صلح؟
فکر طالب آنچه بود، باقی می ماند!
صمد کارمند
پس از سقوط حاكميت ديموكراتيک خلق( حزب وطن)،غربی ها دولت مجاهدين را كه خوشبينی های زياد به آنها داشتند تجربه كردند، حكومتی كه نتوانست ثبات و قانونيت را تامين و كشور را بطرف صلح و آرامش سوق دهد،حاكميتی كه بيشتر تشنه قدرت و خانه جنگی ها بود و ده ها هزار شهروند كابل را به كام مرگ فرستاد و زمينه شد برای به قدرت رسيدن سياه دلان و تروريستان .
در دهه نود طالبان بر پايه اهداف و منافع تجاوزكارانه غرب و امريكا ايجاد و رهبری شدند، ١٩٩٦ افغانستان شاهد تغييرات در سياست و حاكميت خويش بود بجای مجاهدين امارات طالبان كه سياه ترين دوران تاريخ سرزمين ما را احتوا ميكند وارد سياست شدند، آنان به ارزش های انسان و انسانيت پشت پا زدند، حقوق شهروندی شهروندان را در اهداف تاريک انديشانه ی شان ديدند، زنان را در قفس خواست های بنياد گرايی شان قعله بند ساختند، رسانه ها را به مسخره گرفتن، خصوصأ تلويزيون، سينما و راديو بر پايه دار اویخته شد، بر عقايد و ديدكاه های مردم مهر خاموشی زدند و دهه ها تجربه تلخ و ناكام دگر را روا داشتند.
مردم از موجوديت و فعاليت طالبان به ستوه آمدند، اکثریت خواستار تغيير و ايجاد زنده گی ازاد و دور از هر نوع فشار و جبر ايديولوژی و دينی بودند.
طالبان از قدرت دور شدند اما نابود نه، پس از سال ٢٠٠١ آنان در سقوط و انزوا قرار گرفتند اما دريغا كه حاميان شان پاكستان،حکومت سعودی ها در فكر گسترش و ظهور دو باره طالبان در قلمرو سياست و جنگ افغانستان شدند و امريكای ها با بی ميلی و بازی های منفعت جويانه خويش زمينه دادند برای قدرت،عظمت، بقای طالبان و ادامه جنگ در افغانستان.از طرف دگر دولتی كه بر پايه كنفرانس بن به اشتراك تكنوكرات های غرب، مجاهدین و افراد مورد اعتماد امريكايی ها ايجاد گرديد بيشتر در فساد،رشوت و معامله ها غرق و با نبود اجندای واحد برای كشور،۱۹سال را در جنگ و خدمت برای بيگانه گان سپری كردند.کار هدفمند بخاطر حکومت سازی صورت نگرفت.باید قبول کرد که مقصر بحران موجود حکومت های پس از بن و رهبران آنها اند.
اگر طالبان بد بودند و تروريست، پس چرا از صحنه جنگ و سياست دور ساخته نشدند؟ پاسخ روشن است زيرا پاكستان، سعودی ها و حامیان آنان برای منافع كلان شان به جنگ دراز مدت در افغانستان كه بدون شک جنگ ما نيست نياز داشتند و دارند، و افزار همانا طالبان اند، انانيكه امروز قهرمانان صلح و سربازان خدا خطاب ميشوند و الترناتیف سیاسی پنداشته میشوند،انانيكه بهانه شدند برای حضور غرب و امریکا در افغانستان.
روز های اخير ما شاهد بازی سیاسی و نظامی زير عنوان کاهش خشونت و صلح با طالبان بوديم، انچه جالب و قابل دقت بيشتر است با تغيير سياست امريكا و موقف گوياصلح خواهانه پاکستان توافق نامه صلح با طالبان امضا شد جنگجويان طالب با بيرق هاي سفيد و شعار "الله و اگبر “پیروزی خویش را بر امریکا جشن گرفته و در حاليكه بيشترين هايشان سلاح با خود و به نمايش قدرت پرداختند،گويا نشان میدهند كه صلح ميخواهند و دگر ان طالب ديروز نيستند.
