پوست اندازی جهان

 

نویسنده : شاهین

جهان امروزه در تب پوست اندازی میسوزد.

تنش ها وتقابل در اوکرایین ، بحیره ای احمر ،  تنگه باب المندب ، خلیج فارس ، قاره سیاه ، قاره سبز، هند -  پاسیفیک وسایر کانون های تنش پسا جهانی شدن امریکایی در کره خاکی، نمودهای این التهاب اند.

واژه های چون انقطاب  وقطبی شدن  جهان ونظم نوین جهانی با توجه به منافع ودیدگاه های بازیگران درشت و ریز جهانی ، مفاهیم نه یکسان را روایت میدارند وهمچنان وا قعیت های پهنه جهانی را نیز باز تاب می نمایند.

ناتو از زمان تولد اش تا کنونیت ،  سناریوی چون بیرون راندن و دورانداختن روسیه از اروپا وکاهش قدرت المان را کماکان دنبال می ‌کند.

و هم روند با آن،  امریکای دموکرات ها در راستای ناتوی جهانی (GlobalNato) روشمندانه تکاپو دارد .عملیات ویژه نظامی در اوکرایین نیز به عنوان فرصت به گسترش طلبی ناتو، زمان و زمینه فراهم ساخته است.

برغم این شمارش روند دگرگونی هژمون قدرت (بخوان قدرت یگانه برتر امریکا) در گستره جهانی آغازیده است وجهان عملاْ وارد فاز چند قطبی گردیده ونظم نوین جهانی در حال تکوین بوده که بیک فرآیند قانونمند تبدیل شده است . این برآورد را دراین نوشتار در واژه پوست اندازی در نشانه های زیرین تعریف نموده ام.

نشانه ها :

- پیشروی خزنده روسیه دراوکرایین وناله های مأیوسانه زلنسکی رییس جمهور آن کشور وهمچنان تصویب بیش از ۶۰ میلیارد دالر کمک امریکا به اوکرایین (اینکه چی زمانی ، در چی مدتی ، چی مقدار آن وچگونه به اوکرایین داده میشود،جای تردید وجود دارد.) در راستای بازدارنده گی پیروزی قاطع روسیه در اوکرایین وفرساینده گی این جنگ برای پوتین حداقل تا انتخابات پیش روی امریکا.

بی تردید بیشترین سود را از این پول ، الیگارش های نظامی امریکا و حاکمان فاسد اوکرایین خواهند برد.

- بنبست در جنگ اسراییل- حماس وبحران حمل ونقل در بحیره احمر وتنگه باب المندب .امریکا وبرتانیا با همه توان تاهنوز نتوانستند حوثی های یمنی مورد حمایت ایران را مهار کنند. بدون شک روسیه وچین بعنوان پیشتازان روند چالش امریکا در پهنه جهانی درپی تقویت توانایی حوثی ها قرار دارند .اسراییل برغم دریافت کمک های بی شمار مالی وتسلیحاتی امریکا ، بریتانیا وسایرین نتوانسته به اهداف اعلامی خویش دست یابد وسرانجام ناگزیر از خان یونس غزه ناامیدانه عقب نشست . در یک روایت از این تصویر میتوان به جمعبندی رسید که غرب جمعی در راس امریکا ، توان پاسخ  مناسب به چالش ها در راستای منافع خویش را ندارد و رویدادها نیز براساس منافع تعریف شده ای انها کلید نمی خورد.

- تشجیع سایر گروه ها، مشمول گروه های نیابتی ایران که روسیه نیز بی سروصدا و آرام در حمایت از آنها قراردارد، در حمله به پایگاه های امریکا در شرق میانه، ناتوانی امریکا در پاسخ مناسب به حملات یادشده، نمودار از قطب بندی جهانی را ترسیم مینماید.

- خروج یکهزار نطامی امریکا از نیجر دراین اواخر و قبل از آن بستن پایگاه های فرانسه والمان در کشورهای مالی، گینی ، بورکینافاسو ، سنیگال وچاد سرزمین افریقا واستقبال گرم از نظامیان روسیه.

- ناتوانی امریکا در کمک به دولت متمایل به آنکشور درپاکستان دریک  راهکار عبور از بحران اقتصادی و امنیتی وهمچان استقرار ثبات سیاسی نیز پدیداری از تلاش بازیگران جبهه شرق در جهت بیرون راندن آنکشور از منطقه را به تصویر میکشد.( پاگیری ایتلاف اپوزیسیون برهبری حزب تحریک انصاف ، تهدید بالقوه ایست که حضور غرب را دراین ساحت به چالش خواهد کشید .)

