فرخنده درچنگال ددمنشانه سنت گرایان سخافت
شریعت ها درمیان ما کینه ها افگندند، و به ما فنون دشمنی ورزیدن را آموختند. « ابومعلا معری»
علی رستمی
کارشناس امور فرهنگ و اجتماعی
قتل بیرحمانه ، فجیع والم ناک شهید فرخنده پژواک غم انگیزی، در فضای نابسامان کشور هنگامه برپا کرد، که قلب وجگر همه باشنده گان کشور وسایر هموطنانی خارج از کشور و انسانهای بشردوست ومدنیت پرست راغرق خون نمود. این حادثه موج بزرگی نفرت وانزجاررا درقبال داشت ومردم اعم زن ومرد در شهر کابل و ولایات کشور تظاهرات و راه پیمایی نموده وخواستار تامین عدالت بالای عاملین جنایت پیشه این حادثه شدند. کشتار بیرحمانه و ضد انسانی که توسط گروهی از اوباشان و کوتاه طریقان ، بیسوادان ، بی معرفتان علم ودانش فقهه مذهبی ودینی انجام شد ، به اثر توطیه ودسیسه ملایی تعویذنویس مسجد زیارت شاه دوشمیره که منفعت شخصی آن به خطر افتاده بود، صورت گرفت. گناه فرخند شهید این بود، که بالای ملای مسجد شاه دوشمشیره انتقاد وممانعت مبنی بر نماز خواندن درمقابل قبر وهمچنان دادن تعویذ بنام خدا و رسول که ازجمله سنت کهنه خرافاتی وبدعت دردین اسلام و نمایانگر آوردن شرک به خداوند و احکام شرعی میباشد ، بود .
این ملا تعویذ نویس برای انتقام از فرخنده وهمچنان حفظ منافع خود در میان نمازگذاران و زایرین مسجد با نشان دادن تعویذهای کهنه سوختگی که گویا فرخنده ورق های قران کریم را به اتش زده، درمیان مردم فریاد وسروصدا ها را بلند ؛ وآنان را برای سنگسار فرخنده به خاطر دفاع ازدین و کتاب خداوند تشویق کرد تا او به قتل برسانند. مردم بدون اینکه درجستجوی واقعیت شوند ، وجدان های را خاموش و بازوها را بلند نموده ، وحشیانه به مانند حیوان درنده بالای این زن بی دفاع هجوم آورده با سنگ چوب ، پا ودست او را لت وکوب کرده وبعداً پیکرش رادر درون دریای کابل به آتش کشیده آنرا به شهادت رسانیدند.
این نوع فتوا های غرض الود وخلاف واقعیت های موجود درطول تاریخ به وقفه هادر کشورما باالخصوص در طول سی وپنج سال اخیرواندی از جانب گروهک های مانند: مجاهد، طالب ، القاعده، وهابیت ، سلفیست و داعش علیه روشنفکران ،ترقیخواهان وسکولارها صورت کرفته که باعث قربانی شدن میلیونها انسان ومهاجرت های کتله وی هموطنان ما به خارج کشور شده است . این غایله هنوزهم ادامه دارد.
دین مقدس اسلام که ۱۴۰۰سال قبل توسط محمد فرزند عبدالله از قوم قریش به سرزمین عربستان درمکه ومدینه انتشار و گسترش یافت. نخستین ابلاغ و احکام آن برضد شرک آوردن به خداوند بود که مردم عرب به بت پرستی عادت داشتند وبت هارا را بنام خداوند ( که مشهورترینش الهه بود) میپرستیدند .درانزمان قبل از نازل شدن وحی به حضرت محمد درمکه گروهی بشمول شخصی حضرت محمد نظر به کتاب های سیره نبی ،این اشخاص بنام « متالهین یاحنفیان » (پرستنده، خداپرست) نامیده میشدند.از جمله آنها ورقه بن نوفل ،عبدالله بن جحش ،عمان بناالحُویرَث ، آمیه ابن الصلت ، زید بن عمروبن نُفیَل بوده اند وشخصی آخری زید بن عمروبن نُفیل قبل از رسالت پیامبری حمد بر دین حنفیها یعنی دین ابراهیم بوده است. زید هم در کوه حرا اقامت داشت و این اشخاص همه قبل از حضرت محمد از رسوم وعادت مورثی جامعه خود سرکشی نموده و آنرا قبول نداشتند. درصحیح بخاری آمده است که پیامبر قبل از نزول وحی برایش ، با زید بن عمروبن نفیل ارتباط داشته با وی در بسیار ازمسایل هم نظر بود . در زمان قبل از اسلام اعراب بت پرست بودند وخدارا بنام «الله » می شناختند و ایمان داشتند. این بت ها نقش شفیعان را نزدخدایشان بازی می نمود و وسیله وابزار برای رسیدن ونزدیک شدن به خدا بود. چنانچه در رساله ها ومتون تاریخی آمده است:« اولین پایه محکم دعوت حضرت محمد تکیه براین مساله بود ، یعنی یکی شمردن پروردگار از طریق نفی شرک وهمتا برای خداوند، وازآنها خواست تا خدا را بگونه مستقیم وبی واسطه یا شریک بپرستند، که آغاز وپایان آن وحدت دینی و روحی یک دلی ، دوستی ، محبت وهمفکری خواهد بود. که همه را بسوی سعادت نیکبختی راهنمایی خواهد کرد.»۱
بنابراین در متون دینی و احکام شرعی دیده میشود، که محمد اولین کسی بود که علیه سنت کهنه وخرافاتی و قوم خود قیام کرد و آنرا غیرحقیقی وانمود کرد ، یعنی اقدام علیه بت پرستی وشرک و سایر ابزار که انسان ها را از همدلی و همنوایی دور میسازد، پرهیز نمود. حضرت محمد بعد از پیکارهای زیادی میان قوم خویش اهداف خود را با همرزمان خویش تکمیل نموده وبعد از رحلت وی اخلافش این اهداف را تعقیب و ستون های اسلام را در جهان محکم نمودند. درحالیکه بعد از وفات محمد اختلاف از نخستین روزی مرگش، در مورد جانشینی وی توسط پسر کاکایش علی بن ابوطالب وکاکایش عباس بن عبدالمطلب آغازشد، وعلی خود را نظر به حادثه «غم غدیر » نسبت به دیگر اصحاب مستحق میدانست ، که این امر سرآغاز نخستین اختلاف برای احراز قدرت خلافت بعد از رحلت محمد در جهان اسلام شد ، و عواقب دلخراش را بوجود آورده که باعث بوجود آمدن فقیه های مذهبی بعد از خلافت عمر بن خطاب گردید ، که جنگ های قومی ومنطقه وی بالای حق وباطل بودن بالای کرسی خلافت ادامه یافت.