اما پس از این تا رسیدن به فرش سرخ چه می کنند؟ سربازان ميهن را بی رحمانه می کشتند،به شهر ها،ولسوالی ها و قريه ها حملات وحشیانه شانرا شدت می بخشند و با بیان چهره واقعی شان كه نماينگر ترور و وحشت است خواهان بیشتر شرکت در سیاست و قدرت می شوند.
ترسم که افغانستان تجربه تلخ دهه نود را دوباره با چهره های سياه تاريخ تجربه نکند ،ترسم که افغانستان در معاملات پشت پرده بیشتر در گرو پاکستان قرار نگیرد، فكر كنم جا و مقام طالب را براي ادامه ترور و وحشت داعش اشغال ميكند و بخش بزرگ طالبان جامه تبديل و با بيرق های سياه منافع بيگانه گان و در پيشاپيش منافع پاكستان را تمثيل و جنگ را ادامه خواهند داد.
ادامه جنگ نیابتی در افغانستان خواست بزرگ استخبارات منطقه و جهان است تا زمانيكه آنان صادقانه باورمند به صلح در افغانستان نشوند همچنان ما در آتش جنگ و ترور خواهيم سوخت، فراموش نبايد كرد كه در وجود كور انديشان قرن، قهرمانان ترور، فندمنتالیست ها و سربازان بنيادگرايی، ما به صلح نميرسيم و اگر هم برسيم أرامش را با خود نخواهد داشت و افغانستان در تاريكی های جهالت، ترور و ادامه جنايت باقی خواهد ماند.
چه بهتر است تا مردم و در پياپيش آنان ترقيخواهان و وطنپرستان بيدار و هوشيار شوند، جبهه وسيع مردمی را ايجاد تا از جنگ به تغيير و تكامل گام گذاشته شود.بايد فكر طالب را جدی گیرند و با تمام توان علیه آن ایستاده گی و مبارزه کنند.
صلح را بايد فراقومی و در جغرافيه افغانستان عملی کرد و برای تحقق ان منافع همه را واقعبينانه و دور از هر نوع تعصب، نفاق و تفاوت ها دید.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۳۰۸
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020
دمارچ د (۸) دښځې دنړیوالې ورخ او دافغان ښخی دردونه اوانسانی حقونود تامین داعیه
دوکتور حبیب منګل
وړاندی له هر څه دمارچ داتمې دښځې د نړیوالې او دپيوستون د ورځې په مناسبت د افغانستان اونړی سځو ته دزړه کومې مبارکي وایم او د تشدد ، تبعیض ، تیري ، ظلمونو ؛ ستم اوبی وزلی څخه دافغان ښځوخلاصون غواړم او پدی مبارزه کی بریالیتوب ورته غواړم .ښځه انسان دئ او دانساني کرامت او دنر سره برابری دذاتي حقونو درلودونکي ده او څوک چې په انسانیت او اسلامیت عقیده لري د ښځی د انسانی کرامت درناوئ او حقونو تامین او ساتنه باید خپله انسانی او دینی وجیبه وګڼي اودښځې د حقونو تر پښو لاندې کولو څخه باید ډده وکړي .
خو دادی وینو چی له بده مرغه زمونږ په هیواد افغانستان کی ښځه د مذهبی افراطیت او منحطو دودونو ؛ تشدد ؛ اسارت ؛ ستم ؛ ظلمونو او بی عدالتیو او دنر او کورنی د تشدد اوټولنیزستم لاندی ژوند کوی ؛ سنګسار کیږي او یا خپله دتشدد او ناخوالو څځه دخلاصون لپاره مرګ ته پناه وړي او یا ځان سوځوی ا. نجونې په بدو کې ورکول کیږی او جبرا دقانونې سن نه مخکي نکاح او واده ته مجبوریږی . دافغانستان مطلق اکثریت ښځې دسواد څخه محرومی دي او دبی وزلې ؛ نارو غې او د خپلو کوچنیانو او کورنئ اودنورو ټولنیزو ناخوالو څخه عذاب ګالي او په سیاسي ، اقتصادي او اجتماعی او فرهنګي چارو کې د اعیزمن او
لازم ګډون څخه محرومې شویدی .
