حلول ۱۰۳ مین سالگروز استرداد استقلال افغانستان گرامی باد!
به مناسبت ۲۸ اسـد
از برای تو منادی سر کنم
جامه را با اشک شادی تر کنم
سرکنم من نغمه های نابِ شاد
خاکِ مستی بر سر و پیکر کنم
چون غرور ملتِ افغانستان
بر فراز قله ها پرپر کنم
شاه امان الله قهرمانِ نسل ها
صد درود بر غازی اکبر کنم
چون نمادِ تاریخ اجداد ما
پرچم استقلال را در بر کنم
افتخار بر استرداد استقلال
افتخار بر ملت کشور کنم
(س ع گهریک )
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳/ ۲۲ـ ۱۸۰۸
Copyright ©bamdaad 2022
بامداد چهارشنبه ۱۹ اسد ۱۴۰۱ خورشیدی هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) شاعر مردمی ایران درگذشت و جامعه فرهنگی و سیاسی ایران و منطقه را داغدار نمود. از شمار صدها پیام همدردی و ارجگزاری اینک بخش هایی از بیانیه های کانون نویسنده گان ایران و حزب توده ایران را همراه با شعر « ارغوان » پیشکش میداریم . ( بامداد )
«هوشنگ ابتهاج (ه.الف. سایه) شاعر، ترانه سرا و از اعضای اولیه کانون نویسنده گان ایران، روز چهارشنبه، ۱۹ اسد در سن ۹۵ سالگی در کشور المان دیده از جهان فروبست.
سایه اگرچه بیشتر با غزلیاتش شناخته می شود، از نخستین شاگردان و پیروان نیما بود و شعرهای ارزندهای در سبک و سیاق نیمایی دارد که یکی از معروف ترین آن ها شعر «ارغوان» است، شعری که ابتهاج آن را در زندان جمهوری اسلامی سرود، همان حکومت آزادی ستیزی که اکنون در پی مصادره اوست. ابتهاج در شعرهای کلاسیک خود نیز مضامین اجتماعی، سیاسی و اعتراضی را با زبانی تغزلی و استعاری به گونهای بیان می کرد که مخاطبانش پیام او را به روشنی در می یافتند.
در سخن گفتن از ابتهاج نمی توان از نقش و تاثیر او در بالندگی موسیقی ایرانی یاد نکرد. او افزون بر سرودن ترانههایی به یاد ماندنی، در زمان تصدی بخش موسیقی رادیو، عرصه را برای معرفی نسلی از موسیقی دانان، نوازنده گان و آوازخوانان جوان دهههای چهل و پنجاه فراهم کرد که بعدها تنی چند از آنان از چهرههای سرشناس موسیقی ایرانی شدند.
ابتهاج از شاعران محبوب هم روزگار ما بود. او با زبانی ساده و موزون سخن گفت و سخنش بر دلها نشست. بسیاری از سروده های ابتهاج در یادها مانده است و همچنان زمزمه می شود. »
( از بیانیه های کانون نویسندگان ایران )
در پیام حزب توده ایران در سوگ هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) میخوانیم :
« شعر زنده یاد رفیق سایه هیچ گاه در برابر استبداد سستی نگرفت و به هیچ بهانه ای زوال پیدا نکرد، چه به لحاظ هنری، چه به لحاظ محتوا، چه در دفاع از شان انسان و تلاش انسان برای آینده روشن و برانگیختن این تلاش در مخاطب شعرهایش، چه در دفاع از صلح، دفاع از عدالت اجتماعی، و در دفاع از آزادی.»
«...اگر گذرا به شعرهای سایه نگاهی بیندازیم گویی تاریخ پیروزیها و شکستهای حرکتهای اجتماعی و سیاسی میهن را بازخوانی می کنیم، اما نه با کلمات رایج تاریخ نویسی بلکه با واژه گان شفاف و پاکیزه شعر سایه و حقیقت ساده و ملموس مضمونهایش. راز محبوبیت او و شعرش همین ساده گی و حقیقتی است که از خصیصه های مردم عادی و زحمتکش میهنش گرفته است....