- در رویداد تقابل اخیر ایران و اسراییل،  امریکا با همه توان تلاش نمود تا از گسترش بحران در قلمرو شرق میانه جلوگیری کند .در حالیکه شمشیر داموکلوس امکان گسترش جنگ کماکان وجود دارد، گمانه بر آنست که آنکشور دراین مورد دست به دامن روسیه نیز شده است.

تماسهای دیپلوماتیک  روسیه با ایران و ملاقات های اعلام نشده مقامات بلند پایه اطلاعاتی امریکا با وزیر خارجه ایران از جمله در عمان دربحبوحه ای بحران نیز حاکی از تلاش هایست که قدرت های بزرگ بگونه درینمورد درهمکاری بوده تا از تصاعد بحران جلوگیری نمایند.

جلوه این تلاش های مشترک در ضربه کنترول شده ایران به اسراییل واکنش نظامی ضعیف و احتیاط آمیز اسراییل به ایران را میتوان به وضوح دید.

این شمارش گویای آنست که یک قدرت نمیتواند حل منازعه حتا منطقه ای را در راستای منافع خویش به تنهایی رقم زندکه همانا تصویری از چند قطبی جهان ماست.

با این احتساب ، تاریخ امریکا در کسوت یگانه ابر قدرت وهژمون قدرت در بازی های جیوپولیتیک جهانی بعنوان یگانه بازیگر مرکزی به پایان رسیده است .

اکنون قدرت های بزرگ دیگری چون روسیه و چین درسکوی ابرقدرت ها وهمچنان کشورهای ایران وکوریای شمالی و سایر متحدین آنها در تعاملات جهانی بعنوان متغیرهای اثرگذار وارد معادلات قدرت گردیده اند که جهان چند قطبی را عینیت بخشیده و در پی آن نظام نوین جهانی را هستی میبخشند.

نکته اینکه تعادل وتوازن  منافع  ابر بازیگران شرق وغرب ازپس خاکستر آتش تنش های کره خاکی، نظام نوین جهانی ققنوس وار به پرواز خواهد آمد. جهان در حال پوست اندازی است ! 

ثور ۱۴۰۳ خورشیدی، شهر کابل

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۴ـ ‍۲۹۰۴ 

 Copyright ©bamdaad 2024

 

چرا اردن جنبش حمایت از فلسطین را سرکوب میکند؟



حمایت از آرمان فلسطین، که در سطح جهانی به بالاترین حد خود رسیده است، فلسطین به طور فعال توسط مقامات اردن سرکوب می شود و تحت فشار برای جلوگیری از نمایش های ضد اسراییلی در پادشاهی است.
دردو هفته گذشته هزاران تن از مردم اردن در امان به خیابان ‌ها ریختند. آنها سفارت اسراییل را به محاصره خود درآورده‌ نسل ‌کشی درغزه را محکوم ، و از پادشاهی هاشمی خواستند که تمام روابط خود را با تل آویو قطع ، و پیمان صلح این کشور با اسراییل در سال ۱۹۹۴ ترسایی را پاره کردند.

نیروهای امنیتی اردن با شدت فزاینده‌ای با این اعتراضات برخورد کرده‌ و نشان داده‌اند که دولت با انتقادهای عمومی بیش از حد از اسراییل موافق نیست.

دربحبوحه این ناآرامی‌ها، عربستان سعودی ( بزرگترین حامی عربی اردن ) با دقت اوضاع را زیر نظر دارد، زیرا از این می ‌ترسد که افزایش همبست گی با فلسطین تسلط منطقه‌ای خود را به خطر اندازد و هرگونه چشم‌انداز برای عادی ‌سازی روابط بین ریاض و تل آویو را از بین ببرد.
این شامل ممنوعیت پرچم، کفییه و بنرهای فلسطینی در اعتراضات است ،که انعکاسی از محدودیت‌هایی است که در چندین کشور عربی طرفدار ایالات متحده امریکا اعمال شده است. علاوه بر این، شرکت کننده گان در معرض بازرسی بدنی و کنترول هویت تهاجمی قرار می ‌گیرند و افراد منتخب هم از شرکت در اعتراضات منع می‌شوند.
به نظر می ‌رسد این محدودیت‌ها هر روز در حال تغییر هستند ، یک روز معترضان با کفییه دیده می ‌شوند، روز بعد دیگر نه. همینطور در مورد پرچم‌ های فلسطین. گاهی اوقات در میان جمعیت دیده می ‌شود، و گاه دیگر معترضان فقط پرچم را در تیلفون‌های همراه خود نشان می ‌دهند.
تظاهرات عمومی عمدتاً به محوطه به شدت مسدود شده  مسجد قلاتی در نزدیکی سفارت تخلیه شده اسراییل در امان محدود می ‌شود و به مدت دو ساعت محدود می‌شود.
در ماه رمضان، اعتراضات بعد از نماز تراویح، حدود ساعت ۱۰ شب آغاز می ‌شد. به اساس گزارش « The Cradle » یکی از معترضین گفت : 