ښځه د نوو او زړو ؛ مترقی او ارتجاعی فکرونو اود پرمختګ او په شاه تګ دغورځنګونو دمبارزی په محراق قرار لري او دیوه هیواد پر مختګ دهغه هیواد دښځو د پرمختګ له مخی تاکل کیږی اوخپلو حقونو دتامین لپاره د ملی او مترقی ځواکونو او مدنی ټولنی او دښخی داعیز منی مبارزی او ټولینزغور ځنګ سره تړاولری . په افغانستان د سځې دحقونو دتامین او ټولنیزو ؛ سیاسی ؛ اقتصادی او فرهنګی ژوند کی دښځو لوړ ځای دتامین لپاره اوږده مبارزه شوی چی دشاه امان الله دملی او مترقی دولت په رامنخته کیدو او ملکی ثریا له خوا پیل شوه او بیا وروسته د دډاکتری اناهیتا راتب زاد تر مشری لاندی افغانستان
دښځو ددموکراتیک سازمان او ددموکراتیک جمهوریت په دوران کی په موفقیت سره دوام وموند او دادی اوس هم دهیواد دملی ؛ دموکراتیکو او مترقی خواکونو او دښّځو دټولنیزو سازمانو او سرغندیو ښځو له خوا ادامه لری او لاسته راوړنی یی لیدل کیږی
او په افغانستان کې به ښځه هغه وخت دددی ظلمونو او ناخوالو څخه وژغورل شی اودخپلو حقونو څخه به برخه منه شي چي په روانه ټولنیزه او سیاسي مبارزه کي دهیواد مترقی ؛ دموکراتیک او عدالت پلوه ځواکونه پریکړونئ بریالیتوب ترلاسه کړي او په ټولنه او دولت کی دمسلط جریان په توګه تثبیت او و پیژندل شي او په هیواد کې یوځواکمن، حقوقی او دموکراتیک دولت رامنځته شي اواستقرار ومومي. اودهیواد دقضیی دحل په پروسه کی دښخو دانسانی او فردی حقونه تامین او ساتل تضمین شی.
نیک مرغه دې وي دمارچ اتمه دښځودپیوستون نړیواله ورِځ او بریالي دې وي د آزادئ ، برابری اوسوکالی لپاره دافغانستان او نړی د ښځو قهرمانانه مبارزه .
بامداد ـ دیدگاه ـ ۴/ ۲۰ـ ۰۳۰۷
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020
توافق نامه صلح ، امید ها و نگرانی ها
صبور ثابت
مردم افغانستان نزد یک به چهار دهه می شود که در جنگ ، مهاجرت و خشونت های گسترده به سر می برند ضرر و زیان های این جنگ طولانی وناخواسته را با تمام وجود خود احساس می کنند ، مردم ما دیگر از جنگ ، برادر کشی ، خونریزی و پیآمدهای زیانبار آن کاملا به ستوه آمده اند و در طی این مدت طولانی قدرت های بزرگ جهانی و متحدین بین المللی آنها برای بد ست آوردن اهداف استراتیژیک سیاسی واقتصادی شان در کشورما مقابل هم قرارگرفته وبا حضور مستقیم و غیرمستقیم شان در این جغرافیای پیجیده ، وبا استفاده از منابع مالی شان به استخدام تعدادی از جواسیس ، معامله گران و ایجاد گروه های افزاری به جنگ های نیابتی پرداختند که باعث کشته شدن ، معیوبیت و مهاجرت میلیون ها هم وطن عزیزما گردیدند.
