نثار احمد بهین
ځـان ځـانی
دلته څوک دچا له حاله خبر ندی
معتبر له غریب،خواره خبر ندی
ځان ځانی ده هرڅوک ډوب خپلو خولو کی
څوک دچا له کارو باره خبرندی
دلته لوبه د ډالر او دکلدار ده
کلیوال له خپله ښاره خبرندی
داسی بده بلا راغله پدی خاوری
چی اولاد له خپله پلاره خبر ندی
محبت او مینه ورک شول لدی ملکه
دا مجنون بیا له خپل یاره خبرندی
لیونتوب او بد ماشی دورځی مډ شو
اوس سرباز له منصبداره خبرندی
لوټماری او قاچاق هومره رواج وموند
چی کارګربیا له کارداره خبرندی
چالو ول په نشه یی ټوکو هم راغی
پوډری نور له خماره خبر ندی
رشوتونه دی چی ورځ په ورځ زیاتیږی
بیا ریس له ټیکه داره خبرندی
هر چا ځان د یوی «انجو» پوری تړلی
هیڅ وزیر له تحویداره خبر ندی
دانسان ارزښت شو کم دافغان ملک کی
دکاندار له خریداره خبر ندی
دا د دین او د ایمان خبره پریږده
دلته څوک له «کردګاره» خبرندی
«بهین» هسی دی خپه له بیګانه وو
وطندار له وطنداره خبر ندی
خدایه دا ملک دی په څه بلا اخته کړ؟
چی طبیب مو له بیماره خبر ندی.
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۰ـ ۱۹۰۵
Copyright © bamdaad 2020
افغانستان اماج جنایات هولناک جنگى و ضد بشرى
مردم به عزا نشسته افغانستان كه جنگ تحمیلى بیشتر از چهار دهه را متحمل گردیده اند و از دوسال باینطرف در گرداب " سراب " صلح خون میخورند ، توقع داشتند كه بعد از قرارداد پرهیاهوى جانب ایالات متحده امریكا با طالبان ، آتش بس و رفتن بسوى صلح را تجربه نمایند.
اما متاسفانه برخلاف تمام وعده و وعید ها ، حمام خون كماكان رونق دارد و مردم مظلوم همچنان سلاخى میشوند و همه روزه در نقاط مختلف كشور كربلا ها تكرار میگردد و افغانستان اماج دور جدید جنایات علیه بشریت و جنایات جنگى و ضد بشرى توسط طالبان و داعش قرار دارد و امروز تروریستان در شهر كابل و حمله بر شفاخانه ملكى ( داكتران بدون مرز ) حتا نوزادان و مادران حامله را نیزسلاخى و ( ١٣ ) تن را شهید و ( ١٦ ) تن را مجروح نمودند، و در ننگرهار در مراسم تدفین حملات انفجارى را انجام و ( ٢٤ ) تن از اهالى ملكى را شهید و تا ( ٧٠ ) تن را مجروح ساختند.
اظهر من الشمس است كه دراین حوادث خونین ، وقوع جنایت بزرگ علیه بشریت ، ضد بشرى و جنگى بر ضد افغانان مظلوم مطرح است كه:
بر طبق تمام معیارها و موازین قبول شده حقوق بین المللى در كته گورى " جنایت علیه بشریت " تعریف گردیده است.
مطابق به تمام معیار های حقوق بین المللی از کنفرانس لاهه (۱۹۰۷ م ) ، تا اساسنامه نورنبرگ ، دیوان جزایی بین المللی ، دادگاه لندن و کنوانسیون های چهارگانه ژینو ( ۱۹۴۸ م ) ، این عمل جنایتکارانه که « بشکل هدفمند » و « از قبل پلان شده » صورت گرفته در کته گوری « جنایات جنگی ، ضد بشری و علیه بشریت » مسجل گردیده است.
بدینرو انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ، دفاع از حق حیات مردم باید بمثابه اساسى ترین حق طبیعى ، بمثابه فورى ترین و مبرم ترین وظیفه انسانى ، اسلامى و افغانى تمام نهاد هاى سیاسى ، اجتماعى و فرهنگى متعهد به انسانیت ، درسرخط كارشان قرارگیرد و بخاطر دستیابى به آن باید:
صداى نعش آغشته بخون مادروطن را بگوش جهانیان برسانیم و متحدانه خواستار نفاذ آتش بس فورى و سراسر باشیم.