« ما اینجا میآییم تا به جهانیان نشان بدهیم که ما در برابرجنایات اسراییل درحق مردم فلسطین  با آنها همدردی می‌ کنیم.

ما خواهان لغو پیمان صلح سال ۱۹۹۴ ترسایی بین اردن و اسراییل هستیم.

ما خواهان اخراج سفیر اسراییل از امان هستیم. ما خواهان تحریم کامل اسراییل هستیم. »
پولیس اصرار دارد که اعتراضات تا نیمه ‌شب به پایان برسد و در صورت امتناع مردم از ترک محل، به زور یا با ارعاب آنها را متفرق می ‌کند. محدودیت‌های گسترده، به ‌ویژه لزوم ارایه کارت شناسایی، بسیاری از مردم را از حضور در اعتراضات باز می ‌دارد. آنها نگران سواستفاده از اطلاعات هویتی خود درآینده هستند. موانع و انسداد نیزمانع از ورود بسیاری از افراد به محل اعتراضات می ‌شود و حتا کسانی که موفق به ورود می‌ شوند، آزادی حرکت ندارند. هدف از این اقدامات، تضعیف روحیه معترضان، محصور کردن آنها و جلوگیری از حضورشان در خیابان‌ هاست.
ممنوعیت حمل پرچم فلسطین اقدامی تند و تحریک ‌آمیز از سوی مقامات اردن است. اکثریت مردم اردن، شامل پناهنده گان فلسطین و نسل‌ های بعدی آنها وهمچنین ساکنان کرانه باختری در زمان اداره این منطقه توسط امان (۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷) از نژاد فلسطینی هستند.به دلیل عدم وجود سرشماری در اردن، تعداد دقیق این افراد مشخص نیست. این امرممکن است عمدی باشد تا نفوذ اجتماعی و سیاسی مردم فلسطین در پادشاهی هاشمی که توسط بریتانیا تاسیس شده، کمرنگ شود.

تشدید یک مبارزه نمادین
خشونت علیه معترضان حامی فلسطین در امان در ۳۰ مارچ « روز زمین » به اوج خود رسید. این روز یادآور سال ۱۹۷۶ است، زمانی که مقامات صهیونیستی برای اولین بار به طور رسمی زمین‌های فلسطین را برای ساخت شهرک ‌های یهودی‌ نشین تصرف کردند.
در آن روز، شش فلسطینی غیرمسلح، از جمله سه زن، توسط نیروهای اشغالگر صهیونیست کشته و صدها نفر دیگر در درگیری‌های متعاقب زخمی شدند. از آنزمان، مقامات اردنی تلاش کرده‌اند با آرام کردن اوضاع، خود را به عنوان مخالفان سرسخت صهیونیزم معرفی کنند.
در واکنش به اعتراضات هفته گذشته، مقامات امان سعی در حفظ تعادلی ظریف داشته‌اند. سخنگوی دولت مهند مبيضين، ضمن تاکید بر محکومیت رژیم صهیونیستی به عنوان یک اصل ملی، بر همبسته گی امان با مردم فلسطین و حق شهروندان برای اعتراض، علیرغم «تخلفات»  انجام شده توسط برخی معترضان، تاکید کرد.
با این حال، یک فعال اردنی که خواست نامش فاش نشود، به «  The Cradle » گفت: «بسیاری از ما فکر می‌ کنند اینها فقط حرف هستند.» در واقع، بسیاری از معترضان دستگیر شده در دو هفته گذشته هنوز در « نظارت خانه ها » هستند و محدودیت‌ های رسمی اعمال شده بر اعتراضات از ۳۰ مارچ به بعد تشدید شده است.
حساب کاربری « تجمع جوانان اردنی برای حمایت از مقاومت » در شبکه‌ های اجتماعی، اسامی و تصاویر ۵۴  معترض را منتشر کرده که به گفته این حساب، در حال حاضر توسط نیروهای امنیتی اردن زندانی شده‌اند. این افراد به دلیل حمایت از مردم فلسطین، در طول عید فطر که پایان ماه رمضان را جشن می‌ گیرد، در زندان باقی خواهند ماند.

