گفت و گوی ویژه بامداد با رفیق صفت الله عملیار سکرتر مسوول و رییس کمیسیون تدارک وبرگزاری کنفرانس اروپایی حزب آبادی افغانستان
پرسش : رفیق عملیار گرانقدر، شورای موقت اروپایی حزب آبادی افغانستان در نشست تاریخی ۴ مارچ ۲۰۱۹ ترسایی خود کمیسیون پنج نفری را برای تدارک کنفرانس شورای اروپایی حزب تعین نمود. شما که ریاست این کمیسیون را به عهده دارید لطف نموده با اختصار در باره کارکردهای این کمیسیون برای خواننده گان تارنمای بامداد، ارگان شورای اروپایی حزب آبادی افغانستان معلومات بدهید .
پاسخ: به پاسخ سوال شما باید بگویم که انتخاب و ایجاد یک کمیسیون برای تدارک کتفرانس اولین تجربه برای سازمان حزبی ما در اروپا میباشد. باید عرض نمایم که ما در چهار جلسه کمیسیون ،ما با اشتراک مساعی و گره زدن توانایی ها و نکات نظر اعضای کمیسیون رفیقانه و مسوولانه برای سازمان حزبی مان اندیشیدیم، حدود مسوولیت و صلاحیت خویش را معین و مشخص ساخته در همان جو کاری به تصامیم رسیدیم که بیان موفقیت آمیز از یک تجربه جدید است. ما با یک تقسیم کار و وظایف توانستیم در قدم اول یک پلان کاری و عملی را تنظیم و مطابق بر آن در چهارجلسه به وظایف ذیل نایل گردیدیم:
تهیه تعداد اسناد برای تدارک کنفرانس که شامل رهنمود تدویر جلسات و کنفرانس های حزبی، نورم نماینده گی و شیوه انتخاب نماینده گان به کنفرانس اروپایی ،لایحه وظایف کمیسیون تدارک، فورم گزارش تشکیلاتی جدیداز شورا های کشوری، سند معلوماتی و رهنمودی پیرامون تدویر کنفرانس های انتخاباتی در سطح شورا های کشوری، فورم کاندیدان نماینده گان برای شورا های کشوری، فورم کاندیداتوری برای مقامات حزبی در سطح شورای اروپایی، گراف تقسیم کار بین اعضای کمیسیون بخاطر همکاری با شورا های کشور در تدویرکنفرانس های انتخاباتی.
کمیسیون در اولین جلسه خویش تصمیم مهم را نیز به تجربه گرفت که همه موضوعات مورد بحث در سطح همین کمیسیون محرم باقی مانده تنها رییس کمیسیون صلاحیت و مسوولیت آنرا دارد تا رییس شورای موقت روپایی را منظماً درجریان قرار دهد.
پرسش : شما روحیه کاری دراین کمیسیون را چگونه ارزیابی مینمایید؟
پاسخ: من باید با مسوولیت اظهار نمایم که روحیه کاری را فقط یک همکاری رفیقانه باید تعریف نمود. اعضای کمیسیون هر کدام به یک هدف کارمیکردند و تجارب خویش را به همه شریک میساختند که چگونه ما بطرف یک کنفرانس کارا، بامحتوا ، وزین و با وجاحت برویم که در آن وضاحت، شفافیت باشد که همه نماینده گان خود و امیال خود را در این کنفرانس بیابند ، با علاقمندی و مسوولیت رهبری و شیوه کاری شورای اروپایی را انتخاب و معین سازند.
ما تلاش نمودیم تا در بحث ها و تبادل نظرها از مقدمه های طولانی و بحث های غیرمرتبط با موضوعات مورد بحث ، با جدیت ولی رفیقانه ، جلوگیری نمودیم.
جلسات ما به وقت معین آغاز و در زمان پیشبینی شده ختم می شد و موضوعات برای جلسه بعدی پیشبینی میگردید. یکی از موفقیت های ما این بود که ما در صحبت های یکدیگر داخل نمی شدیم و می گذاشیم برای هر صحبت مجال گفتن و حوصله شنیدن باشد. صحبت کننده گان هنربیان موضوع را بصورت کوتاه و قوی و با مفهوم بخوبی بکار میگرفت.
پرسش: درجریان هفته ایی که گذشت ، برپایه نورم های تعین شده وبا تکیه بر اصول زرین دموکراسی در زنده گی حزبی ما ، شوراهای حزبی با اعتماد ومسوولیت پذیری درفضای آزاد انتخابات برای تعین نماینده گان شان برای کنفرانس اروپایی را شروع کردند.
این انتخابات تا چه تاریخی ادامه داشته، و به نظر شما چه وقت کنفرانس اروپایی حزب برپا میگردد. آیا شما از سرعت کار شوراهای کشوری حزب راضی هستید ؟
پاسخ: رضاییت ما از شورا های کشوری زمانی خواهد بود که همه الی تاریخ پیشبینی شده ۲۶ می ۲۰۱۹ ترسایی جلسات خویش را در روشنی سند معلوماتی کمیسیون تدویر نمایند. البته در این مورد باید گفت که به ابتکارات شورای کشوری و رهبری آنها مربوط میشود که چگونه در تدویر یک کنفرانس با محتوا و در فضای دموکراسی درون حزبی و تبارز اراده مستقلانه هرعضو سازمان خود را در نظر داشته آنرا در گزارش خبری خویش و ارایه گزارش به کمیسیون تدارک کنفرانس انعکاس دهند. این کنفرانس ها تنها دست بالا کردن برای انتخاب نماینده گان نیست بلکه همه رفقا در سازمان های شان در فضای رفیقانه جهات کاری خویش را در سال های گذشته به ارزیابی میگیرند با روش نقد، پیشنهاد و ارایه بدیل سازمان خود و شورای آینده اروپایی را شکل و محتوای نو و بهتر خواهند داد.
پرسش : خوشبختانه حزب ما منحیث یک حزب دموکراتیک و مدرن سیاسی ، پیوسته از اعضای خود و حتا ازسایر نیروهای سیاسی کشور دعوت نموده است تا اندیشه ها و برداشت های شان در باره اسناد بنیادی وکارکردهای ما را درمیان بگذارند. درپرتوهمین اصولیت وعلنیت، اعضای حزب ما و رهروان جنبش پیوسته نظریات واندیشه های شانرا با ما درمیان گذاشته اند. چنانچه ما همیش این دیدگاه ها را با صداقت و امانت داری در رسانه های حزب، از جمله در تارنمای بامداد به نشر رسانیده ایم. شما سهمگیری مسوولین شوراهای حزبی و اعضای سازمان را درجریان آماده سازی اسناد و رهنمودها ، وعلاوتاٌ گفت وگو درباره کنفرانس قریب الوقوع شورای اروپایی حزب را چگونه بررسی می نمایید؟
پاسخ: دربرابرکنفرانس اروپایی حزب و رفقای نماینده مسوولیت و وظایف بزرگی از جمله انتخاب شورای جدید اروپایی و تعین برنامه های کاری آینده شورا قرار دارد. سازمان اروپایی ما بعد ازیک دوره طولانی بسوی انتخابات و گزینش شورای جدید می رود . بدون شک هر رفیق ما از یک واحد اولیه تا سطح کنفرانس اروپایی باید بدین بیاندیشد که کدام شیوه های جدید کاری کار هدفمند ، تفاهم رفیقانه، فضای همکاری و اعتماد، پروسه های ساده، مستقیم و گره زدن تجارب و توانایی های همه رفقا ، میتواند معضلات وکمبود های گذشته را جبران و سازمان را در راستای بهتر و جدید قراردهد. سازمان های حزبی ما باید بدیل های بهتر و نو را به تجربه بگیرند. ما شیوه انتخاب برای پست های حزبی را برمبنای یافتن چانس هر رفیق که توانایی کاری را دارد ، بازبگذاریم و تجارب بدون موثریت را نباید باردیگر تجربه کنیم. این یک پیام واضح کمیسیون برای اعضای شورای اروپایی حزب آبادی افغانستان در کنفرانس پیشرو است.
