور متحد گردند .آنگاه قادر خواهند بود که با داشتن حق سرنوشت از عید بشکل واقعی تجلیل بعمل آورند .
آنگاه عید واقعی وسراسری به همه مبارکباد .
عیدانه
گویند که عید آمد ودلها ست شاد مان
شمع و شراب و شاهد دیدار دوستان
اما نه هر دلی که به مردم تعلق است
جز قشر مفتخوار فرو مایه ی جهان
برخلق ، نا ن خشک میسر نمیشود
اوضاع ازین مضا یقه بد تر نمیشود
آنجا که خون و آتش بازار فتنه است
مردم اسیر پنجه ی بیداد و کینه است
پس ما کجا وعید کجا همو طن کجا
تا بوت خو نچکان شهید ی وطن کجا
جایی که زور قدرت بیگانه حاکم است
هر روز ا نتحاری وکشتار ماتم است
تهدید و قتل و کشتن اولاد آدم است
درصبح شام گریه و دلها پرازغمست
کو عید هموطن که بگویم مبارکت؟
حرف نوید کو که بگو یم سعادتت
جاییکه خون آتش وشلاق خنجراست
رنج عذاب دایمی و روز محشر است
آنجا قیامت است نشا نی از عید نیست
جان وطن زحمله ی گرگان بعید نیست
آنجا که ، جهل آمده بر جنگ آفتاب
با صحنه های وحشت اهریمن عذاب
آتش زدن به مدرسه و مکتب وکتاب
درپرده های فتنه و نیرنگ بی حساب
آنجا کجاست عید و یا مژده نوید ؟
شادیی عید بردربیچاره گان کی دید ؟
فریاد عا جزان همه بر آ سمان رسید
دود اززمین سوخته تا کهکشان رسید
پس درکجاست عیدکه ما شادمان شویم
ازجنگ خون وآتش بم در امان شویم
حالانکه عید صحنه رنگ نمایش است
جاییکه زیرپوشش دین جنگ داعشست
این روزمحرم است نه حال هوای عید
رسم خوشی زخاطره ها گشت ناپدید
عیدآن بود که جامعه فارغ شودزجنگ
تا مین شود به مردم ما صلح بیدرنگ
اعیاد واقعی هدف و اتحاد ماست
همبستگی و وحدت ما اقتدار ماست
وآنگاه به مهر و جوشش ما عید میشود
عید ی سعید بر همه تمجید میشود
(عبدالو کیل کوچی )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۱۹ـ ۰۶۰۶
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2019
ای عـیـد...
ای عید آیی وخانه ی ماهم سری بزن
با دست مهرغمکــده ی ما دری بزن
بگذشت عمرما شب تنهایی و فراق
جز درد هجر یک سخن دگری بزن
حسرتسرای غربت ما پرصدا بکن
بالی فشان به گرد سرما پری بزن
داغ جفا ز لوح دل تنگ مــا زدا
آتش به آشیانه ی استمگری بزن
تیری بزن زنور،شب تیره گـی ما
بر قلب دیو کینه بیا خنجری بزن
کشتی ما زموج حوادث شکسته است
بــر سـاحـل امیــد بکش لنگری بـزن
شــادی دگـر به کلبه ی ما درنمی زنــد
پیش ازغمی که پا نهد اینجا سری بزن
( نورالدین همسنگر ، هالند - جون ۲۰۱۹ )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۱۹ـ ۰۲۰۶
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2019
بـې وختــه اذان
څه پسرلی دی چې گلونه مې رژيږي پکې
چې خونړي ساړه بادونه راچليږي پکې
توپک د بل دی ، ورور زما يې پر اوږه گرځوي
جگړه د نورو ده ، زما وينه توييږي پکې
لوبه پردۍ ده ،خو سرونه پکې موږ بايلوو
اور د بل چا دی ، خو زمونږه کور سوزيږي پکې
د دين دوکان يې غوړولی جهادي يارانو
د دې وطن هستۍ ته گوره چې خرڅيږي پکې
ږيره دې کله شه ملا په دا بې وخته اذان
روژه دې لاړه ، لمونځ دې هم اوس قضا کيږي پکې
کله ويسکي د واشنگټن کله ودکا د مسکو
لږ څه يې پرېږدئ ، طالب جان ورو ورو مستيږي پکې
ويده ولس په وږې خېټه خوب د حورو ويني
د شنه آرمان خړه کوډله يې نړيږي پکې
د ده د کومې بدمرغۍ غمونه وژاړمه
زه يې له خوبه ويښوم ، دی لا ډوبيږي پکې .