بحران هویت فلسطینی در اردن
در سپتامبر ۱۹۷۰ترسایی ارتش اردن در پاسخ به حملات سازمان آزادی‌بخش فلسطین (PLO) که از اردن به عنوان پایگاهی برای حملات به اسراییل استفاده می ‌کرد، به شهرهایی مانند امان که محل استقرار تعداد زیادی از فداییان بود، حمله کرد.
این رویدادها که به « سپتامبر سیاه » معروف هستند، به یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل شد که در آن فلسطینی‌ها و اردنی‌ها در دو طرف درگیری قرار داشتند. چندین معترض که با  « The Cradle » صحبت کردند، به شباهت‌های آشکار بین آن زمان و امروز اشاره کردند. به عنوان مثال، یکی از آنها گفت که ممنوعیت نمادهای همبسته گی با فلسطین با توجه به سابقه چنین اقداماتی در امان، « دیوانگی» است.
مقامات اردن با به کارگیری تدابیر امنیتی شدید و سرکوب اعتراضات، به طور فزاینده‌ای خود را در تضاد با آرمان‌های ملی و عربی خود قرار می ‌دهند. مردم اردن، چه فلسطینی و چه غیرفلسطینی، سابقه طولانی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین دارند.
سرکوب اعتراضات اخیر فقط باعث افزایش خشم و ناامیدی مردم شده است و به نظر می ‌رسد که به زودی شاهد اعتراضات بیشتر و گسترده ‌تر در اردن خواهیم بود.
فعالان می‌ گویند که اتهامات علیه معترضان حامی فلسطین در اردن مبنی بر اینکه آنها در خدمت «اهداف خارجی» هستند و توسط عوامل خارجی هدایت می‌ شوند، به سطحی بی ‌سابقه رسیده است.
اگرچه استفاده از اتهام « دیگران» برای سرکوب مخالفان در بین مردم، تاکتیکی قدیمی از سوی مقامات است، اما این اتهامات این بار به سطحی « شوکه‌ کننده » و بی‌ سابقه رسیده است. به گفته چندین فعال به « The Cradle  »اخوان المسلمین، ایران، حماس و حتا غرب در میان متهمان هستند.
با وجود این اتهامات، اعتراضات دارای یک عنصر بین‌المللی واقعی هستند که روحیه وحدت را در بین فعالان حامی فلسطین در سراسر غرب آسیا، از جمله مصر، اردن، مراکش و عمان، تقویت کرده است.
چند روز پیش، مردم در قاهره علیه [پادشاه اردن] عبدالله دوم و ما علیه [رییس جمهور مصر عبدالفتاح] السیسی شعار می‌دادیم. یک معترض اردنی با افتخار می ‌گوید: «ما به همدیگر برای قیام و بلند شدن  فراخوان می‌دهیم ». چنین صحنه‌هایی برای دولت‌های مختلف در داخل و خارج از غرب آسیا یک کابوس مطلق است.
این صحنه‌ها برای بسیاری از دولت‌ها در داخل و خارج از غرب آسیا کابوس مطلق است.

استراتیژی مقابله اسراییل

این همبستگی رو به رشد عربی با مردم فلسطین از دید رژیم صهیونیستی که از تأثیر مخرب جنایات خود در نوار غزه بر وجهه بین ‌المللی خود آگاه است، پنهان نمانده است.
یک یادداشت فاش شده وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا نشان می ‌دهد که تل‌آویو «افراد تأثیرگذار را برای کمک به هدف قرار دادن کاربران رسانه‌ های اجتماعی » در اروپا و امریکای شمالی و همچنین « مصر، اردن و کشورهای عربی خلیج فارس» برای جلب توجه به جنایات ادعایی حماس استخدام می‌ کند.
این تلاش‌ها بخشی از یک استراتیژی گسترده ‌تر برای منحرف کردن افکار عمومی از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و به تصویر کشیدن مردم فلسطین به عنوان « تروریست » و «اغتشاش گر» است.با این حال، به نظر می ‌رسد که این استراتیژی تا حد زیادی ناموفق بوده است.
اعتراضات در سراسر جهان ادامه دارد و مردم به طور فزاینده‌ای از جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین آگاه و خشمگین می ‌شوند.
همبستگی بین‌ المللی با مردم فلسطین قوی ‌تر ازهمیشه است و به نظر می ‌رسد که این روند به زودی متوقف نخواهد شد.براساس این گزارش، پلتفرم تحقیقاتی منبع باز EekadFacts تعدادی حساب کاربری جعلی را شناسایی کرده که ظاهراً در اردن مستقر هستند و به طور مداوم پیام‌هایی ضد فلسطینی منتشر می‌ کنند.
این فعالیت ‌های پنهان نه تنها نتوانسته است همبسته گی با مردم فلسطین را در هیچ کجای دنیا سرکوب کند، بلکه متحدان عربی ایالات متحده امریکا، به ویژه عربستان سعودی را نیز به واکنش واداشته است.