با حرمت
هیات رهبرى انجمن
میر عبدالواحد سادات رییس انجمن
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۹ـ ۱۸۰۵
Copyright © bamdaad 2020
درکنگینه زبان :
زبان سکایی و جایگاه پیدایش آن
داکترحمید الله مفید
سکا ها :
به گفتاورد پژوهشگران سکا ها در دو مرحله به شناسایی گرفته شده اند :
یکم: سکا های که در هزاره دوم و سوم پیش از میلاد یا پیدایش مسیح درزرنگیانا ، رخج و باختر یعنی جنوب ایران و افغانستان امروز یعنی در سیستان ، بلوچستان و نیمروز دولت مقتدری را ساخته بودند و نخستین مردمی بودند ، که ارابه و چرخ را کشف کردند و اختراعات آنها تا آیرلند شمالی کشانیده شد، این ها دارای فرهنگ و زبانی بودند و بنیانگذار دین میترایی هستند ، که نشانه های این مردم و مذهب شان تا ایدون در اروپا و اسیا موجود است ، سکا ها حماسه ها وداستان های آفریده بودند ، که پیش از مذهب زردشتی و زبان اوستایی در این منطقه وجود داشت . و سپس توسط قبایل آریایی از مناطق شان رانده شده و در اپاختر یا شمالشرق هندوستان تا حوزه بلخ فرار کردند .از آن به پس با تاختن ها پیا پی بالای دولت ماد ها و بابلیان به مبارزه پرداختند و تا سرحد مصر پیش رفتند و دو باره شکست خوردند، با تازش های پیاپی شان آرامش دولت های ماد ها و هخامنشیان و اشکانیان را بر هم می زدند.
زبان سکایی باستانی گویش های مختلفی داشت که دو گویش آنها به نا مهای سکیتی و سرمتی یاد می شدند به روایت هرودت گویش های سرمتی و اسکیتی دارای اختلاف های اندکی بودند که حروف XV باستانی اسکیتی در سرمتی به f تغییر خورده بود که نام Xvarna سکیتی به Farna سرمتی تبدیل شده است ونام پادشاه سکایی Skula به Skuda در فارسی تغییر خورده بود .
از زبان سکایی باستانی در بلخ ، زرنگیا و سیستان آثاری باقی مانده است
دوم: سکایی های میانه که طی سده های ششم پیش از میلاد تا دهم ترسایی در مناطق نیمروز یا جنوب روسیه ، تا ختن ، بلخ زندگی می کردند و بنیانگذارزبان و فرهنگ سکایی ختنی شدند که آنها را سکایی های میانه می گویند سکایی های میانه باز مانده سکایی باستانی اند.
از زبان سکا های میانه دو گویش بجای مانده است که یکی در ختن و دیگری در تمشق در سین کیانگ چین بود که به دو گویش تمشقی و ختنی نیز نامگذاری شده اند ، آثاری که به گویش ختنی اندبه الفبای براهیمی نگاشته شده اند و زیر تاثیر آثار بودایی می باشند از گویش تمشقی نیز آثاری بدست آمده است که نگارش آنها به سده های پنجم تا دهم میلادی یا ترسایی باز می گردد و به خط خروشتی اند ، این دو گویش در همان زمان ها به سود زبان های ترکی و ایغوری بازنشسته شدند ، مگر در کوهستانهای پامیر در غرب چین گویش های ایرانی هردو زبان رایج می باشند که ممکن است با این زبان پیوند دور داشته باشند ، برخی ها به این باور اند ، که زبان های واخی و منجانی شباهت های زیادی با زبان سکایی دارند .
ریشه شناسی واژه سکایی :
نام سکایی در آثار یونای به گونه Skuthai آمده است در زبان فارسی باستان به گونه Sakaثبت شده است در آثار باستانی نام سکا ها به گونه ساک یا ساس آمده است و داریوش آنها را سکه می نامید هرودتس نام آنها را به گونه اسکیت ثبت کرده است و اسکوت در زبان سکایی که به زبان یونانی نیز رفته است به معنی پیاله می باشد. هرودتس می نویسد: آنها را سکلت می خواندند ، یعنی جنگجویانی که با خود همیشه پیاله می گشتاندن . پس معنی سکا ها قبایلی که پیاله بدست داشتند و گیلاس انگلیسی نیز از همین واژه سکلاس گرفته شده است ، که پسان ها به گیلاس تغییر خورده است .
