عید رمضان در میان غم وشادی

می  نو یسم  پیا م  عید انه

نغز  و فرخنده  وصمیمانه

خوشیی عید مهم است  اما

کودلی خوش میان غمخانه

 

عبدالو کیل کوچی

 

از دیارغربت ، در شرایط آواره گی وعزلت، به آنانی که دور از دامان وطن و در سرزمین بیگانه بسربرده وقلب های شان برای وطن وهموطنان عزیز، اقارب ، دوستان ویاران شیرین شان همواره می تپد وهمچنان به آنهایی که در داخل کشور با تحمل رنج ها و آلام بی پایان در میان مرگ وزنده گی نفس میکشند؛ عید سعید فطر را برای شان  تبریک وتهنیت میگویم .

عید به مثابه موهبت بزرگ آسمانی و روز فرخنده ایست که مسلمانان جهان به پاکیزه گی و تزکیه نفس ، آرایش منازل ، آسایش و آرامش خاطر ودل های ملهم از مهر ومحبت ، با دیدن آشنایان ، آراستن خوان وهمیاری به بینوایان این روز خجسته را به استقبال میگیرند .

ای کاش چنین عیدی سراسری ، فراگیر وهمه گانی در دسترس عموم مردم ما قرار میداشت ولی متاسفانه اکثراً عزاداراند وهرکس به نحوی از شرایط موجود رنج می برند.

درست یکسال ازعید فطر قبلی میگذرد . سالی که گذشت جهان شاهد رویداد های سیاسی و رخداد های خونین نظامی بوده است و درطی همین سال قدرت های جهانی عمدتاً مصروف مسله سازی پروژه ایران بوده اند . اکثراً کشورهای عربی اسلامی در شعله های آتش جنگ می سوزند ، کشورهای منطقه با تهدید و زیاده خواهی روبرو گردیده و افغانستان در بحران جنگ ونا امنی فرومیرود .

 همین حالا مردم هردم شهید و دایماً روزه دار افغانستان با تحمل رنج ها وآلام بی پایان در میان دود و آتش  به سختی نفس کشیده واز فقر، مرض ، جهل وبیکاری وبی سرنوشتی بستوه آمده اند و در برابر متجاوزین خارجی واجیران داخلی شان دست و پنجه نرم میکنند.

درامتداد جنگ های تحمیلی ودراثر حملات  دهشت افگنانه دشمنان افغانستان روزی نیست که بر پیکر شهیدان ودر کنارمجروحان صدای شیون و زاری بلند نشود . هر روزی که می گذرد بلای جنگ گسترده تر میشود. با وجود ایستاده گی نیروهای مسلح کشوردر سنگر دفاع از وطن و مبارزه با هراس افگنان ، هنوز جنگ و نا امنی در کشور متاسفانه ادامه داشته و شرایط زنده گی عادی را برای هموطنان ما دشوار و روز های عید را به چالش ها روبرو میسازد .

در حالیکه مومنین پاک نهاد کشورعید را با خانه تکانی وتزین منازل به استقبال میگیرند  ولی عاملین جنگ ،  خانه ها و منازل مردم را به آتش کشیده و منهدم می سازند . و به جای تزکیه نفس با قساوت قلب ومملو از کدورت ها ، به عوض دل جویی دل شکنی ، جای دوستی دشمنی ، به جای محبت خشونت وبه جای حنا ی عید ، دست و دامن پراز خون  ، جای صداقت و پاکیزه گی ، چور وغارت مال مردم و تاراج منافع علیای کشور وغیره عملکردهای ظالمانه وغیرمسولانه ، مردم را در زیر سایه تفنگ ، تهدید وعزای عمومی نگهداشته ، روز عید شان را به محرم سیه مبدل میسازند .

ولی هستند کسانی که بطور کلیشه یی و دگم ، به توصیف وتعریف رسومات عید پرداخته وآنرا در یک سطح بالا و جدا از زنده گی عموم مردم  که آنهم از قصور بلند ومجلل  منشا می گیرد ، با شمع ، شاهد،  نقل ، شراب ، شکر ، نای و سرود ، ابریشم مخملین ودستان حنا یی به تصویر میکشند . که چنین عید یکصد سال از توان ودسترس مردم عادی فاصله دارد .

این گونه عید نمادین ، نمایشی وسمبولیک که در دسترس دارنده گان دم ودستگاه  قرار دارد ، عید کلیه مردمان کشورنبوده وهرگز نمی تواند عید همه گانی باشد .زیرا هلال عید برفراز آرمانهای مردم افغانستان تا هنوز یکسان نتابیده است . با فرا رسیدن آن روزی که هلال عید بر افق آرزو های کافه هموطنان عزیز یکسان بتابد ، آنگاه عید واقعی وهمه گانی، به مثابه جشن مردمی در واقع سرور وشادمانی ،مهر و محبت ، صلح و دوستی ، آسایش و آرامش ، همکاری وهمیاری  را به ار مغان می آورد .