من باوردارم که این تجربه و شیوه کارکرد کمیسیون میتواند برای تدارک کنفرانس قریب الوقوع شورای اروپایی ، کنفرانس های بعدی و یا جلسات بزرگ سازمانی و سیاسی یک الگوی مناسب و موثر باشد . با کمال رضاییت کمیسیون کارهای بکر و عملی را انجام داده است که میتوانند، پروسه ها را برای تدویر یک کنفرانس خوب و با محتوا ی بهترکوتاه تر،عملی تر و با بکارگیری واضح تر و شفاف تردموکراسی باز باشند.
رفیق عملیارعزیز، سازمان اروپایی ما بعد ازیک دوره طولانی که مسوولین و رهبری آن انتصابی بودند باردیگر بسوی انتخابات و گزینش شورای انتخابی می رود، ازاینکه درچنین شرایط به پرسش های ما پاسخ داده، و خواننده گان تارنمای بامداد را با کارکردهای کمیسیون تدارک وبرگزاری کنفرانس اروپایی حزب آبادی افغانستان، آشنا ساختید از شما سپاس نموده ، برایتان در پیشبرد امور محوله آرزوی پیروزی و کامگاری داریم.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۹ـ ۰۶۰۵
ادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.
Copyright ©bamdaad 2019
کارگران کتاب میخواهند!
اول ماه می وبازتاب آن در نساجی گلبهار
عبدالوکیل کوچی
دستگاه نساجی گلبهار که در شش کروهی شمال کابل درسال ۱۳۳۰خورشیدی دوره صدارت شاه محمود خان به سرمایه مختلط دولتی وعبدالمجید زابلی در کنار دریای خروشان پنجشیر بروی دشت شیرخانخیل بنا نهاده شد چرخ زنده گی بیش از پنجصدهزار نفر را بجلو تحرک بخشید .
چنانچه پروسه اشتغال شامل بخش های تهیه وتدارک ، تولید وصدور کالا با هزاران نفرکارگر وانجنیر، بنا وگلکار، مهندس ومعمار وکارگران تهیه سنگ خشت وسمنت اسباب وآلات ساختمانی از داخل وخارج کشوردر بخش ساختمانی و هزاران نفر کارگر وسایط نقلیه ورکشاپ ترمیم وسایط وتولید پرزه جات وماشینری ، صدها انجنیر تحصیلکرده ومتخصصین تخنیکی دررشته نصب ومونتاژ ماشین ها وتعداد کثیری از پرسونل انتقالات ماشین ها از کشور المان تا افغانستان ومنطقه گلبهار، هزاران کارگر پخته کاربرای تولید کالا وهزاران کارگرتولید غله ومواد غذایی از قبیل برنج ،گندم وتربیه دام بمنظور تهیه گوشت ،روغن وسایر خوراکه باب ،همچنان صدها کارگرمعادن ذغال سنگ ومحروقات در سمت شمال کشور، صدها متخصصین انرژی وانتقال برق از سروبی وماهیپر الی نساجی گلبهار، وتعداد کثیری از کارگران بخاطر تهیه وانتقال پخته ، پشم ، مواد آر ونخ ،رنگ باب ، وسایر مواد مورد ضرورت فابریکه وبه تعداد پانزده هزار کارگر تولیدی در بخش های پخته ،ریسنده گی یا نختابی ، آرو نخ ،رنگ آمیزی ، شعبه بافت شامل صدها رقم پارچه ابریشمی وپخته یی وپشمی از پوشاک گرفته تا کمپل ودریشی عسکری وتکه های مرغوب تزین منازل ومفروشات که قلم صادراتی مهمی را به اروپا بالاخاصه کشور المان تشکیل میداد وهزاران نفر کارگر انتقالاتی تولیدات فابریکه به تمام شهر های افغانستان وخارج از کشوربشمول هزاران نفر فروشنده گان که به یکصد هزار نفر تخمین گردیده است .
نساجی گلبهار در زمان احداث وایجاد گردید که بیشترین سرمایه پولی کشور دست دلالان وکمپرادورهای بیرحم متمرکز بود وسهم دولت نمی توانست با آن رقابت کند . ازاین رو مقررات سخت گیرانه کارفرمایان مستبد در رابطه به پامال کردن حقوق کارگران واستثمار بیرحمانه آنها انگیزه جوشش و حرکت را درمیان کارگران بوجود آورد .درآنوقت کارگران جوان نساجی گلبهار بخاطر تنظیم حرکت های حق خواهانه خود بیک مرکزیت سیاسی و تجمعات صنفی نیاز داشتند .
اولین هسته سیاسی جنبش کارگری در نساجی گلبهار در سال ۱۳۴۴ خورشیدی کمتر از یکسال پس از تاسیس جریان دموکراتیک خلق افغانستان به وسیله زنده یاد عبدالقدوس کارگر با شرکت میرعلم کارگر ، سید علم کارگر ، نجم الدین کارگر ، حمید کارگر ، سلام کارگر ،غنی کارگر ، اسلم کارگر وستارکارگر در ششصد کوتی نساجی تشکیل شد .
عبدالقدوس کارگر فرزند حاجی محمد کریم خان مسکونه فریه شصت نواحی رخهُ پنجشیر یکی از مویسفیدان با اعتبار ومعزز مردمی بود. علاوه بر عبدالقدوس کارگر ، عبدالرحیم ولسوال مردمی ، عبدالبصیر ، محمد امین ، و زنده یادعبدالهادی کریم همرزم نزدیک اکادمیسین دستگیر پنجشیری یکی از موسسین جریان دموکراتیک خلق افغانستان فرزندان مرحومی بودند .که زنده یاد عبدالهادی کریم و زنده نام عبدالقدوس کارگر به رهنمایی غلام دستگیر پنجشیری در نخستین تشکل کارگران نساجی گلبهار نقش اساسی داشتند .
تشکل کارگری بخاطر تحقق خواست های صنفی کارگران اعم از تقلیل ساعات کار ،افزودی معاشات ،تامین حق بیمه کارگران ، توزیع مواد کوپونی برای کارگران ، توزیع دریشی وسایل کار ، دسترسی به وسایط نقلیه بخاطر انتقال کارگران از نقاط دوردست ، اجرای بیمه صحی ،داشتن حق اعتراضات وتجمعات وراه اندازی مظاهرات واعتصابات کارگری وتامین رخصتی وحق استراحت ایجاد استراحتگاه و داشتن حق شوراهای کارگری واتحادیه های صنفی کارگران را تشکیل میداد .
حزب دموکراتیک خلق افغانستان با تامین ارتباط منظم با کمیته کار ، کارگران نساجی گلبهار توسط اعضای ارتباطی ومسولین حزبی کاپیسا ، کارگران را به مطالعه کتاب ، جراید ومجلات تشویق نموده وبا تدویرجلسات حزبی و تنظیم آنها در واحد های اولیه حزبی ،وتشکل شان در کلپ های ورزشی ، اتحادیه های کارگری ، کارهای دستجمعی و داوطلبانه و شرکت در مراسم خوشی وغم مردم جنبش کارگری را رونق بخشید .