هر گروه وفقیهه مذهبی خود را نزدیکتر و واقعی تر و اسلامی تر نسب به دیگری میدانستند. جنگ های وقیام ها مردمی بر ضد خلافت عثمان بن ابوسفیان وکشته شدن او توسط مردم وبعداً به خلافت رسیدن علی وقیام معاویه بن ابوسفیان وعایشه خانم دوست داشتنی حضرت محمد، برای انتقام خون عثمان علیه علی که باعث کشتارهای زیادی درلشکر هردوجانب گردیده، تا اینکه نظر به تقاضای معاویه وطرفدارانش مصالحه با علی صورت گرفت، این امرباعث آن شد که تعداد زیادی از پیروان شیعه علی مخالفت خویشرا با صلح علی با معاویه ابراز نموده ، وسبب ساز انشعاب در لشکر علی بنام « خوارج » شدند که تاسال های بعدی الی ختم حاکمیت فاطمی ها نیزعلیه خلفای اسلامی قیام کرده و با فجیع ترین شکل سرکوب می شدند. بعد از آن خروج مذهب معتزله است، که درزمان مامون الرشیدخلفای عباسی شکل گرفته که در شناخت خدا و قران طرح های جدید آوردند، و برای اولین بار بحث فلسفی وعلمی در مور شناخت خداوند وقران در دربار خلافت بوجود آمد که مامون الرشید از جمله پیروان این عقیده بود. با کشته شدن حضرت علی توسط عبدالرحمان ملجم و رسیدن خلافت به معاویه و سایرخانواده اموی ، عباسیان وفاطمیان وعثمانیان که دراین دوره ها نظربه ظلم واستبداد خلفای اموی وعباسی برعلاوه رشد مکاتب اسلامی با وارد شدن فلسفه غرب بالخصوص یونان باستان نویسنده گان علما و شعارها و تاریخ نگاران مذهبی و مدعیان پیامبری ازجانب حسین بن حلاج وغیره وسایر مذاهب وطریقه های مختلفی که نمایانگر نوآوری درک ازاحکام شریعت وتفسیر ومعنای قران به گونه های مختلفی نظر به سلیقه ها و سنت ای محلی وقومی بود بوجود آمد که هر کدام برای خویش پیروان جداگانه جذب کرده که باعث اختلافات و زدوخورد های فزیکی و مسلحانه در روند تاریخ شده هست.
دین اسلام که با ارشادات واحکام آسمانی برای محمد برزمین نازل شد، حاکمیت آسمانی بالای زمین برای آخرین بار تامین شد. وبه صفت آخرین دینی آسمانی درجهان شناخته شد. و اولین نظریه محمد که برای کاکایش ابوطالب گفته بود تحقق پذیرفت چنانچه گفته بود: « اگر آنچه را که می خواهید بشما بدهم ایا میتوانید کلمه ای به من بدهید که با آن می توانید بر اعراب فرمانروایی کنید؟ وعجم را به اطاعت وفرمانبری خویش درآورید؟... »
طوریکه علم جامعه شناسی اذعان دارد که :اداره جامعه و قدرت داشتن بالای آن از علم سیاست آغاز میشود . بر اساس این امر میتوان گفت که دین اسلام ازآغاز یک دین سیاسی بود که بوسیله محمد بن عبدالله پایه گذاری وخودش را بمثابه پیشوا ی دینی ـ سیاسی درجامعه وانمود ساخت. برای اینکه درآنزمان هم رهبری دینی واداره سیاسی جامعه بدست پیامبر اسلام وبعد ازوی به اخلاف آن تعلق گرفت وهیچ وقت جدا نه بود وهردو توسط یک فرد امرونهی میشد. اما در زمان اموی ها وعباسی ها تفاوتی مبنی بر اداره دین تحت اداره سیاسی ودیوان سالاری با موجودیت علمای ایرانی وخراسانی بکلی درامد. بر علاوه جنبش های ضد عربی که درخراسان زمین و ایران به شکل گسترده بوجود آمدند که اهسته اهسته این جنبشها ظالمانه وددمنشانه سرکوب گردید ؛ افول وعدم گسترش وتشکیل حکومت های اسلامی درجهان بعد از سقوط عثمانی ها بعد از جنگ اول جهانی و بوجود آمدن دولت های های سکولار مردمی وانقلابی