عید سراسری وهمه گانی وقتی میسر شده میتواند که مردم ما با هشیاری و بیداری تمام بتوانند کلیه سرنوشت خویش را خود به دست گرفته وقبل ازهمه با کسب سواد ودانش وبا توجه به تجارب گذشته شان ، دوستان را از دشمنان دقیقاً تشخیص داده و برای نجات جان شان ، راه اتحاد وهمبسته گی ، راه عدالت پسندی ، وحدت وهمیاری را در پیش گرفته وبا جوشش مردمی به دور فرزندان واقعی ودلسوز ، آگاه ومسوولیت پذیر بسیج گردیده و با ترقی خواهان دموکراتیک وانسان های متعهد وپاک طینت کشور همسو وهمگام گردند .زیرا رسالت تاریخی نیروهای ترقی خواه ودموکرات کشور بر مبنای وحدت شریفانه و محکم ، به خاطر نجات وطن از کلیه بد بختی ها،  ما را به هدف نزدیک خواهد ساخت  .

 زیرا که پاسداری از میهن وبرگزاری عید واقعی در صورتی امکان پذیر است که نیروهای ترقی خواه وعدالت پسند ، دموکرات ومومنین پاک نهاد کشور با وحدت عام وتام ، اصولی وپایدار شرایطی را به وجود خواهند آورد که بر مبنای آن ، مردم شریف افغانستان سرنوشت خود را خود بدست گرفته و پرچم مبارزه را به خاطر نجات وطن از بدبختی های کنونی برافراشته نگهدارند تا در پرتو آن مردم زحمتکش افغانستان شاهد عیدهای فراگیر، حقیقی وهمگانی باشند وآنگاه عید مردمی و سراسری را به همه مردم شریف کشور تبریک وتهنیت میگویم .

 

نوای عـیـد

نوای عید می آید

نویدی شادی و تبریکی و تمجید می آید

چه بهتر بود اگر بر کافه ملت

سراسر عید می بودی

ولی اکثر عزا دار اند

برغم آنهمه غم ها ، به بنیاد رسوم آنجا

محرم را بنام عید می خوانند

به یکسو آتش و باروت

دگر سو شیون و تابوت

زمین ، تر گشته است ازخون آد م ها

هزاران ناله ی خشکیده بر لب ها

زجهل فقروبیماری، دلها سخت غمگین است

فضا آبستن یک جنگ خونین است 

زعفریت تجاوزگر پیام مرگ می آید

و باران غم از هر گوشه می بارد

چنین حال وهوا آیا سیه ترازمحرم نیست

که آنرا عید می خوانند

و آنهم با نمایش ها وسمبولیک

که وصف اش از کجا ها مایه میگیرد

زقصر قدرت دارنده گان غرقه در شادی

که یکصد ساله دور، اززنده گی مردم عادی

مگر آنجا هلال عید هم یکسان نمی تابد؟

اگر تابد،

اساساًعید مهر آشتی وصلح همکاریست

پیامش وحدت همبسته گی وکمک یاریست

نجات جان مردم از بلای جنگ وبر بادیست

سر انجامش رفاه رستگاری وتواناییست

همان عیدی فراگیروهمگانیست

و آن را بر همه تبریک خواهم گفت.

( عبدالوکیل کوچی)

 بامداد ـ فرهنگی ـ  ـ ۱/ ۱۵ـ ۱۶۰۷

ایران و شش قدرت جهانی پس از ده سال مذاکره امروز ۱۴جولای ۲۰۱۵ ترسایی به توافقی دست یافتند

 

متن بیانیه مشترک  نماینده عالی اتحادیه اروپایی فدریکا موگرینی و وزیر امور خارجه ایران جواد ظریف :

امروز یک روز تاریخی است. برای ما افتخار بزرگی است که اعلام کنیم که به یک توافق درمورد موضوع برنامه هسته ‌ای ایران دست یافته ‌ایم.

با شجاعت، اراده سیاسی، احترام متقابل و مدیریت عالی، ما آنچه را دنیا بدان امید بسته بود به سرانجام رساندیم: یک تعهد مشترک به صلح، تلاش مشترک برای امن ‌تر کردن دنیای مان. امروز همچنین یک روز تاریخی است، بدان جهت که ما در حال ساخت شرایط لازم برای اعتماد و ایجاد فصل جدیدی در روابطمان هستیم. این دستاورد محصول یک تلاش جمعی است.