نقش ریاض
روزنامه لبنانی الاخبار در۴ اپریل به طور قاطعانه نوشت که ریاض « مطبوعات و مزدوران سایبری خود را برای دفاع از تاج و تخت هاشمی به کار گرفته است» ، که با توجه به تلاش محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، برای کودتا علیه عبدالله دوم، پادشاه اردن در سال ۲۰۲۱ ترسایی و به تخت نشاندن برادرش، شاهزاده حمزه، طعنه آمیز است. جالب است بدانید که عاملان این کودتا هنوز در امان در حال محاکمه هستند.
نکته قابل توجه این است که اسراییل نقشی اساسی در این کودتای نافرجام ایفا کرد. به گفته الاخبار، بن سلمان به شدت تلاش می‌ کند تا همبسته گی با مردم فلسطین را سرکوب کند، زیرا این فعالیت‌ها « تلاش‌های بلندمدت او برای عادی‌ سازی روابط با اسراییل به منظور دریافت تضمین‌ های امنیتی از امریکا برای رژیم سعودی» را به خطر می‌اندازد.
این تضمین‌ ها شامل مواردی مانند موافقت ایالات متحده امریکا برای فروش جنگنده‌های اف-۳۵ به ریاض و کمک امریکا به عربستان برای ایجاد زیرساخت‌ های هسته‌ای، از جمله چرخه سوخت هسته ‌ای در خاک عربستان است که از دیرباز خواسته‌ های سعودی‌ها بوده است.
روابط ریاض و تل‌آویو تا آستانه عادی‌ سازی پیش رفته بود که عملیات «طوفان الاقصی»  آغاز شد و به دنبال آن حمله وحشیانه‌ای به غزه صورت گرفت.
جنگ برق ‌آسای ارتش اسراییل عادی ‌سازی روابط را به امری غیرممکن تبدیل کرد. اگرچه بن سلمان در ابتدا مدعی شد که عادی‌ سازی روابط منتفی است، اما به نظر می ‌رسد این فقط یک ترفند برای حفظ ادعای او مبنی بر اینکه پادشاهی سعودی « قلب جهان اسلام » است و « امیدها و دردهای مسلمانان را در هر کجا حس می ‌کند و برای تحقق وحدت، همکاری و همبسته گی در جهان اسلام تلاش می ‌کند» بود.
در ماه جنوری، او تغییر موضع داد و آشکارا و بارها « علاقه » خود به « به رسمیت شناختن » تل‌آویو را اعلام کرد، مشروط بر اینکه اسراییل متعهد به پیشبرد راه حل دو دولتی و ایجاد یک « اداره خودمختار فلسطینی جدید» شود که گویا می ‌تواند حمایت مردم فلسطین را جلب کند.
درهمین حال، ریاض با مقامات مصر، اردن، قطر و امارات متحده عربی برای تدوین « برنامه مشترکی» برای دوران پس از جنگ در نوار غزه دیدار کرده است. این برنامه شامل به قدرت رساندن کامل « اداره خودمختار فلسطینی » که با رژیم صهیونیستی همکاری می ‌کند و تحت آموزش بریتانیا قرار دارد و حذف کامل مردم فلسطین از تمام پست‌ها و نهادهای رسمی است.
این پیشنهادی است که نه مبارزان آزادی فلسطین ، و نه فعالان حامی فلسطین در سراسر جهان آن را نخواهند پذیرفت. / مجله هفته

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۴ـ ‍۱۶۰۴ 

 Copyright ©bamdaad 2024

 

زجـر وعـذاب روزمـره متقاعـدین درافغانستان

 

الف بهنام

با رویکار آمدن امارت اسلامی در اگست ۲۰۲۱ میلادی آنعده متقاعدین کشورکه مطابق قانون کار و تکمیل سن قانونی بازنشسته شده و مطابق قانون مستحق دریافت معاش تقاعدی میشدند از دریافت این حق قانونی و مجازشان محروم شدند. باید خاطر نشان نموده که متقاعدین از کار دستمزد و معاش حلال خود ماهوار یکمقدار پول را بطور امانت درخزانه تقاعد می سپردند تا از آن در روزگاری که دیگر توانایی کارکردن را ندارند ماهوار یکمقدارپول دریافت نموده ، دست اش بسوی کسی دراز نباشد. پول ماهوار داده شده به خزانه تقاعد پول حلال بوده و از اندازه معاش تعین شده و قانونی مامور و کارمند دولت وضع ، و تسلیم خزانه تقاعد میشود و درآن پول حرام از نوع رشوت ، اختلاس ، چپاول و استفاده جویی جاری نمی شد.