خاطره ایی از مطالعه کارگران در سالهای ۴۶ و۴۷ خورشیدی هرچند تکراری باشد باعرض پوزش میخواهم مواظبت رهبری حزب را از کارگران ، دررابطه چشم دید خود را بیان دارم .
درسال ۴۷ خورشیدی که آخرین سال تحصیلاتم در دارالمعلمین کابل بود دریکی از روزهای بهاری در کنار دریای کابل نزدیک لیسه عالی حبیبیه همراه با همصنفم عبدالوکیل فولاد مصروف گردش بودیم که ناگهان نظرم به بزرگ مردی افتاد که با قدمهای متین بسوی ما می آید تا اینکه خود را به آنسوی سرک برسانم سلام کنم رفیق کارمل بزرگ فوراً بسمت ما پیچید وسلام کرد و اولین احوالپرسی اش را از کارگران نساجی گلبهار شروع نمود. من که در پاسخ همچو بزرگان گرچه برایم بسیار سخت ودشوار بود ، گفتم کارگران کتاب میخواهند .
رهبر عزیز فرمود مگر پرچم برای شان نبردی ؟ ازینکه بنده بخاطرفراگیری شیوه سخن گفتن با بزرگان و درک وهضم محتویات جریده تابناک پرچم هنوز بزمان بیشتری نیاز داشتم با چهره حق بجانبانه گفتم پرچم را چه کنند ؟
در آن هنگام رهبر فرزانه حزب با یک تبسم معنی دار فرمود به رفیق کریم میگویم کتاب برای کارگران تهیه کند از او بگیرید وکتاب را با سلام های من بکارگران برسانید .این بود شمه ایی از مواظبت وملاطفت رهبری حزب با کارگران .
پس از ساختمان نساجی گلبهار که عظیم ترین فابریکه در شرق جهان محسوب میشد نظام بیرحم شاهی و اوامر مستبدانه سرمایداری وقت نخستین کار ضد انسانی اش این بود که تمام آبهای بدر رفت وفاضلاب های مرکب از رنگ ومواد زهری وشیمیایی فابریکه را پس از فلتریشن سطحی وفریبنده بدریای پنجشیر که تنها از گلبهار تا عبدالله برج بیش از پنجصد هزار نفرسکنه هردو طرف دریا از آن آب مینوشید ند ، جاری ساخت که در نتیجه آن ، آب دریا ، دریاچه ها وجویبار ها که در میان قرا در جریان بود زهرآلود شده و مردم به امراض گوناگون وبخصوص مرض امعا وجاغور مبتلا گردید تا حدی که درختان هم جاغورکشیدند . همچنان اطفال از شیوع بیماری اسهال وپیدایش کرم معده رنج می بردند .هکذا به نسبت مرکبات کیمیاوی و زهری شدن آب دریا ، مزارع در مسیر آبیاری از این دریا دچار ورشکستگی شد . چیزی که هم نان مردم وهم جان مردم را بخطر انداخت وخوشی های ایجاد فابریکه را در اذهان مردم به ماتم مبدل ساخت . ازین رو این روند تحمیلاتی به مهمترین انگیزه ایی حرکت های جمعی اعتراضی مردم مبدل گردید که در راس آن شاگردان مکاتب و به پیشآهنگی کارگران نساجی گلبهار راه اندازی گردیده بود . مظاهرات شاگردان معارف وکارگران که بوسیله کمیته حزبی هسته مرکزی کاپیسا هدایت میگردید تا بحدی گسترش یافت که دهقانان مناطق یاد شده با جوشش های اعتراضی کارگران را همراهی میکردند .
خواستهای جنبش اعتراضی تا سطح پارالمان کشور رسید ولی وکلای وابسته به دربار از کنار خواستهای صنفی کارگران وخواستهای حیاتی جنبش اعتراضی با سکوت مرگباری گذشتند .
تا بالاخره در نتیجه هماهنگی وهمبستگی کارگران با سایر روشنفکران و دهقانان هسته های کارگری ودهقانی در محلات کار وزنده گی مردم گسترش یافت . کار سیاسی در واقع زنجیر محکم روابط اندیشه وی وپل استوار عقیده تی وفکری در میان کارگران ،دهقانان وروشنفکران گردید که منجر به بست وتوسعه کار حزبی وانکشاف واحد های اولیه حزب در میان قرا وقصبات کاپیسا گردید .
در سالهای ۴۶ و۴۷ خورشیدی مارش ها ومتیتنگ های پر خروش کارگران بخاطر تحقق خواستهای صنفی کارگران وهمسویی وپشتیبانی با مارش ظفرنمون کارگران نفت وگاز شبر غان ودیگر موسسات ولایات سمت شمال کشور ، پارک ملی شهرک گلبهار را به مرکزدایمی تجمعات اعتراضی کارگران مبدل ساخت وپایه های نظام سلطنتی را آنقدر بلرزه در آورده بود که دولت با تطمع ورشوه وصدها حیله ونیرنگ ،تهدید وفشار ژاندرمری هم نتوانست صدای اعتراضات کارگران را خاموش سازد . بنا بر آن تعدادی از وکلای پارالمان شاهی وپسر کلان شاه با صدراعظم کشور به پاسخ سوالات کارگران وارد گلبهار گردیده و بادستهای خالی به کابل باز گشتند .
پس از پیروزی قیام مسلحانه ثور ۱۳۵۷ خورشیدی کار گران از کلیه حقوق و آزادی های دموکراتیک شان برخوردار گردیده بود . دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان مطابق به مشی انساندوستانه و ترقی خواهانه در تعین سرنوشت کارگران بدست خود کارگران وسایر زحمتکشان در مشارکت قدرت دولتی ودرامر ایجاد اتحادیه ها وسندیکا های کارگری ، شورا ها ، کلپها وکورسهای آموزشی کارهای زیادی را انجام داد ودر جهت مواظبت دایمی از کارگران تقلیل ساعات کار ،افزودی معاشات ،اعطای بورسیه های کارگری ،حق استراحت ،بیمه صحی ، تعلیم وتحصیل بخاطر رشد مهارتهای مساکی کارگران ،ایجاد کلپ های سپورتی تفریحی ورزشی ، اعطای مواد کوپونی وکوپراتیفی وسایط نقلیه وغیره خدمات معشیتی برای کارگران تامین گردید که همه وهمه کوششها ی ترقی خواهانه در جریان ارتقای سطح زنده گی ، بلند بردن مهارتهای مسلکی وپروسه رشد تولید ی تاثیر بسزایی داشت .
واما چنین پیشرفتها غضب ارتجاع واستبداد را بر انگیخت که به بنیاد آن گروه های ارتجاعی به همدستی پاکستانی ها جنگ اعلان ناشده ونیابتی دشمنان افغانستان را بر علیه مردم ودولت دموکراتیک افغانستان بر پاکردند و قبل از همه در دشمنی با فرهنگ مکاتب ومدارس را به آتش کشیدند ودر میدان دشمنی با هستی اقتصادی کشور ومنافع ملی مردم زیر بنا های اقتصادی را به امر پاکستانی ها به آتش کشیدند ودر سال ۱۳۶۷ زمانیکه ولایت کاپیسا بعنوان حسن نیت منطقه صلح اعلان شد ودولت ولایت کاپیسا را بشکل صلح آمیز به حزب اسلامی واگذار گردید .