از زبان سکایی نزدیک به ۲۲ واژه تا ایدون شناخته شده اند ، و این واژه ها این ها اند :۱- Abra به معنی ابر و آسمان ۲- Ap به معنی آب که در زبانهای اوستایی و پهلوی نیز کاربرد داشت۳- Arma به معنی دست و در اغلب زبانهای اروپایی نیز رفته است . ۴- Arya به معنی آریایی که در تمام زبانهای هندو ایرانی رفته است ۵-Aspa به معنی اسپ ۶-Baga یا بغ به معنی پروردگار ۷- Danu به معنی رود که نام رودخانه دانیوب نیز از همین نام گرفته شده است ۸-Gausa به معنی گوش که این واژه هم در زبان اوستایی و هم در زبان پارسی نیز انتقال پذیرفته است ۹-Hazähra به معنی هزار و احتمال آن میرود که نام تبار هزاره نیز باز مانده همین نام باشد. ۱۰- Kuti به معنی سگ ، که این واژه در زبان سنسکرت و هندی نیز انتقال پذیرفته است ۱۱-Madu به معنی عسل یا شهد یا انگبین که در زبانهای سغدی نیز رفته است ۱۲ -Matuka به معنی ملخ که این واژه در زبان سغدی رفته بود و پس از آن با تغییر به گونه ملخ به زبان فارسی نیز انتقال شده است ۱۳- Marga به معنی مرغ وپرنده که در زبان اوستایی و فارسی نیز با کمی تغییر انتقال پذیرفته است ۱۴ -Raupasa به معنی روباه که در زبانهای اوستایی و فارسی نیز با کمی تغییر انتقال پذیرفته است ۱۵-Sauka به معنی آتش که نابود شده است ۱۶ - Syava به معنی رنگ سیاه که با کمی تغییر در زبان اوستایی و فارسی باستانی و فارسی میانه نیز انتقال شده است . ۱۷ - Varkaبه معنی ګرګ که با کمی تغییر در زبان فارسی نیز انتقال پذیرفته است ۱۸- Varäz به معنی گراز که در فارسی با کمی تغییر انتقال شده است ۱۹-Xsas به معنی شماره شش ۲۰- Xavärبه معنی خوردن و در فارسی نیز انتقال شده است ۲۱-Zantu به معنی قبیله که واژه (زن) نیز تغییر یافته همین واژه است که در زبان فارسی آمده است . ۲۲- Zaränya به معنی زر و زرین که در زبان فارسی نیز با کمی تغییر انتقال شده است .
از زبان سکایی خاوری که در کناره های دریایی سیاه و جنوب روسیه زندگی می کردند برخی واژه ها در آثار یونانی ولاتین نیز کشانیده شده اند که این ها اند :
ارونت : به معنی تند و سریع و تیز
آسپه : به معنی اسپ
آتر: که در اوستایی هم به گونه ای آتر انتقال شده است و در فارسی آذر شده است .
چرمه : به معنی چرم
گوشه : گوش
و هپته : به معنی هفت .
این بود کوتاه نگاهی به زبان و فرهنگ سکایی که پیشکش شد.
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۱۹ـ ۱۲۰۵
Copyright © bamdaad 2020
اعتراض و احتجاج به عاملان حادثه هولناک كشتار افغانان
برطبق گذارشات مطبوعات و رسانه هاى بين المللى و بيانات شاهدان عينى ، ( ٥٧ ) تن از افغانان ، توسط نيرو هاى مرزى دولت جمهورى اسلامى ايران ، بعد از شكنجه ، در دريا غرق و ( ٢٣ ) تن انان به هلاكت رسيده اند ، كه با شديد ترين الفاظ مراتب نفرت و لعنت را به عاملان سفاك اعلام ميداريم .