( صدیق کاوون )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۱۹ـ ۲۹۰۵
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2019
روز پـدر بـه هـمــه مبارک باد
سروده هایی در وصف مقام پدر
پدری را دیدم
که شب و روز گهر میبارید
به علاج تب جانکاه پسرش می نالید
هرقدر داشت زخود سیم وزرش
همه را کرد فدای پسرش
لیک از گردش معکوس قضا
هرچه کوشید، نشد درد ، دوا
آخرالامر پسری بیمارش
از جهان رفت و زحال زارش
پس از آن لحظه که با حق پیوست
قلب پرخون پدر نیز شکست
هردو زین عالم فانی رفتند
هردو بیچاره بحق پیوستند
***
پدری را میشناسم
که شب و روز در اندیشه فرزندانش
در غم جنگ و دل سوخته وبریانش
می هراسید زاوضاع شب وروز
چشم بر راه پسر بود هنوز
عطش دیدار پسر داشت مدام
از سر صبح سحر گاه تا شام
ناگهان تک تک در را بشنید
دید در کوچه که تابوت شهید
غرق در خون شده جسم پسرش
هم در آندم بسپرد جان پدرش
ای پدر نام تو جاویدان باد
یاد تو خاطره ی تا بان باد
***
پدر
ای پدر جان
بشما وبتمام پدران باد سلام
پدر م ، راهبرم
پدرم ، تاج سرم
حامی و داد گرم
در رهت جان سپرم
بودم از بود توهست
هر رگ وتارمن از پود تو هست
حرف تو پرورش روح تنم
لطف تو قوت جان و بدنم
پدرم مظهر هستی وامید
مهر تو پرتو دنیای سپید
دید تو چشمه خورشید بهار
دست تو شاخه سبز پربار
تکیه گاهم تویی چون کوه بلند
دستگیرم تو درین راه وروند
بهر آرامش من هر نفسی در کاری
کار بی عوض ومجانی وخدمتگاری
من یکی شاخه سبزم وتویی باغبانم
من همان غنچه تویی بستانم
من چو جان پر رنج و تویی درمانم
پس چرا در یکی از برهه ی سال
و فقط یک روزی
ثبت با نام پدر باشد وآنروزی پدر
نام پاک پدر و موقف والای پدر
آنقدروصف بزرگ است
که در هر روزی
ساعت ولحظه
و درهر نفسی
میباید
نام زیبای پدر
ورد زبانها
باشد
(عبدالوکیل کوچی )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۱۹ـ ۳۰۰۵
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2019
مادرمهمترین هدیه زنده گی وبالاترازهمه تعلقات است
عبدالوکیل کوچی
قبل از همه روزمادر را به تمام مادران رنجدیده ، شریف و زحمتکش تبریک وتهنیت میگویم .مادر مقدس ترین ، زیبا ترین ، جاودانه ترین وبزرگترین واژه ایست که به وسعت کل جهان !
کلمه مادر شایسته وبایسته وملهم از قدسیت ها ،قدردان ترین موجود ومانده گارترین نام است . اسم زیبای مادر را در ادبیات وزبان های مختلف ومروج جهان در فارسی بنام مادر ، ترکی مامه ، دری مام ، درعربی ام ، والده ، در انگلیسی مدر ، درلاتین ماتر ، درهند اباستا ، در پشتو مور ، در روسی ما و در آسیای جنوب وشرق ما ها ، مایا وماهایا یاد میکنند . کلمه مادر شاید یگانه کلمه ای باشد در جهان که حرف اول ان یعنی « م » بیانگر عظمت آنست که در سراسر جهان در اول کلمه بطور مشترک بکار رفته است .این وجه مشترک اسما ی مختلف توسط میم در واقع پیوند دهنده زبانها و نزدیک ساختن خصایل ذاتی مادر را در سراسر جهان تبارز میدهد که دلیل بزرگی وشخصیت والای مادر است. برای یک مادر مهمترین تعلقیت مادری بفرزندانش هست بهر شکلی وبه هر رنگی و جنسیتی که باشد شامل مهر مادری میشود بنا بر آن مادرمهمترین هدیه زنده گی وبالاتراز همه تعلقات است .