هیچ کس تصور نمی‌ کرد که این کار آسانی باشد. تصمیمات تاریخ‌ ساز هرگز آسان نیستند. ولی به ‌رغم همه فراز و فرودهای این مذاکرات و تمدیدهای مکرر، امید و اراده، ما را قادر ساخت تا بر همه لحظات دشوار فایق آییم. ما همواره واقف بوده‌ایم که در قبال نسل حاضر و نسل های آینده مسوولیت داریم.

به‌ یمن تعامل سازنده همه طرف ها، و تعهد و توانایی هیت‌های مان، ما با موفقیت مذاکرات را به انجام رسانده و اختلافی را که بیش از ۱۰ سال به درازا کشیده بود، حل و فصل کردیم.

طی دهه گذشته، افراد بسیاری در پیشبرد این مذاکرات دشوار نقش داشته ‌اند و ما از همه آنها تشکر می‌ کنیم، همان‌طور که مایلیم از آژانس بین المللی انرژی اتمی برای نقش اساسی و همکاری نزدیک آن، و نیز از دولت اتریش برای حمایت و مهمان نوازی‌ اش سپاسگزاری کنیم.

ما، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی و امنیتی و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، همراه با وزرای امور خارجه جمهوری خلق چین، فرانسه، المان، فدراسیون روسیه، انگلیس و ایالات متحده امریکا، پس از ماه‌ها کار فشرده در سطوح و اشکال مختلف، در اینجا در وین گرد هم آمدیم تا متن «برنامه جامع اقدام مشترک» را بر مبنای مولفه‌های اساسی که در تاریخ ۱۳ حمل در لوزان سوییس مورد موافقت واقع گردید، مذاکره کنیم.

امروز، ما متن نهایی « برنامه جامع اقدام مشترک» را مورد توافق قرار دادیم.

گروه ۱+۵ و جمهوری اسلامی ایران از این « برنامه جامع اقدام مشترک» تاریخی که ماهیت منحصراً صلح‌ آمیز برنامه هسته‌ ای ایران را تضمین کرده و نشانگر تغییر بنیادین در رویکرد آنها نسبت به این موضوع می‌ باشد، استقبال می‌کنند. آنها انتظار دارند که اجرای کامل این برجام نقشی مثبت در صلح و امنیت منطقه ‌ای و بین المللی ایفا نماید. ایران مجدداً تاکید می‌ نماید که تحت هیچ شرایطی در پی سلاح‌های هسته‌ ای، ساخت یا تحصیل آنها نخواهد بود.

برجام دربرگیرنده برنامه بلند مدت ایران مشتمل بر محدودیت‌ های توافق شده در مورد برنامه هسته‌ ای ایران بوده، و لغو جامع همه تحریم‌ های شورای امنیت سازمان ملل متحد و نیز تحریم‌های چند جانبه و یک جانبه مرتبط با برنامه هسته ‌ای ایران، شامل گام هایی برای دسترسی در زمینه‌ های تجارت، فن‌آوری، تامین مالی و انرژی، را موجب خواهد شد.

برنامه جامع اقدام مشترک، مشتمل بر یک متن اصلی و ۵ پیوست فنی در مورد موضوعات هسته ‌ای، تحریم‌ ها، همکاری در زمینه انرژی هسته ‌ای صلح ‌آمیز، تاسیس کمیسیوون مشترک، و برنامه اجرایی می ‌باشد. این اسناد با ذکر جزییات و بسیار دقیق و پیچیده هستند بنا براین نمی‌ توان خلاصه کاملی از آنها در اینجا ارایه کرد.

متن کامل و پیوست‌های آن همین امروز در دسترس عموم قرار خواهد گرفت و ظرف چند روز آینده توسط گروه ۱+۵ برای تایید توسط شورای امنیت به آن شورا تسلیم خواهد شد.

ما می ‌دانیم که این توافق مورد موشکافی و تامل ژرف قرار خواهد گرفت. اما آنچه ما امروز اعلام می‌ کنیم تنها یک توافق نیست، بلکه یک توافق خوب است، توافقی خوب برای همه طرف ها و برای کل جامعه بین الملل.

این توافق فرصت‌های جدیدی را خواهد گشود و گامی است رو به جلو برای پایان دادن به بحرانی که بیش از ۱۰ سال به طول انجامیده است.

ما متعهدیم تا اطمینان حاصل کنیم که این برنامه اقدام به ‌طور کامل اجرا شود و روی کمک آژانس بین المللی انرژی اتمی، حساب می‌ کنیم.