در شعر « بر سواد سنگفرش راه »، اسد ۱۳۳۱، پس از رویداد خونین سی سرطان ۱۳۳۱ با خطاب « ای جلاد ننگت باد» خشمش از رژیم شاه را فریاد می کند. در شعر « گالیا » آنچه سروده اتفاق افتاده است، نخستین عشق و رویگردانی از آن در رویدادهای سرنوشت ساز سال ۱۳۳۱، عشق من و تو ؟ …آه / این هم حکایتی است… / یاران من به بند:/ در دخمههای تیره ونمناک باغشاه/ در عزلت تبآور تبعیدگاه خارک. …» شعر «بهار غمانگیز» را در سال ۱۳۳۳ پس از کودتای ۲۸ اسد سرود: «بهار آمد گل و نسرین نیاورد. …» در شعر « در کوچه سار شب» که تاریخ ۱۳۳۷ را دارد شاید « دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند» اندوه عمیق او پس از تیرباران خسرو روزبه قهرمان ملی در سال ۱۳۳۷ باشد. »
ارغوان،
شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا؟
یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه می بینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آن چنان نزدیک است
که چو برمی کشم از سینه نفس
نفسم را برمی گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانیست
نفسم می گیرد
که هوا هم اینجا زندانیست
هر چه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است.
اندر این گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
باد رنگینی در خاطرمن
گریه میانگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید…
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد
ارغوان
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما میآید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می افزاید؟
ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی بر این دره غم می گذرند؟
ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره باز سحر غلغله میآغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش،
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من…
هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۲ـ ۱۶۰۸
Copyright ©bamdaad 2022
افغانستان در یکی از بحرانی ترین مراحل تاریخ خود قرار دارد که مقدرات تاریخی کشورکماکان در کشمکش های کلان جیوپولتیک قدرتهای رقیب بین المللی و در دور جدید « بازیهای بزرگ » و رقابت قدرتهای رقیب و متخاصم منطقه وی رقم میخورد .
افغانستان نگونبخت که از قبل و در چهار دهه جنگ با آفات بزرگ مواجه بوده ، در فرصت سوزی ها و کرنش و سازش فسادسالاران بخصوص در دو دهه اخیرو سیاست های کجدار و مریز امریکا مقهورپاکستان گردید دریک سال اخیر با بحران بزرگ حقوقی و فقدان مشروعیت ملی و بین المللی مواجه است که تداوم آن ، کشور را به طرف باتلاق و در مسیر اهداف دشمنان تاریخی آن سوق مینماید . دیگر شکی وجود ندارد که افغانستان درسطح تحت الحمایه پاکستان تنزیل نموده است .
از دست بوس میل به پا بوس کرده ایم
واز لطف دوستان ترقی معکوس کرده ایم
پاشنه آشیل افغانستان ، فقدان دولت مقتدرملی منبعث از اراده آزاد مردم است . عملکرد قریب به یک سال اداره طالبان و ناکامی شان در ایجاد دولت و چسپیدن رهبران افراطی شان به تطبیق شریعت خاص ومنحصر بخودشان که بظواهر ریش و حجاب خلاصه میشود ، مبین این حقیقت تلخ است که :
افغانستان تا ایجاد دولت مقتدر ملی منبعث از اراده واقعی مردم ، صلح واقعی و پایدار فرسخ ها فاصله دارد !
بدینترتیب منافع ملی و مصالح علیای افغانستان وحفظ سلامت آن ، فدای خواست های صنفی ، گروهی ، ایدیولوژیک و استفاده ابزاری از مقدسات دینی مردم مظلوم میگردد .