نخستین حمله غارتگرانه حزب گلب الدین غارت نساجی گلبهار بود که از تولیدات گرفته تا مواد خام وذخایر گرفته تا بانکها واز بزرگترین ماشین های برق وتولید تکه گرفته تا وسایل تولید وسایط نقلیه واز دفاتر گرفته تا قلفک دروازه ساکت برق واز تعمیرات گرفته تا جنگلات همه وهمه را چور وغارت کردند وکالای قابل انتقال را به بازار های باداران پاکستانی این رژیم دشمن افغانستان لیلام کردند و دروازه آ ن را با قفل بزرگ سنگی بروی کارگران بستند. اینست مزایای اسلام ساخته دست غارتگران که مزید بر آن بیش از یکصد جریب زمین مربوط به نساجی وششصد کوتی این منافع ملی را نیز غضب کردند .آیا میشود بیشتر ازین خیانت که نان مردم را از گلو های شان بگیرند وباز هم با مکر وفریب ودیده درایی اسلام را بهانه قرار دهند ؟ نه خیر روزی خواهد رسید که حق بجای خود تقرر خواهد گرفت وچهره واقعی چپاولگران منافع علیای کشور را همهگان خواهند شناخت و روزی خواهد رسید که مردم آزاده افغانستان در همراهی با کارگران شریف نساجی گلبهار این فابریکه عظیم ملت را دوباره سازی خواهند نمود .
خاطرات شیرین کارگران گرامی
یادشان بخیر ونام شان جاودان
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۹ـ ۰۱۰۵
ادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.
Copyright ©bamdaad 2019
نقش انقلابهای کارگری ومردمی درایجاد دولت های مدرن
به استقبال اول می روزبین المللی طبقه کارگر
علی رستمی
اول می ، این روز خجسته ومانده گار تاریخی را برای همه کارگران ونیروهای مترقی ودموکراتیک درجهان تهنیت عرض مینمایم.
روند پیشرفت وترقی جهان مدرن با کاروپیکار گروه ها و احزاب پیشرو مترقی، با نظم وبسیج توده های مردم با جانثاری و رهبری سالم برشالوده یی دانش مترقی علیه عقب مانی وجهالت قرون وسطی غلبه کرده، به تارک موافقیت های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی نایل آمده است.انقلاب های بزرگ تاریخی درقرن هجده و نوزدهم مانند : انقلاب صنعتی انگلستان ، امریکا ، فرانسه واانقلاب سوسیالیستی اکتوبر بود که چهره جهان را دگرگون وجهان را بسوی ترقی وپیشرفت سوق دادند. چنانچه انقلاب های ۱۸۴۸ اروپا باعث تشدید و رشد جوامع بشری ، بالخصوص در رشد طبقه کارگر واحزاب سوسیالیستی وکمونیستی وجنبشهای آزادی بخش ملی درجهان گردید. دراین سالها بود که کارل مارکس رهبر کارگران جهان اثر بزرگ ومانده گار خود مانفیست حزب کمونیست را تحریر و نشر کرد. این اثر یکجا با افکاری که درعقب انقلاب فرانسه وجوداشت و در اروپا گسترش یافته بود،علل و نتایج شورش های کارگری بعدی سالهای ۱۸۳۸ و1۱۸۴۸ ترسایی گردید. مارکس از شعارهای دروغین بوروژوازی مبنی برشعارهای دموکراتیک : آزادی ، برابری وبرادری بر پاکرده بودند ، آنرا روپوشی زیبایی حکومت های آنها ودروغین میدانست. اما شعارهای که او در مانفیست خطاب به کارگران کرده است:« کارگران جهان متحد شوید، شما چیزی جز زنجیرهای خود ازدست نخواهید داد، وباید درجهان غلبه کنید» ! شعار واقعی و انسانی میدانیست .
انقلابها درجوامع زمانی رخ میدهد که ممانعت بزرگی در راهی اصلاح واقدام های دموکراتیک بوجود آید و به بن بست مواجه شود.دراین زمان است که روند انقلاب تسریع و رشد میکند. چنانچه اهداف شعارهای لیبرال ها که باعث رشد مدرنیته وشکل گیری آن شد مانند :مفاهیم قرارداد اجتماعی ، حقوق طبیعی مردم، برابری شهروندی درمقابل قانون و پیدایش دولت وملت ، تقسیم نیروها واهمیت استقلال نیروهای سه گانه دولت (اجراییه، مقننه وقضایی) که در دنیا بوجود آمد، زاده انقلاب استند. چنانچه وحدت ملی ، جمهوری مدرن وحقوق بشرکه با انقلاب امریکا در آنجا پدید آمد بود، شعار انقلاب فرانسه شد ، آزادی بیان ، برابری وبرادری محصول انقلاب فرانسه بود. بناً خود لیبرالیزم محصول انقلاب است . با انقلاب « زمین اندیشه های تازه ومترقی شیار زده شد».
با فعالیت های خسته گی ناپذیر احزاب کارگر ی درسال ۱۸۷۱ ترسایی قیام کارگری درشهرهای فرانسه رخ داده و شهر پاریس را اشغال وحاکمیت خودرا تامین نمودندکه بنام« کمون پاریس» یاد میشود ،و نخستین شکل دولت سوسیالیستی بود واهداف وبرنامه های سوسیالیستی داشت وبزودی توسط حاکمان ارتجاعی دولت فرانسه سرکوب گردید.در آنزمان افکار سوسیالیستی تا زه رشد کرده وآهسته آهسته گسترش یافته بود . کمون پاریس سپس پیشاهنگ و مبشر « شوراهای » روسیه تزاری شد . این حادثه حاکمان دولت های اروپایی را به وحشت انداخت وخشم شان برضد جنبش های کارگری تشد ید یافته و درجهت سرکوب ان اقدام کردند. بعداز ده سال واندی درفرانسه جنبش سندیکای و یا اتحادیه کارگران بوجود آمد که از حقوق کارگران درقبال کارفرمایان دفاع میکرد.
همچنان باانقلاب کبیر اکتوبر نخستین دولت سوسیالیستی وکارگری درجهان بوجود آمد .برای اولین بار حقوق مرد وزن مساوی اعلام شد واولین زن به حیث وزیر دراین دولت انتخاب شد. جنبش های آزادیی بخش ملی درآسیا ،افریقا وامریکایی لاتین به پیروزی استقلال کشورهای خویش از یوغ امپراتوری های اسپانیا ، پرتگال، فرانسه امریکا رسیدند. بعداز شکست ناپلیون روح استقلال طلبی وشکل گیری « ملت» درجهان وامریکایی جنوب رشد کرد. برشالوده این امرقهرمان بزرگ استقلال طلب امریکایی جنوبی « سیمون بولیوار» که به لقب « ال لیبر تادور» (آزادیبخش) می نامیدند ظهور کرد، و در ۱۸۰۹ ترسایی استقلال کشور خود را کسب نموده وبعداً داخل جنگ ۱۶ ساله گردید که این جنگ ها باعث تشکیل جمهوری بولیوی درسال ۱۸۲۵ ترسایی شد ؛ نام جمهوری بولیوی درامریکایی جنوبی از نام سیمون بولیواراقتباس شده است .