این جنگ های خانمان سوز تا هنوز با اشغال کشور ما توسط امریکا ومتحدین ناتوی آن ادامه دارد، این طولانی ترین جنگ ایالات متحده امریکا و متحدین ناتو درافغانستان نه تنها برای مردم کشور ما درابعاد گوناگون زیانبار بوده ، بلکه برای ناتو وبخصوص امریکایی ها نیززیان های مالی و جا نی را درپی داشته است که با تاسف این جنگ ها وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور ما را نسبت به هر وقت دیگر پیچیده تر ساخته است . بعد از سپری شدن هژده سال دوام جنگ توسط سربازان امریکایی از جانب مسوولین آنها درافغانستان بی معنا گفته شده است و حدود هژده ماه می شود که ایالات متحده امریکا با توظیف و فرستادن نماینده خاص آنها زلمی خلیل زاد به قطر مصروف گفت وگوی صلح با طالبان بود که بعد از بحث های دوامدار درپشت درهای بسته به تاریخ دهم حوت سال ۱۳۹۸ توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان با حضور بیشتر از سی تن نماینده و سفرای کشورهای خارجی در دوحه پایتخت قطر به امضا رسید در حالیکه هیچ نماینده از حکومت ، سیاسیون ، جامعه مدنی و شخصیت های مطرح کشور درجلسات حضور نداشتند ، حتا در محفل عقد تفاهم نامه نیزازآنها دعوت بعمل نیآمد .
در این توافقنامه هردو طرف تعهدات خود را دارند که مهمترین آن خروج سربازان کامل امریکایی و شرکای آن درمدت چهارده ماه ازافغانستان ، سرکوب گروه های تروریستی القاعده و داعش توسط طالبان و جلوگیری از حملات تروریستی آنها از خاک افغانستان علیه امریکا و کشورهای هم پیمان آن ، رهایی پنج هزار طالب اسیر از محابس حکومتی قبل از آغاز مذاکرات بین الافغانی الی تاریخ دهم مارچ سال جاری . این ها همه میرساند که شاید برنامه جدید دیگری زیر سایه گروه طالبان در راه باشد که اشتباه بزرگی خواهد بود برای ادامه جنگ و بحران درافغانستان . از طرف دیگر مردم سخت نگرانند که عدم قبول نتایج انتخابات توسط کاندیدان بازنده و ایجاد بحران توسط زورمندان و تهدید ارگ به ساختن حکومت موازی ، توظیف والیان خودسر واز طرف دیگر به رسمیت نه شناختن حکومت توسط طالبان ، چالش های بزرگیست فراراه مذاکرات بین الافغانی و رسیدن به نتایج مطلوب مطابق خواست مردم افغانسان .
درصورتیکه یک حکومت مرکزی و مسوولیت پذیر وجود نداشته باشد مردم امید وار نیستند که این گروه های افراطی ، جاه طلب و زور گوی مسلح که عامل کشتار ، فقر و مهاجرت گسترده مردم می باشند وبا خصومت های ذات البینی که دارند بتوا نند ازمردم نماینده گی کنند ومطابق خواست مردم و حفظ منافع ملی به توافق برسند و صلح دایمی برقرار شود . اگر قدرت های بزرگ (امریکا و روسیه )و متحدین منطقه وی آنها به این نتیجه رسید ه باشند که از جنگ وارداتی نیابتی شان در کشور ما دست بکشند و وا قعاْ خواهان صلح سراسری برای افغانها باشند از حمایت این گروه های جنگجو و فاسد د ست بکشند وبه مردم بی دفاع افغانستان رجوع کنند و حمایت کنند تا مردم نماینده گان حقیقی ، صادق و قابل قبول شانرا برگزینند وبا حفظ دست آورد های فعلی کشور با طالبان داخل مذاکره شوند تا جهت ایجاد یک حکومت فراگیر همه شمول و دموکراتیک از طریق انتخابات به توافق برسند عجالتآ ازهمین حکومت که توسط کمسیون مستقل انتخابات برنده اعلان شده است حمایت صورت گیرد تا سهولت آفرینی نماید برای مذاکرات بین الافغانی و انتخابات بعدی تا از فرصت بو جود آمده برای تحقق صلح دایمی و ایجاد حکومت قابل قبول بعدی برای همه استفاده عظمی صورت گیرد .