در کشور های اسلامی و دور شدن دولت های اسلامی از قدرت وتغیر فرهنگ کلتور کشورها براساس مدنیت غربی ، ارزش های اسلامی جای خود را به ارزش های سکولاریزم ومدنیت غرب داد. بر همین اصل متذکره بود که آغاز جنبش «امت واحد اسلامی » که نظر پردازوی سیدجمال الدین افغانی بود، دراواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی بنام «اخوان المسلمین » ودر مصر بوسیله حسن البنا و درسال ۱۹۲۸ « انجمن اسلامی » پاکستان بوسیله ای ابوالاعلی مودودی تشکیل یافت. این احزاب میکوشیدند تا برای احیای دوباره سنت های صدراسلام دولت های اسلامی را تشکیل دهند، بناَ اسلام سیاسی و رادیکال عملأ داخل کار زار مبارزه سیاسی علیه سکولاریزم وجنبش های دموکراتیک وسنت شکن گردید. درهمین مقطع تاریخیست که « اسلام سیاسی » وارد واژه گان علوم سیاسی شد.اهداف آنها احیای دوباره هویت اسلامی درمحور فعالیت های این جنبش ها قرارگرفت، وسایرهویت ها را درحاشیه قراردادند. این جنبش ها محور فعالیت تبلیغاتی خود را بنیادگرایی واندیشه های تکفری وجهادی قرار داداند. یکی از بنیادگران این جنبش های تکفری وجهادی سید قطب بوده که به مثابه پدرمعنوی آنها محسوب شده که برای اولین بار درسال ۱۹۴۷ تحت اندیشه های وی « جماعه الجهاد » مصر است که توسط صالح سریه بنیان گذاری شد. این جماعت جامعه فعلی را تکفیر نموده ونظم و سیستم جهانی را جامعه ساخته کفار دانسته وهرگونه خشونت راعلیه آن مجاز دانسته وجهاد را علیه آن فریضه میداند و درحالیکه درفقهه اهل سنت جهاد « واجب کفایی است نه عینی». مهترین اصل اینست که این جماعت «جهاد » را درجامعه اسلامی واجب شمرده درحالیکه « جهاد » بر علیه جامعه غیر اسلام اطلاق شده است. این جریان، مادر تمام گروپ های جهادی وتکیفری وهابیت وسلفیست به مانند القاعده ، طالبان و داعش میباشد. درآغاز فعالیت این گروهای بالخصوص اخوان المسلمین ، بنابر روحیه جهادی و ضد حکومت های سکولارعلیه جنبش های دموکراتیک وملی چپ تحت قیادت جهان غرب بالخصوص امریکا قرار گرفتند، که برای مقاصد خود تحت نام خطر« کمونیزم »علیه دولت شوروی وقت و جنبش های انقلابی درکشورهای اسلامی استفاده شده که تاریخ شاهد اعما ل آنها بعد از جنگ اول ودوم جهانی علیه خیزش جنبش های مردمی و مترقی درکشورهای تازه به استقلال در آسیا ، افریقا وامریکایی لاتین میباشد. این نیروها امروز دوباره با تغیر نام وسبک مبارزه بنام داعش ، القاعده و بوکوحرام وغیره، برای مقاصد اقتصادی و نظامی با مصارف مالی و نظامی کشورهای امریکا واسراییل درمدرسه های وهابیت درپاکستان ، مصر وعربستان سعودی با نظریاتی وهابی گری تربیه شده وبعداً به کشورهای مورد نظر شان گسیل میشوند. بزرگترین گروه ای تندرو که درسوریه ،عراق ولیبیا اقدامات نظامی نموده است ، دولت عراق وشام «داعش » میباشد. با تسلط نظامی در عده از شهرهای این کشورها مطابق به احکام باورهای مذهبی وشرعی خویش ، مردم را بالخصوص شیعان را بشکل فجیع وحشتناک در محضرعام اعدام و یا توسط شمشیر وکارد سر شانرا بریده وبه مانند حیوان حلال کرده است. این جانیان چنان وحشت را باکشتار بیرحمانه خود در شرق میانه وسایر کشورها انجام داده که تاریخ تا بحالی در حافظه خود از این نوع جنایات را ندارد.