در سال ۲۰۰۵ میلادی سن تقاعد در افغانستان ۶۴ سالگی تعین ، و یک کارمند دولت برای بازنشسته شدن و دریافت حقوق تقاعد باید حد اقل ۳۶ سال در دولت کارکرده باشد. براساس احصایه های سال ۱۴۰۰ شمسی شمار متقاعدین افغانستان به ۱۶۹۰۰۰ نفر می رسید ، اما وزارت مالیه امارت اسلامی این رقم را ۱۵۰۰۰۰ نفر خوانده که از این میان ده هزار و ۵۸۶ تن آن زنان اند.

براساس گزارشات معاش تقاعد در افغانستان سالانه از هشت هزار و ۵۰۰ افغانی معادل ۱۰۰ دلار امریکا شروع و تا ۵۰۰ دلار در سال می ‌رسد. این پول در مقایسه با مصارف زنده گی درکشور، بسیار اندک است اما پرداخت همین مبلغ نیز از متقاعدین افغان دریغ می ‌شود.

درسالهای پیش از به قدرت رسیدن طالبان تمام متقاعدین دیتابس شد وبعد ازبایمتریک وقت مراجعه هر اداره توسط سایت مربوطه وهم در بیرون اداره تقاعد به بانک اعلان می ‌شد.متقاعد بدون اینکه خود اسناد اش را طی مراحل کند دربانک مراجعه و ‌معاش یک ساله خود را تسلیم می شد. درسال ۱۴۰۰ با روی کار آمدن طالب ها تقریبا بیش ازنیم متقاعدی حقوق شانرا دریافت نکردند. اداراتی که نوبت شان قبل از ماه اسد بود معاشات شانرا اخذ نمودند .دربخش نظامی نوبت به اساس رتبه بود. دراول جنرال ها دراخیرنوبت ساتنمنان وبریدمن ها متقاعد میرسید. بنابراین درسال ۱۴۰۰ متقاعدین بلند رتبه معاش گرفته اند اما ازپایین رتبه ها اجرا نشده ، معاش اکثریت متقاعدین از سال ۱۴۰۰ باقیمانده وازتمام متقاعدین ارسال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تا هنوز تادیه نگردیده است. باید اذعان نمود که خزینه تقاعد فعلا مربوط وزارت مالیه شده است.دوسال و چند ماهی که از بقدرت رسیدن تحریک طالبان در کشورمی گذرد انجمن های بازنشسته گان افغانستان بار بار به مراجع ذیصلاح مراجعه و خواستار دریافت حقوق قانونی و شرعی شان شدند. آنها با تماسهای مکرر بامقامات طالب وترتیب عرایض مشکلات این قشر آسیب پذیرو بی بضاعت جامعه وحق قانونی آنها را به مراجع مسوول رسانیدند. مسوولین طالب ها بعداْ مساله حلال وحرام بودن حق تقاعد را مطرح نمودند.  نماینده ها با مراجعه به ستره محکمه و ریاست آکادمی علوم امارت توانستند فتوای شرعی درمورد حلال بودن این حق را بگیرند وتسلیم  وزارت مالیه کنند . وقتی در نوامبر ۲۰۲۲ میلادی که متقاعدین معترض از دولت خواستار پرداخت حقوق شان شدند مسوولین وزارت مالیه امارت اعلان کرد که این وزارتخانه در ماه اگست برای پرداخت معاشات متقاعدین حدود چهارمیلیارد افغانی بودجه تخصیص داده است . اما درمورد پرداخت آن یه متقاعدین منتظردریافت فرمان رییس الوزرا میباشند. به گفته آنان « در اداره خزانه وزارت دارایی بودجه کافی برای پرداخت معاش تقاعد موجود است اما دفتر رییس الوزرا هنوزدستور پرداخت را صادر نکرده است.»