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۳۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020
زنان و مادران را بايد ستايش كرد
زرغونه ولی
هشتم مارچ ، زنان جهان ، افغانستان
پيشاپيش روز زن به تمام زنان جهان خجسته باد
هشتم مارچ روز همبستگى جهانى زنان قدامت تاريخى دارد كه براى اولين بار به عنوان يكروز سياسى در ميان احزاب سوسياليست امريكا ، آلمان و اروپاى شرقى اغاز شد كه خواستم زير اين مقاله را ضمن تجليل اين روز در افغانستان و سالهاى مهم و تاثير گذار را با استفاده مختصر از نت تقويم تاريخى را جا بدهم تا بيشتر به قدامت اين روز تاريخى و صداى بلند و رسايى زنان به مقابل يوغ استثمارى سرمايه داران و تبعيض جنسيت را در جهان و كشور خود با شما شريك مى سازم
نخستین مراسم روز زن در ۲۸ فوریهٔ سال ۱۹۰۹ در نیویورک برگزار شد
٢-در ماه اوت ۱۹۱۰، کنفرانس جهانی زنان قبل از دومين جلسه عمومی سوسیالیستهای بين المللى در كپنهاگن دنمارك برگزار شد
٣- مارس ۱۹۱۱ براى اولين بار روز بینالمللی زن برای میلیونها نفر در اتریش، دانمارک، آلمان معرفى شد
٤- در ۱۹۱۳ زنان روسى اولین روزِ جهانیِ زن را تجليل نمودند
٥- همچنین تا سال ۱۹۱۴، اعتصاباتی به رهبری زنان، راهپیماییها و تظاهرات دیگری وجود داشت
٦- ۸ مارس ۱۹۱۴ در لندن راهپیمایی بزرگ در حمایت از حق رای زنان برگزار شد
٧-در ۱۹۱۷ تظاهراتی تحت عنوان روز بینالمللی زن درسنت پترزبورگ بر گزار شد
٨-در سال ١٩٦٥پس از انقلاب اكتبر اتحاد جماهير شوروى اينروز رسمى و تعطيل اعلان كرد
٩- از سال ١٩١٧ هشتم مارچ در كشور هاى كمونستى و سوسياليستى برگزار شده است
١٠- در سال ١٩١٧ كمونست هاى كشور چين اين روز را تجليل كردند و اعلان رسميت اينروز را نمودند با نصف روز رخصتى براى زنان در نظر گرفتند
١١- در سال ١٩٣٦ كمونست هاى اسپانيا اينروز را به تجليل نشسته اند
١٢- در سال ١٩٧٧ غربى ها با دعوت سازمان ملل زير عنوان حقوق زنان و صلح جهانى اعلان كردند
١٣- در سال ١٩٤٤ بسيارى از كشور هاى غربى اينروز را بنام روز من در مشاركت زنان جنگ و شكست فاشيزم ستايش كردند
با بر شمارى از تقويم تاريخى جهان
روز هشتم مارچ با همين تاريخ اش امروز در اكثريت كشور ها بر گذار مى شود تعدادى از مردمان جهان با همان اهميت ديروز كه با اعتراضات ،راه اندازى تظاهرات ، محافل و كنفراس ها جهت اعاده حقوق زنان و از بين بردن تبعيض جنسيت مبارزه مى نمايند ولى در بعضى از كشور ها بخصوص براى شرقى ها اين روز به يك روز عنعنوى كه مثل روز ولنتين يا عاشقان كه مردان زنان شان را در اين روز با دسته گل ها و تحفه ها تقدير مى نمايند يا با مجلس هاى پايگوبى زنان مبدل شده است كه كشور ما هم از همين جمله است حقوق زنان در افغانستان كه با وجود مبارزات طويلمدت نتايج را در قبال نداشته و مبارزه عليه خشونت بر زنان روز تا روز به سطح بلندتر قرار مى گيرد يكى از دوره هاى كه زنان تا اندازه از مشاركت هاى مساوى و امنيت