شهید فرخنده هم به مثابه انسان سنت شکن وضد خرافاتی بربنیاد تعلیمات اسلامی ، میخواست نظر به تجربه شخصی خود که از عملکردهای خرافاتی فریبکارانه ملای مسجد بدست آورده بود، به مردم افشا نماید، و آنان را علیه عمال فریب کارانه ودروغ پردازی که هم به دین ضرردارد، وهم به پیروان آن بسیج سازد . لیکن حاکمیت فضای داعشی وطالبانی بالای روان و درک جوانان و نوجوانان کشور، و تبلیغات ضد انسانی باعث شد، که فرخنده توسط عمال ددمنشانه اوباشان نافهم ازبین برود. اگر خرد وعقل سلیم از باورهای دینی وهمچنان دانش انسانی وجود میداشت، همچو حرکت ضد انسانی به وقوع نمی پیوست. قتل شهید فرخنده یکبار دیگر روحیه بنیاد گرایی وتکیفری جهادی را که برمبنای طریقه های مختلفی مذهبی در روند تاریخ در کشورما به وجود آمده ، درعمل درکابل تثبیت ونمایان شد. ما از طریق رسانه ها مشاهده کردیم که چگونه جوانان ویا کهن سالان بدون درک مفاد احکام شرعی و دینی علیه فرخنده که با حجاب سیاه اسلامی درمقابل شان قرار داشت، بی رحمانه حمله ورشدند وحتا به حجاب اسلامی آن هم توجه واحترام نکردند. کسی که با حجاب اسلامی برای ارشادات اسلامی کمر بسته بود ،ظالمانه مورد سنگ سار در دوکیلومتری اسکان رهبری دولت جمهوری اسلامی افغفانستان قرار میگیرد. این حادثه تداعی زمانه های مختلفی را مینماید که مسلمانان دموکرات ولیبرال در هرمقطع تاریخی براساس سلیقه های فقیهی با استفاده سو ازنام دین ومذهب واحکام آن قربانی شده اند. تنها این عمل در کشور ما بالای فرخنده شهید رخ نداده، بلکه توسط گروهک های تروریستی داعش بوکو حرام وانصارالله در سوریه عراق وسومالیا وغیره کشورهای عربی وافریقایی نیز انجام شده؛ که باعث قتل دسته جمعی هزارن انسان مسلمان که پیرو قران خدا و رسولش بودند، گردیده است؛ که در کشورهای متذکره ده ها گور کشتاردسته جمعی در عراق وسوریه اعم از زن ، مرد وطفل کشف شده که بازگوکننده این امر است. نه تنها فرخنده شهد بلکه هزازان فرخنده بی گناه دیگر با عمال ددمنشانه ظالمانه تعصبات داعشی و طالبی غیرشعوری قربانی خواست های رهبران ومدعیان مذاهب گوناگون شده اند. سربریدن یک تن از سرباز اردوی قهرمان کشور توسط گروه طالبانی و داعشی درغرب کشور وگروگان گیری ۳۱ تن دیگری ازهموطنان بیگناه وغریبکار واعیال دار درچنگال این گروهی تروریستی خبر ناخوش و رنج آوریست که دامن گیر خانواده های بی دفاع ومظلوم انها درکشورما شده است وهرلحظه منتظرتعین سرنوشت خوب وخراب زنده گی اعضای خانواده خویش میباشند.
کجا هستند به اصطلاح « رهبران جهادین » که ازخون مردم خود را تا گلو غرق زرو سیم نموده اند وامروز درعیش ونوش وزنده گی پرعشرت خویش بوده و از غم واندوه مردم بی خبرهستند وتنها در فکراحراز چوکی ومقام و زر و پول و قدرت خود بوده واگر کوچکترین آسیب به منافع شخصی خود احساس کنند، زمامداران حکومتی را با زوراسلحه تهدید نموده وخواستار تامین منافع خویش میشوند. چرا ازحقوق زن مومن ومسلمان فرخنده شهید چشم پوشی نموده هیچگونه حرکتی دادخواهی و انسانی را برای دفاع ازمقام آدمی و ارزشهای اسلامی از طریق علما و روحانیون برای تحقق عدالت علیه عامل مجرمین شهید فرخنده انجام نداده وسکوت اختیار نموده اند. اراده راسخ حق خواهی و تامین عدالت انسانی ، تنها برای منفعت گروهی وشخصی وقومی نیست، بلکه دارای ارزشهای فراگیر با ابعاد وسیع انسانی وبشری میباشد.
به گفته حافظ: غلام همت ان نازنینم ـــ که کار خیربی روی و ریا کرد
ابومعلا معری فیلسوف وشاعربزرگ عرب میگوید:
ترس از مرگ اصحاب کهف را غارنشین ساخت
وبه نوح وفرزندش کشتی سازی را آموخت
خوش نیامد آنرا آدم وموسی
که به آنها پس از مرگ وعده بهشت عدن داده شده بود.
رویکردها:
۱ـ شخصیت محمدی یاحل معمای مقدس، اثر: معرف عبدالغنی الرصافی نویسنده وشاعر نامدارعراق.
ـ تاریخ طبری جلد چهارم و شانزدهم وششم وهفتم ، تالیف محمد بن جریرطبری.
ــ بازی شیطانی نشریه حزب توده ایران .
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱۵/۱ ـ ۱۱۰۴
جنگ کثیف اوباما، کشتارمردم ملکی یمن
ستیفن لیندمن
برگردان از دکتر سید احمد جهش
درتمام جنگ ها به مردم ملکی بیشترآسیب میرسد. یمن مستثنی نیست صنعا درحال تبدیل شدن به شهراشباح است.
یک دوکاندار گفت: « همه فرارکردند... تعداد کمی که باقی مانده تنها وبدون فامیل های خود اند. پس به سختی کسی می آید وچیزی می خرد. طالع خواهم داشت اگر روز بیست دالر فروش کنم ...چطور کرایه دوکان و یا مصرف برق رابپردازم ؟ اگر وضع بدین منوال ادامه یابد درطول چند روزکسب دوکانداری ام را ازدست خواهم داد.»
قرارگفته حکیم المسمری سردبیر « یمنی پست » در شروع آنها تنها صنعا راهدف قرارمیدادند، ازاینرو مردم به ولایات فرارکردند « اما اکنون حملات را به حومه شهرهم توسعه داده اند.»