در چنین احوال ناهنجاراست که رقبای منطقه وی و بین المللی و بویژه همسایه های حریص و طماع ، با عناوین « جمهوری اسلامی » و شعار« اخوت اسلامی» بخاطر تاراج افغانستان دست و آستین برزده اند و تهدید جدی را برعلیه استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور بوجود آورده اند . بارزترین مثال ها در رابطه استفاده ازموضوع آب بحیث وجه المصالحه با طالبان توسط ایران ، و چپاول معادن و ذعال سنگ توسط پاکستان می باشد که وقیحانه توسط صدراعظم آنکشور اعلام میگردد که :
«...برای مقابله با بحران اقتصادی ما از درک واردات ذغال سنگ افغانستان بیشتر از دو میلیارد دالر مفاد نموده ایم .»
چشمت نگران است ، که ملکت با دگران است !
( دراین ارتباط سکوت و سیاست عدم شفاف اداره طالبان ، صاف و ساده باج دهی و معامله پشت پرده به پاکستان و قربان ساختن منافع ملی افغانستان پنداشته میشود . )
درروز های اخیر مطالب زیاد در رسانه های افغانی و بین المللی در رابطه به واخان بدخشان بنشر رسیده است که در دو دهه اخیر دارای سابقه داشته و پرداختن به جوانب مختلف آن رسالت هر افغان و نهاد افغانی است که بوطن وآرمانهای مردم متعهد می باشند .
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا بمثابه مدعی العموم و مدافع افغانستان « مارگزیده » موضوع را به صورت همجانبه مورد بررسی قرارداده است ودر پرتو مصالع علیای کشور و منافع مردم و با درنظرداشت مصایب تاریخی مردمان منطقه واخان و ضرورت انکارناپذیر ارتقای سطح زنده گی آنان و تبدیل « بام دنیا » به پارک ملی ، قله شگوفایی و افتخار افغانستان ، موارد آتی را مطرح مینماید :
هشدارو هوشدار ای هموطن عزیز :
دشمنان تاریخی ما از همان مسیری که بیشتر از چهاردهه جنگ اعلام ناشده را علیه کشور تان آغاز نموده است ، تلاش دارند تا نفشه کشور را تعدیل و « سر وگردن » تن افغانستان را قطع نمایند .
واخان زمونږ د مور د ماتیکی حیثیت لری !
ـ واخان هیچگاهی مورد منازعه نبوده وبخش جداناپذیراز وجود افغانستان عزیز، واحد و لایتجزا ماست که هر نوع چشمداشت به منابع طبیعی ، آب و خاک آن تجاوز بر تمامیت ارضی و تجاوز برحاکمیت ملی افغانستان پنداشته می شود.
ـ حفظ تمامیت ارضی بحیث وظیفه اساسی و رسالت تاریخی عدول ناپذیرتمام شهروندان افغانستان است . بزرگترین درس عبرت انگیز تاریخ افغانستان ، این واقعیت تلخ است که :
هرنوع سازش و کرنش نسبت به یک وجب خاک افغانستان فقط و فقط مایه شرمساری ابدی به خاک فروشان وطنفروش ، بیچاره ساختن و محروم ساختن کشور از امکانات ترقی و سعادت مردم حاصل دیگری ندارد . افغانستان محاط به خشکه و درمنازعه تاریخی با مخلوق و استعمار ، میراث همین زمانداران و تصامیم ذلیلانه شان است .
افغانستان عضو سازمان ملل متحد است و تمام کشورهای عضو آن سازمان مکلف اند تا از هر نوع تهدید علیه تمامیت ارضی افغانستان و بکار گیری تهدید بر ضد آن اجتناب نمایند . بند چهارم ماده دوم منشور سازمان ملل متحد در زمینه چنین صراحت دارد :
« همه اعضا در مناسبات بین المللی خود از هرگونه تهدید یا بکارگیری زورکه علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی یک کشور معطوف است با نحوی با اهداف سازمان ملل متحد مغایرت دارد ، خود داری میکنند »
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا این نامه را به جلالتمآب سرمنشی سازمان ملل متحد ارسال و از دفتر نماینده گی افغانستان در آن سازمان میخواهد که موضوع تهدید و دسایس پاکستان علیه تمامیت ارضی افغانستان را به شورای امنیت مطرح فرماید .