شهروندى در افغانستان برخوردار شده بودند به قدرت رسيدن حزب دموكراتيك خلق افغانستان بود مى توان از ايجادجنبش زنان به شكل رسمى در سال ١٣٤٤ بنام سازمان دموكراتيك زنان افغانستان به رهبرى بانوى نستوه زنده ياد داكتر اناهيتا راتب زاد و همراهانش ياد كرد كه بعد از به قدرت رسيدن اين حزب سياسى و مترقى با وجود شرايط جنگ و مداخلات كشور هاى خارجى در از پا در اوردن دولت مردمى نو پا حقوق روشن براى زنان در قانون اساسى تصويب شد كه زنان از حق تحصيل مساوى ، مشاركت مساوى در اجتماع جايگاه خود را با ايجاد بيشترين نهاد هاى زنان زير نام سازمان دموكراتيك زنان به رهبرى اناهيتا راتبزاد و تعدادى كثيرى از بانوان روشنفكر و مبارز كه بنياد گذاشته بودند فعاليت داشت در اين دوره زنان در تمام ادارات دولتى كشور از شهر گرفته تا دور ترين قريجات و ولسوالى ها با پيوستن شان در ادارات تعليمى و توليدى ، موسسات تحصيلى ،كورسهاى سواد اموزى ، پيوستن شان به قواى مسلح ، قواى مدافع فضاى، به پيشرفت ها نايل امدند
كه نمونه هاى بيشتر زنان را از ان زمان در تاريخ كشور با خود داريم ، بيشترين دختران جوان جهت ادامه تحصيلات مسلكى و خصوصى به خارج كشور اعزام شده اند ،از ازدواج هاى زير سن و اجبارى جلوگيرى شد و ممنوع اعلان شد تا اندازه اين قانون بخصوص در شهر ها تطبيق گرديد كار خارج از منزل به زنان مجاز شد و شيرخوارگاه ،كودكستان ها جهت سهولت به مادران كه اطفال خورد سال داشتند ايجاد گرديد و روز بروز هم تعدادى بيشتر زنان با اين نهاد ها وابسته شده و فعاليت داشتند و تربيه كدر هاى زن در اين زمان بيشتر رشد و توسعه يافت كه تا امروز بيشتر همين نسل استند كه بيرق مبارزات و ازادى خواهى را در تمام نقاط جهان به اهتزاز نگه داشته اند و به خاطر اعاده حقوق زنان كشور صادقانه ،رضاكارانه مبارزه مى نمايند در اين دوره طلايى زنان بيشتر در سطح رهبرى ارگانهاى سياسى ، اجتماعى و فرهنگى قرار گرفتند و در نگاهى متعصب مردانه جامعه به زنان تغيرات كلى و زير بنايى بوجود امد كه بعد از سقوط حاكميت اين حزب سياسي با وجود كه جنگ و ويرانى زير نام اسلام نتنها كشور ما را به كهوله اتش بار و نابودى مبدل ساخت بلكه زير همين نام و افراطيت با به قدرت رسيدن حكومت طالبانى ظلم وافر بر زنان روا داشتند از هيچ نوع خشونت در مقابل زنان دريغ نورزيدند سنگسار ،اتش زدن ،كتك زدن ،حكم هاى صحراى ، زندانى ساختن زنان در چهار ديوارى خانه ، تحقير و توهين در قانون كه زنان را جنس دوم و ناقص العقل خواندن ، چادرى و بقره براى زنان حتمى پنداشته شد ،مكاتب و موسسات تحصيلات بروى زنان بسته شد ،
مشكلات زنان در جامعه هم امروز بيشتر است كه ما و شما چندى قبل شاهد سنگسار بانوان در ولسوالى غارتپه ولايت فارياب بوديم كه از مدت هاست تحت تسلط طالبان است جهت اعاده حقوق شهروندى و مبارزه عليه خشونت بر زنان همديگر پذيرى اتحاد و همبستگى بانوان را و ادامه مبارزات شان را تا پيروزى ارزو دارم .