از جمله جنبش های که در امریکایی لاتین مشهوراست جنبش چپ اجتماعی ، بنام « انقلاب بولیواری» میباشد که در ونزویلا به رهبری هوگو چاوز فقید بنام « جمهوری پنجم » بنیانگذاری و بوجود آمده است و شعار شان نظام ،مبنی بر دموکراسی مردمی، استقلال اقتصادی توزیع عادلانه سرمایه ودرآمد ملی وپایان دادن به فساد در ونزویلا میباشد. کشوری کاملاً سوسیالیستی نیست، بلکه کشوریست که سرمایه زیاد دارد، ازجمله نفت وگاز است که شرکتهای تجارتی نفت امریکا را برای غضب آن دیوانه ساخته است . به این رو دراین اواخر امریکا جنگ روانی برای ازبین بردن نظام انتخابی مردم به رهبری نیکولاس مادورو رییس جمهور را براه انداخته ومی خواهد نماینده وغلام حلقه بگوش خودرا « خوان گوایدورا » را به قدرت برسانند که به مقاومت مردم ودولتهای بزرگ جهان ازجمله چین ، روسیه، ترکیه وسایر کشورها شد ه است. امریکا کوشش میکند که با زور، زر ومداخله نظامی دولت قانونی را سرنگون سازد ،اما ازطرف کارگران وسایر زحمتکشان مورد پشتبانی ومقاومت قرار گرفته است. چنانچه از ۲۰۱۳ الی ۲۰۱۹ ا تحریم های گوناگون اقتصادی را بالای مردم تحمیل کرده که مجموعاً ۱۰ میلیارد دالربه دارایی های این کشور خساره رسانیده است؛ وتا بحال به اثر این عمل ضد بشری امریکا ۴۰۰۰۰ انسان جان های خود را ازدست داده اند. هرآنچه امروز در ونزویلا صورت میگیرد در تاریخ گذشته امریکای لاتین نو نیست ،بلکه بارها تکرار شده است از جمله در شیلی ، مکسیکو ، برازیل وغیره.
مستعمرات اروپا از ۱۸۳۰ ترسایی درامریکا به شمول برازیل که سرزمین پهناوری بود از مستعمره پرتگال مستقل گردیدند.با این حوادث جاری درکشورهای جهان سوم وکشورهای بزرگ کاپیتالیستی طبقه کار گر با موجودیت احزاب سوسیالیستی وکمونیستی رشد میکرد و برضد دولت های استثماری میرزمیدند وقیام میکردند. وضع کارگران نسبت بلند بودن ساعات کار وشرایط غیر انسانی وعدم بیمه صحی انها توسط دولت وفقر گرسنه گی تنفر وانزجار زحمتکشان را بیشتر میساخت .
درنتیجه قیام بی نظیر وتاریخی طبقه کارگر امریکا درسال ۱۸۷۷و۱۸۸۶ ترسایی درشهر شیکاگوعلیه کارفرمایان با شعارهای ازدیاد مزد وتقلیل ساعت های کار، گسترش وسیع یافته بود، صورت گرفت. اما توسط گروهی ضربتی پولیس و افراد گارد ملی به شکل خونین سرکوب که باعث کشته و زندانی شدن تعدادی زیادی کارگران گردیده؛ رهبران شان دستگیر واعدام شدند. سپس برای گرامی داشت از این روز در۱۸۸۹ ترسایی درکنگره بین المللی کارگران نظر به پیشنهاد نماینده کارگران کشور امریکا روز اول ماه می را به عنوانـ " روز جهانی کارگر» برگزیدند. ازآن روز به بعد همه ساله درتمام کشورهای مترقی ودموکرات با راه پیماهی های بزرگی خیابانی تجلیل بعمل اورده میشود.
تشکل طبقه کارگر و گسترش ایده های انسانی ان درسرتاسر جهان سبب انقلاب درچین و کوبا وسایر کشورهای امریکای لاتین شد و تغییرات در سیستم نظام های ضد مردمی وازبین رفتن آنها وپیروزی های دولت های دموکراتیک با جهت گیر سوسیالیستی با پشتبانی دولت سوسیالیستی شوروی درجهان شد.
امروز بازهم موج خشونت علیه نظام های جبارخود کامه اقتدارگرا در کشورهای عربی وسایر نقاط جهان ازجمله درسودان با قیام سپتمبر ۲۰۱۳ آغاز یافته که به اثر سرکوب مسلحانه پولیس به مرگ ۲۳۰ تن زن ومرد انجامیده است . تحول دوم بعداز جنوری ۲۰۱۸ رخ داد که تابحال به شکل وقفه یی ادامه داشته ،ودراین اواخر تشدید یافته است. که دراین جنبش توده یی، کارگران وسایر اقشار زحمتکش جامعه برای دموکراتیزه ساختن حیات سیاسی واقتصادی واجتماعی خویش به خیابان ها اقدام به اعتراض های مدنی علیه نماینده گان نظام لیبرالیستی کشورهای غربی کرده که دامنه آن روزتا روز وسیع وگسترش میابد.
طوریکه محترم فتحی افضل عضو هیات سیاسی حزب کمونیست سودان درمورد آخرین تحولات دراین کشور گفته است: ۱۹ اپریل آغاز پنجمین ماه انقلاب سودان بود.
تظاهرات توده ای روز ۱۹ دسامبر۲۰۱۸ در واکنش به سه برابر شدن بهای نان و سوخت آغاز شد و به سرعت به گردهمایی های سراسری علیه البشیر و سه دهه حکومت دیکتاتوری فرا رویید.
مانند هر روند انقلابی، هیچ فرد یا حزبی قادر به پیش بینی روز آغاز انفجار نبود. آنچه امروز انقلاب دسامبر نامیده می شود، نتیجه انباشت شماری از حرکات توده ای، نبردهای سخت و فداکاری ها بود»
این راه پیمایی ها و خیزش های مردمی درشهرهای سودان الی سرنگونی دولت مستبد هنوزهم ادامه دارد.
اعتراض و تظاهرات مدنی مردم فرانسه که بنام « جنبش جلیقه زرد » مسمی شده، ازآنجا آغاز شد که دراول می ۲۰۱۸ ترسایی زنی راننده جوانی دریکی ازنواخی شهر پاریس به خاطر گرانی بنزین کمپاین بزرگی را از طریق انترنت براه انداحت واز همه باشنده گان فرانسه خواست تا برای کاهش قیمت بنزین از این امر آنرا با امضا خود پشتبانی و تایید نمایند. دیر سپری نشد که دراین روند اکثریت بزرگی مردم سهم گرفته وانرا تایید وامضا نمودند.، این پیشنهاد طولی نه کشید که به جنبش بزرگی تبدیل شده ومردم اعم ازکارگران عقب ماشین و ذهنی وسایر اقشار جامعه به خیابان ها با واسکت های زرد برآمدند واعتراض های مدنی خویش را تا بحال ادامه داده اند که به« جنیش جلیقه زرد» مشهور شده است. که دراین اعتراضات مدنی صدها تن زخمی وکشته شده است. دراصل این پدیده بر اساس اختلاف طبقاتی میان سرمایداری وطبقه کارگر وسایر زحمتکشان فرانسه میباشد؛ علت بروزان تضادهای طبقاتی میان کارگران وسایر اقشارجامعه وسرمایه داران است که با اجرا درآمدن سیاست های نیولیبرالیستی امانویل ماکرون رییس جمهور فرانسه در مدت ریاست جمهوریش شکل گرفته و تشدید یافته است. همچنان با معاف ساختن سرمایدارن از پرداخت مالیه وتغییر قانون کار به نفع کارفرمایان به ضرر کارگران که عامل فشار بالای طبقه کم درآمد جامعه که از لحاظ اقتصادی ضعیف هستند تحمیل شده است،میباشد.