ـ بزرگترین سرمایه افغانستان :
بزرگترین سرمایه و امتیازافغانستان یا قلب آسیا ، اهمیت جیوپولوتیک اقتصاد محور آن است که در طول تاریخ بحیث مرکز تلاقی تمدن ها ، چهار راه آسیا و نقطه اتصال جنوب آسیا با آسیای میانه و شرق المیانه شناخته شده است .
بدینرو :
دشمنان تاریخی افغانستان تلاش مینمایند تا کشورما را ازاین بزرگترین امتیازتاریخی محروم و خواب های هولناکتر از پلانهای ضیالخق و غلام اسحق خان بخاطر ایجاد عمق استراتیژیک و کنفدراسیون با نوکران شانرا تحقق بخشند .
ـ موضوع حیاتی اتصالات ، ایجاد بنادر و احداث سرک ها :
اظهر من الشمس است که این موضوع حیاتی باید در سرلوحه وظایف اساسی رشد و انکشاف ملی افغانستان قرارداشته باشد . اعمال دقیق این مامول بزرگ تاریخی و ملی در وجود یک دولت مقتدر ملی ، مستلزم توجه اساسی به دو اصل آتی می باشد :
ـ منافع کلان ملی و افغانستان شمول باید در سر لوح کار قرار گیرد .
ـ منافع مجموع مردم ، نیازهای مبرم مردم محل و ارتقای سطح زنده گی آنان و ضرورت اجتناب ناپذیرانکشاف آن مناطق باید مورد توجه اساسی قرارداشته باشد .
ـ بررسی تخصصی این مسایل توسط متخصصین و در بحث های همگانی و شفاف :
در چنین موارد با ابعاد بسیارپیچیده و کثیرالجوانب دارایی اهمیت ملی ، منطقه وی و بین المللی باید تصامیم سیاسی بر مبنای مطالعات گسترده کارشناسان اتخاذ گردد . مطالعات گسترده باید معطوف براین موضوع باشند که اهمیت و مصالح جیوپولیتیک اقتصاد محورافغانستان فدای اغراض اجنبی نگردد .
ـ رسالت تاریخی مردم در لحظات سرنوشت ساز تاریخ :
کشورها در طول تاریخ توسط ملت ها حفظ و حراست گردیده اند و تاریخ افغانستان نیز مشحون ازاین تجارب بزرگ می باشد . در احوال ناهنجار کنونی ودرعدم موجودیت دولت مقتدر ملی ،منبعث از اراده آزاد مردم رسالت اصلی دفاع از استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی مردم عهده دار می باشند .
بدینرو :
کمال افتخار است که شخصیت ها و نهاد های متعهد ملی دراین راه پیشگام اند . انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ، با مراجعه به جامعه مدنی ، نیروهای ملی ، نهادهای اجتماعی و فرهنگی ، مدافعان حق و حقوق مردم ، صمیمانه تقاضا مینماید که :
در دفاع ازاین داعیه برحق ملی بدون هر نوع تبعیض و تمایز ، به مصالح علیای افغانستان چنگ بزنیم و از :
ـ حق تجزیه ناپذیری افغانستان ،
ـ حق گذار افغانستان بشاهراه صلح و ترقی ،
ـ حق انکشاف متوازن تمام ولایات و مناطق کشور،
صادقانه و با شجاعت از منافع ملی افغانستان دفاع و به منافع مشروع همسایه ها احترام نماییم .
اکنون که بدخشان باستان و واخان آماج تروریزم و دسایس سوپر شیطانی پاکستان قرار دارد ، همه و یکصدا فریاد بزنیم که :
همه ما بدخشی و از واخان هستیم !
و بدینترتیب و در یک حرکت گسترده مدنی ، علاج واقعه را قبل از وقوع آن نماییم . افغانستان سرزمین حماسه و فاجعه است و دراین کسوف تاریخ ، قبل ازهمه باید امید ها را زنده نگهداشت و مشترکاْ باید :
از « انقلاب امید » پاسداری نماییم ، تا به جهانیان ثابت نماییم که :
افغانستان حق دارد و مستحق می باشد که :
حفظ گردد ، تداوم نماید و بشاهراه صلح و ترقی گزار نماید !