ای زن در دیارم كه تو به زنجیری
در شهر خفته گان تو به نفرینی
بی باک ز گلو گر صدايى بکشی
سنگسار شوی گويند كه تو منفورى
تهيه كننده : زرغونه "ولى"جرمنى فبرورى 2020
تقويم هاى مبارزات زنان با استفاده از صفحات انترنت
هموطنان عزيز ،خواهران ،مادران و زنان شجاع با همت افغانستان
با ابراز سپاسگزاری از حضور گرم شما صميمانه ترين تمنيات نيك خود را بمناسبت هشتم مارچ روز جهانی زن برای تان ابراز میدارم با پيشكش همین سروده قصه های نا گفته و زندانی شده در قلبم که مملو از احساس بلندم است تقدیم تان باد
به امید تامین صلح و ثبات در میهن ویرانم و برای مردم دردمندم بخصوص زنان عذاب کشیده و اشکبار ما که هر روز جگر گوشه های شان را از دست می دهند ، جاده ها و کوچه های شهر خون رنگ و فضایش باروتی است .
بخوانید از قلم سرخ رنگم
با مهر و درود
"تو اى بانو "
طبيب درد و غم را زن بر درمان میخواهد
از اين آشفته بازار لب خندان میخواهد
اسير وحشت و در قيد و بندى تو اى بانو
دل غمگین زارت كوكب شادان میخواهد
بريز اشك غم ات بر شاخسار و دره و صحرا
براى شست و شويش نم نم باران میخواهد
مگر بوى ختن ارد نسيم صبح در مشام ما
یک چمن غنچه ء گلها دور از طوفان میخواهد
توانا باش تو اى خواهر برو در جمع ان خوبان
شكن تابوى ظلمت را كه دل ايوان میخواهد
در هميدون تا به كى زن طاقت و صبر فراغ دارد
فلك از شب تاريك جرعه روشان میخواهد
بنام دين و اسلام تو سرا پا غرق به تقصيرى
مگر اين دل صداى حق را از قرآن میخواهد
بيا خواهر با هم باشيم با اتفاق و همدلى
كه زرغون بر همه درد ها ديگر پايان میخواهد
جرمنى 14.01.2019
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۳۰۷
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020
مبهم اوغموض توافق او مبهم لیدلوری
ولی منگل
د روان کال د فبرورۍ په نویشتمه د متحده ایالتونو او طالبانو تر منځ توافق او هوکړه وشوه؛ چې په ترڅ کې به یې متحده ایالتونه له افغانستان څخه په زماني چوکاټ کې خپلې ځواکونه باسي؛ اوطالبان به بین الافغاني خبرو اترو ته د یوه باثباته ، سوله ایز او ټولو افغانانو ته د یوه منلي راتلونکي دولت او حکومت د رامنځ ته کولو لپاره چمتو کیږي. دغه د توافق دوه عمده ټکي دي.
اوس پوښتنه دا ده ، چې څنکه او ترکومه بریده به دغه هوکړه عملي شي؟
په نړۍ او په ځنګړي توګه په افغانستان کې، که د جنګ جګړو او منازعاتو تاریخ او پېښو ته وکتلشي، نو باید وویل شي چې، اپتمیزم او هیلې دغه توافق ته بېځایه دي.
ځکه :
په افغانستان د متحده ایالتونو یرغل او د هغه لاندې کولو سره ، ددغه لوی امپریالیستي ښامار سترېجیوستراتیژيکي او جیوپولیتیکې ګټې او منافع تړلې وې او دي؛ او هغه په هېڅ قیمت او بیه نه غواړي له لاسه ورکړي. د متحده ایالتونو د حاکموکړیو په اند په هندوکش ولکه یا تسلط د آسیا فتح ده . که دا ومنو ، نو ویلای شم چې دغه توافقات هسې د کاغذ پرمخ بې آدرسه متن دی ؛ د جګړې ختم او سوله ددغو توافقاتو سره تړاو نه لري ، ځکه دغه هوکړه یوازې د امریکا او طالبانو سره لکه د موازي حکومت نماینده ګانو سره شوې ده ؛ نه د افغان حکومت سره چې په اوس کې د جنګ عمده لوری دی.
یو مشکل اړخ او پوښتنه دا ده چې ددغې پروسې بین الافغاني مذاکرات به ترکومه د یوه افغان شموله پراخ راتلونکي سیاسي نظام پر سر کامیاب وي او څومره وخت به ونیسي ؛ پداسې حال کې چې دجګړې میدان به ګرم او تود وي؟
دوهم مشکل او له ابهامه ډک وضعیت دا دی چې آیا متحده ایالتونه به دغو توافقاتو ته په رښتیا ژمنواوسي؛ که هسې د ترامپ لپاره په راروانو انتخاباتو کې د بریا لپاره د میز پر سر« د کمپاین توس » دی ..