این پایان مذاکرات ماست اما پایان کار مشترک ما نیست. ما همچنان این وظیفه خطیر را مشترکاً دنبال خواهیم نمود و از جامعه بین المللی می‌ خواهیم که از اجرای این تلاش تاریخی حمایت کند./ خبرگزاری تسنیم

بامداد ـ اجتماعی ـ ۱/ ۱۵ـ ۱۴۰۷

      در امـتـداد جـنـگ

             
ای هموطن ببین که از آنسوی مرزها
محموله های مرگ فرستاده میشود
آن شعله های آتش و این جوی های خون
خود حاصل تعهد شان از گذشته هاست
کاین قاصدان بی سر و پا بر اساس آن
پرونده اسارت خود را رقم زدند
اندر ازآء آن
سر شار از عنایت کرنیل ها شدند
حالا که کاروان ولینعمتان شان
تا کوچه ها و پشت در خانه میرسند
اینها بوجد آمده فریاد می کشند
بآنکه اصل و ماهیت این و آن یکیست
زیرا زیک دهانه همش آب میخورند
آنها همه پنهان شده در زیر نام دین
بر چشم مردمان وطن خاک می زنند
اما نمیشود که پس از این به حیله ها
خود را امیر فوق سر مردمان کنند
زیرا که این وطن ، آزاد بود و هست
آزادگان مدافع این خاک بود و هست
اینجا سکندر آمد و بیمار گشت ورفت
اینجا سر نواده چنگیز یان شکست
اینجا تمام لشکر انگریز محوه گشت
اینجا روس آمد و دامن کشید ورفت
اینجا پای سندی وپنجابیان شکست
جلال آباد بخاطر شان تا هنوز هست
اینجا هر آنکه آمد ودرسی گرفت ورفت
خوابش خراب گشته وچشمی فرونبست
زیرا مدا فعان حقیقیء این وطن
در سنگر دفاع وطن ایستاده اند
در راه عشق پاک وطن سر نهاده اند
تا زنده است یک نفر سرباز این وطن
آزاد هست خاک سر افراز این وطن
(عبدالوکیل کوچی )

 

بامداد ـ فرهنگی ـ ۱۵/۱ـ ۰۴۰۷

از« الاخوان المسلمین » الی خلافت اسلامی « داعش »

و بدعت در اسلام !

علی رستمی

بربنیاد اصول جهان بینی مترقی ، اگاه وپیشرو « سیستم های فکری »   یا « جریانات فکری» درمسیر تاریخ با اهداف معین مطابق به شرایط و زمان درفرایند تاریخ به وجود میایند، بنا برعوامل وعلت های مختلفی در شرایط  معینی با مضمون ومحتوای تاریخی تکامل و رشد می کنند. این  جریانات فکری به مثابه سایر پدیده های طبیعی و اجتماعی ، درروند تاریخ نضج و تحول یافته و دارای اشکال ومحتواهای جدید به خود میکرد، بعدأ  درمسیر تاریخی به سوی زوال میروند، یا مطابق به شرایط تاریخی مضمون واشکال نوینی را اختیار میکند.