یمنی ها درنواحی تحت حمله درخانه های خود محصورمانده به کمبود مواد اولیه زنده گی، به شمول غذا، آب، کمک های طبی وبرق مواجه اند. یمن اصلا یکی ازممالک فقیرمنطقه است وجنگ عامل تشدید خرابی وضع مردم شده است حتا اگردرجایی غذا ودیگرخدمات موجود باشد اکثرا یمنی ها توان خرید آن را ندارند. کثرت پناه گزینان وبحران بیکاری مشکل رامضاعف ساخته مصیبت دامن میلیونها انسان راگرفته است.
پروگرام جهانی غذا میگوید درحدود ۱۳ میلیون یمنی جهت نوشیدن ودیگرمصارف شان تنها آب ملوث دراختیاردارند.درحدود یک میلیون طفل یمنی سنین پنجساله وپایین ازآن به سوتغذی دچار اند و گمان میرود که تعداد شان درهفته وماه های آینده بصورت تصاعدی رشد نماید.
پنتاگون بمباردمان و ترور به رهبری سعودی راتنظیم میکند – تعیین اهداف، رساندن تسلیحات، تهیه اطلاعات، سوختگیری جنگنده های تهاجمی ودیگر خدمات.
سپوتنیک نیوز راپورمیدهد که کشتی های جنگی امریکا بالای اهداف یمنی فیرنموده حمله های هوایی محلات مسکونی، شفاخانه ها، مکاتب، استیشن های برق وفارم لبنیات هودیده ودیگرمحلات غیرنظامی را هدف قراردادند.
راپورها حاکی ازکمبود همه ضروریات زنده گی است.مناطق معروض به حمله همه فلج شده اند. به تاریخ دوم اپریل ولیری آمس معاون سرمنشی ملل متحد دراموربشری وکمک های عاجل بیانیه صادر نمود که میکوید:
« من از ناحیه مصوونیت افراد ملکی که درصحنه جنگ های شدید یمن گیرمانده اند خیلی به تشویشم...من از تمام جوانبی که درقضیه دست دارند میخواهم تا مکلفیت خود را به اساس قوانین بین المللی درک نموده و درحمایت حیات مردم، اطفال، زنان ومردان که ازعواقب این جنگ رنج مبرند مساعی نمایند . .. راپورها ازهمکاران کمک های بشری درنقاط مختلف مملکت حاکی از آنست که درطول دوهفته اخیر ۵۱۹ نفرکشته، ۱۷۰۰ نفر زخمی شده است که درآن جمله بیشتراز۹۰ نفراطفال میباشند.»
وی افزود : « ده هاهزار نفرخانه های شان را ترک کرده اند بعضی بحر را گذشته به جیبوتی وسومالی رفته اند. آب، برق و ادویه ضروری قلت دارد...آنانی که شامل جنگ اند باید تضمین نمایند تا شفاخانه ها، مکاتب، کمپ های پناهنده گان وبیجا شده گان و زیربنا های ملکی را مخصوصا درمناطق پرنفوس هدف قرار نداده وبه مقاصد نظامی استعمال نکنند. با وجود خطربزرگ نماینده گی های ملل متحد وهمکاران کمکهای بشری درهماهنگی باهلال سرخ یمن ومقامات محلی در تلاش اند تا بسته های صحی ،جنریتورهای برق، آب، غذا وکمپل به مردم برسانند».
بیشتر از آنچه رسانده شده است ضرورت است بمباردمان ومحاصره رسیدن به یمن را دشوارساخته است.آمس اضافه نمود که: « قبل از این حادثه هم میلیون ها یمنی خیلی آسیب پذیر بودند...امیدوارم صلح،مصوونیت وثبات هرچه زودتر اعاده گردد. چانس دستیابی به این همه تقریبن صفراست.»
با تجاوز نیروهای زمینی سعودی و شرکا احتمال حمام خون میرود.صدها هزار نفرقبلا بیجا شده بودند اکنون شاید به میلیونها برسند. جولیان ارنیس نماینده ملل متحد دربنیاد اطفال یمن جریان را « هولناک و سریعا انکشاف کننده خواند ». «ما به سوی یک سانحه انسانی روانیم » بیشتر از همه واشنگتن مسوولیت کامل وضع در منطقه را بدوش دارد. تعدادی روزانه می میرند، تعداد زیادی زخمی میشوند. اطفال شدیداً آسیب می بینند. نصف نیروی برق عدن فلج شده است. تنها بعد از۹ روز بمباردمان ترور وضع دراکثر مناطق مصیبت باراست.
استکباراضلاع متحده بصورت سیستماتیک کشورها را تباه و ویران میکند. هرروزجنایات هولناکی به ضد صلح صورت میگیرد .حیات وآسایش عرب اهمیت ندارد. واشنگتن و ایادی منطقه وی اش آنها را سلاخی میکنند.
( سایت گلوبال ریسرچ ، مورخ ۴ اپریل ۲۰۱۵ ترسایی )
یادداشت برگزارنده : این راپور تراژیک آیینه ایست از وضع فعلی مردم ستمدیده افغانستان.
جوانان وطن!
بخاطر استقرارصلح برضد جنگ مبارزه کنید!
به خاطرآزادی وطن برضد امپریالیزم وایادی داخلی اش مبارزه کنید!
پیروزی از نیروهای صلح خواه است!
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱۵/۵ ـ ۰۶۰۴
غم واندوه در خانواده های سی ویک هموطن اختطاف شده ادامه دارد
میرمحمدشاه رفیعی
چهل روز قبل از امروز ۳۱ تن از هموطنان ما که بنابر اظهار منابع خبری از ایران برگشته بودند در مسیر راه کابل کندهار به اسارت برده شده اند که تاکنون (۱۲ حمل ۱۳۹۴) از سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست.