متقاعد که یک عمر برای دولت و خلق الله کارکرده ، چشم امید و یگانه منبع زنده گی ابرومندانه و انسانی  او در سن بالا همین حقوق بازنشسته گی میباشد. چنانکه در بالا اشاره نمودیم اندازه معاش تقاعد درافغانستان نسبت به اکثرکشورهای دنیا، بسیارناچیز است. یک بازنشسته دولت در دوران تقاعد کمتر از۱۰ درصد معاش خود را دریافت می‌ کند. این قشر ناتوان ، محروم و کم درآمد جامعه جامعه با بحران « فقر کشنده » کهن سالی روبرو بود و بیشتر با دستگیری و خانواده وفرزندان میتوانند ادامه حیات نمایند . وقتی فرزندان و دیگر اعضای خانواده خود نیز بیکار بوده و عاید دیگر نداشته باشند دراین صورت وضع آنها بدتر میگردد .

در روزهای اخیر رهبری امارت اعلان نمود تا از معاش کارمندان دولت پول تقاعد وضع نشود . در مکتوب شماره ( ۸۳۷۶ مورخ ۲ حمل ۱۴۰۳ ) وزارت مالیه در مورد عدم وضع  پول تقاعد از معاشات کارمندان ملکی (اداری و غیرنظامی) و نظامی از ماه حمل تذکر به عمل آمده است .

یک منبع وزارت مالیه گفته است که براساس این فرمان دیگر حقوق « تقاعد »وجود ندارد. این فرمان مشکل اصلی متقاعدینی را که نزدیک به ۴۰ سال ماهوار ازمعاش حلال خود مبلغی را برای روزگار پیری و بازنشسته گی نزد خزانه تقاعد به امانت گذاشته بودند را حل نکرده ، و سرنوشت امانات کسانی را که هنوز تقاعد نکرده اند را روشن ننموده است .

پول تقاعد امانت است ، و دراحکام صریح دینی بر تسلیمدهی امانت به اهل آن تاکید شده است . اگر امارت از نام تقاعد و خزانه تقاعد نفرت دارند و آنرا با دیدگاه های شان در مغایرت میبینند ، میتوانند با متقاعدین مانند معلولین و ورثه شهدا برخورد نموده و معاش ماهوار آنها را نه از طرق وزارت مالیه ، بلکه از طریق اداره معلولین و شهدا اجرا نموده و حق را به صاحبان آن تسلیم نمایند.

با درنظر وضع بحرانی موجود ، گرانی قیمت موادغذایی ، سرپناه ، دارو و لباس و بیکاری مزمن در کشور معضله عدم پرداخت حقوق متقاعدین به یک معضله بزرگ و منبع تولید آسیب های اجتماعی تبدیل شده ، زمینه سازمرگ تدریجی ده ها هموطن مسلمان و زحمتکش ما میگردد.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۴ـ ‍۰۳۰۴ 

 Copyright ©bamdaad 2024

 

پیام تبریکی حزب آبادی افغانستان به مناسبت فرارسیدن عید سعید فطر

 

هموطنان مسلمان و زحمتکش ،

 

به آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما ، فرارسیدن عید سعید فطر را حضور کافه ملت نجیب و متدین افغانستان صمیمانه تبریک و تهنیت عرض نموده، از خداوند متعال رستگاری، عزت و سرفرازی همگان را مسئلت می نماییم.

دراین روزپاداش قبولی طاعات وعبادات چه خوب است دلها را از کدورت و دشمنی زدوده ، با همدیگردرنیکوکاری ، همدلی و مدارا زنده گی را از پیش برده متکی براحکام دین مقدس اسلام در راه صلح ، صفا ،اخوت و همدیگرپذیری تلاش نماییم.

ما باورکامل داریم که بهترین خدمت به خلق الله تلاش درآموزش علم واستفاده از آن برای بهروزی هموطنان نهفته است. چناکه بارها تاکید نموده ایم زنده گی در صلح ، برابری ، عدالت ، رفاه  و مردمسالاری فقط در صورتی ممکن میگردد که مرد و زن افغان صاحب علم و دانش معاصر شده ، همه دست بدست هم  در راه خدمتگذاری به انسان و اعتلای وطن متحدانه بکوشند .

در این روزهای پرفیض آرزومیبریم تا هموطنان زحمتکش و متدین ما در داخل و خارج از وطن و همه مسلمانان جهان روزهای پرفیض و برکت عید را در فضای صلح ، اخوت ،خوشی و بیغمی سپری نمایند .

 

اختر مو مبارک شه !

عید تان مبارک !

هییتینگیز قوتلوغ بولسین !