 سیر تکامل جنبش ها و احزاب سیاسی درجهان با آغاز رنسانس  در اروپا، بر بنیاد تفکر ومبانی سیستم های فکری و نظری بینشوران یونان باستان و متفکرین  قرون وسطا شروع شد. که باگذشت زمان از یک شکلی به شکلی دیگری با رویکردهای نوینی نصج یافته  و باعث تغیر و دگرگونی  چهره جهان و پیدایش انسان مدرن کردید. ازآن جمله درکشورما افغانستان از گذشته های دور از آغاز پیدایش جنبش روشنگری ویا مشروطه خواهان که به وسیله تحصیل آموخته گان  ملی و مذهبی  بنیان شده بود، آهسته آهسته نظر به زمان وشرایط اجتماعی واقتصادی رشد نموده وبه کیفتی  نوینی ارتقا وتحول یافتند. تا اینکه  در  « دهه دموکراسی » و بعد ازآن احزاب نوین ملی و دموکراتیک واسلامی که عده آنها خود را ادامه دهنده راه آنان به جامعه معرفی میکردند،  تبارز نمودند.  درقطار این احزاب یکی آنهم حزب اسلامی « الاخوان المسلمین »  تحت رهبری استاد برهان الدین ربانی وگلبدین حکمتیار ، زیر شعار  « جوانان مسلمان افغان » تشکیل شده بود،میباشد. که دارای مضمون ومحتوا دینی بر ضد فرهنگ جهان مترقی ، مدرن و دولت های سکولار درکشورهای اسلامی بودند. این حزب ، با شعارهای بنیادگرایی اسلامی میان مردم واخص میان جوانان کشورفعالیت داشت، و  تبلیغات تخریبی را علیه اهداف  احزاب مترقی ومدرن وشخصیت های ملی و مترقی پیش میبرد، ازپیوستن آنها در سایر احزاب مترقی  به شیوه ها ی گوناگون با خشم و زور ممانعت میکرد. در این زمینه از هیچگونه اعمال تهدید آمیز، به مانند تیزاب باشی بروی زنان ودختران دانش اموز ویا ترور شخصیت های مترقی وملی وسکولار،  برای ایجاد فضای ارعاب و ترس دریغ نمی ورزید. رهبران وعده اعضای فعالین این حزب اکثرآ کسانی بودند که درنهادهای آموزشی کشورهای اسلامی در خارج کشور، به ویژه در« الازهر» مصر تحصیل کرده بودند ، پیوند وتماس های مستقیم با اعضای حزب « الاخوان المسلمین » مصر داشتند و از آنجا  الهام میگرفتند. اعضای این حزب در روند تاریخی درکشورما گروه های تروریستی را بنام های مجاهد، القاعده، طالب و داعش ( دولت عراق وشام ) تشکیل داده اند که امروز عملآ درخدمت باداران ،« ابَرثروتمندان جهانی» خویش قرارگرفته واهداف آنها را درکشورهای مختلف جهان تحقق بخشیده و برای سرنگونی مخالفین خویش از هیچ عملی با  شیوه های دردناک ومدهش ضد انسانی ابا نمی ورزند.

 طوریکه از لابلای اسناد وشواهدی تاریخ استنباط میکردد ، پیدایش حزب الاخوان المسلمین ناشی میگردد از مفکوره « امت واحداسلامی » که توسط سید جمال الدین افغان مطرح شده بود  و به وسیله شاگردان و هموندان وی  «عبده و حسن البنا »  درمصر تشکیل و بنیان گذاری شد:  شیخ محمد عبده (۱۹۰۵ـ ۱۸۴۹)، فعال « پان اسلامیست » مصری وشاگرد اصلی سید جمال الدین (۱۸۹۷ـ ۱۸۳۸)، بیشترین تلاش را برای گسترش نفوذ سید جمال الدین انجام داد. عبده نیز،« محمد رشید رضا » (۱۹۳۵ـ ۱۸۶۵)، هوادار سوری خویشرا که بعدها به مصر رفته بودومجله ای « المنار» را برای نشر نظرات عبده برای تشکیل دولت متحده ای اسلامی منتشر ساخت، پرورش داد. رشید رضا به نوبه ای خود   حسن البنا (۱۹۴۹ـ ۱۹۰۶) را که به واسطه مجله ای « المنار»  با ارا  رشیدرضا بود، ترتیب کرد. حسن البنا در سال ۱۹۲۸ سازمان « الاخوان المسلمین» را بنیاد نهاد. وی شاگردان بسیاری داشت که برجسته ترین شان یکی   سعیدرمضان  سازمانده جهانی « الاخوان المسلمون » بود که دفتر آن درسویس جای داشت، ودیگری   ابوعلی مودودی  بنیانگذار « جماعت اسلامی پاکستان » ؛ نخستین حزب سیاسی اسلامی تخت تآثیر ارا  حسن البنا  .دیگر جانشینان حسن البنا  شعبات دیگری از« الاخوان المسلمون » را دردیگر کشورهای اسلامی اروپا وایالات متحده امریکا برپا کردند. یکی ازآنان یک سعودی است که درجنگ مجاهدان افغانستان شرکت داشت واوکسی نیست مکر محمد اسامه بن الادن  ، که تیره دل ترین مرد این زنحیر بود.   

برعلاوه افراد متذکره  شخصی دیگری که اندیشه وفعالیت آنان بالای او موثر وتاثیر گذاربود  سید قطب  در مصر میباشد . این شخص با استفاده ازا اندیشه های مودودی  بنام پدر معنوی احزاب تکفری وجهادی درجهان عرب مشهور بوده که در زمان جمال عبدالناصر اعدام گردید که مبانی نطری وبنیادگرایی واندیشه های تکفیری وجهادی احزاب « سلفیه و  وهابیت » امروزی در جهان میباشد.