افوهات میرساند که آنها از طرف گروه تروریستی نو ظهور داعش که وجود آنها طور قطعی در کشور ما ثابت نمی باشد اسیر گردیده اند. اطلاعات میرساند که اسرا به ولسوالی خاک افغان ولایت زابل برده شده واز آنجا بعد از تجزیه به گروپ های کوچک به ولایت های دیگر از جمله ولایت غزنی و ارزگان انتقال داده شده اند.
در چند روز اول بعد از تقبیع این عمل ننگین وشرم آور دشمنان مردم افغانستان از طرف منابع مختلف قوت های مسلح کشور غرض رهایی آنها عملیات را درساحه براه انداخته بودند که باعث تلفات سنگین نیروهایی مسلح مخالف گردیده است اما در راه رهایی اسرا به نتیجه مطلوب نرسیدند . از آن تاریخ تا کنون نشست های متعددی از طرف فامیل ها و وابستگان اختطاف شده ها براه انداخته شده وطی مباحثات و نمایشات اعتراضی خواهان رهایی این هموطنان بیگناه و مظلوم ما گردیده اند.
عده ای از وکلای ولسی جرگه و سناتوران ضمن خواست ومطالبات جدی شان از دولت ومسوولین امنیتی خواهان اقدامات قاطع غرض رهایی آنها گردیده اند و اما با وجود این همه اعترضات و وخامت اوضاع به جز چند روز اول دولت ومراجع مسوول خاموش هستند ، خاموشی وعدم اجراات قاطع وهمه جانبه دولت در این زمینه مایه نگرانی وتشویش نیروهای ترقیخواه وپیشرو جامعه ما میباشد؛ زیرا دیده می شود که درقبال این حادثه ننگین وشرم آور برعلاوه ناتوانی دولت در حفظ امنیت شاهراه و حفظ جان مردم ،توطیه ودسایس غرض براه انداختن بی اعتمادی وسوتفاهمات میان مردم وباشنده گان باهم برادر این سرزمین براه افتیده است .
گروگان گیری به مثابه پدیده شوم بعد از سال ۱۳۷۱خورشیدی در کشور ما معمول گردیده . قبل از همه شخصیت های متمول وصاحبان سرمایه وافراد گروپ های رقیب تنظیم ها به اسارت گرفته می شدند که اکثریت آنها با دادن پول های هنگفت رها شده اند و عدای هم به قتل رسیده اند و یاسرنوشت آنها بعد از گذشت سال های نامعلوم باقی مانده است.
وقوع حوادث گروکان گیری به اطلاع مردم بنابر دلایلی کمتر رسانیده می شود. فامیل ها وشخصیت های که متقبل این همه زجروشکنجه میگردند حاضر به افشای این مظالم و وقوع حادثه نیستند .
بنابر دلایل مختلف عاملین این نوع اعمال ضد بشری وخلاف کرامت انسانی گروه های مافیایی قدرتمند که حامیان شان در مقامات عالی دولت قرار دارد می باشند و از امکانات لازم اقتصادی و سیاسی برخوردارهستند.
اما این گروگان گیری اخیر در مسیر شاهراه کابل کندهار حالت استثنایی دارد ؛ وبیش از دیگر حوادث مشابه قابل تشویش می باشد زیرا در این حادثه (۳۱) تن افرادی که از نگاه اقتصادی وامکانات قومی در لایه های پایین جامعه قرار دارند وهمه شان مربوط به یک گروه اتنیکی خاص جامعه می باشند؛ در یک ساحه ای که باشنده گان آن گروه قومی دیگری زیست دارند اسیر گردیده اند.
عاملین این رویداد هرگروه که باشند از جمله دشمنان مردم افغانستان محسوب میگردند اعمال آنها خطرناک وغیرانسانی است. وآنها اهداف بزرگتری را دنبال میکنند که عبارت است از ایجاد تفرقه وسوتفاهم میان باشنده گان باهم برادر این کشور وانتقال حالاتی که هم اکنون در سوریه یمن وعراق دوام دارد به کشورما میباشند.
این حادثه نمایانگر عدم امنیت ومصوونیت شاهراه افغانستان از جمله شاهراه کابل ـ کندهار می باشد که دولت نتوانسته باوجود امکانات موجود وکمک های جامعه جهانی وتوظیف صدها نفر از پرسونل امنیتی در مسیر این شاهره امنیت را تامین کند. زمینه رفت وآمد کارمندان دولتی وتجار وصاحبان اموال تجارتی در این شاهراه موجود نیست وبعد از وقوع این حادثه رفت وآمد مسافرین ازاین مسیربه مراتب کمتر گردیده است. براه انداختن جنگ ها و اختلافات مذهبی در کشورهای اسلامی از جمله اهداف شوم جنایت کاران جهانی می باشد که با ظهور گروه داعش این خطر روبه افزایش است. دولت افغانستان وقبل از همه مردمان آگاه وعاشقان راستین سعادت و خوشبختی این وطن آزاده گان وقهرمانان موظف هستند تا تمام امکانات واستعداد شان را در راه حفظ وحدت وهمبستگی خدشه ناپذیر اقوام وساکنان باهم برادر افغانستان براه اندازند وجلو توطیه و دسایس را که در این زمینه از طرف دشمنان مردم افغانستان براه افتیده بگیرند.