درین رستاخیز عظیم ملی برای مقابله با دسایس سوپرشیطانی پاکستان ، تمام نیروهای سیاسی ، شخصیت های فرهنگی و علمی ، جامعه مدنی و فعالان دیاسپورای افغانستان ، صرفنظر از اینکه درنیم قرن اخیر درکدام «خانه شطرنج ، پر رنج » افغانستان قرار داشته و یا بکدام اسم و رسم سیاسی تعلق داشته و یا دارند ، در معرض آزمون تاریخ قرار دارند که چگونه با فکرکلان ملی انسان محور و افغانستان شمول ، دردایره وسیع وفاق ملی از مصالح علیای وطن مشترک دفاع مینمایند .
با حرمت
شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا
میر عبدالواحد سادات رییس انجمن
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۲ـ ۰۲۰۸
Copyright ©bamdaad 2022
ایسکی تاریخ اوزلمیده
یوق شُبـهه، بویوکلر نـَسَـبـیـدن بـولـه مـیـز،
تاریخ بوییچـه شـان وشـکـوه دن توله مـیز.
نِی بـولدی بـو گـون ای اولوسـیم،باشیمیزه !
شهـزاده ایـرور باشـقـه لر و بـیز کولـه مـیز.
نـور نـامـه کـبـی بـویـنـیـمیـزه تاریـخ آسـیــب،
بیـلمه ی،اوقیمه ی،توغریسـی ینگلیش یوله میز.
بـاتـیـرلیـگیـمـیز یـات قــولیـده بــولـدی گــرو ،
یاو لر یشـه سیـن دیـب اوروشیب بیز اوله میز.
دشمن کـبـی میـز بـیر بـیـریـمـیز بیرله،
بیراق: پشتـون گه (ورور)، هـزاره بیرلـن بـُولـه مـیز
. یورتـیـم باغیده شـو بـاغـبان بـولـسه،
بیلیـنگ! کوکلم دن اوزاق کُوز چـیچکی دیک سوله میز.
بار می باشـیمیزده عـقـلـیمیز ،
ای اولو سـیم! دوستلرنی تـیپـیب دشمن ایله قول قوله میز .
(داکترسلام اثم)
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۲ـ ۰۶۰۸
Copyright ©bamdaad 2022
نامه انجمن حقوق دانان افغان در اروپا:
ترور و قتل څارنوالان و قضات افغانستان
در دفاع از حق حیات و حقوق حقه انسانی همسلکان مظلوم ما
تهدیدهای امنیتی برعلیه څارنوالان و قضات دولت قبلی افغانستان ، وکلای مدافع و اعضای خانوادههای آنان کماکان دوام دارد و این بخش آسیب پذیر جامعه افغانستان اماج قتلهای هدفمند از جانب گروپهای طالبان و ترور جنایت کاران حرفه وی، و انتقام گیری قاچاقچیان مواد مخدر و عاملین فسادهای بزرگ و سایر تروریستان قرار دارند .
بعد از سیطره طالبان بر ولایات و بخصوص شهر کابل و شهرهای بزرگ ( ۳۶ ) هزار زندانیان شامل جنایت کاران و قاتلین حرفه وی، تروریستان داعش و القاعده، مجرمین وابسته به مافیای زنجیری تولید و قاچاق موادمخدر، متجاوزین جنسی بر زنان و اطفال را از زندان ها رها گردیدند . این جنایت کاران میدانند که با اقامه دعوی از جانب کدام څارنوال و حکم محکمه توسط کدام قاضی صادر و محکوم به جزا شده اند و اکنون در جست وجوی این تطبیق کننده گان قانون اند تا آنها را ردیابی، اختطاف و به قتل برسانند .
حسب آخرین گذارش هیات معاونت سازمان ملل متحد، یوناما(چهارشنبه ۲۹ سرطان ۱۴۰۱ ) موارد کشتارهای فراقانونی، شکنجه و بدرفتاری، دستگیریها و بازداشتهای خودسرانه در افغانستان مستند شده است.