بادرنظرداشت تحولات فوق درظرف نیم قرن از(۱۸۷۵ـ ۱۹۲۵) چوکات اتحادیه کشورهای اسلامی به واسطه امپراطوری بریتانیا سردست گرفته شد. انگلیس ها باپشتبانی این ایده توسط شرق شناس خود « ادواردبراوان »  این اتحادیه را بنیان گذاشت. « عبده » با کمک کنسول انگلیس درمصر، « جنبش سلفیه » را که با اساسات صد راسلام همخوانی دارد تاسیس کرد.  انگلیس ها با کمک عبده برای گسترش جنبش بنیادگرایی اسلامی  در شبیه جزیره عربستان با حمایت دیگر بنیادگران اسلامی اعراب تحت هدایت « ابن السعود » نخستین دولت بنیادگرایی اسلامی را بوجود آورد.  بعداز سال ۱۹۲۰ به بعد ارتجاع ترین و واپسگرا ترین مذهب بنام « وهابیت »" همرا با جنبش « سلفیه » در شکل جدیدی دولت تبارز یافت. بر خلاف این احزاب راستگرای اسلامی، بعد از جنگ دوم جهانی و تشکیل اردوگاه  صلح وسوسیالیزم باهژمونی اتحادشوروی سابق درجهان ،در دهه ۶۰ میلادی جنبش چپ وناسوینالیسم عربی وسوسیالیسم عربی در کشورهای سوریه ، الجزایر ، مصر، عراق وفلسطین  فعالیت شان گسترش یافت .کشورهای امپریالیستی در راس امریکا برای مقابله علیه این جنبش ها عربستان را متحد خود درمنطقه کرد، تا از این طریق بتواند از بنیادگرایی وهابیت درعرصه سیاست خارجی عربستان استفاده کند. امریکا برای این هدف با ملک مسعود وشاهزاده فیصل درجهت تشکیل اتحادیه اسلامی از شمال افریقا تا پاکستان وافغانستان  پیمان بست  واز آن حمایت کرد. حکومت سعودی برای تحقق این امر درمیان وهابی ها و « الاخوان مسلمین »  فعالیت های خود را پیشبرده تا پشتبانی وکمک آنها را دراین عرصه جلب نماید. بر بنیاد این امر بود که  « وحدت جهان مسلمین » در ۱۹۶۲، سازمان کنفرانس اسلامی در ۱۹۶۹و دیگر سازمان ها ایجاد کردید. دراصل این رویکرد اولین اقدام درجهت هسته گذاری نخستین جنبش جهانی اسلامی بود. با مرگ جما ل ناصر در دهه ۷۹ درمصر  و روی کارآمدن   انورالسادات درمصر وحمایت او از اسلام گرایان مرتجع وکودتای ژنرال ضیاالحق درپاکستان وتشکیل  دولت اسلامی دراین کشور وعروج « حسن الترابی» رهبر « الاخوان المسلمین » در سودان برای کسب قدرت دراین کشور، امریکا متحدین خود را یافت.  که  از انها به عنوان متحد خویش، درجنگ سردعلیه اتحادشوروی و کشورهای جهان سوم در شرق میانه ،آسیا وشاخ افریقا که دارای منابع سرشار طبیعی هستند ، به مثابه نیروهای ضربتی از ایشان علیه نیروهای مترقی ملی و دموکراتیک دراین مناطق استفاده  نموده وآنها را بابهانه به شیوه های مختلفی سرکوب وازبین برده است. در دهه ۵۰ میلادی امریکا برعلاوه اتحادشوروی ، ناسیونالیسم جهان سوم را از جمله در مصر جمال عبدالناصر ومصدق در ایران  را دشمن خود میدانست. امریکا وبریتانیا برای جلوگیری رشد نفوذ شخصیت محبوب ومردمی ناصر به عنوان رهبر ناسیونالیسم عربی از « الاخوان المسلمین » درمصرعلیه ان استفاده کرد، همچنان درایران درجریان کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ حمایت مالی امریکا از رهبران « فداییان اسلام » که گروهی مذهبی افراطی بود ند،علیه مصدق ، بهره برداری نمود. امریکا وشرکای  غرب اش نه تنها از اسلام به عنوان دین ومذهب منسجم از عقاید سنتی درداخل فرم اندیشه وی که میلیونها مسلمان به معتقد وپیروی آنست،ابزاری استفاده نمود ؛بلکه اسلام واپسگرا را دراختیار واهداف شوم خویش قرارداد. این تشکلات با استفاده از باورهای مذهبی برخاسته از اسلام به هرنام که تا به حال  بوجود آمده است ، با کمک های مادی ومعنوی امریکا حمایت شده هست. مصداق این ادعای ما پشتبانی  از « الاخوان المسلمین» درمصر انجمن حجتیه در ایران، وهابیون در عربستان سعودی ، مجاهدین و القاعده درافغانستان ، سوریه وغیره و آخرین آن« داعش » درشرق میانه وافغانستان میباشد.