از اینرو خاموشی وحرکات پسیف مراجع امنیتی کشورمایه نگرانی وتشویش می باشد و این نوع حرکات فرهنگ گروگان گیری را نهادینه خواهید ساخت وباعث فشار های غیر انسانی بالای مردم خواهد گردید.
(۳۱) نفر از هموطنان ما بدون کدام جرم وگناهی به اسارت برده شده اند ومراجع امنیتی غرض رهایی آنها اجراات لازم وقابل نوجه را به عمل نیاورده اند. باید همه بدانند که حفظ سلامت وبقای افغانستان مربوط به وحدت وهمبستگی برادرانه و عاشقانه فرزندان آن می باشد و بنابر دلایل مختلف اعمال تفرقه افگنانه دشمنان بیرونی افغانستان وبعضی از نیروهای جاه طلب که خود را درعقب قوم مذهب ومنطقه پنهان کرده اند و اعمال ضد انسانی و مخالف عنعنات پرافتخار افغانی ما را انجام میدهند.از جمله موانع بزرگ در راه صلح وترقی وپیشرفت افغانستان محسوب می گردد وباید تمام نیروهای دموکرات ترقیخواه ومدافعین راه خوشبختی وسعادت مردم افغانستان برعلیه این عوامل ناپسند وغیر مشروع قاطعانه مبارزه نمایند.
ما گروگان گیری وتحمیل اراده غیرقانونی وغیر انسانی را بالای هموطنان خود محکوم می نمائیم وخواهان اقدامات عاجل دولت ومتنفذین محل در راه رهایی آنهاهستیم.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱۵/۳ ـ ۰۴۰۴
رییس جمهور غنی، وزارت خارجه را حذف کرد
موسی فرکیش
درکشوری که قانون از دهن تفنگ و ملا بر قانون رسمی ارجحیت دارد، پخش اعلامیه ای ریاست جمهوری مبنی بر حمایت از عربستان سعودی در لشکرکشی بر یمن؛ این مورد را وضاحت داد.
سخن گوی این مقام ابراز داشته است که این تصمیم در مشوره با « شورای علما » اتخاذ گردیده است. حکومت وحدت ملی که به همه چیز جز این وحدت می اندیشد، لگام امور روابط خارجی را بدست ملاها میدهـد، وزارت خارجه خویش را به هیچ می انگارد و حتا آن اعلام پشتیبانی نه از طریق وزارت خارجه که از مجرای نعره تاییدی شورای علما ابلاغ میگردد.
سه مورد سوال برانگیز درین اقدام رخ بر میکشد:
ـ ضرورت تاییدیه و اعلام پشتیبانی ریاست جمهوری ازعربستان سعودی چه میتواند باشد؟
ـ چرا پای وزارت خارجه درین معامله می لنگد، یا واضح تر چرا ازین امر حذف شده است؟
ـ شورای علما چرا و چگونه درین میانه سر برآورده است؟
میتوان رگه های دیگری را نیز درین عمل نشانی کرد، اما اینکه جناب رییس جمهور از زمان کمپاین های انتخاباتی برای دستیابی به محبوبیت راه آسانِ عبور از « دهلیز مذهبی » را کشف کرده است، چیزی ناگهانی نیست. او حتا در همان زمان، نخستین سفر رسمی اش را به حرمین شریفین نشانه زده بود. دیدار خادم الحرمین الشریفین آرزوی درونی او نبود، جلوه یی بود برای نمایش دعا با پشت به طرف کعبه یا همان گذر از دهلیز مذهبی برای نفوذ بر افکار باورمندان. به نظر آگاهان هیچ ضرورتی نبود که ریاست جمهوری کشوری که توانایی رهایی سی ویک گروگان را ندارد، زیر ریشش دختری سنگسار و آتش زده میشود، به خیزک بپردازد و اعلام پشتیبانی از لشکرکشی عربستان کند. حساسیت های موجود درمنطقه ، بخصوص با همسایه، اتخاذ این اعلامیه بدون غور را به چالش کشانیده و کشور را به سوی جنگ نیابتی ناخواسته دیگر میکشاند. احتمالاً آنهایی که در پست های وزارت خارجه تکیه زده اند، حساب دیپلوماتیک تر و رسمی تری اتخاذ میکردند که در آنصورت عبور ریش سفید تازه مذهبی شده، از دهلیز و کسب نفوذ مشکلتر می بود. بنابرین استفاده از ضعف تدبیری و مدیریتی آن وزارت، این امکان را میسر ساخت تا یکبار دیگر، اتخاذ تصمیم در مناسبات خارجی، با ترازوی خود برتربینی در نفوذ باور مذهبی، شکل گیرد. انتظار عاملان اینست که نفوس خوشباور مذهبی آنرا یک ابتکار بی سابقه قهرمان گونه بپندارند و در خواب های برتریت مذهبی به دیگرکُشی و اعمال نفوذ، تعظیمی برمقام ریاست کنند. نفس این اتخاذ، پای شورای نامنهاد علما را بخود میکشد. روند مناسبات خارجی ملبس با چپن ملا، به جنگی میرود که هیچ سرش با آب و خاک ان عسرت کده بسته نیست. « عبور از دهلیز مذهبی» برای نفوذ، متقاضی حامیانی ازین دست است. هر دو سر معامله به اتخاذ و تحقق موردی میپردازند که اصلاً مجرای اجرایی دیگری دارد و رسماً به هشدار و حذف وزارت خارجه کشور دست مییازند.