د متحده ایالتونو د ولسمشر ترامپ ، مبهم او ناپېژندونکی سیاست څخه ، او د نوموړي له سیاسيسواد نه خو داسې معلومیږي چې هغه به له دغې هوکړې او توافقاتو و وځي، ځکه په اغلب ګمان که هغه بیا انتخابات وګټل ، ددغه کار لپاره کافي وخت لري. متحده ایالتونه د خپل بهرني متکبرانه سیاستپه بهیرکې د بین المللي او بین دولي توافقاتو نه د سرغړونو تاریخچه اومخینه لري.
د ایران سره روان ګرم کړکېچ ؛او په نړۍ کې د روسیې مخ په زیاتیدونکي سیاسي، اقتصادي او نظامي نفود ، د متحده ایالتونو کارنګریس ماینان ګانګستران او په نړې کې جګړو او اخډوب ته لېواله جنرالان، جمهور رییس ترامپ هڅوي چې له افغانستان څخه خپل ځواکونه و نه باسي، هغوی په دېاند دي چې له امریکا وروسته به دغه منطقه د هغوی د دښمانانو ؛ روسیه او ایران د فعال حضور اونفوذ ساحه وګرځي او د سوریه سڅېناریو به تکرار شي.
د ستونزې عمق
حقیقت دادی چې افغان منازعه د دولتي قدرت او حاکمیت ، د نظام د څرنګوالي د جوړښت پرسر ، په يو ټولنیز، سیمه ایز او نړیوال سیندروم بدله شوې ده :
یوه ډله د قدرت مدعیان طالبان؛ پدې اند دي چې ټولنه او عنعنه له دوی سره ده؛ او غواړي چې مطلق اسلامي بنسټپال او ردیکال نظام رامنځ ته شي.
بله ډله پخواني جهادي باندیتیزم دی چې، که پرون یې د نظام لپاره طالباني فکر درلود؛ نن تر یوه حد او بریده د معتدلې اسلامي دموکراسۍ او نظام غوښتونکي دي، په کوم کې چې همدا اوس غوړهچربه برخه لري.
بله د افغانستان مدرنیزه ، روڼ انده او روښانفکره ترقي پاله د یویشتمې پېړۍ ټولنه ده؛ چې د یوه واقعي دموکراتیک کثرت ګرا، مدني او حقوقي « پان افغان دولت او ملت » یا په بل عبارت ، د یوه واحد غوړیدلي دولت او ملت ؛ او په هغه کې د انتخابي حاکمیت غوښتونکي دي. نوی نسل اوس په تېروماورا قبیلوي، دیني او قومي استبدادي حاکمیتونو باور نه لري .
که دغو پاس د ټولنې دریو متضادو کتګوریو ته وکتل شي؛ نو د یوه راتلونکي باثباته دولت او حاکمیت دجوړښت لپاره هیلې 'باد ګزکولو' ته په اوس کې ورته کیږي؛ ځکه د افغانستان شخړه په د ننه کې دنظام او قدرت پر سر ده ؛ او په بهر کې ، د سیمه ایزو هېوادونو او د لویو قدرتونو ؛ د استراتیژيک عمقاو جیوپولیتیکو مفاداتو او ګټو پر سر ده.
پایله:
د افغانستان ستونزه او منازعه یوازې او یوازې د بین الافغاني پراخ سیاسي دیالوګ؛ او ورسره جوخت د سیمه ایزو او نړیوالو قدرتونو د یوه صادقانه ، د حسن نیت کنسېنسوس او وفاق له مخې بنیادي حل و فصل کېدای شي. نېږدې او لیرې تاریخ موږ ته راښي چې دا هېواد په یکتازۍ ، زور اوجبر هېڅ قدرت او طاقت نه دی په بشپړ ډول مستعمره او لاندې کړی.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۳۰۳
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020