 این غایله تا به حال ادامه دارد!  امپریالیزم امریکا با داشتن چنان ذخایر ریزفی برای اهداف جهان گشایی و گسترش  سلطه زر و زور « ابَر ثروتمندان » بعد از سقوط اتحادشوروی زیر نام گسترش«  دموکراسی » به فکری سرنگونی دولت های مخالف خود درشرق میانه شد.امریکا وشرکایش برای هدف راهبردی خویش برای سرنگونی مخالفین خود درعراق ولیبیا بامداخله نظامی دراین کشورها داخل اقدام شدند؛که بعد ازسرنگون رهبران این کشورها عساکرشان  دوباره به وطن خویش عزیمت نمودند. بعد ازخروج عساکر امریکا از عراق ، امریکا عملأ تسلط خود را بالای وضع منطقه از دست داد .برای احیای تسلط  دوباره بالای وضع در شرق میانه وایجاد کمریند امنیتی برای اسراییل ، زیر نام  جلوگیری از نفوذ ایران درشرق میانه بالخصوص درعراق فلسطین ،سوریه ،یمن وقطرگروه ای جدیدی  تروریستی داعش( دولت عراق وشام ) را زیرنام «خلافت واحد کشورهای اسلامی» به قیادت  ابوبکرالبغدادی یهودالاصل   باکمک اسراییل ایجاد کرده وبه عراق، یمن ،مصر ،سوریه وافغانستان گسیل داشت، که فعالیت های  این گروه تروریستی دراین اواخر درسمت شمال کشورکه از طریق خاک پاکستان داخل افغانستان  شدند ،گسترش یافته که با عث کشتار ومهاجرت هزارها تن ازهموطنان ما کردیده است.

  تشکیل این گروه وبالخصوص زیر نام خلافت اسلامی (نوستالوژی خلافت) و عملکردها ی ضد انسانی آن خلاف اصول اسلام ونمایانگر  بدعت دراسلام است ؛همه  حکومت ها واداره هایکه بنام اسلام ، در طول تاریخ بعد از خلفای راشدین بوجود آمده ، متناقض با دین اسلام میباشد. طوریکه پیغمبراسلام  درشبه جزیره عرب  بنام قوم عرب به سمت پیغبمر مبعوث شد ، به خاطر آن نه بود که حکومتداری را برپا نماید؛ بلکه برای هدایت مردم بسوی احکام خدا وپرهیز از شرک وبت پرستی بسوی یکتاپرستی بود. چنانچه این موضوع با روشنی در قران اعظیم والشاأن در ایات «4 سوره ابراهیم،۴۷ سوره  یونس، ۷سوره   شوری، ۱۹۲تا ۱۹۶ سوره ای شعرا »  با صراحت کامل توضیح گردیده است. ازجانب دیگر مسلمانانیکه از قران وآیات آن اگاه واعتقاد دارند میدانند که در ایات « ۴۱ سوره الزمر،۲ سوره  هود، ۸۲ سوره  نحل،۱۰۷ سوره انعام » حضرت محمد به صفت رسول خداوند وظیفه اش « اندرز وبشارت واتمام حجت »بوده است. خداوندگار عالم درآنزمان رسول خود را برای قصد حکومت کردن وایجاد دین واحدی موظف  نداشته بود، بلکه اگر میداشت تمام مردمان آن زمانرا تحت لوای یک دین ویک حکومت میاورد، ودرقران اعظیم الشأن ازآن تذکر میداد . بلکه برعکس درایات «  ۹۹ و۱۰۰ سوره  یونس،  ۸ سوره فاطر،۱۸۶سوره اعراف،۳۱ سور  مدثر و۳۱ سوره رعد » حکم نموده اند که :« هدایت و رهنمایی همه گان برعهده خداوند میباشد ». نه مانند علما وروحانیون دروغ گو و جعلی مانند رهبر داعش.  خداوند اعظیم الشان درقران خودبه مسلمانان هدایت و رهنمایی کرده است که مسلمانان باید مستقیمآ با خود او راز و نیازکنند . طوریکه در ایه « ۶۰ سوره یونس» فرموده اند:«  مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم  » و برعلاوه درآیه ۱۸۶ سوره بقره ارشاد فرموده اند« ..وهرگاه بنده گان من از تو درباره من پرسیدند، بگو من نزدیکم ودعاکننده را به هنگامیکه مرا بخوانند اجابت می کنم ». از این ایه های مبارکه معلوم میشودکه مشت مفت خوار و دروغ گو دغل باز که خود را درلباس روحانیت و سرکرده اسلام و پیر ومرشد جای داده اند، و اقدام به گروه بندی وتشکیل احزاب بنام دین اسلام واعلام جهاد میمایند ،و از این راه  برای خویشتن صدقه ،خیرات ـ ذکات وسایرکمک های مادی ومعنوی بنام دین ومذهب جمع آوری می نمایند، خلاف احکام قران شریف میباشد. طوریکه درقران اعظیم الشأن آمده است : پرداخت هرگونه صدقه وغیره به افراد وگروه ها لازم وضروری نیست و پرداخت ان هیچ گونه ثوابی را  درقبال نه دارد . چناچه درآیه «۱۳  سوره  مجادله، ۹ سوره ایئ انعام، ۴۷ سوره  سبا ۸۶ سوره ص » تذکر هست که خداوند مسلمانان را از صدقه وخیرات وغیره حتا به پیغمبر واقاربش معاف کرده است.