بروز انقلاب ها ونارضایتی ها درکشورهای متذکره درفوق ناشی از عمال نابکار وغیرانسانی جهان سرمایداری واهداف نیولیبرالستی شان درجهان میباشد . ازیک سو دردرون خود جوامع سرمایداری تضادها طبقاتی ونارضایتی های سایر اقشار مردم درجهان به اوج خود رسیده که ناشی از فقروگرسنگی وفشار پرداخت مالیات شانه های مردم راخم ساخته وبه ستوه آمده اند؛که هرروز فقیر فقیر تر و ثروتمند ثرو تمند تر میشود. ازجانب دیگرامپریالیزم امریکا وشرکایش درکشورهای جهان سوم دولتهای دست نشانده یی خویشرا که مصروف جمع آوری ثروت از سرمایه ملی وتشدیدفساد مالی کشورخود هرروز قوی تر وثروتمند میشوند ، تشویق مینمایند تا درپیمان های نظامی مربوطه آنها شامل و از این طریق با پرداخت وام های سرسام آور زیر سلطه خویش قرارداده تا این کشورها برای تحقق اهداف شان مانند غلام و برده عمل نمایند. درغیر آان با شرکای غربی اش ، اقدام به مداخله نظامی و یا ارسال جاسوسان و تروریست های حرفوی زیر نام دفاع از دین ومذهب که خود بانی آنها هستند ویا زیر نام دموکراسی وارداتی وقلابی دولت ها را زیر فشار میکیرند، تا مطابق خواست شان سرمایه های ملی ومنابع طبیعی کشورهای خود را دراختیار آنها قراردهند، تا آانرا به نفع خویش استخراج و به فروش برسانند . چنانچه این عمل در ونزویلا ، افغانستان، لیبیا، سوریه وعراق جریان دارد. درغیرآان با هزار نیرنگ چال وفریب وبا فشارهای اقتصادی اقدام به سرنگونی دولت ها مینماید.
رویکردها:
نگاهی به تاریخ جهان، اثر جواهر لعل نهرو ،جلد دوم
مارکس سیاست مدرن، اثر بابک احمدی
جریده لوموند دیپلوماتیک ، فرانسه ، نشرات ۲۰۱۹
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۹ـ ۳۰۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.
Copyright ©bamdaad 2019
اول ماه می روز بین المللی کارگران و نماد جنبش جهانی طبقه کارگر
عبدالوکیل کوچی
روزا لوکزامبورگ می نوشت : آیده فرخنده بکار بردن یک جنبش تعطیل پرولتاریا بعنوان وسیله ی برای اکتساب هشت ساعت کار در روز، نخست درآسترالیا زاده شد. کارگران آنجا در ۱۸۵۶ تصمیم گرفتند توقف دستجمعی یک روز کامل را با جلسات وتفریحات بعنوان تجلی موافق با هشت ساعت در روز سازماندهی کنند .پس آیده جشن پرولتاری بسرعت پذیرفته شد واز آسترالیا آغاز بگسترش بدیگر کشورها کرد.تا سرانجام تمام جهان پرولتاری رافتح کرد .درین اثنا جنبش کارگران در اروپا قویتر وبا تحرک تر شده بود.قوی ترین نمونه این جنبش در کنگره کارگران انتر ناسیونال ۱۸۸۹ رخ داد در کانگره نماینده گان کارگران فرانسه خواستند که این مطالبه در تمام کشورها با یک توقف جهانی کار ابراز شود .نماینده کارگران امریکا توجه را به تصمیم رفقایش برای اعتصاب در اول ماه می ۱۸۹۰ جلب کرد وکنگره این تاریخ را برای جنبش جهانی پرولتاریا برگزید .روزا علاوه میکند وقتیکه روزهای بهتر سر زند وقتی که طبقه کارگر رستگاری اش را بدست آورد آنگاه هم بشریت احتمالاً روز اول ماه می را به افتخار مبارزات تلخ و رنجهای بسیار گذشته جشن خواهند گرفت.»
واما تشکیل نهاد بین المللی کار پس از انقلاب صنعتی وتوسعه اقتصادی وفشار غیرقابل تحمل سرمایداری بر طبقه کارگر وخیزشهای کارگری قرن نوزدهم کشورهای غربی در سالهای ۱۸۱۸ الی ۱۸۵۹ ترسایی برخورد کارفرما وتحرک کارگران وسایر روشنفکران ترقی خواهان را برضد هم شدت بخشید .
در امریکا سرآغاز اعتصابات وتظاهرات کارگران امریکایی بخاطر تقلیل ساعات کار از روزی ۱۴ ساعت به هشت ساعت و بهبود شرایط وضع معشیتی واستراحت کارگران میباشد که این خواست ها ی صنفی کارگران نیز بسرعت در تمام کشورهای جهان گسترش یافت .
به استثنای ایالات متحده ، کانادا وچند کشور کوچک در اکثر کشورهای جهان در همین روز از روزکارگر با مارش ها ومیتنگ ها ومحافل با شکوه تجلیل بعمل می آورند .این درحالی بود که ساعات کار به هشت ساعت تقلیل یافت وتوجه کارگر وکارفرمارا درسطح جهان به تدوین قوانین کار وکارگر معطوف داشت که به تشکیل انجمن بین المللی بدفاع کارگر در سال ۱۹۰۱ منجر شد .
در کشور سویس در سال ۱۹۰۵ ترسایی کانوانسیون های بین المللی کار بتصویب رسید واولین کانفرانس بین المللی کاردر اکتوبر سال ۱۹۱۹ ترسایی در شهر واشنگتن آغاز بکار کرد ومرکزیت آن در سال ۱۹۲۰ به ژنیو مستقر گردید ودر سال ۱۹۴۸ در رابطه به حقوق و آزادی کارگران وسندیکاهای کارگری تصاویب همه جانبه صورت گرفت.
این سازمانها در رابطه به وضع مقررات بین المللی کار با ایجاد دفتر بین المللی کار در ژنیو که ۱۷۸ عضو دارد در سال ۱۹۰۶ ترسایی دفتر کنترول اجرای کار در کشورها تشکیل گردید .
تشکلها وکانوانسیونهای کارگری
اولین بین الملل کار گری ۱۸۶۴ در لندن
اولین کانگره بین المللی کارگران ۱۸۶۶
اولین کتاب سرمایه کاپیتال اثر کارل مارکس ۱۸۶۷
نخستین قوانین اجتماعی در اروپا الی ۱۸۹۱
دومین بین الملل کارگر در پاریس ۱۸۸۹ و در سال ۱۹ ۱۹ تشکیل سازمان بین المللی کار کنفرانس در باره حقوق وظایف سندیکا ها بتصویب میرسد .
در سطح جهان آغاز قرن هجده هم بدنبال انقلابات صنعتی در اروپا وامریکا وایجاد کارخانه های بزرگ اساس طبقه کارگر گذاشته شد .
در کشورما افغانستان : علامه غبار شخصیت شهیر ومورخ کبیر مینوشت ، قرن نزدهم که بدوره ریفورم یادشده است استقرار سلطنت امیر شیرعلی خان برابر بود با انکشاف امور اقتصادی ،فرهنگی وپیشه وری مخصوصاً اسلحه سازی ، باروت سازی ،توپ ریزی ، مطبعه لیتو گرافی ، زراعت ومالداری اساس وبنای کار تولیدی را بوجود آورد. همچنان بنا وساختمان شهرمستحکم شیرپور ۱۸۷۰ بیشتر از پنجسال روزانه شش هزار کارگر را بکار مشغول ساخته بود .