مادربمثابه مهمترین منبع خلقت ،مظهرهستی وپیدایش ،الهام بخش مهر ومحبت ، گرم ترین بهار زنده گی ،آسایش ،عالی ترین تکیه گاه ، نخستین آموزگار ، سرچشمه مهربانی ها ، وسعید ترین هدیه آسمانی وافرینش است .
احترام به مادر احترام به انسان وعشق بمقام والای انسانیت است .زیراکه مادر به یقین که شهکار خلقت ،چراغ روشن خانه ، باغبان زنده گی ، مایه ی حیات ، تضمین کننده بقای زنده گی ، کلید سعادت ، بهشت دیدار ، کوه بلند وتکیه گاه ، وقارش کهکشان ، گرامی تر از خورشید ، باران گلهای زنده گی ، امن ترین پناهگاه ، وماندگار ترین تجلی جاودان مادر است .
مقام ومنزلت مادر در نگاه بزرگان : مولوی میگفت مادرمایه ی نشاط وامید زنده گی ،پویایی وعشق است ودر بیت زیبایش در وصف مادر چنین میفرماید .
ای بسا از نا زنینان خارکش
بر امید گلعزار ماهوش
همچنان جورج هربرت مادر را آهن ربای قلب ، وقطب نمای چشم کودک خوانده است .
شبهون به این عقیده بود که مادر سازنده جهان وتابلوی آفریده گار است .
گویته میگفت مادر شهکار حقیقت است ودید گاه دوما ، مادر شدن را مرحله کمال میدانست .
سعدی علیه الرحمه میفرماید
چه خوش گفت زالی بفر زند خویش
چو دیدش پلنگ افگن پیلتن
گر از عهد خوردیت یاد امدی
که بیچاره بودی در اغوش من
نکردی درین روز بر من جفا
که تو شیر مردی ومن پیر زن
فریدون مشیری یک لحظه مادر داشتن را از همه لذتها گواراتر میداند .
بهترین چیزیکه ما را خوشتر است
لذت یک لحظه مادر داشتن
وشهریار در مورد نقش مادران در تربیت وپرورش فرزندان چنین بیان میداشت.
اغلب کسان که پرده حرمت دریده اند
در کودکی محبت مادر ندیده اند
مادر فرشته ایست کش اهنگ لایلای
قدسی ترین پیام خدا وپیمبر است
مهدی بزرگوار میگفت
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه مادرم نیست
ومن بیچاره نیز میگویم که
ای مادرم که جمله جهان در ثنای تست
تا کهکشان وچرخ فلک زیر پای تست
بسیاری از مادران با عظمت جهان یکی پی دیگری بظهور رسیده اند. مانند ما ما تریزا ، گابو چا ، مریم مقدس ، الاهه مقدس ، در امریکا انا جارلویس ، جولیا ، انجیلا دویس ، در اروپا کلاراتگین ، در روسیه ترشکوا ، در الجزایر جمیله بو پاشا ، در فلسطین لیلا خالد ، در هند اندیرا گاندی ،در اعراب بی بی عایشه ، در ایران بی بی فاطمه زهرا ، پروین اعتصامی ، در ترکیه عایشه ، در افغانستان زرغونه انا ، ملالی ، زهرا ، بی بی سمنبو ، عایشه درانی ، راضیه سلطانه ،گوهرشاد بیگم ، ملکه ثریا ، داکتر اناهیتا راتبزاد زنان با عظمت وپرافتخاری بودند که در صدر تاریخ مانده گاران جهان قرار دارند .
روزمادر در کشور های جهان با تاریخ های متفاوت ومناسبت های مختلف که به حادثات بزرگ وقهرمانی ها ویا قدسیت های مذهبی نسبت داشته است، تجلیل میگردد که اکثرا بروزهای یکشنبه هفته اول ویا در برخی از کشورها هفته دوم ماه می برگزار میشود بگونه مثال در روم باستان ، مردم در روز مادر اسلحه بزمین میگذاشتند بمعنی اینکه هیچ مادری راضی نیست که اسلحه در جهان باشد وکسی به ان کشته شود .در یونان قدیم قبل از ظهور عیسی الاهه مقدس را بنام روز مادر جشن میگرفتند .درهند بنام مادر گابوچا ، مادر مقدس جشنها برپا میگردید .