اظهر من الشمس است كه دراين حادثه :
جنايت بزرگ ضد بشرى بر ضد افغانان آواره صورت گرفته است كه :
بر طبق تمام معيارها و موازين قبول شده حقوق بين المللى در كتگورى " جنايت عليه بشريت " تعريف گرديده است :
منشور بين المللى حقوق بشر كه شامل معتبر ترين اسناد و منابع حقوق بين المللى ، اعلاميه جهانى حقوق بشر و ميثاق هاى ناشى از ان منجمله ميثاق بين المللى حقوق مدنى و سياسى و كنوانسيون هاى مرتبط به آن :
- كنوانسيون بين المللى در مورد حقوق مهاجران ( ١٩٥١ م ) ژينو و الحاقيه ( ١٩٦٧ م ) آن
- كنوانسيون بين المللى عليه شكنجه و تعذيب غيرانسانى ( ١٩٨٤ م )
- كنوانسيون بين المللى منع و مجازات كشتار جمعى
- كنوانسيون بين المللى حفاظت از همه افراد در برابر ناپديد شدن اجبارى ( ٢٠٠٦ م )
مواردى را مسجل نموده است كه ، مطابق به احكام آن :
دراين حادثه هولناک :
- كرامت انسانى افراد كه طبق اعلاميه جهانى حقوق بشر در همه حالات از تعرض مصوون است ، مورد تعرض قرار گرفته و " هتك حرمت " در مورد شان اعمال گرديده و
با ظالمانه ترين شيوه مورد شكنجه و آزار قرار گرفته اند كه در مغايرت عام وتام با احكام مواد پنجم و هفتم اعلاميه جهانى حقوق بشر و ميثاق بين المللى حقوق مدنى وسياسى
قراردارد كه چنين مشعر است :
"هيچ کس نبايد شکنجه شود يا تحت مجازات يا رفتاری ظالمانه، ضد انسانی يا تحقيرآميز قرار گيرد."
" هيچ كس را نميی توان مورد آزار و شكنجه يا مجازاتها يا رفتاريهاي ظالمانه يا خلاف انساني قرار داد . "
و همچنان مواد يك و بند ( ج ) ماده دوم كنوانسيون منع كشتار جمعى در رابطه بشكل خشن نقض گرديده است .
بدينترتيب به صورت " هدفمند " و بر " طبق دستور " مسوولين محلى دولت جمهورى اسلامى ايران ، اشكارا جرم :
جنایات علیه بشریت بوقوع رسيده است :
كه در حقوق بینالملل عمومی به اعمال قساوت باری اطلاق می شود که برضد انسانها انجام می گیرند وبمثابه بالاترین جنایت بر ضد انسان و كرامت او پنداشته مى شود .
بدينرو :
در مطابقت با تمام معیارهای حقوقی، موازین قبول شده حیات مدنی و دینی ، این بربریت ، تجاوز بر والاترین ارزش های انسانی و مدنی بوده و قتل انسانیت پنداشته مى شود .
مطابق به تمام معیار های حقوق بین المللی از کنفرانس لاهه ( ۱۹۰۷ م ) ، تا اساسنامه نورنبرگ ، دیوان جزایی بین المللی ، دادگاه لندن و کنوانسیونهای چهارگانه ژینو ( ۱۹۴۸ م ) ، این عمل جنایتکارانه که « بشکل هدفمند » و « از قبل پلان شده » صورت گرفته در کتگوری « جنایات : جنگی ، ضد بشری و علیه بشریت » مسجل گردیده است.
درهمچو موارد که وقوع « جنایت علیه بشریت و جرایم جنگی و ضد بشری » ، اظهر من الشمس است ، موارد الزام حقوقی بر " مجرم " ، سازمان عامل و دولت متبوعه ، از طرف مراجع مسوول وارد شده میتواند .
بدينرو انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ضمن ابراز مراتب اعتراض و احتجاج به عاملان اين تراژيدى حقوق بشرى كه با نهايت تاثر درگذشته نيزبارها حوادث دهشتبار درحق افغان مظلوم توسط موظفين دولت ايران اعمال گرديده ، اشتراك مساعى مدافعان حقوق انسان و هموطنان مظلوم و مقتول ما را در كمپاين بخاطر كميسيون حقيقت يأب به اشتراک نماينده گان دولت هاى افغانستان و ايران و کمیشنری عالی حقوق بشر و کمیشنری عالی پناهندگان ملل متحد را يك ضرورت جدى ميداند
با حرمت
هيات رهبرى انجمن
ميرعبدالواحد سادات ریيس انجمن
دوم مى ( ٢٠٢٠ م )
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۹ـ ۱۳۰۵
Copyright © bamdaad 2020
ای زما گرانه مهربانه غيرتی او باتور ولسه !