 بنابراین مسلمانان جهان شاهد هستند، که چطور این دوکانداران دین بنام صدقه وخیرات و زیر نام خدا  مردم رامبنی برعدم اگاهی  از احکام خداوندی بر اساس احساس وصداقت دینی جیب های شانرا خالی کرده  و از اینطریق  قصرها وزنده گی باشکوه بهشتی برای خود و خانواده ای خویش ساخته اند.  این ها بدعت کار ،شیاطین و منافقین هستند که بنام روحانیت و خلافت اسلامی بادرنطرداشت باورهای مذهبی  سنی وشیعه مانند: داعش ،القاعده و طالب دست شان به خون میلیونها انسان مومن وبا خدا اغوشته است، جز  فریبکاران وشیادان نیست./ جولای ۲۰۱۵ ترسایی

رویکردها:

بازی شیطانی ، روبرت دریفوس؛ برگردان فروزنده فرزاد.

برگردان قران شریف بفارسی: از مکارم شیرازی

بامداد ـ اجتماعی ـ ۱/ ۱۵ـ ۰۵۰۷

غــم مخـــور

گـــر نیابد کار ما امســـال ســـامان غــم مخور
میشود آســــوده اوضــاع در بهــاران غم مخور

رفتـــه تأثیــر ٬ ای عــــزیزان از بیــــان و از قلم
رنج ما هـــرگــز نخـــواهد یافت پایان غم مخور

گر بساط نظم و آســایش ز کشـور چیده شد
اینکه رسم نیکی و یا لطف و احسان غم مخور

حــال ما با غـــربت و رنــج و تعب ٬ دلواپســی
گشته است بدتر ز سومالی و سودان غم مخور

گر نباشــــد کلبــه یی تا یک نفس گیریم قرار
هســــت ما را خار و سنگ اندر بیابان غم مخور

او که سیم و زر به کف دارد این داد خداست
گر بمیـریم ما و تو در حســـــرت نان غم مخور

گر تن طفل تو عــــریان است و احزان کلبه ات
وانکه دارد پول و قصر و شوکت و شان غم مخور

گر که با اشغالگر و بیگانه همدستند چی باک ؟
میهن و ماوا گر اشغال است و ویران غم مخور

نام شان در زرع خشخاش و فروش چرس و بنگ
باشــــد اندر صدر کشـــــور ها نمایان غم مخور

گر چه در ســـال روان حاصل نه چندان خوب بود
می شود سال دگر حاصل دو چنـدان غم مخور !

هر چی طالب کشت و ویران کرد میهن را ٬ و لیک
بهر شان باشد بـــرادر ( نور چشمان ) غم مخور

دســــتگیری نیســـت لازم از فقیـــــر و بی نــوا
گــر بود آهش طنیــــن انداز کیـــــهان غم مخور

گر چی او را نیست بر سر جز هوای کشت و خون
این سر شــــوریده ! باز آید به سامان غم مخور !

گر چی منزل دور ٬ دشمن در کمین و راه صعب
بعد هـــر ظلمت رسد یک نور رخشـــان غم مخور

دور گـــردون گــــر دو روزی بر مراد ما نه گشت
هم نمی ماند به کام جــــــمله دزدان غم مخور

وارسید بر من ندا ٬ با مــــژده ی نیـــــکو چنین :
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

میــــــرسد روزی که یک دم در عـــدالتگاه خلق
کیـــــفر اعمال ٬ شـــان گردد نمایان غم مخور

همچو حافظ حـق بگو و راست باش ای « واعظی»
« ســـرزنشها گـــر کنــــد خار مغیلان غم مخور»

(زبیر واعظی )

 

بامداد ـ فرهنگی ـ ۱۵/۱ـ ۳۰۰۶