در اروپا در قرون وسطی سه روز پای مادر را می بوسیدند وروز مادر را بنام مریم مقدس جشن میگرفتند .در امریکا انا جارلویس مادر زن صلحدوست بود که پس از مرگش دخترش انا جارلویس دوم در کلیسای مادر در سال ۱۸۱۴ روز مادر را بنام مادرش تجلیل کردند .
جولیا دهنو در سال ۱۸۷۲ روزی را بنام مادر اساسگزاری کرد .پس از جنگ جهانی دوم روز مادر بتمام کشورهای اروپایی رسید .انا جارلویس بانی روز مادر در کل جهان منحیث زنی که هیچگاه مادر نشد ودر سال ۱۹۴۸ وفات کرد .در کشور ایران روز مادر را بنام فاطمه زهرا جشن میگیرند .در استرا لیا جانت هیدن در سال ۱۹۲۴ در جهت جمعا وری کمک به بیماران روز جهانی مادر را اساس گذاشتند . در افریقا استعماریون انگریزی روز مادر را به انجا بردند ولی قبل از ان نیز افریقایی ها روز مادر را بمناسبتهای گوناگون جشن میگرفتند .در کشور های عربی در ماه مارچ روز مادر را بنام عبدالام تجلیل میکنند .
در افغانستان از حدود دوصد سال قبل در مراحل مختلف زنان کشور علاوه بر اینکه همراه با مردان در سنگر دانش وفرهنگ ، کار وتولید ومعشیت زحمت میکشیدند ،در سنگر دفاع از وجب وجب خاک وطن دوشا دوش مدافعین ومبارزین ملی با دشمنان خاک وازادی وطن شجاعانه میجنگیدند .یکی از انان زرغونه انا با پرورش فرزندان نامدار ودلاور وپس از ان ملالی ها با افراشتن بیرق ازادی در سنگر مبارزه علیه استعمارگران انگریزی وهمچنان زهرای عاشقانی وعارفانی با احساس وطنپرستی واعزام شوهرش به جبهه مقدس جنگ انهم در روز اول عروسی ان دلداده گان عشق وطن کارنامه های افتخار امیز از خود بجا گذاشتند .
در اوایل قرن بیستم ملکه ثریا مهمترین اساسگزار نهضت زن در کشور ودر جنب نهضت امانی بمثابه پیشوای نخستین جنبش زنان کشور درایجاد تامین حق وحقوق زنان وایجاد موسسه نسوان ، وحمایت طفل ومادر وتحصیلات زنان در داخل وخارج کشور توجه موثر مبذول داشت .
قریب به نیم قرن بعد از آن داکتر اناهیتا راتب زاد پیشوای زنان کشور، موسس وایجادگر شورای زنان وسازمان دموکراتیک زنان افغانستان در سال ۱۳۴۴ خورشیدی برای تامین حقوق وآزادی زنان مبنی بر حق تحصیلات ، وشرکت در تشکل های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی تامین کار واستراحت ، حمایت طفل ومادروتامین وتحصیل کلیه حقوق مساوی با مردان جنبش عظیم زنان را اساسگزاری و رهبری کرد که با رهبریت هدفمندانه ودادخواهانه آن ، سازمان دموکراتیک زنان افغانستان در تمام ولایات راه گشود ودربیداری وتحصیل وجنبش فکری زنان کشور نقش اساسی داشت .سازمان دموکراتیک زنان افغانستان برای نخستین بار درکشور پرچم مبارزه را علیه بی عدالتی ،ظلم واستبداد واستثمار در برابر ارتجاع واستبداد در تمام کشور برافراشت .وبا پیروزی رویداد ثور ۵۷ مشارکت زنان را در قدرت سیاسی ونظام اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی داخل وخارج کشور شجاعانه تثبیت وتسجیل نمود.ولی دیری نگذشت که قدرتهای بزرگ ودشمنان افغانستان تاب وتحمل را از دست داده همه در یک خط نامقدس ارتجاعی واستکباری نهضت زنان کشور را بار دیگر سرکوب کردند .و دستگاه شریر طبقات حاکم در تبانی با خریداران غربی خود افغانستان را یک مرحله تاریخی عقب انداختند .