براساس یافته های کلیدی یوناما از پانزده ام اگست (۲۰۲۱ م ) تا پانزده ام جون ( ۲۰۲۲ م ) طالبان مسوول ( ۱۶۰) قتل فراقانونی مقام های حکومت پیشین می باشند . که مطابق به گذارشات مستند رسانه ها ، ۲۶ تن آن څارنوالان دولت قبلی می باشند و در تازه ترین مورد و در همین هفته ۱۷ جولای ممتاز شیرزی څارنوالان امنیت ملی ولایت خوست توسط افراد مسلح بشهادت رسید
تا اکنون حدود ۲۵۰۰ تن از څارنوالان و اکثریت قضات دولت قبلی برکنار شده اند و تهدید ، تخویف و تعقیب باعث گردیده است که ده ها تن از څارنوالان مخفی و از خانه های شان بیجا و آورده گردیده ، و روزها و شب های پر از وحشت وخوف را میگذرانند .
انجمن حقوق دانان افغان در اروپا علاوه به گزارشات تازه و اخیر رسمی که در منابع رسانه یی وسیعاً منتشر و سازمان حقوق بشر ملل متحد آنها را تایید نموده است، به اسناد و شواهد و نام های قاضیان و څارنوالان دست یافته است که از منازل شان اختطاف و سپس وحشیانه به قتل رسانیده شده اند.
در رابطه به تمام جنایات انجام یافته تا اکنون اداره طالبان راه انکار را در پیش گرفته و تا اکنون هیچ جنایتکار مورد محاکمه قرار نگرفته است .
تداوم بحران بزرگ حقوقی ، فقدان مشروعیت و نبود حاکمیت قانون از عوامل اساسی نقض حقوق مردم و منجمله کارمندان ارگانهای حراست از قانون می باشد .
انجمن حقوق دانان افغان در اروپا بحیث یک نهاد مستقل اجتماعی - مسلکی به تعقیب اقدامات و مراجعات قبلی ، بدین وسیله از کمیساری عالی سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ، شورای عالی حقوق بشر سازماندملل متحد ، کمیساری عالی ملل متحد در امور مهاجران (UNHCR) ، یونوما، گزارشگر خاص ملل متحد در امور حقوق بشر و سازمان های جهانی حقوق بشر، اتحادیه اروپا و تمام کشورهای پناهنده پذیر تقاضا می نماید تا :
بخاطر تامین امنیت فزیکی این حقوق دانان و اعضای خانوادههای شان و دفاع از حق حیات و زنده گی آنان توجه جدی را مبذول و تدابیر مقتضی را اتخاذ فرمایند .
بخاطر نجات جان این افراد تحصیل کرده، با تجربه ، مسلکی و مدافع حق و عدالت در افغانستان که عملاً زنده گی آنها و اعضای خانوادههای آن مورد تهدید جدی قرار دارد و متقاضی دریافت حق پناهنده گی و انتقال مصوون آنها و خانواده های شان به کشور های پناه دهنده می باشند ، در مطابقت با محتوای کنوانسیون سال ( ۱۹۵۱ م ) ملل متحد، کنوانسیون اروپایی سال ( ۱۹۵۳ م ) پیرامون حمایت و احترام به حقوق بشری، قوانین بشردوستانه دولتها اقدام عاجل اتخاذ فرمایند تا از قربانی شدن بیشتر آسیب پذیرترین گروه متخصصین مسلکی - حقوق جلوگیری گردد .
انجمن حقوق دانان افغان در اروپا بمثابه یک نهاد مسلکی و مدافع حقوق مشروع افغانان با ارسال این نامه به سازمان ملل متحد و سایر مراجع ذیربط بین المللی خواست مشروع و حق بسری شانرا با جامعه بینالمللی، مقامات شریک ساخته و خواهان اقدامات عاجل در زمینه می باشد .
با احترام فایقه
شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا
میرعبدالواحد سادات رییس انجمن
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۲ـ ۲۲۰۷
Copyright ©bamdaad 2022