در زمان امیر حبیب اله خان مطابع جدید موسسه لیتو گرافی ،زنگو گرافی ،عکاسخانه ،ترمیم موتر ،ماشین خانه کابل ، واعزام ۷۲ نفر بکشور هند ،ساختن بادی وسیت موتر ،رنگمالی ،آهنگری ، تاسیس شرکت موتر ،واردات بایسکیل ،ایجاد کار خانه های چرمگری ،پشمینه بافی ، برق جبل السراج ،فابریکه حربی ، ایجاد شفاخانه ها واحداث نهر ها ،سرکها ،بندهای آبگردان وآبرسانی پغمان وساختمان پلهای آهنین وغیره صورت گرفت .»
در زمان اعلیحضرت غازی امان اله خان محصل استقلال کشور تورید فابریکه های ادویه سازی ، دستگاه های صنعتی ،در تمام عرصه ها ، تمدید خط آهن وتاسیس استیشنها ی برقی ودستگاه های صنعتی ، چرمگری ،نساجی ، سمنت ،گوگرد ، برق ، ترمیم موتر ، افزار سازی ، صابون سازی ،عطر سازی ، بخار ، یخ سازی ، تولید روغن ، قند سازی ،حفظ میوه ، تیل خاک کشی وطرح فابریکه ذوب آهن واستخراج معادن زمینه ایجاد طبقه کار گر را بوجود آورد .
پس از دوره رکود کوتاه مدت در زمان سلطنت محمد ظاهر شاه در دهه چهل وآغاز دهه پنجاه ام خورشیدی برعلاوه اعمار قصرها ، دستگاه های صنعتی وتولیدی در مرکز ولایات ایجاد گردید که سرمایه های کوچک بدست دولت وسرمایه های بزرگ به سرمایداران ودلالان متعلق بود .ازینرو وضع کارگران روز بروز بدترمی شد .در دوره صدارت محمد داود خان ۱۸۵ موسسه ونهاد های سر مایداری و بسیاری دستگاه های صنعتی ، تولیدی ، فابریکات وشرکت ها ایجاد گردید .
جنبش کارگری در همان دوره نسج گرفت وکارگران برای دریافت حقوق وخواست های صنفی شان برضد استثمار بیرحم سرمایداری واشراف فیودال وبروکرات های فاسد نظام دست به مبارزه زدند. پس از تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان در ۱۱ جدی ۱۳۴۳ خورشیدی طبقه نو ظهور کارگر به آگاهی های نسبی رسید ومارش ها ومیتنگ های کارگران اعتصابات ومظاهرات بوسیله روشنفکران وکادرهای برجسته کارگری بگونه مثال عبدالقوس کارگر ،نجم الدین کارگر ، حمید کارگر ، غنی کارگر ،بسم اله کارگر ، عتیق کارگر در نساجی گلبهار ، سخی کارگر واکرم کارگر در هرات ، گلجان وشیرآغا کارگر در ننگرهار ، نبی کارگر ،واسع کارگر ،عظم الدین کارگر ،محمود کارگر ، قا در کارگر ، عتیق کارگر، صدیق کارگر وغیره در کابل وغلام غوث کارگر ، بیگی کارگر ، رحیم کارگر ، نفیس کارگر، محمد قل کارگر وجان آقای کارگر در شبرغان وتعداد پیشآهنگان دیگر در نقاط مختلف کشور راه اندازی میشد .نخستین تاسیس کننده اتحادیه ها وسندیکا های کارگری ح د خ ا میباشد که بدفاع از حقوق کارگران به آموزش وآگاهی وتشکل اساسی کارگران پرداخت .
پس از رویداد ثور وبخصوص مرحله نوین آن حزب با همبسته گی وهمکاری با کارگران در بسیاری بیانات واعلامیه ها وآموزه های منظم سیاسی کارگران را سمت وسو میبخشید .ح د خ ا در دفاع وپشتیبانی همه جانبه از کارگران ودر کنار کارگران از روز جهانی کارگر تجلیل بعمل می آورد .چنانچه حزب د خ ا عملاً با مواظبت وتامین حقوق طبقه کارگر ومشارکت در دولت ، قدرت سیاسی وقوت های دفاعی کشور واعطای امتیازات معشیتی ، از قبیل کوپون وکوپراتیف ،معاش بیشتر ،اعطای تحایف ، لباس وافزار کار ، تامین حق استراحت وتفریح ، بیمه صحی رایگان توزیع خانه وسایط نقلیه ، بلند بردن سطح مهارتی ومسلکی کارگران ، اعطای بورس های تحصیلی ومسلکی آموزش های سیاسی ،سواد آموزی ، وبلند بردن درجه کارگری وتمدید حق کار وایجاد کلپ های ورزشی.
تاسیس اتحادیه مرکزی وایجاد نماینده گی های آن در ولایات کشور کارگران را به شرکت فعال در امور سیاسی ، اقتصادی وفرهنگی رشد میداد .
ولی از سوی دگر گروه های مخالف دولت دموکراتیک ومردمی ، بدستور بیگانه با راه اندازی جنگ نیابتی پاکستان تمام کارخانه ها وفابریکات را که از خون مردم ایجاد گردیده بود به آتش کشیده وهرچیزی که نسوخته بود غارتش کردند . وماشین های تولیدی را همچون توته آهن به بازارهای باداران شان در پاکستان لیلام کردند .
به این ترتیب مدعیان اسلام به ارزش صدها میلیارد دالر فابریکات ودستگاه های تولیدی وصنعتی را به خاکستر مبدل ساخته وبیش از نیم میلیون کارگر را بصورت مستقیم وده میلیون کارگر وابسته به دستگاه های تولیدی وصنعتی وکشاورزی وفروشنده گی را برخلاف حکم قرآن واسلام از کار بیکار ساخته وطبقه کارگر را به خاطر خوشی رضای بنیاد گرایان پاکستانی ،عربی ، وآدم نماهای دور حجر از میان برداشتند .
با تاسف که نوکران دالر وکلدار به این هم بسنده نکرده پس از آن دهاقین را به کاشتن تخم خشخاش تشویق کرده زمین های زراعتی ومیوه زار وطن را به جولانگاه قاچاقبران کشت خشخاش وهیرویین مبدل ساخته و با همکاری با قاچاقبران مواد مخدر وغارتگران معادن کشور از خون ملت هردم شهید ما زر اندوزی میکنند .آیا بیش ازین دشمنی با وطن وخلق خدا میشود کرد که اینها روا داشتند .
اکنون که کارگران از نبود دستگاه های تولیدی وصنعتی رنج برده ودست نیاز مردم بسوی خارج دراز شده است ، کارگران بحالت بیکار ویا در شرایط سخت اقتصادی ونبود اشتغال در میان دود وآتش جنگ ونا امنی بسر می برند .در حالی که افغانستان بحیث امضا کننده کانوانسیون های کارگری بین المللی کاراست ، تا هنوزدولت نتوانسته که به وضع رقتبار کارگران رسیده گی نماید . تیکه داران اسلام که زمین را از دهاقین وکارخانه را از کارگر گرفتند اکنون صدها هزار نفر از جوانان تحصیلکرده کشور در بیکاری وبیماری وبی سر نوشتی بسر می برند . هزاران نفر از جوانان هموطن وحتا تحصیلکرده ها بخاطر یافتن کارمزدوری از بام تاشام در چهار راهی ها منتظر کار نشسته اند وهزاران هزار جوان ونو جوان دیگر بخاطر پیدا کردن لقمه نانی وطن راترک کرده راهی ایران شده وجبراً بجنگهای نیابتی ملاهای ایرانی وارد سوریه ویمن میشوند . و هزاران زن ودختر از بیکاری وبیم گرسنگی دست به گدایی میزنند . این داغ ننگین بر جبین انسان های بی مسولیت بالا نشینان نظام است که هیچ احساسی برای مردم نداشته آنها فرزندان خود را بخاطر سرمایه گذاری پولهای کلان انتقال یافته در بانکهای خارجی بنام تحصیل بخارج فرستاده وبه صدای مردم ارزشی قایل نمیباشند .