پس از فروپاشی نهضت دموکراتیک افغانستان زنان باردیگر به کنج خانه محکوم ومجبور گردیده از کلیه حقوق و آزادی های شان محروم ساخته شدند .
باین ترتیب زنان در جامعه سنتی عقب مانده قرون همواره مورد خشونت های سیاسی ،مذهبی ،فرهنگی ، رسوم برده گی واسارت بار ،تبعیض وتعصبات جنسیتی مورد لت وکوب ،قتل ، بریدن اعضا ، شکستاندن دست وپا ، خفه کردن ،زندانی ، مرگ ومیر در حالت زایمان ،بیسرنوشتی ، حتافروش دختران ،قاچاق وعقد دخت صغیر وسایر محرومیتها ومظلومیتها قرارگرفتند. که در نتیجه ان بخود کشی خود سوزی رو اورده وبر طبق امارمنابع رسمی ، افغانستان دومین کشوریست که با لاترین رقم مرگ ومیر زنان را دارد . کشوری که حتا جنگ ها اولین قربانی را از قشر مظلوم زن میگیرد. گذشته ازآن ، زمان بقدرت رسیدن گروه های عقب گرای سیه دل اولین اقدامات شان از زن شروع میشود وبجای دفاع جمعی از وطن ومنابع طبیعی وثروت های گران قیمت ویا تامین عدالت وحراست از استقلال وتمامیت ارضی کشور ، نخستین امر ومعروف ومقررات شان در رابطه به محصور ومحدود ساختن ازادی زنان ودر بند نگهداشتن این قشر بیدفاع میباشد . نه توجه به مبرمیتهای سیاسی واقتصادی وفرهنگی واجتماعی . بنقل از منابع رسمی خبری در یک سال گذشته ۲۸۸۴ قضیه در رابطه به زن به ثبت رسیده است .
زنان که نیم نفوس کشور را خود تشکیل داده و پرورش نیم نفوس دیگر آن را نیز بدوش دارند ولی دشمنان افغانستان بخاطر فلج ساختن کل نفوس کشور انهم توسط گروه های اجیر شده مذهبی داخلی وخارجی جنگ ونا امنی وخشونت را در کشور دامن میزنند .
در کشور ما افغانستان روز بیست وچهارم جوزا را بدلایل نا معلوم بنام روز زن طی محافل نمایشی به تجلیل میگیرند و اخیرا گفته میشود که تجلیل روز مادر را به هشتم مارچ ضمیمه ساخته اند .ولی در هر صورتش در کشور ما اکثرا از روز مادر خبری ندارند ودر برخی جا ها در کنج خانه و در شرایطی تجلیل بعمل می اورند که مادران در میان اتش وخون فرزندان شهید خود را تسلیمی میگیرند. وهزاران هزار مادر داغدیده وهردم شهید در مزارات خون آلود فرزندان شان به گریه وزاری وعزاداری نشسته اند .مادران گرامی شما که با یک دست خود گهواره و دیگر دست جهان را می جنبانید ، بنا برآان با توجه به نقش اساسی تعین کننده وسرنوشت سازتان پیروزی وموفقیت های نجاتبخش شما در اتحاد وهمبسته گی با سایر زنان وگروه های ترقی خواه وعدالت پسند و آزاده کشوراست تا درمبارزه علیه خشونت گرایی ، ظلم واستبداد به منظور رهایی مادران از قید ظلم وستم به نیروی پرتوان مبدل گردیده راه نجات خویش را در یایبد .
نخستین گام مبرم برای رهایی ، بیداری زنان ومادران کشورو توجه به تعلیم وتحصیل وکسب علم وفرهنگ وتربیه فرزندان با سواد وچیز فهم است که بوسیله کار روشنگرانه نیروی اتحاد وتوان مبارزه را ایجاد نموده به حقوق و ازادی های دموکراتیک شان برسند.
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۱۹ـ ۱۳۰۵
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2019