عسکر چالاک
که غواړی چی وطن لا څه چی په ټوله نړی کی يو لوی پياوړی افغان اوسی ،
که غواړی چی له تاریخی عظمتونو ډک پاتی شی که غواړی د عروج په آسمان کی لکه د لمر پشان همیشه وځليږی ،
که غواړی چی د آبادی پرمختک په وړانګو د تيارو گنجونه او څنډی و نړوی،
که غواړی چی وياړمند دروند او معتبر ټبر او قام اوسی او هميشه د يو طبیعی باور څخه برخمن اوسی ، نو راشه تر ټولو دمخه د افغان او افغانيت په شاوخوا راټول شه .
که غواری چی بيا پر خپلو سترگو خپل پخوانی عظمت او جلال سرلوړی او خوندور وگوری او اوسنی ټوټی ټوټی روحيه ورماته کړی د اغيارو په لاسونو د داخلی سياسی سوداگرو په لاسونو د پرديو واژو او اصطلاح ګانو لکه د محلی تنک نظره ، افراطي سيکټاریستانو، شوونستانو ،او دوکماتیستانو ، د ناورين او بيلتون خبری په ځای کينوی دا قماش وړوکی زمونږ د وطن خلک او ملی باور له مينځه وړي ددوی انحرافات، خرافات او خطاګانی ورماتی کړی په يوی ناری او چيغی سره د افغان په نښه ځان ښکاره کړی ای اولسه پوه شه چی افغان او افغانيت ستا هغه تاريخی وياړلی نوم دی چی ستا ټولی ملی ،مذهبی، او ثقافتی وياړ نه ډکی کړنی او نښی پکی پردي دي که غواړی چی د همدی ټکی تر چتر لاندی د خپلو سپيڅلو مخو ته ورسيږی ۔
که غواړی د ګوډی په تور لوگجن زړه کی وږی ، ستړی، ستومانه، لوڅ، للهنده، جل وهلی ، قام پخپلو پښو ودريږی د هوساينی او پرمختک کنډول او جام شونډو ته ورپورته کړی توری ويرونکی او وژونکی بلاگانی له مينځه ولاړی شی نو خپل ملی اتحاد، او پايمان سره باید داسی ملت منځته راولو چی زمونږ د ننگ ، غيرت ، ملی اعتبار ، او د لوی تحول نښه وی څو ټول په يو اواز او غږ پر يو نه ماتيدونکی ملی وحدت راټول شی د افغانستان لپاره د افغانانو لپاره يوازی او يوازی افغان او افغانیت وياړ دی ۔
نو راشی چی په همدی نوم راټول شو ۔
عسکر ( چالاک)
تړون
چی مات يی نه کړی هيڅوک داسی تړون دی تل وي
داسی محور دي تل وي داسی لوی يون دی تل وی
خاونده ټيټ نه کړی د افغانانو شملۍ
دا پردمينی جوغی د شاه زلميانو شملۍ
يو فولادين اتحاد کلک پيوستون دي تل وی
خدايه دا ټول دا اوس په يو ټغر باندی کړی
د هسګ په لوری يی لوړ حماس وزر باندی کړی
دعرش په لوری باندی دا اوښتون دی تل وي
د آزادی ډيوه دی مدام روښانه اوسی
د پرمختگ دښمنان دي تل ناتوانه اوسی
عدل او انصاف دی تل وي سوله او سمون دی تل وي
خدايه زخمی دي نه شی د افغانانو قوت
د تاريخونو کيسه دا د پيړيو عظمت
دا د ځلاندو هيلو ځلان بدلون دی تل وي
وطنه سيال اوسی تل خپلو سيالانو سره
اغيار به تيښته کوی خپلو يارانو سره
وايی عسکر (چالاک) چی روڼ سباوون دی تل وی.
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۰ـ ۱۱۰۵
Copyright © bamdaad 2020