 

با حرمت فراوان ،

حزب آبادی افغانستان

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۴ـ ‍۰۹۰۴ 

 Copyright ©bamdaad 2024

 

بلگراد: تهاجم ناتو به یوگوسلاویا  راه را برای بحرانهای جدید بازکرد

 

میلوش ووچویچ، وزیر دفاع صربستان گفت، تجاوز ناتو به یوگوسلاویا قوانین بین المللی را نقض کرده و راه را برای همه بحران های انسانی بعدی هموار کرده است.

به گزارش اسپوتنیک « مجمع بلگراد برای صلح با حقوق برابر»، به ریاست زیوادین یووانوویچ، وزیر خارجه یوگوسلاویا در سالهای ۱۹۹۸-۲۰۰۰ ترسایی کنفرانس بین المللی  « فراموش نشود! » را در خانه ارتش صربستان در ۲۱ تا ۲۴مارچ برگزار می کند. این کنفرانس به بیست و پنجمین سالگرد  آغاز تجاوزات ناتو در سال ۱۹۹۹ ترسایی اختصاص دارد. میلوش ووچویچ وزیر دفاع، براتیسلاو گاسیچ، وزیر داخله نیکولا سلاکوویچ وزیرحمایت اجتماعی، وزیران سابق، جنرالان ارتش یوگوسلاویا و صربستان، سفیر روسیه، الکساندر بوتسان - خارچنکو، یوگنی پریماکوف، رییس  آژانس همکاری های بین المللی روسیه، سفیران فلسطین ، ایران و کوبا، نماینده گان سفارت جمهوری خلق چین، مقامات رسمی و کارشناسان از جمله شرکت کننده گان در این نشست هستند.

وزیر دفاع صربستان به حضار گفت: « امروز، وقتی در مورد آنچه ۲۵ سال پیش برای ما اتفاق افتاد صحبت میکنیم و آنچه را که اتفاق افتاده و بعد از آن اتفاق می افتد تجزیه و تحلیل می کنیم، می بینیم که افراد بیشتری در جهان آزادانه در مورد آنچه ۲۵ سال پیش برای ما رخ داده فکر و صحبت می کنند. در ۲۴ مارچ ۱۹۹۹، غم و اندوه بزرگ به دلیل رنج یک کشور مستقل و دارای حق حاکمیت و همچنین مرگ قوانین بین‌المللی آغاز شد. برهمه گان واضح است که در آن روز قوانین و حقوق بین‌المللی شکست خوردند ».

ووچویچ تاکید کرد:  « امروز با اطمینان میتوانیم بگوییم که این یک رویداد تاریخی بود که مقدمه ای شد برای آنچه اکنون با آن روبرو هستیم، این تجاوز خود نشان دهنده زوال عدالت و اخلاق و ععمیقا ناعادلانه بود. پس از بمباران جمهوری فدرالی یوگوسلاویا توسط ناتو بحران‌های انسانی بعدی ممکن شد .»

در سال ۱۹۹۹ ترسایی یک رویارویی مسلحانه بین جدایی طلبان البانیایی از ارتش ازادیبخش کوزوو و نیروهای امنیتی صربستان منجر به بمباران یوگوسلاویا (در آن زمان متشکل از صربستان و مونته نگرو) توسط نیروهای ناتو شد. این عملیات نظامی بدون تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد بر اساس ادعای کشورهای غربی مبنی بر اینکه مقامات یوگوسلاویا گویا در منطقه خودمختار کوزوو پاکسازی قومی انجام داده و یک فاجعه انسانی را در آنجا برانگیخته اند، انجام شد. حملات هوایی ناتو ۷۸ روزه‌ای علیه یوگسلاویا از ۲۴ مارچ تا ۱۰ جون ۱۹۹۹ ادامه یافت.

براساس اطلاعات صربستان، در نتیجه این بمباران، ۳۵۰۰ تا  ۴۰۰۰ هزار نفر کشته ، حدود ۱۰ هزار نفر مجروح شدند که دو سوم آنها غیرنظامی بودند. خسارت مادی بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. درطی بمباران سه ماه  یوگسلاویا توسط ناتو، ۱۵ تن اورانیوم ضعیف شده در خاک صربستان پرتاب شده بود. در طول ده سال اول پس از بمباران  ۳۰۰۰۰ نفر به سرطان مبتلا شدند که ۱۰ تا ۱۸ هزار نفر از آنها جان خود را از دست دادند.

منبع تصویر: اسپوتنیک

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۴ـ ‍۲۶۰۳ 

 Copyright ©bamdaad 2024