کسی هم پیدا نشد که بپرسد، این شورای علما به کدام صلاحیت، حق و آگاهی، نقش مدیران وزارت خارجه را بازی میکند؟
اینجا اما دراین همه گیرودار وزارت خارجه مزدحم و پرخرچ کجاست؟ این خلف ربانی درین هیچ گرفتنش، اگر در سرچوک قدم زند زیبنده تر است!
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱۵/۲ ـ ۰۶۰۴
تکرار نظرملا ایاز نیازی توسط سه نماینده پارلمان در کمیسیون پارلمانی
ع . بصیر دهزاد
دراین روز های که قلب میلیون ها افغان هموطن ما چه در داخل و چه در خارج کشور از قتل وحشیانه توسط ولگردان داعشی خو ، خونین اند و همه میدانند که قتل این دختر جوان که به شیوه « ناجوانمردانه و نامردانه » توسط یک گروه ولگرد و به تحریک نا مسلمانان بیسواد که وحشت و دهشت سالهای جنگ چشم های شان را کور و وجدان های شان را خفته ساخته است، به قتل رسیده و هیچ دلیلی و سند و شواهدی وجود ندارد تا موضوع خود ساخته « سوختاندن قران کریم » را ثبوت نماید ، حتی مظنونیتی هم در مورد وجود ندارد. در پی صحبت های تحریک آمیز و غیر مسوولانه دلالان دین به مانند ملای مسجد وزیر اکبر خان ، معین بی فرهنگ وزارت اطلاعات و فرهنگ و یک سناتور پارلمان، دیروز بازهم سه نماینده در پارلمان افغانستان عین بته پرتعفن و شاخ و برگ داده را که این سه تن به زمین نفاق و وحشت شان نشانیده بودند، آبیاری نمودند. آقایان عبد الاحد درانی نماینده وردک، کرام الدین رضا زاده نماینده غور و انجینیر حلیم قرار نماینده لغمان باز هم مساله احتمال سوزاندن قران کریم را در جلسه کمیسیون پارلمانی بالا کشیدند. آنان به عوض اینکه مساله یک قتل بدون محاکمه و آنهم با وحشیانه ترین شیوه که درانسانیت و وجدان انسانی نمی گنجد، را بحیث نماینده ملت مطرح نمایند، میخواهند خاک به چشم دیگران زده ، وحشت و دهشت را با رنگ فروشی دین مذهب موجه جلوه دهند. چنین برـمد ها و اخذ موضع علناٌ در کشور بیان و تداعی همان پدیده جهل تاریکی در برابرعلم و روشنی و روشنگری را تکرار میکند که افغانستان از یک قرن بدین طرف ، از آن ملای لنگ دیروز تا اسلاف امروزی شان یعنی هم فکران ملای کور دست و گریبان اند.
چند دلیل برای این سه تن دلالان دین:
- شما آقایان باید قتل را که به ناجوانمردانه ترین و وحشیانه ترین شکل ارتکاب یافته است، باید از منبر های که تیکه دار آن هستید، محکوم کنید و دها و صدها دلیل و آیات قرآنی و احادیث بر محکومیت و حرام بودن چنین کشتار های ظالمانه ارایه بدارید. اگر میگویید وجود ندارند، بر آگاهی اسلامی تان شک کنید و اعتراف بر ایده های جهالت نمایید.
- شما آقایان این را درنظر نگرفته اید که این گروه ولگرد قاتل و عاملین وحشت و اخلال گران نظم و امنیت شهر و ملت اند، تا جاییکه این افراد قابل شناخت اند، چندان از دین و آیین اسلامی خبری ندارند. اینان در زمان جنگ های تنظیمی بجز از نبود تعلیم و تربیه فامیلی، سلاح و کشتن چیزی دیگر را نیاموخته اند. آنان باید جنگ کنند و خون بریزند تا خشونت را که از خانواده و دلالان دین آموخته بار ها و بارها به تجربه گیرند.
- آنان در حین ارتکاب جرم ضد انسانی شان اطفال بین ۱۰، ۱۱ و ۱۲ ساله را نیز تشویق نموده اند تا بر پیکر این شهید سنگ های بزرگ را بکوبند. آنان چیزی را که از شمایان آموخته اند، به اطفال هم انتقال میدهند.
- شما حرف های مسوولین وزارت داخله ، ریاست امنیت ملی و وزارت حج و اوقاف را مبنی برعدم سند سوزاندن قرآن را پشت سر زده ، باز هم از کرسی پارلمان احساسات پاک مردم متدین و خوشباور را تحریک میکنید که گویا ڼ آی مردم قرآن سوختانده شده، فرخنده دختر جوان یاغی، باغی ، مباح الدم و واجب القتل است ! »
- شما یان نه تنها بر یک خون ناحق خاک می پاشید بلکه صدای رسا و تحرک خود جوش مردم را در برابر قتل نا حق و تحقق عدالت دین ستیزی میدانید همچنان از تعویذ نویسان و جادوگران ( راه و رسم قدیمی یهودان ) و فالبین ها هم غیر مستقیم دفاع نموده توغ هوشدار توهین به مقدسات اسلامی ، دین ستیزی را بلند کرده اید.
با چنین طرز تفکر و برخورد با احساسات پاک مردم در حاشیه رفتن شما و انزجاز ملت در برابر شما برحق است و مشروعیت دارد.
بامداد ـ دیدگاه ـ۲/۱۵ـ ۰۳۰۴