همین اکنون در کشور فقر مرض جهل بیکاری وبیماری توام با شعله های آتش و خون تجاوزگران ومداخله گران خارجی بیداد میکند ولی دولت افغانستان پلان زیر بنایی وبرنامه یی کارا برای نجات مردم از فلاکت وبیکاری رویدست ندارد . بنا بر آن بهبود وضع معشیتی مردم وصلح وآرامش در چشم انداز آینده این وطن جنگزده وبگروگان رفته دیده نمیشود.
پس چگونه میتوان با چنین اوضاع بی مسوولیتی و تجلیل نمایشی روز کارگر به نهاد و اداره کار وکارگری چشم توقع داشت .
بنا بر آن بخاطر نجات مردم وبخصوص طبقه کارگر وجوانان کشور، اتحاد وهمبسته گی سراسری ملی وهمه جانبه یک امر ضروری وحتمی است که به اتحاد نیروهای وطنپرست ، داد خواه وترقیخواه وشخصیت های ملی ودلسوز وطن در جهت ختم جنگ وایجاد صلح وترقی در خط مقدم مبارزه متحد گردند ، در آنصورت صدای رسای جنبش سراسری وطن بگوش مردم و جهانیان طنین انداز گردیده وبا اندیشه جمعی ومتحدانه راه نجات وطن پیدا خواهد شد .
بامداد ـ سیاسی ـ ۵/ ۱۹ـ ۳۰۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.
Copyright ©bamdaad 2019
درحاشیه سفرعمران خان به تهران :
نمایش دیپلوماسی بازنده اسلام آباد درتهران
گفته شده است که با حمایت ریاض ازاسلام آباد می کند، پاکستان به عنوان بهشت تروریستها در جهان شناخته شده و احتمالا نقش این کشور درآینده از این حیث افزایش پیدا می کند.
عمران خان رهبر حزب تحریک انصاف و صدراعظم پاکستان به همراه هیاتی به تهران آمده است. در پی این سفر عمران خان، اسلام آباد اعلام کرد که او بدان جهت از ایران همسایه غربی خود دیدار می کند تا مناسبات دوجانبه میان اسلام آباد - تهران و راه های توسعه آن را بررسی کند. بنابراین بسیاری از تحلیلگران سفر عمران خان به تهران و دیدار رسمی او با بسیاری از مقامات کشوری را آغاز فصل نوینی در تعاملات اسلامآباد- تهران ارزیابی کرده و بر اهمیت آن تاکید کردهاند.
اما به رغم آنچه گفته شده است، این سفر به جهت نمایش ضعیف و بازندهای که پاکستان در مناسبات دیپلوماتیک با همسایگان داشته، اگر چه ممکن است واجد اهمیت باشد، اما محققاً آغاز فصل نوینی در مناسبات دو کشور نیست. این ادعا ابتدا ناشی از شرایط و وضعیتی است که پاکستان در منطقه شرق آسیا در آن قرار دارد و سپس در ارتباط با نوع و سرشت روابط خارجی معطوف به تنشی است که اسلامآباد آن را تاکنون در قبال همسایگان به ویژه هند و ایران اعمال کرده است.
واقعیت آن است که پاکستان نه تنها نقش مهمی در معادلات بینالمللی ندارد، بلکه به جهت مجموعه عواملی نظیر تهدیدهای دولت محوراز ناحیه ISI، شیعه ستیزی در قالب مسایل ایدیولوژیک، ناامنی مرزها، حمایت از طالبان درافغانستان و حمایت افراطی از عربستان سعودی، خوشنام واز سابقه خوبی برخوردار نیست، به ویژه آنکه فصل تازهای از تنش بابت حادثه جدید قتل ۱۴ مسافر یک بس در مسیر کراچی، عملیات انتحاری جیشالعدل به سرویس پرسنل سپاه پاسداران در جاده خاش به زاهدان و همچنین در گذشته نزدیک نیز حادثه ربودهشدن ۱۲ نفر از نیروهای طرح امنیت و واحد مرزی میرجاوه میان تهران- اسلامآباد شروع شده است.
ایران معتقد است که پاکستان مجرای نفوذ گروههایی مسلح نظیر جندالله و جیشالعدل است که تحت لوای دفاع از حقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در ولایت سیستان و بلوچستان وارد خاک ایران می شوند، دست به عملیات تروریستی می زنند و سپس به پاکستان باز می گردند. البته اقدامات ایذایی جندالله و جیش العدل همه عوامل بروز بحران دیپلوماتیک در روابط تهران - اسلامآباد نیست. در این میان ظرفیتهای تراتزیتی بنادر استراتیژیک چابهار و گوادر با توجه به مجموعه تحرکات راهبردی بازیگران این حوزه نظیر هند، چین، ایران می تواند سطح بحران تهران- اسلام آباد را باهم افزایی با سایر عوامل بحران، عمیق تر و گسترده تر کند.
اما در میان عواملی که منجر به تشدید بحران دیپلوماتیک پاکستان با همسایگان از جمله ایران شده است، حمایت اسلام آباد از ریاض یک عامل کلیدی است و با توجه به رقابتی که میان ریاض- تهران در منطقه غرب آسیا وجود دارد، محققا حمایت و نزدیکی اسلام آباد به ریاض می تواند به حجم تضادهای تهران- ریاض بیفزاید. آنگونه که پیداست، این تضادها جنبه ایدیولوژیک دارد که منجر به توسعه بحران در میان بازیگران این منطقه شده است. در این ارتباط قراین و شواهد نشان می دهند که ریاض بیشترین حمایت ایدیولوژیکی را مرهون همراهی اسلامآباد است. در مقابل ریاض نیز بیشترین سهم را در تجهیز، سازماندهی و تقویت گروههای تندرو پاکستانی داشته است. حتا گفته شده است که با حمایت ریاض ازاسلام آباد می کند، پاکستان به عنوان بهشت تروریستها در جهان شناخته شده و احتمالا نقش این کشور درآینده از این حیث افزایش پیدا می کند. حال که اسلام آباد راهبردهای همکاری جویانه خود را با راهبردهای جدید ریاض از سرگرفته و حتا ریاض تن به سرمایه گذاری ۲۰ میلیارد دلاری در فبروری ۲۰۱۹ ترسایی در اسلام آباد داده و با توجه با سطح استقبالی که عمران خان در پذیرش محمد بن سلمان در اسلام آباد از خود نشان داده، آیا می توان امید داشت که مقاصد سفرعمران خان با اینگونه سوابق و نمایش نامنطبق با انتظارات تهران، همراه با پاسخ باشد؟ واقعیت آن است که عمران خان با نمایشی از این سوابق نادرخشان و بیشتر در هیاتی بازنده به تهران آمده است و غیرمنتظره نیست که نتواند آنچه را که او و هیات همراهش در تهران به دنبال آنند، به دست آورد./ همدلی
بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۱۹ـ ۲۴۰۴
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.
Copyright ©bamdaad 2019